درخواست های مرتبط با:انواع مسکونی و ویلا

8memar6

عضو جدید
کسی تو زمینه مجتمع مسکونی مطالبی داره که بهم کمک کنه. آخه پایان نامه ام و هم طرح 5 رو با هم گرفتم و موضوع هر دو مجتمع مسکونیه. خلاصه هر مطلبی دارین بذارین ممنونتون می شم.
فکر کنم اینو از همین باشگاه گرفته بودم، امیدوارم برات مفید باشه :smile:
در این تاپیک به مطالعات کلی برای طراحی مجتمع مسکونی می پردازیم که عمدتا موضوع طرح 5 در دانشگاه هاست.

هدف:
در این طرحی توجه به:
مقیاس های مختلف از طراحی در مقیاس شهری،مقیاس سایت و بستر طرح و مقیاس طراحی معماری
توجه به فضاهای داخلی هر واحد مسکونی
شناخت روابط اجتماعی و اهمیت آن در شکل گیری پروژه
میبایست مورد مطالعه دانشجویان قرار بگیرد.

محورهای کار طراحی مجتمع مسکونی:
در این طراحی موارد زیر باید مورد توجه قرار بگیره:
1.شناخت روابط اجرای طرح در مقیاس شهری سایت و واحدهای همسایگی در طراحی معماری
2.طراحی مجموعه مسکونی بلند مرتبه و یا مجتمع های مسکونی
3.طراحی و مکان یابی عملکردهای مختلف پروزه در بستر طرح و طراحی منظر
4.طراحی واحد های مسکونی با تقسیم بندی های مختلف
5.توجه به مسائل سازه و تاسیسات در ساختمان
6.توجه به مسائل نورگیری فضاها،سایه اندازی و اشرافیت
7.توجه به مسائل آتشنشانی در ساختمان های مسکونی بلند مرتبه
8.شناخت تجارب روز داخلی و خارجی معماری در موضوع طراحی
9.توجه به تامین پارکینگ واحدهای مسکونی بر اساس طرح تفضیلی منظقه
10.توجه به ضوابط طراحی برای معلولین
11.توجه به بخش معماری آیین نامه 2800
12.تامین نیازهای اصلی مجموعه های مسکونی شامل تامین فضاهای ورودی و لابی و پارکینگ و فضای ارتباط با ساکنین و فضاهای ورزشی و خدماتی.

حدود برنامه فیزیکی
(این بخش معمولا توسط اساتید و کارفرما یه نمه متغیره)
ابعاد زمین معمولا بالای 10000 متر مربع میباشد
سطح اشغال چیزی حدود 10%تا 30% و تراکم حداکثر 200%
طراحی واحد ها باید متنوع باشه از مساحتهای 80 متری تا 200 متری و بعضا بیشتر از 200

فضاهای طرح
1.واحدهای مسکونی متنوع تا 80 واحد مسکونی
2.به طور تقریبی :
40% واحدها 3 خوابه 50% 2خوابه و 10 % 4 خوابه
3.فضاهای ورودی به هر بلوک و سرسرهای تقسیم فضای محدود
4.واحد سرایداری و نگهبانی
5.پارکینگ ساکنین و مهمانان
6.تاسیسات گرمایشی و سرمایشی
7.فضاهای ورزشی
8.فضای بازی کودکان
9.سالن اجتماعات
10.استخر و فضاهای خدماتی
منابع و ماخذی که در این طراحی بهمون کمک میکنه:
-کتاب ملاک عمل شهری
-نشریه شماره 246 سازمان مدیریت،ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری برای افراد معلول جسمی و حرکتی
-مبحث سوم مقررات ملی ساختمان حفاظت ساختمان در مقابل حریق
-نشریه 236 مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (راهنمای طراحی ساختمانهای بلند مرتبه)
-آئین نامه 2800

خب همونطوری که همتون میدونید یکی از کارایی که باید قبل از شروع به طراحی انجام بدیم و خیلی هم مهمه مشاهده و بررسی نمونه های موجوده
نمونه های مجتمع های مسکونی که ساخته شده، بررسی ایده هاشون تجزیه پلان و نماشون و...
اینا خیلی خیلی در روند طراحیمون بهمون کمک میکنه البته مثل همیشه این نکته رو فراموش نکنیم که هدف ما مطالعه ی نمونه های موجوده نه تقلید ازشون!!
من اینجا چند تا از نمونه ها رو معرفی میکنم و توضیح زیادی نمیدم فقط در حد معرفی اگه فرصت شه برا هرکدومشون تو بخش مربوطه تاپیک میزنم از دوستان هم میخوام نمونه هایی که سراغ دارن و معرفی کنن

در مورد اینایی که در ادامه بهش اشاره میکنم تو آرشیو مجلات معمار به راحتی میتونید مطالبشو پیدا کنید:
-مجتمع مسکونی نوارها و حیاطها در هلند
-مجتمع مسکونی درورشو در لهستان
-آپارتمان های شناور در چشم اندارباز،در هلند
-مجموعه آپارتمان های لنزداون در لندن
-مجتمع مسکونی روکو اثر تادوآندو
-شهرک مسکونی اکپاتان که اکثرا باهاش آشنائین
-مجتمع مسکونی زیتون در اصفهان(از بهترین نمونه های داخلی که توصیه میکنم حتما مطالعش کنید برای من روند طراحیش خیلی جالب بود)
و...
با سرچ کردن کلمات لاتینم عکسهای خوبی از مجتمع مسکونی های خارج از ایران میتونیم ببینیم

تراکم کم
تراکم 100% قطعه زمين 1500 : هر 5% کاهش سطح اشغال همکف 10% به تراکم اضافه مي شود. حداقل سطح اشغال همکف 20% حداکثر سطح اشغال خالص 45% بدون 20% مساحت راه پله قطعه زمين بيش از ده هزار مترمربع : تراکم 180% و 15% مساحت مختص معابر و سطح اشغال نسبت به ميزان باقيمانده مساحت کل محاسبه مي شود. ناخالص زيربناي يک واحد مسکوني 160 مترمربع و حداقل زيربناي ناخالص 110 متر مربع

تراکم متوسط:
تراکم 135% قطعه زمين هزار متر مربع: هر 5% کاهش سطح اشغال همکف 10% به تراکم اضافه مي شود. حداقل سطح اشغال 25% حداکثر سطح اشغال خالص 45% بدون 20% مساحت راه پله قطعه زمين بيش از هفت هزار متر: تراکم 180% و 12% مساحت مختص معابر و سطح اشغال همکف نسبت ميزان باقيمانده مساحت کل است. زيربناي ناخالص هر واحد 110 متر مربع و حداقل 75 متر مربع

تراکم زياد
تراکم 240% قطعه زمين 50 مترمربع: هر 5% کاهش سطح اشغال همکف10% افزايش تراکم. حداقل سطح اشغال 30% قطعه زمين بيش از 5000 مترمربع: 150% تراکم و 10% مساحت کل قطعه مختص معابر حداکثر سطح اشغال همکف 50% زيربناي متوسط ناخالص يک واحد مسکوني 60 مترمربع و حداقل 90 مترمربع تعيين مي شود.

حياط
عرض حيات خلوت 2 متر است و مساحت 12 مترمربع که جزء زيربنا محسوب نميشود. چنانچه عرض آن کمتر از دو متر يا مساحت کمتر از 12 متر مربع باشد. در طبقه اي که کف حياط خلوت در آن است جزء زيربنا محسوب مي شود. در واحدهاي آپارتماني بيش از 5 واحد اتاق ها (آشپزخانه، نهارخوري، نشيمن، و خواب) بايد بوسيله حداقل 12 مترمربع با حداقل عرض 2 مترنورگير داشته باشد. در ساختمانهاي بيش از 5 طبقه بايد اتاق ها بصورت مناسبي نور بگيرند. حداقل مساحت حياط خلوت هاي تأسيساتي و نورگير بايستي 4 متر مربع و سطح آن حياط جزء بنا محسوب مي شود. پنجره هاي مشرف به همسايه در حياط خلوت ها از کف طبقه اول به بعد از 7/1 نصف شود.

پله فرار و آسانسور
در ساختمانهاي داراي پيلوت و چهارطبقه روي پيلوت به آسانسور و پله فرار نياز نيست. در ساختمانهاي 5 طبقه چنانچه طبقه 4 و 5 بصورت دوبلکس باشد به آسانسور و پله فرار نياز نيست. در ساختمانهاي بيش از 5 طبقه پله فرار و آسانسور الزامي است.


پخي
ميزان پخي در گذرگاه هاي اصلي برابر يک دهم مجموع دو عرض گذرگاه متقاطع است. ميزان پخي در پلاکهاي مجاور گذرگاه هاي با عرض ده متر و کمتر به گذرگاه هاي بيش از ده متر ، دو متر است. محل تقاطع خيابان فرعي به اصلي ميزان پخي دو دهم عرض خيابان فرعي.

پيش آمدگي ساختماني در گذرها
پيش آمدگي از امتدادي که براي ساختمانها معين شد، حساب خواهد شد ولواينکه بنادر اين امتداد نباشد. طول پيشآمدگي هر ساختمان در هر طبقه از درصد زيربناي آن طبقه تبعيقف نمايد. اگر بلوک مجاور بصورت زمين يا ساخته شده 60% بيشتر احداث نموده باشد مي توان به اندازه ي 2+60% ساختمان (زيربنا) دانست و اگر پلاک مجاور کمتر از 60% بود مي توان بعد از 60% با زاويه 45 درجه تا دو متر اضافه احداث نمود. کارگذاردن در و پنجره که به طرف گذر باز و در موقع باز شدن از سطح نما تجاوز نمايد، ممنوع است. ريزش آب ناودان در پياده رو ممنوع است و بايد از زير سطح پياده رو عبور نمايد. نصب لوله بخاري به ديوار خارجي مشرف به گذر يا خروج آن از ديوار ممنوع است. نصب پله جلوتر از امتداد ابنيه ممنوع است مگر در اثر تغيير تراز خيابان اين عمل الزامي باشد و با موافقت شهرداري. در خيابانهاي بيش از 8 متر تعداد پيش آمدگي 2/1 عرض پياده و حداکثر 20/1 متر است و ارتفاع کمتر از 3 متر نباشد. کنسول در ارتفاع 4/2 متر مانند پيلوت از کف پياده نبايد به ميزان 3/1 عرض پياده رو و حداکثر 60 متر بيشتر شود. پياده رو 6/1 عرض خيابان است. کنسول راه پله فقط مي تواند در ارتفاع 20/2 يا 40/2 از کف باشد و حداکثر 70 سانتي متر پيش آمدگي و عرض 3 متر کنسولهاي احداثي در خيابان جزو تراکم ساختماني نيست. تراس اگر از طرفين باز باشد نصف مساحت جزو سطح طبقات محسوب مي شود. تراس اگر از طرفين بسته باشد 3/2 مساحت آن جزء سطح طبقات است. تراس از کليه جهات بوسيله ديوار يا شيشه مسدود باشد کلاً جزء سطح زيربنا است.

رعايت محدوديت ارتفاع
ساختمانهاي در خيابانهاي با عرض 30 متر يا بيشتر تا 30 متر ارتفاع به رعايت محدوديت نياز ندارند. ارتفاع ساختمانهاي در خيابان با عرض کمتر از 30 متر نبايد از عرض خيابان تجاوز کند. در صورت تجاوز به همان ميزان بايد عقب نشيني کند.: ديد 45 درجه ارتفاع ساختمانها با دو يا چند بر با گذرهاي کمتر از 30 متر، در گذرگاه به ارتفاع پيلوت + دو طبقه مجاز است و از طبقه سوم بايد به اندازه 5/3 متر از گذرگاه عقب نشيني کند. طبق ضوابط طول گذرگاهي که افزايش يافته ارتفاع را افزايش دهد و در صورت تجاوز مجدد ارتفاع بيش از 32 متر بايد يازاي هر طبقه 4 متر عقب نشيني کند. اگر عرض خيابان بين 12 و 30 متر بود محدوديت ارتفاع ندارد. اگر عرض خيابان بين 7 و 12 متر بود بيش از 32 متر ارتفاع بازاي هر طبقه اضافه ارتفاع بايستي 4 متر عقب نشيني کند.

پارکينگ
تعداد پارکينگ مورد لزوم به تعداد 70 درصد تعداد واحدهاي مجاز خواهد بود. رمپ پارکينگ در فضاي باز ساختمان پيش بيني مي شود و جزء سطح زيربنا نيست. حداکثر ارتفاع پارکينگ 04/2 و حداقل ارتفاع ورودي آن 80/1 متر است. پارکينگ در زيرزمين بايد داراي دسترسي مستقيم به طبقات باشد. شيب رمپ 17% (حداکثر) جاي پارک هر اتومبيل هر اتومبيل 5/2*5 به انضمام فضاي مناسب جهت مسير حرکت به داخل و خارج (استاندارد) حداقل عرض رمپ جهت دسترسي پارکينگ مسکوني 5/2 متر و در تجاري 5/3 متر. در پارکينگ فاصله آکس تا آکس ستون ها در همکف يا زيرزمين حداقل 5/5 متر. به ازاي هر دو واحد مسکوني يک پارکينگ مورد نياز است. در صورت گاراژي بودن پارکينگ به ميزان حداقل 16 مترمربع جهت پارکينگ و براي هر پلاک دو گاراژ لازم است. در آپارتمانهاي 4 واحدي دو پارکينگ لازم است (هر دو واحد يکي). بازاي هر واحد اضافي يک پارکينگ مورد نياز است و مساحت هر پارکينگ حداقل 25 مترمربع.

ضوابط ساختماني مجتمع هاي مسکوني
1- سطح کل زيربناي مجموع واحدهاي مسکوني حداکثر معادل 120% نسبت به سطح زمين مجاز مي باشد. 2- سرانه زمين ناخالص به ازاي هر واحد مسکوني حداقل معادل 100 مترمربع مي باشد. 3- مساحت کوچکترين واحد مسکوني نبايد از 80 مترمربع کمتر باشد. 4- حداکثر سطح اشغال مجاز در همکف معادل 35% سطح کل زمين مي باشد. سطوح زيربناي نگهباني، گلخانه، دوش و رختکن و سرويس هاي بهداشتي و استخر و فضاي سرپوشيده تفريحي کودکان مسئول محدوده فوق نمي شود. 5- احداث محل پارک اتومبيل به تعداد معادل حداقل 75% نسبت به تعداد واحدهاي مسکوني الزامي است. 6- حداقل سطح خالص پارکينگ به ازاي هر اتومبيل 5/12 مترمربع مي باشد. 7- حداقل عرض معابر دسترسي به محل هاي پارک 5/5 متر رعايت گردد. 8- مجموع سطوح تحت اشغال زيربناي ساختمانهاي مسکوني در همکف به اضافه سطح اشغال مسيرهاي اتومبيل رو و پارکينگ ها در شرايطي که پارکينگ ها در محوطه روباز پيش بيني مي شود نبايد از 60 درصد سطح کل زمين بيشتر باشد.

ضوابط و مقررات تراکم و بلندمرتبه سازي
شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران در جلسه مورخ 24/10/69 به منظور بين به اهداف ـ استفاده بيشتر و بهتر از سطح زمين در شهرها براي امکان جمعيت ـ تامين فضاي باز و محيط زيست بهتر در هماهنگي با مصوبه به مورخ 1/7/69 شوراي اقتصاد در خصوص تقليل سطح زيربنا واحد مسکوني با تاکيد بر خط مشي هاي کلي ـ تشويق بلند مرتبه سازي ـ تطبيق الگوي تفکيک با مقتضيات بلند مرتبه سازي ـ استفاده از ظرفيتهاي با افزايش تراکم جمعيتي و ساختماني ـ انبوه سازي و بکارگيري روشهاي صنعتي در ساختمان سازي تصويب نمود که کميسيونهاي ماده 5 قانون تاسيس شوراي عالي شهرسازي و معماري موظفند طرح هاي تفضيلي و ضوابط و مقررات اجرايي انها در کليه شهرهايي که طبق سرشماري 1365 بيش از 200 هزار نفر جمعيت داشته اند با رعايت مواد زير اصلاح نمايند. 1- نظام شبکه ارتباطي بر اساس طرح جامعه حفظ گردد و چنانچه تغييرات اساسي با شهر تصويب آن به عهده ي شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران خواهد بود. 2- تعيين مناطق مسكوني و مختلط مسکوني با تراکم بالاي بلند مرتبه سازي و حداقل 6 طبقه غير از زمين در اراضي ساخته نشده 3- تعيين مناطق مسکوني و مختلط مسکوني براي بلند مرتبه سازي تشويقي (حداقل 9 طبقه غير از زمين) در مناطق نوسازي محلات فرسوده و قديمي قطعات کوچک ساخته نشده براي استفاده از افزايش تراکم تشويقي لازم است قطعات کوچک در حد مساحت لازم براي بلند مرتبه سازي تجميع شوند. 4- تعيين مناطق مسکوني (1 يا 2 خانواده) با حداکثر ارتفاع 2 طبقه غير از زيرزمين. 5- تعيين حداکثر سطح اشغال در مناطق بلند مرتبه سازي 6- تعيين ضوابط تفکيک و تراکم ساختماني در مناطق بلندمرتبه سازي با رعايت حداقل 1000 مترمربع مساحت و مقررات تشويقي افزايش تراکم در مقابل افزايش سطح قطعات و کاهش سطح اشغال 7- تعيين ضوابط تفکيک و تراکم ساختماني در مناطق 1و2 خانواري 8- تعيين ضوابط مربوط به فاصله ساختمانها از معبر مجاور اضلاع زمين به منظور تأمين تهويه، نور و آفتاب کافي بر حسب شرايط اقليمي و جلوگيري از اشراف. 9- تعيين ضوابط حداقل عرض زمين و تناسب لازم بين عرض و عمق 10- تعيين ضوابط مربوط به پارکينگ ها 11- اجراي اين ضوابط و مقررات در شهرهائي که طبق سرشماري 1365 کمتر از 200هزار نفر جمعيت داشته اند اجباري نمي باشد. پيشنهادات مربوطه به اجراي اين مصوبه در شهرهاي مزبور پس از بررسي و پيشنهادات کميسيون ماده 5 که لازم است تا آخر خرداد 1370 به وزارت مسکن و شهرسازي ارسال گردد و در شورايعالي مورد تصميم را خواهد گرفت و تا آن زمان هرگونه تغييري در ضوابط تفکيک و تراکم سازي طرح هاي مصوب ممنوع است مگر با تصويب شورايعالي شهرسازي و معماري. 12- افزايش تذاکم متوسط جمعيتي شهر ناشي از افزايش تراکم ساختماني حداکثر تا ميزان 25% نسبت به طرح جامع تصويب شده بيشتر نباشد. 13- گزارش توجيهي افزايش تراکم موضوع بند 12 و مشتمل بر اثرات آن بر روي سرانه ها توزيع فضاهاي خدماتي و شبکه عبور و مرور و تاسيسات آب و برق که قبلاً در کميسيون ماده 5 با دعوت از نماينده وزارت نيرو و سازمانهاي برنامه و بودجه و محيط زيست زمورد بررسي قرار گرفته است براي تصويب به شورايعالي و شهرسازي و معماري ارسال گردد. 14- هرگونه تغييرات ديگري در ضوابط و مقررات تفکيک و تراکم ساختماني که منجر به افزايش تراکم جمعيتي شهر شود بدون تصويب شوراي عالي شهرسازي ممنوع است.

ضوابط و مقررات نماي شهري مصوبه مورخ 28/8/69
1- کليه سطوح نمايان ساختمانهاي واقع در محدوده و حريم شهرها و شهرکها که از داخل معابر قابل مشاهده است. اعم از نماي اصلي، جانبي، شهري محسوب شده لازم است با مصالح مرغوب به طرز مناسب و زيبا و هماهنگ نماسازي شود. 2- صدور گواهي پايان کار ساختماني مشروط به انجام نماسازي نماهاي اصلي و جانبي است. 3- در کليه شهرهاي داراي طرح جامع و تفضيلي و هادي و شهرک سازي لازم است ظرف 6 ماه از اين تاريخ ضوابط و مشخصات نماسازي هماهنگ تهيه شده و به تصويب مراجع تصويب کننده طرح ها برسد. 4- اصول کلي ضوابط و مقررات نماي شهري ظرف 1 ماه مشترکاً توسط وزارتهاي مسکن و شهرسازي کشور تهيه و ابلاغ خواهد شد.

طراحی فضاهای عمومی واحدهای مسکونی







امروزه ابعاد فضاهای داخلی واحدهای مسکونی به‌طور کلی و بخصوص برای اقشار معینی از جامعه میل به کاهش کرده است. با کوچک شدن مسکن، بسیاری از نیازهای جاری زندگی، امکان تجلی در فضای محدود خصوصی واحد مسکونی را نمی‌یابند و طبیعی است که به بیرون از این فضا سرریز ‌شوند. همین‌جاست که فضای نیمه خصوصی، نیمه عمومی و عمومی اهمیت و کارکرد جدی خود رامی‌یابند. این‌ فضاها در مجموعه‌های مسکونی کوچک می‌باید از حداکثر امکانات برخوردار شوند. از آنجاییکه در اغلب موارد این امکانات وسعت منطقی مورد نیاز را نیافته، این فضا ها به‌طور جدی نیازمند تعریف مناسب خود می‌گردند. بدین منظور مقاله حاضر به تعریف مبانی و اصول طراحی فضاهای عمومی محیط مسکونی می‌پردازد.
فضاهای عمومی بخش‌هایی از محیط مصنوع‌اند که حجم مابین کالبد ساخته شده را اشغال می‌کنند و می‌توانند از عناصر طبیعی یا مصنوعی تشکیل شده و چشم انداز زیبا، جذاب و دلپذیری داشته باشند. این فضاها با جلب مردم به خود سبب ایجاد تعلق‌خاطر و سرزندگی محیط می‌شوند. فضاهای عمومی می توانند به نیازهای اساسی استفاده‌کنندگان خود پاسخ دهند و در ایجاد محیط مسکونی مطلوب نقش مهمی را ایفا کنند. ازآنجایی‌که اغلب در طراحی، بدون در نظر گرفتن گستره فعالیت‌های جمعی ساکنان، صرفاٌ به خلق احجام بدون توجه به نیاز کاربران پرداخته می‌شود، فضاهای باز عمومی خالی از فعالیت هستند و به پس‌ماندة بخش‌های ساخته شده تبدیل شده‌اند. بیشتر فضاهای عمومی رضایت ساکنان را برآورده نمی‌سازند و برای آنان محیط هایی نا امن و ناخوشایند پدید می‌آورند.
چون مکان بروز فعالیت، فضای عمومی است، می‌توان با خلق فضاهای مطلوب امکان ظهور فعالیت‌های متنوع‌تری را فراهم کرد که به سرزندگی محیط مسکونی بینجامند. فضاهای باز عمومی برای رفع نیازهای ساکنان، یا استفاده‌کنندگان از آنها طراحی می‌شوند، از این‌رو در مرحله اول، به مطالعه نیازهای افراد در این فضاهاپرداخته می‌شود. پس از بررسی فعالیت‌ها در فضاهای عمومی، مکان و فضای بروز این فعالیت‌ها به بحث و بررسی گذاشته شده و مبانی برنامه‌ریزی و طراحی فضای عمومی تبیین می‌شود
 

8memar6

عضو جدید
کسی تو زمینه مجتمع مسکونی مطالبی داره که بهم کمک کنه. آخه پایان نامه ام و هم طرح 5 رو با هم گرفتم و موضوع هر دو مجتمع مسکونیه. خلاصه هر مطلبی دارین بذارین ممنونتون می شم.

