دلتَنگیخیابانیست پُر رفتُ
بی آمد ...!
تو
پنهانی ترین
دلتنگی من هستی ...
دل نوشته های دلتنگی
- شروع کننده موضوع aynaz
- تاریخ شروع
دلتَنگیخیابانیست پُر رفتُ
بی آمد ...!
تو
پنهانی ترین
دلتنگی من هستی ...
دوری از ما مکن ای چشمِ بد از روی تو دور
زانکه جانی تو و از جان نتوان بود صبور
زانکه جانی تو و از جان نتوان بود صبور
ز شمار موی بر سر، غم او به سینه دارم
تنها ماندن را خوب یاد بگیر
این روزها عجیب به کارت می آید
عادت کن،کسی نگرانت نشه
عادت کن،کسی سراغتو نگیره
عادت کن،تنها باشی تا بعد کسی منت محبتشو سرت نذاره
عادت کن،به خیلیا سر نزنی و پی خیلیا رو نگیری
عادت کن،دلتنگ بشی و دلتنگت نشن
عادت کن،بفهمی و فهمیده نشی
تنهایی قشنگترین و بی منت ترین حس دنیاست چون برای داشتنش نیاز به هیچکس نداری.
این روزها عجیب به کارت می آید
عادت کن،کسی نگرانت نشه
عادت کن،کسی سراغتو نگیره
عادت کن،تنها باشی تا بعد کسی منت محبتشو سرت نذاره
عادت کن،به خیلیا سر نزنی و پی خیلیا رو نگیری
عادت کن،دلتنگ بشی و دلتنگت نشن
عادت کن،بفهمی و فهمیده نشی
تنهایی قشنگترین و بی منت ترین حس دنیاست چون برای داشتنش نیاز به هیچکس نداری.
یہ " روزهایے " هست ...
" دلت " مے گیرد ...
از نزدیڪ ترین " آدمهاے " زندگے ات ...
همان هایے ...
ڪہ با " دنیا " هم عوضشان نمے ڪنے ...
سخت است ...
بفهمے ...
عزیزترین " ڪسانت " مے رنجانند ...
" تو " را ...
همان هایے ...
ڪہ دم از " معرفت " مے زنند ...
یہ روزهایے مے فهمے ...
ڪہ چقدر ...
میان این همہ " آشنــا " ...
" غــــریبـه اے! .
یہ " روزهایے " هست ...
" دلت " مے گیرد ...
از نزدیڪ ترین " آدمهاے " زندگے ات ...
همان هایے ...
ڪہ با " دنیا " هم عوضشان نمے ڪنے ...
سخت است ...
بفهمے ...
عزیزترین " ڪسانت " مے رنجانند ...
" تو " را ...
همان هایے ...
ڪہ دم از " معرفت " مے زنند ...
یہ روزهایے مے فهمے ...
ڪہ چقدر ...
میان این همہ " آشنــا " ...
" غــــریبـه اے! .
مگو فردا بَرت آیم که من دور از تو تا فردا
نخواهم زیست خواهم مُرد ، یا امروز یا امشب...
#هاتف_اصفهانی
نخواهم زیست خواهم مُرد ، یا امروز یا امشب...
#هاتف_اصفهانی
قصه اين جاست
که شب بود و هوا ريخت بهم
من چنان درد کشيدم
که خدا ريخت بهم...!
[سيمين بهبهانی]
گفت :رفتم، هیچکس تو نشد، برگشتم
مرا ببخش
گفتم: باشد،
گفت: من تو را خیلی دوست دارم
گفتم: خسته ای از بس گشتی، به استراحت نیاز داری!
_
و درفکرم پوزخند میزدم به دوست داشتن!
_
وقتی رفتی گفته بودم الان ن، شاید سالها بعد خواهی فهمید که من چگونه ساده خودت را برای خودت دوستت داشته ام
همان وقت هایی ک لابه لای زندگی
در تنهایی هایت و روزمرگی هایت دلت تنگ می شود برای خودت برای اینکه خودت باشی!
مرا ببخش
گفتم: باشد،
گفت: من تو را خیلی دوست دارم
گفتم: خسته ای از بس گشتی، به استراحت نیاز داری!
_
و درفکرم پوزخند میزدم به دوست داشتن!
_
وقتی رفتی گفته بودم الان ن، شاید سالها بعد خواهی فهمید که من چگونه ساده خودت را برای خودت دوستت داشته ام
همان وقت هایی ک لابه لای زندگی
در تنهایی هایت و روزمرگی هایت دلت تنگ می شود برای خودت برای اینکه خودت باشی!
گلایه کردی لب وا نکردم محض شکایت گفتم قبوله
فهمیده بودم دوست داشتن تو یعنی حماقت گفتم قبوله
گفتی من و تو با هم که باشیم دنیارو داریم گفتم قبوله
گفتی کمک کن روزای سخت و دَووم بیاریم گفتم قبوله
گفتی شنفتم چیزی نگفتم همش دروغ بود
هرچی که دیدم هرچی شنیدم همش دروغ بود
همش دروغ بود
همش دروغ بود
همش دروغ بود
فهمیده بودم دوست داشتن تو یعنی حماقت گفتم قبوله
گفتی من و تو با هم که باشیم دنیارو داریم گفتم قبوله
گفتی کمک کن روزای سخت و دَووم بیاریم گفتم قبوله
گفتی شنفتم چیزی نگفتم همش دروغ بود
هرچی که دیدم هرچی شنیدم همش دروغ بود
همش دروغ بود
همش دروغ بود
همش دروغ بود
اختیاری ندارم
تو آفتابی
و قلبم
گلِ آفتابگردانی دیوانه
#عدنان_الصائغ
تو آفتابی
و قلبم
گلِ آفتابگردانی دیوانه
#عدنان_الصائغ
امان از آدمها که نمی‌شود شناختشان
که با ابهاماتشان گیج و خسته‌ات می‌کنند
و به هم‌ا‌ت می‌‌ریزند.
امان از آدمها که سرِ ناسازگاری دارند
با ثبات و سکون و به چشم به هم‌زدنی تغییر می‌کنند.
امان از آدمها که تا یاد می‌گیری به ساز دلشان برقصی، ساز جدید کوک می‌کنند و تو را به ادامه‌ی دوست‌داشتنشان مشکوک...
آخ... امان از آدمها... امان از آن‌ها که با رفتارشان کاری با تو می‌کنند که ترجیح می‌دهی دوست داشتنت را خاک کنی،
احساست را بالا بیاوری
و دیگر اسمی از آن‌ها نیاوری.
درست گفته‌اند: بعضی‌ها از دور خواستنی‌ترند! #نرگس_صرافیان_طوفان
که با ابهاماتشان گیج و خسته‌ات می‌کنند
و به هم‌ا‌ت می‌‌ریزند.
امان از آدمها که سرِ ناسازگاری دارند
با ثبات و سکون و به چشم به هم‌زدنی تغییر می‌کنند.
امان از آدمها که تا یاد می‌گیری به ساز دلشان برقصی، ساز جدید کوک می‌کنند و تو را به ادامه‌ی دوست‌داشتنشان مشکوک...
آخ... امان از آدمها... امان از آن‌ها که با رفتارشان کاری با تو می‌کنند که ترجیح می‌دهی دوست داشتنت را خاک کنی،
احساست را بالا بیاوری
و دیگر اسمی از آن‌ها نیاوری.
درست گفته‌اند: بعضی‌ها از دور خواستنی‌ترند! #نرگس_صرافیان_طوفان
به خودت حالی کن که نباید هیچ تصوری از آدمها داشته باشی،
آدمها پیش‌بینی‌ناپذیرتر و تغییر پذیرتر از آنی‌اند که قابل تصور باشند.
به خودت حالی کن حضور هر آدمی در زندگی‌ات موقتی‌ست تا زمان رفتنشان که رسید، احساس پوچی و طردشدگی نداشته‌باشی.
به خودت حالی کن که باید با نظرات مخالف خودت کنار بیایی، که جهان و اتفاقات، بزرگ‌تر و بی‌شمارتر از آنی‌اند که تمام آدمها، به یک چیز واحد فکر کنند و نظرات مشابهی داشته باشند.
به خودت حالی کن که افسوس خوردن، چیزی را درست نمی‌کند، باید برای بهبود حالت، دست به کار شوی.
به خودت حالی کن ما قوی می‌شویم از همان‌جا که ضعیف شدیم، و رشد می‌کنیم، از همان‌جایی که زخم خوردیم.
به خودت حالی کن که هر چیزی در جهان ممکن است مشابهی داشته‌باشد، اما از تو فقط یکی در جهان هست، خودت را دوست داشته‌باش، با ساده‌ترین اتفاقات و رفتارها نرنج، و برای رشد و تعالی اخلاق و باور و هویتت، بجنگ...
به خودت حالی کن که آینه‌ها دوست‌داشتنی‌اند، باید برای خوشحالی آدمِ ایستاده در آینه، تلاش کنی...
#نرگس_صرافیان_طوفان
آدمها پیش‌بینی‌ناپذیرتر و تغییر پذیرتر از آنی‌اند که قابل تصور باشند.
به خودت حالی کن حضور هر آدمی در زندگی‌ات موقتی‌ست تا زمان رفتنشان که رسید، احساس پوچی و طردشدگی نداشته‌باشی.
