[تنظیم شرایط محیطی] مطالعات اقليمي شهرهای ایران

marali_64

عضو جدید
[تنظیم شرایط محیطی] طراحی ساختمان نمونه اقلیمی در آشخانه

[تنظیم شرایط محیطی] طراحی ساختمان نمونه اقلیمی در آشخانه

طراحی ساختمان نمونه اقلیمی در آشخانه
معرفی ساختمان














ساختمان مورد طراحي در اين پروژه، برای دو منظور طراحی شده است: طبقه همکف با کاربری اداری شامل شورای شهر، طبقه اول منزل مسکونی شهردار طبقه دوم نیز به عنوان مهمانسرا در نظر گرفته شده است. طبقه همکف مساحت 5/142 متر مربع را به خود اختصاص داده است و طبقه اول و دوم نیز هر کدام مساحت 5/193 متر مربع را به خود اختصاص داده اند.
ويژگي‌هاي اصلي ساختمان در جدول زیرآورده شده است:
ویژگی های اصلی ساختمان شهر آشخانه
مشخصه

كميت
موقعيت جغرافيايي
استان خراسان شمالی، شهر آشخانه
اقليم
اقلیم سرد معتدل
سال ساخت
1386
كاربري
اداری- مسکونی
زيربناي ساختمان
5/529 مترمربع
كل انرژي مصرفي ساختمان (kWh/m2)

ميزان انرژي مصرفي سالانه جهت گرمايش و آبگرم مصرفي ساختمان ( kWh/m2)

ميزان انرژي مصرفي سالانه جهت سرمايش (kWh/m2)

ماه­هاي گرم سال
4 ماه- خرداد تا شهریور
ماه‌هاي سرد سال
7 ماه- مهر تا فروردین
نوع سوخت جهت گرمايش
گاز طبیعی
نوع انرژي جهت سرمايش
برق
نوع سيستم گرمايش
سیستم خورشیدی گازی و گرمایش کفی
نوع سيستم سرمايش
سرمایش طبیعی
نوع سیستم آب گرم مصرفی


شناخت ویژگی های جغرافیایی
شهر آشخانه در استان خراسان شمالی واقع شده است و طبق آخرین سرشماری صورت گرفته جمعیت شهر 20000 نفر بوده است. با توجه به نبود ایستگاه هواشناسی در شهر آشخانه اطلاعات دقیقی از شرایط آب و هوایی آن در دست نیست و برای ذکر ویژگیهای اقلیمی به ناچار از شهرستان بجنورد کمک گرفته شده است که نزدیکترین ایستگاه هواشناسی به شهر آشخانه است. از نظر ناهمواری، آشخانه شامل سه قسمت دشت، کوهپایه و کوهستان است. اما به­دلیل آنکه بیشتر منطقه را جلگه­های حاصلخیز تشکیل داده است، می توان آشخانه را جزء مناطق جلگه­ای بشمار آورد.
شرایط آب و هوایی شهر آشخانه در جدول زیر گردآوری شده است:
چكيده مشخصات اقليمي شهر آشخانه
ويژگي اقليم شهر آشخانه
مقادير كمي
طول جغرافيايي ( درجه شرقي)
´55-°56
عرض جغرافيايي ( درجه شمال)
´33-°37
ارتفاع از سطح دريا ( متر)
800
فشار هواي متوسط (ميلي‌ بار)
1013/6
متوسط دماي سالانه ( C0)
2/13
متوسط دماي حداقل روزانه( C0)
2/7
متوسط دماي حداكثر روزانه( C0)
8/19
حداقل دماي هوا ( C0)
8/13-
حداكثر دماي هوا ( C0)
2/39
روزدرجات گرمايش ( بر اساس 18 C0)
1/2363
روز درجات سرمايش( بر اساس 21 C0)
9/326
متوسط نسبت رطوبت (g/ kg)
04/6
متوسط سرعت باد ( m/s)
41/2
جهت باد غالب (درجه)
270
ميانگين سالانه ميزان تابش خورشيد بر سطح افقي در زمستان ( kwh/m2)
375/440
ميانگين سالانه ميزان تابش خورشيد بر سطح افقي در تابستان ( kwh/m2)
25/603
روزهاي آفتابي سال/ ساعات آفتابي
220/ 2991.9
جمع بارندگي سالانه( ميليمتر)
1/309
ويژگي‌هاي معماري ساختمان
ساختمان نمونه شهر آشخانه در زمینی به ابعاد 24.50 *12.90 و مساحت 05/316 متر مربع قرار دارد. طول و عرض ساختمان به ترتیب 15*12.90 و مساحت آن 193.50 است. شامل طبقه همکف و دو طبقه بر روی همکف می باشد. طبقه همکف 60 سانتی متر از سطح زمین بالاتر است. به دلیل شرایط آب و هوایی حاکم بر منطقه، ساختمان فاقد پیلوت است. چنانچه اشاره شد ساختمان دارای دو کاربری است: بخش اداری در طبقه همکف واقع شده و بخش مسکونی در دو طبقه اول و دوم طراحی شده است.
با توجه به اینکه بارش باران و برف در منطقه زیاد است سقف ساختمان شیبدار چهارطرفه طراحی شده است. علاوه بر آن فضای خالی بین سقف طبقه دوم و پوسته شیروانی به­عنوان عایق حرارتی عمل می کند.
از آنجا که ضلع جنوبی ساختمان بیشترین بهره از نور آفتاب را می­برد، فقط برای پنجره های جنوبی سایبان­هایی با عرض 80 سانتیمتر در نظر گرفته شده است و چون ضلع شمالی بهره ای از آفتاب مستقیم نمی­برد، بنابراین فاقد سایبان است.

ويژگيهاي تاسيسات ساختمان
در اين قسمت ويژگي­هاي تاسيسات ساختمان و نكاتي كه در طراحي تاسيسات ساختمان شامل سيستم­هاي روشنايي و الكتريكي، گرمايش، سرمايش و آب­گرم مصرفي جهت صرفه‌جويي در مصرف انرژي لحاظ شده است، تشريح مي‌گردد.
مشخصات تاسيساتي ساختمان آشخانه در ذیل آورده شده است:
ساير مشخصات تاسيسات ساختمان
رديف​

ويژگي​

مقدار​

1​

ميزان انرژي مصرفي سالانه گرمايش (kwh/m2)​

2​

ميزان انرژي سالانه آبگرم مصرفي(kwh/m2)​

3​

ميزان انرژي مصرفي جهت سرمايش (kwh/m2)​

4​

ميزان انرژي مصرفي جهت روشنايي(kwh/m2)​

5​

حجم فضاي گرمايش و سرمايش (m2)​

6​

زيربناي فضاي گرمايش و سرمايش(m2)​

__________________
 

Miss Independent

عضو جدید
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/528325-%D8%AA%D9%86%D8%B8%DB%8C%D9%85-%D8%B4%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B7-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/528325-%D8%AA%D9%86%D8%B8%DB%8C%D9%85-%D8%B4%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B7-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%

بررسی اقلیم یزد (PDF)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DDDIQ

مدیر ارشد
بررسی اقلیمی شهر شیراز

بررسی اقلیمی شهر شیراز

بررسی اقلیمی شهر شیراز
مهندس حامد عیالی


چکیده:
هدف از این مقاله بدست آوردن روش مناسب از لحاظ اقلیم شناسی در طراحی ساختمان است . بدین لحاظ برای بررسی وضعیت از نقطه نظر اقلیمی به صورتی که در ذیل آمده عمل شده است باتوجه به آمار هواشناسی ( از سال 1950 تا 2003 ) ایستگاه سینوپتیک شیراز , عناصر آب و هوایی شامل دمای رطوبت نسبی , باران باد و ... بررسی و سپس شرایط اسایش انسان در ماه های مختلف سال به روش های مختلف معلوم گردید با توجه به اقلیم شیراز و شدت وجهت تابش خورشید در ماه های مختلف و جهت بادهای غالب منجر به پیشنهاداتی برای طراحی ساختمان در شیراز گردید .
 

پیوست ها

  • barasi eghlim shiraz.pdf
    334 کیلوبایت · بازدیدها: 0

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
اقلیم معماری وبافت شهری دزفول

اقلیم معماری وبافت شهری دزفول

معماری وبافت شهری دزفول

قدمت و شكل‌گيري :
« جلگه خوزستان سرزمين صاف و بي‌عارضه و مستطيل شكلي است كه عرض آن از km 110 در شمال تا km 200 در جنوب تفاوت مي‌كند. بلندترين نقاط آن جلگه‌اي در دزفول كه در km 300 دريا واقع شده است. شهر دزفول در روي تپه‌اي به ارتفاع 210 متر از رودخانه دز بنا شده است و سردابهاي عميقي دارد كه براي فصل گرماست. شهرستان دزفول آب و هوايي صحرايي نسبتاً خشك با تابستانهاي گرم و زمستانهاي معتدل و ساليانه در اين منطقه بطور متوسط 250 ميليمتر باران مي‌بارد. شهر دزفول از حمله ويران ساز مغول در امان ماند ولي بعد تحت فرمان ايلخانان درآمد.»

منبع :«سيسافي ايرج نگاهي به خوزستان»

از قديمي‌ترين مكانهايي كه در دزفول مورد كاوش قرار گرفته منطقه‌اي است متشكل از چند تپه گلين به نام چغاميش.

«چغاميش پوشيده از كوزه شكسته‌هاي فراواني بود كه پس از اولين مطالعه و بررسي روشن شد كه از عهد پيش از خط باقي مانده‌اند. كاوشگرهايي كه از سال 1961 – 1966 ميلادي توسط موسسه شرقي دانشگاه شيكاگو انجام گرفت نشان داد كه چغاميش از دوران پيش از اختراع خط و قدمت آن به حدود سي و چهار قرن پيش از مبلاد مي‌رسد.با همه قدمتي كه شهر دارد باز هيچ چيز نشان دهنده آغاز كارها نسبت همه چيز گواهي مي‌دهد كه دستان كاركشته‌اي در آنجا به كار مشغول بوده‌اند و مردم از قرنها و حتي از چندين هزار سال بيشتر در آنجا سكني داشته‌اند. فرهنگهاي ابتداي كه از روي سبك خاص كوزه‌گري و سفالهاي خوش تركيب آن مشخص مي‌شود جانشين يكديگر شده‌اند اين فرهنگها به حدود شش‌هزار سال پيش از مسيح مي‌رسد.

خصلت آن دوران را سفالهايي كه سخت صيقل يافته روشن مي‌سازد. اغلب اين سفالها با موضوعاتي نقاشي شده كه به طرز شگفت‌انگيزي به نسبت آن زمان پيش رفته بوده‌اند ، سفالهاي دوران بعدي با نقشهاي هندسي تزيين شده اين پايه مقدماتي است كه بعدها دوره پيش از تاريخ را تشكيل داد و خيلي جلوتر از زماني است كه نقشهاي تصويري پديد آيد. آثار به دست آمده بخصوص سفالها كه به اشيايي كه از بين‌النهرين به دست آمده شباهت دارند.

مي‌توانيم درباره تلاشهاي ساكنان قديم چغاميش نظر دهيم، مقدار سفالي كه از آنجا به دست آمده ابعاد و شكلهايي مختلف دارند از قوطي كوچك بزك گرفته تا خمهاي بزرگ ثابت كه براي انباركردن آذوقه به كار رفته است همه منعكس كننده اشتغالهاي اهالي و كارهاي مربوط به محله‌هاي مختلف شهر است . در ميان چيزهاي فراوان و مختلف دوران پيش از خط آنچه از همه پرمعناتر بود و ما را بهتر به چگونگي آن دوران آگاه كرد اثر مهرهاي استوانه‌اي بر روي گل نرم بود. بر روي قطعات گلها كه با ريسمان بر روي ظرف بسته شده اثر ريسمان مشاهده مي‌گردد. اين هنرها سرچشمه آگاهيهاي بي اندازه گرانبها درباره زندگي اقتصادي آن دوران است.

از آن گذشته تماشاي آنها معلومات ما را درباره هنر و جنبه‌هاي ديگر تمدن پيش از خط بسي غني مي‌كند.

منبع :«سيسافي ايرج نگاهي به خوزستان ص 303»

ويژگيهاي اقليمي


اقليـم :
«نواحي خشك داراي ويژگيهايي مي‌باشن كه اصولاً بر ضعف بارندگي، شدت تبخير و درجه‌حرارت شديد هوا مي‌باشد اين نواحي داراي بارندگي كمتر از 350 ميليمتر و قدرت شديد تبخير بيش از 2000 ميليمتر مي‌باشد. از طرف ديگر هر دو عامل مذكور تابع دماي شديد بين 30 تا 50 درجه سانتيگراد به همراه وزش باد مي‌باشد.
بنابراين باد تابع گرم شدن نابرابر زمين و ضعف پوشش گياهي دائمي به دليل خشكي هوا و كمبود آب مي‌باشد. در برخي از نواحي هوا در حد اشباع از رطوبت است ولي به علت گرما امكان بارش وجود ندارد. تفاوت درجه حرارت در شب و روز زياد است آسمان در اين نواحي بخصوص چنانچه تحت تأثير سيستم‌هاي پرفشار بوده بيشتر اوقات صاف است و اين صافي آسمان باعث جذب انرژي تابشي بيشتر در طول روز كه موجب افزايش دما مي‌گردد و بازتاب سريع انرژي در شب كه كاهش سريع دما را به دنبال دارد.
بارندگي علاوه بر آن كه در اين نواحي كم است، معمولاً از نظر زماني بسيار نامنظم است .

منبع :«برداشت از كتاب «كسمايي، مرتضي – پهنه‌بندي اقليمي ايران 1372»»

معماري و بافت شهري دزفول


از لحاظ بافت شهري، اكثر خصوصياتي كه در شهرهاي حاشيه كويري وجود دارد در اينجا نيز ديده مي‌شود مانند فضاهاي محصور و كوچه‌هاي باريك و پيچ در پيچ. در اينجا نيز كوچه‌ها باعث پيوستگي و اتصال فضاهاي شهري مي‌شوند و با تغييراتي كه در بدنه كوچه يا گذر به وجود مي‌آيد خبر از اهميت مكاني آن محل مي‌دهد. در نقاطي كه گذر به بازارچه محله مي‌رسيد معمولاً روي آن چند طاق قرار دارد و در مركز محله، عرض گذر زياد شده و به صورت ميدا نگاهي براي تجمع اهل محل درآمده است.
در اين گذرها انسان واقعاً مفهوم هماهنگي و گوناگوني در مقياس انساني را حس مي‌كند در اين گذرها با وجود دارابودن انسجام و هماهنگي و وحدت يكپارچه از لحاظ شكل، رنگ، و نوع مصالح از تنوع كافي ، از نظر نحوه اجرا ، ابعاد و فرم برخوردارند و براي هر عابر پياده‌اي بسيار جالب و دلپذير مي‌باشد، موضوعي كه امروزه متأسفانه در معابر ديده نمي‌شود.

معماری

در دزفول با نوعي معماري برخورد مي‌كنيم كه بر خلاف معماري شهرهاي ديگر كه بر اساس هندسه منضبط و چند ايوان است. در اينجا آزادي بيشتري به وجود آمده. به عبارت ديگر معمار سازنده با دست باز هر گونه شرايط را مي‌تواند در نظر بگيرد و در طرح خود جاي دهد بدين صورت كه تغييرات معماري كه متأثر از شرايط زماني است نه تنها به اصل معماري مشكلي وارد نمي‌كند بلكه بر خلاف معماري خانه‌هاي ساير نقاط ايران كه انعطاف كمتري براي تغييرات دارند به پيچيدگي و در نتيجه به غناي آن مي‌افزايد

منبع :«برداشت از كتاب ارزشهاي پايدار در معماري ايراني دكتر صارمي»

در معماري شهر دزفول با عناصر زيادي برخورد مي‌كنيم كه در معماري سنتي ديگر شهرها نيز ديده مي‌شوند كه به تشريح تك تك آنها مي‌پردازيم:

1) ورودي خانه‌ها
ورودي خانه‌ها به عنوان نقطه عطف و مكث در كوچه‌ها (كه حالت حركت را ايجاد مي‌كند) عمل مي‌كند كه با سكوهاي طرفين درگاه شروع و با طاق نماي بالاي در ورودي ادامه مي‌يابد. اغلب بالاي طاقنما يك جفت پنجره يا طاقنماي كوچكتر مي‌باشد و پيش‍امدگي رخبام اين مجموعه را كامل مي‌كند.

منبع :«برداشت از كتاب ارزشهاي پايدار در معماري ايران»

«اگر ورودي و متعلقات بالاي آن را به صورت باريكه‌اي عمودي در نظر بگيريم اين باريكه صورتي كاملاً قرينه دارد و در ورودي نماي كلي ساختمان هر چه از اين باريكه دورتر شويم تقارن بيشتر به هم مي‌خورد و پنجره‌ها و طاقنماها و نقشهايي كه در ارتباط با عملكرد داخلي ساختمان هستند خود را نمايان تر مي‌سازند به عبارت ديگر اهميت ورودي سبب مي‌شود كه كمال و قرينه بودن نماي طرف كوچه يك خانه حفظ شود اما عنصرهايي كه در جوار ورودي جاي گرفته‌اند از تقارن كامل پيروي نكرده و به نحو آزادتري عمل مي‌كنند.
اين نكته از ويژگيهاي بسيار جالب معماري دزفول است حتي در نقشه داخلي اتاق نيز قسمتهاي قرينه در نقطه‌هاي خاصي جاي مي‌گيرند و در كنار آنها تقارن به هم مي‌خورد و عملكرد داخلي تعيين كننده مي‌شود.»

منبع: «دكترصارمي – علي‌اكبر- مهندس رادمرد – تقي - ارزشهاي پايدار در معماري ايران 1376»

2) ايوان
ايوان از مهمترين اجزاء خانه‌هاي سنتي مي‌باشد و كمتر خانه سنتي را مي‌توان يافت كه ايوان در آن وجود نداشته باشد. ايوان معمولاً فضاي اصلي زندگي خانواده‌هاي ايراني بوده و با توجه به شرايط اقليمي منطقه، مسقف يا نيمه باز و در مجاورت حياط و در جلوي اتاقها ساخته مي‌شود. ايوان به عنوان فضاي غير باز، حد واسط مابين فضاي بسته و باز را بازي مي‌كند. به عبارت ديگر پر و خالي است. اين فضا گرما را كاهش مي‌دهد، نور را وارد فضا مي‌كند و دما را متناسب مي‌كند و به تعبيري به مثابه اتاق تابستاني مساكن ايراني بوده كه بعضاً براي خواب بعد از ظهرهاي گرم تابستان و حتي خواب شبانه نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

3) ساباط :
ساباط به معناي آسايش مي‌باشد.
ساباط محل سرپوشيده‌اي است كه جهت ايجاد آسايش ساخته مي‌شود. در قديم چون محدوده زمين هر ساختماني مانند امروزه مستطيل شكل نبوده و مقررات و ضوابط شهرداري نيز از لحاظ حريم معابر همانند زمان حاضر مدون نبوده و بعلاوه هر محله‌اي در بافت شهري تقريباً خودمختار و اهل محل از لحاظ قومي و يا صنفي هم‌مسلك بوده‌اند لذا در بسياري از موارد گسترش خانه بر روي كوچه نيز ادامه مي‌يافت و يك يا چند اتاق بر روي گذر مي‌ساختند و عبور و مرور از زير اين اتاقها صورت مي‌گرفت كه به آنها ساباط مي‌گفتند.

ساباطها داراي چند عملكرد مختلف مي‌باشند :

1- ايجاد سايه
2- كاهش درجه حرارت و اعتدال آن
3- بازبودن ساباط باعث كوران جريان هوا مي‌شد.
4- عملكرد رانش‌گير
5- تنوع در فضاي يكنواخت گذر
4) هشتي
هشتي كه داراي انواع مختلفي است«در كتاب معماري اسلامي ، پيرنيا ،كاملاً شرح داده شده‌اند» فضايست تقسيم كننده حركت انسان، يكي از انواع شاخص فضاي واسط براي رسيدن به يك فضاي متفاوت كه معمولاً همراه عواملي چون شكستن زاويه ديد، ايجاد تنوع بصري بوسيله ايجاد پيچ و خم مناسب، ايجاد اختلاف سطح، تزئينات و ...

ويژگيهاي معماري

از ويژگيهاي منحصر به فرد كه در معماري سنتي ايران ديده مي‌شود و در معماري دزفول نيز به عينه ديده مي‌شود :

1)پيوستگي بافت :

كه نتيجه اتصال و چسبندگي واحدهاي فضايي مختلف درون شهري از دو جهت يا بعضاً سه جهت به يكديگر مي‌باشد كه اين اتصال بهترين شرايط اقليمي را ايجاد مي‌كند.

2) تركيب و اختلاط انجام يافته فضاها :

كه شاخص‌ترين ويژگيهاي بافتهاي مناطق خشك را توجيه مي‌نمايد بدين معنا كه نحوه توزيع فضايي فعاليتها به شكلي متراكم و متصل به هم بوده ليكن عملكردها و نقشهاي فضايي كاملاًُ قابل تفكيك مي‌باشند.

3) تناسب ميان ابعاد فضاها با كاركرد آنها :

در بافتهاي سنتي ميان ابعاد و عملكردها و حتي منزلت اجتماعي استفاده‌كنندگان از آنها تناسب وجود داشته و فرم فضاها متأثر از نقش و عملكرد آنهاست و هرگز بيگانگي ميان فضا و عملكرد به چشم نمي‌خورد.

4)محصور بودن فضاهاي باز :

از معابر و ميادين گرفته تا حتي حياط خانه‌ها و فضاهاي سرپوشيده عمومي شهري همچون ساباطها، بازارها و ايوانها كه به سبب ايمن سازي فضا در برابر عوامل جوي محصور ساخته شده‌اند و فضاهاي سبز شهري از حريم‌هاي خصوصي (باغچه‌هاي مساكن)گرفته تا باغهاي شهري داراي بافتي محصور و بسته باشند.

5) درونگرايي :

كه بر حسب مقتضيات اقليمي با جهان‌بيني و فرهنگ جامعه ساخته شده و از طريق آن همه عناصر بيروني به صورتي درون يافته و انسان هميشه خود را در محيطي مأنوس و آشنا مي‌يابد و هميشه در فضاهاي بيروني همه چيز رو به سوي درون دارد و معماري ايراني سمبل جامعه درون پذير، ميزبان و پذيرنده است كه مهمترين نماد آن وجود فضاهاي باز دروني به صورت حياط مركزي در كليه بافتهاي تجاري و مذهبي و مسكوني مي‌باشد. فضاهاي باز دروني به عنوان مهمترين بخش فضاهاي سنتي حركت انسان را به سمت خود كشيده و نوعي تعلق خاطر و احساس امنيت و نزديكي را در فرد ايجاد مي‌كند.

6) وحدت در عين كثرت، كثرت در عين وحدت :

از عمده ويژگيهاي بافتهاي سنتي، تنوع نقشها و ساختمانها در عين يكدستي و همگني آنهاست بدين معنا كه در عين حال كه در بافتهاي سنتي عناصر متفاوت در عين تنوع و كثرت قرار دارند مطلقاً مجرد نبوده و در عين جدايي ناپذير بوده ، بخشهاي مختلف بصورت يك كل واحد و كمال يافته داراي پيوستگي هدفمند و منظم مي‌باشد به همين دليل بافتهاي سنتي با وجود وزن و ريتم در تركيب عناصر متعدد موفق به دستيابي ساختاري گرديده كه متأثر از جهان بيني اين جامعه مي‌باشد. جهان بيني متكي بر نمايش وحدت خلقت در كثرت آفريده‌ها حول محور توحيد.
از جلوه‌هاي زيبا معماري دزفول ، حركت و گردش چشم ناظر از يك جا به جاي ديگر و اتمام يافتن سكون به حركت و حركت به سكون ، بحث حركت انسان در بيرون و درون معماري يكي از دلخوشيهاي عمده معماري جديد مي‌باشد.

« زيگفريد گيدون درباره حركت و گردش در داخل بنا كه ايجاد تغييراتي اساسي را در نوع فضاسازي كلاسيك موجب شد، گفته‌اش را بر اين مبنا استوار مي‌سازد كه در اثر حركت و صرف زمان در داخل يك فضاي معمار‌انه ، بيننده برخي از كيفيتهاي خاص آن را تجربه مي‌كند و به درك آن قادر مي‌شود اما فضاي دروني معماري جديد هيچكدام به تنهايي هويت و شخصيت معماري كلاسيك را ندارد و تركيب اين فضاها به خودي خود از اصول كلاسيك پيروي نمي‌كند. همچنين بعضي از معماران پيشگام نهضت مدرن در تركيب‌هاي نهايي خود از اصول رايج در نقاشي و مجسمه سازي اوايل سده 20 متأثر بودند مانند ميس‌واندرروهه كه در بعضي از كارهاي خود از اصولي كه گروه هنرمندان دستيل ارائه داده‌اند متأثر است.
در اواخر دهه 60 در غرب ، با ظهور آثار معماري لويي كان ، گويي آب رفته به جوي بازگشت و او كوشيد به يكايك مكانهاي معمارانه در هر مجموعه هويت بخشد كه اين اقدام او بخشي از پايه و مايه‌ي راه معماري پس از مدرن را فراهم آورد»

منبع : «دكترصارمي-علي اكبر، ارزشهاي پايدار در معماري ايران 1376»

اگر معماري و پلانهاي معماري دزفول را با معماري مدرن مقايسه كنيم به اين نكته پي مي‌بريم با اينكه هر دو معماري داراي پلان آزاد هستند اما در معماري دزفول، فهميدن هر مكان چه اطاق، ايوان، هشتي ، چشمگير است هر كدام از اين اجزا يك كل را مشخص مي‌كنند و در اصل يك عنصر كاملند.

منبع :«برداشت از كتاب ارزشهاي پايدار در معماري ايران»

تزئينات و رمزگرايي در معماري دزفول


بعد از بحث در مورد معماري و عناصر معماري شهر دزفول و مقايسه آن با معماري مدرن ، بحث را حول تزئينات در معماري دزفول ادامه مي‌دهيم. آمود در ديوارهاي شهر دزفول شگفتي و زيبايي خاصي دارد. حاشيه ديوارها، رخبامها و جايي كه خط آسمان را تشكيل مي‌دهد و جايي كه ديوار و آسمان همديگر را ملاقات مي‌كنند يك نوع آرامش خاصي را در انسان به وجود مي‌آورند.
تاق‌نماهايي كه در معماري دزفول به كار رفته‌اند كه مي‌توان به عنوان مثال از كليل، جناغي و نيمدايره نام برد را در معماري عصرهاي گذشته نيز ديد. در معماري عصر بيزانس تاقهاي دوگانه و سه‌گانه را در درون يك تاق بزرگتر مي‌بينيم.

«در كليساي تئودور در آتن كه از سده 11 بر جاي مانده نمونه‌اي از تاقبندي به سبك بيزانس ، تاقهاي دوگانه درون يك تاق‌نما ديده مي‌شود و در كليساي سن‌وتيال واقع در راونا از سده 11 تاقهاي سه‌گانه درون يك تاق‌نما ملاحظه مي‌شود. در معماري گوتيك ترتيب قوسها در نما به طريقه دو يا سه قوس درون يك تاق‌نما بزرگتر، در كليساي ريم ، سده 13 عناصر اخذ شده از نمادهاي مذهبي به زبان معماري بيان شده‌اند و نماد پدر و پسر و روح‌القدس در شكل مادي، دو قوس كوچك درون يك قوس بزرگتر نمايان شده است. با اين تفاوت كه در معماري دزفول در نماسازي غالباً يك نيم ستون ، بين دو تاق قرار مي‌گيرد»

منبع :« دكترصارمي، علي‌اكبر، ارزشهاي پايدار در معماري ايران،1376»

در معماري دزفول كه مي‌تواند تداعي كننده معماري كل خوزستان باشد رد پاي معماري ساساني ديده مي‌شود كه به خاطر ارتباط نزديكي كه با معماري بيزانس و روم شرقي داشته به نوعي ، تبادل فرهنگي را به دنبال داشته. در اثر اين رفت و آمد فرهنگي اين گونه تاقنماها را در معماري دزفول مي‌بينيم.

منبع :«رمزگرايي هنر تفكر از طريق تصويرهاست هنري كه به خصوص در سيصد سال اخير از انسانها مفقود شده است»«آناندا،كي،كوماراس وامي»(راز و رمز داستانهاي رمزي در ادب فارسي)

« در مورد استفاده از سمبلها و راز و رمز در معماري به جرأت مي‌توان گفت كه نكته فوق از مباني تشكيل دهنده طراحي هر اثر معماري در گذشته بوده و هر استادي خود را موظف به رعايت قواعد مربوط به آن مي‌دانسته است در معماري دزفول به رغم آزادي در تركيبات نما، قيد و الزامي در بكارگيري عناصر نمادين مشاهده مي‌شودكه پيوند آن را با گذشته محكم مي‌سازد انگار نقش و نگار هر خانه هزاران حرف براي گفتن دارد. بدين ترتيب در معماري گذشته با نوعي زبان از ياد رفته سر و كار داريم. كه حامل و ناقل ارزشهاي فرهنگي بسياري است»

منبع :« دكترصارمي، علي اكبر، ارزشهاي پايدار در معماري ايران1376»

«دقت در بكارگيري سمبلها در معماري دزفول اين نكته را نمايان مي‌سازد كه در اين معماري استفاده از آنچه كه ما آن را تزئين مي‌ناميم صرفاً براي زيباسازي سطوح بكارگرفته نشده است بلكه معاني شكلها و نقشها حتي بر جنبه تناسبها و زيباشناسي ظاهري تفوق داشته و در مواردي اصرار و تأكيد بر استفاده از آنها ممكن است به چشم ناظر نا‌آگاه به گونه‌اي مفرط به نظر آيد مانند اصرار در بكارگيري تاقهاي سه‌گانه.
در معماري بيشتر خانه‌هاي دزفول ،گويي اين نقش حامل پيام ويژه‌اي است كه به پيام‌گيرنده منتقل مي‌شود. او نيز بايستي آن را به همان صورت منتقل كند حتي در موارد متعدد ديگري كه امكان بكارگيري تمام اجزاي نقش فوق موجود نيست معمار فقط نيم ستون ميان دو تاق كوچك را با شكنج آجري سرستون آن نگه مي‌دارد. كارگيري همين جزء كوچك يادآور خاطره كل آن است ، بدين ترتيب كاركردن فقط با يك جز از كل نقش ، به شرط آنكه اين جز گوياي معاني لازم باشد از مختصات نقش پذيري در هنر ايران است كه آن را نيز مي‌توان به نوعي ،كهن‌آرايي نام نهاد.

در معماري دزفول بارها به اين مطلب برمي‌خوريم كه با تركيب اجزا معماري در يك خانه، خاطره‌اي اجتماعي و عمومي از معماري پديد آمده است. نقشها، شكل تاقها، تركيبها و تناسبهاي اين عناصر كل ، موزون واحدي را پديد آورده است كه به رغم تنوع بسيار ، سخن از يك چيز دارد و مردم شهر در گذشته به خوبي از راز و رمز اين كلام آگاه بودند و آن را درك مي‌كردند. در اينجا دوباره به نكته تعادل و توازن برمي‌خوريم كه چگونه با امتزاجي آگاهانه از اصول اوليه معماري شرايط حاكم بر زمان، محيط و همچنين رشته مداوم شكلهاي رمزي و سمبليك، يك كل جديد به دست آمده است و با برهم زدن بعضي سنتهاي رايج، سنت نويني در معماري ايجاد شده است كه در مجموع به غناي معماري در اين شهر افزوده است»

منبع :« دكترصارمي، علي‌اكبر، ارزشهاي پايدار در معماري ايران 1376»

مصالح مورد استفاده در معماري سنتي دزفول


بعد از بحث پيرامون تزئينات در معماري دزفول و سمبل و نشانه‌ها بحث كوتاهي هم در مورد مصالح استفاده شده در اين شهر داشته باشيم.
مصالح مورد استفاده در اين منطقه عمدتاً گل، خشت و آجر است. اين نوع مصالح در منطقه به زيادي يافت مي‌شود. تهيه آنها ارزان است و سابقه ديرينه كاربرد در اين منطقه را دارند. از نظر اقليمي نيز اين مصالح عملكرد خوبي دارند. زيرا در طي روز دير گرم مي‌شوند و در شب ديرهنگام حرارت خود را از دست مي‌دهند كه باعث تعديل نوسان حرارت در طي شبانه‌روز در ساختمان مي‌شوند.
از لحاظ عملكرد اقليمي مي‌توان دو حياط يكي در خانه مدرن و ديگري در ابنيه سنتي منطقه را با هم مقايسه كرد . در حياط خانه‌هاي امروزي معمولاً از موزائيك، آسفالت و نرده و درهاي آهني استفاده مي‌شود. اين مصالح به سرعت حرارت آفتاب را به خود جذب مي‌كنند. در روزهاي گرم تابستان هنگام بعدازظهر راه رفتن با پاي برهنه روي كف اين حياط يا دست زدن به نرده‌ها و درهاي فلزي ممكن نمي‌باشد. در صورتي كه در حياط ابنيه سنتي كه با آجر فرش شده دماي هوا بر روي سطح آجر بسيار كمتر از آسفالت يا موزاييك است و در شب هنگام كه هوا سرد مي‌شود اين آجرها هنوز حرارت را در خود حفظ كرده‌اند و فضاي حياط زود سرد نمي‌شود. در اين منطقه ، از چوب جهت در و پنجره و گاهي ستون ايوانها و تير افقي در داخل سقف استفاده مي‌شود. سنگ نيز عمدتاً براي پي و كرسي‌چيني به كار مي‌رود.

منبع :«برداشت- قباديان-وحيد-بررسي افليمي ابنيه سنتي ايران»
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
مقاله اثرات اقلیم برمعماری سنتی و مدرن شهر اراک

مقاله اثرات اقلیم برمعماری سنتی و مدرن شهر اراک

عنوان :
اثرات اقلیم برمعماری سنتی ومدرن شهر اراک

نویسنده (گان) :

دکترعباس ملک حسینی - علیرضا ملکی

چکیده :
مسکن به عنوان سرپناه از انسان در برابر سرما و گرما و حوادث محیطی محافظت می نماید، مستقیم پیوندیبا اقلیم دارد. پس از دستيابـي به انرژي‌هـاي فسيلي ، تطابق ساختمان با شرايط اقليمي به فرامـوشي سپرده شد .اين موضوع ، موجب افزايش مصرف سوخت و انرژي براي گرمايش و سرمايش ساختمان ها گرديد. این تحقیـق سعـی دارد که بـا مطالعه ی شرایط و وضعیت اقلیمی شهر اراک ، به ارائه ی راهکارهایی جهت ایجاد آسایش طریق ازطراحـی ساختمان هـای متنـاسب و سازگـار بـا اقلیم منطقه و در نتیجه کاهش مصرف انـرژی و بهینه سازی مصرف آن بپردازد . لذا جهت نیل به این هدف از آمار و اطلاعات ایستگاه سینوپتیک شهر اراک در یک دوره ی آماری 40 ساله از جمله دما ، بارندگی ، باد و رطوبت نسبی استفاده شده است . همچنین پس از تعیین نوع اقلیم شهر اراک ، با استفاده از شاخص های دمای موثر ، اولگی ، گیونی ، ماهانی و اوانز به بررسی وضعیت آسایش اقلیمی و معماری همساز با اقلیم پرداخته شده است و سپس وضعیت اقلیمی هر ماه از سال و چگونگی آسایش انسان با توجه به این شاخص ها و پیشنهادها و راهکارهای لازم ارائه شده است .در این تحقیق مشخص شد که آب و هوای شهر اراک خصوصیات اقلیمی فلات مرکزی ایران را داراست و زمستان ها سرد و مرطوب و تابستان ها گرم و خشک است . ماه های دی ، بهمن ، اسفند ، آبان و آذر خارج از محدوده ی آسایش بوده و سرما حاکم است و استفاده از وسایل گرمایی و سیستم های مکانیکی حرارت زا الزامی است . ماه های فروردین ، اردیبهشت و مهر دارای شرایط آسایش و راحتی می باشند و ماه های خرداد ، تیر ، مرداد و شهریور نیز گرم بوده و در روز شرایط آسایش وجود ندارد و باید از سیستم های تهویه کننده و سیستم مکانیکی خنک کننده استفاده نمود . لذا می توان گفت که در نزدیک به 40 درصد از مواقع سال براي گرم کردن فضاي داخل ساختمان بايد از گرمايش مکانيکي استفاده کرد و شرايط آسايش در حدود 25 درصد از مواقع سال برقرار است و در بقیه ی مواقع سال ( نزدیک به 35 درصد از مواقع سال ) هوا گرم بوده و باید از سرمایش مکانیکی استفاده نمود . بنابراين بايد طراحي ساختمان با توجه به آب و هواي گرم و خشک تابستان و سرد زمستان صورت گيرد و همچنین براي افزايش ضريب آسايش و راحتي در شهر اراک بايد به مقدار فضاي سبز موجود در محیط مسکونی ( حیاط ) و معابر افزود .


کلید واژگان :

اقلیم ، معماری ، معماری سنّتی و مدرن ، شاخص آسایش ، شهر اراک
 

پیوست ها

  • اثرات_اقلیم_بر_م&#.pdf
    417.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
مقاله بررسي تاثير اقليم بر معماري و بافت زواره

مقاله بررسي تاثير اقليم بر معماري و بافت زواره

عنوان:
بررسي تاثير اقليم بر معماري و بافت زواره


نويسنده(گان):
یوسف گرجی، زینب موسی پور، زهرا طاهر خانی، شعله جوادیان

چکيده:
شايد بتوان گفت يكي از مهم ترين عوامل موثر در طراحي شهرها، اقليم مي باشد. آنچنان كه تاثير آن در تمام تار و پودِ بافت شهري و حتي تك تك بناها و عناصر معماري داخلي فضاها ديده مي شود. در ايران معماريِ بناها و شهرها در اقليم گرم و خشك يكي از بارزترين و مشخص ترين نمودهاي تاثير اقليم بر فرم گيري و شكل گيري شهر و بناهاست و مي توان زيباترين و هنرمندانه ترين طراحي هاي ايراني را در پهنه وسيع اين اقليم مشاهده نمود. در اين مقاله شهر زواره در حاشيه كوير به عنوان نمونه اي ناب و منحصر به فرد از اين اقليم برگزيده شده و سعي در بررسي تاثير يك به يك عوامل اقليمي در جاي جايِ اين شهر كهن شده است. اين تحقيق كه از نوع كاربردي مي‎باشد، به روش پيمايشي انجام گرفته است و تلاش گرديده تا ويژگي‎ها و عناصر اقليمي شهر زواره مركز توجه و بررسي قرار گيرد و با رسيدن از كليات به جزئيات در معماري و طراحي، تمامي عوامل مربوط به طراحي اقليمي در اين شهر بيان شود از جمله تاثير باد بر جهت گيري كلي بافت شهر و چگونگي بهره گيري مثبت از بادهاي كويري جهت آسايش اقليمي در فضاهاي داخلي، تاثير گرد و خاك بر فرم گيري بافت و استقرار بناها در كنار يكديگر يا نحوه طراحي جزئيات آن ها، تاثير تابش آفتاب در فصول مختلف سال بر پلان بناها، تاثير مصالح بومي خاك و خشت در آسايش دمايي فضاهاي داخلي و حتي به وجود آمدنِ بناهاي خاص در اين اقليم از جمله يخچال ها و آب انبار ها. هدف از اين مقاله نيز درك دلايلِ استفاده از جزء به جزءِ اين عوامل معماري در طراحي بناهاي اين شهر است. بنابراين با وارد شدن به بافتِ شهر، قدم زدن در ميان كوچه هاي تنگ و باريك آن و لمسِ حسِ پنهان در دلِ شهر و با بهره گيري از منابع مكتوب در اين زمينه، سعي در كشف رازِ وجوديِ اين بهشت كويري كرده ايم.
کليدواژگان:

معماري همساز با اقليم، زواره، بافت شهري، طراحي اقليمي، اقليم گرم و خشك
 

پیوست ها

  • 110000139013602.pdf
    832.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
مقاله بررسي تأثير عناصر اقليمي در معماري شهري: مطالعه موردي شهر لالي

مقاله بررسي تأثير عناصر اقليمي در معماري شهري: مطالعه موردي شهر لالي

عنوان:
بررسي تأثير عناصر اقليمي در معماري شهري: مطالعه موردي شهر لالي

نويسنده(گان):

مسعود صفاييپور:استاديار اقليم شناسي، دانشگاه شهيد چمران اهواز، ايران*
هما طاهري:كارشناسي ارشد اقليم شناسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز، ايران

چكيده:

اقليم معماري دانشي است كه شيوة استفاده از عناصر اقليمي در جهت طراحي اصولي ساختمان را امكان پذير
1985 ) ايستگاه سينوپتيك - مي سازد. براي دست يابي به اهداف تحقيق حاضر از دوره آماري 24 ساله ( 2009
شهر لالي به روش تحليلي - توصيفي بهره گرفته شده ، مساكن آن بر پاي ة روش هاي تجربي ، نظير (روش
زيست- اقليمي اولگي، جدول بيوكليماتيك ساختماني گيوني، ماهاني) براي تعيين محدوده آسايش حرارتي در
طول شبانه روز مورد توجه قرار گرفت. مهمترين عناصر اقليمي موثر در لالي، تابش، ساعات آفتابي، دما و باد
شناخته شد. آسايش حرارتي در لالي در طي بيشتر شب ها مناسب بوده، ولي در بيشتر ماه هاي سال آسايش
حرارتي در روز مناسب نيست. بهترين جهت قرارگيري ساختمانها جهت شمالي جنوبي با كشيدگي شرقي غربي
است، به طوري كه و معماري ساختمان به صورت فشرده همراه با حياط باشد. فاصله گذاري بين ساختمان ها
بافت فشرده و متراكم مناسبتر است. اندازه بازشوها در اندازه كوچك مناسبتر هستند و مساحت آنها بهتر است
5 درصد مساحت نماي مربوطه باشد. موقعيت بازشوها چون ايجاد كوران در فضاي داخلي ضرورتي / 1/5 الي 5
ندارد، ساختمانها ميتوانند يكطرفه باشند؛ يعني تنها از يك طرف به فضاي آزاد ارتباط داشته باشند . فضاهاي
خارجي چون در 5 ماه از سال، هوا در شب ها مناسب است، بايد فضايي در خارج از ساختمان براي استفاده در
شبها يا در مواقعي كه هوا مناسب است، پيشبيني شود. ديوارهاي داخل و خارجي و بام ها ، بايد از مصالح
سنگين ساخته شوند تا زمان تأخير اين مصالح بيشتر از 8 ساعت باشد.

