خلوتی با خدا

زهره ه

عضو جدید
کاربر ممتاز


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا!

بارها دقیقا همان جایی دستم را گرفتی که می توانستی مچم را بگیری!!! ناراحت

امروز را به امید آن که در آغوشم بگیری آغاز کردم.


بسم الله.....
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشا کن

اگه میشه فقط گاهی خودت قلب منو "ها"کن


خدایا سرده این پایین ببین دستامو میلرزه


دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه


تو اون بالا من این پایین دوتاییمون چرا تنها؟


اگه لیلا دلش گیره بگو مجنون چرا تنها؟!؟!؟


بگو گاهی که دلتنگم از اون بالا تو می بینی


بگو گاهی که غمگینم تو هم دلتنگ و غمگینی


خدایا من دلم قرصه که غیراز تو با من نیست


خیالت از زمین راحت که حتی روز روشن نیست


خدایا وقت برگشتن یکم با من مدارا کن...


شنیدم گرمه اغوشت...اگه میشه منم جا کن
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدای پاکم ...
چشمانم به دستان مهربان توست،
توای یگانه ام،یکتا ام،بی نیازم ،پاک من،خدای من،
تنها خدایی که دارم و خواهم داشت .
به راستی من از تو هیچ نمی دانم،
تنها باور دارم که نجاتم می دهی درست در لحظه ای که باید باشی هستی،
میدانم که خدایی دارم که رهایم نکرده و نخواهد کرد..
خدایا من چشمانم را به مهربانی تو دوخته ام و مدام صدایت خواهم کرد...
میدانم که جوابم را خواهی داد :)

 

Similar threads

بالا