تیم صنایع : کیفیت

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
خب یه مثال حل مسئله میزنم تا شما منو متهم نکنید به ارمان گرایی !!! بلکه قبول کنید واقع گرایانه هست !
مثلا در شرکت از طریق واحد فروش به تحقیق توسعه آورده شده که رنگ کالا تعییر کند تا جذابیت بالا برود و فروش زیاد شود !
اینها هم به واحد طراحی محصول می گویند که شما کالا تولید کنید که رنگش متفاوت باشد ! تا جذابیت زیاد شود !
واحد طراحی محصول هم کالا رو طراحی میکند و در اختتیار واحد تولید قرار میدهد !
واحد تولید هم امکانتش محدود هست حالا امکان تولید با رنگهای متنوع نیست و یا اصلا رنک هم تغییر میکند ! ولی اونچیزی نیست که واحد فروش میگفت !!!
حالا یک شرکت چقدر ضرر میکند ؟
چقدر زمان از دست داده ! چقدر سرمایه و ....
حالا کدام واحد اشتباه کرده ؟؟؟؟ تولید ؟؟
شما مدیر باشید کدام رو جریمه میکنید ! همه هم ادعا دارند که ما کارمون رو به بهترین نحو انجام دادیم !!
اینجا مشکل این هست که هرکس به تنهایی کار کرده و اجزا در کنار هم برای یک هدف مشترک کار نکرده اند !!

حالا دوستان کی میخواد تفکر سیستمی رو زیر سوال ببره که این یه روش آرمانگرایانه هست ؟
شما خودتون بدون شناخت در پاره از مسائل استفاده میکنید !
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خب یه مثال حل مسئله میزنم تا شما منو متهم نکنید به ارمان گرایی !!! بلکه قبول کنید واقع گرایانه هست !
مثلا در شرکت از طریق واحد فروش به تحقیق توسعه آورده شده که رنگ کالا تعییر کند تا جذابیت بالا برود و فروش زیاد شود !
اینها هم به واحد طراحی محصول می گویند که شما کالا تولید کنید که رنگش متفاوت باشد ! تا جذابیت زیاد شود !
واحد طراحی محصول هم کالا رو طراحی میکند و در اختتیار واحد تولید قرار میدهد !
واحد تولید هم امکانتش محدود هست حالا امکان تولید با رنگهای متنوع نیست و یا اصلا رنک هم تغییر میکند ! ولی اونچیزی نیست که واحد فروش میگفت !!!
حالا یک شرکت چقدر ضرر میکند ؟
چقدر زمان از دست داده ! چقدر سرمایه و ....
حالا کدام واحد اشتباه کرده ؟؟؟؟ تولید ؟؟
شما مدیر باشید کدام رو جریمه میکنید ! همه هم ادعا دارند که ما کارمون رو به بهترین نحو انجام دادیم !!
اینجا مشکل این هست که هرکس به تنهایی کار کرده و اجزا در کنار هم برای یک هدف مشترک کار نکرده اند !!

حالا دوستان کی میخواد تفکر سیستمی رو زیر سوال ببره که این یه روش آرمانگرایانه هست ؟
شما خودتون بدون شناخت در پاره از مسائل استفاده میکنید !

خب انگار کمی جبهه گرفتی . من نگفتم تفکر سیستمی بده و نباید رعایت بشه که . درستش هم همین هست . چطور ممکنه تحقیق توسعه چیزی بخواد درست کنه ندونه توانایی تولید رو دارن یا نه ؟ یا حتی خواسته ها رو رعایت نکنه ؟ دیگه این اسمش تحقیق و توسعه نیست . حتی گیریم اینجور باشه که می گید . تحقیق و توسعه یه چیزی الابختگی درست کرده . واحد فروش هم میگه این چیزی نیست که من میخوام . باز چطور می رسیم به همون که گفتم چطور می شه تحقیق و توسعه خواسته ها رو رعایت نکنه ؟ تحقیق و توسعه باید هر مرحله تطبیق بده کارشو و هی اصلاح کنه تا به چیزی که می خواد برسه و هیچ آدم ناشی یه چیزی درست نمی کنه و بعد بگه بیا . این چیزی که گفتی درست پویا هست و خود به خود همون واحد تحقیق و توسعه ارتباط برقرار می کنه بین اجزا . اما مثالی که ما گفتیم درباره تحقیق و توسعه نیست . در ضمن یادتون باشه منظور من از تحقیق و توسعه یه اتاق و دو تا کامپیوتر و دو تا آدم که بازی می کنن نیست .

من دوست دارم بدونم چطور می خوای عوامل تائیر گذار رو تو نون نشدن آرد رو بررسی کنی ؟. شما به همه دسترسی نداری ، تا بیای هماهنگ کنی افرادی رو باهاشون صحبت کنی روز ها گذشته . اصلا فرض کن این مشکلات نیست . شما بهشون می گی من با واحد فلان صحبت کردم به من این اطللاعات رو دادن ، شما با همون سوال اطلاعات دیگه ای داری می دی ، اینجا کی درست می گه ؟ تا اطلاعات درستی نداشته باشی می تونی ارتباطی برقرار کنی ؟ تو واحد های ایدئال راه شما جواب می ده ، تو واحد های فعلی ما که نمی دونن سیستم چی هست چطور می تونی بین شون ارتباط برقرار کنی وقتی هر کی فکر می کنه دیگری به من ربطی نداره ؟ اینو به من با پویاشناسی بگو . اما تو همون تغییر رنگ خودرو ، خود واحد فروش و تحقیق و توسعه می دونن که باید با هم تماس داشته باشن ، می دونن که باید هم دیگه رو کنترل کنن یا بهتر بگم چک کنن پس اشکالی برای شما پیش نمیاد و وقتی از تحقیق و توسعه اطلاعاتی از ترکیب رنگ می خوای ، همون اطلاعات رو هم از فروش می گیری چون فروش هم از هم تحقیق گرفته و ارتباطشون باهم برقراره و دوگانگی نیست .

اما همونطور که گفتم برای یه سیستم مریض که شما مسئول خوب کردنش هستی چطور می تونی ابتدا با پویا شناسی درست کنی ؟ پویا شناسی هم خوبه برای این سیستم اما نه تو مرحله ورود شما وقتی به شما گفته می شه آردم نون نمی شه . اول باید از ساده ترین کارا و زود بازده ترین کارا استفاده کنی برای اینکه انگیزه درون شون به وجود بیاری و بعد کم کم متمایل شی به اون قضایا . به وجود آوردن ارتباط بین این سیستم مریض همون دفعات اول رو کسی نمی تونه قبول کنه چون زمان می بره نتیجه بده . ما از بچگی یاد گرفتیم تا کاری می کنیم سریع نتیجه شو ببینیم . از بچگی یاد گرفتیم تا دست به بخاری می زنیم دستمون بسوزه و دستمون رو عقب بکشیم . اما از بچگی یاد نگرفتیم می شه یه سال هم تحقیق کرد تا یه مقاله نوشت . ما به کارای زود بازده عادت داریم . این ایراد بزرگی هست اما چاره ای نیست . شما نمی تونی همه رو با تفکر خودت یهو هم سو کنی . اول باید اعتمادشون جلب بشه و وقتی جلب می شه که همون کارهای زود بازده رو انجام بدی و نتایج رو ببینن و وقتی می خوای کارای بزرگتری مثل هم پویایی توشون به وجود بیاری ، باهات همراه بشن و خشته نشن .

در ضمن همون تفکر سیستمی یه قانون داره به اسم there is no blame . یعنی مقصری وجود نداره و کسی رو جریمه نکن به جاش مشکلو حل کردن . برای اون قسمت که گفتی کی رو جریمه می کنید گفتم .


melika02 گفت:
ایمان بداخلاقه
جان ؟؟؟
 

mahshid-engineer

عضو جدید
منم با نظر علی آقا موافقم . 2 تا دانشمند هوا فضا رو هم که آورده بودن تو ماه عسل همینو میگفتن میگفتن اگه تیم ساخت ماهواره با تیم بالا برش هماهنگ نباشه ممکنه آخرش رو میلی مترا به مشکل بر بخورن، باید هر لحظه این هماهنگی انجام بشه والا کلی هزینه زمان و منابع از دست رفته متحمل میشن.
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
خب انگار کمی جبهه گرفتی . من نگفتم تفکر سیستمی بده و نباید رعایت بشه که . درستش هم همین هست . چطور ممکنه تحقیق توسعه چیزی بخواد درست کنه ندونه توانایی تولید رو دارن یا نه ؟ یا حتی خواسته ها رو رعایت نکنه ؟ دیگه این اسمش تحقیق و توسعه نیست . حتی گیریم اینجور باشه که می گید . تحقیق و توسعه یه چیزی الابختگی درست کرده . واحد فروش هم میگه این چیزی نیست که من میخوام . باز چطور می رسیم به همون که گفتم چطور می شه تحقیق و توسعه خواسته ها رو رعایت نکنه ؟ تحقیق و توسعه باید هر مرحله تطبیق بده کارشو و هی اصلاح کنه تا به چیزی که می خواد برسه و هیچ آدم ناشی یه چیزی درست نمی کنه و بعد بگه بیا . این چیزی که گفتی درست پویا هست و خود به خود همون واحد تحقیق و توسعه ارتباط برقرار می کنه بین اجزا . اما مثالی که ما گفتیم درباره تحقیق و توسعه نیست . در ضمن یادتون باشه منظور من از تحقیق و توسعه یه اتاق و دو تا کامپیوتر و دو تا آدم که بازی می کنن نیست .

من دوست دارم بدونم چطور می خوای عوامل تائیر گذار رو تو نون نشدن آرد رو بررسی کنی ؟. شما به همه دسترسی نداری ، تا بیای هماهنگ کنی افرادی رو باهاشون صحبت کنی روز ها گذشته . اصلا فرض کن این مشکلات نیست . شما بهشون می گی من با واحد فلان صحبت کردم به من این اطللاعات رو دادن ، شما با همون سوال اطلاعات دیگه ای داری می دی ، اینجا کی درست می گه ؟ تا اطلاعات درستی نداشته باشی می تونی ارتباطی برقرار کنی ؟ تو واحد های ایدئال راه شما جواب می ده ، تو واحد های فعلی ما که نمی دونن سیستم چی هست چطور می تونی بین شون ارتباط برقرار کنی وقتی هر کی فکر می کنه دیگری به من ربطی نداره ؟ اینو به من با پویاشناسی بگو . اما تو همون تغییر رنگ خودرو ، خود واحد فروش و تحقیق و توسعه می دونن که باید با هم تماس داشته باشن ، می دونن که باید هم دیگه رو کنترل کنن یا بهتر بگم چک کنن پس اشکالی برای شما پیش نمیاد و وقتی از تحقیق و توسعه اطلاعاتی از ترکیب رنگ می خوای ، همون اطلاعات رو هم از فروش می گیری چون فروش هم از هم تحقیق گرفته و ارتباطشون باهم برقراره و دوگانگی نیست .

اما همونطور که گفتم برای یه سیستم مریض که شما مسئول خوب کردنش هستی چطور می تونی ابتدا با پویا شناسی درست کنی ؟ پویا شناسی هم خوبه برای این سیستم اما نه تو مرحله ورود شما وقتی به شما گفته می شه آردم نون نمی شه . اول باید از ساده ترین کارا و زود بازده ترین کارا استفاده کنی برای اینکه انگیزه درون شون به وجود بیاری و بعد کم کم متمایل شی به اون قضایا . به وجود آوردن ارتباط بین این سیستم مریض همون دفعات اول رو کسی نمی تونه قبول کنه چون زمان می بره نتیجه بده . ما از بچگی یاد گرفتیم تا کاری می کنیم سریع نتیجه شو ببینیم . از بچگی یاد گرفتیم تا دست به بخاری می زنیم دستمون بسوزه و دستمون رو عقب بکشیم . اما از بچگی یاد نگرفتیم می شه یه سال هم تحقیق کرد تا یه مقاله نوشت . ما به کارای زود بازده عادت داریم . این ایراد بزرگی هست اما چاره ای نیست . شما نمی تونی همه رو با تفکر خودت یهو هم سو کنی . اول باید اعتمادشون جلب بشه و وقتی جلب می شه که همون کارهای زود بازده رو انجام بدی و نتایج رو ببینن و وقتی می خوای کارای بزرگتری مثل هم پویایی توشون به وجود بیاری ، باهات همراه بشن و خشته نشن .

در ضمن همون تفکر سیستمی یه قانون داره به اسم there is no blame . یعنی مقصری وجود نداره و کسی رو جریمه نکن به جاش مشکلو حل کردن . برای اون قسمت که گفتی کی رو جریمه می کنید گفتم .



جان ؟؟؟


بابا من باهات شوخی کردم !! تو بهت برخورد !! :redface:

ایمان راستش از این سوالای سخت نداشتیما !! :question:

من سیستم تون و آرد رو نمیشانسمش ! مبحث تفکر سیستمی با سیستم های پویا کاربردش فرق داره ! شما در سیستم های پویا باید تفکر سیستمی داشته باشی !!
اما تفکر سیستمیدر مقابل تفکر مکانیستی وجود داره !
یعنی شما برای حل کردن موضوع میرید اجزا رو مورد بررسی قرار میدید ! که به صورت مجاز می بینید !
اینجا هم شما دارید سیستم رو مجاز می بینید ! در صورتی که اصلا اینطور نیست ! شاید از نظر فیزیکی جدا باشن اما کاملا بهم وابسته اند !
حال با این فکر میشه رفت جلو و مشکل رو حل کرد !
در مورد حل کردن این مسئله هم کار من و یا یک مسئول نیست ! کار تخصصی هست و باید تیم تشکیل داد و بررسی کرد ! بعدش که سیستم رو شبیه سازی کردیم میتونیم اعمال سیاست کنیم و ببینمی که چقدر درست هست یا نه !
اینکه میگم به بچه ها یاد بدیم اینکه بهشون بگیم همه چیز رو با هم ببینن ! مثلاتو خرید اسباب بازی فقط به ظاهرش نگاه نکنن و ...
خودمون هم میخوایم ماشین بگیریم همه ویژگیهاشو اول میشمریم بعد همه رو باهم درنظر میگیریم ! ببینیم باهم درست کار میکنند یا نه !

راستی من تا بحال تو این زمنیه یعنی تفکر سیستمی و کلا سیستمهای پویا با کیفیت اصلا مطالعه نداشتم اما هست روشهایی برای بهبود از این طریق !
من هم تازه یک سال هست که با این روش آشنا شدم ! و اینکه تنها چند کتاب و چند مقاله خوندم ! اونم بیشتر تو مباحث اقتصادی ! مباحثتی مثل زنجیره تامین و کیفیت هنوز مطالع نکردم !
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
منم با نظر علی آقا موافقم . 2 تا دانشمند هوا فضا رو هم که آورده بودن تو ماه عسل همینو میگفتن میگفتن اگه تیم ساخت ماهواره با تیم بالا برش هماهنگ نباشه ممکنه آخرش رو میلی مترا به مشکل بر بخورن، باید هر لحظه این هماهنگی انجام بشه والا کلی هزینه زمان و منابع از دست رفته متحمل میشن.

ببینید یه جاهایی مثل هوافضا و چمیدونم کشتی رانی و خلبانی مشخصه که باید هماهنگی باشه و همه می دونن اینو و هست . اما تو سیستم های دیگه هم همینطوره ؟ وقتی می تونید چیزی رو درست کنید که وجود داشته باشه ، وقتی چیزی جایی وجود نداره همون اول نمی شه درستش کرد .
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بابا من باهات شوخی کردم !! تو بهت برخورد !! :redface:

ایمان راستش از این سوالای سخت نداشتیما !! :question:

من سیستم تون و آرد رو نمیشانسمش ! مبحث تفکر سیستمی با سیستم های پویا کاربردش فرق داره ! شما در سیستم های پویا باید تفکر سیستمی داشته باشی !!
اما تفکر سیستمیدر مقابل تفکر مکانیستی وجود داره !
یعنی شما برای حل کردن موضوع میرید اجزا رو مورد بررسی قرار میدید ! که به صورت مجاز می بینید !
اینجا هم شما دارید سیستم رو مجاز می بینید ! در صورتی که اصلا اینطور نیست ! شاید از نظر فیزیکی جدا باشن اما کاملا بهم وابسته اند !
حال با این فکر میشه رفت جلو و مشکل رو حل کرد !
در مورد حل کردن این مسئله هم کار من و یا یک مسئول نیست ! کار تخصصی هست و باید تیم تشکیل داد و بررسی کرد ! بعدش که سیستم رو شبیه سازی کردیم میتونیم اعمال سیاست کنیم و ببینمی که چقدر درست هست یا نه !
اینکه میگم به بچه ها یاد بدیم اینکه بهشون بگیم همه چیز رو با هم ببینن ! مثلاتو خرید اسباب بازی فقط به ظاهرش نگاه نکنن و ...
خودمون هم میخوایم ماشین بگیریم همه ویژگیهاشو اول میشمریم بعد همه رو باهم درنظر میگیریم ! ببینیم باهم درست کار میکنند یا نه !

راستی من تا بحال تو این زمنیه یعنی تفکر سیستمی و کلا سیستمهای پویا با کیفیت اصلا مطالعه نداشتم اما هست روشهایی برای بهبود از این طریق !
من هم تازه یک سال هست که با این روش آشنا شدم ! و اینکه تنها چند کتاب و چند مقاله خوندم ! اونم بیشتر تو مباحث اقتصادی ! مباحثتی مثل زنجیره تامین و کیفیت هنوز مطالع نکردم !

نه به من بر نخورد . داریم بحث می کنیم . حالا تولید آرد نه یه جای دیگه . از این جاها زیادن . فرص کن همون ساختمون تامین اجتماعی که چند وقت پیش حرفش بود . البته الان که دارم این پستو می نویسم حواسم درست نیست . بعدا دوباره می نویسم برات .
 

melika02

عضو جدید
خب یه مثال حل مسئله میزنم تا شما منو متهم نکنید به ارمان گرایی !!! بلکه قبول کنید واقع گرایانه هست !
مثلا در شرکت از طریق واحد فروش به تحقیق توسعه آورده شده که رنگ کالا تعییر کند تا جذابیت بالا برود و فروش زیاد شود !
اینها هم به واحد طراحی محصول می گویند که شما کالا تولید کنید که رنگش متفاوت باشد ! تا جذابیت زیاد شود !
واحد طراحی محصول هم کالا رو طراحی میکند و در اختتیار واحد تولید قرار میدهد !
واحد تولید هم امکانتش محدود هست حالا امکان تولید با رنگهای متنوع نیست و یا اصلا رنک هم تغییر میکند ! ولی اونچیزی نیست که واحد فروش میگفت !!!
حالا یک شرکت چقدر ضرر میکند ؟
چقدر زمان از دست داده ! چقدر سرمایه و ....
حالا کدام واحد اشتباه کرده ؟؟؟؟ تولید ؟؟
شما مدیر باشید کدام رو جریمه میکنید ! همه هم ادعا دارند که ما کارمون رو به بهترین نحو انجام دادیم !!
اینجا مشکل این هست که هرکس به تنهایی کار کرده و اجزا در کنار هم برای یک هدف مشترک کار نکرده اند !!

حالا دوستان کی میخواد تفکر سیستمی رو زیر سوال ببره که این یه روش آرمانگرایانه هست ؟
شما خودتون بدون شناخت در پاره از مسائل استفاده میکنید !
آقا علی 1 چی اینجا روشن نیست برای من. اینکه واحد فروش 1 چیزی میخواد و واحد طراحی نمیتونه منظور واحد فروش رو کامل درک کنه و 1 چی دیگه تحویل میده. خب واحد فروش که نمیتونه بشینه پیش طراحا بگه اینکارو بکن این کارو نکن که. خودشم کار داره. بلاخره باید 1 چی واحد طراحی بسازه بیاد نشون بده و واحد فروش بگه نه باید مثلاً رنگش 2 درجه روشنتر باشه. حالا نیازم نیست که کامل بسازدش. تو نرم افزار طراحیش میکنه بهش نشون میده واحد فروش میگه کجاهاش مشکل داره. این تفکر سیستمی ظاهری نیست که همه بیان باهم کار کنن ولی تو روح سازمان قایم شده! :smile:
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
آقا علی 1 چی اینجا روشن نیست برای من. اینکه واحد فروش 1 چیزی میخواد و واحد طراحی نمیتونه منظور واحد فروش رو کامل درک کنه و 1 چی دیگه تحویل میده. خب واحد فروش که نمیتونه بشینه پیش طراحا بگه اینکارو بکن این کارو نکن که. خودشم کار داره. بلاخره باید 1 چی واحد طراحی بسازه بیاد نشون بده و واحد فروش بگه نه باید مثلاً رنگش 2 درجه روشنتر باشه. حالا نیازم نیست که کامل بسازدش. تو نرم افزار طراحیش میکنه بهش نشون میده واحد فروش میگه کجاهاش مشکل داره. این تفکر سیستمی ظاهری نیست که همه بیان باهم کار کنن ولی تو روح سازمان قایم شده! :smile:

سیستمی فکر کردن یعنی بازی شطرنج ! یعنی قبل از انجام همه چی رو در نظر بگیری 1
یعنی بدونی که کارت اگر درست انجام ندید چه مشکلاتی داره !
یعنی همه چیز رو ببینی نه فقط خودتو !
نگاه کن واحد طراحی باید دیتا رو از توسعه و تحقیق بگیره بعد طرح رو در هر مرحله چک کنه که تونسته منظورشون رو بفهمن یا نه ؟
مثلا هر دو روز یک جلسه هماهنگی با همه ! حتی با واحد تولید چون اون اصلا میتونه اینو تولید کنه ؟؟
یعنی همه از همه موارد کار باخبر باشند !
باید تفکر گروهی رو بین گروه انداخت !
 

mahshid-engineer

عضو جدید
خب انگار کمی جبهه گرفتی . من نگفتم تفکر سیستمی بده و نباید رعایت بشه که . درستش هم همین هست . چطور ممکنه تحقیق توسعه چیزی بخواد درست کنه ندونه توانایی تولید رو دارن یا نه ؟ یا حتی خواسته ها رو رعایت نکنه ؟ دیگه این اسمش تحقیق و توسعه نیست . حتی گیریم اینجور باشه که می گید . تحقیق و توسعه یه چیزی الابختگی درست کرده . واحد فروش هم میگه این چیزی نیست که من میخوام . باز چطور می رسیم به همون که گفتم چطور می شه تحقیق و توسعه خواسته ها رو رعایت نکنه ؟ تحقیق و توسعه باید هر مرحله تطبیق بده کارشو و هی اصلاح کنه تا به چیزی که می خواد برسه و هیچ آدم ناشی یه چیزی درست نمی کنه و بعد بگه بیا . این چیزی که گفتی درست پویا هست و خود به خود همون واحد تحقیق و توسعه ارتباط برقرار می کنه بین اجزا . اما مثالی که ما گفتیم درباره تحقیق و توسعه نیست . در ضمن یادتون باشه منظور من از تحقیق و توسعه یه اتاق و دو تا کامپیوتر و دو تا آدم که بازی می کنن نیست .

من دوست دارم بدونم چطور می خوای عوامل تائیر گذار رو تو نون نشدن آرد رو بررسی کنی ؟. شما به همه دسترسی نداری ، تا بیای هماهنگ کنی افرادی رو باهاشون صحبت کنی روز ها گذشته . اصلا فرض کن این مشکلات نیست . شما بهشون می گی من با واحد فلان صحبت کردم به من این اطللاعات رو دادن ، شما با همون سوال اطلاعات دیگه ای داری می دی ، اینجا کی درست می گه ؟ تا اطلاعات درستی نداشته باشی می تونی ارتباطی برقرار کنی ؟ تو واحد های ایدئال راه شما جواب می ده ، تو واحد های فعلی ما که نمی دونن سیستم چی هست چطور می تونی بین شون ارتباط برقرار کنی وقتی هر کی فکر می کنه دیگری به من ربطی نداره ؟ اینو به من با پویاشناسی بگو . اما تو همون تغییر رنگ خودرو ، خود واحد فروش و تحقیق و توسعه می دونن که باید با هم تماس داشته باشن ، می دونن که باید هم دیگه رو کنترل کنن یا بهتر بگم چک کنن پس اشکالی برای شما پیش نمیاد و وقتی از تحقیق و توسعه اطلاعاتی از ترکیب رنگ می خوای ، همون اطلاعات رو هم از فروش می گیری چون فروش هم از هم تحقیق گرفته و ارتباطشون باهم برقراره و دوگانگی نیست .

اما همونطور که گفتم برای یه سیستم مریض که شما مسئول خوب کردنش هستی چطور می تونی ابتدا با پویا شناسی درست کنی ؟ پویا شناسی هم خوبه برای این سیستم اما نه تو مرحله ورود شما وقتی به شما گفته می شه آردم نون نمی شه . اول باید از ساده ترین کارا و زود بازده ترین کارا استفاده کنی برای اینکه انگیزه درون شون به وجود بیاری و بعد کم کم متمایل شی به اون قضایا . به وجود آوردن ارتباط بین این سیستم مریض همون دفعات اول رو کسی نمی تونه قبول کنه چون زمان می بره نتیجه بده . ما از بچگی یاد گرفتیم تا کاری می کنیم سریع نتیجه شو ببینیم . از بچگی یاد گرفتیم تا دست به بخاری می زنیم دستمون بسوزه و دستمون رو عقب بکشیم . اما از بچگی یاد نگرفتیم می شه یه سال هم تحقیق کرد تا یه مقاله نوشت . ما به کارای زود بازده عادت داریم . این ایراد بزرگی هست اما چاره ای نیست . شما نمی تونی همه رو با تفکر خودت یهو هم سو کنی . اول باید اعتمادشون جلب بشه و وقتی جلب می شه که همون کارهای زود بازده رو انجام بدی و نتایج رو ببینن و وقتی می خوای کارای بزرگتری مثل هم پویایی توشون به وجود بیاری ، باهات همراه بشن و خشته نشن .

در ضمن همون تفکر سیستمی یه قانون داره به اسم there is no blame . یعنی مقصری وجود نداره و کسی رو جریمه نکن به جاش مشکلو حل کردن . برای اون قسمت که گفتی کی رو جریمه می کنید گفتم .



جان ؟؟؟

آقا ایمان شما با دیدگاه خودت چطور این مساله رو حل میکنی؟ منظورت از راه های آسون تر چیه؟
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آقا ایمان شما با دیدگاه خودت چطور این مساله رو حل میکنی؟ منظورت از راه های آسون تر چیه؟

هنوز مساله ی منسجمی مطرح نشده اما بزار برات یه مثال بزنم . مدیر یکی از کارخونه ها آدم مسنی هست . یعنی از زمان جوونی شروع به کار کرده و الان هم با اینکه کارخونه بزرگی داره اما کارهاش همه سنتی هست . مثلا یه حسابدار صنعتی نداره و پول های کارگر ها رو از تو گاوصندوق در میاره می ده . حالا شما تصور کنید می خواید به ایشون از تفکر سیستمی و پویایی محیط کاری و اینکه می خواید با این وسیله براشون بهبود ایجاد کنید صحبت کنید . آیا ایشون با شما موافق می شه ؟ صد در صد نه . باید چیکار کنید ؟ ما نگفتیم می خوایم چیکار کنیم . گفتیم قراره بهبود ایجاد بشه . شما یکی از روندهای اداری رو به مدتی به ما بسپارید و نتیجه رو ببینید . پروسه مرخصی گرفتن رو انتخاب کردیم و از یه هفته مدت زمانی که کسی می خواست مرخصی بگیره مدت رو به دو روز رسوندیم . بعد دیدن که آره با این روش ها هم می شه بهبود ایجاد کرد و ما براشون توجیه پذیر شدیم و کار رو شروع کردیم . حالا شما بیاید همون ابتدا بگید ، بر اساس سیستم های داینامیک فلان .... مطمئن باشید با اشکال مواجه می شید .
 

mahshid-engineer

عضو جدید
هنوز مساله ی منسجمی مطرح نشده اما بزار برات یه مثال بزنم . مدیر یکی از کارخونه ها آدم مسنی هست . یعنی از زمان جوونی شروع به کار کرده و الان هم با اینکه کارخونه بزرگی داره اما کارهاش همه سنتی هست . مثلا یه حسابدار صنعتی نداره و پول های کارگر ها رو از تو گاوصندوق در میاره می ده . حالا شما تصور کنید می خواید به ایشون از تفکر سیستمی و پویایی محیط کاری و اینکه می خواید با این وسیله براشون بهبود ایجاد کنید صحبت کنید . آیا ایشون با شما موافق می شه ؟ صد در صد نه . باید چیکار کنید ؟ ما نگفتیم می خوایم چیکار کنیم . گفتیم قراره بهبود ایجاد بشه . شما یکی از روندهای اداری رو به مدتی به ما بسپارید و نتیجه رو ببینید . پروسه مرخصی گرفتن رو انتخاب کردیم و از یه هفته مدت زمانی که کسی می خواست مرخصی بگیره مدت رو به دو روز رسوندیم . بعد دیدن که آره با این روش ها هم می شه بهبود ایجاد کرد و ما براشون توجیه پذیر شدیم و کار رو شروع کردیم . حالا شما بیاید همون ابتدا بگید ، بر اساس سیستم های داینامیک فلان .... مطمئن باشید با اشکال مواجه می شید .

خوب من موضوع رو بد متوجه شدم اینکه شما میگید یعنی اینکه باید اول بازبون خودشون یه بهبودی ایجاد کنیم که باور کنن روشش درسته بعد کم کم بیاریمشون تو گود؟
آره درسته موافقم.
پس باید یه جورایی تفکر سیستمی رو به زبون اونا و ابتدایی ابتدایی بیان کنیم؟
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خوب من موضوع رو بد متوجه شدم اینکه شما میگید یعنی اینکه باید اول بازبون خودشون یه بهبودی ایجاد کنیم که باور کنن روشش درسته بعد کم کم بیاریمشون تو گود؟
آره درسته موافقم.
پس باید یه جورایی تفکر سیستمی رو به زبون اونا و ابتدایی ابتدایی بیان کنیم؟

بله همینطوره اما ببینید اصلا یه جاهایی نمیشه شما سیستم رو یکپارچه کنی . این اجازه به شما داده نمی شه و کلا باید بیخیال سیستم شی . بسته به جاش داره .
 

hamid051

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
بله همینطوره اما ببینید اصلا یه جاهایی نمیشه شما سیستم رو یکپارچه کنی . این اجازه به شما داده نمی شه و کلا باید بیخیال سیستم شی . بسته به جاش داره .

چرا نشه منظورت از یک جاهای کجاست ؟
 

mahshid-engineer

عضو جدید
بله همینطوره اما ببینید اصلا یه جاهایی نمیشه شما سیستم رو یکپارچه کنی . این اجازه به شما داده نمی شه و کلا باید بیخیال سیستم شی . بسته به جاش داره .

خوب اگه نشه به قول شما تو اون جاها هماهنگی ایجاد کرد پس به نظر شما چطور باید مشکلو حل کرد؟ چه راهی پیشنهاد میکنی؟
 

melika02

عضو جدید
سیستمی فکر کردن یعنی بازی شطرنج ! یعنی قبل از انجام همه چی رو در نظر بگیری 1
یعنی بدونی که کارت اگر درست انجام ندید چه مشکلاتی داره !
یعنی همه چیز رو ببینی نه فقط خودتو !
نگاه کن واحد طراحی باید دیتا رو از توسعه و تحقیق بگیره بعد طرح رو در هر مرحله چک کنه که تونسته منظورشون رو بفهمن یا نه ؟
مثلا هر دو روز یک جلسه هماهنگی با همه ! حتی با واحد تولید چون اون اصلا میتونه اینو تولید کنه ؟؟
یعنی همه از همه موارد کار باخبر باشند !
باید تفکر گروهی رو بین گروه انداخت !
آخه این جلسه ها وقتگیر نیست؟ من زیاد جلسه بودم و تا اونجایی که دیدم همیشه زیر دستا از جلسه بدشون میومد و یه جور وقت گذرونی تصورش میکردن و بیشتر اوقاتم به نتیجه ای نمیرسید.
 

mohsen_522

عضو جدید
هنوز مساله ی منسجمی مطرح نشده اما بزار برات یه مثال بزنم . مدیر یکی از کارخونه ها آدم مسنی هست . یعنی از زمان جوونی شروع به کار کرده و الان هم با اینکه کارخونه بزرگی داره اما کارهاش همه سنتی هست . مثلا یه حسابدار صنعتی نداره و پول های کارگر ها رو از تو گاوصندوق در میاره می ده . حالا شما تصور کنید می خواید به ایشون از تفکر سیستمی و پویایی محیط کاری و اینکه می خواید با این وسیله براشون بهبود ایجاد کنید صحبت کنید . آیا ایشون با شما موافق می شه ؟ صد در صد نه . باید چیکار کنید ؟ ما نگفتیم می خوایم چیکار کنیم . گفتیم قراره بهبود ایجاد بشه . شما یکی از روندهای اداری رو به مدتی به ما بسپارید و نتیجه رو ببینید . پروسه مرخصی گرفتن رو انتخاب کردیم و از یه هفته مدت زمانی که کسی می خواست مرخصی بگیره مدت رو به دو روز رسوندیم . بعد دیدن که آره با این روش ها هم می شه بهبود ایجاد کرد و ما براشون توجیه پذیر شدیم و کار رو شروع کردیم . حالا شما بیاید همون ابتدا بگید ، بر اساس سیستم های داینامیک فلان .... مطمئن باشید با اشکال مواجه می شید .
آؤره این دید کاملا درسته. فک منم در مورد اینکه ما باید به زیون خود مدیرا باهاشون صحبت بکنیم قبلا تو یه تاپیک مفصل صحبت کردیم.اینجا هم چون کار درست انجام شده نتیجه درست داده.البته فک نکنم منظور سید علی این باشه که بری برای طرف سیستم های دینامیک رو توضیح بدی
آخه این جلسه ها وقتگیر نیست؟ من زیاد جلسه بودم و تا اونجایی که دیدم همیشه زیر دستا از جلسه بدشون میومد و یه جور وقت گذرونی تصورش میکردن و بیشتر اوقاتم به نتیجه ای نمیرسید.
الان دیگه رویکرد ها در مرد جلسه عوض شده یعنی دیگه سازمان ها سعی میکنن به جای جلسه های غیر ضروری و بیحاصل کارها رو از شیوه های دیگه ای پیش ببرن.(خود این جایگزین ها میتونه موضوع یه تاپیک جدا باشه...)
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
الان دیگه رویکرد ها در مرد جلسه عوض شده یعنی دیگه سازمان ها سعی میکنن به جای جلسه های غیر ضروری و بیحاصل کارها رو از شیوه های دیگه ای پیش ببرن.(خود این جایگزین ها میتونه موضوع یه تاپیک جدا باشه...)

من همچین جایی رو سراغ ندارم و هنوز هم جلسات با شکوهی با پاورپویت های خیلی زیبا برگزار می شه و همه هم متفق القول میشن ولی وقتی بر میگردن همه چی یادشون می ره . یکی یه بار بهم گفت یکی از شرکت ها که تو شهرهای مختلف هستن ، سیستمی راه انداختن که از طریق اینترنت همزمان با هم بحث می کنن (هر کی تو شرکت خودش) و جلسه و اینجور چیزا . البته چیز زیاد شاقی نیست اما به نظرم خیلی خوبه البته اگر دست ازش استفاده بشه . نه اینکه یکی با زیرشلواری بشینه و کت تنش کنه بشینه جلوی وب کم !!!
 

melika02

عضو جدید
من همچین جایی رو سراغ ندارم و هنوز هم جلسات با شکوهی با پاورپویت های خیلی زیبا برگزار می شه و همه هم متفق القول میشن ولی وقتی بر میگردن همه چی یادشون می ره . یکی یه بار بهم گفت یکی از شرکت ها که تو شهرهای مختلف هستن ، سیستمی راه انداختن که از طریق اینترنت همزمان با هم بحث می کنن (هر کی تو شرکت خودش) و جلسه و اینجور چیزا . البته چیز زیاد شاقی نیست اما به نظرم خیلی خوبه البته اگر دست ازش استفاده بشه . نه اینکه یکی با زیرشلواری بشینه و کت تنش کنه بشینه جلوی وب کم !!!

کلاً مسئولا خوششون میاد حرف بزنن. اما من اگه 1 روز شرکت بزنم به جای اینکه هر بار با 1 بخشی جلسه بذارم میرم تو اتاقشون مثل دوست میگم چیکار میکنین، کارا چطوره، اینو اینطوری کنید بهتر میشه، البته در حین کار که وقتشونم گرفته نشه. مگه اینکه واقعاً 1 چیزی به چند بخش مختلف مربوط بشه که با مدیرای بخش های مختلف و یکی دو نفر از هر بخش که کمتر سرشون شلوغه جلسه میذارم و آخرش نتیجه رو همون روز کتباً مینویسیم و به بخش های مختلف ابلاغ میکنیم که باید طبق اون کار انجام بدن.
1 کم آرمانی شد اما به نظرم شدنیه. نه؟
 

Iman Gom

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
کلاً مسئولا خوششون میاد حرف بزنن. اما من اگه 1 روز شرکت بزنم به جای اینکه هر بار با 1 بخشی جلسه بذارم میرم تو اتاقشون مثل دوست میگم چیکار میکنین، کارا چطوره، اینو اینطوری کنید بهتر میشه، البته در حین کار که وقتشونم گرفته نشه. مگه اینکه واقعاً 1 چیزی به چند بخش مختلف مربوط بشه که با مدیرای بخش های مختلف و یکی دو نفر از هر بخش که کمتر سرشون شلوغه جلسه میذارم و آخرش نتیجه رو همون روز کتباً مینویسیم و به بخش های مختلف ابلاغ میکنیم که باید طبق اون کار انجام بدن.
1 کم آرمانی شد اما به نظرم شدنیه. نه؟

مثل یه دوست که آخه جواب نمی ده . بالخره یکم زور باید باشه . دوستی برای همه تعریف واحدی نداره . با این رفتار یکی محکم کارشو دنبال می کنه ، یکی دیگه براش سوء تفاهم پیش میاد ، یکی دیگه شل میگیره ، یکی دیگه دوست نداره برید پیشش اینطوری و .... . شما می خوای به کارشون علاقمندشون کنی اما فقط اون دسته ای که هم تیپ خودت هستن علاقه نشون می دن ، بقیه تیپ آدم ها نه . این نظر منه .
 

mohsen_522

عضو جدید
کلاً مسئولا خوششون میاد حرف بزنن. اما من اگه 1 روز شرکت بزنم به جای اینکه هر بار با 1 بخشی جلسه بذارم میرم تو اتاقشون مثل دوست میگم چیکار میکنین، کارا چطوره، اینو اینطوری کنید بهتر میشه، البته در حین کار که وقتشونم گرفته نشه. مگه اینکه واقعاً 1 چیزی به چند بخش مختلف مربوط بشه که با مدیرای بخش های مختلف و یکی دو نفر از هر بخش که کمتر سرشون شلوغه جلسه میذارم و آخرش نتیجه رو همون روز کتباً مینویسیم و به بخش های مختلف ابلاغ میکنیم که باید طبق اون کار انجام بدن.
1 کم آرمانی شد اما به نظرم شدنیه. نه؟

مثل یه دوست که آخه جواب نمی ده . بالخره یکم زور باید باشه . دوستی برای همه تعریف واحدی نداره . با این رفتار یکی محکم کارشو دنبال می کنه ، یکی دیگه براش سوء تفاهم پیش میاد ، یکی دیگه شل میگیره ، یکی دیگه دوست نداره برید پیشش اینطوری و .... . شما می خوای به کارشون علاقمندشون کنی اما فقط اون دسته ای که هم تیپ خودت هستن علاقه نشون می دن ، بقیه تیپ آدم ها نه . این نظر منه .
زور نه ولی به نظرم باید مدیر اقتدارش رو حقط کنه در غیر این صورت کارها از شرایطشش خارج میشه ! ندیر باید بالای سازمان باشه و این اقتدار به منزله دوستی با کارمندا نیست. هرچیزی جای خودش
 

melika02

عضو جدید
زور نه ولی به نظرم باید مدیر اقتدارش رو حقط کنه در غیر این صورت کارها از شرایطشش خارج میشه ! ندیر باید بالای سازمان باشه و این اقتدار به منزله دوستی با کارمندا نیست. هرچیزی جای خودش
1 نظریه هست به اسم نظریه X Y ای. یعنی با آدما هرطور رفتار کنی همونطوری جواب میدن. اگه سخت گیر باشی و فکر کنی باید همه چی رسمی باشه و نظارتت زیاد باشه، کارمندا چون میدونن روشون نظارت داری انگیزه پیدا می کنن واسه کار.
و اگه زیاد سخت نگیری و فکر کنی کار برای آدما مثل تفریحه، همه دوستن، نظارت لازم نیست چون خودشون دوست دارن و میان سر این کار، اونام واقعاً کار براشون لذتبخش میشه و انگیزه پیدا می کنن.
 

mohsen_522

عضو جدید
1 نظریه هست به اسم نظریه X Y ای. یعنی با آدما هرطور رفتار کنی همونطوری جواب میدن. اگه سخت گیر باشی و فکر کنی باید همه چی رسمی باشه و نظارتت زیاد باشه، کارمندا چون میدونن روشون نظارت داری انگیزه پیدا می کنن واسه کار.
و اگه زیاد سخت نگیری و فکر کنی کار برای آدما مثل تفریحه، همه دوستن، نظارت لازم نیست چون خودشون دوست دارن و میان سر این کار، اونام واقعاً کار براشون لذتبخش میشه و انگیزه پیدا می کنن.
خودت میگی نظریه!:D
فک کنم درس اصول مدیریت پاس کردی. اونجا کامل این مسائل رو توضیح داده.نمیشه کار رو شل گرفت که بچه ها راحت باشن! تو بهترین شرکت های دنیا مثل گوگل هم درسته که خیلی فضای کاری عالی دارن و اتاق کارمنداشون مثل اتاق خواب میمونه براشون ولی تو همونجا هم کارمندا کارشون رو به دقیقترین شکل انجام میدن وساعت مفید کاریشون خیلی بالاست! من فکر نمیکنم جدی بودن توی کار با دوستی و راحت بودن سر کار متضاد هم باشن..
 

melika02

عضو جدید
خودت میگی نظریه!:D
فک کنم درس اصول مدیریت پاس کردی. اونجا کامل این مسائل رو توضیح داده.نمیشه کار رو شل گرفت که بچه ها راحت باشن! تو بهترین شرکت های دنیا مثل گوگل هم درسته که خیلی فضای کاری عالی دارن و اتاق کارمنداشون مثل اتاق خواب میمونه براشون ولی تو همونجا هم کارمندا کارشون رو به دقیقترین شکل انجام میدن وساعت مفید کاریشون خیلی بالاست! من فکر نمیکنم جدی بودن توی کار با دوستی و راحت بودن سر کار متضاد هم باشن..
از کجا فهمیدی از اصول مدیریت گفتم؟! معلوم بود؟ :redface:
 

mohsen_522

عضو جدید
درس جالبیه ولی شما عقیده دارید چیزایی که توش یاد گرفتیم واقعاً در زندگی روزمره به کار نمیاد؟
ببخش دیر جواب دادم یکی دو روزی نبودم
من فکر میکنم حتی به صورت تئوری آشناییش برای بچه ها لازمه! روی دیدگاه اشخاص تاثیر خودشو میزاره
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
اصول مدیریت خوبه اما چیزی که درس میدن ماله n سال پیشه .

ببخش دیر جواب دادم یکی دو روزی نبودم
من فکر میکنم حتی به صورت تئوری آشناییش برای بچه ها لازمه! روی دیدگاه اشخاص تاثیر خودشو میزاره

به نظر من اصول مدیریت خیلی اهمیت بالای داره ولی اصلا تو ایران روش سرمایه گذاری نمیشه
من خودم کتاب علی رضائیان رو خوندم ! واقعا هم خوب بود ! ولی به قول شما فقط تا سال 1999 هستش !
از این به بعد چه خبر ؟ تقریبا 13 سال میشه !

به نظر من در داخل کشور رو این چیزها سرمایه نمی زاریم و میگیم که اینها باد هواست باید مهندسی کرد و رفت جلو در صورتی که اولین و مهم ترین بخش کار همین تئوری هاست که آینده رو طرح ریزی می کنند .
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
آخه این جلسه ها وقتگیر نیست؟ من زیاد جلسه بودم و تا اونجایی که دیدم همیشه زیر دستا از جلسه بدشون میومد و یه جور وقت گذرونی تصورش میکردن و بیشتر اوقاتم به نتیجه ای نمیرسید.

خوب باید شناخت و جلسه گذاشت !
نه اینکه همش جلسه رسمی باشه ! همین که داری به عنوان مدیر تو خط قدم میزنی نکته ای مورد توجه ات قرار میگیره بعد میره پیش مسئول اون قسمت از اون می پرسی و بعد باز هم بیشتر تحقیق میکنی می بینی نیاز به یک کارگر جدید در بخش دارید بعد جلسه میزاری از فبل هم موضوع رو به همه میگی ! البته به مسئولین مربوطه تا در هنگام جلسه مشخص بشه چیکار باید کرد و....

هنوز مساله ی منسجمی مطرح نشده اما بزار برات یه مثال بزنم . مدیر یکی از کارخونه ها آدم مسنی هست . یعنی از زمان جوونی شروع به کار کرده و الان هم با اینکه کارخونه بزرگی داره اما کارهاش همه سنتی هست . مثلا یه حسابدار صنعتی نداره و پول های کارگر ها رو از تو گاوصندوق در میاره می ده . حالا شما تصور کنید می خواید به ایشون از تفکر سیستمی و پویایی محیط کاری و اینکه می خواید با این وسیله براشون بهبود ایجاد کنید صحبت کنید . آیا ایشون با شما موافق می شه ؟ صد در صد نه . باید چیکار کنید ؟ ما نگفتیم می خوایم چیکار کنیم . گفتیم قراره بهبود ایجاد بشه . شما یکی از روندهای اداری رو به مدتی به ما بسپارید و نتیجه رو ببینید . پروسه مرخصی گرفتن رو انتخاب کردیم و از یه هفته مدت زمانی که کسی می خواست مرخصی بگیره مدت رو به دو روز رسوندیم . بعد دیدن که آره با این روش ها هم می شه بهبود ایجاد کرد و ما براشون توجیه پذیر شدیم و کار رو شروع کردیم . حالا شما بیاید همون ابتدا بگید ، بر اساس سیستم های داینامیک فلان .... مطمئن باشید با اشکال مواجه می شید .

نگاه ایمان قرار نیست سیستم داینامیک رو به همه توضیح بدی ! نه اینطوری نمیتونی جلو بری
بعدش هم اصلا سیستم داینامیک از اینجا مطرح شد که ملیکا گفت به دنبال مشکلات سازمان میگردیم ! و هر جز رو پیدا می کنیم ! من گفتم اجزا رو کنار هم باید بگذاریم ! وگرنه نمیشه مسئله رو حل کرد !
بعدش هم هر موضوعی رو که میخوای توی یه شرکت اجرا کنی باید با توجه به محیط یکسان سازی بشه و شرایط محیطی رو در نظر بگیری!
شاید نیاز نباشه در مرحله اول به اپراتور جواب بدی فقط یک جزوه بهش میدی تا شیوه ی جدید کار رو مطالعه کنه ! همین !
البته در طول زمان بهش میگی موضوع چیه تا بدونه برای چی داره کار میکنه و....
باید خودمون سیستمی فکر کنیم ولی نباید چهارچوب خشکی براش در نظر بگیریم !
 

mjvm

کاربر فعال گروه کیفیت مهندسی صنایع
سلام
واقعا خدا قوت به دوستای گلم که واقعا همگیشون تک هستند !!
واقعا زندگی گاهی چقدر عجیبه ! ولی هر اتفاق بد و خوبی تو زندگی بود الان همه چیز تموم شد و برگشتم به زندگی خودم و جمع دوستای عزیز!
باید کل مطالب تاپیک رو بخونم تا در جریان کار قرار بگیرم !
;)
 

Similar threads

بالا