جن شناسي!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماهیت جن
جن دارای حرکات بسیار سریع می‌باشد و به همین دلیل قبلاً می‌توانست در آسمان نفوذ و استراق سمع کند ولی با ظهور حضرت مسیح(علیه‌السلام) جلوی ورود و نفوذ آنها به آسمانها به صورت نسبی گرفته شد و با ظهور پیامبر گرانقدر اسلام حضرت خاتم الانبیاء(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) کاملاً از ورود آنها به آسمانها جلوگیری گردید. خلقت انسان بعد از خلقت جن روی زمین بوده است و جن‌ها هفت هزار سال پیش از انسان در کره زمین زندگی می‌کردند.
همانطور که انسان ها از نسل آدم و حوا بوده، جن ها از نسل مارج و مارجه می‌باشند. طول عمر جن از انسان بسیار زیادتر است ( حدود دو هزار سال عمر میکنند ) ولی جن نیز دارای مرگ، تولد و عمر محدود و مشخص می‌باشد، همچنین دارای حشر، نشر، معاد، حساب و کتاب اخروی است. از لحاظ مرفولوژی و ظاهری، قیافه واقعی جن با انسان تفاوت دارد(این موجودات می‌توانند با قیافه و ظاهر کاذب نمایان شوند). جن یک امتیاز از لحاظ ظاهری نسبت به انسان دارد و آن اینکه می‌تواند به هر شکلی که می‌خواهد اعم از انسان و حیوان دربیاید، ولی به شکل پیامبران، ائمه معصومین و شیعیان واقعی ظاهر نمی‌شود.
طول قد جن بسته به سن او، بین سی تا هشتاد سانتیمتر است. جن دارای دو جنس مذکر و مؤنث است و تولید مثل می‌کند. نطفه جن بر خلاف انسان از جنس و ماهیت شبیه هوا می‌باشد. انسان و جن می‌توانند با همدیگر ازدواج نموده، حتی تولید مثل نمایند. دستگاه گوارش جن با انسان تفاوت دارد. بطور معمول جن انسان را می‌بیند ولی برای انسان قابل رؤیت نمی‌باشد.

جن مانند انسان دارای علم، ادراک، قدرت تشخیص، مسئولیت و تکلیف است. پیغمبر گرامی اسلام بر جن‌ها نیز مبعوث شدند و در بین جن‌ها نیز دین و مذهب و فرقه وجود دارد. جن به دو گروه مسلمان و غیرمسلمان تقسیم شده و مسلمانان آنها نیز در یک گروه اهل تشیع قرار می‌گیرند. رهبر جن‌های شیعه«
سعفر ابن زعفر» می‌باشد و لوحی مزیّن به جملة مبارک«یا ابا عبد الله الحسین»برگردن دارد. پدر زعفر در صدر اسلام توسط حضرت علی(علیه‌السلام) کشته شد و خود نیز به دست آن حضرت مسلمان گردید. زعفر و لشکریانش در واقعه کربلا به یاری حضرت امام حسین(علیه‌السلام) شتافتند ولی آن امام بزرگوار اجازه نفرمودند.
در منابع مختلف از جمله قرآن کریم، تفاسیر، احادیث و کتب علمی از جن یاد شده است. دانشمندان غربی از جن به عنوان ارواح صدادار یاد می‌کنند. پیامبر گرامی اسلام که درود خدا بر او باد می‌فرمایند:«خداوند جن را در پنج صنف آفرید: باد، مار، عقرب، حشرات و انسان.»برخی از انسانها جن را می‌پرستند، علّامه طباطبائی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) می‌فرمایند:«مشرکان سه دسته می‌شوند، اول آنهاییکه جن می‌پرستند، دوم آنهاییکه ملائکه می‌پرستند و سوم آنهاییکه مقدّسینی از بشر را پرستش می‌کنند.» ابلیس از طوایف جن است و در قرآن صراحتاً به این مطلب اشاره شده است.به (روایتی) ابلیس دوازده هزار سال عبادت کرد و همین امر باعث شد از زمین به آسمان برود و در رده ملائک قرار بگیرد و به درجه‌ای رسید که مرتبة استادی برخی از ملائک را داشت. برخی از جن‌ها علاقمند به داشتن ارتباط با انسان می‌باشند، بعضی انسانها نیز به ایجاد رابطه با جن‌تمایل دارند، ایجاد این ارتباط امکان پذیر است ولی به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود و نهی شده است، برخی از علما نیز آن را مجاز نمی‌دانند.
تسخیر جن کاری خطرناک میباشد . اگر انسانی با جن ارتباط گرفت، دیگر نمی‌تواند آنرا قطع کند و یا حداقل قطع این ارتباط دارای عواقب خطرناکی است. قابل ذکر است که جن در مقابل ارتباط با انسان و خدماتی که ارائه می‌کند، چیزهایی از انسان می‌گیرد که جبران آن بسیار سخت بوده، یا غیرقابل جبران است. در صورتیکه جن از طرف انسان احساس خطر کند و یا آسیب ببیند، اقدام به تلافی خواهد کرد و به شخص مورد نظر یا بستگان نزدیک، از جمله همسر و فرزندان او آسیب می‌زند و یا آزار و اذیّت می‌رساند، پس بهتر است جن را بهانه‌ای برای تفکّر و تدبّر در عظمت خالق آن قرار دهیم. براستی که اگر انسان تمام عمر خویش را نیز صرف اندیشیدن در بزرگی و عظمت حق تعالی نماید، بسیار اندک خواهد بود.
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
جن در قرآن و احادیث

در میان انسانها بر سر خلقت نظام عالم دو دیدگاه کلی وجود دارد، عده ای که همه چیز را ناشی از خلقت ذات الهی می دانند و گروهی دیگر که سرمنشا خلقت نظام عالم را در طبیعت جستجو می کنند. اگرچه میان آنان اختلاف نظرها بسیار عمیق و اساسی است، ولی هیچ یک از این دو گروه نتوانسته اند وجود موجودات ماوراؤالطبیعه را انکار کنند. آنهایی که خداباورند و به روح و معاد معتقدند (غیر از مسلمانان) از آنها به عنوان ارواح خبیثه و یا ارواح شریر و یا شیطان یاد می کنند، برخی هم آنها را موجودات فضایی قلمداد می کنند، مادیون هم که اعتقادی به ذات الهی و قدرت پروردگار ندارند، این موجودات را همان انسانهای اولیه ای می دانند که در سیر تکامل بین انسان و میمون حیران مانده و به شکل و شمایل غریب درآمده اند و یا حتی برخی از آنان معتقدند که اینان انسانهای وحشی و بدوی در اعماق جنگل هستند و گاهی خود را نمایان ساخته و موجب اذیت و آزار انسانهای متمدن می شوند. و اما مسلمانان : بنا به نص صریح قرآن، موجودات عالم به سه گروه تقسیم می شوند: ۱ـ جمادات ۲ـ نباتات ۳ـ حیوانات؛ که یا دارای عقلند مانند انسان، فرشتگان و جنیان و یا فاقد عقل و شعورند مانند حیوانات و باز بنا به آیات نورانی قرآن کریم، باید بدانیم که بدون هیچ شک و تردیدی موجودی با نام «جن» در جهان آفرینش وجود دارد که از نظر تکلیف و شایستگی مورد خطاب پروردگار قرارگرفته و مشابه انسان می باشد، چرا که، ۱ـ سی و چهار بار نام جن در قرآن کریم آورده شده است. ۲ـ هفتاد و دومین سوره قرآن با نام این موجود مزین گردیده است. ۳ـ احادیث و روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع)، امامان و بزرگان علوم دینی در این خصوص، موجود بوده و در دسترس قرار دارد. ۴ـ به وسیله بسیاری از انسانها رویت شده اند. به آیاتی از قرآن کریم که وجود جن را مبرهن می داند اشاره می کنیم:
سپاهیان سلیمان از جن و آدمی و پرنده گرد آمده و به صف می رفتند. (سروه نمل، آیه ۱۷)
برای خدا شریکانی از جن قرار دادند و حال آن که جن را خدا آفریده است. (سوره انعام، آیه ۱۷)
بگو اگر جن و انس گرد آیند تا همانند این قرآن را بیاورند، نمی توانند، هر چند که یکدیگر را یاری دهند. (سوره اسرا، آیه ۸۸)
سخن پروردگارت بر تو مقرر شد که جهنم را ازجن و انس انباشته می کنیم. (سوره هود، آیه ۱۱۹)
ای گروه جنیان و آدمیان، اگر می توانید که از قطر آسمان و زمین بگذرید، بیرون روید ولی بیرون نتوانیدرفت مگر با قدرتی. (سوره الرحمن، آیه ۳۳)

مرحوم شیخ مفید در کتاب «ارشاد» آورده است: «در آثاری از ابن عباس نقل شده: زمانی که پیامبر اسلام (ص) به قصد جنگ با قبیله بنی مصطلق از مدینه خارج شد، هنگام شب به دره وحشتناک و صعب العبوری رسید. اواخر شب جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد که طایفه ای از جن در وسط دره جمع شده و قصد مکر و شر و آزار و اذیت شما و اصحابتان را دارند». (ارشاد ص ۳۹۹)
از حضرت امام صادق (ع) روایت شده : روزی حضرت رسول (ص) نشسته بود، مردی به خدمتشان رسید که بلندی قامتش مثل درخت خرما بود. سلام کرد، حضرت جواب داد و سپس فرمود: «خودش و کلامش شبیه جن است». سپس به او فرمود: کیستی؟ عرض کرد: من هام، پسر هیم، فرزند لاتیس، پسر ابلیس هستم (بحارالانوار ص ۸۳)
بانو حکیمه دختر امام کاظم (ع) گوید: «برادرم امام رضا (ع) را دیدم که جلو در اتاقی با کسی صحبت می کرد در حالی که تنها بود، عرض کردم: با چه کسی سخن می گویید؟ فرمودند: فردی از جن آمده تا مسائلی بپرسد و از چیزهایی شکایت کند» (اصول کافی ص ۳۹۵) علامه طباطبایی (ره) می فرمودند: «روزی آقای بحرینی که یکی از افراد معروف ومشهور در احضار جن و از متبحرین در علم ابجد و حساب مربعات بود در مجلس ما حضور یافت،چادری آوردند، دو طرفش را به دست من داد و دوطرف دیگر را به دستهای خود گرفت. این چادر به فاصله دو وجب از زمین فاصله داشت. در این حال جنیان را حاضر کرد، صدای غلغله و همهمه شدیدی از زیر چادر برخاست. چادر به شدت تکان می خورد چنان که نزدیک بود از دست ما خارج شود. من محکم نگه داشته بودم، آدمکهایی به قامت دو وجب در زیرچادر بودند و بسیار ازدحام کرده و تکان می خوردند و رفت و آمد داشتند، من با کمال فراست متوجه بودم این صحنه، چشم بندی و صحنه سازی نبوده و صد درصد وقوع امر خارجی بوده است» (رجایی، تهرانی جن و شیطان ص ۴۷)
اینها شمه ای بود از آیات قرآن کریم و احادیث و روایات که هر گونه شک و شبهه ای را در وجود واقعیت جن به یقین تبدیل می سازد.

جن چگونه موجودی است؟

به واقع جن چگونه موجودی است و آیا می توان توسط علوم پیشرفته امروزی آن را اثبات کرد؟جن در لغت به معنای مستور و پوشیده است،همان طور که بچه در رحم و پنهان از چشم ما را «جنین» گویند و جنت اشاره به باغی است که درختان آن مانع از به چشم آمدن زمینش می گردد. و شاید علت شک و تردید در وجود جن نیز همان مستور و پنهان بودنش از انظار و حس بشری است، که علت آن در ذات خلقتش نهفته است. قرآن کریم خلقت جن را چنین بیان می دارد:
و جان (که در بعضی از متون اسلامی آمده است، جان پدر جن است همان طور که آدم، پدر انسان) را پیشتر، از آتش زهرآگین آفریدیم. (سوره حجر، آیه ۲۷)
خدا انسان را از گل خشک شده ای چون خاک سفال آفرید و جنیان را از شعله ای بی دود. (سوره الرحمان، آیه ۱۴ و ۱۵)
مرا از آتش خلق کردی و او (انسان) را از گل آفریدی.

از این آیات در می یابیم که جن، آتش است و انسان از جنس خاک، و این چنین دریافت می شود که جنیان قبل از انسان خلق شده اند، و از آن جایی که هر دو از ماده آفریده شده اند پس مادی هستند، ولی دو تفاوت اساسی آنها را از سایر موجودات متمایز می سازد:
۱ـ می توانند خود را به هر شکل و قیافه ای درآورند (آکام المرجان) (به استثنای پیامبران و ائمه معصوم و بنا به برخی روایات حتی احدی از شیعیان).

۲ـ از چشم موجودات دیگر پنهانند. ملاصدرا پنهان و آشکار شدن جن را با هوا قیاس می کند و این طور عنوان می دارد: «بدن های لطیف آنها در الطاف و نرمی متوسط بوده و از این رو آماده جدایی و یا گردآمدن هستند، چون گرد هم آیند قوام آنها بهتر گشته و مشاهده می گردند و چون جدا گردند قوامشان نازک و جسمشان لطیف می شود و از دیده پنهان می مانند، مانند هوا که وقتی ذراتش گرد هم می آیند غلیظ می شود و به صورت ابر درمی آید و وقتی ذرات از هم جدا می شوند لطیف شده و دیده نمی شوند.» (ملاصدرا، مفاتیح الغیب)
همین ذات وجودی جنیان به آنها این امکان را می دهد که خود را به هر شکلی و با هر حجمی درآورند، چه به اندازه سرسوزن و چه در اندازه اتاقی بزرگ. آنها به واسطه همین ویژگی، بعد زمان برایشان معنا ندارد، و مسافتی را که بشر مدتها باید آن را طی کند، در لحظه ای می پیمایند و اعمالی را که از توان انسان خارج است آنها به راحتی قادر به انجامش هستند. عمده ترین علت شک و تردید در وجود آنان هم همین پنهان بودن از چشم انسانهاست، که البته از نظر علمی هم توجیه پذیر است. چرا که در جهان هستی چیزهای زیادی وجود دارد که به چشم ما قابل رویت نیستند ولی قدرتشان از نظر جسمی از انسان به مراتب بیشتر است، مثل الکترونها، امواج الکتریسیته، نورهای ماورای بنفش، اشعه ایکس، باکتریها و ویروسها، آمیب ها، جانداران تک سلولی و از همه مهمتر ذات اقدس الهی که دیده نمی شود ولی کدام عقل سلیمی می تواند آن را انکار کند؟ بنابراین صرف این که با حواس خود قادر نیستم آنان را درک کنیم، دلیل بر نبودن آنها نیست.
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز




مكان جنيان
از آنجايی كه نوع خلقت جنيان با انسانها و حيوانات متفاوت است، واضح است كه مكان زندگی آنها نيز متناسب با نوع خلقت آنها باشد، ولی آن مكانها كجاست. در بين عوام شايع است كه زيرزمينها، جاهای تاريك و مرطوب مانند حمامها، چاهها و عمق جنگلها جايگاه جنيان است. اما بررسی ها حاكی از آن است كه قطعا آنها در جايی زندگی می‌كنند كه از انسانها به دور باشند. در روايتی از امام صادق (ع) نقل شده كه: «در وادی شقره (بيابانی كه رنگ خاكش سرخ مايل به زرد است) نماز نخوان، زيرا در آن جا منازل جن است.» (وسائل الشيعه، ص ۴۵۲) قابل ذكر است يكی از معروفترين مساجد مكه با نام «مسجد الجن» در غرب شهر مكه محل نزول جنيان در مكه است و مستحب است حاجيان در آن مسجد رفته و دو ركعت نماز به جا آورند.

توليد مثل جنيان آنچه مسلم است اين است كه بنابر ذات وجودی جنيان آنها نيز مانند انسان دارای غريزه جنسی بوده و توالد و تناسل دارند و لازمه ادامه و بقای نسلشان آميزش جنس مونث و مذكر است، اما اين سوال كه آيا آنها هم مانند انسانها و يا ساير جانداران با عمل لقاح
و تشكيل نطفه تولد می‌يابند، چيزی نيست كه از كلام خداوند بتوان استنباط كرد ولی ابن عربی در فتوحات گفته است: «تناسل بشر به القای آب نطفه در رحم است و تناسل جن به القای هوا در رحم اثنی (جنس ماده) می‌باشد». (جن و شيطان ص ۵۷)
روايتی است از بخشی از وصيت حضرت رسول (ص) به اميرالمومنين (ع) كه فرمود: «ای علي، در شب اول، وسط و آخر ماه آميزش مكن و... همانا جنيان در اين سه شب به پيش زنان خويش (برای مقاربت) می‌روند». (وسائل الشيعه، ص ۹۱) و در آيه ای برای وصف حوريان بهشتی آمده است: «حوريان بهشتی را قبل از شوهرانشان، نه آدمی و نه جن دست زده است». (سوره الرحمن، آيه ۵۶ و ۷۴)

خواب جنيان «الله خدايی است كه هيچ خدايی جز او نيست. زنده و پاينده است. نه خواب سبك او را در برمی گيرد و نه خواب سنگين». (سوره بقره، آيه ۲۵۵) و از حضرت صادق (ع) روايت است كه می‌فرمايند: «به غير از خداوند متعال همه خواب دارند، حتی فرشتگان». (ميزان الحكمه، ص ۲۵) و حديثی است از رسول خدا(ص) كه می‌فرمايند: «خواب به چهار گونه است، پيامبران به پشت می‌خوابند، مومنين به دست راست، كافرين و منافقين به دست چپ و شياطين به رو می‌خوابند». (شيخ حر عاملي، ص ۱۰۶۷) آنچه از اين مطالب می‌توان دريافت اين است كه به غير از ذات اقدس الهی همه موجودات دارای خواب هستند.

