تكنولوژي جديد تبديل متانول به الفين

taranom.s

عضو جدید
استفاده از تكنولوژي‌هاي نوين با قابليت‌هاي بيشتر، يكي از روش‌هاي بهبود كيفيت و اقتصاد توليد، برتري در رقابت با ساير توليدكنندگان و در اختيارگرفتن بازار مي‌باشد. در صنايع پتروشيمي، خصوصاً در خاورميانه به دليل وجود توليدكنندگان متعدد و رقابت نزديك كشورهاي توليدكننده مواد پايه، استفاده از تكنولوژي‌هاي نوين بسيار به صرفه خواهد بود. يكي از اين روش‌ها تبديل متانول به الفين مي‌باشد كه علاوه بر نو و اقتصادي‌بودن آن داراي امتيازات ويژه‌اي براي كشورهايي است كه از گاز طبيعي به عنوان خوراك پتروشيمي استفاده مي‌كنند. در اين مطلب به معرفي اين تكنولوژي و مزاياي استفاده از آن اشاره شده است:
اتيلن و پروپيلن مهمترين الفين‌هاي پايه مي‌باشند كه جهت ساخت پليمرهاي مختلف، بازارهاي بزرگي را به خود اختصاص داده‌اند. اين دو مونومر امروزه از طريق كراكينگ گرمايي هيدوركربن‌هاي اشباع‌شده همچون اتان بدست مي‌آيند.

تبديل اتاان به الفين‌هايي نظير اتيلن و پروپيلن، در سالهاي آتي با مشكلاتي قابل توجه روبرو شده است. عمده اين مشكلات، تامين اتان براي واحدهاي روبه رشد پتروشيمي از منابع هيدوركربوري و اشباع بازار برخي مشتقات اين مواد نظير پلي‌‌اتيلن و اتيلن مي‌باشد. اين مسائل در كنار يكديگر نياز به تكنولوژي جديدي را كه از محدوديت‌هاي فرآيند كراكينگ گرمايي عاري باشد، ايجاد نموده است.

يكي از اين فرآيندها تبديل كاتاليستي تركيبات متوكسي نظير متانول و يا دي‌متيل‌اتر به مخلوط الفين‌ها مي‌باشد. اين پروسه كه MTO يا "متانول به الفين" نام دارد، متانول خام را به اتيلن و پروپيلن تبديل مي‌نمايد. در طي اين فرآيند ابتدا در مرحله اول، گاز طبيعي به متانول خام تبديل مي‌گردد و در مرحله دوم متانول حاصله از طريق يك واكنش كاتاليستي به اتيلن و پروپيلن تبديل مي‌گردد. از عمده ويژگيهاي اين فرآيند تبديل عمده‌ترين جزء گاز طبيعي (متان) به الفين مي‌باشد. متان حدود 90 درصد از گاز طبيعي را تشكيل مي‌دهد, از اين‌رو تبديل آن به الفين بسيار پرصرفه مي‌باشد. اتيلن و پروپيلن توليدي با خلوص بالاي 97 درصد بوده و مي‌توان آنرا به‌راحتي جدا ساخته و به واحد پليمرسازي فرستاد.

در شكل زير شمايي از روشهاي موجود توليد اتيلن و پروپيلن و مشتقات آنها ارائه شده است.
+ نوشته شده در ساعت توسط آرمین کاتوزیان | نظر بدهید
مزایای بیوپلیمر
پلیمر های متداول امروزی از نفت خام ساخته می شوند كه با توجه به محدود بودن منابع نفتی باید به تدریج با بیوپلیمر ها كه از منابع تجدید شونده ساخته می شوند، جانشین شوند.

بیوپلیمر از نظر بیوشیمی دان ها عبارت است از ماكرومولكول های بیولوژی كه از تعداد زیادی زیر واحد كوچك و شبیه به هم كه با اتصال كووالانسی به هم متصل شده اند ویك زنجیره طولانی را ایجاد می كنند، ساخته شده اند.

پلیمر های متداول امروزی از نفت خام ساخته می شوند كه با توجه به محدود بودن منابع نفتی باید به تدریج با بیوپلیمر ها كه از منابع تجدید شونده ساخته می شوند، جانشین شوند. بیوپلیمر از نظر بیوشیمی دان ها عبارت است از ماكرومولكول های بیولوژی كه از تعداد زیادی زیر واحد كوچك و شبیه به هم كه با اتصال كووالانسی به هم متصل شده اند ویك زنجیره طولانی را ایجاد می كنند، ساخته شده اند.

در روند طبیعی، بیوپلیمر ها و یا همان ماكرومولكول ها، تركیبات داخل سلولی هستند كه قابلیت زنده ماندن را به ارگانیسم در شرایط سخت محیطی می دهند.مواد بیوپلیمری در شكل های گوناگونی توسعه یافته اند؛ بنابراین ظرفیت استفاده در صنایع گوناگون را دارند. توسعه مواد بیوپلیمری به چنددلیل اهمیت دارد. اول این كه این مواد بر خلاف پلیمر های امروزی كه از مواد نفتی به دست می آیند، به محیط زیست برگشت پذیر هستند؛ بنابراین موادآلوده كننده محیط زیست به شمار نمی آیند. در این خصوص مواد بیوپلیمری در ساخت پلاستیك ها به دو صورت استفاده قرار می شوند.

اول استفاده از پلاستیک هایی كه درآنها یک ماده تخریب پذیر(مانند نشاسته) به یک پلاستیک متداول (مانندپلی اتیلن) اضافه می شود، درنتیجه این ماده به افزایش سرعت تخریب پلاستیک کمک می کند. این مواد چند سالی هست که وارد بازار شده اند و با آن که کمک زیادی به کاهش زباله های پلاستیکی کرده اند، اما به دلیل این که در آنها از همان پلاستیک های متداول تخریب ناپذیر استفاده می شود و استفاده از مقدار زیادی مواد تخریب پذیر در پلاستیک ویژگی آن را تضعیف می کند، موقعیت چندان محکمی ندارند.

دوم استفاده از پلاستیک های تخریب پذیر ذاتی است که به دلیل ساختمان شیمیایی خاص به وسیله باکتری ها، آب یا آنزیم ها در طبیعت تخریب می شوند و خیلی سریع تر از نوع اول به محیط زیست بر می گردند، دردرجه دوم اهمیت مواد بیوپلیمری به وسیله موجودات زنده ساخته می شوند و در نتیجه در چرخه ساخت و تجزیه مواد بیولوژیك قرار می گیرند، پس هیچ گاه منابع آن محدود و تمام شدنی نیست، در حالی كه مواد پلیمری و پلاستیكی امروزی از سوخت های فسیلی ساخته می شود كه منابع آن محدود و تمام شدنی است. هر چند این منابع در حال حاضر و به ویژه در كشور ما به وفور یافت می شوند، ولی روزی تمام خواهند شد. سومین مزیت بیوپلیمر ها، اقتصادی بودن این مواد است، زیرا تولید بیوپلیمر نیاز زیادی به كارخانه و صنعت پیشرفته ندارد و با حداقل امكانات می توان به تولید آن مبادرت ورزید. همچنین قیمت بالای نفت خام، كشور ها را به سوی استفاده از این مواد سوق داده است.

هر چند امروزه برای کاربردهای بسیار خاص مانند نخ بخیه جراحی(نخ بخیه حل شونده) به کار می روند، ولی دیری نخواهد پایید كه به استفاده گسترده از این پلیمر ها توجه خواهد شد. سه گروه از موجودات زنده می توانند بیوپلیمرها را تولید كنند كه عبارتند از:گیاهان، جانوران و میكروارگانیسم ها كه از این میان گیاهان و میكروارگانیسم ها اهمیت بیشتری دارند.

گیاهان تولیدكننده
بیشترین تحقیقات بیوپلیمری روی مهندسی ژنتیك گیاهان تولیدكننده فیبر مانند كتان، كنف و ... متمركز شده است. به عبارت دیگر، توسعه واكنش های مولكولی درون سلولی گیاهان كه به تولید مواد بیوپلیمری منجر می شود، مورد توجه مهندسان ژنتیك و بیوتكنولوژی قرار گرفته است. مواد بیوپلیمری كه در سلول های گیاهی ساخته می شود، بیشتر از جنس پلی هیدروكسی بوتیرات (PHB) است. این ماده از نظر خصوصیات فیزیكی و مكانیكی بسیار شبیه پلی پروپیلن حاصل از مواد نفتی است. امروزه با همسانه سازی كردن ژن تولید كننده پلیمر پلی هیدروكسی بوتیرات در گیاهان معمولی كه قابلیت تولید بیوپلیمر را ندارند، توانسته اند این محصول پلیمری را به طور انبوه تولید كنند. گیاهان، نیشكر، یونجه، درخت خردل و ذرت برای تولید این بیوپلیمر از طریق مهندسی ژنتیك انتخاب شده اند كه ژن تولید كننده این پلیمر به داخل ژنوم این گیاهان وارد می شود و گیاه یادشده را به ساختن بیوپلیمر پلی هیدروكسی بوتیرات قادرمی سازد.

ارگانیه های تولیدكننده بیوپلیمر ها
درحدود ۸۰ سال قبل برای نخستین بار بیوپلیمر پلی هیدروكسی بوتیرات از باكتری باسیلوس مگاتریوم جدا سازی شد. ازآن پس دانشمندان بیوپلیمر به دنبال یافتن راه هایی هستند كه تولیدات بیوپلیمری باكتریایی را توسعه دهند و به صورت تجاری درآورند.

بیوپلیمر هایی كه سلول های باكتریایی قادر به تولید آن هستند و از آنها جداسازی شده اند، عبارتند از: پلی هیدروكسی آلكانوات (PHA)، پلی لاكتیك اسید (PLA) و پلی هیدروكسی بوتیرات (PHA). این بیوپلیمر ها از نظر خصوصیات فیزیكی به پلیمر های پلی استیلن و پلی پروپیلن شبیه هستند. بیوپلیمر های میكروبی در طبیعت به عنوان تركیبات داخل سلولی میكروب ها یافت می شوند و بیشتر زمانی كه باكتری ها در شرایط نامساعد محیطی قرار می گیرند، اقدام به تولید این مواد می كنند. این مواد در حالت طبیعی به عنوان یك منبع انرژی راحت و در دسترس عمل می كنند.

همچنین هنگامی كه محیط اطراف باكتری غنی از كربن باشد و از نظر دیگر مواد غذایی مورد استفاده باكتری دچار كمبود باشد، باكتری اقدام به ساخت بیوپلیمر های یادشده می كند. باكتری ها برای ساختن بیوپلیمر های PHA و PHB از واكنش های تخمیری استفاده می كنند كه در این واكنش ها نیز ازمواد خام گوناگونی استفاده می شود. PHB به وسیله یك باكتری به نام استافیلوكوكوس اپیدرمیس ساخته می شود كه روی تفاله های حاصل از واكنش های روغن گیری دانه های كنجد رشد می كند و این بیوپلیمر را می سازد.

PHB در درون سیتوپلاسم باكتری به صورت دانه های ذخیره ای (اینكلوژن بادی) ذخیره می شود كه این مواد را به وسیله سانتریفیوژ و واكنش های شست وشوی چند مرحله ای می توان استخراج و خالص سازی و ازآن استفاده كرد.در یك نتیجه گیری كلی در مورد استفاده از بیوپلیمر ها به جای پلاستیك ها و پلیمر های نفتی می توان گفت كه با توجه به ماهیت و خصوصیات بیوپلیمر ها كه مواد تجدید شونده و قابل برگشت به محیط زیست و یا به عبارتی دوست محیط زیست هستند، استفاده از آنها كاری معقول و اقتصادی خواهد بود. از سوی دیگر، با توجه به قیمت بالای نفت خام و محدود بودن منابع آن، استفاده از آن برای تولید مواد پلاستیكی كه هم آلوده كننده محیط زیست است و هم در جامعه ما ارزش چندانی ندارد، كاری غیر اقتصادی است. پس امید می رود با توجه به سرعت روز افزون علم در زمینه مواد بیوپلیمری در بیشتر كشورها، دركشور ما نیز به این مقوله توجه بیشتری شود و با جانشین كردن مواد بیوپلیمری با پلیمر های نفتی، طلای سیاه را برای آیندگان به میراث بگذاریم.

منبع : http://www.irche.com/article/bio_polymer.asp

 

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام
خيلي جديد نيست اين سيستم
اما يك چيز جالب اينكه ميومدن متانول رو به الفين تبديل ميكردند كه دو روش داشت يكيش WINER بود كه شركت لورگي آلمان ازش استفاده ميكرد
اما همين شركت اومده فرايند تبديل متانولو كنار گذاشته و مستقيم خود متانو به الفين تبديل ميكنه
حالا اگر براتون جالب بود خبر بديد تا كامل فرايندشو براتون توضيح بدم
140
Billionen Kubikmeter

يك ظرفيت فوق العاده در روز
حالا نميدونم اينجا هر متر مكعب گاز چنده
اما مفت ميشه پروپين تهيه كرد
 

taranom.s

عضو جدید
سلام
خيلي جديد نيست اين سيستم
اما يك چيز جالب اينكه ميومدن متانول رو به الفين تبديل ميكردند كه دو روش داشت يكيش WINER بود كه شركت لورگي آلمان ازش استفاده ميكرد
اما همين شركت اومده فرايند تبديل متانولو كنار گذاشته و مستقيم خود متانو به الفين تبديل ميكنه
حالا اگر براتون جالب بود خبر بديد تا كامل فرايندشو براتون توضيح بدم
140
Billionen Kubikmeter

يك ظرفيت فوق العاده در روز
حالا نميدونم اينجا هر متر مكعب گاز چنده
اما مفت ميشه پروپين تهيه كرد
ممنون میشم اگه توضیح بیشتری بدید
(البته اینو میدونید که ایران همیشه چند گام عقب تره و پتروشیمی تو ایران صنعت جدیده)
منتظره مطالب با ارزشتون هستم.
 

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ممنون میشم اگه توضیح بیشتری بدید
(البته اینو میدونید که ایران همیشه چند گام عقب تره و پتروشیمی تو ایران صنعت جدیده)
منتظره مطالب با ارزشتون هستم.


سلام چشم تايپ ميكنم تو تاپيك قرارش ميدم

اما اين حرفتون كه ميگيد ايران تو صنايع پتروشيمي عقبه يكم چيزه
من خيلي ايراني ميشناسم كه بار علمي و عملي فوق العاده بالايي دارند
يكيشون تازه 3 ماهه از ايران اومده بيرون . نميدونم چرا اومده هيچوقت از كسي نميپرسم چرا اما تو يك جلسه (در سال بعضي پروژه هاي مشترك بين شركتها در يك كشور و پتروشيمي انجام ميشه مثلا قراره يك واحد متانول و جي تي ال در فلان كشور برگزار بشه دليلي نداره مجزا هستند ولي باز هم مثلا! لورگي مياد با شل يك جلسه ميذاره تا ديتاهاشونو يكي كنند . متانولو لورگي اجرا ميكنه جي تي ال رو شل ميگم به هم چيكار دارن نميدونم اما يكجور ميبندن به هم كه پروژه مشترك!
ورود افراد خاص!(كساني كه صاحب تكنولوژي هستند چون لو نميره طرف خودش داره) مجازه
شايد باور نكنيد اما من ميگم يك ايراني توي اين جلسه بود تازه داشت كاراي اداريشو انجام ميداد براي موندن
چند نكته تو اون جلسه به عنوان پيشنهاد عنوان كرد كه يك شركتي مثل شل فكش افتاده بود
ازش پرسيدن چطوري اينو گير آوردي تا حالا چه كارهايي كردي . بنده خدا بهت زده شده بود ميگفت مگه اينايي كه من گفتم اينقدر مهم بوده!
بنده خدا فقط يك طرح داده بود به كشور مربوطه و فلان شركتي كه تو اون كشور دارنده تكنولوژي بود تاييد كرده بود و به عنوان دارنده تكنولوژي (در ابعاد كوچك شناخته بودنش)
رسميت نداشت فقط در اين حد كه طرح دزدي نميكنه و ميتونه براي تكميل تحقيقات تو جلسات غير خصوصي دارندگان تكنولوژي شركت كنه
مثل همين جلسه كه سوژه ميشه معمولا براي خبرهاي شيميايي كه فلان شركتها دارن با هم پروژه مشترك اجرا ميكنم
من اينجوري خيلي ديدم
ميگم اينكه چرا ميرن بيرون از كشور رو نميدونم اما به داخل محدود نباشيد ! هرچند كه در داخل هم مطمئن باشيد افراد حرفه اي هستند حالا تا بياد شناسايي بشه زمان ميبره
اما اونور داريم كساني رو كه واقعا كارشون نه بهتر بگم بار علمي و عملي فوق العاده اي دارند
طرف اومده بود فلان تكنولوژي رو برده بود زير سوال! يك كاتاليست ساخته بود كه تكنولوژي شركت كازاله رفته بود زير سوال
نميدونم چرا اين اخبارو اينجا نميگن كه باعث افتخاره
اينكه قديمها تو ايران چيكار ميكردند گذشته الان ايراني زياده فقط مشكل اينجاست كه مثلا اين پسر 22 ساله!!!!!! چطوري ميتونه با مثلا امپريال آي سي آي كه اندازه سن پدرش قدمت داره ثروتمنده رقابت كنه؟ خوب طبيعاتا نميتونه مگر اينكه يجوري بتونه حداقل چندتا پروژه اجرا كنه. در حالت طبيعي خوب زورش به اون نميرسه كسي هم اين ريسكو نميكنه بياد پروژشو بده اين اجرا كنه ميگه ميرم ميدم آي سي آي خيالم راحته اين بچه!!!!!!!!!!!!!!! چي ميگه
من براي دنيا متاسفم . اونوقت يكي كه خودش خوب ميدونه داستان چيه(همون آي سي آي) و ميدونه تكنولوژي اين به قول خودشون بچه! كار ميكنه مياد با هزار كلك و با امتيازات بسيار كم اينو ميبره پيش خودش به كسي هم نشونش نميده طرحو ازش ميگيره و تيم خودشو ميفرسته برن اجرا كنن !! چرا؟ چون كسي متوجه نشه همه بگن آي سي آي وگرنه اين شركتها فقط اسمشون بزرگه (البته لورگي انصافا خيلي خوبه فرق داره) اسم در كردن چون كلي پروژه داشتن
ببخشيد اين هالدور تاپسو مثلا . چه كشكي؟ چه دوغي؟ 1000 سالشه! يك پيرمرده نميتونه كاري انجام بده از دور نگاهشون نكنيد بگيد واي تاپسو !

كلي مثل همين جوون هستند دارن تكنولو‍ِژي رو پيدا ميكنن و رشد ميدن . بعد تاپسو طرح اينارو اجرا ميكنه ميشه لايسنس و تكنولوژي هالدور تاپسو!! فكر ميكنيد اين پير مرد 24 ساعته نشسته داره آزمايش ميكنه و تكنولوژي پيدا ميكنه؟