تعريف مسكن
مسكن اسم مكان است بر وزن مَفعَل به معناي محل آرامش و سكونت كه از ماده سَكَن به معني آرامش مي‌آيد و در اصطلاح به مكاني مي‌گويند كه انسان در آن زندگي مي‌كند. در لغت نامه دهخدا مسكن چنين معني شده: جاي باشش و خانه، منزل و بيت، جاي سكونت و مقام، جاي آرام....
در دومين اجلاس اسكان بشر در سال (1996) كه در استانبول برگزار شد مسكن مناسب چنين تعريف شده است:
«سرپناه مناسب تنها به معناي وجود يك سقف بالاي سر هر شخص نيست، سرپناه مناسب يعني آسايش مناسب، فضاي مناسب، دسترسي فيزيكي و امنيت مناسب، امنيت مالكيت، پايداري و دوام سازه‌اي. روشنايي، تهويه، سيستم گرمايي مناسب، زيرساختهاي اوليه از قبيل آبرساني مناسب، بهداشت و آموزش، دفع زباله، كيفيت مناسب زيست محيطي عوامل بهداشتي مناسب، مكان مناسب و قابل دسترس از نظر كار و تسهيلات اوليه كه همه اين موارد بايد با توجه به استطاعت مردم تأمين شود.» (دلال پور، 1379)
خانه با مطرح شدن به عنوان پيكره‌اي معمارانه در محيط هويت ما را محرز كرده و امنيت را بر ما ارزاني ميدارد؛ و سرانجام هنگام پاي نهادن به آن به آسايش دست مي‌يابيم. در خانه چيزهايي را مي‌يابيم كه بر آنها وقوف داشته و گراميشان مي‌داريم. ما آنها را با خود از بيرون آورده و به خاطر آنكه بخشي از جهان ما را مي‌سازند در كنارشان به زندگي مي‌پردازيم. هنگام تحقق بخشيدن به سكونت خصوصي، به آزمون آنچه «آرامش داخلي» خوانده شده مي‌پردازيم.
براي بشلارخانه قبل از هر چيزی فضا و مكان دروني است. دروني بودن آن در رابطه با بيرون آن، با كوچه و خيابان، رودخانه و مزرعه،‌گسترده‌هاي بيروني روستاو شهر، دريا و زمين و آسمان، طبيعت و جهان و سرانجام همه هستي معنا و ارزش مي‌يابد. براي او مهم‌ترين حسن خانه اين است كه رويا را در خود مي‌پروراند.و در نهایت خانه به ما اين امكان را مي‌دهد كه در آرامش در خيالات خود غرق شويم.

مسکن از کلمه (سکنی) به معنی ساکن بودن و قرار گرفته شده است و به معنای هر چیزی است که انسان به وسیله آن سکونت یابد.
در فرهنگ اسلامی کلماتی از قبیل بیت،منزل و دار بکار رفته است که از لحاظ مفهوم به کلمه مسکن متفاوتند.
(بیت)مکانی است که در آن بیتوته شود یعنی شب به روز آورده شود.(منزل) جای فرود آمدن و وارد شدن می باشد،در حالیکه مسکن مفهوم کلی تری داشته ومنظور مکانی است که انسان در آن ساکن بوده و آرامش می گیرد از آنجایی که انسان فطرتا خواهان آرامش و مکان محفوظ می باشد تامین مسکن مناسب یکی از مسائل مهم زندگی و معیشت بشر محسوب می شود.
افزایش شدید جمعیت که پس از انقلاب صنعتی و از حدود 5/2 قرن پیش در کشورهای پیشرفته ،از حدود نیم قرن پیش در کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما مسئله ای حاد و بحث انگیز و موضوع مقاله های بسیار بوده است،پی آمد های متعددی را در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به دنبال دارد. بی تردید بحث درباره جمعیت و رابطه آن با توسعه اقتصادی و سایر مباحث اجتماعی و فرهنگی مواردی است که در اینجا پرداختن به آن ممکن نیست. اما یکی از پیامدهای ناگزیر رشد جمعیت که تقریبا تمام جوامع امروزی با آن دست به گریبانند ،موضوع تهیه مسکن برای اضافه جمعیت ناشی از رشد جمعیت است.بدیهی است که هر چه رشد جمعیت سریع تر باشد ،مشکل مسکن ابعاد وسیع تری خواهد یافت. در ایران ،به ویژه در سالهای اخیر،رشد جمعیت چنان لگام گسیخته بوده است که شاید بالاترین حد رشد را در میان سابر کشورها نشان دهد.این جمعیت اضافی نیازها و مشکلاتی را به دنبال دارد که برخی از آنه بتدریج و با افزایش سن جمعیت ،در مقاطع مختلف زمانی چهره می نماید و به عنوان مسئله حاد روز مطرح خواهد شد.از جمله این نیازها نیاز به مسکن است. این نیاز گر چه در چند دهه گذشته همیشه به عنوان مشکل اساسی جامعه مطرح بوده است ولی در دهه های آتی ابعادی وسیع تر خواهد یافت .نیاز به مسکن تنها ناشی از رشد جمعیت و افزایش زاد و ولد نیست و گرایشهای اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی نیز در آن موثر است.مثلا مهاجرت از روستا به شهر و تحول خانواده های گسترده به خانواده های هسته ای ،یعنی کاهش نسبت خانوار به واحد مسکونی و عواملی از این دسته ،در میزان و چگونگی تقاضا برای مسکن موثر است.
معضل افزایش تقاضا در برابر تولید مسکن ،تنها مربوط به شهرهای بزرگ همچون تهران و اصفهان و مشهد و تبریز نیست .این مشکل در تقریبا تمام شهرهای بزرگ و کوچک مطرح خواهد شد.
از طرفی موضوع مسکن در میان موضوعات معماری دقیقا همانی است که شدیدترین پیوندها را با ظریفترین اشکال با میراث و ویزگیهای محیطی- فرهنگی داشته و از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سنت سکونت ظریف ترین در ساخت مسکن وفن آوری محسوب می شود و آن دسته از مسائل را شامل می شود که تجسم یافته اعتقادات و باورهای انسان در فضای زیست اوست.
به عبارت دیگر اگر به خانواده بنگریم که فضای خانه را بر اساس آداب وسنن و سلیقه های خود تصاحب می کند در برخی مکانها گرد می آید و در جای دیگر حضور جمعی ندارد.و در می یابیم که چگونگی روابط جاری بین افراد خانواده،بر نحوه استفاده از مجموعه فضا های خانه سایه می افکند جابه جا شدن افراد در خانه تابع فرهنگی است که سر در ژرفای اندیشه ها و رسوم دارد و روی به اتفا قاتی که در جامعه می افتند.
در کل می توان گفت که خانه ها معانی مختلفی برای افراد مختلف دارد اما آنچه برای همه مشترک است مفهوم سر پناه بودن خانه است،مسکن برای کسی که در آنهازندگی می کند به خاطر احساس مخصوص هر کس برای خانه اش،زیرا که هر فرد می کوشد خانه اش را به گونه ای بسازد که بر شخصیتش بیافزاید.
خانه جایی است که نسلها پدید می آیند رشد می کنند و شکل می گیرند،خانه به مثابه یک کالبد معماری حاوی ایده ها و ارزشهاست آنچه در لحظه آفرینش در آن گنجانده شده باشد از سطوح و دیوار های آن تششع کرده و به کسانی که در آن قرار می گیرندانتقال می یابد،این پیامها مستمر و ضمیر نا خود آگاه وضعیتی خطیر ایجاد می کنند در فضای رفتارها،بازتاب،الگوهای زندگی شکل می گیرندو به مثابه برداری موثر بر زندگی اجتماعی عمل می کند.از سویی دیگر گاهی تفاوت بافت مسکونی به دلیل گستردگی آن وجه غالب و مشخصه کالبدی شهر هاست و به این جهت نیز خانه،و چگو نگی اش و تکثیر و تکرار آناهمیت ومقیاسی مضاعف پیدا می کند به همین دلایل است که گفته می شود تامین زندگی خصوصی بس عاجل ومهم است وآدمیان در محل زندگی خود هر جا که باشند خانه،آپارتمان یا هر نوع مسکن دیگر از آن برخوردار باشد.

مفهوم سكونت

سكونت را مي‌توان بيانگر تعيين موقعيت و احراز هويت دانست. سكونت بيانگر برقراري پيوندي پرمعنا بين انسان و محيطي مفروض مي‌باشد كه اين پيوند از تلاش براي هويت يافتن يعني به مكاني احساس تعلق داشتن ناشي گرديده است بدين ترتيب، انسان زماني برخود وقوف مي‌يابد كه مسكن گزيده و در نتيجه هستي خود در جهان را تثبيت كرده باشد. (نوربري، 1381)
از نظر هايدگرطرز و طريق بودن انسانها بر روي زمين، سكونت كردنشان است. او در مقاله «ساختن، سكونت گزيدن، انديشيدن» با ريشه كلمه آلماني (ساختن) دلالتهاي قديمي و پهنه مفاهيمي را از نو مي‌گشايد تا غذاي وجود را بيان كند و سكونت را به بودن با چيزها تعبير مي‌كند: همچنان كه در وجود و زمان نيز از سكونت ذات انسان در حقيقت خود وجود بحث مي‌كند. او در گفتار خود اصرار مي‌ورزد كه انديشيدن و شعر لازمه سكونت است. او سكونت را اساسي‌ترين ويژگي وجود مطابق آنچه فانيان ‌اند فرض مي‌كند. در پايان اين مقاله چنين آمده است: «در حال حاضر همه از كمبود مسكن سخن مي‌گويند؛ اما كسي به مصيبت واقعي سكونت نمي‌انديشد. بي‌خانماني بشر از آن است كه كسي بحران واقعي مسكن را به مثابه مصيبت درك نمي‌كند.» پاسخ هايدگر در پرسش از راه حل مسئله چنين است: «فانيان سكونت را به سوي تماميت ماهيت خود سوق مي‌دهند؛، و اين مشروط بدان است كه بر مبناي سكونت كردن بنا كنند و براي سكونت كردن فكر كنند.» (طهوري، 1381).

