kozey
عضو جدید
حقوق زن را از دیدگاه قران کریم تبیین کنید چیست؟
حقیقتا در پاسخ به این سؤال که حقوق زن از دیدگاه قرآن کریم چیست باید یک تحقیق مفصل نوشته شود. زیرا این سؤال بسیار کلّی و عام است و مجموعه مباحث مختلف را در بردارد که هرکدام آن ها می تواند یک سؤال بزرگ باشد . امّا به نظر می رسد در این موضوع یک نکته ی بسیار مهم که سبب مغالطه ی اشخاص زیادی در بحث شده است اگر حل شود پاسخ اکثر سؤالات وشبهاتی که در این باب وارد کرده اند داده می شود . وآن نکته : متفاوت بودن بحث ارزش و شخصیت وکرامت انسانی ومقام زن از دید گاه قرآن واسلام با حقوق ووظایف محوّله بر گردن زنان است . معمولا رایج است درمیان کسانی که با این بحث سروکاری دارند چه از غربیان وچه شرقیانی که هم فکری با آن ها دارند ؛ چنین استدلال می کنند که درقرآن واسلام حقوق و وظایف زن ومرد مساوی نیست . در خیلی از حقوق زنان دست کم گرفته شده اند مانند :ارث و شهادت دوزن که مساوی یک مرد است واز خیلی وظایف محروم شده اند مانند امامت جماعت و... پس بنابر این چون وظایف وحقوق شان مساوی نیست قرآن واسلا م مقام وارزش زن را پایین آورده وبه آن کرامت انسانی قائل نیست . این شبهه ایست که درتمام مصادیق بحث حقوق و وظایف زن با آن درگیر هستیم . به نظر شما دراین استدلال مغالطه ای صورت نگرفته است ؟ از عدم تساوی حقوق وتفاوت قائل شدن میان شخصیت و وظایف مردان وزنان نتیجه گیری پایین بودن مقام وارزش وشخصیّت زن صحیح است ؟ درپاسخ باید گفت: تقسیم وظایف وحقوق به هیچ وجه مبتنی بر احترام وارزش ذاتی ومقام انسانی زن نیست بلکه تقسیم وظایف وحقوق بر اساس کارکرد وتوانایی واستعداد افراد است . آیا می توان گفت : اگر شاهزاده ی با یک فرد فقیر عامی هردو یک کار را به طور مساوی انجام دهند به شاهزاده چون مقام دولتی بالا دارد حقوق بیشتر دهید و به فرد عامی چون ارزش اجتماعی کمتر دارد حقوق پایین تر . معمولا هیچ آدم منطقی وعاقلی چنین کاری نمی کند . که اگر چنین کند عین بی عدالتی است چون کارکرد هردو یکی بوده . پس چنین نتیجه گیری غلط به نظر می رسد : اگر در بعض موارد به زن حقوق کمتر تعلق گرفته و یا به تعبیر بهتر بعضی وظایف از دوش او برداشته شده است به خاطر این بدانیم که تقسیم کننده ی حقوق و وظایف قائل به بی ارزش بودن شخصیت زن و مقام زن بوده است . نکته ای اصلی آن است که درقرآن کریم میان شخصیت ومقام انسانی زن و ارزش و کرامت آن باحقوق و وظا یف آن تفا وت قا ئل شده و آن دو ارتباطی به هم ندارند. قرآن میان شخصیت وارزش ومقام زن ومرد هیچ تفاوتی قائل نیست ومقام هردورا مساوی می داند تنها ارزش افراد و انسان ها اعم از زن ومرد را تقوای آن ها می داند . واین که هرکس تا مرگ خود برفطرت پاک انسانی وخدایی خود نزدیکتر باشد ؛ به خدا نزدیکتر است وارزش آن بالا تر . در این قضیه فرقی میان زن ومرد نیست . قرآن صریحا اعلام می کند :« انّ اکرمکم عندالله اتقا کم » باارزش ترین شما درپیشگاه ونظر خدا با تقوا ترین شما است . گذشته از آن درجوهره ی خلقت هردو نیز تفاوتی قائل نیست خلقت هردو را از یک چیز می داند می فرماید :« یا أیّها النّاس اتقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحدة وخلق منها زوجها »(ای مردم تقوای پروردگارتان پیشه کنید که شما را از نفس واحد (آدم ) آفرید وهمسر وی را نیز ازجنس او آفرید ) . این آ یه ی شریفه زن ومرد را دارای یک سرشت واقعی وحقیقی می داند وهیچ گونه برتری ازجهت خلقت درآن ها ذکر نکرده است . زن ومرد ازجهات مقامات معنوی هر کدام درجهت تعالی بیشتر کوشیدند مقرب تر درنزد خدای خویش می باشند وبرای مردان وزنان هیچ گونه محدودیتی دراین رابطه نیست . زن ازجهت مقامات اجتما عی امام نمی تواند باشد اما ازجهت مقامات معنوی درجه اش به حدی می رسد که پیا مبران الهی وائمه ی روی زمین درنزد او خاضع ومطیع میشو ند ما نند حضرت زهرا (س) که مادر امامان بود وحضرت مریم(س) مادرپیا مبرخدا که جزء زنان جاویدان عالمند . امّآ این که حقوق و وظایف زن ومرد از نظر قرآن کریم مساوی نیست وتفاوت دارد بدان جهت است که قرآن کتابی است که دستورات واحکامش متناسب و ساز گار با فطرت وطبیعت خدایی بشر است ورمز جاویدانگی قرآن نیز درهمین نکته است . اگر به طبیعت وکارکرد واستعداد هایی زن ومرد بنگریم میبینیم باهم متفاوت است . وهرکدام طبیعت خاص ونیروی خاص دارد که دیگری ا ز آن یا کم بهره اند یا اصلا ندارند . چون :هرکسی را بهر کاری ساختند عشق او را در دلش انداختندچون که چنین است پس عقلا ومنطقا باید وظایف وحقوق هر کدام نیز متفاوت ومتناسب با ابعاد شخصیتی هرکدا م باشد . واین یعنی قرار دادن هرچیز درمکان وجایگاه اصلی خودش که عین عدالت است و عدالت هم همیشه به معنای تساوی نیست . در ذیل بحث تفصیلی بیشتری را از زبان متفکر عالیقدر استاد شهید مرتضی مطهری به حضور شما تقدیم می کنیم :
حقیقتا در پاسخ به این سؤال که حقوق زن از دیدگاه قرآن کریم چیست باید یک تحقیق مفصل نوشته شود. زیرا این سؤال بسیار کلّی و عام است و مجموعه مباحث مختلف را در بردارد که هرکدام آن ها می تواند یک سؤال بزرگ باشد . امّا به نظر می رسد در این موضوع یک نکته ی بسیار مهم که سبب مغالطه ی اشخاص زیادی در بحث شده است اگر حل شود پاسخ اکثر سؤالات وشبهاتی که در این باب وارد کرده اند داده می شود . وآن نکته : متفاوت بودن بحث ارزش و شخصیت وکرامت انسانی ومقام زن از دید گاه قرآن واسلام با حقوق ووظایف محوّله بر گردن زنان است . معمولا رایج است درمیان کسانی که با این بحث سروکاری دارند چه از غربیان وچه شرقیانی که هم فکری با آن ها دارند ؛ چنین استدلال می کنند که درقرآن واسلام حقوق و وظایف زن ومرد مساوی نیست . در خیلی از حقوق زنان دست کم گرفته شده اند مانند :ارث و شهادت دوزن که مساوی یک مرد است واز خیلی وظایف محروم شده اند مانند امامت جماعت و... پس بنابر این چون وظایف وحقوق شان مساوی نیست قرآن واسلا م مقام وارزش زن را پایین آورده وبه آن کرامت انسانی قائل نیست . این شبهه ایست که درتمام مصادیق بحث حقوق و وظایف زن با آن درگیر هستیم . به نظر شما دراین استدلال مغالطه ای صورت نگرفته است ؟ از عدم تساوی حقوق وتفاوت قائل شدن میان شخصیت و وظایف مردان وزنان نتیجه گیری پایین بودن مقام وارزش وشخصیّت زن صحیح است ؟ درپاسخ باید گفت: تقسیم وظایف وحقوق به هیچ وجه مبتنی بر احترام وارزش ذاتی ومقام انسانی زن نیست بلکه تقسیم وظایف وحقوق بر اساس کارکرد وتوانایی واستعداد افراد است . آیا می توان گفت : اگر شاهزاده ی با یک فرد فقیر عامی هردو یک کار را به طور مساوی انجام دهند به شاهزاده چون مقام دولتی بالا دارد حقوق بیشتر دهید و به فرد عامی چون ارزش اجتماعی کمتر دارد حقوق پایین تر . معمولا هیچ آدم منطقی وعاقلی چنین کاری نمی کند . که اگر چنین کند عین بی عدالتی است چون کارکرد هردو یکی بوده . پس چنین نتیجه گیری غلط به نظر می رسد : اگر در بعض موارد به زن حقوق کمتر تعلق گرفته و یا به تعبیر بهتر بعضی وظایف از دوش او برداشته شده است به خاطر این بدانیم که تقسیم کننده ی حقوق و وظایف قائل به بی ارزش بودن شخصیت زن و مقام زن بوده است . نکته ای اصلی آن است که درقرآن کریم میان شخصیت ومقام انسانی زن و ارزش و کرامت آن باحقوق و وظا یف آن تفا وت قا ئل شده و آن دو ارتباطی به هم ندارند. قرآن میان شخصیت وارزش ومقام زن ومرد هیچ تفاوتی قائل نیست ومقام هردورا مساوی می داند تنها ارزش افراد و انسان ها اعم از زن ومرد را تقوای آن ها می داند . واین که هرکس تا مرگ خود برفطرت پاک انسانی وخدایی خود نزدیکتر باشد ؛ به خدا نزدیکتر است وارزش آن بالا تر . در این قضیه فرقی میان زن ومرد نیست . قرآن صریحا اعلام می کند :« انّ اکرمکم عندالله اتقا کم » باارزش ترین شما درپیشگاه ونظر خدا با تقوا ترین شما است . گذشته از آن درجوهره ی خلقت هردو نیز تفاوتی قائل نیست خلقت هردو را از یک چیز می داند می فرماید :« یا أیّها النّاس اتقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحدة وخلق منها زوجها »(ای مردم تقوای پروردگارتان پیشه کنید که شما را از نفس واحد (آدم ) آفرید وهمسر وی را نیز ازجنس او آفرید ) . این آ یه ی شریفه زن ومرد را دارای یک سرشت واقعی وحقیقی می داند وهیچ گونه برتری ازجهت خلقت درآن ها ذکر نکرده است . زن ومرد ازجهات مقامات معنوی هر کدام درجهت تعالی بیشتر کوشیدند مقرب تر درنزد خدای خویش می باشند وبرای مردان وزنان هیچ گونه محدودیتی دراین رابطه نیست . زن ازجهت مقامات اجتما عی امام نمی تواند باشد اما ازجهت مقامات معنوی درجه اش به حدی می رسد که پیا مبران الهی وائمه ی روی زمین درنزد او خاضع ومطیع میشو ند ما نند حضرت زهرا (س) که مادر امامان بود وحضرت مریم(س) مادرپیا مبرخدا که جزء زنان جاویدان عالمند . امّآ این که حقوق و وظایف زن ومرد از نظر قرآن کریم مساوی نیست وتفاوت دارد بدان جهت است که قرآن کتابی است که دستورات واحکامش متناسب و ساز گار با فطرت وطبیعت خدایی بشر است ورمز جاویدانگی قرآن نیز درهمین نکته است . اگر به طبیعت وکارکرد واستعداد هایی زن ومرد بنگریم میبینیم باهم متفاوت است . وهرکدام طبیعت خاص ونیروی خاص دارد که دیگری ا ز آن یا کم بهره اند یا اصلا ندارند . چون :هرکسی را بهر کاری ساختند عشق او را در دلش انداختندچون که چنین است پس عقلا ومنطقا باید وظایف وحقوق هر کدام نیز متفاوت ومتناسب با ابعاد شخصیتی هرکدا م باشد . واین یعنی قرار دادن هرچیز درمکان وجایگاه اصلی خودش که عین عدالت است و عدالت هم همیشه به معنای تساوی نیست . در ذیل بحث تفصیلی بیشتری را از زبان متفکر عالیقدر استاد شهید مرتضی مطهری به حضور شما تقدیم می کنیم :