خودتون بگید؟؟؟

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دونم چرا هر چه پیش تر میریم و سطح علمی جامعه به ظاهر بالاتر میره شناخت ما از اسلام و ائمه کمتر میشه،ایا علتش غرور ما نیست؟(اگه گفتم سطح علمی ظاهراپیشرفت میکنه چون بیشتر این پیشرفت ها در قرآن هست و یعنی پیامبر و ائمه و شاید کسان دیگر که به قرآن اگاه بودن به این علوم امروزی ما آگاه داشتن)
نمیدونم چرا هرجا کم میارم واسش بهونه میتراشیم؟
به نظرتون این همون اسلامه؟و ما همون مسلمونا
توی یه تاپیک علی را مقدس نما خطاب کرده بود آیا این درسته؟با این توصیف ما از کوفیا بدتر نیستیم؟
واقعا خودتون بگید ما هم شیعه ی علی هستیم؟؟؟؟
من نظرمودر زیر گفتم شما هم احساس و نظرتونا بگید شاید به روشن شدن من هم کمک کنه
 
آخرین ویرایش:

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز

تا کجا ره گم می کنیم و مقصر را زمانه ای میدانیم که خود ساختیمش
تا کجا از تقدیری حرف می زنیم که خداوند پاک نوشت وخود سیاهش کردیم
تا کی برای فرار از خویشتن هم نشین بد را بهانه میکنیم در حالی که خود انتخابش میکنیم
تا کجا خودمان را در گرداب افکار جاهلانه خویش غرق میسازیم ونامش را مد مینامیم
تا کجا بی هدف دنباله رو فرهنگ های بی قید وبند دیگران میشویم و اصالت خویش را از دست میدهیم
فراموش کرده ایم که مقصد همان مبدا است همان اصلی که از او آمده ایم و به او باز میگردیم
به زبان مسلمانیم اما مسلمانیمان رنگ و بوی غربت می دهد آیا این همان اسلام ناب محمدی است؟ کجای اسلام محمد دزدی دروغ هیزی و خیانت رواج داشت؟

شب های احیا قرآن سر میگریم وخدا را به کلامش قسم می دهیم همان قرآنی که روزهای بعد گوشه نشین طاقچه اطاق است و گرد وغبار روزها بر رویش می نشیند تا شاید رهگذری از راه رسد و صفحه های خاک خورده اش را ورق زند ،آیا تا بحال به معنای واقعی هیچ کدام از کلماتش عمل کرده ایم ؟کجای قرآن زشتی وپلیدی ستوده شده؟

از علی دم میزنیم در حالی که هنوز ذره ای از دنیای معرفتش را درک نکرده ایم آیا واقعا علی را باور داریم یا نامش را فقط یرای زورورزی و قدرت نمایی بر لب میرانیم، کجای مرام علی نامردی و حرمت شکنی جای داشت؟

ما همان آنهاییم که شب های محرم مشکی پوش حسینیم و سینه میزنیم، شیون میکنیم و موی میکنیم آیا هیچ گاه فلسفه ی قیامش را درک کردیم؟برای حسین بی بند وباری و شهوت رانی چه معنایی داشت ؟آیا جز این است که حسین کشته شد تا امر به معروف و نهی از منکر را زنده نگه دارد

عمریست منتظریم هر روز جمعه ندبه و هر چهارشنبه دعای عهد می خوانیم اما بقیه ایام به غیبت و سخن چینی و شکستن دل مظلومین می پردازیم ،آیا این است معنای انتظار ؟آیا جز این است که مهدی عدالت گستر است و خدا گونه محب مظلومین است و یاور بیگناهان

وای بر ما که هر روز بیشتر از قبل با خدایمان غریبه میشوییم و راهی دیاری میشوییم که جز آوارگی برایمان تحفه ای ندارد امروز ما فقط نام مسلمان را همراه می بریم و قرآن را فقط برای گرفتن بر سر مسافر یا برای تبرک کردن خانه ی جدیدمان استفاده میکنیم و صددریغ از یکبار از ته دل ورق زدن

امروز از علی فقط نامش از حسین فقط محرمش و از مهدی فقط انتظارش را فهمیده ایم
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا