درخواست های مرتبط با:انواع مسکونی و ویلا

varior

عضو جدید
برای این عنوان فایل پاورپونت کسی سراغ داره؟
"ابعاد و اندازه ها و استانداردهای مجتمع های مسکونی"
 

atefeh 72

عضو جدید
درباره مجتمع های مسکونی خارجی کسی فایل پاور پوینت یا اطلاعات کامل داره
 

eli m.m

عضو جدید
سلام میشه بهم کمک کنید!!
من باید تا 17م پلان خونه دوبلکس با ماکت به استاد بدم اگه برای پلان کمکم کنید ممنون میشم.
 

atefeh.d

عضو جدید
شهرک یامجتمع مسکونی

شهرک یامجتمع مسکونی

سلام دوستان من به اطلاعاتی در مورد شهرک مسکونی یا مجتمع مسکونی نیازدارم.ممنون میشم کمکم کنید.وقتم واسه پایان نامه خییییییلی محدوده.:cry::cry::cry:
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
سلام دوستان من به اطلاعاتی در مورد شهرک مسکونی یا مجتمع مسکونی نیازدارم.ممنون میشم کمکم کنید.وقتم واسه پایان نامه خییییییلی محدوده.:cry::cry::cry:

سلام دوست عزیز
برای دریافت اطلاعات، ضوابط و نمونه موردی مجتمع مسکونی به لینک زیر مراجعه کنید.

[ضوابط ونمونه های طراحی] مجتمع ها و شهرک های مسکونی
 

لیلی 20

عضو جدید
سلام دوستان دوتا سوال داشتم ممنون میشم کمکم کنید.:gol:
قراره یه پلان دو طبقه مسکونی طراحی کنم (پیلوت ، طبقه اول ، طبقه دوم ). کل زمینم 200 متر مربع است ( 10در 20 ) و تراکم 60 درصد. سوال اولم اینه که پیلوت جز تراکم حساب میشه یا نه ؟ اگر حساب نشه ینی هر طبقه 30 درصد سطح اشغال داره که میشه 60 متر مربع. ینی هر طبقه مجازم 60 متر مربع بسازم درسته ؟ سوال دومم اینه که زمین شیب دار هستش و قسمتی که قراره ساخته بشه +0 و حیاط -70 است چه اصولی رو باید رعایت کنم با توجه به اینکه سطح شب داره ؟ استاد گفته یکی دوتا نکته داره که من چیزی به ذهنم نرسید و خاستم از شما کمک بخوام. ممنون:heart:
 

تابش1377

عضو جدید
نقشه ویلا

نقشه ویلا

باعرض سلام خدمت دوستان

من یکی دو نمونه نقشه کامل (پلان -نما- دیتا ) ویلا برای کار ماکت ساری لازم دارم ولی متاسفانه هر چی سعی کردم نتونستم چیزی پیدا کنم اگه امکانش هست کمکم کنید
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
باعرض سلام خدمت دوستان

من یکی دو نمونه نقشه کامل (پلان -نما- دیتا ) ویلا برای کار ماکت ساری لازم دارم ولی متاسفانه هر چی سعی کردم نتونستم چیزی پیدا کنم اگه امکانش هست کمکم کنید
سلام، به تاپیک زیر مراجعه کنید.

[دانلود] پـــلان های ویـــــلا و خانه مسکونی
 

بانوی باران

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوستان ....خسته نباشید

کسی پاور پویینت تحلیل مجتمع مسکونی رو داره؟؟
 

sheida.1372

عضو جدید
درخواست کمک برای نقشه

درخواست کمک برای نقشه

:eek::eek::eek::cry:سلام دوستان لطف میکنید نقشه ویلا 200مترمربع زیربنا بذارید...:(:cry::gol::gol::gol::heart:خیلی ممنون از لطفتون:heart:
 

سعید دهقانی

عضو جدید
درخواست : پلان مسکونی 10*23 جنوبی

درخواست : پلان مسکونی 10*23 جنوبی

سلام دوستان عزیز جسارتا اگر پلان مسکونی جنوبی 10*20 به بالا دارید بزارید ممنون میشم:gol::gol::gol:
 

amirrezar143

عضو جدید
با سلام نیاز فوری به پلان شهرک مسکونی ساحلی که هم دارای اپارتمان و هم ویلا باشه (نقشه های کامل) دارم (اگر جایی هم میشناسید که بفروشند لطفا معرفی کنید)


