sahel_darya
عضو جدید
« عـادت » و « اعتــیاد » دو اصطلاح و عنوانی هستندكه در افكار عمومی به غلط مشابه و معادل هم در نظر گرفته میشوند در صورتیـكه اختلاف كلی و اساسی با هم دارند .
« عادت » در اصل عبارتست از تطابق موجود زنده با محیط زیـست یا شرایـط جدید و بیسابقه كه در انسان انواع مختلف وجود داشته و در كتاب « معمای عادت » طرح جدیـدی در مورد تعریف و تقسیمبندی آن ارئه گشته و « عادت » بر چهار گروه اصلی بشرح زیر تقسیم شدهاند :
اول - « عادت روحی » كه عبارتست از تطابق روحی و معنوی با مسائل و موضوعات و كلیه پدیدههای جدید و بیسابقهایـكه با آنها انس و عادتی از پیش وجود نداشته تا آثار معنـوی حاد آنها از بین برود ؛ از قبیل خبر خوش یا ناخوش مهمی كه در ابتدا انـسان را بشدت متأثـر نموده و تحت تأثیر خود قرار میـدهد ، مانند اثرات خبر فوت پدر یا مادر و نزدیكان مورد علاقه یا خبر موفقیت در كنكور ورودی دانشگاه و یا خبر اصابت جایـزه بزرگی در قرعهكشی و غیـره . به مرور زمان كه خبر كهنه میـشود ( انسان ضـمن انس گرفتن به آن عادت كرده ) اثرات روانی آن از بین میرود .
دوم - « عادت عضوی » عبارتست از عادت دادن عضوی از اعضاء بدن بكار و فعالیت منظم و مداوم غیرارادی معینی كه قبلاً از روی علم و آگاهی و دخالت شـعور و اراده انسان صورت میگرفته ولی پس از تمرین و تكرار كافی میتواند بطور خودبخودی و غیر ارادی و ناآگاه نیز انجام گیرد ، مانند عادت دادن انگشتان به حروف ماشین تایپ یا عادت دادن دستها و پاها بكارهای معینی مانند دوچرخه سواری و راننـدگی یا به هنرها و صنایع .
سوم - « عادت غریزی » عبارتست از عادت عضوی مشخصی كه به اقتضـای فطری و ناآموخته از بدو حیات در اعضاء وسـلولها و نسوج معینی بوجود آمده و همان خـصوصیات عادت نامبرده دو فوق را داراست مانند كار قلب و كلیـهها و ریـهها و فعالیتهای درونی اعـضاء و نـسوج و سلولهای داخلی بدن كه بطور غیر ارادی و منظم انجام میگیرد .
چهارم - « عـادت حیاتی » عبارتست از تـطابق بدن مـوجود زنده ( تطابق بیولوژیكی ) با شرایط جدید محیط زندگی بخصوص از نظر عوامل فیزیكی وشیمایی مانند تـطابق بدن با گرما و سرما ( عامل فیزیكی ) یا با رژیمهای غذائی و داروئی مختلف ( عامل شیـمیائی ) یـا با آب و هواهای مختلف ( عامل فیـزیكی و شیمیائی توأم ) .
در استعمال دارو بمدت دراز ( و هر نوع تركیبات شیـمیائی مختلف در حد تحمل بدن ) نوعی تطابق بیـولوژیكی بوجود میآید كه در صورت قطع استعمال آن دارو یا ماده شیمیائی معین و بخصوص ( مانند استعمال طولانی داروهای مسـكن یا خواب آور ) ممكنست اختلالات فیزیكی و شیمیائی و بدنبال آن اختلالات فیـزیولوژیكی و بیولوژیـكی محسوس و گاهی غیرقابل تحمل در شخص بوجود آید زیرا بدن در اثر عادت به آن دارو و تطابق با شرایـط مربوط بمصرف آن به یك اعتدال مجازی موقتی رسیـده كه با حذف آن ، اعتدال بدن بر هم میخورد و شخص موقتاًتحت فشار خاصی قرار میگیرد زیرا بدن مستقیماً به آن دارو عادت كرده و خو گرفته است كه ایـن امر در مورد مواد مخدر بسیـار سخت و از تمام انواع عادات بیـولوژیكی یاحیاتی ( تطابق بیـولوژیكی ) دردناكتر و غیرقابل تحملتر است .
« اعتیـاد » عبارتست از تطابق بدن با هر دارو یا ماده شیمیائی خارجی غیرلازمی بمدت طولانی كه یكی از انواع عادات حیاتی یا عادات بیولوژیـكی محسوب میگردد . استعمال مداوم و طولانی مواد مخدر منجر به ایـجاد سختتریـن انواع عادات حیـاتی در بدن میشود كه همان « اعتیـاد به مواد مخدر » میـباشد .
تـریـاك یا تغییر « عـادت » عموماً سهلتر و سریعتر و بـدون عوارض سخت بوده و به مانند ترك اعتیاد با مـشكلات بزرگ روبرو نمیگردد ، در حالیكه « اعـتیاد » علاوه بر لطمات سنگین جانی و خـسارات مالی بسیـار و آماده كردن بـدن به انـواع بیـماریهای جسمی و روحی گوناگون ، از نظر تـرك و رهائی با مشكلات بزرگ و گاهی با زحمات و مشقات و سختـیها و نامـلایمات بیشتری همراه است ولی البته نباید فراموش كنیم كه « ترك اعتــیاد غیر ممكن نیست » و چون عنوان « اعتــیاد » از طرفی اكثراً با « عادت »قابل اشتباه بوده و در تمام موارد نمیتواند مطابق با واقعیـت امر در استعمال طولانی داروهای مختلف و مواد ، صدق و تطابق نمایـد از اینروست كه در سالهای اخیر از طرف محافل علمی و پزشكی تعاریف دیگری انتخاب گردیده كه بیش از هعمه تعاریـف سازمان بهداشت جهانی كاملتر و جامعتر و مطمئنتر و نیز قابل استفاده در تمام جهات استعمال مداوم داروها ( اعم از مخدر و غیره ) بوده و آن انتخاب عنوان « وابستگی به دارو » است
« عادت » در اصل عبارتست از تطابق موجود زنده با محیط زیـست یا شرایـط جدید و بیسابقه كه در انسان انواع مختلف وجود داشته و در كتاب « معمای عادت » طرح جدیـدی در مورد تعریف و تقسیمبندی آن ارئه گشته و « عادت » بر چهار گروه اصلی بشرح زیر تقسیم شدهاند :
اول - « عادت روحی » كه عبارتست از تطابق روحی و معنوی با مسائل و موضوعات و كلیه پدیدههای جدید و بیسابقهایـكه با آنها انس و عادتی از پیش وجود نداشته تا آثار معنـوی حاد آنها از بین برود ؛ از قبیل خبر خوش یا ناخوش مهمی كه در ابتدا انـسان را بشدت متأثـر نموده و تحت تأثیر خود قرار میـدهد ، مانند اثرات خبر فوت پدر یا مادر و نزدیكان مورد علاقه یا خبر موفقیت در كنكور ورودی دانشگاه و یا خبر اصابت جایـزه بزرگی در قرعهكشی و غیـره . به مرور زمان كه خبر كهنه میـشود ( انسان ضـمن انس گرفتن به آن عادت كرده ) اثرات روانی آن از بین میرود .
دوم - « عادت عضوی » عبارتست از عادت دادن عضوی از اعضاء بدن بكار و فعالیت منظم و مداوم غیرارادی معینی كه قبلاً از روی علم و آگاهی و دخالت شـعور و اراده انسان صورت میگرفته ولی پس از تمرین و تكرار كافی میتواند بطور خودبخودی و غیر ارادی و ناآگاه نیز انجام گیرد ، مانند عادت دادن انگشتان به حروف ماشین تایپ یا عادت دادن دستها و پاها بكارهای معینی مانند دوچرخه سواری و راننـدگی یا به هنرها و صنایع .
