حفاظت و حمایت منابع طبیعی

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقدمه ای بر اقتصاد منابع طبیعی:
منابع طبیعی سیاره زمین محدود هستند، به این معنی که اگر به طور پیوسته از آنها استفاده کنیم نهایتا به پایان خواهند رسیدمنابع طبیعی پایان پذیر و غیرقابل بازتولید، در صورتی که بر حسب نقش بالقوه شان در رفاه آتی اندازه گیری شوند، می توانند عملا هر ساله افزایش یابند و شاید هیچ گاه به مرز اتمام نزدیک نشود. نوآوری به رشد بهره وری منابع طبیعی (مثلا به کاهش مصرف بنزین اتومبیل ها) منجر شده است. این پدیده همچنین میزان بازیافت منابع را بالا برده و از هدرروی در استخراج و فرآوری آنها می کاهد. نوآوری علاوه بر اینها بر تولید بالقوه منابع طبیعی (مثل ذخایر زغال سنگی که هنوز در زیرزمین قرار دارد) تاثیر می گذارد.
از زمان انقلاب صنعتی به این سو تقاضای جهانی برای انرژی و مواد خام با سرعت خارق العاده ای رشد یافته است. یک ناظر معتبر چنین برآورد کرده که بشر طی قرن گذشته در مقایسه با مجموع تمام قرن های قبل از آن، آلومینیوم، مس، آهن، فولاد، سنگ فسفات، الماس، سولفور، زغال سنگ، نفت، گاز طبیعی و حتی شن و ماسه بیشتری مصرف کرده است وسرعت مصرف بشر از این منابع همچنان رو به افزایش است، به گونه ای که امروزه دنیا تقریبا تمامی مواد معدنی را با نرخ های بی سابقه ای تولید و مصرف می کند.اما آیا دنیای صنعتی سیری ناپذیر واقعا در حال اتمام سریع منابع طبیعی ما است؟
پنج ماده معدنی غیرسوختی مهم (قلع، مس، سنگ آهن، سرب و روی) در دنیا ارائه شده است. مشخص است که حتی اگرچه در فاصله سال های ۱۹۵۰ و ۲۰۰۰ در مقایسه با ذخایر قطعی سال ۱۹۵۰ مقدار بسیار بیشتری استخراج شد، ذخایر قطعی این مواد در سال ۲۰۰۰ بیشتر از سال ۱۹۵۰ بود. این افزایش در مقادیر قطعی به شیوه گردآوری داده های مربوط به منابع طبیعی بازمی گردد. برنامه بررسی های زمین شناختی آمریکا (USGS) هر ساله مقدار ذخایر، یعنی مقدار منابعی که می توان در زمان بررسی به شیوه ای اقتصادی استخراج کرده یا تولید نمود را برآورد می کند. این مقادیر می توانند با افزایش قیمت و افزایش پیش بینی شده تقاضا بالا روند. به عنوان مثال با کاهش ذخایر کشف شده یک ماده معدنی، قیمت آن افزایش یافته و موجب افزایش جست وجو برای کشف ذخایر جدید می گردد که این امر غالبا باعث می شود ذخایر جدیدی با سرعتی بیشتر از سرعت اتمام منابعی که قبلا قطعی شده بود، اضافه گردد.
آشکار است که داده های مربوط به ذخایر نشان نمی دهند که آیا یک منبع رو به پایان است یا خیر. خوشبختانه شاخص دیگری از میزان کمیابی منابع وجود دارد که بیشتر می توان بر آن اتکا نمود. این شاخص قیمت منابع است. اگر تقاضا برای یک منبع در حال کاهش نباشد و انحرافاتی مثل دخالت دولت یا کارتل های بین المللی قیمت آن را دستخوش اعوجاج نساخته باشند، آنگاه قیمت آن منبع با کاهش مقدار باقیمانده آن افزایش پیدا می کند. از این رو هرگونه افزایش قیمتی را می توان این گونه تفسیر کرد که منبع مزبور در حال کمیاب تر شدن است. از سوی دیگر اگر قیمت یک منبع عملا به طور پیوسته و بدون دخالت نظارتی کاهش پیدا کند، بسیار بعید است که مقدار موثر آن رو به کاهش باشد.
تکنیک های جدید تولید انرژی مثل شکافت هسته ای همراه با افزایش استفاده از منابع تجدید پذیر انرژی از قبیل برق بادی، برق خورشیدی و سلول های سوختی هیدروژنی می توانند حداقل فشار رو به بالا بر قیمت انرژی را جبران نمایند.
ذخایر موثر یک منبع طبیعی می تواند حداقل به سه شیوه افزایش یابد:
۱) یک نوآوری تکنولوژیکی که حجم سنگ آهن به هدررفته در حین معدن کاری یا ذوب آهن را کاهش دهد، مقدار موثر این منبع را بالا می برد. به همین نحو یک تکنیک جدید می تواند استخراج نفت از چاه هایی که قبلا رها شده بودند را اقتصادی کند. این کاهش مقدار هدرروی مستقیما به معنای افزایش عرضه موثر و واقعی نفت خواهد بود. ۲) قابلیت جانشینی (جزئی) همه منابع به جای یکدیگر در اقتصاد، اساس روش دوم برای افزایش مقدار موثر منابع طبیعی است. صاحبخانه ها عایق سازی منازلشان را جهت کاهش هزینه های سوخت خود افزایش دادند و از این طریق فایبرگلاس را جایگزین گرمایش با استفاده از نفت کردند. روزنامه ها حتی گزارش دادند که استفاده از نیروی گاو دوباره رواج یافت و این نیرو جایگزین بنزین شد. نوآوری تکنولوژیکی می تواند هزینه استخراج یا فرآوری یک منبع را کاهش دهد. ۳) سومین شیوه ای که می توانیم مقدار موثر یک منبع طبیعی را با استفاده از آن افزایش دهیم، تغییرات تکنولوژیکی است که بازیافت را تسهیل می کنند. به عنوان نمونه فرض کنید یک تکنیک جدید بازیافت امکان استفاده مجدد از مس را اقتصادی کند. لذا می توان گفت که این تکنیک ذخایر موثر مس را دو برابر کرده است(منابعی که در فرآیند بازیافت مورد استفاده قرار می گیرد را در نظر نمی گیریم). برخی بر این باورند که افزایش شدید بهره وری و بهبود استانداردهای زندگی که از زمان انقلاب صنعتی به بعد روی داده است را می توان به تمایل انسان به کاهش میراث طبیعی خود و به بهای متضرر شدن نسل های آتی نسبت داد. اما همان طور که در این جا مشاهده کردیم، افزایش بهره وری (عامل جهش بزرگ در رشد اقتصادی) می تواند عملا ذخیره منابع طبیعی مورد نیاز انسان را افزایش دهد و حتی ممکن است این امر همیشگی باشد. شواهد مربوط به روند موجود در قیمت منابع طبیعی حاکی از آن است که نوآوری تکنولوژیکی در حقیقت حجم موثر منابع محدود را به طور پیوسته افزایش داده است. و اثرات مصرف منابع بر کل محیط زیست معطوف شده است و در این میان استفاده از سوخت های فسیلی و ارتباط آنها با گرمایش کره زمین بیشترین اهمیت را دارد. اینها مسائلی هستند که نمی توان از آنها غفلت کرد. با این همه برای اتخاذ عکس العمل های عقلانی باید هزینه های بالقوه مقابله با این شرایط یا انفعال در برابر آن ها را ارزیابی نمود.
 

Similar threads

بالا