درخواست های مرتبط با | تجهیزات فرایندی پتروشیمی و پالایشگاهی

mahasen

عضو جدید
چرا برج تقطیر خلا هم در قسمت بالا و هم در قسمت پایین قطر کمتری دارد؟

باسلام

این قضیه بستگی به loading یا flooding قسمت های مختلف یک برج داره( یعنی ربطی به برج خلائ نداره چرا که برج خلائ پالایشگاه تبریز فقط از بالا قطرش کمه) معمولا تو این برج ها ترافیک جریانات در وسط برج زیاده ولی در قسمت بالا و پایین این ترافیک کمتره(یعنی بخار کمتری داره) از طرفی flooding برج از یه حدی نباید بیشتر و از یه حدی هم نباید کمتر باشه چرا که efficency سینیو کم میشه پس فقط مسئله طغیان نیست (در برج های پکینگ اگر irrigation rate از 2 بالاتر باشه تو flooding 20% هم eficiency خوب خواهد بود) بنابراین بر اساس loading برج مقاطع مختلفی از یک برج ممکنه قطرش تغییر کنه. البته یه دید کلی هم هست که میگه اگه برج خلائت lube oil تولید کنه به احتمال قوی پایین برج قطرش کمه چون بخار نمی زنی ولی اگه fuel oil تولید کنی احتمالا قطر برجت در پایین تغییر نخواهد کرد اما این مسئله به نوع نفتت هم بستگی داره. بنابراین نمیشه گفت که تو برج خلائ همیشه پایین و بالای برج قطر کمتری خواهد داشت.
مثلا تو C2+ RECOVERY پالایشگاه پارسیان که خودم شبیه سازش بودم قطر DEMETHANIZER در بالای برج کمتر بدست اومد(مشابه نمونه اون تو پتروشیمی پارس) اونم به دلیل ترافیک بالای سیالات در قسمت پایین و وسط برج و ترافیک کم در بالای برج بود که باید FLOODING رو کنترل میکردیم البته همیشه با تغییر قطر اینکارو نمی کنیم خیلی وقت ها با تغییر پاس ها و تغییر سطح آزاد سینی ها اینکارو میکنیم تو همین برج هم چندین مقطع این کارو کردیم.

ومن الله التوفیق
 

mahasen

عضو جدید
دلایل استفاده از پمپ های ورتیکالی چیست؟

باسلام
این نوع پمپ ها در جاهایی که مشکل NPSHa داریم استفاده می شوند( یعنی NPSH خیلی کم باشه). مثال آن برای انتقال LPG و هیدروکربن های سبک از مخازن به کشتی بارگیری.
یه مثال دیگه که بهش پمپ کفکش یا SUBMERSIBLE PUMP(پمپ غوطه ور) میگیم و شما هر روز جلو چشمتون انو دارید میبینید پمپ کولر آبی هست.

ومن الله التوفیق
 

mahasen

عضو جدید
سلام دوستان كسي ميدونه
چه موقع مبدل ها را سري و چه موقع مبدل ها را موازي مي بنديم؟

باسلام
اصولا بحث بحث اقتصادیه
یادتون باشه که اگه بشه یه مبدل طراحی کرد هیچکس نمیاد دو تا موازی یا سری راه بندازه حالا پس چرا به اینجا میرسیم که 2 مبدل موازی یا سری ببندیم.
دلیلش اینه که شما یه سری SPEC دارید که نباید از اونها عدول کنید همه این SPEC ها معمولا دلایل اقتصادی داره مثلا وقتی میگیم افت فشار تو مبدل نباید از 1 bar بار بالاتر بره چون در این حالت برا سیال مایع پمپو باید برق بیشتری مصرف کنه تا افت فشارها رو جبران کنه اگه میگیم سرعت از یه حدی نباید بالاتر و از یه حدی نباید پایینتر باشه چون تو سرعت بالا EROSION و تو سرعت پایین FOULING اتفاق میافته پس بازهم اقتصاد مطرحه اگه یه سری طول های خاص برا تیوب مطرح میشه مثل 6.1 یا 3.05 و مانند این اعداد برا اینه که اگه شما
طول 7 متر استفاده کنید بقیه طول تیوب بلا استفاده میمونه(شاخه های تیوب یا 20ft یا 40ft) بنابراین بازهم بحث اقتصادیه.
یه مسئله دیگه علاوه بر همه spec ها که من خیلیاشون رو ذکر نکردم باید توجه کرد که تو ایران تا چه قطری و تا چه طولی میسازن البته مسئله L/D هم خیلی مهمه.
معمولا تو مبدل ها 4 حالت پیش میاد
1-سیال تیوب و سیال پوسته هر دو موازی
2-سیال تیوب و سیال پوسته هر دو سری
3-سیال تیوب موازی و سیال پوسته سری
4- سیال تیوب سری و سیال پوسته موازی

