با عرض سلام به تمامی اعضا و بلاخص دوستان قدیمی و دلسوز باشگاه ...
همگی بخاطر داریم شبها و روزهایی را که برای ساخت و ابادانی این باشگاه وقت گذاشتیم ...
اری با نگاهی اجمالی به قدیمی ترین تاپیکها در تالارهای مختلف نامی از بزرگان باشگاه به چشم میخورد ...
اعضایی که نه برای فرار از جامعه بلکه برای ارتقا سطح علمی و فرهنگی به باشگاه امدند ...
اعضایی که حتی تا بحال بغیر از تالار تخصصیشان به دیگر تالارها نیامده اند ...
اما ...
اما انحراف از کجا شروع شد ؟؟؟
منظور از انحراف چیست ؟؟؟
ان زمان که به مدد تلاشهای دوستان قدیمی باشگاه جزو برترین سایتهای فارسی زبان شد و در سرچ گوگل رتبه ی اول را از ان خود نمود ...
افرادی را که فی الواقع برایشان انارشیسم و اشوب طلبی مهمتر از فعالیت علمی بود به باشگاه سرازیر شدند ...
افرادی که باشگاه مهندسان را با سایتهایی مانند cloob.com اشتباه گرفتند ...
زمانیکه سطح کیفی تاپیکهای تالار گفتگو ازاد بشدت نزول کرد و تبدیل شد به کلبه ی عشاق شکست خورده !!!
تالاری که زمانی مامن تفکرات روشنفکرانه بود ...
و زمانی که نظام مقدس !!! مردم را به میدان دعوای زرگری انتخابات کشاند تا در این بهبوهه ی بی سر و ته چشم انداز سیاه 20 ساله را تدوین کند این افراد تازه وارد و ساده لوح به تالار اخبار هجوم بردند و ...
نگاهی به تارا اخبار اندازید تا شاهد همه چیز باشید ...
منظور متن اخبار نیست .
بلکه منظور برخوردها و پست هاست ...
توهین به این و ان و در نتیجه به ...
و ف ی ل ت ر ی ن گ ی که دنبال کوچکترین لغزش است تا این بنای با شکوه ( باشگاه مهئسان ) را به تل خاک بدل کند ...
مدیریت محترم سایت در راستای ایجاد نظم در یابت اقدام به تشدید مدت اخراج موقت نمودند ...
اعضای باسابقه نیک منظور این اقدام را دریافتند . اما ...
اما متاسفانه عده ای به مخالفت پرداختند و اینبار نیز نتیجه اش را دیدیم ...
با سلام خدمت دوست قدیمی فیدل عزیز
بنده با خواندن این پست به تعجب افتادم که دلیل سطحی هر مسئله ای برای بعضی افراد میشود قابل توجیه باشد ولی برای دوست قدیمی مثل شما نه..
خودتان بهتر میدانید که این مسائل اجتماعی که من و امثال بنده گریبانگیرشان هستیم نه از سر اختیار بلکه از سر اجبار به سراغ ما آماده است...
و گرنه خوب بود یادتان می آمد در آن روزگاری افرادی مثل شما/کارو/کافر/عراقی/اسپارو/.... که چه در گفتگوی آزاد و چه در تالار اسلام و قران به فعالیت پرداختیم...
دغدغه ی به بیراهه رفتن کشورمان به سمت تاراج و تباهی رو به این شدت نداشتیم..
ولی از وقتی که انتخابات شروع شد و این سیاست عین دیانت (و بالعکس) فشار مضاعف خود را بر روی مردم گذاشت همگی چه خواسته یا ناخواسته بدین سمت رفتیم...
هنوز در تعجبم کسی در این مملکت باشد و دیگر درگیر مسائل اقتصادی اجتماعی سیاسی و..که اینان به سمت مردم بخصوص جوانان روانه داشته اند خود رو بی تفاوت بداند البته اگر تحصیل کرده باشد..
اینطور ساده به مسئله نگاه کردن که چرا این معلولات یه شبه خلق میشوند تا کنون در هیچ جای دنیا گره ای را از مشکلات رو حل نکرده بلکه باعث شدت التیام این زخمهای عمیق جامعه باشد...
اتفاقا خُرده ایی که من به قشرهای دانشجو خواهم گرفت در مقابل نقد شماست..
ما این همه درس نخوانیده که فسیل وار این درسها رو مانند یه ماشین به دیگران عرضه داشته باشیم...
خُرده ای که به هم رشته هایی خودم هم میگیرم و از آنان میخواهم اینقدر به جای تایپیک زدن در مورد نرم افزارها و کتابها و... کمی به خود بیایند که چطور منابع ملی ما در ازای اندکی پول به تاراج رفته و ایشان به دنبال چه هستند و میخواهند در فردا این همه علم رو روی چه پیاده کنند؟...
هنوز در تعجبم که این همه مشکلاتی که در آینده گریبانگیر جامعه ما چه از نظر فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خواهد شد چطور میشود بدانها بی تفاوت بود!!و از کنار آنها با خنده ی رضایت آمیزی که درست خواهد شد...گذشت...
اگر قرار است حرف بزنیم..حرف بسیار است ولی چون جامعه ی ایرانی در طول تاریخ همیشه به فکر کلاه امروز خود بوده از این دست حرفها دست کشیده است...
امیدوارم سری به تایپیکهای آزاد و اخبار بزنید و مباحث رو با خرد گرایی بسنجید که چرا یه ملتی یه شبه این چنین میشود...
چه در هنرش! چه در علمش! چه در دینش!...
دوست عزیز فیدل..
آلبرکامو سخن جالبی دارد که:
"برای فکر کردن به دو چیز احتیاج است یکی مطلبی برای تفکر و دیگر امنیت خاطر...مطلب برای تفکر زیاد است ولی امنیت خاطر..."
فک کنم این جمله اش متناسب با زمان حال ما باشد..
که دهانمان بسته شده..
دست روی هر چی بگذاریم میبینم دست رو دین گذاشته ایم! و در نتیجه ارجاعمون به سیاست خورد! و بالعکس...
این مشکل از ما نیست! مشکل خالق چنین فضایی برای مخلوقاتی مثل ما می باشد..
با تشکر
یا حق