کلید واژگان:

برنامه ريزي اقليمي، منطقه آسايش، شاخص اولگي، شاخص گيوني، شاخص ماهاني، لالي
 

پیوست ها

  • af_26823396.pdf
    355.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
بررسی اقلیمی شهرستان چابهار

بررسی اقلیمی شهرستان چابهار

مشخصات کلی منطقه


شهرستان چابهار با مساحتی حدود 24729 کیلومتر مربع در منتها الیه جنوب شرقی ایران در کنار آبهای گرم عمان واقع شده است .

این شهرستان از شمال به شهرستان های ایرانشهر و نیکشهر از جنوب به دریای عمان از شرق به پکستان و از غرب به استان های کرمان و هرمز گان محدود است .

این شهرستان دارای سه بخش مرکزی ، دشتیاری و پلان است که از لحاظ آب و هوایی با توجه به وضعیت جغرافیایی شهرستان تحت تاثیر جریان های متعددی امنند سیستم (مونسون ) ( باد های فصلی ) شبه قاره هند ، جبهه های استوایی و مرکز کم فشار و جبهه های غربی با منشا مدیترانه ای قرار دارد .


شرایط اقلیمی :



شهرستان چابهار در تقسیم بندی بزرگتر جزو سرزمین بلوچستان به حساب می اید ، سرزمین بلوچستان از جنوبی ترین مناطق ایران یعنی نزدیکترین قسمت های کشور به خط استوا است از گرمترین مناطق ایران به شمار می رود .

آب و هوای نواحی مختلف بلوچستان با توجه به ارتفاع و موقعیت جغرافیایی و فاصله نواحی با دریا متفاوت است . تضاد و تنوع آب و هوای آن جالب و شگفت انگیز می باشد شهرستان چابهار و بندر تیس به دلیل قرار گرفتن در کنار دریای عمان جزو نواحی ساحلی محسوب شده و دارای آب و هوای گرم و مرطوب می باشد


بادهای محلی:



در شهرستان چابهار به علت وزش باد های موسمی هند ( جهت باد در تابستان بیشتر از جنوب است ) گاه پیشروی مراکز کم شار و جبهه استوایی از اقیانوس هند به دریای مکران طوفانهای شدیدی را به ویژه در این دریا و ساحل ان سبب میشود .

همچنین وجود منطقه کم فشار تابستانی در جنوب فلات ایران وزش بادهای شمال غربی را در بعد از ظهر ها باعث می شود باد های محلی شهرستان چابهار عبارتند از :



1_ گوات شمال 2_ گوات گاهر 3_ گوریچ 4_ براتی 5_ کوش 6_ واکاتی 7_ سهلی 8_ چلیم .



پیشینه تاریخی



شهرستان چابهار در ناحیه مکران بلوچستان قرار دارد . مکران و ناحیه ساحلی جنوب شرقی ایران در روزگار مادها به ویژه سلطنت استیاک و یا اشتوویگو (585_550 ق.م )

یکی از ساتراپیهای استان های شرق آن دولت بوده و به نام سرزمین پاریکانیان و جشیان آسیایی از ان یاد شده است . (ا. م دیاکونوف .تاریخ ماد ص 320 و 383)

سرزمین مکران از جمله شهرستان چابهار در دوران هخامنشی جز ساتراپی چهاردهم این سلسله بوده است وسعت قلمرو هخامنشی از سوی مشرق تا دره رود خانه سند ادامه داشته که پس از حمله عرب ها به ایران و زوال سلسله سا سا نیان در سال 24 ه.ق عمر بن خطاب ، خلیفه دوم،سهیل بن عدی و عبد الله بن عتیان را برای تصرف کرمان و مکران اعزام داشت بیشتر کرمانیها و مکرانیها دادن جزیه ا پذیرفتند و گروهی نیز مسلمان شدند .


اما از سابقه شهر نشینی و نحوه پیدایش شهر چابهار اطلاع دقیقی در دست نیست با مطالعه و پژوهش دقیق تاریخی می توان تا حدودی به این زمان دست یافت . براساس شواهد موجود ، این شهر بندری پس از متروکه شدن بندر تاریخی تیس نام و اعتبار گرفته است .

چابهار از دیر باز به دلیل داشتن موقعیت خاص استراتژیک و شرایط مناسب بندری مورد توجه بود و این خصوصیات ان باعث گردید که پای بیگانگان و قدرت های استعماری به این شهر بندری مهم باز شود این مسئله علاوه بر اقدامات استعماری از سوی بیگانگان باعث بر هم زدن بسیاری از تعاملات فرهنگی اجتماعی چابهار شده است تحولی عظیم که در دوره های گذشته در حوزه اقتصاد و تجارت چابهار و استان رخ داد پیدایش منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار به عنوان محور توسعه استان می باشد .



پوشش گیاهی



پوشش گیاهی شهرستان چابهار علیرغم بارندگی کم نسبتا انبوه می باشد و از تنوع خاصی بر خو دار است .


تنها ناحیه ای از ایران است که می توان در ان به راحتی و در شرایط طبیعی همانند جزایر سوماترا کائوچو و به مانند سر زمین هند درختان موز ، خربزه درختی (پاپایا ) انبه ،انجیر هندی و بسیاری از گیاهان گرمسیری را به عمل آورد .

به طور کلی در کنار مسیلها رود ها و دامنه ارتفاعات به علت وجود رطوبت بیشتر و درجه حرارت کمتر جنگلها و نباتات طبیعی متنوع و متراکم تری وجود دارد . در کنار رود خانه های این ناحیه علاوه بر چند گونه گز ، درختچه های کوچکی از خانواده نخل به نام داز وجود دارد که نفش اکو لو ژیک مهمی را در جلو گیری از سرعت سیلاب ها تغذیه جانوران و اقتصاد محل بر عهده دارد .


علاوه بر گونه های فوق درختچه های دیگری مانند اشوارک و خر زهره در کنار رود خانه ها به فراوانی میرویند .در ناحیه ساحلی خلیج گواتر به ویژه درخور باهو و در نزدیکی محلی که رود خانه باهو کلات به دریای مکران (دریای عمان ) میریزد جنگل مانگرو بسیار زیبا و قابل توجهی از گونه حرا وجود دارد . مهمترین درختان شهرستان چابهار که نوع غالب و مشخص گیاهان این ناحیه را تشکیل می دهند عبارتند از : کنار ، کهور ، استبرق (کرک ) انجیر معابد ، چش ، حرا مسواک و .....



گونه های جانوری


وجود پرندگانی چون فلامینگو و پلیکان زیبایی وصف نا پذیری به سواحل دریای چابهار میدهد علاوه بر این صید و صیادی انواع ابزیان و صدور انها به خارج از کشور نقش موثری در اقتصاد ملی دارد .

ماهیان خوراکی : حلوا ، سفید ، قبا ، هامور ، ساردین ، شیر ماهی ، سارم ، سر خو ، سنگر ، شوریده و...


ماهیان غیر خوراکی : ماهی مرکب و نیمه ، اره ماهی ، سفره ماهی و ... که دارای ارزش صنعتی می باشد و در صنایع تولید پودر ماهی از انها استفاده می شود .


سخت پوستان: شاه میگو ، میگو ، خرچنگ ، صدف، ستاره دریایی و ....




منابع ابی :



ابهای سطحی : رود خانه با هوکلات ، رود خانه کاجو ، رود خانه بی چند ، رودخانه نیکشهر ، رود خانه بنت و رایچ ، رود خانه نسپران ، رودخانه سورک ، رودخانه ساریچ .


ابهای زیر زمینی : پیر سهراب ، کهیر ، نگور ، دار تیس ، تیس کوپان ، هوتک .



مردم شناسی و فرهنگ عامه :


جمعیت شهرستان چابهار 220000 نفر است که اکثر انها بلوچ هستند و اهل تسنن .

الف ) اعیاد و جشن ها


در این منطقه عید ها و جشن های عمومی در اعیاد مذهبی و ملی خلاصه می شود بلوچ ها به اعیاد مذهبی بیشتر از سایر اعیاد اهمیت می دهند انها عید قربان و عید فطر را به ویژه بسیار با شکوه برگزار می کنند و به مدت 3روز به دید و بازدید هم رفته و در جشن و سرور به سر می برند .

ب) پوشاک


مردان بلوچ لباسی ساده و بلند به همراه دستاری که عموما سفید است برتن دارند رنگ لباس بلوچ های حوزه مکران و شهرستان چابهار نسبت به بلوچ های منطقه سرحد ( شمال استان ) روشن تر می باشد .



پوشاک زنان و دختران از زیبایی خاصی بر خوردار است در دوخت و تزئین لباس های زنانه از هنر منحصر به فرد سوزن دوزی و پریوار دوزی بلوچ استفاده می شود که هنر سوزن دوزی روی پیش بند ، سر آستین ، جیب بلند در جلو و همچنین حاشیه پایین لباس و شلوار خود نمایی می کند . دستار زنان بلوچ رو سری مستطیل شکلی است که توسط هنر بلوچی و پریوار دوزی تزیین می شود و انچه زیبایی البسه زنان بلوچ را کامل می کند زیور آلاتی از طلا و جواهر است که ساخت انها نیز یکی از هن های سنتی و اصیل منطقه است




غذا ها و نان های محلی :


غذا ها : بتو ماش ، شودوده ، بتو هواری ، ماشینگ ، پاکگین ماهیک ، کورک ، گلو هک ، ناروش ، کیش ، دلگ ، در گویش محلی به نان نگن گفته می شود و شامل انواع ذیل است :


1_تینی :نان های که بر روی صفحه فلزی (تابه آهنی )پخته می شوند و عبارتند از :

تین موشی ، تینی رو غنی ، دک ،سی سرک ،ست پوری ، رتی

2_گجری سنت یا نان تنوری : حمیری ، جویه نان ، تاپگی ،

3_ نان مخصوص عشایر : پناریک ، پورانی

4_ نان ذرت : شلو ، رحتو ، شلو ، تیموش ، بکد




آلات موسیقی


1_ سرور یا قیچک 2_ رباب از سازهای مضرابی است . 3_ تمبورگ یا سه تار
4_سورنا : در مراسم عروسی همراهی دهل می باشد . 5_ دهل بزرگ 6_ تمبرک : دهل کوچکتری است که کنار دهل بزرگ سورنا را همراهی می کند . 7_ دهلک : دهل دو طرفه کوچک و بلندی است
8_ دهل بزرگ لیوا : دهل رحمانی بزرگ و حجیمی است که تنها در مراسم رقص لیوا از ان استفاده می شود .
9_ دهل مگرمان : طبل بلند یک طرفه است در قدیم برای خبر رسانی استفاده می شد 10_ نل : قلم _ نی
11_ سما یا دف 12_ بینجو


صنایع دستی


سوزن دوزی ، سکه دوزی ( سامان ) ، حصیر بافی ، ساخت ابزار و الات موسیقی و صنایع دستی دریایی


آثار تاریخی :


قلعه تاریخی تیس ( معروف به قلعه پرتغالی ها )


در بخش مرکزی ، 5 کیلو متری شمال غربی چابهار مشرف بر روستا و خلیج تیس در حد فاصل ارتفاعات کوه های پیل بند و شهباز بند در روستا بندری تیس بر روی تپه سنگی مرتفع قرار گرفته است .

این بندر کوچک در دوره تاریخی هخامنشی و ساسا نی تا دوره اسلامی به طور مستمر شاهد وقوع حوادث
تاریخی این بخش از نوار ساحلی کشورمان بوده است . در عصر صفویه ( قرن دهم هجری ) همزمان با توسعه و نفوذ دریایی ، کشور های استعمار گری همچون پرتغال اکثر نوار ساحلی و جزایر جنوب کشور در بخش های دریای عمان و خلیج فارس به صورت پایگاه های نفوذ این دولت استعماری در ایران در امده که قلعه پرتغالی های تیس هم یکی از انها می باشد .این قلعه بر فراز تپه ای مرتفع و مشرف بر روستا و خلیج تیس با مصالح تخته سنگ های ماسه ای ،آهکی و ملاط گچ و آهک ساخته شده است .
معماری این قلعه شامل یک حیاط در مرکز و مجموعه ای از اتاق ها و سازه های معماری در پیرامون ان می باشد . بخش اعظم قسمت فوقانی قلعه از بین رفته است پوشش سقف ان طاق ضربی می باشد . بخش مرکزی ضلع غربی فضای داخلی قلعه در دو طبقه اجرا شده است که بر فراز ان یک برج دیده بانی به ارتفاع 15 متر وجود داشته که علاوه بر دیده بانی در مواقع طوفان به عنوان چراغ دریایی عمل نموده و وظیفه هدایت کشتی ها را عهده دار بوده است .

غارهای بان مسیتی


موقعیت جغرافیایی : بخش مرکزی 9 کیلو متری شمال غربی چابهار روستای تیس در دامنه کوه شهباز بند ،یک غار طبیعی و دو غار مصنوعی در کنار هم قرار دارند از این مجموعه غارها در محل به نام بان مسیتی یاد می کنند . غار اول طبیعی تا حدودی نیم دایره است و با استفاده از روش تراشکاری داخل غار و دهانه ان توسعه پیدا کرده است یک غار مصنوعی مت راست غار طبیعی به فاصله هفت قدم قرار دارد که آثار تراش به خوبی در آن آشکار است دهانه ان هشتاد سانتی متر ارتفاع دارد و سقف ان کوتاه است و اکنون به علت خرابی یک آدم متوسط به زحمت در ان بطور خمیده می تواند بایستد این غار در انتها مسدود است و احتمال دارد حفره ها یا روزنه های طبیعی یا مصنوعی در قسمت انهنای خلفی کوه این غار را به غار سوم وصل کرده باشد و یا به چاه های زیر زمینی که محلی برای دفن اجساد در معابد قدیمی است برساند ظاهرا این غار ها جزو یک واحد تاسیساتی ساختمانی بوده و به منزله حجره ها و توقفگاهها ، معبد یا پرستش گاهی بوده است . از سطح زمین تا ورود به دهانه غار ،پلکانی وجود داشته است که آثار ان باقی است .

ساختمان قدیمی تلگرافخانه چابهار


این ساختمان در بافت جنوبی شهر چابهار در حاشیه شرقی خیابان مولوی روبروی مهمان سرای کشتیرانی واقع شده است بنا در اواخر حکومت قاجاریه توسط پرتغالی ها احداث گردیده و دارای مالکیت دولتی است . این بنا از قدیمی ترین ساختمان های سنگی موجود در شهر چابهار است با توجه به کتیبه سنگی موجود در قسمت جلوی اختمان ساخت ان به سال 1869 میلادی برابر با 1248 هجری شمسی در زمان نفوذ پرتغالی ها بر می گردد ساختمان با هدف تلگراف خانه احداث شده و به این نام معروف بوده است با گذشت زمان اداره پست در ان استقرار افته است .
این بنا دارای معماری مختص مناطق گرمسیری یعنی همان وجود رواق های هلالی دور تا دور است . استفاده از سنگ های رسوبی ماسه ای ساحلی در اندازه های مختلف از ویژگی های دیگر این بنا است .



جاذبه های مذهبی و تاریخی


مقبره سید غلام رسول : آرامگاه سید محمد مشهور به سید غلامرسول که همواره زیارتگاه مسلمانان هند ومردم این منطقه بوده است ، در حاشیه ضلع شرقی خلیج چابهار قرار دارد که قدمت ان به سال 465 هجری قمری می رسد . آرامگاه در ضلع غربی حیاط بر روی صفحه ای به ارتفاع یک متر بنا شده است .
احتمالا نمای دور تا دور داخل آرامگاه دارای نقاشی هایی بوده است با توجه به پلان نما می توان گفت که این آرامگاه در عهد سلجوقی بر پا شده و در دوره صفوی نیز طرح های نقاشی بر روی دیوار ها افزوده شده است در نمای خارجی مقبره و چهار گوشه زیارتگاه چهار مناره کوتاه قرار دارد و نیم دایره های از گچ به رنگ سفید بین این مناره ها را پر می کند گنبد از داخل نیز نواری از تزئینات هندسی و گیاهی است .
که با رنگ های زرد ،قرمز ، ابی وسفید به صورت گل و گیاه و ستاره دیده می شود . بالای چهار طاقی بنا ، چهار نور گیر قرار دارد که قسمتی از نور داخل مقبره را تامین می کند ورودی آرامگاه در ضلع غربی و محراب ان در ضلع جنوبی قرار گرفته . در ضلع غربی طاق نمایی با تزئینات مقرنس دیده می شود که داخل ان عبارت ( لا اله الا ا....) ( یا محمد ) ( یا علی ) را بر روی نقش گل ها طرح اندازی کرده است در نمای ضلع شمالی ، روبه روی محراب نیز طاق نما هایی با تزئینات مقرنس دیده می شود که محل نذر و روشن کردن شمع است .



قدم گاه خضر


بخش مرکزی ،در جنوب غربی چابهار در محلی به نام سپوزه واقع گردیده است خواجه خضر از مشایخ مورد احترام بلوچها می باشد او مقبره ای ندارد زیرا مردم بر این باورند که خضر زنده و پاسدار لنج ها و قایق هایشان است . در گذشته مراسم خاصی در این قدمگاه برگزار می شد ، مردم قربانی ، خرما و یا حلوا به مکان مورد نظر می آوردند و میان افراد تقسیم می کردند .





جاذبه های طبیعی :



کوه های منیاتوری ، تپه های مریخی


این کوه ها یکی از پدیده های ژئو مور فو لوژی منطقه است که در هیچ کجای ایران به چشم نمی خورد این کوهها که در امتداد ساحل از منطقه کچو تا نزدیکی خلیج گواتر به سمت مشرق کشیده شده چشم اندازی سحر انگیز و بدیع آفریده است .


اکو سیستم جنگل های دریایی


با نزدیک شدن به سواحل دریا ی جنوب ، مانند بسیاری از مناطق دیگر انچه نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کند نوعی فورمو لاسون گیاهی است که به صوت نیمه شناور بین ساحل و دریا کشیده شده است این درختزار های دریایی را در نوار باریکی از پناهگاه های ساحلی بین کمترین و بیشترین حد ا اب دریا که با تغییرات جزرو مدی در سواحل مناطق گرم و حاره های در میان خورها لانگونها و زوایای مناسب در مصب رودخانه ها می توان دید . این جنگل های غرق آبی با موقعیت ویژه خود به جنگل های جزر و مدی یا جنگلهای باتلاقی نیز موسوم هستند نام عمومی دیگر انها جنگلهای مانگرو است . در هنگام مد تنها تاج درختها بالاتر از سطح آب شور دریا دیده می شود و بقیه اندام های درختان در زیر آب از دیده پنهان است

و فقط در زمان جزر دریا می توان قسمت های زیر تاج ، ساقه و ریشه های تنفسی این درختان را مشاهده کرد . این جنگلها به نام درختزار های ساحلی ، جنگلهای جزرو مدی و جنگلهای همیشه سبز ساحلی نیز توصیف کرد جنگلهای حرای ایران در نوار ساحلی خلیج فارس و دریای عمان آخرین حد پراکنش جنگلهای مانگرو در جنوب غربی آسیا بشمار میروند . این جنگلها از یک یا گاهی دو گونه مانگروتشکیل شده و فراوان ترین گونه حرا باشد .

جنگلهای حرای استان سیستان و بلوچستان در خلیج گواتر با وسعت 200 هکتار در منتهی الیه جنوب شرق کشور در محدوده سیاسی شهرستان چابهار و در فاصله 150 کیلو متری شرق چابهار قرار دارد . این مکان زیبا همراه باخور باهو به عنوان بیستمین تالاب بین المللی کشور در فهرست کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است . هر چند جنگل های حرا توده خالص و یکدستی هستند و هیچ گونه تنوع گیاهی در انها مشاهده نمی شود ولی در مقابل از تنوع جانوری بسیار بالایی برخوردارند و این تنوع قبل از هر چیز به خاطر موقعیت گذر گاهی یا اکو تونی انهاست این جنگلها حد مشترک دریا وخشکی است وحفاظت از انها در همه دنیا به عنوا ن زیستگاهها با ارزش و حساس بویژه از منظر گردشگری مورد تاکید قرار گرفته است .
جنگلهای مانگرو حاصل خیز بوده و از نظر تنوع زیستی یکی از کانون های مهم به شمار می روند برخی از مهمترین کارکرد های این جنگلها عبارتند از : حفاظت از آب سنگهای مرجانی و تامین زیستگاه آبزیان ، پرندگان و دیگر جانوران ، همچنین این اکو سیستم را عامل تعیین کننده در پایداری سواحل در مقابل فرسایش امواج سهمگین دریا می دانند .


سواحل دریا ی عمان


در کناره های دریایی عمان صخره های بزرگی در اثر پیشروی آب دریا و فرسایش سنگهای رسوبی به وجود امده که چشم اندازی زیبا را خلق کرده است این بخش از سواحل را بخصوص به هنگام غروب می توان به عنوان یکی از دیدنی ترین سواحل جنوبی ایران نام برد چرا که دیواره های صخره ای و مناظر دلنشین که در برخی جاها خزه ها ودیگر روئیدنیها ی سبز فام دریایی ان را زینت بخشیده اند مانند آکواریمی طبیعی با انواع ماهی ها ی رنگین بیننده را به شگفتی وا می دارد .
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
شاخصه هاي همسازي با اقليم در مسکن روستايي استان گيلان

شاخصه هاي همسازي با اقليم در مسکن روستايي استان گيلان

نشریه : مسكن و محيط روستا پاييز 1390; 30(135):23-42.

عنوان : شاخصه هاي همسازي با اقليم در مسکن روستايي استان گيلان

نویسندگان : طاهباز منصوره,جليليان شهربانو


چکیده :
بحران انرژي و ضرورت صرفه جويي در مصرف آن، لزوم تجديدنظر در نحوه ساخت و ساز را به يكي از اركان اصلي برنامه ريزي و طراحي كشور تبديل نموده است. اين مساله به خصوص در روستاها كه همواره از منابع كمتري نسبت به شهرها برخوردار بوده اند، حياتي تر است. پايين بودن سطح زندگي در روستا، نبود تخصص، دور بودن از امكانات شهري، مشكل دسترسي، مشکلات معيشتي و امثال آن از عواملي هستند كه لزوم توجه به صرفه جويي انرژي در اين مناطق را چند برابر مي كند. بر اساس مطالعات انجام شده در بنياد مسکن انقلاب اسلامي استان تهران تحت عنوان «بررسي روش هاي صرفه جويي انرژي در مسکن روستايي استان گيلان» اين استان داراي چهار پهنه شاخص اقليمي است. در گذشته و در نبود امکانات مدرن براي استفاده از انرژي هاي فسيلي، نيازهاي متفاوت اين پهنه ها منجر به شکل گيري معماري خاص در هر پهنه شده است. اما مقايسه راهکارهاي بومي اتخاذ شده نشان مي دهد که گاه نيازهاي متفاوت منجر به راه حل هاي مشترک شده و به همين دليل، استان داراي سه پهنه معماري است. بررسي ويژگي هاي طراحي کالبدي روستاها و مصالح و روش هاي اجرايي، نشان مي دهد که در طراحي معماري روستاهاي اين استان، علاوه بر استفاده از انرژي هاي طبيعي براي تامين آسايش حرارتي، با شرايط نامطلوب اقليمي نيز مقابله شده است. به اين ترتيب معماري بومي، با کمترين نياز به انرژي هاي فسيلي، ضمن صرفه جويي در هزينه ها، از آلودگي و تخريب محيط زيست نيز جلوگيري به عمل آورده و مصداق بارزي از معماري پايدار است. مقاله حاضر بر اساس مطالعات ميداني و تحقيق انجام شده، به معرفي پهنه هاي اقليمي شناسايي شده در اين استان و شگردهاي معماري به کار رفته در هر پهنه براي همسازي با شرايط اقليمي و محيطي مي پردازد. سپس بر اساس اين شناخت راهکارهاي طراحي همساز با اقليم براي کاهش مصرف انرژي در مسکن روستايي، براي هر يک از پهنه هاي معماري اين استان که عبارتند از پهنه جلگه اي-کوهپايه اي، کوهستاني مرطوب و کوهستاني نيمه خشک ارائه شده است.

كليد واژه: پهنه اقليمي، پهنه معماري، شگردهاي معماري همساز با اقليم، مسکن روستايي
.
.
.
.
لینک دانلود را از فایل ِ ضمیمه دریافت نمائید . . .:gol:
 

پیوست ها

  • شاخصه هاي همساز&#1.txt
    54 بایت · بازدیدها: 0

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
بررسي وجود تغيير دما در دشت مشهد

بررسي وجود تغيير دما در دشت مشهد

نشریه : تحقيقات جغرافيايي زمستان 1384; 20(4 (پياپي 79)):5-18.

عنوان کامل : بررسي وجود تغيير دما در دشت مشهد به عنوان نمايه تغيير اقليم در منطقه

نویسندگان : ابراهيمي حسين*,علي زاده امين,جوانمرد سهيلا

* دانشگاه آزاد اسلامي واحد فردوس


تغيير اقليم و افزايش درجه حرارت يكي از مسايل مهم زيست محيطي بشر به حساب مي آيد كه در سالهاي اخير مطالعات زيادي را به خود اختصاص داده است. افزايش ميانگين دماي كره زمين و تغييرات آن نمايه اي از تغييرات اقليمي است كه در تمامي نظريه هاي تغيير اقليم به آن توجه شده است. با بررسي روند تغييرات ميانگين دماي هوا مي توان تغييرات اقليمي در منطقه را رديابي نمود. بر آورد ها نشان مي دهد كه ميزان ميانگين دماي كره زمين تا سال 2030 ميلادي 0.7 تا 2 درجه سانتي گراد بيشتر از امروز خواهد بود. بر حسب سناريو هاي مختلف مدل هاي تغيير اقليم افزايش درجه حرارت ناشي از تغييرات اقليمي در اغلب نقاط جهان پيش بيني و نتايج مختلفي ارايه گرديده است. بر اساس اين پيش بيني ها ميانگين درجه حرارت در مقياس جهاني براي سال 2050 ميلادي در سناريوهاي مختلف تغيير اقليم بين 3.5 تا 5 درجه سانتي گراد متغير مي باشد. همچنين شدت تغيير درجه حرارت در مناطق مختلف تفاوت زيادي خواهد داشت.
مقاله حاضر برگرفته از بخشي از پژوهش بررسي تغيير اقليم در دشت مشهد است. محدوده مورد مطالعه در طول جغرافيايي´20-°58 و´8 -°60 درجه شرقي و عرض جغرافيايي ´0-°36 و ´5-°37 شمالي در استان خراسان رضوي قرار گرفته است كه بر اساس آمار موجود داراي متوسط دماي سالانه 12.4 و متوسط بارش 278.6 ميلي متر است. براي داده هاي هوا شناسي مورد نياز از ايستگاه سينوپتيك مشهد و گلمكان و 8 ايستگاه تبخير سنجي و 25 ايستگاه باران سنجي واقع در دشت استفاده شده است. تغييرات زماني درجه حرارت امري كاملا مشخص در هر اقليم است. مطالعه تغيير اقليم و گرم شدن كره زمين به تغييرات درجه حرارت در طول دوره هاي آماري دراز مدت مي پردازد. ساده ترين روش هاي مطالعه روند تغييرات درجه حرارت استفاده از روش هاي رگرسيون بين دماي هوا و زمان وقوع است. روش من كندال و لتن ماير دو روش آماري است كه با استفاده از آنها روند تغييرات درجه حرارت در دشت مشهد مورد بررسي قرار گرفت. روند تغييرات درجه حرارت در دو سطح احتمالي 1 و 5 درصد بررسي گرديد. در روش لتن ماير و من كندال در سطح 1 و 5 درصد براي تمام ماه ها روند تغييرات درجه حرارت بررسي گرديد نتايج نشان داد كه در بيشتر ماه ها روند افزايشي بوده است.
براي روش رگرسيون خطي و نمايي و درجه دو در تمام ايستگاهها براي هر سه پارامتر درجه حرارت (حداقل، حداكثر، متوسط)، روند صعودي به دست آمد. اين روند افزايشي درجه حرارت به خصوص براي دماي حد اقل، بارزتر است. درجه حرارت در دوره هاي مختلف آماري با يكديگر مقايسه گرديد ميانگين سه گانه درجه حرارت در سطح 1 و 5 درصد در 25 ساله اخير با 25 ساله قبل به طور معني داري اختلاف دارد. اين تفاوت بين دوره هاي ده ساله اخير با ميانگين دراز مدت مشهود است. در روش لتن ماير و من كندال در سطح 1 و 5 درصد براي تمام ماه ها روند تغييرات درجه حرارت بررسي و نتايج نشان مي دهد كه در بيشتر ماه ها روند افزايشي است. اختلاف درجه حرارت هر سال با ميانگين دراز مدت نيز محاسبه گرديد نتايج نشان مي دهد كه روند تغييرات در اغلب ماه ها مثبت و افزايشي است. تغييرات تفاوت دماي متوسط سالانه دشت مشهد در طول دوره آماري با ميانگين دراز مدت 50 ساله بررسي گرديد در اين حالت نيز داده‌ هاي درجه حرارت نشان دهنده روند مثبت در منطقه است و به طور كلي تغييرات دما در دشت مشهد مشهود بوده و مي توان از اين تغييرات به عنوان نمايه اي از تغيير اقليم نام برد.

كليد واژه: درجه حرارت، تغيير اقليم، روند تغييرات دما

.
.
.
.
لینک ِ مستقیم دانلود را از فایل صمیمه دریافت نمائید . . .:gol:
 

پیوست ها

  • 01.txt
    50 بایت · بازدیدها: 0

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
تحليل ويژگي ها و اصول معماري همساز با اقليم سرد (مطالعه موردي شهر همدان)

تحليل ويژگي ها و اصول معماري همساز با اقليم سرد (مطالعه موردي شهر همدان)

سلام بچه ها من اقلیم شهر همدان و میخوام...

سلام
علاوه بر این مطلبی که میزارم ، در این پست هم میتونید در مورد همدان مطلب بدست بیارید : #29
موفق باشید . :gol:



فصل نامه جغرافيايي چشم انداز زاگرس تابستان 1389; 2(4):23-35.

عنوان کامل : تحليل ويژگي ها و اصول معماري همساز با اقليم سرد (مطالعه موردي شهر همدان)

نویسندگان : ملك حسيني عباس,درگاهي محمدمهدي


چکیده :
پيشينه طراحي و ساخت و ساز با توجه به معيارها و ويژگي هاي طبيعي و اقليمي در معماري سنتي ايران به صدها سال مي رسد و از شاهکارهاي معماري در جهان به شمار مي آيد. در اين مقاله سعي بر آن است که اصول معماري همساز با اقليم در مناطق سرد با تکيه بر شهر همدان بررسي شود، به طور کلي استفاده از انرژي هاي طبيعي و نيز حفظ و جلوگيري از هدر رفتن انرژي توليدي از ساير منابع و تنظيم تعادل حرارتي به صورت منطقي بين داخل و خارج ساختمان هدف اصلي ساکنان اقليم سرد به شمار مي آيد که شکل کلي بافت شهري، تراکم و نوع مصالح به کار رفته در اين اقليم از شواهد امر مي باشد. از اين رو با استفاده از آمار برگرفته از سازمان هواشناسي استان همدان در يک دوره 27 ساله و محاسبه آنها در جدول ارزيابي ماهاني و تحليل اين آمار بوسيله نمودار زيست اقليمي بر مبناي معيارهاي دماي آسايش انسان به منظور دستيابي به احکام و اصول صحيح ساخت و ساز و اجراي معماري همساز با آب و هواي همدان و اقليم سرد انجام مي گيرد.

كليد واژه: اقليم و معماري، جدول ماهاني، شهرستان همدان، انرژي، هواشناسي
 

پیوست ها

  • تحليل ويژگي ها و &.pdf
    271.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
قابليتهاي اقليم شناختي معماري بومي (مطالعه موردي، جزيره كيش)

قابليتهاي اقليم شناختي معماري بومي (مطالعه موردي، جزيره كيش)

سلام دوستان من به اقلیم کیش احتیاج دارم. البته جداول و نمودار های اقلیمیشو...... ..

سلام
علاوه بر این فایل که قرار دادم ، شما میتونید به این پست هم برید ، و از مطلبش استفاده کنید : #6
موفق باشید . . .:gol:





پيك نور- علوم انساني تابستان 1383; 2(2):84-103.

عنوان کامل : قابليتهاي اقليم شناختي معماري بومي (مطالعه موردي، جزيره كيش)

نویسنده : اسپناني عباسعلي

دانشگاه پيام نور، مركز فريدون شهر

چکیده :
مساكن و ساختمانهايي كه در گذشته ساخته مي شد به علت رعايت اصول و معيارهاي آب و هوايي در برابر عوامل نامساعد جوي عملكرد خوبي داشته، به طور طبيعي انسان را از شرايط آب و هوايي سرد و گرم حفظ مي كرد. اما رشد تكنولوژيكي بشر بعد از انقلاب صنعتي و دستيابي به انرژيهاي فسيلي موجب شد رعايت معيارهاي آب و هوايي در ساخت و ساز مسكن و ساختمان به بوته فراموشي سپرده شود. با اين حال محدوديت منابع انرژيهاي فسيلي و بروز مسايل زيست ـ محيطي از اواسط قرن بيستم موجب گرايش انسان به طبيعت و رعايت معيارهاي آب و هوايي در ساختمان شد كه ابداع انواع تكنيكهاي اقليمي را در پي داشت. از سوي ديگر، همان طور كه در اين مقاله نشان داده خواهد شد، تكنيكهاي طراحي اقليمي كه برگرفته از معيارهاي آب و هوايي معماري بومي باشد داراي حداكثر كارايي خواهد بود. بنابراين، موضوع اين مقاله به معماري بومي جزيره كيش اختصاص داده شده است.

كليد واژه: اقليم شناسي، انرژي فسيلي، تكنيكهاي طراحي اقليمي، ايران، جزيره كيش، معماري بومي
 

پیوست ها

  • اقلیم کیش.pdf
    292.1 کیلوبایت · بازدیدها: 0

claccik39

عضو جدید
تاریخچه و مطالعات اقلیمی تبریز
شهر تبريز مركز استان آذربايجانشرقي در قسمت شمال­غربي كشور ايران واقع است يكي از قديميترين و مهمترين شهرهاي ايران مي­باشد.
اين شهر در موقعيت38درجه و8 دقيقه عرض شمالي و46 درجه و15 دقيقه طول شرقي درگوشه شمال شرقي دشتي به وسعت30 كيلومترمربع، به ارتفاع تقريبي1350متر از سطح دريا قرار گرفته است.
شهر تبريز از شمال به شهرستان مرند و اهر و از جنوب به شهرستان مراغه و هشترود از مشرق به شهرستان سراب و ميانه و از مغرب به درياچه اروميه محدود است. مينو رسكي در رابطه با موقعيت جغرافيايي تبريز مي­نويسد: تبريز در گوشه شرقي جلگه رسوبي همواري واقع شده است كه مساحتش تقريباً 30 كیلومتر مربع مي­باشد اين جلگه شيب ملايمي به سوي ساحل شمال­شرقي درياچه اروميه دارد و بوسيله چند رودخانه آبياري مي­شود كه مهمترين آنها آجي­چاي است كه از سمت جنوب­غربي كوه(سبلان) سرچشمه مي­گيرد و پس از عبور از محازات قراجه­داغ يعني حد شمالي تبريز، وارد جلگه شده از شمال شهر مي­گذرد مهران رود كه در وسط شهر جاري است از سمت چپ به تلخه­رود ملحق مي­شود شهر تبريز از ناحيه شمال­شرقي به كوه عينعلي و زينعلي(زيارتگاه عون­بي­علي و زيدبن­علي) كه ارتفاع1800متر و به مثابه رشته است كه سلسله جبال قراجه­داغ كه در شمال و شمال­شرقي واقع شده و به دامنه كوههاي سهند كه مرتفع­ترين قللش در حدود3547 متر مي­باشد متصل است و از طرف شمال به كوه بهلول و باباغي بين كوه بهلول و سرخاب واقع شده و از طرف مشروع به كوه كم ارتفاع ساري داغ (زردكوه) متصل است.
به همين دليل اين شهر به سمت مغرب گسترش يافته است از علل ديگر گسترش تبريز به سمت غرب دسترسي به آب آسانتر وجود رودخانه مهران رود و وجود خاك حاصلخيز و وجود راه­آهن سراسري ايران، راه­آهن تبريز جلفا و تبريز تهران مي­باشد.وجود كارخانه­ها و تراكتورسازي و پتروشيمي و پالايشگاه به طور كلي شهر صنعتي تبريز به طرف غرب گسترش يافته است. بادهاي تبريزي را تحت تاثير قرار مي­دهند.
بادهاي جهات شرق، شمال­شرقي، غرب، جنوب غربي به ترتيب مهمترين جهات وزش باد شهرتبريزيند و از بيشترين مقدار وزش ساليانه برخوردارند وزش بادهاي شرق و شمال­شرقي آلودگي هوا در غرب تبريز بيشتر بوده و كمترين آلودگي هوا در شرق تبريز كه در مسير بادهاي سهند و سرد شمال است مي­باشد.
شاردن در مورد آب و هواي تبريز مي­نويسد هواي تبريز سرد و خشك است، سخت نيكو بسيار سالم است به طوريكه در اين محيط به هيج وجه براي پيدايش و تكوين هيچگونه خوي و خلق بد زمينه­اي وجود ندارد. سرما مدت مديدي دوام دارد چون شهر رو به شمال است قلل جبال آن سهند طي نه ماه از سال برف مشاهده مي­شود تقريباً همه روزه صبحگاهان و شامگاهان باد مي­وزد اغلب اوقات سال به استثناي تابستان باران مي­بارد. و در تمام فصول در آسمان ابر مشاهده مي­شود و حيات مردم قرين لذت و معاش بسيار است.[1] و اين گونه تاكيد مي­كنند كه شصت قسم انگور در اطراف تبريز بار مي­آيد. در ايران به هيجوجه نقطه­اي وجود ندارد كه در آن بتوان دلپذيرتر و ارزانتر از تبريز زندگي كرد.[2]
نظريه­هاي جالبي در رابطه با وجه تسميه شهر تبريز ارائه شده نام اين شهر در زبان مغولي«تيوريس» در زبان دري تيوريز و دهقانان «تاب­ريز» و در زبان فارسي «تبريز» مي­گويند يعني تب را مي­ريزد. حقيقتاً يك نفر مريض تب­دار اگر به اين شهر وارد شود از آب گوارا و هواي لطيف اين شهر استشمام كند از تب خلاص مي­شود. مؤسسه اين شهرهارون­الرشيد خليفه عباسي است زبيده خاتون زن هارون­الرشيد آب و هواي اين شهر را پسنديده اين خاك پاك عبيرآميز حمل سرور و خوشگذراني كرده بود مبلغ زيادي خرج كرده كه به بناي اين شهر اقدام كند براي نام اين شهر علماي فارسي دولت عباسي تبريز گفتند.[3]


تاريخ تبريز

در مورد تاريخ اين شهر از زمان مادها تا دوره ساسانيان اطلاعات روشني وجود ندارد و تنها در منابع متعلق با دوره ساساني به اين شهر اشاره شده است. به عقيده هرتسفلد به علت نزديك بودن اسكو به تبريز، شهر تاروئي به احتمال زياد همان شهر امروزي تبريز بوده است. با توجه با اينكه مادها بيشتر در اجتماعات كوچكي بنام ده دژ زندگي مي­كردند اعتقاد بر اين است كه تبريز يكي از اين دژها بوده است. و وجود شهري با دو قلعه تو در تو بيشتر اين نظريه را تقويت مي­نمايد. عقيده دوم در رابطه با شكل­گيري شهر تبريز، مربوط به نظريه­اي است كه بناي شهر را به پادشاه ارمني بنام خسرو در سال253ميلادي نسبت مي­دهد.«داستان از اين قرار بوده كه پادشاه ارمني به نام خسرو بااردوان، پادشاه ايراني داراي ارتباط نزديك بوده است در سال243ميلادي اردشير وزير اردوان در يك توطئه، پادشاه را مي­كشد و سلسله ساسانيان را بنا مي­نهد. زماني كه خسرو از اين خبر مطلع مي­شود درصدد انتقام از اردشير برمي­آيد و سرانجام پس از10سال جنگ اردشير را شكست مي­دهد و در محلي كه وي جنگ را برده بود دستور ساخت شهري را مي­دهد به نام دايورج كه پس از گذشت زمان اين اسم به تاورز در نهايت تبريز تبديل مي­گردد.
نكته بسيار مهم در مورد شهر تبريز اينست كه از قرن سوم تا قرن نهم ميلادي ظاهراً اسمي از اين شهر در منابع تاريخي برده نشده است و تا بحال نيز تحقيق و تلاش براي يافتن نامي از تبريز در متون آن دوره بي­نتيجه بوده است. يكي از دلايلي كه براي از بين رفتن اين شهر در دوره باستان مي­تواند وجود داشته باشد همانا زلزله است زيرا در مطالعات تاريخي زلزله­نگاري نشانگر آنست كه تبريز جزء مناطق زلزله­خيز ايران بشمار مي­رود. زمين­لرزه­هاي مخرب تبريز كه در بعضي از موارد شهر را به كلي ويران كرده است، به احتمال قريب به يقين در مدت ششصد سال(قرن سوم تا قرن نهم ميلادي) مي­تواند زلزله­اي وحشتناك شهر را در كام خود فرو برده باشد.
نظريه ديگر در رابطه با از بين رفتن شهر مي­تواند وجود جنگ باشد، چراكه تبريز هميشه در طول ادوار تاريخي خود درگير جنگهاي فراوان بوده است.
و بعد از ظهور اسلام در گستره وسيع حكومت اسلامي به«قبله­الاسلام» مشهور مي­شود سپس در مسير جاده ابريشم شرق را با غرب پيوند مي­دهد و رونق واقتصادش به بنيان بازارها و كاروانسراها مي­انجامد كه به عظيم­ترين بازار مسقف و به هم پيوسته دنيا شهره مي­گردد.
تاورنيه فرانسوي نيز در اين رابطه مي­نويسد در شهر تبريز بواسطه تجارت بزرگ يكي از معروفترين شهرهاي آسياست با عثماني و اعراب و گرجيها و منگرلي­ها و ايران و هندوستان و دولت مسكو و تاتارها دائماً تجارات دارد و بازارهاي آن تمام سرپوشيده است هميشه پر است از امتعه­نفيس.[4]
چون قراجه­داغ منطقه كوهستاني است و كوه بزرگ سهند تمام فاصله بين تبريز و مراغه را اشغال كرده لذا تبريز يگانه راه مناسب براي مواصلات بين شرق(امتداد: آستارا، اردبيل، تبريز، تهران، قزوين، ميانه، تبريز) و غرب(امتداد: ترابوزان، ارزوم، خوي، تبريز) شمال: امتداد: تفليس، ايروان صفا، مرند، تبريز) مي­باشد بالاخره دامنه كوههاي سهند معبد بسيار باريكي به كرانه شرقي و درياچه اروميه ايجاد كرده لذا راه مراصلات بين شمال(ماورقفقاز، قراجه­داغ) و جنوب(مراغه، كردستان) بايد از تبريز بگذرد.[5]
در تبريز بزرگترين دانشگاه آن عصر، «ربع­رشيدي» موقعيت علمي و فرهنگي تبريز را به جهانيان مي­نمايند. تبريز را شهر اولين­ها مي­ناميدند. چنانچه اولين مدرسه به سبك جديد اولين چاپخانه و كتابخانه و اولين روزنامه و سالن نمايش(تئاتر) در اين شهر بنا شده است. تبريز بيش از شهرهاي ديگر ايران زمين داراي سابقه مدنيت مي­باشد به طوريكه نخستين انجمن شهر (شوراي شهر) در اين شهر تأسيس شده است. تبريز داراي آثار و ابينه تاريخي متعددي است كه هر يك بيانگر سير تاريخي فرهنگي اين ديار است. تبريز يكي از هفت شهر بزرگ تاريخي و فرهنگي كشور است توسعه صنايع در اين منطقه در سال1350 پايه­گذاري شده است توليدات عمده صنعتي در اين منطقه عبارت است: مواد غذايي، مواد شيميايي داروئي، فولاد، ماشين­آلات سبك، سنگين، تراكتور ماشين آلات نساجي، فرش و...

فصل دوم : مطالعات اقليمي[6]

1-2- آب و هوا و اقليم

از نظر تقسيمات اقليمي ، افليم ايران به چهار گروه تقسيم مي­شود: الف) اقليم معتدل و مرطوب (سواحل درياي خزر) اقليم سرد(كوهستانهاي غربي) ، اقليم گرم و خشك(فلات مركزي) و اقليم گرم(سواحل جنوبي ايران) تقسيم شده است، كه منطقه تبريز در گروه اقليم سرد قرار مي­گيرد.
خصوصيات عمومي اين اقليم(اقليم سرد) به قرار زير است:
كوهستانهاي غربي كه دامنه­هاي غربي رشته­كوههاي مركزي ايران را شامل مي­شوند با توجه به اين كه در اين منطقه متوسط حداقل دماي هوا در سردترين ماه كمتر از 3- درجه سانتيگراد است، جزو مناطق سردسير محسوب مي­شوند.
سلسله كوههاي غربي چون سدي مانع نفوذ هواي مرطوب مديترانه به داخل فلات ايران شده و رطوبت هوا را در دامنه­هاي خود نگه مي­دارند از ويژگيهاي اين اقليم گرماي شديد دره­ها در تابستان و اعتدال آنها در فصل زمستان است. مقدا و شدت تابش آفتاب در تابستان اين منطقه زياد و در زمستان بسيار كم است.
زمستانهاي طولاني ، سرد و سخت بوده و چندين ماه از سال زمين پوشيده از يخ است. در سراسر اين منطقه از آذربايجان تا فارس زمستانها به شدت سرد بوده و سرما از اوايل آذر ماه شروع شده و كم و بيش تا اواخر فروردين ماه ادامه مي­يابد. مقدار بارندگي در تابستان كم و در زمستان زياد و اكثراً به صورت برف است. برفهاي پياپي اكثر قلل را پوشانده و در ارتفاعات بيش از 3000متر همواره برف دائمي وجود دارد . بطور كلي در اين منطقه، بهاري كوتاه، زمستان و تابستان را از هم جدا مي­سازد. شهرهاي تبريز، اروميه، سنندج و همدان در اين اقليم قرار دارند.

2-2- حرارت:
جلگه تبريز قلمرويي مرتفع و كوهستاني با آب و هواي سرد و خشك است كه از زمستانهاي طولاني و سرد و تابستانهاي كوتاه و معتدل برخوردار است. موقعيت توپوگرافي بستر طبيعي شهر تبريز و استقرار آن در دره وسيعي كه از تمامي جهات به جزء غرب و شمال­غربي به شيبهاي تند و كوههاي پيرامون محدود شده است، موجب گرديده تا اين شهر علاوه بر تبعيت از خصوصيات اقليمي ناشي از موقعيت طبيعي جلگه تبريز، تا حدودي تابع كيفيت خاص موقعيت بستر شهر نيز باشد. معدل ده ساله(85-1976) درجه حرارت هواي شهر تبريز نشان مي­دهد كه مدت سرما در تبريز بسيار طولاني است و حدود 5 ماه (آبان تا اسفند) از سال را دربر مي­گيرد. سرما از ماه نوامبر (آبان) شروع مي­شود، در ماههاي دسامبر، ژانويه و فوريه (آذر، دي، بهمن) بويژه ماه ژانويه(دي) شدت مي­يابد و تا اواخر ماه مارس(اسفند) ادامه پيدا مي­كند. معدل ده ساله تعداد روزهاي يخبندان در ماههاي فوق به ترتيب برابر 9، 24، 29، 23، 13 روز و معدل ده ساله متوسط حرارت ميزان رطوبت نسبي در ساعت6:30 صبح در مدت ده سال فوق از حداقل8/44 درصد در ماه اوت(مرداد) تا حداكثر3/79 درصد در ماه دسامبر (آذر) و معدل شش ساله ميزان رطوبت نسبي در ساعت12:30 ظهر از حداقل 5/20درصد سپتامبر (شهريور) تا حداكثر7/64درصد در ماه ژانويه(دي) در نوسان بوده است.
تغييرات شش ساله متوسط ميزان رطوبت در ماههاي مختلف سال كه ناشي از نوسانات شدت تغيير در طول سال است، نشانگر آن است كه ميزان رطوبت نسبي شهر تبريز با سرد شدن هوا و كاهش شدت تبخير از ماه اكتبر(مهر) افزايش مي­يابد و متوسط روزانه آن در ماه ژوئيه(خرداد) كاهش پيدا مي­كند. و متوسط روزانه آن در ماه اوت (مرداد) به حداكثر 1/34 مي­رسد. ميزان حداكثر و حداقل رطوبت نسبي در ساعت6:30 صبح در طي شش سال خود به ترتيب برابر 86 درصد (ژانويه1981) و 21درصد(اوت1976) ميزان حداكثر و حداقل رطوبت نسبي در ساعت 12:30 در طي شش سال به ترتيب برابر 71 درصد(ژانويه1981و15) درصد(دسامبر1979) بوده است.
3-2- بارش
موقعيت طبيعي دره تبريز و كوههاي مرتفعي كه اين دره را در ميان گرفته­اند و جبهه هواي سرد كه همه ساله از شمال غربي آذربايجان در جلگه تبريز جريان مي­يابد تأثيرات مشخص در ميزان بارندگي اين جلگه به جاي مي­گذارد . اين جبهه هواي سرد باران­زاترين جبهه هوايي است كه وارد اين منطقه مي­شود، در فصل زمستان از مركز فشار زياد اروپا به طرف جنوب شرقي به حركت درمي­آيد. حين عبور از روي مناطق مديترانه و درياي سياه كه داراي فشار كم هستند ، مقدار زيادي رطوبت با خود به اين منطقه مي­آورد و كوههاي مرتفع آذربايجان كه بر همه عوارض كوهستاني ايران مقدم هستند، اين رطوبت را جذب مي­نمايد و به صورت باران در مناطق پست به صورت برف در قسمتهاي مرتفع جاري مي­سازد . بارندگي در تبريز كه معمولاً از ماه مهر در حد متعادلي شروع مي­شود از ماه اسفند شدت مي­گيرد و در ماههاي فروردين و ارديبهشت به حداكثر ميزان خود مي­رسد. در مجموع ماههاي اسفند تا ارديبهشت دوره پرباران جلگه تبريز است.پس از اين دوره ميزان بارندگي ده ساله شهر تبريز به حسب ماههاي مختلف سال نشان مي­دهد كه ماههاي فروردين و ارديبهشت به ترتيب ميانگين ميزان بارندگي7/50و7/53 ميليمتر، پرباران­ترين ماههاي سال و ماههاي تير و مرداد به ترتيب با ميانگين ميزان بارندگي 31/1و1/78 ميليمتر كم باران­ترين ماههاي اخير شهر تبريز بوده­اند.

4-2- وزش باد
بررسي جريان وزش باد به لحاظ جهات جغرافيايي، سرعت و تعداد و درصد دفعات وزش در شهر تبريز در طي ده سال نامبرده شده نشان مي­دهد كه بادهاي محلي با شدت و ضعف از تمامي جهات به اين شهر مي­وزند و از ميان آنها بادهاي سمت شرق و پس از آن از سمت شمال شرقي است و اين دو جهت جهات اصلي جريان هواي شهر را تشكيل مي­دهند بادهاي سمت جنوب غربي و غرب در مرحله بعدي قرار دارند. اين بادها از مقاومت كمتري برخوردار بوده و به لحاظ مقدار وزش در حد متوسطي هستند و بادهاي سمت شمال، جنوب، جنوب شرقي و شمال شرقي داراي مقدار وزش بسيار پاييني بوده و از اهميت چنداني برخوردار نيستند. نتايجي كه از بررسي جريان هوا در ده سال اخير حاصل آمده است، نشان مي­دهد كه جهات شرق، شمال­شرقي، جنوب غربي و غرب به ترتيب مهمترين جهات وزش باد شهر تبريز را تشكيل مي­دهند و از بيشترين مقدار وزش ساليانه برخوردار هستند. از ميان اين چهار سمت مهم وزش باد كه در جهت متقابل با يكديگر جريان دارند، بادهايي كه از سمت شرق و شمال­شرقي مي­وزند از مقدار وزش ساليانه بسيار بالايي (به ترتيب معادل182گره درصد و168گره درصد ) برخوردار بوده و به لحاظ مقدار وزش باد در مقايسه با بادهايي كه از سمت جنوب غربي و غرب مي­وزند، فاصله زيادي دارند(مقدار وزش ساليانه بادهايي كه از اين دو سمت مي­وزند به ترتيب معادل120گره درصد و90 درصد است) بادهاي شرقي و شمال­شرقي جريان هواي مداومي است كه با مقدار وزش قابل ملاحظه­اي در تمام طول سال ، در جلگه تبريز مي­وزد. غلبه كامل پيدا مي­كند. ضمن آنكه باد شرقي در فصل پاييز و باد شمال شرقي در فصل زمستان نيز بر بادهايي كه از جهات ديگر مي­وزند غلبه دارند. اين دو جريان هوا فقط در فصل بهار با مقدار وزش نسبتاً بالا و فاصله بسيار كم با مقدار وزش جريان بادي كه از جنوب غربي مي­وزد، مغلوب باد جنوب غرب مي­شوند. در مجموع نتايج اين بررسي گوياي آن است كه جريان هوايي كه از نواحي سيبري و اسكانديناوي برمي­خيزد و از سمت شرقي و شمال­شرقي بر جلگه تبريز مي­وزد، جريان هواي غالب شهر تبريز است كه بيشترين مقدار وزش ساليانه را از سمت شرق داراست .

5-2- فشار هوا

فشار هوا در تبريز در سالهاي مختلف و ماههاي مختلف سال تقريباً يكنواخت بوده و با نوسانات قابل ملاحظه­اي روبرو نبوده است. متوسط فشار هوا در طي شش سال1976 تا1981 نشان مي­دهد كه حداكثر متوسط فشار هوا برابر5/864 ميلي­بار در سال1977 و حداقل متوسط فشار هوا برابر 5/792 ميلي­بار در سال1979 بوده است.


6-2- تابش نور خورشيد

عامل تعيين كننده تابش نور خورشيد عرض جغرافيايي است. تبريز با قرار داشتن در عرض جغرافياي37 درجه وضعيت كلي زواياي تابش اين عرض را دارد. زاويه سمت (آزيموت) نيز براي طلوع آفتاب از حدود12درجه در ماه دي(8:30صبح) تا70 درجه در تير ماه (ساعت6 صبح) متغير است. اين ارقام براي غروب آفتاب به ترتيب برابر236 درجه(حدود4:30 بعد از ظهر) و290درجه (حدود6بعد از ظهر ) مي­باشد. ميزان انرژي خورشيدي تابيده شده بر سطوح عمودي در مواقع مختلف سال و در حوادث گوناگون براي دماي مؤثر22درجه سلسيوس بعنوان مرز نياز به سايه نشان مي­دهد كه بيشترين مقدار انرژي تابيده شده در مواقع سرد و كمترين در مواقع گرم در جهت جنوب شرقي است. علاوه بر اين ميزان ساعات آفتابي براي بررسي آثار و عوامل اقليمي بر ساخت و سازها اهميت دارد. حداكثر ساعات آفتابي مربوط به تير،357ساعت و حداقل آن در دي ماه117 ساعت مي­باشد.


1-شاردن، سفرنامه شاردن،1355،ج2،ص409

2- شاردن، سفرنامه شاردن،1355،ج2،ص411

3- سياحت نامه اولياچاپي، ترجمه حاج حسين نخجواني، نشريه دانشكده ادبيات،1338وص272-ص273

1- تاوريقه، سفرنامه تاوريقه،1368،ص67

2- مينورسكي، تاريخ تبريز،1337، ص3

1- آمار و اطلاعات مربوطه به اين فصل، از آمارنامه استان آذربايجانشرقي چاپ سازمان برنامه و بودجه استان لحاظ شده است.
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
اقليم شناختي و ویژگی های معماري بومي ماسوله

اقليم شناختي و ویژگی های معماري بومي ماسوله



مختصات جغرافيايي

شهر تاريخي ماسوله در استان گيلان ودر فاصله 60 كيلومتري غرب شهرستان رشت(مركز استان) ، 35 کیلومتری غرب شهرستان فومن و در منتهي اليه غرب رشته كوه هاي البرز (كوههاي تالش) با ارتفاع 3050 متر و درعرض جغرافيايي ً13 َ09 ْ37 شمالي و طول جغرافيايي ً14 َ59 ْ48 شرقي قرار گرفته است . وسعت آن حدوداً 16 هكتار بوده، در ارتفاع 1050 متر از سطح دریای آزاد قرار گرفته و بین بالاترین و پایین ترین نقطه ی آن بیش از 120 متر اختلاف ارتفاع وجود دارد. همچنین از شرق به شهرستان فومن ، از غرب به شهرستان خلخال ، از شمال به شهرستان ماسال و از جنوب به تارم علیا منتهی می شود.

خصوصیات اقلیمی

آب و هوای خاص منطقه ی تالش ، متأثر از کوه های البرز و دریای خزر است. کوه های تالش با امتداد شمالی ـ جنوبی و کوهستان البرز با امتداد شرقی ـ غربی مانند سدی از عبور بخار آب حاصل از دریای خزر و بادهای مرطوب شمال غربی به داخل ایران جلوگیری می کند و به سبب ارتفاع زیادی که دارند موجب بارندگی بسیار در این ناحیه می گردند. ماسوله دارای آب و هوای معتدل و مرطوب در تابستان و سرد و مرطوب در زمستان می باشد. دمای متوسط سالانه حدود 12 درجه سانتی گراد ، میزان بارندگی سالانه 700 میلی متر و میزان بارش برف در سال 800 میلی متر است . دارای بیش از 35 روز یخبندان بوده و بیش از 100 روز را با مه غلیظ سپری می کند.​
زمين شناسي و وضعيت خاك

خاك منطقه از نوع ليتوسل قهوه اي جنگلي و خاك هاي يدزوليك مي باشد. ماسوله در منطقه اي زلزله خيز واقع شده است وآخرين زلزله در سال 1369 هجري شمسي هم زمان با زلزله مهيب رودبار اتفاق افتاد كه منجر به واردشدن آسيب هاي شديد به خانه ها شد. از ديگر عوارض و بلاياي طبيعي كه در ماسوله اتفاق افتاده جاري شدن سيلاب در سال 1376 هجري شمسي مي باشد كه آثار مخرب فراواني به جا گذاشت.







درياچه ها رودخانه ها

شهـرتاريخـي ماسـوله در دره رودخـانـه اي كـه سـرچشمـه آن نزديك دومين قله بلند كوه هاي تالش (ماسوله داغ) از رشته كوه البرز قرار دارد. دركوهستان به جاي چاه مي توان شاهد تعداد زيادي چشمه بود. در ماسوله وكوه هاي اطراف آن نيز تعداد زيادي چشمه وجود دارد كه در اثر شكاف هاي عميق ايجـاد شده در شبكه هيـدروگرافيك به وجـود آمـده اند. نـوع مخصوصي از چشمـه در منطقـه يافت مي شود كه آب معدني دارد و داراي آهن وگوگرد مي باشد.در جنوب شهر ماسوله رودخانه ای قرار دارد که از کوههای اطراف سرچشمه گرفته و به جلگه های پائین دست استان گیلان میریزد و عامل مهمی در محدودیت وسعت شهر در گذشته بوده است،چنان که تمامی بناها شهر تاریخی ماسوله در بخش شمالی رودخانه قرار داشتند و تنها ساختمان موجود در پائین رودخانه پاسگاه ژاندارمری بود.​
طبيعت و پوشش گياهي

جنگل هاي اطراف اين منطقه پوشيده از درختان راش و در برخي موارد آزاد ، بلوط ييلاقي، توسكا و زبان گنجشك مي باشد كه البته در گذشته درختان آزاد و بلوط آن بسيار بيشتر از اكنون بوده است.​
جانوران

(انواع مختلف جانوران وحشي مانند: خرس قهوه اي، پلنگ وگرگ)، ( انواع پرندگان مهاجرمانند: غاز وحشي، خوتكا و انواع مرغابي ها ) و (انواع پرندگان بومي مانند: كلاغ سياه، باز، عقاب، قرقي وكركس سفيد)​
پیشینــه تـاریخـی

در حدود 800 تا 1000 سال پیش مردمانی از نقاط مختلف سرزمین گسترده ی ایران از شرق (استان خراسان) و غرب(کردستان و آذربایجان غربی) به همراه برخی مردمان بومی منطقه (گیلان) به دلایل نامعلومی به این منطقه کوچ کرده و زیست گاهی به نام کهنه ماسوله را در 6 کیلومتری شمال غرب شهر فعلی بنا نهادند. وجود گورستان و قبرهای بی شمار داخل بافت حاشیه ی شهر مؤید قدمت زیاد این بافت تاریخی می باشد. طی کاوش های انجام شده از محوطه باستانی کهنه ماسوله، سفالینه هایی متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجری قمری به دست آمده است که دقیق ترین مستندات قابل توجه تاریخی می باشد. مردمان کهنه ماسوله به دلایل مختلف از جمله مشکلات خاصی که در کهنه ماسوله داشتند ( بیماری ، سیل و ...) و هم چنین وجود مقبره ی امام زاده عون بن علی در محل ماسوله فعلی به این محل کوچ کردند.

مكاني كه مملو از درختان بلند آزاد و بلوط بوده و همين درختان پس از قطع، فضاي بسيار محدود و مسطح براي ساختمان ها ايجاد نموده و تنه ها و شاخه هاي آن استخوان بندي اصلي ساختمان ها را تشكيل داده است. وضعيت كوهستاني وشيب تند زمين، مردم سخت كوش و خلاق آن زمان را به ايجاد مجموعه فضاهاي معماري برانگيخت تا با توجه به مضايق كمبود زمين مسطح و شيب زياد، اين مجموعه را به گونه اي بنا كنند تا بيشترين بهره از زمين برده شود. بدين دليل ، سقف ساختمان ها، مسطح و به گونه اي طراحي شد تا امكان استفاده از اين سطوح به عنوان معابر عمومي، نقاط مكث و . . . فراهم آيد. این چنین بود که مجموعه اي انديشمند و فاخر و به شدت متواضع و بديع پديد آمد كه مركز تجارت زمان خود و انباشت و توزيع كالا به استان هاي هم جوار گرديد.
جمعيـت و اقتصـاد

مردم ماسوله به عکس مردم خیلی از مناطق گیلان کشاورز نبوده ـ و نیستند ـ و در گذشته به تجارت و دام داری اشتغال داشتند . در ماسوله صنایع دستی کوچک مانند ابزارهای دستی، چموش دوزی و بافته های پشمی وجود دارد . بازار ماسوله محل دادوستد مردم ماسوله از یک سو و گردش گران از سوی دیگر می باشد. در حال حاضر پذیرایی از مسافران مهم ترین فعالیت اقتصادی اهالی ماسوله است . رونق اقتصادی مستمر از مهم ترین عوامل شکوفایی و رشد اجتماعی مردمان شهر تاریخی ماسوله بوده است. برقراری ارتباط بین سه منطقه گیلان ، خلخال و زنجان از طریق تبادل کالا، پایه و اساس اقتصاد ماسوله را شکل می داده است .

گیلک های ساکن جلگه از شرق، ترکان ساکن کوهستان از غرب و ترکان ساکن فلات از جنوب، در بازار این شهر همواره در تردد بوده به خرید و فروش محصولات محلی یک دیگر می پرداختند. وجود این مسافران و بازرگانان همیشگی و غریبه در ماسوله فرهنگ خاصی را میان مردمان ساکن شکل داده است که خاص این منطقه می باشد. احداث راه های ماشین روی جدید بین شهرهای هم جوار، به تدریج باعث خلوت شدن و از رونق افتادن راه های کوهستانی شده و به اقتصاد متکی به بازار ماسوله آسیب جدی وارد کرده است. این رکود طی 60 سال اخیر منجر به تعطیل شدن فعالیت های اقتصادی شده و به ناچار گروه کثیری از مردم به مرور زمان شهر را ترک گفتند. سیر مهاجرت مردم به شهرهای بزرگ هم جوار به گونه ای بوده که از 3500 نفر جمعیت ثابت سال 1335 تنها 811 نفر در سال 1382 باقی مانده است.
بیش از یک سوم این افراد از مردم جنگل نشین اطراف هستند که جایگزین اهالی اصلی شهر شده اند. در حال حاضر گردشگری اساس اقتصاد محلی و تنها منبع درآمد اهالی به شمار می رود .

ويژگي هاي هنرهاي مرتبط

از آن جا كه نماي اصلي و آفتاب گير خانه ها مستقيماً در معرض ديد و منظر هميشگي شهروندان اين شهر تاريخي است، هنرمندان صنعت گر ماسوله نهايت ذوق و سليقه خود را در اين بخش از ساختمان ها به كار برده و پنجره هاي چوبي زيبا، موزون و در عين حال متنوعي را خلق كرده اند. اساساً بيشتر هنرهاي ساختماني استادكاران در پنجره ها، درها و گنجه هاي چوبي خانه ها خلاصه مي شود. اين استادكاران با شناخت دقيقي كه از چوب درختان جنگلي منطقه داشتند هر يك از آن ها را براي مصارف خاص و مشخصي مورد استفاده قرار مي دادند. طرح ها و نقشه هاي به كار رفته در اين هنرها بسته به نوع درها و پنجره ها و همين طور شرايط اقتصادي مالك آنها متغير بوده است. تقريباً همه اين نقوش هندسي بوده و برخي از آن ها نيز الهام گرفته از طرح هاي كاشي كاري مناطق مركزي ايران بوده اند. در برخي از پنجره هاي خانه هاي بزرگ كه به صورت اُرسي احداث مي شدند از شيشه هاي رنگي به رنگ هاي قرمز، سبز، آبي و زرد نيز استفاده مي شده، البته اين پنجره ها نسبت به ساير پنجره ها از قدمت كمتري برخوردار هستند.(میراث فرهنگی ماسوله)


ذکر این نکته نیز لازم میباشد که سرخس وحشی به طور خودرو در ماسوله و اطراف آن به فراوانی می روید و عایق آب است.ماسوله ایها این گیاه را خشک میکنند و در سقف ساختمان بین گل و چوب قرار میدهند تا آب باران را در خود نگاه دارد و بعد بر اثر تابش آفتاب بخار شود.


اکثر آنها سالی یکبار نمای بناهای خود را با گل زرد و بام آنرا با گل کبود که هر دو از کناره ماسوله رودخان بدست می آید اندود میکنند.(مقاله خانم فریده گلبو از کتاب معماری ایرانی گردآوری خانم آسیه جوادی)

ارزش هاي كالبدي

ويژگيهاي شهري

الگوی شکلی ماسوله پلکانی است.این ویژگی شکلی ،چنان تاثیر گذار است که بازتاب آن در ریخت بندی اجزای تر کیب کننده شهر،آشکار و خواناست.​
فضای شهری ماسوله بیش از هر جا در گذرهای اصلی تبلور یافته است.این گذرها ،در سازو کار با عناصر شهری همجوار،به ماسوله هویت داده اند.

چنان که میتوان ویژگیهای شکلی ماسوله را چنین برشمرد:

1.تراز کف آنها،منطبق بر خطوط تراز زمین است،لذا در برش طولی،کفی نسبتاً هموار و یا کم شیب دارند.


2.برِ شمالی آنها،با بدنه شهری تعریف شده است.


3.از سوی جنوب فاقد بدنه است و در برش عرضی،فضای عمومی را تا لبه ی پرتگاه بام گسترش میدهد و به طور کلی تمام فضاهای معماری در اینجا به سمت جنوب باز میشود.


4.ارتفاع گراست و در موقعیت هایی که تندی شیب زمین اقتضا میکند،مشروط بر اینکه دسترسی آن از گذر پائین دست تامین شود و ساختمان آن بیش از تراز کف گذر بالا دست ارتفاع نگیرد،حداکثر تا سه طبقه ساخته میشود.


5.تقریباً نیمی از توده گذرها در دل خاک فرو نشسته است.


6.بام ها مسطح اند و به قلمرو عمومی اختصاص دارند.


7.نور و تهویه طبیعی فضاهای داخلی بنا عموماً از نمای جنوبی تامین میشود.نمای جنوبی ،مَفصَل کالبد ی برقراریِ تمام مناسبات و مراودات فضاهای درونی و بیرونی بناهاست.


بافت قدیمی:


همچون سایر شهرهای تاریخی،ماسوله نیز در طول تاریخ به دلیل اختلافات خانوادگی یا قومی و مذهبی دچار تقسیم بندی های داخلی شد و بافت کلی شهر نیز از این تقسیم بندی ها تبعیت کرده است،به طوریکه آنرا میتوان در شش قسمت کاملاً جدا از هم تقسیم کرد.


یک قسمت بازار است (مرکزیت شهر) که وجه مشترک و نقطه اتحاد سایر قسمت هاست و پنج قسمت دیگر را محله ها تشکیل میدهند که عبارتند از :


خانه بر(خونه ور)که بزرگترین محله ماسوله است و در شمال شرقی و شرق بازار قرار دارد؛​
کشه سر(کسیر) در شمال بازار؛​
اسد محله(اس مله) در شمال غربی بازار؛​
مسجدبر(مزور) در جنوب و جنوب شرقی بازار؛​
ریحانه بر(ریحونه ور) در غرب و جنوب غربی بازار؛​
هر محله دارای ریز محلاتی نیز هست
(از کتاب معماری خانه های گیلان نوشته دکتر نیکروز مبرهن شفیعی)

شكل پلكاني و مطبق شهر كه در امتداد شيب كوه رو به جنوب و در طول خطوط توپوگرافي زمين كشيده است، پاسخ گوي فعاليت هاي روزمره شهر ماسوله مي باشد. محلات اصلي چهار گانه در حال حاضر حدود 350 خانه مسكوني را در خود جاي داده اند. در گذشته اي نه چندان دور تعداد اين خانه ها به بيش از 600 واحد مي رسيده است. بازار شهر نيزباحدود 120 باب مغازه در هفت اشكوب شكل گرفته و اصلي ترين معابر شهري مستقيماً به آن راه دارند. معابر شهري ماسوله به گونه اي هستند كه امكان تردد وسایل نقليه موتوري در آن ها به هيچ وجه وجود ندارد. تا حدود پنجاه سال پيش و در فصول بهار و تابستان بازرگانان نواحي اطراف به كمك چهار پاياني چون قاطر و اسب و حتي در برخي موارد شتر در اين معابر در حال تردد بودند و امروز مردمان ماسوله به كمك فرقون حمل و نقل كالا را در معابر انجام مي دهند. به دليل شيب زياد كوه محل استقرار اين شهر تاريخي از گذشته هاي دور و براساس تجربيات معماران تمهيدات مناسبي جهت دفع آب هاي سطحي و همين طور فاضلاب انديشيده و اجرا شده است. اين تمهيدات شامل چهار شاخه اصلي اگوي شهري مي باشد كه فاضلاب همه خانه ها به علاوه آب هاي سطحي جاري شده از طريق شاخه هاي فرعي تر به اين چهار شاخه و سپس به رودخانه مي رسند .


ويژگيهاي معماري


وسعت این شهر150000 متر مربع است و اختلاف ارتفاع بلندترین نقطه تا پائینترین سطح روستا نزدیک 100 متر است.​
گذرگاهها و معابر عمومی اکثراً همان بامهای خانه ها است، به عبارت دیگر در ماسوله وقتی از کوچه ای گذر کنی از روی بام چند خانه گذشته ای و ارتباط این گذرها به وسیله پله های سنگی بلندی است که نمای کلی روستا را یکپارچه تر و زیباتر مینمایاند.​
واحد هاي ساختماني تشكيل دهنده بافت تاريخي شهر ماسوله ، مشتمل بر بيش از 350 خانه مسكوني مي باشند كه شاخص ترين ويژگي آن ها هم جواري آنهاست. اين هم جواري به گونه اي در نظر گرفته شده كه باعث مي شود تمام خانه ها زنجيروار و به هم پيوسته در امتداد خطوط توپوگرافي زمين قرار داشته باشند. هر واحد مسكوني نيز بين يك تا چهار طبقه دارد كه بيش از 70% آن ها به صورت دو طبقه احداث شده اند. به طور معمول پائين ترين طبقه غير مسكوني بوده و كاربرد آن ها انبار و طويله بوده است. راهروي ورودي خانه نيز در اين طبقه واقع است . طبقات فوقاني نيز شامل فضاهاي مسكوني بوده اند. طبقه پائين از مصالح سنگي و طبقات فوقاني از خشت بنا مي شده است. اين معماري به گونه اي سـازگار با شرايط اقليمـي ، توپـوگرافيكـي و اجتماعـي ، فضـاهـاي داخلـي تقريبـاً يكساني را شامـل مي شده اند.

اين فضاها عبارتند از:

اتاق اصلي، اتاق زمستاني، راهروی ورودي، فضاي راه پله، انبار و دستشوئي . كوچك ترين خانه نمونه با مساحتي حدود 60 متر مربع در دو طبقه تمامي فضاهاي فوق را شامل مي شده و تفاوت آن با بزرگ ترين خانه نمونه كه حدود 300 متر مربع بوده در تعداد اين فضاها مي باشد. آفتاب گيري ساختمان ، هدايت سريع آب باران جاري شده بر بام ، هم جواري دقيق و متناسب با ساختمان هاي طرفين و چگونگي ارتباط با شارع عام مهم ترين معيارهاي طرح يك خانه بوده است.
در این شهر خانه ها بیشتر دوطبقه و به ندرت یک و یا سه طبقه است.

دالان ، انبار و پله های بلندی که طبقه همکف را به طبقه دوم پیوند میدهد جزء اساس این نوع معماری است.​
در خانه های بزرگتر،اتاق نسبتاً بزرگی است که محل پذیرایی مهمان است و اتاق کوچکتری که نشیمنگاه دائمی ساکنان خانه است ،مقر زمستانی خانواده است.در این خانه هاست که فقط سیاهچال وجود دارد،بعلاوه تالار که عبارت از ایوان کوچکی است،قسمت های مختلف یک خانه بزرگ و کامل و اشرافی را در ماسوله تشکیل میدهد..​
خانه های کوچکتر ساده تر است و فضاهای کمتری دارد.​
دو نمونه از خانه های اشرافی که از به نسبت دیگر خانه ها از آسیب کمتری برخوردار است و در سازمان میراث به ثبت رسیده اند را در اختیار شما عزیزان قرار داده ام.


خانه تلاوتی(کاردان)

این بنا با مساحت تقریبی 138 متر مربع در محله کشه سر ماسوله واقع شده است.بنا دو طبقه است که از داخل به هم مرتبط نیستند و هر یک ورودی جداگانه ای در دوسطح متفاوت تراز زمین دارند.رنگ نمای بنا به جز دیوارهای سفید بالکن،به رنگ زرد اخرا(رنگ خاک منطقه) هستند.طبقه همکف فقط شامل یک اتاق و طبقه دوم، شامل چهار اتاق و یک راهرو است.اتاق ها به هم راه دارند و در میان آنها دو اتاق به بالکن دسترسی دارند.


دیوارهای اتاق ها همه دارای تاقچه و درها و پنجره ها همگی چوبی هستند.​
از ویژگی های آن میتوان به بالکن مثلثی شکل آن که تنها در این بنا دیده میشود،اشاره کرد.​
عکس های پوشه تلاوتی:






خانه گلابتین کامران(حبیب ملکی)


این بنای دو طبقه با مساحت تقریبی 240 مترمربع در محله کشه سر ماسوله واقه شده است و یکی از بناهای قدیمی ماسوله محسوب میشود.​
این بنا دو طبقه است و مساحت هر دو طبقه یکسان است.طبقه همکف از دو بخش مجزا و مستقل تشکیل شده و به همین دلیل دو در ورودی در نمای بنا دیده میشود.دسترسی هر بخش به طبقه اول ،از طریق پلکان داخلی متعلق به همان بخش انجام میشود.


برخلاف طبقه همکف،در طبقه اول تمام دیوارهای داخلی ،تاقچه پوشند و همه اتاقها به هم ارتباط دارند.در طبقه اول به جز دو فضای پلکان،هفت اتاق وجود دارد.​
از ویژگی های این بنا میتوان به بالکن (تالار) و پنجره های گره چینی آن اشاره کرد.


عکس های پوشه کامران :​










مسجد جامع

مسجد جامع شهر تاریخی ماسوله که از نشانه شهریت این مسجد می باشد در محله ی مسجدبر و متصل به ضلع جنوبی بقعه­ی امام زاده عون بن علی(ع) قرار دارد. این بنا بر اساس مستندات موجود در ابتدا سه طبقه بوده که در دوره­های گذشته طبقه همکف بنا که اختصاص به فضای آشپزخانه داشته است با آوار پر شده بوده است. سطح اشغال بنا حدود 100 مترمربع­، شبستان زنانه در طبقه دوم و شبستان مردانه در طبقه اول قرار دارد.






نقشه جانمایی
مسجد کَشِِ سَر


مسجد کَشِِ سَر که در مرکز محله کش سر ماسوله قرار داردشامل شبستان مردانه در طبقه اول، شبستان زنانه در نیم طبقه دوم و فضاهای خدماتی در انتهای طبقه دوم می باشد که ورودی جداگانه ای از ضلع شمالی بنا دارد. این مسجدکه در طول سالیان دستخوش تغییرات زیادی بوده است در حال حاضر به صورت بنایی دو طبقه است که از دو بخش اصلی و الحاقی تشکیل میشود.​
بخش اصلی بنا,در طبقه اول,یک فضای مستطیل شکل به ابعاد 6.5.6 متر میباشد که در بخش شمالی آن تغییراتی در حال انجام است.به این ترتیب که با ایجاد یک فضای مستطیلی شکل در بخش شمالی و ایجاد طبقه دوم بر روی آن الحاقاتی به این بنا افزوده شده است.

راه دسترسی به این طبقه به دو صورت امکان پذیر است:
1-پلکان چوبی که از درون بنا راه دسترسی به طبقه دوم را ممکن می ساخته است.​
2-از طریق دری که در بخش شمالی دیوار غربی در قسمت الحاقی به بنا افزوده شده است.









نقشه جانمایی

منابع :
میراث فرهنگی شهر تاریخی ماسوله​
کتاب معماری ایرانی,گردآورنده خانم آسیه جوادی​
کتاب معماری خانه های گیلان نوشته دکتر نیکروز مبرهن شفیعی
منبع :ArturArch.com


 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
اقلیم و معماری روستای کندوان اسکو و میمند شهر بابک کرمان

اقلیم و معماری روستای کندوان اسکو و میمند شهر بابک کرمان

معانی واژه میمند و اصطلاح آن

میمند در لغت و اصطلاح به تعابیر مردمانش و آنچه صاحبنظران در پیرامون آن نقل می‌کنند تعابیر متفاوتی دارد:

ـ عده‌ای معتقدند اصطلاح و لغت میمند، از دو واژه (می‌) و (مند) است که (می) به معنای شراب و(مند) به معنای مست و مستی می‌باشد. اما تعبیر فلسفی این اصطلاح آن است که چون این روستا در قبل از اسلام حفر شده، مردان این نواحی (می) می‌نوشیده‌اند و مست می‌شده‌اند و این حفره‌ها را در اثر مستی می‌کنده‌اند.
ـ عده‌ای دیگر عقیده دارند واژه میمند مأخذ از میمنت و مبارکی بوده‌است.
ـ عده‌ای نیز بر این باورند که مردمان این نواحی از میمند فارس مهاجرت کرده‌اند و چون در این ناحیه اقامت گزیده‌اند، آن را میمند نام نهاده‌اند و باورهای دیگر....


ترجمهٔ کتیبه‌های به‌های میمند هنگامی که کوه‌ها در این میمند شکاف بردارند و افسانه‌های میمند به حقیقت بپیوندند گنجینهٔ میمند پدیدار خواهد گشت و فقط یک نفر می تواند به ان دست پیداکند که او از سوی خورشید می اید.
[h=2]حمام میمند[/h] حمام میمند که مثل خانههای آن در دل سنگ کنده شده یکی از عجایب این خانهها است که بصورت حمامهای سنتی دارای خزانه بوده و طبق روایات مردمان آنجا که به خاطر دارند و شواهد موجود مسائل و نکات بهداشتی در آن رعایت می‌شده‌است. ساختمان این حمام بدین طریق است که: کوچهای آنرا به داخل دالانی وصل می‌کند یعنی اول مانند دیگر حفرههای آن کوچه کنده شده و این کوچه در انتها به دالانی ختم می‌شود پس از دالان یعنی در وسط آن دری است که به رختکن حمام متصل می‌شود این رختکن دارای حوضی در وسط و سه سکو در اطراف می‌باشد. که درب دیگری آنرا به صحن حمام وصل می‌کند در پایین صحن خزانهای کنده شده که در سنگ است و منفذی هلالی شکل آنرا به صحن وصل می‌کند که برای برداشتن آب بوده در وسط خزانه گودالی است که جای قرار دادن دیگی برای گرم کردن آب بوده و در پایین و پشت این چاله دالانی است که درب آن به خارج حمام باز می‌شده که آتشخانه و محل برافروختن آتش در زیر حمام قرار داشته. برای گرم کردن حمام منفذی بوده که دود در آن میپیچیده و آنرا گرم می‌کرده که پس از گرم شدن گرفته می‌شده‌است.

و اما در طرف راست خزانه حوضی بوده که محل شستن پا و آب کشیدن آن بودهاست و در طرف چپ حمام بریدگی کوچکی برای نظافت و دارو کشیدن بودهاست. طریقه حمام کردن به این ترتیب انجام می‌گرفته‌است که حمامی در جلو خزانه میایستاده و بدن مراجعهکنندگان را به‌وسیله ظرفی با ریختن آب خیس می‌کرده که پس از چرک کردن و ریختن آب دوباره و تمیز شدن بدن. فرد می‌توانسته برای غسل کردن داخل خزانه برود و پس از انجام غسل از سمت راست یعنی اطاقی که حوض در آن بوده خارج می‌شده و پای خود را آب میکشیده‌است. از نکات عجیب در این حمام آن است که سوراخی در بالای صحن و رختکن می‌باشد که سنگی مرمر بر روی آن گذاشتهاند که این سنگ به طرز عجیبی نور را در حمام منعکس می‌کند و در واقع منبع نور حمام می‌باشد. علاوه بر این دیگر منابع روشنایی حمام عبارت‌اند از: روغن گیاهی بنام (کن تون) یا کنده خشک پوسیدهای که کمتر دود می‌کند. ریشه گیاهی بنام (جلا) که نوعی خار بوده و از آن کتیرا به عمل میآورند و چراغموشی، که اکنون این حمام برقکشی شده‌است

[h=2]مدرسه[/h] مدرسه قدیم روستا، به همان شیوه و طرح واحدهای مسکونی ساخته شدهاست، با این تفاوت که عرض و عمق کیچه و مسیر ورود آن بیشتر از واحدهای مسکونی است. به طور کلی هرچه از ابتدای کیچه به عمق آن میرویم ابعاد کلاس‌ها گسترده تر می‌شود و این، به دلیل افزایش ضخامت بودهاست. طول کیچه مدرسه که در کوه کنده شده- حدود ۱۸ متر می‌باشد و عرض آن از ابتدا تا انتها بین ۱۵ الی ۶ متر متغیر است. در مجموع این مدرسه دارای ۵ فضا که از آنها به عنوان کلاس و دفتر استفاده می‌شده‌است.

دوعدد از این فضاها در امتداد کیچه و سه تای آن‌ها در سه طرف ایوانی به ارتفاع سه مترکه در انتهای کیچه کنده شده قرار دارد که ابعاد آن ۵/۵ ×۵/۵ و دارای دو ورودی می‌باشد. حجاران میمندی این کلاس را در انتهای کیچه ساختهاند. زیرا ضخامت سقف به مرور که به عمق می‌رویم بیشتر می‌شود. در جلوه کیچه مدرسه، حیاط بزرگی قرار دارد که به سنگ خشکه چین محصور شده‌است. و درون آن درختی بنام (تایی) وجود دارد.

[h=2]مسجد[/h] مسجد میمند مولود تغییراتی است که در یک یا چند واحد مسکونی داده شدهاست. این مسجد در حدود ۱۲۰ متر مربع وسعت داردو شکل آن مدور و نامنظم است بعد از عبور از راهرویی به پهنای ۵/۱ متر به صحن مسجد میرسیم. سقف مسجد بر روی سه ستون سنگی به ارتفاع دو متر بنا شدهاست. محراب مسجد در سنگ کنده شده و ارتفاع آن در حدود ۱ متر می‌باشد. حجاران میمندی که آثار و نشانههای تیشه آنها بر در و دیوارها و سقف مسجد هنوز به خوبی نمایان است. در مسجد طاقچهها، محراب و منبر سنگی ایجاد کردهاند. علاوه بر این در طرفین ورودی مسجد – در بدنه دیوار – طاقچههایی مخصوص قرار دادن کفش ایجاد کردهاند. کف مسجد فاقد سنگفرش و یا هر پوشش ساختمانی بوده و با قالیهای دستباف میمندی، کف سنگی آن فرش شده. این مسجد هیچگونه منفذی برای نورگیری ندارد و نور آن از طریق در ورودی مسجد تامین می‌شود بنای این مسجد با توجه به اسناد موجود به سال ۱۲۴۰ هجری قمری بر می‌گردد.
[h=2]حسینیه[/h] حسینیه میمند، در وسط روستا قرار دارد و دارای سه ایوانچه با طاق گهوارهای است که در انتهای آنها ورودیهای حسینیه قرار دارند بنای حسینیه از تجمع چند منزل مسکونی صخرهای ایجاد شده و تمامی اجزای آن از سنگ تراشیده شدهاند فضاهای داخلی حسینیه دارای پلانی نامنظم بوده و ۲۰۰ متر مربع مساحت دارد که چهار ستون قطور مستطیل شکل ایستایی آن را حفظ می‌کنند در گذشته یک منبر سنگی چسبیده به زمین و متکی به اولین ستون کنار ورودی حسینیه وجود داشتهاست که اخیرا آنرا تراشیدهاند و به جای آن منبر چوبی قرار دادهاند. ارتفاع سقف حسینیه در بعضی از نقاط آن ۸۰/۱ و در نقاط دیگر، ۳۰/۲ متر می‌باشد.

حسینیه میمند همچون سایر بناهای صخرهای فاقد هرگونه تزیین و اندودی می‌باشد و در آن کتیبهای که اشارهای به تاریخ حسینیه کردهباشد وجود ندارد این درحالی است که بنای حسینیه مدام در حال تغییر بوده و در دورههای مختلف فضاهایی به آن اضافه شدهاست تا مساحت داخلی آن جوابگوی ساکنین باشد. خدمات رفاهی و گردشگری مهمانسرا: در محیطی به قدمت تاریخ به شیوه کاملاً سنتی و برگرفته از طبیعت و معماری تاریخی روستا برای اقامت گردشگران داخلی و خارجی مهیا می‌باشد. رستوران سنتی(سفره سرای سنتی): مبلمان به شیوه کاملاً سنتی و برگرفته از طبیعت و معماری تاریخی روستا ساختهشدهو میزهای رستوران از سنگ و پایه چوبی دارد و با غذاهای بومی و سنتی از میهمانان پذیرایی می‌شود. در مبحث گردشگری نیز شرکت خصوصی آریان ایساتیس، برگزارکننده تورهای کوهنوردی و... در میمند می‌باشد.


آنچه مورد اهمیت است و بی‌شک بر نحوه شناخت میمندی اثر گذارده این است که مسکن از روی هم گذاردن سنگ و آجر و غیره پدید نمی‌آید، یعنی در فضای باز ساخته نمی‌شود، بلکه با از میان برداشتن انبوهی از خاک شکل می‌گیرد و انسان نیاز به خشت و آجر و ملات ندارد، بلکه باید توده‌ای را بردارد تا پناهگاه مهیا شود. به همین دلیل برای اتاق، طاقچه در اندازه‌های مختلف کنده شده‌است که جای رختخواب، ظروف، صندوق، چراغ و غیرو کنده شده‌است. به همین دلیل کنار دیوارهای خانه گنجه گذارده نمی‌شود، بلکه با کندن دیوار، حفره یا طاقچه‌ای بوجود می‌آید که اشیاء و لوازم در آن‌ها گذاشته شده و یا در آن‌ها آویزان می‌گردند.کل یک خانه که ممکن است شامل یک یا چند اتاق و اصطبل باشد یک کیچه‌است. نام هر واحد کیچه (kiche) است. اندازه این اتاق‌ها که البته از نظر هندسی منظم نیستند، متفاوت است ویک اتاق ۳*۴ به بلندی ۹۰/۱ تا ۱۰/۲ متر معمولی است و بزرگترین کیچه از ۹۰ متر مربع تجاوز نمی‌کند. کف پوشها اکثراً نمد، مخشیف، گلیم یا قالیچه به اندازه‌های متفاوت در سایزهای۱۵۰*۱ و ۴۰/۱*۸۰/۱ متر موجود است.

تعداد کیچه‌ها در خود روستا ۴۰۶ عدد و تعداد اطاق‌ها ۲۵۶۰ عدد می‌باشد. ساکنان این روستا دارای آداب و رسوم خاص هستند و در زبان و گویش آنها هنوز از کلمات پهلوی ساسانی استفاده می‌شود. روستای ۳ هزارساله میمند تنها روستای تاریخی در جهان است که هنوز روابط سنتی زندگی در آن جریان دارد و می‌توان تعامل انسان و طبیعت در هزار دوم میلادی را بخوبی در آن دید. این روستا هفتمین منظر فرهنگی_طبیعی و تاریخی جهان بود که جایزه مرکوری را دریافت کرد. جایزه ملینا مرکوری جایزه‌ای است که از سوی دولت یونان و با همکاری مجامع فرهنگی بین المللی مانند یونسکو و ایکوموس (شواری حفاظت از بناها و محوطه‌های تاریخی) به آثاری اهدا می‌شود که دارای شرایط و ضوابط فرهنگی، طبیعی و تاریخی منحصر به فرد باشد. روستای میمند در مهر ماه ۱۳۸۵ به عنوان روستای نمونه ملی گردشگری معرفی گردید..

[h=2]خصوصیات طبیعی[/h] آب و هوای میمند از نوع معتدل کوهستانی است که از ویژگیهای آن زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل است. روستای‌میمند در مرز مشترک دشت و کوهستان قرار دارد و این دشت در فاصلة شهر بابک و میمند قرار داشته و درگذشته پوشیده از درختان‌پسته و بادام‌وحشی بوده‌است که در حال حاضر محدود به دشتهای اطراف روستای میمند می‌شود.کمی نزدیکتر به به روستای‌میمند نیز درختان توت و شاه‌توت به وفور یافت می‌شود. دشت میمند همچنین مملو از جانوران بیابانی همچون مار، سوسمار، جوجه تیغی، لاک‌پشت، خرگوش و... است. به علاوه در کوهستانهای‌میمند نیز حیوانات‌وحشی مختلفی همچون آهو، پلنگ، گرگ، روباه، بزکوهی، کبک و پرندگان شکاری یافت‌می‌شود. چندین رودخانة فصلی و تعدادی قنات به علاوه چند چشمه در میمند و اطراف آن وجود دارد که موجب رونق کشاورزی در این منطقه گردیده‌است. کشاورزی در میمند همچون سایر آثارطبیعی جلوه ویژه‌ای به این روستا می‌دهد. در فصل بهار میمند زیباترین چهره را به خود می‌گیرد. طراوت، شادابی و سرسبزی دشت میمند و آب و هوای مطلوب آن انبوهی از جمعیت شهرها و روستاههای اطراف را به سمت خود کشیده و مردم اوقات فراغت خود را در این روستا و یا درکنار چشمه‌ها، قنات‌ها و رودخانة میمند می‌گذرانند.


(روستای صخره‌ای میمند) با کمک اروپا و استرالیا، سنگ نگاره‌های میمند تاریخ گذاری می‌شوند


با کمک کارشناسان اروپایی و استرالیایی طی طرحی ویژه روی سنگ نگاره‌های روستای تاریخی میمند؛ تحقیقات ویژه به منظور سال یابی دقیق این سنگ نگاره‌ها آغاز می‌شود. به گزارش «میراث خبر»، روستای باستانی میمند یکی از قدیمی ترین روستاهای کشور است که با گذشت حدود سه هزار سال از ساخت آن هنوز زندگی در آن جریان دارد. در اطراف این روستای آتشفشانی سنگ نگاره‌های مختلفی وجود دارد که نقش‌های مختلفی بر روی آنها حک شده‌است اما تاکنون تحقیقات چندانی روی این سنگ نگاره‌ها انجام نشده‌است.


بررسی سنگ نگاره‌ها در جهان جزو رشته‌های مهم باستان شناسی محسوب می‌شود که در کشورهایی نظیر استرالیا و کشورهای اروپایی طی چندین سال گذشته مطالعات ویژه‌ای را در این زمینه در محوطه‌های مختلف انجام داده‌اند. در بخش‌های مختلف کشور ایران به خصوص در مناطق کوهستانی سنگ نگاره‌های بسیار زیادی شناسایی شده که تاکنون به علت نبود امکانات و تخصص‌های ویژه تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه انجام نگرفته‌است. لورواگوران باستان شناس ایتالیایی با توجه به سنگ نگاره‌های یافته شده قدمتی در حدود ۶ تا ۱۲ هزار سال برای تمدن میمند پیش بینی کرده است.
براساس یک نظریه، با توجه به مستندسازی سنگ ‏نگاره‌‏هایی در ۸ کیلومتری جنوب میمند که در بیشتر آنها نقش شکار دیده می‌‏شود و توسط یک هیئت فرانسوی حدود ۳۵ سال پیش انجام شد، قدمت این روستا ۱۲ هزار سال تخمین زده شده است


‎‎آب و هوا و اقلیم:

آب و هواي ميمند معتدل كوهستاني با زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل است. به همين علت طبيعت اطراف آن پوشيده از بوته‌هاي گوناگون مي‌باشد كه مهمترين آنها بنه يا پسته وحشي و بادام كوهي است كه چهره طبيعت را بسيار زيبا نشان مي‌دهد. در ميمند بوته‌هاي خود روي زيادي از جمله جاز، اسكنبيل، خارشتر، مخلسه، اسفند، ريواس، كنگر، نخود وحشي و قيچ مي‌رويد. درخت و درختچه‌هاي فراوان و گوناگوني از جمله بادام كوهي، پسته وحشي، زرشك، سنجد، انار، انگور، توت سفيد و سياه، زالزالك، انجير، آلو سياه، زردآلو، هلو، سيب، گلابي، به، نارون چتري، گردو، بيدمشك، سپيدار، صنوبر، عناب، كهكم و گز نيز در ميمند وجود دارد.


در كتاب "ميمند شاهكار جاودان" نيز آمده: از مهمترين گونه‌هاي پستانداران موجود در منطقه ميمند مي‌توان پلنگ، كل و بز، قوچ و ميش، آهو، گراز، تشي، گرگ، شغال ، موش و خفاش را نام برد.
كبري ابراهيمي در اين كتاب مي‌نويسد: در گذشته حوزه ميمند داراي ‪ ۷۲رشته قنات بوده ولي امروزه داراي دو رشته قنات به نامهاي كلو مراديها و كلو ميمند است . علاوه بر اين دو قنات، دو چشمه آب شيرين نيز در منطقه وجود دارد. در حوزه ميمند رودخانه دايمي وجود ندارد و رودخانه‌هاي مورنگ، لاخيس و لاخورين رودخانه‌هاي فصلي اين منطقه هستند.


وي در اين كتاب نوشته: در ميمند علاوه بر خانه‌هاي صخره‌اي، حمام، مدرسه، مسجد، حسينيه، آتشكده و آسياب آبي نيز وجود داشته است. حمام ميمند فضايي بسيار جالب و ديدني است زيرا بر اساس اصول فني و مهندسي ساخته شده است. اين حمام سالها است كه به كار خود ادامه مي‌دهد.


مدرسه قديمي ميمند نيز مانند ديگر كيچه‌ها است كه مدتها متروكه بوده اما امروزه به همت ميراث فرهنگي مرمت و احيا شده است. طول مدرسه قديمي حدود ‪ ۱۸متر، عرض آن ‪ ۱/۵تا شش متر و ارتفاع آن به ‪۳/۵ متر مي‌رسد. مسجد ميمند هم كه در وسط روستا قرار دارد به شكل كيچه است.فضاي مسجد با سه ستون از كمر(كوه) تراشيده درست شده كه به وسيله پرده‌اي بخش زنانه و مردانه آن مجزا مي‌شود. محراب و سكوي آن و همچنين جاكفشي‌هايي در ديوارها در دو سوي كمر تراشيده شده است. مسجد ميمند حدود ‪ ۱۲۰مترمربع مساحت دارد. حسينيه ميمند نيز با سه در ورودي و سر صفه‌هاي آجري در ميدان وسيعي قرار گرفته است. اين حسينيه از به هم پيوستن چند كيچه درست شده به اين ترتيب كه بخشي از ديوارهاي مشترك بين اتاقها را حذف كرده‌اند و فضايي بزرگ به وجود آورده‌اند، البته براي حفظ سقف نيز ستونهايي نگه داشته‌اند. منبري تراشيده از كمر كنار يكي از ستونها وجود داشته كه به دليل كمبود جا آن را از بين برده‌اند و امروزه منبر حسينيه از جنس چوب است.


كيچه "دوبندي" يكي از كيچه‌هاي ديدني ميمند است كه برخي كارشناسان باستانشناسي به علت وجود آتشدانهاي بزرگ آن را آتشكده ناميده‌اند. عده‌اي هم معتقدند در ابتدا اينجا محل عبادت مهرپرستان بوده و بعد از منسوخ شدن آيين مهرپرستي و رواج دين زرتشت از آن به عنوان آتشكده استفاده مي‌شده است.


اطلاعات بیشتر


موقعیت این روستا از لحاظ استراتژیک دارای اهمیت بوده. به قول میمندی‌ها: « اگر در ابتدای میمند (که آن را گلوگاه می‌نامند) دو تفنگ‌چی در دو طرف رودخانه مستقر شوند به راحتی می‌توانند از ده دفاع کنند.


لایه آذرین ضخیمی که بر روی روستا وجود دارد، ‌مانند دژی طبیعی از نفوذ به روستا جلوگیری می‌کند. تنها مسیر دسترسی، شیارهای طبیعی به‌نام رخنه است که در مواقع لزوم بسته می‌شدند. دستکندها در چندین تراز مختلف، در شیب کوه و دوطرف دره، کنده شده‌اند و میانگین اتاق‌های موجود در هر کیچه به ۴ می‌رسد.
دکتر باستانی پاریزی در کتاب پیغمبر دزدان آورده: «میمند از دهات معروف و قدیمی شهربابک است، تمام اتاق‌های این ده در دامنه کوه کنده شده و خانه‌ها در دل سنگ است و هر کوچه که در دل کوه می‌رود سه یا چهار اتاق دارد و مجموعاً قریب سیصد کوچه در دل سنگ فرو برده‌اند و به همین سبب خانه‌ها دودکش و بخاری ندارند و بدون منفذ است و از جهت تاریخی واقعاً از آثار اولیه تمدن بشری محسوب می‌شود. در واقع یک آسمان خراش موربی است که هزاران سال است در دل سنگ کنده شده، اطاق‌ها بخاری ندارد، راه عبور محدود است و دواب و آدمیزاد تا حدودی زندگی مشترکی دارند، این آبادی البته غیراز میمند معروف فارس است… .» (ص:۲۶۸(


معماری ایلیاتی


زندگي ايلياتي مردم ميمند باعث ايجاد معماري خاصي در منطقه نيمه بياباني دامنهْ روستا شده است كه جواب گوي نيازهاي آنهادر بيابان مي باشد.كه در اينجا به بررسي نمونه هايي از آن ميپردازيم.


آغل


به مجموعهْ زيستگاه چادر نشينان اعم از محل زيستن دامها و صاحبان دام و ديگر متعلقات مربوطه، آغل ميگويند. آنچه كه در آغال ثابت است عبارت است از: آغل گوسفندان، خانه هاي ساخته شده از چوب وسنگ، كوزها و برخي طويله ها و آن چيزي كه پس از هر كوچ به اين مجموعه افزون مي گردد، چادرها و كپرها يا سايه بان هايي است كه مردم در جلو اطاق هاي خود براي ايجاد فضايي بزرگتر و آزاد تر برپا مي سازند.


طرز ساخت آغل و خانه هاي ايلياتي


ابتدا از روي زمين ديواري سنگي بدون ملات به ارتفاع ۱۰۰ ـ ۷۰ سانتي متر بنا مي كنند. سپس ته چوبها كه معمولا اين چوبها تنه و شاخهْ درختاني مثل سنجد، بادام ،بنه و بيد مي باشند را روي اين ديوار سنگي قرار مي دهند و از دو طرف ديوار به صورت چفت و بست، سرهاي اين چوبها را بهم متصل مي سازند. و يک شبكه چوبي شبيه داربست انگور بوجود مي آورند. روي اين چوبها را با بوته هاي جاز و چمزو مي پوشانند و روي اين بوته ها يک لايه گل مي ريزند. جنس خاک گل بيشتر رسي مي باشد. گل را با پشت بيل خوب ميكوبند تا سطح آن كاملاً صاف شده و آب باران را به راحتي از روي خود عبور دهد. اسكلت بندي اتاق ها همانند آغل مي باشد اما در داخل اتاقها در جايي كه لازم بدانند براي استحكام بيشتر ستونهاي چوبي قرار مي دهند.

در سقف اين اتاق ها سوراخي به عنوان دودكش وجود دارد كه در زير آن دودكش يا در گوشه أي از اتاق اجاق و به اصطلاح محلي "ديدون" براي پخت و پز درست مي كنند. ارتفاع اينگونه اتاق ها از مركز اتاق به 2 الي ۵/2 متر مي رسد. طرز ساخت اتاق ها و آغل از نظر اسكلت بندي و شالوده بسيار شبيه يكديگر است. با اين تفاوت كه پلان خانه ها نزديک به دايره است و يک سر چوبهاي تشكيل دهندهْ سازهْ خانه روي محيط اين دايره و سر ديگر آنها معمولاً در يک نقطه به هم ميرسد.

به همين جهت شكل كلي خانه ها مخروطي به نظر ميرسد. چوبي كه براي ساخت آغل به كار مي رود توسط گله داران بطور جدا گانه فراهم مي گردد. يعني هر يک از گله داران كه بخواهند شريک آغل بشوند به سهم خويش مقداري از چوب آغل را فراهم مي آورند و در ساخت آغل هم كمک مي كنند. هر سال يک بار پشكل گوسفندان را به عنوان كود، كه مورد استفاده كشاورزان مي باشد، جمع آوری و مي فروشند و درآمد حاصل از پول كودهاي فروخته شده را به نسبت گوسفندان في مابين صاحبان آنها تقسيم مي گردد. ابعاد آغل بستگي به تعداد گوسفندان دارد و اين ابعاد به گونه ای است كه تمام گوسفندان را به راحتي در خود جاي مي دهد و ارتفاع آن به ۵/1 الي 2 متر مي رسد.

براي ضدعفوني كردن اين گونه آغلها از سموم شيميايي هرگز استفاده نمي شود. بلكه هر گاه در اين آغلها يک نوع حشره اي به نام "ريشه" پيدا شود كه معمولاً هر سه يا چهار سال يک بار اتفاق مي افتد، آغل را خراب مي كنند و چوبهاي آن را در برابر آفتاب گرم تابستان قرار داده و بدين وسيله آغل را ضد عفوني مي كنند. بعد از اينكه چند روزي چوبها در مقابل آفتاب ماند دوباره همان چوبها را در ساخت آغل جديد كه در جاي اول يا جاي ديگر بنا مي شود بكار مي برند. اين كار در تابستان انجام مي گيرد. زيرا در اين فصل از سال از آغل ها هيچگونه استفاده أي نمي شود. جهت گيري فضاها در مجموعهْ آغل معمولاً به سمت شرق ميباشد. زيرا باد غالب در اين منطقه در فصل بهار از غرب به شرق است.

سرعت اين باد نسبتاً زياد بوده و به همراه خود گرد و خاک زيادي دارد. بنابراين فضاها چه از نظر فرم و چه از نظر جهت گيري طوري ساخته شده اند كه باد مزاحم كمترين تاْثير را روي آنها داشته باشد. در جلوي خانه ها ي چوبي پوشيده با گلِ مخروطي شكل، با برافراشتن چوبهايي به شكل داربست و پوشاندن آنها با شاخ و برگ درختان و بوته هاي بياباني از جمله: اِسكَنبيل، جاز، تِرقو، چِمزو و... ، كپر يا سايه بان هايي ايجاد ميكنند كه عبور باد غالب بهاري از روي آنها محيطي خنک در زير آنها ايجاد ميكند.

اين كپرها همچنين به عنوان فيلتر هايي كه مانع از ورود گردو خاک به داخل اتاقهاي مخروطي شكل ميشوند كاربرد دارند. برخي از ايلياتها به جاي كپر در جلوي خانه هاي خود چادري از جنس موي بز يا پشم گوسفند كه خود نيز آنرا بافته اند و اخيراً چادرهاي برزنتي كه از شهر خريداري ميكنند، بر افراشته ميكنند. تا ضمن اينكه مانعي براي ورود گرد و خاک به داخل اتاقها ايجاد كرده و از سايهْ دلپذير آن استفاده ميكنند. در مواقعي كه باران هم ميبارد نيز بتوانند از فضاي نيمه باز بيرون اتاقها استفاده كنند. شكل اين چادرها مانند سوله است كه بر روي پايه هايي چوبي قرار داده شده در وسط و كناره هاي آن استوار ميشوند و از اطراف به وسيلهْ ميخهاي فلزي بزرگ بنام "ميخ طويله"به زمين محكم مي گردند.

[h=2]آبادیهای میمند[/h] آبادی‌ها، محل کوچ سوم در تابستان است. حدود ۳۵ پارچه آبادی (دهات) در میان دره‌های سرسبز، در کنار باغات و مزارع هریک از ۲ تا ۲۸ خانوار را در خود جای می‌دهند. از محصولات باغات می‌توان به گردو، بادام، سنجد، به، اَنار، کلکویی (زالزالک)، توت، هُرمو (گلابی)، انگور، شاتوت، هَلی‌سیا (آلوسیاه) و… اشاره کرد. برگ این درختان، به ویژه سنجد و گردو و گاه انگور و همچنین تایی(تاویق) و تلخه‌بید را، در پاییز برای مصرف دام باز می‌کنند. امروزه مزارع فعال نیز، به دلایلی، همچون کم آبی و حمله گرازها، بسیار کاهش یافته‌اند. اقامتگاه اهالی در اینجا، کَپَر و گُمبه است. راه گمبه از کپر است. دیواره آن سنگچین مدوری به ارتفاع حدود قد انسان است و پوشش مخروطی آن از تیر چوبی و سرشاخه و گاه خاک است. چنان‌که گمبه را به دلیل سختی بستر، نتوانند درون زمین پایین ببرند و یا قطر دایره آن زیاد باشد، از ستونی چوبی، به نام چِل‌مرد، که بارِ راس سقف مخروطی آن را تحمل می‌نماید بهره می‌برند.

پوشش کامل‌تر گمبه، پناه بهتری برای روزهای بارانی و سرد اوایل پاییز پدید می‌آورد و نیز، جا‌یگاه مناسبی برای اسباب زندگی است. پرواربند یا کوزاردون یا کُت‌پرواری (کُت = سوراخ، حفره)، نیز کنار کپر است و آخور، ایندو را تا حدی، به شکل نیمه‌باز، از یکدیگر جدا می‌کند. پَزدان، پستو و یا پرواربندی است محفوظ‌تر، که در کنار گمبه ساخته می‌شود. مشکدان، همانند کپر کوچکی است که سازه و جریان هوا برای نگهداری مشک او ( مشک آب)، مشک اسپار (دوغ جوشانده یا مایه کشک بی آنکه در آفتاب خشکش کنند؛ که با ادویه می‌آمیزند و از خوراک‌های پایه میمندی‌هاست) و دوغدون ( مشک نگهداری دوغ و ماست) تأمین می‌کند. کَهنی سه معنا دارد، یکی فلاخن، که آن را می‌بافند، دیگری کپری کوچک و قابل جابه‌جایی که با سه تیرک چوبی که سرآنها دوفاق است و هرمی را شکل میدهند، ساخته می‌شود و نیز ساخت جایگاه ساده‌ای به‌روی درخت، با جای دادن چند تیرک چوبی افقی و تکه‌ای گلیم، برای استراحت و نگهبانی از محصولات یا پهن کردن و خشک کردن فرآورده‌ها.

[h=2]آب انبارهای میمند[/h] در زمانهاي گذشته در كنار رودخانه آب انبارهايي ساخته اند كه به آنها حوض مي گويند. در زمستان آب رودخانه را به داخل اين حوضها هدايت مي كنند و آنها را پر از آب مي كنند. كه اين آب براي مصرف چند ماههْ ايلياتي آغلهاي منطقه كافي بوده است. در 7 كيلومتري جنوب روستاي ميمند و 24 كيلومتري شمال شرقي شهرستان شهربابک دو نمونه از اين حوضها به نام حوض هاي رضا و حوضهاي بنا يا سه تايي وجود دارند. طبق گفتهْ اهالي روستا اين حوضها را شخصي مشهور به رضا يزدي در فصل تابستان در اين منطقه ساخته است. اما از تاريخ ساخت آن اطلاع دقيقي در دست نيست. لازم است يادآور گرديم كه در اين منطقه در تابستان اصلاً باران نمي بارد ولي آنطور كه از گفته اهالي بر مي آيد شخص سازنده اين حوضها (رضا) از چنان اخلاصي برخوردار بوده است كه پس از به پايان رساندن ساخت اين حوضها دست به دعا بر مي دارد و از خداوند طلب باران مي كند كه بعد از مدتي چنان باران شديدي شروع به باريدن مي كند كه رودخانه هاي اطراف به راه مي افتند و خودش حوضها را پر از آب مي كند و مي رود.
[h=2]معماری صخره ای در جهان
[/h] به نظر می رسد معماری صخره ای در نقاطی به وجود آمده که سنگها استقامتشان کمتر بوده و بشر با سنگهای سست به مبارزه برخاست و پس از به دست آوردن تجربه کم با سنگهای سخت نیز درافتاد. در قاره اروپا هنوز آثاری که از معماری صخره ای، اشکال مقدس و مذهبی وجود دارد از سایر انواع متمایزتر و برجسته تر است که آثار معماری باستانی از اینگونه هستند. در مناطق مختلف جهان نمونه های متعددی از معماری صخره ای وجود دارد که در عین شباهتهای کلی میان آنها در نحوه استفاده از فضا، تعداد طبقات، نحوه دسترسی، وجود تنوع کاریهای مختلف و میزان و شدت دخالت بشر در طبیعت، تفاوتهای جدی میان آنها وجود دارد. در قاره اروپا به ویژه در جنوب این قاره یعنی در نواحی اسپانیا(ناحیه مینورکا)، در ناحیه اتروریای ایتالیا و یونان کنار چشمه ای در کاستالی و دفلی موارد متعدد معماری صخره ای وجود دارد. در نواحی تریپولی، روستای صخره ای با حدود ۴۰۰۰ نفر جمعیت که گویا هنوز مردم آن در صخره ها زندگی می کنند وجود دارد. یکی از مراکز معماری صخره ای در آسیای صغیر در دره گرمه در قلب آناتولی در فاصله حدود ۲۰۰ کیلومتری جنوب شرقی آنکارا قرار دارد.

طبیعت در گرمه منظره ای ساخته که کمتر واقعی به نظر می آید. هزاران صخره گوناگون، تکی، جفتی، مسطح، غیر مسطح و دوک مانند در حدود ۱۵ تا ۲۰ کیلومتر از فضای باز طبیعت را اشغال کرده اند. کوههای به شکل هرم و قارچ و همچنین کوههایی به شکل کوره های آجرپزی و ستونهای عظیم و سکوهای غول آسا منظره بدیعی را به وجود آورده است. در گرمه خانه ها، کلیساها و دیرهای صخره ای قدیمی اکنون به عنوان طویله و انبار و به ندرت به عنوان خانه مورد استفاده واقع می شوند. بعضی از خانه ها دو طبقه و اغلب دارای فضایی بیضی شکلند. در داخل آنها سکو برای خواب، اجاق و میز تعبیه شده است. فضاهای فرعی برای نگهداری احشام و انبار نیز به وجود آمده است. این خانه ها اغلب به وسیله پلکان مارپیچ بسیار مشکل قابل دسترسی است. علاوه بر گرمه در نواحی پونتوس، فریجیه، لودیه و پافلاگون نیز نمونه هایی از معماری صخره ای دیده می شود. نوع دیگری از سازگاری با طبیعت و استفاده از امکانات آن برای زندگی، احداث واحدهای مسکونی و سایر کاربریهای مورد نیاز بشر در دل زمین است.

در یک نمونه شاخص از اینگونه سکونت در یک منطقه کوهستانی به نام "ماتماتا" در کشور تونس است که به دلیل محدود بودن اراضی قابل کشت و کار، مجموعه های سنگی خود را به صورتی تقریباً مدفون به عمق زمین برده اند و از سطح زمین برای ایجاد نخلستانها استفاده می کنند. با توجه به مطالب بالا میتوان نتیجه گرفت که در زمان های گذشته بشر در تعامل با محیط زیست و طبیعت در حال ایجاد بهترین موقعیت مکانی برای زندگی با استفاده از مواد و مصالح در دسترس و با توانایایی ها و تمام کمی ها و کاستی ها بوده است. دو روستای بالا نمونه ای از تلاش بشر برای ایجاد سرپناهی برای زندگی بهتر بوده است که با تلاش بسیار و کندن دل کوه ها و صخره ها به وجود آورده است.

امروزه نیز انسان باید با بهره گیری از امکانات موجود سعی در این داشته باشد که بهترین معماری را ایجاد کند و به این نکته توجه داشته باشد که باید معماری پایداری و متعامل با محیط پیرامون خود داشته باشد و از انرژی های موجود به نحو درستی و بهتری نسب به زمان حال (انرژی های تجدید پذیر استفاده کند و از مصالحی که پایداری بهتری و از لحاظ سایر پارامترها تعامل بیشتری با محیط زیست و از لحاظ اقتصادی متناسب تر باشد ؛ استفاده کند. دو روستای بالا دو نمونه از معماری با استفاده از مصالح سخت بوده که طبق برداشت من از لحاظ سازه ای گرچه سخت میباشد ولی ممکن است در اثر زلزله های سخت به شدت آسیب پذیر باشد و همچنین از لحاظ نوع معماری در جهان و سایر قاره های و کشور های جهان یک استثنا به شمار میرود که باید با یک برنامه ریزی درست از لحاظ گردشگری مورد استفاده قرار گیرد.

منبع : mymand.blogfa.com
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
اقلیم ومعماری کاشان و (ابیانه ونیاسر)

اقلیم ومعماری کاشان و (ابیانه ونیاسر)

مقدمه

آنگاه كه بر اثر بريدگي فرهنگي، رشته هاي اصالت ديرين، گسسته و آثار آن در همه جا و همه چيز نمايان شد، تمايل به يافتن هويت اصيل خود فزوني يافت. در اين ميان آثار معماري گذشته نيز همچون ديگر گزينه هايي كه نشانه اي از اصالت گذشته ما داشتند، نيازمند بازشناسي و معرفي شدند تا گوهرهاي فرو خفته و خاك گرفته بار ديگر به جلوه گري بپردازند. هر چند معماري كهن اين سرزمين، تاريخي چند هزار ساله را پشت سر دارد اما تلاش هايي كه براي شناسايي و معرفي آثار به جامانده صورت گرفته، سابقه اي كوتاه دارد و تنها يك دهه است كه دلسوزان فرهنگ و هنر اين مرز و بوم به صورت جدي به بازنگري و بازسازي اين آثار گرانسنگ روي آورده و كوشيده اند گردوغبار قرون را از چهره اين گوهرهاي تابناك بزدايند. علل و عوامل مؤثر در آن بي توجهي طولاني و اين التفات ناگهاني به آثار تاريخي معماري، بحث مفصلي را مي طلبد كه در حوصله اين مختصر نيست، اما همين قدر بايد اشاره كرد كه «آن بي توجهي در واقع نتيجه توجه كامل و اين التفات ناگهاني ثمره بي التفاتي است». بافت تاريخي كاشان يكي از همين گنجينه هاست كه گوهرهاي چشم نواز و خيال انگيز زيادي را در دل خود دارد و دركنار توجه هاي به عمل آمده، اقدام ها و تصميمات مؤثرتري را براي احيا و بازشناسي مي طلبد.

کاشان

کاشان مرکز شهرستان کاشان در استان اصفهان است که به عنوان يكي از مهم ترين قطب هاي گردشگري كشور با آثار باستاني برجسته، بناهاي تاريخي و معماري كهن و شايان تحسين خود، از ديرباز مورد توجه گردشگران ايراني و خارجي بوده است.
نظرات در مورد وجه تسمیه کاشان مختلف است، برخی آن را تغییر یافته کاه فشان، و بعضی تغییر یافته کاس رود، کاسیان، قاسان و غیره می‌دانند. البته در برخی کتب تاریخی از کاشان با نام کاسان که از کاسو (نام قومی به همین نام در قدیم؛ساکن منطقه آران (قفقاز فعلی )) گرفته شده نیز نام برده می‌شود. هنوز هم مردم این دیار شهر خود را کاشو یا کاشون که در واقع تغییر یافته کاسو است معرفی می‌کنند.


کاشان یکی از اولین مراکز تشکیل تمدن انسانی بوده‌است.وجود آثار باستاني غارنشينان كفتارخون با قدمت ۴۵ هزارساله ، تپه هاي تاريخي و ۹هزار ساله سيلك ، در كنار بافت تاريخي و بقعه هاي متعدد امامزادگان غناي خاصي به اين شهر تاريخي بخشيده است.

شهر كاشان با ۸ هزار و ۵۰۰ هكتار وسعت يكي از شهرهاي مهم كشور از نقطه نظرهاي مختلف اقتصادي، مذهبي، علمي، صنعتي ، تاريخي و گردشگري به شمار مي رود كه با توجه به قرار گرفتن آن در مسير شاهراه تهران به جنوب كشور، از اهميت ويژه اي برخوردار است.

مردم كاشان، مردماني فعال و سخت كوش در عرصه هاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، سياسي، مذهبي و اجتماعي بوده و در عين حال بسيار مهمان نوازند.
دارالمؤمنين قديم، اينك شهري است كه با وجود تغييرات گسترده زندگي شهري همچنان سعي در حفظ هويت تاريخي و مذهبي خود دارد ؛ شهري كه با صدها مسجد، حسينيه، بقعه امامزاده ها، بناها، بازار و باغ هاي تاريخي خود، گنجينه اي از بناهاي تاريخي و جاذبه اي خاطره انگيز براي گردشگران به شمار مي رود.
محدوده ۵۰۰ هكتاري بافت قديم، عرصه اي گسترده و نياز از آميختگي خشت و گل، گچ و كاشي كاري، مقرنس كاري و... است كه با بهره گيري هنرمندانه و استادانه از شرايط محيطي و اقليمي كاشان ۴۸ محله، ۵۰ گذر، ۷۴ آب انبار، بازار، حدود ۲۵۰ خانه قديمي و... و به بيان شيواتر روي هم رفته بيش از ۹۸۰ اثر تاريخي و معماري را در دل خود جاي داده است.
كاشان كه تا اواخر حكومت قاجار بافت ارگانيك خود را در محدوده تاريخي كاشان حفظ كرده بود، از آغاز دوره پهلوي دوم به موازات دگرگوني هاي مختلف در عرصه هاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي رو به گسترش نهاد و همگام با توسعه هاي شهري، تغييرات كالبدي چندي را پذيرا شد.

کاشان در زمان سلجوقیان روبه رونق نهاد و در زمان قره‌قویونلوها بیشتر ترقی کرد. تا جایی‌که محل توجه دانشمندان شد. در نیمه دوم سده نهم و نیمه اول سده دهم این شهر، شهرت بسیاری داشت و یک شهر پرجمعیت به شمار می‌رفت. در سده ۱۱ و در دوره صفویه برای دومین بار به همان درجه از ترقی نائل شد و مانند اصفهان با شهرتی بسیار همراه گردید کاشان همیشه از مراکز مهم پیروان مذهب شیعه بوده است.به همین جهت در دوره صفوی به علت علاقه مندی آنان نسبت به این مذهب،شهر رو به آبادی نهاد.شاه عباس دوم در این شهر به تخت سلطنت نشست.یکی از مهمترین خیابانهای کاشان خیابان علوی است.بیشتر منازل مسکونی و دیدنی و مهم کاشان در این خیابان واقعند.در بین مورخان ایرانی و عرب،کاشان همیشه با نام ملکه زبیده همسر هارون الرشید گره خورده زیرا ظاهراً او در برپا کردن شهر کاشان سهیم بوده است؛اما با بروز زلزله‌ای بسیار شدید در سال ۱۱۹۲ هجری قمری دوباره ویران شد. بعد از زلزله‌ای که در زمان قاجار رخ داد کاشان دستخوش نابسامانی و منازعات محلی شد و از این‌جهت زیانهای فراوان دید.

كاشان كه در پهنه بندي جغرافيايي اقليمي، تابستان هايي بسيار گرم و خشك و زمستان هايي سرد را به خود مي بيند در حاشيه كوير، كم آب اما سرسبز می باشد و دارای جمعیتی بالغ برسیصد صد هزار نفر بوده که در بین دامنه کوه کرکس ودشت کویر آران سکنی دارند در رده یازدهمین شهر صنعتی ایران قرار می گیرد که دلیل آن وجود کارخانجات فرش ماشینی (بیش از یکصد کارخانه)، کارخانه تولید ورق گالوانیزه و کارخانجات تولید قطعات خودرو و مونتاژ است. قدمت صنایع نساجی در این شهر به تولیدات شعربافی شامل مخمل بافی، زربافی و حریربافی برمیگردد که هم اکنون بیش از چند هزار نفر در کارخانجات نساجی مشغول به کار می باشند. شهرت این شهر بیشتر به واسطه گلاب و فرش دستباف آن است. از محصولات کشاورزی آن می توان به انواع غلات و میوه های فصلی اشاره نمود. غذای غالب، در بین مردم این شهر آبگوشت و بالاخص گوشت و لوبیا می باشد.

آثار تاریخی و دیدنی فراوانی در این شهر وجود دارد که از آن میان می توان به تپه های باستانی سیلک،باغ فین،محله سلطان اميراحمد،محله سوريجان،مسجد و مدرسه آقابزرگ،حمام سلطان اميراحمد،بقعه سلطان اميراحمد،خانه هاي تاريخي بروجردي ها،طباطبايي ها،عباسيان،عامري ها،احسان،قرائتي،تبريزي ها، عطارها،آل ياسين،بازار بزرگ کاشان،قلعه جلالی وحصار سلجوقی، بقعه امامزاده هارون بن موسي (ع)،بقعه حبيب بن موسي (ع)،خانه تاریخی آل یاسین،بقعه امامزاده(شاهزاده)ابراهیم(ع)،بقعه ملامحسن فیض،مقبره محتشم کاشانی،حمام سلطان امیراحمد اشاره نمود.

تپه های باستانی سیلک

پس از فرونشستن آب دریاچه مرکزی ایران وخشک شدن تدریجی آن، ساکنان اطراف آن مجبور شدند نواحی حاصلخیزی مانند اطراف فین که همان منطقه سیلک باشد را جهت زندگی و سکونت اختیار کنند، ولی این قدمت تا 60 سال پیش همچنان ناشناخته بود تا اینکه براساس بررسی های علمی پروفسور گریشمن درسال 1311 ش(1933 م) قدمت آثار به جای مانده در این تپه ها به هزاره پنجم تا اول قبل از میلاد (7000 سال پيش) منسوب گردید.آثاری از این تپه ها در موزه های لوور فرانسه، ملی ایران و باغ فین نگهداری می شود.
این تپه در خيابان امير كبير قرار دارد. سیلک در حال حاضر مشتمل بریک تپه شمالی ویک تپه جنوبی است که به فاصله 500 متراز یکدیگر قرار دارند.در جلو این تپه ها گورستانهایی از انسانهای ما قبل تاریخ وجود دارد.

باغ فین

باغ شاه یا باغ فین عمارتی باستانی در کنار عمارت چشمه سلیمانیه واقع در فین کاشان است. شهرت اصلی این باغ به خاطر قتل میرزا تقی خان امیرکبیر صدر اعظم ناصرالدین شاه است.

مسجد و مدرسه آقا بزرگ

این مسجد از باشکوهترین بناهای اسلامی کاشان است که با گنبد عظیم آجری و مناره ی کاشی کاری،در حال حاضر از جالب ترین ابنیه ی تاریخی کاشان محسوب می شود.مدرسه ی آقا در سال 1248 هجری توسط حاج محمد تقی خانبان جهت ادای نماز جماعت و محل درس و بحث ((حاج ملا مهدی نراقی)) ملقب به ((آقا بزرگ)) ساخته شده است. این مدرسه که در خیابان فاضل نراقی واقع شده، دارای شبستان های زمستانی و تابستانی ، صحن زیبای دو طبقه و حجره های متعدد می باشد.

خانه عامری ها

خانه عامری ها بزرگترین خانه تاریخی ایران که در خیابان علوی کاشان قرار دارد و شامل چند ساختمان و حیاط مرکزی بوده که در دوره زندیه احداث و با معماری سنتی و متناسب با اقلیم کاشان ساخته شده و در دوره قاجار به وسیله سهام السلطنه عامری توسعه یافته و مجموعه‌ای است که به وسیلهٔ اداره میراث فرهنگی کاشان با استفاده از اعتبارات تبصره ۳۶ در دست مرمت و تغییر کاربری است تا به اقامتگاه گردشگران داخلی و خارجی تبدیل شود.
مجموعه خانه عامری ها در زمان عمران و آبادانی کاشان پس از زمین لرزه سال 1192قمری در حاشیه خیابان عمومی کاشان ساخته شد.این خانه در حقیقت اقامتگاه فامیلی بوده که چند تن از عامری ها با اهل و عیال و خدم و حشم خود در آنجا زندگی می کردند.وسعت خانه و جمعیت آن چنان بوده که درون خانه حمامی به سبک حمامهای عمومی آن روزگار ساخته شده و این تنها خانه ای در شهر کاشان بوده که در آن زمان حمام داشته است.


خانه عباسی ها


اين مجموعه در كوي سلطان امير احمد قرار دارد و در سال 1252 هجري قمري به وسيله مرحوم حاج محمد ابراهيم، يكي از تجار خوشنام كاشان ساخته شده است كه از لحاظ طرح معماري و تزئينات و استفاده از فضاها وحجم هاي موجود در آن بسيار غني و از نظر معماري سنتي در نوع خود منحصر به فرد است و طی شماره ی ۲۰۲۰ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.
مجموعه خانه هاي تاريخي عباسيان به تحقيق و طبق نظر نخبه ترين كارشناسان معماري، جزو برجسته ترين آثار معماري اسلامي و يكي از نامزدهاي دريافت جايزه بهترين بناهاي مسكوني ايران اسلامي است.


اين مجموعه مشتمل بر پنج حياط و گودال باغچه بوده است كه پس از فوت مالك اوليه به مرور از هم تفكيك و به صورت پنج باب خانه مستقل از هم درآمد، بدون اين كه صاحبان و سكنه بعدي هر كدام از اين پنج باب خانه آگاهي داشته باشند كه اين خانه ها در بدو ساخت جزو يكي مجموعه و باهم در ارتباط بوده اند. در سالهاي اخير با همت و تلاش مسوولان ذي ربط چهار واحد از پنج باب خانه خريداري و كار بازسازي آنها انجام شده است.


از چهار باب خانه خريداري شده، دو واحد آنها به صورت طرح معمول معماري بافت قديم كاشان يعني گودال باغچه و يكي از آنها به صورت دو طبقه با حياط مسقف و چهارمي كه در اصل باغچه بوده است به صورت حياط سنتي است.خانه هاي عباسيان به لحاظ معماري، داراي طرحي بسيار قوي و غني و از نظر تزئينات گچ بري و نقاشي و كاربري تزئينات معماري اسلامي نظير: رسمي بندي، يزدي بندي، كاربندي، قطاربندي، مقرنس و مشبك در اوج زيبائي و ظرافت است.
در خانه عباسيان يكي ازمراجع بزرگ و برجسته معاصر كاشان به نام مرحوم آيت الله سيد محمد علوي بروجردي متولد و تربيت يافته است و حتي يكي از خانه ها را كه ارث به وي رسيده بود به محل حوزه درس تبديل كرده بود.


خانه طباطبایی ها


اين خانه که تحت شماره ۱۵۰۴ به ثبت رسیده،در نزديكي خانه تاريخي بروجردي و در جوار بقعه مباركه امامزاده سلطان امير احمد(ع)- كه اين بقعه نيز از آثار هنري قرن نهم و دهم مي باشد- خانه باشكوهي وجود دارد و به خاطر اينكه سنگ بناي اين خانه را شخصي به نام حاج سيد جعفر طباطبائي نطنزي بنا نهاده است به خانه طباطبائي موسوم و مشهور گرديده است.اين خانه در زميني به مساحت 4730 متر مربع و در حدود سال 1250 قمري با مهارت و هنرمندي معمار معروف كاشاني استاد علي مريم احداث گرديده است.


اين خانه مشتمل بر چهار صحن و حياط مي باشد كه حياط مركزي متعلق به قسمت بيروني و دو حياط متعلق به اندروني و يك حياط متعلق به خدمه بوده است.
قسمت اندروني خانه شامل اتاق پنج دري ساده در مركز و دو حياط در دو طرف آن و داراي سرداب هائي كه بادگيرها هوا را در آن جريان مي دهند كه اين قسمت محل سكونت خانواده مرحوم طباطبائي بوده است. حياط ضلع شمال غربي بزرگتر و تعداد اتاق هاي آن بيشتر مي باشد و داراي سرسراي پذيرائي مجزائي است. در زيرقسمت اندروني مخصوصا اتاق مركزي، سرداب بزرگي قرار دارد كه داراي مشخصات منحصر به فرد خود است و به علل مختلف از جمله: وجود بادگير، سقف ضربي، نوع مصالح به كار رفته در بدنه، دو جداره بودن بدنه، وجود حوضي كه قبلا در مركز سرداب بوده، اختلاف ارتفاع با سطح كوچه حدود 8 تا 10 متر، نسيم خنكي كه از سطح حوض حياط مركزي وارد زيرزمين مي شود؛ همه اين عوامل باعث شده تا به خصوص در فصل تابستان 15 تا 20 درجه اختلاف درمابين زيرزمين و بيرون آن مشاهده شود.

قسمت بيروني شامل تالار بزرگ ( اتاق شاه نشين) در مركز با نورگيرها و پنجره هاي مشبك رنگي و پنجره هاي كناري دو جداره كه عمودي باز و بسته مي شود. اين اتاق داراي تزئينات نقاشي و آئينه كاري و گچ بري هاي جالب از جمله پنجره هاي مشبك گچي است كه همچون پارچه توري ظريفي به نظر مي رسد. در دو طرف اتاق شاه نشين اتاق هاي گوشواره بنا شده است در جلوي اتاق شاه نشين، ايواني با آئينه كاري و گچ بري هاي جالب ديده مي شود.


در طرفين تالار بزرگ دو حياط خلوت و نورگير به صورت قرينه يكديگر احداث شده است كه داراي تابلوهاي بديع نقاشي مي باشند و از نفايس آثار هنري اين ديار به شمار مي آيند. اسناد و قرائن نشان مي دهد كه هنرمند بزرگ و نقاشباشي دربار ناصر الدين شاه قاجار يعني ميرزا ابوالحسن غفاري كاشاني ملقب به صنيع الملك با مالك خانه دوستي نزديك و مراوده خانوادگي داشته است لذا به احترام دوستي كه با مرحوم طباطبائي داشته در اجراي گچ بري ها و ترسيم نقاشي هاي اين خانه نظارت داشته است. و اين مطلب ارزش و اعتبار تزئينات خانه طباطبائي را بسيار افزايش مي دهد.
حياط خدمه شامل اتاقهاي خدمه، زيرزمين خدمه، آشپزخانه و اصطبل زمستاني و تابستاني مي باشد كه تعدادي از اتاق هاي خدمه از بين رفته است.
آب خانه از دو رشته قنات دولت آباد و نصر آباد تامين مي گرديده است. خانه طباطبائي داراي 5 درب ورودي مي باشد كه ورودي اصلي به دو ورودي اندروني و بيروني در قسمت هشتي تقسيم مي گردد. علت پيچ و خم هاي راهروهاي ورودي جهت شكستن اختلاف ارتفاع و نداشتن ديد مستقيم است.
لازم به توضيح است كه خانه مسكوني و زادگاه شادروان «سپيده كاشاني» - شاعر بزرگ معاصر- نيز در مجاورت خانه تاريخي طباطبائي و در جنوب آن قرار دارد.


خانه بروجردی ها


اين خانه در محل سلطان امير احمد كاشان در خيابان علوي واقع است و تحت شماره ۱۰۸۳ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. اين خانه توسط بازرگاني به نام حاج سيد حسن نطنزي در حوالي سال 1275 قمري در دوره قاجاريه ساخته شده است. چون صاحب خانه مال التجاره از بروجرد وارد مي كرده، لذا به حاج آقا حسن بروجردي مشهور شده و خانه اي هم كه متعلق به وي بوده است به خانه بروجردي موسوم گرديده است.


معمار اين خانه يكي از نوابغ معماري كاشان و از طراحان معروف ساختمان به نام استاد علي مريم بوده است كه در ايجاد دو بناي تاريخي ديگر كاشان، يكي خانه تاريخي طباطبائي (در نزديكي خانه بروجردي) و ديگري تيمچه امين الدوله (واقع در بازار) نقش داشته است.


اين خانه شامل دو قسمت بيروني و اندروني است و محلي كه فعلا در معرض ديد عموم است قسمت بيروني اين خانه است.


در بدو ورود به خانه وارد هشتي ورودي خانه مي شويم كه درب ورود به قسمت اندروني خانه هم در اين هشتي قرار گرفته است، پس از آن از راهروي نسبتا طولاني و شيبدار گذشته و وارد حياط مي شويم، در كنار اين راهرو ايوان شمالي خانه قرار دارد، در قسمت شمالي ايوان يكي پنج دري واقع است كه محل پذيرائي مهمانان بوده و دو طرف آن دو اطاق بهار خواب قرار دارد كه به علت نور مناسب و گرماي زياد، بيشتر در زمستان مورد استفاده قرار مي گرفته، ديوار بيروني اطاقهاي اين ايوان و نيز داخل اطاق پنج دري با گچ بري هاي بسيار ظريف با طرح گل و مرغ زينت يافته است. در داخل حياط يك حوض بزرگ و باغچه هاي وسيع دراطراف آن قراردارد. در قسمت شمال شرقي، مطبخ (آشپزخانه) قرار گرفته، در قسمت شرقي بنا اتاقها و ايوانهاي سرپوشيده اي به چشم مي خورد كه درجلو ايوانها پله هائي جهت رفتن به سرداب ها (زيرزمينها) ساخته شده است، اين سردابها در جبهه هاي مختلف بنا واقع است كه به وسيله بادگيرهائي بلند هواي آنها تهويه وخنك شده و قابل استفاده در هواي گرم تابستان بوده است. در روبرو يعني در قسمت جنوبي بنا، تالار سرپوشيده اي به چشم ميخورد كه بر پيشاني آن مي توان هنرنمائي استادكارايراني را نظاره گر بود، به طوري كه منافذ مشبكي كه جهت تهويه هواي تالار در اين قسمت تعبيه گرديده با گچ بري جالب و ديدني درآميخته و دلربائي مي كند.


در بام تالار نيز نورگيرها و بادگيرهاي فوق العاده جالب و منحصر به فرد خود نمائي مي نمايد كه از نظر طرح و اجرا در زمره آثار بديع معماري سنتي است.

تالار بزرگ سر پوشيده كه محل برگزاري اعياد و مراسم سوگواري بوده است شامل يك ايوان كه داراي سقف بلندي است در جلو و يك قسمت شاه نشين در انتهاي تالار كه از قسمتهاي ديگر مرتفع تر بوده و داراي تزئينات خاصي است و نيز تالارهائي در دو طبقه در جنبين آن ديده مي شود. سقف تالار با طرح بسيار زيبائي گچ بري و مقرنس كاري و رنگ آميزي گرديده است. سقف ها و بدنه داخلي سرپوشيده و تالارهاي جنبي آن با نقوش گل و مرغ و شكارگاه و حيوانات گچ بري و يا نقاشي و يا با خط خوش تابلوهايئ زيبا آفرينش شده است، به خصوص روي ديوارهاي شاه نشين تصاويري از پادشاهان قاجار در تابلوهايي ديواري خودنمائي مي كند. نقاشي هاي اين بنا در شيوه هاي متنوع و با رنگ و روغن و آبرنگ و زير نظر هنرمند نامدار نقاشي ايران در دوره قاجاريه مرحوم ميرزا محمد خان غفاري كاشاني ملقب به «كمال الملك» ترسيم گرديده است و طرح هاي گچ بري اين خانه نيز با نظارت اين استاد بزرگ تهيه و به انجام رسيده است. با توجه به گچ بري هاي قسمتهاي مختلف اين خانه، به خصوص پنجره هاي مشبك گچي داخل اطاق بزرگ كه ازكمال ظرافت به پارچه توري شباهت دارد به مرتبه ذوق و هنر اين هنرمند ايراني و ديگر استادكاران و معمار اين خانه واقف مي گرديم.

جالب است بدانيم كه مرحوم حاج آقا حسن بروجردي براي فرزندش سيد مهدي از دختر مرحوم حاج سيد جعفر طباطبائي خواستگاري مي نمايد و خانواده طباطبائي شرط موافقت با ازدواج را ساخت خانه اي آبرومند و درخور شان عروس خانم قرار مي دهند و به همين خاطر حاج آقا حسن از همان معماري كه خانه طباطبائي را ساخته دعوت مي كند كه اين خانه را بسازد.


بازار بزرگ کاشان


مجموعه بازار کاشان که از جمله دیدنیهای این شهر محسوب می شود در محدوده بین خیابانهای دروازه دولت تا میدان کمال الملک قرار گرفته است که در دوران صفوی از رونق بیشتری برخوردار بوده.در این مجموعه،10ها کاروانسرا،تیمچه،آب انبار و... وجود دارد که هر یک نقش و اهمیت ویژه ای دارند.بازار را راسته های مس فروشان،زرگرها،کفاشان و فرش فروشان دربر می گیرد.
قلعه جلالی وحصار سلجوقی


در انتهاي خيابان علوي و در نزديكي هاي آثار ديگري همچون خانه هاي بروجردي و طباطبائي و بقعه سلطان امير احمد (ع)، در طرفين خيابان، دو ديوار بلند كاهگلي به چشم مي خورد كه از بقاياي حصار معروف عهد سلجوقي است. اين دژ تسخير ناپذير آن دوران در اواسط قرن پنجم هجري به همت يكي ازرجال نامدار و سخاوتمند در دولت سلجوقيان به نام خواجه مجدالدين ابوالقاسم كاشاني ساخته شده است و اسناد معتبر تاريخي نشان مي دهد كه اين دژ بلند، مستحكم و حصين چند بار اهالي كاشان را از دست حملات سخت لشگريان مهاجم و از قتل عام هاي وحشيانه وغارت عمومي نجات داده است.


در كنار اين دژ، قلعه اي عظيم خود نمائي مي كند كه به دستور سلطان جلال الدين ملك شاه سلجوقي (جلوس 465 ق) ساخته شده است. اين بناي عظيم خشت و گلي مدتها از اهالي كاشان حراست مي نموده است و مدتي هم ارگ و مركز حكومتي كاشان بوده است.

در داخل و خارج قلعه دو بناي گنبدي شكل وجود دارد كه موسوم است به «يخچال»، بدين صورت كه با نگهداري يخهاي زمستاني در اين يخچالها، جوابگوي نياز اهالي در تابستان گرم كوير بوده است.


امامزاده هارون بن موسي(ع)


اين بقعه در خيابان باباافضل واقع و مربوط به دوران صفوي مي باشد. در اين بقعه امامزاده هارون بن موسي بن جعفر (ع) مدفون مي باشد. نقل شده هنگامي كه حضرت ابوالفضل (ع)(در كربلا شهيد گرديد يكي از دستان حضرت را در اين محل دفن كرده اند و اين محل مشهور شده به «پنجه شاه»، و پس از شهادت حضرت هارون بن موسي (ع)، آن حضرت را در اين محل دفن كرده اند.اين مجموعه نيز داراي بارگاه و رواق كاشي كاري و سقفهاي آينه كاري شده و گنبد مخروطي شكل و مناره آجري كه در كنار سردر صحن زيارتگاه قرار دارد و نيز صحن و غرفه هاي اطراف آن و نيز ضريح چوبي مي باشد.


در كنار رواق اصلي محلي است كه مجسمه يكدست كه توسط ميرزا ابوالحسن غفاري كاشاني ملقب به صنيع الملك ساخته شده است در آن نگهداري مي شود.
در كنار اين بقعه مقبره اي است كه آرامگاه چند تن از عالمان و دانشمندان معاصر كاشان از جمله آيت الله ملا عبدالرسول مدني و فرزند ايشان مرجع و فقيه عالي مقام آيت الله العظمي آقا رضا مدني كاشاني مي باشد.


بقعه حبیب بن موسی(ع)


اين بقعه درخيابان امام خميني واقع و متعلق است به صحن و گنبد كاشي كاري و از زيارتگاه هاي معتبر به شمار مي رود.
قدمت اين بقعه مربوط به دوران سلجوقي است. محراب كاشي نفيسي كه اواسط قرن هفتم توسط هنرمندان خاندان ابوطاهر كاشاني براي اين بقعه ساخته شده است در موزه دوران اسلامي تهران نگهداري مي شود. در زمان صفويه به خصوص شاه عباس اول به علت اين كه دودمان صفويه به خصوص شاه عباس اول به علت اين كه دودمان صفويه را از اولاد اين امامزاده مي دانستند به اين بقعه توجه خاصي مي شد. و بر حسب وصيت شاه عباس اول او را در اين بارگاه دفن كردند كه مدفن او در كنار رواق، به وسيله سنگ بزرگ و خوش نقش زيبائي مشخص مي باشد. اين بقعه داراي صحن زيبائي است كه مدفن يكي از علماء معمار كاشان يعني مرحوم آيت الله مير سيد علي يثربي نيز در اين صحن مي باشد.


خانه تاريخي آل ياسين


اين خانه در خيابان امام خميني كاشان واقع و متعلق به مرحوم حاج سيد محمد تقي پشت مشهدي است كه در زمان محمد شاه قاجاري ساخته شده است و نهايتا به صورت موروثي در اختيار آقا نظام الدين مجتهد كاشاني (آل ياسين)- اولين نماينده مردم كاشان در مجلس شوراي ملي بعد از نهضت مشروطه- قرار مي گيرد.
اين خانه در سنوات اخير توسط شهرداري كاشان مرمت و مورد بازديد علاقمندان است.


بقعه امزاده ( شاهزاده ) ابراهيم (ع)


اين بنا در نزديكي فين و در غرب جاده كاشان – فين و با فاصله چند صد متري آن واقع است. اين بنا منسوب به دوران قاجار و مدفن يكي از فرزندان امام موسي بن جعفر (ع) است. بناي اوليه به وسيله يكي از زنان اهل فين به نام خاله بيگم برپا گشته و ديگران در مرمت آن كوشيده اند، اين بنا داراي گنبد كاشي فيروزه اي با گلدسته مرتفع كاشي كاري و صحني وسيع با درختان سرو كهنسال، ايوان و رواقهاي ديدني با گچ بري و آيينه كاري و نيز نقاشي مذهبي است كه بر سقف اصلي حرم (بالاي ضريح) در قالب قابهاي تزييني ديده مي شود. ايوان آيينه كاري، آبنماي مستطيل شكل 30 در 5 متر، وبه كارگيري هنر قرينه سازي در اكثر آثار اين بنا، استفاده از تزئينات آيينه كاري و نقاشي بر سقف مسطح ايوان صحن شمالي (شامل 45 قاب بيضي شكل گچي كه وسط آن آينه كاري و اطراف آن نقاشي شده) و نيز ديواره ايوان، گنبد مخروطي دو پوششه با كاشي كاري زيبا و با اسماء متبركه «الله» و «علي» از مشخصات بي نظير اين مجموعه است.


بقعه ملا محسن فيض



در ناحيه جنوب غربي كاشان و در كنار گورستان قديمي فيض، بقعه علامه محدث ملا محسن فيض كاشاني (از بزرگترين علماي اسلامي قرن 11 ه.ق) قرار دارد كه در قرن 13 قمري به تقاضاي ابونصر فتح الله خان شيباني شاعر بزرگ عصر قاجار توسط فرهاد ميرزاي قاجار احداث شده است.

مقبره محتشم كاشاني



مقبره اين شاعر بزرگ مرثيه سراي ايران كه در سال 996 قمري وفات يافت و در كنار خانه مسكوني خود به خاك سپرده شد؛ در خيابان محتشم كاشان واقع است.

گنجینه سهراب



در سال 1346 سهراب به علت علاقه وافري كه به زادگاه خود كاشان داشت ديگر بار براي اقامت به كاشان آمد و در مهمانسراي شهر داري با مديريت آقاي شربتي سكونت اختيار كرد. اما غالبا شبها براي خواب به مهمانسرا مي آمد و صبح زود در تاريكي هوا به گلستانه مي رفت و دوباره در تاريكي هوا به شهر باز مي گشت. روزي يك گروه اعزامي از تلويزيون به كاشان آمدند تا با سهراب مصاحبه كنند وقتي به مهمانسرا آمدند ، مدير مهمانسرا گروه را به گلستانه هدايت كرد.


آنها رهسپار گلستانه شدند و در آنجا هنگامي كه سهراب را يافتند ابتدا بسيار شادمان شدند ، پس از سلام و احوالپرسي از سهراب خواستند با وي مصاحبه اي انجام دهند اما سهراب همانگونه كه لب جوي آبي نشسته و كفش هايش را بيرون آورده و پاهايش را در آب نهاده بود و با بند كفش هايش بازي مي كرد گفت: " من فرصتي براي مصاحبه ندارم."آنها گفتند:" شماكه اينك كاري نداريد."گفت:"حو صله اش را ندارم." و خلاصه سهراب از وارستگي بسيار و عرفان ذاتي، مايل به مصاحبه نشد.
گروه خبرنگاران با عصبانيت به مهمانسرا باز گشتند و گله سهراب را به مدير مهمانسرا كردند از جمله كلماتي كه بر زبان آوردند آن بود " سهراب كه شاعر نيست يك چوپان است " و سپس وسايل خود را برداشتند و به تهران باز گشتند.


شب كه سهراب از گلستانه آمد ، مدير ماجرا را براي او بازگو كرد. گفت: " آنان ابراز داشتند شما كه شاعر نيستيد شما يك چوپان هستيد. "
سهراب لحظه اي سكوت كرده و سپس گفت: " خيلي متأثرم كه آقايان به ساحت مقدس چوپان اهانت روا داشته اند."

ابیانه



در ۴۰ كیلومتری شمال غربی نطنز از استان اصفهان در دامنه كوه كركس روستایی بس كهن واقع است به نام ابیانه. این روستا را به اعتبار آثار و بناهای تاریخی پرتنوعش باید از زمرهٔ استثنایی ‏ترین روستاهای ایران به شمار آورد. شكوه معماری بومی و سرشار از زیبایی این روستا، آن را در شمار نمونه‏ های كم نظیر دیدنی‏های جهان درآورده است. ابیانه نقطه ‏ای خوش منظره و خوش آب و هوا و دارای موقعیت طبیعی مساعدی است. در دورهٔ صفویه هنگامی كه شاهان صفوی برای ییلاق به نطنز می‏رفتند بسیاری از نزدیكان آنها و درباریان ترجیح می‏دادند در ابیانه اقامت كنند. شمار خانه ‏های ابیانه در سرشماری سال ۱۳۶۱ برابر با ۵۰۰ واحد برآورد شده؛ این خانه‏ ها تماماً بر روی دامنه پرشیبی در شمال رودخانه برزرود بنا شده است به صورتی كه پشت بام مسطح خانه‏ های پایین دست، حیاط خانه‏ های بالادست را به وجود آورده است و هیچ دیواری هم آنها را محصور نمی‏سازد.

در نتیجه، ابیانه در وهلهٔ اول روستایی چند طبقه به نظر می‏آید كه در بعضی موارد تا چهار طبقهٔ آن را می‏ توان مشاهده كرد. اتاقهای ابیانه به پنجره‏های چوبی ارس مانند مجهزند و اغلب دارای ایوانها و طارمیهای چوبی پیش آمدهٔ مشرف بر كوچه ‏های تنگ و تاریك‏اند كه خود به صورت مناظر جالبی درآمده‏اند. نمای خارجی دیوارهای خانه‏ های ابیانه با خاك سرخی كه معدن آن در مجاورت روستاست پوشیده شده است. از آنجا كه در دامنه ‏های شیبدار ابیانه فضای كافی برای ساختن خانه‏ های موردنیاز وجود ندارد در این روستا چنین رسم شده است كه هر خانواده انبار غار مانندی در تپه‏های یك كیلومتری روستا، در كنار جاده و نرسیده به ابیانه ایجاد نماید. این غارها كه در دل تپه‏ ها حفر شده‏اند و از بیرون تنها درهای كوتاه و محقر آن نمودار است برای نگهداری دامها و نیز آذوقهٔ زمستانی و اشیای غیرضروری مورد استفاده قرار می‏گیرد. زندگی مردم ابیانه كشاورزی و باغداری و دامداری است كه با روشهای سنتی اداره می‏شود. بیشتر زنان در امور اقتصادی با مردان همكاری دارند.

ابیانه دارای هفت رشته قنات است كه برای آبیاری مزارع و باغات مورد استفاده قرار می‏گیرد. گندم، جو، سیب‏ زمینی و انواع میوه به خصوص سیب، آلو، گلابی، زردآلو، بادام و گردو در ابیانه به دست می‏آید. در سالهای اخیر قالی‏بافی در ابیانه رواج پیدا كرده و نزدیك به ۳۰ كارگاه قالی‏بافی در آنجا دایر شده است. در گذشته گیوه ‏بافی از جمله مشغله‏ های پردرآمد زنهای ابیانه بوده است كه امروزه تا حدی متروك شده است. مردم ابیانه به سبب كوهستانی بودن منطقه و دور بودن محل آنها از مراكز پر جمعیت و راههای ارتباطی، قرنها در انزوا زیسته و در نتیجه بسیاری از آداب و رسوم قومی و سنتی و از جمله زبان و لهجهٔ قدیم خود را حفظ كرده ‏اند. زبان مردم ابیانه فارسی با لهجهٔ خاص ابیانه ‏ای است كه با لهجه‏ های متداول در جاهای دیگر تفاوت اساسی دارد. لباس سنتی آنها، هنوز هم میان آنها رواج دارد و در حفظ آن تاكید و تعصب از خود نشان می‏دهند، در مردان شلوار گشاد و درازی از پارچهٔ سیاه و در زنها پیراهن بلندی از پارچه‏ های گلدار و رنگارنگ است


علاوه بر این، زنهای ابیانه معمولاً چارقدهای سفیدرنگی بر سر دارند. قدیم‏ترین اثر تاریخی ابیانه آتشكده‏ای است كه مانند دیگر بناهای ده در سراشیبی قرار گرفته است. آتشكده ابیانه را نمونه ‏ای ازمعابد زردشتی دانسته‏اند كه در جوامع كوهستانی ساخته می‏شد. مهم‏ترین بنا و اثر تاریخی این روستا یك باب مسجد جامع و قدیم‏ترین اثر تاریخی این مسجد منبر چوبی منبت‏كاری آن است كه در سال ۴۶۶ هجری قمری ساخته شده است. مسجد قدیمی دیگر ابیانه مسجد برزله است كه دارای فضای دلبازی است و روی لنگه در شرقی آن سال ۷۰۱ هـ. ق. نوشته شده است كه مربوط به دورهٔ ایلخانان است.مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد حاجتگاه است كه كنار صخره‏ای در كوهستان بنا شده و بر در ورودی شبستان آن تاریخ ۹۵۲هـ. ق. مشاهده می‏شود. روستای ابیانه دارای دو زیارتگاه است: یكی مرقد شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی در جنوب روستا كه به گفته اهالی فرزندان امام موسی كاظم بوده‏اند؛ و زیارتگاه دیگر ابیانه قدمگاه نامیده می‏شود. از جمله جاها و اماكن دیدنی دیگر ابیانه می‏توان از خانه غلام نادرشاه و خانه نایب حسین كاشی نام برد.


نیاسر

شهر نیاسر مركز بخش نیاسر از توابع شهرستان كاشان و استان اصفهان است. این شهر در فاصله ۲۴ كیلومتری شمال غربی شهر كاشان(مركز شهرستان)قرار دارد.

موقعیت اداری


شهر نیاسر مركز بخش نیاسر از توابع شهرستان كاشان و استان اصفهان است. این شهر در فاصله ۲۴ كیلومتری شمال غربی شهر كاشان(مركز شهرستان(قرار دارد.
شهر نیاسر از طریق اتوبان در فاصله ۲۴۰ كیلومتری شهر تهران پایتخت ایران، ۱۰۰ كیلومتری شهر قم مركز استان قم و ۲۶۰ كیلومتری شهر تاریخی اصفهان مركز استان اصفهان قرار دارد. فاصله‌ی این شهر از سه محور ارتباطی مهم كشور یعنی از راه‌آهن و محور زمینی بندرعباس- تهران ۲۴ كیلومتر و از محور شیراز- اصفهان- تهران ۶۰ كیلومتر است.


موقعیت طبیعی


شهر نیاسر یكی از ۳ مركز مهم تولید گل محمدی، گلاب و عرقیات گیاهی شهرستان كاشان و كشور است. چنین ویژگی كم نظیری به سبب قرارگیری در دامنه‌ی شرقی كوههای كركس و وجود چشمه‌ی پرآب اسكندریه و قنات‌های زیاد است كه محدوده‌ای به وسعت ۸۰۰ هكتار را به زیر كشت برده و با گسترش روش‌های مدرن آبیاری و كشاورزی به میزان زیادی قابل گسترش است.
متوسط ارتفاع شهر نیاسر از سطح دریا ۱۶۵۰ متر است. ارتفاع چارطاقی كه بلندترین نقطه‌ی شهر است ۱۷۵۰ متر و ارتفاع پایین‌ترین نقطه نیز ۱۵۵۰ متر است. وجود اختلاف ارتفاعی به میزان ۲۰۰ متر باعث ایجاد چشم‌اندازهای بی‌نظیر و بسیار زیبایی از نقاط مختلف شهر به شكل رویاگونه‌ای به پایین می‌ریزد و قطرات ریز آب با عطر گل و سبزه درمی‌آمیزد و بر گونه‌ها می‌نشیند و نوازشگر روح و جان می‌شود. و بدینسان آبشار زیبای نیاسر رخ می‌نمایاند و همه‌ی كویر را به سوی خویش می‌خواند.


ویژگی‌های تاریخی


نیاسر یكی از كهن‌ترین مراكز سكونت بشری است. قدمت چارتاقی نیاسر به اواخر دوره‌ی اشكانی و اوایل دوره‌ی ساسانی می‌رسد. در پای چارطاقی و در زیر تالار فعلی و غار زیرین (غار رییس) لایه‌ای است كه قدمت آن بسیار زیاد است.


به احتمال زیاد پیدایش غار نیاسر پیش از شكل‌گیری تمدن سیلك كاشان می‌باشد، كه خود با زیگورات عظیمش یكی از مهدهای تمدن ایران و جهان است.


در محیطی این چنین عناصر چهارگانه آب، باد، خاك و نور دست به دست هم داده‌اند و محیطی دلپذیر برای سكونت امروز و نیایش دیروز فراهم آورده‌اند. وجود فضاها، بناها و عناصر مهم و با ارزش چون چارتاقی (با ملحقات آن كه از بین رفته‌اند)، چشمه‌ی اسكندریه، غار رییس و آبشار زیبای آن در دوره‌ی قبل از ورود اسلام به ایران نشانگر اهمیت این نقطه و نقش بارزی بوده كه در مراسم آیینی و پرستش داشته است و پس از ورود اسلام به ایران نیز از جهات مختلف این توجه استمرار داشته است. از جمله احداث مسجدی در پای چشمه- كه شاید بر روی بنایی باستانی استمرار یافته باشد و یا توجهی كه در دوره‌ی صفوی به آن شده، مانند احداث و یا بازسازی شهرك تالار و آسیاب و حمام پای آبشار و مقبره‌هایی كه در كنار آنها قرار دارد. سنگهای مزارهایی چون مزار پای آتشكده بیانگر سنگ‌نویسی قابل توجه، و هنر نقاشی و حكاكی روی سنگ است و نشانه‌های متنوع دیگری كه قابل مشاهده یا قابل كشف است.


آثار باستانی و طبیعی موجود نیاسر


عبارت است از:

چهارتاقی نیاسر، آبشار، کاخ صفوی تالار که بر روی آتشکده ساسانی ساخته شده، گرمابه صفوی، برج دیدبانی، پناهگاه زیرزمینی معروف به سوراخ رئیس، چنارهای کهنسال و چشمه و نیایشگاه مجاور آن که اکنون تبدیل به مسجد شده است.


ویژگی‌های گردشگری


محلات مسكونی شهر نیاسر در میان مساحتی بالغ بر ۸۰۰ هكتار از باغها و گلستان‌های اراضی زراعی پركنده شده است. غار تاریخی رییس و لایه كهن زیرین آن، چارتاقی، بافت تاریخی با عناصر، فضاها، راسته‌ها و بناهای عمومی و مسكونی متعدد و گوناگون، باغ‌های گسترده، گلستان‌های زیبا و قرارگیری در دامنه‌ی كوه به همراه چشمه اسكندریه و آبشار معروف آن و باغ و كوشك تالار، این شهر را تبدیل به یكی از شهرهای تاریخی و گردشگری كشور نموده است.


وجود گلستان‌های گسترده باعث شده تا این شهر تبدیل به یكی از سه مراكز عمده‌ی تولید گل‌محمدی و گلاب و عرقیات گیاهی در شهرستان كاشان و كشور شود. حجم عظیم بازدیدكننده از این شهر و شهرهای دیگر شهرستان كاشان به ویژه در فصل بهار و در ایام گل و گلاب به برگزاری جشنواره گل و گلاب منجر شد، كه چند سالی است به طور متناوب اجرا شده و باعث جذب گردشگری زیادی در روز و شب در ماه‌های اردیبهشت و خرداد شده است.


میزان جذب گردشگری این شهر روزانه بین ۳ تا ۱۰۰ هزار نفر در شش ماهه‌ی اول سال برآورد شده است كه در مجموع میزان گردشگری برابر ۰۰۰/۰۰۰/۱ نفر را شامل می‌شود. وجود جاذبه‌های متنوع میراث فرهنگی و طبیعی و اقلیمی در این شهر و پیرامون آن باعث تداوم تدریجی جذب گردشگر در فصول پاییز و زمستان شده و روی‌آوری گردشگران به شهر جهت اسكان و اقامت در آن را به دنبال داشته است.


فاصله‌ی كم شهر نیاسر با شهرهای اصفهان، كاشان، قم و تهران، جاذب جمعیت بسیاری از این شهرها شده است، هر چند كه گردشگران خارجی بسیاری به همراه سایر ایرانی‌ها نیز از این شهر و جاذبه‌های آن بازدید می‌كنند. از آنجا كه شهر نیاسر در حد وسیعی برای گردشگران و تورهای گردشگری داخلی و خارجی شناخته شده است، و به لحاظ ویژگی‌های متعددی كه دارا است به تدریج با هجوم سرمایه‌داران، متقاضیان ساخت ویلا و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی روبرو است. از آنجا كه ادامه‌ی حیات شهر بدون وجود باغات و گلستانها و … محیط طبیعی آن ممكن نیست، شهرداری نیاسر با هماهنگی استانداردی و سازمان مسكن و شهرسازی استان اصفهان از ساخت و ساز غیر عرف محلی در بافت مسكونی و ساخت و سازهای غیر بومی در سطح باغات و مزارع و گلستان‌ها جلوگیری نموده است اما كماكان روزانه با فشار زیادی برای تملك و تخریب آنها روبرو است.


دسته‌بندی متقاضیان ویلاسازی در شهر نیاسر


میتوانمتقاضیانویلاسازیدرشهرنیاسررابهگروههایزیرتقسیمكرد:


1-مردم كاشان كه از دیرباز روستاها و نقاط ییلاقی واقع در دامنه‌ها و ارتفاعات كركس را برای اقامت تابستانی و مقابله با گرما انتخاب می‌كرده‌اند.


2-سرمایه‌داران و سرمایه‌گذاران شهرهای اصفهان، قم و تهران و حتی فراتر برای ساخت ویلا سرمایه‌گذاران خارجی برای ساخت فضاهای اقامتی- پذیرایی.


3-وزارتخانه ها و سازمان‌های مهم برای ساخت مجموعه‌های ویلایی جهت اقامت پرسنل.


4- گردشگران شهرهای اصفهان، تهران و قم و سایر شهرهای كشور جهت ساخت ویلا و اقامت.


از سوی دیگر در طرح توسعه‌ی كالبدی- گردشگری شهر نیاسر برآورده شده كه در ده سال آینده شهر نیاسر سالانه پذیرای حدود ۲ میلیون نفر گردشگر باشد كه بدون شك بخشی از آنها همچون حال حاضر متقاضی اقامت در شهر برای یك یا چند روز و ساخت ویلا هستند.

ویژگی‌های آب و هوایی


ارتفاع ۱۵۵۰ تا ۱۷۵۰.
گروه اقلیمی ۲ زمستان خیلی سرد و تابستان نیمه گرم و خشك.

میانگین سالانه دمای هوا ۷/۱۴ درجه سانتیگراد.
میانگین حداكثر دما ۱/۲۳ درجه سانتیگراد.
میانگین حداقل دما ۲/۶ درجه سانتیگراد.
تعداد روزهای یخبندان سال ۹۹ روز در سال.
میانگین سالانه رطوبت نسبی هوا ۴۲ درصد.
متوسط میزان بارندگی سالانه ۴/۱۰۴ میلیمتر.
میزان بادهای آرام ۲/۶۳ درصد.
سطح آبهای زیرزمینی ۱۲ تا ۳۰ متر.


جاذبه‌های طبیعی


جاذبه‌های طبیعی و محیطی شهر نیاسر را می‌توان به انواع زیر تقسیم كرد. قابل توجه آنكه شهر نیاسر در تمام ماه‌های سال زیبا است.
- ۱۵ اسفند تا اواخر فروردین ، شكوفه‌دهی درختان به ویژه بادام، هلو و زردآلو.
- نیمه دوم فروردین تا نیمه اول اردیبهشت، رویش گلهای لاله، شقایق و سرسبزی زمین.
- ۱۵ اردیبهشت تا اواخر خرداد ماه، ثمردهی گلهای محمدی و مراسم گلابگیری و جشنواره.
- گل و گلاب و آغاز به كار كارگاه‌های گلابگیری و تولید عرقیات گیاهی.
- اوایل اردیبهشت تا اواخر مهر ماه، حضور پرندگان و پروانه‌ها در باغها.
- اوایل خرداد ماه تا اواخر آبان، به بار نشستن درختان میوه به تناوب.
- اوایل مهر ماه تا پایان آذر ماه، برگ‌ریزان درختان و هوای مه‌آلود و ایجاد پاییزی زیبا.
- اوایل دیماه تا اواسط اسفند بارش برف و باران.
- ریزش آبشار در همه ماه‌های سال.


ویژگی‌های كالبدی


این شهر در حال حاضر از زیرساخت‌های آب، برق، گاز و مخابرات و پوشش تلویزیونی و تلفن همراه برخوردار است. ادارات متعددی همچون شهرداری، بخشداری و نیروی انتظامی به همراه بانك، مراكز بهداشتی- درمانی و پمپ بنزین در این شهر مستقر هستند.


این شهر از ۷ محله‌ی مسكونی كوچك تشكیل شده كه هركدام با شكل خاصی استقرار یافته اما همگی با تبعیت از ویژگیهای طبیعی- بومی و اغلب با استفاده از مصالح بومی و پیروی از معماری سنتی ساخته شده‌اند.

جاذبه‌های آیینی


شهر نیاسر یكی از مراكز سكونتی كهن سرزمین ایران است. آثار و بقایای بسیاری همچون چارتاقی و غارنشینی و لایه‌ی زیرین آن نشانگر وجود تمدن و انجام مراسم و آیین‌های كهن است. با ورود اسلام به ایران و مسلمان شدن ساكنین منطقه، برخی از آیین‌های كهن تداوم یافته و یا در قالب مراسم اسلامی و مذهبی نمود یافته‌اند.

از
مهمترینمراسمآیینیمنطقهوشهرنیاسرمیتوانبهمواردزیراشارهكرد:

۱- اجرای مراسم آیینی قالی‌شویان در مشهد اردهال در جمعه دوم مهرماه هر سال.

2-سوگواری امام سوم شیعیان در دهه‌ی محرم.
3-مراسم آیینی روز ۲۱ ماه مبارك رمضان.
۴- مراسم آیینی ذبح گاو در عید قربان.
طرح توسعه كالبدی- گردشگری شهر نیاسر
این طرح با دو رویكرد حفظ میراث فرهنگی، طبیعی و آیینی و توجه به امكانات و قابلیت‌های گردشگری در افق ۱۵ ساله برای شهر نیاسر توسط مهندسان مشاور ایوان نقش جهان تهیه شده است. در این طرح ویژه، در طی یك فرآیند منظم برنامه‌ریزی نسبت به بررسی ویژگی‌ها، تحلیل، تدوین راهبردها، سیاست‌های اجرایی و تعریف پروژه‌ها و همچنین اولویت‌بندی اقدامات پرداخته شده است.


ضرورت سرمایه‌گذاری در نیاسر


نیاسر به دلایل گوناگون می‌تواند و باید نقش تامین كننده‌ی امكانات و فضاهای اقامتی و تفریحی منطقه‌ی كاشان را برعهده بگیرد. علاوه بر آن این نقش می‌تواند در مقیاس استانی و ملی و فراملی نیز گسترش یابد.


مواردزیرازجملهایندلایلاست:


1-تاریخ كهن و قدمت سكونت در نیاسر.
2-وجود جاذبه‌های آیینی و فرهنگی در شهر و پیرامون.
3-وجود جاذبه‌های طبیعی متنوع، پوشش گیاهی و آبشار.
4-دسترسی راحت، آسان و نزدیك به محورهای ارتباطی اصلی استانی و ملی.
5-نزدیكی به مراكز جمعیتی، اقتصادی و سیاسی)تهران، اصفهان، قم و كاشان).
6- اقلیم مساعد نیاسر به ویژه در مقایسه با گرمای كویر.
7-وجود فصول چهارگانه و زیبا در شهر.
سند توسعه‌ی پایدار شهر نیاسر براساس این مزیت‌ها به تعریف پروژه‌های مهم پرداخته است.
آتشكده نياسر


يك ساختمان گنبدی شكل كه بر روی صخره ای قرار گرفته است ومشرف به بخش « تالار » روستا مي باشد ، از دور خود نمايي مي كند . اين بنايي است كه معتقدند به دستور اردشير بابكان ، موسس سلسله ساسانيان ساخته شده است . آتشكده بنايي 14×14 متر مي باشد كه بصورت اتاقي به همراه يك گنبد مي باشد . در چهار طرف اتاق ديواری وجود ندارد .
آتشكده از سنگهايي كه با گچ كنار يكديگر قرار داده شده اند ساخته شده است . سنگهای به كار رفته در قسمتهای پاييني بنا به شكل طبيعي و عادی وسنگهای بكار رفته در قوسها ودر قسمتهای فوقاني مربعي شكل و مانند آجرهای بزرگي هستند . قسمتهاي تحناني بنا در سالهای اخير با گچ پوشيده شده است . احتمالاً درگذشته تمامي ديوارهای اطراف آتشكده با كنده كاريهای گچي تزيين شده بودند.


گنبد اصلي آتشكده در گذشته ،فرو ريخته كه بعداً بازسازی شده است و به شكل گنبدهای دوران اسلامي فرم داده شده است و به عقيده دانشمند برجسته فرانسوی ، آندره گدار گنبد اصلي به شكل تخم مرغ بوده است . به علت واقع شدن آتشكده در ارتفاع ، آتش آن از دور قابل رويت بوده است و ممكن است كه بنا نقش سمبليكي داشته باشد . در قسمت ميانه اتاق آتشكده گودالي وجود دارد كه محل افروختن آتش بوده است .


نكته جالب توجه در ساختار آتشكده آن است كه بعضي سنگهاي بكاررفته در عمارت ، برش قديمي تر و متفاوتي نسبت به بقيه دارد. اين سنگها از غاری كه در قسمت جنوبي آتشكده وجود دارد ، بدست آمده و اين مسئله نشان دهنده قد مت بيشتر غار نسبت به آتشكده است .

چشمه و آبشار نياسر


چند متر پايين تر از آتشكده نياسر، چشمه آب تميز وخنكي جريان مي يابد و به روستا مي رود ، اين چشمه كه چشمه اسكندر نام دارد ، از قديمي ترين چشمه های شناخته شده است كه 1680 متر بالای سطح دريا مي باشد.


آبهای روان از كنار آتشكدهای زياد ديگری نيز جريان مي يابد كه اين مي تواند علامت پرستش آناهيتا ، الهه باروری و مرتبط با آب باشد .
در ادامه چشمه آبشار اسكندر وجود دارد و در قسمت پايين آبشار ، دو تا سنگ آسياب وجود دارد .


غار نياسر


روستاييان غار را غار تالار يا سوراخ رئيس مي نامند .


غار نياسر كاملاً دست ساز بشر مي باشد ( به جز يك يا دو حفره طبيعي نزديك وروديها ) به احتمال قريب به يقين غار يك معبد ميترايي و متعلق به دوره پارتيان ( اشكانيان ) بوده است . اكثر معابد ميترايي در تاريكي مطلق ساخته شده اند . در تمام قسمتهاي داخلي غار ، بقاياي كنده كاريها روي ديوارها ديده ميشود . غار از مجموعه ای از تونلهاي متعدد ، راهروها ، اتاق ها و محوطه های پيچ در پيچ به همراه تعداد زيادی چاه تشكيل شده است.


غار از سه طبقه شامل دو كانال ، يك كانال حلقه ای شكل ويك كانال افقي تشكيل شده است . طول راهروها و اتاق های غار پيچيده نياسر ، تقريباً 650 متر با 45 چاه با عمق 118 متر است . غار از 23 اتاق با اندازه های مختلف با مساحت كلي 5/176متر مربع تشكيل شده است. نكته جالب آن است كه هوای داخلي غار درهيچ نقطه ای تغيير عمده پيدا نمي كند و حتي در عميق ترين نقطه غار به خاطر وروديهای متعدد ، هوای تازه وجود دارد . بنا به عقايد معتقدين به ميترائيسم ، خدای مهر يا خورشيد در غاری در كوههای سنگي پديد آمده بود و به همين منظور در زمان پارتيان ( كه آزادی مذهبي بيشتری وجود داشته است ) ايجاد شده و البته پيدا شدن اشيايي مانند كارهای سفالي و سكه های دورانهای ديگر مانند سلجوقيان و ايلخانيان نشان مي دهد كه كاربرد غار در زمانهای بعدی فرق كرده و احتمالاً به منظور سر پناه و جهت اهداف دفاعي استفاده مي شده است . تردد در داخل غار نياسر بسيار مشكل است و در بسياری از مسيرها بايستي به حالت خزيدن حركت نمود و بلند ترين نقطه غار 7/1 متر است.


اين غار از عجايب و نوادر آثارباستاني است . درحدود 1800 تا 2000 سال قبل در دل كوه كركس و برفراز تپه هاي آهكي مشرف بر نياسر كاشان و احتمالاُ با مقاصد آييني و مذهبي به صورت تونل سنگي پرپيچ و خم با ابزارهاي ابتدايي كنده شده است . غار نياسر كاشان شامل مجموعة زيرزميني وپيچيده اي است كه از راهروهاي تنگ و طولاني و اتاق ها وچاه هاي متعددي تشكيل شده و دسترسي به اعماق آنها بدون بهره گيري از وسايل پيشرفتة امروزي ممكن نيست . اين غار كه به ” سوراخ رئيس “ يا ” غار ويس “ شهرت دارد قرن ها نامكشوف ماند و در هيچ يك از متون تاريخي و آثار تحقيقي قرون اخير ورغم ذكر ساير بناهاي تاريخي منطقه نظير آتشكدة نياسر (بنا شده توسط اردشير بابكان مؤسس سلسلة ساسانيان ) مورد اشاره قرار نگرفته است . از شگفتي هاي اين غار انسان ساخت بودن آن است . كمبود هوا در هيچ نقطه اي از آن احساس نمي شود و حتي در عميق ترين نقاط آن عمل تهويه به طور طبيعي انجام مي گيرد .

يكي او فرضيات درمورد منشاء تاريخي اين غار بيانگر اين است كه درساخت آتشكدة نياسر از سنگ هاي تراشيده شدة حاصل از كندن غار استفاده شده است . احتمالاُ زمان حفر غار پيش از احداث آتشكده بوده است .روستاييان غار را غار تالار يا سوراخ رئيس مي نامند . غار نياسر كاملاً دست ساز بشر مي باشد ( به جز يك يا دو حفره طبيعي نزديك وروديها ) به احتمال قريب به يقين غار يك معبد ميترايي و متعلق به دوره پارتيان ( اشكانيان ) بوده است . اكثر معابد ميترايي در تاريكي مطلق ساخته شده اند . در تمام قسمتهاي داخلي غار ، بقاياي كنده كاريها روي ديوارها ديده ميشود .


غار از مجموعه ای از تونلهاي متعدد ، راهروها ، اتاق ها و محوطه های پيچ در پيچ به همراه تعداد زيادی چاه تشكيل شده است .غار از سه طبقه شامل دو كانال ، يك كانال حلقه ای شكل ويك كانال افقي تشكيل شده است . طول راهروها و اتاق های غار پيچيده نياسر ، تقريباً 650 متر با 45 چاه با عمق 118 متر است . غار از 23 اتاق با اندازه های مختلف با مساحت كلي 5/176متر مربع تشكيل شده است. نكته جالب آن است كه هوای داخلي غار درهيچ نقطه ای تغيير عمده پيدا نمي كند و حتي در عميق ترين نقطه غار به خاطر وروديهای متعدد ، هوای تازه وجود دارد . بنا به عقايد معتقدين به ميترائيسم ، خدای مهر يا خورشيد در غاری در كوههای سنگي پديد آمده بود و به همين منظور در زمان پارتيان ( كه آزادی مذهبي بيشتری وجود داشته است ) ايجاد شده و البته پيدا شدن اشيايي مانند كارهای سفالي و سكه های دورانهای ديگر مانند سلجوقيان و ايلخانيان نشان مي دهد كه كاربرد غار در زمانهای بعدی فرق كرده و احتمالاً به منظور سر پناه و جهت اهداف دفاعي استفاده مي شده است . تردد در داخل غار نياسر بسيار مشكل است و در بسياری از مسيرها بايستي به حالت خزيدن حركت نمود و بلند ترين نقطه غار 7/1 متر است.


حدود دو هزار سال پيش، دستان هنرمند ايرانيان غار باشكوهي در نياسر كاشان پديد آورد كه مي‌تواند گواه ديگري باشد بر فرهنگ و تمدن كهنسال ايراني. اين غار كه از عجايب آثار باستاني است با ابزارهاي ساده و ابتدايي در دل كوه‌هاي كركس كنده شده و به احتمال قريب به يقين در حفر آن مقاصد آئيني و مذهبي مدنظر بوده است.


اين غار شامل مجموعه‌اي از تونلها و راهروهاي تنگ و طولاني و اتاقها، اتاقكها و چاه‌هاي متعدد است. دسترسي به عمق اين چاه‌ها بدون استفاده از وسايل پيشرفته امروز ممكن نيست، غار نياسر به «سوراخ ويس» يا «غاير ويس» يا «غار رئيس» شهرت دارد و قرنها ناشناخته مانده بود، چنانكه در آثار تاريخي و نوشته‌هاي تحقيقي نيز نامي از آن نيست – در حالي كه آثار تاريخي ديگر اين منطقه، همچون آتشكده نياسر كه در زمان اردشير بابكان ساخته شد، كاملاً شناخته شده‌اند.


غار نياسر سه طبقه دارد و از دو كانال تشكيل شده، كانالي تقريباً حلقوي و كانالي در كنار آن به‌صورت تقريباً افقي. طول دالانها و اتاقهاي اين مجموعه پيچيده به دو هزار و پانصد متر مي‌رسد، در حالي كه عرض آن بسيا كم و حدود يك متر است؛ مقطع تونلها اكثراً كمتر از يك متر مربع است. غار حلقوي دو مدخل و غار افقي چهار مدخل دارد.
غار حلقوي متشكل است از هفت اتاق كه در دل كوه به نحوي استادانه كنده شده‌اند و از طريق چاه‌ها و دالانهاي زيرزميني به طبقات زيرين مرتبط مي‌شوند. دهانه‌هاي اين تونل در ارتفاع هزار و هفتاد و نه و هزار و هشتاد يك متري از سطح زمين قرار دارند.
غار افقي دالاني است طولاني و با شيبي ملايم به سمت بالا. دو دهانه اوليه آن در ارتفاع هزار و هفتاد و هشت متري از سطح زمين قرار دارند و دهانه‌هاي عقبي آن، حدود هزار و صد و هفت متر و بيش از هزار و صد نه متر مي‌رسند. اين دالان دراز به باغ زيبائي منتهي مي‌شود كه در مركز آن چند اتاق ساخته شده است. در اين مسير آثاري نظير سنگ آسياب (براي سرپوش چاه‌ها)، آب‌انبار و مجاري ويژه‌اي مشاهده مي‌شود.


در اين مجموعه 45 حلقه چاه با عمق كلي صد و هجده متر وجود دارد كه سطوح مختلف (از لحاظ ارتفاعي) به هم مي‌پيوندند. همچنين در اين مجموعه 20 اتاق با مساحت كلي صد و هفتاد و شش و نيم متر مربع وجود دارد، بزرگترين اتاق بيست و هشت و شش دهم متر مربع و كوچكترين آن را يك و هشت دهم متر مربع است.
از شگفتيهاي اين غار دست‌ساز آن است كه كمبود هوا در هيچ نقطه‌اي از آن احساس نمي‌شود و حتي در عميقترين نقاط آن عمل تهويه به‌طور طبيعي انجام مي‌شود.
غار نياسر در قرون و اعصار متمادي كه بر آن گذشته دچار آب‌گرفتگي و فرسايش سطحي شده و به اين علت سطوح آن رسوب و زنگار گرفته است. اكنون متخصصين شركت ملي فولاد ايران به پاكسازي آن مشغولند.


باستان‌شناسان زمان حفر غار را به پيش از ساخت آتشكده نياسر مربوط مي‌كنند، بنا بر اين بايد مربوط به دوران پارتها (اشكانيان) باشد. هدف از كندن اين مجموعه پيچيده و شگفت‌انگيز دقيقاً معلوم نيست، ولي حدس قوي زده مي‌شود كه انگيزه‌هاي ديني در كار بوده است.


اكنون به اين غار به عنوان محلي براي جلب سياح نگريسته مي‌شود، لكن لازم است كه تحقيقاتي همه‌جانبه در مورد اين مجموعه به عمل آيد تا معلوم شود كه حفر آن چه مدت طول كشيده، دقيقاً مربوط به چه زماني است و اصولاً اين مجموعه اعجاب‌آور به‌چه منظور حفر شده است.
البته به اطلاع می رساند که كه اطلاق نام ويس به اين غار هيچگونه مأخذ و مدرك صحيح و مستندي ندارد بلكه با توجه به اينكه نام محلي اين غار، غار رئيس مي‌باشد و بعضي از خبرنگاران يا علاقمندان اين قبيل آثار در ضبط نام اينجا نحوه تلفظ كلمه رئيس را به‌وسيله بعضي از اهالي نياسر يا كاشان، به‌صورت كلمه (ويس) تلقي كرده‌اند و نوشته‌اند حال آن كه نام غار مورد بحث غار رئيس يا غار نياسر است و عنوان (ويس) براي آن هيچ مأخذ مستندي ندارد.


غار نياسر از عجيب‌ترين و شگفت‌انگيزترين آثاري است كه تاكنون با دست انسان، ايجاد شده است اين غار عجيب كه در نوع خود بسيا جالب و بي‌نظير مي‌باشد در دورانهاي قبل از اسلام در دل كوه سربه‌فلك‌كشيده كركس در منطقه نياسر و در مرتفع‌ترين نقطه نياسر كه به عنوان محله تالار مطرح مي‌باشد حفر شده است در سر تا سر بدنه‌هاي داخلي اين غار آثار شيئي نوك‌تيز كه به‌وسيله آن اين غار حفر شده است ديده مي‌شود.


غار نياسر به‌صورت راهروها و دالانهاي پيچ در پيچ و تو در توي بسيار پيچيده‌اي است كه در مسير آن چاه‌هاي متعددي نيز ايجاد شده است اخيراً كه با كمك و اقدام مؤثر واحد اكتشافات صنايع فولاد وابسته به وزارت محترم معادن و فلزات قسمتهاي عمده اين غار شناسائي و نقشه‌برداري شد مشخص گرديد كه اين پروژه عظيم و حيرت‌آور براساس يك طرح دقيق با فن‌آوري بسيار پيشرفته‌اي در زمان خود، به اجرا درآمده است.


عليرغم وجود ده‌ها دهليز و دالان و راهروهاي تو در تو و پيچيده موضوع تهويه مطبوع و فراواني هوا به‌صورت بسيار مطلوبي در سر تا سر غار تعبيه شده است و در هيچ نقطه‌اي از اين غار اسرارآميز مشكل هوا يا سنگيني و كمبود آن وجود ندارد به‌نظر باستان‌شناسان سازمان ميراث فرهنگي كشور كه در چند نوبت از اين غار بازديد كرده و به‌بررسي پرداخته‌اند، صعوبت و سختي فراوان انجام چنين پروژه‌اي بيانگر آن است كه انگيزه‌هاي ايجاد چنين اثري، حتماً انگيزه‌هاي اعتقادي و معنوي است زيرا انجام كار به‌قدري سخت و دشوار بوده است كه علتهاي مادي و اقتصادي نمي‌تواند باعث پديد آمدن چنين اثري باشد. به‌نظر بعضي از كارشناسان، اين غار يك نوع مكان مذهبي است كه براي انجام اعتكاف و يا بعضي مراسم عبادي خاص ايجاد شده است كه البته بعدها به‌صورت يك پناهگاه با كاربريهاي نظامي نيز درآمده است.
آثاري كه از داخل اين غار به‌دست آمده است بيشتر مربوط به دوران سلجوقي است اما مجسمه سنگي سر يك قوچ كه در يكي از نقاط غار پيدا شده است از آثار دوره ساسانيان مي‌باشد غار نياسر كه در اصطلاح محلي غار رئيس گفته مي‌شود يكي از آثار مهم تاريخي است كه مي‌تواند به عنوان يك اثر قابل‌توجه توريستي و گردشگري مورد بازديد علاقمندان و پژوهشگران قرار داشته باشد.

حمام و آسیاب آبی


حمام تاریخی و آسیاب آبی از دیگر آثار تاریخی این شهر هستند که از نظر کارشناسان و تحقیقات به عمل آمده و نوع معماری به کاررفته در این بنا حکایت از آن دارد که این حمام و آسیاب در درون صفویه بنا نهاده شده است و وجه تسمیه آن نیز به همان دلیل است.نحوه انتقال آب به داخل حمام نیز جالب است و در خور توجه و بدین شکل است که آب از آبشار به وسیله کولهای گلی به داخل هشت گوش زیبایی و از آنجا به داخل حمام هدایت می شد و از آنجا به کل حمام انتقال می یافت و آب شرب حمام نیز به وسیله کولهای جداگانه بداخل حمام هدایت می شده که هنوز آثارش باقی است. سوخت حمام از هیزم بوده است و حمام دارای خزان بوده است و ورودی هشت ضلع شکل آن بوسیله دالانهایی از بیرون حمام جدا شده است . و اما آسیاب آبی که به وسیله ابی که از آبشار به پائین ریخته می شده به گردش در آمده است به این شکل کارمی کند که آب ابتدا در داخل تنوره هایی ذخیره و از آنجا بوسیله کول باریکی که از انتهای تنوره با فشار به چرخه آسیاب می ریزد و سنگ آسیاب را به گردش در می آورد و گندم و جو را آسیا می کند. نوع معماری آسیاب همانند حمام است و باید گفت که این آسیاب تنها آسیاب شهر نبوده و نیست و سایر آسیابها یا از کار افتاده است و یا تخریب شده است وتنها آسیاب فعال شهر همین آسیاب مذکور است.


باغ تالار و عمارت کوشک


باغ تالار ازآثار جالب و دیدنی شهر نیاسر می باشد که در ختان کهنسال و بس رفیع آن زبانزد خاص و عام می باشد درختان سر به فلک کشیده که بسیار زیبا و دل انگیز است در این باغ قدیمی و زیبا که آب چشمه اسکندریه در میان آن جاریست و به آبشار منتهی می گردد و درختان آن از این آب سیراب می شوند عمارت بسیار زیبا و بدیع بنا نهاده شده است که به کوشک تالار معروف است . این عمارت و بنای تاریخی که روبه ویرانی بود به همت شهرداری و همکاری مسئولین ذیربط مرمت شده و آماده بازدید مهمانان گرانقدر می باشد. از دیگر خصوصیات این مکان مشرف بودن آن به تمامی شهر نیاسر و اطراف آن می باشد به عبارت دیگر در هر نقطه از نیاسر این امکان قابل رؤیت می باشد.


سپس لوله های آلومینیومی که زاویه دار هستند را به دیگ و پارچ وصل می کنند و دور لوله ها را نیز در روی دیگ با خمیر می پوشاند تا بخار از لوله ها هم بیرون نیاید . دور لوله هایی که درون پارچ قرار دارند نیز با پارچه های مخصوص پوشاند می شوند سپس حرارت مورد نیاز را در محوطه زیر دیگ قرار می دهند وآب داخل دیگ در اثر حرارت به جوش آمده و آب و گل باهم می جوشند و بخاری که از این جوشیدن به وجود می آید از طریق لوله های آلومینیومی به داخل پارچ وارد می شود. لازم به ذکر است که سایر عرقیجات گیاهی نیز به همین صورت گرفته می شود.

منبع: nastaran-es.blogfa.com
 
آخرین ویرایش:

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
مطالعات اقلیمی طرح جامع کرج

مطالعات اقلیمی طرح جامع کرج

موقعیت شهر کرج


شهر کرج در ارتفاع 1321 متراز سطح دریای آزاد و بین 35 درجه و 46 دقیقه تا 35 درجه و 51 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 54 دقیقه تا 51 درجه و 31 دقیقه طول شرقی واقع شده است. بلندترین نقطه شهر در شرق خلج آباد با ارتفاع 1400 متر و پست ترین نقطه شهر در جنوب شهر با ارتفاع 1275 متر از سطح دریاست و به طور کلی شیب کرج از شمال به سمت جنوب در حال کاهش است...



مطالعات اقلیمی طرح جامع


موقعیت شهر کرج


شهر کرج در ارتفاع 1321 متراز سطح دریای آزاد و بین 35 درجه و 46 دقیقه تا 35 درجه و 51 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 54 دقیقه تا 51 درجه و 31 دقیقه طول شرقی واقع شده است. بلندترین نقطه شهر در شرق خلج آباد با ارتفاع 1400 متر و پست ترین نقطه شهر در جنوب شهر با ارتفاع 1275 متر از سطح دریاست و به طور کلی شیب کرج از شمال به سمت جنوب در حال کاهش است.
شهر کرج در منطقه صنعتی بزرگی در میان محور صنعتی تهران - قزوین زنجان ، قرار گرفته است .

بدین لحاظ و به دلیل نزدیکی به صنایع مختلف ، برخی از احتیاجات محدوده مورد نظر را می توان از محل این صنایع تهیه کرد . همچنین عبور راه آهن سراسری از میانه جنوبی کرج بزرگ این امکان را فراهم کرده تا انواع لوله ها و اتصالات دیگر را که در منطقه موجود نمی باشند ، از طریق راه آهن و از مراکز دور دست تهیه کرد . وجود شاهراه تهران قزوین زنجان و شبکه بزرگراهی تهران کاشان ، تهران اصفهان ، تهران ساوه و ... ، دسترسی های متعددی از دیگر نقاط منطقه و کشور به سمت گوهردشت ایجاد کرده است که همگی بیانگر میزان توسعه یافتگی این منطقه در مقابل دیگر مناطق کشور می باشد .


علاوه بر موارد ذکر شده ، نزدیکی نسبی گوهردشت به تهران و در نتیجه امکان بهره برداری از نیروهای ماهر و متخصص ، همچنین امکان استفاده از کارگر های ماهر به دلیل واقع شدن در یک منطقه صنعتی ؛ از دیگر خصوصیات بارز این محدوده است .

توپوگرافی


منطقه مورد نظر در دامنه های جنوبی رشته کوه البزر مرکزی قرار گرفته و از شیب شمال به جنوب آن پیروی می کند . بلند ترین نقطه این محدوده ارتفاعی معادل 1470.2 متر و پست ترین نقطه ارتفاعی برابر با 1353.2 از سطح دریا دارا می باشند ؛ که فاصله این دو نقطه در حدود 3132.5103 متر بوده . بنابراین شیب عمومی گوهردشت برابر با 0.37 % و به عبارت دیگر 2.1426 درجه خواهد بود.
خیابان کشی منطقه در ارتباط با توپوگرافی
شیب زمین


شیب زمین نیز همانطور که از روی نقشه توپوگرافی بر می آید از شمال شرقی به سمت جنوب غربی می باشد . در نقشه ذیل وضعیت شیب زمین به خوبی قابل روئیت است :

ترازهای ارتفاعی در منطقه گوهردشت

زمین شناسی


تشکیلات زمین ساختی کرج را عموما سنگ های رسوبی و رسوبات تخریبی جدید به وجود آورده اند. حرکات کوه زایی رشته کوه های البرز در شمال شهر کرج موجب گردیده که توف های سبز چین خوردگی پیدا نموده و موقعیت مناسبی جهت ذخیره آب های زیر زمینی ناشی از نزولات جوی به وجود آورند . قسمت های سطحی دشت کرج از رسوبات تخریبی پیلوستوئین تا زمان حاضر به وجود آمده که به ترتیب از نزدیک دامنه های جنوبی البرز با دانه بندی درشت آغاز و در بخش های جنوبی به دانه بندی ریزتری تبدیل می گردد. ( قدرت جذب آب های سطحی در بخش های شمالی به مراتب بیشتر از بخش های جنوبی می باشد.)


بخش های جنوبی دامنه های البرز و شمال دشت کرج به صورت آبرفت های چین خورده مربوط به اواخر دوران سوم می باشند و در اثر فشار کوه زایی البرز به شکل کنگلومرا در آمده اند.

خاک شناسی


خاک های منطقه کرج از شمال به کوه های البرز ، از جنوب به سلسله جبال مرکزی دشت قزوین و از شرق به کاروانسرای سنگی محدود است. رسوبات دشت کرج از سه رودخانه کرج ، کن و کردان به وجود آمده است. بافت خاک های دشت کرج بنا به موقعیت محل و نزدیکی و یا دوری از کوه های شمالی و شمال شرقی از شن درشت تا رس متفاوت است ولی بخش عمده خاک ها رسی و شنی است.


آب های زیرزمینی


به طور کلی آبرفت های نواحی شمالی دشت کرج دانه درشت است و مقدار رس آن کم می باشد. جهت جریان آب های زیرزمینی از شمال به سمت جنوب شرقی و غرب است. شیب آب های زیرزمینی در شمال دشت حدود 1.2 درصد درمرکز حدود 0.8 درصد و درجنوب حدود 0.3 درصد است. آب های زیرزمینی در بخش جنوبی شهر کرج و محور فردیس دارای عمق کمتری نسبت به منطقه شمال کرج بوده و بهره برداری از آب های این قسمت از سال 1328 تا کنون نشان دهنده ی کاهش شدید آب تا حدود 10 متر در سفره های آب های زیرزمینی است که این خود باعث از بین رفتن قنوات و خشک شدن چاه های نیمه عمیق شده و وضع آب منطقه ای از نظر مخازن آب های زیرزمینی رو به خطر می رود. ضمنا به دلیل فقدان سیستم جمع آوری و تصفیه فاضلاب اکثر آب های چاه های نیمه عمیق این منطقه آلوده هستند.


به طور کلی آب های زیرزمینی قسمت شمالی دشت از تهران تا قزوین و شمال دشت کرج برای کشاورزی و آب های دامنه ارتفاعات شمالی که کاملا شیرین هستند برای شرب مناسب می باشند.

اقلیم و آب و هوا:

رطوبت هوا


میانگین رطوبت هوا در یک دوره 30 ساله 51 درصد می باشد که در فصل گرم و سرد متفاوت است . میانگین حداکثر رطوبت نسبی 73.1 درصد است که در دی ماه بیشترین میانگین را داریم. میانگین حداقل رطوبت نسبی 31.5 درصد در خرداد است، به طوری که در این ماه میزان رطوبت به 17 درصد نیز می رسد.

دما
شهرستان کرج دارای آب و هوای نیمه بیابانی و خشک در تابستان و سرد در زمستان است. میانگین دمای سالیانه کرج در سال های 1990 تا 1999، 15 درجه سانتیگراد بوده است. دمای حداقل درجه 4- درجه و دمای حداکثر 40 درجه است.


بارندگی
میانگین بارندگی سالیانه کرج 252.3 میلیمتر است. بارندگی در قسمت های شمالی بیشتر از قسمت های جنوبی می باشد. ماه اسفند با میانگین 41.9 میلیمتر پر باران ترین ماه سال است. بارندگی در زمستان 42 درصد 106.2 میلیمتر است بعد از آن در فصل بهار 28.9 درصد (73 میلیمتر) ، در پاییز 26.9 درصد (9.67 میلیمتر) و در تابستان 2.2 درصد (5.5 میلیمتر) می باشد.


باد


به طور کلی دو نوع جریان باد در کرج وجود دارد :

1. جریان ها ی عمومی
2. بادهای محلی


1. جریان بادهای عمومی


بادهای غربی :

این بادها شاخه ای از جریان هوای اقیانوس اطلس هستند که از شمال غرب وارد ایران شده و به بادهای منجیل معروفند. زمان وزش این بادها از اواخر پاییز تا اوایل بهار است. این بادها نقش موثری در نزول باران و برف در زمستان دارند. این بادها در تابستان هم می وزند اما ضعیف بوده و نزولات جوی کمی به همراه دارند.


بادهای گرم جنوب غربی :

در تابستان عموما از دشت های عراق و سوریه به ارتفاعات زاگرس می وزند و شاخه هایی از آن ها پس از عبور از ارتفاعات فوق از سمت ساوه وارد دشت کرج می شوند. این بادها موجب گرم تر شدن هوای کرج و حوزه نفوذی در بخش های جنوبی و جلگه ای می گردد.


بادهای شمال غرب :

سرچشمه این بادها اقیانوس اطلس است. اثرات این جریان هوایی در دامنه های جنوبی البرز مرکزی کاملا محسوس است و موجب ریزش باران و برف در پاییز و زمستان می شود. باد شهریار و باد مه نیز از جمله بادهای جنوب ، شمال و غرب هستند ولی منبع آن ها متفاوت است.


در مجموع باد غربی باد غالب در شهر و حوزه نفوذ کرج است.


2. بادهای محلی :

جریان عمومی از کوه به دشت است یعنی از سمت دامنه جنوبی البرز به سوی نواحی جنوبی کرج

منبع: hamedbia2.persianblog.ir
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
جغرافياي طبيعي و اقليم استان کردستان

جغرافياي طبيعي و اقليم استان کردستان

استان کردستان منطقه‌اي کاملاً کوهستاني است که از مريوان تا درة قزل اوزن و کوه‌هاي زنجان جنوبي در مشرق گسترده شده است. ناهمواري‌هاي اين استان که تحت عنوان ناحية کوهستاني کردستان مرکزي بررسي مي‌شود، مشتمل بر دو بخش غربي و شرقي است. اين دو قسمت از نظر شکل پستي و بلندي و جنس زمين متفاوتند.

قسمت وسيعي از سنندج، مريوان و سرزمين‌هاي اطراف آن‌ها تا جنوب کردستان بخش کوهستاني غربي را تشکيل مي‌دهد. در اين ناحيه، يکنواختي و سستي جنس زمين اشکال مشابهي را به وجود آورده که از ويژگي‌هاي آن کوه‌هاي گنبدي شکل با شيب يکنواخت و ملايم همراه با دره‌هاب باز است. اين يکنواختي را طبقات آهکي سخت و سنگ‌هاي دروني که بين لايه‌هاي سست ظاهر مي‌شوند، در هم ريخته و آن را به صورت صخره‌هاي عريان درآورده است. نوع مشخص اين ناهمواري‌ها، ناحيه کوهستاني چهل چشمه در بين مريوان و سقز است که دنبالة پستي بلندي‌هاي اين ناحيه را در جنوب و مشرق، تشکيل داده‌اند و دامنة غربي آن تا داخل کشور عراق کشيده شده است. در اين ناحيه شعبه‌هاي رود قزل اوزن در شرق و شمال شرقي و رود سيروان در جنوب چهرة زمين را به طور کامل تغيير داده‌اند.

بخش کوهستاني شرقي، قسمت‌هاي شرقي سنندج را در بر مي‌گيرد و در حد فاصل ناحية غربي و شرقي، يک رشته از ارتفاعات آتشفشاني شمالي- جنوبي را به وجود مي‌آورد. در شرق اين رشته کوه، شهرستان‌هاي قروه و بيجار قرار گرفته‌اند که شکل زمين در آن‌ها با پستي و بلنده‌هاي ناحية غربي به کلي متفاوت است. از ويژگي‌هاي اين ناحيه، وجود يک حصار کوهستاني متشکل از سنگ‌هاي دگرگوني و رسوبي است که دشت‌هاي مرتفع هموار و و تپه ماهوري را احاطه کرده است. در اين ناحيه به استثناس کوه‌هاي بيجار، دشت‌هاي نسبتاً وسيعي نيز وجود دارد. اين دشت‌ها به وسيلة شعبه‌هاي رود قزل اوزن قطع شده و به صورت تپه ماهور در‎آمده‌اند. مرتفع‌ترين دشت اين ناحيه «هوه تو» خوانده مي‌شود که با 2200 متر ارتفاع در شمال سنندج واقع شده است. بلندترين کوه‌هاي اين ناحيه، شاه نشين در شمال بيجار، شيدا در مرکز و پنجه علي بين قروه و سقز است.

استان کردستان به طور کلي تحت تأثير دو جريان عمدة هواي گرم و سرد قرار دارد و اقليم‌هاي گوناگوني را به وجود مي‌آورد. بيش‌ترين ميزان بارش جوي در ناحية غربي استان (شهرهاي بانه و مريوان) حدود 800 ميلي‌متر در سال و کم‌ترين ميرزان بارندگي آن در ناحية شرقي حدود 400 ميلي‌متر در سال است. ميزان نزولات جوي در قسمت مرکزي استان (شهرهاي سقز و سنندج) نزديک به 500 ميلي‌متر در سال است.

تمام قلمرو استان در بهار و تابستان آب و هوايي خنک و معتدل دارد. مقايسه ارقام ميانگين دماي ماه‌ها مختلف سال در مرکز استان نشان مي‌دهد که متوسط دماي روزانه در ارديبهشت ماه و 1/16 و در مهر ماه 9/16 درجه سانتي‌گراد است. ميانگين دماي ماه‌هاي اين دوره از 22 تا 28 درجه سانتي‌گراد متغير است. اين درجه، دماي مطلوبي براي صنعت گردشگري مي‌باشد. از اين رو 6 ماه از سال در مرکز استان کردستان براي جريان جهانگردي بهترين و مناسب‌ترين ايام به حساب مي‌آيد.

سردترين ماه سال در شهرستان سنندج، بهمن ماه است که حداقل دماي آن به حدود يک درجه زير صفر مي‌رسد. تعداد روزهاي يخبندان در سنندج 92 روز در سال گزارش شده است.

در پهنة استان کردستان پاره اقليم‌هاي گوناگوني وجود دارد که در زير به انواع و نواحي مشخص آن اشاره مي‌شود:

- درة ميرآوا (اميرآباد) که زمستان‌هاي سرد و تابستان‌هاي معتدل دارد.

- مير سنندج به سمت سقز (دشت اوباتو) که زمستان‌هاي فوق‌العاده سرد و تابستان‌هاي معتدل دارد.

- مسير مريوان به دربند دزلي که زمستان‌هاي سرد با يخبندان‌هاي طولاني دارد و در فصل تابستان روزهاي آن گرم و شب‌هاي آن خنک است.

- ناحيه اورامانات که آب و هواي آن مرطوب و معتدل است.

- مسير سنندج به مريوان که اقليمي نيمه خشک و نيمه مرطوب دارد. نفوذ توده‌هاي مرطوب زمستاني و بهاري در مريوان و درياچه زريوار تأثير فراواني در مرطوب و معتدل شدن هواي اين ناحيه دارد. ميزان رطوبت و بارش مناسب ايجاد جنگل‌هاي انبوه بلوط و گونه‌هاي مخنلف درختان جنگلي شده است. پوشش گياهي اين ناحيه مناظري شگفت‌انگيز و با شکوه دارند.

از آنجا که تنوع اقليمي همراه با ساير شرايط مناسب، از جاذبه‌هاي مهم در صنعت جهانگردي به شمار مي‌رود و جهانگردان خواهان دماي مطلوب و مطبوعي (25-22 درجه سانتي‌گراد) هستند، استان کردستان به ويژه در فصول بهار و تابستان از اين نظر بسيار مناسب و داراي قابليت‌هاي جهانگردي ويژه است.
منبع : aneshju.ir
 

Rah Pardaz

همکار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص راهداری
کاربر ممتاز
جغرافیا و اقلیم شهرستان سبزوار (بیهق)

جغرافیا و اقلیم شهرستان سبزوار (بیهق)

با سلام ...
در انجام پروژه های همه ترمه ..... برای هر پروژه ای در قسمت مطالعات نیاز به اطلاعاتی در خصوص اقلیم ، وجه تسمیه ، موقعیت ، جهت بادها، تابش نور ، میزان بارندگی ، و همچنین راهکارهایی برای طراحی مناسب با توجه به این اقلیم بایستی انجام بگیره رو ............لازم داشتیم .........بنده مطالب مربوطه به شهر سبزوار رو که جمع آوری کرده بودم .......در اختیار سایر دوستان و دانشجویان قرار میدیم انشاءا... که بهره مندی لازم رو ببرند........بدرود.



