درخواست مشورت برای ازدواج

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام.
ببینید جو خونواده ها فرق داره حتی تو خواستگاری رفتن، بعضی خونواده ها که مذهبی ترند، پسرها زیاد با دخترها (حتی فامیل) چندان کاری ندارند، تو این جو مشخصه که نمیشه شکل گیری علاقه رو در مقایسه با وقتی که دختر و پسر در ارتباط مستقیم بودن رو در نظر گرفت (که همین به نظر من یه کهن مثبت برا انتخاب عاقلانه تره). برا ازدواج هم تو این دست خونواده ها اول کار خونواده، دختر رو معرفی می کنه و بعد مراحل آشنایی صورت می گیره، یکی از دوستان هم گفتن که این آشناییه، خواستگاری نیست،اول پسر با هماهنگی و همراهی خونواده توی هر چند جلسه که لازمه برا آشنایی با دختر خانوم اقدام میکنه و در صورت موافقت هر دو طرف با توجه به شناخت مستقیم و تحقیق و ... خواستگاری انجام میگیره که متاسفانه به اشتباه تو فرهنگ ما، آشنایی و خواستگاری باهم جاافتاده.
من احساس میکنم شما هم از همین دست خونواده ها باشید، هم شما و هم اون آقا. خب اون آقا رفته برا آشنایی (ینی تازه میخواد دختر رو ببینه و بشناسه) بعد دیدن که به کس دیگه ای جواب داده(اگه بحث علاقه و دوست داشتن بود حتما اطلاع داشتن که خانوم با کس دیگه ای درحال ازدواجه، پس فقط مقصود آشنایی بوده)، اگه بیایم با این شرایط این قضیه رو یه کهن منفی برا آقا پسر در نظر بگیریم واقعا بی انصافیه! ... شما ملاک و معیارهای منطقی که دارید رو در نظر بگیرید و با این ملاک ها پسر رو بسنجید و تصمیمتون رو عاقلانه بگیرید.
خب یه خانوم با انصاف بیاد جواب بده، خانوما از یه طرف ترجیح میدن پسر با خانوما مراوده نداشته باشه و سنگین و رنگین و سر به زیر باشه از طرف دیگه حتی نمیخوان برا آشنایی با یه دختر اقدام کنه. خب این دوتا با هم جمع نمیشه دیگه، یا پسر باید در ارتباط مستقیم با خانوما باشه تا آشنا شه، یا اینکه مورد پیشنهاد شه و به صورت رسمی اقدام به آشنایی کنه (نگفتم خواستگاری). این حق رو به اون آقا پسر بدید که به پیشنهاد خونواده برا آشنا شدن اقدام کرده، این اقدام کردن، صرفا دلیل بر خواستن نیست.
ببینید این خیلی منطقیه که برا ازدواج درست باید آشنایی صورت بگیره، کسی هست که این رو قبول نداشته باشه؟؟؟ خب حالا بگید پسری که در ارتباط مستقیم با خانوما نبوده(احتمالا مثل این آقا و خیلی پسرهای دیگه)، آشنایی چطور صورت بگیره؟ حتی آشنایی که منجر به جواب رد بشه! ... بهترین راه غیر از اینه که به صورت رسمی و به همراه خونواده اقدام به آشنایی بشه؟؟؟
آدم باید به مسائل، مخصوصا ازدواج منطقی نگاه کنه
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ممنونم دوست خوبم
من 24 سال دارم و اون آقا 27 سال. من آدم مغرور و کمال گرایی نیستم که همه چی رو صددرصد بخوام اونم وقتی خودم صددرصد نیستم. tanin67 درست گفته ، مشکل منم اینه که این آقا، اون خانم و من هر سه فامیلیم ، قبلا هم گفتم با اینکه یه آقا چندبار بره خواستگاری مشکلی ندارم ولی قضیه ما فرق داره قبلا توضیح دادم.
من یه پسرم و شاید نتونم حساسیتتون رو درک کنم اما به نظر من شما خیلی حساسید. برادر خودم 1 جا رفت برا آشنایی اما با جواب منفی منطقی مواجه شد، بعد رفت برا آشنایی با دختر خالم و حتی خونواده خالم هم رو همین موضوع حساس شدن(بر اساس حرف دیگران) و طبیعتا دختر خانومشون، اما خب چون پسر رو میشناختن و فهمیدن فقط برا آشنایی بوده، قبول کردن و الانم ازدواج کردن و نه حرفی هست نه حدیثی و چون معیارشون منطقی بود نه احساسی، واقعا زندگی خوبی دارن که خیلیا بش غبطه میخورن.
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
من حرفم اینه: غیرمنصفانه اس آقایی رو که برای آشنایی با خانومی اقدام کردن متهم کنیم

توی این جو زندگی چع خانوم و چه اقا بعضا بدون اطلاع خانواده با طرف مقابل آشنا میشن و گاهی تعداد آشنایی ها بیشتر از تعداد انگشتان دسته و درنهایت میان با کسی مثل همین لیلا خانوم که انقدر حساسن ازدواج میکنن که ممکنه یه زندگی عالی داشته باشن
حالا ایشون در قالب خانواده برای یه آشنایی سنتی اقدام کردن و اینطور قضاوت بشه بی انصافیه
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این دلایلی که گفتی برای رد کردن خواستگاری پسره به نظر من غیر موجه هست
از قدیم میگن پسره 1000 نفرو میخاد یکیو میگیره واسه دختره هم 1000 نفر خواستگار میاد ولی به یه نفر بله میده
تو این بی شوهری دنبال چی میگردی؟؟؟
معیارهای ازدواج اینایی که گفتی نیستن که مثلا قبلا یه نفر دیگه رو میخاسته
ببین معیارهایی که واسه ازدواج داری چیا هستن
ایا این اقا پسر اون معیارهارو داره؟ اگه نداره میشه این معیارهارو به وجود آورد یا رشدش داد
معیارهای ازدواج
باورها و اعتقادات دینی صحیح(ایمان)
بقره، 221، «وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ».
و با زنان مشرک و بت‏پرست، تا ایمان نیاورده‏اند، ازدواج نکنید! [اگر چه جز به ازدواج با کنیزان، دسترسى نداشته باشید زیرا] کنیز با ایمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند [زیبایى، یا ثروت، یا موقعیت او] شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ایمان نیاورده‏اند، در نیاورید! [اگر چه ناچار شوید آنها را به همسرى غلامان با ایمان درآورید زیرا] یک غلام با ایمان، از یک مرد آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند [مال و موقعیت و زیبایى او،] شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏کنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى‏نماید، و آیات خویش را براى مردم روشن مى‏سازد شاید متذکّر شوند»
برخورداری از حُسن خلق
رفتارها و تعامل های مناسب در زندگی، سازگاری و مدارا با افراد است. حسن خلق، خوش اخلاقی و نیک منشی به معنای زینت دادن به کلام، شکر و سپاس گذاری، خوش زبانی و حقیقت گویی، محبت و تشویق، صداقت و... می باشد. اساس زندگی زناشویی، سازگاری، تفاهم و همکاری است که این امور فقط در پرتو حسن خلق فراهم می شود.
دوری از گناهان
کفویّت
«کفو» و «کفؤ» به معنای همطراز و همسنگ و همسان بودن در منزلت و قدر و ارزش‏ است
میان زن و مرد بایستى توافق فکرى و تناسب روحى و اخلاقى وجود داشته باشد و دو همسر از نظر فرهنگ خانوادگى و روحیات، هم‌سطح یکدیگر باشند تا بتوانند به خوبى یکدیگر را درک نموده و کانون زندگیشان را گرم و پررونق نگه دارند.
به نظر من شما هنوز نمیدونید چرا و برای چی میخاید ازدواج کنید
اینکه خانواده به شدت میخان ازدواج کنید دلیلی نمیشه که شما قبول کنید ولی در اخر خانواده هم با این پسر نمیخان زندگی کنن و شما باید ببینید معیارهاتون و معیارهایی که بالا گفتم داره یا نه بعد انتخابتونو بکنید
تحصیلات بالا داشتن هم یکی از مشکلات دخترای امروزیه فکر میکنن چه خبره بابا الان بدون کنکور میتونی بری مدرک بگیری

سلام دوستان
درمورد یه موضوعی درخواست کمکتون رو دارم.
راستش یکی از اقوام دورمون اواخر فروردین امسال ازم خواستگاری کرد، البته ما باهاشون یه رابطه خانوادگی خیلی صمیمی داریم ولی چون تقریبا یه خانواده مذهبی داریم من با اون آقا پسر جز سلام و خداحافظی حرف دیگه ای با هم نداشتیم ولی من اون موقع بدون اینکه اجازه بدم برای صحبت بیان جواب رد دادم، ولی اونا خیلی سمج هستند و تو این چهار ماه هی اومدن و رفتن.
راستش خانواده خوبی دارن، پسره 27 سالشه کار داره و فقط یک برادر کوچکتر از خودش داره، وضع مالیشون و فرهنگ خانوادگیشون هم مثل خودمونه ، پدرش هم از بچگیم مثل دختر نداشتش منو خیلی دوست داشت.
ولی من یه مشکلی دارم و این که اولا علاقه زیادی بهش ندارم یعنی راستش نمیدونم دوسش دارم یا نه و دوم اینکه نمیتونم به علاقه این پسر اعتماد کنم، راستش این آقا سه سال پیش بر خلاف نظر پدرش از یکی دیگه از دخترای فامیل خواستگاری کرده بود که فهمید دیر جنبیده و اون دختره به یه کس دیگه جواب بله رو داده ، مادرش میگه اون از اول تو رو میخواست ولی چون خواهر بزرگت مجرد بود و فکر میکرد که خانوادت به خاطر این جواب رد میدن، رفت سراغ اون دختره.
ولی من این حرفا رو باور نمیکم چون اگه دوسم داشت میتونست منتظر بمونه که بعد ازدواج خواهرم بیاد، خودش هم که اون موقع 24 سال بیشتر نداشت که بخواد اینقدر عجله کنه، اون منو دید،اون خانم رو هم دید ولی اونو انتخاب کرد حالا میگه من از اولش تو رو میخواستم، از طرفی حتی اگه این ازدواج سر بگیره کنار اومدن با حرف فامیل برام خیلی سخته که بخوان بگن پسره اول دختر فلانی رو میخواست بهش ندادن رفت اینو گرفت.
در ضمن من دختر خودخواهی نیستم ولی خوب از نظر تحصیلات و خیلی از مسائل دیگه از این پسره سرترم.
خانوادم به شدت اصرار به این ازدواج دارن ولی من نمیتونم تصمیم قطعی بگیرم.
خواهشا شما غیر از ایکه بگید اجازه بده پسره بیاد با خودش صحبت کن یه راه حل دیگه بهم نشون بدین، چون تا وقتی با مسائل بالا کنار نیام نمیتونم این اجازه رو بدم.
 

Eshgh Khoodayi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
خواهر گرامی
شما نباید یکطرفه قضاوت کنید
باید بگذارین به خاستگاری بیان و با خود پسره صحبت کنید و دلیلش رو ازش بپرسین اگر قانع شدین که هیچ وگرنه ردش کنید
هیچ وقت خاستگاری به معنی ازدواج نگیرین من شاید به خاستگاری هزاران نفر برم دلیل نمیشه با هزاران نفر عروسی کرده باشم
چون تا میشنون کسی به خاستگاری کسی رفته میگن دیگه عروسی سر گرفت این
اشتباه محض!!!
بعدم خواهرم کوچکتر از اونم که توصیه کنم ولی یه حرف برادرانه
هیچ وقت و هیج جا تو هیچ کاری
به حرف مردم اهمیت ندهید چون متاسفانه بعضی از مردم عقل ندارند و یا برای تخریب و حسودی و.. حرف میزنن

من خودم واسه حرف مردم هیچ اهمیتی نمیدم
هر کاری که خدا قبول داشت انجام میدم دیگه هم کاری به حرف مردم ندارم
حالا هر کاری که میخوانن بکنن مهم نیست
موفق باشید
 

لیلا.