مرگ جنيان

جنيان نيز مانند هر جانداری همان طور كه دارای حيات هستند مرگ هم شامل حالشان می‌شود. چنان كه در قرآن كريم آمده: «و بر آنها (خطا كاران) نيز همانند پيشينيانشان از جن و انس عذاب مقرر شد». (سوره فصلت، آيه ۲۵) «به ميان امتهايی كه پيش از شما بوده اند، از جن و انس در آتش داخل شويد». (سوره اعراف، آيه ۳۸) از اين آيات چنين برمی آيد كه نه تنها آنها هم مانند
انسان مرگ دارند، بلكه مانند انسان از عقوبت خدا بر حذر نيستند

تكاليف جنيان در مقابل ذات پروردگار

همان طور كه در مباحث قبل گفتيم، انسان فرشته و جن سه موجودی هستند كه بنابر مصلحت خداوندخلق شده اند و هدف از آفرينش آنها نيز عبادت پروردگار است. چنان كه در قرآن كريم آمده است: «جن و انس را جز برای پرستش خود نيافريده ام». (سوره ذاريات، آيه ۵۶) ناصر خسرو نيز اين طور می‌سرايد: داخل اندر دعوت او جن و انس تا قيامت امتش هر نوع و جنس جن نيز مانند انسان مختار است و حق انتخاب دارد و مانند ما در اجرای قوانين دينی مكلف است، چگونگی عبادت و اجرای احكام در ميان آنها، مشخص نيست ولی آنچه مسلم است، اين است كه پيامبرانی كه برای هدايت مخلوق برگزيده شده اند، جنيان را نيز هدايتگرند. چنان كه علامه طباطبايی (ره) فرمودند: «اتفاقا در اين باره از خود جنيان هم سوال شده كه آيا پيغمبر شما از جنس خود شماست؟ در پاسخ گفته اند: «پيامبران ما انسانند و اينك ما به رسالت حضرت ختمی مرتب ايمان آورده ايم و او را آخرين پيامبر می‌دانيم». (جن و شيطان)
از بسياری از آيات، روايات و احاديث نيز اين طوراستنباط می‌شود كه بعضی از جنيان كافر و بعضی مسلمانند و حتی قبل از ظهور اسلام برخی از آنها يهودی بوده اند كه بعد از اسلام به پيشگاه حضرت محمد(ص) آمده و مسلمان شده اند، و برای آنها عقوبتی همانند عقوبت انسانها در نظر گرفته می‌شود. در قرآن آمده است: «بعضی از ما مسلمانند و بعضی از حق دور و آنان كه اسلام آورده اند در جست و جوی راه راست بوده اند، اما آنان كه از حق دورند هيزم جهنم خواهند بود و اگر بر طريق راست پايداری كنند، از آبی فراوان سيرابشان كنيم». (سوره جن، آيه ۱۴، ۱۵ و ۱۶) از آيه اين چنين برمی آيد كه جنها همانند انسان به گونه های مختلفند، بعضی كافر و بعضی فاسق و ظالم البته برخی نيز نيكوكار و صالح بوده و دارای عقايد مختلف و اديان مختلف هستند.
در سوره احقاف آمده است كه: «حضرت رسول (ص) پس از آن كه از مكه به طايف رفت تا مردم را به سوی اسلام دعوت كند، كسی به دعوت او پاسخ مثبت نداد، در بازگشت به محلی رسيد كه آن را «وادی جن» می‌گفتند، شب را در آنجا ماند و به تلاوت آيات الهی مشغول شد، در آن هنگام گروهی از جنيان صدای صوت آن حضرت را شنيدند، پس از آن كه رسول اكرم (ص) از تلاوت فراغت يافت، جنيان به سوی قوم برگشتند و اين طور مشاهدات خود را بازگو كردند: «ای قوم، كتابی را شنيديم كه بعد از موسی نازل شده و تصديق كننده مطالب آن است و به حق و راستی هدايت می‌كند». (سوره احقاف، آيه ۲۹ و ۳۰) و روايت است كه حتی برخی از جنيان از گروه شيعيان می‌باشند از آن جمله روايتی است كه از ابوحمزه ثمالی نقل شده: «روزی جهت شرفيابی به حضور امام باقر (ع) اجازه خواستم، گفتند كه عده ای خدمت آن حضرت هستند، لذا اندكی صبر كردم تا آنها خارج شوند. پس كسانی خارج شدند كه آنها را نمی شناختم و غريب به نظرم آمدند. چون اجازه شرفيابی گرفتم، داخل شدم و به حضرت عرض كردم، فدايت شوم، الان زمان حكومت بنی اميه است و شمشيرهای آنها خونريز می‌باشد. امام فرمود: ای اباحمزه! اينان گروهی از شيعيان، از طايفه «جن» بودند و آمده بودند تا از مسائل دينی خود سئوال كنند». (جن و شيطان، ص ۶۵)

ارواح شرير كدامند و چه تفاوتی با جن دارند؟

مطالعات بر روی آثار بشر بدوی از قبيل نقاشی ها و كنده كاريهای غارها نشان می‌دهد كه انسان از ابتدای آفرينش وجود موجوداتی غير از خود را در محيط پيرامونش حس كرده است. موجوداتی كه ترس، وحشت و حتی نوعی پرستش و كرنش را در آنها ايجاد می‌كرده است. پس از اختراع زبان و خط، هر قوم و قبيله ای نامی برآنان گذاردند و برای ارتباط يا دفع آنان آدابی را برای خود قائل شدند و اين آداب نسل به نسل تداوم يافت چنان كه امروز هنوز در افريقا رسومی با همان روش سنتی برای ارتباط با اين موجودات و يا دفع آنان صورت می‌گيرد. به عنوان مثال در آيين مسيحيت، جن گيری يك سابقه ديرينه دارد كه اغلب كشيش ها اقدام به آن می‌كنند و در واقع معتقدند كه شيطان در قالب جسم فردی رسوخ می‌كند. البته تقريبا به غير از مسلمانان همگی اين موجودات را ارواح شرير می‌نامند و برای دفع شر آنان اعتقادات مخصوص به خود دارند. مثلا برخی از اروپاييان امروزی بر مبنای يك تفكرسنتی وقتی در خيابان راه می‌روند دستهای خود را تكان می‌دهند تا از ارواح شرير دور بمانند و يا در روز معينی از سال مراسمی برپا می‌كنند كه در آن عده ای بسيار از مردم لباسی شبيه به لباس اتاق عمل می‌پوشند، بوقی در دست می‌گيرند و در آن می‌دمند. اما بنا بر اعتقادات مسلمانان تنها موجودات ماوراؤالطبيعه فرشته ها و جن ها هستند و روح انسان وقتی كاملا از بدن انسان خارج شود، نه تنها قدرتی ندارد بلكه انسان هم نمی تواند هيچ گونه تسلطی برآن داشته باشد، مگر به خواست خداوند.

در كتاب «ارتباط با ارواح» اين طور آمده: «تسلط ارواح عقب مانده بر انسانها را در اصطلاح عاميانه «جن زدگی» می‌گويند كه در واقع به همان مفهوم افسون و تسخير است. ما استفاده از اين اصطلاحات را به دو علت صلاح نمی دانيم؛ اول اين كه، جن واژه ای است مخصوص موجودات هوشمند كه برطبق روايتی عاميانه معمولا برای ايجاد شر خلق گشته اند، و همواره محكوم به بدی كردن می‌باشند حال آنكه هيچ موجودی به خاطر بدی كردن آفريده نمی شود، مشيت پروردگار چنان است كه راه تكامل و
تعالی همواره به روی تمام موجودات هوشمند باز باشد. دوم اين كه اصطلاح «جن زدگی» غالبا بدين معنی به كار می‌رود كه جسم شخص جن زده را يك جن ديگر و يا روح متصرف شود. يعنی در واقع دو نوع سكونت در قالب يك بدن و اين فقط يك نوع استثناست نه يك تصرف يا دشمنی و آزار، بدين جهت واژه جن زدگی به مفهوم عاميانه آن برای ما قابل قبول نيست»..

آنچه از اين متون و بسياری از متون ديگر برمی آيد اين است كه واژه «جن» در فرهنگ های ديگر نيز وجود دارد ولی عموما آن را شيطان و يا ارواح شرير می‌نامند. در حالی كه ما مسلمانان معتقديم كه در ميان جنيان، جن صالح و نيكوكار نيز وجود دارد.

