درخواست : هندسه فراکتال

sorab0107

عضو جدید
با سلام و تبریک سال نو . در خصوص هندسه فراکتال و تاثیر ان بر معماری و شهرسازی اطلاعاتی می خوام ، اگر لطف کنید ممنون می شم .
 

Ay La

عضو جدید
با سلام و تبریک سال نو . در خصوص هندسه فراکتال و تاثیر ان بر معماری و شهرسازی اطلاعاتی می خوام ، اگر لطف کنید ممنون می شم .

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]یچیدگی در معماری وشهرسازی[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] تاریخ هر یک از نظریات پیچیدگی معماری و پیچیدکی علمی از اوایل دهه 60 آغاز می شود . آنها شاید بر هم تاثیر گذاشته اند و با هم رشد کرده اند ولی در هر حال تا آن حد از یکدیگر جدا هستند که به طور جداگانه مورد مطالعه قرار گیرند.
ونچوری در کتاب "پیچیدگی و تضاد در معماری"از آگوست هکشر نقل میکند: تغییر نگرش نسبت به زندگی اساساً ساده و منظم به دیدگاه پیچیده و طعنه آمیز چیزی است که هر فرد از آن عبور میکند تا پخته شود . ولی بعضی از دوره ها این نوع نگرش را بسط و توسعه میدهد.در این دوره ها دیدگاههای متناقض شورانگیز در مقابل نظریات روشنفکرانه قرار میگیرد.از میان سادگی و نظم خرده گرایی زاده میشود اما عقل باوری در تمام مراحل تحول کافی به نظر نمیرسد.در نتیجه باید از تظادها_تعادل و توازن به وجود آید.این آرامش درونی که انسان آنرا به دست می آورد باید کشش بین تظادها و عدم قطعیت ها را نشان دهد …احساس تضاد وجود چیزهای ظاهرا نا همگون را در کنار هم مجاز می سازد و هر نابرابری به نوعی حقیقت فرض میشود.
توسعه و الحاق قسمتی به نگارخانه لندن این پختگی را نشان میدهد.این ساختمان به صورت واسطه ای است بین عوامل متضادی که در سایت وجود دارد برای طرح بنا هیچ راه حل ساده ویا سبک واحدی وجود ندارد.این ساختمان باید در حدود سه میلیون جهانگرد و علاقه مند به آثار هنری را هر ساله پذیرا باشد.این ساختمان درگیر با سه زمینه و بافت متفاوت در کنار خود است که باید با آنها تطبیق پذیرد و به احتیاجات و عملکردهای داخلی نیز پاسخگو باشد.
این عمل به دو روش انجام میگیرد:کلاسیسیسم جدید مدرنیسم منسوب به میس.کتاب ونچوری به این دلیل "پیچیدگی و تضاد"نامیده شد که نظام متقابل بین معماری وشهرسازیرا عیان نمود.یک تقابل اساسی که باید با آن مواجه شد نه آنکه آنرا پنهان نمود.
[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نظریه ونچوری اولین مرحله پیچیدگی در معماری بود:پیچیدگی به عنوان تکه چینی راه حلهای موجود و قابل قبول _ پیچیدگی به صورت تدبیر کلاسیسم مدرنیسم ویا هر زمینه آشکار دیگر.ولی این روش بیشتر در ارتباط با در کنار هم قرار دادن عناصر موجود و ساکن در کنار یکدیگر است و ظهور کلیتی جدید و نو ظهور را نوید میدهد.[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]فراکتال؛ محیط های انسان ساخت [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نظم و به انتظام در آوردن شهر در پی این تئوری که اساساً پدیده ها تابع نظم هایی قابل شناسایی هستند همواره برای بشر مطرح بوده است ( شاید بتوان میزان آن را ومیزان نظم دهی شخص مدارانه و رویا مدارانه را به میزان ایدئولوژیک بودن شخصی مرتبط بدانیم) اما اینکه شکل این نظم چیست کاملا در پس تئوری هایی اصولی تر، شکل هایی متفاوت در طول تاریخ داشته است از تقارن محوری و از ارزش خود محور( باروک) گرفته تا شکل های رنسانسی( آرمانی ) برای شهر. البته استفاده از مصالح مختلفه، ارتباط میان ساختمان ها و … همه با مفهوم نظم ارتباطی گسست ناپذیر دارد. از این میان طراحی شهری و برنامه ریزی شهری هم به دنبال کشف نظم و هم به دنبال ایجاد آن بوده است ( آنهنگام که نظم دهی را به هر دلیل موجه دانست و کارایی را در آن می جست). اما شکست طرحهایی با نظم خود دیکته شده و غیر طبیعی ( در تضاد با آن ) و تحول در علوم دیگر به خصوص ریاضی در پبدا شدن تئوری آشوب بی گمان نقشی اساسی داشته است . [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در مورد چیستی تئوری آشوب باید دانست که در فضایی واقعی که در آن منطق بولین( صفر و یک ) اساساً کامل به نظر نمی رسد ( انتزاعی است) از منطق فازی استفاده می شود ( فضای عدم اطمینان ) در این منطق گزاره هایی با ارزش میان 0 تا 1 تعیین می شوند. البته در این بلاگ صرفاً باز کردن یک بحث هدف است .[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هندسه فراکتالی چیست ؟دو صفت عمده برای هندسه فراکتالی گفته شده است . نخست خود متشابه بودن و دوم دارا بودن بعدی با عدد غیر صحیح. با یک مثال شروع می کنیم: تصور کنید که شما صفحه ای فویلی در دست دارید، در ابتدا بعد این صفحه دو به نظر می آید. حال آن صفحه را مچاله کنید! پس از مچاله شدن آن بعد این فویل (که دیگر نه صفحه است و نه یک مکعب ) چند است ؟؟ [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]به طور سنتی بعد نقطه 0 است بعد خط 1 و بعد صفحه 2 و یک حجم 3، اما اگر یک خط شکسته داشته باشیم این بعد چند است ؟ ( چیزی میان یک و دو ) در اینجا این عدد می توان میزان پیچیده بودن آن خط را نشان دهد . بعد چند نقطه کنار هم چیزی میان 1 و 2 تعریف می شود و بعد آن فویل چیزی میان 2 و 3 . ادعای بزرگان هندسه فراکتالی اینست که بعد کوهها هم همواره نه دو و نه سه است( یعنی چیزی میان یک صفحه و یک حجم کامل است ) رودخانه را می توان مانند خطی پیچیده دانست و تقریبا تمامی الگوهای طبیعی از هندسه فرکتالی پیروی می کنند تا اقلیدسیی.[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] اما ویژگی دوم ! همان خط پیچیده را تصور کنید! این پیچیدگی اگر در یک مقیاس خاص( هر مقیاسی) از میان برود در واقع تعداد محدود و معدودی خط داریم ( با بعد 1 که به هم وصل شده اند) پس اگر ویژگی پیچیدگی را برای خط فرض کرده ایم باید مانند خط راست که در هر مقیاسی راست است در هر مقیاسی پیچیده باشد ( خود متشابهی ) البته از نظر تئوری این مقیاس ها را بی نهایت فرض می کنند اما عملا در طبیعت چند مقیاس محدود دارای یک بعد فرکتالی می باشدو به ساختار خود متشابه کلم و درخت کاج توجه کنید [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دقیقا چه را بطه ای میان فضای عدم اطمینان و هندسه فراکتالی وجود دارد؟در واقع هیچی به جز واقعیت ! این واقعیت است ؛ که در ان فضای آشوب وجود دارد و این واقعیت طبیعت و همواره شهرهای سنتی است که الگویی فراکتال دارند.