مسكن مطلوب چيست:
در دوران معاصر يكي از مسائلي كه در مورد جامعه بشريت وجود دارد مسئله مسكن مطلوب است. اكنون به دليل كمبود زمين و گراني خانه افراد مجبور به بسنده كردن به مساحتهاي كوچك براي مسكن خود هستند و طبعاً فضاهاي خانه تا آنجا كه ممكن است بايد مورد استفاده قرار بگيرد و كارايي داشته باشد. علاوه بر كارايي داشتن و قابل استفاده بودن فضا، مسكن بايد از نظر استفاده كنندگان نيز كارايي داشته باشد.
مطلوب است؛ يعني داشتن شرايطي كه منطبق با نيازهاي استفاده‌كنندگان است يعني دارا بودن شرايط موارد مورد طلب فردي كه از آن پديده استفاده مي‌كند. لغت نامه دهخدا كلمه مطلوب را چنين معني كرده است:
«درخواست شده و تجسس شده و طلب شده و خواهش شده و تقاضا شده و لازم شده و ضرور شده و احتياج داشته شده و هر چيز آرزو شده و خوشايند و مرغوب، مقصود ميل و خواهش» مطلوبيت مسكن نيز دقيقاً از همين تعريف ناشي مي‌شود و مربوط به انتظاراتي است كه هر فرد يا گروه استفاده كننده‌اي از خانه و كاشانه خود داشته و براي ايجاد آن به هر نحو ممكن مي‌كوشد. ايجاد مطلوبيت مسكن براي افراد استفاده كننده در شرايط مختلف اجتماعي از جمله وظايفي است كه به عهده برنامه‌ريزان، معماران و طراحان مسكن است و معماران موظفند كه به دنبال عوامل مؤثر در مطلوبيت مسكن براي افرادي كه داراي فرهنگ ملي و يا آداب و رسوم و انتظارات خاص براي خود هستند، باشند. افراد عادي بهترين مطلوبيت را براي خانه وجود روابط مطلوب و صحيح بين افراد خانواده مي‌دانند يعني روابط اجتماعي صحيح بهترين عامل مطلوبيت مسكن است.
ولي به هر حال عامل مطلوبيت فضايي نيز در مطلوبيت مسكن بي‌تأثير نيست و اين در واقع وظيفه معمار است كه بايد وظيفه خود را به بهترين وجه در اين باره انجام دهد و در واقع دانش كافي درباره عوامل مؤثر در مطلوبيت را پيدا كند. بهتر است در اينجا به چند تعريف كه صاحبنظران درباره خانه داشته‌اند توجه نماييم.
«خانه جايي كه ساكنان آن احساس ناراحتي نكنند و اندرون خانه يا جايي كه زن و بچه زندگي مي‌كنند مي‌بايست تنوع زيادي داشته باشد تا خستگي احساس نشود.»- پيرنيا -
«خانه پوششي است كه در تطابق با برخي از شرايط رابطه محيطي را بين محيط خارج و پديده‌هاي زيستي انسان برقرار مي‌سازد. در خانه بايد يك فرد يا يك خانواده زندگي كند. يعني اينكه بخوابد، راه برد، دراز بكشد، ببيند و فكر كند.»- لوكوربوزيه –
خانه مرکز جهان است برای ساکنانش و برای محله اش شاخص ترین بنا در تحکیم مکان.-مور-
«خانه در وهله اول يك نهاد است و نه يك سازه و اين نهاد براي مقاصد بسيار پيچيده‌اي به وجود آمده است از آنجا كه احداث يك خانه پديده‌اي فرهنگي است. شكل و سازمان فضايي آن به شدت تحت تأثير فرهنگي است كه بدان تعلق دارد. حتي در آن زمان نيز كه خانه براي بشر اوليه به عنوان سرپناه مطرح بود مفهوم عملكردها در فايده صرف يا فايده عملكردي محض خلاصه نمي‌شد. وجه سرپناهي خانه به عنوان وظيفه ضروري و انفعالي مطرح بود و جنبه مثبت مفهوم خانه ايجاد محيطي مطلوب براي زندگي خانواده به مثابه واحد اجتماعي بود.» - راپاپورت-
«از ميان فضاي پيراموني، خانه بلافصل‌ترين فضاي مرتبط به آدمي است بطور روزمره بر او تأثير مي‌گذارد. اولين فضايي است كه آدمي احساس تعلق فضايي را در آن تجربه مي‌كند و مجموع حواس پنج‌گانه دائماً سرتاسر آن را طي مي‌كند و در مدت كوتاهي بدان خو مي‌گيرند. خانه مكاني است كه اولين تجربه‌هاي بي‌واسطه با فضا، در انزوا و جمع در آن صورت مي‌گيرد و خلوت با خود، با همسر و فرزندان، با دوست و ديگران همه و همه بي‌تعرض غير در آن ممكن مي‌گردد.» - محمدرضا حائري-
حالا به برخي از مفاهيمي كه در اين تعاريف آمده اشاره مي‌كنيم.
اگر در تعريف چهارم دقيق شویم به مفاهيمي چون پديده فرهنگي و همچنين عبارت ايجاد محيطي مطلوب براي زندگي اجتماعي و واحد اجتماعي بر مي‌خوريم.
در تعريف پنجم نيز مفاهيمي چون احساس تعلق فضايي و تجربه هاي بي‌واسطه با فضا را مشاهده مي‌كنيم هر دو تعريف به اين قضيه اشاره مي‌كنند كه مسكن فضايي است كه انسان در آن مطابق با اصول و تئوري خاص خود به عبارتي فرهنگي، فعاليتهاي خاص خود را مي‌گذراند و مسكن مناسب مسكني است كه به بهترين نحوي فضاي مناسب با اين فرهنگ را بسازد و يا به عبارتي فضاي كالبدي واجد شرايط و در برگيرنده‌اي براي فرهنگ و طرز زندگي درست كند.
مسكن يا فضاي زندگي از دو جهت بايد كارايي داشته باشد يكي از نظر جوابگويي و ايجاد محيط راحت از جنبه شرايط فيزيكي يعني ايجاد محيطي با درجه حرارت مطلوب، فشار مناسب، رطوبت معقول و كوران هوا و نور مناسب و نظاير آن و ديگري از نظر جوابگويي به نيازهاي معنوي مردم، يعني ايجاد فضاهاي مناسب با طرز زندگي و نوع فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعي، اين دو شرايط اگر با هم به كاملترين نحوي جمع شود ايجاد مطلوبترين مسكن را خواهند نمود. و اگر هر كدام از اين دو جنبه كمبودي داشته باشد مسكن به نحو خوبي پاسخگو نخواهد بود. به عنوان مثال مسكني كه از لحاظ شرايط فيزيكي با بهترين حالت طراحي و با استفاده از بهترين تكنولوژي به حالت بهينه باشد ولي فضايي مناسب با طرز زندگي افراد نداشته باشد به هيچ وجه مطلوبيت نيست و برعكس ايجاد فضايي كاملاً منطبق با شرايط فرهنگي ولي فاقد شرايط زيستي غيرقابل تحمل است.
موضوع مطلوبيت مسكن از لحاظ بيروني و دروني نيز قابل بحث است به اين صورت كه از لحاظ دروني همچنان كه بحث آن رفت مسكن از لحاظ بيروني و دروني نيز قابل بحث است به اين صورت كه از لحاظ دروني همچنان كه بحث آن رفت مسكن از لحاظ شرايط فيزيكي و فرهنگي معقول باشد. ولي اين مسكن كه در رابطه با محيط بيروني خود نيز بايد هماهنگي داشته باشد و بطور قطع مسكني كه از لحاظ شرايط دروني كامل است ولي از لحاظ انطباق با محيط بيرون مثلاً از نظر شرايط فرهنگي انطباق كافي نداشته باشد چندان مطلوب نخواهد بود.
 

8memar6

عضو جدید
کسی تو زمینه مجتمع مسکونی مطالبی داره که بهم کمک کنه. آخه پایان نامه ام و هم طرح 5 رو با هم گرفتم و موضوع هر دو مجتمع مسکونیه. خلاصه هر مطلبی دارین بذارین ممنونتون می شم.

مسکن و مفاهیم مربوطه

مسکن و مفاهیم مربوطه
سكونت

فلسفه سكونت
سكونت پيش شرط لازم در تبديل يك فضا به خانه است. هر مكاني كه انسان بتواند در آن سكونت كند به نوعي خانه وي محسوب مي‌گردد، از مكان‌هاي عمومي و مشترك گرفته تا خصوصي و منفرد. لذا براي اينكه بتوان از تركيب مصالح خشك و زمين بي‌جان كالبدي خلق نمود كه مأمن انسان و شايسته سكونت وي باشد، پيش از هر چيز نيازمند شناخت و بررسي چيستي و ماهيتي مفهوم سكونت هستيم. مفهومي كه از چادرهاي عشاير تا خانه‌هاي كاخ مانند، از غارهاي عصر حجر تا خانه‌هاي صنعتي امروز به خانه معنا و شأني خاص بخشيده و آن را محفلي پذيراي خانواده نموده است.
ارزشهاي سكونت به معناي پناه جستن آنقدر ساده و عميق در ضمير ناخودآگاه ما ثبت و ضبط شده‌اند كه بهتر و بيشتر از هر تعريف و تعبير وصفي مي‌توان آن را با يك يادآوري و تأويل بازيافت.
هايدگر فيلسوف آلماني از اينكه واژه آلماني Buven (امروزه به معناي بنا‌كردن و ساختن) ديگر به معناي عميق «سكونت كردن» دلالت ندارد، گلايه مي‌كند. از نظر هايدگر، Buven در معناي سكونت‌كردن، «ويژگي اصلي وضعيت بشري» را نشان مي‌دهد. از نظر او طرز و طريق بودن انسانها بر روي زمين، سكونت كردنشان است. هايدگر طي سخنرانيش در اكتبر 1951، اصطلاح سكونت شاعرانه را به كار مي‌گيرد. او معتقد است كه سكونت به شيوه امروزي فقط نمود يك رفتار آدمي در ميان مجموعه‌اي از رفتارهاي ديگر او و امري جنبي است. سكونت امروزين «تصاحب يك خانه» ‌است.
او به شعر زير از هولدرلين اشاره مي‌كند:
«با شاسيتگي‌هاي بسيار، اما به گونه اي شاعرانه است كه انسان بر روي زمين سكني مي‌گزيند.»
و در تفسير آن جوهر اصلي «سكونت» را وجه شاعرانه آن مي‌داند.
بشلار، فيلسوف فرانسوي، خانه را كانوني كه نقطه تمركز افكار و رؤياها و خاطرات ما و رهاننده ما از وجودي گسسته و نابسامان مي‌داند و اين تصوير خيالي از خانه بيش از هرچيز جوهره اصلي واژه «سكونت» را نشان مي‌دهد.

مسكن
تعاريف
مسكن به معناي مأوا ، منزل، محل سكونت و خانه مي‌باشد. ‌در فرهنگ فارسي معين شرح اين واژه چنين آمده است:
مسكن: محل سكونت، جاي باش، مقام، منزل
حافظ؛ «چو شد باغ روحانيون مسكنم، در آنجا چرا تخته بند تنم؟»
اين واژه امروزه با كمي تفاوت نسبت به كلمه خانه و بيشتر در معناي واحد مسكوني به كار مي‌رود كه مي‌توان آن را اينگونه تعريف نمود:
«مكاني است كه يك يا چند خانوار در آن سكونت دارند. منظور از مكان تمام يا قسمتي از هر ساختمان است كه يك ورودي مستقل به معبر عمومي (كوچه، خيابان، بازار، ميدان و ...) يا معبر اختصاصي (راهروي مشترك، راه‌پله مشترك و ...) داشته باشد.»
در مورد واژه خانه، استاد پيرنيا اين چنين مي‌گويد:
«واژه خانه كه امروز مصطلح است درگذشته به اتاق اتلاق مي‌شده است. از واژه سرا به جاي كلمه خانه در معناي امروز آن استفاده مي‌شده است. در جنوب ايران اصطلاح خانه‌سرا به معناي سرايي با اتاق است.»