سوم - « عادت غریزی » عبارتست از عادت عضوی مشخصی كه به اقتضـای فطری و ناآموخته از بدو حیات در اعضاء وسـلولها و نسوج معینی بوجود آمده و همان خـصوصیات عادت نامبرده دو فوق را داراست مانند كار قلب و كلیـهها و ریـهها و فعالیتهای درونی اعـضاء و نـسوج و سلولهای داخلی بدن كه بطور غیر ارادی و منظم انجام میگیرد .
چهارم - « عـادت حیاتی » عبارتست از تـطابق بدن مـوجود زنده ( تطابق بیولوژیكی ) با شرایط جدید محیط زندگی بخصوص از نظر عوامل فیزیكی وشیمایی مانند تـطابق بدن با گرما و سرما ( عامل فیزیكی ) یا با رژیمهای غذائی و داروئی مختلف ( عامل شیـمیائی ) یـا با آب و هواهای مختلف ( عامل فیـزیكی و شیمیائی توأم ) .
در استعمال دارو بمدت دراز ( و هر نوع تركیبات شیـمیائی مختلف در حد تحمل بدن ) نوعی تطابق بیـولوژیكی بوجود میآید كه در صورت قطع استعمال آن دارو یا ماده شیمیائی معین و بخصوص ( مانند استعمال طولانی داروهای مسـكن یا خواب آور ) ممكنست اختلالات فیزیكی و شیمیائی و بدنبال آن اختلالات فیـزیولوژیكی و بیولوژیـكی محسوس و گاهی غیرقابل تحمل در شخص بوجود آید زیرا بدن در اثر عادت به آن دارو و تطابق با شرایـط مربوط بمصرف آن به یك اعتدال مجازی موقتی رسیـده كه با حذف آن ، اعتدال بدن بر هم میخورد و شخص موقتاًتحت فشار خاصی قرار میگیرد زیرا بدن مستقیماً به آن دارو عادت كرده و خو گرفته است كه ایـن امر در مورد مواد مخدر بسیـار سخت و از تمام انواع عادات بیـولوژیكی یاحیاتی ( تطابق بیـولوژیكی ) دردناكتر و غیرقابل تحملتر است .
« اعتیـاد » عبارتست از تطابق بدن با هر دارو یا ماده شیمیائی خارجی غیرلازمی بمدت طولانی كه یكی از انواع عادات حیاتی یا عادات بیولوژیـكی محسوب میگردد . استعمال مداوم و طولانی مواد مخدر منجر به ایـجاد سختتریـن انواع عادات حیـاتی در بدن میشود كه همان « اعتیـاد به مواد مخدر » میـباشد .
تـریـاك یا تغییر « عـادت » عموماً سهلتر و سریعتر و بـدون عوارض سخت بوده و به مانند ترك اعتیاد با مـشكلات بزرگ روبرو نمیگردد ، در حالیكه « اعـتیاد » علاوه بر لطمات سنگین جانی و خـسارات مالی بسیـار و آماده كردن بـدن به انـواع بیـماریهای جسمی و روحی گوناگون ، از نظر تـرك و رهائی با مشكلات بزرگ و گاهی با زحمات و مشقات و سختـیها و نامـلایمات بیشتری همراه است ولی البته نباید فراموش كنیم كه « ترك اعتــیاد غیر ممكن نیست » و چون عنوان « اعتــیاد » از طرفی اكثراً با « عادت »قابل اشتباه بوده و در تمام موارد نمیتواند مطابق با واقعیـت امر در استعمال طولانی داروهای مختلف و مواد ، صدق و تطابق نمایـد از اینروست كه در سالهای اخیر از طرف محافل علمی و پزشكی تعاریف دیگری انتخاب گردیده كه بیش از هعمه تعاریـف سازمان بهداشت جهانی كاملتر و جامعتر و مطمئنتر و نیز قابل استفاده در تمام جهات استعمال مداوم داروها ( اعم از مخدر و غیره ) بوده و آن انتخاب عنوان « وابستگی به دارو » است