حقایق عجیب و جالب تاریخی!!

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
1. رومی‌ها عادت داشتند از پنبه نسوز در لباس‌هایی که هر روز می‌پوشیدند استفاده کنند. (پیشینیان پلینی (یک طبیعت گرای رومی) گفته آنها به این دلیل لباسهایی با الیاف پنبه نسوز می‌پوشیدند که آنها سفیدتر از پارچه‌هایی با الیاف معمولی بودند و می‌توانستند خیلی راحت لباس‌هایشان را درون آتش پرتاب کنند. او همچنین خاطر نشان کرد که خدمتکارهایی که لباسهایی با الیاف معدنی می‌پوشیدند اغلب از بیماری‌های ریوی رنج می‌بردند.

2.
در مصر باستان قلب انسان را جایگاه هوش و اطلاعات می‌دانستند نه مغز.
مصری‌های باستان فکر می‌کردند مغز فقط چیزی است که درون سر را پر می‌کند. بنابراین آنها هنگام مومیایی کردن مغز را بیرون آورده و دور می‌انداختند، درحالیکه درمورد قلب دقت و توجه خاصی مبذول می‌داشتند!


3
. زمان رواج امراض مسری در قرون وسطی برخی از دکترها لباسها و ماسک‌هایی با نقوش ابتدایی و باستانی می‌پوشیدند به نام «لباس بیماری یا مرض».
این ماسک دارای چشمی‌های شیشه ای قرمز رنگ بود که آنها تصور می‌کردند شخص را در برابر شیطان غیرقابل نفوذ می‌سازد. قسمت بالایی ماسک با گیاهان معطر و ادویه جات پر می‌شد تا محافظی باشد دربرابر «هوای بد» که اعتقاد داشتند مرض و بیماری را با خود حمل می‌کند.


4.
3.500 سال پیش تخمین می‌زدند که جهان دوران باشکوه 230 ساله ای را داشته که در آن دوران هیچ جنگی اتفاق نیفتاده است.

5. در چرخه‌های شهرنشینی اروپای غربی و آمریکایی‌ها، بعد از اوایل قرن 17 تزئین ریش از دنیای مد خارج شد؛ برای مثال در سال 1698 پیتر پادشاه روسیه دستور داد مردها ریش‌هایشان را به طور کامل بتراشند و سال 1705 برای کسانی که ریش داشتند مالیات گذاشتند تا جامعه روسیه هم سو با معاصرانش در جوامع غربی شود.


6.
پرفروش ترین کتاب قرن پانزدهم کتابی شهوانی به نام «داستان دو عاشق» بود که هنوز هم خوانده می‌شود!
نویسنده این کتاب اگرچه پاپ پیوس دوم (که سال‌های 1464-1458 سلطنت می‌کرد) بود، ‌اما تفاوتی با «آنیس سیلوییوس پیکولومینی» نداشت.

7. در مصر باستان گربه‌ها را مقدس می‌دانستند. وقتیکه گربه خانگی یک خانواده می‌مرد، تمام اعضای آن خانواده ابروهایشان را می‌تراشیدند و تا موقعی که ابروها کامل رشد کند عذادار می‌ماندند.

8. مدل عمو سام در اثر معروف «تو را می‌خواهم» سال 1917 صورت نقاشی به نام جیمز مونتگومری فلاگ بود. برای تاثیرگذاری بیشتر او پرتره اش را مسن تر نقاشی کرد و ریش بزی بهش اضافه کرد.

9- 200سال قبل از میلاد وقتیکه شهر اسپارتای یونان در اوج قدرت خود بود به ازای هر شهروند 20 نفر خدمتکار وجود داشت. تصور کنید خانه‌های مردم آن زمان حتما از تمیزی برق می‌زد!!

:gol:
تقاضا:
*1-دوستان لطفا" اسپم نکنید .
**2-اگه از تاپیک خوشتون اومد میتونید اشتراک تاپیک رو فعال کنید.**برای اشتراک تاپیک از ابرایهای تاپیک دربالای همین پست سمت چپ استفاده کنید
تا از پستهای جدید اطلاع یابید.**
***3-شماهم اگه مطلبی دارید خوشحال میشم بذارید.
با تشکر


 
آخرین ویرایش:

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
بردياي دروغين و داريوش

بردياي دروغين و داريوش

كوروش بزرگ از همسرش آتوسه (آتوسا) كه دختر پادشاه ماد بود٬ دو فرزند ۲ قلو داشت كه يكمي كه چندين دقيقه زودتر از دومي به دنيا آمد نامش كمبوجيه و دومي نامش برديا بود٬ و كمبوجيه فرزند ارشد كوروش شد. پس از درگذشت كوروش٬ كمبوجيه به پادشاهي رسيد و در يورش به مصر و پيروزي در آن٬ ۷ سال از ايران دور بود و در اين مدت شايعه اي بر سر زبان ها افتاد كه وي كشته شده است و از آنجا كه برديا به فرمان كمبوجيه هميشه يك ماسك بر صورت داشت تا در بين مردمان با كمبوجيه اشتباه نشود٬ توسط گئومارت كشته شد و وي كه يك كلاه بردار بزرگ بود خود را به جاي او معرفي كرد و مردمان او را باور كردند٬ وي آيين بت پرستي را دستور مي داد و ماليات هاي بيهوده از مردم مي گرفت و پايتخت خود را در هگمتانه (همدان) قرار داد. پس از مرگ مشكوك كمبوجيه در سوريه٬ داريوش پسر ويشتاسب كه يكي از سپهبدان ارتش ايران بود در بازگشت به ايران از تغيير رفتار ايرانيان شگفت زده شد و با هوشياري خود و كمك بزرگان كشور او را رسوا كرد٬ و آيين هاي پيشين را دوباره برقرار ساخت و ماليات ها را برچيد و كشور را كه سر به شورش گذارده بود آرام كرد و بزرگان كشور او را به جاي < بردياي دروغين > به پادشاهي ايران برگزيدند.
(سرزمين جاويد / ذبيح الله منصوري)
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
جنگ ایران و روم

جنگ ایران و روم

هنگامي كه قباد پادشاه ساساني از ژوستنوس درخواست كرد كه فرزندش خسرو را به فرزندخواندگي بپذيرد تا در صورت نياز امپراتور روم حامي تخت و تاج خسرو پس از مرگ قباد باشد" در ابتدا امپراتور روم اين درخواست را راهي براي هرچه بيشتر نزديك شدن دو امپراتوري دانست و آمادگي خود را براي پذيرش اين درخواست اعلام كرد. اما مشاور مخصوص ژوستينوس" پروكلوس با استدلالي ساده او را ازعواقب اين فرزندخواندگي برحذر داشت:

"اگر رسوم و قوانين اقوام مختلف...با يكديگر فرق دارد" در اين يك مورد همه با هم موافقند كه ميراث پدر از آن پسر است اين فرزندخواندگي به معناي الحاق روم به ايران تحت پادشاهي خسرو خواهد بود "

اين نكته سنجي موجب شد كه امپراتور روم پيشنهاد شاهنشاه ايران را رد كند و اين خود موجب آغاز جنگ تازه اي ميان ايران و روم گرديد.
(جنگهاي ايران و روم/پروكوپيوس)
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
اولتیماتوم به استالین

اولتیماتوم به استالین

ترومن فاش كرده است كه در سال 1946 ميلادي دو بار به استالين تلگراف فرستاده است و به او درباره ايران اولتيماتوم داده است. بار اول ماه مارس سال 46 درباره تخليه ايران از نيروهاي شوروي : اين تلگراف متضمن اين اخطار بوده است كه در صورت عدم خروج شوروي؛ آمريكا نيز دوباره به ايران نيرو ارسال خواهد كرد و بار دوم دسامبر همان سال هنگام حمله ارتش ايران به آذربايجان : اين تلگراف متضمن تهديد استفاده از --- هسته اي بوده است ( شوروي هنوز صاحب --- هسته اي نبود). گويا استالين كه پيشتر بي پروايي ترومن را در استفاده از اين --- بر فراز شهرهاي ژاپن ديده بود؛ اين تهديد دوم را براستي جدي گرفت.
(پدر و پسر/ محمود طلوعي)
 
آخرین ویرایش:

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
خسرو پرويز و روياي صادقه

خسرو پرويز و روياي صادقه

خسرو پرويز پادشاه ايراني شبي در خواب ديد كه دودمان ساساني در زمان يكي از پسران يا پسران وي و يا از خون پسران وي نابود خواهد شد. پس از مشورت با ستاره شناسانش٬ پسرانش را كه ۱۷ تا بودند در قلعه اي با تمامي نعمات بدون زن اسير كرد تا پادشاهي پس از او به ديگر شاهزادگان ساساني كه از خون او نبودند برسد٬ پس از مدتي فرزند ارشدش شيرويه همان كه پس از كشتن خسرو پرويز بر جاي پدر نشست٬ از شيرين بانوي ايران خواست تا براي وي همسري فراهم كند٬ وي نيز كه از رنج پسران آگاه بود٬ شاهزاده اي از كشواد (استخر) براي وي در لباس مردانه به قلعه فرستاد و موبدي را نيز براي پيمان زناشويي آن دو مخفيانه فرستاد٬ همان شب دختر از شيرويه باردار شد و فرزندي از آن دو حاصل شد٬ خسرو پرويز از خيرگي آن پسر بچه به شگفت آمد و پس از كنكاش از داستان آگاه شد. با خواهش شيرين كودك از مرگ رهايي يافت و به خاندان مادري سپرده شد. نام وي در نزد پدرخوانده اش قباد بود. پس از چندين شاهزاده ساساني و گذشت سال ها او به پادشاهي رسيد و نام راستين خود را يافت كه همانا يزدگرد بود و در زمان وي پادشاهي ساساني درهم شكسته شد.
(شهربانو / رحيم زاده صفوي)
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
تیزهوشی رضاخان!

