جایگاه اخلاق در نظام سرمایه‌داری

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
«حقوق نرم در تجارت»
[h=1]جایگاه اخلاق در نظام سرمایه‌داری[/h]

«من برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم» پیامبر خوبی‌ها (ص)

سید پرویز جلیلی کامجو*
اخلاق اقتصادی به آن دسته از ارزش‌های اخلاقی و معنوی گفته می‌شود که آثار اقتصادی درپی داشته باشد. در قرن حاضر هر روز انسان با موضوعات اخلاقی متنوع و فراوانی روبه‌رو می‌شود و کمتر کسی واقعا می‌داند که چه تصمیمی باید بگیرد! این موضوع در تجارت و امور مالی حادتر به نظر می‌رسد. در دنیای امروز هر روز شاهد سنت‌شکنی‌های ناخواسته‌ای هستیم که به اجبار به آن راضی می‌شویم، زیرا فکر می‌کنیم چاره‌ای نیست! اما آیا قربانی‌ای مظلوم‌تر از فضایل اخلاقی نیست؟
اخلاق به معنای صفت نفسانی پایدار است و نوسان در آن راه ندارد. اقتصاد در ابتدا به عنوان شعبه‌ای از علم اخلاق تدریس می‌شده است، اما با سردرگمی بشر در قرن‌های اخیر، شکافی بین اخلاق و اقتصاد ایجاد شد. امروز مفهوم سرمایه اجتماعی مترادف گسترش فضایل اخلاقی و کاهش رذایل اخلاقی است.
در این مقاله سعی می‌کنیم سوالاتی را مطرح کنیم که هر روز بارها به ذهنمان خطور می‌کند اما نمی‌دانیم کی آنها را فراموش می‌کنیم و دوباره به یاد می‌آوریم. به راستی آیا حداکثر کردن منافع شخصی که ستون نظام سرمایه‌داری است به معنای عدم رعایت اصول اخلاقی در این نظام است؟ جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام کاملا واضح است و نیازی به بحث در این مورد نیست. اسلام بین فعالیت‌های اقتصادی و اصول اخلاقی پیوندی محکم بنا کرده است به طوری که انصاف را نیمی از دین می‌داند. به این ترتیب در این مقاله برآنیم تا جایگاه اخلاق را در نظام سرمایه‌داری مشخص کنیم. نظامی که به قول «دِسُتو» تنها بازی در شهر است و همه مجبورند آن را انجام دهند، به طوری که نظام کمونیستی و سایر نظام‌ها در عمل در صراط این نظام قرار دارند و نوک پیکان آنها به سوی این نظام است.
اخلاق و نظام سرمایه‌داری
علم اقتصاد و نظام اقتصاد سرمایه‌داری در بستر فلسفه اخلاق متولد شده است، تا آنجایی که آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد و بنیان‌گذار مکتب کلاسیک که معاصر با حکومت کریم‌خان زند در ایران بود، قبل از انتشار کتاب «ثروت ملل» کتاب «نظریه احساسات اخلاقی» را منتشر کرده ‌است. او در این کتاب طیف وسیعی از فضایل اخلاقی را مورد تاکید قرار می‌دهد، مانند: تدبیر، هوشیاری، احتیاط، آینده‌نگری، میانه‌روی و وفای به عهد. او خیرخواهی را بالاترین فضیلت اخلاقی می‌داند. این حرکت پدر علم اقتصاد بی‌شک دارای هدف خاصی بوده است که هدف ما در نگارش این مقاله است: یعنی «حداکثر نمودن منافع شخصی در اقتصاد بازار به معنای نفی اصول اخلاقی نیست». آدام اسمیت نفع شخصی را مقید به رعایت عدالت کرده است. مالتوس، ریکاردو و در مراتبی پایین‌تر جان استوارت میل، اقتصاد را علمی اخلاقی تلقی کرده‌اند. البته طبق نظر برخی اقتصاددانان، اخلاق نقطه آغازی برای بحث در ارتباط با اقتصاد اثباتی و اقتصاد هنجاری است. اما امروزه سرمایه اجتماعی که از عمل به قانون و گسترش فضایل اخلاقی سرچشمه می‌گیرد، زیربنای هر رویکردی به علم اقتصاد از جمله رویکرد اثباتی است.
