درباره حاج قاسم سلیمانی

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
ناگفته‌هایی از عملیات سپاه

ناگفته‌هایی از عملیات سپاه

[h=1]ناگفته‌هایی از عملیات سپاه در مقابله با تروریستهای شمالغرب/پژاک چگونه در "جاسوسان"تحقیر شد؟[/h]
فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) درباره چگونگی مقابله با تروریست‌های شمالغرب کشور می‌گوید: در موعد مقرر تانک‌ها را به منطقه بردیم و آن‌ها با التهاب زیاد از ما تا صبح وقت خواستند...
http://www.www.www.iran-eng.ir/IDNA_media/image/2014/09/41457_orig.jpg
یکی از مهمترین عملیات‌هایی بود که در سال 90 توسط نیروی زمینی سپاه اجرا و با موفقیت همراه شد. بی شک این مهم مدیون هماهنگی میان رزمندگان و فرماندهان ارشد عملیات بود؛ فرماندهانی همچون سردار پاکپور، سردار اوصانلو و... . البته نباید از نام‌های بزرگ و ارزشمندی چون سرلشکر شهید احمد کاظمی به راحتی بگذریم.بر همین اساس به سراغ سردار سرتیپ پاسدار محمدتقی اوصانلو فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) رفتیم تا او ناگفته‌هایی از این عملیات را برای ما بیان کند. با تأکید بر بُعد جهادی این عملیات، آن را بسیار گسترده دانسته و معتقد است این زنجیره مقاومت ایجاد شد تا سه کلمه مدنظر مقام معظم رهبری یعنی امنیت پایدار مردمی تحقق یابد.
متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.- سردار! ابتدا مقدمه‌ای پیرامون اقدامات فرماندهان اسبق و فعلی شمالغرب خصوصاً قرارگاه حمزه بفرمایید.یاد شهید احمد کاظمی بخیر که هفت سال تمام فرماندهی این نقطه حساس کشور را برعهده داشت. به واقع کسی می‌تواند سکان‌دار و فرمانده قرارگاه حمزه باشد که همواره نسبت به مسائل روز، اشراف کامل داشته باشد؛ شهید کاظمی هم خلاق بود و هم بر مسائل سیاسی، نظامی و امنیتی مرزهای جمهوری اسلامی اشراف داشت. حاج احمد طرح‌های بسیاری برای امنیت پایدار داشت و ما نگذاشتیم تلاش‌های او بی ثمر باقی بماند.من فرماندهی لشکر و قرارگاه استانی را برعهده داشتم که از سوی فرمانده نیروی زمینی سپاه برای سکان‌داری هدایت قرارگاه حمزه پیشنهاد شدم.با قبول این مسئولیت متوجه مشکلاتی شدم که می‌باید پیش از اجرای برخی برنامه‌ها، مرتفع می‌شدند؛ از جمله این مشکلات وجود خلأهایی بود که در منطقه داشتیم؛ زیرا در گذشته طوری رفتار می‌کردیم که دشمن در ابتدای هر سال ما را دنبال خودش می‌کشید و تا آخر این کش و قوس ادامه داشت.فضایی که بر کار حاکم بود نیاز به یک فعالیت و طراحی اساسی و زیربنایی داشت. در سال 89 خلأهای خودمان را پیدا کردیم و نسبت به آن پیش‌بینی‌ها، تمهیدات و برنامه‌ریزی‌هایی را انجام دادیم. این اقدامات در سال 90 به جامعیت رسید. هرچند طبق سنوات گذشته از سوم فروردین چند گروهک ضدانقلاب به سرکردگی پژاک درگیری را آغاز کردند، اما خوشبختانه کار اساسی و زیربنایی پیش رفت و به نبردهای مقطعی محدود نشدیم.- مقابله با گروهک پژاک چگونه آغاز شد؟ اولین اقدامی که صورت دادیم جاده‌سازی بود، تا تردد نیروهای پیاده و امکان پشتیبانی آسان‌تر شود. این موضوع با تلاش و مساعدت فرمانده نیرو محقق شد و گروه مهندسی در منطقه مستقر شدند. عناصر گروهک پژاک پس از اینکه از اجرای اقدامات ما آگاه شدند و پی بردند که ما برای مقابله با آن‌ها تمهیداتی را اندیشیده‌ایم تصمیم گرفتند که به عملیات غافلگیرانه علیه ما دست بزنند، اما بحمدالله هرکاری کردند و به هر دری زدند نتوانستند پیشروی کنند؛ آن‌ها حدود 26 اقدام خرابکارانه و بمب‌گذاری انجام دادند تا از تحولاتی که در منطقه روی می‌داد جلوگیری کنند، اما نتوانستند. تروریست‌های پژاک دو عملیات نیز انجام دادند که ناکام ماندند. مردم منطقه که از نزدیک شاهد اقدامات ما در مقابله با تروریست‌ها بودند بسیار خوشحال شدند که سپاه این قدر از آنها حمایت می‌کند و سعی در تأمین آرامش منطقه دارد.- آیا برای اهالی بومی منطقه حمایت‌ها و خدمات مردم یاری را هم در نظر گرفتید؟ بله. بیمارستان صحرایی طرحی بود که پیشنهاد شد و به مرحله اجرا رسید، تا مردمی که سال‌ها از خدمات بهداشتی و درمانی مناسب محروم بودند بتوانند از این خدمات به‌خوبی بهره‌برداری کنند. البته برای اجرای بهتر آن امکانات حمل و نقل هم ایجاد شد. خوشبختانه نظرات مردم گوش به گوش می رسید که از خدمات درمانی و بهداشتی تخصصی ما رضایت کامل داشتند. زیرا در این بیمارستان صحرایی عمل جراحی هم انجام شده بود.قرار بود بیمارستان فعالیت پنج روزه داشته باشد که سه روز دیگر تمدید شد و در ادامه تقاضا افزایش یافت و نهایتاً 15 روز به طول انجامید.وقتی این رضایت و خوشنودی در منطقه حاصل شد اعتماد مردم نیز به سپاه افزایش یافت؛ همان مردم که تا پیش از این اتفاق برای پاسخ به سوال بچه‌ها طفره می‌رفتند پس از درگیری‌ها دیدیم که دیگر جاسوسی‌ها و کمک‌های مردم نسبت به ضدانقلاب کاهش یافت و حتی دیدیم که این کار دیگر انجام نمی‌شود، یعنی ما به مقصودمان رسیدیم. این تئوری وجود دارد که وقتی با مردم همراه شوید و به آن‌ها خدمت‌رسانی کنید حتماً نتیجه، مثبت خواهد بود.رمز موفقیت ما همین تعامل و همکاری متقابل با مردم منطقه بود که حتی دستاوردهای زیادی از جمله کشف و انهدام سنگرهای ضدانقلاب توسط برخی از طوایف منطقه به‌دست آمد. ضدانقلاب وقتی این اتفاقات را دید تصمیم گرفت بار و بُنه خودش را ببندد.خوشبختانه در روستاها کارهای خدماتی خوبی انجام دادیم از جمله تهیه خانه برای علمای آن مناطق، احداث غسالخانه، بازسازی مساجد و احداث جاده در مناطق صعب العبور. انجام اقداماتی از این دست راه نفوذ و یارگیری ضدانقلاب در منطقه را سد کرد و باعث افزایش استقبال از عضویت در بسیج شد که آمارها نشان می‌دهد مردم از این موضوع استقبال خوبی داشته‌اند.- لطفا درباره اولین شهید این عملیات بگویید؟ شهید رحمت نخستین شهید عملیات بود که در درگیری مستقیم به شهادت رسید. با وجود پرتاب 200 نارنجک و مصرف بالای مهمات یک شهید دادیم. این موضوع دقت و هوشیاری بچه‌ها را در حین درگیری با دشمن نشان می‌داد. وقتی به سمت یال جاسوسان رفتیم -که الان آن را موقعیت شهید جان‌نثاری می‌خوانند- دشمن امکان دور زدن ما را از دست داد. خوشبختانه 8 کیلومتر پاکسازی شد و در تصرف این موقعیت هیچ تلفاتی ندادیم.به سراغ ارتفاع کناری کترال و زیروینه به نام "گوئیدزه" رفتیم. این محل ارتفاع تیزی بود که دشمن به‌واسطه آن تسلط کافی بر جاده‌های ما داشت و برای رسیدن به کترال می‌بایست از زیر پای آنها رد می‌شدیم.
- درباره چگونگی مواجهه عناصر تروریست با نیروهای سپاه توضیح دهید.
گاهی تیراندازی می‌کردند و گاهی هم از انجام این کار هراس داشتند. برای مقابله با تروریست‌ها، از بچه‌های بومی لشکر3 استفاده کردیم و البته نیروی زمینی هم یگان صابرین را به فرماندهی شهید جعفرخانی به منطقه اعزام کرد. یکی از اقدامات مهم ما استفاده از تانک بود که شبانه تانک‌ها را آماده کردیم تا به این وسیله کار پاکسازی را انجام دهیم.دشمن سرسختانه مقاومت می‌کرد. آن‌ها روی ارتفاع بودند و از تونل‌هایی برای امور خود استفاده می‌کردند. تقریباً سه بار ارتفاع دست به دست شد. ولی خوشبختانه بچه‌های ما با آمادگی جسمانی و روحی و روانی بالا، قله را از دست ضدانقلاب بازپس گرفتند.اقدامات شهید جعفرخانی در این راستا منحصر به فرد بود؛ چون متوجه مسیر عبوری آنها شد و جلوی دهانه تونل عبورشان ایستاد که در پی این امر، 38 نفر از عناصر ضدانقلاب کشته شدند و کل "دوله کوکه" به دست ما افتاد.این منطقه، منطقه‌ای بسیار مهم و پیچیده بود؛ به گونه‌ای که ارتش کلاسیک نمی‌تواند وارد آن شود و حتی نمی‌توان آن را بمباران هم کرد.- از عملیات جاسوسان بگویید؟ ما در ادامه عملیات خود علیه گروهک پژاک به سراغ جاسوسان رفتیم. قبل از طرح‌ریزی در تپه جلو، شهید جان‌نثاری کار را آغاز کردند و در ادامه، جاسوسان را تصرف کردیم که در این حالت، دشمن جنوب قندیل را از دست می‌داد؛ بنابراین پژاک دست به دامان کردستان عراق، ترکیه و سوریه شد تا آن‌ها پا درمیانی کنند و ما از مواضع به حقمان کوتاه بیاییم.اما ما تأکید داشتیم که پژاک باید از مرز عقب بنشیند و این اعتقاد هم نیاز به مذاکره ندارد، ولی آن‌ها نپذیرفتند و بنابراین عملیات ما آغاز شد.بچه‌های صابرین عملیات کردند و جعفرخان و یارانش به شهادت رسیدند. پس از آن پیشروی‌ها بیشتر شد و طرح از پشت حمله کردن به جاسوسان در دستور کار قرار گرفت. در پی این امر ضدانقلاب تلفات سنگینی داد، به گونه‌ای که چهار فرمانده "تابورش" را از دست داد.البته ما با مجروحان پژاک در بیمارستان صحرایی روستای دولتو رفتاری بسیار مناسب داشتیم. وقتی مجروحان پژاک به بیمارستان مراجعه کردند، فارغ از هر مسئله‌ای تنها به مداوا پرداختیم و با آن‌ها همچون یک بیمار و زخمی برخورد کردیم که با این کار پای ضدانقلاب از روستا قطع شد.در عملیات جاسوسان اولین شلیک از سوی عناصر پژاک انجام شد و اولین گام را هم برای آتش‌بس آن‌ها برداشتند. وقتی ضدانقلاب اصرار ما را برای تصرف قله جاسوسان دید بسیار ترسید و مذاکره را راه چاره دید. آن‌ها می‌دانستند که ما به مقصودمان می‌رسیم.به آن‌ها 24 ساعت مهلت دادیم تا از منطقه خارج شوند؛ در موعد مقرر تانک‌ها را به منطقه بردیم و آن‌ها با التهاب زیاد از ما تا صبح وقت خواستند. در هنگام تخلیه منطقه شاهد چهره‌های تحقیر شده آن‌ها بودیم. سرانجام 26 شهریورماه منطقه تخلیه و آزاد شد.جاسوسان به واقع از حیث سیاست برون‌مرزی، منطقه بسیار مهمی است که تقریباً 50 سال سیاست‌های کردستان عراق در آن‌جا رقم می‌خورد.این شکست برای ضدانقلاب هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی شکست بزرگی به حساب می‌آمد.- در پایان چه صحبتی دارید؟
مقام معظم رهبری در کردستان فرمودند "امنیت پایدار مردمی در منطقه باید ایجاد شود"؛ ایشان سه کلمه را به زبان جاری کردند، اما دنیایی از مطلب در این سه کلمه نهفته است. امنیت پایدار مردمی نیاز به کارهایی وسیع و گسترده دارد. گام اولیه در این جهت بهبود آرامش به واسطه عملیات نظامی بود. ان‌شاءالله در ادامه کارها بتوانیم امنیت را به سوی امنیتی پایدار و مردمی نیز هدایت کنیم.با وجود موفقیت در گام اول، ادامه کار بسیار سنگین است. برای پایدار بودن امنیت، دولت باید وارد عرصه شده و کارهای توسعه‌ای انجام شود؛ ما حاضریم در این زمینه به دولت کمک کنیم. بستر برای این مهم آماده است و از طرف دیگر ما نقاط ضعف و قوت را هم به خوبی می‌شناسیم.ما وظیفه داریم دستور حضرت آقا را به نحو احسن و شایسته اجرایی کنیم.
 