مفاهيم مسكن
از زماني كه انسان غارنشين از غارها و شكاف كوه‌ها به پناهگاه‌هاي امن ساخته دست خويش پا نهاد، مفهوم مسكن آفريده شد. از قضا در اين خصوص ابتكار انسان بسيار مؤخر بر پرندگان و حشرات بود و اي‌بسا كه آدمي در ساخت مسكن، از پرندگان الهام گرفته باشد. گرچه شكل و عملكرد مسكن دست ساخت انسان از دوران تمدن‌هاي نخستين تا امروز تحول بسيار يافته اما يك مفهوم درهمه اين دوران‌ها ثابت مانده كه حتي پرندگان و حشرات نيز در آن مشترك‌اند و آن مفهوم «امنيت» است.
برابر نهادن واژه پارسي «‌خانه» با كلمه عربي «‌مسكن» تسامحي است كه موجب برداشت محدود از واژه وسيع مسكن شده است. درواقع، خانه به معناي «بيت» تازي است و آن جايگاه هر چيز يا انجام كاري است. درحاليكه مسكن مفهومي فراتر از آن دارد و عبارتست از خانه‌اي كه استقرار و زيست انسان در آن همراه با سكينه (آرامش و امنيت) باشد. با اين توصيف «پناهگاه» ‌مفهوم «‌مسكن» ‌را بهتر مي‌رساند تا خانه. به اين ترتيب براي تعريف مسكن بايد به «‌خانه»‌يك قيد كيفي افزود و آن «آرامش و امنيت» ‌است.
بشلار ـ فيلسوف فرانسوي ـ مهمترين حسن خانه را در اين مي‌داند كه رؤيا را در خود مي‌پروراند و محافظ رؤيا پرداز است: «خانه به ما اين امكان را مي‌دهد كه در آرامش در خيالات خود غرق شويم.»
بنابراين طبق اين ديدگاه، فضايي را مي‌توان خانه ناميد كه علاوه بر اينكه حفاظي است براي جسم انسان، كانوني براي افكار و خاطرات و رؤياهاي او باشد؛ بدون آن انسان موجودي پراكنده است. در پناه «خانه» صندوقچه خاطراتمان را مي‌گشائيم و خاطره، رؤيا و تخيل را به هم مي‌آويزيم و همانگونه كه هولدرلين در شعر خود مي‌گويد: «شاعرانه سكونت مي‌كنيم».
واژه «كلبه» اين مفهوم خانه را به خوبي در ذهن متداعي مي‌نمايد، آنچنانكه حتي در نقاشي‌هاي ساده كودكانه نيز خانه «كلبه» را به صورت كانوني منفرد در فضايي گسترده مي‌بينيم.كانوني كه نقطه تمركز افكار و رؤياها وخاطرات ما و رهاننده ما از وجودي گسسته و نابسامان است.
انسان با ساختن خانه، از فراخناي بي‌انتهاي پيرامون خود، در يك نقطه گرد مي‌آيد؛ از پراكندگي و گريزندگي طبيعت به جمع‌شدن و تمركزيافتن روي مي‌آورد. او در طبعيتي كه بدون حضور انسان رها شده و پراكنده و فاقد معني است، با حضور خود، تمركز و تجمع و معني پديد مي‌آورد؛ و با بنا كردن خانه به اين تمركز و تجمع واقعيت مي‌بخشد. با اين كار، او نه تنها درون، بلكه بيرون را نيز به وجود مي‌آورد. قبل از حضور انسان و سكني گزيدن او بر روي زمين، نه درون وجود دارد و‌ نه بيرون.
بنابراين، پديدآوردن درون در خانه امري مستقل و جدا از پديد آوردن خود خانه نيست، بلكه خانه، خود درون است، ‌اما درون بدون حضور انساني كه در جايي گرد مي‌آيد و مي‌نشيند و ساكن مي‌شود تحقق پيدا نمي‌كند.
مسكن نمايشگر وضع «‌درون» ‌براي ما است. بدين ترتيب، اصل خانه در مفهوم معماري، فضاي اندروني است. در شهر، اگر چه منظره آزاد را بوجود آورده‌ايم، ولي باز خودمان را در «بيرون» حس مي‌كنيم.‌ به طور كلي ما در خانه خودمان تنها بوده و خلوت گزيده‌ايم. موقعي كه در خانه خودمان را بروي سايرين باز كنيم، در اينصورت آن جزء اراده آزاد شخصي ما مي‌گردد، مردم را مي‌پذيريم، بهتر از آنكه اين كار را در بيرون انجام دهيم.
تعاليم امروزي خانه‌سازي كه بر بينش بهره‌وري مبتني است، اين تصور را ايجاد كرده است كه گويا هدف از ساختن خانه يا هر بناي ديگري محافظت كردن بدن انسان در مقابل باد و باران و سرما و گرما و دشمن بوده است و در اين تبيين به توفيق معماري سنتي در سازگاري با اقليم نيز استشهاد مي‌شود. اما فراموش مي‌كنند كه اين امور همگي الزامات خانه‌سازي و سازگاري آن با نيروهاي طبيعي است، نه خود خانه. خود خانه چيزي است كه به نياز انسان، يعني نياز سكني گزيدن پاسخ مي‌دهد؛ و چون انسان به ساختن آن دست زده است، ‌اين الزامات بروز كرده‌اند. حقيقت خانه كه سكني بخشيدن است و شكل خانه كه از رابطه عمدتاً‌ بصري ميان انسان و واقعيت خارجي ناشي مي‌شود، ماهيت اساسي خانه، وكيفيت بنا كردن آن و الزامات مصالح و تركيب آنها امور تبعي به شمار مي‌روند.

ديدگاه‌ها
مقوله مسكن گسترده و پيچيده است؛ ابعاد متنوعــي دارد و نمي‌توان تعريف واحدي از آن ارائه كرد. در اين زمينه تعاريف و ديدگاه‌هاي متعددي در ميان انديشمندان گذشته و حال يافت مي‌شود كه به ذكر گزيده‌هايي از آن در زير مي‌پردازيم:
تعريف اول؛
«خانه جايي است كه ساكنان آن، احساس ناراحتي نكنند و اندرون خانه يا جايي كه زن و بچه زندگي مي‌كنند، بايستی تنوع زيادي داشته باشد تا خستگي احساس نشود.» (پيرنيا)
تعريف دوم؛
«خانه پوششي است كه در تطابق با برخي از شرايط، رابطه صحيحي را بين محيط خارج و پديده‌هاي زيستي انسان برقرار مي‌سازد. در خانه بايد يك فرد يا يك خانواده زندگي كند، يعني اينكه بخوابد، راه برود، دراز بكشد، ببيند و فكر كند.» (لوكوربوزيه)
تعريف سوم؛
«خانه مركز جهان است براي ساكنانش و براي محله‌اش شاخص‌ترين بنا در تحكيم مكان.» (مور)
تعريف چهارم؛
«خانه در درجه اول يك نهاد است و نه يك سازه و اين نهاد براي مقاصد بسيار پيچيده‌اي بوجود آمده است. از آنجا كه احداث يك خانه پديده‌اي فرهنگي است، شكل و سازمان فضايي آن به شدت تحت تأثير فرهنگي است كه بدان تعلق دارد. حتي در آن زمان نيز كه خانه براي بشر اوليه به عنوان سرپناه مطرح بود مفهوم عملكرد تنها در فايده صرف يا فضاي عملكردي محض خلاصه نمي‌شد. وجه سرپناهي خانه به عنوان وظيفه ضمني، ضروري و انفعالي مطرح بود و جنبه مثبت مفهوم خانه ايجاد محيطي مطلوب براي زندگي خانواده به مثابه واحد اجتماعي بود» (راپاپورت ـ خلاصه شده از كتاب شكل خانه و فرهنگ)
مسكن نيازي است كه در محيط‌هاي متفاوت طبيعي و انسان‌ساخت، معاني متفاوتي يافته است و هر جامعه به فراخور نيازها و استعداد و امكانات و محدوديت‌هاي اقتصادي ـ اجتماعي و فرهنگي خويش بدان شكلي خاص بخشيده است. از روزگاران كهن تا به امروز مسكن مكاني بوده است كه با تأمين آن انسان به«‌بودن»‌ دست يافته است و در اين بودن، هستي و زندگي را تجربه كرده است و چون هستي در حال شدن است و از آن ره انسان نيز، نحوه نگرش به هستي، نوع بودن و شكل سكونت را رقم مي‌زند. از پذيرش جبري هستي به نيستي (در جوامع اوليه كه اين روزگاران نيز كم نيستند) تا اين باور كه از هستي به نيستي آني از شدن است و هستي جاوداني است، شكل‌هاي متفاوتي از مسكن را تجربه كرده ايم.
تعريف پنجم؛
«از ميان فضاهاي پيراموني، خانه بلافصل‌ترين فضاي مرتبط با آدمي است. به طور روزمره از او تأثير مي‌گيرد و بر او تأثير مي‌گذارد. اولين فضايي است كه آدمي احساس تعلق فضايي را در آن تجربه مي‌كند و مجموع حواس پنجگانه دائماً سرتاسر آن را طي مي‌كند و درمدت كوتاهي بدان خو مي‌گيرند. خانه تنها مكاني است كه اولين تجربه‌هاي بي‌واسطه با فضا در انزوا و جمع در آن صورت مي‌گيرد و خلوت با خود، با همسر و فرزندان، با دوست و ديگران همه و همه بي تعرض غير در آن ممكن مي‌گردد.» (استخراج شده از گزارش تحقيقاتي «كاربرد اصول معماري خانه‌هاي ايراني در طراحي مسكن معاصر»)
تعريف ششم؛
در دومين اجلاس اسكان بشر (1996) كه در استانبول برگزار شد، مسكن مناسب چنين تعـريف شـده است: سرپناه مناسب تنها به معناي وجود يك سقف بالاي سر هر شخص نيست، سرپنـاه منـاسب يعني آسايش مناسب، فضاي مناسب، دسترسي فيزيكي و امنيت مناسب، امنيت مالكيت، پــايــداري و دوام سازه‌اي، روشنايي، تهويه و سيستم گرمايي مناسب، زيرساخت‌هاي اوليه مناسب از قبيـل آبرسانـــي، بهداشت و آموزش، دفع زباله، كيفيت مناسب زيست محيطي، عوامل بهداشتي مناسب، مكان مناسب و قابل دسترسي از نظر كار و تسهيلات اوليـه است، كه همه اين موارد بايد با توجه به استطاعت مردم تأمين شود.



ساكنين مسكن
هر خانواده معمولاً مجموعه‌اي از تمايزهاي سني، جنسي، دانشي، تخصصي، عاطفي، اجتماعي، درآمدي و از اين قبيل است. در نيم قرن گذشته در ايران تمايزات درون خانواده به شدت افزايش يافته و تجانس دروني آن دگرگون شده است. از طرف ديگر رشد شهرنشيني و افزايش طبقه متوسط به افزايش مشابهت بيروني خانواده‌ها منجر شده است. عباراتي چون «طبقه متوسط»، «گروه كم درآمد» و از اين قبيل نشانه‌هايي از ديدگاه «متشابه نگر» ‌است.
در غرب، خانواده را نهادي مي‌دانند كه از طريق آن مشروع‌ترين روابط عاطفي و جسمي و انتقال ثروت برقرار و ميسر مي‌شود و اعضاء آن عمدتاً شامل پدر و مادر و يك يا دو خانواده است. هر فرزند حداكثر تا سن بيست سالگي فرزند خانواده است و پس از آن بالاجبار مستقل مي‌شود. پدر و مادر معمولاً هر دو كار مي‌كنند و عصرها به خانه مي‌آيند و خانه درحال تبديل شدن به خوابگاه است.
در ايران خانواده هم از لحاظ كيفي و هم كمي متنوع‌تر و متعددتر است. امكان حضور فرزندان بيش از بيست سال و بستگان كهنسال (پدربزرگ و مادربزرگ و ...) در يك خانه ايراني بسيار زياد است. خانواده مركز روابط اجتماعي است. هنوز نهادهاي ديگري مانند انجمن‌ها و كلوپ‌ها و از اين قبيل جايگزين ويژگي‌ها و مركزيت اجتماعي خانواده نشده‌اند و سهم خانواده در تعليم و تربيت و انتقال آداب و سنن و اعتقادات بسيار زياد است. خانه معمولاً صبح‌ها خالي نيست و در طول روز بيش از يك وعده غذا در آن صرف مي‌شود و تنها محلي براي خوابيدن نيست.
پس ضرورتاً، فضاهاي سكونتي و كاركردهاي محدود خانوار بايد با شرايط و امكانات قابل دسترسي در جامعه انطباق يابد و به عبارت ديگر تأمين نيازها از امكانات تبعيت مي‌كند. درنتيجه نيازهاي مسكن بايد بصورت نيازهاي واقعي و عملي و قابل حصول مطرح شده و پاسخگوي نياز خانوار، متناسب با ابعاد و كاركردهاي آن و بصورت سنجيده برنامه‌ريزي شده و سامان يابد
 

8memar6

عضو جدید
کسی تو زمینه مجتمع مسکونی مطالبی داره که بهم کمک کنه. آخه پایان نامه ام و هم طرح 5 رو با هم گرفتم و موضوع هر دو مجتمع مسکونیه. خلاصه هر مطلبی دارین بذارین ممنونتون می شم.

