توصيف برای پرورش ذهن

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
همانگونه كه مي‌دانيد توصيف يكي از بهترين و موثر ترين راه براي ارايه طرحتان مي‌باشد

و اين توصيف هر چه زيباتر باشد يعني طرح شما نسبت به كارهاي ديگران قويتر است

اين قائده كلي را مي‌توان در دور و اطراف خود ديد
پرزانته كار شما باعث مي‌شود كه طرحتان بيش از پيش به نظر آيد حتي اگر كار شما نسبت به ديگران ضعيف تر باشد .
اين قاعده كلي است كه در هر موردي مي‌توان مثال زد

شما براي اين كه خود را در اين ضمينه قوي نماييد چه كارهايي انجام داده‌ايد

كتاب خوانده‌ايد
سفر رفته‌ايد
به سايت ها مراجعه كرده‌ايد
در كنار استادان نشسته و از حرفهاي آن ها استفاده كرده‌ايد
و ...

چه راه حلي پيشنهاد مي‌كنيد كه بتوانيد اين مطالبي را كه ‌آموخته‌ايد را هر چه شيوا تر براي طرح خود بيان كنيد

براي مثال

از استاد خود مي‌شنويد كه استفاده از آب باد خاك و آتش در كارتان مي‌تواند كار شما را بيش از پيش زيباتر و شكلي همگون با معماري گذشته به وجود آورد

شما كه نمي‌توانيد يك مشعل را در كارتان بگذاريد تا جواب آتشي كه استاد گفت باشد

شما بايد از معادل امروزي آن استفاده نماييد

**اين طرح را كه مي‌بينيد
براي ورودي آن از شيشه براي كف استفاده نموده ام چون شيشه همان انعكاس آب را داشته و از شفافيتي برخورد دار است كه باعث مي‌شود مراجعه كننده احساس كند وارد جايي مقدس مي‌شود كه همه چيز پاك و روشن است

در هنگام ورود شما به سالن به دليل اين كه جنس مصالح كف تغيير مي‌نمايد به اين اطمينان مي‌رسد كه به خشكي رسيده‌ايد
و اين همان خاكي است كه استادتان مي‌گفت

و ... **

اين توصيف ها را نمي‌توان از هيچ كتاب و نوشته‌اي جستجو كنيد .

تنها راه حل اين است كه شما ذهنتان را پرورش دهيد

براي شروع يك تعداد عكس مي‌گذارم و شما آن را در طرح ذهنتيان بگذاريد و آن را توصيف نماييد
پيشاپيش از نظراتون سپاسگزارم
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز




 

archi_arch

مدیر بازنشسته
چی شد؟خوب دومی و سومی رو که خودت گفتی!
دقیقا باید چی کار کنیم؟!
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
يه تعريف ديگه از اين عكسها پيدا كن
و اون رو تو كار خودت بذار بعد آن رو بنويس
حالا مي‌تونه جدي باشه هم مي‌تونه طنز
مهم اينكه شروع كني به توضيح دادن
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
:w20:خوب مثلآ من اولیو به شکل پنجره میبینم
یه دریچه که بلاخره میشه توش یه چیزی دید!!!!!
(اینجوری؟!!کاش خودت اول شروع کنی بعد ما بیایم بگیم!:redface:)
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
باشه من اول شروع مي‌كنم

عكس اول
اولين چيزي كه به ياد من مي‌اندازه حجاب بعد رنگ سياه و بعد هم صورتهاي آنها

خوب من از اينها چطوري در طرح ذهنيم استفاده مي‌كنم

حجاب هميشه من رو به ياد فضاي خصوصي وعمومي مي‌اندازه

هيچ وقت آن جوري كه داخل خونه يا فضاي خصوصيت لياس و ظاهر خود را نشان مي‌دهي در فضاي عمومي يا بيرون نشان نمي‌دهي

نمي‌دونم منظورم رو گرفتي ؟

اين را مي‌توانيم در پلان زدن استفاده كنيم

من يك سطح صافي را به عنوان نماي ساختمانم در نظر مي‌گيرم كه اين باعث مي‌شود براي بيننده سوالي پيش آيد كه داخل آن چيست و اين سطح صاف و بدون روزنه جايي براي زندگي و يا كار است
اين كار باعث مرموز شدن كارم مي‌شود و بيننده را تشويق به كشف كردن كردن و پي بردن به درون آن مي‌نمايد

خيلي ساده است كه اين ساختمان همان سادگي بيرون را در درون حفظ نمي‌نمايد زيرا بايد جوابگوي هيجان كشف و بدست آوردن چيزي براي او باشد
پلان طراحي شده توسط من به گونه‌اي طراحي شده كه همان هيجان و شور و اشتياق جوينده گنچ را به بيننده خود مي‌دهد

اين يك مثال ساده براي تصوير اول بود

يك راهنمايي ساده تصوير دوم احساس آرامش را با صدا ي خود به محيط اطرافش مي‌دهد

حالا مي توني ادامه بدي ...
 
  • Like
واکنش ها: nino

archi_arch

مدیر بازنشسته
سخته ها!:confused:
ولی میشه.راستش من تا حالا اینطوری کار نکردم و یه کم برام سخته!
کاش بقیه هم میومدن و کمک میکردن :redface:
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مرسی مقداد جان......
خوبه
اگه من بخوام عکس اولی رو از دیدگاه خودم توصیف کنم اینجوری میگم که :....

خوب همون حریم خصوصی رو باهات موافقم....

بعدش یه سری اشکال هندسی رو میبینم....که بالاخره باید توی طراحی ازش استفاده بشه....

بعدش اشاره میکنه به 4 جهت چپ و راست و بالا و پایین(منظورم طرفی هستش که خانم ها نگاه میکنند).....( پلان موقعیت )

شاخص کردن یک بنا بین بناهای دیگه....(اون خانمی که داره توی دوربین نگاه میکنه)

هم عناصر خطی رو نشان میده هم متمرکز و نقطه ای رو....

دیگه.....فعلآ همین دیگه....

چطور بود.....؟
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
ok!
خوب ببین چه جوریه!
من شکل سوم و اینطوری میبینم:
یه مسیر خاکی و باریک که بلندی های اطراف باعث هدایت اون شده و اونو به عنوان یه راه مطرح کرده من اینو تو کار مثل همون راهرو به طور ساده میبینم و همچنین میشه ازش به عنوان هدایتگر برای مسیر برداشت کرد که اینرو تو کار میشه با فرم دکوراسیون یا چیدمان اتاقها به وجود اورد که مسیر یا سیرکولاسیون رو به خوبی نشون بده و شخص رو به جایی مثل نشیمن یا یک فضای خصوصی(چون ادامه ی راه به وسیله ی اون تپه دیگه دیده نمیشه پس یه فضای خصوصیه!) هدایت میکنه.
اما من تو این شکل فضای بین تپه ها رو هم میبینم که راه جدا و فضای بزرگی نیستن و فقط میتونن به عنوان یه استراحتگاه موقت (مثلا کافی شاپ تو یه مجتمع بزرگ) یا اشپز خونه تو یه منزل مسکونی ازش استفاده کرد.
چه طور بود؟
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
ok!
خوب ببین چه جوریه!
من شکل سوم و اینطوری میبینم:
یه مسیر خاکی و باریک که بلندی های اطراف باعث هدایت اون شده و اونو به عنوان یه راه مطرح کرده من اینو تو کار مثل همون راهرو به طور ساده میبینم و همچنین میشه ازش به عنوان هدایتگر برای مسیر برداشت کرد که اینرو تو کار میشه با فرم دکوراسیون یا چیدمان اتاقها به وجود اورد که مسیر یا سیرکولاسیون رو به خوبی نشون بده و شخص رو به جایی مثل نشیمن یا یک فضای خصوصی(چون ادامه ی راه به وسیله ی اون تپه دیگه دیده نمیشه پس یه فضای خصوصیه!) هدایت میکنه.
اما من تو این شکل فضای بین تپه ها رو هم میبینم که راه جدا و فضای بزرگی نیستن و فقط میتونن به عنوان یه استراحتگاه موقت (مثلا کافی شاپ تو یه مجتمع بزرگ) یا اشپز خونه تو یه منزل مسکونی ازش استفاده کرد.
چه طور بود؟

عالي بود
فقط اين رو در نظر داشته باش
كه عكس فقط ايده را به تو مي‌ده و تو از اون در كار هات استفاده مي‌كني
اگه بخواهي همه چيزهايي كه مي‌گي از عكس باشه مثل اينكه خودت رو تو يه چارديواري محصور كرده باشي و اين همون محدود كردن ذهنت

ولي گرفتن ايده ات از عكس خيلي خوب بود
 

nino

مدیر بازنشسته
مقداد جان خيلي جالبه . اميدوارم ادامه پيدا كنه ;)
البته من هنوز هيچ نظري نمي دم تا كاملا موضوع براي جا بيافته
مي دوني من تفاوت هاي زيادي تو برداشت افراد مختلف ميبينم . يكي مفهومي بر خورد ميكنه يكي ظاهري و صوري .
من اينطور برداشت مي كنم كه اينكار بيشتر ديد يك معمار رو وسيع تر و حساس تر ميكنه و دقيقا نبايد از هر عكسي برداشتي معمارانه بشه . ميشه حقيقت داخل عكس رو كشف كرد تا به يك ديد جديد رسيد .چون عكاسي واقعا هنر جالبيه و يك عكس حرفاي زيادي براي گفتن داره :cool:
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقداد جان خيلي جالبه . اميدوارم ادامه پيدا كنه ;)
البته من هنوز هيچ نظري نمي دم تا كاملا موضوع براي جا بيافته
مي دوني من تفاوت هاي زيادي تو برداشت افراد مختلف ميبينم . يكي مفهومي بر خورد ميكنه يكي ظاهري و صوري .
من اينطور برداشت مي كنم كه اينكار بيشتر ديد يك معمار رو وسيع تر و حساس تر ميكنه و دقيقا نبايد از هر عكسي برداشتي معمارانه بشه . ميشه حقيقت داخل عكس رو كشف كرد تا به يك ديد جديد رسيد .چون عكاسي واقعا هنر جالبيه و يك عكس حرفاي زيادي براي گفتن داره :cool:

نينو جان
سلام
اگه بچه كمك كنن چرا ادامه پيدا نكنه
حرفت درسته
من عكس رو مثل يك شخصيت مي‌بينم كه هر چه بيشتر بهش توجه ميكنم به نكات جالبي ميرسم چه خوب و چه بد
يه پيشنهاد هم داشتم هر كدام از بچه‌ها هر هفته يا چند وقت يك بار عكس هايي رو بذارن تا بقيه نظراشون و در مورد اون عكس بيان كنن
همونطور كه گفتي اين جوري برداشتهاي مختلفي رو از يك عكس ميتونييم داشته باشيم
كه مي‌تونه ديد ما رو وسيع تر كنه

منتظر م ط ا ل ب م ف ي د ت ا ن هستم
 

maryam95

کاربر فعال
سلام اولین چیزی که ازدیدن عکس اول به ذهن من میرسه انقلاب وشلوغی وشور واشتیاق مردم برای خوندن ورق هایی که احتمالا از پشت بام ساختمون به پایین پخش میشه.این تاپیکی که باز کردین برای من خیلی جالبه ودر عین حال چیزای زیادی به آدم یاد میده;)
 

nino

مدیر بازنشسته
من برداشتي كه از عكس ها دارم اينكه اولين كلمه اي كه به ذهنم ميرسه بگم .
اولين عكس برف
دومين عكس اوج
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام اولین چیزی که ازدیدن عکس اول به ذهن من میرسه انقلاب وشلوغی وشور واشتیاق مردم برای خوندن ورق هایی که احتمالا از پشت بام ساختمون به پایین پخش میشه.

سلام
گفتي اولين چيز

ميشه ادامه بدي وبقيه چيزهايي كه به ذهنت مي‌آد رو بگي
 

maryam95

کاربر فعال
این عکس بیشتر حس تنهایی وغم رو به آدم تداعی میکنه. بلند بودن سایه ی پیرمرد میتونه نشانه ی غروب باشه واین که پیرمرد یه جور کز کرده ونگاهشو به زمین دوخته حس درماندگی رو به ذهن میاره.این که توی عکس فقط رنگ های سیاه سفید وخاکستری می بینیم غمگینی عکس رو بیشتر کرده.
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين تصوير به تمام چيزهايي كه از يك محيط سبز در نظر داري مي‌گويد نه !!!
 

nino

مدیر بازنشسته
مقداد جان من توضيحي براي عكس ها ندارم فقط حسي رو كه با ديدن عكس بهم دست ميده يا اينكه منظوري كه عكس القا ميكنه ميگم .
عكس پير مرد كه به من حس تنهايي و سياهي رو ميده و عكس بعدي كه فوق العاده اس به من حس پويايي ميده .
اين عكسه خيلي قشنگه ازش مطلبي نداري . يا عكسهاي بيشتر
 

nino

مدیر بازنشسته
wowwwwwwwwwwwww
اين عكس فوق العاده اس .
فقط چيزي كه مي تونم در موردش بگم :
گذشته - حال - آينده
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
Wow!
این عکسه چه جوری گرفته شده؟!!!!لنز وویدم که باشه یه کم انحنا پیدا میکنه ولی این خیلی صافه!
 

nino

مدیر بازنشسته
Wow!
این عکسه چه جوری گرفته شده؟!!!!لنز وویدم که باشه یه کم انحنا پیدا میکنه ولی این خیلی صافه!

من كه فكر ميكنم با روش پانوراما گرفتن . تكه تكه عكس ميگيري بعد بهم ميچسباني البته بعضي دوربين ها هم كه خودشون اين امكان رو دارن .
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
اِ عکسه اولش برای من نصفه اومده بود اره احتمالا همون پانورماهه ولی خوب پانورما میشه خودش اینقدر تمیز در بیاد؟!من فکر میکنم روش کارشده.خیلی جالبه.
 

nino

مدیر بازنشسته
اِ عکسه اولش برای من نصفه اومده بود اره احتمالا همون پانورماهه ولی خوب پانورما میشه خودش اینقدر تمیز در بیاد؟!من فکر میکنم روش کارشده.خیلی جالبه.

بعيد نيست . اينجا چندتا عكس پانوراما فايل زيپشو گذاشتم ببين .شهر پكن
 

پیوست ها

  • beijing skyline.zip
    670.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

archi_arch

مدیر بازنشسته
مرسی نینو جان خیلی جالب بود ولی خوب اونا تا حدی مشخص بود که تیکه تیکه عکس گرفته شده یعنی قشنگ میشد هر قسمت رو تفکیک کرد ولی این اصلآ اینطوری نیست حالا نمیدونم شاید واسه موضوعه که رنگش طوریه که نشون نمیده!
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
مقداد جان راستش من قاطی کردم!!!!:redface:
الان هر کس فقط حسی رو که عکس بهش منتقل کرده رو گفته اینطوری منظورته؟
راستی یه سوال این عکسارو از کجا میاری؟معیار خاصی واسه انتخابشون داری؟
 
آخرین ویرایش:

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين عكس ها رو هم ببينيد

نظرتون رو بگيد




سلام مي‌بينم كه ...

شايد تنها كلمه‌اي كه به نظر برسه چيزهايي كه شما گفتيد اما قرار اين تاپيك چيز ديگه‌اي

در تصوير اول من ياد برف شادي مي‌افتم شايد يه عنصر طولاني مدت نباشه براي شكل دادن به يك مكان اما با عنصري است كه نياز و احساس ديگه‌اي به صورت كوتاه مدت به ما مي‌دهد پس خيلي راحت مي‌توانم بگويم كه اين همان آوردن طبيعت به صورت يك قاب بزرگ در اثر ذهني ماست شايد اين كار به صورت فصلي و يا كوتاه مدت باشد ولي زيبايي آن نيز به همان گذرا بودنش است

من اين تصوير رو با هيجان مردم كه در آن هستن مي‌شناسم پس متوجه مي‌شوم كه هيچ گاه طبيعت خود به تنهايي احساس و هيجان را در ما ايجاد نمي كند پس هميشه به ياد دارم كه طبيعت كه به صورت گذرا در اطراف ما در گذر است و هيچ وقت براي ما تكراري نمي‌شود استفاده از اين قاب طبيعي را مي‌توان در معماري ژاپني ديد شايد هم مهماري شرقي كه هر يك پنجره اي بزرگ رو به طبيعت باز كرده اند
يك سوال شما براي به بند كشيدن آسمان چه كاري را انجام ‌ميدهيد

تصوير دوم به عكس من را به ياد سقوط كردن مي اندازد شايد عجيب باشد ولي اين احساس را از آسمان آبي رنگي كه بالاي تصوير فرا گرفته به من دست مي‌دهد

حال اين تصوير چه گونه اوج و سقوط را بيان ‌ميكند اين بستگي به ديدگاه بيننده آن دارد پس ما اگر كاري را انجام مي‌دهيم و ذهنيت خود را در آن مي‌پروانيم. بايد چگونه آن را بيان كنيم كه كه بيننده دچار شك و ترديد در گفتار ما نشود

اگر يك قسمت از طرحمان را شكستيم و بدون اينكه آن را تغيير دهيم در كارمان گذاشتيم و پرسيدن كه چرا اين چنين كاري را بر سر ذهنيت خود آورده‌اي شما چه پاسخي براي اين سوال داريد

شايد پاسخ شما سوال كننده را قانع كرد چون شما پاسخ او را داده ايد حال اگر آن لحظه كه سوال براي بيننده اثر شما پيش مي‌آمد و نبوديد آن وقت آيا بيننده اثر شما ،باز قانع مي‌شد

هر كاري را به اتمام برسان مگر بر دليل قانع براي صاحب آن ...
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز

تنهايي را با سايه به رخ مي‌كشد
تنهايي را با رنگ به رخ مي‌كشد
تنهايي را با ظاهرش به رخ مي‌كشد
تنهايي را با مكانش به رخ مي‌كشد
تنهايي را با تكيه‌گاه فرسوده‌اش به رخ مي‌كشد

5 عنصر رعايت شده در طراحي يك مكان
 
بالا