چرا؟ چون دمش كلفته و قدمت داره. مثل يك برند معروف كه شايد آشغال توليد كنه ولي به خاطر قدمتش هنوز معروفه
ثروت هم داره
من دانش كسي رو زير سوال نميبرم و اگر هم ناخواسته حرفي زدم كه توهين بوده معذرت خواهي ميكنم حتي اگر خارجي باشه حتي همون تاپسو
خيلي هم عشق وطن پرستيو اين حرفهارو ندارم
نژاد پرست هم نيستم فقط بي عدالتي و چيزهايي مثل اينو نميتونم قبول كنم
تو يك تاپيك ديگه گفته بودم كه ايران تو صنايع پتروشيمي قطبه دوستان گفتند فلان كشور يك پايلوت هم نداره ولي يك شركت صاحب تكنولوژي داره كه معروفه و
تو ايران كلي پروژه اجرا كرده و اين آدمو غول ميكنه!!!!
دوست عزيز همون شركت و شركتهايي كه شما فرموديد بيشتر پرسنل علميشون ايرانيه كه به دلايل خودشون رفتن
بعدشهم چرا داشتن تعداد پتروشيمي و محصولات خاص هم يك امتياز بسيار بزرگه . اينكه مثلا بزرگترين توليد كننده متانول تو خاور ميانه باشي خيلي ارزش داره
اينكه مثلا اينكه متانول همون شيراز كه اينجا كلي در موردش حرف ميزنيم يا نرمال بوتانول اراك تو اروپا براش سر و دست ميشكونن شايد اصلا صادر هم نكنه و يك تاجر اونو به كشور خودش وارد كنه . خب نميان بگن محصولتون عاليه .
پروژه شيرازو لورگي اجرا كرده اما همين لورگي اندازه سن من پروژهه هاي ديگه متانولو تو اروپا اجرا كرده چرا محصول اونا مثل محصول شيراز نيست؟ تازه شيراز كمترين ظرفيت رو تو ايران براي متانول داره
پس تكنولوژيه يكطرف اينكه بعد از اجراي پروژه چهار نفر تو اون پتروشيمي با چند تا ريزكاري ميان محصول رو به يك چيز فوق العاده تبديل ميكنن هم يك طرف
شايد هم اصلا به چشم نياد و كسي متوجه نشه.
چند وقت پيش يك جايي بودم تا به يكي از دوستانم يك سري بزنم
يك سرباز كه دوران خدمت سربازيشو اونجا ميگذروند داشت روي يك تكنولوژي كار ميكرد
بهش گفتم به كجا رسونديش ديدم 80 درصد تكنولوژي رو پيدا كرده و داره روي كاتاليستهاي ديگه و فشارهاي مختلف مانور ميده
يك پسر ساده و كم سن و سال لذت بردم كه اين تونسته فردا به گوشمون ميرسه كه اين تكنولوژي هم پيدا شد
ببخشيد من واقعا معذرت ميخوام اما گور بابا مثلا كازاله...
اينو اگه هواشو داشته باشن صد تا كازاله هم حريفش نميشن فقط بايد تيم بشن...
واي چقدر نوشتم
چشم اون فرايند الفينو ميذارم كه انشاالله مفيد باشه

موفق باشيد و خودتونو دست كم نگيريد و از اسمهاي بزرگ هم نترسيد
مطمئن باشيد اگه پاش بيوفته از خيلي شركتها حرفه اي تر هستيد

من هيچ كدومتونو نميشناسم اما مطمئن هستم هركدوم يكم فكر كنه يك چيزي ميبينه تو ذهنش داره يك ايده يا.........داره كه ميتونه رشدش بده و بشه به عنوان يك تكنولوژي مطرحش كنه
 
آخرین ویرایش:

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دقیقا مساله همینه برادر من
من هیچ شکی در توانایی ها وقدرت هوش بچه های ایرانی ندارم
ولی اینجا کسی حمایت نمیکنه

نكنه خانم

از تكنولوژي هاي كم هزينه و ساده تر شروع ميشه

كم كم به دست مياد .

اين كه ميگيد حمايت نميكنه كاملا درسته.

اما ميتونه با اون چيزي كه زورش ميرسه شروع كنه

امسال لورگي هم كه از شكم مادرشون بيرون اومدن با تكنولوژي متانول نيومدن

من تو يك تاپيك ديگه هم در مورد جانسون متي گفتم اونم صاحب تكنولوژيه اما اصلا تخصصش شيمي و. نبوده تازه زنداني هم بوده

بعدشم همين اولين پتروشيمي ايران(شيراز) مگه از روزي كه افتتاح شد متانولو اين چيزارو داشت؟
كود داشت
كم كم توسعه داد
 

taranom.s

عضو جدید
نا امیدی چیزه بدیه
ولی اونقدر اساتید تو گوش ما از اوضاع خراب و
سنگ اندازیا گفتن که حقیقتا اکثر دانشجوها رمق واسشون نمونده
ولی در کل با صحبت شما موافقم
 

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بي خيال بريم سر موضوع تاپيك

فرايند تبديل متان به اولفين

تو اين فرايند متان به گاز سنتز تبديل ميشه

گاز سنتز بر روي كاتاليست دوم به الفين و هيدروژن و هيدرو كربنهاي آستيلني تبديل ميشه


هيدروژن اضافي مجددا به سيستم بر ميگرده و آستيلني ها رو به الفين تبديل ميكنه و مقداري هم براي توليد آب مصرف ميشه

توليد آب بدليل وجود مقداري گاز كربنيكه
اما درصد خلوص بسيار بالاست و به راحتي خالص سازي ميشه . استفاه از كاتاليست تركيبي يكCZ باعث ميشه انتخابي عمل كنه . چون به هيچ عنوان هيدروكربنهاي ديگر تشكيل نميشه

اين شرحش بود اگر به فرمولها و توضيح كامل تر نياز بود من در خدمتم
 

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو اين فرايند نياز به اين نيست اول متانول سنتز بشه بعد اونو به الفين تبديل كنيم
و اينكه حجم بيشتر توليد و ارزان تر بودن متان نسبت به متانول
يكي از نكات مثبته اين سيستمه
 

taranom.s

عضو جدید
بي خيال بريم سر موضوع تاپيك

فرايند تبديل متان به اولفين

تو اين فرايند متان به گاز سنتز تبديل ميشه

گاز سنتز بر روي كاتاليست دوم به الفين و هيدروژن و هيدرو كربنهاي آستيلني تبديل ميشه


هيدروژن اضافي مجددا به سيستم بر ميگرده و آستيلني ها رو به الفين تبديل ميكنه و مقداري هم براي توليد آب مصرف ميشه

توليد آب بدليل وجود مقداري گاز كربنيكه
اما درصد خلوص بسيار بالاست و به راحتي خالص سازي ميشه . استفاه از كاتاليست تركيبي يكCZ باعث ميشه انتخابي عمل كنه . چون به هيچ عنوان هيدروكربنهاي ديگر تشكيل نميشه

اين شرحش بود اگر به فرمولها و توضيح كامل تر نياز بود من در خدمتم
سلام
خوشحال میشم اگه توضیحات کاملتون رو به اشتراک بزارید
ممکنه بشه ازش ایده گرفت
ممنون
 

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام
خوشحال میشم اگه توضیحات کاملتون رو به اشتراک بزارید
ممکنه بشه ازش ایده گرفت
ممنون




سلام
ببينيد تعداد متان بستگي به نوع الفين داره
خب اين متان يا به روش اتوترمال و يا به روش steam reforming به يك گاز سنتز تبديل ميشه

تو اين فرايند ديگه نياز به واكنش آب و كربن دي اكسيد نداريم(شيفت)
بر خلاف روش قبلي كه نياز بود اين گاز سنتز به تعادل برسه و بره براي سنتز متانول و آب
اين روش هزينه واحد متانولو كات كرده و نيازي هم به تعادل گاز سنتز نداره
چون مقدار هيدروژن اضافي بخشيش از فرايند جدا ميشه . بخشي به صورت ناخواسته روي بستر كاتاليست تبديل به آستيلني ها ميشه و كمي از اون هم به آب تبديل ميشه
كاتاليست اين سيستم مانع از شكل گيري تركيباتي مثل آستون . اسيد استيك و...... ميشه كه توي سنتز متانول ما اينهارو بصورت ناخواسته داريم . شايد كم ولي هست . كه جدا كردن اونها از متانول خام خودش انرژي و هزينه ميطلبه
اين كاتاليست فقط باعث ايجاد مقداري هيدروكربن آستيلني ميشه كه اون هم بخاطر اينه كه توي راكتور سنتز Went back داريم و اين فقط باعث ميشه مقداري از گاز سنتز بصورت ناقص واكنش بده
و براي رفع اين حالت كم هزينه ترين كار همون برگشت هيدروژن براي تبديل آستيلني ها به الفينه كه يك جورايي بازگشت هيدروژن راندمان راكتور سنتزو بالا ميبره
البته اين هيدروژن بايد حتما مسير زيادي رو طي كنه .

و اينكه ميشه با اين سيستم الفينهاي بالاتر مثل بوتن رو هم سنتز كرد

مقدار آب بسيار ناچيزه

و اونم گفتم به خاطر مقدار كمي گاز كربنيكه .