محمد ساوه

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سردار سلیمانی آمریکا را به چالش کشیده است




پایگاه خبری میدل ایست آنلاین معتقد است فعالیت‌های سرلشگر قاسم سلیمانی نفوذ منطقه‌ای ایران را بالا برده است.










این پایگاه خبری در یادداشتی نوشت: حضور «حاج» قاسم سلیمانی در بغداد یا هر منطقه‌ای در داخل عراق تعجب‌برانگیز نیست و مشاهده او به همراه جمعی از افسران، همراهان و مشاورانش حتی در داخل منطقه محافظت شده «خضرا» به امری عادی و معمولی بدل شده است... سلیمانی همچنان با نیروهای میدانی و بسیج مردمی در عراق کار می‌کند.

میدل ایست آنلاین در ادامه مدعی شد: سلیمانی در جریان مذاکرات هسته‌ای در عمان و وین برای رسیدن به توافق تاریخی بین تهران و شش کشور مذاکره‌کننده، «به عمد و با شمار بسیار اندکی از همراهان خود در مقابل سفارت آمریکا در بغداد و در داخل منطقه خضرا، پیاده‌روی کرد.» به گفته منابع بلندپایه، سلیمانی دو بار از مقابل سفارت آمریکا پیاده عبور کرد که بار اول در روز آخر مذاکرات عمان و بار دوم در آخرین روز مذاکرات وین بود. تهران می‌خواهد این پیام شفاف را به آمریکا برساند که هر جا نیروهای شما حضور داشته باشند ما هم هستیم.

در پایان این تحلیل آمده است: ناظران غربی می‌گویند که اصرار یاران سلیمانی در انتشار تصویر وی، طرحی سازمان یافته از سوی سازمان اطلاعات سپاه قدس از طریق پایگاه‌های اجتماعی است تا بر اساس آن، از فضای قومیتی حاصل از اقدامات تروریست‌های داعش در عراق استفاده کنند، به طوری که محبوبیت حاج سلیمانی و «حاج هادی» (العامری، فرمانده سپاه بدر) به طور بی‌سابقه‌ای در داخل کشورهای محور مقاومت یعنی عراق، لبنان، یمن و سوریه بالا رفته است. ارتباط و دوستی قوی، «حاج» هادی و «حاج» قاسم را به هم نزدیک کرده است.
 

mirza_seraj

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


در عملیات کربلای ۵، «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در محاصره‌ی دشمن گیر می‌کند. با بی‌سیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه می‌گوید: «عراقی‌ها ما رو محاصره کردن. تو چند متری‌مون هستن… بعید می‌دونم کسی از ما زنده بمونه… دیدار به قیامت!». سردار اسدی فرمانده لشکر المهدی در محور کناری لشکر ثارالله بی سیم را برمی‌دارد و می‌گوید: «قاسم! قاسم! جعفر!» جواب می‌دهد: «جعفر به گوشم!» می‌گوید: «اشلو رو برات می‌فرستم.» جواب می‌دهد:«هر کاری می‌کنی زودتر جعفر جان!» ... مرتضی جاویدی فرمانده گردان فجر لشکر المهدی که معروف به اشلو بود به همراه نیروهایش خود را به پشت نهر جاسم در محدوده‌ی پنج ضلعی می‌رساند. با نیروهای عراقی درگیر می‌شود و می‌تواند محاصره‌ی آن‌ها را بشکند و دشمنان را به عقب براند و بچه‌های لشکر ثارالله از محاصره‌ی دشمن بیرون بیایند.... مرتضی جاویدی بین عراقی‌ها معروف شده بود به اشلو! از بس که خودش را به سنگرهایشان می‌رسانده و به عربی باهاشان صحبت می‌کرده و می‌گفته: «اشلونک؟» یعنی حالت چطوره؟! بعد که می‌رفته، می‌فهمیده‌اند از نیروهای ایرانی بوده و خودش را عراقی جا زده که از آن‌ها اطلاعات منطقه را بگیرد. از طرف ستاد فرماندهی جنگ عراق برای سرش جایزه گذاشته بودند. دو سه بار هم به دروغ از رادیوشان اعلام کرده بودند مرتضی جاویدی، مشهور به اشلو، از فرماندهان مهم ارتش دشمن و از مزدوران خمینی امروز توسط دلاورمردان عرب به درک واصل شد! برای همین چیزها بود که هر فرمانده لشکری آرزو داشت فرمانده گردانی چون او داشته باشد.اشلو در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
 

محمد ساوه

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حاج قاسم هم در تهران، هم در صنعا!




شب گذشته بخش عربی رسانه سلطنتی انگلیس (بی‌بی‌سی) در خبری مدعی شد که سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران برای کمک به انصارالله یمن به این کشور رفته است. این خبرسازی که در راستای عملیات روانی رسانه‌ای پشتیبان تجاوز نظامی برخی کشورهای عربی به‌محوریت سعودی و با پشتیبانی آمریکا و رژیم صهیونیستی منتشر می‌شد، بلافاصله در رسانه‌های دنیا بازنشر یافت.






و جالب آنکه در مدت زمان بسیار کمی بعد از انتشار این دروغ علنی بی‌بی‌سی تصویر دیگری به‌صورت سازمان یافته در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شد که حاج قاسم سلیمانی را کنار مردی در یمن نشان می‌داد.







تصویری که برخی رسانه‌ها مدعی شده‌ بودند در یمن گرفته شده است؛ به تصاویر پایین توجه کنید











تصویر مورد ادعای رسانه‌ها، تلفیقی از این دو تصویر است

هرچند خبرسازی و دروغ بی‌بی‌سی بلافاصله پس از انتشار عکس‌های حضور شب گذشته حاج قاسم سلیمانی در مراسم سوگواری حضرت صدیقه کبری(س) در حسینیه امام خمینی(ره) به‌صورت مفتضحانه‌ای برای این رسانه رژیم سلطنتی انگلیس تکذیب شد، اما در همان حین تصاویر اصلی تصویر فوتوشاپ شده‌ای که مدعی می‌شد حاج قاسم سلیمانی در یمن حضور دارد نیز توسط فعالان فضای مجازی کشف و دست به دست شد.

منبع:تسنیم
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سردار سلیمانی: به شدت نسبت به ساخت فیلم درباره خودم اعتراض دارم / از خبر ساخت این فیلم خجالت کشیدم، من هنوز خوف از عاقبت خود دارم

سردار سلیمانی: به شدت نسبت به ساخت فیلم درباره خودم اعتراض دارم / از خبر ساخت این فیلم خجالت کشیدم، من هنوز خوف از عاقبت خود دارم

وقتی این صحبت رو میبینی، این تیتر رو میبنی، فرق بین مرد خدا و مرد دنیا رو متوجه میشی.
فرق بین یکی که در اوج قدرت و شهرت ترس خدا رو داره و همه چیزش برای خداست با کسی که با یه تبریک اهالی کوچه هم خودش رو گم میکنه. کسی که همه چیزش برای خداست.
وقتی این تیتر رو دیدم یادم میفته که باید چطور باشه یه مسلمان، یه بچه شیعه. باید اینطور باشه.


سرلشکر قاسم سلیمانی در نامه‌ای از اخبار مربوط به تولید فیلمی به نام "سردار" با محوریت مقاومت و پرداختن به شخصیت ایشان گلایه و اعتراض کرد.

به گزارش «انتخاب»، متن نامه ی سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

مستندساز متعهد بسیجی

برادر بزرگوار و عزیز جناب آقای حسن‌پور

با سلام و آرزوی توفیق و سربلندی برای شما و تمامی متعهدین صحنه جهاد و هنر؛

امروز(94/1/22) در اخبار ساعت 14:00 شبکه یک سیما شاهد خبری بودم که برای حقیر غیر قابل باور بود. ضمن اینکه چند روز قبل نگرانی خودم را به اطلاع مسئول روابط عمومی سپاه رساندم و خواهش کردم ضمن تشکر از برادران عزیزی که در اثر علاقمندی به جمهوری اسلامی ایران و جهاد فی سبیل الله به دنبال چنین اقداماتی هستند مانع این حرکت شوند، اما با پخش این خبر در شبکه سراسری کشور که جای گله دارد لازم دانستم به اطلاع جنابعالی و کلیه برادران و خواهران گرانقدر برسانم:

اولا در جمهوری اسلامی ده‌ها شخصیت اثرگذار شهید وجود دارد که شناساندن شخصیت و عملکرد آنها به عنوان الگوهای حقیقی تجربه شده یک ضرورت است.

بزرگواران مجاهد و متفکری همچون شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر و مطهری در صحنه جهاد شهیدان همت، باکری، زین الدین، خرازی و ... در رأس اینها شهید زنده‌ای همچون مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که بیش از شصت سال در حال مجاهدت می‌باشند.

وقتی این خبر را شنیدم حقیقتاً خجالت کشیدم، چه ضرورتی برای پرداختن به فردی که هنوز خوف از عاقبت خود دارد می‌باشد.

ثانیاً حقیر یک سرباز پر از ضعفی هستم که اگر لطف خداوند سبحان شامل نمی‌شد معلوم نبود به هیچ یک از توفیقات عمرم نائل می‌شدم البته نسبت به هر آنچه در شبکه مجازی در مورد حقیر می‌گذرد به شدت اعتراض دارم و بخشی از آن را غلو و غیرواقعی و خلاف مصالح سیاسی و امنیتی کشور می‌دانم و بارها به مسئولین مربوطه در کشور عرض کرده‌ام.

جنابعالی می‌دانید حقیر حتی نسبت به نوشتن خاطرات دفاع مقدس تحفظ دارم. چگونه راضی به ساخت فیلمی از شخصیت خودم باشم ضمن اینکه این نوع اقدامات فرصت خدمت را از حقیر می‌گیرد.

لذا ضمن تشکر از جنابعالی و سایر برادران و خواهران، اعلام می کنم؛ نه تنها راضی به چنین اقداماتی نیستم، بلکه به شدت اعتراض دارم.

والسلام

قاسم سلیمانی

منبع
 

محمد ساوه

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تعبیر امام خامنه ای درباره "حاج قاسم سلیمانی"

سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که این روزها در خط مقدم مبارزه با تروریست های دست پروده آمریکا و صهیونیست ها قرار دارد بارها از سوی مقامات رسمی آمریکا و نمایندگان کنگره این کشور تهدید به ترور شده است و این در حالی است که مقام معظم رهبری چهار مرتبه سردار سلیمانی را "شهید" و "شهید زنده" خطاب کرده و راجع به ایشان و همرزمانشان فرموده‌اند: "خدای متعال می‌خواست اینها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسلام ادامه پیدا کند.

،سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده لشکر 41 ثارالله استان کرمان در دوران دفاع مقدس و فرمانده کنونی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که این روزها در عراق و سوریه در مقابل تروریست های خون خوار داعش ایستادگی و مقاومت کرده است و رو در رو مشغول جنگ با دشمنان اسلام است.


این سردار عاشورایی چندی قبل توسط فرمانده سابق نیروی زمینی ایالات متحده تهدید به ترور شد.
مطلب اول در سال 76 و در دیدار اعضا و مسئولان ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت سرداران و 8 هزار شهید استان‌های کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان با مقام معظم رهبری بیان شده است.
معظم‌له در این دیدار خطاب به سردار سلیمانی که در آن مقطع فرمانده لشکر 41 ثارالله استان کرمان بوده است، می‌فرمایند:
"خود شما هم که آقای سلیمانی باشید در نظر ما شهیدید.
شما شهید زنده هستید.
بله، شما هم شهیدید.
شما بارها در میدان جنگ به شهادت رسیدید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در سفر خود به استان کرمان در سال 84 و در دیدار با خانواده‌های شهدای استان کرمان این جمله را خطاب به سرداران حاضر در این جلسه بیان فرمودند:
"... و چه آنهایى که به جبهه‏هاى جنگ رفتند و خطر را پذیرفتند و جان خودشان را کف دست گرفتند و همه‏ى نیروى خودشان را صرف کردند، اما خداى متعال خواست اینها زنده بمانند و برکاتشان براى کشورشان و دنیاى اسلام ادامه پیدا کند.

سردار سلیمانى هم ایثارگر است، او هم یک شهید است، سردار رئوفى هم همین‏طور؛ سردار احمدیان هم همین‏طور. این سرداران، شهید زنده‏اند؛ به شرطى که این راه را ادامه دهند. البته این شرط و شروط براى همه است.

20 اسفند ماه سالروز تولد سردار حاج قاسم سلیمانی است.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست

شعله‌ور شد در و دیوار حرم، سینه شکست

خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است

بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است

اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است

دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است

خون ما وجه سلوک است که سالک باقی‌ست

کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقی‌ست

شعله‌ور بود و به ققنوس، توسل می‌کرد

تشنه لب بود و لب آب تحمل می‌کرد

وسط معرکه غوغاست، جنون می‌رقصد

مالک انگار که در برکه خون می‌رقصد

شعله‌ور بود درِ خانه، لگد بر در خورد

داغ، مسمار شد و بر جگر حیدر خورد

شعله‌ور بود خبر، دل به صدا آمده است

خبر ار مصحف امّ الشهدا آمده است

سنگ باران شده قاسم، شده دل، خونین‌تر

این چه زخمی ‌ست که باشد ز عسل شیرین‌تر

وسط معرکه غوغاست… شکسته بالش

آمده مادر سادات به استقبالش

جلوه آیینه طلب شد غزلش کرد خدا

چه بگویم به چه حالی بغلش کرد خدا

چه بگویم به چه حالی یل ما را کشتند

قبله باقی ست فقط قبله نما را کشتند

قبله باقی ست، خدا هست، بگو با صهیون

صد چنین قبله نما هست بگو با صهیون

عاقبت مسح جنون، خون به پر و بال کشید

روضه قاسم ما نیز به گودال کشید

بت بگو، بی سروپا باش، سراپا تبریم

چند سالی ست که ما منتظر این خبریم

کدخدا را برسانید! زمان، مستِ علی ست

مالک افتاد زمین، تیغ، ولی دست علی ست

کدخدا را برسانید که خون ارزان نیست

ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست

کدخدا را برسانید که حق تابنده ست

مالک افتاد ولی خشم مقدس زنده ست

زخم شمشیر اگر خورد به شیران… باشد

حاج قاسم یکی از مردم ایران باشد

چله‌ای هست که سردار… نه بی سر شده‌اند

همه مردم ما مالک اشتر شده‌اند

دل ما سوخت در این روضه خبر سنگین است

باکی از کشته شدن نیست، سعادت این است

مالک افتاد زمین، قیمت حسرت چند است

خوش به حالش که علی از دل او خرسند است

نوبت روضه قاسم شد و جولان دادند

روضه خوان‌ها خبر از سم ستوران دادند

یا علی، اهل حرم دست به دامان تو اند

مالک و قاسم هر عهد، شهیدان تو اند

قنفذ از یک طرف و حرمله از سوی دگر

بازهم در وسط معرکه، آهوی دگر

خبر تازه، سر قافله آوار شده

فاطمه پشت در خانه، گرفتار شده

اشک آغاز جنون است! تماشا سخت است

دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است

سر صبحی دم از آن زلف پریشان زده‌ایم

اول روضه گریزی به شهیدان زده‌ایم

مرگ بر بی کسی و واهمه! بر عشق درود

تشنه جان داد حسین ابن علی بین دو رود

تشنه جان داد نسوزد سر گیسوی حرم

نگران بود حرامی نرود سوی حرم

وای اگر آبروی قوم غدیری می‌رفت

وای اگر دختر ارباب اسیری می‌رفت

روضه خوان گفت شبی خیمه به غارت رفته است

روضه خوان گفت که زینب به اسارت رفته است

خطبه خوان زینب کبراست بگو با صهیون

کربلا آخر دنیاست بگو با صهیون

در عطش چاره همین بود که دریا باشیم

ارباً اربا شده اکبر لیلا باشیم

سامرا تا به حلب جمع پریشانی بود

تیغ خیبر شکنی، ارث سلیمانی بود

سر طوفان شب بی حادثه بر شانه ماست

ابرها مرز ندارند سفر خانه ماست

غرش ماست که از شط مصاف آمده است

صاعقه دور سر ما به طواف آمده است

کدخدا را برسان! جلوه به زخم آکنده ست

خون ما بت‌شکنان، گور بتان را کنده است

زخم و خون آرزوی ماست، بگو با صهیون

زخم ارثیه زهراست بگو با صهیون

صبح صادق زده و ضربت آخر مانده ست

راه باز است اگر سیدعلی فرمانده ست

اشک من حسرت محض است پر از فریادم

کشته شد یار ولی یاد بتول افتادم

گریه کردیم ولی عقده ز دل باز نشد

مگر از پشت در خانه غم آغاز نشد

خواست آن فرصت عهد ازلی را نبرند

فاطمه پشت در آمد که علی را نبرند

کدخدایان نجس سرّ مگو را کشتند

یک نفر یار علی بود که او را کشتند

شعله بر بال و پر روح الامین افتاده

سوره کوثر قرآن به زمین افتاده

آن طرف نعره یک بی سروپا می‌شنوم

این طرف از پس در فضه بیا می‌شنوم

شعله‌ور شد حرم و معجر زهرا هم سوخت

روضه خوان گفت که موی سر زهرا هم سوخت


بنام خداوند قادر و کوبنده ظالمان

شهادت مظلومانه فرزند ایران زمین و سردار بزرگ اسلام و ایران حاج قاسم سلیمانی و جمع دیگری از همراهان جان بر کف اسلام را به ملت غیور و رهبر عظیم الشان ایران،وتمامی کاربران محترم سایت تسلیت عرض می کنم.
باورم نمیشه روزی برسه در این تاپیک همچین متنی بذارم :(
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
هان، میشناسیدش؟ زیاران خراسانی‌ست
از نسل سلمان است اگر نامش سلیمانی‌ست

مردانِ حق، همپای او در جبهه‌ها ماندند
بدخواهِ او، تسلیم خواهش‌های شیطانی ست

در وقت میدان، او: اشداءُ علی الکفار
با دوستان، تفسیری از آیات رحمانی‌ست

شرحِ نگاهش با یلان کارزار قدس
توصیفِ او سنگینیِ اشعارِ خاقانی ست

در صبح رجعت خوب می‌دانم که او هم هست
در لشکری که جمع ایرانی و افغانی‌ست

در وصف او حتی قلم هم از نفس افتاد
راحت بگویم؛ آنچه می‌دانم و می‌دانی‌ست
 
بالا