توسعه پایدار شهری

Ashkan-kamrani

عضو جدید
پایداری
پایداری به طور کلی یعنی قابلیت یک حالت یا فرایند معین برای بقای نامحدود
پایداری اجتماعات انسانی توانایی اجتماع در برآوردن نیازهای کنونی‌اش بدون از میان بردن توانایی نسلهای آینده برای برآوردن نیازهای خود.
استفاده پایدار از منابع محدود زمین مهمترین موضوع برای توسعه حال و آینده انسانهاست
البته پایداریsustainability مفهومی است مبهم و پرتناقض که به صور مختلف و در مورد سطوح مختلف حیات زیستی، سازمان اجتماعی و حتی رشته‌های فعالیتهای انسانی به کار برده شده است.


  • سازمان زیستی مثل: آبریزها یا جنگل‌ها
  • سازمان انسانی مثل: روستا بوم‌ها، شهر بوم ها، شهرهای پایدار
  • رشته‌های فعالیتهایی انسانی مثل: کشاورزی پایدار، معماری پایدار
این مفهوم ریشه در اکولوژی دارد که به توانایی اکوسیستم‌ها در حفظ فرایندها و کارکردهای خود وحفظ تنوع زیستی و تولید مثل و بقا می پردازد. اما مفهوم پایداری که امروزه به کار میرود بقای کل زمین را هدف قرار میدهد. البته با توجه به رفاه انسان . پایداری ، این گونه که در متون از آن بحث شده است
می تواند اندیشه، ویژگی موجودات زنده، روش تولید و شیوه زندگی باشد
جامعه انسانی امروز پایدار نیست زیرا:
برای پایداری، منابع طبیعی باید با سرعتی مورد استفاده قرار گیرد که طبیعت بتواند آنها را جانشین کند اما انسان شتابان‌تر از توانایی طبیعت برای بازسازی از منابع محدود زمین بهره‌برداری می‌کند.
سه پایه پایداری:

  • اقتصادی
  • محیط زیست
  • اجتماعی

لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/11130/مفاهيم-اساسي-در-توسعة-پايدار-شهري/
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
توسعه پایدار شهری(۱)

توسعه پایدار شهری(۱)

مقدمه
کنش متقابل انسانها، به یقین، مهمترین عامل اصلی بوجود آمدن شهرها است که محیط هایی مادی هستند برای تسهیل بده – بستانهای اجتماعی، اقتصادی، معنوی، فرهنگی و مدنی و نیز ارائه ی کالاها،خدمات و ایدئولوژی ها.شهرها و مسایل آنها همواره از پیچیده ترین مسایل انسانی به شمار می روند. رشد روز افزون شهرها و شهری شدن و پیچیدگی های تکنولوژیک جهان متناسب با تلاش و اهمیت به نیازهای معنوی انسان در سکونت گاه او نبوده است و محدودیت های طبیعی و ساختاری موجود، نتیجه غیر قابل اجتناب تراکم و فشردگی شهری را به دنبال داشته است . در این میان با نگاهی به مفهوم پایداری و درک شهر به عنوان “فضای زیست جمعی ” ، می توان همه فرآیند های مربوط به توسعه شهری را متاثر نمود بر این مبنا شهر خود یک امکان توسعه به شمار می رود و منابع آن در راستای منافع عمومی و اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد .
ادبیات توسعه در جهان بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد و از آن پس تکامل یافت.اما اصطلاح توسعه پایدار برای نخستین بار در سال ۱۹۸۰ در گزارش سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی به کار برده شد که این واژه وضعیتی را توصیف می کند که در آن توسعه نه تنها برای طبیعت مضر نیست بلکه به یاری آن هم می آید.به تدریج تعاریف کامل تری از توسعه پایدار ارائه شده و به دنبال آن ویژگیهایی برای شهرى پایدار در نظر گرفته شد. بانک جهانی مهمترین شرط پایداری شهرها را قابل زندگی بودن آنها می داند چرا که اصولا شهرها برای زندگی و رفع نیازهای انسانی خصوصا رفع نیازهای اجتماعی ایشان شکل گرفته اند، پس بی تردید بدیهی ترین ویژگی یک شهر پایدار خلق فضاهایی است که در عین پاسخ گویی به این نیازها، زمینه رشد و تعالی آدمی را نیز فراهم آورد.​
در این تحقیق سعی شده به سوالات زیر هر چند مختصر پاسخ داده شود :
۱٫ شهری برای همگان یا شهر فراگیر چیست ؟
۲٫ برای ایجاد شهری فراگیر چه مسیری باید طی شود ؟
۳٫ نیازها و ملزومات این مسیر چیست ؟
۴٫ مسائل زیست محیطی تاچه حد در توسعه شهری مهم هستند ؟
توسعه ناپایدار در شهرها​
بر اساس رویکردهای جدید شهر سازی تولید انبوه واحد های مسکونی بدون توجه به قابلیتهای جمعیت پذیری سرزمین باعث شد تا پایداری منابع در شهرها مورد تهدید جدی قرار گیرد. توسعه ی صنعتی نیز به تغییرات اقلیمی جدی منجر شد که تهدیدها نسبت به کره زمین را دو چندان کرد. توسعه کالبدی شهرها بویژه در کلان شهرهای جهان سوم به شکل برق آسا و در جهت خلاف مسیر پیشنهادی طرحهای شهری و بصورت غیر قانونی در جهت تخریب محیط زیست و روستاهای اطراف صورت می گیرد. رشد سکونتگاههای غیر رسمی ( حاشیه نشینی) در شهرها نیز همواره از چالش های توسعه پایدار شهری است.تصور غلط این است که تمامی ساکنین این سکونتگاهها مهاجر روستایی هستند، در حالیکه این سکونتگاهها به علت پدیده فقر شهری و شهری شدن فقر بوجود آمده اند و بخشی از سرریزهای اقتصادی و اجتماعی شهرها که نمی توانند جذب بازارهای رسمی زمین، مسکن و اقتصاد شهر شوند نیز برای دسترسی به مسکن در حد استطاعت خود به این محدوده ها رانش پیدا می کنند.آمارها نشان می دهد که ۹۱% سکونتگاههای غیر رسمی در محدوده شهرهای کشور واقع شده اند که ۸۵% آنها قدمت بیش از ۱۵ سال دارند.همچنین در حدود ۵میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در این سکونتگاهها ساکن هستند که حدود ۲۵% جمعیت شهری را شامل می شود. برای توانمند سازی این سکونتگاهها علاوه بر انجام اقدامات فیزیکی و کالبدی نظیر ایجاد شبکه های زیر ساختی و روبنایی شهری، می بایست اقدامات منظمی در جهت ارتقای توانمندیهای اجتماعی ساکنین، ارتقا سطح فرهنگ شهروندی، آموزش مهارت های زندگی، جلوگیری از رفتارهای پرخطر و فعالیتهای مرتبط با تقویت بنیه اقتصادی خانوارهای ساکن در این سکونتگاهها نیز صورت گیرد.در عین حال که مطالعات نشان می دهد مشکل عمده ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی در وهله اول مشکلات اجتماعی و اقتصادی است که اقداماتی فراتر از اقدامات کالبدی و فیزیکی را طلب می کند. عدم تمایل به مشارکت ساکنین اغلب این سکونتگاهها در فعالیتهای مرتبط با ارتقا سطح فرهنگ شهری باعث شده توسعه ناپایدار بافت حاشیه ای در شهرها به صورت معضلی در راه رسیدن به توسعه پایدار پیش روی برنامه ریزان شهری باقی بماند و طرحهای ساماندهی و توانمند سازی این سکونتگاهها چندان موفق نباشد.
توجه به واژه ” مدرن شدن” بدون توجه به ماهیت اجتماعی و سیاسی توسعه به موازات تاکید بر رشد اقتصادی و تغییر در ساختار اقتصادی، اجتماعی و سنتی جوامع منجر به تغییر معیارهای اجتماعی شد که حاصل آن نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی و تخریب محیط زیست و رابطه نامتوازن در بین جوامع شد. تبدیل چهره شهرهای سنتی به ظاهری مدرن بدون توجه به الزامات و نیازهای این تغییرات در چارچوب مفهوم توسعه به صورت یک بعدی و بدون در نظر گرفتن توانمندیهای انسان و محیط، ناپایداری در شهرها را موجب گردید. در جهت توسعه پایدار شهری همه مفاهیم شهری از تعداد خانه ها وخانوارها تا بافتهای سنتی و مدرن و مکانهای فرهنگی اجتماعی و حتی شبکه های آب و برق و انرژی فاضلاب باید مورد بررسی قرار بگیرد.
در حال حاضر با رشد روز افزون ارزش زمین و الزام به درآمد زایی در شهرداریها، اهمیت توجه به توسعه فضاهای شهری را در آنها کاهش داده است تا جایی که ضرورت طراحی و احداث فضاهای شهری به طور کامل به فراموشی سپرده شده است و در عین حال معماران و طراحان شهری نیز این مقوله را به کلی از یاد برده اند.در این میان رویکرد شهر سازان امروزی با روحیه ی صنعتی به شهرها اهمیت نیروی انسانی را به عنوان مهمترین منبع توسعه مورد غفلت قرار داد.این بی توجهی به روحیه ی اجتماعی انسان امکان بزرگی را از توسعه شهری با مشارکت همگانی سلب کرده است.بنابراین ،”شهر” خود یک امکان عمومی برای توسعه است و مفهوم “سکونت پایدار ” مهم ترین عامل موثر در ارتقاء کیفیت فضای شهرها. تقاضا برای توسعه پایدار شهری و شهرهای پایدار مهمترین چالش فراروی بشریت در قرن بیست و یکم می باشد.از سوی دیگر جستجو برای یافتن شهری ایده آل یعنی آن شکلی از شهر که بتواند هم امتیازات تکنولوژیک و هم روحیه سالم زندگی روستایی بر اساس ایده های روشنگرانه عدالت اجتماعی بیان کند یکی از دل مشغولیهای مهم بسیاری از معماران و شهرسازان بوده است.​
اینکه فرم شهرنشینی چگونه رفتارهای اجتماعی را شکل می دهد در پژوهشهای که توسط معماران و طراحان شهری با کمک جامعه شناسان در اواخر قرن بیستم در چند شهر بزرگ انجام شد مورد ارزیابی قرار گرفت نتیجه این ارزیابی دو گروه جمعیتی شهری را تفکیک کرد ۱- آنان که مجبور به ماندن درون شهرها شدند و به طور فزاینده ای با محیط خود و در نتیجه با یکدیگر بیگانه شدند این فروریزی بافت اجتماعی که نتیجه یک از هم گسیختگی اجتماعی متاثر از محیط بود و تاثیر آن در کاهش شدید روابط اجتماعی خارج از کار در این محیطهای شهری بود ۲- گروهی که با فرار از مراکز شهری به گسترش حاشیه نشینی در شهر ها دامن زدند که این امر نه تنها محیط زیست را ناپایدار می کرد بلکه پیوستگی اجتماعی را نیز از بین برد و همجواری از میان رفت در نتیجه محلات و اجتماعات محلی ضعیف و ضعیف تر شدند.
راه حل این موضوع را طراحان شهری اروپایی در یک رنسانس شهری دیدند که در کشور ما نیز گامهایی در جهت آن برداشته شده است در مرحله اول انتقال کارخانه های تولیدی آلوده کننده به کشورهای خارجی و یا مناطق دورتر از حاشیه شهر و همچنین استفاده از زمینهایی که در اشغال این صنایع بود جهت ایجاد محیط قابل زیست به قصد استفاده از نیروی کار ارزان تر و کاهش آلودگی های صوتی و هوا در نتیجه بهبود محیط زیست شهری.
در مرحله دوم ایجاد فرم جدیدی از شهرنشینی که شهرها را به عنوان زیستگاه هایی متوازی در نظر می گیرد که هم در درون خود در روابط بین کالبد و شکل گیری رفتار اجتماعی و نیز در بیرون از خود در روابطشان با محیط طبیعی تاثیرگذارند تولید مکان، ساخت محیط مصنوع در قالب شبکه ی قابل رویتی از خیابانها و فضاها با استفاده از بلوکهای سنتی شهری برای تشکیل زنجیره ای از محلات منظم ، ایجاد احساس هویت قدرتمند ، غرور و مالکیت محلی و حس شهروندی خوب و همسایگی در قالب درونی و توجه به معماری زیست محیطی در ایجاد هماهنگی با محیط طبیعی و کاهش مصرف انرژی و ایجاد محیط زیستی با پوشش گیاهی در اطراف آن در قالب بیرونی از اهم مسائل مورد توجه در این طرح بودند.


لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/11118/توسعه-پایدار-شهری1/
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
توسعه پایدار شهری(۲)

توسعه پایدار شهری(۲)

کیفیت زیست و فضا و تاثیر آن در پایداری شهری

مفهوم توسعه ی شهری براساس استعدادهای تاریخی سرزمینها ترجمان متفاوتی داردفرآیند مدرنیزم در سده ی اخیر در کشورهای تاریخی مانند ایران چالشهای بسیاری در پیش رو داشته است . ساختار شهرسازی غیر ارگانیک معاصر و شهرهای ارگانیک تاریخی در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند. شهرهای دست ساخته و شهرهای تولید انبوه دو ترکیب مختلف از مفهوم فضایی را به نمایش گذاشتند.براساس روش های جدید “فضاهای شهری محدودی” در شهرهای معاصر جهان به وجود آمده است ، حال آن که اهمیت فضاهای شهری به عنوان مکانهای گردهمایی شهر قابل کتمان نیست.مسئله کیفیت زیست در شهرها در دو قلمرو قابل بررسی است :نخست در قلمرو فضای شخصی ، و کیفیات مربوط به آن پیش از توجه به فضای عمومی /فضای شهری از بدو تاسیس تاکنون مورد توجه بوده استدر نمونه های موفق سکونتگاه های انسانی ، هر یک از این دو قلمرو به دیگری می تراود و گاهی دیگری را در خود جای می دهد. براساس این نگرش شهر و فضای شهری شامل خانه ها ، قلمروهای همسایگی ، کوچه، محله ، خیابان ، نواحی شهر همه و همه در کلیت “شهر” به عنوان سکونتگاه ، مطرح است همه ابعاد فرهنگی و اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی را در خود دارد و مثل یک ارگان زنده با همه عناصر و ملحقات خود مرتبط استدر روش های اخیر ساختار شهر با خیابان طرح ریزی می گردد خانه ها و فضاهای عمومی براساس سرانه های فیزیکی به آن اضافه می شود و به این ترتیب شهر از خیابان و تنها با وسیله نقلیه قابل درک است.در این تفکر مناسبات اجتماعی، انسانی در بستر شهر شکل نمی گیرد ، بلکه سازمانهایی با اهداف مشخص نهایتا گردهم آیی های حرفه ای شهری را برنامه ریزی می کنند که البته عمدتا در مقیاس شهر مورد توجه قرار نمی گیرد.همچنین مسائل و مشکلات شهر به صورت واقعی دیده نمی شود و الویت های توسعه نیز بر مبنای سلیقه ی طراحی می گردد .در این مدل ” شهر برای همه” معنا ندارد ، شهر مرکب از کمپانی های کوچک و بزرگ است که منافع افراد را مورد توجه قرار می دهد. تناسب بین منابع شهر و نیازهای شهری در ایجاد پایداری شهری حائز اهمیت است . ایجاد شهری فراگیر با چالشهای فراوانی روبرو است ، فاصله های درآمدی در سطح جهانی در حال رشد است و شهرها را به ” دارا ” و ” ندار ” تقسیم میکند که مشخصه آن دسترسی نابرابر به خدمات و زیر ساخت های اصلی،ناتوانی در دسترسی به تامین معاش بادوام و در آخر توانایی محدود در اثر گذاری بر تصمیم گیریهای محلی است.شهر برای همهمفهوم شهری برای همه اشاره به این موضوع داردکه می توان عرصه هایی را در شهر فراهم کرد که پذیرای همه نوع قشری از جامعه بدون در نظرگیری سن، جنس، وضع اقتصادی، موقعیت اجتماعی و … باشد و عدالت اجتماعی را فراهم کند.رسیدن به این هدف مستلزم شناخت و آشنایی هر چه بیشتر طراحان شهری با گستره وسیعی از نیازها و خواسته های شهروندان می باشد.پس از شناسایی موارد مذکور می بایست در جهت طراحی فضاها و مکانهایی متناسب با آن نیازها اقدام کرد به گونه ای که شرایطی فراهم آید که خواسته ذهنی همه شهروندان در تمامی گروهها تبلوری عینی یابد تا حضور آنها حالتی خود خواسته و با انگیزه باشد نه از سر اجبار و ضرورت.در مدل “شهر برای همه” نیازهای فضای شهر براساس خواسته اکثریت مورد توجه قرار می گیرد و هماهنگی فضایی ناشی از آن مطلوبیت شهر را باعث می گردد. “شهر برای همه” دیدگاهی است که از دو سو به مفهوم توسعه می پردازد ، از جنبه ی تجمع منابع انسانی به منظور هم افزایی توان مردمی در ایجاد فضاهای عمومی و حل مسائل شهری، و دوم در توزیع عادلانه ی امکانات شهری به منظور استفاده همگانی . از بسیاری جهات تراکم جمعیت می تواند و باید در پایدار ترین شکل توسعه انسانی باشد بر خلاف موارد حومه ی شهری که در سراسر سرزمین پراکنده می شوند، بهترین ترکیب کاربری شهری در محلات شهری مجتمع بودن و کارآمد بودن است که به همکاریهای اقتصادی کمک می کند و استفاده مشترک از منابعی نظیر ناوگان حمل ونقل عمومی را ترغیب می کند و محله ها به مثابه ظرفی برای داد و ستدهای سالم اجتماعی عمل می کنند. آنها همچنین با طراوتند، تنوع فرهنگی دارند و به رغم کمبودهای بسیاری که به لحاظ کیفیت زندگی دارند مردم به زندگی در آنها راغب اند.​
شهری برای همه شهری است برای جوانان، شهری که برای جوانان و بر اساس نیازهای این قشر طراحی شده باشد برای همه قابل بهره برداری است.جوانان در جامعه نیروی کار و سازنده زندگی هستند و عدم توجه به نیازهای شخصی و اجتماعی این قشر در فضای شهری مهمترین عامل بروز ناهنجاریها و انحرافات و در نهایت ناپایداری شهری است.
مشکلات اجتماعی نظیر کهولت سن و آلزایمر و غیره نیز در طراحی و برنامه ریزی شهری مهم است و باید ساختار شهری مناسب را جهت حمایت از این قشر جامعه پیدا کرد. یک روش این است که افرادی را که کهولت سنی دارند را از مناطق متراکم شهری به مناطق کم تراکم تر و با آلودگی زیستی و محیطی کمتر انتقال داد تا بتوانند از خدمات رفاهی و محیطی بهتر و فنی درمانی در دسترس تری برخوردار گردند.
در توسعه پایدار شهری باید فضایی فراهم شود تمامی ساکنین آن چه کسانی که بومی هستند و چه مهاجرین به آن، شهر را از آن خود بدانند، “شهری برای همه” مسیری است که در آن با ایجاد ساختار فضایی و اجتماعی برابر تمامی ساکنین شهر در آن احساس تعلق و امنیت می کنند. ایجاد منزل گاه و در نتیجه مبارزه با بی خانمانی در توسعه پایدار شهری از مصادیق شهری برای همه می باشد. توجه به این مورد شامل توسعه های مثبت اقتصادی و اجتماعی در شهر می شود و با حذف خانه بدوشان و کارتن خوابها و زاغه نشینی چهره اجتماعی و زیستی شهر را ارتقاء می بخشد.
شهری برای همه باید دوستدار محیط زیست باشد و کاهش آلاینده ها در شهر باید مورد توجه قرار گیرد.زیرا حفظ محیط زیست و کاهش آلاینده ها در تداوم و بقاء شهر لازم است.آلودگی شهرها نه تنها بر سلامت شهروندان بلکه در رشد مناسب و توسعه پایدار آن نیز تاثیر می گذارد. هم اکنون مصرف انرژ ی جهان در شهرها است. این در حالیست که جمعیت جهان تا سال ۲۰۲۰ در شهرها ساکن خواهند بود که روند افزایش مصرف انرژی و گاز کربنیک را در پی خواهد داشت، در حالیکه شهرها کمی بیش از ۳% زمینهای کره خاکی را تشکیل داده اند. شهرنشینی در شهرها و در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است و در کشورهای پیشرفته حومه ها در حال رشد هستند. مصرف انرژی در خانه های سنتی بهینه تر برنامه ریزی می شد تا در خانه های مدرن امروزی. مقدار زیادی از انرژی در ساختمانها و صنعت در حال هدر رفتن است در حالیکه هر روزه تقاضا برای انرژی و ساخت نیروگاهها رو به افزایش است. لذا بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمانها باید مورد توجه قرار بگیرد و فاکتورهای مصرف انرژی در شهرها باید کنترل شده باشند. زیرا ۳۰ درصد از انرژی مصرفی در شهرها هدر می رود. در این میان ساخت ساختمانهای سبز باید مورد توجه قرار بگیرد. مشکل اصلی در بهره وری درست از انرژی این است که مردم اهمیت این موضوع را درک نکرده اند و آموزشها فقط در حد دانشگاهی و جزئی میباشد.
در نتیجه برای اینکه شهری هم موفق باشد و هم پایدار ، هم به پایداری زیست محیطی و اقتصادی نیاز دارد و هم باید از نظر اجتماعی عادلانه و فراگیر باشد و رفاه عمومی را برای شهروندانش تامین کند یا به عبارت دیگر از از نظر اجتماعی نیز پایدار باشد. در شهری برای همه متراکم سازی جمعیت و فضاها باید با دید بسیار دقیق کارشناسانه انجام پذیرد و ایجاد فضاهای باز و سبز لازمه مهم مناطق متراکم جمعیتی و فضایی است در برنامه ریزی و طراحی شهرهای پایدار باید تراکم فضایی و جمعیتی را به مناطق کم تراکم تر سوق داد تا ساختار فضایی و توسعه شهر را متوازن و هماهنگ نمود.
انگیزه برای استفاده از اصول پایدار توسعه شهری
۱٫ از نگاه گردشگری : جذب گردشگر به علت مسافرت های موضوعی و معروفیت شهر
۲٫ عوض شدن ارزشها: تغییر در زندگی نسل جدید و ارزش گذاری برای مصرف معقولانه از انر‍ژی
۳٫ از نگاه اقتصادی: ترکیب استفاده مخلوط و جذب سرمایه مرکز شهر و جذب مغزهای بزرگ

لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/11121/توسعه-پایدار-شهری2/
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
توسعه پایدار شهری(۳)

توسعه پایدار شهری(۳)

نا امنی و ناهنجاریهای جامعه و ارتباط آن با طراحی شهری و تراکم
تحقیقات موسسه توسعه ی پایدار اکسفورد نشان داده است که تا چه حد پیکربندی فضایی و دیگر جنبه های شکل و طراحی شهری نقش اساسی در رسیدن به شهری پایدار تر و عادلانه تر ایفا می کنند. طراحی و تعیین حد و حدود شهرها و محلات بر ویژگیهای اجتماعی ، میزان دسترسی به امکانات و حس تعلق به جامعه تاثیر عظیمی می گذارد. عواملی که در گذشته هم چون عوامل پیوستگی اجتماعی و مشارکت در جامعه نهادینه شده اند. بنابراین ضروری است که مفاهیمی نظیر ” شهر یک پارچه ” به اصول کلانی فراتر از تراکم و بهره کشی از قابلیت های طراحی برای پرداختن به نقدهای موجود از الگوها نظر افکنند، الگوهایی که از نظر اجتماعی پایدار نیستند و محلاتی غیردوستانه و اضطراب های زیست محیطی ایجاد می کنند. عدم توجه به الگو های اجتماعی در طراحی شهرها محلات متراکم می تواند موجب جلب احساسات منفی نسبت به تراکم در بین شهروندان شود. وجه منفی تراکم عموما نامتجانس اجتماعی،مشکلات عمده ای است که بوجود می آورد که نمونه بارز آن نا امن شدن بخش هایی از شهر می باشد . با توسعه جوامع و صنعتی شدن شهرها، آداب و رسوم سنتی و قوانین اجتماعی تا حد زیادی ارزش خود را از دست داده و زمینه بروز انواع آسیبهای اجتماعی،جرائم و بزهکاری بویژه در شهرهای بزرگ و پر جمعیت فراهم شده،سلامت و امنیت جامعه را به مخاطره انداخته است.علاوه بر پیش زمینه های اجتماعی و رفتاری ،رفتار ناهنجار و مجرمانه در شهر تحت تاثیر ویژگیهای مکانی شهر(اندازه شهر،نرخ رشد شهر،ساختار فضایی و سلسله مراتب شهر،کیفیت فضایی امکانات شهر،کیفیت مسکن در مناطق مختلف شهر،الگوهای کاربری زمین شهری، شرایط کالبدی و فضایی شهرها) نیز قرار دارد.از این رو دانش شهر سازی به عنوان اساسی ترین علم مرتبط با شهر (بویژه از بعد کالبدی آن)می تواند نقش بازدارنده در پیدایش رفتار مجرمانه داشته باشد.هر چه طراحان بر نقش حضور مردم در فضا تاکید بیشتری داشته باشند ایجاد ناهنجاری به سطوح پایین تری تنزل می یابد.همچنین طبق یک ایده جهانی،پژوهشگران معتقدند از طریق شناسایی و انجام اصلاحات بر روی عوامل فضایی و کالبدی می توان شرایط جرم خیزی محل ها و موقعیت های جرم خیز را کاهش داد. نتایج حاکی از آن است که طراحی و خلق فضاهای شهری که منجر به حضور شهروندان و فعالیتهای جاریشان به عنوان عامل غیر فضایی و کالبدی در فضاهای شهری می شوداز عناصر مهم در ایجاد و حفظ فضای شهری امن است .متراکم سازی جمعیت و فضاها باید با دید بسیار کارشناسانه انجام پذیرد. رشد بی رویه و بدون کارشناسی شهرها زاغه نشینی و فقر در شهرها را موجب می شود و شهرهایی که زیر ساختمانهای اجتماعی و اقتصادی مناسب جهت رشد را ندارند با رشد نامناسب روبرو هستند.ایجاد فضاهای باز و سبز لازمه مهم مناطق متراکم جمعیتی و فضایی است. در برنامه ریزی و طراحی شهرها باید تراکم فضایی و جمعیتی را به مناطق کم تراکم تر سوق داد.​
جنبه منفی دیگر تراکم جمعیت در شهرها آلودگی های زیست محیطی است ، زیرا مناطقی که متراکم می شوند در کنار اینکه باعث رشد فساد و بزهکاری می شود در زمان شیوع بیماریهای واگیردار موجب گسترش سریع آن بین افراد بیشتری در آن مناطق می شوند.


لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/11124/توسعه-پایدار-شهری3/
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
توسعه پایدار شهری(۴)

توسعه پایدار شهری(۴)

فضاهای شهری
فضاهای شهری در شکل دهی و سازماندهی رفتارهای اجتماعی بسیار موثرند،در شهرهایی که جایگاه تبادل افکار و برخوردهای اجتماعی در آن فراهم است پیوستگی های اجتماعی ساکنین آن به وضوح دیده می شود، محلات در آن مفهوم می یابند و امکان سازماندهی مردم برای مقابله با ناهنجاریها و ناملایمات پیش بینی نشده در آن افزایش می یابد،هویت بخشی به آن مقدور و پایداری شهر افزون می شود.بنابراین یکی از مهمترین عناصر بافت شهری ،فضای شهری است که در طول زمان و با تاریخ ملتها شکل گرفته و گاهی آنچنان با حیات جوامع انسانی عجین شده است که خود آن فضای شهری به عنوان قسمتی از تاریخ آن ملت ها و جوامع قلمداد می شود و گاه حتی آن فضای شهری به عنوان نماد و نشانه آن شهر و حتی آن ملت تبدیل شده است.حس مکان ویژگی منحصر به فردی است که فضای شهری را می سازد که هم برای پایداری محیطی و هم برای پایداری فرهنگی حیاتی است.توجه به ساختارهای شهرهای کهن بیانگر آن است که اهتمام به ایجاد سلسله مراتب کالبدی در آنها محلات مختلف و هویت بخشی به آنها را موجب شده است و متقابلا در شهر های جدید امروزی نبودن محلات مختلف به خوبی آشکار است و به همین دلیل برقراری ارتباط مستقیم و رو در روی مدیریت شهری با ساکنان شهر بسیار دشوار و گاه ناممکن است.​
در پروژه های شهرسازی نیاز به تعامل زیادی بین مردم و شهرسازان است تا توجه به بافت فرهنگی و اجتماعی و تاریخی در ساخت و توسعه شهر و همچنین زیباسازی شهر مورد توجه قرار بگیرد. ترمیم بافت سنتی و یا تخریب آن جهت نوسازی همواره باید بر اساس طرحهای منطقه باشد که باعث تفاوتهای شهری می شود و این کار موجب رشد شهری براساس فرهنگی شده و نتیجتا موجب جذابیت شهرها و جذب مسافران توریستی به شهر جهت بازدید و درآمد زایی دارد. توجه به بناهای قدیمی به منظور کسب اطلاعات درباره مشکلات شهر، فضاهای مختلف شهری و ارتباط آنها با یکدیگر علل ساخت و کاربرد فضاها و دلایل متروکه شدن آنهایی که رها شده اند مهم است. همچنین داشتن اطلاعات در زمینه شناخت طراحی سنتی شهری و ارتباط بناها با یکدیگر و بهره گیری از رویکردهای مدرن در معماری بومی و سنتی جذابیت های شهری را افزایش می دهد و با حفظ ساختار هویتی شهر که نوید حفاظت از معماری ، ارزشها و هویت محلی را دارد محیط شهری جدیدی را ایجاد می کند که ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه را توامان در زندگی و کار وارد می کند.
هال در کتاب خود می گوید فضاهایی هستند که دارای ابعاد پنهان هستند و موجب ایجاد فرمی بین فرهنگ و معماری می باشند این فضاها ارتباط دهنده مردم و بناها هستند مانند پاتوق ها و کافه های خیابانی و محلی.حس مکان ویژگی منحصر به فردی است که فضای شهری را هم برای پایداری محیطی و هم برای پایداری فرهنگی می سازد.
استفاده از پتانسیل های هر فضا یا بنا چه طبیعی چه انسان ساز موجب احیا و توسعه منطقه و همچنین رشد فرهنگی،اجتماعی و حتی اشتغال و درآمد زایی می گردد. جهت رسیدن به این اهداف همکاری بین مردم و طراحان و شهرسازان لازم و ضروری است.
بحث توسعه پایدار در قرون گذشته بحث توسعه و رشد شهری بوده ولی اکنون حفظ ارزشها ی شهری است. توسعه ای که همواره با برنامه ریزی صحیح جهت حفظ سنت ها و مفاهیم تاریخی و فرهنگی شهری باشد که در غیر اینصورت رشد لجام گسیخته موجب بی هویتی می شود. از بین بردن بافتهای تاریخی با عنوان توسعه پایدار شهری اشتباه است. جوان کردن و احیا ساختمانهای قدیمی در مردم شهر و منطقه ایجاد امید و افتخار می کند و با ایجاد کاربریهای جدید در مکانهای قدیمی می توان باعث رشد و توسعه منطقه و جذب مردم شد. به خصوص در شهرهای کوچک، که با این عملکرد می تواند در کاهش مهاجرت آنها به شهرهای بزرگ و از بین رفتن شهرهای کوچک و تاریخی موثر واقع گردد و می توان با برنامه ریزی صحیح و استفاده بهینه از پتانسیل های توسعه، شهرهای کوچک را به مراکز گردشگری با استفاده از منابع و امکانات منطقه نمود، اشتغال زایی حاصل از این مجموعه موجب حفظ افراد جوان این مناطق و کاهش مهاجرت و همچنین بازگرداندن مهاجران ناموفق و موفق جهت کار و سرمایه گذاری به منطقه اصلی و هویتی خود می گردد.
از نظر بانک جهانی مهمترین ویژگی یک شهر پایدار خلق فضاهایی است که در عین پاسخ گویی به این نیازها، زمینه رشد و تعالی آدمی را نیز فراهم کند. نیازهای بشری را می توان به دو گروه کلی کلی نیاز به طبیعت و نیاز به تعاملات انسانی تقسیم کرد. در جهان امروز شهرها به دلیل آنکه درصد عظیمی از مردم جهان را در خود جای داده اند، مسولیت سنگینی را در تامین این نیازها بر دوش خود احساس می کنند.در این وضعیت خلق فضاهای جدید و یا سامان دادن به فضاهای موجود موجود در شهرها در راستای رسیدن به پایداری شهری، می تواند هم نیاز به طبیعت و هم نیاز به وجود روابط و کنش های انسان ها با یکدیگر را پاسخ گو باشد. بی شک در طراحی هر فضای شهری بیش از هر چیز باید نیاز کاربران مورد توجه باشد. بدیهی است در این طراحی رعایت نکاتی مانند: چیدمان، ابعاد، طرح اجزا و فرهنگ محلی برای مصرف بهتر و رنگ و هماهنگی با محیط و تنوع برای القا آرامش روحی و ماندگاری به منظور توجیه اقتصادی الزامیست. دریک شهر که تمامی گروههای سنی با سطوح مختلف اقتصادی و اجتماعی و تحصیلی جز کاربران محسوب میشوند مبلمان شهری نه تنها ضرورت بلکه اجتناب ناپذیر است. زیرا علاوه بر آنکه نیاز روزمره کاربران را رفع می کند، تاثیر به سزایی در سلامت جسم و روح و رفتار اجتماعی تمامی افراد جامعه ایفا می کند.​
تغییر در فضاها در جذب پایدار گردشگر مهم است لذا باید از قالب هایی در شهرها استفاده کرد که در گردشگر با یکبار بازدید از شهر ارضا نشده و باز هم به شهر سفر کند.

لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/11127/توسعه-پایدار-شهری4/
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
محیط زیست و توسعه پایدار شهری

محیط زیست و توسعه پایدار شهری

کلانشهر تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران حدود یک هفتم جمعیت ایران را در خود جا داده که این امر خود منجر به گسترش و شدت فشارهای وارده بر محیط زیست و در نتیجه به بروز انواع آلودگی های زیست محیطی، تخریب منابع و کاهش فضاهای طبیعی و در پی آن افزایش نیاز شهروندان تهرانی به محیط زیستی سالم و در نتیجه افزایش انتظارات آنان از مدیران و برنامه ریزان شهری در کلانشهر تهران شده است. در این راستا ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران در سال ۱۳۸۲ با نام ستاد محیط زیست و انرژی و با هدف ساماندهی فعالیت های مرتبط با مسائل زیست محیطی در پنج کارگروه آب و فاضلاب، انرژی، مواد زائد جامد، آلودگی هوا و سیستم های اطلاعاتی آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۸۵ و با تغییر مدیریت ستاد، علاوه بر انجام پروژه های گذشته با اضافه کردن گروه های مدیریت محیط زیست و آموزش و ادغام گروه سیستم های اطلاعاتی در گروه های دیگر و تغییر نام مجموعه به ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران، امور زیست محیطی با گستردگی بیشتر و دید بلندمدت در دستور کار پرسنل ستاد قرار گرفت و در جهت دستیابی به محیط زیست شهری سالم، دیدگاه و عملکرد مدیریت شهری بر پنج اصل مهم ذیل استوار شد.

۱- مدیریت مشارکتی ۲- آموزش پرسنل شهرداری ۳- آموزش شهروندان ۴- رعایت ملاحظات محیط زیست ۵- استانداردسازی فعالیت ها.
در طرح راهبردی- ساختاری توسعه و عمران (طرح جامع تهران) شهرداری تهران در بند ۷ به حفاظت از محیط زیست شهر تهران اشاره شده است. این بند دارای چهار محور به عنوان اهداف تعیین شده درطرح جامع تهران است:
۱- تضمین پایداری مناطق حفاظت شده و تنوع زیستی اکوسیستم ها، حفظ باغات و اراضی کشاورزی و توسعه فضاهای سبز در محدوده، حریم و مجموعه شهری تهران
۲- پالایش فعالیت ها و انتقال مراکز آلاینده و پایانه های حمل بار به خارج از محدوده شهر ۳- جلوگیری یا کاهش آلودگی هوا و صدا با ارائه راهکارهای ممکن از جمله تحدید حمل ونقل شخصی و تغییر در مشخصات وسایل نقلیه سنگین از نظر تولید صدا، گسترش حمل ونقل عمومی به ویژه توسعه شبکه مترو و ارتقای تکنولوژی تولید و مصرف سوخت مناسب با حداقل آلایندگی ۴- بهینه سازی مدیریت پسماندها به ویژه پسماندهای خطرناک، بیمارستانی و نخاله های ساختمانی و اعمال روش های مناسب و جدید برای دفع زباله با کمترین آسیب رسانی به محیط زیست.
برای اجرای طرح مذکور ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران با اهداف ذیل تحت نظارت مستقیم مشاور محیط زیستی شهردار تهران و مدیریت وی فعالیت می کند:
– شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محیط زیست شهر تهران – تدوین معیارها و الگوهای پایدار زیست محیطی و ارائه راهکارهای تحقق آنها – یکپارچه سازی و هماهنگی در فعالیت های زیست محیطی شهرداری تهران – نظارت عالیه بر رعایت ضوابط زیست محیطی در طرح ها
– نیاز مدیران ارشد به دریافت مشاوره تخصصی – هماهنگی و همسو سازی فعالیت های درون و برون سازمانی مرتبط با شهر تهران – بررسی آثارمحیط زیستی پروژه ها- تعریف پروژه های مرتبط با محیط زیست شهری.
رئوس وظایف گروه های کاری ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران
اهداف مورد اشاره در بالا ضرورت تشکیل گروه های مختلف با شرح وظایف معین را گوشزد می کند. به این منظور شش گروه زیر با اهداف مشخص تشکیل شده است:
۱- گروه آب و فاضلاب: گروه آب و فاضلاب در جهت شناسایی و رفع معضلات محیط زیستی مرتبط با آب و فاضلاب شهر تهران و همچنین ارتقای شاخص های
محیط زیستی منابع آب و شبکه آب و فاضلاب فعالیت دارد. محور فعالیت این گروه با توجه به مشکلات مختلف در زمینه آب و فاضلاب شهر تهران (بالا بودن تراز آب زیرزمینی در برخی از نقاط و پایین بودن در نقاط دیگر، عدم استفاده از آب، نبودن شبکه فاضلاب، عدم ساماندهی مسیل ها و قنوات و مخاطرات مختلف آنها برای شهر) در سه زمینه قنوات، آب های سطحی و منابع آبی شهر است.
۲-گروه آلودگی هوا: هدف از تشکیل این گروه مطالعات در زمینه آلودگی هوای شهر تهران با درنظر گرفتن فناوری های نوین پایش آلودگی هوا (از قبیل داده های ماهواره ای غلظت آلاینده ها و آنالیز مکانی توزیع منبع آلاینده) بوده است. محورهای تحقیقاتی این گروه با توجه به طرح جامع کاهش آلودگی هوا، شامل منابع ثابت (تاسیسات صنعتی، پارکینگ های اتوبوس های شهری) و متحرک آلاینده (حمل ونقل عمومی، روش های کنترل نشت آلاینده ها، روش های گسترش فضای سبز، پایش آلودگی هوا و آموزش و اطلاع رسانی جمعی) است.
۳- گروه آموزش: این گروه با هدف ارتقای سطح فرهنگ و توانمندی شهروندان در راستای زندگی سالم و ارتقای کیفیت محیط زیست شهری تشکیل شده است. ارائه طرح های آموزشی برای گروه های سنی مختلف، ارتباط با گروه های مردمی و تشکل های غیردولتی، برنامه ریزی و برگزاری کارگاه های آموزشی، همایش ها و سمینارهای مرتبط با موضوعات محیط زیستی و معضلات موجود در شهر تهران از وظایف این گروه است.
۴- گروه انرژی: مدیریت مناسب و اجرای طرح های موثر به منظور بهینه سازی توزیع و مصرف انرژی که شهرداری تهران در جایگاه مدیریت شهری دارای اختیاراتی در این حوزه است، دستاوردهای اقتصادی و زیست محیطی عظیم و ارزشمندی را برای کلانشهر تهران به ارمغان خواهد آورد. مطالعات مکانیابی توسعه شبکه سی ان جی در شهر تهران و تدوین برنامه اجرایی و نظارت بر اجرای مقررات مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان (عایقکاری حرارتی) دو محور اصلی فعالیت گروه است.
۵- گروه مدیریت محیط زیست
این گروه با توجه به اهداف ذیل تشکیل شد:
– ایجاد سیستم مدیریت محیط زیست (ایزو ۱۴۰۰۱) در کل شهرداری تهران اعم از مناطق، سازمان ها و شرکت ها
– نهادینه کردن ملاحظات محیط زیستی در پروژه های عمرانی شهرداری تهران
– شناسایی و بررسی قوانین و مقررات محیط زیستی مرتبط با مدیریت شهر تهران.
۶- گروه مواد زائد جامد
این گروه در زمینه مدیریت مواد زائد جامد و تفکیک زباله های تر و خشک و ارائه راهکارهای صحیح در برآورد اهداف توسعه پایدار، انجام مطالعات علمی در جهت برنامه ریزی و مدیریت صحیح زائدات جامد شهر تهران، با هدف بهبود وضعیت موجود و ارتقای کارایی سیستم کنونی مدیریت مواد زائد جامد شهر تهران با همکاری نهادهای موظف در این مجموعه فعالیت می کند.

لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/14497/محیط-زیست-و-توسعه-پایدار-شهری-2/
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
خلاصه مفاهیم اصلی توسعه شهری پایدار

خلاصه مفاهیم اصلی توسعه شهری پایدار

انواع پایداری:
انواع چهارگانه پایداری عبارتند از: انسانی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی. این انواع بسیار با هم متفاوتند و علی‌رغم تداخل‌ها با هم در یک مفهوم جمع نمی‌شوند. در واقع مشکل از اینجا آغاز شده است که وقتی نظام اقتصادی انسانی کوچک بود ظرفیتهای باز تولید و انطباق محیط زیست نامحدود فرض می‌شد. اما امروزه با کمال تاسف متوجه شده‌ایم که منابع و ذخایر زیست محیطی محدودند. البته این ظرفیتها بسیار بزرگ بودند اما مصرف بسیار زیاد اقتصاد انسانی از آنها پیشی‌گرفته است و ذخایر محدود شده‌اند. اقتصاددانان که با منابع کمیاب سروکار دارند نتوانسته اند کمیاب بودن منابع زیست محیطی را درک کنند و وارد ارزیابی‌های خود کنند. قاعده کلی پایداری این است خروجی فعالیتهای ما باید در محدوده توانایی محیط زیست محلی برای جذب مواد زائد بوده و باعث تخریب غیرقابل قبول ظرفیت جذب مواد زائد در آینده نشود.

۱-پایداری انسانی: یعنی حفظ سرمایه انسانی، سرمایه انسانی کالای خصوصی افراد است. عواملی مثل بهداشت، آموزش، مهارت، دانش، رهبری و دسترسی به خدمات سرمایه انسانی را می‌سازند. سرمایه‌گذاری در اینها بخشی از توسعه اقتصادی است زیرا پایداری انسانی نیازمند سرمایه‌گذاری مستمر برای مراقبت در طول عمر انسانهاست. ارتقاء بهداشت مادران، تغدیه، زایمان ایمن، مراقبت نوزادان و خردسالان از این موارد است. لازم است ۲ تا ۳ دهه سرمایه‌گذاری برای آموزش و کارآموزی انجام شود تا برخی از توانایی‌های هر فرد مجال ظهور یابد. در عمل سرمایه انسانی به خوبی حفظ نشده است، افزایش جمعیت از میزان شاخص‌های سرانه آن کاسته و سرمایه‌گذاری اضافی روی آموزش با کیفیت پایین نیز باعث عدم رشد سرمایه انسانی شده است.
۲-پایداری اجتماعی: یعنی حفظ سرمایه اجتماعی. چهارچوب اصلی جامعه را می‌سازد و هزینه کار با یکدیگر و همکاری را کاهش می‌دهد و با به وجودآوردن اعتماد از هزینه مبادله می‌کاهد فقط مشارکت منظم در جامعه و جامعه مدنی قوی (شامل حکومت) می‌تواند چنین وضعی ایجاد کند.
– انسجام اجتماع برای نفع متقابل، همبستگی میان گروههای مردم، تعامل، تساهل و تحمل، محبت، صبوری، هم‌یاری، عشق، معیارهای صداقت و درستی، نظم و اخلاق مورد وفاق عموم، تعامل‌های فرهنگی و مذهبی، این عوامل تشکیل‌دهنده سرمایه اجتماعی هستند و بدون چنین عواملی سرمایه اجتماعی به سرعت مستهلک می‌شود (مثل سرمایه فیزیکی)
– اهمیت ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی برای ایجاد پایداری اجتماعی هنوز به درستی فهمیده نشده است سرمایه‌داری نوع غربی سرمایه اجتماعی را تضعیف می کند زیرا رقابت و فردگرایی را بر تعاون و اجتماع گرایی ترجیح می‌دهد.
– خشونت هزینه اجتماعی عظیمی است که در جوامعی که سرمایه‌گذاری کافی روی سرمایه اجتماعی نشده است باید پرداخت شود. خشونت و گسستگی اجتماعی بزرگترین موانع پایداری هستند.
۳-پایداری اقتصادی: مراد از پایداری اقتصادی حفظ سرمایه اقتصادی است. با وجود این پایداری اقتصادی را می‌توان براساس ارزش افزوده درآمد تعریف کرد، همانطور که هیک Hick به شکل زیر تعریف کرده است: ” میزانی که هر فرد می تواند طی یک دوره مصرف کند و در انتهای دوره از نظر رفاهی همان وضع آغاز دوره را داشته باشد.
-سرمایه ساخته شده را می‌توان جایگزین کرد. معمولا” سرمایه ساخته شده اضافی وجود دارد.
-به طور سنتی، اقتصاددانان توجه اندکی به سرمایه طبیعی داشته‌اند (جنگل‌ها، هوای پاک وغیره) می‌بایست به معیارهای سنتی تخصیص و کارآیی عنصر سومی بنام اندازه (مقیاس) را نیز افزود. اضافه کردن این عنصر اندازه رشد را محدود می‌کند و این پرسش که چه میزان رشد اقتصادی مطلوب است؟ را وارد نظریه اقتصادی می‌کند. یا به سخن دیگر چه میزان ماده و انرژی از محیط زیست به مواد زائد یا ذخیره تبدیل بشود.
-از آنجا که ارزشهای اقتصادی با پول محاسبه می‌شود. اندازه‌گیری سرمایه طبیعی، سرمایه بین نسلی و منابع در دسترس عموم مثل هوا با مشکلات زیادی روبروست.
۴-پایداری زیست محیطی:یعنی حفظ سرمایه طبیعی، البته هدف از حفظ سرمایه طبیعی تداوم رفاه انسانی است. انسان باید بفهمد که می‌بایست در چارچوب محدودیتهای محیط زیست بیوفیزیکی زندگی کند. سرمایه طبیعی باید حفظ شود زیرا هم تامین کننده منابع است و هم صندوق ذخیره مواد زاید و این به معنای حفظ اندازه زیر نظام اقتصاد انسانی (جمعیت ضربدر مصرف در هر سطحی از تکنولوژی) در محدوده کل اکوسیستمی است که این سیستم به آن وابسته است. پایداری زیست محیطی نیازمند مصرف پایدار توسط یک جمعیت پایدار است
قواعد پایداری را چنین تدوین کرده اند:
-از بعد ستانده‌ها: حفظ مواد زائد در محدوده ظرفیت انطباق محیط زیست بدون آسیب رساندن به آن
-از بعد نهاده ها : بهره‌برداری از تجدیدپذیرها باید در محدوده نرخ باز تولید آنها بماند
تکنولوژی می تواند پایداری زیست محیطی را کاهش دهد یا بر آن بیفزاید. تجدید ناپذیرها را نمی‌توان پایدار کرد اما به نیمه پایداری زیست محیطی آنها می‌توان نزدیک شد و راه آن نیز نگهداشتن نرخ کاهش آنها در حد نرخ ایجاد جایگزین‌های تجدیدپذیر آنها می‌باشد به سخن دیگر.
-قاعده ۱ در مورد منابع تجدیدپذیر: استفاده از منابع تجدید پذیر می‌بایست درمحدوده ظرفیتهای باز تولید نظام طبیعی که آن منابع را تولید می‌کند باشد
-قاعده ۲ در مورد منابع تجدید ناپذیر: نرخ کاهش موجودی منابع تجدید ناپذیر می‌بایست کمتر از نرخ تاریخی تولید جانشین‌های تجدیدپذیریشان بوسیله نوآوری و سرمایه‌گذاری انسانی باشد.
-قاعده۳ میزان و سرعت دفع مواد زائد ناشی از مصرف منابع ،چه تجدیدپذیر و چه تجدید ناپذیر، می بایست متناسب با توانایی زمین برای جذب و تغییرشکل (سازگاری ) با آن باشد.
-قاعده۴ دفع مواد زائد نباید به حفظ منابع زمین آسیب برساند
-قاعده ۵ خدمات زیست محیطی معمولا” جایگزینی ندارند و اگر آسیب ببینند این آسیب برگشت ناپذیر است.


لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/11148/خلاصه-مفاهيم-اصلی-توسعه-شهری-پايدار/
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
شاخص‌های شهر پایدار در هزاره سوم

شاخص‌های شهر پایدار در هزاره سوم

ناپایداری توسعه شهری مهمترین چالش هزاره سوم است، کلانشهرهای بزرگ جهان امروزه اکنون بیش از هر زمان در جستجوی بنیادهای توسعه پایدار هستند. بدین منظور متعاقب اجلاس عالی زمین (۱۹۹۲، ریودوژانیرو) کمیسیون توسعه پایدار (Commission on Sustainable Development : CSD) تشکیل شد که یکی از اهداف آن تولید شاخص های توسعه پایدار برای سنجش، نظارت و بهبود در زمینه توسعه پایدار بود، معرفی و کاربرد این شاخص ها ضرورتی است که در کشور ما کمتر به آن توجه شده است. در این نوشتار منتخبی از شاخص های سنجش پایداری متناسب با شرایط شهرهای ایران، با استفاده از منابع علمی مختلف ارائه می‌شود:


ابعاد شهر پایدار
براساس دیدگاه‌ ارائه شده کنفرانس بین‌المللی برلین (Urban 21) ابعاد پایدار شهری شامل:
۱- اقتصاد شهری پایدار: کار و درآمد مناسب
۲- جامعه شهری پایدار: همبستگی و یکپارچگی اجتماعی
۳- سرپناه شهری پایدار: خانه سازی شایسته و در استطاعت همه
۴- محیط زیست شهری پایدار: اکوسیستم‌های با ثبات
۵- دسترسی شهری پایدار: تحرک همراه با حفاظت منابع
۶- زندگی شهری پایدار: ایجاد شهر زیست پذیر
۷- مردم‌سالاری شهری پایدار: قدرتمندسازی شهروندان است.
برای سنجش هریک از ابعاد می توان شاخص هایی را تعریف کرد و به طور مرتب آن ها را سنجید، از جمله شهرداری ها می توانند با سنجش منظم این ابعاد، بر وضعیت شهر از منظر پایداری توسعه نظارت کنند و بهبود بخشند.
شاخص‌های اقتصاد شهری پایدار:
(جمعیت زیر خط فقر، نسبت درآمد دهک درآمدی پایین به دهک درآمدی بالا، نسبت درآمدهای پایدار شهرداری به کل درآمد شهرداری، نسبت میزان فساد مالی به تولید ناخالص ملی، نسبت تجارت‌های جدیدی که بعد از سه سال از زمان تأسیس هنوز فعالیت می‌کنند، هزینه غذایی خانوار به کل بودجه خانوار، سرانه هزینه اداره شهر، نسبت تعداد کارگران کودک (زیر سن قانونی ) به کل کودکان، بهره وری کار به ازاء هر ساعت کار.
شاخص‌های جامعه شهری پایدار:
امنیت، درصد افرادی که در زندان ها هستند در ۱۰۰۰نفر، درصد افرادی که در مراکز بازپروری معتادین هستند در ۱۰۰۰ نفر، کیفیت آموزش (بر اساس نسبت افراد صاحب‌نظر که فکر می‌کنند کیفیت آموزش ارتقاء یافته است(، میل به مهاجرت به کشورهای خارجی، توانایی خلاقیت (تعداد اختراعات ثبت شده در میلیون نفر)، زمان لازم برای تغییرات، فعالیت اجتماعی افراد ۶۶ تا ۷۵، درصد جوانانی که به رسوم و قواعد اخلاقی جامعه احترام می‌گذارند.
شاخص‌های مسکن:
کمیت مسکن (تراکم خانوار در واحد مسکونی, تعداد اتاق به ازاء هر خانوار)، کیفیت مسکن (تأسیسات مناسب، مصالح بادوام، مقاوم بودن و …)، تعداد واحدهای مسکونی مقاوم در مقابل زلزله به کل واحدهای مسکونی، تعداد واحدهای مسکونی بیمه شده در مقابل حوادث و سوانح به کل، نسبت مساکن مجهز به سیستم‌های سازگار با محیط زیست.
شاخص‌های زیست‌محیطی و بهداشت شهری:
نخاله های جمع آوری و دفع شده توسط شهرداری به حجم کل نخاله های تولید شده، مجموع حجم ظروف دفع زباله معابر و فضاهای عمومی به حجم مورد نیاز، تولید سرانه پسماند، درصد بازیافت پسماندها، درصد زباله های خطرناک که به صورت جداگانه جمع آوری و دفع می شوند، نسبت فعالیت‌های اقتصادی و تولید دی‌اکسیدکربن، تعداد افرادی که در حین کار جراحات جدی دیده اند به کل کارکنان، نسبت روزهای هوای پاک به کل روزهای سال، مجموع ظرفیت توالت های عمومی سطح شهر به ظرفیت مورد نیاز، درصد مصرف سوخت های زیستی به کل سوخت های مصرفی، نسبت بهره‌گیری از انرژی‌های نو، نسبت فاضلابی که به وسیله سیستم اگو هدایت و دفع می شود به کل، درصد پسآب بازیافتی، تعداد کارگاههای مزاحم آلاینده ای که ساماندهی شده اند به کل تعداد کارگاه هایی که نیاز به ساماندهی زیست محیطی دارند، سرانه فضای سبز، آلودگی نور (درصد شهروندانی که از شدت زیاد نور شکایت دارند)، انواع پرندگان نسبت به سال پایه، نسبت کاربری های کشاورزی و باغات تبدیل شده به سایر کاربری ها به کل مساحت کاربری های زراعی و باغات.
شاخص‌های دسترسی:
حجم ترافیک (کیلومتر ماشین)سالانه نسبت به سال گذشته، رضایت از حمل و نقل عمومی (درصد شهروندان با رضایت زیاد و خیلی زیاد )، دسترسی به حمل و نقل عمومی (درصد شهروندانی که ایستگاه حمل و نقل عمومی حداکثر در ۶۰۰ متری محل سکونت آنها قرار دارد.)، تعادل بین اشتغال و سکونت (درصد افرادی که ظرف کمتر از یک ساعت به محل کار و یا تحصیل خود می‌روند)، نسبت استفاده از خودروهای دوستدار محیط زیست، نسبت تصادفات به ازاء هر ۱۰۰۰ نفر، نسبت تصادفات منجر به فوت یا جرح به ازاء هر ۱۰۰۰۰ نفر، تعداد کارخانه‌ها با برنامه حمل و نقل سبز، درصد سفرهای شهری که به صورت پیاده انجام می شود، نسبت طول خیابان هایی که برای پیاده روی مناسب هستند.
شاخص‌های زندگی:
نسبت دسترسی پایدار به تسهیلات بهداشتی و درمانی مناسب ( سرانه و شعاع دسترسی تسهیلات بهداشتی و درمانی )، درصد افرادی که احساس می‌کنند شهر زیباست، درصد رضایت از وضعیت و محیط زندگی، درصد کودکانی که به تسهیلات فراغتی دسترسی آسان دارند، پوشش مناسب کاربری‌های رفاهی و خدماتی (درصد شهروندانی که دسترسی مناسب به این کاربری ها ندارند.)، سازگاری فضا و فعالیت ( نسبت کاربری هایی که در فضای نامناسب استقرار یافته اند)، نسبت تعداد ایستگاه های موجود آتش نشانی به تعداد ایستگاه های مورد نیاز، نسبت عملیات امداد و نجاتی که در زمان استاندارد انجام میشود به کل عملیات.
شاخص‌های مردم‌سالاری شهری:
درصد شرکت‌کنندگان در انتخابات نهادهای محلی، درصد شرکت در فعالیت‌های داوطلبانه (حداقل یکبار در ۱۲ ماه گذشته)، درصد مشارکت جوانان و کودکان در بعضی از اشکال خدمات رسانی اجتماعی، درصد نسبت عضویت بانوان در شوراهای شهر و محله، درصد افرادی که احساس می‌کنند می‌توانند در منطقه خودشان تأثیرگذار باشند، تعداد تیراژنشریات با ماهیت آموزش شهروندی به تعداد شهروندان، تعداد موارد نقض حقوق بشر به جمعیت.
بدین ترتیب توسعه پایدار مفهومی است جامع که تحقق ابعاد مختلف آن نیازمند شناخت، نظارت و بهبود بخشی مستمر است شاخص های توسعه پایدار شهری ابزاری مهم در این فرایند است وکاربرد ماهرانه آن ضرورتی است که باید مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد.
_______________________
*استادیار دانشگاه آزاد اسلامی – واحد قزوین (navidsaeidirezvani@yahoo.com)
منابع:۱- اس.ام.دیلر-تی.بیتلی،نوشتارهایی درباره توسعه پایدار شهری،ترجمه کیانوش ذاکر حقیقی ،مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری،۱۳۸۴۲- مظفر صرافی ، بنیادهای توسعه پایدار کلانشهر تهران ، تهران ، تیر ۱۳۸۰ .Report on London’s Quality of Life,GLA: Greater London authority London, 2009 -34 – Standing Committee on Environment and Heritage , Sustainable Cities 2025,EU,20085- yeong – hyun kin and john rennie short, cities and economies, Rutledge, London and new York, 2008

لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/14560/شاخص‌های-شهر-پایدار-در-هزاره-سوم/
 
بالا