در مرحله اول حدود 70 درصد الفين شكل ميگيره
23 درصد آستيلني ها
و 7 درصد آب
كه با تبديل آستيلن ها به اولفين راندمان بالايي از اولفين مورد نظر شكل ميگيره
خب با در نظر گرفتن قيمت گاز طبيعي مخصوصا براي كشورهايي مثل ايران كه منابع عظيم گازي دارند فوق العاده است
از طرفي قيمت گاز نسبت به متانول خيلي مفته
و نياز به هزينه هاي بالا براي ساخت واحد متانول نيست
و در آخر اينكه ظرفيت توليد روزانه وحشتناك ميشه
 

levrone

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
البته اينم بگم وجود يك سنسور و دقت بالاي كار مانع از تبديل اولفين به آلكان و......... ميشه منظورم تو فاز دومه كه قراره آستيلنها به اولفين تبديل بشه
به اين سنسور ميگن سنسور تعيين Sensors determine يعني با محاسباتس و تعيين درصد آستيلن موجود مقدار هيدورژن رو آزاد ميكنه
چون بين دو فاز اولفينو از آستيلن جدا نميكنن بعد بيان آستيلنو تبديل كنن
در اصل هر دو مخلوط هستند
دماي واكنش سنتز الفين در حدود 220 درجه و فشار كار 75 باره
و دماي تبديل آستيلن زياد نيست در حدود 130 تا 160 درجه
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
البته اينم بگم وجود يك سنسور و دقت بالاي كار مانع از تبديل اولفين به آلكان و......... ميشه منظورم تو فاز دومه كه قراره آستيلنها به اولفين تبديل بشه
به اين سنسور ميگن سنسور تعيين Sensors determine يعني با محاسباتس و تعيين درصد آستيلن موجود مقدار هيدورژن رو آزاد ميكنه
چون بين دو فاز اولفينو از آستيلن جدا نميكنن بعد بيان آستيلنو تبديل كنن
در اصل هر دو مخلوط هستند
دماي واكنش سنتز الفين در حدود 220 درجه و فشار كار 75 باره
و دماي تبديل آستيلن زياد نيست در حدود 130 تا 160 درجه

آقا حمید مثل همیشه ایده ات خیلی جالب بود

ولی برام یک سوال پیش امد که اونی که نوشتی 140 میلیارد متر مکعب فکر میکنم خیلی بالاست چون کل تولید گاز سالیانه کشور ایران بعنوان بزرگترین کشور خاورمیانه در زمینه گاز هنوز به نیم میلیارد متر مکعب در روز نرسیده چطوری 140 میلیارد متر مکعب تولید از این سیستم میشه برداشت کرد؟

یه کم موازنه را نتوانستم متوجه بشوم!
 
سلام مهندس عزیز من در رشته مهندس شیمی (صنایع پالایش) تحصیل کرده ام ولی به حکم جبر در زمینه صنایع شوینده و ارایشی بهداشتی مدت 14 سال است مشغول فعالیت هستم در مورد فرمایشات شما کاملاً موافقم و من که با طرفهای خارجی در ارتباط کاری هستم شاهد بوده ام که اینان همیشه از سطح تخصص موجود در ایران متعجب بوده اند ولی تنها وجود تخصص کافی نیست بلکه امر مهمتر مدیریت بهره گیری از منابع و امکانات موجود و تلاش برای خلق منابع جدید است که متاسفانه ما در این زمینه دچار ضعف شدیدی هستیم چرا که سرمایه گذاران ومدیران ما فقط سود کوتاه مدت خود را در نطر میگیرند و سرمایه را فقط در منابع مالی می بینند وغافلند از این موضوع که نیروهای انسانی در رده های مختلف سرمایه های اصلی هستند و باید با راهکار های انسانی از این نیروها استفاده نمود. داشتن نیروهای پتانسیل بالا به تنهایی کافی نیست بلکه مسئله با اهمیت به جنبش در آوردن این نیروها در مسیر سودبخش است وگرنه نیروهای ارزشمندی چون شما برای دیگران خدمت خواهید کرد و سود کار نیز به جیب مدیران کارکشته و کاردان خارجی خواهد رفت.
 

mh93

عضو جدید
سلام یه سوال در مورد محلول فنول دارم! اگه ما یک محلول فنول با PH=7-8 داشته باشیم که خریداری شده.:question: آیا می تونیم PH اون رو تغییر بدیم؟
 
بالا