حسادت چيست و درمان آن

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
حسادت چيست و درمان آن

‏حسادت واكنشى هيجانى است كه از قريب دو سالگى آغاز مى‏شود و با رشد كودك، ممكن است تا بزرگ‏سالى ادامه يابد.حسادت‏دركودك، پاسخى طبيعى‏است. كودكان در ابتدا، از احساسات درونى خويش (حسادت) و علل پيدايش و پيامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زيادى ندارند و نمى‏دانند كه چرا رفتارهاى آنان تغيير كرده است.



ولى با رشد عقلى و در بزرگ‏سالى ، اين‏گونه رفتارها آگاهانه مى‏شود و به همين دليل، ازنظراسلام رفتارهاى حسادت‏آميز، پس از بلوغ مورد تكليف قرار مى‏گيرد و فرد وظيفه دارد به گونه‏اى آن‏ها را مهار كند زیرا پروردگار متعال مى‏خواهد كه همه ما سرشار از نيرو و اشتياق باشيم و جسم، ذهن و روحى سالم داشته باشيم.بى‏ترديد ذهنيت‏هاى نادرست، سلامت روان را برهم مى‏زند.يكى از ذهنيت‏هاى نامطلوب، «حسادت‏» است.
حسود بودن، ژنتيکي نيست بلکه آموختني است و خانواده اي که دائما در حال قياس کردن خود ، زندگي و فرزندانشان با ديگران هستند، قطعا کودکانی حسود تربيت مي کنند. خانواده ها براي مقابله با حسادت مي توانند با ارضاي نيازهاي عاطفي و محبت به فرزندشان مانع ايجاد کمبودهاي عاطفي و نيازهاي معنوي برآورده نشده آنان شوند.از سوي ديگر والدين نبايد از اين نکته غفلت کنند که دخترها به دليل شدت احساسات و عواطف فطري بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند و ممکن است حسود بار بيايند.
بعضی از والدین به کودک می آموزند تا همیشه خود را با دیگران مقايسه كند و با تکرار این بینش و درخواست او را در مقايسه كردن شرطي می نمایند در نتیجه حسادت که محصول جانبي شرطي شدگي مقايسه كردن است، در شخص متولد و یا تقویت میشود.

حسادت چیست؟
به تعریفی: حسادت به معني آرزو کردن زوال نعمت از کسي است که آن را به دست آورده است. شخص حسود کسي است که از وجود نعمت ، شادکامی ، موفقیت و پیشرفت دیگران در حیطه های مالی، تحصیلی و شغلی ، مورد توجه واقع شدن دیگران توسط فرد یا افراد دیگر ، مطرح شدن سایرین در حیطه های مختلف اجتماع ناراضي است و دوست ندارد که ديگري از نعمت يا آسايش برخوردار باشد. حسادت در نهايت تبديل به ناتواني و احساس کمبود در شخص حسود شده و او را دچار حقارت مي کند.
در الگوى حسادت، غالبا نوعى ترس نيز وجود دارد; زيرا حسود گاهی احساس مى‏كند كه ديگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت‏به وى به خطر انداخته است و يا موقعیت ، مقام و یا چیزی را كه او انتظار رسيدن به آن را داشته، ديگرى احراز كرده است. در فارسي به حسد، رشک مي گويند حسود با رفتارهايي که در جامعه نسبت به ديگري نشان مي دهد، بدخواهي و آرزوي زوال نعمت محسود را مي خواهد. اگر چه شايد خودش هم آن نعمت را داشته باشد. حسود معمولا سعي دارد تا با بي اعتنايي و انتقاد از رقيب، او را از صحنه بيرون کند تا موقعيت خودش را مستحکم کند.بيشتر افراد منفي باف از اين دسته هستند.
درواقع بزرگترین مشکل افراد حسود این است که مفروضات مبالغه آمیزی در باره زندگی و شرایط دیگران می سازند، خوبی ها و شادکامی های آنان را بزرگ نمایی می کنند و مشکلات و سختی های زندگی آنها را نادیده می گیرند. سراسر زندگی فرد را در نظر نمی گیرند و فقط به بخشی که در حال حاضر قرین شادکامی است می چسبند، در حالی که در این بخش هم اطلاعات آنها صرفا ظاهری است . در مجموع افراد حسود تصویری صحیح و واقعی از زندگی خود و دیگران ندارند و اطلاعات دریافتی از موقعیت را تحریف می کنند.

راهکارهای کنترل احساس حسادت از 2 دیدگاه ( اسلام و روانشناسی)

pshnjبراى درمان حسادت در بزرگ‏سالى، ابتدا شناخت ريشه آن ضرورى است تا بتوان با مقابله و از بين بردن آن، حسادت را درمان نمود.مى‏توان گفت: ريشه اصلى حسادت ضعف فكرى در نحوه تلقى امور و بدبينى است; اگر كودك نسبت‏به نوزاد حسادت مى‏ورزد كه چرا پدر يا مادر به او محبت مى‏كنند، براى اين است كه احساس مى‏نمايد ممكن نيست پدر یا مادر هر دوی آنها را دوست‏بدارند; يا اگر اسباب بازى و چيزى از اين نوع در كار است، احساس مى‏كند فقط همين يكى است و دست‏يابى به مثل آن امكان ندارد.البته اين مساله در سال‏هاى اوليه رشد ناآگاهانه يا نيمه‏آگاهانه است، ولى در سال‏هاى بالاتر، به دليل آگاهى بيش‏ترى كه فرد نسبت‏به حالات خود و قوانین هستی پيدا مى‏كندمی توان گفت آگاهانه و به دور از عذر است ، زیرا این بدبينى و كج‏فكرى هنگام حسادت به نظام عالم و خداى متعال نیز تغيير جهت مى‏دهد; فرد وسعت فضل الهى را انكار مى‏كند و يا فكر مى‏نمايد خدا او را دوست نداشته كه فلان نعمت را به او نداده است.به همين دليل، در بعضى روايات، ريشه «حسادت‏» ، كفر و انكار فضل الهى ذكر شده است.
پيامبر اکرم (ص) فرمودند: بر آن چه خدا در اثر مهر خود به مردم داده رشک مبر. زيرا حسود بر نعمت هاي خدا خشمگين است و از نصيبش که خدا براي او تعيين کرده جلوگيري مي کند و خداوند از حسود بيزار است و کسي که خدا از او بيزار باشد بدبخت ترين خلق خواهد بود

ريشه حسادت، فكر است، ولى كسى كه به حسادت مبتلا شده غير از رسيدگى به جنبه‏هاى فكرى و شناختى، بايد با آثار بدى كه حسادت به وجود آورده است - مانند نفرت و كينه - نيز به مقابله برخيزد و اين تنها با انديشه اصلاح نمى‏گردد، بلكه بايد از نظر عملى هم روش‏هايى را براى از بين بردن آثار نامطلوب حسادت به كار بندد.
اگر این ادراك که" هر فرد موجودي منحصربه فرد و غيرقابل قياس است ، تو فقط خودت هستي: هيچكس تاكنون مانند تو نبوده است و هيچكس هرگز مانند تو نخواهد بود. نيازي هم نيست كه مانند ديگري باشي. ". در ذهن جا بيفتد،قطعا حسادت ازبين خواهد رفت.

الف - توجه به رحمت و حكمت‏خداى متعال: توجه به گستردگى نعمت‏ها و نيز حكمت‏خداى متعال، كه هر كارى را از روى حكمت انجام مى‏دهد، مى‏تواند چاره بدبينى در حسود باشد.اگر نعمت‏هاى الهى را به دريايى از آب شيرين و گوارا تشبيه كنيم، هيچ كس بر سر سيراب شدن از آن، به ديگرى حسد نخواهد برد.
اگر انسان به اين باور برسد که برگي از درختي بدون علم و حکمت الهي نمي افتد به اين نتيجه خواهد رسيد که بهره مندي اشخاص از نعمتي به آن معني است که وي پاداش کاري را گرفته و يا در آزموني قرار گرفته یا مورد اجابت دعایی ازسوی خود یا دیگری قرار گرفته( همانگونه که در مطلب "دعا" به آن اشاره شد) و يا حکمت ديگري در اين بين است که وي از آن آگاه نيست و تنها خداوند آگاه و خبير و عالم و حکيم مي داند که چه مي کند.
حسادت مي تواند برخاسته از دانش و آگاهي اندک نسبت به امور و مسايلي باشد و اين گونه است که تحليل هاي نادرستي داده مي شود و براساس اين تحليل هاي نادرست، قضاوت و داوري هاي نادرست تر به عمل مي آيد و رفتارها و نابهنجاري ها شکل مي گيرد. بسياري از مخالفت ها برخاسته از کم دانشي و کم اطلاعي اشخاص به مسايل است. (انبياء آيات 51 و 54)

