تکنولوژی بذر

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
لطفا در این تاپیک کلیه اطلاعاتی که مربوط به بذر و فرآوری و در کل مربوط به تکنولوژی بذر میشه قرار بدید :gol:


در ابتدا تعریف مختصری از بذر


بذر
بذر مهمترین و اساسی‌ترین بخش گیاه است كه در بازسازی،حفظ و انتقال مواد ژنتیكی گیاه و همچنین مكانیزمهای پراكنش،تكثیر و بقای گیاه در شرایط بسیار سخت نقش اساسی دارد. قسمت اعظم غذای انسان( بیش از 50% انرژی تنها بوسیله غلات به عنوان منبع عمده هیدرات كربن و لگومها به عنوان منبع عمده پروتئین گیاهی)، حیوانات و پرندگان را بذر ها تشكیل می دهند . علاوه بر اینها بذور دارای مصارف متعدد داروئی ، صنعتی و تجاری می باشند. توسعه تمدن بشری با شناخت، جمع آوری و كاشت بذرآغازو همزمان كوچ نشینی به استقرار در مكانهایی كه استعداد كشاورزی داشتند تبدیل شد.

اگرچه روش مطلوب حفاظت گیاهان نگهداری در رویشگاه طبیعی آنها می باشد، ولی بنا بر دلایل متعدد ازجمله تغییرات عوامل اقلیمی،استفاده بی رویه ، چرای دام و همچنین وقوع حوادث طبیعی و مصنوعی، حفظ گیاه در رویشگاه اصلی را بامشكل مواجه می كند. یكی از مفیدترین روشهای حفاظت گیاهان در خارج از محل رویش طبیعی آنها، نگهداری ژرم پلاسم گیاهی در بانك ژن است. این روش به ویژه درمورد گیاهانی كه در معرض خطر انقراض قرار دارند اهمیت بیشتری دارد. بذر ها با توان زنده مانی در دمای انجماد (Cْ 20- ) و نیتروژن مایع (Cْ 196- ) عامل اصلی حفاظت ذخایر ژنتیكی به شمار می روند.
به گواه مدارك موجود، بخش بانك ژن منابع طبیعی از حدود 40 سال قبل فعالیت خود را جهت حفظ ذخایر توارثی كشور (عمدتاً مرتعی) آغاز نمود و تا سال 1377 به عنوان زیر مجموعه بخشهای تحقیقاتی مرتع و ژنتیك و فیزیولوژی فعالیت داشت. با توجه به اهمیت موضوع حفاظت ذخایر خدادادی ملی و وظیفه ای كه در این خصوص مؤسسه بر عهده داشت، مسئولان بیش از پیش به نقش بانك ژن واقف و همّ خود را در توسعه و تقویت آن به كار گرفتند. در این راستا در سال 1377 بانك ژن منابع طبیعی به عنوان بخش تحقیقاتی مستقلی وظیفه جمع آوری،حفاظت،ارزیابی و احیای گیاهان جنگلی،مرتعی و دارویی را به طور گسترده تری به عهده گرفت و چارت تشكیلاتی خود را تهیه و ارائه نمود.
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
تحقیقات خودم راجع به پرایمینگ بذر

تحقیقات خودم راجع به پرایمینگ بذر

[FONT=&quot]تأث[/FONT][FONT=&quot]ير پرايمينگ و[/FONT][FONT=&quot]مدت زمان آن بر جوانه زني و رشد گياهچه[/FONT]​
[FONT=&quot] سورگوم علوفه اي(اسپيدفيد)

[/FONT]​
[FONT=&quot]مهدی رمضانی1*، رضا رضایی سوخت آبندانی1،[/FONT][FONT=&quot] حمیدرضا مبصر2[/FONT]​
[FONT=&quot]1- دانش[/FONT][FONT=&quot]آموخته کارشناسی ارشد زراعت و عضو استعدادهای درخشان باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم شهر[/FONT]​
[FONT=&quot]2- دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم شهر

[/FONT]​
*[FONT=&quot]نویسند مسئول : [/FONT][FONT=&quot]mehdiramezani1979@yahoo.com

[/FONT]​
[FONT=&quot]چکیده[/FONT]
[FONT=&quot]به منظور اثرات پرایمینگ بر خصوصیات جوانه زنی سورگوم علوفه ای (اسپیدفید) آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم شهر در سال 1389 اجرا گردید. عوامل مورد آزمایش شامل پلی اتیلن گلیکول ([/FONT][FONT=&quot]PEG[/FONT][FONT=&quot]) با غلظت های 5 و 10 درصد، نیترات پتاسیم ([/FONT][FONT=&quot]KNO3[/FONT][FONT=&quot]) با غلظت های 1 و 2 درصد و کلرید پتاسیم ([/FONT][FONT=&quot]KCL[/FONT][FONT=&quot]) با غلظت های 2 و 4 درصد و مدت زمان های 4 ، 8 و 16 ساعت بود. نتایج نشان داد که حداکثر طول ریشه چه تحت تیمار 16 ساعت و پرایمینگ [/FONT][FONT=&quot]KCL[/FONT][FONT=&quot] با غلظت 4 درصد حاصل گردید. اما حداکثر طول ساقه چه و طول گیاهچه به ترتیب تحت تیمارهای زمان و پرایمینگ [/FONT][FONT=&quot]KCL[/FONT][FONT=&quot] با غلظت 4 درصد در طی مدت زمان 16 ساعت بدست آمد. بیشترین نسبت طولی ریشه چه به ساقه چه نیز در مدت زمان 4 ساعت به وسیله ی پرایمینگ با [/FONT][FONT=&quot]PEG[/FONT][FONT=&quot] در غلظت 10 درصد حاصل شد. همچنین در مورد بیشترین نسبت وزن تر ریشه چه به ساقه چه و نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه توسط [/FONT][FONT=&quot]KNO3[/FONT][FONT=&quot] و [/FONT][FONT=&quot]PEG[/FONT][FONT=&quot] با غلظت های 1 و 5 درصد در مدت زمان 4 و 16 ساعت مشاهده شد. حداکثر سرعت جوانه زنی نیز توسط [/FONT][FONT=&quot]PEG[/FONT][FONT=&quot] با غلظت 10 درصد و مدت زمان 8 ساعت حاصل گردید. بیشترین و کمترین تعداد جوانه عادی هم به ترتیب با پرایم نمودن [/FONT][FONT=&quot]KNO3[/FONT][FONT=&quot] و [/FONT][FONT=&quot]KCL[/FONT][FONT=&quot] با غلظت های 1 و4 درصد در مدت زمان 4 ساعت حاصل گردید.[/FONT]
[FONT=&quot]واژه های کلیدی[/FONT][FONT=&quot]:[/FONT][FONT=&quot] سورگوم علوفه ای، پرایمینگ ، مدت زمان، جوانه زنی و رشد گیاهچه[/FONT]

[FONT=&quot]مقدمه [/FONT]
[FONT=&quot]سورگوم یکی از گیاهان علوفه ای تیره گرامینه است که در بسیاری از مناطق خشک جهان برای تأمین علوفه سبز، خشک، سیلویی و حتی چرای مستقیم دام مورد توجه قرار می گیرد(13). جوانه زنی اولین مرحله نموی در گیاه است، که یکی از مراحل مهم و حساس در چرخه زندگی گیاهان و فرایند کلیدی در سبز شدن گیاهچه می باشد (10). این مرحله از رشد تحت تاثیر عوامل محیطی بویژه دما و رطوبت خاک قرار می گیرد (6، 18، 27 و 28). در این راستا راهکاری مورد نیاز است تا بتوان جوانه زنی و استقرار گیاهچه ها را تقویت نمود و استفاده هر چه بیشتر از رطوبت خاک، عناصر غذایی و تشعشع خورشیدی را برای گیاه فراهم نماید. در اینصورت، گیاه قادر خواهد بود قبل از وقوع تنش های زودرس پاییزه دوره نموی خود را به پایان رساند (29). نتایج تحقیقات حاکی از آن است که می توان با استفاده از تیمارهای افزایش دهنده قدرت بذر به جوانه زنی سریع ، ظهور یکنواخت و استقرار قوی گیاه دست یافت (3، 4 و11). از جمله مهمترین تیمارهای افزایش دهنده قدرت جوانه زنی بذور می توان به پرایمینگ اشاره نمود. پرایمینگ به تعدادی از روش های مختلف بهبود دهنده بذور اطلاق می شود، که در تمامی آنها آبدهی کنترل شده بذر اعمال می شود (11). در پرایمینگ اجازه داده می شود که بذرها مقداری آب جذب کنند طوری که مراحل اولیه جوانه زنی انجام شود اما ریشه چه خارج نشود. به عبارت دیگر بذرها تا مرحله دوم آبنوشی پیش می روند اما وارد مرحله سوم نمی شود. بعد از پرایمینگ تیمارها ، بذرها خشک و همانند بذرهای تیمار نشده (شاهد) ذخیره و کشت می شود (22). [/FONT][FONT=&quot]هاریس و همکاران (2001) گزارش کردند که پرايمينگ باعث افزايش عملكرد درگياهان شده است. [/FONT][FONT=&quot]گزارش های مختلف حاکی از آن است که پرایمینگ باعث افزایش درصد، سرعت و یکنواختی جوانه زنی و سبز شدن بذر می گردد (5، 9 و 25). همچنین گزارش شده است که این تکنیک باعث افزایش دامنه جوانه زنی بذرها در شرایط محیطی تنش زا از قبیل تنش شوری، خشکی و دما می شود (4، 9، 12 و 31). همچنین تحقیقات بر روی دو رقم گندم زمستانه نشان داد که پرایمینگ بذور گندم با آب و [/FONT][FONT=&quot]PEG[/FONT][FONT=&quot] باعث تسریع جوانه زنی و سبز شدن در آزمایشگاه می گردد (14). بررسی های دیگر گواه بر این بود که تهییج بذر بوسیله [/FONT][FONT=&quot]KCL[/FONT][FONT=&quot] با غلظت 5/2 درصد باعث جوانه زنی سریعتر، قدرت بیشتر گیاهچه، پاسخگویی بهتر به نیتروژن و در نهایت عملکرد بالاتر دانه ذرت می شود (29). محققان در تحقیقات دیگر روی بذر هیبرید آفتابگردان به این نتیجه دست یافتند که تهییج با محلول نمک [/FONT][FONT=&quot]KNO3[/FONT][FONT=&quot] برای 12 ساعت روی استقرار گیاهچه، عملکرد و مقدار بذر هیبرید آفتابگردان به طور معنی داری تأثیر گذاشتند و زمان جوانه زنی را 50 درصد کاهش می دهد (24). همچنین گزارش شده است که پرایمینگ باعث بهبود مقاومت به خشکی در مرحله جوانه زنی در گیاهان می گردد (30). مرادی و همکاران (2008) گزارش نمودند که پرایمینگ بذور ذرت باعث افزایش سرعت جوانه زنی گردید در حالی که[/FONT][FONT=&quot]PEG [/FONT][FONT=&quot]باعث کاهش سرعت جوانه زنی شده بعلاوه هیدرو پرایمینگ بذور به مدت 36 ساعت باعث افزایش جوانه زنی نهایی، طول ریشه چه و وزن خشک گیاهچه گردید. مارانگو و همکاران (2003) در تحقیقات خود مشاهده کردند که با افزایش شدت خشکی، درصد سبز شدن و رشد گیاهچه ذرت و پنبه کاهش یافت اما پرایمینگ باعث افزایش این دو مؤلفه در سطوح تنش خشکی نسبت به بذرهای شاهد (بدون تیمار) گردید. بنابراین، چنانچه بتوان با روش پرایمینگ جوانه زنی بذر ذرت را در شرایط تنش خشکی بهبود بخشید می توان شاهد افزایش قدرت اولیه بذر بود که در نهایت موجب افزایش درصد و سرعت سبز شدن بذر در این شرایط خواهد شد، که ممکن است در عملکرد نهایی مؤثر باشد. تحقیق حاضر با هدف تأثیر تیمارهای مختلف پرایمینگ و مدت زمان پرایمینگ بر وضعیت جوانه زنی و رشد گیاهچه و انتخاب بهترین تیمار و مدت زمان پرایمینگ بذر سورگوم انجام شد.[/FONT]
 

a.jaberzadeh

عضو جدید
دوست عزیز سلام. تحقیق خوبی بود. بهتر بود از منابع بکار گرفته شده هم در آخر تحقیق اشاره می شد
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
HLO///ای وای من///seed science

HLO///ای وای من///seed science

:):):):eek: دو مدل از جوانه زنی در نخود و لوبیا (کنترل و گواهی بذر)

 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
HLO///ای وای من///seed science 2

HLO///ای وای من///seed science 2

[FONT=&quot];):):):)نظامهای بومی تولید بذر و قوانین و ضوابط مربوطه[/FONT][FONT=&quot] (کنترل و گواهی بذر)


[/FONT]در بسیاری از کشورها، ضوابط تولید بذر در راستای توسعه تولید بذر گواهی شده تدوین شده است. قوانین بذر در کشورهای مختلف عموماً متشکل از مفاهیم مربوط به اجزای کیفیت بذر و اصلاح و معرفی ارقام جدید گیاهی می باشند. البته ضوابط رسمی تولید بذر برای نظامهای بومی تولید بذر که در طی نسلهای مختلف زارعین شکل گرفته است، ناکارآمد می باشد. نظامهای رسمی و ضوابط مربوطه نه تنها محدود کننده نظامهای بومی و رایج زارعین بوده، بلکه در برخی کشورها حتی این گونه فعالیتهای بومی را غیر قانونی اعلام نموده است.[FONT=&quot]
[/FONT]قوانین بذر که روند مربوط به اصلاح و معرفی ارقام و هم چنین کیفیت بذر را ضابطه مند می نمایند، در بین کشورها و بر اساس نیازهای آن کشور و مسئولیت ارگانهای ذیربط متفاوت هستند. هدف نهائی قوانین بذر کنترل و نظارت کامل بر فرآیند تولید بذر می باشد، به عنوان مثال اگر دولت متولی کیفیت بذر باشد، تمامی بذرهای گیاهان زراعی بایستی توسط یک ارگان دولتی گواهی شده و تمامی ارقام جدید گیاهی نیز باید از طریق نظام ارزیابی ارقام جدید تأئید و به ثبت رسیده باشد. کشورهائی مانند ایران، اندونزی، مراکش، اوگاندا و ... دارای چنین قوانینی هستند. در طرف مقابل، کشورهائی نیز وجود دارند که هیچ گونه ضوابطی برای بازار بذر نداشته و قوانین بذر یا تجارت آنها هنوز اجرائی نشده است؛ ولی اغلب کشورها نظامهای بینابینی دارند. به عنوان مثال، بنگلادش کنترل کیفی را تنها برای تعداد محدودی از گیاهان زراعی اعمال می نماید؛ یا در امریکا بجای گواهی رسمی کیفیت بذر، از سیستم برچسب کیفیت مربوط به خود شرکتهای تولید کننده بذر استفاده می شود. در شرایطی که نظامهای نیرومند کنترل کیفی، مبتنی بر فعالیت ارگانهای کارآمد دولتی باشد، در حالیکه در مباحث اقتصادی چنین کشوری از مکانیزمهای معتدل کنترلی و یا بازار رقابتی کالاها پیروی شود، مانع از عرضه و فروش بذرهای با کیفیت نزدیک به استاندارد خواهد شد.[FONT=&quot]
[/FONT]نظامهای بومی بذر که متشکل از تولید بذر توسط کشاورزان و خرید و فروش محلی آن می باشد، حداقل در تعاریف از ضوابط رسمی تولید بذر تبعیت نمی کند. به زبان ساده اینکه کشاورزان کاری را انجام می دهند که از حدود ده هزار سال پیش انجام داده اند وآن تولید بذر در مزرعه خودشان و فروش یا تبادل آن در درون جوامع روستائی و پیرامون خود بوده است. در این رابطه اخیراً مفاهیمی نظیر اصلاح نباتات مشارکتی (PPB) در راستای بهبود فنآوریهای بومی بذر شکل گرفته است. نکته بسیار مهمی که بایستی همواره مدنظر باشد اینکه قوانین موجود برای کنترل کیفی بذر، معرفی و ثبت ارقام اصلاح شده وحقوق مالکیت معنوی به نژادگران ممکن است اثرات نامطلوبی برروی نظامهای بومی تولید بذر داشته باشد.[FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]کنترل کیفی بذر[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]عموماً کیفیت بذربا مقدار جوانه زنی، وجود ناخالصیها و[/FONT][FONT=&quot] مقدار بذر علفهای هرز ومیزان آلودگی به بیماریهای بذرزاد بیان می شود[/FONT][FONT=&quot]. بسیاری از کشورها به منظور جلوگیری از عرضه بذرهای بی کیفیت به زارعین خود، نظام کنترل کیفی و گواهی بذر را بطور کامل اجرا می نمایند. در برخی از کشورها مانند هلند، وضع قوانین مربوط به کیفیت بذر توسط تولیدکنندگان واقعی بذر که نگران رقابت با عرضه کنندگان بذرهای بی کیفیت بودند، پیشنهاد شده است. ولی در اغلب کشورهای در حال توسعه، قوانین و ضوابط بذر توسط دولتها طراحی، پیشنهاد و پس از تصویب به اجرا درآمده است.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]البته کنترل و گواهی اجباری بذر چنین کشورهائی که بر اساس[/FONT][FONT=&quot] مصوبات قانونی می باشد، توسط مؤسسات ناکارآمد یا کارشناسانی که از استقلال عمل کافی برخوردار نیستند، اجرا گردد، فاقد کارآئی لازم و کم تأثیر خواهد بود. در برخی از کشورها چنانچه حقوق و درآمد بازرسین فنی و کارشناسان آزمایشگاه ناکافی بوده و از سوی دیگر ریسک اقتصادی ناشی از آزمون یک توده بذری و تائید و گواهی آن بسیار بالا باشد، طبیعی است که استقلال چنین مؤسساتی به چالش کشیده شود. ناکارآمدی تولید بذر گواهی شده سویا در اندونزی مثال خوبی در این زمینه است. کاهش بیست درصدی قوه نامیه بذر در عرض یک هفته در شرایط آب و هوائی استوائی و انبارهای غیر فنی این کشور غیر منتظره نمی باشد. نظام بومی بذر، خطر کاهش قوه نامیه را با کوتاه کردن زمان نگه داری بذر( محصول برداشت شده بلافاصله برای تولید محصول بعدی کشت می شود[/FONT][FONT=&quot])، به حداقل رسانده است. این مهم با درک صحیح شرایط تولید و تناوب متداول در مناطقی مانند جاوه شرقی در طی فصل بارانهای موسمی با کشت پیوسته سویا و در فصل کم باران با کشت سویا پس از برداشت برنج، بدست آمده است. این در حالی است که فرآیند گواهی بذر سویا در این کشور برای طی مراحل اداری، نمونه برداری، تستهای آزمایشگاهی و نصب برچسب حداقل دو تا سه هفته طول می کشد و این تأخیر باعث کاهش ناخواسته کیفیت بذر می گردد. در نتیجه بذرهای بومی و غیر گواهی شده دارای ظرفیت جوانه زنی بالاتری نسبت به بذر گواهی شده هستند.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]براساس مفاهیم و مواد موجود در قوانین بذر، تمامی بذرهای[/FONT][FONT=&quot] مورد کشت (مانند ترکمنستان) و یا تمامی بذور موجود در بازار (اغلب کشورها[/FONT][FONT=&quot]) بایستی توسط ارگان رسمی کنترل وگواهی بذر مورد تأئید قرار گیرند و یا اینکه صحت مندرجات روی برچسب بسته های بذری مورد تأئید قرار گیرد که این به معنای پذیرش مسئولیت نوشته های روی برچسب توسط تولیدکننده بذر است.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]چنین ضوابطی تبادل زارع به زارع بذر ویا فروش مقادیر[/FONT][FONT=&quot] تجاری بذررا در بازارهای محلی ممنوع کرده است. طبق چنین قوانینی، فروش بذر غیر گواهی شده جرم محسوب می گردد ولی در عمل بسیاری از کشاورزان که بطور سنتی وابسته به کشت این چنین بذرهایی هستند، بی توجه به قانون به حیات کاری خود ادامه می دهند. به عبارتی در بسیاری از موارد، تولید و مبادله چنین بذرهایی عرفاً مجاز می باشد[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]اخیراً فعالیتهائی در راستای حمایت از نظامهای بومی بذر[/FONT][FONT=&quot] توسط سازمانهای غیر دولتی[/FONT][FONT=&quot] (NGO) ودر مواردی توسط ارگانهای دولتی که خود آشنا با مشکلات فرآروی قوانین رسمی بذر هستند، آغاز شده است (Louwaars and van Marrewijk, 1996). اما تا زمانیکه چنین تشکیلاتی (سازمانهای غیر دولتی) رشد کافی نموده و به دستاوردهائی نایل گردند، به دلیل تقابل منافع آنها با فعالیتهای شرکتهای دولتی بذر و یا شرکتهای خصوصی که بذر گواهی شده تولید می نمایند، از همان ابتدای فعالیت و با استفاده از مفاد قانون بذر و ضوابط مربوطه، فعالیت آنها به چالش کشیده شده و حتی متوقف می گردد. در این مورد بهترین مثال قابل طرح تولید بذر ذرت از ارقام آزاد گرده افشان توسط یک سازمان غیر دولتی در کشور زیمباوه بود که در اواسط دهه 90 میلادی، پروژه این نهاد در پی شکایت شرکتهای خصوصی تولیدکننده بذر هیبرید به تعطیلی کشانده شد (Louwaars, 2000).[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بروز چنین مشکلاتی برای بنگاههای اقتصادی که بر مبنای[/FONT][FONT=&quot] نظامهای بومی بذر فعالیت می نمایند، کم و بیش در تمام نقاط دنیا وجود دارد.سازمانهای غیر دولتی گوناگونی در کشورهائی مانند اوگاندا، تانزانیا و افریقای غربی و مؤسسات بین المللی مانند مرکز بین المللی تحقیقات کشاورزی در مناطق خشک (ایکاردا) در این راستا فعالیتهای مثبتی را آغاز نموده اند[/FONT][FONT=&quot]. بدیهی است نزدیک نمودن تشکیلات بومی بذر به ضوابط سفت و سخت کنترل و گواهی بذر بسیار دشوار است. آنها امکانات فنی و توانائیهای مالی لازم را برای بازرسی از مزارع و بذرهای تولیدی خود را ندارند. دستیابی به فواصل ایزولاسیون، هنگامیکه بذر در قطعات بسیار کوچک تولید می شود، امکانپذیر نمی باشد. خلوص بالای بذر زمانیکه ابزار و ادوات فرآوری دارای استانداردهای لازم نیستند، غیر قابل دسترس است. در چنین شرایطی، ضوابط کنترل و گواهی بذر اثرات مثبت مربوط به توسعه کمی و کیفی نظامهای بومی را خنثی خواهد نمود. لذا بدیهی است فقدان نظامهای تولید و عرضه محلی بذور بسیاری از گیاهان زراعی که نظام رسمی تولید، گواهی و عرضه بذر توجه جدی (مانند تولید و عرضه بذر گواهی شده حبوبات) بدانها ندارد، می تواند لطمات جدی را به تولید محصول در اغلب کشورهای در حال توسعه وارد نماید.[/FONT][FONT=&quot]



تولید بذر
SEEd Production

تاریخچه:
تولید دانه ، بنیاد کشاورزی اولیه و تمدنهای بعدی را تشکیل داد.زمانی که بشر کشت ، برداشت و نگهداری بعضی از گیاهان علوفه ای را برای تأمین نیاز زمستانی آموخت،کوچ نشینی را رها کرده و اقامتگاههای دائمی را برای خود برگزید.کلیه تمدنهای مهم تاریخی بر اساس کشت غلات بوجود آمده اند.چون غلات غذای مردم را تشکیل می دادند و به راحتی قابل انبار کردن بودند.هرگاه روز یا روزهائی ناگهان غلات از زندگی روزانه ابنای بشر و تغذیه وامها و طیور حذف شود چه وضع و ماجرایی پیش می آید؟ اینکه اولین دانه گندم ،جو و….بطور دقیق در چه سرزمینی روئیده ،معلوم نیست و پاسخ به آن اگر غیر ممکن نباشد چندان آسان هم به نظر نمی رسد .هر چند مکان و زمان تشکیل اولین جوامع بشری را نمی دانیم ولی از قرائن و شواهد موجود چنین بر می آید که در سایه عنایت الهی فلات پر برکت ایران یکی از مراکز اجتماعات اولیه بوده و در هزاره چهارم پیش از میلاد در جنوب غربی این سرزمین یعنی ایلام وخوزستان و لرستان، پشتکوه و جبال بختیاری امروز مرکزیتی بوجود آمده و در هزاره سوم (پ.م) دشت غنی بین النهرین نیز عهد تاریخی خود را همگام با پیشرفتهای اجتماعی و دیگر شئون زندگی آغاز کرده است و گندم را در سواحل رودخانه دجله و فرات کشت می کردند. چینی ها برنج را در سواحل رودخانه هوانگ هو و یانگ تسه و سرخپوستان قبیله مایان ذرت را در دشتهای یوکاتان کشت می کردند.شکی نیست که مردم یونان و روم باستان نیز از کهن ترین ادوار تاریخی تملک شخصی را بر پایه تقسیم اراضی مزروعی استوار ساخته بودند.
مقدمه:
دسترسی به بذر ارقام اصلاح شدة گیاهان زراعی ودارای کیفیت بالا در کنار ماشین آلات مدرن ،بهبود کودهای شیمیایی و روشهای مناسب مبارزه با آفات و علفهای هرز ، انقلابی را در 50 سال گذشته در کشاورزی بوجود آورده است.صنعت بذر با گسترش توان تولید ، افزایش راندمان ، سرعت تولید ارقام جدید و حفظ خلوص ژنتیکی این ارقام ، نقش حیاتی در این انقلاب بر عهده داشت.
نیاز کشاورزان به بذر ، همه ساله افزایش می یابد.بر اساس برآوردهای بعمل آمده تنها کشاورزان آمریکای جنوبی سالیانه بالغ بر دوازده میلیارد پوند (5443104تن) بذر انواع گیاهان زراعی ، سبزیجات،گیاهان و درختان را مصرف می کنند.
پیش از دوران نوین کشاورزی ، بذر یکی از محصولات فرعی در تولید غلات ویا علوفه محسوب می شد. عموماً کم ارزش ترین بخش گیاهان که از کاهدانها و انبارهای علوفه همراه با بذر و علفهای هرز و سایر ناخالصیها ، جمع آوری می گردید ، به عنوان بذر در نظر گرفته می شد.گهگاه کشاورزی که مازاد بذر داشت آنرا در اختیار همسایگانش قرار می داد که پیامد آن وقوع تغییرات از مزرعه ای به مزرعة دیگر بود.گرچه بذوری که در بازار یافت می شد از منابع نامشخص و با کیفیت مشکوک جمع آوری شده بود و عدم توانایی خریداران در شناخت کیفیت بذر ، فرصت مناسبی را برای فروشندگان سودجو ، حهت کسب منافع فراهم می نمود.شرایط فوق و نیز وجود جوّ حاکم از سوءظنّ در خصوص بذور خریداری شده از خارج از مزرعه به مخالفان این امکان را می داد تا بر علیه توسعه قانونی صنعت بذر ، فعالیت نمایند.جامعه کشاورزی هر کشوری وظیفه دارد که بطور همیشگی برای مردم مواد غذایی با کیفیت بالا تهیه نموده و مواد خام لازم را نیز به کارخانه ها ارائه نماید.برای به رسیدن به این هدف ثبات در تولیدات کشاورزی ، لازم است که از طریق تولید دقیق انجام شود.تمرکز و اختصاصی نمودن تولیدات در کشاورزی باعث تقسیم کار مؤثر و ایجاد واحدهای تخصصی بزرگ می شود.جریانات تکاملی در این زمینه به تولید نهال و بذر کشیده می شود ، زیرا کشاورزان وظیفه دارند تولید مقدار و بذر را با کیفیت بالا مطابق نیاز انجام دهند.روشهای صحیح تولید بذر اثر زیادی بر روی مقدار محصول می گذارد. تولید مقدار محصول در واحد سطح در هر نوع گیاه بستگی به شرایط تکنیکی زراعی ، تأمین آب ، مقدار آب ، تأمین مواد غذائی و از همه مهمتر رسیدن به مقدار مناسب بوته در واحد سطح و نیز تولید هر گیاه دارد.تعداد کم گیاه و تراکم در متر مربع می تواند دلایل مختلفی داشته باشد،ازجمله این دلایل کیفیت نامناسب بذر است،که در اینجا معیار عوامل زنتیکی نقش مهمی را بازی می کند. کیفیت مناسب بذر ونهال اثرات مختلفی هر مقدار محصول دارد.مثلاّ گیاهان بیمار و یا صدمه دیده فیزیولوزیکی سیب زمینی حتی در شرایط محیطی مناسب هم نمی توانند محصول دلخواهی را تولید نمایند.در ضمن بذر و نهال های بیمار باعث انتقال بیماری نیز می گردند.گیاهانی که از بذور صدمه دیدة فیزیولوژیک تولید می شوند دارای رشد کم بوده و بذوری را که تولید می کنند دارای قدرت حیاتی پایین می باشند.البته استفاده از روشهای نامناسب در برداشت و خشک کردن هم اثر زیادی بر روی قدرت حیاتی بذر داشته که به مرور زمان قدرت جوانه زدن گیاه را نقصان می دهد و باعث تولید انبوه گیاهان ناقص نیز می شود.
این نوع گیاهان ناقص در کشت اصلی به عنوان علف هرز به علت استفاده از مواد غذایی ، و نیز جلوگیری از تابش نور به گیاه اصلی باعث کاهش محصول می گردند.این نوع گیاهان حتی بوسیلة علف کش هم قابل کنترل نمی باشند.اثرات منفی این گونه گیاهان حتی در مقایسه با علفهای هرز بیشتر بوده و درصد کاهش محصول که از طریق وجود این گیاهان در کشت اصلی حاصل می شود بین 20-5 درصد برآورد گردیده است.
اثر عوامل مؤثر و صحیح در کشاورزی بخصوص در مورد بذر و نهال قابل ملاحظه است.قبل از اینکه گیاه از نظر رشد و نمو مورد تأیید قرار گیرد ، مرحله امتحان پیش تکثیری در مدت کوتاه می تواند راه تولید صحیح را زودتر به هدف برساند.
از دیگر شرایط پیشرفت در کاربهنژادی بذر ، برنامه ریزی در تولید و تهیه مناسب انواع آن است.انتخاب انواع گیاهان مناسب برای مکانهای مختلف در برنامه ریزی بهنژادی و در سالهای طولانی اهمیت زیادی دارد.این انتخاب مناسب باعث می گردد که در سالهای متمادی حدود 30-5 درصد بر افزایش محصول مؤثر باشد.در واحدهای کشاورزی جدید برخلاف واحدهای قدیمی به تولید دقیق و مناسب بذر از نظر کیفی بیشتر توجه شود .یکی از مثالهای بارز در این رابطه تولید چغندر قند است.که در روش کاشت صحیح مکانیزه به خاطر جوانه زدن مناسب و یکنواخت نسبت به روش قدیمی مقدار محصول به حداقل رسیده است.

[/FONT]
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
HLO///ای وای من///seed science 3

HLO///ای وای من///seed science 3

تولید بذور هیبرید
هیبریدهای دستی ذرت :
هیبریدهای گیاهانی مانند ذرت را می توان با دست بوجود آورد . در تولید ذرت هیبرید معمولاً بایستی سه طبقه بذر یعنی لاین های اینبرد ، بذور تلاقی های ساده (سینگل کراس) و تلاقی های سه گانه (دابل کراس) تکثیر شود . معذالک مورد مصرف این نوع بذور کاملاً مشخص می باشد . تولید بذر لاین های اینبرد نیاز به بیشترین دقت ممکن دارد . مقادیر کم بذور لاین های اینبرد را می توان از طریق تلاقی با دست نیز تولید نمود ولی مقادیر زیاد بذر لاین های اینبرد در شرایط گرده افشانی باز ولی در شرایط کاملاً ایزوله شده باید صورت گیرد . همچنین تلاقی های ساده و سه گانه ذرت هیبرید را به مقدار کم توسط دست می توان انجام داد ولی مقادیر زیاد برای مصارف تجارتی می بایست به صورت گرده افشانی باز و در شرایط کاملاً ایزوله صورت گیرد . امروزه تولید بذور هیبرید ساده و سه گانه در جهان در سطح وسیعی صورت می گیرد . با توجه به اینکه ذرت گیاهی یکپایه است ، می توان به راحتی و قبل از باز شدن غنچه ها با شکستن یا کشیدن اندام نر آن را عقیم کرد .
برای عقیم کردن احتیاج به کارگرهای زیادی است . هر چند این عمل را می توان با وسایل مکانیکی نیز انجام داد . بذر تولیدی بر روی ردیف های عقیم شده حاصل گامتهای ماده در بلال ها و گامتهای نر از منبع گرده می باشد . یک واریته دو رگ از تلاقی لاین های خالصی به دست می آید که نتیجه خود لقاحی و انتخاب حد اقل 5 نسل متوالی هستند . نتایج خود تلقیحی عبارتست از :
1- کاهش بنیه گیاه ( از نظر قد ، محصول ، …) .
2- افزایش خلوص و همشکلی ( هموزیگوسیتی) .
3- ظهور اثرات نامطلوب ژن ها (که می توان آنها را از جمعیت گیاهی حذف کرد) .
اولین نتایج بذر هیبرید دارای تولید بسیار زیادتری نسبت به هر یک از والدین خود و سایر جمعیت های گیاهی غیر هیبرید می باشد . این افزایش محصول ، نتیجه هتروزیس با بنیه دو رگه ها است که در اثر تجمع تعداد زیادی از ژنهای غالب بوجود می آید . تولید نوین ذرت ممکن است با یکی از انواع بذور دابل کراس ، سینگل کراس و یا هیبریدهای سه جانبه باشد . تا اوایل دهه 1960 ، هیبریدهای دابل کراس ، نوع غالب بذرهای مصرفی در تولید تجاری بذر بود . این بذور دارای مزایای متعددی بشرح ذیل هستند :
1- بسیار متنوع تر از سینگل کراس ها و هیبریدهای سه جانبه بوده و از نظر ژنتیکی همة آنها غیر مشابه هستند .بنابراین شاید این گیاهان بتوانند در مقابل شرایط نامساعدی که در طول فصل رشد بوجود می آیند تحمل بیشتری از خود نشان دهند.
2- طولانی تر بودن دوره گرده افشانی آنها نسبت به سایر هیبریدها .که این موجب پر شدن بیشتر بلالها از دانه و در نتیجه افزایش محصول می گردد.
3- زمانیکه محصول دابل کراس،مساوی یا بیشتر از بالاترین سطح تولید دیگر انواع هیبریدها است.هزینه کمتر تولید بذر ، مزیت آشکار دیگری از این دو رگ ها به شمار می آید.
4- بطور کلی کیفیت بذر دابل کراس بالاتر از هیبریدها سینگل کراس است ، و زمانی که شرایط نامساعدی پس از کاشت بوجود می آید این دو رگ ها پوشش تقریباً مناسبی را در مزرعه ایجاد می کنند.
معایب اصلی هیبریدها سینگل کراس ،عملکرد کمتر و کیفیت نسبتاً پائینتر بذر آنها است.در تولید دو رگهای سینگل کراس فقط از دو لاین به عنوان والد استفاده می شود ولی ممکن است که در فرایند تلاقی، صفات مطلوب متعددی از جمله:مقاومت زیاد به بیماریها ،آفات و سایر عوامل نامساعد در آن تجمع یابد.در جریان تلاقی یکسری لاین خاص،بهترین ذرت سینگل کراس بطور ژنتیکی از بهترین دو رگ دابل کراس ،عملکرد بالقوه بالاتری دارد.همچنین این احتمال وجود دارد که یک دابل کراس خالص (D*C)*(B*A) از یک سینگل کراس بخصوص مثلاً (F*E) که از والدین دیگری حاصل شده است عملکرد بشتری داشته باشد. در مزارع تولید بذر دابل کراس ،معمولاً 6 ردیف پایه بذری (مادری) در مقابل دو ردیف پایه گرده افشان (پدری ) کاشته می شود. در تولید بذر سینگل کراس معمولاً الگوی 2 ردیف پایه مادری در مقابل 1 ردیف پایه پدری و یا 4 ردیف پایه مادری و 2 ردیف پایه گرده افشان (پدری)بکار گرفته می شود.
مزارع تولید بذر ذرت ، به منظور اجتناب از ورود دانه های گرده از خارج ، مزرعه بایستی کاملاً ایزوله و دور از دیگر مزارع ذرت باشد.ایزولاسین را معمولاً به دو روش می توان انجام داد.یکی ایزولاسین مکانی و دیگری از طریق کاشتن نباتات نر اطراف نباتات عقیم شده بطوریکه گل نبات عقیم شده از گرده های خالص بارور گردد.
دو رگ گیری ، نتیجه تلاقی پایه های مطلوب گرده افشان (پایه نر) و بذری( پایه مادری ) می باشد.
گرده افشانی را می توان با قطع گل های نر پایه های مادری و یا استفاده از پایه های بذری نر عقیم کنترل کرد.مثلاً تمام هیبریدها با روش قطع گل های نر پایه های مادری تولید می شدند، ولی در خلال دهة 1960 استفاده از پایه های نر عقیم ، بطور کامل نیاز به قطع گلهای نر را مرتفع ساخت ، این وضعیت با شیوع نژاد“T“ بیماری بلاست برگی ذرت و مشخص شدن این نکته که منابع نر عقیمی سیتوپلاسمی تگزاس (سیتوپلاسمT) نسبت به این نژاد (نژاد T) از بیماری حساسیت بسیار زیادی دارد،به شکل تأسف باری تغییر کرد.
پس از سال 1971 بمدت چند سال، باز هم تمام بذرها با روش قطع گل های نر تولید شدند.لیکن داخل شدن نر عقیمی ژنتیکی و انواع دیگر نر عقیمی سیتوپلاسمی، حرکتهای دیگری را برای اجتناب از قطع گل های نر به طور مکانیکی نوید دادند.وقتی که از خاصیت نر عقیمی برای تولید بذر دو رگ استفاده می شود بایستی تمهیدات لازم برای بازگرداندن خاصیت تولید گرده ، بمنظور تولید تجاری بذر ذرت بکار گرفته شود.
بذر هیبرید ذرت ، معمولاً در حالیکه روی بلالها است برداشت و خشک می شود.پس از اینکه رطوبت بذر به حدود 12% رسید ، تمییز شده و تحت اندازه و شکل های مختلف (مثلاً گرد ، کوچک بزرگ و سطح و غیره) بمنظور بالا بردن دقت و سهولت در کاشت ، درجه بندی می گردد.تقریباً همیشه بذور قبل از دسته بندی و ارائه به بازار ، با یک قارچکش مناسب ضد عفونی می شوند.همچنین دستگاههای کمباین و بوجاری بمنظور برداشت و بوجاری بیش از یک واریته استفاده می شود این خود می تواند منبعی برای اختلاط بذرها بوده ، زیرا تمییز کردن دقیق آنها چندان میسر نیست.
تولید بذر هیبرید ذرت خوشه ای (سورگوم):
تولید بذر ذرت سورگوم نیز همانند تولید بذر هیبرید ذرت می باشد.اما برعکس ذرت ، سورگوم گیاهی است که خودگشنی زیادی دارد.به علت ریز بودن گل ها روش مکانیکی قطع اندام تولید گرده برای تولید بذر عملی نیست.به همین دلیل تولید بذر هیبرید سورگوم، تنها پس از کشف خاصیت نر عقیمی ژنتیکی و سیتوپلاسمی امکانپذیر شد.مکانیسم های برگشتی برای تولید بذر سورگوم های دانه ای بکار می روند،زیرا وقتی که از سورگوم برای تولید علوفه یا سیلو کردن استفاده می شود نیازی به مکانیسم برگشتی وجود ندارد.
تولید بذر هیبرید گندم:
تولید بذر هیبرید تجاری گیاهان خودگشن بسیار مشکل تر از گیاهان دگر گشن می باشد.گل و اندامهای تولید گرده در این گیاهان ، برای تلاقی با سایر گیاهان تکوین نیافته است.صرفنظر از الگوی گرده افشانی و ساختمان گل ، در گیاهان خواص نر عقیمی و مکانیسم برگشتی بایستی با هم پیوند خورده باشد.در حال ،حاضرتعداد معدودی از ارقام دو رگ جو بدست آمده است اما چون برای دستیابی به تولید بذر هیبرید گندم بایستی میلیونها دلار توسط بخش های دولتی و خصوصی صرف شود تولید آن در حال حاضر بعید به نظر می رسد.اولین مانع پیشرفت در تولید گندم هیبرید،افزایش لاین های نر عقیم مناسب می باشد.اکنون که خاصیت نر عقیمی کشف شده است فقدان روشی ساده و مکانیزم مؤثری که بتوان توسط آن خاصیّت تولید گرده را به لاین های نر عقیم بازگرداند بزرگترین مانع ترقی تولید گندم هیبرید محسوب می گردد. سیستمهای بازگشتی ژنتیکی که بتوان آنها را به لاین های پایه های پدری پیوند زد موجود است ، اما این سیستمها از نظر کارآئی بسیار متغیرند و تحت تأثیر آب و هوایی قرار می گیرند، از نظر ژنتیکی پیچیده و بالاخره نیازمند یک برنامه طویل المدت توسعه می باشند.
روش دیگر تولید بذر هیبرید گندم ، بکار بردن مواد شیمیایی گرده کش (Stamatacides) روی پایه های ماده است.این روش موجب باروری گلها از دانه های گرده ردیف های معینی که بعنوان پایه پدری کاشته شده اند،می شود و تولید بذر هیبرید را با اطمینان همراه می سازد.ردیفهای پایه های نر برای استفاده از دانه ( استفاده های غیر بذری ) و خطوط پایه های مادری به منضور فروش بذور هیبرید برداشت می گردند. اگر دو رگ کردن گندم موفقیت آمیز شود ، می تواند صنعت بذر تخصصی و بزرگی را بوجود آورد که در این شرایط هر سال باید بذر لازم برای کاشت درفصل کشت آینده ، تولید شود.
برای این کار نه تنها سطوح بسیار وسیعی مورد نیاز است ، بلکه ایزوله کردن مزارع تولید بذر از مزارع تولید تجاری گندم نیز لازم است.این موضوع که مناطق ایزوله کافی در مناطق تولید تجاری گندم یافت خواهد شد یا نه سؤال برانگیز می باشد.
تولید بذر بقولات(یونجه):
معمولاً در مزارع یونجه بذری فواصل ردیف 100-50 سانتیمتر رعایت می شود.هر چند که گاهی از پوشش های تراکم مزارع چند ساله نیز استفاده می شود. مقدار بذر مصرفی 5/4-75/0 کیلوگرم در هکتار در کشتهای ردیفی و متجاوز از 8/16 کیلوگرم در هکتار برای کشت کپه ای متغییر است .تحقیقات نشان داده است که با وجود عوامل محدود کننده ، مصرف مقادیر کمتر بذر عملکرد بیشتری داشته است. یونجة چند ساله به تراکم کمتر بوته عکس العمل نشان داده و هر بوته آن بذر بیشتری تولید می نماید . به این ترتیب، عملکرد بذر افزایش می یابد.گرچه در این شرایط ممکن است مشکل علف هرز باشد.در ضمن کشت ردیفی مزایای دیگری از جمله راندمان بالاتر مصرف و کودهای شیمیایی و سهولت مبارزه با علفهای هرز ، نسبت به کشت کپه ای دارد.
بزرگترین مشکل مزارع تولید بذر یونجه از نظر علفهای هرز، وجود سس می باشد. این علف هرز انگل در مزارع تولید بذر یونجه مزاحمت زیادی ایجاد می کند زیرا بذر آن هم اندازة بذر یونجه بوده و جدا کردن آن از بذر یونجه بسیار مشکل است .البته ناهمواریهای پوست آن موجب شده است که بتوان آنرا با استفاده از دستگاه بوجاری یا غلطک مخملی جدا نمود. با تلفیقی از روشهای مبارزة شیمیایی و مکانیکی می توان با این علف هرز مبارزه کرد.
تعداد زیادی از گیاهان مناسب تغذیه دام جزء لگومهای علوفه ای هستند و بسیاری از گونه های آنها دگرگش هستند و برای باروری به حشرات ننیازمندند و چون گل در آنها باید بوسیلة عامل خارجی باز شود و در این گیاهان اینکار به کمک حشرات نیز انجام می شود ، لذا وزن حشره ای که روی آن می نشیند اهمّیت زیادی در موفقیت کار دارد این عمل در این گونه از گیاهان را تریپینگ (Tripping) گویند.
مهمترین زنبورهای گرده افشان گیاهان لگوم علوفه ای عبارتند از:1-زنبور عسل 2- زنبور برگ بر 3-زنبور آلکالی ( N0mia melanderi ) 4-زنبور بامبل ( Bombus spp) 5- زنبور مگاشیل (Megachile ) 6- اسماراگودال (Smaragdual ).

تولید بذر هیبرید در خانوادة کدوئیان:
در این خانواده،ساختمان گلهای طوری است که می توان با کشت متناوب دولینه و برداشت گلهای نر یک لینه به عنوان پایه مادری ، به تعداد زیاد بذر هیبریدF1 تولید نمود .این عمل از نظر اقتصادی به صرفه نیست چون کلیه گلهای نر و ماده در یک زمان نمی رسند و بایستی عمل برداشت گلهای نر در پایة مادری را هر دو روز یکبار تکرار نمود .با این وصف ، با این طریق می توان بذر هیبرید کافی برای کشت های تجارتی تولید نمود.
شکل اساسی در خانواده کدوئیان اینست که، گونه های این خانواده هتروزیس کافی نشان نمی دهند و هتروزیس مشاهده شده هزینه های تولید بذر هیبرید را جبران نمی نماید. با وصف این امکان بوجود آوردن لینه های برتر از نظر قدرت ترکیبی عمومی در گونه های خانواده کدوئیان و تهیه اقتصادی بذر هیبرید نبایستی نادیده گرفته شود.
در سال 1940، در ایالات متحدة آمریکا مؤسسة کوچکی برای تهیه بذر هیبرید F1 گوجه فرنگی بوجود آمد .در این مؤسسه عمل تلاقی واریته ها با دست انجام می گیرد. هرچند با یک تلاقی بیش از 200 بذر هیبرید بدست می آید، ولی تهیه بذر هیبرید به این طریق برا ی سایر نباتات اقتصادی نمی باشد . چون زارعین و کسانی که علاقه مند به کشت گوجه فرنگی در خانه یا گلخانه هستند بذر هیبرید گوجه فرنگی را به بهای زیاد خریداری می نمایند،تهیه بذر هیبرید این نبات بوسیله دست به صرفه می باشد.
وقتی تهیه بذر هیبرید گوجه فرنگی کاملاً اقتصادی بوده و به مقدار زیاد تولید خواهد شد که بتوان از پدیده نر عقیمی و ژنهای باروری استفاده نمود. بعلاوه بایستی شرایط محیط برای دانه بستن کاملاً مناسب باشد فلفل، یکی دیگر از گیاهان خودگشن است که قدرت تولید بذر هیبرید آن گوجه فرنگی است. در این گیاه نیز تهیه بذر هیبرید F1 بوسیله دست عملی می باشد.
استانداردهای گواهی بذر کشاورزی در ایران:
استانداردهای مشروحه زیر حداقل استانداردهای لازم برای گواهی بذر از نظر خلوص ژنتیکی و تشخیص ارقام است که توسط قسمت کنترل و گواهی بذر مؤسسها صلاح و تهیه نهال و بذر وزارت کشاورزی و با توجه به استانداردهای بین المللی تهیه و تنظیم گردیده و در کلیه استانها مورد استفاده قرار می گیرد. برنامه کنترل و گواهی بذر شامل کاشت ارقام توزیع شده بین پیمانکاران بمنظور تعیین خلوص زنتیکی در مزرعه –تولید- بوجاری و طبقه بندی – نمونه برداری – برچسب زدن و آزمایش تجزیه بذر در آزمایشگاه مطابق با استانداردهای گواهی بذر میباشد. این استانداردها برای گواهی بذور نباتات مختلف به شرح زیر می باشد.

استاندارد گواهی بذر غلات سردسیری
این استاندارد شامل گندم- جو-یولاف- چاودار و تریتیکاله میباشد.
بذر هر رقم خاص از غلات را نباید در زمینی که سال قبل محصول دیگر با ارقام مشابهی که از طرف قسمت کنترل و گواهی بذر قابل محصول دیگری بغیر از غلات یا غیر از همان رقم مورد گواهی کشت شده باشد مانعی برای کاشت این رقم در سال بعد وجود ندارد.

استاندارد مزرعه:
فاصله مزرعه از سایر مزارع (Isolation)
الف: فاصله مزرعه یا ایزولاسیون برای گندم- جو- یولاف و تریکاله
مزارع محصولات این نوع غلات بایستی حداقل بوسیله یک راهرو 3 متری که بصورت نکاشت یا کاشت محصولات دیگر از مزارع سایر ارقام فاصله داشته باشد تا از اختلاط جلوگیری بعمل آید.

ب- چاودار
مزرعه مخصوص تولید بذر طبقات مختلف بایستی حداقل 400 متر از مزارع سایر ارقام چاودار و یا رقم مشابه که خلوص ژنتیکی آن با استانداردهای مصوبه مطابقت نداشته باشد فاصله داشته و فاصله بین چاودارهای دیپلوئید و تتراپلوئید بایستی 5/4 متر باشد.

جزئیات استاندارد مزرعه و نسبت حداکثر بوته مجاز بشرح جدول زیر می باشد.
عوامل بذر پرورده بذر مادری بذر گواهی شده

حداکثرسایر ارقام 1:3000 200 :1 100 :1
حداکثر محصولات غیر قابل تفکیک 10000 :1 10000 :1 2000 :1
حداکثر علفهای هرز غیر قابل تفکیک صفر صفر صفر
2-استاندارد بذر
حداقل استاندارد برای طبقات مختلف بذر غلات (شامل گندم- جو-یولاف-چاودار و تریتیکاله) بشرح زیر می باشد.
عوامل بذر پرورده درصد بذرمادری درصد بذر گواهی شده درصد
حداقل بذر خالص برای 100 96 96
گندم، جو چاودار و ترتییکاله
داقل بذر خالص برای یولاف 100 98 98
حداکثر مواد جامد برای گندم - 4 4
جو چاودار و تریتیکاله
حداکثر مواد جامد برای یولاف - - 2
حداکثر بذر علفهای هرز - - -
حداکثر بذر محصولات دیگر برای 06/0 12/0 25/0
گندم،جو چاودار و تریتیکاله

منابع :
1-سرمدنیا، غ . (1375) . تکنولوژی بذر(ترجمه) . انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.
2-اهدائی ، ب. (1373) . اصلاح نباتات. انتشارات بارثاوا مشهد.
3-رستگار ، م. (1376) . کنترل و گواهی بذر .انتشارات برهمند.
4-رستگار ،م. (1372) . زراعت عمومی.انتشارات برهمند.
5-ملک زاده،ف و ف، (1371).گیاه شناسی جلد اول( ترجمه).انتشارات دانشگاه تهران.
6-حسنوند،د.(1375).کنترل و گواهی بذر،جزوه درسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد.
7-زمانیان ، م و ع، زمانی (1382). کنترل و گواهی بذر گیاهان علوفه ای (یونجه و شبدر)،انتشارات دفتر برنامه ریزی رسانه های ترویجی وزارت جهاد کشاورزی
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
HLO///کوکوپیت

HLO///کوکوپیت

کوکوپیت


کوکوپیت یکی از محصولات نارگیل میباشد که از آسیاب کردن پوسته چوبی و الیاف نارگیل بدست میآید ، ‌کوکوپیت بدلیل تخلخل هوائی وظرفیت خوب نگهداری آب و مواد غذائی بهترین بستر جهت کشت صیفیجات ، گل و توت فرنگی میباشد .
مزیتهای کوکوپیت :
بهترین بستر کشت بذر ، نشا و ...
بهترین بستر در روش تولید هیدروپونیک
افزایش راندمان در تولید محصول به میزان باور نکردنی
کاهش مصرف کود وسموم مناسبترین خاک پوششی جهت افزایش میزان تولید قارچ
فاقد هرگونه علف هرز و بیماریهای ناشی از خاک
کاهش زمان جوانه زنی ورشد سریع ریشه
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
HLO/// ارتباط برخي جنبه هاي فيزيولوژيك، فنولوژيك و مولكولي نياز ورنالیزاسیون با تحمل سرما در بذر گندم و جو

HLO/// ارتباط برخي جنبه هاي فيزيولوژيك، فنولوژيك و مولكولي نياز ورنالیزاسیون با تحمل سرما در بذر گندم و جو

يكي از حياتي ترين مراحل در زندگي گياه، زمان القاي گلدهي است كه اين رويداد در بسياري از گونه هاي گياهي بر مبناي پاسخ به علائم فصلي منبعث از محيط پيرامون گياه به وقوع مي-پيوندد. سازوكار مقاومت به سرما در غلات زمستانه ارتباطي بنيادين با نياز بهاره سازي دارد، اين نياز سبب ساز تأخير در گذار از فاز رويشي و ورود به فاز زايشي بوده و موجب به تعويق افتادن بروز گلدهي در اين گياهان مي گردد كه دستاورد آن همانا پيشگيري از بروز خسارت سرمازدگي است. نياز بهاره سازي همراه با نياز فتوپريودي و خوگيري به سرما به عنوان مؤلفه هايي مهم در سازگاري گياهان مناطق داراي زمستان هاي سرد، از ديرباز مورد توجه بسياري از پژوهش گران بوده است. در رساله پيش روي، ابتدا پاسخ تيمارهاي خوگيري به سرما با طول دوره هاي متفاوت سرمادهي در ارقام گندم نان كه واجد نيازهاي متفاوت بهاره سازي (از زمستانه تا بهاره) بودند در مزرعه و نيز شرايط محيط تحت كنترل در دوره هاي متفاوت سرمادهي، مورد بررسي قرار گرفته است تا در راستاي تحمل انجماد، به تشخيص رابطه نياز بهاره سازي با روند نمو گياه، تجمع برخي تركيبات بيوشيميايي محافظ گياه در برابر سرما و ارزيابي برخي ويژگي¬هاي فيزيولوژيك مرتبط با اين فرايند پرداخته شود و آنگاه به ارزيابي پاسخ هاي فيزيولولوژيك و مولكولي بهاره‌سازي در ارقام زمستانه گندم و جو پرداخته شده است. توان خوگيري ارقام مورد ارزيابي طي دوره سرمادهي و آنگاه روند تحليل رفتن اين توانايي، با مراحل نموي گياهان از همبستگي قابل ملاحظه¬اي برخوردار بود، به¬طوري¬كه دماهاي پايين موجب ارتقاي مقاومت به سرما در ارقام بينابين و زمستانه گرديد. اوج مقاومت به سرما توأم با مرحله برجستگي ساده در مريستم انتهايي ساقه بود به گونه¬اي كه پس از اين مرحله بيان تحمل گياه به سرما با روندي كاهشي مواجه شد و ظهور برجستگي دوگانه مقارن با اضمحلال مقاومت گياه در برابر سرما بود. بيشينه تحمل سرما پيش از محدوده اشباع نياز بهاره سازي به وقوع پيوست كه در اين محدوه، تداوم تيمار سرمادهي تأثيري بر تسريع زمان گلدهي برجاي نگذاشت. كاهش در تعداد نهايي برگ توليدي در گياه، وهله تثبيت در تعداد برگ ظهور يافته و همسويي آن با خوگيري به سرما در ارقام بينابين و به ويژه در زمستانه ها ملاحظه گرديد. در همين راستا بيشينه توانايي خوگيري به سرما در رقم زمستانه نورستار مشاهده شد كه نيازمند طولاني ترين تيمار سرمادهي جهت اشباع پاسخ بهاره سازي است. افزايش تحمل سرما كه پس از اعمال تيمارهاي سرمادهي بر گياهان در شرايط مزرعه وخوگيري به سرما در محيط كنترل شده، مشاهده گرديد با كاهش محتواي آب و افزايش محتواي قند، در بافت¬هاي برگ و طوقه و نيز محتواي پرولين، كلروفيل و برخي ديگر از تركيبات در بافت برگ همبستگي داشت. از سوي ديگر همبستگي بالايي بين تحمل سرما و افزايش محتواي فروكتان در بافت طوقه وجود داشت به طوري كه سطوح افزايش فروكتان متناسب با طول دوره اعمال تيمار سرما بود و اين روند تزايدي تا محدوده اشباع نياز بهاره¬سازي تداوم مي يافت. نتايج اين پژوهش در تأييد فرضيه اي است كه اذعان مي-دارد بهاره¬سازي و راه¬هاي خوگيري به سرما دو فرايند همبسته و همسو در غلات هستند و تأخير در نمو زايشي تا سرآغاز بهار رويدادي حياتي است كه زمينه انطباق مناسب با دماي پايين را طي فصل سرما براي اين گروه از گياهان فراهم مي آورد. پاسخ فيزيولولوژيك و مولكولي بهاره‌سازي در بذرهاي جو (Hordeum vulgare L.) و گندم (Triticum aestivum L.) در دو فاز، طي آزمايشي ديگر مورد بررسي قرار گرفت، به طوري كه از يك سو بذرهاي مرطوب به منظور بهاره¬سازي، در محيطي تاريك در معرض سرما قرار گرفتند و از ديگر سوي تسريع نمو و ورود به فاز زايشي به عنوان فرايندي متأخر نسبت به بهاره‌سازي مورد ارزيابي قرار گرفت. بيان ژن VERNALIZATION1 (HvVRN1) در مريستم انتهايي و برگ‌هاي در حال رشد به تدريج طي دوره تكميل بهاره‌سازي در گياهچه‌‌ها افزايش يافت. اين افزايش بيان ژن در شرايط تاريك و مستقل از بيان ژن VERNALIZATION2 (HvVRN2) صورت گرفت كه همسو با فرضيه افزايش بيان ژن HvVRN1 در تداوم سرما و مستقل از مسيرهاي پاسخ گلدهي به طول روز بود. بيان ژن HvVRN1 پس از دوره تكميل بهاره‌سازي نيز در مريستم انتهايي ساقه و برگ‌ها همچنان تداوم يافت كه اين امر با تسريع القاي گل¬دهي و كاهش بيان ژن HvVRN2 در برگ‌ها همراه بود. افزايش سطح بيان ژن HvVRN1 در گياهان بهاره‌سازي‌شده با طول دوره بهاره‌سازي بذرها همبستگي داشت. طول روز تأثيري بر سطح بيان ژن HvVRN1 در مريستم انتهايي و همچنين در برگ‌ها نداشت، بااينحال در برگ گياهاني كه تيمار اشباع بهاره‌سازي بر بذرشان اعمال شده بود بيان ژن HvVRN1 در طول روزهاي بلند افزون‌تر بود. ژن HvFT1 در طول روز بلند تنها در برگ گياهان بيان گرديد كه ممكن است اين امر مرتبط با افزايش بيان ژن HvVRN1 باشد. افزايش بيان ناشي از روزهاي بلند در ژن HvVRN1 ضرورتي جهت القاي فاز زايشي در گياهان نداشت هر چند كه ممكن است به عنوان عاملي تسريع‌گر در مراحل نموي متأخر در فاز زايشي تأثيرگذار باشد. اين پژوهش در همين راستا به پاسخي مشابه در مورد گندم نان (Triticum aestivum L.) نيز دست يافت. به طور كلي نتايج اين پژوهش در تأييد فرضيه‌ايست كه بيان مي‌دارد القاي بيان ژن VRN1 در سرماي زمستان، منجر به گلدهي غلات نيازمند به بهاره‌سازي در فصل بهار مي‌گردد.
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
HLO///آثار استفاده از پرایمینگ بذر

HLO///آثار استفاده از پرایمینگ بذر

پرايمينگ بذر تكنيكي است كه به واسطه آن بذور پيش از قرارگرفتن در بستر خود و مواجهه با شرايط اكولوژيكي محيط، به لحاظ فيزيولوژيكي و بيوشيميايي آمادگي جوانه‌زني را به دست مي‌آورند. اين امر مي‌تواند سبب بروز تظاهرات زيستي و فيزيولوژيكي متعددي در بذر پرايم شده و گياه حاصل از آن گردد به‏طوري‏كه اين موارد را مي‌توان در چگونگي جوانه‌زني، استقرار اوليه نبات، بهره‌برداري از نهاده‌هاي محيطي، زودرسي، افزايش كمي و كيفي محصول مشاهده كرد. (پیل و نکرت، 2001; ساواج و همکاران، 2004) . تاثيرات عمده پرايمينگ بذر را مي‌توان به شرح ذيل مورد مطالعه و ارزيابي قرار داد: 1-3 تاثير پرايمينگ بذر بر جوانه‌زني و استقرار اوليه گياهچه: گزارشات بسيار زيادي حاكي از بهبود رفتار جوانه‌زني و شاخص‏هاي مربوط به آن اعم از متوسط زمان جوانه‌زني ، بنيه بذر، طول ريشه، طول ساقچه، نرخ جوانه‌زني و استقرار اوليه در بذور پرايم شده مي‌باشد (لی و کیم ، 2000; پاررا و کانتلیف ، 1991). علت تسريع جوانه‌زني در بذور پرايم شده مي‌تواند ناشي از افزايش فعاليت‌ آنزيم‌هاي تجزيه كننده مثل آلفا– ‏‏آميلاز، افزايش سطح شارژ انرژي زيستي در قالب افزايش مقدار ATP، افزايش سنتز RNA و DNA، افزايش تعداد و در عين حال ارتقا عملكرد ميتوكندري‌ها باشد (افضل و همکاران، 2002). در بذور پرايم شده، عملكرد و ساختار غشاء سلولي در مقايسه با بذور شاهد در وضعیت مطلوب‏تری مي‌باشد. اين موضوع از طريق مطالعه هدايت الكتريكي عصاره بذري قابل بررسي است. به‏طوري‏كه تراوش متابوليت‌هاي درون سلولي از غشاء بذور پرايم شده كمتر بوده و به تبع آن هدايت الكتريكي عصاره اين بذور نيز كمتر باشد. اين امر در مورد بذور پرايم شده ذرت شيرين، چغندرقند، آلو، تربچه، گندم و جو به اثبات رسيده است. اين موضوع نيز مي‌تواند توجيهي براي جوانه‌زني مطلوب‌تر در بذور تيمار شده باشد (پیل و نکرت، 2001). در بذور پرايم شده پاره‌ايي تغييرات متابوليكي و بيوشيميايي به نفع جوانه‌زني تحقق مي‌يابد. براي مثال در اين بذور بخشي از پروتئين‌ها و كربوهيدرات‌ها در اثر آنزيم‌ها و واكنش‌هاي هيدروليزكننده شكسته شده و آماده شركت در فرآيند جوانه‌زني مي‌شوند. اين مساله مي‌تواند توجيهي براي تسريع جوانه‌زني و كاهش متوسط زمان جوانه‌زني باشد (بیتنکورت و همکاران،2005). بر پايه گزارش لي و كيم (2000) فعاليت آنزيم آلفا – آميلاز در بذور پرايم شده برنج در راستاي جوانه‌زني پربنيه‌تر بهبود يافت و اين امر به ويژه در مورد بذور پير شده مشهودتر بود. در طي آزمايشات استاندارد جوانه‌زني بر اساس مقررات ايستا ، مدت زمان لازم براي 50 درصد جوانه‌زني ، متوسط زمان جوانه‌زني، نرخ و يكنواختي جوانه‌زني در بذور پرايم شده كلزا، گندم، نخود، سويا، يونجه، ذرت، سورگوم، هندوانه، برنج، كاهو و لوبيا به‏طور معنی‏‌داري بهبود يافت، كه اين امر حکایت از تسريع جوانه‌زني و افزايش بنيه بذر در اثر كاربرد تيمارهاي پيش از كاشت بذر دارد در گياهچه حاصل از جوانه‌زني بذور پرايم شده ، طول ريشچه و ساقچه افزايش نشان مي‌دهد. اين افزايش در مورد ريشچه بيشتر، و قابل ملاحظه است. علاوه بر اين سرعت رشد و توسعه ريشه در گياهان حاصل از بذور مذكور بيشتر مي‌باشد. به ‏طوري‏كه تقسيمات سلولي در كلاهك ريشه در اين شرايط شدت بيشتري داشته و اين مساله در كنار جذب بهتر آب و مواد غذايي سبب بهبود استقرار اين گياهان مي‌گردد. اين موضوع در ارتباط با ريشه‌هاي گوجه‌فرنگي، ذرت و برنج به اثبات رسيده است (فاروق و همکاران، 2006; مائورومیکال و همکاران، 1994) در پي اعمال تيمارهاي پيش از كاشت بذر، بر روي ذرت شيرين مدت زمان لازم براي رسيدن به 50 درصد جوانه‌زني، طول ريشچه، متوسط زمان ظهور گياهچه به‏طور معني‌داري بهبود يافت. علاوه بر اين، سبز مزرعه و يكنواختي جوانه‌زني حاصل از اين بذور نيز در وضعيت مطلوب و قابل قبولي قرار داشت شکل 2-3 (پاررا و کانتلیف، 1991). شکل 2-3: جوانه‏ زنی زودتر ذرت در اثر اعمال پرایمینگ بذر. سمت راست بذور تیمار نشده و سمت چپ بذور پرایم شده پرايمينگ بذر در مورد چغندرقند نيز تاثيرات مثبت مشابهي بر جوانه‌زني و يكنواختي و سرعت بالاي اين پديده داشت (اورزسکو و پودلاسکی ، 2003). درصد جوانه‌زني بذور كهنه مارچوبه نيز در اثر اعمال تيمار اسموپرايمينگ به ميزان 20 درصد افزايش يافته و از 41 درصد به 61 درصد رسيد. همينطور كاربرد هيدروپرايمينگ و اسموپرايمينگ در مورد آفتابگردان باعث كاهش ميانگين مدت جوانه‌زني و سبز كردن شد. در اين بذور پراكسيداسيون چربي‌ها به واسطه افزايش شدت فعاليت آنزيم‌هاي ضد اكسيداسيون كاهش يافت كه اين موضوع مي‌تواند از دلايل بهبود جوانه‌زني در بذور پرايم شده آفتابگردان قلمداد شود (بایلی و همکاران،2000). در برخي از بذوري كه در معرض تيمارهاي پيش از كاشت قرار گرفته‌اند دمايي كه بهترين جوانه‌زني در آن تحقق مي‌يابد تحت تاثير قرار مي‌گيرد و بر اين اساس در اين بذور دامنه تاريخ كاشت به نفع كشاورزان تغيير مي‌يابد. (رادراپل و همکاران، 1988). 2-3 تاثير پرايمينگ بذر بر افزايش محصول دانه و بيوماس: بذور پرايم شده پس از قرار گرفتن در بستر خود زودتر جوانه‌زده و در پي اين امر استقرار در گياهان حاصل از اين بذور سريع‌تر، بهتر و در عين حال يكنواخت‌تر انجام مي‌پذيرد. در واقع چنين گياهي در مقايسه با گياهان به وجود آمده از بذور تيمار نشده در طي زمان كوتاه‌تري سيستم ريشه‌اي خود را گسترش داده و با جذب مطلوب‌تر آب و مواد غذايي و توليد بخش‌هاي سبز فتوسنتز كننده به مرحله اتوتروفي مي‌رسند. تحقق چنين شرايطي به لحاظ زيستي و اكولوژيكي موقعيت ويژه‌ايي به گياهان حاصل از بذور پرايم شده مي‌دهد (دومان، 2006). به ‏طوري‏كه اين وضعيت امكان بهره‌برداري مناسب‌تر از نهاده‌هاي محيطي مثل آب، نور و غيره را به گياه مي‌دهد. همينطور در اثر اين شرايط ممكن است توانايي ذاتي گياه جهت توفق در مجادله‌هاي رقابتي با گياهان و موجودات ديگر به لحاظ ويژگي‌هاي اكولوژيكي حاكم بر اين روابط ارتقاء يابد. برآيند اين موارد در نهايت مي‌تواند منجر به افزايش مدت و سطح فتوسنتزكننده در اين گياهان گردد كه متعاقب اين امر ميزان تثبيت دي اكسيد كربن و طبعاً آسميلات توليدي و همينطور ذخيره هيدروكربن‌هاي غير ساختاري در ارگان‌هاي مختلف نبات افزايش يافته و در نتيجه بيوماس توليدي بيشتر خواهد شد. همينطور از آنجا كه بين بيوماس و ذخاير غذايي موجود در پيكره گياه با تخصيص و قدرت زايشي، ارتباطي تنگاتنگ برقرار است، بر اين اساس در گياهان مورد بحث به شرط عدم وجود محدوديت مخزن ، محصول دانه در مقايسه با تیمار شاهد افزايش خواهد يافت (چیواسا و همکاران، 1998 ; فنرتی و همکاران، 1992). پرايمينگ بذر توانايي افزايش عملكرد برداشت شده از گندم، ذرت و پنبه را در مناطق نيمه گرمسيري را دارد. اين افزايش تابعي از نوع گياه، رقم، شرايط محيطي و نوع تيمار به كار رفته مي‌باشد (مورونگو و همکاران، 2004). خليل و همكاران (2001) با مطالعه تاثير تيمارهاي پيش از كاشت بذر در قالب اسموپرايمينگ بر روي گياه سويا اعلام داشتند پرايمينگ بذر ضمن بهبود روند رشد و نموي نبات، افزايش عملكرد را نيز در پي دارد. ساها و همكاران (1990) نيز با اذعان افزايش عملكرد محصول متعاقب كاشت بذور پرايم شده سويا اظهار داشتند كه اين امر وابسته به رقم است. به‏ طوري‏كه نتايج حاصل از تيمار نمودن بذور ارقام مختلف ممكن است متفاوت و حتي متناقض باشد. در رابطه با گياه بلوگراس نيز پرايمينگ بذر باعث افزايش عملكرد بيولوژيكي مي‌گردد. اين امر در اثر افزايش شاخ و برگ گياه تحقق مي‌يابد (پیل و نکر، 2001). هاي و بارلو (1987) افزايش وزن ريشه حاصل از بذور پرايم شده را در هويج گزارش نمودنند. افزايش بيوماس در پي پرايمينگ بذر در كاهو نيز مشاهده شده است (دومان وهمکاران، 2006 ). بر پايه گزارشات منتشره توسط محققان عملكرد محصول ذرت، برنج، نخود، كلزا، گندم و جو در اثر كاربرد روش‌هاي مختلف پرايمينگ بذر اعم از هيدروپرايمينگ، اسموپرايمينگ، هاردنينگ و بيوپرايمينگ بهبود يافته است شکل 3-3 (هریس و همکاران، 1999). كلارك و همكاران (2001) طي آزمايشی دوساله در مورد گياه ذرت مشاهده نمودنند كه هيدرو پرايمينگ در مورد اين گياه مي‌تواند عملكرد را به‏طور متوسط 14 درصد افزايش دهد. نتايج مطالعات صورت گرفته در كشور پاكستان حاكي از افزايش 19- 11 درصدي محصول دانه لوبيا در شمال غرب اين كشور به واسطه كاربرد تجاري بذور پرايم شده مي‌باشد (هریس و همکاران، 2001). گزارشات هريس و همكاران (2004، 1999) نيز حاكي از افزايش قابل ملاحظه محصول در گياهان زراعي مختلف مي‌باشد. برپايه اين نتايج محصول گندم 37 درصد، جو 40 درصد، برنج آپلند 70 درصد، ذرت 22 درصد، سورگوم 31 درصد، نخود سفيد 56 درصد و ارزن مرواريدي 50 درصد افزايش محصول داشتند. همينطور ركورد افزايش عملكرد در اثر پرايمينگ بذر نيز توسط محقق مذكور و در رابطه با گياه مونگبين به ميزان 206 درصد گزارش شده است . شکل 3-3: تاثیر پرایمینگ بذر بر ارتفاع بوته و بیوماس حاصل از ذرت. سمت چپ بوته حاصل از بذور پرایم شده كائور و همكاران (2005) طي مطالعه‌ايي در مورد تاثير پرايمينگ بذر بر گياه نخود افزايش 11 درصدي محصول را مشاهده نمودنند. به اعتقاد ايشان اين افزايش محصول ناشي از بهبود توليد، تجمع و متابوليسم ساكاروز مي‌باشد. نتايج مطالعات هريس و همكاران (2001) نشان داد هيدروپرايمينگ بذر در كشورهاي هند، نپال و پاكستان عملكرد گندم را بسته به شرايط ناحيه كشت به ميزان 5 تا 36 درصد افزايش مي‌دهد. به اعتقاد كولكارني و اشانا (1988) كاربرد پرايمينگ بذر در ارتباط با ذرت علاوه بر افزايش عملكرد دانه و بيوماس منجر به بهبود كيفيت غذايي دانه نيز مي‌شود. 3-3 پرايمينگ بذر و زودرسي يكي از نتايج بسيار متداولي كه از پرايمينگ بذر حاصل مي‌شود زودرسي و يا پيش‌اندازي دوره‌هايي خاص از چرخه‌ حياتي گياه مثل شروع گلدهي، دانه‌بندي، پرشدن دانه‌ها، پنجه‌زني و غيره مي‌باشد (پاررا و کنلیف ، 1994). بر اساس نتايج حاصله از مطالعات هلسل و همكاران (1986) در اثر اعمال تيمار اسموپرايمينگ بر روي بذور سويا گلدهي، ظهور غلاف و رسيدگي فيزيولوژيكي به ترتيب 16، 12 و 9 روز تسريع مي‌شود. گزارشات منتشره توسط باصرا و همكاران (2002) نيز حكايت از زودرسي این محصول به مدت 7 تا 10 روز دارد. نتايج آزمايش بارلو و هاي بر روي گوجه فرنگي رقم يوسي 82 – بي نشان داد اسموپرايمينگ بذر ضمن افزايش عملكرد باعث شروع زود هنگام گلدهي و توليد محصول مي‌گردد. خان (1992) طي گزارشي اعلام داشت ارقام ديررس ذرت تحت تاثير پرايمينگ بذر در قالب اسموپرايمينگ و هيدروپرايمينگ 12 روز زودتر قابل برداشت مي‌باشند. هريس و همكاران (2001) نيز طي مطالعه‌ايي بر روي تاثير پرايمينگ بذر بر روي ذرت در كشور زيمبابوه، مشاهده نمودند بوته‌هاي حاصل از بذور پرايم شده در فاصله زماني كوتاه‌تري گل‌هاي تاجي خود را ظاهر مي‌كنند شكل4-3. همينطور تشكيل و تكامل بلال‌ها در اين گياهان به‏طور معني‌داري تسريع گرديد. نتايج مطالعات موسي و همكاران (2001) نيز نشان داد پرايمينگ بذر زودرسي گلدهي و تشكيل غلاف‌ها را در گياه نخود در پي دارد. شکل4-3: تاثیر پرایمینگ بذر بر ظهور زودتر گل تاجی در ذرت دیررس. سمت چپ بوته‏های حاصل از بذور پرایم شده و سمت راست بوته‏های شاهد 4-3: نقش پرايمينگ بذر در بهبود رفتار جوانه‌زني تحت شرايط تنش‌هاي محيطي براساس گزارش اشرف و همكاران (2003) هيدروپرايمينگ و اسموپرايمينگ بذر ارزن مرواريدي با استفاده از نمك طعام و پلي‏اتيلن‏گليكول باعث بهبود جوانه‌زني و شاخص‌هاي مرتبط با آن تحت شرايط شوري مي‌گردد. علاوه بر اين تجمع يون‌هاي سديم، پتاسيم، كلسيم و كلر در گياهچه‌هاي حاصل از بذور تيمار شده، به‏طور قابل ملاحظه‌اي كاهش نشان مي‌دهد. كاهش آثار مخرب تنش شوري در روند جوانه‌زني بذوري كه پيش از كاشت تيمار شده‌اند را مي‌توان نتيجه آب نوشي اوليه بذر در محيط غيرشور دانست. ال هربي (1995) در مطالعه‌اي پيرامون تاثير شوري بر جوانه‌زني و رشد اوليه گوجه فرنگي و خيار مشاهده نمود اسموپرايمينگ بذر اين نباتات جوانه‌زني، استقرار، رشد رويشي و حتي عملكرد را در شرايط تنش شوري ارتقاء مي‌دهد. اشرف و رئوف (2001) با مطالعه جوانه‌زني و روند رشدي بذور پرايم شده ذرت تحت شرايط شوري بهبود جوانه‌زني، افزايش درصد كلروفيل، زودرسي محصول و كاهش تجمع يون‌هاي مولد شوري را به ويژه در مراحل اوليه استقرار گياه در مزرعه گزارش نمودند. خان (1993) گزارش نمود پرايمينگ بذر مي‌تواند تحت شرايط تنش‌هاي محيطي سبب بهبود روند واكنش‌هاي فيزيولوژيكي در بذر شده و در نتيجه مقاومت به تنش‌هاي محيطي در اين بذور را به‏طور قابل ملاحظه‌اي ارتقا دهد. در بذور پرايم شده‌اي كه در بستر خود با شرايط تنش‌زا روبرو هستند تخريب ماكرومولكول‌ها، اسيدهاي هسته‌اي و واكنش‌هاي اكسيداتيو كه منجر به توليد مواد سمي و خسارت‌زايي چون راديكال‌هاي آزاد مي‌شود به مراتب كمتر از بذور تيمار نشده مي‌باشد. پيل و همكاران (1991) نيز بهبود و يكنواختي جوانه‌زني در اثر پرايمينگ بذر تحت شرايط استرس‌هاي محيطي چون شوري، سرما و خشكي را در گوجه فرنگي گزارش نمودند. علاوه بر اين بهبود رفتار جوانه‌زني و كاهش متوسط زمان استقرار در گياهان حاصله از بذور پرايم شده در شرايط وجود تنش‌هاي حرارتي و استرس‌هاي ماتريكي در گياهان مختلف گزارش شده است (خان و همکاران، 1995; آکرس و همکاران، 1987). 5-3 تاثير پرايمينگ بذر بر بهبود كارايي مصرف آب: ميزان رطوبت موجود در بستر بذر به ويژه در ارتباط با بذوري كه در بهار جوانه مي‌زنند در سطح بالايي مي‌باشد. رطوبت خاك غالباً از دو طريق تبخير و تعرق تخليه شده و به صورت بخار وارد اتمسفر مي‌شود. در ابتداي فصل رشد به علت تراكم كم پوشش گياهي، مقدار تبخير روزانه از خاك در مقايسه با تعرق بسيار زياد مي‌باشد. در اثر اين امر مقدار زيادي از رطوبت خاك بدون اينكه توسط گياه مورد استفاده قرار گيرد از دسترس خارج مي‌شود. در اثر كاربرد بذور پرايم شده، مدت زمان جوانه‌زني و ظهور گياهچه به‏طور قابل ملاحظه‌اي كاهش مي‌يابد. در پي اين امر گسترش تاج پوش گياهي در مزرعه حاصل از كاشت بذور پرايم شده سريع‌تر مي‌باشد. اين امر در كنار جوانه‌زني يكنواخت تر اين بذور باعث مي‌شود كه سهم تعرق از تخليه رطوبتي افزايش يابد. از آنجا كه برخلاف تبخير، تعرق رابطه نزديكي با توليد آسميلات و فتوسنتز دارد لذا اين امر باعث بهبود بهره‌برداري از رطوبت خاك توسط گياهان استقرار يافته از بذور پرايم شده مي‌شود (چانگ و سونگ ، 1990). 6-3 تاثير پرايمينگ بذر بر كاهش خسارات ناشي از عوامل بيماري‌زا: موسي و همكاران در سال 2001 طي مطالعه‌اي دوساله بر روي بذر پرايم شده نخود گزارش نمودند پوسيدگي يقه و طوقه ريشه درگياهاني كه از كاشت بذور پرايم شده توليد شده‌اند به‏طور معنی‏داري كمتر مي‌باشد. مطالعات رشيد و همكاران (2004) بر روي بذر پرايم شده مونگ بين نيز ثابت كرده است كه هيدروپرايمينگ بذور اين گياه به مدت 8 ساعت سبب كاهش قابل ملاحظه ابتلا و خسارات ناشي از بيماري ويروسي موزائيك زرد مي‌شود. به‏طوري‏كه در اثر اين امر استقرار، سبز مزرعه، سطح برگ و مقدار محصول بهبود مي‌يابد. مهمترين تاثير كاهش خسارات ناشي از بيماري ويروسي مذكور افزايش وزن غلاف و وزن دانه بود. هريس و همكاران (2004) نيز طي مطالعات خود بر روي ارزن مرواريدي كاهش 60 تا 80 درصدي خسارت ناشي از بيماري زنگ را گزارش نمودند. جهت توجيه تاثيرات مثبت پرايمينگ بذر در كاهش ابتلا به بيماري‌ها و خسارات ناشي از آن‌ها دلايل قطعي و اثبات شده در دست نبوده و در اين رابطه مطالعات زيادي در دست انجام مي‌باشد (رشید و همکاران،2004 و 2005). با اين حال برخي از نظريات ارائه شده توسط محققان مختلف مي‌تواند به درك بهتر علل ظهور آثار مذكور در بذور پرايم شده كمك نمايد. 1-6-3 نقش تغييرات بيوشيميايي در مقاوت به بيماري‌ها در بذور پرايم شده: رشيد و همكاران (2004 و 2005) بر پايه مطالعات خود اظهار داشتند كه كاهش خسارت بيماري‌ها در بذور پرايم شده نتيجه تغييرات بيوشيميايي مي‌باشد. در اثر اين تغييرات گياه مطلوبيت خود را براي عامل بيماري‌زا در جهت اهداف تغذيه‌اي و غيره از دست داده و در نتيجه بذور پرايم شده و گياه حاصل از جوانه‌زني آنها در هنگام هجوم عوامل بيماري زا آسيب‌هاي كمتري را متحمل مي‌شوند. 2-6-3 پرايمينگ بذر و اختلال در انطباق فنولوژيكي عوامل بيماري‌زا: درطبيعت عوامل بيماري‌زا و آفات در اثر تكامل در محيط و انتخاب طبيعي بين زمان تهاجم خود و مراحل زيستي گياه هدف در راستاي بهره‌برداري هرچه بهتر و در نتيجه آسيب بيشتر به گياه مورد هجوم، سازگاري ويژه‌اي ايجاد نموده‌اند ( رشید و همکاران،2005). بذور پرايم شده زودتر جوانه زده و مراحل مختلف زيستي خود را نيز سريع‌تر محقق مي‌نمايند. به اعتقاد هريس و همكاران (2001) اين امر مي‌تواند تطابق طبيعي عوامل زنده تنش‌زا را با مراحل فنولوژيك گياه هدف تغيير داده و در نتيجه به هنگام طغيان عوامل بيماري‌زا خسارت وارده به بذور پرايم شده در حال جوانه‌زني و گياهان استقرار يافته از آنها كاهش خواهد يافت. 3-6-3: پرايمينگ بذر و ايجاد مقاومت نسبي به علت بهبود شرايط اكوفيزيولوژيك: بذور پرايم شده آمادگي جوانه‌زني و استقرار را پيش از قرار گرفتن در بستر خود كسب مي‌كنند. به‏طوري‏كه به لحاظ متابوليكي، بيوشيميايي، ساختار سلولي و غيره، در وضعيت زيستي مناسب‌تري در مقايسه با بذور پرايم نشده قرار دارند (هسو و همکاران، 2003). برآيند اين شرايط باعث مي‌شود بذور مذكور به لحاظ اكوفيزيولوژيكي شرايطي مطلوب‌تر داشته باشند.
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
پرايمينگ بذر تكنيكي است كه به واسطه آن بذور پيش از قرارگرفتن در بستر خود و مواجهه با شرايط اكولوژيكي محيط، به لحاظ فيزيولوژيكي و بيوشيميايي آمادگي جوانه‌زني را به دست مي‌آورند. اين امر مي‌تواند سبب بروز تظاهرات زيستي و فيزيولوژيكي متعددي در بذر پرايم شده و گياه حاصل از آن گردد به‏طوري‏كه اين موارد را مي‌توان در چگونگي جوانه‌زني، استقرار اوليه نبات، بهره‌برداري از نهاده‌هاي محيطي، زودرسي، افزايش كمي و كيفي محصول مشاهده كرد. تاثيرات عمده پرايمينگ بذر را مي‌توان به شرح ذيل مورد مطالعه و ارزيابي قرار داد: 1-3 تاثير پرايمينگ بذر بر جوانه‌زني و استقرار اوليه گياهچه: گزارشات بسيار زيادي حاكي از بهبود رفتار جوانه‌زني و شاخص‏هاي مربوط به آن اعم از متوسط زمان جوانه‌زني ، بنيه بذر، طول ريشه، طول ساقچه، نرخ جوانه‌زني و استقرار اوليه در بذور پرايم شده مي‌باشد
مدت زمان کاشت تا استقرار گیاهچه تاثیر قابل ملاحظه ای بر عملکرد مزرعه ای گیاهان زراعی دارد در همین رابطه سرعت و درصد جوانه زنی و سبز شدن گیاهچها ازاهمیت ویژه برخوردار است گندم یکی از محصولات اصلی کشور است
در محیطهای مستعد به خشکی جوانه زنی بذر غلات نامنظم بوده ودر مدت طولانی اتفاق می افتد((Bougne et al2000.
تسریع و همزمانی فرایند های جوانه زنی پیشنیازاستقرار یک پوشش گیاهی خوب واستفاده کارامد از منابعو افزایش عملکرد است(1996 Harris) بنیه بذر را میتوان توسط انواع روشهای پرایمینگ بذرکه باعث افزایشسرعت و یک نواختی جوانه زنی میشوند بهبود بخشید(.(Heydecker and Coolbear, 1978.پرایمینگ در گیاهان مختلف انجام میشود از جمله ازمایشاتی که در گیاهان دیگر اثر تیمارهای مخطلف پرایمینگ بر در صدو سرعت جوانه زنی 4رقم بذر چقندر(ازاده حسینی علیرضا کوچکی) که مشاهده شد خیساندن بذر چغندر به مدت دو ساعت در اسید کلریدریک3/0نرمال باعث افزایش جوانه زنی و سرعت جوانه زنی شد.
در مطالعه ای که توسلی و کاسینو 2005 ) برروی پنبه انجام دادند گزارش کردند که پرایمینگ باعث افزایش سرعت جوانه زنی پنبه تحت تنش های شوری و دمایی گردیده اما تاثیر معنی داری بر درصد جوانه زنی نداشت همچنین گزارش شده پرایمینگ باعث مقاومت به خشکی در مرحله جوانه زنی شده
کایا و همکاران ( 200. گزارش کردند که پرایمینگ باعث افزایش درصد سرعت جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه و کاهش گیاهچههای غیرنرمال آفتابگردان در شرایط تنش خشکی. مارانگو و همکاران ( 2003 ) در تحقیقات خود مشاهده کردند که با افزایش شدت خشکی، درصد سبزشدن و رشد گیاهچه ذرت و پنبه کاهش یافت اما پرایمینگ باعث افزایش این دو مولفه در سطوح تنش خشکی نسبت به بذرهای شاهد (بدون تیمار)گردید.
حلول اسموپرايمينگ شامل اوره ، پلي اتیلن گلایکول و نمک طعام
بويژه اوره و پلي اتيلن گلايكول سبب افزايش درصد جوانه زني ، طول ريشه چه و ساقه چه میشود بطور كلي در همه ارقام بر اوره تحمل به تنش رطوبت را افزايش میدهد. هيدروپرايمينگ آب مقطر با تاثير منفي بر تعداد زيادي از ارقام مورد مطالعه سبب
هدف ما این است که برسی کنیم که ایا پرایمینگ کردن بذر قبل از کاشت چه تاثیری بر جوانه زنی و مراحل رشد و عملکرد گیاه مورد مطالعه دارد
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
Water availability is a major limiting factor for the establishment
of arid and semi-arid plant species. Moisture conditions immediately
prior to and during germination play a dominant role in
regulating germination in these dry environments (Adams, 1999).
Low and erratic precipitation (average annual precipitation (AAP)
less than 250 mm) characterizes the climate of the arid desert
region of northwest China. This, in combination with the rapid
drying out of the soil due to intense sunlight (Zeng et al., 2006),
contributes to extremely limited water availability throughout
most of the year and creates conditions that greatly affect seed
germination and seedling survival in these regions.
In the semi-arid desert region of northwest China, two species,
Caragana korshinskii and Hedysarum scoparium, are the dominant
native xerophytic shrubs. A pioneer plant species, Artemisia
sphaerocephala, has also become established in active and semistabilized
sandy desert areas in both arid and semi-arid regions
(Chen and Jia, 2002). Previous studies have indicated that, in arid
dunes, the establishment rate of A. sphaerocephala is generally
greater than that of either of the native plants, H. scoparium or
C. korshinskii. These three shrub species are all palatable to grazing
animals and they also play important roles in sand dune stabilization.
Consequently, they are now in widespread use in air-sowing
re-vegetation activities (dispersion of seeds by airplane) in the arid
dunes of China.
Reaumuria soongorica and Zygophyllum xanthoxylum are superxerophytes
found primarily in very arid desert areas (Chen and Jia,
2002). R. soongorica is widely distributed in arid and semi-arid
regions throughout the world. Previous studies have reported that
although the mature individuals of R. soongorica have strong
resistance to water limitation compared with other dominant arid
xerophytes (Wang,1998), seed germination and seedling survival in
this species requires moist conditions in the natural seedbed
(Huang, 1988). Moreover, young seedlings established from seed
are seldom found in populations in arid sandy deserts, while large
numbers of young seedlings are found in populations in relatively
humid desert steppes (Zeng et al., 2002).
The distribution of Z. xanthoxylum is closely related to the
presence of lithoid, gravelly, and sandy soil types and its populations
often occur in sandy desert areas; mostly in deep sandy
soils and at the edges of dunes (Chen and Jia, 2002). Z. xanthoxylum
has high seed production as well as a high percentage of seed
germination. Seedlings of this species survive well in arid dunes (Zeng et al., 2006
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
جهت اطلاع و استفاده دوستان از مطالب جلسات گذشته درس اصول تولید و فناوری بذر فایل زیر که حاوی ٢ جلسه درس به صورت پاورپوینت و تعدادی مقاله به صورت pdf تقدیم میشود :
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
با توجه به معرفی منابع درس فیزیولوژی بذر توسط استاد مربوطه به پیوست این کتاب لاتین جهت دانلود در اختیار دانشجویان عزیز قرار میگیرد.
( حجم فایل جهت دانلود 6 مگابایت میباشد )
(با عرض پوزش در صورت اشکال در دانلود ، لینک دانلود ساعت 24 فعال خواهد شد)


لینک دانلود
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
تولید بذور هیبرید:

تولید بذور هیبرید:

مقدمه

بذر اساس تولید محصولات زراعی است و به عنوان اولین نهاده مصرفی در انتقال صفات ژنتیکی محصول دارای نقش غیر قابل انکاری است.بدون استفاده از بذر خوب حتی با مصرف فراوان انرژی نیز می توان به حداکثر محصول و عملکرد دست یافت.می توان گفت که بذر تنها نهاده ای است که بدون صرف هزینه های اضافی می تواند در افزایش عملکرد نقش مهمی داشته باشد.

کاشت بذر پایه کشاورزی اولیه و در نهایت شکل گیری تمدن های بعدی بود.از زمانی که بشر کاشت،برداشت و نگهداری بذرهای علف های چمنی خاص را برای تامین غذای زمستان آموخت،زندگی چادرنشینی را ترک کرد و زیستگاه های دائمی را برای زندگی انتخاب نمود.در داخل بذر نیروی نمویريالعناصر غذایی و مکانیسم های زمانی و مکانی قرار دارند که مراحل بعدی رشد را مخابره می کنند.
ساختار بذری به گونه ای است که می تواند به واسطه نیروهای طبیعی از قبیل: باد،آب،حشرات،پرندگان و حیوانات انتشار نمود.


تعریف بذر
بذر وسیله ایست برای ازدیاد تکثیر گیاهان و با توجه به اینکه ارزش یک محصول گیاهی به میزان زیادی به کیفیت بذر آن گیاه بستگی دارد،بذر نقش تعیین کننده ای در تغذیه،اقتصائ و زندگی انسانها دارد.و مهمترین نقش آن بعنوان ماده اولیه برای تامین مواد غذایی مورد نیاز ملت ها می باشد.
تعریف دیگری که از بذر می توان بیان نمود،در زراعت بذر(seed) معنای وسیعی دارد.و علاوه بر مفهوم گیاهشناسی،دانه به هر قسمتی از گیاه که جهت کشت و تکثیر مورد استفاده قرار میگیرد نیز اطلاق می شود.به این ترتیب غده زیرزمینی،ساقه نیشکر و ریشه چغندر قند نیز بذر به جساب می آید.

ازدیاد گیاهان
ازدیاد نباتات عبارت است از،افزایش در تعداد گیاهان وشامل دو شکل مختلف نمو در چرخه زندگی که گیاهان می شود.که اساسا با هم اختلاف داشته و چرخه جنسی و چرخه غیر جنسی نام دارد. بطوریکه ازدیاد نباتات یا Plant propagation با دو روش تکثیر جنسی یا ***ual و غیر جنسی یا A***ual صورت میگیرد و علاوه بر آن دو روش دیگر به نامهای تولید بذر غیر جنسی Apomixis وریز ازدیادی Micropropagation نیز وجود دارند که در حقیقت ترکیبی از روش های جنسی و غیر جنسی است.
تکثیر جنسی:عبارت است از ازدیاد بوسیله بذر.و شامل ترکیب یاخته های جنسی نر و ماده،تشکیل بذر و به وجود آوردن جمعیتی از نهال های بذری با ژنوتیپ های جدید می باشد.می دانیم که در مراحل تولید مثل گیاه،تقسیم کاهشی کرموزومها(میوز یا Meiosis) دخالت دارد بدین ترتیب که بذر یا جنینی که در بذر زندگی می کند از رشد سلولی ایجاد می شود که خود از تلاقی گامت یا نطفه نر(دانه گرده) و گامت یا نطفه ماده(سلول تخم) به دست آمده است.عقیده عمومی بر آن است که تکثیر جنسی تکامل یافته تر از تکثیر غیر جنسی است.زیرا با تکثیر جنسی انکان ایجاد تغییرات ژنتیکی و سازش با محیط زادتر است و بهمین دلیل بیشتر گیاهان در طبیعت بوسیله بذر تکثیر می شوند.بعلاوه تکثیر تناسلی یا کاشت بذر مزایای زیادی نیز دارد.
گیاهی که از بذر تولید می شود Seedling می نامندو این اصطلاح در باغبانی در تمام زندگی گیاه و زراعت تنها به دوره بلافاصله پس از جوانه زدن بذر اطلاق می شود.

تکثیر غیر جنسی:عبارت است از تولید یک گیاه کامل از یک یافته (Cell)،بافت(Tissue)،اندام(Organ ) یا اندام های یک گیاه مادری.در این نوع تکثیر،تقسیم مستقیم سلولی(میتوز Mitosis) دخالت داشته و بنابراین همان ساختمان ژنتیکی گیاه والد در نتایج عینا تکرار می شود.این نوع تکثیر منحصر به گیاهان است زیرا هر یافته گیاهی حاوی کلیه اطلاعات ژنتیکی لازم برای تولید یک گیاه کامل می باشد و از نظر علمی ایجاد یک گیاه کامل حتی از یک یاخته امکانپذیر است.در حیوانات ایجاد یک حیوان کامل از یاخته های همان حیوان ممکن است به ندرت و آنهم تنها در شرایط آزمایشگاهی صورت گیرد.
تکثیر غیر جنسی در گیاهان هم بصورت طبیعی و هم بوسیله انسان انجام می گیرد.و چون در آن تقسیم مستقیم سلولی یا میتوز نقش اساسی دارد تمام گیاهان حاصله از یک گیاه دارای ساختمان ژنتیکی مشابه خواهند بود.مجموعه گیاهانی که به این ترتیب از یک گیاه اولیه حاصل می شوند هم گروه یا کلون(Clone) نامیده می شود.

استفاده از تکثیر غیر جنسی بخصوص در گیاهانی بسیار اهمیت دارد که به دلایل مختلف قادر به تواید بذر نیستند یا بذر بسیار کمی تولید می کنند.تکصیر غیر جنسی گیاهان به روشهای مختلفی انجام می شود که عبارتند از:
-قلمه زدن یا Cutting که خود شامل قلمه ساقه،قلمه برگ و قلمه جوانه و برگ می باشد.
-پیوند زدن یا Grafting که خود شامل پیوند جوانه ای،پیوند شاخه بریده شده و پیوند شاخه قطع نشده از پایه مادری و هر یک انواع مختلفی دارد.
-تقسیم یا Division که با استفاده از ساقه رونده،ساقه زیرزمینی یا ریزوم،غده،ریشه گوشتی و یا طوقه ممکن است انجام شود و همچنین استفاده از پاجوش یا تنه جوش.

خوابانیدن Layering شامل خوابانیدن ساده،انتهائی،شیاری،مارپیچ ی،تپه ای و هوائی یا چینی است.
جداسازی Separation که با استفاده از پیاز یا پیاز تو پر ممکن است،انجام گیرد.

منشا تشکیل بذر

1-تولید دانه گرده 2-تولید کیسه جنینی 3-گرده افشانی 4-لقاح Fertilization


اجزاء و قسمت های مختلف بذر

بذر گونه های مختلف از نظر اندازه،شکل،رنگ و ساختمان و... با هم تفاوت دارند و بطور کلی بذر از سه جزء اصلی تشکیل شده:
1-جنین یا رویان 2-بافت های مواد ذخیره ای 3-پوشش های بذر .که هر یک خصوصیاتی به شرح زیر دارند:

1-جنین یا رویان Embryo:
رویان عبارت است از گیاه جدیدی که در اثر ترکیب گامتهای نر و ماده در جریان لقاح حاصل شده است این گیاه بسیار کوچک تشکیل شده از یک محور اصلی که دو سر آن دو نقطه رویشی دارد که یکی برای شاخساره و دیگری برای ریشه یا بعبارت دیگر در یکطرف آن ریشه های اولیه بنام ریشه چه یا Radicle و در طرف دیگر ساقه های اولیه بنام ساقه چه یا Plumule قرار دارند.جنین همچنین دارای یک یا چند برگ بذری بنام لپه ها(Cotyledons) Seed leaves است که به محور جنین متصل است.
میدانیم که گیاهان براساس تعداد لپه ها طبق بندی می شوند.گیاهان تک لپه مانند باریک برگانGrasses و یا نخل و نارگیل یک لپه دارند و گیاهان دو لپه مانند لوبیا و درختان هلو و... دارای دو لپه و بازدانگان مانند کاج گاهی تا پانزده لپه دارند.اولین بند ساقه چه را Epicotyle و قسمت محوری زیر آن را Hypocotyle می نامند.

2-بافت های ذخیره ای:
این بافت ها ممکن است لپه ها،اندوسپرم Endosperm (درون دانه)یا پریسپرم Perisperm(پیرامون دانه) باشند که اندوسپرم در حین نمو توسط جنین جذب می شود.

3-پوشش های بذر Seed coverings:
پوشش های بذر ممکن است شامل پوسته های بذر(Testa)Seed coats بقایای بافت های اطراف کیسه جنینی و اندوسپرم و گاهی قسمت هایی از میوه باشد.پوسته بذر معمولا خشک و ضخیم و سخت است و بمنزله حفاظی برای جنین میباشد تا جابجا کردن بذر را بدون صدمه دیدن جنین امکان پذیر سازد و انبار نمودن آنها برای مدتی طولانی امکان پذیر باشد.پوشش بذر نقش بسیار مهمی در جوتنه زدن بذر دارد و برای اینکه توزیع بذر در طبیعت آسان باشد بذر گاهی ضمائمی مانند بال یا کرک نیز دارد.

عوامل محیطی موثر در جوانه زدن بذر
برای اینکه بذر بتواند جوانه بزند باید عوامل داخلی بذر و شرایط محیطی مناسب باشد.عوامل داخلی عبارتند از:زنده بودن بذر،داشتن ذخیره مواد مناسب غذایی کافی تا گیاه تازه جوانه زده تا زمانی که قادر شود با عمل فتوسنتز غذای مورد لزوم خود را تامین و بتواند از مواد ذخیره ای بذر استفاده کند.معمولا هر چقدر مقدار مواد ذخیره ای بذر زیادتر باشد رشد نهال بذری بیشتر خواهد بود. بذرهای چروکیده و کوچک و نارس معمولا مواد غذایی کافی ندارند.

مهمترین عوامل محیطی برای جوانه زدن عبارتند از:رطوبت،اکسیژن،حرارت و نور(برای بعضی از گونه ها) و هر یک از این عوامل می توانند جوانه زدن بذر را تحت تاثیر قرار دهند.

1-رطوبت:رطوبت برای جوانه زدن بذر باید به مقداری باشد که بذر را کاملا اشباع کرده و پوسته داخلی بذر را نرم کند آب برای نرم کردن پوسته بذر و فعال ساحتن سیستم های داخلی بذر ضروری است.دماهای بالا جذب آب را در بذر افزایش می دهند.ولی پس از آنکه بذر جوانه زد و ریشه چه از آن خارج گردید دیگر مقدار آب قابل وصول برای گیاه جدید بستگی به قدرت ریشه برای وارد شدن به محیط جوانه زدن و توانائی ریشه های جدید برای جذب آب دارد.
میدانیم که پتانسیل ماتریک Matric Potential،عبارت است از قابلیت حرکت آب از خلل و فرج خاک بوسیله لوله های موئین،به طرف بذر.و سرعت این حرکت بستگی دارد به:بافت خاک و ساختار خلل و فرج،فشرده بودن خاک و تماس بذر با خاک همچنان که رطوبت خاک توسط بذر در حال آبگیری،جذب می شود،نزدیکترین ناحیه به اطراف بذر خشک می گردد،که باید با آبی که در خلل و فرج دورتر قرار دارد جبران شود.در نتیجه یک بستر ریزبافت که تماس بیشتری با یذر دارد نگهداری یکنواخت رطوبت در اطراف بذر امکان پذیر تر است.

ناگفته نماند تنها چیزی که می توتند بذر را وادار به رشد و نمو و تولید گیاه جدید نماید آب می باشد.بذور آب را تا مدتی که مواد کلوئیدی داخل آنها کاملا خیسشود جذب می نمایند و این عمل در بذوری که زنده اند و قوه نامیه خود را از دست نداده اند و بذوری که قوه نامیه خود را از دست داده اند و مرده اند یکسان انجام می گیرد و انجام آن به هوا احتیاج ندارد.در داخل بذوری
که خیسانده شده اند نیروی زیادی ایجاد می شود و روی همین اصل خیساندن بذر در ظروف دربسته خطرناک می باشد.

2-دما:درجه حرارت احتمالا مهمترین عامل محیطی تنظیم کننده جوانه زنی و رشد بعدی گیاه حاصله از بذر است زیرا بر روی میزان جذب آب،و سرعت اعمال متابولیکی داخل بذر اثر میگذارد.دامنه دمایی برای جوانه زدن بذر در گیاهان اهلی به گونه گیاه بستگی دارد،و حتی در یک رقم نیز ممکن است متفاوت باشد،بسیاری از بذور در دمایی بین 5درجه سانتیگراد تا 40درجه سانتیگراد جوانه میزنند.
بطورکلی در دمای پایین سرعت جوانه زدن کم و با افزایش میزان دما میزان جوانه زدن افزوده می شود تا به حد کشنده برسد.برای جوتنه زدن بذر نیز سه نقطه دمایی حداقل،مطلوب و حداکثر مشخص شده که در گونه های مختلف متفاوت است.

3-اکسیژن:برای جوانه زدن سریع و یکنواخت تبادل خوب گازها میان جنین و محیط جوانه زنی از اهمیت خاصی برخوردار است.موقعی که اکسیژن در دسترس دانه قرار نگیرد بذر می میرد،زیرا آنچه از سوخت و ساز در دانه بدون حضور اکسیژن حاصل می شود سمی کشنده است.مثلا دانه نخودی که آب جذب کرده و آماده رشد گردیده اگر اکسیژن در اختیار نداشته باشد،مقدار زیادی الکل و اسید لاکتیک در آن جمع می شود.با توجه به ترکیب هوا که 3% گاز کربنیک و 20%اکسیژن دارد،در صورتیکه غلظت گاز کربنیک از 3% بالاتر گردد از جوانه زنی جلوگیری خواهد نمود.و به دلیل افزایش تنفس در طی جوانه زنی به اکسیژن زیادی احتیاج می باشد.بطور کلی میتوان گفت که اثر گاز کربنیک بر جوانه زنی معمولا عکس اثر اکسیژن است،افزایش فشار گاز کربنیک اکثر بذور را در جوانه زنی ناموفق ولی کاهش آن را میزان موجود در هوا مشکلی ایجاد نمی کند.

4-نور:نور ممکن است جوانه زدن بذر را تسریع کرده یا از جوانه زدن بذر جلوگیری کند.از حدود 200 گونه بذرهای آزمایش شده حدود نصف آن در مقابل یک نوع نور واکنش می دهند و حدود یک چهارم آنها به مواجه شدن با نورهای مکرر نیاز دارند و در بقیه آنها نور زیاد از جوانه زدن جلوگیری می کند.بذرهای حساس به نور عغالبا ریز هستند و قرار دادن آنها نزدیک سطح خاک از نظر جوانه زدن مناسبتر است.مکانیسم اساسی حساسیت به نور در بذرها شامل رنگدانه های واکنش دار،از نظر فتوشیمیایی می باشد.که فیتوکروم Phytochrome نام دارد و در بسیاری از گیاهان موجود است.از لحاظ اکولوژیکی نقش فیتوکروم در کنترل جوانه زنی بسیار با اهمیت است زیرا به بذر مدفون در زیر خاک امکان میدهد تا زمانی که در معرض نور قرار نگرفته به حالت خواب باقی بماند.وبنابراین فیتوکروم بصورت یک مکانیزم بقا عمل میکند و تنها موقعی به بذر اجازه جوانه زنی می دهد که بهترین شرایط برای استقرار گیاه موجود باشد.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سایر عوامل موثر بر جوانه زنی

1-فشار اسمزی:فشار اسمزی بالای محلول جوانه زنی،جذب آب را مشکل تر کرده و جوانه زنی را با تاخیر روبرو می کند.توانایی بذرها برای جوانه زنی در شرایط فشار اسمزی بالا بین ارقام و همچنین بین گونه ها متفاوت است،اما همه تحت تاثیر قرار می گیرند.
2-غلظت یون هیدروژنPH:جوانه زنی در محدوده وسیعی از PH انجام می شود.جوانه زنی تقریبا تمام گونه ها در محدوده PH بین 4تا 7/6 به راحتی صورت می گیرد.
3-پیش خیساندن Presoaking :پیش خیساندن بذرها در آب به عنوان ابزاری جهت افزایش جوانه زنی پیشنهاد شده و تسریع جوانه زنی چندین گونه از گندمیان را نیز سبب شده است.قرار دادن بذرها در محلول اسموتیکوم راهکار دیگری است که طی آن رطوبت بذر افزایش می یابد،اما مقدار رطوبت کمتر از مقدار لازم برای آغاز جوانه زنی هنوز به شکل قطعی مشخص نشده است،اما احتمالا دلیل آن فرایندهای هیدرولیتیکی است که در طی پیش خیساندن آغاز می شوند و قندهای ساده حاصل از ان بلافاصله در جریان جوانه زنی به آسانی در سنتز دخیل می شوند.
4-اثرات دمای پایین:یخبندان و شب های سرد ممکن است قبل از برداشت باعث خسارت قابل توجهی به بذر شود.
5-تشعشع:معمولا اشعه گاما باعث کند شدن جونه زنی بذر می شود.تاثیر آن بر ارقام و گونه های بذر متفاوت بوده و در دما و مقدار رطوبت بالای بذر تشدید می شود.
6-خسارت مکانیکی:خسارت مکانیکی در طی برداشت بذر،بوجاری و حمل و نقل آن یکی از مشکلات اساسی در صنعت بذر،به خصوص برای گونه هایی است که بذر درشت و شکننده دارند.علائمخسارت ممکن است به چندین شکل بروز نماید:

1-خسارت زیاد به پوسته بذر از این جمله خسارت است
2-خسارت داخلی که تنها پس از جوانه زنی بذر قابل مشاهده خواهد بود
3-شکاف های میکروسکوپی به ویژه در پوسته بذر که کارکرد بذر را کاهش و حساسیت آن را به میکروارگانیسم ها افزایش
می دهد.
4-خسارت پنهان(مخفی یا داخلی)که احتمالا ماهیت فیزیولوژیکی دارد و اثرات آن در قالب کاهش بنیه جوانه زنی ،افزایش زمان تا رسیدگی و کاهش عملکرد بروز می نماید.


عوامل یا مراحل فیزیولوژیکی جوانه زدن بذر
فرآیند جوانه زنی می تواند به چندین مرحله پی در پی و جدا از هم ولی همزمان تقسیم شود که عبارتند از:

مرحله اول-بیدار شدن یا فعال شدن:اولین عملی که در این مرحله انجام می شود جذب آب توسط بذر خشک است.میزان جذب آب به سه عامل زیر بستگی دارد:
1-ترکیب بذر 2-نفوذپذیری پوسته بذر 3-میزان دسترسی بذر به آب
مرحله دوم-هضم و انتقال:در این مرحله چربی ها،پروتئین ها و کربوهیدرات ها که در اندوسپرم،لپه و پریسپرم وجود دارند به مواد شیمیایی ساده تری تبدیل و به نقاط رشد محور جنین انتقال می یابند.این روند بستگی به نوع مواد ذخیره شده در بذر دارد.
مرحله سوم-رشد نهال:در این مرحله در نتیجه تقسیم یاخته ای در نقاط رشد جداگانه محور جنینی،نمو نهال حاصله،آغاز می گردد و پس از آن ساختارهای نهال توسعه می یابند.

مراحل سبز شدن بذر بدین ترتیب است که بذر ابتدا آب جذب می کند و در نتیجه در داخل آن آنزیم هائی تولید می شود که مواد غذائی غیر محلول را به موادغذائی محلول و قابل جذب تبدیل می کند.این مواد به نقاط مریستمی جنین انتقال می یلبند و انرژی و مواد لازم برای رشد را تامین می نمایند.
جوانه بذر بستگی به قوه نامه بذر(Viability)و در صورت موجود بودن از بین رفتن رکود بذر(Dormancy)و شرایط مخیطی مناسب دارد بدین معنی که آغاز شدن جوانه زنی به تامین سه شرط نیازمند می باشد:

اول:بذر باید قوه نامیه داشته باشد یعنی جنین زنده بوده و قادر به جوانه زدن باشد.
دوم:بذر باید غیر راکد بوده و هیچ مانع ایجاد کننده رکود فیزیکی و شیمیایی برای جوانه زنی نداشته باشد.
سوم:بذر باید با شرایط مساعد محیطی که قبلا شرح داده شده است روبرو گردد.چون بین محیط و شرایط رکود بذر واکنش متقابل وجود دارد نیازهای محیطی ممکن است با گذشت زمان و روش کار با بذر تغییر کند،از اینرو گاهی پرهیز از رکود ممکن است با ایجاد شرایط مناسب محیطی نیز تامین شود.

معمولترین راه تعیین قوه نامه بذر عبارت است از تعیین درصد بذوری است که جوانه زده و تولید نهال بذری طبیعی می کنند.بعبارت دیگر قوه نامه عبارت است از نسبت تعداد دانه هایی که در طول مدت معینی سبز می شوند به تعداد یکصد دانه ای که برای آزمایش کشت شده است.مدت سبز شدن،بسته به جنس بذر،متفاوت است عواملی که در قوه نامیه بذر دخالت دارند عبارتند از:

محل نگهداری بذر،نوع گیاه،میزان رطوبت بذر و تهویه انبار.

*محل نگهداری بذر:محیط گرم و مرطوب موجب می شود که بذرها زودتر قوه نامیه خود را از دست بدهند در حالیکه محیط سرد و خشک موجب دوام قوه نامیه می شود.
*نوع گیاه:هرچه غلاف دانه سخت تر و محکم تر باشد به همان میزان قوه نامیه مدت بیشتری حفظ می گردد.دانه های روغنی بعلت فعل و انفعالات شیمیایی روغن موجود در دانه،قوه نامه خود را زودتر از دست می دهند.
*میزان رطوبت بذر:هر اندازه میزان رطوبت دانه های بذر بیشتر باشد به همان اندازه فساد و خراب شدن دانه ها بیشتر است.
*تهویه انبار:بذور نگهداری شده در انبارهایی که عمل تهویه در آنها بخوبی انجام پذیرد قوه نامیه خود را برای مدت بیشتری حفظ خواهند نمود.هرچه شرایط انبار در جهتی باشد که تنفس بذر را به حداقل برساند عمر بذر در انبار بیشتر می شود،زیرا مهمترین عوامل موثر در تنفس بذر عبارتند از دما،رطوبت نسبی انبار و غلظت گازهای اکسیژن و انیدریدکربنیک،مهمترین دما برای برای انبار کردن بذر حدود 0 تا 18-(صفر تا منهای هجده)درجه سانتیگراد در رطوبت نسبی 4تا6 درصد است هر چند که بعضی از بذور مانند بذر مرکبات در رطوبت های کم قوه نامیه خود را از دست می دهند.


از دو عامل رطوبت نسبی و دما میزان رطوبت نسبی در کنترل تنفس اهمیت بیشتری دارد.ضمنا غلظت گاز اکسیژن درون انبار نباید از 2درصد کمتر بوده وغلظت گاز انیدریدکربنیک از 5 درصد بیشتر نباشد در عمل شرایط لازم برای انبار کردن بستگی به نوع بذور و طول مدت انبار کردن دارد.

مواد شیمیایی تحریک کننده جوانه زنی

جیبرلین ها:جیبرلین ها نظیر تیواوره به شکا گسترده در آزمایش های معمولی جوانه زنی استفاده نمی شود،اما ممکن است در برخی موارد مفید واقع شوند.تعدادی از جیبرلین ها تحریک کننده جوانه زنی هستند اما اسید جیبرلیک(CA3)بیشترین مورد استفاده را در این زمینه دارد.
سیتوکینین ها:سیتوکینین ها گروه دیگری از هورمون های داخلی هستند که سبب افزایش جوانه زنی در برخی گونه ها می شوند.کینتین(6-فورفوریل آمینو پورین)شناخته شده ترین این ترکیبات است.سیت.کینین ها می توانند باعث شکستن کمون اولیه برخی از بذرها شوند.همچنین به نظر می رسد این ماده در شکستن کمون ثانویه بذرها بسیار موثر است(تیلزنر و یوپاد هی یایا،1985).
اتیلن:علاوه بر اثر اتیلن(C2H4) بر رسیدن میوه،کمون جوانه،ریزش برگ و سایر فرایندهای رشد،اثر تحریک کننده گی اتیلن بر جوانه زنی بسیاری از گونه ها نیز مشخص شده است.اگرچه اثر اتیلن صرفا به کمون محدود نشده است،اما ظاهرا در تنظیم کمون بذر دخالت دارد.ثابت شده است که اتیلن سرعت جوانه زنی بذرهای مسن و همچنین نارس را افزایش می دهد.همچنین مشخص شده که اتیلن در حین جوانه زنی بذر چندین گونه آزاد می شود.همچنین اتیلن میتواند همراه با جیبرلین و نور قرمز بر جوانه زنی بذرهای کاهو اثر تشدید کننده داشته باشد.یکی از حدسیات این است که اتیلن و نیترات در تحریک جوانه زنی بذرها اثر متقابل دارند.امروزه از اتیلن در آزمون های بذر و برای شکستن کمون بذرهای بادام زمینی و آفتابگردان استفاده می شود.
پراکسید هیدروژن:اثر تحریک کننده پراکسید هیدروژن(H2O2=Hydrogen peroxide)بر جوانه زنی بذر و متعاقب آن بنیه گیاهچه حاصل،در برخی از گونه ها از جمله بسیاری ازکاج ها،بقولاتفگوجه فرنگی و جو مشخص شده است.پراکسید هیدروژن همچنین خواص ضدعفونی کنندگی داشته و می تواند با هدف ضد عفونی بذر به منظور جلوگیری از رشد کپک ها بر روی بذر و در محیط جوانه زنی استفاده می شود.
اکسین ها:اکسین ها و سایر تنظیم کننده های رشد یکی از اجزای عمومی گیاهان و از اجزای مشترک تشکیل دهنده بذرها هستند.نظر به حضور آن ها در بذرها و نقش آن ها به عنوان تنظیم کننده های رشد گیاه،تعجب آور نیست که این مواد جوانه زنی را نیز تحت تاثیر قرار دهند.
نیترات پتاسیم:نیترات پتاسیم(kno3) پرمصرف ترین ماده شیمیایی برای افزایش جوانه زنی بذرها است.استفاده از محلول 1/0 تا2/0 درصد نیترات پتاسیم در آزمایش های جوانه زنی معمولی عمومیت دارد و توسط انجمن های AOSA و ISTA برای آزمایش ها یجوانه زنی بسیاری از گونه ها توصیه شده است. بسیاری از بذرهای حساس به نور به نیترات پتاسیم نیز حساس هستند.
تیواوره:اگرچه استفاده از این ماده همانند نیترات پتاسیم در آزمایش های معمول جوانه زنی عمومیت ندارد،اما قادر به افزایش جوانه زنی برخی از بذرها است.بر خلاف نیترات پتاسم،تیواوره می تواند جایگزین نیاز نوری و دمایی در طی جوانه زنی بذر گردد و چه بسا به عنوان جایگزین احتمالی نیاز نوری و دمایی در آن دسته از فرایندهای فیزیولوژیک شود که بطور طبیعی در طی پس رسی اتفاق می افتد.گزارش شده که تیواوره جایگزین محرک رشدی می شود که در حالت طبیعی در طی استراتیفیکاسیون بروز می یابد.

سایر مواد شیمیایی:سایر ترکیبات شیمیایی نیز ممکن است در حالت طبیعی،سبب افزایش جوانه زنی شوند.پدیده آللوپاتی حاکی از آن است که بسیاری از گیاهان مواد شیمیایی را تولید می کنند که یا از جوانه زنی بذرها جلوگیری می کنند و یا جوانه زنی را به تاخیر می اندازند.

طبقات بذر Seed category

در اصلاح نباتات معمولا برای تولید بذور آنها را به شرح زیر طبقه بندی می نمایند که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
1-بذور پرورده یک 1 Breeder یا بذر نوکلئوس Nucleus
2-بذور پرورده دو Breeder 2 بذر مادر
3-بذور پرورده سه Breeder 3 سوپرالیت Super Elite
4-بذور اصیل یا مادری Registeres الیت Elite
5-بذور گواهی شده Certified seed
6-بذر مرغوب بذر تجارتی Commerical Seed

اصول بوجاری بذر

دست اندر کاران بوجاری بذر هنگام تمیز کردن بذر 5هدف را دنبال می کنند که عبارتند از:
1-جداسازی کامل:برداشتن و حذف کلیه مواد آلوده کننده
2-به حداقل رساندن تلفات بذر:مقداری از بذرهای خوب هنگامعملیات بوجاری همراه با مواد آلوده کننده حذف می شوند و این تلفات بذر باید به حداقل برسد.
3-افزایش کیفیت بذر Upgrading:بهبود کیفیت بذر به وسیله حذف بذرهای فاسد،ترک خورده،شکسته،آفت زده یا صدمه دیده یا بذرهای کم کیفیت صورت می گیرد.
4-کارایی:بالا بردن ظرفیت بوجاری همراه با بوجاری خوب بذرها.
5-به حداقل رساندن مقدار کار مورد نیاز.

هزینه های کارگری از هزینه های مستقیم این صفت است و نمی توان این هزینه را در قالبی پوشش داد.

در جریان بوجاری،کیفیت بذر به دو طریق بهبود می یابد:

1-جدا کردن بذر سایر گیاهان،علف های هرز و مواد خارجی
2-لفزایش کیفیت یا حذف بذرهای با کیفیت پایین.
هدف نهایی بوجاری،به دست آوردن حداکثر درصد خلوص بذر با حداکثر توان جوانه زنی است.این مفهوم در قالب "درصد خلوص بذر زنده Pure live seed percentage"بیان می شود.مقدار این خلوص با ضرب کردن درصد خلوص و درصد جوانه زنی محاسبه می شود.
مثال:
(35/88%) بذر زنده خالص=(93%)درصد جوانه زنی x(95%)مقدار خلوص بذر
(%35/88=100x93/0x95/0)

اگر بذرها از نظر بعضی خصوصیات فیزیکی با هم اختلاف داشته باشند می توان آنها را به طرق مکانیکی و طی برخی فرایندهای الکتریکی یا مکانیکی از هم جدا کرد.بنابراین دستگاه بوجاری با استفاده از اختلاف خصوصیات فیزیکی بذرهای گیاهان،بذر سایر گیاهان و علف های هرز و موادخارجی را از محموله بذر جدا می سازند.

خشک کردن بذر
خشک کردن و انبار داری بذرها اغلب یکی از مراحل ضروری در تولید و نگه داری بذرهای با کیفیت بالا به شمار می رود.در جریان خشک کردن بذر،رطوبت مازاد از بذر گرفته می شود که این عمل در مزرعه یوسیله عوامل طبیعی(مثل باد و نورخورشید) و در ظرف یا خشک کن به کمک هواکش یا بخاری انجام می شود.

اصول خشک کردن بذر
شناخت اصول پایه خشک کردن برای درک فرآیند خشک کردن بذر امری ضروری است.به ویژه،درک اصولی ویژگی های هوا،مقدار رطوبت تعادلی و سرعت جریان هوا حائز اهمیت است.
محیطی که در آن بذر خشک و انبارداری می شود مخلوطی از هوای خشک و بخار آب می باشد.

اصول انبارداری بذر
هدف از انبار داری و ذخیره بذر،حفظ کیفیت بذر(قابلیت حیات آن)در کل دوره انبارداری می باشد.اگرچه شرایط انبارداری مطلوب نمی تواند قابلیت حیات بذر را بهبود دهد،اما انبارداری نامناسب می تواند پتانسیل جوانه زنی بذرها را به دلیل زوال فیزیولوژیکی یا رشد و نمو کپک ها(Mold) کاهش دهد.

روشهای خشک کردن بذر
بذرها را می توان به روش های مختلفی خشک کرد؛خشک کردن در معرض آفتاب(آفتاب خشک Sun drying)استفاده از خشک کن های ظرفی(Bin drying)،خشک کن های حرارتی قابل حمل(Portable batch drying)،خشک کن های حرارتی واگنی(Wagon bed drying)،خشک کن های با جریان پیوسته هوا(Continuous-flow/cross-flow drying) و خشک کن های چرخشی(Rotary drying)،از جمله این روش ها می باشد.همچنین بذر ذرت در خشک کن های بلال ذرت(Ear-corn dryer)که برای همین کار طراحی شده اند خشک می شوند.

گواهی بذر
گواهی بذر Seed certification برنامه ای برای حفظ و تامین بذرهای با کیفیت عمومی بالا و تکثیر مواد ژنتیکی ارقام گیاهان زراعی خاص است.در این برنامه،بذرگواهی شده بوسیله کشاورزان پیشرو و تولید کنندگان بذر وبا رعایت کنترل دقیق کیفی،کاشت به طریقه شجره ای، بازرسی مرتب در طول فصل رشد و بازرسی پس از زمان برداشت تولید می شود.همچنین گواهی بذر در بذرهایی که فروش بین المللی دارند(شامل ذرت هیبرید)،کاربرد گسترده ای دارد.

تاریخچه گواهی بذر
تاریخچه گواهی بذر در ایالات متحده و کانادا به اوایل دهه 1900،یعنی زمانی بر می گردد که اولین ارقام جدید در ایستگاه های تحقیقاتی دولتی و دانشگاه های ایالتی پا به عرصه وجود گذاشتند.پیش از این،بذر بسیاری از گیاهان زراعی از مواد گیاهی عرضه شده از کشورهای دیگر تامین می شد.

در طول دهه های 40،30،20 موسسات گواهی بذر تحت تاثیر و راهنمایی های تعیین شده توسط دانشگاه ها،به موسسه هایی برای تهیه و کنترل بذر ارقام اصلاح شده تبدیل می شود.این ارقام تقریبا بدون استثنا در قالب برنامه های اصلاح بذر بنگاه های دولتی یا دانشگاهی تولید می شدند.

مراحل گواهی بذر*کاشت بذر اولیه
*درخواست گواهی بذر
*بازرسی مزرعه ای
*برداشت
*بوجاری بذر
*نمونه گیری
*بازرسی بذر
*برچسب زنی بذر
*بازاریابی


مزایای گواهی بذر
مزایای گواهی بذر برای کشاورزان.کشت بذر گواهی شده برای کشاورزان معمولی چند مزیت به همراه دارد.دسترسی به بذرهای ارقام برتر با اطمینان کامل از خلوص ژنتیکی بالا در آنها اولین مزیت است.بنابراین با کشت این بذرها از تلفات ناخواسته عملکرد که با کشت بذر ارقام آلوده و ناشناخته حاصل می شود،ممناعت می شود.
آلودگی بذر بوسیله گیاهان نامطلوب از هرگونه گیاهی می تواند به کاهش تولید و کیفیت تولید و کیفیت پایین محصول منجر گردد.

مزایای بذر گواهی شده برای تولیدکنندگان بذر.از لحاظ تاریخی،تنها کشاورزان پیشرو در هر ایالت توانسته اند به شکلی پایدار بذر گواهی شده تولید نمایند.علاوه بر آفزایش درآمد بالقوه از تولید بذر گواهی شده برای تولیکنندگان،چند دلیل دیگر نیز برای تولید بذر گواهی شده توسط تولید کننده وجود دارد.تولید کنندگان بذر معمولا تولید کنندگانی هستند که تمایل به تلاش بیشتر و مدیریت زمان برای حصول موفقیت دارند.


منابع:
علوم و تکنولوژی بذر/لورنس کاپلند،میلرمک دونالد/ترجمه:مهندس فرشید اکرم قادری،دکتر بهنام کامکار،دکتر افشین سلطانی.
کنترل و گواهی بذر/تألیف:محمد علی رستگار.
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
Seed coating and pelleting

Important methods to enhance seed and seedling performance are through addition of chemicals to protect the seed from pathogens and/or to improve germination. Different techniques of seed coating ('Saatgutbeschichtung') and seed pelleting ('Pillierung') are used for this. The image below shows a film-coated sugar beet fruit (left) and a pelleted plus film-coated sugar beet fruit (right).
Film-coating methods allow the chemicals to be applied in a synthetic polymer that is sprayed onto the seeds and provide a solid, thin coat covering them. The advantage of the polymers is that they adhere tightly to the seed and prevent loss of active materials like fungicides, nutrients, colorants or plant hormones. Some novel applications of film coating are used to modify imbibition and germination. They can confer temperature-sensitive water permeability to seeds or affect gaseous exchange. By this they control the timing of seed germination and seedling emergence. Certain temperature-dependent water-resistant polymers can delay imbibition until the climatic conditions become suitable for continued seedling growth.

Seed pelleting
adds thicker artificial coverings to seeds, which can be used to cover irregular seed shapes and add chemicals to the pellet matrix, e.g. of sugar beet or vegetable seeds. The pellet matrix consists of filling materials and glue. Loam, starch, tyllose (cellulose derivative) or polyacrylate/polyacrylamide polymers are commercially used. A film coat can be added onto the pelleting layer as shown in the figure above.

Seed pelleting is also used to increase the size of very small horticultural seeds. This provides improved planting features, e.g. singulate planting, the use of planting machines, or precise placement and visibility in/on the soil. The images below this text are examples for pelleting of very small horticultural seeds.
© Ernst Benary Samenzucht GmbH - http://www.benary.de






Seed priming and pregerminated seed

Seed priming is the most important physiological seed enhancement method. Seed priming is an hydration treatment that allows controlled imbibition and induction of the pregerminative metabolism ("activation"), but radicle emergence is prevented. The hydration treatment is stopped before dessication tolerance is lost. An important problem is to stop the priming process in the right moment, this time depends on the species and the seed batch. Molecular marker can be used to control the priming process. Priming solutions can be supplemented with plant hormones or beneficial microorganisms. The seeds can be dried back for storage, distribution and planting. Germination speed and synchronity of primed seeds are enhanced (see figures below) and can be interpreted in the way that priming increases seed vigor (short or no "activation" time). A wider temperature range for germination, release of dormancy and faster emergence of uniform seedlings is achieved. This leads to better crop stands and higher yields. A practical drawback of primed seeds is often a decrease in storability and the need for cool storage temperatures.







Several types of seed priming are commonly used:
Osmopriming (osmoconditioning) is the standard priming technique. Seeds are incubated in well aerated solutions with a low water potential, and afterwards washes and dried. The low water potential of the solutions can be achieved by adding osmotica like mannitol, polyethyleneglycol (PEG) or salts like KCl.

Hydropriming (drum priming) is achieved by continuous or successive addition of a limited amount of water to the seeds. A drum is used for this purpose and the water can also be applied by humid air. 'On-farm steeping' is the cheep and useful technique that is practized by incubating seeds (cereals, legumes) for a limited time in warm water.

Matrixpriming (matriconditioning) is the incubation of seeds in a solid, insoluble matrix (vermiculite, diatomaceous earth, cross-linked highly water-absorbent polymers) with a limited amount of water. This method confers a slow imbibition.

Pregerminated seeds is only possible with a few species. In contrast to normal priming, seeds are allowed to perform radicle protrusion. This is followed by sorting for specific stages, a treatment that reinduces dessication tolerance, and drying. The use of pregerminated seeds causes rapid and uniform seedling development.
 

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواب بذر:

خواب بذر:

خواب بذر
بذر خواب به بذری اشاره دارد که علی رقم وجود شرایط مناسب محیطی قادر به جوانه زنی نیست. در بسیاری از گونه های گیاهی با بررسی شرایط محیطی طبیعی رشد گیاه می توان به راه هایی برای شکستن خواب بذر آنها پی برد.

در طبیعت، وجود مکانیسم های خواب باعث می شود تا بذر در شرایط و زمان مناسب جوانه بزند. در زراعت، گیاهان بسیاری همچون غلات، اصلاح شده اند تا دوره خواب آن ها کوتاه شود و عوامل موثر برخواب در طول دوره نگهداری بذر در انبار از بین بروند و وقتی که بذر در زمین کاشته می شود سریعا جوانه بزند.

واژه های مهم:
خواب(Dormancy)- معنی کلی: کمبود رشد به دلایل مختلف خارجی و داخلی.

خواب بذر(Seed dormancy)- عدم جوانه زنی بذر حتی در شرایطی که عوامل محیطی مساعد هستند.

در طبیعت ، خواب بذر فرایندی است که به گونه های مختلف اجازه می دهد تا در شرایط محیطی خاص زنده بمانند. خواب باعث می شود تا عمل جوانه زنی در بهترین زمان و مکان انجام شود تا گیاهچه کوچک و ضعیف صدمه نبیند. البته در گیاهان زراعی سعی شده است تا این خواب از بین برود.

سکون (Quiescence)- دوره ای است که در آن بذر در صورتی که آب جذب کند می تواند جوانه بزند. در این دوره هیچ مانع داخلی برای جوانه زنی بذر وجود ندارد.

پس رسی(After ripening)- مراحل فیزیولوژیکی است که پس از برداشت بذر در آن اتفاق می افتد و امکان جوانه زنی بذر را بوجود می آورد.

خواب اولیه(Primary dormancy)- این خواب زمانی ایجاد می شود که بذر بر روی گیاه قرار دارد و در زمان برداشت بذر در آن وجود دارد.

خواب ثانویه(Secondary dormancy)- این خواب برای جلوگیری از جوانه زنی بوده و زمانی ایجاد می شود که بذر از گیاه جدا شده و در شرایط نامطلوب محیطی قرار گیرد. در واقع بذر در ابتدا دارای خواب نبوده و شرایط نامساعد آن را به خواب می برند.

مثال: بذر گونه هایی که در بهار می رسند، پس از جدا شدن از گیاه و قرارگیری در خاک به سرعت و بدون وقفه جوانه می زند زیرا خاک مرطوب بوده، دما مطلوب است و فصل رشد به اندازه کافی وجود دارد. اما اگر شرایط محیط نامساعد باشد، مثلا محیط خشک باشد، بذر جوانه نزده و به یک دوره سرما در زمستان نیاز خواهد داشت تا بتوانند در بهار بعد جوانه بزند که شرایط مناسب است و فصل رشد نیز باقی است.

در این جا توجه به این نکته لازم است که وقتی بذرها می رسند ممکن است دارای خواب باشند یا نباشند. اگر دارای خواب باشند، بدان معنی است که دارای خواب اولیه هستند. گروهی از بذرها نیز که خواب نیستند، در دوره سکون می باشند. این بذور اگر شرایط محیطی مثل رطوبت و حرارت و ... مناسب باشد به سرعت جوانه خواهند زد. البته همین بذور بدون خواب اولیه نیز اگر خشک شوند وارد دوره خواب خواهند شد.

به طور کلی 3 مکانیسم وجود دارد که باعث القای خواب در بذر می شوند:
1-پوشش بذر – پوسته بذر می تواند جذب آب، توسعه جنین، تبادل گازها و شسته شدن مواد شیمیایی بازدارنده جوانه زنی را محدود کند.

2- بازدارنده های شیمیایی مثل تنظیم کننده های رشد و غیره.

3- عوامل مورفولوژیکی مثل کوچک و یا نابالغ بودن جنین.

معمولا خواب بذر ناشی از ترکیب عوامل مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی است.

فهرست کلی خواب بذر (نیکو لیوا 1977).

خواب اولیه.
A. خواب خارجی- این نوع خواب مربوط به عوملی خارج از جنین است و 3 حالت دارد:
1- فیزیکی
2- مکانیکی
3- شیمیایی

B. خواب داخلی این نوع خواب مربوط به عواملی درون جنین است و 2 حالت دارد:
1- مورفولوژیکی- جنین یا رشد نکرده ، یا بسیار کوچک و باریک است و یا تمایز نیافته است.
2- فیزیولوژیکی- به 3 صورت سطحی، متوسط و عمیق وجود دارد.

C. ترکیبی (ترکیبی از خواب های مختلف) که 2 حالت دارد.
1- مورفوفیزیولوژیکی- یا مربوط به محور بالای لپه است یا مربوط به محور بالای لپه و ریشه چه است.
2- خواب خارجی- داخلی.

خواب ثانویه.
1- خواب دمایی.
2- خواب شرایط محیطی.


طبقه بندی و توضیح انواع خواب بذر.
خواب اولیه.
A. خواب خارجی.
1- فیزیکی- پوسته بذر به نفوذ آب مقاوم است و بنابراین رطوبت بذر بسیار کم خواهد بود. در این مورد، حبوبات مثال مناسبی هستند. در این حالت جنین در حالت سکون است. دلیل خواب فیزیکی، ساختار ردیف سلولهای خارجی است که به آب نفوذ ناپذیراست. سلول های بزرگ پارانشیمی، سلول های خارجی لعابی و یا اندوکارپ سخت شده، سه دلیلی هستند که پوسته بذر را به آب نفوذ ناپذیر می کنند. این گونه پوسته بذر در مراحل آخر رشد بذر، ایجاد می شود.



شکل 1- در مطالعه ای بر روی گیاه خاراگل یا همان شبدرک (Coronilla varia) مشخص شد که با افزایش عمق سوراخ ایجاد شده در پوسته بذر، مقدار نفوذ آب به آن افزایش پیدا می کند.

2- خواب مکانیکی- در این خواب، پوسته بذر به قدری سخت است که به جنین اجازه بزرگ شدن در حین جوانه زنی را نمی دهد. دلیل این موضوع عبارت است از ساختار پوسته بذر. این نوع خواب به عنوان مثال در زیتون اتفاق می افتد.

در طبیعت پوسته سخت بذور به تدریج توسط عواملی همچون اسید ها، میکروارگانیسم ها، رطوبت و گرما و آتش سوزی جنگل از بین رفته و نازک می شود. برای غلبه بر این پوسته به طور مصنوعی نیز می توان آنرا با سنباده سایید یا از آب داغ، اسید، محیط گرم و مرطوب، آتش (که در طبیعت باعث ذوب شدن رزین میوه های کاج می شود) و ... استفاده نمود. وقتی پوسته سخت بذر خراش بر دارد، آب می تواند وارد بذر شود. البته در این زمان بذر نسبت به هجوم میکروارگانیسم ها حساس تر است.

3- خواب شیمیایی- وجود مواد شیمیایی بازدارنده در پوسته خارجی بسیار از میوه ها و بذرها باعث بروز خواب شیمیایی در آنها می شود. این مواد در میوه های آبدار و نیز در غلاف یا کپسول میوه های خشک وجود دارند. سیب، مرکبات، انگور و گیاهان بیابانی مثال هایی در این رابطه هستند. به ندرت می توان این نوع خواب را با نگهداری بذر در محیط خشک از بین برد. این نوع خواب ممکن است در دیگر بافت های اطراف جنین مثل اندوسپرم نیز وجود داشته باشد.

بعلاوه تبادل اکسیژن نیز ممکن است توسط یک لایه ها لعابی محدود شود. این حالت نیز در اسفناج و برخی از گیاهان تیره آستراسه (مرکبان= کاسنی) دیده شود.

در طبیعت این مواد توسط باران های شدید از پوسته بذر آبشویی شده و گاهی اوقات نیز جذب ذرات خاک می شوند. به طور مصنوعی نیز می توان این مواد را از پوسته بذر با آب جاری شست و یا اگر آب ساکن است آن را چند روز به طور روزانه عوض نمود، از تیمار سرما دهی استفاده کرد یا با استفاده از هورمونهایی مثل GA3 پوسته بذر را از بین برد.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
B. خواب درونی.
1- خواب مورفولوژیکی.
در این نوع خواب در هنگام رسیدن بذر، جنین رشد کامل نکرده است و پس از جدا شدن از گیاه نیز جنین به دوره ای نیاز دارد تا رشد کند. در این وضعیت، فضایی که جنین درون بذر اشغال می کند مهم است. این حالت در برخی گونه های علفی مثل جنس آلاله و خشخاش ، برخی گونه های چوبی مثل درخت راج و گیاهان گرمسیری مثل نخل خرما وجود داشته و اغلب همراه با خواب های دیگر مثل سخت بودن پوسته بذر است. سه حالت دارد:

* جنین رشد نکرده- در مرحله تشکیل جنین ایجاد می شود و ممکن است به خاطر وجود مواد شیمیایی باز دارنده باشد. مثل تیره های آلاله، خشخاش و عشقه.

* جنین بسیار کوچک و باریک- در مرحله رشد جنین رخ داده و باعث می شود تا جنین تنها به اندازه نصف فضای مربوط به خود رشد کند. عوامل بازدارنده شیمیایی نیز ممکن است وجود داشته باشند. مثل تیره های جعفری (چتریان)، ورسک و پامچال.

* جنین تمایز نیافته- مثل خانواده ثعلب.

برای از بین بردن این نوع خواب ها به طور مصنوعی می توان از دماهای متناوب سرد و گرم، هورمون GA3 و یا تیمار سرما دهی استفاده نمود ( دمای 59 درجه فارنهایت).

برخی از گونه های گرمسیری نیز به یک دوره با دمای بالا نیاز دارند تا رشد جنین آن ها کامل شود. درمورد درخت خرما حدود چند سال است طول می کشد تا در شرایط طبیعی بذر بتواند جوانه بزند که این دوره را می توان با تیمار دمایی (در 100 درجه فارنهایت) کوتاه نمود.

2- خواب فیزیولوژیکی.
* سطحی- معمولا کوتاه مدت بوده و در مدت نگهداری در انبار از بین می رود. حدود 1 تا 6 ماه طول کشیده و اصلی ترین مشکلی که ایجاد می کند در آزمایشگاه های تست بذر است.

خواب نوری- به نظر می رسد که عوامل کنترل کننده آن در غشای درونی بذور تازه برداشت شده باشد. می تواند تحت تاثیر بازدارنده های شیمیایی و یا کمبود تبادل اکسیژن باشد. معمولا در بذوری که به نور نیاز دارند تا جوانه بزنند دیده می شود. این نوع خواب نیز از یک تا شش ماه طول کشیده و با نگهداری در انبار از بین می رود. در بذر گیاهانی مانند کاهو، بین نیاز دمایی و نوری واکنش هایی وجود دارد. به عنوان مثال، بذر کاهو زمانی که تازه است به نور نیاز دارد تا جوانه بزند. اما این نیاز نوری می تواند توسط دمای کم جایگزین شود به نحوی که بذر کاهو می تواند در تاریکی و با دمای زیر 73 درجه فارنهایت جوانه بزند.

هورمون ها نیز می توانند بر جوانه زنی بذور حساس به نور موثر باشد. ABA در نور و تاریکی از جوانه زنی بذر جلوگیری می کند. کینتین (یک سیتوکنین) تنها در نور می تواند بر اثر ABA غلبه کند. تیمار ABA بعلاوه GA3 در تاریکی منجر به هیچ گونه جوانه زنی نمی شود اما اگر کنیتین نیز به آنها اضافه شود بذور جوانه خواهند زد.

عوامل کنترل کننده خواب نوری در فیتوکروم ها وجود دارند. نور آفتاب (نسبت نور قرمز به نور قرمز دور = 2 به 1) فیتوکروم را به حالت فعال تبدیل می کند. اما زمانی که شاخ و برگ گیاهان روی زمین سایه انداخته باشد (نسبت نور قرمز به قرمز دور = 12/0 به 1 تا 70/0 به 1)، نور قرمز دور غلبه خواهد داشت و فیتوکروم به شکل غیر فعال تبدیل می شود.

وجود برخی از ویژگی ها در گیاهان علفی مثل گیاهان یکساله و سبزیجات، در آزمایشگاه های آزمون بذر ایجاد مشکل می کند. زیرا این آزمایشگاه ها با بذوره تازه برداشت شده سروکار دارند. در طول دوره انبار داری، این ویژگی ها از بین رفته و با خشک شدن بذر، پوسته نیز آب خود را از دست داده و دیگر از نظر فیزیولوژیکی فعال نیست.

برای غلبه بر این نوع خواب به طور مصنوعی، استفاده از تیمار هایی مثل نگهداری در محیط خشک، سرمادهی به مدت چند روز، نور در تناوب با دما، نیترات پتاسیم (KNO3) و هورمون هایی مثل GA3 مفید خواهد بود.


* خواب فیزیولوژیکی عمق متوسط- در این حالت عوامل کنترل کننده خواب در پوسته بذر، بافت های احاطه کننده جنین و نیز خود جنین قرار دارند. این خواب مشخصه سوزنی برگان است. البته جنین خواب نبوده و در حالت سکون است و اگر شرایط مناسب باشد جوانه خواهد زد ولی مکانیسم دقیق آن مشخص نیست. سرما زمان لازم برای جوانه زدن را کاهش می دهد اما به طور قطعی نیز مورد نیاز نیست. میزان تیمار تناوب دمایی لازم نیز به مقدار قابل توجهی کمتر از خواب فیزیولوژیکی عمیق است.

سرمادهی باعث می شود تا نیروی ایجاد شده توسط ریشه چه افزایش یابد. با آزاد شدن خواب، این نیرو نیز زیاد شده و اگر مدت آن کافی باشد، ممکن است ریشه چه از پوسته بذر خارج شود. به این عامل پتانسیل رشد گفته می شود که روشی غیر مستقیم برای انداه گیری نیرویی است که توسط ریشه چه به کار رفته تا پوسته را سوراخ کند.

برخی بذرها که به طور کلی در گروه خواب های خارجی قرار داشتند (مثل زیتون و گردو)، توسط فردی به نام Geneve در بخش خواب فیزیولوزیکی عمق متوسط طبقه شده اند زیرا علاوه بر خواب مکانیکی که توسط اندوکارپ ایجاد می شود به یک دوره تیمار سرما دهی نیز نیاز دارند.

به منظور غلبه کردن بر این نوع خواب به طور مصنوعی می توان از تیمار دماهای متناوب به مدت یک تا چند ماه استفاده نمود. البته GA3 نیز موثر خواهد بود (نکات دقیق تیمار تناوب دمایی مانند خواب فیزیولوژیکی عمیق می باشد).

* خواب فیزیولوژیکی عمیق.
این نوع خواب مشخصه درختان مناطق معتدله بوده و عوامل کنترل کننده خواب درون جنین قرار دارند. در این بذور، جنین از نظر فیزیولوژیکی رشد کامل نکرده و ساختار روزت مانند دارد. مریستم، محلی است که می تواند سرمادهی ناقص به بذر را تشخیص دهد. اگر نوک ساقه از بین برود، جوانه های جانبی رشد خواهند کرد. میزان تیمار متناوب دمایی که برای غلبه بر این خواب لازم است، معمولا بیش از 8 هفته است.

در طبیعت، بذر در پاییز رسیده ولی دارای خواب بوده و مرطوب است. در زمستان سرما بر بذر اثر گذاشته و با گرم شدن هوا در بهار، بذرها که سرمای کافی دیده اند جوانه خواهند زد. در نواحی سردتر، بذر به سرمای بیشتر و طولانی تری نیاز دارد و این باعث می شود که بذر از سرمای بهاره در امان بماند.

بنابراین در طبیعت این خواب با تناوب دمایی و سرما دیدن از بین می رود.
برای غلبه بر این خواب به طور مصنوعی نیز می توان از تیمارهای تناوب دمایی و سرمادهی همراه با رطوبت استفاده کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

آیورودا

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیاز ها :
رطوبت: سطح رطوبت باید 50 % باشد و وقتی دوره پس رسی شروع شد، بذر ها نباید خشک شوند.

دما: دما بر میزان جوانه زنی اثر خواهد داشت و معمولا بذرها در دمای 35 تا 45 درجه فارنهایت نگهداری می شوند. توجه به این نکته الزامی است که اگر دما بسیار بالا باشد باعث ایجاد خواب ثانوی شده و برای این که بذرها جوانه بزنند به یک دوره دیگر سرمادهی نیاز خواهد بود. این دما در مورد سیب 17 درجه سانتی گراد معادل 62 درجه فارنهایت است.

به علاوه اگر دما بسیار زیاد باشد رشد فیزیولوژیکی کامل نمی شود که این دما برای هلو 23 تا 27 درجه سانتی گراد (73 تا 81 درجه فارنهایت است). لازم به ذکر است که دما توسط مریستم انتهایی حس می شود و اگر این مریستم بریده شود، مریستم های جانبی رشد خواهند کرد.

تهویه: از آنجایی که در بذر فعالیت های فیزیولوژیکی در حال وقوع هستند، به یک حداقل میزان تهویه نیاز می باشد. با افزایش دما حلالیت اکسیژن در آب کمتر خواهد شد و در پوسته بذر مواد فنولی اکسیژن را تثبیت می کنند و بنابراین نمی تواند به درون و بذر و جنین نفوذ کند.

زمان: به 1 تا 3 ماه زمان نیاز است و اگر زمان بسیار کوتاه باشد باز هم باعث ایجاد نواقص فیزیولوژیکی خواهد شد. در برخی گونه های خاص بین نیاز سرمایی بذر و جوانه، همبستگی مشاهده شده است. البته از آنجایی بذرها ناهمگن می باشند، در یک گروه بذر یکسان، تفاوت های زیادی در جوانه زنی دیده خواهد شد. در واقع اگر بذرها دوره تیمار تناوب دمایی را به طور کامل طی نکنند، تفاوت زیادی در استقرار، اندازه و بلوغ گیاه مشاهده خواهد شد.



شکل 2- دمای بالاتر، پس رسی اکثر بذرهای خواب را کند می کند اما از طرف دیگر می تواند جوانه زنی آن دسته از بذرهایی که به مراحل پایان تیمار و جوانه زنی نزدیک می شوند را تسریع کند.



شکل 3- در طی تیمار تناوب دمایی هورمون ها واکنش نشان می دهند.

C. خواب ترکیبی
1- مورفوفیزیولوژیکی
* خواب مربوط به محور بالای لپه.
در این نوع خواب تفاوت هایی بین دوره پس رسی قسمت هایی مثل محور بالای لپه، ریشه چه و محور زیر لپه وجود دارد. در ابتدا بذر در دوره گرم جوانه زده و ریشه و محور زیر لپه آن رشد می کند. در این زمان به دوره سرمادهی 1 تا 3 ماهه نیاز دارد تا محور بالای لپه نیز از خواب رها شده و رشد کند. مثل لیلیوم، بداغ (Viburnum) و Peony (گل صد تومانی).

2- محور بالای لپه و ریشه چه (خواب دوگانه).
برای غلبه بر این خواب ابتدا به یک دوره سرد نیاز است تا جنین رشد کند. پس از آن یک دوره گرم برای رشد ریشه و باز هم یک دوره سرد برای رشد اندام هوایی لازم می باشد. Trillium و برخی دیگر از چند ساله ها دارای این نوع خواب هستند.


خواب ثانویه.

این نوع خواب از ابتدا در بذر وجود ندارد اما وجود شرایط نامساعد محیطی باعث بروز مکانیسم جدید از خواب می شود. این خواب باعث می شود تا پس از شکستن خواب اولیه اگر بذر در شرایط مناسب قرار ندارد، جوانه نزند. یک مثال در این رابطه درخت افرا است که در بهار بذر آن جوانه می زند. اما اگر رطوبت کم باشد و یا دمای محیط بسیار بالا باشد، خواب ثانویه ایجاد شده و بذر جوانه نمی زند تا یک دوره سرما ببیند. خواب ثانویه در واقع منعکس کننده شرایط طبیعی محیط بذر است. به عنوان مثال اگر بذر تازه کاهو به مدت 2 روز در تاریکی باشد جوانه خواهد زد که در این حالت تنها خواب اولیه وجود دارد. اما اگر مدت نگهداری این بذر در تاریکی به 8 روز افزایش یابد، بذر به خاطر ایجاد خواب ثانویه جوانه نخواهد زد. برای غلبه بر این خواب ثانویه به سرمادهی ، نور یا GA3 نیاز خواهد بود.

* خواب دمایی.
یکی از زیر گروه های خواب ثانویه است و بیان می کند که اگر در زمان جوانه زنی بذر، هوا بسیار گرم باشد. خواب ثانویه حاصل خواهد شد. پس از آن اگر دما به حالت معمولی برگردد نیز بذر جوانه نخواهد زد. در مورد بذوری مثل کاهو و کرفس که در این گروه قرار دارند، سعی می شود از ایجاد خواب ثانویه جلوگیری شود تا نیازی به از بین بردن آن نباشد.

کنترل خواب و جوانه زنی.



شکل 4- در هنگام رسیدن ، در پوشش بذر و جنین میزان ABA بالا است. اما پس از یک ماه انجام تیمار تناوب دمایی، از میزان ABA کاسته می شود. با این حال بذر هنوز هم جوانه نمی زند. در طی ماه دوم غلظت GA افزایش می یابد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که عوامل موثر در خواب در پوسته بذر هستند زیرا ژیبرلیک اسید (GA) نمی تواند جای سرمادهی را بگیرد مگر این که پوسته بذر حذف شود.

به نظر می رسد که ABA مسئول کاهش رشد و توسعه در جنین رشد نیافته است. اتیلن نیز یک محرک طبیعی جوانه زنی برای بذوری خاص است و به خصوص مشاهده شده است که باعث تحریک جوانه زنی نوعی شبدر و بادام زمینی ویرجینیا می شود.

مزایای خواب بذر:
* نجات و بقای گیاهچه.
* ایجاد بانک بذر در خاک.
* جوانه زنی همزمان- باعث ایجاد جامعه ای از گیاهان در یک مرحله رشدی می شود تا عمل دگر گشنی بتواند انجام شود.
* توزیع و پراکنش بذر- به عنوام مثال پوسته بذر پس از عبور از دستگاه گوارش پرندگان خراش برداشته، یا نازک شده و در منطقه جدید می تواند جوانه بزند. ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
Seed biopriming

What is Bio-priming or Biological Seed Treatment:
Bio-priming is a process of biological seed treatment that refers combination of seed hydration (physiological aspect of disease control) and inoculation (biological aspect of disease control) of seed with beneficial organism to protect seed. It is an ecological approach using selected fungal antagonists against the soil and seed-borne pathogens. Biological seed treatments may provide an alternative to chemical control.

Procedure of seed Biopriming

  • Pre-soak the seeds in water for 12 hours.
  • Mix the formulated product of bioagent (Trichoderma harzianum and/or Pseudomonas fluorescens) with the pre-soaked seeds at the rate of 10 g per kg seed.
  • Put the treated seeds as a heap.
  • Cover the heap with a moist jute sack to maintain high humidity.
  • Incubate the seeds under high humidity for about 48 h at approx. 25 to 32 0C.
  • Bioagent adhered to the seed grows on the seed surface under moist condition to form a protective layer all around the seed coat.
  • Sow the seeds in nursery bed.
  • The seeds thus bioprimed with the bioagent provide protection against seed and soil borne plant pathogens, improved germination and seedling growth (Figure)
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز



Spinach


Spinach is a cool season crop that is easily grown here through winter and in early spring with few pest or disease problems. The spring growing season is short here, since optimum temperatures for growing spinach are 60-65°F daytime and 40-45°F nighttime. However, because spinach seeds will germinate in soil temperatures ranging from 35- 75°F you can plant them direct anytime during early spring and expect a reasonable germination rate – more about that later. With modest row covering, spinach can be over-wintered to provide fresh greens through winter.
Timing
Recommended planting time for spring Spinach is Jan 15 – Feb 15. For fall and winter growing, the month of September is recommended for planting. Timing in spring is critical because Spinach is day-length sensitive and will bolt quickly once day-length exceed 14 hours. May 26, 2011 is the first 14-hour day, with each following day becoming 1 minuet longer. So, you plant late, expect your spring spinach to put up bloom stalks and blossom even if the plants are small.

Planting and Growing
If planting in rows, sow seed on 1” spacing – after germination that will yield seedlings at about the optimum spacing of 6-8 per row foot. If planting on a grid in wide beds use a 6-8 inch grid spacing. For “cut and come” growing, broadcast seed in wide beds and cover with ½ inch of compost. Harvest the plants often when small to avoid crowding.
Sow seeds ½ inch deep in loose soil that has been amended with compost, manure and some kind of high nitrogen fertilizer, like cottonseed meal or feather or blood meal. Spinach requires nitrogen to grow rapidly even in cold temperatures. Adding calcium to our soils is also advisable to insure an adequate available supply. Gypsum is the most cost effective option. Spinach also requires abundant levels of potassium – but most local soils have adequate amounts. You should side dress spinach with an additional high nitrogen fertilizers about half way thorough the growing season to ensure continued rapid growth. Spinach requires even watering with adequate soil water always available. Avoid drought stress and soggy soils.
To extend the growing season and hold back bolting, always remove the older and larger leaves – whether or not they are edible. Large leaves produce the hormone that stimulates bolting later in the season by sending the hormone to the apical growing area of the plant. When hormone levels reach a critical point, the plant produces a bloom stalk instead of additional leaves. You can extend the growing season by 7-10 days this way.

Improving Germination
Germination rates in Spinach can be quite variable depending on several factors – the following are easy methods of improving germination:
• Seed storage charts say that Spinach seed remains viable for three years, but the germination rate declines (sometimes significantly). So buying new seed every year or at least every other year will reduce the snaggle-toothed look of your Spinach bed.
• You can also germinate Spinach seed indoors under lights and transplant out when the starts have two true leaves. Holding the seedlings until they have multiple true leaves will stress the transplants, reducing growth and leaf production.
• Using a soil thermometer and managing soil temperatures can greatly improve the germination rate. As stated above, Spinach will germinate at temperatures between 35°F and 75°F, but you get optimum germination between 60°F and 68°F. Soil temperatures above 75°F will actually reduce the germination percentage. Knowing and managing soil temperatures is important to optimum germination.
• Seed Priming is the easiest and most efficient way of improving seed germination and early seedling development in Spinach.
Seed Priming
In Spinach seeds, as in all seeds, germination takes place in three stages. The first is soaking up moisture (Imbibition). The second is growing new cells inside the seed (Activation) and the final (Growth) stage begins with the emergence of the radicle or shoot. It is well know that prolonging the Activation stage in an oxygen rich atmosphere enhances germination and seedling strength. The process of prolonging the activation stage is called Seed Priming and is practiced both in the laboratory and on the farm.
Priming Spinach seed is easily done in three steps:
1. Soak the seed in water at room temperature for 24 hours (Imbibition)
2. Remove and dry the seeds at room temperature for a day or two (Dehydration)
3. Store the seeds sealed in a container in a cool place (not refrigerated) – for up to five days (Activation)
Following priming, plant the seed (Reimbibition and Growth) following the above recommendation in the culturing section of this article. Seed priming can greatly increase your germination percentage in Spinach, as well in other seeds.

In the graph above you can see that when seeds are less than fully hydrated the activation stage can be prolonged allowing additional time to grow new cells within the seed prior to emergence. You can also see that when planted after partial dehydration and storage the re-hydration time is shorter, so seeds spend less time in the soil prior to emergence of the radicle and growth of leaf tissue. The result is increased germination, reduced risk of damage from dry soil or soil diseases and stronger seedlings.
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
خواب بذر////

خواب بذر////




خواب بذر
خواب بذر به بذری اشاره دارد که علی رقم وجود شرایط مناسب محیطی قادر به جوانه زنی نیست. در بسیاری از گونه های گیاهی با بررسی شرایط محیطی طبیعی رشد گیاه می توان به راه هایی برای شکستن خواب بذر آنها پی برد.
در طبیعت، وجود مکانیسم های خواب باعث می شود تا بذر در شرایط واسب جوانه بزند. در زراعت، گیاهان بسیاری همچون غلات،
اصلاح شده اند تا دوره خواب آن ها کوتاه شود و عوامل موثر برخواب در طول دوره نگهداری بذر در انبار از بین بروند و وقتی که بذر درزمین کاشته می شود سریعا جوانه بزند.
واژه های مهم:

خواب (Dormancy)- معنی کلی: کمبود رشد به دلایل مختلف خارجی وداخلی.
خواب بذر (Seed dormancy)- عدم جوانه زنی بذر حتی در شرایطی که عوامل محیطی مساعد هستند.
در طبیعت ، خواب بذر فرایندی است که به گونه های مختلف اجازه می دهد تا در شرایط محیطی خاص زنده بمانند. خواب باعث می شود تاعمل جوانه زنی در بهترین زمان و مکان انجام شود تا گیاهچه کوچک و ضعیف صدمه نبیند. البته در گیاهان زراعی سعی شده است تا این خواب از بین برود.
سکون (Quiescence)- دوره ای است که در آن بذر در صورتی که آب جذب کند می تواند جوانه بزند. در این دوره هیچ مانع داخلی برای جوانه زنی بذر وجود ندارد.
پس رسی (After ripening)- مراحل فیزیولوژیکی است که پس ازبرداشت بذر در آن اتفاق می افتد و امکان جوانه زنی بذر را بوجود می
آورد.
خواب اولیه (Primary dormancy)- این خواب زمانی ایجاد می شودکه بذر بر روی گیاه قرار دارد و در زمان برداشت بذر در آن وجود
دارد.
خواب ثانویه (Secondary dormancy)- این خواب برای جلوگیری ازجوانه زنی بوده و زمانی ایجاد می شود که بذر از گیاه جدا شده و در
شرایط نامطلوب محیطی قرار گیرد. در واقع بذر در ابتدا دارای خواب نبوده و شرایط نامساعد آن را به خواب می برند.
مثال: بذر گونه هایی که در بهار می رسند، پس از جدا شدن از گیاه و قرارگیری در خاک به سرعت و بدون وقفه جوانه می زند زیرا خاک
مرطوب بوده، دما مطلوب است و فصل رشد به اندازه کافی وجود دارد. اما اگر شرایط محیط نامساعد باشد، مثلا محیط خشک باشد، بذر جوانه
نزده و به یک دوره سرما در زمستان نیاز خواهد داشت تا بتوانند در بهار بعد جوانه بزند که شرایط مناسب است و فصل رشد نیز باقی است.

در این جا توجه به این نکته لازم است که وقتی بذرها می رسند ممکن است دارای خواب باشند یا نباشند. اگر دارای خواب باشند، بدان معنی
است که دارای خواب اولیه هستند. گروهی از بذرها نیز که خواب نیستند، در دوره سکون می باشند. این بذور اگر شرایط محیطی مثل
رطوبت و حرارت و ... مناسب باشد به سرعت جوانه خواهند زد. البته همین بذور بدون خواب اولیه نیز اگر خشک شوند وارد دوره خواب
خواهند شد.
به طور کلی 3 مکانیسم وجود دارد که باعث القای خواب در بذر می شوند:
1-پوشش بذر – پوسته بذر می تواند جذب آب، توسعه جنین، تبادل گازها و شسته شدن مواد شیمیایی بازدارنده جوانه زنی را محدود کند.
2- بازدارنده های شیمیایی مثل تنظیم کننده های رشد و غیره.
3- عوامل مورفولوژیکی مثل کوچک و یا نابالغ بودن جنین.
معمولا خواب بذر ناشی از ترکیب عوامل مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی است.
فهرست کلی خواب بذر (نیکو لیوا 1977).
خواب اولیه.

A. خواب خارجی- این نوع خواب مربوط به عوملی خارج از جنین است و 3 حالت دارد:
1- فیزیکی

2- مکانیکی

3- شیمیایی

B. خواب داخلی – این نوع خواب مربوط به عواملی درون جنین است و 2 حالت دارد:

1- مورفولوژیکی- جنین یا رشد نکرده ، یا بسیار کوچک و باریک است و یا تمایز نیافته است.

2- فیزیولوژیکی- به 3 صورت سطحی، متوسط و عمیق وجود دارد.

C. ترکیبی (ترکیبی از خواب های مختلف) که 2 حالت دارد.

1- مورفوفیزیولوژیکی- یا مربوط به محور بالای لپه است یا مربوط به محور بالای لپه و ریشه چه است.

2- خواب خارجی- داخلی.
خواب ثانویه.

1- خواب دمایی.

2- خواب شرایط محیطی.

طبقه بندی و توضیح انواع خواب بذر.

خواب اولیه.

A. خواب خارجی.

1- فیزیکی- پوسته بذر به نفوذ آب مقاوم است و بنابراین رطوبت بذر بسیار کم خواهد بود. در این مورد، حبوبات مثال مناسبی هستند. در این حالت جنین در حالت سکون است. دلیل خواب فیزیکی، ساختار ردیف سلولهای خارجی است که به آب نفوذ ناپذیراست. سلول های بزرگ پارانشیمی، سلول های خارجی لعابی و یا اندوکارپ سخت شده، سه دلیلی هستند که پوسته بذر را به آب نفوذ ناپذیر می کنند. این گونه پوسته بذر در مراحل آخر رشد بذر، ایجاد می شود.

در مطالعه ای بر روی گیاه خاراگل یا همان شبدرک ( Coronilla varia) مشخص شد که با افزایش عمق سوراخ ایجاد شده در پوسته بذر، مقدار نفوذ آب به آن افزایش پیدا می کند.
2- خواب مکانیکی- در این خواب، پوسته بذر به قدری سخت است که به جنین اجازه بزرگ شدن در حین جوانه زنی را نمی دهد. دلیل این موضوع عبارت است از ساختار پوسته بذر. این نوع خواب به عنوان مثال در زیتون اتفاق می افتد.
در طبیعت پوسته سخت بذور به تدریج توسط عواملی همچون اسید ها، میکروارگانیسم ها، رطوبت و گرما و آتش سوزی جنگل از بین رفته و نازک می شود. برای غلبه بر این پوسته به طور مصنوعی نیز می توان آنرا با سنباده سایید یا از آب داغ، اسید، محیط گرم و مرطوب، آتش (که در طبیعت باعث ذوب شدن رزین میوه های کاج می شود) و ... استفاده نمود. وقتی پوسته سخت بذر خراش بر دارد، آب می تواند وارد بذر شود. البته در این زمان بذر نسبت به هجوم میکروارگانیسم ها حساس تر است.
3- خواب شیمیایی- وجود مواد شیمیایی بازدارنده در پوسته خارجی بسیار از میوه ها و بذرها باعث بروز خواب شیمیایی در آنها می شود.
این مواد در میوه های آبدار و نیز در غلاف یا کپسول میوه های خشک وجود دارند. سیب، مرکبات، انگور و گیاهان بیابانی مثال هایی در این رابطه هستند. به ندرت می توان این نوع خواب را با نگهداری بذر در محیط خشک از بین برد. این نوع خواب ممکن است در دیگر بافت های اطراف جنین مثل اندوسپرم نیز وجود داشته باشد.

بعلاوه تبادل اکسیژن نیز ممکن است توسط یک لایه ها لعابی محدود شود. این حالت نیز در اسفناج و برخی از گیاهان تیره آستراسه
(مرکبان= کاسنی) دیده شود.
در طبیعت این مواد توسط باران های شدید از پوسته بذر آبشویی شده وگاهی اوقات نیز جذب ذرات خاک می شوند. به طور مصنوعی نیزمی توان این مواد را از پوسته بذر با آب جاری شست و یا اگر آب ساکن است آن را چند روز به طور روزانه عوض نمود، از تیمار سرما دهی استفاده کرد یا با استفاده از هورمونهایی مثل GA3 پوسته بذر را از بین برد.
B. خواب درونی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
1- خواب مورفولوژیکی.

در این نوع خواب در هنگام رسیدن بذر، جنین رشد کامل نکرده است وپس از جدا شدن از گیاه نیز جنین به دوره ای نیاز دارد تا رشد کند. در
این وضعیت، فضایی که جنین درون بذر اشغال می کند مهم است. این حالت در برخی گونه های علفی مثل جنس آلاله و خشخاش ، برخی گونه
های چوبی مثل درخت راج و گیاهان گرمسیری مثل نخل خرما وجود داشته و اغلب همراه با خواب های دیگر مثل سخت بودن پوسته بذر
است. سه حالت دارد:
* جنین رشد نکرده- در مرحله تشکیل جنین ایجاد می شود و ممکن است به خاطر وجود مواد شیمیایی باز دارنده باشد. مثل تیره های آلاله،
خشخاش و عشقه.
* جنین بسیار کوچک و باریک- در مرحله رشد جنین رخ داده و باعث می شود تا جنین تنها به اندازه نصف فضای مربوط به خود رشد کند.
عوامل بازدارنده شیمیایی نیز ممکن است وجود داشته باشند. مثل تیره های جعفری (چتریان)، ورسک و پامچال.
* جنین تمایز نیافته- مثل خانواده ثعلب.
برای از بین بردن این نوع خواب ها به طور مصنوعی می توان از دماهای متناوب سرد و گرم، هورمون GA3 و یا تیمار سرما دهی
استفاده نمود ( دمای 59 درجه فارنهایت).
برخی از گونه های گرمسیری نیز به یک دوره با دمای بالا نیاز دارند تا رشد جنین آن ها کامل شود. درمورد درخت خرما حدود چند سال است
طول می کشد تا در شرایط طبیعی بذر بتواند جوانه بزند که این دوره را می توان با تیمار دمایی (در 100 درجه فارنهایت) کوتاه نمود.

2- خواب فیزیولوژیکی.

* سطحی- معمولا کوتاه مدت بوده و در مدت نگهداری در انبار از بین می رود. حدود 1 تا 6 ماه طول کشیده و اصلی ترین مشکلی که ایجاد می
کند در آزمایشگاه های تست بذر است.
خواب نوری- به نظر می رسد که عوامل کنترل کننده آن در غشای درونی بذور تازه برداشت شده باشد. می تواند تحت تاثیر بازدارنده های شیمیایی و یا کمبود تبادل اکسیژن باشد. معمولا در بذوری که به نور نیاز دارند تا جوانه بزنند دیده می شود. این نوع خواب نیز از یک تا شش ماه طول کشیده و با نگهداری در انبار از بین می رود. در بذر گیاهانی مانند کاهو، بین نیاز دمایی و نوری واکنش هایی وجود دارد. به عنوان مثال، بذر کاهو زمانی که تازه است به نور نیاز دارد تا جوانه بزند. اما این نیاز نوری می تواند توسط دمای کم جایگزین شود به نحوی که بذر کاهو می تواند در تاریکی و با دمای زیر 73 درجه فارنهایت جوانه بزند.

هورمون ها نیز می توانند بر جوانه زنی بذور حساس به نور موثر باشد.ABA در نور و تاریکی از جوانه زنی بذر جلوگیری می کند. کینتین (یک سیتوکنین) تنها در نور می تواند بر اثر ABA غلبه کند. تیمار ABA بعلاوه GA3 در تاریکی منجر به هیچ گونه جوانه زنی نمی شود اما اگر کنیتین نیز به آنها اضافه شود بذور جوانه خواهند زد.
عوامل کنترل کننده خواب نوری در فیتوکروم ها وجود دارند. نور آفتاب (نسبت نور قرمز به نور قرمز دور = 2 به 1) فیتوکروم را به حالت فعال تبدیل می کند. اما زمانی که شاخ و برگ گیاهان روی زمین سایه انداخته باشد (نسبت نور قرمز به قرمز دور = 12/0 به 1 تا 70/0 به 1)، نور قرمز دور غلبه خواهد داشت و فیتوکروم به شکل غیر فعال تبدیل می شود.
وجود برخی از ویژگی ها در گیاهان علفی مثل گیاهان یکساله و سبزیجات، در آزمایشگاه های آزمون بذر ایجاد مشکل می کند. زیرا این آزمایشگاه ها با بذوره تازه برداشت شده سروکار دارند. در طول دوره انبار داری، این ویژگی ها از بین رفته و با خشک شدن بذر، پوسته نیز آب خود را از دست داده و دیگر از نظر فیزیولوژیکی فعال نیست.
برای غلبه بر این نوع خواب به طور مصنوعی، استفاده از تیمار هایی مثل نگهداری در محیط خشک، سرمادهی به مدت چند روز، نور در تناوب با دما، نیترات پتاسیم (KNO3) و هورمون هایی مثل GA3 مفید خواهد بود.

* خواب فیزیولوژیکی عمق متوسط- در این حالت عوامل کنترل کننده خواب در پوسته بذر، بافت های احاطه کننده جنین و نیز خود جنین قرار دارند. این خواب مشخصه سوزنی برگان است. البته جنین خواب نبوده و در حالت سکون است و اگر شرایط مناسب باشد جوانه خواهد زد ولی مکانیسم دقیق آن مشخص نیست. سرما زمان لازم برای جوانه زدن را کاهش می دهد اما به طور قطعی نیز مورد نیاز نیست. میزان تیمار تناوب دمایی لازم نیز به مقدار قابل توجهی کمتر از خواب فیزیولوژیکی
عمیق است.
سرمادهی باعث می شود تا نیروی ایجاد شده توسط ریشه چه افزایش یابد. با آزاد شدن خواب، این نیرو نیز زیاد شده و اگر مدت آن کافی باشد، ممکن است ریشه چه از پوسته بذر خارج شود. به این عامل پتانسیل رشد گفته می شود که روشی غیر مستقیم برای انداه گیری نیرویی است که توسط ریشه چه به کار رفته تا پوسته را سوراخ کند.
برخی بذرها که به طور کلی در گروه خواب های خارجی قرار داشتند (مثل زیتون و گردو)، توسط فردی به نام Geneve در بخش خواب فیزیولوزیکی عمق متوسط طبقه شده اند زیرا علاوه بر خواب مکانیکی که توسط اندوکارپ ایجاد می شود به یک دوره تیمار سرما دهی نیز نیاز
دارند.
به منظور غلبه کردن بر این نوع خواب به طور مصنوعی می توان از تیمار دماهای متناوب به مدت یک تا چند ماه استفاده نمود. البته GA3 نیز موثر خواهد بود (نکات دقیق تیمار تناوب دمایی مانند خواب فیزیولوژیکی عمیق می باشد).


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
خواب بذر////

خواب بذر////

* خواب فیزیولوژیکی عمیق.

این نوع خواب مشخصه درختان مناطق معتدله بوده و عوامل کنترل کننده خواب درون جنین قرار دارند. در این بذور، جنین از نظر فیزیولوژیکی رشد کامل نکرده و ساختار روزت مانند دارد. مریستم، محلی است که می تواند سرمادهی ناقص به بذر را تشخیص دهد. اگر نوک ساقه از بین برود، جوانه های جانبی رشد خواهند کرد. میزان تیمار متناوب دمایی که برای غلبه بر این خواب لازم است، معمولا بیش از 8 هفته است.
در طبیعت، بذر در پاییز رسیده ولی دارای خواب بوده و مرطوب است.
در زمستان سرما بر بذر اثر گذاشته و با گرم شدن هوا در بهار، بذرها که سرمای کافی دیده اند جوانه خواهند زد. در نواحی سردتر، بذر به سرمای بیشتر و طولانی تری نیاز دارد و این باعث می شود که بذر از سرمای بهاره در امان بماند.
بنابراین در طبیعت این خواب با تناوب دمایی و سرما دیدن از بین می رود.
برای غلبه بر این خواب به طور مصنوعی نیز می توان از تیمارهای تناوب دمایی و سرمادهی همراه با رطوبت استفاده کرد.

نیاز ها :

رطوبت: سطح رطوبت باید 50 % باشد و وقتی دوره پس رسی شروع شد، بذر ها نباید خشک شوند.
دما: دما بر میزان جوانه زنی اثر خواهد داشت و معمولا بذرها در دمای 35 تا 45 درجه فارنهایت نگهداری می شوند. توجه به این نکته الزامی است که اگر دما بسیار بالا باشد باعث ایجاد خواب ثانوی شده و برای این که بذرها جوانه بزنند به یک دوره دیگر سرمادهی نیاز خواهد بود.
این دما در مورد سیب 17 درجه سانتی گراد معادل 62 درجه فارنهایت است. به علاوه اگر دما بسیار زیاد باشد رشد فیزیولوژیکی کامل نمی شود که
این دما برای هلو 23 تا 27 درجه سانتی گراد (73 تا 81 درجه فارنهایت است). لازم به ذکر است که دما توسط مریستم انتهایی حس می شود و اگر این مریستم بریده شود، مریستم های جانبی رشد خواهند کرد.
تهویه: از آنجایی که در بذر فعالیت های فیزیولوژیکی در حال وقوع هستند، به یک حداقل میزان تهویه نیاز می باشد. با افزایش دما حلالیت اکسیژن در آب کمتر خواهد شد و در پوسته بذر مواد فنولی اکسیژن را تثبیت می کنند و بنابراین نمی تواند به درون و بذر و جنین نفوذ کند.
زمان: به 1 تا 3 ماه زمان نیاز است و اگر زمان بسیار کوتاه باشد باز هم باعث ایجاد نواقص فیزیولوژیکی خواهد شد. در برخی گونه های خاص
بین نیاز سرمایی بذر و جوانه، همبستگی مشاهده شده است. البته از آنجایی بذرها ناهمگن می باشند، در یک گروه بذر یکسان، تفاوت های
زیادی در جوانه زنی دیده خواهد شد. در واقع اگر بذرها دوره تیمار تناوب دمایی را به طور کامل طی نکنند، تفاوت زیادی در استقرار، اندازه و بلوغ گیاه مشاهده خواهد شد.

دمای بالاتر، پس رسی اکثر بذرهای خواب را کند می کند اما از طرف دیگر می تواند جوانه زنی آن دسته از بذرهایی که به مراحل پایان تیمار و جوانه زنی نزدیک می شوند را تسریع کند.

C. خواب ترکیبی

1- مورفوفیزیولوژیکی

* خواب مربوط به محور بالای لپه.

در این نوع خواب تفاوت هایی بین دوره پس رسی قسمت هایی مثل محور بالای لپه، ریشه چه و محور زیر لپه وجود دارد. در ابتدا بذر در دوره گرم جوانه زده و ریشه و محور زیر لپه آن رشد می کند. در این زمان به دوره سرمادهی 1 تا 3 ماهه نیاز دارد تا محور بالای لپه نیز از خواب رها شده و رشد کند. مثل لیلیوم، بداغ (Viburnum) و Peony (گل صد تومانی). 2- محور بالای لپه و ریشه چه (خواب دوگانه).

برای غلبه بر این خواب ابتدا به یک دوره سرد نیاز است تا جنین رشد کند. پس از آن یک دوره گرم برای رشد ریشه و باز هم یک دوره سرد برای رشد اندام هوایی لازم می باشد. Trillium و برخی دیگر از چند ساله ها دارای این نوع خواب هستند.

خواب ثانویه.

این نوع خواب از ابتدا در بذر وجود ندارد اما وجود شرایط نامساعدمحیطی باعث بروز مکانیسم جدید از خواب می شود. این خواب باعث می شود تا پس از شکستن خواب اولیه اگر بذر در شرایط مناسب قرار ندارد، جوانه نزند. یک مثال در این رابطه درخت افرا است که در بهار بذر آن جوانه می زند. اما اگر رطوبت کم باشد و یا دمای محیط بسیار بالا باشد، خواب ثانویه ایجاد شده و بذر جوانه نمی زند تا یک دوره سرما ببیند. خواب ثانویه در واقع منعکس کننده شرایط طبیعی محیط بذر
است. به عنوان مثال اگر بذر تازه کاهو به مدت 2 روز در تاریکی باشد جوانه خواهد زد که در این حالت تنها خواب اولیه وجود دارد. اما اگر مدت نگهداری این بذر در تاریکی به 8 روز افزایش یابد، بذر به خاطرایجاد خواب ثانویه جوانه نخواهد زد. برای غلبه بر این خواب ثانویه به سرمادهی ، نور یا GA3 نیاز خواهد بود.
* خواب دمایی.

یکی از زیر گروه های خواب ثانویه است و بیان می کند که اگر در زمان جوانه زنی بذر، هوا بسیار گرم باشد. خواب ثانویه حاصل خواهد شد. پس از آن اگر دما به حالت معمولی برگردد نیز بذر جوانه نخواهد زد.
در مورد بذوری مثل کاهو و کرفس که در این گروه قرار دارند، سعی می شود از ایجاد خواب ثانویه جلوگیری شود تا نیازی به از بین بردن آن نباشد.

کنترل خواب و جوانه زنی.

اما پس از یک ماه انجام تیمار تناوب دمایی، از میزان ABA کاسته می شود. با این حال بذر هنوز هم جوانه نمی زند. در طی ماه دوم غلظت GA افزایش می یابد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که عوامل موثر در خواب در پوسته بذر هستند زیرا ژیبرلیک اسید (GA) نمی تواند جای سرمادهی را بگیرد مگر این که پوسته بذر حذف شود.
به نظر می رسد که ABA مسئول کاهش رشد و توسعه در جنین رشد نیافته است. اتیلن نیز یک محرک طبیعی جوانه زنی برای بذوری خاص است و به خصوص مشاهده شده است که باعث تحریک جوانه زنی نوعی شبدر و بادام زمینی ویرجینیا می شود.
مزایای خواب بذر:

* نجات و بقای گیاهچه.

* ایجاد بانک بذر در خاک.

* جوانه زنی همزمان- باعث ایجاد جامعه ای از گیاهان در یک مرحله رشدی می شود تا عمل دگر گشنی بتواند انجام شود.

* توزیع و پراکنش بذر- به عنوام مثال پوسته بذر پس از عبور از دستگاه گوارش پرندگان خراش برداشته، یا نازک شده و در منطقه جدید
می تواند جوانه بزند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
قراردادن مقدار معینی بذر (Seed) در خاک به منظور جوانه زدن و رشد، بذرکاری (Sowing) نامیده می شود.در حالیکه کاشت گیاهچه، نهال، قلمه ، ریزوم، نشاء و غیره را کاشتن (Planting) می گویند البته این دو عبارت مترادف اغلب بجای یکدیگر بکار برده می شود. در ایران بذرکاری به چهار طریق دستپاشی، خطی ، کپه ای و خزانه کاری صورت می گیرد. الف) در بذرکاری دستپاش، بذر بطور یکنواخت در سطح خاک پخش یا پراکنده می شود و چون پس از پاشیدن به کمک ماله زدن یا هرس زدن آنها را به زیر خاک می برند فواصل بذور از یکدیگر بهم خورده، برخی بذور در سطح و برخی دیگر در عمق خاک قرار می گیرند و مزرعه حالت غیر یکنواختی پیدا می کند، پیش از کاشت ممکن است زمین را آبیاری کنند و هنگامی که زمین گاورو شد اقدام به بذرکاری نمایند (هیرم یا نم کاری) و یا اینکه پس از نرم کردن خاک و بذر پاشی اقدام به آبیاری نمایند (خشکه کاری). روش نم کاری در اراضی سنگین که سله می بندد و روش خشکه کاری برای اراضی سبک مناسبتر است.
 
بالا