حالا با توجه به همه محدودیت ها ابتدا سعی می کنیم به 1 عدد مبدل برسیم اگه نشد چنین عمل می کنیم
در هر سمتی که افت فشار بالا بره یا سرعت زیاد باشه مبدل تبدیل به 2 تا مبدل کوچکتر ولی موازی برا همون سمت خواهد شد(اگه بازهم جواب نگرفتیم تعداد رو زیاد میکنیم)
در هر سمتی که سرعت خیلی پایین باشه مبدل رو تبدیل به 2 مبدل کوچکتر ولی سری میکنیم(البته برا همون سمتی که مشکل داره و در صورتی که جواب نگرفتیم بازهم تعداد رو زیاد میکنیم)
در هر دو حالت فوق بحث اقتصادی حرف اول رو میزنه یعنی اینقدر مبدل ها رو باید تغییر بدیم که کمترین وزن یا همون کمترین هزینه بدست بیاد و با اولین محاسبه متوقف نمی شویم.
البته همه کارهای فوق رو نرم افزار HTFS یا B-JAC (این دوتا در حال حاظر به EDR تبدیل شده اند و در هم ادغام شده اند) یا HTRI به سرعت انجام خواهند داد.

بعضی وقتها دلیل استفاده از موازی یا سری یه دلیل فرآیندی هست و مجبوریم این کارو انجام بدیم.
در جایی که CASEهای مختلف طراحی داشته باشیم(مثل کیس نرمال، کیس over design 110% و کیس turndown 40% ،کیس تابستون ، کیس زمستون و...)برای اینکه همه کیس ها را پوشش دهیم به صورت ذیل عمل می کنیم(موارد ذیل برا مثال هست ممکن تعداد مبدل ها بیشتر از عدد 2 مورد نیاز باشه).
دربرخی کیس ها دبی در واحد به صورتی تغییر می کند که ممکن است نصف کیس نرمال باشد در این حالت دو مبدل موازی جواب مسئله است
اما اگر در کیسی تغییرات دمایی به گونه ای باشد که ممکن است نصف یا دو برابر کیس نرمال باشد در این حالت دو مبدل سری جواب مسئله خواهد بود
علاوه بر دو مورد فوق شما یه سیال خیلی گرم رو نمی تونید یه دفعه با یه سیال خیلی سرد مبادله کنید چرا که تنش حرارتی باعث تخریب فلز میشه برا چنین منظوری چندتا مبدل سری میزارن و به صورت ملایمتری این انتقال حرارت رو انجام خواهند داد.
حالت های فرآیندی یا مکانیکی دیگه ای هم وجود داره که باید مد نظر قرار بگیرند.
در این حالتها نیز بحث اقتصادی مهم هست و باید مجموعه مبدل هارو ارزون تموم کنیم.

اینکه کدام جریان داخل لوله بره به این سادگی قابل جواب دادن نیست و بستگی به فاکتورهای ایمنی، نحوه تعمیرات و نگهداری، تمیزکاری، فشار، خوردگی و همچنین نحوه انتخاب material داره. اما به صورت کلی موارد ذیل را می توان گفت:
1-سیال کثیف تر داخل تیوب
2- جرین گرم داخل تیوب(چون اختلاف پتانسیل ایجاد میکنه و باعث خورده شدن تیوب خواهد شد)
3- جریانی که فشار بیشتری داشته باشه داخل تیوب
4- جریان خورنده داخل تیوب
5- جریان با ویسکوزیته کمتر داخل تیوب
6-سیالی که نیاز به متریال گرونتری باشه داخل تیوب
7- سیالی که تغییر حجم میده یعنی کندانس میشه داخل پوسته
8-سیال سمی داخل تیوب

والله ولی التوفیق
 
آخرین ویرایش:

sara_raad

عضو
ممنون آقا فرید
یه سوال دیگه توی Thermal Design برای واحد کولینگ دقیقا چه چیزی رو محاسبه میکنن و هدفش چیه؟
 

farid_ppe

عضو جدید
ممنون آقا فرید
یه سوال دیگه توی Thermal Design برای واحد کولینگ دقیقا چه چیزی رو محاسبه میکنن و هدفش چیه؟
خواهش میکنم
عمدتا واحد کولینگ همونطور که از اسمش مشخصه برای خنک سازی استفاده میشه معمولا در صنعت از CWR و CWS به دلیل ظرفیت بالای حرارتی (چیزی در حدود 42000)استفاده میشه که مخفف COOLING WATER RETURN و COOLING WATER SERVICE است
بنابراین خود CWR گرم میشه و میباست دوباره به چرخه برگرده دو راه برای خنک سازی وجود داره اول گردش آب و دوم تماس قرار دادن با هوای محیط که معمولا روش دوم به وسیله ایرفن های کولینگ انجام میشه
در طراحی های حرارتی برای واحد کولینگ معمولا سطح در تماس با هوا و نوع تماس و همچنین میزان CW گردشی رو محاسبه میکنن(دبی)
شاید در نگاه اول واحد کولینگ مهم نباشه ولی یک بار که پمپ های کولینگ رفتن تمام واحد ها دچار مشکل میشن
دلایلش رو هم بالا توضیح دادم
 

hooooda

عضو جدید
سلام. شاید سؤال من یکمی صنعتی نباشه، میخواستم بدونم کسی کار کردن با دستگاه UV رو بلده؟
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام. شاید سؤال من یکمی صنعتی نباشه، میخواستم بدونم کسی کار کردن با دستگاه UV رو بلده؟
درود بر شما
برای چه کاری استفاده میکنید؟
من تو سیستم تصفیه ی آب ازش استفاده کردم
البته نمیدونم منظورتون از دستگاه UV چیه
من از لامپ UV برای از بین بردن میکروارگانیسم های موجود در آب استفاده کردم
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام. شاید سؤال من یکمی صنعتی نباشه، میخواستم بدونم کسی کار کردن با دستگاه UV رو بلده؟
سلام.
صنعتیم هست! جایی که کنترل درون خطی داریم همین دستگاه های آنالیز شیمیایی استفاده میشه دیگه;)
والا من زیاد با این دستگاه کار نکردم اما تا جایی که میدونم، روش کارش اینه که شما اول کار باید مثل سایر روش های طیف سنجی یه محدوده برا جدود طیف تون و حدود اندازه گیری جذب تعیین کنید که معمولا حدود طیف رو بین 200-800 نانومتر و حدود اندازه گیری جذب رو 1-4 تنظیم می کنند که شما بسته به کارتون اینارو تنظیم می کنید.
بعد برای اندازه گیری نمونه مجهولتون باید یه محلول بلانک بسازید که همه گونه ها بجز گونه مورد نظرتون رو داره. همینطور باید محلول های استاندارد از نمونه مورد نظرتون با غلظت های مختلف بسازید تا با استفاده از جذب اینا و رسم منحنی کالیبراسیون جذب مجهول رو اندازه بگیرید.
خب حالا چیکار باید بکنید: سل حاوی بلانک رو میذارید و جذب رو اندازه می گیرید، بعدش خوده دستگاه ازتون می خواد که نمونه رو بذارید، بعد نمونه های استاندارد رو میذارید و یکی یکی جذب هاشون رو می خونید، تا جایی که یادمه یه تنظیماتی داره که تعیین میکنید با همون محلول بلانک مثلا 6 تا نمونه رو بگیرید و مجبور نباشید هر دفعه بلانک رو بگیرید.
خب وقتی جذب ها رو خوندید بعد باید نمودار جذب/غلظت (منحنی کالیبراسیون) نمونه های استاندارد رو رسم کنید و با برون یابی خطی که تشکیل میشه و امتداد این خط تا محور افقی جذب نمونه مجهول رو بدست میارید.
برای رسم منحنی هم خوب یادم نیست اما فک کنم باید برید توی قسمت Data programing یه گزینه داره به نام list که این قسمت دیتاها رو میده و شما میتونید این دیتا هارو توی اکسل رسم کنید.
یه نکته دیگه اینه که جذبتون باید از قانون بیر-لامبرت تبعیت کنه. برای همین باید جذبی که میخونید حدودا بین 0.3-0.8 باشه، مثلا اگه جذب رو 5 بدست آوردین کارتون مشکل داره.