 

kalteh_masoud

عضو جدید
نقشه خانه دوبلکس کوچک

نقشه خانه دوبلکس کوچک

سلام دوستان گرامی،یه زمین 11*7 متری دارم که طبقه دومش میتونه به 9*11 افزایش داشته باشه،دنبال یه نقشه خوب هستم،ممنون می شم راهنمایی کنید
 

nahidd68

عضو جدید
مسکن و مفاهیم مربوطه



مسکن و مفاهیم مربوطه
سكونت

فلسفه
سكونت
سكونت پيش شرط لازم در تبديل يك فضا به خانه است. هر مكاني كه انسان بتواند در آن سكونت كند به نوعي خانه وي محسوب مي‌گردد، از مكان‌هاي عمومي و مشترك گرفته تا خصوصي و منفرد. لذا براي اينكه بتوان از تركيب مصالح خشك و زمين بي‌جان كالبدي خلق نمود كه مأمن انسان و شايسته سكونت وي باشد، پيش از هر چيز نيازمند شناخت و بررسي چيستي و ماهيتي مفهوم سكونت هستيم. مفهومي كه از چادرهاي عشاير تا خانه‌هاي كاخ مانند، از غارهاي عصر حجر تا خانه‌هاي صنعتي امروز به خانه معنا و شأني خاص بخشيده و آن را محفلي پذيراي خانواده نموده است.
ارزشهاي سكونت به معناي پناه جستن آنقدر ساده و عميق در ضمير ناخودآگاه ما ثبت و ضبط شده‌اند كه بهتر و بيشتر از هر تعريف و تعبير وصفي مي‌توان آن را با يك يادآوري و تأويل بازيافت.
هايدگر فيلسوف آلماني از اينكه واژه آلماني Buven (امروزه به معناي بنا‌كردن و ساختن) ديگر به معناي عميق «سكونت كردن» دلالت ندارد، گلايه مي‌كند. از نظر هايدگر، Buven در معناي سكونت‌كردن، «ويژگي اصلي وضعيت بشري» را نشان مي‌دهد. از نظر او طرز و طريق بودن انسانها بر روي زمين، سكونت كردنشان است. هايدگر طي سخنرانيش در اكتبر 1951، اصطلاح سكونت شاعرانه را به كار مي‌گيرد. او معتقد است كه سكونت به شيوه امروزي فقط نمود يك رفتار آدمي در ميان مجموعه‌اي از رفتارهاي ديگر او و امري جنبي است. سكونت امروزين «تصاحب يك خانه» ‌است.
او به شعر زير از هولدرلين اشاره مي‌كند:
«با شاسيتگي‌هاي بسيار، اما به گونه اي شاعرانه است كه انسان بر روي زمين سكني مي‌گزيند.»
و در تفسير آن جوهر اصلي «سكونت» را وجه شاعرانه آن مي‌داند.
بشلار، فيلسوف فرانسوي، خانه را كانوني كه نقطه تمركز افكار و رؤياها و خاطرات ما و رهاننده ما از وجودي گسسته و نابسامان مي‌داند و اين تصوير خيالي از خانه بيش از هرچيز جوهره اصلي واژه «سكونت» را نشان مي‌دهد.

مسكن
تعاريف

مسكن به معناي مأوا ، منزل، محل سكونت و خانه مي‌باشد. ‌در فرهنگ فارسي معين شرح اين واژه چنين آمده است:
مسكن: محل سكونت، جاي باش، مقام، منزل
حافظ؛ «چو شد باغ روحانيون مسكنم، در آنجا چرا تخته بند تنم؟»
اين واژه امروزه با كمي تفاوت نسبت به كلمه خانه و بيشتر در معناي واحد مسكوني به كار مي‌رود كه مي‌توان آن را اينگونه تعريف نمود:
«مكاني است كه يك يا چند خانوار در آن سكونت دارند. منظور از مكان تمام يا قسمتي از هر ساختمان است كه يك ورودي مستقل به معبر عمومي (كوچه، خيابان، بازار، ميدان و ...) يا معبر اختصاصي (راهروي مشترك، راه‌پله مشترك و ...) داشته باشد.»
در مورد واژه خانه، استاد پيرنيا اين چنين مي‌گويد:
«واژه خانه كه امروز مصطلح است درگذشته به اتاق اتلاق مي‌شده است. از واژه سرا به جاي كلمه خانه در معناي امروز آن استفاده مي‌شده است. در جنوب ايران اصطلاح خانه‌سرا به معناي سرايي با اتاق است.»

مفاهيم مسكن
از زماني كه انسان غارنشين از غارها و شكاف كوه‌ها به پناهگاه‌هاي امن ساخته دست خويش پا نهاد، مفهوم مسكن آفريده شد. از قضا در اين خصوص ابتكار انسان بسيار مؤخر بر پرندگان و حشرات بود و اي‌بسا كه آدمي در ساخت مسكن، از پرندگان الهام گرفته باشد. گرچه شكل و عملكرد مسكن دست ساخت انسان از دوران تمدن‌هاي نخستين تا امروز تحول بسيار يافته اما يك مفهوم درهمه اين دوران‌ها ثابت مانده كه حتي پرندگان و حشرات نيز در آن مشترك‌اند و آن مفهوم «امنيت» است.
برابر نهادن واژه پارسي «‌خانه» با كلمه عربي «‌مسكن» تسامحي است كه موجب برداشت محدود از واژه وسيع مسكن شده است. درواقع، خانه به معناي «بيت» تازي است و آن جايگاه هر چيز يا انجام كاري است. درحاليكه مسكن مفهومي فراتر از آن دارد و عبارتست از خانه‌اي كه استقرار و زيست انسان در آن همراه با سكينه (آرامش و امنيت) باشد. با اين توصيف «پناهگاه» ‌مفهوم «‌مسكن» ‌را بهتر مي‌رساند تا خانه. به اين ترتيب براي تعريف مسكن بايد به «‌خانه»‌يك قيد كيفي افزود و آن «آرامش و امنيت» ‌است.
بشلار ـ فيلسوف فرانسوي ـ مهمترين حسن خانه را در اين مي‌داند كه رؤيا را در خود مي‌پروراند و محافظ رؤيا پرداز است: «خانه به ما اين امكان را مي‌دهد كه در آرامش در خيالات خود غرق شويم.»
بنابراين طبق اين ديدگاه، فضايي را مي‌توان خانه ناميد كه علاوه بر اينكه حفاظي است براي جسم انسان، كانوني براي افكار و خاطرات و رؤياهاي او باشد؛ بدون آن انسان موجودي پراكنده است. در پناه «خانه» صندوقچه خاطراتمان را مي‌گشائيم و خاطره، رؤيا و تخيل را به هم مي‌آويزيم و همانگونه كه هولدرلين در شعر خود مي‌گويد: «شاعرانه سكونت مي‌كنيم».
واژه «كلبه» اين مفهوم خانه را به خوبي در ذهن متداعي مي‌نمايد، آنچنانكه حتي در نقاشي‌هاي ساده كودكانه نيز خانه «كلبه» را به صورت كانوني منفرد در فضايي گسترده مي‌بينيم.كانوني كه نقطه تمركز افكار و رؤياها وخاطرات ما و رهاننده ما از وجودي گسسته و نابسامان است.
انسان با ساختن خانه، از فراخناي بي‌انتهاي پيرامون خود، در يك نقطه گرد مي‌آيد؛ از پراكندگي و گريزندگي طبيعت به جمع‌شدن و تمركزيافتن روي مي‌آورد. او در طبعيتي كه بدون حضور انسان رها شده و پراكنده و فاقد معني است، با حضور خود، تمركز و تجمع و معني پديد مي‌آورد؛ و با بنا كردن خانه به اين تمركز و تجمع واقعيت مي‌بخشد. با اين كار، او نه تنها درون، بلكه بيرون را نيز به وجود مي‌آورد. قبل از حضور انسان و سكني گزيدن او بر روي زمين، نه درون وجود دارد و‌ نه بيرون.
بنابراين، پديدآوردن درون در خانه امري مستقل و جدا از پديد آوردن خود خانه نيست، بلكه خانه، خود درون است، ‌اما درون بدون حضور انساني كه در جايي گرد مي‌آيد و مي‌نشيند و ساكن مي‌شود تحقق پيدا نمي‌كند.
مسكن نمايشگر وضع «‌درون» ‌براي ما است. بدين ترتيب، اصل خانه در مفهوم معماري، فضاي اندروني است. در شهر، اگر چه منظره آزاد را بوجود آورده‌ايم، ولي باز خودمان را در «بيرون» حس مي‌كنيم.‌ به طور كلي ما در خانه خودمان تنها بوده و خلوت گزيده‌ايم. موقعي كه در خانه خودمان را بروي سايرين باز كنيم، در اينصورت آن جزء اراده آزاد شخصي ما مي‌گردد، مردم را مي‌پذيريم، بهتر از آنكه اين كار را در بيرون انجام دهيم.
تعاليم امروزي خانه‌سازي كه بر بينش بهره‌وري مبتني است، اين تصور را ايجاد كرده است كه گويا هدف از ساختن خانه يا هر بناي ديگري محافظت كردن بدن انسان در مقابل باد و باران و سرما و گرما و دشمن بوده است و در اين تبيين به توفيق معماري سنتي در سازگاري با اقليم نيز استشهاد مي‌شود. اما فراموش مي‌كنند كه اين امور همگي الزامات خانه‌سازي و سازگاري آن با نيروهاي طبيعي است، نه خود خانه. خود خانه چيزي است كه به نياز انسان، يعني نياز سكني گزيدن پاسخ مي‌دهد؛ و چون انسان به ساختن آن دست زده است، ‌اين الزامات بروز كرده‌اند. حقيقت خانه كه سكني بخشيدن است و شكل خانه كه از رابطه عمدتاً‌ بصري ميان انسان و واقعيت خارجي ناشي مي‌شود، ماهيت اساسي خانه، وكيفيت بنا كردن آن و الزامات مصالح و تركيب آنها امور تبعي به شمار مي‌روند.

ديدگاه‌ها
مقوله مسكن گسترده و پيچيده است؛ ابعاد متنوعــي دارد و نمي‌توان تعريف واحدي از آن ارائه كرد. در اين زمينه تعاريف و ديدگاه‌هاي متعددي در ميان انديشمندان گذشته و حال يافت مي‌شود كه به ذكر گزيده‌هايي از آن در زير مي‌پردازيم:
تعريف اول؛
«خانه جايي است كه ساكنان آن، احساس ناراحتي نكنند و اندرون خانه يا جايي كه زن و بچه زندگي مي‌كنند، بايستی تنوع زيادي داشته باشد تا خستگي احساس نشود.» (پيرنيا)
تعريف دوم؛
«خانه پوششي است كه در تطابق با برخي از شرايط، رابطه صحيحي را بين محيط خارج و پديده‌هاي زيستي انسان برقرار مي‌سازد. در خانه بايد يك فرد يا يك خانواده زندگي كند، يعني اينكه بخوابد، راه برود، دراز بكشد، ببيند و فكر كند.» (لوكوربوزيه)
تعريف سوم؛
«خانه مركز جهان است براي ساكنانش و براي محله‌اش شاخص‌ترين بنا در تحكيم مكان.» (مور)
تعريف چهارم؛
«خانه در درجه اول يك نهاد است و نه يك سازه و اين نهاد براي مقاصد بسيار پيچيده‌اي بوجود آمده است. از آنجا كه احداث يك خانه پديده‌اي فرهنگي است، شكل و سازمان فضايي آن به شدت تحت تأثير فرهنگي است كه بدان تعلق دارد. حتي در آن زمان نيز كه خانه براي بشر اوليه به عنوان سرپناه مطرح بود مفهوم عملكرد تنها در فايده صرف يا فضاي عملكردي محض خلاصه نمي‌شد. وجه سرپناهي خانه به عنوان وظيفه ضمني، ضروري و انفعالي مطرح بود و جنبه مثبت مفهوم خانه ايجاد محيطي مطلوب براي زندگي خانواده به مثابه واحد اجتماعي بود» (راپاپورت ـ خلاصه شده از كتاب شكل خانه و فرهنگ)
مسكن نيازي است كه در محيط‌هاي متفاوت طبيعي و انسان‌ساخت، معاني متفاوتي يافته است و هر جامعه به فراخور نيازها و استعداد و امكانات و محدوديت‌هاي اقتصادي ـ اجتماعي و فرهنگي خويش بدان شكلي خاص بخشيده است. از روزگاران كهن تا به امروز مسكن مكاني بوده است كه با تأمين آن انسان به«‌بودن»‌ دست يافته است و در اين بودن، هستي و زندگي را تجربه كرده است و چون هستي در حال شدن است و از آن ره انسان نيز، نحوه نگرش به هستي، نوع بودن و شكل سكونت را رقم مي‌زند. از پذيرش جبري هستي به نيستي (در جوامع اوليه كه اين روزگاران نيز كم نيستند) تا اين باور كه از هستي به نيستي آني از شدن است و هستي جاوداني است، شكل‌هاي متفاوتي از مسكن را تجربه كرده ايم.
تعريف پنجم؛
«از ميان فضاهاي پيراموني، خانه بلافصل‌ترين فضاي مرتبط با آدمي است. به طور روزمره از او تأثير مي‌گيرد و بر او تأثير مي‌گذارد. اولين فضايي است كه آدمي احساس تعلق فضايي را در آن تجربه مي‌كند و مجموع حواس پنجگانه دائماً سرتاسر آن را طي مي‌كند و درمدت كوتاهي بدان خو مي‌گيرند. خانه تنها مكاني است كه اولين تجربه‌هاي بي‌واسطه با فضا در انزوا و جمع در آن صورت مي‌گيرد و خلوت با خود، با همسر و فرزندان، با دوست و ديگران همه و همه بي تعرض غير در آن ممكن مي‌گردد.» (استخراج شده از گزارش تحقيقاتي «كاربرد اصول معماري خانه‌هاي ايراني در طراحي مسكن معاصر»)
تعريف ششم؛
در دومين اجلاس اسكان بشر (1996) كه در استانبول برگزار شد، مسكن مناسب چنين تعـريف شـده است: سرپناه مناسب تنها به معناي وجود يك سقف بالاي سر هر شخص نيست، سرپنـاه منـاسب يعني آسايش مناسب، فضاي مناسب، دسترسي فيزيكي و امنيت مناسب، امنيت مالكيت، پــايــداري و دوام سازه‌اي، روشنايي، تهويه و سيستم گرمايي مناسب، زيرساخت‌هاي اوليه مناسب از قبيـل آبرسانـــي، بهداشت و آموزش، دفع زباله، كيفيت مناسب زيست محيطي، عوامل بهداشتي مناسب، مكان مناسب و قابل دسترسي از نظر كار و تسهيلات اوليـه است، كه همه اين موارد بايد با توجه به استطاعت مردم تأمين شود.



ساكنين مسكن
هر خانواده معمولاً مجموعه‌اي از تمايزهاي سني، جنسي، دانشي، تخصصي، عاطفي، اجتماعي، درآمدي و از اين قبيل است. در نيم قرن گذشته در ايران تمايزات درون خانواده به شدت افزايش يافته و تجانس دروني آن دگرگون شده است. از طرف ديگر رشد شهرنشيني و افزايش طبقه متوسط به افزايش مشابهت بيروني خانواده‌ها منجر شده است. عباراتي چون «طبقه متوسط»، «گروه كم درآمد» و از اين قبيل نشانه‌هايي از ديدگاه «متشابه نگر» ‌است.
در غرب، خانواده را نهادي مي‌دانند كه از طريق آن مشروع‌ترين روابط عاطفي و جسمي و انتقال ثروت برقرار و ميسر مي‌شود و اعضاء آن عمدتاً شامل پدر و مادر و يك يا دو خانواده است. هر فرزند حداكثر تا سن بيست سالگي فرزند خانواده است و پس از آن بالاجبار مستقل مي‌شود. پدر و مادر معمولاً هر دو كار مي‌كنند و عصرها به خانه مي‌آيند و خانه درحال تبديل شدن به خوابگاه است.
در ايران خانواده هم از لحاظ كيفي و هم كمي متنوع‌تر و متعددتر است. امكان حضور فرزندان بيش از بيست سال و بستگان كهنسال (پدربزرگ و مادربزرگ و ...) در يك خانه ايراني بسيار زياد است. خانواده مركز روابط اجتماعي است. هنوز نهادهاي ديگري مانند انجمن‌ها و كلوپ‌ها و از اين قبيل جايگزين ويژگي‌ها و مركزيت اجتماعي خانواده نشده‌اند و سهم خانواده در تعليم و تربيت و انتقال آداب و سنن و اعتقادات بسيار زياد است. خانه معمولاً صبح‌ها خالي نيست و در طول روز بيش از يك وعده غذا در آن صرف مي‌شود و تنها محلي براي خوابيدن نيست.
پس ضرورتاً، فضاهاي سكونتي و كاركردهاي محدود خانوار بايد با شرايط و امكانات قابل دسترسي در جامعه انطباق يابد و به عبارت ديگر تأمين نيازها از امكانات تبعيت مي‌كند. درنتيجه نيازهاي مسكن بايد بصورت نيازهاي واقعي و عملي و قابل حصول مطرح شده و پاسخگوي نياز خانوار، متناسب با ابعاد و كاركردهاي آن و بصورت سنجيده برنامه‌ريزي شده و سامان يابد
میشه لطفا منبع هم بذارید برای پایان نامه باید با ذکر منبع مطلب بذاریم.ممنونم ازتون
 

Pedram-viva

کاربر بیش فعال
سلام دوستان
برای آموزش های رایگان راینو و
دانلود آبجکت‌های راینو
میتونید به سایت eprhino.com هم مراجعه کنید
 
بالا