اسماعيل حسين زاده سرابی در كتاب «سيمای جن»اين طور می‌نويسد: «سالها پيش در مشهد مسئله احضار روح غوغايی عجيب به راه انداخته بود تا اين كه دو نفر از علمای معتبر مشهد خواستار شركت در آن مجلس شدند و پس از حضور، از نزديك جريان حركت ميز را مشاهده كردند. در جلسه ديگر يكی از آن دو درخواست كرد كه ميز (مقصود ميز مخصوص احضار روح است كه روی آن همه حرفها نوشته شده و جنها توسط اشاره ای ميز راتكان می‌دهند تا روی حرف مورد نظر بايستد) را بگردانند، اين عالم چون دارای علوم و معنويت خاصی بود و راه مكالمه صحيح با موجودات نامرئی را بلد بود، گرداننده ميز را به اسمايی كه حضرت سليمان (ع) می‌دانست و با آن اسما جنيان را مسخر كرده بود، قسم داده و پرسيده بود: شما روح انسان هستيد يا موجودی ديگر؟ و شروع به خواندن حروف الفبا كرده در نهايت اين جمله ها حاصل شد: من جن هستم». زمرديان نيز در كتاب «شيطان كيست» می‌گويد: «مدتهاست (ارتباط گيرندگان با روح) با وسيله های گوناگون با جن تماس می‌گيرند... البته جن خود را به آنها با نام روح يكی از افراد معرفی می‌كند و آنها بر اين باورند كه با روح آدمی تماس گرفته اند، در حالی كه اغلب تماس آنها با جن و شيطان است.»​

 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
درخواست ازدواج جن از انسان:surprised:
حجه الاسلام آقا سید محمد ابراهیم حسینی (صدر)نقل فرمودند که :من در سال1374 در روستای کرزان از توابع تویسرکان منبر می رفتم.روز تاسوعا بود. بامیزبان خود اقای محمود افشاری برای گردش به صحرا رفتیم .پدری با دوفرزندش را دیدیم که لوبیای قرمز می کاشتند.بعد از احوالپرسی سخن معجزه ائمه به میان آمد.آقای کریمی داستان جالبی نقل کرد وگفت :یکی از بچه ها به نام عباس مرد متدین ودقیق در انجام تکالیف شرعی است که با مادر وهمسر خود زندگی می کند.روزی از محل کار خود خارج شده به سوی منزل میرود در بین راه صدای دختری به گوش میرسد که ایشان را با نام صدا میزند.وقتی که بر میگردد دختری زیبا با قیافه بسیار دلفریبی را مشاهده میکند آن دختر اظهار می کند عباس من عاشق تو شدم و در خواست ازدواج با تو را دارم .عباس با شنیدن این کلام در حالی که از اتهام مردم هراسان است که در کوچه با چنین دختری مشغول صحبت گردیده گفت : من همسر و مادری در تحت تکلف خود دارم و هیچ گونه توانایی اراده دو همسر ومادرم را ندارم .
دختر اظهار میکند که من از شما توقع مخارج وغیره را ندارم بلکه نیازهای مادی شما را هم هرچه باشد برطرف خواهم کرد . عباس می گوید چون نمی خواستم در جایی که مردم متوجه بودند با او صحبت کنم تا مبادا آبرویم خدشه دار شود لذا بی اعتنایی کرده و به سوی منزل روانه شدم . وقتی به منزل رسیدم دیدم جلوتر از من آمده و در منزل نشسته است .گفتم: من تا به امروز اصلا تو را ندیده ام تو چطور ندیده عاشق من شده ای؟ گفت : من از طایفه جن هستم انسان نیستم ولی چکنم عاشق و دلباخته تو شده ام از تو تقاضای ازدواج دارم و تمام زندگی ترا تضمین میکنم که با خوشبختی زندگی کنی .عباس میگوید او هرچه اصرار می کرد من مخالفت میکردم تا اینکه گفت : عباس من میروم تو تا فردا با مادر و همسرت مشورت کن.
در همین حال مادر وهمسرم نشسته بودند گفتند : گویا تو با کسی صحبت میکنی ما که غیر از تو کسی را نمی بینیم من جریان را شرح دادم مادرم گفت : عباس جن زده نشده باشی؟ آن روز گذشت فردا من طبق معمول به دکان رفته مشغول کار شدم ودر وقت همیشگی به خانه بر گشتم وقتی که وارد شدم دیدم باز آن دختر نشسته و منتظر است . بعد از سلام و جواب گفت : عباس! با مادر وهمسرت مشورت کردی؟ گفتم: دیروز من به تو گفتم من نیازی به ازدواج دوم ندارم و خواهش میکنم که دست از من بردار. او گفت : من در عشق تو بیقرارم و می سوزم استدعا میکنم با من ازدواج کنی و همین طور اصرار میکرد .گفتم : خلاصم کن من ابدا به ازدواج دوم تن نخواهم داد باز دیدم رهایم نمی کند ناچار برای خلاصی خود سیلی محکمی به صورتش زدم . نگاه به من کرد وگفت: اگر من چنین سیلی به تو بزنم زنده نخواهی ماند .در همین حال وقتی از من مایوس شد یک سیلی به من زد .
دیگر نفهمیدم جریان چه شد وقتی مادر وهمسرم می بینند من نقش زمین شدم مرا به پزشک می رسانند . ولی چون کاملا لال شده بودم از معالجه من نا امید می شوند. عباس بعد از مدت مدیدی با همین حال که قادر به سخن نبود زندگی میکند تا اینکه روزی آرزو میکند که به زیارت امام رضا (ع) نائل آید و این آرزو را با اشاره به نزدیکان خود میفهماند . مادر وهمسر و برادری که در تهران زندگی میکرد به همراه عباس به مشهد مقدس عازم میشوند . یک هفته در مشهد میمانند و هر روز به زیارت مشرف میشوند تا اینکه روزی در منزل عباس امام رضا(ع) وامام زمان (عج) را در خواب میبیند و شفای کامل پیدا میکند
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز

تصویری از جن
اين عكس پس از تاييد رهبران ديني در كشور امارات در رسانه هاي مختلف چاپ و منتشر شد. يك جوان عرب در منطقه حليله امارات با شنيدن صداهاي عجيب در يكي از غارهاي اطراف اين منطقه دوربين خود را برداشته و به محل مي رود و در آنجا موجودي عجيب شبيه جن را مشاهده مي كند. فرد عكاس بر اثر سكته قلبي فوت مي شود و پليس با اعلام دوستان او و مراجعه به محل در كنار جسد وي دوربين عكاسي مي يابد و با ظهور فيلم داخل دوربين عكس جن را مشاهده مي كند. اين عكس و خبر در نشريات امارات به چاپ رسيده و از تلويزيون آن كشور نيز پخش شده است.



من كه اصلا به اين عكسا اعتمادي ندارم همين عكس و يك جا زده روح يك جا يوفو اينجا زده جن! اي بابا يك جن بياد خودشو نشون بده ببينم:cry:نه نميخوام دروغ گفتم:)
 

نازنین

عضو جدید
کاربر ممتاز
این که شبیه یوفو بود با اون صورت کشیده و چشمای درشت البته یه کم پلید تر از یوفو می زد :redface:

من شنیده بودم جنها قدشون کوتاهه :cry:

البته اینم بگم می تونن خودشو نو به شکلهای مختلف هم در بیارن!!!! اصلا نکنه یوفوها همون اجنه ی خودمونن که اینقدر پیشرفت کردن :biggrin: جدیدا با بشقاب پرنده میان دیدن آدمیزاد بدبخت:D

خیلی مطالب جالبی بود مخصوصا اون عکسهاااااااا :cry:
 

k.m.r.c

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دستت درد نکنه نوشی حالا تاپیک مارو از زیر خاک میکشی بیرون (ولی این یکی کمی کاملتره):D
 

استرپتو ایکس

عضو جدید
خاطره ای که نقل می کنم مربوط به یکی از دوستان مادرم میشه :
وقتی که مادر بزرگ دوست مادرم درسنین میانسالی در روستایی از روستاهای استان اذربایجان غربی زندگی می کرد تعریف کرد و گفت صبح خیلی زود بود و من برای گرفتن وضو به کنار چشمه امده بودم .کمی انطرفتر کاروانی از موجوداتی رو دیدم که هلهله کنان و شادی کنان در حال عبور بودند کمی دقیق شدم و دیدم در حال بردن عروس هستند من نزدیکتر رفتم و با تعجب لباس عروس را نگاه کردم بسیار اشنا به نظر می رسید در حالی که دستم در اثر برخورد با گل کنار رودخانه گلی بود به لباس دست زدم تا دقیق تر ببینم از ان ماجرا چند روز گذشت روزی در گنجه را باز کردم و به طور اتفاقی لباس عروس قدیمی خودم را یافتم در کمال تعجب لباس عروسم را با ردی از دست گلی خودم یافتم
 

استرپتو ایکس

عضو جدید
آقا با جن ور نرو که بهت ور برن از زندگیت سیر میشیا
اولا اقا نه خانوم بعدشم نه راست می گی من خودم خیلییییییی می ترسم:cry: اخه بین خودمون باشه یه بار خودم دیدم:whistle: حالا ببینم استقبال از خاطره چطوره:w41: بعد اونو هم می گم اخه من ماجراها شنیدم از این جماعت;)
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
هنا جون بگو كه اين خاطرات قديمي عجيب مو به تن ادم سيخ ميكنه:cry:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا