درخواست شعر!!! کمک، کمک، کمک و ....

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
سلام!!!
این درخواست من شاید عجیب باشه، اما چه کنم که طبع شعرم خوب نیست! :crying2:
13 آبان مادرم بعد از 30سال خدمت در آموزش و پرورش، بازنشسته میشه!!!:w17:
من هم از دوستانی که بتونن بهم کمک کنن 1شعر واسم پیدا کنن یا شعری در وصف مادر و زحمتاش یا با مضمون معلمی و .... بسرایند، تقاضا دارم تا 10 آبان این شعر رو بهم برسونند تا من هم بدم 1خوشنویس اون رو بصورت نستعلیق بنویسه!!!!
من هم واسه تشکر از شعری که خوشم اومده، 50 امتیاز به گردآورنده یا سرایندش میدم!!!
ممنون!
اگه کسی کمکم کنه خیلی خوشحالم کرده!!!
 

Baran*

مدیر بازنشسته
همچین مامانیو باید دستوشو بوسید...
30 سال کار کردن با بچه ها و درس دادن بهشون واقعا صبر و حوصله و فداکاری می خواد که هر کسی نداره...
اگر شعر خوبی پیدا کردم حتما برات می زارم سپهر جان..
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
سپهر جان چقدر جالب ...اتفاقا خواهر منم در شرف بازنشستگي از شغل شريف آموزگاريست....
چشم حتما دوست من تمام تلاشم رو ميكنم تا بهترين شعر رو برات پيدا كنم ... اما اي كاش زودتر خبر داده بودي .:gol:

مهرداد جان شما كه خودتون طبع نابي داريد... شرمنده ميكنيد عزيز.:sweatdrop:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
سپهر جان از جانب ما دست بوس مادر باشيد

به ستايش تمام مادران سجده بر خاك قدومشان بايد نمود

مادر نامت را بر آسمان نوشتم سرشار از زندگي شد

و آفتاب در برق چشمان مهربانت برخاك نشست
درياهاي بي قرار آرام گرفتند و چمنها سبزشدند

وهمه سروها راست قامت تر به احترام ايستادند


سپهر جان ميزان شعري كه ميخواي چند خط باشه كافيه ؟
 
آخرین ویرایش:

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر قشنگ
سپهر جان... کارت خیلی جالبه... منم اگه تونستم حتما کمک میکنم;)
 

الهه_م

عضو جدید
کار خوبی میکنی سپهرجان:gol:
منم مامانم معلم بود تازه بازنشسته شده اما متاسفانه بازنشستگیشون همزمان شد با فوت مامان بزرگم واسه همین من اصلا فکرم به این چیزا نرسید:(
امیدوارم خدا سایشونو از سرمون کم نکنه
کاش قدرشونو بدونیم
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
عصاره همه مهرباني ها را گرفتند و از آن مادر را ساختند. شكسپير

مادر والاترين شاعر،چيره دست ترين نقاش،تردست ترين آهنگساز و ماهر ترين پيكرتراش است. اوشو

هيچ نغمه اي روح پرور تر و د لنشين تر از كلمه مادر وجود ندارد. جبران خليل جبران

هيچ گلي عطر و رنگ و زيبايي مادر را ندارد. ارنست همينگوي

براي من مادرم با شكوه ترين زني است كه ديده ام. چارلي چاپلين

يك بوسه مادرم مرا نقاش كرد. رافائل

آنگاه كه فرشتگان در آسمانها سر در گوش يكديگر نهاده و نغمه هاي پر شور عشق را سر مي دهند،هرگز نمي توانند كلمه اي آسماني تر از كلمه مادر بيابند.
ادگار آلن


تو اي مادر که يک عمره دلت با غصه دم سازه
صبوري هاي تو مادر منو به گريه ميندازه
مثل يک طفل خواب آلوده من محتاج آغوشم
از اون لالاييات مادر بخون بازم توي گوشم
براي سرنوشت من تو دلواپس ترين بودي
براي اشکهاي من هميشه آستين بودي
تو اي هميشه غم خوارم تو اي مطرح ترين يارم
به نام نامي مادر هميشه دوستت دارم