[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]البته شکل گیری این تئوری ها در عصری که با صفت پسا مدرن معرفی می شود بی دلیل نبوده است و اطمینان راسیونالیستی مدرن ها و شکست آن و شکسته شدن راوی کل از طرفی و توجه به طبیعت احتمالاً در این موضوع بی تاثیر نبوده …. [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]کاربرد هندسه فراکتالی در شهر سازی[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در مورد کاربرد رایج هندسه فراکتالی در شهر سازی می توان آن را می توان به دو دسته اساسی و نسبتا متضاد تقسیم کرد، گروه اول به هندسه فراکتالی و فضای آشوب و در پی آن معماری پرش کیهانی به عنوان موضوعی ارگانيک و کاملا طبیعی نگاه می کنند هر آنچه نظم بشری بوده به نوعی بی نظمی در بی نظمی بوده و این نظم بی نظمی است که نظم واقعی است.( برای مثال تلاش بشری برای کنترل آتش سوزی های جنگل ها که به دنبال حفظ منابع طبیعی بود همواره منجر به آتش های بزرگتر و غیر قابل کنترل تر می شد امروزه دیگر مثل قدیم با آتش سوزی جنگل ها مبارزه نمی کنند و آن را بخشی از فرآبند طبیعی نظم آن می دانند) دسته اول می گویند شهر های قدیمی که ارگانیک ساخته می شدند با طبیعت سازگار بودند و مانند گروه دوم با مدرنیته دشمنی دارند. اما گروه دوم این هندسه را به عنوان ابزاری قوی تر برای علم و عمل معرفی میکنند. شاید بتوان حرف گروه دوم را در موضعی دانست که با مقدمه دسته اول کاملا سازگار است اما این گروه بیشتر به این موضوع به عنوان امری ذاتی بشر نگاه می کنند ( پس معماری مدرن غیر ذاتی بشر است! )…[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در معماری چندین سال است که دیگر هیاهوی معماری فراکتال کم شده است و در شهرسازی هم این موضوع بسیار پیشرفت کرده و با مقدمات آن کمتر ارتباط بدیهی دارد. چرا که خیلی زود فهمیدند که این موضوع در بهترین حالت چیزی به جز یک ابزار نیست! شاید به نظر بیاید موضوعی که طبیعی بودن یک فرم را ارزش یداند چگونه می تواند صرفا یک ابزار باشد؟ موضوع اینجاست که برای محاسبه بعد فراکتال و برای نتیجه گیری از آن همه چیز به تئوری هدایت کننده طرح بستگی دارد. مثلا برخی پژوهش ها نشانگر ابن موضوع هستند که معماری رایت با بعد فراکتالی نزدیک به طبیعت بوده است ( به یاد داریم که او را طبیعت گرا خوانده اند ) و این درست بر خلاف معماری میس و لوکوبوزیه است. اما این را با نگاه اول در پیچیدگی ساختمان های رایت هم می شد گفت ! البته در تئوری های مختلف این موضوع می تواند دارای اهمیت باشد مثلا تحقیقات بتی و لانگلی در مورد بعد فراکتال شهرها و نتابج آن که اساساً ربطی به تحقیقات سالینگاروس ( زیبایی شناسی فراکتالی) ندارد به جز اینکه هر دو از این هندسه استفاده کرده اند….[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]می شد و می شود با استفاده از تئوری های مختلف (با دامنه ای فراگیر حتي با رد فضای آشوب) از این ابزار استفاده کرد. اما برای این کار باید توجه داشت که این ابزار آنچنان هم قوی نیست ….[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]االبته اینکه این تئوری در شهرسازی چه بود بماند به همان منبع و اما اینکه در ایران این نظریه چگونه آمد و طرح های سیال شهری چه بودند و چه فرجامی داشتند هم بماند براي بحثي ديگر ...

مقاله اقای نوید خالقی مقدم رو هم حتما بخونید الان توی فایل هام نتونستم پیدا کنم بذارم
[/FONT]
 
بالا