موقعیت شهر سبزوار در استان خراسان رضوی :

سبزوار که اکنون از لحاظ جمعیت و تجارت پس از مشهد بزرگترین و مهم ترین شهر خراسان است در غربی ترین ناحیه این استان و بین 57 درجه و43 دقیقه طول شرقی و36 درجه و12 دقیقه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است.شهرستان سبزوار از شمال محدود است به شهرستان اسفراین با فاصله105 کیلومتری واز جنوب به کاشمر به فاصله 210 کیلومتری واز مشرق به نیشابور به فاصله 105کیلومتری واز مغرب به شاهرود به فاصله 254کیلومتر.فاصله سبزوار تا مشهد حدود 220 کیلو متر وتا تهران 660 کیلومتر(اذان ظهر سبزوار 25 دقیقه از تهران جلوتر وحدود 10 دقیقه از مشهد عقب تر است وطولانی ترین روز سبزوار 14 ساعت و23 دقیقه است).
وجه تسمیه سبزوار:
بر اساس متون قدیمی ، سبزوار در دوره طاهریان بخشی از بخشهای دوازده گانه بیهق بوده است .در وجه تسمیه سبزوار آمده:
سبزوار در اصل ساسویه آباد بوده است و گفته اند ابن ساسویه " یزد خسرو " بود که خسرو شیر جوین خسرو آباد بیهق و خسروجرد را بنا کرده است . مردمان این را " سابزوار " نوشتند و گفتند " سبزوار " .مرحوم حسن پیر نیا در کتاب ارزشمند " تاریخ ایران باستان " جوین و سبزوار را جزو قلمرو " پارتیان " آورده که قبل از تشکیل دولت " اشکانیان " توسط پارتها ، جزو سرزمین خاصه آنها بوده است . آثارو شواهد باستانی بررسی شده در این شهرستان اهمیت منطقه را تا مرحله استطاعت داشتن یکی از چهار آتشکده بزرگ ایران زمین تایید کرده و آن بقایای یک چهار تاقی سنگی در کوههای ریوند سبزوار است که آتشکده "اذر برزین مهر " پنداشته شده است(متعلق به دوره ساسانیان) . سبزواردر سال سی هجری به تصرف مسلمین در آمد و سپس توسط ایلخانان مغول تصرف شد که در اواخر سال 736 هجری موجب قیام سربداران شد. سربداران دست ایلخانان را از سبزوار کوتاه کردند وبیش از پنجاه سال نه تنها بر سبزوار که به بخش عمده ای از خراسان حکومت کردند.نشانه های دیر پایی و شکوه و عظمت فرهنگ و تمدن شهر سبزوار آثار و ابنیه محوطه های باستانی متعدد و متنوعی است که درسرتاسر شهرستان بر جای مانده و هریک بیان کننده ارزش های دینی ، فرهنگی و فنی می باشد . کهن ترین محوطه های باستانی سبزوار که بقایای آبادیهای وسیع و معتبر می باشند پیشینه ای از پنج تا سه هزار سال دارند. از دوران تاریخی نیز تا کنون حداقل یک مجموعه معماری متعلق به ساسانیان در ریوند سبزوار بر جای مانده است . اما عصر طلایی شکوفایی فرهنگ و تمدن منطقه ، قرون اولیه اسلام(مسجد پامنار مربوط به1170 سال قبل) تا اواخر قرن هشتم هجری بوده که آثار و نشانه های آن دوران در عرصه وسیع سبزوار شناسایی شده اند.

اقلیم :
ارتفاع شهر سبزوار از سطح دریا طبق آمار نامه سال 1360 استان خراسان 940 متر است ودر جغرافیای نظامی خراسان 1130 متروهواشناسی سبزوار آن را6 /977متر می دانند.یک رشته کوه اصلی معروف به کوه طبس واولر تا سلطان آباد و زعفرانیه کشیده شده است.

آب وهوا:
حداکثر درجه حرارت در مرداد ماه سال1388(7/45 درجه)ومتوسط5/11 درجه در بهمن گزارش شده است.میزان باران در سبزوار ناچیز وحد متوسط در سه سال 1383تا1386حدود120 میلی متر بوده و روی هم رفته از مناطق خشک محسوب می شود.گرم ترین ماه آن تیرو مرداد با درجه حرارت43 درجه است و سرد ترین ماه دی و بهمن با درجه برودت وسردی حداقل -12درجه است. جهت وزش باد معمولا نود درصد شرقی_غربی و اثرآن پیدایش هوای معمولی است واگر تغییر جهت داده و شمالی –جنوبی شود باعث تغییر درجه حرارت و ریزش باران می گردد. حداکثر سرعت باد به طور متوسط بین 3 الی 4 متر بر ثانیه متغییر و در بعضی روزها ندرتا سرعت آن به 10 تا 12 متر بر ثانیه می رسد.فصل یخبندان معمولا از اوایل آذر ماه هر سال شروع و تا آخر بهمن و گاهی اسفند ادامه دارد و گرما از خرداد شروع وتا آخر شهریور ادامه دارد.

باد :

باد غالب : از سمت شرق
باد مطلوب : از سمت شمال شرقی
باد نامطلوب : از سمت جنوب غربی


گل بادها در فصول مختلف سال در سبزوار
مشاهده پیوست 173456
جهت باد غالب و سرعت آن در سبزوار :


مشاهده پیوست 173459

میزان گرما ، سرما و بارندگی در سبزوار در ماه‌های سال

آب و هوای سبزوار
ژانویهفوریهمارسآوریلمـــــهژوئـنژوئیـهاوتسپتامبراکتبـرنوامبردسامبرسـال
گرم‌ترین
۲۳٫۰۲۵٫۲۳۴٫۰۳۶٫۶۴۱٫۰۴۴٫۴۴۵٫۵۴۴٫۰۴۱٫۲۳۶٫۶۳۰٫۴۲۳٫۰۴۵٫۵
میانگین گرم‌ترین‌ها
۸٫۸۱۲٫۰۱۷٫۳۲۴٫۵۳۰٫۳۳۵٫۸۳۷٫۷۳۶٫۴۳۲٫۷۲۵٫۹۱۸٫۱۱۱٫۵۲۴٫۲
میانگین سردترین‌ها
-۱٫۵۰٫۳۴٫۹۱۰٫۹۱۵٫۹۲۰٫۸۲۳٫۱۲۱٫۰۱۶٫۶۱۰٫۵۴٫۶۰٫۳۱۰٫۶
سردترین
-۲۰٫۰-۱۶٫۰-۷٫۲-۳٫۰۴٫۰۹٫۰۱۳٫۰۹٫۰۴٫۰-۲٫۰-۱۴٫۰-۱۹٫۰-۲۰٫۰
بارش
mm
۳۱٫۵۲۹٫۲۳۸٫۶۲۶٫۸۱۳٫۸۲٫۵۱٫۲۰٫۵۰٫۷۵٫۷۱۲٫۴۲۵٫۷۱۸۸٫۶
منبع: سازمان هواشناسی کشور[SUP][۱۲][/SUP]



دو اصل کلی برای طراحی اقلیمی در مناطق گرم و خشک


۱- جلو گیری از تاثیر هوای گرم در فضاهای داخلی مجموعه
الف. طراحی مناطق نیمه محافظت شده در خارج بنا
ب. استفاده از پوشش گیاهی برای خنک کردن محوطه
ج. استفاده از گیاهان در کنار دیوارهای خارجی ساختمان
د. استفاده از بام و دیوار دو جداره جهت تهویه در داخل پوسته ساختمان
ه. استفاده از پوسته‌های دو جداره جهت جابجایی حرارت

۲- محافظت ساختمان در برابر تابش آفتاب در مواقع گرم سال
الف. طراحی محوطه
ب. ایجاد سایه برای پنجره‌های رو به آفتاب تابستان
ج. شکل و جهت دادن به بدنة ساختمان به منظور کاهش اثر آفتاب تابستان
د. کاهش انعکاس زمین و سطوح بیرون از پنجره‌های رو به آفتاب تابستان
ه. تأمین سایه برای دیوارهایی که رو به آفتاب تابستانی هستند.
ی. ایجاد سایه برای پنجره‌های رو به آفتاب تابستان
 
آخرین ویرایش:

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان سمنان

جغرافیای طبیعی و اقلیم استان سمنان

استان سمنان در دامنه‌های جنوبی سلسله جبال البرز قرار گرفته است. ارتفاع آن از شمال به جنوب كاهش می‌یابد و به دشت كویر ختم می‌شود.

رشته‌كوه‌های البرز، از كوه‌های طالش در غرب شروع و تا ارتفاعات خراسان در شرق كشیده شده است. این رشته ممتد، از نظر نحوه استقرار در شرق و غرب تفاوت‌هایی پیدا كرده است. جهت كوه‌ها در غرب تا حبله‌رود از شمال غربی به سوی جنوب شرقی است، در حالی كه در شرق این رودخانه امتداد این كوه‌ها جهت معكوس دارد، یعنی از جنوب غربی به طرف شمال شرقی امتداد دارد. این دیواره بلند و طولانی، مانند قوسی بزرگ است كه به سمت شمالی گشوده شده و مناطق پست و مسطح اطراف دریای خزر را از فلات مرتفع مركزی ایران (‌از جمله استان سمنان) جدا كرده است.

كوه‌های پراكنده جنوبی استان سمنان كه متشكل از تپه‌های اواخر دوران ترشیاری هستند، دشت‌هایی مانند گرمسار، ایوانكی، چاله دامغان، میامی و مخروط‌افكنه شاهرود را به وجود آورده‌اند.

در یك تقسیم‌بندی كلی می‌‌‌توان استان سمنان را به دو بخش كوهستانی و دشت‌های پایكوهی تقسیم كرد :


نواحی كوهستانی از مهم‌ترین و كارآمدترین ناحیه‌های دارای امكانات معدنی هستند كه برای گذران اوقات فراغت مردم نیز مناسب‌اند. در دشت‌های پایكوهی استان، بسیاری از شهرهای باستانی جای گرفته‌اند.

خصوصیات جوّی استان سمنان نشانگر تنوع در اقلیم آن است. این تنوع اقلیمی، به دو شكل خود را نشان می‌دهد :


- اقلیم نیمه بیابانی شدید كه اقلیم مختص دشت‌ها ، كویر نمك و قسمت‌هایی از فلات شمالی و مركز ایران است و بخش‌هایی از استان سمنان از جمله گرمسار و بن كوه را در بر گرفته است. در این نقاط، میزان بارش و نزولات جوّی اندك است و معمولاً بارندگی آن در اوایل بهار و در بعضی از سال‌ها در تابستان نیز به وقوع می‌پیوندد.

- اقلیم نیمه بیابانی خفیف كه علاوه بر بخش‌های مختلف ایران، قسمت‌هایی از خراسان، سمنان‌، شاهرود و دامغان را نیز در بر می‌گیرد. بارندگی در این نواحی، معمولاً در پائیز و بهار نیز صورت می‌گیرد، ولی بیشترین بارندگی در فصل زمستان روی می‌دهد.

استان سمنان، تحت تأثیر جریان‌های هوایی گرم و خشك دشت كویر است ولی عواملی چون دوری از دریا، جهت و امتداد كوه‌ها، ارتفاع مكان و وزش بادها نیز در آب و هوای آن مؤثرند.

در این استان، سه نوع آب و هوا را می‌توان مشخص كرد :


قسمت شمالی شامل شاهرود، دامغان، مهدی‌شهر و شهمیرزاد، در زمستان هوایی خشك و مرطوب و در تابستان وضعیتی معتدل دارد.

قسمت جنوبی شامل گرمسار و جنوب شهرستان سمنان، در تابستان‌ها هوای بیابانی و نسبتاً گرم و خشك و در زمستان‌ها هوای سرد دارد.

قسمت شمال شرقی شامل میامی و حسین‌آباد كالپوش، در تابستان هوای معتدل و مرطوب و در زمستان هوای سرد دارد.

میانگین حرارت سالانه شهر سمنان 17/8 درجه، شاهرود 14/1 و گرمسار 17/5 درجه سانتی‌گراد است. با توجه به این ارقام، سردترین شهرها از میان چهار شهر استان، شاهرود و سپس دامغان و گرم‌ترین شهر، سمنان و سپس گرمسار است. میانگین حداكثر مطلق درجه حرارت در ماه‌های تیر و مرداد كه گرم‌ترین ماه‌های سال در استان سمنان است به 25 درجه سانتی‌گراد و میانگین حداقل درجه حرارت در ماه‌های دی و بهمن كه سردترین ماه‌های سال استان است به زیر 11 درجه سانتی‌گراد می‌رسد. همچنین اختلاف حداكثر مطلق درجه حرارت بین گرم‌ترین و سردترین ماه‌های سال به 31 درجه سانتی‌گراد می‌رسد.

در استان سمنان، نزولات جوی بسیار كم و غالباً به صورت ریزش باران است و میزان آن به طور متوسط به 145 میلی‌‌متر در سال می‌رسد. با توجه به اینكه میزان رطوبت نسبی با بارندگی نسبت مستقیم دارد، لذا میزان رطوبت از غرب به شرق استان و از جنوب به شمال افزایش می‌یابد. به طوری كه درصد رطوبت نسبی در شاهرود 49 و در گرمسار 40 درصد است.

شاهرود در میان شهرستان‌های مهم استان با 161/1 میلی‌‌متر بارش سالانه بیشترین و دامغان با 120/2 میلی‌متر كم‌ترین میزان بارندگی را دارند.

تنوع ناهمواری و مجاورت كویر و كوهستان در محدوده استان سمنان (علاوه بر بادهای محلی) موجب پیدایش بادهای غربی و كویری هم شده است.

بادهای مهم استان عبارت‌اند از :

بادهای غربی :‌

این بادها معمولاً مرطوب‌اند و در ماه‌های سرد سال از غرب تا شمال غربی می‌وزند.

بادهای كویری :

این بادها معمولاً از مناطق كویری و بیشتر در ماه‌های گرم سال می‌وزند و موجب افزایش درجه حرارت و خشكی هوا می‌شوند.

استان سمنان به علت تنوع جغرافیایی،‌ دارای آب و هوایی متفاوت است. به این صورت كه در نواحی كوهستانی هوا سرد، در دامنه كوه‌ها معتدل و در كنار كویر گرم است. در دامغان به علت وزش بادهای شدید شمالی و بارندگی در نواحی گرگان و مازندران، زمستان‌ها سرد و تابستان‌ها معتدل، در سمنان تابستان‌ها گرم و زمستان‌ها معتدل، در شاهرود با توجه به پستی و بلندی‌های آن، در قسمت شمالی سرد، در قسمت مركزی معتدل و در قسمت جنوبی گرم است. در گرمسار نیز تغییرات فصل خیلی زیاد است. تابستان‌های این ناحیه بسیار گرم و خشك و زمستان‌های آن نسبتاً سرد و بارانی است.
منبع :archdata.blogfa.com
 
  • Like
واکنش ها: mpb

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
اقلیم و معماری بندر ترکمن

اقلیم و معماری بندر ترکمن

موضوع مقاله:

اقلیم و معماری بندر ترکمن

نویسنده:

حافظ پناهی

کارشناس ارشد اقلیم شناسی

مقدمه

امروز در اغلب برنامه ریزیهای مسکن و شهرسازی ، اقلیم ومطالعات جغرافیایی اساس کار می باشد . اقلیم به عنوان یکی از مهمترین فاکتور مورد بررسی در احداث ساختمان ها که در آن خصوصیات اقلیمی منطقه در جهت استفاده بهتر و مطلوبتر از ساختمان های احداث شده مورد مطالعه قرار می گیرد . شهر بندرترکمن نیز با توجه به رشد جمعیت واحداث ساختمان های مسکونی جدید نیاز به یک برنامه ریزی مدون و جدیدی از برنامه های مطلوب اقلیم و معماری دارد .


با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه و تنوع آب و هوایی در فصول مختلف سال نیاز در این است که طراحی ساختمانها اعم از مسکونی و اداری و ... دارای آسایش اقلیمی باشند تا کمتر از انرژی استفاده شود و برای مثال استفاده از کوران در تابستانها می توانند جای استفاده از کولر را بگیرد که این امر با توجه به نوع اقلیم و کاربرد آن در معماری و تلفیق این دو فاکتور انجام خواهد پذیرفت در مناطق جنوب دریای خزر با توجهه به اقلیم خاص خزری تنوع آب و هوا در فصول مختلف سال متفاوت است و احداث ساختمانهایی که بتوان در آن تمام مدت فصول سال در آسایش اقلیمی زندگی کرد

این امر مستلزم بررسی شرایط اقلیمی منطقه اعم از بارش ، دما ، رطوبت ، باد ... و ترکیب آن با عوامل معماری مثل نوع مصالح ساختمان ، طرز قرارگیری نسبت به نور خورشید ، ارتفاع از زمین ، جهت قرارگیری ساختمان نسبت به نور آفتاب و باد و ... می باشد در این کار می توان در جداول بیوکلماتیک ساختمانی ( نمودار گیونی ، الگی ) استفاده کرد که در آن با استفاده از رطوبت و دما یک منطقه و جدول بیوکلیماتیک محدوده آسایش حرارتی بر حسب ماههای سال بدست می آید در این مقاله سعی شده است که اقلیم منطقه بندرترکمن را در رابطه با معماری مورد بررسی قرار داده تا نتایج مطلوب و بهتر ارائه گردد بدین منظور داده های آماری هواشناسی ایستگاه کلیماتولوژی بندرترکمن و ایستگاه سینوپتیک هاشم آباد گرگان ( به عنوان نزدیکترین ایستگاه برای استفاده برخی از پارامترهایی مثل باد که در ایستگاه کلیماتولوژی موجود نمی باشد ) و ایستگاه تبخير و باران سنجی غفارحاجی واقع در 5 کیلوتری شمال شهر بندرترکمن وابسته به وزارت نیرو انتخاب شده است .


چند نمونه از معماری محلی در گذشته با توجه به نوع اقلیم :



در نواحی مرطوب و بیشتر در کرانه ی دریا برای محافظت از رطوبت بیش از حد زمین ، خانه ها برروی پایه های چوبی ساخته می شد و یا اینکه بمنظور حفاظت از باران ، بالکن های عریض و سرپوشیده ای در اطراف اتاق ها ایجاد گردیده که این شرایط تا چندی پیش در اغلب خانه های روستایی به وضوح قابل مشاهده بود و این فضا ها در بسیاری از ماههای سال برای کار و استراحت و در پاره ای از موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی و ... مورد استفاده قرار می گرفت .


بدلیل وجود بارندگی کم و بیش زیاد در این مناطق بام ها شیب دار بوده و با استفاده از ناودانی ها آب باران را به داخل ناودانی ها هدایت می کردند و از آن طریق به آب انبارها که در بیشتر خانه های روستایی وجود دارد و از این طریق آب مورد نیاز خود را بدست می آوردند و یا در نقاطی که وزش باد شدید و طولانی است قسمت های رو به باد ساختمانها کاملا بسته هستند که امروزه سمت غربی اغلب خانه ها کاملا بسته است که اين شرایط قابل مشاهده می باشد .


اصول اولیه ساختمان سازی و استفاده از مطلوب های اقلیمی از گذشته مورد توجه مردمان این مناطق بوده است و امروزه با توجه به توسعه سریع شهرنشینی و گسترش شهر و پیشرفت علم تغییراتی در نوع مصالح ساختمانها و حتی در نوع کاربرد آن بوجود آمده است .


به عنوان نمونه استفاده از پایه های چوبی برای جلوگیری از رطوبت امروزه جایش را به بتن ریزی و شن ریزی و پی سازی ساختمان داده .
شهر بندرترکمن بر اساس شهر سازی آلمانی ساخته شده است که در آن خیابان های باریک و کوچه های باریک به صورت شطرنجی با چهارراهی در زمان رضا خان در حدود سال 1300 با طراحی و ساخت مهندسی آلمانی احداث شده است .


امروز با نیاز به تجدید ساختمانهای قدیمی واحداث ساختمانهای جدید هیچ گونه اصول معماری مدرن در آن مشاهده نمی شود که این خود در سیمای شهر مشهود می باشد . به عنوان نمونه شهرک شیلات که در دهه 70 احداث شده نیز از این قاعده مستثنا نیست در این شهرک هیچ گونه از شهرسازی مدرن و یا حداقل از اصول اقلیمی و معماری در حد بسیار ناچیز نیز استفاده نشده است ، عدم مکان یابی درست و نبود امکانات رفاهی و وجود مشکلات ارتباطی و عدم نورگیری درست ساختمانها ، عدم استفاده از کوران که در نوع قرار گیری درب و پنجره ها مشهود است و با توجه به جدید بودن ساخت این شهرک جای تعجب فراوان است .


منطقه ترکمن در کل فاقد یک اصول معماری مدرن می باشد و لذا تیپولوژی معماری اصیل و با هویت شهری در این منطقه دارای ریشه هایی از معماری است که حاصل تلفیق با معماری روستایی مخصوص بوده و شاید سننی از معماری آسیای مرکزی ( ترکمنستان و ... ) در آن نفوذ کرده باشد البته عوامل متعددی در این تلفیق نقش داشته اند که دارای جنبه های تاریخی و جغرافیایی می باشد .

از مشخصه های مهم این معماری عبارتند از :



- جنس دیوارها در خانه های این منطقه آجری یا خشتی (ساخت قدیم) که با ملات و کاه گل کار گشته و با گچ و نقش ویژه پوشیده می گردند .


- ناودان ها که همیشه رو کار نصب می گردند و به آب انبار هدایت می شدند که این ناودان ها فلزی یا از ورق گالوانیزه می باشند .


- در ساختمانهای سنتی بدلیل کمبود نور طبیعی استفاده از پنجره های بزرگ و رو به آفتاب و بهره گیری از رنگ های روشن در داخل ساختمان


- در فصول پر باران سال وزش باد از سمت شمال غرب و غرب و گاهی همراه با رگبار تند که به ساختمان ها می خورد بدین خاطر ضلع غربی ساختمانها کاملا بسته می باشند زیرا آب بندی پنجره ها همیشه با مشکلات جدی روبه رو است .


- ( نمای پشت بام پنجره ها ) دریچه ای که برای عبور از فضای پشت بام شیروانی ) به روی شیروانی تعبیه شده است و به صورت نماد برجسته ای بر روی بام خانه ها می توان مشاهده کرد .


- نمای ساختمان ها همیشه رو به آفتاب ( سمت جنوب ) قرار می گیرد تابتوان از نور خورشید استفاده بهینه برده شود .


ولی امروزه و در چند سال اخیر با احداث ساختمانهای جدید و مدرنیزاسیون جدید شهری که هیچ سنخیتی با اصول اولیه ساختمان سازی اعم از معماری و اقلیم ندارد متداول شده است . ولی با رعایت اصول رایج در مسکن و شهرسازی و مطالعات گسترده در رابطه با شهرسازی و شهرک سازیهای جدید منجمله در نوع اقلیم منطقه ، زمین شناسی ، زلزله خیزی و ... به یک استاندارد جهانی رسید تا از منابع موجود حداکثر استفاده مطلوب و بهینه برده شود که این امر با رعایت تمامی قوانین و اصول حاکم بر برنامه ریزیهای ناحیه ای و منطقه ای بوقوع خواهد پیوست . در این نوع طراحی ها برای دست یافتن به مطلوب های آسایش اقلیمی اولین کار با شناخت پارامترهای اقلیمی منطقه اعم از نوع اقلیم و آب و هوا و ... انجام خواهد گرفت .


طبقه بندی اقلیمی منطقه :



موقعیت جغرافیایی ، وضع پستی وبلندی ، دوری ونزدیکی به دریا ، قرارگیری در مسیر بادهای خشک و گرم ، نوع خاک و پوشش گیاهی منطقه ... در بوجود آمدن تیپ اقلیمی مهم می باشند . برای بدست آوردن تیپ اقلیمی این منطقه از روشهای متداول کوپن ، ایوانف آمبروژه و دمارتن اصلاح شده استفاده شده است . که در این تقسیم بندی ها ، کوپن آب و هوای مدیترانه ای ( معتدل و مرطوب ) ، ایوانف آب و هوای استپی که مابین بیابانی و مرطوب جنگلی است و روش آمبروژه در منطقه نیمه مرطوب معتدل قرار دارد ویا به عبارت بسیار درستر مرز بین اقلیم نیمه خشک معتدل و نیمه مرطوب معتدل قرار دارد . روش دمارتن اصلاح شده در منطقه نیمه خشک قرار دارد که در ذیل به شرح کامل این روشها پرداخته می شود .

جدول 1 درجه حرارت ماهانه بندرترکمن

ماههای سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند سالانه
درجه حرارت 1/16 7/20 1/25 4/27 9/27 9/24 9/19 8/13 5/9 6/7 5/8 8/10 7/17

جدول 2 : بارش ماهانه شهرستان بندرترکمن

ماههای سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند سالانه
بارش 2/32 4/30 22 4/16 18 4/39 5/55 3/66 6/51 40 8/43 7/46 3/462

جدول 3 درجه حرارت مینیمم و ماکزیمم شهرستان بندرترکمن

ماههای سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند سالانه
مینیمم 2/11 9/15 9/20 8/23 1/24 5/20 5/14 4/8 8/4 9/2 7/3 1/6 13
ماکزیمم 21 5/25 2/29 31 8/31 3/29 2/25 2/19 3/14 4/12 4/13 4/15 3/22
روشهاي طبقه بندی اقليمي :

روش كوپن :



شهرستان بندرترکمن با دارا بودن میانگین درجه حرارت 7/17 جز مشخصه c معتدل و به علت بارش زمستانه جز مشخصه s و به علت داشتن گرمای بالای 22 درجه در مرداد ماه دارای مشخصه a می باشد . درجه حرارت مرداد ماه 9/27 درجه است . در تقسیم بندی کوپن این منطقه دارای csa (اقلیم معتدل مدیترانه ای ) می باشد. که شرایط اقلیم معتدل مدیترانه ای زمستان ملایم و مرطوب ، تابستان با گرمای زیاد و خشک می باشد

روش طبقه بندی آمبروژه
:


بر اساس فرمول و فاکتورهای ذیل می باشد .


Q = ضریب آمبروژه یا ضریب بارندگی
P = میانگین بارندگی سالانه به میلی متر
M = میانگین درجه حرارت در گرمترین ماه سال بر حسب کلوین
m = میانگین حداقل درجه حرارت در سردترین ماه سال برحسب کلوین

برای شهر بندرترکمن
m = 2/9+275=277/9​
8/306 = 275+8/31 =M​
P = 462​

* بعد از بدست آوردن در نمودار ( جدول ) آمبروژه قرار می دهیم * بر اساس نمودار امبروژه در محدوده اقليم نيمه مرطوب معتدل قراردارد

روش ایوانف :



که بر اساس مقایسه بارندگی و تبخیر است که دارای فرمول و فاکتورهای زیر می باشد


I = ضریب رطوبتی ایوانف
P= مقدار بارندگی سالانه به سانتی متی ( r-100 )( +5/2)E = 0/0018
E = تبخیر ماهانه به سانتی متر t = 77/7
T = متوسط درجه حرارت ماهانه درصد r = 76
r = متوسط رطوبت نسبی ماهانه (%)
= جمع تبخیر در ماههای سال به سانتی متر
محدوده اقلیمی در روش ایوانف


نام اقلیم محدوده ضریب رطوبتی ایوانف
مناطق بسیار مرطوب جنگلی I ≥ 1/5
مناطق مرطوب جنگلی 1/49 ≥ I ≥ 1
مناطق استپی جنگلی 99 ≥ I ≥ 0/6
استپی ≥ I ≥ 0/3 59
بیابان 0/29 ≥ I ≥ 0/13
صحرایی 0 0/12 ≥ I ≥

متوسط ماهانه تبخیر ایستگاه غفارحاجی به عنوان نردیکترین ایستگاه برحسب cm

مهر آبان آذر دی بهمن اسفند فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور سالانه
1/13 30/6 69/2 30/1 38/1 18/2 9/5 9/24 93/18 5/21 4/21 4/13 132/98
جاگذاری و انجام مراحل فرمول


تبخیر ماهانه


ضریب رطوبتی


بر اساس جدول ایوانف دارای اقلیم استپی می باشد که نزدیک به شرایط خشک بیابانی می باشد .


روش دمارتن اصلاح شد :

بر اساس مقدار بارش سالانه و متوسط دمای سالانه به سانتی گراد و بر مبنای ضریب خشکی است . دارای فرمول و جدول زیر می باشد .


IA = ضریب خشکی
P = مقدار بارش سالانه به میلی متر
t = متوسط درجه حرارت سالانه به سانتی گراد
10 = عدد ثابت
نام اقلیم
محدوده خشکی دمارتن
خشک
I < 10
نیمه خشک
19/9 ≥ I ≥ 10
مدیترانه ای
20 ≥ I ≥9/23
نیمه مرطوب
≥ I ≥ 249/27
مرطوب
34/9≥ I ≥ 28
بسیار مرطوب
I > 35



بر اساس جدول دارای اقلیم نیمه خشک است .


بر ساس روش آمبروژه در محدوده اقلیم خشک معتدل و نیمه مرطوب معتدل قرار دارد . براساس روش کوپن در محدوده نیمه خشک و براساس روش ایوانف در محدوده استپی قرار دارد . در کل می توان این منطقه را در محدوده نیمه خشک قرار داد و در بسیاری از مواقع در اقلیم نیمه مرطوب معتدل هم می توان قرار داد .
بر این اساس این مناطق دارای اقالیم متفاوتي می باشد که هر کدام شرایط خاص خود را دارد ولی آنچه بارز و مهمتر جلوه می کند وجود تابستان های گرم و زمستان های سرد می باشد . در طراحی های معماری ساختمان سازی طوری باید ساخته شود که بتوان استفاده مطلوب را از اصول نوع ساختمان سازی ( طرز قرارگیری نسبت به نور خورشید ف جهت وزش باد غالب و بادهای محلی ) برد تا بتوان از حداقل انرژی در فصول مختلف سال بهره گیری کرد . و ساختمانها طوری ساخته شود که در آن بتوان از شرایط طبیعی هوای محیط استفاده حداکثر و بهینه بدون استفاده از وسایل گرمایشی یا سرمایشی را کرد .


باد یا جریان هوا

از اختلاف فشار دینامیکی و حرارتی بین مراکز پرفشار و کم فشار ایجاد می شود و نقش تعیین کننده ای در تبخیر و تعرق و رطوبت نسبی و شرایط زیست اقلیمی دارد .

امروزه باد به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای اقلیمی در اعم برنامه ریزی استفاده می شود . در مکان یابی های صنعتی و احداث نیروگاهها باد فاکتور مهم و غالب می باشد .
در معماری نیز باد به عنوان عامل مهم و تاثیرگذار در نوع مصالح ، نحوه قرارگیری ، و ... استفاده می شود . و اثرات آن برروی عوامل مذکور بررسی می شود . سرعت باد ، جهت باد و میزان استمرار آن امروزه علاوه بر کاربردهای متفاوت اعم از طراحی تاسیسات ، رفع آلودگی های شهری صنعتی و میزان جذب و تبخیر و تعرق گیاهان در معماری نیز مورد استفاده قرار می گیرد . بدین منظور ابتدا به شرح مختصر از بادهای موجود منطقه پرداخته و سپس با استفاده از آمار هواشناسی ایستگاه سینوپتیک هاشم آباد گرگان سرعت و جهت باد غالب منطقه نیز بررسی خواهد شد .

بادهایی که در زمستان و پاییز می وزند
:


1 – ( قایرایل ، قایرا به معنی شمال و یل به معنی باد در زبان ترکمنی ) در فصل زمستان از سمت شمال وارد منطقه می شود که بسیار سرد و خشک است . البته مدت وزش آن کوتاه است . در فصل تابستان هم بصورت ملایم می وزد و تا حدودی باعث خنک شدن منطقه می شود .


2 – باد دش توه ( باد غربی ) از بادهای زمستانه که مناطق غربی را تحت تاثیر قرار می دهد و از شدت کمی برخوردار است وزش این بادها در دی ماه و بهمن باعث هجوم ماهیان به نواحی ساحلی می گردد


3 – باد جلو از ( باد شمال غربی ) این باد عمدتا در فصل زمستان و از شمال غرب می وزد دارای سرعت زیادی نیست و فقط مناطق ساحلی را تحت تاثیر قرار می دهد .


4 – باد سورتیک ( باد شرقی ) جز بادهای مهم ثبت شده در آمار هواشناسی جهانی است . منشا این باد سیبری است که بر اثر برخورد با کوهستان های شمال خراسان تغییر جهت می دهد و با سرعت کم از سمت شرق به جلگه گرگان می وزد این بادها خشک و خیلی سوزناک می باشند و باعث کاهش دمای هوا می گردند ، گاهی نیز با نزول باران و برف توام می گردد .


5 – باد آشاق یل ( باد غربی ) در طول سال از شدت متفاوتی برخوردار است و از سمت غرب می وزد . در زمستان ها از شدت بیشتری برخوردار است . شدیدترین حالت های طوفانی دریای خزر در سواحل بندرترکمن در زمستان وبه هنگام وجود بادهای غربی صورت می گیرد . این بادها باعث شکسته شدن تیرهای برق ، درختان و کنده شدن حلبی خانه ها و ... می گردد .


بادهایی که در بهار و تابستان می وزند :



1 – خشکه باد :

در بهار و تابستان از سمت شرق می وزد و کاملا گرم و خشک است و میزان تبخیر را بالا می برد .


2 – نسیم دریا به جلگه :

این نسیم در اثر اختلاف فشار روی دریا و خشکی ایجاد می شود و از سمت غرب به شرق می وزد و خیلی ملایم است در آوردن رطوبت دریا حاصل تبخیر سطحی روی دریای خزر نقش سازنده ای دارد .

3 – نسیم کوه به جلگه :

جریان هوای نسبتا خشکی که در فصل تابستان به هنگام شب و زمانی که فعالیت بادهای شمالی و غربی محدود می شوند فعالیت دارد . بر این اساس با استفاده از جهت وزش بادها می توان نوع قرارگیری ساختمان ، درب ها وپنجره ها را تعیین نمود که باد غالب این مناطق بادهای غربی است و در زمستان بادهای دیگر نیز با شدت و فعالیت بسیار کم مشاهده می شود ولی در تابستان نسیم های دریا به جلگه و کوه به جنگل که مشاهده کرد . برای تحلیل سرعت ، جهت و دوام باد در محدوده مورد مطالعه به علت نبود ایستگاه سینوپتیک از آمار نزدیکترین ایستگاه یعنی هاشم آباد گرگان استفاده می شود .


بر اساس جدول ( چهار) درصد دیده بانی هوا آرام کمتر از یک نات ( يك نات برابر با 875/1 متر بر ثانیه ) بوده است . در این دوره آماری حداکثر سرعت باد سالانه 40 نات یا 75 کیلومتر در ساعت بوده که مربوط به ماه اردیبهشت می باشد و کمترین سرعت باد در آذر ماه با 3 نات می باشد . باد غالب با 16 درصد فراوانی و با سرعت 1/6 نات 3/11 کیلومتر می باشد . متوسط سرعت باد در ساعت در همه جهات 5/2 نات 5/4 کیلومتر در ساعت بوده است .


در این ایستگاه در مهر ماه باد کاملا شمالی (صفر درجه 360 ) در ماههای مهر و آبان شمال غربی و در بقیه ماههای سال باد غالب جهت 270 درجه باد غربی است .
جهت شدیدترین باد غالب نیز غربی می باشد .


جدول چهار : توزیع فراوانی باد ایستگاه هاشم آباد

مهر آبان آذر دی بهمن اسفند فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور سالانه
حداکثر سرعت باد 22 30 20 20 26 28 32 40 24 27 30 25 40
متوسط سرعت باد غالب 6 8/3 3 7/5 8/5 4/6 6 7/6 4/6 6 6 7/5 6
متوسط سرعت باد در ساعت 2 7/1 6/1 7/1 2 5/2 6/2 3 3/3 2/3 3 2 5/2
دصد باد غالب 11 7/8 9 9 11 8/16 3/17 22 24 7/23 25 20 16
درصد آرامش هوا 56 59 58 55 52 45 46 40 36 35 37 45 47
تعداد دیده بانی 153 146 153 152 138 152 149 9/152 149 154 154 149 1802
جهت شدیدترین باد 270 210 270 270 270 270 270 270 270 200 270 210 270
جهت باد غالب 360 315 315 270 270 270 270 270 270 270 270 270
270


جدول 5 رطوبت نسبی شهرستان بندرترکمن

ماههای سال فروردین اردیبهشت خرداد تیر مرداد شهریور مهر آبان آذر دی بهمن اسفند سالانه
رطوبت 77 74 72 73 73 74 76 78 82 81 79 78 76

تهویه :



با توجه به رطوبت زیاد منطقه باید ایجاد کوران در داخل ساختمان مورد توجه قرار گیرد . بهره گیری از کوران به عنوان تهویه طبیعی بدلیل عدم تحمیل هزینه برای ساختمان ها مطلوب است .


1 – ارتفاع ساختمان ها که یکی از عوامل تعیین کننده میزان فشار در نتیجه ایجاد تهویه طبيعی در ساختمان ها می باشد . ساختمان های دراز که از درختان و ساختمان های اطراف بلندتر هستند می توانند بهتر ایجاد تهویه طبیعی را انجام دهند .


2 – سمت ساختمان ها در رابطه با استقرار آن در استفاده از بادهای مطلوب به نحوی که بتوان حداکثر استفاده را برد حائز اهمیت است . سطح خارجی ساختمان ها هر شرایطی هیچ وقت نباید پشت به باد قرار گیرد .


3 – ایجاد پنجره های بزرگ موقع ای خوب است که بتوان فضای داخلی ساختمان را در برابر تابش آفتاب در تابستان محافظت نماید .


4 – قرارگیری مورب پنجره ها نسبت به جهت وزش بادهای غالب منطقه ( جهت غربی ) موجب چرخش باد در فضاهای داخلی و ایجاد موثرترین کوران در ساختمان خواهد شد .


با توجه به جهت وزش بادهای غالب عمدتا غربی و وجود باد در بیشتر اوقات ماههای گرم با استفاده از کوران می توان فضای مناسب و خنکی را برای ساختمان ایجاد نمود .


با توجه به شرایط آب و هوای بندرترکمن ساختمانهایی که در این منطقه ایجاد می شوند برای استفاده مطلوب و بهینه از ساختمان ساخته شده می توانند از شرایط ذیل پیروی کنند :


با اینکه دمای هوا در این نوع آب و هوا که انعطاف پذیر بودن ساختمان را ممکن می سازد ولی مطلوب ترین فرم پلان در چنین اقلیمی مستطیل است چون طول ساختمان حدودا در جهت تابش آفتاب ( شرقی – غربی ) قرار خواهد گرفت
منبع : porsyar.com
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
جغرافیای طبیعی و اقلیم شهرستان فیروزکوه

جغرافیای طبیعی و اقلیم شهرستان فیروزکوه

شهرستان فيروزكوه در منتهي اليه شرق استان تهران و در دامنه جنوبي ارتفاعات سلسله جبال البرز واقع شده است . اين شهرستان داراي 2310 كيلومتر مربع وسعت و شامل دو بخش ارجمند و مركزي است . از نظر جغرافيايي از شمال به شهرستان سوادكوه و مازندران ،‌ از شرق به سمنان ، از طرف غرب به شهرستان دماوند و از جنوب به گرمسار محدود است . اين شهرستان بدليل موقعيت خاص همواره مورد توجه اقوام و گروههاي انساني بوده ، به همين جهت شاهد آثار زيادي در نقاط مختلف آن هستيم كه از آن جمله مي توان به ، 35 امامزاده و بقعه متبركه ، 28 قلعه ، يك خانه تاريخي ،‌7 گورستان و زيارتگاه ، 18 محوطه باستاني تاريخي و اسلامي ،‌3 غار و دژ طبيعي ، 2 پل تاريخي ، يك مسجد تاريخي ، 8 كاروانسرا ،‌18 برج آرامگاهي و ... اشاره كرد.


ناهمواريها


اين شهرستان بر روي بخشي از سلسله جبال البرز مركزي قرار گرفته است و به همين خاطر داراي ناهمواريهاي بسياري است. قلل مرتفعي همچون ميشينه مرگ لزور (4076 متر) همچون ديواري اين شهرستان را از مناطق شمالي كشور جدا مي كند كه در بين اين قلل سرشاخه هاي رود خانه حبله رود جاري است . ساير كوههاي منطقه عبارتند از كوه پل در (2689) در شرق فيروزكوه ،‌كوه نواس(2829) در جنوب شرق فيروزكوه ، كوه تپه مراد (3219) در شمال غربي فيروزكوه


اقليم:


شهرستان فيروزكوه به دليل موقعيت جغرافيايي داراي آب و هواي نيمه مرطوب تا آلپي با زمستانهاي طولاني معتدل مي باشد. براساس گزارش 12 ساله (1370- 1381) ايستگاه هواشناسي فيروزكوه ميانگين ماهانه درجه حرارت حداقل 6/3- درجه و حداكثر 2/20+ سانتيگراد بوده است . ميانگين رطوبت سالانه 54% كه حداكثر 77% و حداقل 49% اندازه گيري شده استو متوسط بارندگي سالانه 8/296 ميليمتر مي باشد.

نژاد،‌اقوام و قبايل منطقه:

ساكنين اصلي فيروزكوه از شاخه هاي 16 گانه قوم آريايي مي باشند علاوه بر آن اقوامي از تركان پازوكي از حوالي اروميه حدود چهارصد سال قبل در زمان صفويه تبعيد شده اند و برخي از افراد ايل اصانلوي گرمسار و مهاجرين قرائي از ايلات فارس و كردها در اين شهرستان سكني گزيده اند و همچنين ايالات و طوايف كوچنده سنگسزي ،‌افتري و اليكايي از شهرستانهاي سمنان و گرمسار در فصول بهار و تابستان براي گذراندن دوره ييلاقي به اين شهرستان كوچ مي نمايند.


مذهب:


مذهب عمومي مردم شهرستان شيعه اثني عشري است ، وجود 131 مكان مذهبي شامل 54 مسجد، 39 بقعه مباركه ، 37 حسينيه ، (كه 9/2 درصد اماكن مذهبي استان را تشكيل مي دهد)گوياي اين واقعيت است.


گردشگري، ابنيه و آثار تاريخي:


شهرستان فيروزكوه از نظر جاذبه هاي گردشگري ، از برجستگي خاصي برخوردار است و وجود طبيعت و انواع جلوه هاي طبيعي مانند كوهستان پربرف در زمستان ، دشت ها، رودخانه ها ، غارها، تنگه ها ، چشمه هاي آب معدني و بيش از 135 اثر تاريخي ،‌فرهنگي ، اين شهرستان را از ساير مناطق استان متمايز مي نمايد.

تنگه واشي با حجاريهاي دوره قاجاريه،‌آبشار زيبا و چمنزارهاي وسيع ، غار بورنيك ،‌چشمه آب معدني خمده ، آب چمن حصاربن ، حاشيه رودخانه حبله رود و منطقه شكار ممنوع كاوه ده از مهمترين جاذبه هاي طبيعي شهرستان و امامزاده اسماعيل ، سرخ قلعه طرود ،‌كاروانسراي گدوك و برجهاي ديده باني حاشيه رودخانه حبله رود از مهمترين جاذبه هاي مذهبي و تاريخي اين شهرستان مي باشد.

عليرغم آب و هواي مطبوع و دلپذير در فصول بهار و تابستان و وجود جاذبه هاي طبيعي و تاريخي فوق الذكر به دليل عدم تجهيز گردشگاههاي فوق و نبود جاده ارتباطي مناسب، استفاده از مواهب الهي فوق براي مردم و گردشگران با مشكلات فراواني روبروست.


واحد جنگل:


در منطقه فيروزكوه در مرتفع سنگي در ضلع غربي شهر فيروزكوه حدود 192 هكتار با درختان جنگلي زبان گنجشك ،‌اقاقيا ، سنجد ، كاج سياه ، بادام ، درختكاري شده كه هدف از اجراي ان ايجاد پارك و فضاي سبز جهت شهروندان فيروزكوه و نيز تشويق اهالي نسبت به درختكاري و جلوگيري از فرسايش خاك بوده است.


حيات وحش:


شهرستان فيروزكوه به دليل شرايط توپو گرافي و آب و هوايي يكي از مناطق بكر استان است و از زيستگاههاي مهم حيات وحش و شكارگاههاي استان به شمار مي آيدو انواع وحوش و مناطق طبيعي ،‌چراگاهها و چمنزارهاي وسيع از توانمندي هاي ويژه استان استو منطقه شكار ممنوعه كاوه ده با 174000 هكتار وسعت داراي پوشش گياهي متنوع و غني است كه انواع وحوش و از جمله قوچ و ميش ،‌كل و بز ، آهو و گراز ،‌پلنگ ، روباه ،‌خروس ، خرگوش ،‌انواع پرندگان و خزندگان را در خود جاي داده است كه بصورت گله هاي بزرگ در منطقه زندگي مي كنند.


كشاورزي


حدود 60% از اراضي آبي به دليل كمبود و عدم احداث سد و بندهاي ذخيره آب بصورت آيش مي باشد اين نسبت در سطح استان حدود 30% است و همچنين سهم كشت (آبي ) شهرستان نسبت به كل استان تهران 51% و سهم كشت اراضي (ديمي) شهرستان نسبت به كل استان تهران (زير كشت + آيش) 50% مي باشد.


از محصولات عمده منطقه ميتوان به سيب زميني ،‌غلات و محصولات باغي نظير قيسي، سيب درختي، زردآلو ،‌آلبالو و گيلاس اشاره كرد.

منابع آب:


مهمترين رودخانه جاري در سطح شهرستان حبله رود مي باشد كه سرشاخه اصلي آن عبارتند از : گورسفيد ،‌نمرود ، دليچاي ، ساواشي ، هوير ، قزقانچاي ، لازم به توضيح است متوسط آبدهي اين رودخانه در محل ايستگاه سيمين دشت 2/6 متر مكعب در ثانيه است كه حجم كل جريان به 9/197 ميليون متر مكعب در سال ميرسد.


عليرغم وجود منابع غني از جمله 8/94668 هزار متر مكعب تخليه سالانه چشمه سارها در شهرستان (4/25 درصد استان ) متاسفانه به دليل عدم وجود تاسيسات مهار آب و روشهاي علمي انتقال و مصرف آب در بخش كشاورزي، استفاده بهينه از اين منابع به عمل نمي آيد و بخش زيادي از آن به خصوص در فصول پائيز و زمستان هرز ميرود.


دامپروري:


شهرستان فيروزكوه با دارا بودن مراتع غني و فراوان يكي از مناطق دامپروري و يكي از سه زيست بوم عشايري استان تهران محسوب مي شود.
آمار دام شهرستان فيروزكوه (1379)


شهرستان / استان گاو و گوساله گوسفند و بره (راس) بز و بزغاله (راس)
جمع اصيل دورگه بومي
شهرستان فيروزكوه 14300 2860 7435 4005 125000 35000
استان تهران 434195 281441 109824 42630 1468500 285000
درصد 3/3 01/1 7/6 3/9 5/8 3/12
ماخذ : آمارنامه استان 1379

ميزان گوشت توليدي شهرستان حدود 3914 تن مي باشد كه 76/5 درصد گوشت توليدي استان را شامل مي شود آمار مرغداري هاي صنعتي و بهره برداريهاي زنبور عسل (1379)


شهرستان / استان مرع گوشتي زنبور عسل
تعداد ظزفيت (قطعه ) تعداد بهره بردار تعداد كندو عسل توليدي (كيلوگرم)
شهرستان فيروزكوه 12 169660 140 4138 36030
استان تهران 875 21489421 877 71368 803160
درصد 4/1 8/0 16 8/5 5/4
پرورش آبزيان:


در زمينه پرورش آبزيان 10 استخر پرورش ماهي با توليد 186 تن در سال بيش از 25% توليد ماهيان سردابي استان را به خود اختصاص مي دهد . ضمنا ايجاد اولين مجتمع شيلاتي كشور در اين شهرستان در زميني به وسعت 20 هكتار توسط اداره كل شيلات استان در دست مطالعه است كه به زودي عمليات اجرايي آن آغاز خواهد شد . مجتمع مذكور در 40 مزرعه پرورش ماهي قزل آلا به صورت مداربسته با توليد سالانه 4000 تن و اشتغال زايي حدود 400 نفر ، در كاهش ميزان بيكاري در شهرستان تاثير قابل ملاحظه اي خواهد داشت.
شايان ذكر است دماي مناسب آب در شهرستان ( 14 درجه سانتيگراد) مناسبترين دما براي پرورش آبزيان است.
استخرهاي پرورش ماهي سردآبي و دو منظوره
شهرستان / استان پرورش ماهي دو منظوره توليد (تن) استخر پرورش ماهي سرد آبي
تعداد استخر تعداد بچه ماهي رها سازي شده (هزار قطعه) تعداد استخر بچه ماهي رها سازي (هزار قطعه) مقدار توليد (تن)
شهرستان فيروزكوه 3 28 6 7 789 178
استان تهران 82 726 6/141 18 2762 5/589
درصد 6/3 8/3 2/4 39 5/28 2/30
ماخذ: سازمان مديريت و برنامه ريزي استان تهران – آمارنامه استان تهران 1379


صنعت:


شهرستان فيروزكوه عليرغم قرار گرفتن خارج از شعاع 120 كيلومتري تهران و برخورداري از استعداد و پتانسيلهاي بالقوه طبيعي و همچنين نيروي كار ارزان،‌به دليل پائين بودن ميزان سرمايه گذاري در بخشهاي صنعت و معدن به خصوص از طرف بخش دولتي هنوز قادر به ايفاي نقش مناسبي در اقتصاد مدرن صنعتي نگرديده است.
منطقه فيروزكوه داراي يك ناحيه صنعتي به وسعت 28 هكتار مي باشد كه حدود 64 واحد صنعتي در آن مستقر گرديده و در شرايط متفاوتي از نظر دارا بودن جواز تاسيس و يا پروانه بهره برداري مي باشند كه در جدول ذيل جزئيات آن درج گرديده است.
وضعيت واحدهاي ناحيه صنعتي شهرستان از نظر فعاليت


شرح تعداد سرمايه ثابت ميليون ريال نيروي انساني
واحد درصد واحد درصد نفر درصد
واحدهاي غيرفعال 10 6/15 2/7925 13 238 6/21
واحدهاي فعال 31 4/48 7/30193 49 535 2/47
واحدهاي در حال تاسيس نيمه كاره 16 25 22745 2/37 286 2/25
مصادره اي 7 11 289 8/0 74 6
جمع كل 64 100 9/61152 100 1133 100
در منطقه همچنين 69 واحد داراي پروانه بهره برداري و 47 واحد داراي جواز تاسيس ، مستقر مي باشند كه واحدهاي داراي جواز تاسيس از صفر تا 100% پيشرفت فيزيكي دارند.

منطقه فيروزكوه داراي يك شهرك صنعتي استان تهران مي باشد كه داراي وسعتي معادل 250 هكتار است . نظر به اينكه شهرك فوق الذكر جديدا مجوزهاي لازم را جهت استقرار دريافت نموده است و مراحل اوليه در حال آماده سازي بوده كه پس از طي فصل سرما از سرعت بيشتري برخوردار خواهد بود.

صنايع روستايي:


تاكنون 7 فقره جواز تاسيس و 25 فقره كارت شناسايي در زمينه انواع صنايع دستي شامل نساجي ، صنايع غذايي ، كاني غير فلزي ، شيميايي و سلولزي صادر گرديده است كه حدود 50 نفر در اين واحدها اشتغال دارند.


در زمينه فرش و گليم نيز حدود 200 فقره كارت شناسايي گرديده است كه حدود 70 مورد از آنها مشغول به كار هستند و بقيه به دليل مهاجرت و يا نداشتن سرمايه لازم غيرفعال مي باشند.


معدن:


شهرستان فيروزكوه داراي استعدادهاي فراوان و سرشار در بخش معدن مي باشد . البته مطالعات علمي و دقيق در مورد ميزان و نوع ذخاير معدني موجود آن انجام نشده استو بطور حتم تحقق اين امر و انجام سرمايه گذاري لازم در استخراج معادن ، زمينه هاي رشد و توسعه اقتصادي شهرستان را فراهم خواهد نمود كه در ذيل بطور مختصر به انواع مواد معدني و پتانسيلهاي معدني در شهرستان فيروزكوه اشاره ميگردد:


1-سنگهاي ساختماني 2- گچ و نمك 3- سنگ لاشه 4- خاك رس 5- شن و ماسه 6- سيليس 7- زغال سنگ 8- كائولين 9- بنتونيت 10- زئوليت 11- باريت 12- بوكسيت 13- سرب 14- دولوميت 15- مس 16- پوكه معدني 17- فلوئورين


در سالهاي اخير در بخش معدن استقبال بيشتري بعمل آمده و در اين بخش اقدامات زيادي صورت پذيزفته است.

تنگه واشي:


در 4 كيلومتري شمال روستاي جليزجند ، كوه بلند واشي قرار دارد در اين كوه تنگه اي طبيعي كه از آن رودخانه اي عبور مي كند ، وجود دارد . در وسط اين گذرگاه نقش برجسته اي با ارتفاع 1/5 متر از سطح رودخانه با ابعاد 6+7 متر به شكل قاب مستطيل در كادر بسته قرار دارد در قسمت بالاي آن چهار رديف و در پائين دو رديف حاشيه حك شده كه محتوي اشعاري با نوشته هايي به خط نستعليق بوده و در آن به شرح وقايع و اتفاقات و احوال فتحعلي شاه مي پردازد و زينت بخش اين خطوط آيات قرآن و اشعاري است كه با رنگ سياه روي آنها را تزئين كرده اند.

غار بورنيك در فاصله 135 كيلومتري شرق تهران و در فاصله 23 كيلومتري فيروزكوه و 6 كيلومتري هراز قرار دارد . دهانه غار 15*10 متر و ارتفاع آن 6 متر و ارتفاع محل غار از سطح درياها حدود 1950 متر است . مجموعه غار بورنيك از سه تالار بزرگ شكل گرفته و بر فراز هر يك ناقديس هايي بلند جلب توجه مي نمايد.برخي آثار ثبتي شهرستان فيروزكوه

با توجه به پراكندگي آثار در حوزه شهرستان فيروزكوه و عزم كارشناسان و مسئولين ميراث فرهنگي ،‌صنايع دستي و گردشگري استان تهران مبني بر حفظ و حراست از آنها ، در يك گام بزرگ بسياري از آثار موجود در شهرستان فيروزكوه مورد برسي و شناسايي قرار گرفت و غالب بناها و محوطه هاي ارزشمند در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد . از جمله ميتوان به روزكوه ،‌قلعه باستاني گذرخاني ،‌قلعه قلدوش،‌قلعه لاجورد، قلعه و تپه باستاني پير كمر ، قلعه تلي جاره،‌غار بورنيك ، خانه تاريخي روستاي مزداران ، حمام قديمي روستاي آسور، تپه قلعه كهنه دير، تپه ميراشكار، تپه مهن، تپه تارم، تپه آرو، تپه دهين، تپه شويه دره، تپه سله بن، بقعه درويش ابراهيم ثقين، برج روستاي مزداران، برجهاي گذرخاني و ... اشاره كرد.

اوضاع جغرافيايي منطقه دماوند و فيروزكوه

شهرستانهاي دماوند و فيروزكوه تا سال 1375 مجموعا به نام شهرستان دماوند شناخته مي شدند در سال مذكور به دو شهرستان مجزا به نامهاي شهرستان فيروزكوه و شهرستان دماوند تقسيم گرديدند.


اوضاع اقليمي شهرستان فيروزكوه

شهرستان فيروزكوه داراي آب و هواي نيمه مرطوب تا آلپي با زمستانهاي طولاني و خيلي سرد بوده و در فصل زمستان از سردترين نقاط كشور محسوب مي شود . متوسط بارندگي سالانه (براساس اطلاعات ايستگاه هواشناسي مهاباد) 5/363 ميلي متر بوده است.


پيشينه تاريخي فيروزكوه


وجه تسميه


وجه تسميه فيروزكوه و تاريخ دقيق بناي آن به روشني معلوم نيست بسياري از روايات و نقل قولهايي كه در اينخصوص و حوادث مرتبط با دماوند و فيروزكوه ،‌نظير فريدون و ضحاك شده است ،آميخته به افسانه و اساطير گونه مي باشد.


محمد بن جرير طبري (226 تا 310 هـ ق) را در كتاب " تاريخ الرسل و الملوك" در وجه تسميه فيروزكوه ،‌مي نويسد : (( فيروز پسر يزدگرد ،‌پسر بهرام بود و پادشاهي وي پس از آن بود كه برادر و سه تن از خاندان خويش را كشت . گويند در ملك وي هشت سال پياپي قحط شد و جوي و كاريز و چشمه فرو شد و درخت و بيشه خشكيد و به دشت و كوه ، كشت و جنگل تباه شد . ود آن دورتن سختي و گرسنگي رعيت را چنان راه برد كه هيچكس از گرسنگي جان به در نبرد مگر يكي ... و او به خداوند بناليد كه رحمت خويش از او و رعيت او دريغ ندارد ، و باران ببارد و خداي اجابت كرد و ولايت مانند پيش ، پر آب شد و درختان جان گرفت ،‌فيروزبگفت تا به ري ، شهر ري بسازند و آن را فيروز نام كرد و ما بين گرگان و دربند صول نيز شهري بساختند و آن را " روشن فيروز" نام كرد و در آذربايجان شهري بساختند و آنرا " شهرام فيروز نام كرد. به احتمال زياد شهري كه طبري احداث آن را به فيروز ساساني نسبت مي دهد شهري جزء فيروزكوه نبوده است.


زبان و لهجه

زبان مردم فيروزكوه به زبان فارسي و بيشتر به لهجه مازندراني تكلم مي كنند علاوه بر آنها مهاجراني از اقوام ترك ،‌لر و تركمن كه در دوران حكومت قاجار به اين نواحي كوچانده شده اند و در نواحي مختلف فيروزكوه زندگي مي كنند كه با لهجه هاي خود صحبت مي كنند.


در سال 1375 ، ذبخش فيروزكوه از شهرستان دماوند متنزع و به شهرستان مستقل تبديل شد.

حبله رود

يكي از مهمترين رودخانه هاي استان تهران است و از شعبات متعدد شور و شيرين تشكيل يافته است. اين رودخانه دشت گرمسار را مشروب نموده و پس از آن وارد دشت كوير مي شود.


آبشار تنگه واشي

آبشار تنگه واشي در تنگه واشي قرار دارد . ارتفاع اين آبشار به حدود 8 متر ميرسد و از مناظر زيباي اين رودخانه است.


چشمه آب معدني خمده


چشمه آب معدني خمده در فاصله 15 كيلومتري جاده تهران ،‌فيروزكوه و در مسير رودخانه حبله رود و در نزديكي روستاي خمده واقع شده است . فاصله اين چشمه تا جاده فيروزكوه – زرين دشت 5 كيلومتر است.


آب اين چشمه براي درمان بيماريهاي مفاصل و استخوان، بيماريهاي پوستي (جوش- زخم و ...) و زردي كاربر دارد. فصل استفاده از اين آب بهار و تابستان است.

اين چشمه داراي حوضچه بزرگ سيماني است كه توسط ديواري محصور شده است كه در فصل بهار و تابستان با استقرار چادرهاي صحرايي پذيراي بيماران و گردشگران فراواني است . علاوه بر اين كساني كه مدت طولاني براي استفاده از اين آب معدني در منطقه توقف مي كنند از منازل مسكوني روستاي خمده نيز استفاده مي نمايند.

تنگه واشي


روستاي جليزجن يا گليزگن يكي از مناطق زيبا و خوش آب و هواي فيروزكوه مي باشد ،‌كه در حدود 15 كيلومتري شمال جاده فيروزكوه به تهران قرار گرفته است . رودخانه و تنگه واشي يا به قول اهالي ساواشي مهمترين جاذبه طبيعي منطقه به شمار ميرود ، مناظر دلپذيري از باغات و چراگاههاي سرسبز در اين منطقه وجود دارد. آثار غار و بقاياي قلعه پشت تندير ، آبشار رودخانه ساواشي با ارتفاع 8 متر از ديگر جاذبه هاي منطقه است . كوههاي بلند و مرتفعي كه اين قسمت را احاطه كرده همچون سدي مزرعه واشي را از كلاته شمالي در آن سوي كوه واشي جدا ساخته است.

حجاري هاي تنگه واشي


در داخل تنگه و در سمت راست رودخانه و در جائيكه دره بسيار تنگ مي شود،‌بر ديواره سخره كوه نقش برجسته زيبايي كنده كاري شده است كه هر بيننده اي شگفت آفرين بوده و انتخاب اين صخره و نحوه ايجاد و شكل گيري آن بسيار حساب شده و دقيق است.


محل قرار گرفتن نقوش برجسته به گونه اي است كه اولا به خاطر قرار گرفتن در زير صخره از آثار زيانبار جوي و عوامل طبيعي تاثير گذار مصون مانده و نفوذ باران و برف در آن بسيار اندك است و ثانيا نور خورشيد هم به دليل تاريك بودن تنگه ،‌در طول روز تنها 2 ساعت بر اين اثر مي تابد .


شايد انگيزه ايجاد چنين نقوش برجسته اي از سوي پادشاه قاجار ، ، ديدار وي از تخت جمشيد و نقوش برجسته نقش رستم و نقش رجب،‌در دوران اقامت وي در فارس بوده است .
حجاري هاي تنگه واشي توسط گروهي از هنرمندان طراح ، نقاش ،‌حجار و خطاط كه نام آنان در كتيبه كناري نقوش برجسته حك شده ايجاد شده است.
معمار آن استاد قاسم ، ولد استاد غلامعلي حجار بوده است كه نام او در انتهاي كتيبه آمده است. اين كتيبه در سال 1233 هجري قمري حكاكي شده است و ارتفاع آن از سطح رودخانه حدود 5/1 متر است و در ابعاد سطح حجاري 6*7 متر است كه به شكل يك قاب مستطيل در كادر بسته قرار دارد .

در قسمت بالاي آن چهار رديه و در قسمت پائين دو رديف حاشيه دارد كه محتواي اشعار و نوشته هايي به خط نستعليق بوده و در آن به شرح وقايع و اتفاقات و احوال شاه (فتحعلي شاه) پرداخته شده است . زينت بخش اين خطوط آيات قرآن واشعاري است كه با رنگ سياه روي آنها تزئين كرده اند.


اين نقوش برجسته شاهزادگان ، بزرگان و همراهان فتحعلي شاه را در حاليكه شاه سوار به اسبي بزرگتر از ساير اسبها و با تزئينات بيشتري نقطه مركزي حجاري را اشغال كرده نشان مي دهد و شاه در حاليكه نيزه اي بلند در دست دارد و مشغول شكار گوزني است كه از ساير گوزنهاي در حال شكار توسط شاهزادگان بزرگتر است ،‌در اين حجاري حيواناتي همچون گوزن، بازشكاري، مرغابي ،‌سگ تازي،‌اسب و آهو ، مجموعا شكارگاه وسيغي را مجسم نموده اند . در تصاوير اين نقش برجسته ، علاوه بر فتحعلي شاه كه با نوشته اي در كنار تصويرش به صورت "السلطان فتحعلي شاه" مشخص شده ، نقش عباس ميرزا، محمد قلي ميرزا، حسينعلي ميرزا فرمانفرما، حسنعلي ميرزا شجاع السلطنه ، شاهزاده ولي ميرزا، محمد تقي خان حسام السلطنه ، خسرو ميرزا و جهانگير ميرزا به همراه وسايل و لوازم رزم و شكار مشاهده مي شوند. از نكات جالب اين نقش برجسته زيبايي و تناسب و تركيبي است كه در تزئين لباس افراد مورد توجه قرار گرفته و همه آنها از نظر لباس و تزئينات شبيه يكديگر نشان داده شده اند.

در گرداگرد نقش برجسته تنگه واشي آياتي از قران و اشعاري در مدح فتحعلي شاه و خاندانش در قابي مستطيل شكل نقش شده است كه در قسمتي از آن تاريخ نقش برجسته و هنرمندان خلاق آن را اينگونه معرفي كرده است : (( به سرداري عالي جناب عبدالله خان حاكم محل فيروزكوه و طراحي آقا عبدالله نقاش باشي و معمار باشي و حجاري و نقاري نادرالعصر استاد قاسم ولد استاد غلامعلي حجار باشي همت اتمام يافت. سنة 1233


منطقه واشي در فصول بهار و تابستان و اوايل پائيز شاهد حضور بسياري از شهروندان تهراني و ساير شهرها است . وجود طبيعت زيبا و بكر ، چمنزارها،‌مزارع، قلمستانها، آبشار و آب سرد و شيرين رودخانه از عوامل جاذب گردشگر به اين منطقه است.


عليرغم عدم وجود جاده ارتباطي مناسب و ساير امكانات رفاهي، استقبال گردشگران از اين منطقه بسيار زياد است و گروههاي مختلفي از مردم از جمله دانشجويان ،‌دانش آموزان و ساير گردشگران در قالب تور يا به صورت خانوادگي و ... از اين منطقه بازديد مي كنند.


غار بورنيك

غار بورنيك در 135 كيلومتري شرق تهران و فاصله 23 كيلومتري جنوب غربي شهر فيروزكوه در فاصله 6 كيلومتري از روستاي زيباي هرانده و در ارتفاعات پرنشيب و فراز كوهستاني به نام " بورني" يا "بورنيك" واقع شده است.


راه دسترسي به اين غار از طريق جاده دماوند – فيروزكوه قبل از تونل نمرود، به سمت روستاي هرانده تغيي مسير داده و پس از عبور از روستاي هرانده در كنار رودخانه حبله رود و در ارتفاعت آن به غار بورنيك ختم مي شود.


وجه تسميه غار بورنيك


برحسب اظهار نظر اهالي روستا،‌گروهي نام غار "پورنيك" و دسته هاي ديگر به آن "بورنيك " مي گويند. پور به گفته اهالي و لهجه محلي به معناي گودال است و نيك پسوند آن است كه بر روي هم به معناي گودال نيك يا چاله نيك مي باشد و شايد پشينيان به عنوان دخمه يا گودالي كه عميق و ژرف است با تركيب واژه نيك كه در اينجا به معناي خوب و بزرگ را مي دهد بر آن اطلاق كرده باشندو گروه ديگر آنرا بورنيك مي گويند كه از دو كلمه بور و نيك تشكيل يافته است و بور در لهجه محلي تغيير يافته كلمه "بار" است كه اين كلمه نيز ضمن تركيب با واژه نيك به معناي محل امن و جايگاه نيك ،‌مصطلح گرديده است . البته "بار" در اصل و اساس به معناي ساحل و جاي امن هم به كار ميرود و نام رودبار مي تواند معني ساحل و يا كنار رود داشته باشد. در هر صورت بورنيك يا بارنيك به معني محل امن خوب مي باشد. و اين نام با توجه به محل قرارگيري غار به خوبي انتخاب شده است و از گذشته هاي بسيار دور و شايد از عصر غارنشيني و دوران شكار در ايران، اينجا محل امني براي زندگي كردن و پناه گرفتن ، مورد توجه اقوام پيش از تاريخ در اين ناحيه بوده است بويژه كه دهانه اصلي و عميق غار در نقطه اي در فرا سوي رودخانه قرار دارد.


مشخصات غار:


طبق اندازه گيريهاي بعمل آمده ، دهانه غار 15*10 متر و ارتفاع آن 6 متر مي باشد و از سطح دريا 1950 متر ارتفاع دارد.


دهانه يا اشكفت ورودي وسيع و پس از آن ايواني با طاق بلند نمايان مي شود كه در منتهي اليه سمت چپ آن راه سنگلاخ ورود به دهليز اوليه غار واقع شده بود كه در سال 1380 به همت فرمانداري فيروزكوه راه ورودي به غار به صورت پلكاني به طور مناسبي بهسازي شده است.


مجموعه غار بورنيك از سه تالار عظيم شكل گرفته است كه بر فراز هر كدام از تالارها ، طاق ديسها جلب نظر مي كند . در روي سقف اين طاق ديسها گسل يا شكافهاي عميق ديده مي شود كه حكايت از كهنگي و ديرينگي دارند و سالهاي مديدي از عمر اين شكافها سپري شده است.


ديوارهاي درون غار پوشيده از چكنده هاي گل كلمي ،‌نخودي،‌سفيد رنگ و صورتي است . و زيبايي خاصي به غار بخشيده است . نورپردازي بر روي آنها جلوه هاي ويژه اي را در درون غار ايجاد خواهد كرد.

غار بورنيك از سه تالار تشكيل شده است:


تالار نخست يا تالار بيروني: كف اين تالار شيب دار بوده و به استناد بقاياي موجود بيشتر به صورت سنگچين مفروش شده است. اين تالار بزرگ داراي ابعاد 50*40 متر و ارتفاع 8 متر است . در منهي اليه اين تالار دو فرو رفتگي بلند و ايواني شكل وجود دارد كه هر يك از آنها نسبت به يكديگر 2 متر اختلاف ارتفاع دارند.

بقاياي موجود در اين تالار نشانگر قدمت و پيشينه غار است ، در واقع محل سكونت اقوام و انسانهاي غارنشين در اين بخش مي باشد . با توجه به وجود قطعات سفالينه شكسته شده و پراكنده در سطح اين تالار نشانه هاي بارزي از زيستن انسانها در ادوار پيش از تاريخ را مي توان در اين بخش جستجو نمود.

تالار دوم يا تالار اصلي (مركزي) : اين تالار محوطه اي است به ابعاد 60*30 متر و ارتفاع 20 الي 25 متر كه با سطحي شيب دار و شيب تند به سمت پائين كشيده شده است.


تالار سوم: حدود 12 متر ارتفاع داشته و فرم آن مستطيل شكل ، به ابعاد 55*20 متر مي باشد. از ابتداء تا انتهاي اين تالار شيب تند سنگلاخي و لغزنده اي وجود دارد كه تمامي سطح كف آن را در بر مي گيردو منتهي اليه اين شيب تند و لغزنده نيز دهليزي به طول 8 متر است كه به محوطه اي صعب العبور و پرتگاهي متصل مي شود. عمق اين پرتگاه نزديك به 20 متر است.


منطقه شكار ممنوع گاوده:


اين منطقه با مساحت 400 هزار هكتار در شرق شهرستان فيروزكوه قرار گرفته است ، و در آن انواع حيات وحش از جمله پستانداران ،‌پرندگان و خزندگان مي توان ديد. پوشش گياهي عمده آن شامل
گونه هاي گياهي ارس، پسته وحشي ، بادام وحشي، بيد،‌گردو ،‌زرشك ، باريجه، آويشن،‌شقايق، كاكوتي ، گلپر كلاه مير حسن، آتريپلكس، زنبق وحشي و انواع گندميان است.


گونه هاي غالب جانوري اين زيستگاه عبارتند از:


قوچ و ميش، كل و بز، آهو ، پلنگ ، كراز ، گرگ ، روباه ، شغال ، كاراكل ، گربه وحشي ، جغد ، جوجه تيغي،‌كبك، تيهور ، ساركپه ، دليچه ، دال ، پرندگان شكاري ، افعي دماوندي، افعي شاخدار، گرزه مار، افعي اره اي، لاك پشت مهميزدار، بزمچه و آگاما

در محدوده هاي شكار ممنوع و پناهگاه حيات وحش داخل آن اقدامات حمايتي به عمل مي آيد. تا مجموعه حيات وحش با توجه به حداقل فضاي مناسب ، براي فراهم شدن امكانات زيستي و زاد و ولد طبيعي بتوانند در اين مناطق از خطرات انساني و غيرطبيعي در امان باشند.
--------------

مهمترين تنگناها و محدوديتهاي توسعه شهرستان فيروزكوه


- به جهت اينكه شهرستان در ارتفاع بالايي (1930 متر) قرار دارد فصل سرما در آن طولاني (165 روز زير صفر درجه) است . لذا عدم وجود شبكه گازرساني موجب بروز مشكلاتي در زمينه سوخت شده است.


- بيكاري و عدم ايجاد فرصتهاي شغلي جديد موجب مهاجرت شديد اهالي به شهر تهران و استانهاي همجوار شده است . بگونه اي كه اين شهرستان با وجود اينكه 12 درصد مساحت استان را به خود اختصاص داده است ولي تنها 3/0 درصد از جمعيت استان در آن جاي دارند.

از ديگر مشكلات:


- هرچند متوسط برخي امكانات در شهرستان از متوسط استان بالاتر است ولي در برخي مناطق به دليل پائين بودن حد نصابهاي جمعيتي ، بر خي مراكز ارائه خدمات عمومي در اين مناطق ايجاد نشده و كمبود شديد امكانات در اين مناطق احساس مي شود.


- مطالعات آبخيزداري در منطقه به صورت متمركز و كاملي انجام نشده است.


- راههاي ارتباطي مانند ساير استان نياز به بهسازي دارد،‌اين امر در مورد تجهيز بيمارستانها و خانه هاي بهداشت روستايي نيز صادق است.


مهمترين امكانات و قابليتهاي توسعه شهرستان فيروزكوه


شهرستان فيروزكوه به دليل شرايط اقليمي و بكر بودن بسياري از مناطق طبيعي آن ، يكي از تنفس گاههاي شهر تهران به حساب مي آيد . وجود جاذبه هاي تاريخي و طبيعي درخور توجه ، در كنار واقع شدن اين شهرستان بر محور پر تردد منتهي به استان مازندران و خراسان پتانسيل هاي قايل توجهي را جهت توسعه بخش گردشگري شهرستان و رونق آن فراهم آورده است.
در شهرستان فيروزكوه علاوه بر وجود برخي از منابع معدني ،‌بدليل وجود محصولات كشاورزي و دامي از يك سوء وجود پتانسيل هاي نيروي كار از سوي ديگر، توسعه صنايع تبديلي ميسر مي باشد. رونق چنين صنايعي از جانب ديگر، موجب بهبود بيشتر وضعيت بخش كشاورزي و دامپروري شهرستان خواهد شد. با توجه با اينكه اين شهرستان خارج از محدوده 120 كيلومتري تهران قرار گرفته است ، از لحاظ قانئني ميتواند در اولويتهاي توسعه صنعتي استان جايگاه ويژه اي داشته باشد.


تقسيمات كشوري حوزه فيروزكوه


حوزه فرمانداري فيروزكوه با 2310 كيلومتر مربع وسعت ،‌شامل دو بخش مي باشد


1- بخش ارجمند: بخش ارجمند كه نواحي شمال و شمال غربي فيروزكوه را در بر دارد ، شامل دهستان هاي " دو بلوك" و "قزقانچاي" است.


الف: دهستان دوبلوك ، دو بلوك در شمال غرب فيروزكوه واقع شده و شامل روستاهاي سوله بن يا سله بن (مركز بخش) ، وشتان، وزنا يا ورزنه، اندريه ، ورسخوران ، نجفدر، سلمان ، سرآسياب،‌دريابك ، طهنه، بهان و زرمان مي باشدكه از سمت شمال و غرب با مازندران و از جنوب با دماوند همسايه است.


ب: دهستان قزقانچاي : كه در شمال فيروزكوه واقع شده و شامل روستاهاي ارجمند،‌(مركز بخش) شادمهن، اهنز ، لزور ، آلودر و كهريز مي باشد.


2- بخش مركزي : بخش مركزي شامل نواحي شمال ،‌شرق و جنوب فيروزكوه بوده و شامل دهستانهاي « پشتكوه» و «شهرآباد» و « حبله رود» است.


الف: دهستان پشتكوه : پشتكوه در شرق و قسمتي از جنوب فيروزكوه واقع شده و شامل روستاهاي كمند ، سرانزا ، طرود ، آرو ، گورسفيد ، مهن ، پيرده ، درده ، كدوده ، گاوده ، كتالان و اميريه مي باشد. پشتكوه از شمال با مازندران و از شرق و جنوب با استان سمنان هم مرز است.


ب: دهستان شهرآباد : شهرآباد در شمال فيروزكوه واقع شده و شامل روستاهاي طارس ، دهين شهرآباد (مركز دهستان) جليزجند ، بادرود ، نام آور ، لاسم چشمه ، مهاباد ، خمده ، گدوك و هرانده مي باشد. شهرآباد از شمال با مازندران از غرب با بخش ارجمند و از شرق با دهستان پشتكوه (مرز سمنان) همسايه است.


ج: دهستان حبله رود: شامل روستاهاي امين آباد ، زرين دشت ، آتشان ، مزداران ، انزاها ، دهگران ، گذرخاني ، گچه ، سيمين دشت ، حصاربن و محمود آباد مي باشد. اكثر روستاهاي اين دهستان در حاشيه رودخانه دائمي و پر آب حبله رود واقع شده و از محصولات فراوان و متنوعي برخوردار هستند.


بخشي از راه آهن سراسري ايران از ميان روستاهاي اين دهستان عبور كرده و سپس به فيروزكوه متصل مي شود. دهستان حبله رود از جنوب و شرق با سمنان و از شمال و غرب با فيروزكوه و دماوند همسايه مي باشد.

امامزاده اسماعيل


گفته مي شود امامزاده اسماعيل يكي از فرزندان امام موسي بن جعفر و از برادران امام رضا (ع) مي باشد و طبق برخي روايات نقلي آن حضرت در سنين جواني به دنبال قيام شيعيان در « طبرستان» و استقرار زيديه در آن نواحي عازم اين ولايات شده و در "ويمه" كه گفته مي شود نام قديم فيروزكوه مي باشد‌،مستقر شدند. حكام جور بني عباس كه از وجود حضرت مطلع و وحشتزده شدند ، درصد مقابله با او برآمده و پس از مباره زياد نهايتا حضرت را به شهادت رسانده و در پاي قلعه فيروزكوه دفن كردند . سالها بعد كه شيعيان كه حكومت ولايت طبرستان و ري را در دست گرفتند ،‌اقدام به احداث بقعه بر مزار ايشان كرده و " امامزاده" از آن شكل گرفت.


امامزادگان برهان،‌كنعان و سبحان


در مجاورت و ضلع شرقي امامزاده اسماعيل فيروزكوه بناي امامزاده كوچكي وجود دارد كه "امامزاده برهان ، كنعان و سبحان" ناميده مي شود.
اين امامزاده قبلا داراي بناي كوچكي از مصالح سنگ لاشه و خشت بوده كه متاسفانه به علت بي توجهي كلاملا تخريب شده و در سالهاي اخير به همت اداره اوقاف و اهالي محل ف بناي جديدي بر روي آن احداث گرديده است كه داراي پلان كوچك مربع و نماي سنگ سفيد مي باشد. گنبد كوچك بالاي آن با شكل مخروطي بي قواره اي آن را از بناهاي مجاور جدا كرده است . بنا و گنبد آن در حال حاضر فاقد هرگونه ارزش هنري و معماري مي باشد.

امامزاده بي بي طاهره فيروزكوه


بر پيشاني ضلع شمال شرقي تپه اي كه در مركز « شهر فيروزكوه» واقع شده و در شمال شرق تپه اي كه قلعه تاريخي فيروزكوه بر روي آن احداث شده است ، امامزاده اي قراردارد كه به "بي بي طاهره " شهرت دارد.


بناي امامزاده شامل درب ورودي است كه در سمت جنوب غربي آن واقع شده و به داخل يك فضاي مستطيل شكل كه داراي در و پنجره هايي به سمت جنوب است ،‌باز مي شود. در ضلع شمالي اين فضا اطاق كوچكتري قرار دارد كه داراي درب چوبي به ارتفاع حدود 1 متر و طول و عرض 1*2 قرار دارد كه " قبر امامزاده" در زير آن واقع شده است . بنا فاقد تزئينات بوده و فضاي داخلي آن با گچ اندود شده است و بناي فعلي امامزاده فاقد قدمت تاريخي يا ارزش هنري بوده و مطالعه دقيق آن نيازمند مطالعات باستان شناسانه مي باشد.

امامزادگان شبي و شبز فيروزكوه


در فاصله 150 متري ظلع شمال غرب امامزاده اسماعيل فيروزكوه و قلعه اي كه بر فراز ان بنا شده و در جنوب تپه اي كه در مركز شهر فيروزكوه ،‌بخشي از شهر قديم بر فراز آن بنا شده است و در 35 درجه و 45 دقيقه و 16.1 ثانيه عرض جغرافيايي و در 52 درجه و 46 دقيقه و 00.6ثانيه طول جغرافيايي ئ در ارتفاع 2000 متر از سطح دريا ،‌دو امامزاده از يكديگر حدود 20 متر و هر يك از آنها شامل اطاقي است به ابعاد 6*5 متر كه با مصالح سنگ لاشه ، خشت و ملاط گل ساخته شده و سقف آنها تيرپوش و با كاهگل اندود شده است.

وسط سقف خرپاي چوبي كه به سبك گنبدهاي رك ساخته شده و روي آن را با كاهگل اندود كرده بودند ، اكنون ريخته است . قطر ديوار امامزاده حدود 50 سانتيمتر و نماي داخلي آن با گچ و نماي بيروني بنا با كاهگل اندود شده است.

بناي فعلي امامزاده ها قدمتي كمتر از 80 سال داشته و بخش هاي زيادي از آن بر اثر بي توجهي فرو ريخته است و به علت حفاري هاي غيرمجاز در اجزاي مختلف بنا و اطراف آن كاملا متروك شده و اهالي به آن توجهي ندارند. پيرامون بنا، آثار قبرستاني ديده مي شود كه متعلق به دوره اسلامي و عمدتا قرون 9 و 10 مي ياشد.
منبع : argomand.blogfa.com
 
بالا