امیدوارم بدردتون بخوره این توضیحات.اگه سوال داشتید در مورد طیف سنجی، می تونید توی تالار شیمی مطرح کنید تا دوستانی که گرایششون تجزیه هست کامل جوابتون رو بگن. موفق باشید
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام.
صنعتیم هست! جایی که کنترل درون خطی داریم همین دستگاه های آنالیز شیمیایی استفاده میشه دیگه;)
والا من زیاد با این دستگاه کار نکردم اما تا جایی که میدونم، روش کارش اینه که شما اول کار باید مثل سایر روش های طیف سنجی یه محدوده برا جدود طیف تون و حدود اندازه گیری جذب تعیین کنید که معمولا حدود طیف رو بین 200-800 نانومتر و حدود اندازه گیری جذب رو 1-4 تنظیم می کنند که شما بسته به کارتون اینارو تنظیم می کنید.
بعد برای اندازه گیری نمونه مجهولتون باید یه محلول بلانک بسازید که همه گونه ها بجز گونه مورد نظرتون رو داره. همینطور باید محلول های استاندارد از نمونه مورد نظرتون با غلظت های مختلف بسازید تا با استفاده از جذب اینا و رسم منحنی کالیبراسیون جذب مجهول رو اندازه بگیرید.
خب حالا چیکار باید بکنید: سل حاوی بلانک رو میذارید و جذب رو اندازه می گیرید، بعدش خوده دستگاه ازتون می خواد که نمونه رو بذارید، بعد نمونه های استاندارد رو میذارید و یکی یکی جذب هاشون رو می خونید، تا جایی که یادمه یه تنظیماتی داره که تعیین میکنید با همون محلول بلانک مثلا 6 تا نمونه رو بگیرید و مجبور نباشید هر دفعه بلانک رو بگیرید.
خب وقتی جذب ها رو خوندید بعد باید نمودار جذب/غلظت (منحنی کالیبراسیون) نمونه های استاندارد رو رسم کنید و با برون یابی خطی که تشکیل میشه و امتداد این خط تا محور افقی جذب نمونه مجهول رو بدست میارید.
برای رسم منحنی هم خوب یادم نیست اما فک کنم باید برید توی قسمت Data programing یه گزینه داره به نام list که این قسمت دیتاها رو میده و شما میتونید این دیتا هارو توی اکسل رسم کنید.
یه نکته دیگه اینه که جذبتون باید از قانون بیر-لامبرت تبعیت کنه. برای همین باید جذبی که میخونید حدودا بین 0.3-0.8 باشه، مثلا اگه جذب رو 5 بدست آوردین کارتون مشکل داره.

امیدوارم بدردتون بخوره این توضیحات.اگه سوال داشتید در مورد طیف سنجی، می تونید توی تالار شیمی مطرح کنید تا دوستانی که گرایششون تجزیه هست کامل جوابتون رو بگن. موفق باشید

یه نکته ای رو که الان دیدم و تصحیحش می کنم(قرمز رنگ) اینه که با رسم منحنی کالیبراسیون و برون یابی غلظت مجهول رو بدست میارید:redface:
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
سلام. شاید سؤال من یکمی صنعتی نباشه، میخواستم بدونم کسی کار کردن با دستگاه UV رو بلده؟