عضو جدید
دوستای خوبم از نظرات و راهنمایی های شما واقعا ممنونم:gol:با راهنمایی های برادر خودم که تجربه زندگی مشترک رو داره و شما دوستای خوبم کم کم دارم قانع میشم که خیلی دارم وسواس به خرج میدم. تصمیم دارم اجازه بدم بیان واسه آشنایی بیشتر.
امیدوارم بازم بتونم روی راهنمایی های شما حساب باز کنم.
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام دوستان
درمورد یه موضوعی درخواست کمکتون رو دارم.
راستش یکی از اقوام دورمون اواخر فروردین امسال ازم خواستگاری کرد، البته ما باهاشون یه رابطه خانوادگی خیلی صمیمی داریم ولی چون تقریبا یه خانواده مذهبی داریم من با اون آقا پسر جز سلام و خداحافظی حرف دیگه ای با هم نداشتیم ولی من اون موقع بدون اینکه اجازه بدم برای صحبت بیان جواب رد دادم، ولی اونا خیلی سمج هستند و تو این چهار ماه هی اومدن و رفتن.
راستش خانواده خوبی دارن، پسره 27 سالشه کار داره و فقط یک برادر کوچکتر از خودش داره، وضع مالیشون و فرهنگ خانوادگیشون هم مثل خودمونه ، پدرش هم از بچگیم مثل دختر نداشتش منو خیلی دوست داشت.
ولی من یه مشکلی دارم و این که اولا علاقه زیادی بهش ندارم یعنی راستش نمیدونم دوسش دارم یا نه و دوم اینکه نمیتونم به علاقه این پسر اعتماد کنم، راستش این آقا سه سال پیش بر خلاف نظر پدرش از یکی دیگه از دخترای فامیل خواستگاری کرده بود که فهمید دیر جنبیده و اون دختره به یه کس دیگه جواب بله رو داده ، مادرش میگه اون از اول تو رو میخواست ولی چون خواهر بزرگت مجرد بود و فکر میکرد که خانوادت به خاطر این جواب رد میدن، رفت سراغ اون دختره.
ولی من این حرفا رو باور نمیکم چون اگه دوسم داشت میتونست منتظر بمونه که بعد ازدواج خواهرم بیاد، خودش هم که اون موقع 24 سال بیشتر نداشت که بخواد اینقدر عجله کنه، اون منو دید،اون خانم رو هم دید ولی اونو انتخاب کرد حالا میگه من از اولش تو رو میخواستم، از طرفی حتی اگه این ازدواج سر بگیره کنار اومدن با حرف فامیل برام خیلی سخته که بخوان بگن پسره اول دختر فلانی رو میخواست بهش ندادن رفت اینو گرفت.
در ضمن من دختر خودخواهی نیستم ولی خوب از نظر تحصیلات و خیلی از مسائل دیگه از این پسره سرترم.
خانوادم به شدت اصرار به این ازدواج دارن ولی من نمیتونم تصمیم قطعی بگیرم.
خواهشا شما غیر از ایکه بگید اجازه بده پسره بیاد با خودش صحبت کن یه راه حل دیگه بهم نشون بدین، چون تا وقتی با مسائل بالا کنار نیام نمیتونم این اجازه رو بدم.

به نظرو شما یکم بدبین و دهن بین هستی

اولا حرف مردم برات مهم نباشه... مردم آخرش حرف میزنن... تو هرجور که باشی مهم نیست
دوما داری یه طرفه به قاضی میری و اون پسر رو محکوم میکنی
سوما این آقا میتونه صد جای دیگه هم بره خواستگاری... دلیل نمیشه که علاقه اش به شما دروغ باشه

اینا دلیل نیست که بخوای کسی رو رد کنی یا قبول کنی
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دوستای خوبم از نظرات و راهنمایی های شما واقعا ممنونم:gol:با راهنمایی های برادر خودم که تجربه زندگی مشترک رو داره و شما دوستای خوبم کم کم دارم قانع میشم که خیلی دارم وسواس به خرج میدم. تصمیم دارم اجازه بدم بیان واسه آشنایی بیشتر.
امیدوارم بازم بتونم روی راهنمایی های شما حساب باز کنم.

خیلی عالیه
آفرین
 

ssordi

عضو جدید
اصلا گیریم که قبل از شما 20 جای دیگه هم خواستگاری رفته و بهش دختر ندادن!خب که چی.چیزی که مهمه اینه که الان از شما خواستگاری کرده.این حواشی که قبلا به یکی دیگه فکر میکرده و منو نمیخواسته و ..... همه رو بریز دور.انقدر جامعه خراب شده که پسره سالم اومد خواستگاریت، همینجوری الکی ردش کنی بره،رفت که رفت!سال بعد همین موقع شاید با یکی دیگه ببینی ازدواج کرده.گناه که نکرده.خواستگاری رفته.دورود به شرف و انسانیتش که به جای دوست دختر داشتن و با اینو اون بودن،مثه یه مرد رفته خواستگاری و رسمی خواستشو مطرح کرده.

ببین شاید پیش خودت بگی حالا بازم خواستگار میاد.این نشد،یکی دیگه.خیلی از دخترا متاسفانه با همین رویه،خواستگارای خوبشونو رد میکنن.چیزی که مهمه اینه که اصلا کمیت خواستگار یا دیرو زود اومدنش مهم نیست.1000 تا خواستگار هم باشه، یدونش سالم نباشه، به هیچ دردی نمیخوره.یکیم میبینی یه دونه خواستگار داره،همون یه دونه براش بهترینه و نباید از دستش بده.پس ازت خواهش میکنم به این مسائل حتی فکر هم نکن!
افتخار هم نکن که بدون بررسی داری رد میکنی.اصلا افتخار کردن نداره.خدای نکرده اگه آدم خوبی باشه و الکی رد کنی،بعدا پشیمون شی که ای کاش الکی فلانیو رد نمیکردم هیچ فایده ای نداره!