برخی منابع مفید در زمینه شهرسازی و معماری با رویکرد طرح 5- مجتمعهای مسکونی :
با توجه به نیاز دانشجویان رشته معماری، خصوصا دانشجویان طرح ۵ که تقریبا برای اولین بار با مقوله های شهری روبرو و درگیر می شوند، چند لینک و کتاب معرفی می شود؛ بدیهی است بعنوان یک معمار نیازی نیست تمامی دروس شهرسازی یا مقولات مرتبط با مجتمعهای مسکونی را بدانید، اما مسلما از یکسو هیچ کس بدون داشتن حداقلی از اطلاعات قادر به شروع فرآیند طراحی نخواهد بود و از سوی دیگر هرچه این اطلاعات مفصل تر و کامل تر باشد، هم درعرصه شهرسازی و هم در عرصه معماری باعث تقویت آثار دانشجویان خواهد شد.
این مقالات از فصلنامه علمی – ترویجی معمار:
1. خانه های ارزان قیمت”,ترجمه آبتین گلکار.معمار,ش۲۴,اردیبهشت۸۳,ص۱۲۶-۱۴۹٫
2. راوی،روبرت.”مجتمع مسکونی خانه های آتریوم دار،رومایی پارت، بوداپست” ،ش۵، تابستان۷۸،ص۴۹-۵۱ .
3. مجتمع سازی مسکونی”.معمار،ش۲۸،آذر و دی۱۳۸۳،ص۷۵-۷۶٫
4. مجموعه مسکونی بزرگ زیتون اصفهان”.معمار,ش۲۴,اردیبهشت۸۳,ص۵۶-۶۵٫
5. میلوبدزکی،ماتیسی.”مجتمع مسکونی در ورشو”،ش۵،تابستان۷۸،ص۵۳-۵۸ .
6. “مجموعه آپارتمانهای لنزداون،لندن،انگلیس،۲۰۰۴″. معمار،ش۳۷،خرداد و تیر۱۳۸۵،ص۱۲۰-۱۲۴٫
7. بولز،جولیا ؛ ویلسون،پیتر.”مجموعه آپارتمانی برنارد اشتراسه،آلمان”،ترجمه آزیتا ایزدی.معمار،ش۳۹،مهر و آبان۱۳۸۵،ص۱۰۱-۱۰۶٫
8. پاپا،دومینیک.”آپارتمانهای شناور در چشم انداز باز،هلند”.معمار،ش۳۹،مهر و آبان ۱۳۸۵، ص۱۱۵-۱۱۷٫
9. گارلند،ریچارد.”استانداردهای بالا با هزینه های پائین،مجموعه آپارتمانی ،لندن” .معمار، ش۳۹،مهر و آبان۱۳۸۵،ص۱۱۸-۱۱۹٫
10. مجتمع مسکونی نوارها و حیاطها،هلند”.معمار،ش۳۹،مهر و آبان۱۳۸۵،ص۱۱۰-۱۱۴٫
11. رخشنده رو،مهدی.”طراحی فضاهای عمومی برای جلوگیری از جرایم در مجموعه های مسکونی”.معمار،ش۴۲،فروردین و اردیبهشت۱۳۸۶،ص۱۴۵-۱۴۶٫
12. مجموعه مسکونی پارک آبی”. معمار،ش۴۷،بهمن و اسفند۱۳۸۶،ص۵۴-۵۷٫
کتابهای شهرسازی
13. شبکه ارتباطی در طراحی شهری ، فریدون قریب
14. مقدمه ای بر مبانی برنامه ریزی شهری ،اسماعیل شیعه
15. اصول معماری شهرسازی ، حسین سوداگر
16. اصول و مبانی معماری و شهرسازی، محمدرضا موسویان
17. برنامه ریزی و ساختارشهری ،جمال الدین عقیلی
18. مسکن حداقل ،زهرا اهری، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن
19. کاهش هزینه های ساخت و طراحی معماری ساختمانهای مسکونی، ژاله طالبی، مهتا میرمقتدا، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن
20. شهرسازی و ساخت اصلی شهر ،محمدرضا برزگر
21. شهر همچون چشم انداز، تام ترنر
22. نگرشی برروند تهیه طرحهای تفصیلی در شهرسازی، نوریان
23. طراحی فضای شهری ،مدنی پور
24. طراحی شهرها،ادموند بیکن
25. راهنمای طراحی فضاهای شهری در ایران ، جهانشاه پاکزاد
26. تئوری جدید در طراحی شهر، کریستوفر الکساندر
27. طراحی شهرها ،ادموند بیکن
28. تحلیل فضای شهری ، بحرینی
29. تئوری شکل خوب شهر، کوین لینچ
30. سیمای شهر،کوین لینچ
31. شهرسازی معاصر،لادن اعتضادی
32. اصول طراحی فضاهای سبز در محیطهای مسکونی ، حسنعلی لقایی
33. طراحی فضاهای شهری و زندگی اجتماعی ، لنارد هنری و سوزان ، ترجمه رسول مجتبی، مجموعه مقالات سرشت معماری
34. فصلنامه معماری و شهرسازی
35. خبرنامه داخلی(ماهنامه) انبوه سازان ایران
36.
http://www.aruna.ir
37.
http://www.arcstudent.ir/index1.htm
http://3shahrsaz.parsiblog.com/-308725.htm
برخی از منابع مفید در زمینه آشنایی با بیمارستان و طراحی آن
1. گزارش اختصاری برنامه ریزی بیمارستان – بیژن شیخ الاسلامی – دی ماه 72
2. گزارش اختصاری برنامه ریزی زایشگاه 50 تخته – بیژن شیخ الاسلامی - دی ماه 72
3. برنامه ریزی بیمارستان 100 تخته – بیژن شیخ الاسلامی – فروردین 72
4. برنامه کلان بیمارستان 150 تخته – بیژن شیخ الاسلامی –فروردین 73
5. مجله آبادی – سال سوم – شماره 11- مسابقه طراحی بیمارستان
6. آزمایشگاه شرکت خانه سازی ایران – گروه معماری – آبان 61
7. اتاق عمل و اتاق زایمان ساختمان ،ترکیب، سازمان و تجهیزات – سعید آصف زاده – انتشارات دانشکده پزشکی قزوین
8. بیژن دفتری – طرح و توسعه بیمارستان – جزوه دانشکده بهداشت دانشگاه تهران
9. طرح عملکرد بیمارستان – شرکت خانه سازی – گروه معماری
10. پیمان خانقلی – طراحی بیمارستان عمومی – 240 تخته – پایان نامه ارشد دانشکده هنرمعماری تهران – خرداد 1382
11. روشهای مدیریت – طراحی بیمارستان – ساختمان و تاسیسات – شهرام رستگار- 69
12. گزیده مجموعه مقالات سالنامه فدراسیون بین المللی بیمارستان- 1990- جعفرقلی افشار – 1370
13. برنامه ریزی فیزیکی بیمارستانهای عمومی از 150 تا 720 تخته – نشریه شماره 17 سازمان برنامه و بودجه
14. شاخص های توسعه شهری بهداشت – وزارت مسکن – 1371
15. استانداردهای برنامه ریزی بیمارستانها در انگلیس – بیژن شیخ الاسلامی – 72
16. فهرست نقشه های پروژه عمرانی مربوط به مراکز بهداشتی و درمانی کشور- فرشته نورائی آشتیانی – سازمان برنامه و بودجه – 63
17. ضوابط و مقررات ساختمانی بیمارستانهای عمومی –فریدون زهدی – تحقیقات سازمان مسکن – 1360
18. نشریه تخصصی طب سنتی و مکمل درمانگاهی – سایت تخصصی بیمارستان سازی
19. شبکه مراقبتهای اولیه بهداشتی در ایران – دکتر کامل شادپور- انشتارات وزارت درمان و آموزش پزشکی
20. بیمارستان و جامعه – ایرج ستاری – مجله بیمارستان – ارگان انجمن بیمارستان ایران – شماره 12- سال 66
 

8memar6

عضو جدید
سلام دوستان مهندس. روزتون مبارک. کسی تو زمینه مجتمع مسکونی مطالبی داره که بهم کمک کنه. آخه پایان نامه ام و هم طرح 5 رو با هم گرفتم و موضوع هر دو مجتمع مسکونیه. خلاصه هر مطلبی دارین بذارین ممنونتون می شم.
امیدوارم مفید باشه براتون دوست عزیز:smile:

ضوابط و استانداردهاي ساختمان هاي مسكوني


file:///C:/DOCUME%7E1/Naeimeh/LOCALS%7E1/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image001.gif


تراکم کم
تراکم 100% قطعه زمين 1500 : هر 5% کاهش سطح اشغال همکف 10% به تراکم اضافه مي شود. حداقل سطح اشغال همکف 20% حداکثر سطح اشغال خالص 45% بدون 20% مساحت راه پله قطعه زمين بيش از ده هزار مترمربع : تراکم 180% و 15% مساحت مختص معابر و سطح اشغال نسبت به ميزان باقيمانده مساحت کل محاسبه مي شود. ناخالص زيربناي يک واحد مسکوني 160 مترمربع و حداقل زيربناي ناخالص 110 متر مربع

تراکم متوسط:
تراکم 135% قطعه زمين هزار متر مربع: هر 5% کاهش سطح اشغال همکف 10% به تراکم اضافه مي شود. حداقل سطح اشغال 25% حداکثر سطح اشغال خالص 45% بدون 20% مساحت راه پله قطعه زمين بيش از هفت هزار متر: تراکم 180% و 12% مساحت مختص معابر و سطح اشغال همکف نسبت ميزان باقيمانده مساحت کل است. زيربناي ناخالص هر واحد 110 متر مربع و حداقل 75 متر مربع

تراکم زياد
تراکم 240% قطعه زمين 50 مترمربع: هر 5% کاهش سطح اشغال همکف10% افزايش تراکم. حداقل سطح اشغال 30% قطعه زمين بيش از 5000 مترمربع: 150% تراکم و 10% مساحت کل قطعه مختص معابر حداکثر سطح اشغال همکف 50% زيربناي متوسط ناخالص يک واحد مسکوني 60 مترمربع و حداقل 90 مترمربع تعيين مي شود.

حياط
عرض حيات خلوت 2 متر است و مساحت 12 مترمربع که جزء زيربنا محسوب نميشود. چنانچه عرض آن کمتر از دو متر يا مساحت کمتر از 12 متر مربع باشد. در طبقه اي که کف حياط خلوت در آن است جزء زيربنا محسوب مي شود. در واحدهاي آپارتماني بيش از 5 واحد اتاق ها (آشپزخانه، نهارخوري، نشيمن، و خواب) بايد بوسيله حداقل 12 مترمربع با حداقل عرض 2 مترنورگير داشته باشد. در ساختمانهاي بيش از 5 طبقه بايد اتاق ها بصورت مناسبي نور بگيرند. حداقل مساحت حياط خلوت هاي تأسيساتي و نورگير بايستي 4 متر مربع و سطح آن حياط جزء بنا محسوب مي شود. پنجره هاي مشرف به همسايه در حياط خلوت ها از کف طبقه اول به بعد از 7/1 نصف شود.

پله فرار و آسانسور
در ساختمانهاي داراي پيلوت و چهارطبقه روي پيلوت به آسانسور و پله فرار نياز نيست. در ساختمانهاي 5 طبقه چنانچه طبقه 4 و 5 بصورت دوبلکس باشد به آسانسور و پله فرار نياز نيست. در ساختمانهاي بيش از 5 طبقه پله فرار و آسانسور الزامي است.


پخي
ميزان پخي در گذرگاه هاي اصلي برابر يک دهم مجموع دو عرض گذرگاه متقاطع است. ميزان پخي در پلاکهاي مجاور گذرگاه هاي با عرض ده متر و کمتر به گذرگاه هاي بيش از ده متر ، دو متر است. محل تقاطع خيابان فرعي به اصلي ميزان پخي دو دهم عرض خيابان فرعي.

پيش آمدگي ساختماني در گذرها
پيش آمدگي از امتدادي که براي ساختمانها معين شد، حساب خواهد شد ولواينکه بنادر اين امتداد نباشد. طول پيشآمدگي هر ساختمان در هر طبقه از درصد زيربناي آن طبقه تبعيقف نمايد. اگر بلوک مجاور بصورت زمين يا ساخته شده 60% بيشتر احداث نموده باشد مي توان به اندازه ي 2+60% ساختمان (زيربنا) دانست و اگر پلاک مجاور کمتر از 60% بود مي توان بعد از 60% با زاويه 45 درجه تا دو متر اضافه احداث نمود. کارگذاردن در و پنجره که به طرف گذر باز و در موقع باز شدن از سطح نما تجاوز نمايد، ممنوع است. ريزش آب ناودان در پياده رو ممنوع است و بايد از زير سطح پياده رو عبور نمايد. نصب لوله بخاري به ديوار خارجي مشرف به گذر يا خروج آن از ديوار ممنوع است. نصب پله جلوتر از امتداد ابنيه ممنوع است مگر در اثر تغيير تراز خيابان اين عمل الزامي باشد و با موافقت شهرداري. در خيابانهاي بيش از 8 متر تعداد پيش آمدگي 2/1 عرض پياده و حداکثر 20/1 متر است و ارتفاع کمتر از 3 متر نباشد. کنسول در ارتفاع 4/2 متر مانند پيلوت از کف پياده نبايد به ميزان 3/1 عرض پياده رو و حداکثر 60 متر بيشتر شود. پياده رو 6/1 عرض خيابان است. کنسول راه پله فقط مي تواند در ارتفاع 20/2 يا 40/2 از کف باشد و حداکثر 70 سانتي متر پيش آمدگي و عرض 3 متر کنسولهاي احداثي در خيابان جزو تراکم ساختماني نيست. تراس اگر از طرفين باز باشد نصف مساحت جزو سطح طبقات محسوب مي شود. تراس اگر از طرفين بسته باشد 3/2 مساحت آن جزء سطح طبقات است. تراس از کليه جهات بوسيله ديوار يا شيشه مسدود باشد کلاً جزء سطح زيربنا است.

رعايت محدوديت ارتفاع
ساختمانهاي در خيابانهاي با عرض 30 متر يا بيشتر تا 30 متر ارتفاع به رعايت محدوديت نياز ندارند. ارتفاع ساختمانهاي در خيابان با عرض کمتر از 30 متر نبايد از عرض خيابان تجاوز کند. در صورت تجاوز به همان ميزان بايد عقب نشيني کند.: ديد 45 درجه ارتفاع ساختمانها با دو يا چند بر با گذرهاي کمتر از 30 متر، در گذرگاه به ارتفاع پيلوت + دو طبقه مجاز است و از طبقه سوم بايد به اندازه 5/3 متر از گذرگاه عقب نشيني کند. طبق ضوابط طول گذرگاهي که افزايش يافته ارتفاع را افزايش دهد و در صورت تجاوز مجدد ارتفاع بيش از 32 متر بايد يازاي هر طبقه 4 متر عقب نشيني کند. اگر عرض خيابان بين 12 و 30 متر بود محدوديت ارتفاع ندارد. اگر عرض خيابان بين 7 و 12 متر بود بيش از 32 متر ارتفاع بازاي هر طبقه اضافه ارتفاع بايستي 4 متر عقب نشيني کند.

پارکينگ
تعداد پارکينگ مورد لزوم به تعداد 70 درصد تعداد واحدهاي مجاز خواهد بود. رمپ پارکينگ در فضاي باز ساختمان پيش بيني مي شود و جزء سطح زيربنا نيست. حداکثر ارتفاع پارکينگ 04/2 و حداقل ارتفاع ورودي آن 80/1 متر است. پارکينگ در زيرزمين بايد داراي دسترسي مستقيم به طبقات باشد. شيب رمپ 17% (حداکثر) جاي پارک هر اتومبيل هر اتومبيل 5/2*5 به انضمام فضاي مناسب جهت مسير حرکت به داخل و خارج (استاندارد) حداقل عرض رمپ جهت دسترسي پارکينگ مسکوني 5/2 متر و در تجاري 5/3 متر. در پارکينگ فاصله آکس تا آکس ستون ها در همکف يا زيرزمين حداقل 5/5 متر. به ازاي هر دو واحد مسکوني يک پارکينگ مورد نياز است. در صورت گاراژي بودن پارکينگ به ميزان حداقل 16 مترمربع جهت پارکينگ و براي هر پلاک دو گاراژ لازم است. در آپارتمانهاي 4 واحدي دو پارکينگ لازم است (هر دو واحد يکي). بازاي هر واحد اضافي يک پارکينگ مورد نياز است و مساحت هر پارکينگ حداقل 25 مترمربع.

ضوابط ساختماني مجتمع هاي مسکوني
1- سطح کل زيربناي مجموع واحدهاي مسکوني حداکثر معادل 120% نسبت به سطح زمين مجاز مي باشد. 2- سرانه زمين ناخالص به ازاي هر واحد مسکوني حداقل معادل 100 مترمربع مي باشد. 3- مساحت کوچکترين واحد مسکوني نبايد از 80 مترمربع کمتر باشد. 4- حداکثر سطح اشغال مجاز در همکف معادل 35% سطح کل زمين مي باشد. سطوح زيربناي نگهباني، گلخانه، دوش و رختکن و سرويس هاي بهداشتي و استخر و فضاي سرپوشيده تفريحي کودکان مسئول محدوده فوق نمي شود. 5- احداث محل پارک اتومبيل به تعداد معادل حداقل 75% نسبت به تعداد واحدهاي مسکوني الزامي است. 6- حداقل سطح خالص پارکينگ به ازاي هر اتومبيل 5/12 مترمربع مي باشد. 7- حداقل عرض معابر دسترسي به محل هاي پارک 5/5 متر رعايت گردد. 8- مجموع سطوح تحت اشغال زيربناي ساختمانهاي مسکوني در همکف به اضافه سطح اشغال مسيرهاي اتومبيل رو و پارکينگ ها در شرايطي که پارکينگ ها در محوطه روباز پيش بيني مي شود نبايد از 60 درصد سطح کل زمين بيشتر باشد.

ضوابط و مقررات تراکم و بلندمرتبه سازي
شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران در جلسه مورخ 24/10/69 به منظور بين به اهداف ـ استفاده بيشتر و بهتر از سطح زمين در شهرها براي امکان جمعيت ـ تامين فضاي باز و محيط زيست بهتر در هماهنگي با مصوبه به مورخ 1/7/69 شوراي اقتصاد در خصوص تقليل سطح زيربنا واحد مسکوني با تاکيد بر خط مشي هاي کلي ـ تشويق بلند مرتبه سازي ـ تطبيق الگوي تفکيک با مقتضيات بلند مرتبه سازي ـ استفاده از ظرفيتهاي با افزايش تراکم جمعيتي و ساختماني ـ انبوه سازي و بکارگيري روشهاي صنعتي در ساختمان سازي تصويب نمود که کميسيونهاي ماده 5 قانون تاسيس شوراي عالي شهرسازي و معماري موظفند طرح هاي تفضيلي و ضوابط و مقررات اجرايي انها در کليه شهرهايي که طبق سرشماري 1365 بيش از 200 هزار نفر جمعيت داشته اند با رعايت مواد زير اصلاح نمايند. 1- نظام شبکه ارتباطي بر اساس طرح جامعه حفظ گردد و چنانچه تغييرات اساسي با شهر تصويب آن به عهده ي شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران خواهد بود. 2- تعيين مناطق مسكوني و مختلط مسکوني با تراکم بالاي بلند مرتبه سازي و حداقل 6 طبقه غير از زمين در اراضي ساخته نشده 3- تعيين مناطق مسکوني و مختلط مسکوني براي بلند مرتبه سازي تشويقي (حداقل 9 طبقه غير از زمين) در مناطق نوسازي محلات فرسوده و قديمي قطعات کوچک ساخته نشده براي استفاده از افزايش تراکم تشويقي لازم است قطعات کوچک در حد مساحت لازم براي بلند مرتبه سازي تجميع شوند. 4- تعيين مناطق مسکوني (1 يا 2 خانواده) با حداکثر ارتفاع 2 طبقه غير از زيرزمين. 5- تعيين حداکثر سطح اشغال در مناطق بلند مرتبه سازي 6- تعيين ضوابط تفکيک و تراکم ساختماني در مناطق بلندمرتبه سازي با رعايت حداقل 1000 مترمربع مساحت و مقررات تشويقي افزايش تراکم در مقابل افزايش سطح قطعات و کاهش سطح اشغال 7- تعيين ضوابط تفکيک و تراکم ساختماني در مناطق 1و2 خانواري 8- تعيين ضوابط مربوط به فاصله ساختمانها از معبر مجاور اضلاع زمين به منظور تأمين تهويه، نور و آفتاب کافي بر حسب شرايط اقليمي و جلوگيري از اشراف. 9- تعيين ضوابط حداقل عرض زمين و تناسب لازم بين عرض و عمق 10- تعيين ضوابط مربوط به پارکينگ ها 11- اجراي اين ضوابط و مقررات در شهرهائي که طبق سرشماري 1365 کمتر از 200هزار نفر جمعيت داشته اند اجباري نمي باشد. پيشنهادات مربوطه به اجراي اين مصوبه در شهرهاي مزبور پس از بررسي و پيشنهادات کميسيون ماده 5 که لازم است تا آخر خرداد 1370 به وزارت مسکن و شهرسازي ارسال گردد و در شورايعالي مورد تصميم را خواهد گرفت و تا آن زمان هرگونه تغييري در ضوابط تفکيک و تراکم سازي طرح هاي مصوب ممنوع است مگر با تصويب شورايعالي شهرسازي و معماري. 12- افزايش تذاکم متوسط جمعيتي شهر ناشي از افزايش تراکم ساختماني حداکثر تا ميزان 25% نسبت به طرح جامع تصويب شده بيشتر نباشد. 13- گزارش توجيهي افزايش تراکم موضوع بند 12 و مشتمل بر اثرات آن بر روي سرانه ها توزيع فضاهاي خدماتي و شبکه عبور و مرور و تاسيسات آب و برق که قبلاً در کميسيون ماده 5 با دعوت از نماينده وزارت نيرو و سازمانهاي برنامه و بودجه و محيط زيست زمورد بررسي قرار گرفته است براي تصويب به شورايعالي و شهرسازي و معماري ارسال گردد. 14- هرگونه تغييرات ديگري در ضوابط و مقررات تفکيک و تراکم ساختماني که منجر به افزايش تراکم جمعيتي شهر شود بدون تصويب شوراي عالي شهرسازي ممنوع است.

ضوابط و مقررات نماي شهري مصوبه مورخ 28/8/69
1- کليه سطوح نمايان ساختمانهاي واقع در محدوده و حريم شهرها و شهرکها که از داخل معابر قابل مشاهده است. اعم از نماي اصلي، جانبي، شهري محسوب شده لازم است با مصالح مرغوب به طرز مناسب و زيبا و هماهنگ نماسازي شود. 2- صدور گواهي پايان کار ساختماني مشروط به انجام نماسازي نماهاي اصلي و جانبي است. 3- در کليه شهرهاي داراي طرح جامع و تفضيلي و هادي و شهرک سازي لازم است ظرف 6 ماه از اين تاريخ ضوابط و مشخصات نماسازي هماهنگ تهيه شده و به تصويب مراجع تصويب کننده طرح ها برسد. 4- اصول کلي ضوابط و مقررات نماي شهري ظرف 1 ماه مشترکاً توسط وزارتهاي مسکن و شهرسازي کشور تهيه و ابلاغ خواهد شد.

منبع:http://www.kelvan.ir
 

mzmemar

عضو جدید
ممنونم دوستان. اگه باز هم مطلب داشتین مخصوصا پاورپوینت و تحلیل نمونه های موردی لطفا برام بذارین. چون همونطور که گفتم پایان نامه ام رو هم دارم کار می کنم و هر چه مطلب بیشتر باشه ارائه ام بهتر می شه. باز هم ممنونم دوستان مهندس.
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام
من یهسوال داستم ...
ساختمونی که ضخامت ستون هاش چه طولی و چه عرضی در نقشه با دیوار یکی هستش چه نوع اسکلتی ساختمون داره ؟
من چند تا نقشه دیگه رو دیدم که توی پلان ستونش از دیوار بیرون زده بود ... این چه نوع اسکلتی هستش ؟
ممنون
منظور شما از ستون عرضي و طولي چيه؟؟؟!
اي كاش از اون نقشه ها يه عكس ميذاشتيد!ا
 

donya-70

عضو جدید
منظور شما از ستون عرضي و طولي چيه؟؟؟!
اي كاش از اون نقشه ها يه عكس ميذاشتيد!ا
این نقشه است ... چه نوع اسکلتی داره ؟
میشه نقشه نازک کاری ساختمان و سقف کاذبش و کفسازی هم برام رسم کنید ... ؟

http://uplod.ir/3bvklbdc2mkb/memari_4-800.dwg.htm
http://uplod.ir/zo9asxgjbqin/memari_4-800.dwg.htm
http://uplod.ir/d0oj95jibsr3/saze_4-800.bak.htm
http://uplod.ir/llfahalsx9ny/saze_4-800.dwg.htm

 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام
استاد ما خواسته از یه دانشگاه خارجی
پروژه طرح معماری با موضوع مسکونی رو پیدا کنیم
ببینیم دانشجوها چی طراحی کردن و ....