همین اسپکتروفوتومتر هست با توجه به توضیحات بقیه!
کار کردن باهاش ک کاری نداره! کافیه یکی دو ساعت شما باشی و دستگاه! روشن که می کنین رو صفحه اش همه اطلاعات و گزینه ها میاد فقط کافیه متناسب با نمونه موردنظر انتخاب کنید که چی می خواین؟ نور UV رو در یک یا بسته به دستگاهتون توو چند طول موج بین 200-800 نانومتر می تابونین(باید عدد رو تنظیم کنین) به سل که بار اول بلنک باشه (طبق نمونه مقاله یا استاندارد) بار بعد نمونه ها! چیزی که اندازه می گیره یا %T هست یا ABS.


1- حتماً نوع نمونه رو مشخص کنید.که مثلاً پروتئین هست، سلول هست یا سایر موارد.
2- دقت کنید که نور از کدوم دو طرف جای نمونه رد می شه و اگه کووت شما فقط دو طرف شفاف داره سمت های شفاف رو بذارید در مقابل ورودی و خروجی نور فرابنفش
3- اگه می خواین ببرین رو نمودار فاصله بین چند طول موج رو یکی در نظر بگیرین مثلا 100 تا 100 تا، یت 50 تا 50 تا؛ هر چقدر داده برای یک نمونه توو بازه طول موج بیشتر باشه دقت کار می ره بالا
4- اگه مقدار نمونه خیلی کم باشه در حد یک میلی اینا؛ سعی کنید از کووتهایی استفاده کنید که تهشون بطور کاذب از جنس خود کووت هست و از قسمت وسطش ماده بالا میاد

 

engineer1986

عضو جدید
خواهش میکنم
عمدتا واحد کولینگ همونطور که از اسمش مشخصه برای خنک سازی استفاده میشه معمولا در صنعت از CWR و CWS به دلیل ظرفیت بالای حرارتی (چیزی در حدود 42000)استفاده میشه که مخفف COOLING WATER RETURN و COOLING WATER SERVICE است
بنابراین خود CWR گرم میشه و میباست دوباره به چرخه برگرده دو راه برای خنک سازی وجود داره اول گردش آب و دوم تماس قرار دادن با هوای محیط که معمولا روش دوم به وسیله ایرفن های کولینگ انجام میشه
در طراحی های حرارتی برای واحد کولینگ معمولا سطح در تماس با هوا و نوع تماس و همچنین میزان CW گردشی رو محاسبه میکنن(دبی)
شاید در نگاه اول واحد کولینگ مهم نباشه ولی یک بار که پمپ های کولینگ رفتن تمام واحد ها دچار مشکل میشن
دلایلش رو هم بالا توضیح دادم



cws مخفف cooling water supply هست.با تشکر
 

engineer1986

عضو جدید
دلیل حداقل آمپر کشیدنش چیه؟(فرقی بین مولتی استیج و تک استیج هست از نظر آمپر کشیدن؟)

چرا هنگام سرویس آوردن پمپ ابتدا ولو خروجی بسته نگه میدارن؟



با سلام.در مورد در سرویس قرار دادن پمپها،برای همه ی پمپها که نباید با خروجی بسته استارت بشن،معمولا پمپهای سانتریفیوژ به خاطر اینکه دیر فشار و فلو مورد نیاز رو تامین می کنند با خروجی بسته استارت می شن.ولی در مورد پمپهای رفت و برگشتی به علت تامین فشار بالا در مدت زمان کوتاه باید با خروجی باز استارت شوند
 

akbarpour

کاربر فعال
رفتار موتور های مختلف در اینخصوص متفاوت هست اگه دقیقا بگی چه الکتروموتوری هست شاید بشه بیشتر کمک کرد اما اگه کلی بخوای می شه گفت این کار درستی نیست
 

akbarpour

کاربر فعال
دلیل بسته نگهداشتن ولو پمپ در ابتدای استارت برای پمپ های سانتریفیوز است که می خواهند پمپ به هد مورد نیاز برسه بعد ولو را باز می کنن
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
دلیل حداقل آمپر کشیدنش چیه؟(فرقی بین مولتی استیج و تک استیج هست از نظر آمپر کشیدن؟)

چرا هنگام سرویس آوردن پمپ ابتدا ولو خروجی بسته نگه میدارن؟

مسایلی که باعث آمپر کشیدن بیش از حد می شوند:
سفت بودن بیش از حد پکینگ ها
روغن کاری نامناسب و غیر کافی
هم محور نبودن محور های پمپ و الکتروموتور
خمیدگی محور
زیاد بودن نیروی اصطکاکی در یاتاقان ها یا نوار های سایشی
زیاد بودن ویسکوزیته یا چگالی سیال کاری
پایین بودن ویسکوزیته یا چگالی سیال کاری
پایین بودن درجه حرارت سیال یا تغییر سیال کاری
بالا بودن فشار خروجی پمپ
عکس بودن جهت چرخش پمپ
نشتی های داخلی و بازگردش در اثر زیاد بودن فواصل آزاد
عدم تعادل و مسایل ارتعاشی
معیوب بودن آمپر متر
معیوب بودن الکتروموتور

در مرد پمپ های مولتی استیج و تک استیج هم خب مشخصه پمپ های مولتی استیج آمپر بیشتری میکشن و توان بیشتری هم تولید میکنن.
در مورد بستن مسیر خروجی پمپ هم دوستان توضیح دادن .. این کار رو فقط برای پمپ های سانتریفیوژ انجام میدن .. پمپ رفت و برگشتی که مستقیما باید در جریان قرار بگیرن. ولی در پمپ های سانتریفیوژ ابتدا مسیر خروجی رو میبندن تا به هد مورد نظر برسیم و شرایط کاری پمپ نرمال بشه و بعد خروجی رو باز میکنن.
 

a_rudi

کاربر فعال مهندسی شیمی ,
کاربر ممتاز
Re: پرسش‌ و پاسخ صنعتی

Re: پرسش‌ و پاسخ صنعتی

expansion jointچیست؟کاربردش در کجاست؟
به طور خلاصه فرض کن دوتا لوله هست که میخوای اینا رو بهم اتصال بدی اما جا نیست راه نیست خلاصه امکانش نیست از یه قطعه لوله دیگه استفاده کرد به جای اون از یه لوله به اصطلاح خرطومی استفاده میشه که جنس لاستیکی فلزی داره و انعطاف پذیره تقریبا. اینو میگن expansion joint
 

pixxy

عضو جدید
expansion jointچیست؟کاربردش در کجاست؟
همون طور که دوستمون گفتن یه تجهیزی شبیه به لوله خورطومی هست که بعد از تجهیزات مختلفی مثل پمپ ها ( که ایجاد ارتعاش می کنند) ارتباط بین دو قسمت از تاسیسات رو به هم ممکن میکنه. البته کار اصلیش جلوگیری از انتقال ارتعاشات به لوله ها و دیگر تاسیساته و در بعضی موارد جبران انقباض و انبساط در لوله ها.
 

rezare

عضو جدید
سلام
فلاش کمپرسور چیست و در کجا کاربرد دارد؟
 
آخرین ویرایش:

pixxy

عضو جدید
سلام
فلاش کمپرسور چیست و در کجا کاربرد دارد؟
سلام
کمپرسور گاز فلش ، برای فشرده سازی گازهای حاصل از فلاشینگ هیدروکربن های مایع در هنگامی که مایع از جریان پرفشار در جدا کننده به جریان کم فشار وارد می شود ، استفاده می شود.
کمپرسور گاز فلش معمولا مسئولیت رسیدگی به نرخ جریان کم و تولید نسبت فشرده سازی بالا است.
http://petrowiki.org/Compressors#Flash_gas_compressors
 

aipco

عضو
همون طور که دوستمون گفتن یه تجهیزی شبیه به لوله خورطومی هست که بعد از تجهیزات مختلفی مثل پمپ ها ( که ایجاد ارتعاش می کنند) ارتباط بین دو قسمت از تاسیسات رو به هم ممکن میکنه. البته کار اصلیش جلوگیری از انتقال ارتعاشات به لوله ها و دیگر تاسیساته و در بعضی موارد جبران انقباض و انبساط در لوله ها.