اقتصاد ایران و اخلاق اقتصادی
به راستی جایگاه اخلاق در اقتصاد امروز ایران کجا است؟ آیا کسی که اخلاق و جوانمردی را در تجارت رعایت می‌کند ساده لوح است؟ آیا کسی که اخلاق را در تجارت قربانی نکند و دروغ نگوید، تملق و اغراق نکند، متهم به شکست در بازار است و به درد بازار نمی‌خورد؟ آیا اقتصاد بازار یعنی انکار اخلاق اقتصادی؟ اعتماد، صداقت، همکاری صادقانه، رقابت دوستانه، حسن نیت، کمک، تعاون، دلسوزی و همیاری عاطفی، انصاف، عدالت، انتشار اطلاعات صحیح، بخشش، آسان‌گیری در معامله، وفای به عهد، وجدان کاری، تعهد کاری، حفظ محیط زیست و عمل به قانون جای خود را به حرص و طمع، سوگند دروغ، فرصت‌طلبی، ریا و تزویر، سوءظن، رشوه‌خوردن، رشوه دادن، پارتی‌بازی، رانت‌بازی، فرار از مالیات، رقابت مکارانه، تبعیض، محروم کردن دیگران از کسب درآمد، سختگیری در معامله، سوءاستفاده از قراردادها، کم‌کاری، تخریب محیط‌زیست و دور زدن قانون داده است؟ آیا شاخص‌های موفقیت در بازار دچار تحولی رنج‌آور شده است؟ آیا دستاورد بشریت پس از قرن‌ها زندگی این نتایج است؟ آیا عقلانیت‌گرایی به معنای رد اصول اخلاقی است؟ اقتصاد هر کشوری ریشه در فرهنگ آن کشور دارد. اخلاق میراث فرهنگ، تمدن، دین و نیاکان ایران اسلامی است که در طول قرن‌ها به هنجارها یا عرف تبدیل شده است، اما چرا و طبق چه مکانیسمی این میراث ماندگار در اقتصاد و تجارت درحال کمرنگ شدن است، یا ناپدید شده است؟ دو فرهنگ متفاوت مطمئنا به دو اقتصاد متفاوت می‌انجامد!
دست نامرئی اخلاق
آدام اسمیت مکانیسم قیمت، بازار و رقابت را دست نامرئی در تخصیص بهینه منابع کمیاب معرفی می‌کند، اما شاید بتوان یک دست نامرئی دیگر نیز با عنوان «دست نامرئی اخلاق» معرفی کرد که همکاری این دو دست منجر به تخصیص بهینه منابع گردد. عمل به قانون در تمام سطوح و گسترش فضایل اخلاقی، در اقتصاد و در سیستم اقتصادی را شاید بتوان به روح، اصل و خمیرمایه اقتصاد تشبیه کرد.
عمل به قانون یک اصل اخلاقی پذیرفته شده در همه جوامع و ادیان
نوع نگرش به اخلاق ریشه در جهان‌بینی افراد و جوامع دارد. اما در دین اسلام و احتمالا در تمام ادیان الهی نقض قانون و اعمال غیراخلاقی، علاوه‌بر تاثیرات دنیوی، گناه محسوب می‌شود و منجر به جزای اخروی خواهد شد. با این اوصاف آیا در قرن 21 حداقل در کشورهای اسلامی مانند ایران، نزدیک‌ترین راه کسب منفعت قانون شکنی است؟ آسیب‌پذیرترین اقشار در مقابل نقض قانون، طبقات ضعیف و دهک‌های پایین جامعه هستند، انسان‌هایی که با کوچک‌ترین بی‌عدالتی با بزرگ‌ترین مشکلات مواجه می‌شوند. با این اوصاف آیا برای نیل به عدالت اجتماعی صراطی مستقیم‌تر از عمل به قانون وجود دارد؟
رابطه تحصیلات و رعایت اصول اخلاقی
در چند دهه اخیر، حداقل به صورت کسب مدرک با پول، با رابطه، در دانشگاه آزاد یا پردیس‌ دانشگاه‌های دولتی!!، سطح تحصیلات عالی در جامعه، رشد فزاینده‌ای داشته است و چه امیدوارانه به خود می‌بالیم، اما می‌دانیم که «تاثیر آسیب‌های اجتماعی در سطوح بالای تحصیلات زیان‌بارتر می‌شود» و حتی رخنه این آسیب‌های اجتماعی به «بدنه دولت» دردآور و مخرب‌تر خواهد بود. با افزایش سطح تحصیلات و دانش جامعه عمل به قانون باید گسترش یابد. اما شاخص‌های سرمایه اجتماعی در ایران نتایج متفاوتی را منعکس می‌کند.