تو گوگل سرچ کردم چیزی پیدا نشد
شما میتونید راهنماییم کنید از کجا میتونم پیداش کنم؟؟؟:(

سلام
از سایت اتوود استفاده کنید فکر کنم بتونه کمک کنه
 

rana jon

عضو جدید
پیشینه ای از مجتمع مسکونی
شاید نتوان به صراحت گفت که مجتمع مسکونی عملکردی است که در شهرهای قرن بیستم پدید آمده است ،اما بدیهی است که تغییرات این عملکرد در قرن گذشته چنان بوده است که سبب پیدایش مفهومی جدید و متفاوت در عرصه عملکرد های معماری شده است.
بی شک کیفیت زندگی در مجموعه هایی عظیم ،پر جمعیت و یکنواخت نه تنها برای مردمان مشرق زمین (که به خانه هایی با حیاط های مرکزی ،ایوان های وسیع و فضاهای پر نور عادت داشته اند)بلکه برای ساکنین تمامی شهرهایی که برای اولین با ر در این مجموعه ها سکنی گزید ه اند، همراه با احساس غربت بوده است.
مجموعه هایی که زاییده زیستن در شهرهای قرن بیستمی است و اساسا تصور چنین مجموعه هایی پیش از افزایش سریع جمعیت،انقلاب صنعتی،مهاجرت روستاییان به شهرها افزایش قیمت زمین و مسکن،تولیدات انبوه و پیش ساختگی بسیار دور از ذهن بوده است.مجموعه هایی که پس از جنگ جهانی و خصوصا در دهه های میانی قرن بیستم (دوران بازسازی پس از جنگ جهانی دوم) زیستن در آنها اجتناب ناپذیر بوده است.
به همین دلیل آنچه امروزه ملاک برتری طراحی مجتمعی در مقایسه با مجتمع های دیگر محسوب می شود ،جیزی نیست جز میزان موفقیت هر طرح برای کاستن این احساس غربت و افزایش احساس تملک و باز گرداندن هویت و شخصیت فردی هر واحد مسکونی.
تاریخچه ساخت مجتمع های مسکونی در قرن گذشته را می توان در چند دوره زمانی تقسیم بندی نمود. هر چند که هیچ مرز مشخصی میان این دوره ها نمیتوان یافت و شاید این تقسیم بندی بسیار کلی و غیر اصولی باشد.
دوره اول (1910 تا 1940) : دهه های نخستین قرن بیستم و پیدایش اولین نمونه های مجتمع های مسکونی.
دوره دوم (1940 تا 1970) :دورا ن بازسازیهای پس از جنگ جهانی دوم و رسمیت یافتن مفهوم مجتمع های مسکونی توسط معماران نهضت معماری مدرن که همزمان بوده است با دستیابی به تکنولوژی پیش ساختکی و تولیدات انبوه در امر مسکن و ساخت اولین مجتمع های مسکونی در کشورهای شرقی.
دوره سوم (1970 به بعد) :دوران بازنگری و تغییر دیدگاه های صرفا عملکردی معماران نهضت معماری مدرن که همزمان بوده است با رشد سریع جمعیت،کمبود مسکن و رواج ساخت و ساز مجتمع های مسکونی در شهر ها و هومه های شهری کشورهای شرقی و ورود مفاهیمی چون معماری پایدار ،استفاده بهینه از انرژی و فرم ها و فضاهای انعطاف پذیر در عرصه معماری.
بی شک در فاصله سالهای 1870 تا 1900 نیز نمونه های بسیاری از ساختمانهای مسکونی چن طبقه را می توان یافت که بدنه های شهری شهرهای قدیمی اروپا همچون برلین و آمستردام را شکل میدادند،اما به دلیل تعداد کم آپارتمان های هر ساختمان و منفرد بودن آنها به لحاظ مدیریت و خدمات ،این ونه از مساکن اجتماعی در دسته بندی مجتمع های مسکونی جای نگرفته اند.
عدم وجود تعریفی مشخص از مقیاس و اندازه این عملکرد در ایران سبب شده است تا این واژه به طیف وسیعی از ساختمان های مسکونی ،اعم از آپارتمان های چند واحدی تا شهرک های چندین هزار واحدی ،نسبت داده شود
منبع:مجتمع مسکونی / تالیف :نیما طالبیان،مهدی آتشی / سیما نبی زاده
 

amirreza_r143

عضو جدید
نیاز خیلی فوری به پلان ساختمان سه طبقه 2 طبقه تیپ

نیاز خیلی فوری به پلان ساختمان سه طبقه 2 طبقه تیپ

با سلام
دوستان به یک پلان ساختمان مسکونی 3 طبقه که متراژ بالای 100 متر باشه و طبقه اول و دوم تیپ باشه نیاز دارم (همین امروز)
دوستان اگر چنین نقشه ای دارند لطفا دریغ نکنند (واقعا فوریه) با تشکر
 

گیسا.یزدان

عضو جدید
سلام دوست عزیز!!!
دارم که بفرستم.اما فکر نکنم به راحتی بتونم آپلود کنم.بهتره آدرس ایمیلت رو بدی تا واست ایمیل کنم
اما فعلا سعی ام رو برای آپلود میکنم..
 

ghazal amir

عضو جدید
بچه هااااا کمکککککک... خیلی فوریه...
:wallbash:من یه نمونه موردی راجع به یه خونه ی مسکونی تو اقلیم سرد و کوهستانی تو خارج از ایران میخوااااام...یه دنیا ممنون میشم اگه کمکم کنین دوستای گلمممم :gol:
 

emidis

عضو جدید
سلام بچه ها برای یک مجنمع مسکونی یه سردر میخوام که نگهبانی توش باشه و مسیر پیاده و سواره استادمون گفته سردرش باید نشان دهنده امنیت و آسایش باشه چطور میتونم اینو نشون بدم ؟اصلا امنیت و آسایش نماد داره؟مرسی.
 

arc.f

عضو جدید
سلام دوستان...یه پلان کدی از یه ویلا یا مسکونی که خیلی هم بزرگ نباشه وسایت پلان خوشکل هم داشته باشه نیاز دارم اگر دارین لطفا کمک:heart:
 

Taraneh72

عضو جدید
سلام
طراحی خانه مسکونی دراقلیم معتدل و مرطوب(پرسپکتیو و......) را میخواستم
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
سلام دوستان

سلام دوستان

سلام دوستان،ببخشید مهندسین عزیزاگه لطف کنین و چندتا پلان اتوکد،آپارتمان 4طبقه 90تا150متری،1یا2یا4واحده،تو زمین نامحدود،دو طرفه شمالی وجنوبی،باسقف شیروانی روپیلوت که نقشه های :معماری ،سازه و تاسیسات و بانقشه های مکانیکی و الکتریکی ونما وبرش :redface:اگه 3dهم باشه عالیه،بزارین ممنون میشم،اگه فقط مشخصات نقشه همین باشه وهمه این نقشه هاهم نداشته باشه لطف کنین بزارین ممنونم،نیازفوری به تهیه این نقشه هادارم :(مرسی دوستان
 
آخرین ویرایش:

M 3 M

عضو جدید
نظر سنجی برای نقشه

نظر سنجی برای نقشه

سلام به دوستان رشته معماری
من یک نقشه با اتوکد کشیدم ولی چون رشته ام معماری نیست
و از جزییات پلانها اطلاعاتی ندارم نقشه ام رو اینجا گذاشتم تا در مورد ایراداتش
وخوبیهاش راهنماییم کنید.
با تشکر
http://Drawing1-Model.jpg - 91 KB
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام به دوستان رشته معماری
من یک نقشه با اتوکد کشیدم ولی چون رشته ام معماری نیست
و از جزییات پلانها اطلاعاتی ندارم نقشه ام رو اینجا گذاشتم تا در مورد ایراداتش
وخوبیهاش راهنماییم کنید.
با تشکر
http://Drawing1-Model.jpg - 91 KB

سلام دوست عزیز فایلی که گزاشتید در مراحل دانلود ارور می ده.
 

M 3 M

عضو جدید
Drawing1-Model.jpgفایل رو دوباره آپلودش کردم اگر باز هم پخش نشد در یک سایت دیگه آپلودش میکنم
با تشکر
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مشاهده پیوست 137560فایل رو دوباره آپلودش کردم اگر باز هم پخش نشد در یک سایت دیگه آپلودش میکنم
با تشکر

سلام مجدد
اگرچه من خودم رو صاحب نظر نمی دونم اما چون گفتید که رشته ی شما معماری نیست و دوست دارید بدونید نقشه ی شما چه مشکلاتی داره برای من جالب شد که جوابتون روبدم.
از نظرمن این نقشه اگه با این دید دیده بشه که یه غیر متخصص طراحی کرده باشه خوبه اگرچه هیچ علایمی نداره اما خوب همه چیز مشخصه می شه در یک نگاه متوجه شد که حریم ها که تو فضای مسکونی خیلی مهمه به خوبی رعایت شده
و حوضه های مختلف پلان مشخص و واضحه.
اما یه مسائل دیگه ای هم که خیلی از نظر من مهمه تو تشخیص اینکه پلان،طرح خوبی هست یا نه،اینه که تو چه منطقه ی اقلیمی قرار داره؟مثلا تراسی که در طبقه ی دوم قرار داره زیباست اما تو چه جبهه ای قرار داشتنش مهمه با توجه به اقلیمی که در اون پلان مربوطه رو طراحی می کنید.
مبانی اجتماعی کار اینکه همجواری های کار شما چیست و شما محدودیتی تو قرار گیری پنجره داشتید یا نه؟
و....
به طور کلی به عنوان اولین کار از یه غیر معمار کار خوبیه.
موفق باشید.
:gol:
 

hoda_gh_62

عضو جدید
سلام دوستان من برای دفاعیه پروزالم احتیاج به طرح جامع توسعه دانشگاه تهران دارم ، کسی مطلبی داره؟ لطفا کمممممممکککککک
 

M 3 M

عضو جدید
سلام مجدد
اگرچه من خودم رو صاحب نظر نمی دونم اما چون گفتید که رشته ی شما معماری نیست و دوست دارید بدونید نقشه ی شما چه مشکلاتی داره برای من جالب شد که جوابتون روبدم.
از نظرمن این نقشه اگه با این دید دیده بشه که یه غیر متخصص طراحی کرده باشه خوبه اگرچه هیچ علایمی نداره اما خوب همه چیز مشخصه می شه در یک نگاه متوجه شد که حریم ها که تو فضای مسکونی خیلی مهمه به خوبی رعایت شده
و حوضه های مختلف پلان مشخص و واضحه.
اما یه مسائل دیگه ای هم که خیلی از نظر من مهمه تو تشخیص اینکه پلان،طرح خوبی هست یا نه،اینه که تو چه منطقه ی اقلیمی قرار داره؟مثلا تراسی که در طبقه ی دوم قرار داره زیباست اما تو چه جبهه ای قرار داشتنش مهمه با توجه به اقلیمی که در اون پلان مربوطه رو طراحی می کنید.
مبانی اجتماعی کار اینکه همجواری های کار شما چیست و شما محدودیتی تو قرار گیری پنجره داشتید یا نه؟
و....
به طور کلی به عنوان اولین کار از یه غیر معمار کار خوبیه.
موفق باشید.
:gol:


از نطری که دادید ممنونم
در رابطه با اقلیمش من این طرح رو برای مشهد طراحی در یک زمین 1هکتاری و اطراف هم
یک باغ کوچک طراحی کردم.
با تشکر
موفق باشید
 
بالا