حکایت ولطایف نغز وشنیدنی

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است…به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو…
« ابتدا در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله ۳ متری تکرار کن. بعد در ۲ متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. »
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود ۴ متر است. بگذار امتحان کنم.
سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید:
« عزیزم ، شام چی داریم؟ »
جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و درست از پشت همسرش گفت:
« عزیزم شام چی داریم؟ »
و همسرش گفت:
« مگه کری؟! » برای چهارمین بار میگم: « خوراک مرغ » !!
 

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ۲۵ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ.ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ۲۵ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ.ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ۵ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ،ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ،ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ:ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ…
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عميق‌ترين نقطه روي زمين (+عکس)

محققان با استفاده از انعكاس‌سنج چند پرتويي، انرژي صوتي را به اعماق اقيانوس آرام ارسال كرده و از طريق تجزيه و تحليل سيگنال‌هاي منعكس شده، نقشه سه بعدي دقيقي از عميق‌ترين نقطه زمين به دست آوردند.

به گزارش ایسنا، با تصاوير اسكن سه بعدي تهيه شده از عميق‌ترين نقطه روي زمين، اكنون مي‌توانيد سفري به اين منطقه داشته و برآمدگي‌هايي به ارتفاع 2500 متر را در اعماق اقيانوس آرام تماشا كنيد!







منطقه «منا ترنچ» ، در غرب اقيانوس آرام و نزديك منطقه گوآم، عميق‌ترين نقطه روي زمين، محسوب مي‌شود.

نقشه‌برداري از اين منطقه، با استفاده از اسكنرهاي تعبيه شده در عرشه كشتي، از آگوست تا اكتبر 2010 به طول انجاميده و بيش از 400 هزار كيلومتر مربع از منطقه اسكن شده است.

محققان با استفاده از انعكاس‌سنج چند پرتويي، انرژي صوتي را به اعماق اقيانوس آرام ارسال كرده و از طريق تجزيه و تحليل سيگنال‌هاي منعكس شده، نقشه سه بعدي دقيقي از عميق‌ترين نقطه زمين به دست آوردند.

درحالي كه تصاوير ماهواره‌اي تنها وجود يك برآمدگي را درعمق منطقه نشان مي‌دهد، در نقشه‌برداري سه بعدي، چهار برآمدگي به طول دو هزار و 414 كيلومتر در كف اقيانوس با ارتفاع بيش از 2500 متر بالاتر از سطح ديده مي‌شوند.

وضوح تصاوير به دست آمده (يك پيكسل براي هر 100 متر) بسيار دقيق‌تر از سيستم‌هاي اندازه‌گيري قبلي است.

برآمدگي‌ها در كف اقيانوس آرام ، توسط صفحات تكنوتيكي زير يكديگر كشيده شده‌اند و در فاصله دورتر نيز صفحات تكنوتيكي فيليپين قرار دارند.

محققان معتقدند اين برآمدگي‌ها با زمين لرزه در مناطق فرو رانش مرتبط هستند.

به گفته يكي از متخصصان نقشه‌برداري اقيانوس، تصاوير به دست آمده از عميق‌ترين نقطه روي زمين با عمق حدود 11 كيلومتر، بسيار دشوارتر از نقشه‌برداري از كوه اورست است.

محققان هيدروگرافي و نقشه‌برداري اقيانوس، همچنين نقشه‌برداري از اين منطقه را پاسخگوي سوالات زيادي درباره آن مي‌دانند.
 

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
عميق‌ترين نقطه روي زمين (+عکس)

محققان با استفاده از انعكاس‌سنج چند پرتويي، انرژي صوتي را به اعماق اقيانوس آرام ارسال كرده و از طريق تجزيه و تحليل سيگنال‌هاي منعكس شده، نقشه سه بعدي دقيقي از عميق‌ترين نقطه زمين به دست آوردند.

به گزارش ایسنا، با تصاوير اسكن سه بعدي تهيه شده از عميق‌ترين نقطه روي زمين، اكنون مي‌توانيد سفري به اين منطقه داشته و برآمدگي‌هايي به ارتفاع 2500 متر را در اعماق اقيانوس آرام تماشا كنيد!







منطقه «منا ترنچ» ، در غرب اقيانوس آرام و نزديك منطقه گوآم، عميق‌ترين نقطه روي زمين، محسوب مي‌شود.

نقشه‌برداري از اين منطقه، با استفاده از اسكنرهاي تعبيه شده در عرشه كشتي، از آگوست تا اكتبر 2010 به طول انجاميده و بيش از 400 هزار كيلومتر مربع از منطقه اسكن شده است.

محققان با استفاده از انعكاس‌سنج چند پرتويي، انرژي صوتي را به اعماق اقيانوس آرام ارسال كرده و از طريق تجزيه و تحليل سيگنال‌هاي منعكس شده، نقشه سه بعدي دقيقي از عميق‌ترين نقطه زمين به دست آوردند.

درحالي كه تصاوير ماهواره‌اي تنها وجود يك برآمدگي را درعمق منطقه نشان مي‌دهد، در نقشه‌برداري سه بعدي، چهار برآمدگي به طول دو هزار و 414 كيلومتر در كف اقيانوس با ارتفاع بيش از 2500 متر بالاتر از سطح ديده مي‌شوند.

وضوح تصاوير به دست آمده (يك پيكسل براي هر 100 متر) بسيار دقيق‌تر از سيستم‌هاي اندازه‌گيري قبلي است.

برآمدگي‌ها در كف اقيانوس آرام ، توسط صفحات تكنوتيكي زير يكديگر كشيده شده‌اند و در فاصله دورتر نيز صفحات تكنوتيكي فيليپين قرار دارند.

محققان معتقدند اين برآمدگي‌ها با زمين لرزه در مناطق فرو رانش مرتبط هستند.

به گفته يكي از متخصصان نقشه‌برداري اقيانوس، تصاوير به دست آمده از عميق‌ترين نقطه روي زمين با عمق حدود 11 كيلومتر، بسيار دشوارتر از نقشه‌برداري از كوه اورست است.

محققان هيدروگرافي و نقشه‌برداري اقيانوس، همچنين نقشه‌برداري از اين منطقه را پاسخگوي سوالات زيادي درباره آن مي‌دانند.

چه ربطی داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
در همسایگی یکی از امرای بصره پیرزنی خانۀ کوچکی داشت که قیمت آن بیست درهم بیشتر نبود ولی امیر که آن خانه را بسیار طالب بود به دویست درهم نیز میخرید و عجوز نمیداد . کسان امیر باو گفتند اگر قاضی باین مسئله اطلاع بیابد که تو خانۀ بیست درهمی را بدویست درهم نمیفروشی ممکن است حکم بسفاهت تو داده خانه تو را از تصرف خارج کند . پیرزن گفت چرا حکم بسفاهت امیر نمیدهد که خانه بیست درهمی را به دویست درهم میخرد .
 

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
استاد به شاگردی که برای درس منطق اهمیتی قایل نبود گفت :"برای من مشکل است که اهمیت این درس مهم و عمل را که در نیرومند کردن ذهن و فکر بسیار موًثر است برای تو بیان کنم ولی سعی می نمایم ، آن را در ضمن این داستان به تو بفهمانم :فرض کن دو نفر مرد که یکی تمیز و دیگری کثیف است از دودکشی بیرون آمدند ، به نظر تو کدامیک از آنها به حمام خواهند رفت ؟ شاگرد گفت : " مسلماً آنکه کثیف است ! " استاد گفت : " بیشتر دقت کن ، مرد تمیز رفیقش را می بیند که چقدر کثیف است و به عکس ، حالا کدام یک به حمام خواهند رفت ؟" شاگرد با خوشحالی گفت : فهمیدم ، مرد تمیز ، رفیق کثیفش را می بیند و گمان می کند خودش هم همانطور کثیف است ؛ و بنا بر این درست این است که او به حمام خواهد رفت .
 

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
نصیحت معلم
مادری فرزند خود را نزد معلم برد و گفت:
- این پسر مرا اطاعت نمی کند، او را بترسانید!
معلم که ریش درازی داشت، آن را جمع کرده و در دهان خود فرو برد و به کله اش حرکت شدیدی داد و چنان فریادی کشید که زن، از وحشت نقش بر زمین شد.
وقتی به هوش آمد، به معلم گفت:
- زهره ی مرا بردی. من از شما خواستم که پسر را بترسانی؛ نگفتم که مادر را بترسانید!
معلم پاسخ داد:
- فرقی ندارد؛ وقتی عذاب نازل شود، خشک و تر با هم می سوزند.
 

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرد سیگاری

توی فرودگاه یکی بود که پشت سرم سیگار می‌کشید . یکی دیگه رفت جلو گفت:
- بخشید آقا...! شما روزی چند تا سیگار می‌کشین...؟!
- طرف جواب داد: منظور؟
- منظور اینکه اگه پول این سیگارا رو جمع می‌کردین، به اضافه‌ی پولی که به خاطر سلامتیتون خرج دوا و دکتر می‌کنین، الان اون هواپیمایی که اونجاست مال شما بود...! طرف با خونسردی جواب داد:
- تو سیگار می‌کشی؟
- نه !
- هواپیما داری؟
- نه !
- به هر حال مرسی بابت نصیحتت... ضمناً اون هواپیما که نشون دادی مال منه ...!
 

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی از میلتون، شاعر معروف انگلیسی پرسیدند: «چرا ولیعهد انگلستان می تواند در ۱۴ سالگی بر تخت سلطنت بنشیند و سلطنت کند؛ اما تا ۱۸ سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند؟» میلتون گفت: «به خاطر این که اداره کردن یک مملکت از اداره کردن یک زن به مراتب آسان تر است!»
 

cora

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتراف عجیب یک همسرکش!
«جولی، همسر عزیزم، الان که این نامه را می خوانی جنازه من در استخر حیاط غوطه ور است. فراموش نکن خودکشی من تقصیر تو بود. شوهرت استفان»
جولی نامه را خواند و از اتاق آمد بیرون، به حیاط که رسید جنازه من را در استخر دید که از پشت در آب غوطه ور بود، با عجله شیرجه زد داخل استخر تا من را نجات دهد؛ اما یادش نبود که شنا بلد نیست، من هم از استخر آمدم بیرون!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نقل است از سلطان العارفین بایزید بسطامی پرسیدند :
کدام خصلت در آدمی نافع تر است ؟
گفت : عقلی وافر .
گفتند : اگر نبود ؟
گفت : حسن ادب .
گفتند : اگر نبود ؟
گفت : برادری مشفق که با او مشورت کند .
گفتند : اگر نبود ؟
گفت : خاموشی دایم .
گفتند : اگر نبود ؟
گفت : مرگ در حال !
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مسافر




جهانگردی نزد پارسای معروفی رفت تا او را زیارت کند. جهانگرد با کمال تعجب دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می‌شد. جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست ؟ زاهد گفت : مال تو کجاست ؟ جهانگرد گفت : اما من اینجا مسافرم. زاهدگفت : من هم همین طور
 

masoudfn

عضو جدید
اد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم وسحر در کنار بیشه ای خفته .شوریده ای که در آن سفر همراه ما بود نعره ای برآ وردوراه بیابان گرفت ویک نفس آرامنیافت .چون روز شد،گفتمش:آن چه حالت بود؟ گفت: بلبلان را دیدم که بنالش در آمدهبودنداز درخت وکبکان از کوه وغوکان در آب وبهایم از بیشه ،اندیشه کردم که مروت نباشدهمه در تسبح ومن بغفلت خفته از: سعدی
برگرفته از سایت سرور محمدی
http://shanebesar.persianblog.ir
 

masoudfn

عضو جدید
یادش آمد با مرد رفته بود کنار شط . مرد قایق داشت .مسا فر می برد به آن دست آب زن به آب نگاه کرد .عکس ماه توی آب بود وروی چین وشکن آب می رقصید .نا گهان موج گنده ای بالا آمد و ماه را بغل زد .
دو تایی رفتند زیر آب . موج بعدی به سا حل خورد .سر تا پای زن خیس شد .جیغ کشید مرد خندید .زن دامن خسیش را چلاند .مرد دست او را گرفت .زن ماه را دید که وسط آب بود و داشت می خندید .به مرد نگاه کرد .
اینها مال شب بعد از عروسیشان بود .
دو سال بعد جنگ شد ...


از : سرور محمدی

وبلاگ نویسنده :
http://shanebesar.persianblog.ir/
 

monalizza

عضو جدید
شعری از صائب تبریزی

شعری از صائب تبریزی

ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻮﯾﺪ: ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭﯼ ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩبوﺩﻡ؛ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﮑﺒﺮ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺧﻮﺩﺟﻠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﻧﻤﻮﺩﻡ، ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﻤﻮﺩﻡ؛ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺘﻪ ﺭﺍﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺧﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﯾﺎﻓﺘﻢ. ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺰ ﭼﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ ﺳﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺩر ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﻧﺪ...

ﺩﻭﺩ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﮐﺴﺮ ﺷﺄﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺟﺎﯼ ﭼﺸﻢ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﮕﯿﺮﺩ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ

ﺷﺼﺖ ﻭ ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﻋﻮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯿ ﮑﻨﻨﺪ
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﮐﻮﭼﮏ ﻻﯾﻖ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟

ﺁﻫﻦ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﺍﺯ ﯾﮏ ﮐﻮﺭﻩ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﺑﺮﻭﻥ
ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﮔﺮﺩﺩ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻌﻞ ﺧﺮ ﺍﺳﺖ

ﮔﺮ ببینی ﻧﺎﮐﺴﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ
ﺭﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﮐﻒ ﻧﺸﯿﻨﺪ، ﻗﻌﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖ

صائب تبریزی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
saeed99 حکایت های ایرانی داستان ها و حكايت ها 5

Similar threads

بالا