تاثیر رعایت اصول اخلاقی در بین دولتمردان بر جامعه
کمرنگ شدن سرمایه اجتماعی (اصول اخلاقی) نه تنها در بین دولتمردان شایع شده است، بلکه ردپای آن در دانشگاه نیز مشاهده می‌شود. البته هدف این مقاله بررسی ابعاد رعایت اخلاق در اقتصاد بود، اما دولت و دانشگاه به‌عنوان کانون فرهنگ‌سازی اخلاق‌گرایی مورد نظر جامعه‌شناسان بوده و هست!
نقش اخلاق در طی مسیر توسعه‌یافتگی
سقراط چه حکیمانه می‌گوید: «دستیابی به سعادت فردی و اجتماعی از مسیر عمل اخلاقی می‌گذرد» [1]. تئوری‌های مرسوم علم اقتصاد زمانی عملکرد صحیح خواهند داشت و به نتایج مشابه در سایر کشورها خواهند رسید که نهادهای اجتماعی و اقتصادی به خوبی شکل گرفته و سرمایه اجتماعی بالایی در بین کارگزاران اقتصادی و در رابطه بین مردم و حکمرانان در جریان باشد. توسعه به همان اندازه که امری کمی است به همان اندازه نیز امری کیفی است و ریشه در فرهنگ اجتماعی جامعه دارد. مهم‌ترین ابزار تقویت سرمایه اجتماعی «عمل به قانون در همه سطوح توسط همه افراد جامعه» است.
عدم رعایت اصول اخلاقی در بلندمدت
آیا ما به این نتیجه رسیده‌ایم که هدف وسیله را توجیه می‌کند؟ شاید نقض اصول اخلاقی در کوتاه‌مدت برای یک فرد یا گروه منافعی را درپی داشته باشد. اما در بلندمدت عدم اطمینان بالا، ریسک‌های مختلف و بی‌اعتمادی فراگیر، فرزند ناخلف این کردار ناپسند خواهد بود که نه تنها دامن خاطیان بلکه دامن کل جامعه به آن گرفتار خواهد شد. همچنان که امروز برای گرفتن یک وام کوچک نیاز به ضمانت‌های به مراتب بیشتری نسبت به 30 سال گذشته است و این نه به دلیل بدحسابی همه مردم! بلکه به دلیل بدحسابی بخش کوچکی از مردم است!
رعایت اصول اخلاقی یک رابطه دوطرفه
ما هیچ‌کدام دوست نداریم مورد بی‌اعتمادی دیگران قرار بگیریم یا به ما دروغ گفته شود یا اینکه از کوچک‌ترین غفلت ما سوءاستفاده شود. اما چرا در مقابل دیگران این اعمال اهمیت نه چندان کمتری پیدا می‌کند؟ چرا در بین چراغ‌های راهنمایی و رانندگی، اقتصاد ایران شیفته چراغ زرد شده است؟
سوال آخر
این مقاله حاوی سوالات فراوانی بود، در بعضی مواقع سوال پرسیدن بسیار منطقی‌تر از جواب دادن است. مقاله را با یک سوال اساسی خاتمه می‌دهیم: اگر افراد در کشورهای اسلامی و مخصوصا ایران به معاد اعتقادی نداشتند، چقدر رفتار اقتصادی و حتی رفتار کلی آنها از آن چیزی که امروز شایع و مرسوم است، متفاوت می‌شد؟
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد / وای اگر از پس امروز بُود فردایی
[1] چرخه‌های افول اخلاق و اقتصاد، رنانی محسن و مویدفر رزیتا، 1390
*Parviz.jalili@gmail.com دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه اصفهان
 
بالا