مادر با صدای سامی یوسف

گریه کردم مثل ابرا بی تو مادر

شد دل من جای غصه ها بی تو مادر

رسول خدا گفت بهشت زیر پای توست بخواب مادر

برای همیشه قلبم فقط جای توست بخواب مادر

رفتی و من تنها ماندم

باغصه هام و غم هام ماندنم


گر که تو را آزردم
مادر حلالم کن


بعد از تو من بی پناهم



ای که بودی تکیه گاهم



خیز و بنگر اشک و آهم



مادر حلالم کن
 
آخرین ویرایش:

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه کار قشنگی...مطمئنا مادرتون خیلی خوشحال میشن
منم می گردم
اگه متن خوبی بود میذارم:gol:
 

niyaz_sepas

عضو جدید
کاربر ممتاز
مامی!!

مامی!!

بازنشستگی

روزگاری ما جوان بودیم و حالی داشتیم
صورت عاری از چروک و خط و خالی داشتیم
با حقوق کارمندی تا مجرد بوده ایم
در خیال و وهم خود فکر عیالی داشتیم
هم نفس پیدا شد و امروز و فردا سال شد
سال بعد از جیغ بچه قیل و قالی داشتیم
بهر ثبت نام لیلا و نقی در مدرسه
گشت شهریه گران و نق و نالی داشتیم
تا حقوق کارمندی با تورم جفت شد
بهر خرج روزمره جیب خالی داشتیم
بچه ها کم کم به دانشگاهها راهی شدند
با نداری فکر تحصیلات عالی داشتیم
با ته دیگ آشنا شد پهنه کفگیرمان
گرچه ته دیگی نبود و دیگ خالی داشتیم
تا نوه پیدا شد و لبخند زد , ما بهر او
حسرت یک بستنی پرتقالی داشتیم
رفت فرش زیر پا در راه تحصیل پسر
حسرت با زن نشستن روی قالی داشتیم
این زمان آوا برآمد هان دگر پرواز کن
چون نظر کردیم آنک نیمه بالی داشتیم
گر حقوق کارمندی بهر ما یک بال بود
نصف کردند و تو خود دیدی چه حالی داشتیم
ما ز ِ دولت بهر پیری چشم یاری داشتیم
همقطاران, خود غلط بود آنچه می پنداشتیم.:love::love:
 

niyaz_sepas

عضو جدید
کاربر ممتاز
مامی!!

مامی!!

چون رهسپار گشتید یاد آورید زیاران
در هر دیار و دهری در موسم بهاران
آنگه که با ترنم بودید زیر باران
در کوه و دشت و ساحل یا طرف جویباران
هان مگسلید پیمان با دوستان یکرنگ
آخر بهار زیباست با غنچه های خوشرنگ
یادش بخیر بادا آنروزها که باهم
سنگ صبور بودیم در شادمانی و غم
اینک رسیده روز فصل و وداع یاران
طی شد چه زود و عاجل عمر گران شتابان
 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
آسمان را گفتم
می توانی آيا
بهر يک لحظهء خيلی کوتاه
روح مادر گردی
صاحب رفعت ديگر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
کهکشان کم دارم
نوريان کم دارم
مه وخورشيد به پهنای زمان کم دارم
***
خاک را پرسيدم
می توانی آيا
دل مادر گردی
آسمانی شوی وخرمن اخترگردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم
***
اين جهان را گفتم
هستی کون ومکان را گفتم
می توانی آيا
لفظ مادر گردی
همهء رفعت را
همهء عزت را
همهء شوکت را
بهر يک ثانيه بستر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت وشوکت وشان کم دارم
عزت ونام ونشان کم دارم
***
آنجهان راگفتم
می توانی آيا
لحظه يی دامن مادر باشی
مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
باغ رنگين جنان کم دارم
آنچه در سينهء مادر بود آن کم دارم
***
روی کردم با بحر
گفتم اورا آيا
می شود اينکه به يک لحظهء خيلی کوتاه
پای تا سر همه مادر گردی
عشق را موج شوی
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
بيکران بودن را
بيکران کم دارم
ناقص ومحدودم
بهر اين کار بزرگ
قطره يی بيش نيم
طاقت وتاب وتوان کم دارم
***
صبحدم را گفتم
می توانی آيا
لب مادر گردی
عسل وقند بريزد از تو
لحظهء حرف زدن
جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی
گفت نی نی هرگز
گل لبخند که رويد زلبان مادر
به بهار دگری نتوان يافت
دربهشت دگری نتوان جست
من ازان آب حيات
من ازان لذت جان
که بود خندهء اوچشمهء آن
من ازان محرومم
خندهء من خاليست
زان سپيده که دمد از افق خندهء او
خندهء او روح است
خندهء او جان است
جان روزم من اگر,لذت جان کم دارم
روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم
***
کردم از علم سوال
می توانی آيا
معنی مادر را
بهر من شرح دهی
گفت نی نی هرگز
من برای اين کار
منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم
قدرت شرح وبيان کم دارم
***
درپی عشق شدم
تا درآئينهء او چهرهء مادر بينم
ديدم او مادر بود
ديدم او در دل عطر
ديدم او در تن گل
ديدم اودر دم جانپرور مشکين نسيم
ديدم او درپرش نبض سحر
ديدم او درتپش قلب چمن
ديدم او لحظهء روئيدن باغ
از دل سبزترين فصل بهار
لحظهء پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگيزترين زيبايی
بلکه او درهمهء زيبايی
بلکه او درهمهء عالم خوبی, همهء رعنايی
همه جا پيدا بود
همه جا پيدا بود

 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] مادر اي پرواز نرم قاصدک
مادر اي معناي عشق شاپرک
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] گونه هايت کاش مهتابي نبود
تا دلم در بند بي تابي نبود
[/FONT]​
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] اي تمام ناله هايت بي صدا
مادر اي زيباترين شعر خدا
[/FONT]
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
این شعر از فریدون مشیریه ... خیلی این شعرو دوست دارم:

تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سر داشتن

در بهشت آرزو ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن
روز در انواع نعمت ها و ناز
شب بتی چون ماه در بر داشتن
صبح از بام جهان چون آفتاب
روی گیتی را منور داشتن

شامگه چون ماه رویا آفرین
ناز بر افلاک و اختر داشتن

چون صبا در مزرع سبز فلک
بال در بال کبوتر داشتن

حشمت و جاه سلیمان یافتن
شوکت و فر سکندر داشتن

تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن

بر تو ارزانی که ما را خوشتر است
لذت یک لحظه مادر داشتن

 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه خوشت نیومد به بزرگی مامانت ببخش:):redface::redface:
.............................................
همراز...
در گذر توفان ثانیه ها
به بودن آویختنم چگونه می شد جزاز ریشه داشتن در نام افلاکی ات
و نه من که هزارها چون مرا هستی بخشیده ای
سرو راست قامت من!
چگونه بود تکیه ی پیچکهای ترد
به درازای سی سال...
ای خدای رنج های شکیبا...
ای الهه ی روزهای تبدار کودکی
طواف می کنمت به حجم ذره ذره ی بودن...
و چگونه وصفت کنم؟
تورا که همیشه ی تاریخ در اوج ایستاده ای.قدیس ترین!
تو را چه بنامم...
نامی بر عشق نتوان گذاشتن جز عشق
و تو خود به آسمانی ترین نام خویشتن را سروده ای...
تو عشق..
تو مادر...
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
سپهر جان الوعده وفا
اما اين شعر رو خودم نسرودم
از دوستمون tired_poetكمك خواستم و ايشون زحمتشو كشيدن

بفرماييد:
یک عمر را برای خودش زندگی نکرد
مادر.. شکوه عاطفه و خاستگاه درد
گویا گذشت و طاقت بی انتهای او
بیش است از توان گذشتن و صبر مرد
هم سوختش به پای من و مرد کردنم
هم در کلاس از همه انسان درست کرد
بهر تو باد هر چه بهار است و فصل عشق
از آن من خزان و زمستان و فصل سرد


با هزاران تشكر از دوست عزيزمون اميدوارم خوشتون بياد
دوست شما سايه:gol:
 

Zargham

عضو جدید
کاربر ممتاز
خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن
گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن
ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
سایه‌ی دولت همه ارزانی نودولتان
من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن
بر کمال نقص و در نقص کمال خویش بین
گر به نقص دیگران دیدی کمال خویشتن
کاسه گو آب حرامت کن به مخموران سبیل سفره پنهان می‌کن
د نان حلال خویشتن شمع بزم افروز را از خویشتن
سوزی چه باک او جمال جمع جوید در زوال خویشتن
خاطرم از ماجرای عمر بی‌حاصل گرفت
پیش بینی کو کز او پرسم مل خویشتن
آسمان گو از هلال ابرو چه می‌تابی که ما
رخ نتابیم از مه ابر و هلال خویشتن
همچو عمرم بی وفا بگذشت ما هم سالها
عمر گو برچین بساط ماه و سال خویشتن
شاعران مدحت سرای شهریارانند لیک
شهریار ما غزل‌خوان غزال خویشتن
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
تشکر و قدردانی!

تشکر و قدردانی!

در اینکه تمام اشعار زیبا و جالب بودند، شکی نیست، اما من مجبور بودم یکی از اشعار رو انتخاب کنم!!!
از همه شماهایی که واسم وقت گذاشتین، ممنون و متشکرم!! :w27:
اولش نمی خواستم اسم ببرم، اما الآن می خوام بگم، که با تشکر مجدد از همه من شعر آقا / خانم Ice Dream رو با عنوان همراز انتخاب کردم و به مادرم هدیه دادم!!!
باز هم شرمندم که قدرت امتیاز دهیم محدوده، وگرنه از همه در مقابل قولی که دادم تشکر می کردم!!!
باز هم از این همه سلیقه ای که به خرج دادین، ممنونم!
 

الهه_م

عضو جدید
در اینکه تمام اشعار زیبا و جالب بودند، شکی نیست، اما من مجبور بودم یکی از اشعار رو انتخاب کنم!!!
از همه شماهایی که واسم وقت گذاشتین، ممنون و متشکرم!! :w27:
اولش نمی خواستم اسم ببرم، اما الآن می خوام بگم، که با تشکر مجدد از همه من شعر آقا / خانم Ice Dream رو با عنوان همراز انتخاب کردم و به مادرم هدیه دادم!!!
باز هم شرمندم که قدرت امتیاز دهیم محدوده، وگرنه از همه در مقابل قولی که دادم تشکر می کردم!!!
باز هم از این همه سلیقه ای که به خرج دادین، ممنونم!
موفق باشی سپهرجان
مطمئنا مامانت خیلی خوشحال میشه
کارقشنگی کردی
موفق باشی:gol:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
در اینکه تمام اشعار زیبا و جالب بودند، شکی نیست، اما من مجبور بودم یکی از اشعار رو انتخاب کنم!!!
از همه شماهایی که واسم وقت گذاشتین، ممنون و متشکرم!! :w27:
اولش نمی خواستم اسم ببرم، اما الآن می خوام بگم، که با تشکر مجدد از همه من شعر آقا / خانم Ice Dream رو با عنوان همراز انتخاب کردم و به مادرم هدیه دادم!!!
باز هم شرمندم که قدرت امتیاز دهیم محدوده، وگرنه از همه در مقابل قولی که دادم تشکر می کردم!!!
باز هم از این همه سلیقه ای که به خرج دادین، ممنونم!

سپهر جان مادرتون بايد به داشتن پسري مثل شما افتخار كنه...... كاش يه روزي پسر منم برام يه همچين كاري كنه.... واي داره از حجم احساسات گلوم درد ميگيره... :crying2:خيلي كارت قشنگ و قابل تقدير بود... و همينطور خيلي آموزنده... موفق باشي و سربلند.:w27:
 

azad1446

عضو جدید
تقدیم به سپهر عزیز جهت مادر گرامیش که عمری زحمت کشید
عارفان با عشق عارف مي شوند
بهترين مردم معلم مي شوند
عشق با عارف مکمل مي شود
هر که عاشق شد معلم مي شود

 

Roya.r

عضو جدید
:w47:بابا چقدر نون بهم قرض می دین 1شعر بنویسین این بنده خدا منتظره!:w47:
 

Similar threads

بالا