خود برتر بینی هم نداشته باش.مدرک تحصیلی که باعث فخر فروشی و تکبر و دید از بالا به پایین نسبت به سایر مردم بشه، به هیچ دردی نمیخوره.باعث سقوط آدم میشه نه صعود.سرتر بودن به اخلاقه.به شخصیته.به ادبه.به دینداریه.نه به 4 تا کاغذ مدرک.البته کسی که درس خونده زحمت کشیده و ارزشمنده اما نه اینکه خدای نکرده باعث غرور کاذب بشه.
در مورد عشقو علاقه ...میزان علاقه اکثر افرادی که دوستی و عشق قبل ازدواج رو مدت ها تجربه میکنن،زیاد میشه زیاد میشه زیاد میشه تا رسیدن و وصال اتفاق میفته،بعد از اون سیر تدریجی نزولی در پیش میگیره.چون اکثرا علاقشون بر اساس احساسه نه عقل.در صورتی که در ازدواج، قبل از احساس باید پایه عقلی وجود داشته باشه.انقدر پایه عقلی قوی باشه که فردای بعد از ازدواج که هزار تا مسئله و اختلاف ممکنه پیش بیاد،خدای نکرده احساسات عاشقانه یه دفعه ای تبدیل به نفرت نشه!اینجوری میشه که طرف قبل از ازدواجش چند سال عاشق دلباخته بوده، بعد ازدواج یه سال نشده،طلاق میگیره.چون عقلانیتی در کار نبوده و نیست.

حتما بررسیش کن.حتما سیر آشنایی با اخلاق،عادات و توقعات به عنوان همسر از همدیگه داشته باشین.حتما علاوه بر اون شناخت خانوادگی، در مورد خود پسر در محیط کار یا دانشگاهش از دوستان،همکارها،همکلاسی ها،اساتید و ..... تا جایی که میتونین تحقیق کنین تا وجهه اجتماعیش رو بشناسین بدون اینکه خودش بفهمه.هرچی بیشتر،بهتر.این شناخت خیلی بیشتر از حرف هایی که خودش یا خونوادش میزنن ممکنه کمکتون کنه.

رضایتمندی خونواده پسر بسیار مهمه.50% ازدواج موفق، خونواده هان و اینکه حس مثبتی نسبت به هم داشته باشن.این فرصت علاقه مندی خونواده پسر رو به خودت،الکی از دست نده.حداقل 5 4 تا دلیل درست حسابی و منطقی،برای رد کردن خود پسر و خونوادش داشته باش (اونم بعد از بررسی) بعدا جواب منفی بده.جواب منفی دادن الکی، اصلا واسه دختر کلاس نمیاره.شخصیت والا نمیاره.

حرفاتون رو باید با آب طلا نوشت و زد رو دیوار
 

ssordi

عضو جدید
سلام، با تشکر از شما و همه دوستان
منم تا چند وقت پیش همین فکرو میکردم، ولی هفته پیش یکی از اقوام نزدیک پسره اومد خونمون و باهام صحبت کرد، گفت که مادرش یه ماه پیش ازت ناامید شده بود و میخواست دنبال یه دختر مناسب بگرده، ولی پسرش اجازه نمیده و اصرارش بر توئه. نمیدونم چکار کنم واقعا؟؟


پس خودش میخادت
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه فکر میکنید که اینقدری قیافه+تحصیلات عالیه+کمالات و اخلاق و.... دارید که بعد از این آقا پسر ، یه پسر بهتر از این میاد خواستگاریتون ، خب قطعا بگین نه!
ولی اگه سنتون میره بالا ، و خواستگار هم گهگداری میاد ، و یه جورایی وضعیت خطری و ریسک داره و ممکنه این آقا پسره بهترین case از بین موارد قبلی و بعدی باشه ، خب بیشتر فکر کنید.....

اینو نمیخواد جواب بدین ، فقط خودتون بدون اینکه به کسی بگین ، برین یه گوشه بشینین و یواشکی به این چیزی که گفتم فکر کنین و تصمیم بگیرین.
خوشبخت باشین
 

Similar threads

بالا