به خودت حالی کن که باید با نظرات مخالف خودت کنار بیایی، که جهان و اتفاقات، بزرگ‌تر و بی‌شمارتر از آنی‌اند که تمام آدمها، به یک چیز واحد فکر کنند و نظرات مشابهی داشته باشند.
به خودت حالی کن که افسوس خوردن، چیزی را درست نمی‌کند، باید برای بهبود حالت، دست به کار شوی.
به خودت حالی کن ما قوی می‌شویم از همان‌جا که ضعیف شدیم، و رشد می‌کنیم، از همان‌جایی که زخم خوردیم.
به خودت حالی کن که هر چیزی در جهان ممکن است مشابهی داشته‌باشد، اما از تو فقط یکی در جهان هست، خودت را دوست داشته‌باش، با ساده‌ترین اتفاقات و رفتارها نرنج، و برای رشد و تعالی اخلاق و باور و هویتت، بجنگ...
به خودت حالی کن که آینه‌ها دوست‌داشتنی‌اند، باید برای خوشحالی آدمِ ایستاده در آینه، تلاش کنی...
#نرگس_صرافیان_طوفان
کافه‌چی بروی میزها
شعر می‌نویسد
اینجا طعم دلتنگی‌ها
از قهوه هم تلخ‌تر است !
شعر می‌نویسد
اینجا طعم دلتنگی‌ها
از قهوه هم تلخ‌تر است !
آنچنان بر ما به نان و آب،
اینجا تنگ‌سالی شد
که کسی در فکر آوازی نخواهد بود
وقتی آوازی نباشد،
شوقِ پروازی نخواهد بود.
محمدرضا شفیعی‌کدکنی
اینجا تنگ‌سالی شد
که کسی در فکر آوازی نخواهد بود
وقتی آوازی نباشد،
شوقِ پروازی نخواهد بود.
محمدرضا شفیعی‌کدکنی
می رسد غم های بی پایان به پایان؛
غم مخور...
غم مخور...
شعرم از ناله ی عشاق،
غم‌انگیزتر است...!
غم‌انگیزتر است...!
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن
بی نهایت لبخند میزنن!
این لبخند شاید توو نگاه اول حس گذشت بده
اینکه " هر زخمی زدی، هرچیزی که گفتی فدای سرت، من فراموش میکنم."
ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمیکنن، زخما رو می شمارن
حرفا رو مرور میکنن و هم چنان لبخند میزنن...
یه روز که صبوری دیگه جواب نداد، با همون لبخند توی یه چشم بهم زدن برای همیشه
فراموشت میکنن...!
انگار که هیچوقت توی زندگیشون نبودی
آدم های صبور تا یه جایی میگن
فدای سرت...!
ولی هرکی یه صبری داره
صبرش که تموم شه خسته میشه میره
حالا هر چقــــدر هم که عاشق باشه.
بی نهایت لبخند میزنن!
این لبخند شاید توو نگاه اول حس گذشت بده
اینکه " هر زخمی زدی، هرچیزی که گفتی فدای سرت، من فراموش میکنم."
ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمیکنن، زخما رو می شمارن
حرفا رو مرور میکنن و هم چنان لبخند میزنن...
یه روز که صبوری دیگه جواب نداد، با همون لبخند توی یه چشم بهم زدن برای همیشه
فراموشت میکنن...!
انگار که هیچوقت توی زندگیشون نبودی
آدم های صبور تا یه جایی میگن
فدای سرت...!
ولی هرکی یه صبری داره
صبرش که تموم شه خسته میشه میره
حالا هر چقــــدر هم که عاشق باشه.
gold-fish
عضو
یه روزی، یه صبحی پا شدیم و دیدیم انقدر پیر شدیم که دیگه حال جنگیدن برا هیچ چیزی رو نداریم، مثه همه آدمای پیر محافظه کار و شاید بدتر... گیر کرده بودیم توی یه دنیای خاکستری محض که نه با آواز گنجشکها سفیدتر میشد و نه با پژمردن هیچ گلی و مرگ کودکی سیاهتر.
رفتن بعضی آدمها، نبودن بعضی آدمها، دل کندن از بعضی آدمها چقدر پیرت کنه خوبه؟؟!
رفتن بعضی آدمها، نبودن بعضی آدمها، دل کندن از بعضی آدمها چقدر پیرت کنه خوبه؟؟!
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
نقد ادبی اشعار و دل نوشته های دوستان | ادبیات | 190 | |
|
معماری با مصالحی از جنس دل | ادبیات | 18272 | |
|
دل نامه یا نامه دل | ادبیات | 9509 | |
|
گریه کن ای دل.......... | ادبیات | 427 | |
|
دل نوشته‌هاي عرفاني | ادبیات | 430 |