ب - توجه به ضررهاى حسادت: تلقى حسادت به عنوان يك بيمارى خطرناك، مى‏تواند زمينه را براى درمان آن فراهم آورد. حسد موجب ضررهاى بدنى و نيز رنج و اندوه فراگير و طولانى مى‏شود.توجه به اين‏كه حسادت پيش از فرد مورد حسادت، اولين ضربه و مهلك‏ترين آن‏ها را بر حسود وارد مى‏آورد و او را اسير غم و اندوه مى‏سازد، مى‏تواند به عنوان زنگ بيدار باش مورد توجه قرار گيرد.
فرد حسود در درازمدت ممکن است به حس تنفر و بيزاري از خود برسد و سپس منزوي شده و با احساس ضعف روحيه شديد با ديگران برخورد کند. تبعات منفي حسادت به حدي است که کاملا در زندگي اجتماعي فرد قابل مشاهده است و تمامي ابعاد زندگي او را دربر مي گيرد.

مولى محسن كاشانى، راه‏هاى مبارزه با حسادت را در دو مرحله بيان میکند:
مرحله اول: تمرين بر ترتيب اثر ندادن به حسادت و رفتار بر ضد آن; مثلا، فرد به جاى بدگويى، آگاهانه به مدح و ثناى طرف مقابل بپردازد و به جاى تكبر، تواضع نسبت‏به او را در پيش گيرد.
مرحله دوم: ايجاد رابطه عاطفى مثبت‏بين خود و فرد مورد حسادت; به اين صورت كه وقتى حسود رفتار خود را اصلاح كند، طرف مقابل اين مساله را درك خواهد كرد و دلش نسبت‏به او نرم مى‏گردد و زمينه روانى مناسبى براى محبت و دوستى فراهم مى‏شود.واكنش طبيعى فرد مورد حسادت در اين هنگام، نيكى و احسان خواهد بود. بدين‏سان، حسود نيز به سمت احسان و نيكى تمايل پيدا مى‏كند و زمينه توافق قلبى و برطرف شدن حسادت و از بين رفتن آثار روانى نامطلوب آن فراهم مى‏گردد.

راهکار علم روانشناسی برای رفع حس حسادت:
1- برای آنچه در زندگی دارید اهمیت و ارزش قائل شوید: وقتی در زندگی با افرادی مواجه می شوید که شرایط و امکانات بهتری دارند، بلافاصله به کسانی بیندیشید که موقعیت پایین تری از شما دارند . به این ترتیب به یاد خواهید آورد که اگر چه به برخی از خواست های خود نرسیدید، هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبخت ترید. در واقع مابسیاری از چیزهایی که به طور طبیعی داریم یا به دست آورده ایم، نادیده می گیریم و فراموش می کنیم، چیزهایی نظیر سلامتی، ایمان، خانواده خوب و سالم ، تحصیلات مناسب، دوستان خوب، شغل مناسب ،همکار خوب ،حداقل امکانات زندگی و...
همین حالا قلم و کاغذی بردارید و فهرستی از آنچه در زندگی دارید تهیه کنید . ملاحظه چنین فهرستی ، داشته های ما را به ما یادآوری می کند، امتیازات و امکانات زیادی که در زندگی خود داریم ، اما به سبب عادی شدن آنها ارزش و اهمیت واقعی آنها را از یاد برده ایم. بی تردید، نداشتن هر یک از چیزهایی که یادداشت کرده اید کمبودی برای شما به حساب می آید. " حسادت ، یعنی هنر شمارش داشته های دیگران، به جای شمارش داشته های خویش"

چه زیبا دوست عزیزم آقای فرخی در وبلاگ جاودانه ها می گوید:بسياري فقط خوشبختي ديگران را مي بينند و خوشبختي خودشان به چشمشان نمي آيد.

2- این واقعیت را بپذیرید که کمال مطلق در زندگی وجود ندارد:زندگی مجموعه ای از موضوعات مختلف است ، خوب و بد . اگر کسی دارای امکاناتی است که شما ندارید ، شمانیز در عوض امتیازاتی دارید که دیگران ندارند خیلی از افرادی که در درس مشخصی قوی هستند ،ممکن است در درس دیگری ضعیف یا معمولی باشند. همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم که قابل تامل است. هر یک از ما امکانات وموقعیت های خانوادگی ، مالی، شغلی و تحصیلی ویژه ای داریم که ممکن است در مقایسه با دیگری در وضعیتی بالاتر یا پایین ترقرار بگیرد. بنابراین باید به آنچه خود داریم و آنچه دیگران دارند نگرش کلی داشته باشیم و حاصل جمع را ببینیم نه فقط یکی از موارد را، آنگاه متوجه خواهیم شد که در دنیا کمال مطلق وجود ندارد.
3- نسبت به موقعیت دیگران نگاه واقع بینانه داشته باشید: یکی از اشتباهات رایج افراد حسود این است که تصورمی کنند دیگران به آسانی و بدون هیچ زحمت و دغدغه ای به موقعیت فعلی رسیده اند . در واقع مردم در ازای چیزهایی که بدست می آورند، ممکن است چیزهایی را ازدست بدهند. بنابراین هر فرد براساس اولویت ها و اهداف خود بهایی برای رسیدن به این هدفها می پردازد. برای مثال، وقتی می بینیدفردی به تحصیلات عالی، شغل مناسب یا امکانات مالی گسترده دست یافته است، مطمئن باشید با سخت کوشی به این امکانات دست یافته است، اکنون او در جایی قرار دارد که شما در حسرت آن هستید،اما معلوم نیست که خود او از موقعیتش کاملا راضی باشد. پشت سر هریک از ما تجربیاتی قرار دارد که در نوع خود ارزنده و قابل تامل است.

4- نوع تفکر و ویژگیهای شخصیتی افراد غیر حسود را شناسایی کنید: با اندکی تامل، فهرستی از افرادی تهیه کنید که بطور واقعی از موفقیت های شما خوشحال می شوند . حالا سعی کنید منطقی را که باعث می شود این افراد از خوشحالی شما خوشحال شوند ، را درک کنید. ویژگی شخصیتی آنها را بشناسید و شیوه تفکر آنها را در باره خودتان کشف کنید. این افراد چه ویژگی ها و چه طرز تفکر خاصی دارند؟ آیا از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند؟ آیا واقع نگر هستند؟ آیا نسبت به نیازهای خودآگاهند؟ آیابه قدرت و حکمت خدا ایمان کافی دارند؟آیا قلبا دیگران را دوست دارند وبرایشان آرزوی خوشبختی دارند؟ در باره این سوالات فکر کنید و بیاندیشید که آنها چگونه به این آرامش و لذت نوع دوستی دست یافته اند.
5- به نیازهای واقعی خودتان متعهد شوید نه نیازهای دیگران: حسادت ، افراد را به انجام کارهایی وادار می کند که نیاز درونی خودشان نیست. هر انسانی منحصر به فرد است و نیازها و آرزوهای خود را دارد، اما بیشتر ما وقتی به دیگران حسادت می ورزیم از نیازهای منحصر به فرد خود غافل می شویم. برای مثال چون یکی از افراد خانواده یا دوستان در رشته پزشکی مشغول به تحصیل می شود ما نیز به شدت به تحصیل در این رشته متمایل می شویم در حالی که وقتی خوب به نیازها و علائق خود می نگریم شاید نه تنهاعلاقه ای به این رشته نداشته باشیم بلکه حتی به خاطر برخی مسائل حتی از آن متنفر نیز باشیم.
بنابراین وقتی نسبت به موضوعی احساس حسادت می کنید ابتدا از خود بپرسید " آیا واقعا می خواهم در این موقعیت باشم؟" موقعیت را با همه جزئیات خوب و بدش مجسم کنید و پس از ارزیابی ، چنانچه واقعا بدان علاقه مند بودید و هدفی دست یافتنی و ممکن به نظر می رسد آنرا به صورت یک هدف شخصی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن گام بردارید در غیر اینصورت انرژی خود را صرف کار دیگری کنید.

انسانها در طول زندگی خود، تجربیات و موقعیت های تلخ و شیرین بسیاری دارند. ممکن است برحسب تصادف، مشکلات آنها مقارن با شادکامیهای دیگران باشد و شاید روزی شادکامی آنها با روزهای سخت دیگران هم زمان شود. درک ناپایداری خوشی ها و ناخوشی ها، داشتن نگاه واقع بینانه به زندگی و نیازها ، عشق ورزیدن به انسانها و احساس همدلی با شادمانی آنها، ظرفیت روانی ما را برای شاد شدن با دیگران افزایش می دهد.حسادت، اگرچه به سادگی به وجود می آید، خوشبختانه رهایی از چنگال آن نیز دشوار نیست کافی است فقط اراده و تمرین کرد تا نگاه و عادت فکری ما به خیر خواهی دیگران تغییر کند.
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
احادیثی پیرامون حسادت ---------- برگرفته از سایت شهید آوینی

احادیثی پیرامون حسادت ---------- برگرفته از سایت شهید آوینی

1- امام صادق عليه السلام:

قالَ لُقمانُ لاِبنِه ِ: .... وَ لِلْحَاسِد ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ يَغْتَابُ إِذَا غَابَ وَ يَتَمَلَّقُ إِذَا شَهِدَ وَ يَشْمَتُ بِالْمُصِيبَة


لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غيبت مى كند، روبه رو تملّق مى گويد و از گرفتارى ديگران شاد مى شود.

خصال ص 121
2- امام على عليه السلام:

اَلحَسَدُ عَيبٌ فاضِحٌ وَشُحٌّ فادِحٌ لايَشفى صاحِبَهُ إِلاّ بُلوغُ آمالِهِ فيمَن يَحسِدُهُ؛


حسادت عيبى رسوا و بخلى سهمگين است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گيرد.

غررالحکم و دررالکلم ص 128 ، ح 2229
3- امام على عليه السلام:

اَلحَسودُ سَريعُ الوَثبَةِ، بَطى ءُ العَطفَةِ؛


حسود زود خشمگين مى شود و دير كينه از دلش مى رود.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 70، ص256، ح29
4- امام على عليه السلام:

الْحَسَدُ لَا يَجْلِبُ إِلَّا مَضَرَّةً وَ غَيْظاً يُوهِنُ قَلْبَكَ وَ يُمْرِضُ جِسْمَك‏


حسادت نتيجه اى جز زيان و ناراحتى كه دلت را سست و تنت را بيمار مى گرداند به بار نمى آورد.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 70، ص256، ح29
5- امام صادق عليه السلام:

يَقُولُ إِبْلِيسُ لِجُنُودِهِ أَلْقُوا بَيْنَهُمُ الْحَسَدَ وَ الْبَغْيَ فَإِنَّهُمَا يَعْدِلَانِ عِنْدَ اللَّهِ الشِّرْك‏


شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا برابر با شرك است.

كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 327، ح 2
6- امام صادق عليه السلام:

اَلنَّصيحَةُ مِنَ الحاسِدِ مُحالٌ؛

نصيحت و خيرخواهى از حسود محال است.

من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 58 ، ح 5092 - خصال ص 269
7- پيامبر صلى الله عليه و آله:

اِستَعينوا عَلى قَضاءِ حَوائِجِكُم بِالكِتمانِ، فَإِنَّ كُلَّ ذى نِعمَةٍ مَحسودٌ؛

در برآوردن نيازهاى خود از پنهان كارى كمك بگيريد، زيرا هر صاحب نعمتى مورد حسد واقع مى شود.

شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج 1 ، ص 316
8- پيامبر صلى الله عليه و آله:

إِيَّاكُمْ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّهُ يَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب‏

از حسادت بپرهيزيد، زيرا حسد نيكى ها را مى خورد چنان كه آتش هيزم را مى خورد.

جامع الأخبار(شعیری) ص 159
9- امام على عليه السلام:

لِلّهِ دَرُّ الحَسَدِ ما اَعدَلَهُ ! بَداَ بِصاحِبِهِ فَقَتلَهُ؛

آفرين بر حسادت ! چه عدالت پيشه است ! پيش از همه صاحب خود را مى كشد.

شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج 1 ، ص 316 - ارشاد القلوب(دیلمی) ج 1 ، ص 129
10- امام صادق عليه السلام:

سِتَّةٌ لا تَكونُ فِى مُؤمِنِ : اَلعُسرُ وَ النَّكَدُ وَ الحَسَدُ وَ اللَّجاجَةُ وَ الكَذِبُ وَ البَغىُ؛


شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.

تحف العقول ص 377
11- امام على عليه السلام:

اَلحَسَدُ يُضنِى الجَسَدَ ؛


حسد، بدن را فرسوده و عليل مى كند.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 301 ، ح 6833
12- امام على عليه السلام:

الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصِيرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِيٌّ أَوْ حَسَد


تعريف بيش از استحقاق، چاپلوسى و كمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و يا حسد است.

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 535 ، ح 347
13- امام صادق عليه السلام:

إِنَّ المُؤمِنَ يَغبِطُ وَ لا يَحسُدُ وَ المُنافِقُ يَحسُدُ وَ لا يَغبِطُ؛


مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.

(غبطه آن است كه آرزو كنى آنچه ديگرى دارد، داشته باشى بدون اينكه آرزوى نابودى نعمت ديگرى را داشته باشى و حسد آن است كه بخواهى نعمتى را كه ديگرى دارد، نداشته باشد).

كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 307، ح 7
14- پيامبر صلى الله عليه و آله:

رَأَى مُوسَى علیه السلام رَجُلًا عِنْدَ الْعَرْشِ فَغَبَطَهُ بِمَكَانِهِ فَسَأَلَ عَنْهُ فَقَالَ كَانَ لَا يَحْسُدُ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏


حضرت موسى عليه السلام مردى را نزد عرش ديد و به جايگاه او غبطه خورد و در مورد او سؤال كرد. به او گفته شد كه او به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است حسد نمى برد.

روضة الواعظين(ط-القدیمة) ص 424
15- امام على عليه السلام:

الْحِرْصُ وَ الْكِبْرُ وَ الْحَسَدُ دَوَاعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِي الذُّنُوب‏


حرص و تكبّر و حسادت، انگيزه هاى فرورفتن در گناهانند.

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 541 ، ح 377
16- امام حسن عسکری علیه السلام:

التَّواضُعُ نِعمَةٌ لا یُحسَدُ عَلیها؛


تواضع و فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند.

تحف العقول ص489
17- امام صادق عليه السلام:

اِنَّ صاحِبَ الدّينِ فَكَّرَ فَـعَـلَـتهُ السَّكينَةُ وَ استَـكانَ فَـتَواضَعَ وَ قَنِعَ فَاستَغنى وَ رَضىَ بِما اُعطىَ وَ انفَرَدَ فَكُفىَ الخوانَ وَ رَفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّا وَ خَلَعَ الدُّنيا فَتَحامَى الشُّرورَ وَ اطَّرَحَ الحَسَدَ فَظَهَرتِ المَحَبَّةُ وَ لَم يُخِفِ النّاسَ فَـلَـم يَخَفهُم وَ لَم يُذنِب اِلَيهِم فَسَلِمَ مِنهُم وَ سَخَت نَفسُهُ عَن كُلِّ شَى‏ءٍ ففازَ وَ استَكمَلَ الفَضلَ وَ اَبصَرَ العافيَةَ فَاَمِنَ النَّدامَةَ؛


آدم دين‏دار چون مى ‏انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى‏ كند متواضع است. چون قناعت مى‏ كند، بى‏ نياز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهايى را برگزيده از دوستان بى ‏نياز است. چون هوا و هوس را رها كرده آزاد است. چون دنيا را فرو گذارده از بدى‏ ها و گزندهاى آن در امان است. چون حسادت را دور افكنده محبتش آشكار است.مردم را نمى ‏ترساند پس از آنان نمى‏ هراسد و به آنان تجاوز نمى‏ كند پس از گزندشان در امان است. به هيچ چيز دل نمى‏ بندد پس به رستگارى و كمال فضيلت دست مى ‏يابد و عافيت را به ديده بصيرت مى‏ نگرد پس كارش به پشيمانى نمى‏ کشد.

امالى (مفيد) ص 52، ح 14
18-پيامبر صلى الله عليه و آله:

أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَبْعَدِكُمْ مِنِّي شَبَهاً قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْفَاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذِي‏ءُ الْبَخِيلُ الْمُخْتَالُ الْحَقُودُ الْحَسُودُ الْقَاسِي الْقَلْبِ الْبَعِيدُ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ يُرْجَى غَيْرُ الْمَأْمُونِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ يُتَّقَى.


آيا شما را از كم شباهت‏ترينتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض كردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخيل، متكبر، كينه توز، حسود، سنگدل، كسى كه هيچ اميدى به خيرش و امانى از شرش نيست.

كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 291، ح 9
19- امام صادق عليه السلام:

إِيَّاكُمْ أَنْ يَحْسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَإِنَّ الْكُفْرَ أَصْلُهُ الْحَسَد


از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 8، ص 8 - تحف العقول ص 315
20- امام صادق عليه السلام:
اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛


ریشه های کفر سه چیز است:حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 289 ، ح 1- امالی(صدوق) ص 419 ، ح 7 - خصال ص 90 ، ح 28
21- امام صادق عليه السلام:

آفَةُ الدِّینِ الحَسَدُ وَ العُجبُ وَ الفَخرُ؛


آفت دینداری حسد و خودبینی و فخر فروشی است.

کافی(ط-الاسلامیه) ج2 ، ص 307 ، ح 5
 

Similar threads

بالا