در تکمیل فرمایشات دوستان عرض شود که اون قطعه Expantion joint اگر در لوله ها بکار رود، در نقاطی استفاده می شود که اختلاف دمای زیاد و سریع اتفاق می افتد مثلن در اگزاست توربین اما برای جلوگیری از لرزش از Flexible joint ها استفاده می شود (مثلن در خروجی پمپ های رفت و برگشتی جهت جلوگیری از انتشار لرزش به خطوط پایین دست.
 

omidflh

عضو جدید
با سلام
دوستان اگه کسی میتونه لطفا کمک کنه!!
یه برش نفتی میخام به یه برج تقطیر بدم از ش چهار تا محصول بگیرم.دوتا محصول میانی و بالا و پایین.ولی نمیدونم اسپک های برج رو گی بدم تا ران بشهلطفا راهنمایی کنین
 

rezare

عضو جدید
سلام
لوله های کنار گذر یا بای پس در کجاها به درد می خوردن و چه کاربرد هایی دارن ؟
 

a_rudi

کاربر فعال مهندسی شیمی ,
کاربر ممتاز
Re: پرسش‌ و پاسخ صنعتی

Re: پرسش‌ و پاسخ صنعتی

دوستان عزیز قبلا هم سوالمو پرسیدم اما به جواب نرسیدم لطفا اگه کسی میدونه کمک کنه.
دوستان قبلا گفتن چون سیال آب هست پمپ سانترفیوژی بهتره.


برای انتقال آب با دمای 25 از روی زمین تا ارتفاع 100متری با دبی 0.6 متر مکعب بر دقیقه از نظر اقتصادی بهتره چطور پمپ کنیم؟
1-تنها با یک پمپ یا به صورت آرایش سری یا موازی؟
2-باید از نمودارهای پمپ سانترفیوژی این بهینه بودن رو اثبات کنم؟آیا نرم افزار هایسیس هم برای رسیدن به جواب لازم هست استفاده کرد؟
3-افت فشار ناشی از لوله هم باید لحاظ کنم؟
قبلا هم خدمت شما عرض کردم بدون در نظر گرفتن هزینه و بحث اقتصادی تمامی روشها خوب هستن و نیازی به اثبات هم نیست.
اگر بحث اقتصادی رو در نظر نمیگیرید باز هم جای فاکتور انرژی خالیه.
بله باید افت فشار در مسیر رو که شامل خطوط لوله و اتصالات و شیرها میشه رو حساب کنید و به به اون 100 متر اضافه کنید پمپ شما باید سیال رو به اون هدف ارسال کنه تا به 100 متری برسه.
شدت جریان مد نظرتون خیلی هم کم نیست و با در نظر گرفتن فشار حدودا 15 بار در خروجی، پمپ مناسب سانتریفیوژ خواهد بود.
حال باید منحنی مشخصه پمپ های مختلف رو بررسی کنید و ببینید کدوم پمپ مناسب کار شماست.
الان شما یک سیستم دارید و هر پمپی رو میتونید بکار ببرید با در نظر گرفتن پول و انرژی تعدادشون کم میشه و به انتخابتون میرسید.
منحنی مشخصه چند پمپ رو دانلود کنید و در موردشون مطالعه کنید. دید بهتری به شما خواهد داد
 

a_rudi

کاربر فعال مهندسی شیمی ,
کاربر ممتاز
Re: پرسش‌ و پاسخ صنعتی

Re: پرسش‌ و پاسخ صنعتی

سلام
لوله های کنار گذر یا بای پس در کجاها به درد می خوردن و چه کاربرد هایی دارن ؟
بای پس یا جریان کنار گذر برای دور زدن یک تجهیز بکار میره. این دور زدن برای مقاصد گوناگونی خواهد بود.
مثلا کنترل دما در خروجی یک مبدل گرمایی که مقداری از سیال از داخل مبدل عبور میکنه و مقداری جهت کنترل دما از جریان کنار گذر مبدل و در نهایت با هم مخلوط میشن.
در انواع مختلف شیرهای کنترل برای از سرویس خارج کردن شیر و انجام تعمیرات مسیر کنار گذر در نظر گرفته میشه.
 
بالا