خاطرات علي پروين از عيد نوروز

Mr. Lawyer

دستیار مدیر کل در تالار حقوق
کاربر ممتاز
خاطرات علي پروين از عيد نوروز


عيدنوروز، عيدتجديدخاطره هاي بزرگ، فخر فروش جشن هاي جهان و تجديد خويشاوندي انسان با طبيعت بوده که محال است ، ايرانيان خاطرات کوچک و بزرگ دوران کودکي و نوجواني خود را از آن فراموش کنند، حتي مرور اين خاطرات هم ناخوداگاه تبسم برلبان آنان مي نشاند.

اين خاطرات، افراد عادي ومشهور هم ندارد، همه به اندازه خود از اين آيين کهن يادگاري هايي در ذهن دارند که اتفاقا بخش زيادي از آنها در بين ايرانيان مشابه است.

علي پروين يکي از اين افراد مشهور است که در دهه 50 و 60 از برجسته ترين فوتباليست هاي کشورمان محسوب مي شد و اين بار پاي صحبت هاي وي نشستيم تا با لحن خاص و دوست داشتني اش خاطراتي را ازايام عيد و دوران کودکي خود بازگو کند، خاطراتي که در گذر زمان هيچگاه کهنه نمي شود.

به نقل از ايرنا، پروين خاطراتي را از داستان کت و شلوار بلند دوران کودکي، نوه استقلالي اش، سينما و عيدي بازگو کرد که در زير مي آيد.

**بهترين خاطرات شما از عيد چيست؟

*بهترين خاطره هايم مربوط به دوران کودکي وداستان کت وشلوار بلند و کفش بزرگ است، يادم مي آيد زماني که بچه بوديم برادربزرگم محمودآقاازباب همايون برايم کت و شلواري مي خريد که بلند تر از سايز واقعي ام بود،همچنين کفشي براي من مي خريد که دوسايز بزرگتربود(با خنده)ما هم براي اينکه اذيت نشويم با پنبه سايزکفش را آنطوري که بايد باشد پر مي کرديم (با خنده) جالب تر اينکه کفش را مي بردند بازار و به آن نعل اسب مي زدند که صدا هم بدهد، البته آن زمان اين گونه بود کت و شلوار و کفشي مي خريدند که چند سال قابل استفاده باشد واين هيچ گونه ارتباطي به اينکه برخي ها وضع مالي مناسبي نداشتند، شامل نمي شد چرا که ما هم که از وضع مالي مناسبي برخوردار بوديم کت و شلوار بزرگتر از سايز واقعي خودمان مي خريديم، انگار يک سنت بود حتي مرحوم پدرم مي گفت علي آقا کت و شلوار را طوري نگه دار که تا سال ديگر هم استفاده کني.

خلاصه خاطرات بچگي کت و شلوار و کفش محال يادم بره (با خنده)، من عاشق همان کت و شلوارم.

بهترين عيد ما عيد نوروز است، زماني که بچه بوديم عيدها همه دور هم جمع مي شديم اما از زماني که مادرم مرحوم شد هر ساله دو روز مانده به عيد همه به بهشت زهرا مي رويم و مي گوييم مادرجايت خالي است.هنوز اين سنت حفظ شده و بايد حفظ شود.

*بهترين و اولين عيدي را به مادرم مي دادم

** به اولين فردي که عيدي داديد کي بود؟

بهترين عيدي را تا زماني که مادرم در قيد حيات بود به او مي دادم.

**بهترين عيدي که مي گرفتيد؟

از پدرم بود واز آنجايي که ما هفت فرزند بوديم به همه ما يکي يک توماني که لاي کتاب قرآن مي گذاشت، مي داد.

**آخرين باري که عيدي داديد کي بود؟

عيد92 و به هر فرد يک اسکناس هزار توماني دادم. البته سال 93 دو هزار توماني مي دهيم (با خنده).

**آخرين عيدي که گرفتيد؟

حدود 22 سال عيد ها به رامسرسفر مي کنيم و به همين دليل عيدي نگرفتم اما امسال محمود پروين يک اسکناس 500 توماني امضاءنشده از لاي قرآن به ما عيدي داد.

**آخرين بار به کجا سفرکرديد؟

تقريبا هر دو هفته يک بار به شمال سفر مي کنم وآخرين سفر خارجي هم مالزي بود.

**چي شد که يکي از دختران شما به حرفه سينما روي آورد؟

لادن از بچگي عاشق سينما بود اين در حالي است که من مخالف بودم ، اما وقتي ديدم علاقه دارد مخالفت نکردم اکنون که ازدواج کرده همسرش سر هر سه بازي لادن حضور مي يابد.

**بازي لادن را چگونه توصيف مي کنيد؟

فيلم اخيري که به جشنواره سينما هم راه يافت ، ديدم بازي او بد نبود.

**رابطه شما با سينما چگونه است؟

عاشق سينما هستم و زماني که نوجوان و جوان بودم هميشه به سينماي نزديک محل زندگي مان مي رفتم .اکنون هم غير از سريال هاي ايراني فيلم ديگري را نمي بينم.

** براي آخرين بار 14سال پيش به سينما رفتم

**آخرين فيلمي که ديديد چه بوده است؟

آخرين باري که به سينمارفتم حدودچهارده سال پيش بودکه فيلم مي خواهم زنده بمانم مرحوم ايرج قادري بود. هنر را خيلي دوست دارم اما کمتر به سينما مي روم به عنوان نمونه براي ديدن فيلم لادن که با اصرار او رفتم، مي بينيد که يک دفعه با 50 دوربين روبرو مي شويد. به همين خاطر کمتر به سينما مي روم در حالي که عاشق سينما هستم.

**به غير از هنر موضوعات ديگري مانند مذاکرات هسته اي را دنبال مي کنيد؟

فقط ورزشي و هنر.

**شما چند تا نوه داريد؟

دو تا که يکي از بد شانسي ما استقلالي از آب درآمد و در خانواده ما همه پرسپوليسي هستند به غير والارضا.

**ارتباط شما با نوه هايتان چگونه است؟

عاشق نوه هايم هستم و هر موقع به منزل مي روم اول سراغ استقلالي را مي گيرم وبعد نازگل و لادن و ساير فرزندانم. وقتي بازي استقلال وپرسپوليس شروع مي شود و خدا نکند پرسپوليس ببازد چون از فرصت استفاده مي کند و همه پرسپوليسي ها را اذيت مي کند.مابقي که پرسپوليسي هستند به او هجوم مي آورند که آخر از دست آنها فرار مي کند.

البته در آپارتماني که زندگي مي کنم دو دخترم با ما زندگي مي کنند و محمد پسرم را به دليل اينکه موضوع خواهر شوهر وعروس پيش نيايد(با خنده)فرستاديم جاي ديگر زندگي کند.دائم از اين اتاق به آن اتاق مي رويم.

**ارتباط شما با مردم چگونه است با توجه به اينکه سال هاست کمتر در بين مردم حضور مي يابيد؟

در مراسم ختم ها و روضه ها نفر اول هستم ولي در ديگر مراسم ها به خاطراينکه تظاهر نشود کمتر در بين مردم ديده مي شوم البته عشقمان مردم است چرا که همين مردم ما را علي پروين کردند.

** با توجه به اينکه چهره ورزشي هم هستيد و از طرفي در کارهاي خير شرکت مي کنيد به دنبال تاسيس بنياد خيريه نيستيد تاازاين طريق ساير ورزشکاران را ترغيب کرده و کار سازماندهي شده انجام دهيد؟

** نه چون تظاهر مي شود و سعي مي کنم کاري را که از دستم بر مي آيد رابه صورت پنهاني باشد.



منبع: ورزش 3
 

پلیسا

کاربر فعال
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام خیلی ممنوننننن مجله ی باشگاه مهندسین
 
بالا