تیزهوشی رضاخان!

گويا روزي رضاشاه را با چند آخوند ( پيش از واقعه مسجد گوهرشاد و در اوايل اختلافات دولت و روحانيت) ملاقاتي افتاد. شاه پهلوي كه بر خلاف ضعف سوادش بسيار با ذكاوت و تيزهوش بود؛ حضرات علما را اينگونه از گله گزاري منصرف كرد كه پرسيد: " حضرات محترم؛ شما متقي تر و با سوادتريد يا شيخ بهايي؟" البته همه جواب دادند شيخ بهايي.

باز پرسيد "من عادلترم يا شاه عباس؟" باز هم البته پاسخ شنيد كه قبله عالم!

پس گفته بود " خوب معلوم شد من از شاه عباس بدتر نيستم و شما.... هم از شيخ بهايي عالمتر نيستيد. حال چطور مي شود كه شيخ بهايي توانسته باشد با شاه عباس بسازد و شماها نتوانيد با من بسازيد؟"

(نون جو/باستاني پاريزي)
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی خیلی جالب و مفید بود مچکرم
من اصلن نمیدونستم رضا شاه واقعا یه همچین هوش و فراستی داشته اگه وابسته ی انگلیسی ها نبود حتما میتونست کشورو به اوج برسونه و اون گندی ک قاجار ب مملکت زد رو تا حدی جبران کنه ولی خوب حیف ک هر کی فقط ب فکر منفعت خودشه و بس
تشکر ویژه دارم استارتر;)
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
هنگامي كه قباد پادشاه ساساني از ژوستنوس درخواست كرد كه فرزندش خسرو را به فرزندخواندگي بپذيرد تا در صورت نياز امپراتور روم حامي تخت و تاج خسرو پس از مرگ قباد باشد" در ابتدا امپراتور روم اين درخواست را راهي براي هرچه بيشتر نزديك شدن دو امپراتوري دانست و آمادگي خود را براي پذيرش اين درخواست اعلام كرد. اما مشاور مخصوص ژوستينوس" پروكلوس با استدلالي ساده او را ازعواقب اين فرزندخواندگي برحذر داشت:

"اگر رسوم و قوانين اقوام مختلف...با يكديگر فرق دارد" در اين يك مورد همه با هم موافقند كه ميراث پدر از آن پسر است اين فرزندخواندگي به معناي الحاق روم به ايران تحت پادشاهي خسرو خواهد بود "

اين نكته سنجي موجب شد كه امپراتور روم پيشنهاد شاهنشاه ايران را رد كند و اين خود موجب آغاز جنگ تازه اي ميان ايران و روم گرديد.
(جنگهاي ايران و روم/پروكوپيوس)

جالب و مفید ممنون
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
كورش كبير و سرباز فداکار پارسی

كورش كبير و سرباز فداکار پارسی

در جنگ ايران و ليدي ( كورش كبير و كرزوس) در سخت ترين موقعيت؛ زماني كه پارسيها در اثر حملات مصريها ( كه جوشن پوش بودند) عقبنشيني آغاز كردند؛ كورش ملول شد و از پشت سر دشمن به سپاه مصريهاي حاضر در سپاه كرزوس حمله برد. اين حركت موفقيت آميز درآمد ولي در اين بين؛ يكي از مصريها كه لگدكوب اسب كورش شده بود؛ شمشير خود را به شكم اسب فرو برد و كورش از اسب افتاد؛ در حالي كه توسط دشمن شناخته شده بود. در اين وانفسا؛ يك سرباز ايراني ( از گارد كورش) از سر جان برخاست و از اسب پياده شد و كورش را بر اسب خود نشانيد. كورش سوار شد و چند تن ديگر نيز رسيدند و مصريان را عقب راندند. سپاه ليدي در هم شكست و سارد تصرف شد. آن سرباز به راستي گمنام نيز كشته شد.


(ايران باستان/ پيرنيا)
 

saghar*20*

عضو جدید
نخونده تشکرکردم..........راستش وقت خوندن نداشتم....ایشالایه وقت دیگه..........;)
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
احترام به پدر

احترام به پدر

شاپور اول؛ شاهنشاه ساساني سه سال نخست پادشاهي خود را بدون تخت و تاج گذرانيد: پدرش اردشير بابكان - كه پادشاهي را به پسرش واگذاشته؛ خود عزلت گرفته بود- زنده بود و شاپور به احترام نام پدرش ؛ در اين سه سال تاجگذاري نكرد.(241-224)
(تاريخ مردم ايران/زرين کوب)
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
اولين زني که به زبان فارسي شعر گفته است

اولين زني که به زبان فارسي شعر گفته است

اولين زني که به زبان فارسي شعر گفته است
"رابعه قزداري" نخستين زن شاعر فارسي گوي، مشهور به مگس رويين و ملقب به "زين العرب"، دختر کعب، امير بلخ و از اهالي قزدار (قصدار، خضدار، شهري قديمي واقع ميان سيستان، مکران و بست) و معاصر "رودکي" بود.



از اشعار اوست:


ز بـس گـل کـه در بـاغ مـأوي گــرفــت چــمــن رنــگ ارتــنــگ مــــانــــي گــــرفـــت


صـبا نـــافــه مــشـک تـبـت نـداشــت جـهـان بــوي مـشــک از چــه مـعـنـي گرفت


مگر چشم مجنون به ابــر انــدر است کـه گـل رنـگ رخـسـار لـيـلــــي گـــــــرفــت


بـه مـي مــانـد انـدر عـقـيـق قـــــــدح سـرشـکـي کـه در لالـه مــأوي گــــــــرفـت
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
مهدي بيگ شقاقي

مهدي بيگ شقاقي

زماني مهدي بيگ شقاقي در وصف آغامحمدخان قاجار يك رباعي گفته بود كه:
نه جود ترا كه وصف عاليت كنم
نه فهم تو را كه حرف ؛حاليت كنم
نه ريش تو را كه ريشخندت سازم
نه خا.. تو را كه خا.. ماليت كنم

دستور توقيف مهدي بيگ خيلي سريع صادر شد و او به حرم عبدالعظيم پناه برد و بست نشست. البته كسي را گستاخي آن نبود كه متعرض بست نشيني شاعر شود؛ ولي آغامحمد خان گروهي را گمارد تا به محض خروج مهدي بيگ او را دستگير كنند. شاعر بينوا در بست ماند تا زماني كه جسد آغامحمد خان را از تفليس به ري آورده؛ طواف دادند. آنگاه از بست خارج شد.
( كلاه گوشه نوشين روان/ باستاني پاريزي)
 

Y..or..Z

همکار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
توصيف آميانوس مارسلينوس از ايرانيان ( در دوره ساسانيان )

توصيف آميانوس مارسلينوس از ايرانيان ( در دوره ساسانيان )

"همه ايرانيان تقريبا قامتي رسا و رنگي گندم گون يا سبزه روشن و نگاهي تند و ابرواني به هم پيوسته و ريشي زيبا و مويي بلند دارند. بي اندازه بدگمان و محتاطند..... اهتمام دارند كه بر خلاف ادب كاري نكنند. خيلي كم ايرانيان را مي توان ديد كه ايستاده ادرار كنند.... ذره اي از بدن ايشان را برهنه نمي توان ديد........ خودستاي و خشن و هول انگيزند.....حيله گر و مغرور و كم رحمند. رفتاري آزاد دارند. با ناز قدم برداشته و مي خرامند. چنانكه شخص از ظاهر حكم مي كند كه اين قوم چون زنان سست و ضعيفند؛ در صورتيكه حقا دليرترين اقوام روي زمينند؛ گرچه خدعه آنان بر تهورشان مي چربد..... خود را صاحب اختيار جان غلامان و رعاياي زيردست خويش مي دانند.... قناعت و صبر آنان در مقابل لذات طعام قابل ستايش است .... هرگز معده را انباشته نمي كنند و به سير شدن قانعند"
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کارت تبریک روس‌ها برای داعشی‌ها!

کارت تبریک روس‌ها برای داعشی‌ها!

[h=1] [/h]

کد خبر: 330333 ۱۳۹۴/۱۰/۰۱ - ۱۸:۳۵

در روسیه کارت کریسمسی منتشر شد که تصویر روی آن پیام «مرگ برای داعش» بود.
 

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
توصیه جالب پوتین به مردمش درباره ایران ...

توصیه جالب پوتین به مردمش درباره ایران ...

[h=1] [/h] پوتین به مردم کشورش توصیه کرد برای تفریح، به جای ترکیه به ایران سفر کنند.


 

Similar threads

بالا