حقیقت چیه؟

[s.j.khataeepour]

سلام به همه دوستان عزیزم
مدتیه یه فکری مثل خوره افتاده به جونم نمیدونم جوابش چیه
گفتم اینجا بگم نظر دیگران چیه در این مورد.........

سوال ایا ما حقیقت داریم یا مجازی هستیم؟
تا حالا بازی های کامپیوتری از نوع استراتژیک رو دیدید مثل بازی جنگهای صلیبی یا بازی age of Empair یا age of mythology ...........و خلاصه از این دست بازیها یه عده کاراکتر بازی در جای خودشون قرار داده میشن و بازی میکنن فقط شما به عنوان بازیگر تعیین کننده سیاستهای بازی هستین...........و شخصا درگیر بازیها و جنگها و کارها نیستین..............توی این بازیها یه منطقه به عنوان مکان بازی تعریف شده همه چی هست درخت هست اسمان هست خانه هست زاد و ولد هست دین هست........محل تفریح هست بخصوص من بهترین مثال رو بازی جنگهای صلیبی میدونم.......که توش همه اینها هست حتی بیمارستان و محلهای تفریحی..........کارگاههای مختلف و همه چیز هست

این مقدمه بود اما سوال من چیه؟
ببینیند اون کاراکتر بازی که ما تعیین کردیم نجار باشه یا سرباز باشه داره توی اون محیط زندگی میکنه میفهمه نجار میره و درخت پیدا میکنه و نجاری میکنه سرباز تا یکی از دشمنا رو میبینه منتظر دستور ما نیست خودش میره برای دفاع و خلاصه این کاراکترها زنده اند و در حد خودشون میفهمن.................

ایا ماهم کاراکترهای یه بازی هستیم؟؟
شاید خدایان از ما در علم کامپیوتر یا هرچی که اونا اسمشو میزارن خیلی قویترن و محیط نرم افزاری که برای ما اماده کردن و فهم کارکترهای بازیشون که ما باشیم بالاتره
شاید همه این جهانی که ما میبینیم یه بازیه نرم افزاری تو کامپیوتر یه بچه خداست؟؟
شاید همه این ستاره ها و کهکشانها یه عکس بزرگ باشه
همونطور که نجار اون بازی نمیفهمه که اون درختی که میبره مجازیه شاید درخت ما هم مجازیه
اصلا شاید بچه خدایی که ما در کامپیوترش داریم براش بازی میکنیم و باعث میشیم به مراحل بالاتر بازی برسه ......این بازی رو گذاشته روی اتو ماتیک و رفته نهارشو بخوره..........شایدم یه روز باباش بیاد و کامپیوتر رو خاموش کنه............

دوستان من کی میتونه برای من اثبات کنه که ما حقیقتیم؟؟؟؟
کی میتونه اثبات کنه که فردا جهان تموم نشه........شاید ورژن جدید نرم افزار بازی بیاد و این بازی کاملا uninstall بشه............مگه ما با کسی قرارداد رسمی داریم که حتما ادامه پیدا کنه و حتما اون دنیایی هم باشه
شاید بچه خدایی که ما رو تو کامپیوترش داره خسته شد از این بازی و خواست یه بازی جدیدتر بکنه
لطفا از قران و حدیث برام نگین..................چون توی بازی برا اینکه راندمان بازی بالا بره دین وارد میشه اینو اونایی که جنگهای صلیبی رو بازی کردن میدونن
خدا بچه برای اینکه بتونه از این ابزار استفاده کنه میاد و دین رو تو بازی وارد میکنه تا ما از این سوالها نکنیم ...............و اگه کردیم هم یه جواب کلیشه ای بهش داده بشه


ممنون از اونایی که حوصله میکنن..............و به سوالم فکر میکنن

سلام بر شما دوست گرامی

من در زمینه فلسفه تحصیلاتی ندارم و این پست من هم صرفا یه نظر خام و ساده است.

اینکه ما مجازی هستیم یا نه. در واقع اینه که آیا ما جسم داریم یا نه!
اگه جسم داشته باشیم مجازی نیستیم.

طبق تعریفی که ار موجود مجازی در ذهنم هست میگم اینو. مجازی یعنی فاقد جسم(تعریف)

حالا شما میفرمایید ما بدون جسم هستیم یا نه؟ من میتونم بگم به علم حصولی!! یعنی احاطه ای که بر جسم داریم میتونیم بگیم ما جسم داریم( علم حصولی؟ حضوری؟ یه همچین چیزی بود اسمش)

اما اینکه ممکنه دنیا یه دفعه تموم بشه و یه بازی جدید شروع بشه . بله . امکانش هست که خدا یه دفعه قوانین فیزیک رو انگولک بفرماید و همه چیز قاطی بشه. البته اگه وجود یه همچین خدایی اثبات شده باشه.

در کل سوالات این شکلی در عین حالی که برای من جذابن، کمی گیج کننده ان. و راستش رو بخوای چون پیشرفت زیادی در جواب به این قبیل سوالات نداشتم و دلایل دیگه . خیلی به این تیپ سوالا فکر نکردم.

موفق باشی

 

[Life13]

سلام
فکرتون خوب مشغول شده؟ منم خیلی وقته ازین سوالها تو سرمه و هر روزم سختتر میشه امیدوارم به حال و روز من نیفتی.

 

[saeed_el]

تا وقتی مسائل عرفانی میاد تو کار اونایی که میگن خدا هست قانع نمیشن که نیست. شده دلیل اثباتش. بقول آلبرت انیشتین دو چیز بینهایت است : کهکشانها و حماقت بشر. البته امیدوارم هیچکدام از کاربر ها ناراحت نشوند قصد جسارت ندارم.
حسین پناهی عزیز میگه من بیشتر دوست داشتم با یک دوست صحبت کنم تا با خدای قادر

 

[...!mosafer]

سلام خوشم اومد از سوالاتت.چون از یه لایه بالاتر از روزمرگی های همه آدم ها نگاه کردی. میدو نی رفیق ما هممون مجازی هستیم هرروزم داریم نقش بازی می کنیم اول نقش دختر بچه یا پسر بچه، بزرگتر میشیم نقش مامان و بابا. درمحل کار نقش مهندس ،کارمندو.... آره راست میگی اینا هم منم وهم نیستم!هستم و فکر میکنم واقعی ام چون فکر می کنم من این کاراکترها و القابم و نیستم چون هیچ کدوم اینا منو هنوز قانع نکرده! آره دوست عزیز منم همینو فکر میکنم و کلا همه آدمای بزرگ هم یه جورایی همینو فکر می کنند به همین خاطر یه جوانمرد یه بزرگ می گفت "همه آدما خوابند وقتی مردن تازه بیدار میشن....." خوابیم ولی فکر میکنیم بیداریم و هوشیار......!! وتازه از این ضایع تر اینکه تو خواب به ظاهر بیداری در رویاهامان به سر میبریم و به یکدیگر فخر می فروشیم...! جه خیالی جه خیالی!!!!!!!!

 

[M . S . A]

آیا ما واقعی هستیم ؟ آیا اون چیزی که می بینیم واقعیت داره ؟

جواب فلسفه :

اصل واقعیت مستقل از ذهن مرز جدایی فلسفه از سفسطه ، نقطه ی آغاز فلسفه ، نه نیازی به اثبات داره و نه میشه رد یا تاییدش کرد !

هر چند ابن سینا میگه برای اینکه شخص متوجه بشه که واقعا چیزی وجود داره بگیریم بزنیمش و نشانه ی وجود اینکه چیزی وجود داره همون دردیه که احساس می کنه !

 

[مهدی پوراحمد]

با سلام و تشکر از سوال خوب شما.

من سه کلمه بیان میکنم :

مجازی ، حقیقی ، واقعی . شما در دوره دبیرستان با اینه ها اشنا شده اید . به چه تصویری میگیم مجازی و کدام حقیقی هستند؟ تصاویری که در پشت اینه هستند مجازی و انهایی که در جلو اینه هستند حقیقی هستند .
ما یک شی داریم و یک تصویر.تصویر میتواند مجازی یا حقیقی باشد اما شی به خودی خودی هست ، اصلا در مورد حقیقی یا مجازی بودن شی کسی صحبتی نمیکند . ما شی هستیم ، ما حقیقت داریم ، این حقیقت یک واقعیت است پس ما واقعیت داریم،یعنی وقوع یافته ایم ، یعنی حادث شده ایم.در برخی پاسخ هایتان دیدم که نوشتید شاید فردا شمایی که دو گوش دارید دارای 3 گوش شدید...شما به من بگید : میشود امروز خورشید از مشرق طلوع کند و فردا از مغرب؟اگر بلی،پس نظم چه میشود؟نظم جهان باعث انسجام ساختار شده است.
جهان دارای مسیر است ، میتوان در شرایط طبیعی و عادی یک فنجان قهوه داغ ریخت و ان به مرور زمان گرم تر شود؟جهان مسیر دارد.
اینکه واژه مجازی به ذهن شما رسیده است از اینجا نشات میگیرد که : در یک بازی شما چند مرحله دارید؟البته قبل از پاسخ ذکر کنم که کل بازی مجازی است و تشبیه بجایی نکرده اید ...
بله،بازی چندین مرحله دارد.در مرحله اول اون شخصی رو که شما حقیقی مینامید،برای خودش حقیقت دارد،خود را درک میکند،اما از مرحله بعد خبری ندارد،در حالی که مرحله بعد وجود دارد و اشخاصی هم در انجا حقیقت دارند.پس اگر عمیق باشیم شما به چیزی مجازی میگویید که انرا نمی بینید.شاید جن برای ما مجازی باشد و ما برای او همینطور.البته در این چند سطر اخر بحث زمان و حقیقی یا مجازی بودن ان هم میتواند وارد شود و بحث گردد که فعلا جای ان نیست.سوال شما شاخه و گستره زیادی داره فقط در برخی موارد یک مقدار تصورات اگر اصلاح بشه سوال خوبیست و جای فکر داره

 

[hekmatmaku]

سلام ؛ اینطور که بر می آید تمام ادبیات گفتگوی شما شامل بازیهای کامپیوتری است یعنی بیس فکری و سخنان را بازی کامپیوتری تشکیل میدهد ... پیشنهاد میکنم کتاب گلشن راز مرحوم شیخ محمود شبستری را مطالعه فرمائید که پنج سوال جدی را مطرح و خودشان نیز جواب میدهد... و همچنین جواب انشتین کوچک به استادش که می گفت : خدا شیطان را آفرید و .... .
آری باید 180 درجه نگاهمان به مجاز عوض شود تا آن حقیقتی که تصویرش در آئینه افتاده و ما آن را حقیقت می پنداریم روشن شود حقیقت قابل لمس است ولی مجاز خارج از دسترس و غیر قابل لمس همانند اتفاقات دنیا ... همان تصویر در آئینه .... حقیقت انسان همان است که در صورت تنظیم آنتن و فرکانس موجی قوی از بود ها وصول می شود و در صورت عدم تنظیم بودن فرکانسها ؛ مفاهیمی عجیب و غریب و ناخوانا ....

 

[رامين..]

بعد از حدود یک سال و اندی این تاپیک بالا اومده
میخوام از تموم حرفهایی که گفتم یه نتیجه گیری بنویسم
1.هیچ دلیلی وجود نداره که اثبات کنه ما و جهان پیرامونمون واقعیت هست
2. در این مجاز که ما هم قسمتی از اون هستیم یه بازی در جریانه که تولید کننده اون قواعدی رو تعیین کرده که غیر قابل اجتنابه
3. برای تولید کننده این بازی بهیچ وجه اونطور که مذاهب میگند هیچکس مقدس نیست و همه یکسانند
4. با فقط میتونیم قاعده ها رو کشف کنیم تا بتونیم امور خودمون و جامعه مونو اصلاح کنیم
5. یکی از قاعده ها اینه که اکثریت حوصله فکر کردن به اینجور چیزا رو ندارند و نیاز به یه ایدئولوژی عمومی داریم تا مطابق اون رفتار کنن و سوال نپرسن بهترین ایده ئولوژی ها طبق تاریخ همین مذاهب بزرگ هستند.
6.برای کشف قاعد ها بهترین راه مطالعه و تفسیر تاریخ بشریت هست
7. امکان داره همین فردا کل جهان هستی از دیدگاه ما جمع بشه و خالق یه چیز دیگه ای درست کنه
8. ما از خلق شدن خودمون دارای هدفی نیستیم چون فاعل نبودیم و فاعل این قضیه همون خالق این جهانه و اونه که هدف داشته و هدف داشتن یعنی نیاز داشتن و نیاز داشتن یعنی اینکه قدرت خالق ماهم محدوده

یه دوتا جمله دیگه بگم میان اعدامم میکنن

باسلام.اين گفته هاي شما بيشر شبيه توهمه تا بحث فلسفي. چيز جديدي نيست.اين جور تفكرات نوع جديدي از خرافات قديميه.خرافاتي با لعاب جديد.با خوندن مطالب شما ياد يه فيلم قديمي تخيلي افتادم، كه دو تا خدا توي آسمونها با هم شطرنج بازي ميكردند و با حركت دادن مهرهاي شطرنج، سرنوشت انسانهاي روي زمينو تعيين ميكردند. و الان هم به ادعاي شما بچه خدا ها با بازي كامپيوتري دارن همين كار رو انجام ميدند!! ريشه و اساس گفته هاي شما هم بر ميگرده به بحث قديمي و بي جواب جبر و اختيار. البته با پيش زمينه اينكه آيا انسانها واقعي هستند يا نه!!! دوست عزيز،خالق ما هر كي يا هرچي كه ميخواد باشه . خداي واحد باشه ،به قول شما خدايان باشه ،يا بصورت تصادفي طبيعت باشه.اصل قضيه كه فرقي نميكنه.واقعيت زندگي مادي ،همينه كه هست و واقعي هم هست. به قول آقا تورج ، زياد به اينجور مسائل فكر نكن و به فكر زندگيت باش. كه به احتمال زياد هم همينطوره و به فكرش هستي.ولي اگه اعتقاد واقعي به حرفهات داري و جهان بيني شما از مفهوم زندگي همينه،(كه البته بعيد مي دونم اينطور باشه) بايد يه كمي مواظب خودت باشي. متاسفانه آدمهائي با اين نوع طرز فكر اشتباه از معناي زندگي ، راه امثال صادق هدايت ها رو در پيش مي گيرند.بايد زندگي كنيم و از لحظه ،لحظه زندگيمون لذت ببريم ، و با هر نوع اعتقاد و جهان بيني كه داريم ، اعم از مادي يا الهي، جبري يا اختياري و.... بايد سعي كنيم مثل يك انسان زندگي كنيم.