[تغذیه دام و طیور]اطلاعاتـی جامع درمورد اصول تغذیه دام و طیور

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
بافت دان و عملکرد مرغ گوشتی
[SIZE=-1]تغذیه مهمترین امر در پرورش طیور بوده و حدود 75 تا 80 درصد هزینه تولید را شامل می شود بنابراین با توجه به اهمیت و ضرورت ان لازم است که مدیریت تغذیه و کاربرد روش های جدید مدیریتی به عنوان یک مساله مهم وجدی مدنظر پرورش دهندگان قرار گیرد تحقیقات و گزارش های متعدد منتشره حاکی از آن است که بافت دان تاثیر بسزایی درعملکرد مرغ گوشتی دارد وبه ویژه دان پلت ، سرعت رشد را بهبود بخشیده کارایی دان را افزایش می دهد در این مقاله تاثیر بافت و شکل دان بر صفات تولیدی مرغ گوشتی مورد بررسی قرار می گیرد .

اشکال دان
جیره های طیور به سه شکل آردی ، کرامبل و پلت تولیدمی گردند در فرم آردی ، مواد اولیه غذایی جیره به شکل آسیاب شده هستند در ساخت پلت ، جیره آسیاب شده باکمک بخار آب ، داغ و مرطوب شده ، سپس با فشار از دستگاه پلت زنی عبور کرده مجددا سرد می شود و در نهایت به صورت استوانه ای کوچک در اندازه های مختلف شکل می گیرد اگر پلت های درشت به وسیله غلتک های مخصوص خرد گردند محصولی بین دان آردی و پلت حاصل می گردد که به آن کرامبل گفته می شود .

تاثیر بافت خوراک بر توان تولیدی پرنده
در پرندگان حواس پنج گانه مخصوصا حس چشایی و بویایی به طور ناچیزی توسعه یافته است و این محدودیت توسط گیرنده های مکانیکی موجود در منقار جبران شده است جوجه ها با کمک این گیرنده های مکانیکی ، ذرات درشت تر را تشخیص و ترجیح می دهند با افزایش سن پرنده و بزرگتر شدن منقار ، مصرف ذرات بزرگتر توسط پرنده افزایش یافته و این توانایی درسن 4 روزگی کاملا آشکار می گردد تحریک این گیرنده های مکانیکی ، بر اشتها تاثیر مستقیم داشته درنهایت نقش مهمی را در توان تولیدی پرنده ایفا می نماید تحقیقات مختلف نشان داده است که بافت خوراک یکی از مهم ترین عوامل موثر بر توان تولیدی پرنده می باشد تغذیه پرنده با جیره کرامبل یا پلت قدرت انتخاب را از پرنده سلب کرده و پرندگانی که غذا را به این شکل دریافت می کنند مجبورند که تمامی محتویات غذا را به مصرف برسانند به این ترتیب از انتخاب قطعات درشت وعدم مصرف ذرات ریز که عمدتا ویتامین ها ، مواد معدنی و اسیدهای امینه ضروری می باشند جلوگیری می شود با توجه به اهمیت این ترکیبات درچند روز اول زندگی استفاده از جیره های کرامبل به میزان زیادی ازعوارض سو ناشی از این کمبودها کاسته وکاربرد آن به طور مشخص در سنین ابتدایی پرورش گله های مادر ، تحریک اشتها و حفظ یکنواختی رابه دنبال خواهد داشت بر اساس دلایل ذکر شده در زمان تغذیه با پلت رشد بهتر شده ضریب تبدیل غذایی بهبود قابل ملاحظه ای خواهد یافت . در سالن های مرغداری دیده شده است که پرندگان سنگین تر در زمان پخش دان قطعات بزرگ تر را که معمولا ذرت و سایر غلات میباشند به طور انتخابی مصرف کرده به دلیل عدم توزیع مناسب دان غیر یکنواختی در رشد به چشم می خورد بافت خوراک از طریق تاثیر بر قسمت های مختلف دستگاه گوارش و سرعت عبور غذا بر توان تولیدی پرنده تاثیر می گذارد هر چه ذرات غذایی درشت تر باشد سرعت عبور غذا از دستگاه گوارش کندتر شده میزان جذب افزایش می یابد ازاین طریق سرعت رشد وضریب تبدیل نیز بهبود یافته سودمندی تغذیه باکرامبل و پلت حاصل میگردد . بعد از خوراک دان به شکل کرامبل و یا پلت ، خوراک بلافاصله در چینه دان حل شده آغاز سریع هضم میزان جذب را افزایش می دهد ثابت شده است که تغذیه با پلت حرکات دودی دستگاه گوارش را بالا برده بازده خوراک بهتر می شود علاوه بر این اگر پرنده در ابتدا دان را به شکل کرامبل وسپس به شکل پلت دریافت کند دستگاه گوارش سازگاری بیشتری نسبت به اندازه ذرات پیدا می کند و لذا این پرنده رشد بیشتر و ضریب تبدیل مناسبتری نسبت به پرنده ای خواهد داشت که از ابتدا جیره آردی دریافت کرده باشد . تغییرات شیمیایی درحین تهیه پلت نیز بر هضم و جذب غذا تاثیر داردبخار آب ، حرارت و فشار اعمال شده درجریان ساخت پلت ، سبب ایجاد تغییراتی در دان شده سبب ایجاد تغییراتی در دان شده هضم سریع تر غذا وبهبود بازده را به دنبال دارد حرارت طی فرایند پلت سبب از بین رفتن برخی از ممانعت کننده های رشد موجود در مواد خوراکی نیز شده انرژی قابل متابولیسم هم افزایش می یابد به عنوان مثال کنجاله بذرک ، زمانی که به شکل کرامبل یا پلت درمی اید ارزش انرژی زایی آن به طور معنی داری بیشتر می شود زیرا فشار و حرارت حاصله در طی عملیات ساخت پلت ، سلول های ذخیره کننده چربی در دانه های روغنی راشکسته و همین عامل، مصرف چربی را بهبود می بخشد انرژی قابل متابولیسم کنجاله سویا نیز در اثر پلت کردن افزایش یافته جذب چربی از 73 درصد در حالت آردی به 91 درصددرحالت پلت می رسد . همچنین در هوای گرم می توان مصرف خوراک در طیور را با استفاده ازخوراک پلت تحریک کرده و افزایش داد.

تاثیر بافت خوراک در حفظ کیفیت مواد مغذی و بهداشت دان
بافت خوراک یکی از عوامل موثر در حفظ کیفیت مواد مغذی می باشد . پلت کردن دان به حفظ کیفیت مواد خوراکی کمک می کند و به دلیل فشرده شدن اجزای مواد غذایی به یکدیگر سطح تماس اجزای تشکیل دهنده خوراک با هوا کمتر شده لذا دان پلت شده را می توان در مدت زمان بیشتری نگهداری نمود این امر به ویژه در اضافه کردن چربی به خوراک می تواند بسیار سودمند باشد به طوری که چربی موجود در پلت به علت تماس کمتر با هوا دیرتر اکسیده می شود ومشکلات ناشی از فساد آن کاهش می یابد حرارت و فشار در طی فرایند پلت سبب کاهش میکروارگانیسم هایی نظیر قارچ ها و باکتری ها ازجمله سالمونلا درغذا می شود و طیور خوراک سامتری را دریافت می کنند همچنین جمعیت میکروارگانیسم های مفید روده که خود عامل موثری درهضم وجذب مواد غذایی می باشند نیز افزایش می یابند .

سهولت در ساخت دان
امکان ساخت بسیاری از فرمول های مناسب غذایی با پلت امکان پذیر است . به عنوان مثال اضافه نمودن مکمل های پودر چربی یا انزیم ها و ... در ساخت پلت بهتر صورت می گیرد استفاده از ویتامین ها وداروهای پوشش دار و مقاوم در برابر گرما اثرات سوحرارت را از بین می برد . به طور کلی توسط این روش فرمول مورد نظر به طور مناسب یکنواخت ، با سهولت بیشتر و هزینه کمتری تولید می گردد .

صرفه جویی در فضای اشغالی حین حمل و انبار
با تولید پلت وزن حجمی توده غذا 40 تا 100 درصد افزایش یافته فضای کمتری برای نگهداری و انبار دان مورد نیاز است تولید پلت سبب دوبرابر شدن توانایی حمل دان بدون اثر سو بر آن شده بدین ترتیب هزینه حمل ونقل ضمن حفظ کیفیت خوراک به نصف تقلیل خواهد یافت باید متذکر شد که خوراک پلت نشده در زمان حمل و نقل ویا در هنگام بارگیری و تخلیه در صدی از مواد غذایی با ارزش خود را به صورت ایجاد غبار از دست خواهد داد این مواد جز ترکیبات گران قیمت و با اهمیت درجیره غذایی بوده شامل انواع پیش مخلوط نظیر ویتامین ها، املاح ، اسیدهای آمینه و داروها می باشند این مواد به راحتی از خوراک جدا شده از کیفیت دان کاسته خواهد شد همچنین در روش پلت طی حمل و نقل ، ذرات بزرگتر از کوچکتر جدا نشده کیفیت مناسب خوراک حفظ خواهد گردید .
تاثیر بافت خوراک بر سیستم ایمنی و بیماری ها
طی آزمایش های مختلف ثابت شده است که تغذیه جوجه ها در چند روز اول زندگی با جیره هایی که دارای ذرات درشت بوده است از آلودگی زرده جلوگیری کرده به جذب زرده کمک موثری می نماید همچنین به دلیل دریافت کامل مواد مغذی توسط پرنده سیستم ایمنی توسعه مناسبی می یابد و مقاومت نسبت به بیماری ها وسایر عوامل منفی محیطی بالا می رود به علاوه ،مصرف غذای آردی به علت ایجاد گرد و غبار درهنگام تغذیه جوجه ها به دستگاه تنفسی آنها آسیب رسانده آنها را مستعد ابتلا به بیماری هایی نشزی CRD می کند که با مصرف پلت این عوامل منفی به میزان زیادی کاهش می یابد .با مخلوط کردن دان کرامبل و پلت و استفاده از پلت های کوچک تر و رعایت برخی مسایل مدیریتی ، سندرم آسیت ، مرگ ناگهانی و کانی بالیسم که مصرف پلت گاهی به عنوان عامل مستعد کننده در بروز انها ذکر میگردد قابل کنترل می باشند همچنین مصرف پلت باعث افزایش رطوبت بستر نمی گردد زیرا علی رغم بالا رفتن آب مصرفی به دلیل وجود مواد پیوند دهنده در پلت ازجمله بنتونیت سدیم که خاصیت جذب آب دارد آب اضافی جذب شده و مشکل رطوبت بستر از بین می رود .

تاثیر بافت خوراک بر دستگاه گوارش
همان طور که قبلا ذکر شداندازه ذرات خوراک بر توان تولیدی پرنده موثر بوده این تاثیر بر روی قسمت های مختلف دستگاه گوارش اعمال می گردد درتحقیقات مختلف مشخص گردیده است که پلت ، وزن سنگدان و حجم آن را کاهش داده اما تاثیری بر pH دستگاه گوارش ندارد در جوجه های تغذیه شده با جیره آردی سنگدان وزن بیشتری داشته و دوازدهه سبک تر می شود همچنین pH محتوای روده کاهش یافته جمعیت میکروبی سکوم درجوجه های تغذیه شده با جیره آردی نسبت به جیره پلت کمتر می باشد کاهش وزن لوزالمعده و به تبع آن کم شدن فعالیت تریپسین و آمیلاز روده در جوجه های تغذیه شده با جیره اردی دیده می شود .

فصلنامه چکاوک – شماره 64- شرکت مرغ اجداد زربال[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
عواقب مصرف بيش از حد غذا در گله هاي مادر گوشتي
وجود يک رابطه منفي قوي بين افزايش وزن بدن و کاهش توانايي توليد مثل در مرغهاي مادر گوشتي يکي از مشکلات عمده توليد کنندگان جوجه يکروزه مي باشد بديهي است که اگر به مرغهاي مادر گوشتي اجازه داده شود که به اندازه دلخواه غذا مصرف نمايند ميزان توليد تخم مرغ در آنها کاهش مي يابد تحقيقات اخير در دانشگاه البرتا نشان داده است که توليد سرانه جوجه در مرغهايي که به صورت آزاد تغذيه شده اند تقريبا نصف توليد سرانه مرغهايي است که تحت محدوديت غذايي قرار داشته اند اين مقاله شرحي از اشکالات ناشي از اضافه وزن بر روي فعاليت توليد مثل طبيعي مرغهاي مادر مي باشد . توليد تخم مرغ نتيجه تنظيم دقيق فعاليتهاي توليد مثل است که شامل رشد و بلوغ فوليکول ها در تخمدان و يک مرکز کنترل مي باشد چنانچه تخم مرغ با توالي زماني مشخصي توليد شود نشان دهنده عمکلرد صحيح در سيستم فوق است که وابستگي زيادي به يکديگر ندارند اولين تخم مرغ از يک کلاچ يک تا دو ساعت بعد از شروع نور گذاشته خواهد شد هرتخم مرغ دريک کلاچ کمي ديرتر از روز قبل گذاشته خواهد شد تا روزي که تواتر به پايان رسيده و مرغ يک روز استراحت نمايد مرغهايي که نسبت بالاي تخمگذاري دارندکلاچ طولاني تري دارند يک مرغ مادر ممتاز مي تواند در زمان پيک به طور پياپي 40 تخم مرغ بگذارد براي مرغ لگهورن اين عدد مي تواند به 80 برسد به طور خلاصه وقتي مرغها تخمگذاري خوب داشته و کلاچ طولاني داشته باشند مي توان مطمن بود که دستگاه توليد مثل به خوبي کار مي کند به طور طبيعي تخمدان مرغ حاوي تعدادي فوليکول مي باشد که مراحل مختلف رشد و بلوغ را مي گذارنند تخمدان طبيعي يک مرغ سالم حدودا 5 تا 7 عدد فوليکول بزرگ داشته و تعداد زيادي نيز فوليکول کوچک دارد که بعدا تبديل به فوليکولهاي بزرگ خواهندشد وقتي که مرغهاي مادربيش از حد تغذيه شوند توانايي قابل توجهي براي توليد فوليکول هاي اضافي پيدا ميکنند که مي تواند به 15 عدد فوليکول بزرگ برسد ممکن است ظاهرا تصور شود که اين پديده خوبي است در صورتي که چنين نيست وقتي که مرغهاي مادر بيش از حد تغذيه شوند شانس زيادي براي توليد تخم هاي دو يا سه زرده دارندچنين مرغهايي حتي مي توانند تخمهاي چند زرده زيادي نيز بگذارند ولي چون چنين تخم مرغهايي غير قابل جوجه کشي هستند تعداد کلي تخم مرغ قابل جوجه کشي راکاهش ميدهند همزمان با افزايش رشد تخمدان کاهشي درميزان طبيعي تخمگذاري به وجود مي ايد مرغهاي مادري که اضافه وزن داشته و فاقد محدوديت غذايي هستند تخم هاي خود را در يک کلاچ طبيعي لگن درشبها مي گذارند نامنظم شدن تخمگذاري بدين صورت يکي از آسانترين راههاي پي بردن به عملکرد نامطلوب تخمدان مي باشد وقتي مرغها در قفسهاي انفرادي نگهداري مي شوند ممکن است مرغهايي ديده شوند که در شبانه روز بيش از يک تخم مي گذارند و اين نيز به خاطر تخمگذاري غير طبيعي ونامنظم مي باشد .وقتي مرغها به طورنامنظم تخم مي گذارند تعداد تخم مرغها ي با پوسته ضعيف وتخم لمبه نيزافزايش مي يابد به نظر مي رسد اين مسئله به علت ايجاد وقفه در عمل ترشح کلسيم در محل طبيعي ترشح آن يعني اوتروس مي باشد که به دليل وجود بيش از يک تخم مرغ در اين محل است همچنين آزاد شدن زرده از تخمدان ممکن است با عمل تخمگذاري تخم مرغ قبلي تداخل نمايد اين امر نيز اثرات منفي دارد زيرا تخم مرغهاي با پوسته ضعيف به دليل از دست دادن آب در داخل انکوباتور و مرگ جنين قابل جوجه کشي نمي باشند مشکل ديگر مرغهاي سنگين وزن پايان تخمگذاري در سنين پايين است قابل ذکر است که فوليکول هاي بزرگ اين مرغها به طور کلي تحليل مي روند اين شبيه وضعيتي است که در زمان پرريزي وجود دارد در نتيجه استفاده از رژيم هاي مخصوص پرريزي تعداد فوليکولها به کمترين حد ممکن مي رسند عدم وجود فوليکول يعني عدم وجود تخم مرغ 10 روز يابيشتر طول مي کشد که توليد تخم مرغ از سطح فوليکول صفر شروع به افزايش نمايد . وقتي مرغها اضافه وزن دارند توليد جوجه نيز همانند ساير عوامل بالا ، که انعکاسي از کاهش توليد تخم مرغ است کاهش مي يابد مطالعات اخير در دانشگاه آلبرتا نشان داده است که باروري درمرغهاي واجد تغذيه آزاد به حد قابل ملاحظه اي کمتر از مرغهايي است که به صورت محدود تغذيه شده اند علت اين امر به طور قطع تعيين نشده است اما ميتواند به اين دليل باشد که افزايش چاقي مرغها سبب کاهش ذخيره سازي اسپرماتوزوئيد مي گردد و يا مي تواند به اين دليل نيز باشد که محل عبور طبيعي اسپرماتوزوئيد ها به انتهاي ديگر اويدوکت مي تواند به وسيله عبور تخم مرغهايي که در راه حرکت به طرف پايين اويدوکت هستند مسدود شوداگر باروري مرغهاي مادر که در روي بستر نگهداري مي شوند پايين آيد اين امر ممکن است ناشي از افزايش جفتگيريهاي ناموفق در اثر افزايش وزن ومشکلات فيزيکي جفتگيري باشد بايد توجه داشته باشيم که همه جفتگيريها کامل نيست و با افزايش سن ، نسبت جفتگيريهاي ناموفق افزايش مي يابد همچنين مشاهده شده است که ماندگاري جنين در مرغهاي واجد تغذيه آزاد کمتر بوده است اولين تخم مرغ يک کلاچ نسبت به تخم مرغهاي بعدي ، احتمال بيشتري براي مرگ و مير در انکورباتور دارد که اين به علت پير شدن اووسيت ماده قبل از باروري مي باشد بايد توجه داشت که تخم مرغ تازه گذاشته شده 24 تا 26 ساعت را در انکوباتور طبيعي طي کرده است لذا تغيير اين زمان در اويدوکت ميتواند يکي از عوامل مرگ جنين باشد مرغهايي که به طور نامرتب تخمگذاري مي کنند نيز وضعيتي مشابه تخمگذاري با کلاچ کوتاه نشان مي دهند تمام مشکلات فوق دررابطه با اضافه وزن مرغهاي مادر گوشتي تاکيدي بر کنترل جدي وزن اين گونه مرغها است اختلافات قابل ملاحظه وزني در گله هاي مرغ مادر بسيار مهم است لذا اگر چه ميانگين وزن گله يک هدف مهم است ولي به تنهايي کافي نيست سوال مهم ديگر اين است که چه درصدي از پرندگان دراطراف ميانگين وزني گله قرار دارند يکنواختي گله يکي از مهمترين و بحراني ترين عوامل مديريتي در گله هاي مرغ مادر مي باشد .

فصلنامه چکاوک – مهندس شاهين ماکويي و دکتر فريد اکرمي
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاهش ميزان کلسترول در رژيم غذايي
با توجه به مضر بودن کلسترول در رژيم غذايي انسان ولزوم کاهش آن به خصوص در افراد مسن و مبتلايان به بيماريهاي قلب و عروق ، کوششهايي درجهت کاهش آن در تخم مرغ صورت گرفته است به منظور و کاهش کلسترول در زرده تخم مرغ از سه روش استفاده شده که عبارتند از :
1- انتخاب يا سلکسيون ژنتيکي
2- تغيير رژيم غذايي
3- بکارگيري داروهاي کاهش دهنده کلسترول
به جز موارد استثنايي شواهد نشان مي دهد که ميزان کلسترول زرده تخم مرغ در مقابل تغييرات نسبتا مقاوم است اين مقاله نگاهي است به مکانيسمهاي درگير در رسوب کلسترول زرده و توضيحاتي درمورد چگونگي آن ارائه مي دهد بيش از 90 درصد کلسترول موجود در زرده تخم مرغ به صورت کلسترولين آزاد مي باشد که ليپوپروتئينهاي زرده هستند اين ليپوپروتئين ها دراثر تحريک استروژن درکبد مرغ تخمگذار ساخته شده وبه وسيله جريان خون به تخمدان منتقل مي گردند در اين محل ليپوپروتئينها به همراه ساير مواد پيش ساز تشکيل دهنده زرده پس ازعبور از مويرگهاي فوليکولهاي در حال رشد و ساير بافتهايي که ديواره فوليکول را تشکيل مي دهند بهکمک گيرنده هايي که به وسيله اندوستيها ساخته شده جز ساختمان اووسيت در مي آيند ليپوپروتئينهاي پلاسما به طور کامل و دست نخورده جذب زرده مي شوند و اين بدان معني است که ترکيب چربيها موجود در زرده تخم مرغ به وسيله ترکيب ليپيدي موجود در هر يک از ليپوپروتئينها مشخص ميگردد . بکارگيري بهگزيني و انتخاب ژنتيکي و همچنين ايجاد تغيير در رژيم غذايي مي تواند غلظت کلسترول پلاسماي مرغ تخمگذار را تغيير دهد البته به نظر مي رسد که اين اثرات بيش از آن که ناشي از تغيير در ترکيب ليپوپروتئينها باشددر نتيجه تغيير در غلظت کلسترول پلاسماي مرغ حادث مي گردند ميل ترکيبي گيرنده هاي ليپوپروتئيني موجود بر روي غشا اووسيت بسيار زياد مي باشد و اين به آن معني است که ميزان برداشت ليپوپروتئين توسط مواد پيش زرده از پلاسما و غلظت آنها در زرده تا حد زيادي مستقل از غلظت ليپوپروتئين پلاسما مي باشد . کلسترول آزاد يا غير استريفيه نقش مهمي در ساختمان ليپوپروتئين داشته ولي جز اصلي آن محسوب نمي گردد با اين حال نقش تثبيت کننده در رويارويي آب و چربي دارد اين عمل به وسيله تجمع فوليکولهاي فسفوليپيدي در مجاورت هم انجام مي شود مقاومت کلسترول زرده در مقابل تغييرات غالبا به احتياجات خاص جينين بستگي دارددر هر صورت مطالعاتي که برروي متابوليسم ليپيدها در جنين ها ي در حال رشد صورت گرفته نشان مي دهد که مقدار کلسترول زرده بيشتر از مقداري است که جوجه براي رشد خود به آن احتياج دارد براي اين سوال که چرا جنين قادر به ساخت کلسترول مورد احتياج خود نمي باشد دليلي اساسي وجود ندارد . ليپوپروتئينهاي ساخته شده در کبد مرغ به علت اندازه کوچک و ترکيب منظم خود قادرند به راحتي از لايه بازال ديواره فوليکول عبور نمايند لايه بافت همبند درواقع شبيه يک صافي انتخابي عمل کرده و به اجزا کوچک اجازه عبور ميدهد درحالي که ليپوپروتئينها بزرگتر که توسط روده ساخته مي شوند اجازه عبور ندارند . احتياجات کبد مرغ تخمگذار به ساختن ليپوپوتئينهاي کوچک بدان معني است که فرصت تغيير درنسبتهاي سطح به حجم ليپوپروتئينهاي سطحي ، محدود مي شود و به علت آنکه کلسترول نيز از ترکيبات سطحي است مقدار آن نيز محدود مي شود با جانشين کردن استرولهاي گياهي در رژيم مرغ تخمگذار ميتوان کلسترول زرده را به ميزان قابل توجهي کاهش داد به عنوان مثال با به کار بردن سويسترول در رژيم غذايي مي توان کلسترول زرده را تا 30% کاهش داد بدين ترتيب نتيجه مي شود که وقتي کلسترول زرده به وسيله استرولهاي گياهي جايگزين مي شود نقش کلسترول در ساختمان ليپوپروتئينها را مي توان به وسيله استرولهاي مشابه نيز اجرا نمود بر اساس مطالعات انجام شده با مصرف داروهاي کاهش دهنده کلسترول خون نظير تري پارانول نيز نتايج مشابهي حاصل خواهد شد داروي فوق يک مهار کننده قوي در آخرين مرحله سنتز کلسترول است و مصرف آن درجيره مرغان تخمگذار سبب جايگزين کلسترول در زرده توسط دسموسترول مي شود بر خلاف کلسترول اين ماده به عنوان يک ترکيب پيش ساز در ساختن هورمون استروئيدي به کار نمي آيد و در نتيجه توليد تخم مرغ به سرعت متوقف مي گردد براساس مطالعات به عمل آمده در پستانداران با ساير ترکيبات مهار کننده سنتز کلسترول ، اين ترکيبات مي توانند ميزان سنتز کلسترول را تغيير دهندولي تاثيري برترکيب ليپوپروتئيني آن ندارند .عوامل ديگري نيز مي توانند ميزان کلسترول را تغيير دهند ولي تاثيري بر ترکيب ليپوپروتئيني آن ندارند عوامل ديگري نيز مي توانند ميزان کلسترول تخم مرغ را تحت تاثير قرار دهند تغيير در اندازه تخم مرغ کلسترول نيز کاهش مي يابد البته تخم مرغهاي کوچک که داراي کلسترول کمتري هستند چندان مقبول نبوده از نظر تجاري به صرفه نخواهند بود کاهش نسبت زرده در تخم مرغ سبب کاهش مقدار کلسترول آن مي گردد ولي شواهد چنداني مبني بر اينکه نسبت زرده به سفيده نيز مي تواند به وسيله رژيم غذايي و يا بهگزيني ژنتيکي تغيير يابد وجود ندارد دليل آن اين است که ميزان ترشح آلبومين به وسيله مجراي تخمداني تا حد زيادي بر حسب اتساع فيزيکي آن درنتيجه عبور تخم تعيين مي گردد هر گونه کاهش در اندازه زرده توام با کاهش ترشح سفيده بوده و در نتيجه تخم مرغ کوچک مي شود اما تغييرات حاصله از نظر ترکيب جزيي مي باشند به طور خلاصه مکانيسم هاي در گير در تشکيل و شکل گيري زرده تخم مرغ نشان مي دهند که :
1- ميزان کلسترول زرده تخم مرغ به وسيله ترکيب مواد تشکيل دهنده ليپيد زرده که در کبد مرغ ساخته مي شوند تعيين مي گردد .
2- تغييرات معمول درترکيب ليپوپروتئيني بسيار محدود است .
3- کلسترول موجود در ليپوپروتئينها را مي توان با استرولهاي مشابه کلسترول جايگزين نمود در هر صورت اين عمل نيز به وسيله تداخل درسنتز هورمونهاي استروئيدي ، فعاليتهاي تخمداني ، ميزان تخمگذاري و اندازه تخم مرغ امکان پذير است .
بديهي است تغييرات فوق از نظر مصرف کننده نمي تواند مورد قبول باشد در نتيجه ادعاي فروشندگان در زمينه کاهش کلسترول سلامت تخم مرغ را مورد سوال قرار مي دهد .

فصلنامه چکاوک – مهندس آرميک نيکو قوسيان
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترکیب شیمیایی، فراسنجه¬های تجزیه¬پذیری و ناپدید شدن شکمبه ای-روده ای ماده¬خشک وپروتئین خام کنجاله کلزا
چکیده:
این آزمایش در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول ترکیب شیمیایی کنجاله کلزا (واریته (SLMشامل ماده خشک، خاکستر، پروتئین خام، چرببی، NDF وADF مطابق با توصیه های AOAC(1990)مورد آنالیز قرار گرفت. در مرحله دوم فراسنجه ­های تجزیه­پذیری ومقادیرناپدید شدن شکمبه­ای وروده­ای ماده­ خشک و پروتئین­خام­کنجاله­کلزا با استفاده از تکنیک کیسه ­های نایلونی تعیین شد. ضرایب a ،b وc برای ماده­ خشک کنجاله­کلزا به ترتیب 32/0، 49/0و 092/0ومقادیرحاصل ­برای ­پروتئین خام ­عبارت بود از:33/0 ،58/0و 12/0. ناپدید شدن شکمبه­ا­ی وروده­ا­ی ماده خشک کنجاله کلزا بعد از 12ساعت انکوباسیون ­شکمبه­ا­ی ­به ­ترتیب 68/0و 52/0 وناپدیدشدن شکمبه­ا­ی وروده­ا­ی ­پروتئین­­خام­کنجاله کلزا بعداز 12ساعت­ انکوباسیون شکمبه­ای به ترتیب 71/ 0و 66/0حاصل شد.

واژه های کلیدی: کنجاله کلزا، فراسنجه ­های تجزیه پذیری، پروتئین خام، ناپدید شدن شکمبه ای-روده ای

مقدمه
مطالعات زیادی در رابطه با ارزش کنجاله کلزا جهت مصرف در جیره گاوهای شیری صورت گرفته است (11). محتوای پروتئین خام کنجاله کلزا تقریبا بالا (36 تا 42%) و دارای توازن خوب اسیدهای آمینه می باشد. کنجاله کلزا یک منبع عالی هیستیدین، متیونین، سیستئین و ترئونین می باشد که در میان دیگر منابع پروتئینی بهترین توازن اسیدهای آمینه را دارا می باشد. همچنین این کنجاله دارای مقادیر بالایی از عناصر اصلی کلسیم، فسفر و منیزیوم می باشد(8). آزمایشات گسترده ای در رابطه با تجزیه پذیری کنجاله کلزا انجام شده است . هیل[1] نشان داد که ناپدید شدن شکمبه ای پروتئین خام کنجاله کلزا مشابه کنجاله سویا است(9). دپیتر 2گزارش کرد که تجزیه پذیری کنجاله کلزا مشابه با کنجاله پنبه دانه میباشد (7). چنگ3 و همکاران ،ناپدیدشدن شکمبه ای ماده خشک و پروتئین خام کنجاله کلزا را به ترتیب 5/62 و 3/72 % گزارش کردند (4). کندال4و همکاران نیزناپدیدشدن شکمبه ای ماده خشک و پروتئین خام کنجاله کلزا پس از 12 ساعت انکوباسیون را به ترتیب 2/64 و 72 % گزارش کردند(10 ).

مواد و روش ها
جهت تعیین ترکیب شیمیایی کنجاله کلزا، ابتدا نمونه ها با آسیاب مجهز به غربال یک میلیمتر پودرشده و سپس ماده خشک (دمای 65درجه به مدت 48 ساعت )، پروتئین خام ( روش کجلدال )، چربی خام (روش سوکسله)، NDFو ADF ( روش ون سوست) وخاکستر ( کوره الکتریکی با دمای 550 درجه سانتیگراد) مطابق با توصیه های AOAC(3) تعیین شد. برای تعیین میزان کلسیم و فسفر، ابتدا خاکستر محلول در اسید مواد خوراکی تهیه شد. برای اندازه گیری کلسیم از رسوب دادن آن به صورت اگزالات کلسیم، حل کردن رسوب بوسیله اسید سولفوریک وتبدیل آن به اسید اگزالیکودر پایان تیتراسیون اسید اگزالیک با پرمنگنات پتاسیم استفاده شد. برای تعیین فسفر، ابتدا فسفر موجود در خاکستر محلول به صورت آمونیوم فسفو مولیبدات رسوب داده شد وسپس رسوب حاصل توسط سود 1/0 نرمال تیتر شد. در مرحله دوم، تجزیه­پذیری و ناپدیدشدن شکمبه­ای-روده ای کنجاله کلزا تعیین شد. در اين مرحله از يك رأ س گوساله نر و يك رأس تليسه که داراي فيستولاي شكمبه اي با قطر 5 سانتيمتر در كيسه پشتي شكمبه بودند و دو رأس گاو نر داراي كانولاي روده اي در قسمت ابتدايي دوازدهه استفاده شد. 6 گرم از کنجاله کلزا آسياب شده و درآون در حرارت 65 درجه خشک شده وسپس در كيسه هايي با جنس ابريشم مصنوعي ريخته و هر كيسه توسط نخ نايلوني بسته شد. كيسه ها داراي ابعاد 17×12 سانتيمتر و منافذي به قطر 48 ميكرومتر بودند. نسبت اندازۀ نمونه به سطح كيسه 18 ميلي گرم به ازای سانتيمتر مربع بود. وزن کیسه خالی ووزن کیسه و نمونه، اندازه گیری و ثبت شدند.جهت انكوباسيون شكمبه­اي كيسه هاي حاوي کنجاله کلزای آسياب شده از طریق فیستولا در شکمبه قرار داده شدند وپس ازسپری شدن زمانهای صفر، 2، 4، 8، 16، 24، 48 و 72 ساعت کیسه ها خارج شده وسپس با آب سرد شسته شدند. سپس کیسه ها به مدت 48 ساعت درآون با دماي 65درجه سانتيگراد خشك شدند. در مورد زمان صفر کیسه ها تنها در آب شسته و سپس خشک شدند. از هر كيسه بزرگ بعد از 12ساعت انکوباسیون شکمبه ای يك گرم مادۀ خشك براي به دست آوردن قابليت هضم روده اي در كيسه هاي كوچك ريخته شد، به عبارت ديگر براي به دست آوردن قابليت هضم روده اي يك گرم از ماده خوراكي كه در شكمبه هضم نشده بود در كيسه هاي كوچك به اندازۀ 6 × 3 سانتيمتر ريخته و در كيسه ها توسط چسب سيليكان چسبانيده شد. 24 ساعت پس از قرارگيري كيسه ها در محيط آزمايشگاه و اطمينان از خشك شدن چسب، كيسه ها توزين شدند. وزن بدست آمده شامل وزن كيسه + چسب و وزن نمونه (يك گرم) بود. سپس كيسه ها از طريق كانولاي روده اي در ابتداي دوازدهه رها شدند. كيسه ها پس از 24 ساعت از طريق مدفوع جمع آوري شده و به طور كامل توسط دست با آب سرد شستشو داده شدند، و به مدت 48 ساعت در دماي 65 درجه سانتيگراد خشك شدند.فراسنجه­های­تجزیه پذیری با استفاده­از نرم­افزار فیگ پی[2]، محاسبه شدند. از معادله P = a + b (1-e –ct) برای تطبیق داده های تجزیه پذیری استفاده شدکه در این معادله، P میزان تجزیه پذیری در زمان t ، a میزان تجزیه پذیری بخش سریع تجزیه ، b میزان تجزیه پذیری بخش کند تجزیه ، c نرخ تجزیه پذیری و t زمان تجزیه پذیری است . تجزيه و تحليل يافته هاي حاصل توسط روش اندازه گيري تكرار شده در واحد زمان و با استفاده از رويه Mixed در نرم افزار آماري SAS (2000) انجام شد.

نتایج و بحث
[SIZE=-1]ترکیب شیمیایی کنجاله کلزا : نتایج حاصل از آنالیز شیمیایی کنجاله کلزا در جدول1 نشان داده شده است . نتایج به دست آمده در تحقیق حاضر با نتایج امانوئلسون[3] (8 ) ودانش وهمکاران (2) مشابه بود. مقدار پروتئین در کنجاله کلزا کمتر از کنجاله سویا است اما پروتئین آن به خوبی از لحاظ اسیدهای آمینه متوازن شده است. مقادیر NDF ، ADF ، کلسیم و فسفر در کنجاله کلزا تقریباَ دو برابر کنجاله سویا می باشد.[/SIZE]








جدول1. تركيب شيميايي کنجاله کلزا​
ترکيب
مقدار (درصدماده خشک )​
ماده خشک (%)
2/3±12/93​
پروتئين خام (%)
34/0±60/41​
چربي خام (%)
2/0±1/1​
فيبر نامحلول در شوينده خنثي(NDF) (%)
40/1±3/27​
فيبر نامحلول در شوينده اسيدي (ADF) (%)
15/2±4/19​
خاكستر(%)
26/0± 8​
كلسيم (%)
07/0± 6/0​
فسفر (%)
11/0± 02/1​


فراسنجه­های­تجزیه­پذیری و ناپدید شدن شکمبه­ای-روده­ای ­­ماده ­خشک ­وپروتئین خام کنجاله­کلزا :فراسنجه ­های ­تجزیه ­پذیری و ناپدید شدن شکمبه­ای و روده­ایماده خشک و پروتئین خام ­کنجاله­کلزا درجدول2 گزارش شده­اند. نتایج حاصل با نتایج به دست آمده برای کلزا توسط دانش و همکاران همخوانی دارد (2). کسر سریع تجزیه (a) و کند تجزیه ((b نشان می دهد که بیش از 85/0 از این کنجاله در شکمبه تجزیه می شود. همان طور که مشاهده می شود بخش سریح تجزیه(a) برای کلزا 33/0میباشد که این مقدار برای کنجاله سویا 08/0 است. مجموع a و b نزدیک به یک است که مشخص میسازد اگر وقت کافی در اختیار باشد عمده پروتئین خوراک توسط میکروبها تجزیه میشود. ضریب c برای کنجاله کلزا سریعتر از کنجاله سویا می باشد (1).کل مقدار ناپدید شدن ماده خشک و پروتئین خام کنجاله کلزا بدست آمده در این تحقیق با روش کیسه های نایلونی، با نتایج گزارش شده برای کنجاله سویا توسط دانش مسگران و استرن[4] (6 )مطابقت دارد. دانش وهمکاران (2) کل مقدار ناپدید شدن پروتئین خام کلزا را 91% و داکووسکی2 (5)ناپدیدشدن روده ای پروتئین خام کنجاله کلزا پس از12 ساعت انکوباسیون شکمبه ای را 67 % بیان کرد که با نتایج حاصل ازاین آزمایش (66 %) همخوانی دارد. نتایج حاصل نشان می دهد که این واریته از کنجاله کلزا از قابلیت هضم بالایی برخوردار است.

جدول2 : فراسنجه­های­تجزیه­پذیری و ناپدید شدن شکمبه­ای-روده­ای ­­ماده ­خشک ­وپروتئین خام کنجاله­کلزا
ترکيب
ماده خشک
پروتئین خام​
بخش سریع تجزیه (a)
015/0±324/0
019/0±334/0​
بخش کند تجزیه (b )
018/0±491/0
022/0±576/0​
نرخ تجزیه پذیری (c )
009/0±092/0
012/0±124/0​
ناپدید شدن شکمبه ای
68/0
71/0​
ناپدید شدن روده ای
52/0
66/0​
ناپدید شدن کل
83/0
91/0​


نتیجه گیری
کنجاله کلزا یک منبع پروتئینی با کیفیت تغذیه­ای بالا برای تغذیه گاوهای شیری میباشد.اگرچه میزان پروتئین آن کمتراز کنجاله سویا می باشد اما از لحاظ اسیدهای آمینه به خوبی متوازن شده است . واریته کنجاله کلزای مورد استفاده در این آزمایش دارای پروتئین خام بالا و قابل مقایسه با دیگر مکمل های پروتئینی نظیر کنجاله سویا بود. بخش سریع تجزیه برای ماده خشک و پروتئین خام کنجاله کلزا کم اما بخش کند تجزیه آن بالا بود. داده ها نشان داد که این واریته از کنجاله کلزا از قابلیت هضم شکمبه ای و روده ای بالایی برخوردار است.
منابع
1- دانش مسگران، م.، هروی موسوی، ع.و فتحی، م.1381. جیره نویسی و تغذیه گاو های شیری. ترجمه. انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد
2- دانش مسگران، م.، فتحی نسری، م.ح.وولی زاده، ر.1384. ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تجزیه پذیری و ناپدید شدن شمبه ای و رودهای پروتئین کلزای خام و حرارت داده شده در گوساله های نر هلشتاین، مجله علوم و صنایع کشاورزی، جلد19، شماره1
3-AOAC. 1990. Official Methods of Analysis. 15th ed. Assoc. Offic. Anal. Chem., Arlington, VA.
4- Cheng, K.J., T. A.McAllister and L.M., Rode.1993. Use of acidulated fatty acids to
increase the rumen undegradable protein value of canola meal , Canola council
of Canada
5- Dakowski.P., M.R.Weisbjerg, and T. Hvelpund.1996. The effect of temperature during processing of rape seed meal on amino acid degradation in the rumen and
digestion in the intestine, J.Anim. Feed. Sci and Tech, 58:213-226
6 - Danesh Mesgaran, M. and Stern, M. D. 2005. Ruminal and post-ruminal protein of various feeds originating from Iranian plant varieties determined by the in situ mobile bag technique and alternative methods. J.Anim. Feed. Sci and Tech.118:31-46.
7- Depeters, D.J. and D.L. Bath. 1986. Canola meal versus cottonseed meal as the protein supplement in dairy diets. J.Dairy Sci. 69:148-154
8- Emanuelson, M.1994. Problems associated with feeding rapessed meal to dairy
cows, Swedish University of Agricultural science .Department of Animal
Nutrition and Management.s-75323
9- Hill, R. 1991. Rapeseed meal in the diet of ruminants. Nutr. Abstr. Rev. 61:139-155
10-Kendall,E.M.,Ingalls,J.R. and Boila,R.J. 1991. Variability in rumen degradability
and post ruminal digestion of the dry matter,nitrogen and amino acids of canola
meal. Can.J.Anim.Sci.,71:739-75
11-Laarveld, B., and Cheristensen, D. A. 1976. Rapeseed meal in complete feeds for dairy cows. Journal of Dairy Science. 59:1929-1935 .​

نام : مژگان مظهری
تاريخ : 28 بهمن 1386
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیشرفتهای سالهای اخیر در مواد افزودنی به تغذیه طیور
در روشهای غذادهی مدرن به طیور ، ماده های افزودنی غذا را در جایگاه اول اهمیت قرار می دهند . مواد افزودنی به غذا فقط محرک رشد و بالابرنده بازدهی غذا نمی باشند ، بلکه سلامتی طیور نیز میتواند بواسطه این مواد بهبود یابد . پروبیوتیکها ، آنزیمها ، مکمل های آمینواسید و مواد معدنی موجود ، افزودنی های جدید برای استفاده متخصصان تغذیه در جیره های طیور میباشند که اگر بصورت مناسبی بکار برده شوند ، اثرات مثبتی در بهره گیری از مواد غذایی دارند .

پروبیوتیکها :
پروبیوتیکها مکملهای برجسته زنده میکروبی هستند که اثرات مثبتی را با بالانس کردن روده حیوانات میزبان دارند . ریشه کلمه پروبیوتیک یونانی میباشد که بمعنای زندگی است و نقطه مقابل کلمه آنتی بیوتیک است که بمعنای ضد زندگی میباشد . تقریبا تمامی پروبیوتیکها از فروشگاه ها قابل تهیه میباشند که شامل :
Lactobacilli و Streptococci و مقدار کمی باکتری بیفیت ، مخمر و همچنین قارچ است . افزودنیهای باکتریایی دیگری که در تجارت از آنها استفاده میشوند عبارتند از :

  • <LI class=MsoNormal style="MARGIN: 0in 0in 0pt; TEXT-ALIGN: justify; mso-list: l0 level1 lfo1; tab-stops: list .5in">Lactobacillus Acidophilus . <LI class=MsoNormal style="MARGIN: 0in 0in 0pt; TEXT-ALIGN: justify; mso-list: l0 level1 lfo1; tab-stops: list .5in">L.bulgaricus . <LI class=MsoNormal style="MARGIN: 0in 0in 0pt; TEXT-ALIGN: justify; mso-list: l0 level1 lfo1; tab-stops: list .5in">L.planatarum . <LI class=MsoNormal style="MARGIN: 0in 0in 0pt; TEXT-ALIGN: justify; mso-list: l0 level1 lfo1; tab-stops: list .5in">L.casei . <LI class=MsoNormal style="MARGIN: 0in 0in 0pt; TEXT-ALIGN: justify; mso-list: l0 level1 lfo1; tab-stops: list .5in">Bifidobacterium bifidum . <LI class=MsoNormal style="MARGIN: 0in 0in 0pt; TEXT-ALIGN: justify; mso-list: l0 level1 lfo1; tab-stops: list .5in">Aspergillus oryzae .
  • Saccharomyces cerevisae .
محصولات و پروبیوتیکهای متعدد تجاری زیادی در مغازه ها موجود میباشد که به برخی از آنها اشاره شد . این مواد در خارج از بدن کارآمد نیستند . پروبیوتیکها پس از ورود به بدن در دستگاه گوارش و بخصوص در روده کوچک شروع به تکثیر کرده و در تعداد زیاد وضعیت خود را به اثبات میرسانند .
استفاده از میکروارگانیسمهای زنده در تغذیه طیور که ممکن است شما آنها را بنام پروبیوتیک بشناسید در سالهای اخیر پیشرفت زیادی کرده است و مقدار زیادی از اینگونه فرآورده ها توسط سازمانهای تجاری مختلفی به بازار عرضه شده است . برای بدست آوردن سودهای بزرگ اقتصادی ، صنعت طیور تحت یک سیستم تولیدی متمرکز و فشرده رشد کرده است . حتی در این سیستم کوتاه و فشرده نیز انواع استرسهای مختلف و مرگ و میرهای گوناگون وجود دارد که بطور نامطلوبی بر روی عملکرد آنها تاثیر می گذارد . استفاده غذایی از پروبیوتیکها قدرت پیشرفت طبق برنامه را به طیور داده است و حتی استرس آنها را خنثی میکند . پروبیوتیکها همچنین اثرات مفیدی در افزایش وزن زنده ، کم شدن تلفات در برویلرها ، افزایش تولید تخم مرغ و تبدیل غذایی در لایرز دارد .

آنزیمها :
آنزیمها کاتالیزورهای طبیعی هستند که واکنشهای بیوشیمیایی را دچار تغییر میکنند ، بدون آنکه خودشان دستخوش تغییری بشوند . آنزیمها در طبیعت بصورت پروتئین میباشند که از آمینواسیدهای متوالی که بدنبال هم آمده اند تشکیل شده اند . فعالیت آنزیمها بستگی به رفتار متغیر و یا یک محل اختصاصی در محلول دارد. آنزیمها زنده نمی باشند ولی محصول ارگانیسمهای زنده ایی مانند : باکتریها ، مخمرها ، قارچها و بافتهای نباتی میباشند . آنزیمهای تجاری مختلف که مورد استفاده قرار می گیرند یک آنزیم را شامل نمی شوند . مقدار زیادی از فرآورده های مولتی ویتامین توسط سازمانهای تجاری مختلفی تهیه و به بازار عرضه شده است . برخی از آنزیمها که در فروشگاه ها قابل تهیه هستند شامل :
· Novozymes Sp243 .
· Beta glucanase .
· Cellulase .
· Lipase .
· Pectinase .
· Nutrizyme .
· Amylase .
· Protease .
· And …
طیور آنزیمهایی مانند : سلولاز ، همی سلوز ، بتاگلوکاناز که برای هضم دیواره سلولی گیاهان لازم دارند را نمی سازند . حدود هشتادوپنج تا نود درصد غذای طیور ، تشکیل شده از غذای گیاهی که شامل مقادیر زیادی فیبر میباشد . بیشترین اثرات امیدبخش آنزیمها در رژیمهایی با ذرت ، گندم و دانه های غلات میباشد زیرا آنزیمها فعالیتهای ضدغذایی آنها را تا حد زیادی خنثی میکند . دلیل فعالیتهای ضدغذایی اینگونه محصولات وجود خاصیت (Non Strach Polysaccarides) در آنها میباشد . اثرات مفید استفاده از آنزیم در جیره هایی که بر اساس جو ، جوی دوسر ، گندم و چاودار میباشند بر اساس NSP این محصولات مشخص میشود . با دقت در انتخاب آنزیم از میان آنزیمهای گسترده و متنوع تجاری قابل دسترس و موجود در بازار میتوان بخوبی عملکردها را در طیور بهبود بخشید . افزایش استفاده از آنزیم در غذا ، گمان میرود که فقط بخاطر منافع اقتصادی صورت نگیرد ، بلکه ویژگیهای محیطی بهبود ذرات غذا توسط آنزیمها مورد نظر میباشد . آنزیمها سبب کاهش دفع کود و کاهش دفع مواد غذایی و بخصوص فسفر ، نیتروژن ، مس و روی میشود .

آمینواسیدهای تجاری :
آمینواسیدهای خاص که در صنعت طیور مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از :
· ال - لیزین .
· دی ال – متیونین .
· ال – ترئونین .
· ال – تریپتوفان .
استفاده از آمینواسیدهای تجاری در فرمول رژیم غذایی طیور به فرمول نویسان این امکان را میدهد که بصورت دقیقتر آمینواسید ایده آل را بالانس کنند تا به این وسیله نیتروژن کنستانتره رژیم غذایی را با کاهش کاتابولیسم آمینواسید کاهش بدهد تا آلودگی ناشی از نیتروژن را کم کند . این محصولات همچنین یک انعطاف پذیری به فرمول رژیم غذایی می دهند و یک پیش بینی منسجم در مورد قابلیت اسید آمینه در جیره را ممکن میسازد . بدین ترتیب میتوان یک عمل منسجم شبیه آنچه در بالا اشاره شد را توسط آنزیمها بخوبی اجرا کرد . موادی شبیه آمینواسیدها نیز میتوانند ساخته شوند ، مانند متیونین هیدروکسیل آنالوگ که تاثیرات کمتری از آمینواسیدها دارد ، ولی مزیت آن اینست که حالت مایع دارد و پوشش بیشتری به غذای پراکنده میدهد .

مواد معدنی با کیفیت بالا :
مواد معدنی با کیفیت بالای قابل دسترس مانند :
· Chelates .
· Proteinates .
· Copper lysine comlex .
· Chelated iron .
· Zinc proteinates .
میتوانند جایگزین منابع طبیعی که نیازهای متخصصان تغذیه را برآورده می کنند بشوند . مواد تشکیل دهنده سلنیوم زمانی که بصورت Seyeast فراهم شده و آماده میشود می تواند اثرات مشخصی را بر روی متابولیسم داشته باشند و بنابراین کمک به افزایش وضعیت سلامتی پرنده می کند .

نتیجه گیری :
بزرگترین دلیل اثرات مثبت بر وضعیت سلامت ، عملکرد رشد استفاده از مواد مغذی و مطلوب میباشد. پس علت استفاده گسترده از مکملهای غذایی و افزودنیها چیست؟ اگرچه آنزیمهای غذایی و آمینواسیدها جنبه تجاری پیدا کرده اند ولی در ناحیه پروبیوتیکها پیشرفت کمتری حاصل شده است . بنظر میرسد که تلاش و ممارست بیشتری برای تاثیرگذاری بر روی کیفیت محصولات طیور لازم است .
به امید آنروز .


منبع :
Featured Poultry Articles At Poulvet.com

تهیه ، تنظیم و ترجمه :

علیرضا گائینی ، دانشجوی رشته دکترای دامپزشکی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد گرمسار .
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلسيم مورد نياز مرغهاي تخمگذار
بر اساس تحقيقات به عمل آمده کلسيم مورد نياز گله هاي تخمگذار طي هشتاد و پنج سال اخير مرتبا تغيير يافته است در صورت تغذيه گله هاي تخمگذار با دان حاوي کلسيم ناکافي بيش از 150 نوع علايم کمبود کلسيم بروز مينمايد که مي توانند موجب کاهش توليد شوند . مهمترين مانع در زمينه تعيين مقدار کلسيم تغييرمقدار مورد نياز کلسيم است که به نظر مي رسد مرتبا تغيير مي يابد به طوري که بر اساس تحقيقات به عمل آمده از سال 1944 تا سال 1984 مقدار کلسيم 65 درصد افزايش يافته و از روزانه 27/2 به 75/3 گرم براي هر مرغ رسيده است طبق گزارش هاي موجود ميانگين کلسيم مورد نياز روزانه در دهه سالهاي 1940 ، 1960 ، 1970 ، 1980 به ترتيب 44/3 ، 14/4 ، 44/4 و 07/5 گرم براي هر مرغ بوده است . اين تغييرات نشانگر مشکلات و اهميت تامين ميزان کلسيم مورد نياز گله هاي تخمگذار مي باشد در حقيقت با توجه به اطلاعات فوق اين سوال پيش مي ايد که آيا احتياجات دام مرغ براي کلسيم تغيير نموده يا اينکه عقايد متخصصين تغذيه تغيير پيدا کرده است زيرا حتي در طول سالهاي 1960- 1940 تعداد زيادي از متخصصين روزانه بيش از چهار گرم کلسيم را براي هرمرغ توصيه مي نمودند در اينجا متذکر مي گردد که مقادير توصيه شده براي کلسيم در اين مقاله براساس تفسير مولف از تحقيقات گذشته تجربيات عملي و تحقيقي که اخيرا در دانشگاه صورت گرفته استوار مي باشند .

تغيير فرمول دان نيمچه هاي پولت به دان مرغ تخمگذار
هر گاه تغيير فرمول دان نيمچه ها يا دان پيش تخمگذاري که داراي 1 تا 2 درصد کلسيم مي باشد به دان مرغ تخمگذار که بايد داراي 75/3 درصد کلسيم باشد مدت 7 روز بعد از توليد اولين تخم مرغ تاخير بيفتد مقداردان مصرفي و چربي بدن و چربي کبد مرغ به طور معني داري افزايش يافته ، کيفيت پوسته در تخم مرغ پولتهايي که زودتر رسيده اند کاهش مي يابد . همچنين آزمايشهاي بيشتر نشان داده اند که وزن استخوان و قدرت شکنندگي آنها تا 40 درصد کاهش مي يابد با توجه به اينکه جبران کمبود کلسيم در مرحله پيک توليد براي پولت هايي که در چنين وضعيتي به مرحله توليد تخم مرغ مي رسند حتي پس از دريافت مقادير کافي کلسيم مشکل است بنابراين تاخير در تغيير فرمول دان پولت ها به دان مرغ تخمگذار حتي براي چند روز ميتواند علل وقوع برخي از اختلالات استخواني وتلفات غير طبيعي را که گاهي درست قبل از توليد تخم مرغ و در مرحله توليد حداکثر تخم مرغ مشاهده مي شوند توجيه نمايد .

زمان تغيير جيره پولت به جيره تخمگذار
به منظور آنکه پولت ها قادر به ذخيره مقادير کافي ازکلسيم درمغز استخوانهاي خودباشند تقريبا 14-7 روز قبل از گذاشتن اولين تخم مرغ به مقادير بالاي کلسيم نياز دارند بلوغ جنسي مرغ معمولا در 18 هفتگي ظاهرمي شود به هر حال با توجه به ادامه تمايل صاحبان گله هاي مرغ تخمگذار براي ايجاد بلوغ زود رس توليد کنندگان بايد به منظور حصول اطمينان ازتغيير جيره پولتها به جيره تخمگذاري قبل از شروع تخمگذاري گله را به طور مستمر مورد بازديد قرار دهند شرکت هاي لاين پيشنهاد مي کند استفاده از جيره پيش تخمگذاري حاوي 2% کلسيم از سن 17-16 هفتگي و جيره تخمگذار از سن 18 هفتگي آغاز شود .

مقدار کلسيم دان مرغ از شروع انتقال به سالنهاي تخمگذار تامرحله توليد حداکثر تخم مرغ
با شروع تخمگذاري مقدار مصرف غذا سريعا تغيير مي يابد ولي تغيير فرمول دان براساس ميانگين دان مصرفي معمولا تا مرحله حداکثر توليد ضروري نمي باشد به عنوان مثال زماني که پولتهاي داراي تخم مرغ سفيد به مرحله توليد مي رسند مقدار دان مصرفي ممکن است روزانه فقط 80 گرم باشد که در اين صورت مقدار کلسيم جيره قاعدتا بايد به 69/4 درصدافزايش يابد تا روزانه به طور متوسط 75/3 گرم کلسيم به هرمرغ برسد با اين حال افزايش ميزان کلسيم جيره به 69/4 درصد ضروري نمي باشد زيرا در اين مرحله بسياري از مرغهاي گله هنوز توليدي نداشته و مرغهايي نيز که شروع به توليد کرده اند دان بيشتري نسبت به ساير مرغها مصرف خواهند نمود . بنابراين حتي اگر ميانگين مصرف روزانه کلسيم کمتر از 75/3 گرم براي هر مرغ باشد مرغهاي جوان در حال توليد هنوز مي توانند احتياجات خود را تامين کنند مقدار ذخيره کلسيم پوسته تخم مرغ پيش از رسيدن به مرحله حداکثر توليد تقريبا 5 درصد کمتر از مقدار آن در بعد از مرحله حداکثر توليد مي باشد در اکثر موارد جيره حاوي 75/3 درصد کلسيم براي گله هاي تخمگذار قبل از رسيدن به مرحله پيک توليد کافي است .

مقدار کلسيم مورد نياز مرغ از مرحله حداکثر توليد تا پايان دوره تخمگذاري
براي حصول اطمينان از داشتن تخم مرغهايي با بهترين کيفيت پوسته توصيه مي شود که پس از رسيدن به مرحله پيک توليد مرغهاي تخمگذار تا سن 36 هفتگي روزانه حداقل 75/3 گرم از 52-37 هفتگي روزانه 4 گرم و از 53 هفتگي 25/4 گرم کلسيم مصرف کنند درمرغهاي مسن تر يا مرغهايي که پوسته تخم مرغهاي آنها دچار نقص مي باشد ميتوان بر حسب سن مرغ و شدت ونوع نقص پوسته ، ميزان دريافت کلسيم را روزانه تا يک گرم بيش ازمقادير توصيه شده افزايش داد . زماني که درصد توليد در فواصل ماهيانه را در مقدار کلسيم موجود در پوسته تخم مرغ ضرب کنيم ميتوان ديد که ميانگين مقدار کلسيم ذخيره شده روزانه در پوسته تخم مرغ درمرحله حداکثر توليد بيشتر از ساير مراحل است ميانگين مقدار کلسيم ذخيره شده روزانه در پوسته تخم مرغ برحسب سن مرغ کاهش مي يابد بنابراين به صورت منطقي مقدار کلسيم مورد نياز گله مرغ تخمگذار و هر مرغ به طور انفرادي در مرحله پيک توليد تخم مرغ در بالاترين سطح بوده وسپس به تدريج کاهش مي يابد با اين حال در حقيقت کلسيم مورد نياز هر مرغ براي هر تخم مرغ مشخص عملا باافزايش سن مرغ کاهش نمي يابد توانايي مرغ جهت ذخيره سازي کلسيم براي تشکيل پوسته تخم مرغ محدود مي باشد همچنين مقدارکلسيم ذخيره شده در پوسته تخم مرغ به تدريج با بالا رفتن سن مرغ تا حدکمي افزايش يافته و ممکن است کارايي و جذب و بکارگيري کلسيم در بدن مرغ کاهش يابد بنابراين بابالا رفتن سن مرغ مقدار کلسيم مورد نياز مرغها عملا افزايش مي يابد در نتيجه مي توان بر اين نکته تاکيد کرد که حتي با وجود اينکه کلسيم يکي از ارزانترين مواد تشکيل دهنده جيره مرغهاي تخمگذار مي باشد در صورت استفاده نامناسب از آن مي تواند پرهزينه ترين مواد محسوب گردد تغذيه مرغهابا کلسيم ناکافي مي تواند هزنيه دان ، ميزان دريافت غذا ، وزن بدن مرغ ، مقدار وزن و چربي کبد و چربي بدن ، نقايص پوسته تخم مرغ و اختلالات استخوان بندي را افزايش دهد تمام اين موارد مي توانند تاثيرنامطلوبي درتوليد تخم مرغ ومقدار سود توليد کننده داشته باشند .
سن مرغ بر حسب هفته
17-16
28-18
36-29
52-37
53- به بالا
مقدار کلسيم پيشنهادي در دان براي مرغ تخمگذار
2 درصد
75/3 درصد
75/3 گرم براي هر مرغ در روز
4 گرم براي هر مرغ در روز
25/4 گرم براي هر مرغ در روز

چنانچه در مرغهاي مسن تر ، پوسته تخم مرغ به طور غير طبيعي نازک شود مقدار کلسيم دريافتي مرغ را مي توان روزانه حداکثر تا 75/4 گرم افزايش داه يا مقداري ازکلسيم را به صورت قطعات بزرگ سنگ اهک اضافه شده به جيره مرغهاي جواني که در حال رسيدن به مرحله توليد مي باشند مطلوب است در مرغهاي مسن ميزان قطعات بزرگ ، سنگ آهک را در جيره بايد تا 50% افزايش داد .

فصلنامه چکاوک – مهندس محمد علي سياوشي
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
سبوس برنج فرآوري شده : جايگزيني مناسب براي غلات در جيره هاي طيور
سبوس برنج يك تركيب غذائي فراوان و تا حدي گران در بسياري از كشورها بخصوص در آسيا مي باشد اما ارزش تغذيه اي آن به علت وجود مواد ضد تغذيه اي موجود در آن پايين مي باشد. محققان پاكستان در تحقيقات متعدد سعي كردند كه تأثير تيمارهاي فيزيكي مختلف را براي فرآوري سبوس برنج، شامل افزودن اسيد يا باز مورد آزمون قرار دهند. آنها نتايج خوبي را از كاربرد سبوس برنج فرآوري شده در آزمايشات تغذيه اي بر روي طيور بدست آوردند.
ـ سبوس برنج يك فرآوري فرعي نرم ، با دسترسي آسان و نسبتاً گران حاصل از صنعت توليد برنج مي باشد. سبوس برنج يك تركيب غذائي غني از مواد مغذي مي باشد اما بعلت وجود مواد ضد تغذيه اي موجود در آن، امكان استفاده از تمامي مواد مغذي موجود در آن فراهم نمي باشد. تيمارهاي شيميائي و مرطوب كردن آن تا حدودي قادر به تخريب ساختارهاي ضد تغذيه اي سبوس برنج بوده و موجب بهبود ارزش غذائي آن و برابري آن با ارزش غذائي گندم شده است . دانه غلات مانند ذرت ، گندم ، برنج ، خرد شده معمولاً 65 ـ 50% از جيره هاي فرموله شده براي تغذيه طيور را به خود اختصاص مي دهند. در آسيا ، گندم و ذرت و برنج مواد خام اصلي غذاهاي با مصرف انساني هستند كه اغلب سطح زير كشت آنها كافي نبوده و همچنين تقاضاي مصرف كنندگان چنين محصولاتي همواره بالاتر از سطح توليد مي باشد. اين موضوع مي تواند ضمن ايجاد رقابت و ايجاد انگيزه براي جستجوي جايگزينهاي غلات را به منظور مصارفي مانند تغذيه طيور، بدون اينكه تأثيرات مضرري در بر داشته باشد ، را مطرح مي نمايد. در اين راستا سبوس برنج يك جايگزين مناسب براي غلات مي باشد چرا كه مقادير زيادي از اين تركيب غذائي به عنوان يك محصول فرعي كارخانجات توليد برنج درآسيا ، در دسترس مي باشد. سبوس برنج در آسيائي كه 90% كل برنج توليدي در دنيا متعلق به آن است توليد مي شود و قيمت هر كيلو آن معادل 8 سنت آمريكا مي باشد. سبوس برنج شامل 17 ـ 11% پروتئين، 18 ـ 13% چربي، 10% فيبر 65 ـ 45% كربوهيدارت است و اين تركيب غذائي منبع سرشاري از ويتامين B و نو كوفرول و همچنين مواد معدني مانند فسفر ، پتاسيم ، آهن ، كبالت و روي مي باشد. محتواي اسيدهاي آمينه و اسيدهاي چرب آن قابل مقايسه با همه غلات مي باشد.
عوامل ضد تغذيه اي سبوس برنج :
بهرحال عوامل ضد تغذيه اي موجود در سبوس برنج ، ارزش غذائي اين تركيب غذائي را كاهش مي دهد.فاكتورهائي مانند ليپاز ، اسيد فايتيك ، ممانعت كننده تريپسين، هماتوگلوتنين و مقادير بالاي فيبر از جمله عوامل ضد تغذيه اي سبوس برنج محسوب مي شوند. براي تبديل سبوس برنج به يك منبع غذائي ابتدا ضروري است كه مواد ضد تغذيه اي موجود در آن حذف يا غيرفعال شود. اخيراً روشهاي كاربردي و اقتصادي در اين زمينه پيشنهاد شده است.
در يك تحقيق كه اخيراً ما انجام داديم توانستيم سبوس فرآوري شده را تا 20% ذرت جيره جايگزين كنيم.

عملكرد جوجه هاي تغذيه شده با جيره حاوي سبوس برنج از يك تا 56 روزگي​
جيره هاي سبوس فرآوري شده اضافه وزن به ازاي هر پرنده اي مصرف خرد شدهتحت تيمار اسيدتحت تيمار بازشاهد2562264322632084خوراك(گرم) 5004486446124435ضريب تبديل1/951/842/032/13

سبوس برنج فرآوري شده
تيمارهاي افزوده شده به سبوس برنج جهت فرآوري :
در مطالعه سبوس برنج تازه ابتدا تحت تأثير 20% محلول اسيد استيك يا محلول هيدروكسيد كلسيم قرار گرفت و سپس تحت حرارت 135 ( 2 ±) از كارخانه توليدي خارج شد كه نتيجه اين فرآوري غير فعال شدن ليپاز هيدروليز فيتات و تجزيه ممانعت كننده تريپسين و هماتو گلوتنين مي باشد. ضمناً در نتيجه اين فرآوري اسپورهاي قارچها و باكتريها و بافتهاي سبوس برنج از بين مي رود.
سپس اين سبوس برنج فرآوري شده با استفاده از آناليز شيميائي ، از لحاظ مواد مغذي موجود در آن مورد ارزيابي قرار گرفت و سپس 20% گندم موجود در جيره با سبوس برنج جايگزين گرديد. نتايج تجزيه و تحليل سبوس فرآوري شده نشان داد كه ليپاز و تمامي پراكسيدازها بويژه در تيمار اسيد استيك كاملاً از بين رفته است.
تيمار هائي با بخار + هيدروكسيد كلسيم ، اسيد استيك و پختگي سبوس برنج به ترتيب باعث از بين رفتن 52 ، 75 ، 82 درصد از فيتات موجود شدند. فعاليت هماتوگلوتينين در سبوس فرآوري شده ( 2Hv/mg ) در مقايسه با سبوس غيرفرآروي شده (35Hv/mg ) به ميزان قابل توجهي كاهش نشان داد و ضمناً از طريق فرآوري 100 برابر فعاليت ممانعت كننده تريپسين مهار گرديد.
آزمايش تغذيه اي
سبوسهاي برنجي كه به طريق مختلف مورد فرآوري قرارگرفته بود. در يك آزمايش تغذيه كه شامل 1000 پرنده ( 4 تكرار از هر تيمار 250 پرنده اي ) مورد آزمون و مقايسه قرار گرفتند. به اينصورت كه سبوسهاي برنجي كه در معرض تيمارهاي مختلف فرآوري قرار گرفته بودند به ميزان 20% جايگزين گندم موجود در جيره شاهد شدند.
تيمارهاي اين آزمايش به قرار زير مي باشد.
1 ـ تيمار شاهد ( جيره بر پايه گندم ، بدون فرآوري )
2 ـ جيره حاوي سبوس برنج با رطوبت 20% و extruded شده
3 ـ جيره فرآوري شده با اسيد ( 20% رطوبت و 1% اسيد استيك )
4 ـ جيره فرآوري شده با بازي ( 20% رطوبت و 1% هيدروكسيد كلسيم )
پرندگاني مورد استفاده در آزمايش از يك روزگي تا 56 روزگي تحت تأثير اين جيره ها قرار گرفتند. نتايج حاصل از اين آزمايش جدول يك آورده شده است.
افزايش وزن در جيره شاهد ، سبوس فرآوري شده با اسيد ، سبوس فرآوري شده با محلول بازي به ترتيب 6 /8، 28/8 ، 22/9% درصد بود. بهبود در ضريب تبديل با همان ترتيب 11/4 ، 19/7 ، 14/9% بود. هزينه سبوس برنج %55 ـ 50 كمتر از هزينه تهيه گندم بود. روشهاي مختلف فرآوري سبوس برنج به خوبي توانسته بود كه فاكتورهاي ضد تغذيه اي موجود در آن را از بين ببرد.
نتايج حاصل از اين آزمايش به خوبي سبوس برنج را به عنوان يك ماده غذائي مناسب و اقتصادي در جيره طيور گوشتي مطرح نمود.

Refernce: Khan, A.D. 2003. Treated rice bran makes a good cereal substitute. Poultry International. 42 (10): 28 – 29
ترجمه :
مهندس سهراب آذرفر
مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي آذربايجانشرقي
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
تغذيه مرغان تخمگذار از زمان انتقال به قفس تا مرحله پيک توليد
يکي از مراحل مهم در تغذيه مرغان تخمگذار در مرحله زماني بين انتقال به قفس تا پيک توليد مي باشد زمان انتقال در کشورهاي ديگر معمولا يک هفته قبل از شروع تخمگذاري يعني حدود 18 هفتگي است در اين زمان کوتاه مرغ چندين وظيفه مهم را بايد به انجام برساند با محيط جديد عادت کند تخمگذاري را شروع کرده وبا درصدي خوب ادامه دهد و سرانجام رشد بدني خود را کامل نمايد بنابراين جهت تامين اهداف فوق و به فعل درآمدن ظرفيت ژنتيکي مرغ به برنامه تغذيه اي مناسبي احتياج مي باشد که سطوح بالاي مواد مغذي مورد نياز مرغ را تامين نمايد گاهي اوقات تامين نيازهاي مرغ تحت برنامه هاي تغذيه اي معمول در مرغداريها بسيار مشکل مي گردد زيرا هميشه افزايش نياز مرغ به مواد مغذي با افزايش مصرف خوراک هماهنگ نيست بنابراين درچنين مواقع بحراني بايد خوراکي قويتر ازنظر انرژي و مواد مغذي ديگر مورد مصرف قرار گيرد روشهاي معمولي تنظيم جيره هاي مرغان تخمگذار برمبناي تعيين نيازهاي فردي مرغان به مواد مغذي مختلف در مراحل مختلف توليد مي باشد سپس بر اساس ميانگين مصرف غذا در گله جيره مورد نيار را فرموله مي نمايند لذا احتياجات هر مرغ با مصرف مقدار ميانگين گله برآورده مي شود .اين روش محاسبه درگله هاي مسن که تقريبا همه مرغان در حال توليد بوده و مصرف غذاي کم وبيش يکساني دارندايده آل مي باشد ولي در دوران انتقال تا پيک توليد تمامي مرغان از نظر حالت فيزيولوژيک يکسان نيستند در چنين گله هايي معمولا دودسته مرغان کاملا متمايز وجود دارند:
1- آندسته از مرغهايي که هنوز به توليد نيامده اند و در نتيجه غذاي کمتري ميخورند .
2- آنهايي که توليد شان شروع شده و غذاي بيشتري مي خورند بعبارت ديگر در چنين گله هايي ميانگين مصرف غذا معناي صحيحي نداشته و فقط عددي است فرضي که حد وسط بين اين دو گروه مي باشد .
حال اين سوال پيش مي آيد که آيا در چنين مرحله اي تعيين نيازها و ميزان خوراک مصرفي مرغان برمبناي گله روش صحيحي است ؟ احتمالا خير در حقيقت دراين مرحله انجام چنين روشي بسيار گمراه کننده نيز مي باشد براي مثال اگر بخواهيم ميزان کلسيم جيره يک گله تازه منتقل شده به قفس را برمبناي ميزان نياز کلسيم مرغان تخمگذار فرموله نماييم ولي ميزان مصرف غذاي گله هنوز درحد پاييني باشد ميزان کلسيم مرغان بطور تئوري 5% محاسبه مي شود . در حقيقت ميزان کلسيم محاسبه شده بسيار بالاتر از حد مورد نياز هر دو گروه بوده و موجب آسيب رساندن به مرغان و کاهش خوش خوراکي غذا ميگردد مرغان به تخم نيامده در اين روش تاثير نامطلوب محاسبه ميزان غذاي مصرفي برمبناي ميانگين مصرف غذاي روزانه گله نشان داده مي شود درچنين مواقعي جهت جلوگيري از تغييرات شديد فرمول غذايي که در نتيجه محاسبه ميانگين مصرف غذا ممکن است اتفاق بيافتد بهتر است نسبت برآورد مصرف غذايي مرغاني که در حال توليد مي باشند اقدام نمود . عموما جيره اي که احتياجات غذايي مرغان در حال توليدي را که 90-80 گرم خوراک مصرف مي کنند تامين نمايد احتياجات ساير مرغان گله را نيز برآورده مي سازد مصرف چنين جيره اي بايد تقريبا از زمان انتقال به قفس تا دوران پيک توليد ادامه يابد و فقط در صورت تغييرات شديد درجه حرارت محيط بايد نسبت به تعديل آن اقدام نمود دردرجه حرارت معمولي محيط تقريبا درتمامي گله هاي تخمگذار جيره پيک توليد بايد داراي مختصات ذيل باشد :


.



اين جيره بر اساس درجه حرارت محيطي بين 32-18 درجه سانتي گراد تنظيم گرديده است چنانچه درجه حرارت محيط از 32 درجه بالاتر رود بايد نسبت به تغييرات جيره جهت خنثي کردن اثرات کاهش مصرف خوراک اقدام نمود درچنين مواقعي بايد کليه اقلام جيره را به جز انرژي به ميزان 12-10% بالا برد اگر درجه حرارت محيط کمتر از 18 درجه سانتي گراد بشود در اين حالت نيز بايد کليه مواد مغذي جيره را به جز انرژي به ميزان 12-10% کاهش داد بنابراين پيشنهاد مي شود که از اين جيره براي تمامي گله هاي تخمگذار در زمان بين انتقال به قفس تا پيک توليد استفاده نمود تا زماني که امکان استفاده ازميانگين مصرف غذا مقدور گردد بعد از مرحله پيک توليد يعني زماني که سطح مصرف غذا تثبيت شده و کليه مرغان در حال توليد مي باشند ميتوان با استفاده از ميزان مصرف خوراک و همچنين نيازهاي غذايي مرغان در هر مرحله خاص از توليد نسبت به فرموله کردن جيره مناسب اقدام نمود .

فصلنامه چکاوک – مهندس عزت الله قرباني
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
پروتئين ذرت (گلوتن ذرت)
[SIZE=-1]گلوتن ذرت پروتئيني آبگيري شده به صورت پودر و به رنگ نارنجي يا طلايي روشن ميباشد كه پس از جدا كردن نشاسته و ساير اجزاء از ذرت بدست مي آيد. از نظر غلظت ويتامين ،مواد معدني و پروتئين (62%) بسيار بالااست و يكي از بهترين منابع پروتئيني مناسب جهت افزودن به خوراك دام و طيور وآبزيان ميباشد. از نظر قابليت هضم بسيار بالا و انرژي متابوليسمي آن بيشتر از ذرت است و به عنوان يك منبع عالي كاروتن و گزانتوفيل(رنگدانه طبيعي) مي تواند در رنگ گوشت دام و طيور و زرده تخم مرغ موثر باشد.گلوتن ذرت از نظر اسيدهاي آمينه ميتيونين و سيستين غني است.
رنگدانه طبيعي :
طيور تخمگذار از رنگدانه هاي طبيعي موجود در اين محصول جهت تشكيل رنگ زرده تخم مرغ و طيور و دام هاي گوشتي علاوه بر تامين پروتئين، جهت بهبود رنگ پوست بدن سود مي برند.
هر كيلوگرم از گلوتن ذرت شامل 300 ميلي گرم گزانتوفيل ميباشد.
گزانتوفيل يك پرو ويتامينه طبيعي شامل رنگدانه زرد ميباشد.
اين مقدار تقريبا 20 برابر مقدار موجود در ذرت دانه اي و 5/1 برابر مقدار رنگدانه موجود در يونجه ميباشد.
ويتامين A
گلوتن ذرت يكي از منابع غني جهت تامين ويتامين A مورد لزوم دام و طيور ميباشد به طوريكه هر كيلوگرم گلوتن ذرت شامل
IU27000 ويتامين A ميباشد كه اين مقدار 6 برابر ويتامين A موجود در ذرت دانه اي است.مقدار كل مواد مغذي قابل هضم گلوتن (TDN-Total Digestible Nutrients)بسياربالا
ا(84%) ميباشد. شركت آريا شيرين نوش اولين توليد كننده گلوتن ذرت در جنوب ايران ميباشد.
پروتئين

گلوتن ذرت توليدي شركت آريا شيرين نوش حاوي بيش از 62% پروتئين ميباشد كه اين مقدار 6 برابر پروتئين ذرت دانه اي است به طوريكه مصرف يك كيلوگرم گلوتن ذرت از نظر پروتئيني معادل مصرف 6 كيلوگرم ذرت دانه اي ميباشد.
پروتئين 1 كيلوگرم گلوتن ذرت = مجموع پروتئين 6 كيلوگرم ذرت دانه اي

گلوتن ذرتتوليدي شركت آريا شيرين نوش به طور گسترده اي بعنوان مكمل پروتئيني خوراك طيور گوشتي و تخم گذار مورد استفاده قرار ميگيرد.

همچنين اين محصول بعنوان منبع پروتئين به خوراك گاو هاي شيري و گوشتي اضافه ميگردد.
[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
لزوم پيشرفت درتغذيه جوجه هاي گوشتي
[SIZE=-1]ژنوتيپ سويه هاي مورد استفاده در صنعت طيور گوشتي طي 40 سال گذشته به طورمعني داري تغيير پيدا کرده و اين تغييرات تا به امروز نيز ادامه داشته است شرکت هاي فروشنده سويه هاي مختلف طيور از معيارهاي انتخاب متفاوتي استفاده مي کنند که اين امر موجب شده است که ژنوتيپ هاي مختلفي در صنعت طيور دنيا در دسترس باشد درعين حال اکثر متخصصين تغذيه طيور هنگام تنظيم جيره و طراحي راهکارهاي تغذيه اي جوجه هاي گوشتي اين تغييرات را در نظر نمي گيرند روشي که در حال حاضر براي تنظيم جيره هاي غذايي جوجه هاي گوشتي استفاده مي شود متکي بر جداول احتياجات غذايي است که براي دوره هاي مختلف زندگي جوجه هاي گوشتي تهيه شده است . در اين جداول نياز سويه هاي مختلف جوجه هاي گوشتي بر اساس توانايي رشد و چاق شده آنها در نظر گرفته نمي شود و در عمل و با استفاده از اين جداول بهبودي در تغذيه جوجه ها حاصل نمي شود براي پيشرفت در اين زمينه لازم است اطلاعاتي در مورد پرنده خوراک و محيط زندگي جوجه ها جمع آوري گردد تا بتوان اين عوامل را در يک مدل جهت پيش بيني دقيق مصرف خوراک و رشد سويه هاي مختلف در محيط هاي متفاوت به کار برد با استفاده از چنين مدلي مي توان اقتصادي ترين روش تغذيه جوجه هاي گوشتي در شرايط مختلف را تعيين نمود زيرا تنها روشي که متخصصين تغذيه طيور مي توانند با استفاده از آن کارايي تغذيه جوجه هاي گوشتي را افزايش دهند استفاده از مدلي جهت شبيه سازي وضعيت پرورش آنهاست .

مقدمه
در گذشته نياز جوجه هاي گوشتي به اسيدهاي آمينه از روي نتايج آزمايش هايي تخمين زده شده که در آنها جيره هاي حاوي مقادير مختلف اسيدهاي آمينه خاص به جوجه هاي گوشتي با يک سن معين داده شده بود غلظتي از اسيدهاي آمينه که حداکثر رشد را ايجاد مي کرد به عنوان ميزان نياز به آن اسيد آمينه در نظر گرفته مي شد با وجودي که اين روش ايراداتي دارد اما هنوز هم توسط بسياري ازمتخصصين تغذيه مورد استفاده قرار مي گيردد نيازهاي مواد مغذي که به اين روش به دست مي آيند به صورت مقادير ثابت در جيره بيان مي شوند که براي تهيه جداول تغذيه اي و تنظيم جيره هايي با حداقل قيمت به کار مي روند . البته انتظار يک تحليل اقتصادي از چنين اعداد ثابتي غير ممکن است به عنوان مثال با در نظر گرفتن يک مقدار ثابت براي نياز به يک اسيد آمينه تشخيص تاثير اضافه يا کم کرد ن غلظت آن اسيد آميه بر ميزان رشد ، مصرف غذا و ترکيب لاشه مشکل خواهد بود همچنين توجيه متفاوت بودن مقدار احتياجات در ژنوتيپ هاي مختلف موجود در صنعت جوجه هاي گوشتي غير ممکن است در واقع در اين روش به تغييراتي که در نژادهاي مختلف جوجه هاي گوشتي ايجاد شده کمتر توجه شده است اکثر متخصصين تغذيه چنين مي پندارند که جوجه هاي سريع الرشد غذاي بيشتري مورد نيازشان را جبران مي کند اما موريس و نورو با دلايل قانع کننده اي نشان دادند که چنين اتفاقي رخ نمي دهد .
فيشر و همکاران نشان دادند که سودمندي در نظر گرفتن احتياجات حيوان به صورت متغير بستگي به قيمت اسيدهاي آمينه و قيمت نهايي محصول توليدي خواهد داشت بنابراين به منظور تعيين مصرف بهينه اسيد آمينه در شرايط اقتصادي معين مي توان از معادلات پيش بيني بهره گرفت . با وجود پذيرش اين نظريه که بهتر است احتياجات اسيدهاي آمينه ثابت در نظر گرفته شود هنوز هم متخصصين تغذيه طيور تمايل زيادي به استفاده ازمقادير ثابت دارند علت اصلي اين موضوع آن است که براي در نظر گرفتن نيازها به شکل متغير و تعيين جداول احتياجات غذايي مطلوب عوامل زيادي بايدمدنظر قرار گيرند اين عوامل به طورخلاصه عبارتند از : توانايي و استعداد نژادي تفاوت بين افراد در يک زمان و در هر فرد در طول زمان تاثير مقادير مختلف مواد مغذي و نسبت هاي انرژي به پروتئين بر روي مصرف خوراک ترکيب لاشه و ميزان رشد پروتئيني ، اثر دماي محيط بر همه عوامل فوق و تنش هاي محيطي و غذايي به گونه اي که مي توانند حيوان را از مصرف ميزان مورد نياز از يک خوراک براي رشد متناسب باز دارند . امروزه با توسعه کامپيوترها و علوم موجود مي توان بسياري از عوامل ياد شده را در مدل هاي شبيه سازي در نظر گرفت متخصصين تغذيه و ژنتيک و همچنين توليد کنندگان مي توانند براي پرورش جوجه هاي گوشتي با کارآيي بيشتر ازمدل هاي شبيه سازي استفاده کنند در واقع تنها راه مطمئن جهت برآورد احتياجات مواد مغذي حيوانات در حال رشد استفاده ازمدل هاي شبيه سازي است .

نظريه رشدو مصرف غذا
ميزان رشد بالقوه : پيش بيني عملکرد توليد ، مشکلي عمومي در پرورش حيوانات است حل اين مشکل به توانايي توصيف خصوصيات رشد حيوانات ، بستگي دارد البته در منابع موجود روش خاصي براي توصيف خصوصيات رشد نژادهاي مختلف که مقايسه اختلافات و شباهت هاي بين حيوانات را ميسر مي سازد بيان نشده است و يا بحث جامعي در اين باره صورت نگرفته است ليکن با پيشرفت مدل شبيه سازي در جهت تعريف رشد و مصرف غذاي حيوانات ارائه تعريفي کامل وجامع از نژآد امري ضروري به نظرمي رسد اغلب توليد کنندگان و متخصصين طيور مفهوم ميزان رشد بالقوه را به درستي درک نکرده اند ميزان رشد بالقوه حداکثر رشدي نيست که از يک گله گوشتي با نژاد معين و تحت شرايط پرورش تجاري به دست مي ايد بلکه ميزان رشدي است که يک نژاد تحت شرايط پرورشي و تغذيه اي صحيح مي تواند داشته باشد ترکيبات لاشه پرنده اي که تحت چنين شرايطي رشد کرده است مي تواند نشان دهنده خصوصيات ژنتيکي نژاد خاصي باشد البته بعضي از خصوصيات لاشه مثل ميزان چربي ذخيره شده ممکن است به طور معني داري تحت تاثير غذاي خورده شده روش تغذيه و محيط قرار بگيرد . امان براي توصيف و ارزيابي ژنوتيپ هاي مختلف با توانايي رشد وذخيره پروتئين در پرنده استفاده کرد در اين روش از همبستگي هاي آلومتريک موجود بين پروتئين ، آب ، خاکستر و چربي استفاده شده است وي نشان داد که مي توان با در نظر گرفتن برخي فرضيات ساه به تعريفي از يک حيوان رسيد که براي پيش بيني و محاسبه مقدار عملکرد آن حيوان در شرايط متفاوت مناسب است اين موضوع به ويژه در هنگامي که شرايط محيطي براي رشد حيوان محدود مي باشد از اهميت بسياري برخوردار است . مقادير معيارهاي ژنتيکي توصيف کننده يک حيوان را مي توان از طريق پرورش حيوانات در شرايط محيطي مطلوبي که تا حد ممکن به شرايط آرماني نزديک است اندازه گيري کرد منحني هاي رشد به دست آمده در اين شرايط نشان دهنده توان ژنتيکي ژنوتيپ هاي خاص است بنابراين مي توان از آنها براي مقايسه نژآدها و سويه هاي مختلف استفاده کرد جزئيات روش ارزيابي معيارهاي رشد نژادهاي مختلف در نوشته هنکوک و همکاران آورده شده است .

برآورد احتياجات غذايي
يک الگوي رشدموفق بايد قادر به محاسبه احتياجات غذايي و محيطي پرنده جهت رشد مطلوب باشد همچنين بايد قادر به پيش بيني ميزان رشد در شرايط مختلف و نامطلوب نيز باشد به منظور تامين احتياجات نگهداري و رشد اندام هاي مختلف بدن لازم است که حيوان توسط مواد مغذي تغذيه گردد مقادير مواد معدني مورد نياز را مي توان با استفاده از اطلاعات در مورد ميزان رشد و ترکيب بافت هاي مختلف بدن معين نمود مواد مغذي موجود در منابع خوراکي که براي تامين اين احتياجات به کار مي روند بايد به همان شيوه اي بررسي شوند که احتياجات مواد مغذي نيز مورد ارزيابي قرار مي گيرند . امانز نشان داد که مقياس انرژي قابل متابوليسم وسيله مناسبي براي توصيف انرژي موجود در غذاها نمي باشد زيرا مقادير me يک ماده خوراکي اختلاف کارآيي استفاده از انرژي حاصل از پروتئين ، چربي و کربوهيدارت هاي قابل هضم ان ماده را مشخص نمي کند اين مقايس همچنين قادر به محاسبه تاثير مواد آلي غير قابل هضم بر روي قابليت دسترسي انرژي جيره حيوانات نمي باشد امانز مقياس انرژي موثر را براي رفع نقايص سيستم me پيشنهاد نمود انرژي موثرمي تواند به خوبي حرارت افزايشي يک غذاي معين در يک حيوان مشخص را برآورد نمايد ميزان نياز به پروتئين در پرنده به ترکيب اسيدهاي آمينه و ميزان منابع پروتئين موجود در خوراک بستگي دارد مجموع مقدار اسيدهاي آمينه مورد نياز براي نگهداري و رشد بدن و پرها ميزان نياز روزانه پروتئين را تشکيل مي دهد به منظور حفظ چربي ، آب و خاکستر بدن هيچ گونه پروتئيني موردنياز نيست مقياس هاي اندازه گيري مقدار اسيد آمينه مورد نياز حيوان و مقدار اسيد آمينه موجود در غذا بايد يکسان باشند روش قرار دادن بيان اين مقادير به صورت مقدار اسيدهاي آمينه قابل هضم است کارآيي استفاده از اولين اسيد آمينه قابل هضم است کارآيي استفاده از اولين اسيدآمينه محدود کننده مورد استفاده جهت ذخيره پروتئين در بدن در بالاتر از سطح نگهداري عدد ثابتي نيست اما مي توان با بکار بردن اسيدهاي آمينه مورد نياز انرژي مورد نياز ان را تغيير داد . احتياجات غذايي يک حيوان در زماني مشخص در گروشرايط قبلي حيوان است اين مسئله باعث اختلاف در احتياجات حيوانات شده که مسئله علمي مورد علاقه تمامي متخصصين تغذيه جوجه هاي گوشتي است و در نتيجه آزمايشات بيشتر در اين زمينه شده است .

[/SIZE]تخمين مصرف اختياري خوراک
از بحث بالا مي توان چنين استنباط نمود که يک حيوان براي رشد و نمو بر اساس الگوي رشد خود به مواد مغذي خاصي نياز دارد براي رسيدن به رشد مطلوب تامين مقدار غذاي کافي يک ضرورت است اشتهاي حيوان به احتياجات غذايي حيوان و ترکيب مواد مغذي موجود در مواد خوراکي بستگي دارد به منظور پيش بيني مقدار مصرف خوراک حيوان هنگامي که ازادانه به غذا دسترسي دارد نخست بايد قادر به تخمين مقدار مصرف يک خوراک متوازن در يک محيط دمايي متعادل بود . اين ميزان مصرف خوراک مصرف مطلوب خوراک ناميده مي شود و امکان دسترسي به حداکثر رشد را فراهم مي کند هنگامي که خوراک متوان نيست و يا حيوان در محيطي نامناسب قرار مي گيرد مقدار مصرف خوراک با مقدار مطلوب مصرف تفاوت خواهد داشت زيرا فرض بر اين است که حيوان قادر به مصرف مقدار کافي از غذاي نامتعادل و نشان دادن رشد مطلوب خود باشد اما اگر کمبود شديد باشد رشد و ذخيره پروتئين در بدن به اندازه کافي نبوده و ميزان ان کمتر از توان رشد حيوان خواهد بود عدم توانايي حيوان براي مصرف غذاي نامتعادل به خاطر محدوديت حجم دستگاه گوارش و عدم توانايي در پس دادن حرارت اضافي ناشي از مصرف غذاي زياد به محيط است تئوري مصرف خوراک توسط امانز و فيشر و امانز به طور مفصل توضيح داده شده است . مهمترين نتيجه اي که در صورت ارائه يک جيره غذايي با کمبود ملايم يک اسيد آمينه عايد توليد کنندگان تجاري جوجه هاي گوشتي مي شود آن است که طيور به منظور به دست آوردن مقدار کافي از اسيدآمينه محدود کننده بيش از حد معمول انرژي مصرف مي کنند و اين انرژي اضافي در بدن به صورت چربي ذخيره خواهد شد علاوه برا اين مشاهده شده است که در مواقعي مورد استفاده در صنعت مرغداري و در بين مرغداران باشد ضريب تبديل غذايي خوراک بهبود مي يابد و ميزان چربي کمتري در لاشه ديده خواهدشد همان گونه که توان رشد جوجه هاي گوشتي از راه انتخاب و اصلاح نژاد افزايش مي يابد احتياجات روزانه اسيدهاي آمينه و انرژي آنها نيز افزايش مي يابد اما ميزان نياز به اين دو ماده مغذي به يک ميزان بالا نمي رود افزايش نياز به اسيد آمينه نسبتا سريعتر از افزايش نياز به انرژي است نبابراين در سويه هايي با رشد سريع تر نسبت بالاتري از اسيد آمينه به انرژي مورد نياز خواهد بود اين موضوع با توجه به نتايج آزمايش نورو و موريس تاييد شد در اين آزمايش جيره هاي با پروتئين بالا به جوجه هاي گوشتي و جوجه خروس ها نژاد تخمگذار خورانده شد و حداکثر افزايش وزن و افزايش ميزان پروتئين ذخيره شده در بدن جوجه خروس ها نژاد تخمگذار با جيره هايي حاصل شد که ميزان پروتئين آنها به طور قابل ملاحظه اي پايين تر ازجيره هاي مورد نياز براي حداکثر رشد در جوجه هاي گوشتي بود .

اهميت محيط زندگي حيوان
ميزان مصرف يک غذا توسط يک نوع پرنده معين دريک وضعيت مشخص به درجه حرارت محل نگهداري آن بستگي دارد امانز و فيشر اشاره نمودند که ميزان حرارت دفعي پرنده با توجه به درجه حرارت محيط متفاوت است و توانايي پرنده براي ذخيره گرما تقريبا صفر است و ميزان حرارت دفعي بايد برابر با ميزان حرارت توليدي باشد حداکثر مقدار گرمايي که يک پرنده به محيط پس ميدهد بستگي به دماي محيط نگهداري دارد واين موضوع در طرح برنامه غذايي براي جوجه هاي گوشتي سريع الرشد اهميت زيادي دارد اگرچه با انتخاب ژنتيکي ميزان رشد نسبي جوجه هاي گوشتي بهبود يافته اما محدوده دمايي که پرندگان احساس راحتي مي کنند کاهش يافته است ولي اين موضوع روي پتانسيل رشد جوجه هاي گوشتي سريع الرشد امروزي تاثيري کم و قابل چشم پوشي دارد . در زماني که درجه حرارت محيط مطلوب باشد هنگام افزايش مصرف غذا در مورد مصرف توليد گرما نيز افزايش مي يابد هنگامي که درجه حرارت محيط از حد مطلوب پايين تر بيايد خوراک مصرفي افزايش مي يابد پيش بيني مي شود که با کاهش مقدار ماده محدود کننده در مواد خوراکي مصرف غذا و متعاقب آن رشد حيوان افزايش مي يابد بنابراين يک امر متقابل بين ترکيبات مواد خوراکي موجود درجيره مقدار مصرف خوراک و مقدار حرارت مطلوب براي پرنده وجود خواهد داشت غذاهايي با نسبت پايين ماده مغذي به انرژي موجب کاهش درجه حرارت محيطي مطلوب خواهند شد محاسبات مربوط به تعيين نتايج حاصل از اثرات متقابل عوامل ذکر شده پيچيده هستند بنابراين مدل هاي شبيه سازي که اين اثرات را بتوانند در نظر بگيرند مطلوب تر خواهند بود .

تخمين احتياجات اسيدامينه اي جوجه هاي گوشتي
به منظور تعيين غلظت مناسب اسيدهاي آمينه جيره در مراحل مختلف دوره رشد بايد افزايش وزن زنده جوجه ها در غلظت هاي مختلف هر کدام از اسيدهاي امينه ضروري ارزيابي شود چنين پاسخ هايي را مي توان با انجام آزمايش هاي رشد و يا با شبيه سازي به دست آورد . از نقطه نظر تصميم گيري اقتصادي بهترين مقدار پاسخ حيوان شکلي از منحني است که به نقاط تامين کننده متوسط احتياجات افراد گله نزديک تر است شکل منحني هاي پاسخ مربوط به مصرف مقادير مختلف اسيدهاي آمينه درجوجه هاي گوشتي ومرغ هاي تخمگذار مشابه است اما هر کدام به شيوه هاي مختلفي به دست آمده اند که روش تفسير و استفاده از نتايج اين پاسخ ها را تغييرمي دهد خصوصيات منحني پاسخ مرغ هاي تخمگذار با توليد متفاوت تخم مرغ در مطالعه فيشر و همکاران نشان داده شده است منحني پاسخ آنها بستگي به توان رشد ، ميزان مصرف غذا نيازهاي نگهداري و رشد بدن خواهد داشت .

نتيجه گيري
تفسير صحيح نتايج حاصل از آزمايش هاي رشد جوجه هاي گوشتي مشکل است زيرا بسياري از عوامل روي رشد و مصرف خوراک اين پرندگان موثرهستند همچنين تمامي جوجه هاي گوشتي مشابه نبوده شرايط نگهداري انها يکسان نيست علاوه بر اين تمامي جوجه هاي گوشتي با شروع آزمايش هاي رشد وضعيت يکساني ندارند ازاين رو ممکن است نتيجه گيري هايي اقتصادي که براساس نتايج آزمايش هاي تغذيه اي تحت شرايط خاصي انجام مي شود اقتصادي و صحيح نباشند زيرا فقط با استفاده از مدل هاي شبيه سازي م يتوان تمامي عوامل موثر در رشد جوجه هاي گوشتي را هنگام بهينه سازي برنامه هاي غذايي مدنظر قرار داد در هر برنامه غذايي مطلوب عواملي مانند : ژنوتيپ ، اختلاف در وزن و ترکيب لاشه بين افراد متفاوت ، قيمت فروش محصول ، قيمت مواد خوراکي تشکيل دهنده غذا ، غلظت مناسب مواد مغذي ، تعادل مطلوب بين مواد مغذي طول مدتي که يک غذا به مرغ داده مي شود ، درجه حرارت و رطوبت محيط ، تراکم موجود جوجه ها و سطح مديريت به کار رفته ، مقدار سرمايه گذاري ، سود سرمايه و طول مناسب دوره پرورش در نظرگرفته مي شود بنابراين به منظور تخمين دقيق احتياجات غذايي جوجه هاي گوشتي هيچ روشي بهتر از استفاده از مدل هاي شبيه سازي نيست .

فصلنامه چکاوک – قربانعلي صادقي
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
استفاده از انرژي توسط جوجه هاي گوشتي
پروتئين و چربي اشکال اصلي انتقال انرژي دربدن هستند تشکيل پروتئين از آمينواسيدهاي جذب شده با استفاده از فرايندهايي که احتياج به مقدار قابل ملاحظه اي انرژي به شکل atp دارند انجام مي گيرد. از طرف ديگر تشکيل چربي شامل ترکيب استيل کوآنزيم a تيولاز به شکل اسيدهاي چرب بلند زنجير با گليسرول حاصل از مسير شکستن گلوکز به پيروات در حضور انرژي حاصل از کربوهيدارت مورد استفاده در همين مسير صورت مي گيرد. به طور نظري راندمان استفاده از انرژي غذا جهت سنتز پروتئين نسبت به مقدار انرژي مورد استفاده در سنتز چربي تفاوت زيادي ندارد بازده گزارش شده پروتئين و چربي در اکثر جيره هاي کاربردي به طور متوسط 77 درصد مي باشد ليکن اين ارزيابي بدون توجه به اين حقيقت است که بافت هاي مختلف بدن نسبت به تغييرات ميزان انرژي مصرفي واکنش متفاوتي دارند همچنين بررسي هاي نظري اين واقعيت را ناديده مي گيرند که عوامل مختلف تغذيه اي بر راندمان استفاده از انرژي موثر بوده و از اين رو منجر به تاثير فاکتورهاي مختلف تغذيه اي بر بازده استفاده از انرژي و اختلاف در نسبت هاي چربي به پروتئين در محصول نهايي خواهند شد . ميزان ذخيره چربي و پروتئين در بدن پديده بيولوژيکي مهمي بوده لذا هنگام عرضه محصول به بازار ضمن توجه به افزايش وزن و راندمان غذايي مي بايست مورد توجه قرار گيرد . افزايش تقاضا براي جوجه هاي داراي اندازه و ترکيبات يکسان توسط کساني که عمل فرآوري انجام مي دهند باعث توجه بيشتر به تنظيم جيره ها جهت دستيابي به وزن و ترکيبات بدني خاص شده است همچنين دانش عمومي نسبت به افزايش بي مورد چربي در لاشه و احتمال به خطر افتاده سلامتي درحال افزايش مي باشد بنابراين تقاضا براي لاشه هاي داراي مقادير خاصي از پروتئين و چربي در حال افزايش است همانگونه که بيش از اين نشان داده شده بعضي عوامل تغذيه اي مي توانند نسبت چربي به پروتئين لاشه را از طريق تاثير بر روي استفاده از انرژي و ابقا آن در بدن تغيير دهند در نظر گرفتن عوامل تغذيه اي مانند ميزان انرژي جيره ، منبع انرژي و نسبت انرژي به پروتئين بدون شک باعث بهبود رشد و ترکيبات لاشه در راستاي تامين رضايت مصرف کنندگان و کساني است که عمل فرآوري لاشه را انجام مي دهند .
اثرات ميزان انرژي جيره
افزايش انرژي کمي بيشتر ازمقدار لازم غير از افزايش چربي ذخيره و افت ناچيز در ميزان رشد مشکلات قابل توجه ديگري ايجاد نخواهد کرد . اين موضوع به واسطه اين حقيقت است که با افزايش سطح انرژي جيره حيوان بامصرف کم خوراک انرژي کافي بدست مي اورد از اين رو مصرف پروتئين کمتر از ميزان لازم جهت رشد و توليدطبيعي خواهد بود با افزايش چشمگير انرژي جيره مصرف غذا کم شده و کمبود پروتئين ، مواد معدني و ويتامين ها پيش خواهد امد در نتيجه احتمال کاهش رشد و افزايش چربي لاشه همراه با علائم کمبود پروتئين ، مواد معدني و ويتامين ها وجود خواهد داشت . تحت شرايط محيطي خنک و معتدل ونيز شرايط محيطي گرم حد انرژي قابل متابوليسمي جيره حدود 2600 و 2400 کيلوکالري در کيلوگرم جيره مي باشد . در سطوح پايين تر از اين حد جوجه ها به سختي قادر به افزايش خوراک مصرفي جهت تامين انرژي مورد نياز روزانه بوده لذا رشدو مقدار ذخيره چربي لاشه کاهش خواهد يافت هنگام مصرف جيره هاي داراي انرژي پايين بافت هاي پروتئيني بدن به منظور تامين انرژي مورد نياز استفاده شده و چنين فرايند تحليل برنده مي تواند داراي شدت کافي جهت تحت تاثير قراردادن اعمال حياتي بدن را داشته باشد .
اثرات منبع انرژي
جيره ها اغلب با مقدار مشخصي از انرژي و پروتئين تنظيم مي شوند هنگام دست يابي به غلظت پروتئين مورد نظر ترکيب آن از طريق بررسي توازن اسيد آمينه هاي اجزاي جيره مورد ملاحظه قرار ميگيرد در صورتي که ماهيت اجزاي تشکيل دهنده انرژي جيره بندرت مورد توجه قرار مي گيرد کارآيي کالري حاصل از چربي و ساير منابع انرژي درنظر گرفته شده است . از آنجايي که در سطح پايين پروتئين جوجه ها قادر به تامين پروتئين مورد نياز روزانه نيستند مجبور به ذخيره انرژي متابوليسمي بيشتر به صورت چربي مي شوند تا ماهيچه . ازطرف ديگر افزايش سطح پروتئين جيره باعث بالارفتن پروتئين بدن و کاهش چربي ذخيره خواهد شد اين اثر هنگامي مشخص خواهد شد که چربي تامين کننده قسمت عمده اي از انرژي جيره باشد از آزمايش آخري مي توان نتيجه گرفت که انرژي چربي معمولا نميتواند بيشتر از انرژي کربوهيدارت به صورت انرژي در بافت هاي چربي تبديل شود و اثر منبع چربي تا اندازه زيادي بواسطه سطح پروتئين جيره تعديل مي گردد .[SIZE=-1]
[/SIZE]تاثير نسبت انرژي به پروتئين
با همان منابع انرژي زماني مي توان ميزان رشد و ترکيبات لاشه را به طور معني داري بهبود بخشيد که سطح پروتئين و اسيد آمينه نسبت به انرژي درحد بهينه اي حفظ گردد .براي مثال اين نظريه وجود داشت که ذرت انرژي زيادي براي جوجه ها فراهم مي نمايد ليکن تحقيقات نشان داده است که چنانچه جيره هاي کاربردي با بالاترين سطح ممکن ذرت داراي سطح متعادلي از پروتئين جهت ايجاد نسبت مناسبي از انرژي به پروتئين و اسيدهاي امينه ضروري باشند مي توانند به طور موفقيت آميزي مورد استفاده قرار گيرند همچنين به نظر مي رسيد که سطح بالاي چربي در جيره طيور بسيار سمي باشد اين نظريه مجددا طي تحقيقاتي با مصرف جيره هاي حاوي 35 تا 40 درصد چربي و 45 تا 50 درصد پروتئين با انرژي 5000 کيلوکالري در کيلوگرم و مشاهده رشد عالي جوجه هاي جوان رد گرديد . مطالعه اثرات انرژي – پروتئين بر ترکيبات لاشه نشان مي دهد که در سطح پايين پروتئين قسمت زيادي از انرژي که الزاما بواسطه مصرف بيشتر خوراک جهت جبران کاهش پروتئين مصرف مي گردد بصورت چربي در لاشه ذخيره خواهد شد و اين با کاهش اب موجود درلاشه در ارتباط مي باشد بنابراين همبستگي بين نسبت کالري – پروتئين با آب يا پروتئين لاشه منفي مي باشد کل چربي و اب لاشه نسبت معکوسي با هم دارند و اين رابطه تا زماني که نسبت کالري – پروتئين بالاتر از 50 باشد برقرار مي ماند ذخيره چربي در لاشه هنگامي از آب جايگزين شده بيشتر مي گردد که نسبت کالري – پروتئين جيره هاي مصرفي بالاتر از 50 باشد .
ساير فاکتورهاي موثر بر استفاده از انرژي
اثرات انرژي بر رشد و کيفيت لاشه به ميزان بيشتري مي تواند توسط ساير فاکتورها مانند نژاد ، جنس ، اندازه ، فعاليت پرنده ، دماي محيطي و شيوع بيماري تحت تاثير قرارگيرد اين واقعيت حتي هنگام تغذيه جوجه ها با رژيم غذايي يکسان نيز صادق مي باشد بنابراين جهت رسيدن به تغذيه بهتر انرژي در جوجه ها مطالعات بعدي بايستي با در نظر گرفتن توام تمام عوامل احتمالي باشد .
[SIZE=-1]
[/SIZE]فصلنامه چکاوک - مهندس محمود صحرايی
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
تغذيه سنين ابتدايي جوجه گوشتي
[SIZE=-1]تغذيه جوجه پس از خروج از تخم تاثير زيادي بر عملکرد گله در پايان دوره پرورش دارد به عبارت ديگر اگر شروع پرورش گله اي با تغذيه و مديريت مناسب و صحيح توام باشد نه تنها گله اي يکنواخت از نظر وزني توليد مي شود بلکه عملکرد آن از نظر ضريب تبديل غذايي و ميزان تلفات نيز بهينه خواهد شد لذا براي موفقيت در اين امر رعايت اصول تغذيه و مديريت به ويژه در هفته اول پرورش از اهميت ويژه اي برخوردار است حال سوال مطرح اين است که اصول صحيح تغذيه در 48 ساعت اول پرورش کدام است ؟
اهميت تغذيه اوليه
جوجه همراه با کيسه زرده بزرگي که حدود 20 درصد ازکل وزن بدن را تشکيل مي دهد سر از تخم در مي آورد کيسه زرده حاوي مقدار زيادي چربي و پروتئين بوده اين مواد مغذي ، 50 درصد انرژي و 43 درصد پروتئين مورد نياز جوجه را در چند روزاول زندگي تامين مي کنند مواد غذايي کيسه زرده به سرعت کاهش يافته اغلب تا روز سوم کاملا جذب مي شود هشتاد درصد چربي زرده در پايان نخستين روز خروج جوجه مصرف مي شود ميزان تري گليسريد موجود در زرده درهنگام خروج از تخم کمتر از يک گرم بوده و اگر تري گليسريد به عنوان منبع انرژي اوليه فرض شود بنابراين يک گرم تري گليسريد با شرط بازده 95 درصد تنها قادر به تامين 8 تا 9 کيلوکالري انرژي متابوليسمي مي باشد البته ميزان نياز جوجه به انرژي خيلي بيشتر از اين حد بوده تري گليسريد موجود در زرده به عنوان تنها منبع انرژي بعد از خروج جوجه از تخم کفايت نمي کند لذا دسترسي به غذا پس از خروج جوجه از تخم لازم و ضروري است . تحقيقات نشان داده است که دسترسي به غذا باعث جذب سريع تر کيسه زرده مي گردد با حرکت روده ها در جوجه هايي که تغذيه شده اند انتقال زرده به داخل روده سريع تر شده آلودگي ناشي از عدم جذب کيسه زرده نيز به ميزان زيادي کاهش مي يابد جوجه ها به طور غريزي پس از خروج از تخم به جستجوي غذا مي پردازند ورشد تقريبا 24 ساعت بعد از خوردن غذا شروع مي شود عدم دسترسي به غذا موجب افت چشمگير وزن بدن مي شود. در بررسي انجام گرفته جوجه هايي که به مدت 48 ساعت غذا دريافت نکرده بودند 8/7 درصد وزن بدن خود را از دست داده وزن روده کوچک نيز 80 درصد کاهش پيدا کرد در اين جوجه ها کاهش چربي و پروتئين در بافت هاي بدن بيشتر از ساير ترکيبات مشخص بود اما در جوجه هايي که به آب و غذا دسترسي داشتند وزن نهايي جوجه ها 500 گرم بيشتربوده وزن روده کوچک و به تبع آن سطح جذب مواد مغذي افزايش يافته بود همان طور که قبلا ذکر شد زرده نمي تواند اهميت چنداني در تامين انرژي براي جوجه داشته باشد.
در آزمايشي کيسه زرده تعدادي از جوجه ها بلافاصله پس از هچ از بدن آنها خارج شده سپس غذا در اختيار آنها قرار داده شد طبق نتايج به دست آمده رشد جوجه هاي مزبور در روز چهارم کاملا مشابه با رشد جوجه هاي داراي کيسه زرده در هنگام خروج از تخم بود . عدم دسترسي به غذا در روزهاي اول پس از خروج جوجه از تخم باعث کاهش رشد پرزها و ترشح آنزيم هاي روده مي گردد و با مصرف غذا فعاليت آنزيم ها و رشد روده بيشتر مي شود تغذيه اوليه جذب بهتر زرده وبهبود جذب مواد مغذي در پرنده را به دنبال خواهد داشت . عدم تغذيه صحيح در سنين اوليه بر رشد عضلات تاثير منفي گذارده اين تاثير بر عضلات سينه نسبت به بقيه عضلات مشهودتر است . همچنين مکانيسم تشنگي در جوجه هاي تازه از تخم خارج شده به خوبي توسعه نيافته است و تا زماني که جوجه از غذا تغذيه نکرده باشد تشنگي تحريک نمي شود اين بدان معني است که تشنگي با مصرف مواد مغذي و انرژي زا تحريک مي گردد لذا دسترسي به غذا در ساعات اوليه براي رسيدن به رشد مطلوب مهم است .
تاثير تغذيه اوليه بر سيستم ايمني
سيستم ايمني جوجه هاي تازه متولد شده براي رشد وتکامل نيازمند مصرف غذا مي باشد مصرف غذا مواد مغذي لازم جهت رشد و نمو اندام هاي لمفاوي ثانويه که در زمان تولد جوجه وجود نداشته يا نابالغ است را فراهم مي کند عدم دسترسي به دان و مواد مغذي مانع از پاسخ مناسب سيستم ايمني به واکسيناسيون در ابتداي زندگي جوجه مي گردد فقدان مواد مغذي و يا پاسخ هاي هورموني به گرسنگي ، سيستم ايمني را براي مدت طولاني متاثر مي کند گرسنگي اوليه جوجه ها مي تواند برمقاومت پرنده نسبت به بيماري در تمام طول زندگي تاثير مي گذارد .
ضرورت استفاده از دان کامل به جاي آرد ذرت
جوجه ها در هنگام خروج از تخم به شدت از نظر هيدارت کربن فقير بوده بنابراين تغذيه اوليه با جيره آغازين مناسب که ذرت به عنوان يک ماده اصلي در آن استفاده شده باشد به سرعت باعث افزايش ميزان هيدارت کربن در بدن جوجه ميگردد در صورت تاخير در دسترسي جوجه ها به منبع هيدارت کربن امکان بروز کتوز و کم آبي به وجود مي آيد . به دليل مقدار کم هيدارت کربن در تخم مرغ احتمال مي رود که تنها منبع تامين گلوکز جهت ذخيره سازي گليکوژن که در حقيقت مولد انرژي درعمل جوجه در آوري است فرآيند نوسازي گلوکز از سوخت و ساز پروتئين باشد از آن جا که در زمان تغيير تنفس کوريوآلانتوئيکي به تنفس ششي کمبود اکسيژن وجود دارد چرخه گليکوليز براي تامين انرژي نسبت به اکسيداسيون اسيدهاي چرب برتري دارد ذخيره گليکوژن در بدن جوجه پس از در امدن ازتخم تا زمان سازگاري کامل با اکسيژن به سرعت کاهش پيدا مي کند و پس از آن جوجه ها مي توانند از چربي موجود در بدن و کيسه زرده استفاده کنند افزايش وابستگي به چربي براي تامين انرژي به خصوص هنگامي که با عدم دسترسي به گلوکز همراه باشد باعث بروز کتوز پيشرفته درجوجه ها مي شود توليد آب حاصل از سوخت و ساز را که از نظر رطوبت بافتي بسيار ضروري است کاهش مي دهد اتکا به نوسازي گلوکز از منشا پروتئين در اين زمان احتمالا مانع از مصرف پروتئين در مسير رشد مي شود . در يک بررسي مشاهده شد که اگر جيره منحصرا حاوي هيدارت کربن بوده ازنظر مواد پروتئيني فقير باشد به دليل کمبود پروتئين اوليه نارسايي رشد بافت هاي بدن در ابتداي تولد بوجود خواهد آمد بنابراين منحصرا استفاده از آرد ذرت يا نشاسته ذرت توصيه نشده استفاده از دان آغازين از روز اول جهت رسيد به رشد مناسب و مطلوب پيشنهاد مي گردد . در آزمايشي ديگر استفاده از جيره هاي غني از هيدارت کربن و تاثير آن بر عملکرد جوجه هاي گوشتي مورد ارزيابي قرارگرفت جوجه ها با جيره آغازين بر پايه ذرت خرد شده و نيز تاثير مثبت احتمالي اضافه کردن مکمل پروپيونات بر روند نوسازي گلوکز در سه روز اول جوجه ريزي تغذيه شدند در نتايج حاصله جيره هاي غني از هيدارت کربن سبب کاهش روند رشد شد که اين امر تا زمان عرضه جوجه ها به بازار جبران نشد نتايج نشان دادند که فقر پروتئين در سنين اوليه رشد به هيپرپلازي بافتي منجر مي گردد استفاده از پروپيونات موجب کاهش تلفات اوليه گرديده در کل دوره رشد مصرف پروپيونات و جيره آغازين استاندارد روند وزن گيري را بهبود بخشيد زيرا اسيد پروپيونيک در طيور به عنوان واسطه نوسازي گلوکز بوده در دستگاه گوارش به سرعت و به طور کامل جذب مي شود اسيد پروپيونيک همچنين خاصيت باکتري کشي به ويژه در مورد سالمونلا و ساير عوامل بيماري زايي که توسط جوجه ها بلغ شده اند نيز دارد .
مصرف آّب حاوي شکر
همانطور که گفته شد دسترسي به غذا در روزهاي اوليه براي رسيدن به رشد مطلوب مهم است البته اگر آب نيز حاوي مواد انرژي زايي نظير شکر باشد .عملکرد بهتري حاصل مي گردد. در يک بررسي جوجه هايي که در يک روزگي آب حاوي 5 درصد شکر مصرف کرده بودند در مقايسه با جوجه اي شاهد 50 گرم وزن بيشتر ، 5 درصد ضريب تبديل غذايي بهتر و 25/0 درصد مرگ و مير کمتري داشتند اين نتايج بيانگر اين مطلب است که آب محتوي يک ماده انرژي زا باعث بهبود عملکرد جوجه هاي گوشتي مي شود . با تجويز خوراکي آب شکر پس از خروج جوجه ها از تخم گلوکز از همان ساعات اوليه در دسترس جوجه ها قرار داده مي شود در تحقيقي ديگر ميزان گليکوژن کبدي جوجه هايي که از همان ابتدا جيره آغازين به همراه آب شکر دريافت کرده بودند از 10 ميلي گرم درگرم در زمان خروج از تخم به بيشتر از 100 ميلي گرم در گرم در 2 روزگي رسيده بود البته بايد دقت شود که غلظت بيش از حد مايع حاوي گلوکز باعث ايجاد اسهال خواهد شد .
استفاده از محلول اکلتروليت و مولتي ويتامين
جوجه پس از خروج از تخم در معرض انواع عوامل استرس زاي موقت يا دائم قرار ميگيرد استرس تاثير فراواني بر متابوليسم ، سيستم ايمني و سلامتي طيور دارد افزايش فشار خون ، انقباضات خفيف و مداوم ماهيچه اي ، افزايش تعداد تنفس و ضربان قلب و حساسيت عصبي تغيير در سيستم گردش خون ، کاهش مصرف دان و کاهش رشد ازعوارض استرس در جوجه ها مي باشند علاوه بر اين با بروز استرس ، دستگاه لمفاوي طيور تحت تاثير قرار گرفته تحليل مي رود و جوجه ها پاسخ مناسبي به واکسيناسيون نخواهند داد استرس به از دست رفتن وزن بدن کاهش جذب مواد مغذي از بخش انتهايي روده کوچک افزايش ذخيره چربي و کاهش ذخيره پروتئين ، کاهش توليدپادتن و تعداد سلول هاي لمفاوي منجر مي گردد حال چگونه ميتوان استرس راکاهش داد تحقيقات نشان داده است که استفاده از محلول الکتروليت و مولتي ويتامين در آب آشاميدني جوجه هايي که درمعرض استرس حمل نقل و حرارتي بودند باعث بهبود عملکرد و کاهش تنش هاي حاصل از استرس مي شود.[/SIZE]
ويتامين D3 موجود دراين محلول درتنظيم عمل سلول هاي ايمني بدن نقش مهمي را ايفا مي کند علاوه بر اين وجود ويتامين D3 به معدني شدن واستحکام استخوان نيز کمک بزرگي خواهد نمود ويتامين E جهت رشد جوجه ها به ويژه براي به حداکثر رسيدن واکنش ايمني بدن مفيد است در خصوص ويتامين K و احتمال کمبود آن اضافه کردن اين ويتامين در اين دوره به ويژه در روزهاي اوليه پرورش مي تواند سودمند باشد در اين مقطع هنوز جمعيت ميکروارگانيسم هاي روده توسعه نيافته بنابراين جوجه ها به ويتامين K کمي دسترسي دارند اضافه کردن اين ويتامين علاوه بر تقويت سيستم ايمني بر تکامل بافت استخواني نيز موثر مي باشد تجويز ويتامين C در آب آشاميدني جوجه هايي که تحت شرايط استرس حمل و نقل استرس حرارتي و يا بيماري قرار گرفته اند مفيد واقع خواهد شد زيرا در اين شرايط نياز متابوليسمي به ويتامين C افزايش يافته در عين حال باعث بالا بردن مقاومت سيستم ايمني بدن مي گردد. نتايج تحقيقات صورت گرفته نشان داد که در جوجه هاي در معرض استرس شديد حمل و نقل ميزان اسيد آسکوربيک غده فوق کليوي درعرض 10 دقيقه تخليه شده و کاهش شديد اسيد آسکوربيک در انها ديده مي شود اضافه نمودن مکمل ويتامين اسيد آسکوربيک به آب آشاميدني باعث ذخيره مجدد آن در غده فوق کليوي مي گردد. الکتروليت ها از نظر تغذيه و فيزيولوژي جايگاه خاصي دارند وعلت آن وجود انواع ذرات يوني در مايعات مختلف بدن پلاسما ، مايع درون سلولي ، مايع بين بافتي ، ادرار و ... مي باشد به منظور کاهش اثرات ناشي از استرس حمل ونقل اضافه کردن الکتروليت ها به آب آشاميدني مفيد خواهد بود . الکتروليت ها مي توانند به طور معني داري ، PH خون ، فشار Co2 و HCO را در طيور تغيير دهند و در صورت اختلال در تعادل اسيد وباز مي توان با استفاده از الکتروليت هاي مايع اين اختلالات را بر طرف کرد نقش الکتروليت ها را مي توان به صورت زير خلاصه کرد :
تنظيم فشار اسمزي و تعادل اسيد و باز ، انتقال امواج عصبي ، کمک به جذب منوساکاريدها ، اسيدهاي آمينه و نمک هاي صفراوي ، شرکت در سيستم انتقالي سلولي و شرکت در سيستم هاي هورموني .
نتيجه گيري
تاخير در دسترسي کامل به آب و دان ، بر وزن و عملکرد آينده جوجه ها ، تاثير دارد . استفاده از جيره آغازين استاندارد متناسب با نيازهاي جوجه از روز اول پرورش همراه با ترکيبات حمايتي ( آب شکر ، مولتي ويتامين و الکتروليت ) نقش مهمي در دستيابي به نتايج مطلوب خواهد داشت .

فصلنامه چکاوک – شرکت مرغ اجداد زربال
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
استفاده از غلات خالص در جيره پلتي جوجه هاي گوشتي
[SIZE=-1]طي تحقيقات انجام گرفته در سال 2001 در استراليا ,كارايي غلات خالص (تريتيكاله و گندم) با پس مانده هاي آنها مقايسه گرديد جيره ها شامل سورگوم،كنجاله سويا و پودر گوشت به همراه 20% گندم يا تريتيكاله حاصل يا پس مانده بود.علاوه بر اين در نيمي از جيره ها آنزيم افزوده گرديد. در جيره واجد تريتيكاله،افزايش وزني مشاهده شد ولي در هنگام استفاده از غلات خالص ،بهبود ضريب تبديل غدايي ،كاهش مرگ مير ناشي از آسيت حاصل گرديد.افزودن آنزيم سبب افزايش كارايي خوراك گرديد.در جيره واجد گندم تا سن 42 روزه اي ،عملكرد هاي مثبتي مشاهده نشد ولي در جيره واجد گندم خالص به همراه آنزيم در سن 21 روزه اي اثرات مشخصي مشاهده گرديد.بهترين ضريب تبديل غذايي در جيره هاي واجد گندم پس مانده به همراه آنزيم حتي تا سنين 42 روزه اي كسب مي شود. با اين وجود ميزان مرگ و مير در جيره هاي واجد گندم خالص همانند جيره هاي واحد تريتيكاله خالص كاهش يافت. طي تحقيقات اخير علت آن كاهش وقوع آسيت مي باشد. در هنگام استفاده از غلات خالص،تغييرات مثبتي در آناتومي سنگدان و پيش معده وجود داشت.
متعاقب تحقيقات حاصله،هنگامي كه پرندگان خيلي جوان با غلات خالص تغذيه ميشوند داراي رشد و نمو كم در دستگاه گوارش ميباشندولي تا سنين 42 روزه اي سريعا رشد كرده و تفاوتي در وزن بدن پرندگاني كه از غلات خلاص يا از غلات پس مانده تغذيه كرده اند. وجود ندارد با اين وجود مزيت تغذيه با غلات خالص،كاهش ميزان مرگ و مير و بهبود ضريب تبديل غذايي ميباشد.


از: دكتر رامين اشرافي
( نشريه دنياي كشت‌ و صنعت)

[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
اثر بتائين در كاهش استرس گرمايي
[SIZE=-1]
بتائين، يك عصاره گياهي طبيعي است كه ميتواند اثرات منفي استرس گرمايي را در طيورجبران كند. در جديد ترين تحقيقات انجام شده توسط بخش تغذيه دامي شركت دانيسكو نشان داده شد كه اضافه كردن بتائين به جيره طيور ميتواند ضريب تبديل غذايي را به ميزان% 5/6 بهبود دهد.
آزمايشات انجام شده در يونان و خاور ميانه در شرايطي كه پرنده در معرض دماي 26 درجه تا 42 درجه سانتيگراد قرار داشت نشان داد كه خوراك حاوي بتائين بطور معني داري ضريب تبديل غذايي و افزايش وزن بدن را به وسيله جلوگيري از دهيد راتاسيون (از دست دادن آب) و حمايت از تداوم مصرف خوراك بهبود مي بخشد.فرايندي كه طيور براي كنترل ميزان آب مصرفي طي ميكنند، مقدار انرژي بالايي مصرف ميكند.در اين زمينه بتائين كه يك عامل اسموليت است طيور را براي نگهداري آب كافي حمايت ميكند.بنابراين با استفاده از بتائين پرنده قادر به نگداري آب ميگردد و انرژي بيشتري را صرف رشد مي نمايد.در جريان يك آزمايش دانشگاهي در يونان،هنگامي كه دماي محيط به 40 درجه رسيده بود با استفاده از بتائين در جيره،
ضريب تبديل غذايي به ميزان 6% كاهش يافت(كنترل =84/1در مقابل بتافين=73/1 )همچنين وزن بدن اين پرندگان به ميزان 6/3% افزايش يافت(كنترل=92/1kg در مقابل بتائين=99/1 kg)
در يك آزمايش فارمي در فلسطين اشغالي در يك دوره 41 روزه در دماي 34 درجه و رطوبت 70% ضريب تبديل غذايي جوجه هاي تغذيه شده با بتائين به ميزان 9/2% بهبود يافت (كنترل=77/1 در مقابل بتائين=72/1)و وزن بدن به ميزان 2% افزايش پيدا كرد(كنترل95/1kg در مقابل بتائين=99/1).
بتائين همچنين به عنوان يك عامل متيل دهنده عمل ميكند كه ميتواند جايگزين بخشي از متيونين جيره گردد.در هر دو آزمايش فوق با استفاده از بتائين مقداري از متيونين جيره كاهش يافته بود،به طوري كه يك فرصت مناسب جهت كاهش قيمت تمام شده خوراك را در كنار پرورش بهتر به دنبال داشت.
در يك تحقيق دانشگاهي ديگر در كشور مصر دماي سالن بين 26 درجه تا 42 درجه متغير بود و جوجه گوشتي سطوح مختلف بتائين را مصرف نمودند.بعد از 49 روز نتايج نشان داد كه خوراك حاوي بتائين ضريب تبديل غذايي را بيش از 11% بهبود بخشيد (كنترل 01/2در مقابل بتائين 81/1)و وزن نهايي بالاي 2/12% افزايش پيدا نمود (كنترل =05/2kgدر مقابل بتائين =3/2 kg) زمانيكه از دكتر ميلان هرابي از بخش تغذيه دامي شركت دانبسكو درباره دست آوردهايش سوال كردند ايشان اظهار داشت :خسارات و صدمات وارده بر عملكرد طيور در طي استرس گرمايي موجبات سود و زيان توليدكننده را فراهم ميكند به طوري كه استرس گرمايي يك مرز اقتصادي است كه مقابله با آن باعث سود آوري خواهد شد و اين ضرر هايي كه به توليد كننده ميرسد ناشي از درجه حرارت هاي بسيار بالاي محيطي است و شواهد دال بر اين مطلب است كه در چنين شرايط بحراني بتائين ميتواند يك محصول بسيار استراتژيك باشد.



از :مهندس سردار حسن زاده (برگرفته از نشريه دنياي كشت‌ و صنعت)
Referance:WORLD POULTRY,Elsevier 2002,Vol.18,No.6
[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
عوامل موثر بر مقدار تغذيه در جوجه هاي گوشتي
[SIZE=-1]مقدار مصرف غذا در جوجه هاي گوشتي همبستگي بسيار نزديکي باشدت رشد بدن دارد امروزه جوجه هاي گوشتي پتانسيل ژنتيکي خود را زماني مشخص مي کنند که تمام مواد غذايي مورد احتياج را به طور کامل و مرتب دريافت نمايند علاوه بر فرمولاسيون صحيح مواد غذايي مقدار مصرف غذا تنها و مهمترين عاملي است که سرعت رشد و راندمان مصرف مواد غذايي را تعيين مي کند گله هايي که متوسط افزايش وزن بالايي را در روز نشان مي دهند معمولا بالاترين مصرف ماده غذايي و بهترين ضريب تبديل وتوانائي زنده ماندن را نيز دارا مي باشند بنابراين مزارع موفق پرورش دهنده بايد از عوامل تاثير گذار بر روي مقدار مصرف ماده غذايي آگاه باشند کنترل مقدار مصرف غذا تحت تاثير اثرات متقابل پيچيده بين عواملي است که با فيزيولوژي حيوان ، سيستمهاي حسي و احتياجات غذايي مورد نياز جهت رشد و نگهداري و مقاومت در برابر بيماريها در ارتباط مي باشد مقدار مصرف غذا تحت تاثير برنامه غذايي و عوامل مديريتي قرار مي گيرد لازم به ذکر است که برنامه غذايي تحت تاثير فاکتورهايي : از قبيل اجزا مواد خوراکي ، چگونگي تنظيم جيره ، سطح اجزا و جيره و کيفيت پلت قرار مي گيرد فاکتورهاي مديريتي که مي توانند مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار دهند عبارتند از : دردسترس بودن آب و غذا ، مديريت محيط پرورش ، تراکم گله و کنترل بيماريها . دراين مقاله به طور خلاصه چگونگي تاثير هر يک از اين عوامل بر روي مقدار مصرف غذا بررسي مي گردد .
کنترل مقدار مصرف غذا :
تئوريهاي اساسي فيزيولوژيکي کنترل مصرف غذا و تنظيم اشتها براي اولين بار در پستانداران مطالعه گرديد و هنوز اطلاعات خيلي کمي در طيور موجود مي باشد کنترل مصرف مواد غذايي در پستانداران تحت تاثير غذه هيپو تالاموس در مغز مي باشد که به عوامل مختلف تحريک کننده و مکانيسم هاي تنظيم کننده پاسخ مي دهند برخلاف پستانداران وضعيت ظاهري و نسبتهاي بافتي غذا ، مقدار مصرف ماده غذايي را در طيور بيشتر از مزه و بو تحت تاثير قرار مي دهند چنانچه پرنده قارد به تشخيص شکل ظاهري غذا نباشد آن را مصرف نخواهد کرد در زير به طور خلاصه به عوامل تنظيم کننده فيزيولوژيکي که اشتها و مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار مي دهند مي پردازيم .
عوامل حسي که مقدار مصرف ماده غذايي را تحت تاثير قرار مي دهند .
جنبه حسي مقدار مصرف غذا در سه مرحله از خوردن غذا مي تواند طبقه بندي شود .
1- شناسايي مواد غذايي 2- فرو بردن و بلعيدن مواد غذايي 3- فعاليت دستگاه گوارش.
شناسايي مواد غذايي در طيور ابتدا از طريق ديدن مي باشد جوجه هاي تازه هچ شده به طور ذاتي ، از طريق رنگ غذا به طرف آن جذب مي شوند Hess در سال 1956 گزارش کرد که رنگهاي نارنجي و آبي در دامنه نور مرئي توسط طوطي ترجيج داده مي شود رنگهاي سبز و قرمز نيز توسط جوجه ها و بوقلمونها ترجيح داده مي شود واين مي تواد دليل استفاده oasis از رنگ سبز براي تحريک جوجه ها براي اولين بار جهت تغذيه باشد مرغهاي جوان به طور ذاتي غذاهاي به اندازه و شکل شنهاي کوچک را ترجيح مي دهند همچنين مرغها تمايل قوي به استفاده از حس بينايي جهت شناسايي شکل و رنگ مواد و ياد گرفتن موقعيت آن دارند به طور مثال : پرندگان ياد مي گيرند که بر اساس مشخصات ظاهري خوراک ، از موادي که موجب بيماري و يا اثرات ناخوشايند بعد از بلعيدن مي شوند اجتناب کنند مواد غذايي که ممکن است در توليد بيماري گله هاي گوشتي نقش داشته باشند حائز اهميت هستند به طوريکه اگر به گله هاي گوشتي غذايي با کيفيت پايين داده شود موجب بيماري مي شود در مقابل افزايش مصرف غذا بوسيله بهبود وضع ظاهري و کيفيت غذا ممکن مي باشد تاثير مثبت اين عامل در دراز مدت به صورت مصرف بيشتر غذا با کيفيت خوب بافتي و خصوصيات ظاهري مناسب ، همراه با اجزا خوب مواد غذايي و جيره نويسي دقيق مشخص مي شود بالاخره رفتار اجتماعي ، يکي از جنبه هاي مهم غذا خوردن در طيور مي باشد جوجه وقتي که ببيند که ساير افراد گله اقدام به نوک زدن مي کنند اين کار را انجام مي دهد غذا خوردن درجمع پرندگان اغلب زمان بخصوصي در طول روز آغاز مي شود حتي اگر در تمام ساعات روز غذا در دسترس آنها باشد .جوجه ها و بوقلمونها دانه خوارند راندمان مصرف غذا به اندازه و شکل دانه که خواص فيزيکي دهان حيوان نيز در آن دخالت دارد بستگي دارد پرندگان در مصرف غذا با اندازه ي خيلي بزرگ و يا خيلي کوچک مشکل دارند که علت آن اندازه نوک آنان مي باشد جوجه ها و بوقلمونها دندان ندارند در نتيجه قطعات خيلي بزرگ نمي تواند جويده شده و به قطعات کوچکتر تقسيم شود پرندگان غذاهاي نرم را هم مصرف مي کنند ولي نمي توانند با کارائي مطلوبي غذا را بدون تلف کردن مورد استفاده قرار دهند به علاوه پرندگان در هنگام خوردن غذاي آردي کار بيشتري را نسبت به خوراک پلت انجام مي دهند به اين ترتيب بخشي از انرژي توليد غذا ، کاهش مي يابد بدليل کراتينه شدن نوک ، جابجا کردن غذا در دهان پرندگان به سختي صورت مي گيرد قطعات غذا ابتدا بايد توسط نوک برداشته شده سپس با حرکت سر غذا به طرف عقب دهان رانده مي شود در اينجا غذا با بزاق ، قبل از بلعيده شدن پوشانده مي شود اگر غذا به صورت خيلي نرم آسياب شود و به صورت مناسبي پلت نشده باشد با بزاق به صورت يک توده چسبناک در مي آيد که در نتيجه سفت شده و با بلع غذا تداخل پيش مي آورد مخصوصا موقعي که جيره محتوي گندم و يا ساير غلات کوچک باشد بلع غذا بوسيله هر نوع تغيير در سلامت نوک ، مثل نوک چيني شديد جهت جلوگيري از کانيباليسم درگله و يا زخم هاي که بوسيله ايجاد مي شود پايين خواهد آمد . مصرف غذا در پرنده بوسيله گيرنده هاي مکانيکي ، حرارتي و شيميايي که در دهان موجود است کنترل مي شود گيرنده هاي مکانيکي به پرنده کمک مي کنند که کيفيت غذا را متناسب با بافت خوراک تشخيص دهد گيرنده هاي حرارتي در جوجه ها به سرد بودن سطح نوک واپيتليوم دهان واکنش نشان مي دهند اما به حرارت غذاي گرم پاسخ نمي دهند گيرنده هاي شيميايي نيز که در پرنده در داخل پرزهاي چشائي تجمع يافته اند به طور متوسط تقريبا 360 عدد است که از اين تعداد حدود 54% در سقف دهان ، 42% در کف دهان و فقط 4% در زبان قرار دارند پرزهاي چشائي پخش شده در قسمتهاي مختلف دهان با غذا تماس پيدا کرده و پرنده را قادر مي سازند که تفاوت بين مواد غذايي را تشخيص دهد اگر چه پرندگان تعداد پرز چشائي بسيار کمتري از پستانداران دارند ولي قادرند مزه غذا و تغيير در مزه را احساس کنند Maller و Kave در سال 1967 ثابت کردند که جوجه هاي تغذيه شده با جيره حاوي انرژي پايين تمايل مشخصي به ساکاروز محلول دارند جوجه ها هنگامي که کمبود کلسيم دارند به سرعت مکمل کربنات کلسيم را انتخاب مي کنند عکس العمل مشابهي به هنگام کمبود ساير مواد مغذي نيز مشاهده مي شود در شرايط نامساعد مطالعاتي ، پرندگان به غذاهايي با طعم ضعيف بهتر از غذاهايي با چاشني بالا عکس العمل نشان مي دهند به اين ترتيب حس چشائي پرندگان ممکن است از بين برود .
تئوريهاي تنظيم مصرف غذا
مکانيسم هاي احتمالي زيادي جهت تنظيم مقدار مصرف غذا در پرندگان وجود دارد که برخي از آنها عبارتند از : 1 تئوري گلوکوستاتيک 2 تئوري ترموستاتيک 3 انبساط لوله گوارشي 4 گردش اسيدهاي آمينه و پروتئين خورده شده 5 مکانيسم ليپوستاتيک . تئوري گلو کوستاتيک ، بر اساس مقدار قند خون وگلوکز داخل شده به کبد بعد از مصرف غذا است . دومين عامل مهم در مصرف غذا تامين احتياجات اسيد آمينه اي آنها مي باشد تحت انتخاب آزادانه غذا جائي که منابع غذايي متفاوتي در دسترس باشد پرندگان مقدار غذاي مصرفيشان را جهت تامين احتياجات اسيد آمينه اي و انرژي تنظيم خواهند کرد . در شرايط تجاري جائي که فقط يک نوع غذا در دسترس باشد مقدار مصرف غذا تحت تاثير مقدار انرژي و نسبت اسيدهاي آمينه قرار خواهند گرفت تئوري ترموستاتيک به طور نزديکي با تنظيم درجه حرارت بدن حيوان ارتباط دارد وقتي که درجه حرارت به بالاتر از نقطه رفاه افزايش مي يابد مصرف غذا کاهش مي يابد زيرا فرايند متابولسيم در کنار عمل هضم ، حرارت بدن را افزايش داده و در نتيجه مقدار مصرف غذا براي نگهداري حرارت بدن موقعي که پرنده با شرايط استرس گرمايي مواجه مي باشد کاهش مي يابدحرارت ناشي ازهضم ، بستگي به ترکيبات جيره دارد وقتي انرژي جيره بيشتر از منابع کربوهيدارت تامين شود به طور معني داري حرارت بيشتري از غذاهاي حاوي چربي به دليل مکانيسم انتقال فعال آنها به هنگام هضم توليد مي گردد از طرف ديگر تهيه يک جيره با توازن اسيدهاي آمينه ايده آل گرماي متابوليکي کمتري از جيره اي با عدم توازن اسيدهاي آمينه توليد خواهد کرد زيرا در اين صورت اسيدهاي آمينه کمتري بايد کاتابوليزه شوند بنابراين مقدار غذاي مصرفي پرندگان تحت تنش گرمائي مي تواند بوسيله افزايش چربي جيره و استفاده از مکملهاي اسيدهاي آمينه افزايش يابد کنترل حرارتي مقدار مصرف غذا در پرندگاني که در اثر چالش هاي دستگاه ايمني بدن تب دارند مهم مي باشد تحريک اوليه سيتو کينز سبب افزايش سرعت متابوليک پايه و حرارت بدن مي شود که اين امر بدليل حرکت مواد غذايي جهت حمايت کاستن هر نوع افزايش حرارت ، گرماي متابوليسمي در طول واکنش تب مشابه مقدار مصرف غذا کاهش مي يابد . انبساط لوله گوارش و تحريک لوله گوارش نيز بايد مقدار مصرف غذا را در پرندگان تحت تاثير قرار دهد اما در باره چگونگي تاثير فعاليت دستگاه گوارش روي مقدار مصرف غذا در مقايسه با ديگر عوامل اطلاعات کمتري وجود دارد .Hodgkiss در سال 1981 وجود دو نوع گيرنده ي حساس به انبساط را در چينه دان ثابت کرد .
1- گيرنده هايي با تطابق پذيري آهسته 2 گيرنده هايي با تطابق پذيري سريع . گيرنده هايي با تطابق پذيري آهسته به هنگام انبساط چينه دان براي زمان طولاني فعال شده و به سرعت حرکت غذا کمک مي کنند ولي گيرنده هايي با تطابق پذيري سريع با رفتار تغذيه اي حيوان ارتباط دارند گيرنده هاي انبساطي در سنگدان نيز وجود داشته و آسياب غذا و حرکات دستگاه گوارش را کنترل مي کنند در حقيقت سنگدان محرک حرکات نرمال دستگاه گوارش مي باشد بر خلاف پستانداران واکنشهاي قدرتمند روده در پرندگان به علت جبران طول کوتاه روده مي باشد همچنين جهت مخلوط کردن ماده هضمي با ترشحات دستگاه گوارش لوله گوارشي به صورت رفلکسي عمل کرده و به طور قدرتمندي ماده هضمي راجهت افزايش هضم و جذب در روده کوتاه با آنزيم مخلوط مي کند همچنين تعداد ميکروبها را که احتمالا سبب بيماري شده و يا در جذب مواد غذايي رقابت مي کنند کاهش مي دهد حرکت ضعيف روده موجب افزايش شدت بيماري آنتريت نکروتيک و در نتيجه به طور معني داري موجب کاهش مقدار غذاي مصرفي خواهد شد . تئوري ليپوستاتيک کنترل مصرف غذا در مرغهاي جوان گوشتي نقش مهمتري در مقايسه با مرغهاي پيرتر ايفا مي کند مانند بسياري از گونه ها در پرندگان بزرگ و بالغ محتوي چربي بدن بوسيله تغيير انرژي گرفته شده از جيره و يا مصرف انرژي تغيير مي کند به عبارت ديگر پرندگان مقدار مشخصي چربي در بدن دارند و وقتي که اين مقدار چربي به کمتر از آن نقطه برسد مقدار اخذ انرژي افزايش خواهد يافت چون پرندگان گوشتي جهت افزايش وزن و بهبود ضريب تبديل انتخاب شده اند کنترل کمي روي محتوي چربي بدن دارند و اين نقطه تنظيم چربي بدن به عنوان شاخص افزايش چربي بدن به طرف بالا جابجا مي شود طبق تئوري ليپوستاتيک جوجه هاي امروزي به دليل افزايش تمايل ژنتيکي به چربي بالاي بدني پرخور شده اند اين دليلي است که نشان ميدهد چرا مقدار مصرف غذاي جوجه هاي پرورشي بايد جهت نگهداري چربي بدن در سطح قابل قبول براي حمايت از حداکثر عملکرد توليدي محدود شود.
فاکتورهاي غذايي که مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار ميدهند .
عوامل تغذيه اي مختلفي مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار مي دهند مخصوصا اگر ترکيبات غذايي جيره کمبود داشته ويا مقدار آن بيش از نياز موجود باشد البته مرغهاي گوشتي براي افزايش وزن انتخاب شده اند و در آنها تاثير جيره روي مقدار مصرف غذا کمتر از مرغهاي تخمگذار مي باشد .
انرژي جيره :
مهمترين فاکتور قابل پيش بيني روي مقدار مصرف غذاي مرغهاي گوشتي ، محتوي انرژي جيره است همانطور که در بحث تئوري ليپوستاتيک ذکر شد پرندگان جهت تامين احتياجات انرژي متابوليک غذا مصرف خواهند رد نياز انرژي شامل انرژي براي نگهداري ، رشد و يا توليد مي باشد احتياجات نگهداري بدن که بيشتر از نيازهاي توليد مي باشد بوسيله وضعيت سلامتي پرنده ، درجه تحرک پرنده ، فعاليت فيزيکي و تداخل هاي اجتماعي مي باشد تحت تاثير قرار مي گيرد و از دست دادن گرماي بدن که تحت تاثير حرارت محيط اطراف ، رطوبت و جريان هواي محيط مي باشد تغيير مي کند . بنابراين اگر محتواي انرژي جيره کاهش يابد مقدار مصرف غذا را افزايش خواهد يافت تا وقتي که بوسيله پرشدن روده و يا ساير محدوديتهاي فيزيولوژيکي محدود شود چون ضريب تبديل غذا از نظر اقتصادي در مرغهاي تيپ گوشتي مهم ميباشد تحريک افزايش مقدار مصرف غذا بوسيله کاهش تراکم کالري آن عملي نمي باشد زيرا فاکتورهاي ديگري علاوه بر محتوي انرژي جيره همبستگي دارد .
پروتئين و اسيدهاي آميه
جيره
محتواي پروتئين و اسيدهاي آمينه جيره تاثير غير مستقيم روي مقدار مصرف غذا دارد اگر محتواي اسيدهاي آمينه جيره به سطحي زير احتياجات رشد کاهش يابد افزايش وزن بدن کم خواهد شد در حالي که وزن بدن کم مي شود احتياجات کالريک پرنده نيز کاهش خواهد يافت و متعاقبا مقدار مصرف غذا به دليل کاهش انرژي کم مي شود عدم توازن اسيدهاي آمينه جيره يا بدليل جيره بندي بد و يا ناشي از اجزا غذايي با کيفيت پايين مي باشد که موجب کاهش مقدار مصرف غذا و کاهش راندمان ضريب تبديل غذايي مي شود بر عکس انرژي جيره پرندگان گوشتي مقدار مصرف غذاي خود را جهت تامين مقدار اسيدهاي امينه مورد نياز تغيير نخواهند داد مگر يک کمبود جزيي در اولين اسيد آمينه محدود کننده باشد در چنين صورتي افزايش مقدار مصرف غذا با کاهش راندمان ضريب تبديل همراه خواهد بود.
مقدار وتيامينها و مواد معدني جيره
ويتامينها و مواد معدني در درجه اول در متابوليسم به عنوان يک کوفاکتور عمل ميکنند در حاليکه ماکرومينرالهايي مثل کلسيم ، فسفر و منيزيوم به عنوان اجزا ساختماني بدن نقش ايفا مي کنند ويتامين ها ومواد معدني ، مقدار مصرف غذا را فقط وقتي که سطحشان درجيره بسيار کم و يا چند برابر بيشتراز نياز حيوان باشد تحت تاثير قرار مي دهد کمبود اين مواد درجيره سبب ناراحتيهاي متابوليکي مي شود که به طور غير مستقيم روي مقدار مصرف غذا تاثير دارد احتمالا کمبود موادمعدني مقدار مصرف غذا را جهت تامين نياز تحريک مي کند در حالي که مقدار بيش از حد ويتامين هاي جيره و مواد معدني موجب کاهش مقدار مصرف غذامي گردد افزايش مقدار مواد معدني به طور معني داري با افزايش مقدار مصرف آب همراه است افزايش نمک جيره مقدار مصرف غذا را کاهش و مصرف آب را تحريک خواهد کرد افزايش کلسيم جيره نيز مقدار مصرف غذا را در مرغهاي گوشتي در حال رشد کاهش خواهد داد .
فاکتورهاي ضد تغذيه اي
طبيعت ماهب زيادي را در اختيار گياهان قرارداده است توانائي سنتز مواد شيميايي منحصر به فرد که به عنوان ترکيبات ذخيره مواد غذايي و يا مکانيسمهاي دفاعي فعاليت مي کنند از اين جمله مي باشد بسياري از اين ترکيبات مي توانند رشد حيوان را محدود کرده و يا موجب مرگ شوند ترکيباتي مثل ممانعت کننده پروتئاز ، گواتروژنها ، آلکالوئيد ها ، اگزالاتها و فيتات ترکيبات طبيعي هستند که مي توانند در دسترس بودن مواد غذايي را براي پرنده محدود کرده مصرف ماده غذايي را کاهش داده و رشد را در حيواناتي که آن را مصرف مي کنند کاهش دهند . عوامل ضد تغذيه اي ديگري در غذا در نتيجه قارچ ، متابوليسم ميکروبي و يا خود گياهان به عنوان يک مکانيسم دفاعي در مقابل زخمها و يا عفونت توليد مي شوند خوشبختانه حضور يک عامل سمي در مصرف مواد مانعي ايجاد نمي کند روشهاي فرايندي زيادي براي خنثي کردن و سم زدايي ترکيبات زيان آور ضايعات و مواد زايد در دسترس مي باشد مواد غير سمي در هيچ سطحي از مصرف ، محدود کننده نمي باشند البته مصرف در سطح پايين حتي براي ترکيبات سمي نيز مي تواند بدون هر نوع اثر زيان آور تحمل شود .
مصرف آب
آب مهمترين ماده غذايي در جيره پرندگان است اگر چه مقدار موردنياز نمي تواند در مقايسه با ديگر مواد غذايي به سادگي اندازه گيري شود مقدار آب مورد نياز پرندگان گوشتي بستگي به حرارت محيط ، رطوبت نسبي اجزا جيره ، سرعت رشد و راندمان باز جذب آب بوسيله کليه دارد آب در بدن به عنوان يک حلال عمل مي کند که مواد غذايي را در بدن حل و مواد زايد رادفع مي کند در داخل بدن بسياري از واکنشهاي شيميايي بوسيله آنزيمها ، در محيط محلول انجام شده و هيدروليز مي گردند بدليل گرماي بالاي آب ، تغييرات خيلي کوچکي در حرارت بدن مي شود حرارت نهان تبخير آب نيز بسيار بالا ست وتبخير آن از پرنده قسمتي مهم از تنظيم حرارتي بدن پرنده را به عهده دارد همچنين مصرف مقدار غذاي مصرفي آب مي نوشند البته مقدار واقعي مصرف آب ، بستگي به نوع غذا ، حرارت محيط و عوامل مدير يتي دارد افزايش پروتئين خام جيره مقدار مصرف آب و نسبت آب به غذا را افزايش ميدهد غذاهاي کرامبل و يا پلت شده نسبت به غذاهاي مش هم آب و هم مقدار مصرف غذا را افزايش مي دهند اما نسبت آب به غذا تقريبا ثابت باقي مي ماند افزايش نمک جيره و ديگر مواد معدني اسموليتيکي مقدار مصرف آب را جهت تنظيم افزايش مواد معدني و دفع آنها از طريق کليه افزايش مي دهد مصرف آب مهمترين تاثير را روي مقدار مصرف غذا وقتي دارد که مصرف محدود شود و آب بدن راتحت تاثير قرار دهد در دسترس بدن آب بستگي به تراکم گله و فضاي آبخوريها دارد اگرچه آبخوريهاي قطره اي کاراتر و بهداشتي بوده ولي اين آبخوريها مقدار جريان آب کافي براي بوقلمونها بعد از سن 6 هفتگي فراهم نمي کنند ومتعاقبا مقدار مصرف غذا تحت تاثير قرار ميگيرد .
فاکتورهاي مديريتي که مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار مي دهند .
مقدار مصرف غذا به طور معني داري در بين گله ها يا فارمهايي با امکانات مشابه حتي اگر غذاي يکساني را مصرف کنند و دستورات مديريتي مشابهي را تعقيب کنند مي تواند اختلافهايي درنحوه مديريت و بيماري مي باشد سه عامل مديريتي که مي تواند روي مقدار مصرف غذاي پرندگان گوشتي موثر باشد عبارتنداز : 1 دسترسي به آب و غذا 2 تنشهاي محيطي 3 بيماري . تاثير نسبي هر يک از اين فاکتورها روي مقدار مصرف غذا بستگي به تراکم گله دارد هر چقدر تراکم گله افزايش يابد تقاضا و رقابت براي نيازهاي اساسي ، مثل آب ، غذا ، بستر و هوا افزايش مي يابد . توجه به هر يک از اين عوامل عمومي براي پرندگان جهت مصرف غذا در حد پتانسيل ژنتيکيشان حياتي مي باشد در زير به طور خلاصه به هر يک از عوامل مديريتي که روي مقدار مصرف غذا تاثير دارند اشاره مي شود .
دسترسي به غذا و آب
طيور گوشتي بايد آزادانه و بدون هر گونه محدوديتي به غذا و آب از روز جايگزيني در سالن تا روزي که به بازار فرستاده مي شوند دسترسي داشته باشد دانخوري و آبخوري بايد به تعداد کافي در دسترس باشد در اين صورت رقابت کمي در طول تغذيه پرندگان به وجود مي آيد دانخوريها و آبخوريها نبايد درتمام طول روز اشغال باشندزيرا پرندگان ضعيف داخل گله قادر به مصرف مقدار غذاي مورد نياز خود به طور آزادانه نخواهند بود اگر تفاوت زيادي در وزن بدن گله مشاهده شود در حقيقت فضاي دانخوري کافي براي هر پرنده وجود ندارد حتي اگر دانخوري کافي هر پرنده وجود ندارد حتي اگر دانخوري کافي برا هر پرنده وجود داشته باشد رديف دانخوريها بايد طوري باشد که همه پرندگان به راحتي بدون فشار بيش از حد به غذا دسترسي داشته باشند تا يکساني گله حفظ شود بايد دقت کرد که سطح بستر زير دانخوريها بيش از اندازه مرتفع و يا کم عمق نباشد تا تفاوت ارتفاع بين دانخوريها افزايش نيابد طرح مناسب دانخوريها و تنظيم جريان غذا در آنها براي هر پن نيز مهم مي باشد طرح دانخوريها بايد مناسب اندازه پرندگان باشد فاصله سيمهاي گريل ، جريان غذا و عمق آن در هر پن و زمان دوباره پرشدن آن نيز مهم مي باشد بسياري از اوقات چندين دانخوري در رديف دانخوريها بدليل تنظيم بد جريان غذا و ياعدم کارکرد مناسب اپراتور از غذا خالي مي ماند . بالاخره پرندگان گوشتي نبايد هرگز بدون غذا باشند زيرا اين پرندگان قادر به جبران کمبود غذا بوسيله افزايش مقدار مصرف غذايشان در زمان بعدي نخواهند بود هر پرنده مطابق برنامه غذايي رايج خود در طول روز غذا مصرف مي کند و هرگونه توقف غذا خوردن برنامه غذايي بعدي را مختل خواهد کرد و رقابت بين گله را افزايش مي دهد توقف غذايي که بيشتر از 4 ساعت ادامه يابد حساسيت به بيماري آنتريت را افزايش خواهد داد که شديدا اشتها و مقدار مصرف غذا را کاهش خواهد داد پرندگان جوان به توقف مصرف غذا حساستر هستند .
تنشهاي محيطي :
تنش تاثير بدي روي مقدار مصرف غذا در طيور کوشتي دارد بالا رفتن سطح بعضي از هورمونها به هنگام استرس سبب انتقال سوخت بدن جهت واکنش جنگندگي و يا پرواز مي گرددجذب مواد غذايي و حرکات دستگاه گوارش اساسا در طول واکنشهاي استرس کاهش مي يابد استرس شديد گذرا احتمالا سبب يک کاهش آني در مقدار مصرف غذا و يا عملکرد مي شود استرس حاد و بحراني يک تاثير قابل توجه و مدام روي مقدار مصرف غذا خواهد داشت در کل تنش حاد وبحراني توسط سه عامل تنش زاي محيطي مي تواند ايجاد شود : 1- تنش گرمايي 2- شرايط بد هوا 3- شرايط نامطلوب بستر
بيماري و تنشهاي ايمنولوژيکي
تنش ايمنولوژيکي ايجاد شده بوسيله بيماري تاثير مهم و معني داري روي مقدار مصرف غذا دارد اگر چه بيماري آنتريت تاثير قابل مشاهده اي روي کاهش مقدار مصرف غذا دارد هر آنتي ژني نيز که عکس العمل ايمني را بالا ببرد موجب کاهش اشتها مي شود واکنش سيستم ايمني ذاتي بسيار به مواد مغذي نيازمند است ومقدار ماده غذاييبا بيشتر از سيستم ايمني اکتسابي کاهش ميدهد تحريک اوليه آبشار سيتوکينها همراه با عکس العمل ايمني ذاتي مستقيما رفتار پرنده را تغيير مي دهد بي حالي کاهش فعاليت جمعي و بي اشتهايي در نتيجه تاثير اينترلوکئين روي مغر و تغيير در سرعت متابوليسم پايه و وجود تب مي باشد .اين تغيير رفتارها موجب کاهش مقدار مصرف غذا و وزن مي گردند علاوه بر کاهش مقدار مصرف غذا موقعيت تغذيه اي پرنده که سيستم ايمني آن تحريک شده بوسيله کاهش جذب بعضي از مواد غذايي کم مي شود .[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
اثر مكمل هاي ويتامينه a و e روي مقدار ويتامين e زرده تخم مرغ
[SIZE=-1]مقدمه:
تغذيه مناسب مستلزم استفاده هر چه بيشتر از منابع حيواني است كه منجر به افزايش تقاضا براي توليدات دامي مي شود. با دستكاري جيره غذايي مرغان تخم گذار مكان تغيير در تركيبات تخم مرغ وجود دارد. با استفاده از ويتامين هاي محلول در چربي مقدار اسيدهاي چرب موجود در تخم مرغ تغيير مي كند. ثابت شده است كه ويتامين E از اكسيداسيون مواد در بافت هاي حيواني و غذاهاي با منشاء حيواني جلوگيري مي كند . از آنجائيكه اكسيداسيون چربي ها روي كيفيت غذا تاثيري منفي دارد، استفاده از اين ويتامين به عنوان آنتي اكسيدان در جيره غذايي ضرورت دارد.
مداركي وجود دارد كه همبستگي مستقيمي را بين سطح ويتامين E جيره با غلظت ويتامين E زرده را تاييد مي كند. اما مقدار اين همبستگي و رابطه آن با جيره هاي مختلف به طور كامل ثابت نشده است. با اين وجود Frigg و همكاران (1992) گزارش كردند كه با استفاده از 320 واحد بين المللي ويتامين E در كيلوگرم جيره ، غلظت ويتامين E زرده تخم مرغ به 700 ميلي گرم در كيلوگرم زرده مي رسد. همچنين Jiang و همكاران (1994) گزارش كردند كه با استفاده از 400 واحد بين المللي (IU) ويتامين E در كيلوگرم جيره، مقدار ويتامينE زرده به 390 ميلي رم در كيلوگرم زرده مي رسد.
تفاوت هاي موجود بين اين گزارشات مي تواند به دليل تنوع بيولوژيكي، نا مناسب بودن آناليزها و وجود سينرژيسم يا آنتاگونيسم بين اجزاي تشكيل دهنده جيره باشد. به عنوان مثال برخي از تركيبات محلول در چربي موجود در غذا ممكن است مانع جذب و توزيع توكوفرول ها (ويتامين E) در بدن شوند.
در اواخل سال 1940 Daris و Moore وجود تداخل متابوليكي بين ويتامين E و A موجود در جيره را گزارش كردند. غلظت بالاي ويتامين A جيره، جذب و ويتامين E را كاهش داده و متعاقباً مقدار آن را در بافت ها نيز كاهش مي دهد.
گفته مي شود كه آنتاگونيسم بين اين دو ويتامين در طول فرايند هضم اتفاق مي افتد. همچنين زمانيكه ويتامين E جيره به صورت اصولي كنترل شود، ميزان آنتاگونيسم بطور محسوسي كاهش مي يابد.
تامين ويتامين E مرغان تخم گذار و ساير حيوانات توليد كننده از علائم كلينيكي مربوط به كمبود اين ويتامين جلوگيري مي كند. اخيراً گفته شده است كه مقدار ويتامين E مورد استفاده در جيره بايستي به اندازه اي باشد كه علاوه بر جلوگيري از بروز علائم كمبود، از اكسيداسيون مواد موجود در بافت هاي حيواني يا غذاهاي با منشاء حيواني نيز پيش گيري كند.
هدف از تحقيق حاضر تعيين اثر مكمل هاي ويتامينه E و A روي غلظت ويتامين E زرده تخم مرغ و بررسي تاثير ويتامين E در جلوگيري از اكسيداسيون چربي ها مي باشد.
مواد و روش ها
در اين آزمايش از 96 قطعه مرغ قهوه اي ISA (مرغان تخمگذار با پوسته تخم مرغ قهوه اي رنگ) در سن 32 هفتگي در قفس هايي با ابعاد 41 * 38 سانتي متر بودند، استفاده شد. تغذيه مرغ ها به صورت آزاد همراه با 15 ساعت روشنايي در روز بود براي تامين احتياجات غذايي طيور، جيره اي بر پايه ذرت - كنجاله سويا فرموله شد (1994 NRC) و مكمل هاي ويتامينه و معدني استفاده شده در جيره غذايي فاقد ويتامين هاي E و A بودند.
جيره پايه بر اساس غلظت هاي متفاوتي از ويتامين هاي E و A به دو نوع تقسيم شده بود. جيره اول شامل 4000 واحد بين المللي ويتامين A (ترانس رنتيل استات كامل) و 8 سطح ويتامين E (جيره Iu/Kg 1280، 640، 160، 80، 40، 20، 0) و جيره دوم شامل 40000 واحد بين المللي ويتامين A و 4 سطح ويتامين E بود. هر دو جيره به طور همزمان استفاده شدند و آزمايش8 هفته به طول انجاميد.
نتايج
براي تعيين اثر غلظت هاي مختلف ويتامين A و E جيره بر روي مقدار ويتامين E زرده تخم مرغ ضخامت پوسته، رنگ زرده، وزن تخم مرغ و توليد روزانه تخم مرغ تجزيه واريانس انجام گرديد.
اثرات اصلي و اثرات متقابل ما بين ويتامين هاي A و E هيچ تاثيري روي عملكرد توليد مرغان تخمگذار نداشت ولي رابطه مستقيمي بين سطح ويتامين E جيره با غلظت ويتامين E زرده تخم مرغ در جيره اي كه سطح ويتامين A آن كمتر بود، وجود داشت.
استفاده از سطوح بالاتر ويتامين E منجر به افزايش واريانس مربوط به مقدار ويتامين E زرده شد. براي همگن كردن واريانس ها از تبديل لگاريتمي استفاده گديد و يك رابطه خطي بين ميزان ويتامين E جيره با مقدار ويتامين E زرده مشاهده گرديد. (001/0 " P). با افزايش سطح ويتامين E جيره، مقدار ويتامين E موجود در زرده نيز افزايش يافت ولي اين يك رابطه خطي كامل نبود.
تنوع زيادي در درصد جذب ويتامين E توسط مرغاني كه از جيره يكساني استفاده كرده بودند، مشاهده شد. اثر سطوح ويتامين A جيره (جيره Iu/kg 40000 و 4000) روي غلظت ويتامين E زرده تخم مرغ مي باشد.
به دليل ناهمگني واريانس ها در ارقام اوليه براي ويتامين A نيز تبديل لگاريتمي انجام گرفت و اثر ويتامين A معني دار مشاهده شد، مرغاني كه جيره غذايي آنها حاوي سطح بالاي ويتامين A بود. غلظت ويتامين E زرده در تخمم مرغ هاي آنها پايين بود (001/0 " P) .
هيچگونه اثر متقابلي بين سطح ويتامين A و سطح ويتامين E جيره كه منجر به افزايش غلظت ويتامين E زرده شود، مشاهده نگرديد.
همچنين سطوح مختلف ويتامين هاي A و E و مدت نگهداري تخم مرغ ها روز غلظت مواد غير فعال (TBA) كه يكي از مهمترين شاخص هاي اكسيداسيون زرده تخم مرغ است، موثر نبود.[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
اهميت تغذيه جوجه بعد از هچ و رابطه آن با عملكرد گله در آخر دوره
[SIZE=-1]تمام پژوهشگران را عقيده بر اين است كه چگونگي تغذيه جوجه بلافاصله بعد از جوجه ريزي مي تواند تاثير زيادي در عملكرد گله در آخر دوره پرورش داشته باشد.به عبارت ديگر شروع پرورش گله اي كه با تغذيه مناسب و صحيح توام باشد سبب مي گردد كه مرغدار بتواند گله اي يكنواخت از نظر وزن كه از راندمان تبديل غذايي و تلفات مطلوبي نيز برخوردار است به بازار عرضه كند.
در حال حاضر حتي اين نظــــريه كه جوجه را بايد مدتي بعد از جوجه ريزي بدون غذا نگــهداري كرد غير قابل قبول مي باشد.آزمايشات متعدد ثابت كرده است كه وزن نيمچه در 6 يا 7 هفتگي رابطه مستقيمي با وزن آن در هفته اول پرورش دارد و اين ارتباط جداي از رابطه موجود بين وزن اوليه جوجه و يا سن گله مادر مي باشد.
همچنانكه مي دانيم از زمان شروع مرغداري به صورت صنعتي و با اصلاح ژنتيكي دايمي نژادها و با استفاده از روش ها و ابزارهاي موثرتر مديريتي ، از مدت زمان رشد جوجه هاي گوشتي سال به سال كاسته شده است.يعني جوجه اي كه هشتاد سال گذشــــته در مدت 16 هفته به وزن كشـــتار مي رسيد هم اكنون در مدت 6 يا 7 هفته به وزن كــــــــشتار مي رسد.كاهش طول مدت پرورش سبب شده است كه تغذيه جوجه در هفته اول از اهميت بيشتري برخوردار مي باشد زيرا با كاهش تدريجي طول مدت پرورش ، نسبت هفته اول از نظر زماني به بقيه مدت پرورش افزايش مي يابد ، يعني اگر در هشتاد سال گذشته ، هفته اول يك شانزدهم طول مدت پرورش را تشكيل مي داد هم اكنون اين نسبت به يك ششم يا يك هفتم رسيده است.عوامل زيادي مي توانند در رشد اوليه جوجه مؤثر باشد تعدادي از اين عوامل مربوط به زمان قبل از پرورش و تعدادي مربوط به بعد از جوجه ريزي و پرورش مي باشند.
از عوامل مربوط به قبل از پرورش مي شود از وزن تخم مرغ و سن گله مادر نام برد و از عوامل بعد از جوجه ريزي ، آلودگي هاي اوليه ميكربي محل پرورش و چگونگي تغذيه مي توانند در رشد هفته اول و در نهايت در رشد نهايي گله تاثير گذار باشند.
تخم مرغ از نظر وزني حاوي حدود 5/58 درصد سفيده ، 31 درصد زرده و 5/10 درصد پوسته مي باشدكه با افزايش سن مادر ، درصد وزن زرده نسبت به سفيده فزوني مي يابد.8/88 درصد وزن سفيده و 5/47 درصد وزن زرده و يك درصد پوسته را آب تشكيل مي دهد كه البته اين ارقام در نژادهاي مختلف تا حدي متفاوت مي باشند.با چنين تركيبي ، تخم مرغ حاوي تمام انواع مواد غذايي ضروري براي رشد جنين در دستگاه جوجه كشي به استثناي اكسيژن مي باشدوچنانكه مي دانيم اكسيژن نيز در طول مدت انكوباسيون از طريق منافذ سطحي پوسته ، به جنين در حال رشد مي رسد.
زرده حاوي مقدار زيادي چربي است كه انرژي مورد نياز رشد جنين را در دوره انكوباسيون تامين مي كند.سفيده نيز حاوي انواع اسيدهاي آمينه مي باشد كه پروتئين مورد نياز را به جنين مي رساند.مقداري از زرده با اضافه مقدار كمتري از سفيده كه در آخر دوره انكوباسيون به مصرف رشد جنين نرسيده است بعد از هچ ، در درون حفره شكمي جوجه و بصورت كيسه اي باقي مي ماند كه تقريبا 10 درصد وزن جوجه را در زمان توليد تشكيل مي دهد.وجود اين مواد سبب مي شود كه جوجه بتواند سريعا خود را از تغذيه درون تخم مرغي به تغذيه دهاني وفق دهد.رابطه مستقيمي نيز بين مقدار مواد مغذي باقي مانده در زرده و رشد جوجه بعد از جوجه ريزي وجود دارد ، يعني هر چقدر مواد مغذي كيسه زرده بيشتر باشد رشد جوجه نيز سريعتر خواهد بود .امروز متخصصين علم ژنتيك با استفاده از اين موضوغ سعي مي كنند نژادهاي را بوجود آورند كه زرده باقي مانده بعد از هچ از نظر مواد مغذي هر چه غني تر باشد تا جوجه در روزهاي اول از رشد بيشتري برخوردار گردد.

اهميت تغذيه در هفته اول
هم چنانكه اشاره شد با كاهش طول مدت پرورش ، امروزه در پرورش مرغ گوشتي تغذيه در هفته اول از اهميت بيشتري برخوردار گرديده است ، حتي در سالهاي نه چندان دور كه طول مدت پرورش به 60 روز مي رسيد هفته اول حدود 10 تا 11 درصد از كل طول مدت پرورش را تشكيل مي داد ولي هم اكنون كه طول مدت پرورش كاهش يافته است ، هفته اول نسبت به كل طول مدت پرورش به بيش از 15 درصد رسيده است كه با كاهش طول مدت پرورش در آينده ، اين درصد به تدريج افزايش خواهد يافت.
از طرف ديگر همچنانكه مي دانيم در كارخانه جوجه كشي ، جوجه ها در زمانهاي متفاوت و تدريجا از تخم مرغ خارج مي شوند ولي خارج كردن تمام جوجه ها از هچر زماني صورت مي گيرد كه اكثر جوجه ها از تخم مرغ خارج شده و 90 تا 95 درصد آنها خشك شده باشند به عبارت ديگر تعدادي از جوجه ها بعد از خارج شدن از تخم مدت 24 ساعت يا بيشتر در هچر باقي مي مانند.
بعد از تخليه هچر و در بهترين شرايط ، معمولا جوجه ها بين 12 تا 24 ساعت بعد به مرغداري مي رسند ولي گاهي به علل متعدد از جمله اعمال برنامه هاي واكسيناسيون ، نوك چيني و يا طولاني بودن مسير ، اين مدت به 36 تا 48 ساعت نيز مي رسد.
با افزودن مدت زماني كه جوجه ها بعد از هچ در سيني هاي هچري باقي مي مانند به مدت زمان انتقال جوجه ها به مرغداري ، مي توان نتيجه گرفت كه اكثرا جوجه ها بين 48 تا 72 ساعت يعني 2 تا 3 روز بعد از خروج از تخم مرغ ، به سالن مرغداري مي رسند.به عبارت ديگر اگر مدت پرورش نيمچه گوشتي امروزي 6 هفته باشد مي توان نتيجه گرفت كه جوجه از زمان خروج از تخم مرغ تا شروع تغذيه در سالن ، 2 تا 3 روز به عبارت ديگر 4 تا 7 درصد از عمر خود را تا زمان كشتار بدون غذا باقي مي ماند.
به عنايت به آنچه كه اشاره شد اهميت تغذيه مناسب جوجه گوشتي و بلافاصله بعد از جوجه ريزي به خوبي مشخص مي گردد ، به هر علتي كه جوجه نتواند در سالن به آب و دان كافي دسترسي پيدا كند سبب خواهد شد كه گله از رشد غير يكنواخت و عملكرد نا مناسبي برخوردار گردد.
دستگاه گوارش جوجه و از جمله روده ، كبد و پانكراس كه نقش مهمي در توليد آنزيم و هضم مواد غذايي دارند بلافاصله بعد از هچ داراي رشد 2 تا 5 برابر رشد ساير اعضاء هستند و اين رشد وقتي مي تواند عملي گردد كه جوجه بعد از هچ سريعا به آب و دان دسترسي پيدا كند.هم چنين ثابت شده است كه مواد غذايي موجود در زرده بطور كامل قادر به تامين نيازهاي غذايي جوجه بعد از هچ نخواهند بود و به همين سبب ممانعت از تغذيه جوجه تا سه روز بعد از هچ مي تواند تا 30 درصد سبب كاهش رشد در 4 هفته اول گردد و اين كاهش رشد در هفته هاي بعدي نيز به هيچ وجه جبران نخواهد شد.در صورتيكه اگر به هرعلتي ا ز رشد جوجه در هفته هاي دوم و سوم ممانعت به عمل آيد ، اين كاهش رشد تا آخر دوره قابل جبران خواهد بود.
با توجه به اختلاف زمان هچ ، بعد از جوجه ريزي تعدادي از جوجه ها كه زودتر هچ شده اند ديرتر به دان مي رسند و بر عكس جوجه هايي كه ديرتر هچ شده اند زودتر به دان مي رسند.اين مدت زمان كه بين 2 تا 3 روز است خود عامل تاثير گذار مهمي در رشد گله مي باشد و امروزه بعنوان يكي از علل اصلي عدم يكنواختي رشد در گله هاي گوشتي شناخته مي شود.ممانعت از دسترسي گله به دان و آب بعد از رسيدن آن به مرغداري ، سبب افزايش بيشتر مدت گرسنگي مي شود و در نتيجه تاثيرات سوء مصرف نشدن كافي دان سبب كاهش وزن ، افزايش طول مدت رشد و به ويژه عدم يكنواختي وزن در گله خواهد شد و مسلما اين تاثيرات سوء در جوجه هايي كه زودتر هچ شده و ديرتر به دان رسيده اند بيشتر خواهد بود.هم چنانكه اشاره شد كيسه زرده حاوي مقدار زيادي چربي است كه به عنوان ذخيره انرژي براي رشد جوجه در فاصله زماني بين هچ تا شروع تغذيه دهاني بايد مورد استفاده قرار گيرد ولي بايد توجه داشت كه چربي زرده تا 50 درصد انرژي مورد نياز جوجه را مي تواند تا شروع تغذيه دهاني تامين كند.از طرف ديگر زرده وقتي مي تواند سريع تر جذب شده و انرژي ذخيره شده در خود را به مصرف جوجه برساند كه جوجه امكان دسترسي هر چه سريع تر به دان را بعد از هچ داشته باشد.بنابراين بر اختلاف اين تصور ، جلوگيري از تغذيه اوليه جوجه علاوه بر اينكه سبب جذب سريع تر زرده نخواهد شد ، بر عكس جلوگيري از تغذيه اوليه سبب كندي جذب زرده مي شود و كندي جذب زرده نيز به نوبه خود سبب جلوگيري از رشد جوجه و كاهش وزن در آخر دوره خواهد شد.
آخرين مسئله مهم در مورد لزوم جذب هر چه سريع تر زرده وجود آنتي بادي هاي منتقله از مادر به زرده مي باشد هم چنانكه مي دانيم آنتي بادي هاي مادري از طريق زرده به جوجه منتقل مي شوند.اين آنتي بادي ها به شرطي مي توانند باعث جلوگيري از بيماريها شوند و هرچه سريع تر و حداكثر در مدت 48 ساعت از طريق زرده وارد جريان خون جوجه شوند و از طرف ديگر آنتي بادي وقتي سريعا وارد جريان خون خواهد شد كه زرده به سرعت جذب گردد و همچنانكه اشاره شد براي جذب زرده ، جوجه بايد در كوتاهترين مدت بعد از هچ به آب و دان برسد كه از اينجا اهميت تغذيه اوليه جوجه به خوبي مشخص مي گردد.

استفاده از آرد ذرت در تغذيه جوجه
آزمايشات متعدد ثابت كرده اند كه مصرف آرد ذرت آسياب شده در روزهاي اول در جوجه هاي گوشتي علاوه بر اين كه هيچگونه اثر مثبتي در جذب كيسه زرده و كاهش عوارض چسبندگي ندارد بلكه سبب به تاخير افتادن رشد و كاهش راندمان تبديل غذايي نيز مي شود.در آزمايشي كه در سال 1999 در آمريكا صورت گرفت نشان داده شد كه مصرف پيش دان از يك روزگي در مقايسه با ذرت ، سبب افزايش رشد به ميزان 116 گرم تا آخر 49 روزگي و راندمان تبديل غذايي نيز به مراتب بهتر گرديد.
مصرف ذرت در روزهاي اول در جوجه هاي گوشتي كه در سالهاي بسيار دور و فقط به مدت كوتاهي در مرغداري هاي صنعتي دنيا متداول گرديد هم اكنون كاملا منسوخ شده و امروزه به هيچ وجه توصيه نمي گردد ، كما اينكه اشاره اي نيز به آن در هيچكدام از راهنماهاي پرورش نژادها نشده و نمي شود.[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
اثرات تغذيه در كيفيت مرغ گوشتي
[SIZE=-1]در حال حاضر تحقيقات در علوم طيور عمدتاٌ بر روي ارتقاي كارايي و تركيب بدن طيور متمركز شده است. هر چند كه پيشرفت‌هاي حاصل اغلب به دنبال انتخابهاي ژنتيكي بوده‌اند ولي نقش عوامل تغذيه‌اي نيز در اين ميان حائز اهميت مي‌باشد. علاوه بر اين، تغذيه تاثير به‌سزايي بر روي خصوصيات كيفي گوشت مرغ دارد. در اين مقاله به گوناگوني‌هاي احتمالي كيفيت مرغ گوشتي در ارتباط با عوامل تغذيه‌اي اشاره شده است.
مقدمه
كيفيت مرغ گوشتي مسئله‌اي پيچيده و در برگيرنده جوانب مختلف است. به عنوان مثال شكل بدن، بازدهي گوشت سينه و كيفيت گوشت از جنبه‌هاي مهم موثر در كيفيت مرغ گوشتي هستند. با وجود عوامل تنظيم كننده متعددي كه براي دستيابي به اين كيفيت وجود دارند، تغذيه به ويژه تاثير متقابل تغذيه و ساير عوامل محيطي و ژنتيكي نقش مهمي در اين ميان ايفا مي‌كنند.
در اين مقاله سه مثال براي تصوير كردن راههاي مختلف اصلاح يا كنترل كيفيت مرغ گوشتي آورده شده است. اين سه مثال نكات زير را در بر مي‌گيرند:
1. تاثير متقابل اسيدهاي آمينه جيره غذايي و ژنوتيپ
2. چربيهاي تغذيه‌اي و تركيب اسيد‌هاي چرب در مرغ
3. تغذيه اوليه جوجه‌هاي تازه از تخم در آمده

1. تأثير متقابل اسيد‌هاي امينه تكميلي جيره غذايي و ژنوتيپ
اسيد‌هاي آمينه از شاخص‌هاي عمده اجزاي گوشت مرغ مي‌باشد، به نحوي كه چربي شكم و بازدهي گوشت سينه تحت تاثير سطح اين مواد در خون قرار مي‌گيرد. از ميان اسيد‌هاي آمينه، ليزين با تاثيرات ويژه برروي تركيب لاشه شناخته شده است. كمبود ليزين منجر به تحليل بيشتر عضلات سينه در مقايسه با ساير عضلات بدن مي‌شود. نتايج مقدماتي در تحقيقات نشان داده‌اند كه كمبود ليزين همچنين بر با كاهش ph و قابليت نگهداري آب بر كيفيت عضلات سينه تاثير سو مي‌گذارد. تركيب بدن مرغ گوشتي را همچنين مي‌توان توسط تكنيك‌هاي انتخاب ژنتيكي اصلاح نمود به نحوي كه كارخانه‌هاي اجداد با اتخاب‌هاي ژنتيكي، ژنوتيپ‌هايي تجاري ايجاد كرده‌اند كه در جهت افزايش بخشهاي اصلي در لاشه همراه با بازدهي بيشترگوشت سينه و چاقي كم‌تر اصلاح شده‌اند. حال سؤال اين است كه چگونه پاسخ بدن به اسيد آمينه تكميلي تحت تأثير انتخاب ژنتيكي قرار مي‌گيرد. مقايسه بين نژادهاي سبك و سنگين تأثير متقابل ژنوتيپ و تغذيه را نشان مي‌دهند. در واقع مرغهايي كه از نظر ژنوتيپ سبك هستند بيش از مرغهاي چاق به رژيم‌هاي حاوي پروتئين خام كمتر يا اسيد آمينه ضروري كمتر حساسيت نشان مي‌دهند . همچنين استفاده از اسيد‌هاي آمينه رژيم غذايي توسط ژنوتيپ لاغر بهتر انجام مي‌گيرد. اين مسئله توسط پژوهش‌هاي متعدد تاييد شده است
2. چربيهاي غذايي و تركيب اسيدهاي چرب در مرغ
چربيها و روغنها در رژيم غذايي طيور در درجه اول به عنوان محتويات پر انرژي رژيم مطرح هستند. هر چند كه اسيد‌هاي چرب غذايي نقش مهمي در تركيب اجزاي لاشه مرغ گوشتي ايفا مي‌نمايند. تركيب شيميايي چربيها و روغنها بسيار متغير مي‌باشند. روغنهاي گياهي داراي اسيد چرب اشباع نشده بيشتري نسبت به چربي حيواني مي‌باشند.
به طور واضح نوع چربي اضافه شده به رژيم تأثيري عميق برروي تركيب اسيد چرب در چربي شكم دارد. در واقع تركيب اسيد چرب در چربي شكم ارتباط نزديكي با چربي‌هاي غذايي دارد.
همچنين به شيوه مشابهي محتواي اسيد چرب در چربي عضلات منعكس كننده تركيب چربي تغذيه‌اي مي‌باشد. بنابراين امكان اين مسئله وجود دارد كه گوشت مرغ را با اسيد‌هاي چرب خاص. مانند روغن ماهي، كلزا يا تخم كتان در رژيم تقويت نماييم. از نقطه نظر تغذيه‌اي اين مسئله در تغذيه انسان هم جالب است كه سري اسيد‌هاي چرب ذكر شده اثر حفاظتي در مقابل بيماريهاي قلبي-عروقي نظير تصلب شرايين يا ايجاد لخته در عروق ( ترومبوز ) دارند. با اين وجود تقويت و غني سازي ياد شده منجر به ايجاد چربيهاي مايع بيشتري مي‌گردد كه از نظر بصري و از نظر تكنولوژيك براي كيفيت گوشت مرغ مضر مي‌باشند. از آنجايي كه اسيد‌هاي چرب اشباع نشده بخصوص اسيد‌هاي چرب اشباع نشده به اكسيد شدن بسيار حساس مي‌باشند كيفيت حسي اين محصول هم ممكن است تغيير نمايد (بو و طعم). براي غلبه بر اين مشكل مي‌توان به رژيم غذايي مرغ ويتامين e اضافه نمود كه يك ماده ضد اكسيده كننده (آنتي اكسيدان) است.
نكته قابل نتيجه گيري اين كه با اين هدف كه نيازهاي كيفي گوشت مرغ براي كشتارگاهها و مصرف‌كنندگان براي كشتارگاه و مشتريان برآورده گردد مي‌توان محتواي اسيد چرب لاشه را در مرغها اصلاح نمود.
3. تغذيه اوليه در جوجه‌هاي تازه از تخم در آمده
مرغ گوشتي از لحاظ فيزيولوژيك در حال حاضر در زمان سريعتري به وزن كشتار مي‌رسد و هفته اول پس از هچ سهم بزرگتري از كل دوره زندگي مرغ را تشكيل مي‌دهد (20% ). در عمل فرايند‌هاي جوجه‌كشي و حمل جوجه با تأخيري 10 تا 60 ساعته در تغذيه جوجه همراه است. -هرچند كه به نظر مي‌رسد مواد غذايي موجود در باقيمانده زرده كه در طي دوره جنيني استفاده نشده براي تأمين غذا در طي دوره بي غذايي مفيد باشد ولي اين منبع سهم ناكافي در نياز‌هاي تغذيه‌اي براي نگهداري و رشد در جوجه‌هاي گوشتي دارد. در يك برررسي تحقيقي بر روي جوج‌هايي كه با تأخير 48 ساعته در تغذيه مواجه بوده‌اند، مشخص شد كه رشد كلي بدن جوجه‌ها تا زمان شروع تغذيه با تأخير همراه بود و وزن بدن در 6 روزگي 25% كمتر از جوجه‌هايي بود كه تغذيه اوليه در آنها شروع شده بود.
به علاوه تأخير در شروع تغذيه در روزهاي اول زندگي در رشد عضلاني به ويژه در عضلات سينه تاثير مي‌گذارد به نحوي كه وزن عضله سينه در جوجه‌هايي كه 48 ساعت اول پس از هچ با گرسنگي مواجه‌ بوده‌اند در 4 روزگي به 50% وزن مطلوب مي‌رسد.
تغذيه زودرس جوجه‌هاي تازه از تخم درآمده توجه زيادي را در دهه گذشته به خود جلب كرده است. شروع تغذيه پس از دوره بي‌غذايي به براي جبران عقب ماندگي وزن‌گيري در وزن بدن يا وزن عضلات سينه كافي نيست و به تمهيدات بيشتري براي جبران اين عقب‌ماندگي نياز است. گرسنگي در زمان بحراني رشد جوجه‌ها ممكن است اثرات دراز مدت در كارايي و تشكيل گوشت داشته باشد به همين علت تغذيه زودرس پس از درآمدن جوجه‌ها براي كاهش اين سوء ‌اثرات توصيه مي‌شود (براي مثال اضافه كردن غذا به جعبه‌هاي حمل جوجه). همچنين تغذيه زودرس ممكن است پس از دوره گرسنگي بر روي عوامل محيطي و تغذيه‌اي كه در رشد جوجه‌ها موثر هستند نقش داشته باشد. تلاش بر اين است كه رژيم‌هايي فراهم شود كه بتواند به شكل جزيي يا كلي بر نتايج تاخير تغذيه تاخيري غلبه نمايد و به همين علت درك عواقب زودرس و تأخيري در رشد عضلات و متابوليسم بدن مرغ ضروري مي‌باشد.
مواردي كه مطرح گرديدند بايستي براي كل دوره توليد تصميم داده شود. هدف با تحول جاري در اولويت‌هاي پرورش مرغ گوشتي توليد مرغهاي سنگين‌تر با ميزان رشد سريعتر نيست - كه منجر به ايجاد مرغهايي با ميزان چربي بالا و مشكلات متابوليك و اختلالات پا ناشي از آن مي‌شود - بلكه هدف كنترل رشد عضلاني و وزن بدن ( به خصوص در عضلات سينه ) در كل دوره زندگي مرغهاي گوشتي است. بنابراين بايستي با اتخاذ استراتژي‌هاي تغذيه‌اي تغذيه مرغها به حد مطلوب برسد. يك رويكرد كه در اين مقاله نيز به آن اشاره شده است تنظيم كوتاه و ميان مدت گردش كار پروتئين و جايگزين آن در بدن است. در عمل منظور از اين فعاليتها، معرفي ديدگاههاي جديد در كنترل تغذيه مرغهاي گوشتي جوان است كه شامل سه مرحله مي‌گردد: تحريك زودرس در طي هفته اول، محدوديت رژيم از هفته اول تا سوم و به دنبال آن مطلوب رساني تغذيه با در نظر گرفتن صرفه اقتصادي پس از هفته سوم. با اين الگو تعيين كمي و كيفي تاثيرات تغذيه بر كارايي، فرم بدن و كيفيت گوشت نياز به اندازه‌گيري‌هاي دقيق دارد. [/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
توليد صنعتي دي كلسيم فسفات اثرات تغذيه اي فسفر و كلسيم( قسمت اول )
[SIZE=-1]از بين عناصري كه به عنوان عناصر پر مصرف (Macroelements) در تغذيه طيور مورد استفاده قرار مي گيرند، بيشترين اهميت را كلسيم و فسفر دارند. استخوان ها محل اصلي ذخيره مواد معدني مخصوصاً كلسيم ، فسفر و منيزيم مي باشند. پوسته تخم مرغ مقدار زيادي كلسيم، فسفر و منيزيم مي باشند . پوسته تخم مرغ مقدار زيادي كلسيم به صورت كربنات دارد . از طرف ديگر زرده تخم مرغ حاوي مقدار فراواني فسفر و گوگرد است . همچنين فسفر در متابوليسم مواد قندي و چربي هاي ذي مدخل و در تركيب برخي پروتئين ها نيز وجود دارد . نقش اساسي كلسيم در انعقاد خون غير قابل ترديد است .كمبود كلسيم و فسفر در طيور جوان منجر به اختلالات شديد استخواني و تاخير در رشد بدن و نزد مرغ هاي تخمگذار منجر به كاهش و سپس توقف تخمگذاري مي گردد و چنانچه تخم مرغي نيز بدست آيد ، پوسته آن فاقد استحكام خواهد بود. مرغان تخمگذار هميشه در معرض كمبود كلسيم هستند. پوسته آهكي هر تخم مرغ حدود 56 گرمي حدود 2 گرم كلسيم و 115/0 گرم فسفر دارد به اين ترتيب مرغي كه 200 عدد تخم مي گذارد حدود 1 كيلوگرم كربنات كلسيم نياز دارد كه با پوسته تخم مرغ از بدن خارج مي شود.
براي جذب بهتر كلسيم ، بايد نسبت مناسب فسفر و كلسيم در جيره غذايي طيور وجود داشته باشد و اين نسبت در جذب هر دو عنصر نقش اساسي دارد. مراجع مختلف براي نژاد هاي گوناگون طيور ، مقادير متفاوتي از نسبت Ca/P را گزارش كرده اند . نسبت بين اين دو عنصر از 3/1 تا 4 متغير مي باشد . به اين ترتيب تنها با افزايش كلسيم به جيره طيور نمي توان افزايش نياز حيوان به كلسيم را تامين كرد . به عنوان مثال گرچه حدود 70% كلسيم پوسته تخم مرغ از كلسيم جيره تامين مي شود ولي بايد توجه داشت كه قسمت زيادي ايز اين كلسيم ابتدا به شكل فسفات كلسيم در استخوان جايگيزين شده و سپس اين كلسيم وارد خون شده و به مصرف تشكيل پوسته تخم مرغ مي رسد . براي تامين ميزان فسفر مورد نياز حيوان بايد به قابليت جذب ماده حاوي فسفر توجه داشت . توجه به همين پارامتر است كه جيره نويسان را بر آن مي دارد تا از ميزان فسفر آلي (Organic) در مواد اوليه گياهي خوراك براي طيور صرفنظر كرده و فسفر معدني (حدود 60%-40% فسفر كلي جيره است ) را براي فرمول نويسي در نظر بگيرند از طرف ديگر ، از بين منابع معدني نيز قابليت جذب فسفر براي كليه منابع يكسان نيست . يكي از مهمترين عواملي كه سبب جلوگيري از جذب كلسيم و فسفر در بدن حيوان ميگردد وجود فلوئور در مقادير بيش از حد معين مي باشد. به عنوان مثال استفاده از خاك فسفات بدليل وجود فلوئور زياد و غير قابل جذب بودن فسفر آن امروز منسوخ گشته و دي كلسيم فسفات به عنوان يكي از اصلي ترين منابع تامين فسفر و كلسيم جيره ، مقبوليت عام يافته است .
متخصصين تغذيه دام عقيده دارند بايد در استفاده از مواد فسفردار كه براي غذاي دام و طيور تهيه نشده ويژگيهاي منطبق با معيارهاي علمي را ندارد با وسواس و احتياط فراوان برخورد كرد. سنگ هاي فسفري ، كودهاي فسفري و فسفرهاي صنعتي ممكن است داراي فسفر كافي باشند ولي همراه آنها مواد سمي وجود دارد كه زيانهاي آنها بيش از خواص مفيد تغذيه اي اين مواد براي دام و طيور مي باشند. در مرغداريهاي صنعتي از نژاد هاي اصلاح شده استفاده مي شود و اين نژادها از نظر تغذيه حساس و احتياج به انرژي، پروتئين ، ويتامينها ، مواد كاني و فسفر كافي با كيفيت مطلوب دارند. نژادهاي خالص به مواد اوليه اي كه در جيره غذايي شان به كار مي رود حساسيت زيادي دارند زيرا داراي توان رشد سريع و توليد فراوان هستند. همچنين گله هاي مرغ اصلاح شده به علت تغييراتي كه از نظر ژنتيك در آنها بوجود آمده است نسبت به عوامل استرس زا بسيار حساس هستند. اين عوامل مانند تغيير حرارت محيط زيست ، دست كاري كارگران ، نامناسب بودن كيفيت غذا و همچنين مسموميت هاي غذايي و امثال آنها مي باشند كه اغلب در مرغداريهاي صنعتي به علت ضعف مديريت به طور وسيع به چشم مي خورد . استفاده از مواد فسفردار با كيفيت پايين و نامطلوب در گله هاي مرغ بسيار زيان آور است زيرا ناخالصي اين نوع مواد حاوي فسفر سبب بروز عوارضي در سوخت و ساز بدن (Metabolisim) ، شكل گيري استخوان ها ، عملكرد كليه ها و كبد پرندگان مي گردد. همچنين سبب از دست دادن قابليت طيور براي مقاومت در برابر استرس هاي محيطي و زيستي مانند حرارت و عوامل بيماري زا مانند عفونتهاي ويروسي و ميكروبي مي گردند. در كارخانجات توليد خوراك دام و طيور، ميزان فسفر مورد نياز در خوراك طيور از مواد فسفر دار آلي (40%-30% از منابع گياهي و 20%-10% از منابع حيواني ) مورد محاسبه قرار نگرفته و فقط فسفر اضافه شده از منابع معدني را مورد محاسبه قرار مي دهند . براي تغذيه متعادل در دام ، فسفر بر اساس ميزان سرعت ورود ماده مورد نياز بدستگاه گردش خون و بافتها يا دسترسي زيستي (Bioavailability) آن مورد استفاده قرار مي گيرد و معمولاً متخصصين تغذيه دام و طيور براي گرفتن نتيجه مطلوب ميزان مورد استفاده از آن را در جيره غذايي 20%- 10% بيشتر از رقمي كه توسط شوراي ملي تحقيقات آمريكا (NRC) توصيه شده ، در نظر مي گيرند، به عقيده اين متخصصين ميزان توصيه شده NRC حداقل ميزان مورد نياز است كه طي آثار آن كمبود فسفر ظاهر نمي شود. بايد توجه داشت تعادل بين كلسيم و ويتامين D در قابليت استفاده حياتي فسفر موثر بوده و بايد در هنگام جيره نويسي به اين موضوع توجه نمود. آزمايش بر روي خاكستر استخوان هم براي تعيين ميزان اوليه دوز لازم و همچنين براي قابليت نسبتي استفاده حياتي از فسفر در يك ماده اوليه استاندارد مورد عمل قرار مي گيرد.
حضور فلوئور در منابع تامين فسفر سبب باند كردن فسفر شده و داراي مسموميت شديد مي باشد اگر تجزيه شيميايي نشان دهد كه نسبت F/P كمتر از 100 است ، اين ماده قابليت بيولوژيكي نداشته و نبايد مورد استفاده در تغذيه دام و طيور قرار گيرد . علاوه بر اين ميزان آب تبلور موجود در محصول عرضه شده از اهميت خاصي برخودار بوده و قابليت جذب محصولات با ميزان كافي آب تبلور(1)* (و نه رطوبت فيزيكي ) بالاتر از محصولات بدون آب تبلور مي باشد . بنابراين نحوه خشك شدن محصول در فرآيند توليد از اهميت خاصي برخوردار است . با توجه به نحوه تغذيه طيور ، انواع دانه اي (گرانول) معمولاً نسبت به پودر ارجحيت دارد . همچنين يكنواختي در محصول عرضه شده ،اهميت فراواني داشته و از اينرو در فرايند توليد بايد امكانات لازم جهت تضمين ثبات كيفيت و آناليز شيميايي وجود داشته باشد .
روشهاي توليد دي كلسيم فسفات و اهميت فلوئورزدايي
امروزه دو روش اساسي براي توليد DCP مورد استفاده قرار مي گيرد.
1- سنگ فسفات پس از خرد شدن در اسيد هيدروكلريك حل شده و پس از ***** كردن ، با اشباع مايع از يون كلسيم مي توان دي كلسيم فسفات را كريستاليزه و ***** كرد . اين محصول مياني پس از خشك شدن و گرانول سازي مي تواند به عنوان فرآورده نهايي مورد استفاده براي خوراك دام و طيور قرار گيرد.
2- از واكنش اسيد فسفريك با منبع تامين كننده كلسيم (كربنات كلسيم ، آهك و...) و سپس خشك كردن گرانول سازي دي كلسيم فسفات استحصال مي گردد . اين روش با توجه به مواد اوليه مصرفي در ايران مقبوليت يافته است . با توجه به استفاده از خاك فسفات در فرآيند توليد اسيد فسفريك و حضور فلوئور به عنوان يكي از اجزا اصلي تشكيل دهنده خاكهاي فسفاته (كه معمولاً به صورت فلوروآپاتيت مي باشند) اين اسيد همواره حاوي مقادير زيادي فلوئور مي باشد . به عنوان مثال اسيد توليدي مراكش ، اردن و يا فلوريدا حدود4/0 تا1/1% ، خاك فسفات اسفوردي حدود 9/2% و اسيد فسفريك توليدي در مجتمع پتروشيمي رازي بيش از 1% فلوئور دارد. اين مقادير بسيار بالاتر از آن است كه بتوان محصول دي كلسيم فسفات با نسبت P/F >100 توليد كرد. بايد توجه داشت بيشتر بودن نسبت P/F از صد در كليه مراجع براي فسفاتهاي گريد خوراك دام و طيور به عنوان حداقل مورد تاييد قرار گرفته است . با اين ترتيب :اسيد فسفريك تهيه شده به روش تر به عنوان ماده اوليه تولي كودهاي فسفاته كه در مقياس وسيع در سطح جهاني مورد استفاده قرار گرفته و در ايران نيز علاوه بر توليد ، وارد هم مي گردد نمي تواند مستقيماً مورد مصرف كارخانجات تهيه مكمل خوراك دام و طيور قرار گرفته و ضروري است قبل از مصرف تحت فرايند فلوئورزدائي قرار گيرد.
روشهاي مختلف فلوئورزدايي در كارخانجات صنعتي پيشرفته
براي فلوئورزدايي اسيد فسفريك در مقياس صنعتي دو روش عمده مورد استفاده قرار مي گيرد:
1- با افزودن مخلوط سيليكات سديم، هيدروكسيدسديم و كربنات كلسيم به اسيد گرم ، فلوئور موجود در اسيد به شكل تركيبات حاوي فلوئور رسوب كرده و پس از ***** كردن و جداسازي اين رسوب مي توان به اسيد فلوئورزدايي شده دست يافت . اين روش قديمي تر بوده و نياز به سرمايه گذاري سنگين براي ***** كردن اسيد گرم در حجم زياد دارد .
2- در روش جديدتري كه در اكثر كارخانجات مدرن جهان مورد استفاده قرار ميگيرد ، پس از افزودن سيليس فعال به اسيد گرم و ايجاد شرايط خاص تركيبات فرار فلوئور تشكيل و يا جمع آوري گازهاي حاوي فلوئور و شستن آن در اسكرابرها ، فلوئور موجود در اسيد به شكل اسيد فلوئوسيليسيك از آن جدا و اسيد فلوئورزدايي شده بدست مي آيد.
معيارهاي لازم براي توليد دي كلسيم فسفات قابل مصرف
پروسه كنترل كيفيت : توليد صنعتي و با كيفيتي تضمين شده ((دي كلسيم فسفات )) منحصراً در شرايطي كنترل شده و با دارا بودن حداقل امكانات سخت افزاري و نرم افزاري بشرحي كه در زير آمده است حاصل خواهد شد. در غيراينصورت توليد، سنتي و غيرصنعتي تلقي شده و در قابليت مصرف آن براي خوراك دام و طيور بايستي ترديد نمود.
1- امكانات سخت افزاري
1-1- توليد
1-1-1- تصفيه اسيد:
- امكان اندازه گيري ميزان جريان اسيد پيش از اختلاط با مواد تصفيه كننده.
- امكانات اندازه گيري پارامترهاي مربوط به تصفيه (دما، فشار ، ميزان جريان) در نقاط مورد نياز و بحراني.
- امكانات جداكردن مواد زائد مختلف پس از واكنش هاي مربوط به تصفيه.
1-1-2- تامين منبع كلسيم :
- امكانات تهيه پودر ميكرونيزه با دانه بندي مشخص.
1-1-3- توليد P.C.D :
- امكان اندازه گيري ميزان جريان مواد اوليه پيش از اختلاط
- اندازه گيري دما و فشار در نقاط مورد نياز .
- چگونگي خشك كردن محصول.
- چگونگي تهيه محصول با دانه بندي مشخص.
- نحوه كنترل شدت واكنش و زمان آن در راكتور.
- كنترل يكنواختي واكنش در راكتور و كل فرآيند.
1-2- آزمايشگاه
- تجهيزات و مواد آزمايشگاهي موجود.
- چگونگي تست صحت انجام آزمايشات.
- همكاري با آزمايشگاههاي ديگر.
- نقاط و پريود نمونه برداري از خط توليد.
2- امكانات نرم افزاري
2-1- دانش فني
- دارا بودن فرآيند تعريف شده و مكتوب منطبق بر مباني علمي .
- ليست آزمايشگاههاي مورد نياز براي بررسي كيفيت محصول در طول خط و آزمايشگاه.
- دارا بودن روشهاي مكتوب و تعريف شده براي انجام آزمايشات .
- مشخصات فني و محاسبات و گواهيهاي تطابق تجهيزات با درخواست.
- تعريف شرايط انحراف از فرآيند و بررسي نشانه هاي هر انحراف و تعريف چگونگي اصلاح آن.
- تعريف نقاط و پريود نمونه برداري و شرح آزمايشهاي لازمه بر روي هر نمونه كه تضمين كننده تطابق محصول با مشخصات باشد .
- قراردادهاي مشاوره تحقيقاتي و توسعه.
2-2- نيروي انساني
- چارت سازماني نشان دهنده وجود نيروي انساني لازم براي انجام عمليات فوق الذكر.
2-3- سوابق و مدارك
- گزارشات توليد.
- گرافهاي كنترل توليد از ركوردهاي حين ساخت on line
- گزارشهاي آزمايشهاي انجام شده .
- گزارشهاي بررسي نتايج كاركرد.
- گزارشهاي رفع نواقص و معايب.
2-4- گواهيها و مدارك
- استاندارد .
- مجوز توليد ، موافقت اصولي ، پروانه بهره برداري از مراجع ذيربط.
- ظرفيت ، سرمايه ثبت شده.
3- بعلاوه تجهيزات و امكانات مناسب بسته بندي محصول امكانات جلوگيري از آلودگي محيط زيست و دارا بودن سيستم هاي ايمني لازم نيز از اهم شرايط ضرر توليد مي باشد.
4-كنترل كيفيت
[/SIZE]
[SIZE=-1]به منظور كنترل كيفيت محصول توليدي انجام آزمايشهاي زير بر روي مواد اوليه ، محصولات و محصول توليدي در مراحل مختلف توليد ضروري است .
الف – آزمايش روي اسيد فسفريك
الف- 1- تعيين p2o5 در اين آزمايش پس از هيدروليز، p2o5 به شكل Quinoline phosphomolybdate تهيه و پس از خشك كردن رسوب در دماي 250-225 درجه سانتيگراد و وزن كردن ميتوان ميزان p2o5 را تعيين نمود.
الف- 2- تعيين ميزان مواد جامد معلق در اسيد:
بر اساس Gravimetric method
الف- 3- تعيين ميزان so4 آزاد:
بر اساس volumetric method و يا Gravimetric method
الف- 4- تعيين ميزان فلوئور اسيد:
با استفاده از يون متر مجهز به الكترود فلوئور و يا روش شيميايي كه در آن با افزودن سيليس و شستشوي بخارات حاصله از جوشاندن محلول با آب ، اسيد فلوئوسيليسيك تشكيل و سپس با تيتر كدن فلوئور با استفاده از محلول كاليبره شده نيترات توريم در حضور Alizarine S اين آزمايش انجام مي گيرد . در پايان يونهايTh4+ اضافي با Alizarine S رنگ قرمز مي دهد.
الف – 5- تعيين اكسيدهاي فلزي در اسيد فسفريك :
با روش Atomic Absorbtion .
الف- 6- تعيين ميزان sio2 در اسيد:
در محيط پركلريك و در حضور اسيد بوريك انجام مي شود. فلوئور به شكل Boron Fluoride حذف و ميزان سيليس پس از كلسينه شدن و وزن كردن تعيين گردد.
الف- 7- تعيين ميزان كلر در اسيد فسفريك:
با استفاده از تكنيك Visual Turbidimetry و يا استفاده از يون متر مجهز به الكترود كلر.
الف- 8- تعيين ميزان مواد آلي در اسيد:
مواد احياء كننده (عمدتاً به شكل مواد آلي ) در محيط اسيدي يا افزودن دي كرومات پتاسيم اكسيده مي گردند سپس با سولفات آهن تيتر مي شوند.
ب- آزمايش روي پسابهاي مايع
ب- 1- تعيين ميزان p2o5 در محلول حاصل از اسكرابرها با استفاده از روش فتومتري كمپلكس فسفووانادوموليبديك زرد در محيط اسيد نيتريك.
ب- 2- تعيين ميزان فلوئور در محلول حاصل از اسكرابر:
همچنانكه قبلاً شرح داده شد(در قسمت الف – 1-4) ميزان فلوئور بوسيله تقطير اسيد فلوئوسيليسيك پس از افزودن سيليس به محلول انجام مي گيرد. اگر ميزان كمتر از حدي باشد كه بتوان آنرا با تيتر كردن بوسيله نيترات توريم تعيين كرد از روش پتانسيومتري استفاده مي گردد.
ج- آزمايش روي محلولهاي فلوئوسيليسيك
ج-1- تعيين ميزان H2siF6 و نسبت مولي si/F6 (عدد S) بوسيله تيتراسيون با ئيدروكسيدسديم.
ج-2- تعيين مقدار كل p2o5 در اسيد فلوئوسيليسيك : بوسيله فتومتري كمپلكس فسفووانادوموليبديك زرد در محيط اسيد نيتريك.
د- آزمايش روي DCP
د-1- تعيين ميزان كل p2o5 :
با روش Photometric و يا Volumetric .
د-2- تعيين ميزان p2o5 غير قابل حل در سيترات با روش Photometric و يا Volumetric
د- 3- تعيين ميزان p2o5 محلول در سيترات :
با كسر ميزان p2o5 غير قابل حل از كل p2o5 .
د- 4- تعيين ميزان فلوئور:
با روش خاص lon Electrod و يا روش Volumetric .
د – 5- تعيين ميزان آب آزاد:
با روش Volumetric (Karl Fischer) و يا Gravimetric (Vacum Oven Method)
د – 6- تعيين اندازه ذرات:
با روشMethod) Gravimetric (Dry Screening
5- آزمايش روي گازهاي خروجي از دودكش
5-1- روشهاي نمونه برداري : با نمونه برداري از گازهاي خروجي در ميانه دودكش و استفاده از روشهاي توضيح داده شده بوسيله US enviromental protection agency .
5-2- تعيين ميزان P2O5 در گازها:
بوسيله برداشتن نمونه با حجم معين و جذب P2O5 با ئيدروكسيدسديم يا پتاسيم.
5-3- تعيين ميزان فلوئور در گازها:
بوسيله برداشتن نمونه با حجم معين و سپس جذب فلوئور با ئيدروكسيدسديم يا پتاسيم محلول براي شروع كار بدست مي آيد . تيتر كردن فلوئور با نيترات توريم به اندازه كافي براي محلولهاي رقيق F دقيق نيست . براي تعيين F از روش پتانسيومتري استفاده مي شود.
و_ أزمايش روي أهك
و – 1- تعيين كلسيم و منيزيم در أهك :
با استفاده از روش (EDTA Titration)
ز – آزمايش روي خاك سيليس
ز-1- تعيين ميزان Sio2 با استفاده از روش Gravimetry .
ز-2- تعيين ميزان آلومينيوم ها با روش Atomic Absorption Spectrophotometry
ح- آزمايشهاي زير حين انجام توليد در خارج از آزمايشگاه و در سايت بايد انجام شوند.
ح-1- آزمايش روي وزن مخصوص مايعات با استفاده از روشهاي هيدرومتري و يا گراويمتري.
ح-2- توزيع اندازه ذرات با الك.
ح- 3- اندازه گيري PH ح-4 – اندازه گيري Conductivity .
ط- روشهاي نمونه برداري و نقاط نمونه برداري براي موارد ذيل تعريف و مورد استفاده قرار مي گيرد:
ط-1- نمونه برداري از مواد جامد.
ط-2- نمونه برداري از مايعات .
ط-3- نمونه برداري از گازها.
ط-4-1- نمونه برداري از خط تصفيه اسيد در نقاط زير:
- اسيد ورودي به خط توليد از تانكر حامل اسيد در حضور راننده.
- اسيد فسفريك در شيرهاي تخليه روي پمپها و تانكهاي خط توليد.
- دوغاب سيليس از شير تخليه واقع در مكش پمپهاي مربوط به دوغاب سيليس .
- مايعات اسكرابر از شير تخليه در مكش پمپها و يا از تانكهاي مربوط به سيستم شستشوي بخارات اسيدي.
ط- 4-2- نمونه برداري از خط Granulation در نقاط زير:
- اسيد فسفريك از تانك رقيق سازي و كنترل غلظت اسيد .
- آهك قبل از ورود به راكتور
- مايعات اسكرابر از شير تخليه مكش پمپ يا تانك سيستم برج شستشو.
- محصول حاصل از راكتور از خروجي راكتور و ورودي خشك كن.
- محصول خروجي از خشك كن از روي نوار نقاله.
- غبار سيكلون از شوت مواد برگشتي .
- محصول نهايي از شوت زير سرند.[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
استفاده مفيد از دانه ماشك در تغذيه طيور
[SIZE=-1]بر اساس نتايج يك مطالعه از دانه ماشك مي توان تا سطح 10 درصد در جيره غذايي جوجه هاي گوشتي استفاده كرد. قاسم پور حسابي پژوهشگر مركز تحقيقات و منابع طبيعي استان كرمانشاه در مطالعه اي به بررسي اثرات استفاده از سطوح مختلف دانه ماشك خام و عمل آوري شده در جيره غذايي جوجه هاي گوشتي پرداخته است . دانه ماشك داراي تركيبات شيميايي شامل ماده خشك 31/91 درصد , پروتئين خام 80/28 درصد , چربي خام 63 صدم درصد, فيبر خام 97/5 درصد , كلسيم دو دهم درصد , فسفر 44 صدم درصد , خاكستر 36/3 درصد ,مواد آلي 67/96 درصد و انرژي خام 4027 كيلوكالري در هر كيلوگرم ماده خشك است. براي اولين بار دركشور به منظور بررسي اثرات استفاده از دانه ماشك در جيره غذايي جوجه هاي گوشتي , آزمايشي بر روي جوجه هاي گوشتي يك روزه سويه هوبارد به مدت 42 روز انجام شد و در اين آزمايش فاكتورهايي همچون مقدار خوراك مصرفي , افزايش وزن و ضريب تبديل غذايي مورد بررسي قرار گرفت كه بر اساس نتايج بدست آمده مشخص شد از دانه ماشك مي توان تا سطح 10درصد در جيره غذايي جوجه هاي گوشتي استفاده كرد. تغذيه مهمترين عاملي است كه در رشد و افزايش وزن جوجه هاي گوشتي نقش اساسي داشته ومنابع غذايي تامين كننده انرژي و پروتئين , حجيم ترين و پرهزينه ترين بخش خوراك دام و طيور را تشكيل مي دهد و هر سال به لحاظ كمبود اين منابع در كشور , مقادير قابل توجهي از خارج وارد مي شود, بنابراين ضرورت دارد به منابع غذايي داخلي كه هنوز ناشناخته است , توجه بيشتري كرد. ماشك از جمله منابع غذايي داخلي است كه در شرايط آب و هوايي كشورمان كشت مي شود , ولي به دليل ناشناخته بودن و عدم مطالعه علمي در مورد كاربرد اين دانه در تغذيه طيور , استفاده از آن در صنعت مرغداري متداول نمی باشد[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنزيم پتا- ماناناز در افزايش وزن و توليدات روزانه تخم مرغ موثر است .
[SIZE=-1]استفاده از آنزيم پتا – ماناناز در افزايش وزن توليدات روزانه تخم مرغ موثر است. مهدي بهگر دانشجوي مهندسي كشاورزي دانشگاه گيلان در پايان نامه خود با عنوان ((اثرات تغذيه بر اندازه تخم مرغهاي خوراكي)) اورده است: به منظور كاهش هزينه هاي دوره رشد و افزايش توليدات تخم مرغ تا يك سن زماني معين, انتخاب زمان بلوغ جنسي زودرس مورد توجه عامه بوده و يك اقدام مورد تاكيد در ميان پرورش دهندگان طيور در سالهاي اخير مي باشد . اگر چه انتخاب براي بلوغ جنسي پيش رس با انتخاب اندازه تخم مرغهاي ابتدايي دوره همراه است, ولي پيشرفت خصوصيات ديگر به اندازه بلوغ جنسي موثر نبوده است به عنوان نتيجه اين اقدامات , تعدادي از تخم مرغ هاي ابتدايي توليد شده توسط سويه هاي تجاري فعلي , در طول مراحل ابتدايي چرخه تخمگذاري توليد تخم مرغ هايي كوچك و خيلي كوچك مي باشد و اين تخم مرغها در بازار فاقد ارزش حقيقي اند, در نتيجه كوشش براي افزايش اندازه تخم مرغ هاي ابتدايي در سويه هاي تجاري امروزي كه خيلي زودتر نسبت به چند سال پيش به بلوغ جنسي مي رسند, از سود قابل ملاحظه اي در صنعت طيور برخوردار است . در بخش ديگري از اين پايان نامه آمده است : عوامل موثر بسياري در افزايش اندازه تخم مرغ در گله مرغهاي تخمگذار دخالت دارند كه مهمترين و ابتدايي ترين عامل نژاد مي باشد. همچنين وزن بدن , فصل , درجه حرارت محيط , برنامه نوري, بيماري ها , تغذيه و عوامل متعدد ديگر نيز در اين مورد موثر مي باشند. تاثير عوامل تغذيه اي متفاوتي مثل دريافت انرژي , اسيد لينولئيك , پروتئين و ميتونين و كولين بروي اندازه تخم مرغ تحقيق شده است , عموماً آزمايش هاي انجام شده در دو مرحله رشد و تخمگذاري به عمل آمده ولي ظاهراً دستكاري كردن مواد مغذي جيره در دوره رشد اثر افزوده اي نسبت به حالت مطلوب تغذيه بر افزايش اندازه تخم مرغهاي گذاشته شده در دوران تخمگذاري ندارد. در انتهاي پايان نامه نتيجه گيري شده است : تمام اجزاي نام برده به غير از انرژي , اثر افزاينده بر روي اندازه تخم مرغ خواهند گذاشت اگر چه عدم تامين انرژي كافي اندازه تخم مرغ را تحت تاثير قرار داده و باعث كاهش آن مي شود. [/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
جيره نويسي در تغذيه طيور ، افزايش توليد را به دنبال دارد .
[SIZE=-1]جيره نويسي در تغذيه طيور افزايش توليد را به دنبال دارد . به طور كلي طيور به انداره اي غذا مي خورند كه در اين صورت خوراك دادن به صورت اختياري يا آزاد امري غيرمنطقي نخواهد بود. در مرغداريهاي استان گلستان اصول جيره نويسي طيور از طرف مرغداران كمتر رعايت مي شود و بيشتر به صورت دلخواه و سنتي طيور تغذيه مي شوند . جيره نويسي بايد به نحوي تنظيم شود تا خوراك مصرفي روزانه تمام احتياجات مغزي حيوان را به نحو مطلوب تامين كند . ظرفيت دستگاه گوارش طيورمحدود است و لذا تغييرات مربوط به مقدار خوراك در محدوده ظرفيت دستگاههاي گوارش نوسان پيدا مي كند بنابراين اگر جيره غذايي از نظر انرژي فقير باشد حيوان نمي تواند به حدي غذا مصرف كند كه احتياجات انرژي خود را تامين كند .
هنگامي كه ملاك اصلي جيره را غلظت انرژي قرار دهيم در جيره نويسي عملي سطح انرژي بايد مشخص شده و سپس ساير مواد مغذي را نسبت به سطح انرژي تنظيم كنيم ، به نحوي كه با مقدار خوراك مورد انتظار احتياجات مواد مغذي براي توليد گوشت و تخم مرغ تامين شود . جيره هاي پر انرژي معمولا بازده بيشتري دارند اما از طرفي در حالت خوراك دادن به صورت آزاد ممكن است مقدار خوراك مصرفي از احتياجات انرژي تجاوز كند .لازم به ذكر است از شرايط محيطي پرورش گونه هاي طيور ، احتياجات مغذي براي هر نژاد و نوع توليد از معيارهاي انرژي به منظور پايه گذاري اصولي در احتياجات مغذي طيور مي باشد . از آنجايي كه فراهم آوردن شرايط محيطي مطلوب براي پرورش طيور در اين صنعت امكان پذير و اقتصادي بوده در جيره نويسي طيور و برنامه هاي تغذيه اي طيوربه راحتي مي توان طبق توصيه هاي مخصوص هر نژاد عمل كرد.با افزايش گرماي محيط به ازاي هر درجه سانتيگراد از ناحيه آسايش به بالا مقدار خوراك مصرفي 5/1 درصد كاهش پيدا مي كند . براي جوجه هاي گوشتي ، سرعت رشد و رسيدن به وزن مناسب براي فروش مد نظر بوده كه براي اين امر محدوديت غذايي وجود ندارد و بايد گله را به خوردن غذايي بيشتر تحريك كرد . در تغذيه طيور وقتي صحبت از پروتئين مي شود در واقع احتياجات اسيدهاي آمينه را مي بايست در نظر گرفت ، چون جذب پروتئين از روده به صورت اسيدهاي آمينه صورت مي گيرد. در جيره نويسي طيور ، پروتئين و مقادير اسيدهاي آمينه و نسبت هر يك از آنها به انرژي اهميت زيادي دارد و براي حصول حداكثر بازده جيره نويسي به جاي پروتئين بايد اسيدهاي آمينه را تنظيم كرد . بازدهي جيره هاي غذايي به سطح انرژي ، پروتئين و نسبت انرژي به پروتئين بستگي دارد [/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقتصادي ترين روش توليد پروتئين در خوراك دام ، طيور و آبزيان
[SIZE=-1]استفاده از ضايعات كشاورزي ، اقتصادي ترين روش توليد پروتئين افزودني به خوراك دام ، طيور و آبزيان است . با توجه به موضوع امنيت غذايي و به خصوص پروتئين ، در دنيا روش هاي مختلفي براي توليد پروتئين به روش ميكروبي ايجاد شده است . اين روش ها عمدتاً به ماده اوليه اي بستگي دارد كه به عنوان سوبسترا مورد استفاده قرار مي گيرد . امروزه دو ماده اوليه متانول و ضايعات كشاورزي به دليل ايمني و سلامت غذايي ، براي توليد پروتئين ، به صورت (( ضايعات غني شده پروتئين )) يا ((پروتئين تك ياخته ( مطرح هستند.در خصوص توليد پروتئين تك ياخته (SCP) ، فعاليتهاي بسيار زيادي در دانشگاه تربيت مدرس صورت گرفته است كه مي توان به توليد scp از متانول ، غني سازي پروتئين ضايعات و محصولات فرعي كشاورزي نظير سبوس گندم ، تفاله چغندر قند ، پساب كارخانه الكل سازي و آب پنير اشاره كرد . لذا با توجه به انتشار مقالات متعدد در اين زمينه و كسب تجارب لازم اطلاعات كامل و لازم براي صنعتي شدن توليد اين محصول حياتي وجود دارد.
Scp و ضايعات غني شده ، از مواد اوليه مختلف از قبيل تركيبات نفتي ، گازوئيل ، متان (گاز طبيعي )، متانول و ضايعات كشاورزي توليد مي شوند . در بين اين مواد اوليه ، توليد scp از متانول و ضايعات كشاورزي از نظر سلامت با توجه به نوع ميكروارگانيزم كاملاً ايمن هستند . اما در مورد استفاده از گاز طبيعي (متان ) براي توليد scp به دليل وجود گازهاي اكسيژن و متان ، طراحي مشكل است و ايمني كار بايد بالا باشد ، چون در اينجا با باكتري سروكار داريم ، ايمني خاص خود را لازم دارد .
مزيت استفاده از ضايعات كشاورزي
با اين حال در شرايط فعلي، اقتصادي ترين روش براي توليد اين پروتئين افزودني ، استفاده از ضايعات كشاورزي مي باشد . با توجه به اينكه توانايي اصلاح محصولات كشاورزي خصوصاً اصلاح ژنتيكي وجود دارد ، ضايعات كشاورزي و حتي خود محصولات كشاورزي تجديد پذير در مقياس وسيعي قابل استفاده هستند . مزيت هاي استفاده از ضايعات كشاورزي عبارتند از:
1- ايمن و سالم بودن سوبستراي مورد استفاده
2- ايمن بودن قارچ مورد استفاده نسبت به باكتري
3- تجديد پذير بودن و فراوان بودن ماده خام
تنها مشكل در اين روش ، رشد قارچ ها نسبت به باكتري كمتراست و البته مي توان بر روي بهبود آن نيز كار كرد.عليرغم اينكه استفاده از فراورده هاي نفت و گاز براي توليد Scp در دنيا منسوخ است ، متاسفانه ديده مي شود به دليل عدم اطلاعات كافي ، برخي بخش ها يا سازمان ها طرح توليد scp از متان يا نفت را مطرح كرده اند . با توجه به تجربيات 7 يا 8 ساله اي كه ما با وزارت جهاد كشاورزي در اين خصوص داشته ايم ، اين روش را كاملاً غيراقتصادي و غيرايمن مي دانيم .
نكته : استفاده از ضايعات كشاورزي علاوه بر محاسن بالا، يك حسن ديگر نيز دارد و آن اينكه از نقطه نظر زيستي مي توان تا حدي مشكلات محيط زيست را كم كرد و اين روش هر دو موضوع توسعه پايدار يعني استفاده از منابع تجديدپذير و سازگاري با محيط زيست را دارا مي باشد .[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
کنجاله سويا و نقش آن در تغذيه طيور
[SIZE=-1]مقدمه
با توجه به روند فزاينده افزايش جمعيت منابع محدود و فقر و گرسنگي پنهان لازم است برنامه اقتصادي همه جانبي اي تدوين گردد در بخش کشاورزي و زير مجموعه آن دامپروري و پرورش طيور يکي از مواردي است که در کوتاه مدت و با هزينه کمتر مارا به اهداف اقتصادي مي رساند بدين لحاظ نياز به مديريت چنين واحدهايي است تا با تاکيد بر اصلاح نژاد طيور جهت بالارفتن راندمان توليدبهترين شرايط محيطي را فراهم نمايند. از اين لحاظ که غذا در پرورش طيور بيشترين هزينه را دارد مساله عمده و اساسي است کنجاله سويا امروزه به دليل کيفيت مناسب و اقتصادي سهم بسزايي در جيره طيور دارد بر اين اساس در اين مقاله سعي شده است که اهميت اين ماده غذايي را از لحاظ ترکيبات آن و مقايسه آن با ديگر منابع پروتئيني بيان نمايد . به طور کلي مي توان گفت که کنجاله سويا يک ماده غذايي بهداشتي و اقتصادي است و به لحاظ ترکيبات شيميايي مناسب در جيره طيور نقش مهمي ايفا مي کند.
ترکيب مواد غذايي مورد نياز طيور
خوراکهاي مورد نياز در تغذيه طيور از موادي مغذي تشکيل شده که پس از جذب و ورود به خون هر يک بطريقي در اعمال حياتي بدن حيوان نقش ايفا مي کنند مواد مغذي به طور کلي شامل کربوهيدراتها و چربيها ، پروتئين ها ، مواد معدني ، ويتامين ها ، آب و ترکيبات اضافي مي باشند. براساس نوع و شيوه پرورش طيور ازنظر گوشتي و تخمگذار بودن ونيز زمان پرورش درصدترکيبات فوق تغيير پذيرند و به انواع مواد غذايي نيازمند هستند جهت تعيين ميزان هر ماده غذايي در جيره طيور مي بايست به اين نکات توجه داشت که : ماده غذايي اقتصادي و بهداشتي باشد تمام نيازهاي لازم را تامين کند. يکي از مواد غذايي مورد مصرف در پرورش طيور ، کنجاله سوياست که پس از ذرت ، بيشترين اهميت را دارد و تمامي فاکتورهاي فوق را در بر ميگيرد بدين ترتيب لازم است شناختي بر آناليز مواد مغذي و ديگر خصوصيات آن داشت البته جهت روشن نمودن بيشتر مطلب سعي شده نيازهاي غذايي طيور مشخص گردد و سپس اهميت آن مطرح خواهد شد .
پروتئين ها
پروتئين ها از واحدهايي بنام اسيد آمينه تشکيل شده اند و حدود 20 درصد وزن يک مرغ و 5/12 درصد وزن تخم مرغ از آنها ترکيب يافته است بعضي اسيدهاي آمينه به واسطه انتقال گروه آميني ازاسيدهاي آمينه ديگر بوجود مي آيند . ولي تعدادي تحت عنوان اسيدهاي آمينه ضروري به اندازه کافي در بدن حيوان ساخته نمي شوند اين دسته اسيدهاي آمينه عبارتنداز : آرژنين ، متيونين ، لوسين ، ايزولوسين ، گلوتامين ، هستيدين ، فنيل آلانين ، ليزين ، تريپتوفان ، تره ئونين و والين . در تعادل جيره بيشتر به پنج اسيد آمينه آرژنين ، تريپتوفان ، ليزين ، متيونين ، و سيستين را ملاک قرار مي دهند . اصولا پروتئين ها شامل : دو منبع گياهي و حيواني است که بسته به خصوصيات ذکر شده مي توان به نسبت از ترکيب انها استفاده نمود معمولا فرآورده هاي با منشا حيواني توازن اسيد آمينه بهتري دارند و قادرند مواد معدني ضروري و ويتامين ها را تامين کنند در حال حاضر در تهيه خوراک طيور استفاده از مکملهاي پروتئيني حيواني کمتر از سابق است . از جمله مهمترين منابع پروتئيني حيواني مي توان از پودر ماهي ، پودر گوشت ، پودر خون ، پودر شير ، پودر گوشت استخوان دار پودر پر ، پودر کشک ، اب پنير خشک شده ، باقي مانده کشتارگاههاي طيور و مواد محلول ماهي را نام برد. امروزه با توجه به مشکلات تهيه مواد غذاي سرشار از پروتئين از منابع حيواني سعي شده ازمکملهاي پروتئيني نباتي که بيشتر فرآورده هاي فرعي کنجاله دانه هاي روغني هستند اين مساله را حل نمايند پروتئين هاي نباتي از لحاظ توازن اسيدهاي آمينه ، منابع فقيرتري هستند از جمله مهمترين منابع پروتئين هاي نباتي مي توان به غلات تقطير شده خشک ، کنجاله سويا ، کنجاله پنبه دانه ، کنجاله بذرک ، کنجاله کلزا ، کنجاله گلرنگ ، کنجاله کنجد ، دانه باقلا و .... اشاره نمود. از ميان آندسته پروتئين هاي نباتي که به طور معمول استفاده مي شوند کنجاله سويا اهميت بيشتري از نظر اسيد آمينه و ليزين دارد ولي در مجموع درکاربرد پروتئين هاي نباتي بايد ميزان و نوع اسيدهاي آمينه و نيز مواد سمي موجود در آن برآورده شود تازماني که از هر مکمل جديد تاريخچه مصرف مناسبي در دسترس نيست قبل از استفاده در جيره مي بايست به دقت مورد بررسي قرارگيرد.
اهميت کنجاله سويا در تامين پروتئين لازم در جيره طيور
سويا حاوي حدود 35 تا 40 درصد پروتئين و 18 تا 21 درصد چربي است وبه منظور توليد روغن و کنجاله توليد و فرايند مي شود با حرارت دادن به سويا کيفيت آن بهتر شده بازدارنده تريپسين غيرفعال شده و متيونين بهتر در دسترس قرار مي گيرد با وجود اين مي بايست دقت شود که ممکن است حرارت زياد به ليزين و احتمالا اسيدهاي آمينه ضروري ديگر صدمه رساند يا آنها را از دسترس خارج سازد ولي به طور کلي بيشتر تحقيقات بر اين نظر تاکيد داشته که کنجاله سويا براي حداکثر کيفيت پروتئين مي بايست حرارت مناسبي ديده باشند سويا که چربي آن گرفته شده باشد به دو صورت آسياب کامل يا پرک شده مصرف مي گردد با وجود اين لازمه حرارت دادن ايجاب مي کند که دانه ها به طور مناسبي فرايند شوند در آزمايشهاي تغذيه جيره هاي تمام چربي دار سويا به جوجه ها نتايجي به دست آمده که دانه هاي کامل يا دانه هاي آسياب شده مطلوب ترند اما بايد متذکر شد که در مناطقي که با مشکل کمبود روغنهاي نباتي مواجه اند اقتصادي تر آن است که فقط ازکنجاله استفاده شده و روغن ان جدا گردد. در تهيه کنجاله با جدا شدن روغن ميزان پروتين کنجاله حاصل به حدود 45 درصد رسيده و مقدار الياف فام آن حدوداً 6 درصد مي گردد کنجاله بدون پوسته معمولا با حداقل 50 درصد پروتئين استاندارد مي شود ومقدار الياف آن در حدود 3 درصد است کنجاله بدون پوسته مخصوصا در خوراکهاي پرانرژي جوجه هاي گوشتي مطلوب است . پروتئين سويا يک پروتئين با کيفيت است و حاوي مقادير سرشار از اسيدهاي آمينه ضروري است و درميان پروتئين هاي نباتي منبع عالي ليزين مي باشد و به عنوان يک منبع مناسب آرژنين ، گليسين وتريپتوفان به حساب مي آيدليکن مقادير اسيدهاي آمينه سيتين و متيونين موجود کمتر از حد دلخواه است متيونين اولين اسيد امينه محدود کننده درجيره هاي پرانرژي بوده و حايز اهميت زيادي است بنابراين در جيره هايي که از سويا به ميزان زيادي استفاده مي گردد مي بايست از متيونين و مواد غذايي حاوي متيونين بالا به عنوان مکمل استفاده نمود.
عوامل محدود کننده استفاده از سويا در جيره طيور
علاوه بر اينکه ميزان اسيدهاي آمينه متيونين و سيستين در سويا پايين است کنجاله سويا حاوي تعدادي از مواد سمي محرک و ممانعت کننده شامل مواد آلرژي زا ، گواترزا و عوامل ضد انعقاد است از نظر تغذيه دام ممانعت کننده هاي پروتئاز که شش نوع از آن شناخته شده است حايز اهميت اند از اين ممانعت کننده ها عامل آنتي تريپسين و کونيتز و ممانعت کننده کايموتريپسين بومن برک اهميت خاصي دارندتغذيه دانه خام سويا و کنجاله حرارت نديده آن رشد حيوان را به تاخير مي اندازد يکي از دلايل آن وجود همين ممانعت کننده هاي پروتئاز است که باعث جلوگيري ازهضم پروتئين مي شوند همچنين شواهدي در دست است که فعاليت [/SIZE]بيش از حد پانکراس در اين حالت اتفاق مي افتد همانطور که قبلا توضيح داده شد حرارات باعث غير فعال شدن اين ممانعت کننده ها مي گردد و از اين راه مي توان تا حدودي اين اثرات را خنثي کرد اگر از کنجاله سويا به عنوان منبع اصلي پروتئين جيره طيور استفاده شود مسايلي بروز خواهد نمودو کنجاله سويا از لحاظ ويتامين b فقير است وجهت رفع اين نقيصه بايد همراه با آن از مکملهاي ويتاميت و يا از پروتئين هاي حيواني نظير پودر ماهي استفاده کرد چنانچه کنجاله سويا با مواد فوق الذکر تکميل نگردد مرغهاي تخمگذار ، تخمهايي با قابليت جوجه کشي کم توليد نموده جوجه هاي حاصل نيز ضعيف و به علت کمبود ويتامين k در مقابل خونريزي حساس خواهند بود کنجاله سويا نسبت به دانه غلات ، کلسيم و فسفر غني تري دارد امادر صورتي که در جيره طيور در حال رشد يا مرغهاي تخمگذار ،جانشين پروتئين حيواني شود لازم است جيره غذايي مجددا ازلحاظ کلسيم و فسفر تنظيم گردد. کنجاله سويا حاوي 1/0 درصد جنيستين است که خواص گواترزايي دارد وتواني معادل 10 * 44/4 توان دي انيل استيلسترون از خود نشان مي دهد اين ماده تاثير روشني تاکنون از خود بروزنداده است .
مواد غذايي موجود در کنجاله سويا در مقايسه با نياز غذايي جوجه هاي گوشتي
بيشترين اهميت کنجاله سويا مربوط به پروتئين آن مي گردد اما به همراه پروتئين مواد ترکيبات ديگري نيز در آن وجود دارد . همچنين به منظور مقايسه نياز طيور و مقدار مواد غذايي که اين کنجاله مي تواند فراهم نمايد نيازهاي غذايي جوجه هاي گوشتي در سنين مختلف درج گرديده است .
مقايسه ميزان پروتئين کنجاله سويا و ديگر منابع پروتئيني
کيفيت اسيدهاي امينه پروتئين هاي حيواني نسبت به گياهي ارجحيت دارد اما هزينه بالاي اين پروتئين ها و برخي از آنهارا نمي دهد بنابراين لازم است از پروتئين هاي نباتي استفاده شود کنجاله سويا نسبت به ديگر مواد گياهي باردارنده کمتري داشته و اسيدهاي آمينه لازم را فراهم مينمايد بنابراين از اين منبع پروتئين مي توان تا حد بالايي استفاده کرد .
نتيجه گيري
درمجموع ميتوان گفت کنجاله سويا ، ماده غذايي مناسبي جهت تامين پروتئين جيره طيور مي باشد که از لحاظ اقتصادي بهداشتي و ترکيبات موجود حائز اهميت است با توجه به عوامل محدود کننده استفاده زياد در جيره طيور توصيه مي شود ازمکملهاي پروتئيني مناسب همچون کنجاله کنجد ، پودر ماهي و غلات ويتامين ها و منابع تامين کننده فسفر و کلسيم حتي الامکان استفاده گردد بدين ترتيب مي توان جيره غذايي مناسبي مشتمل بر انواع مختلف مواد غذايي تهيه نمود .
مجله تغذيه دام وطيور – مهندس اسماعيل کرمي دهکردي

 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
بررسي اثرات آنزيم فيتاز و پروبيوتيك مخمري بر عملكرد جوجه‌هاي گوشتي
اين آزمايش براي برري اثرات آنزيم فيتاز و مخمر ساكاروميسس سرويسيه بر بهبود مصرف فسفر و كلسيم فيتاتي در جيره پايه اي گندم ذرت سويا در جوجه هاي گوشتي طي روزهاي 7 تا 49 روزگي انجام شد. آزمايش فاكتوريل مور استفاده قرار گرفت كه تيمارهاي آن عبارت بودند از 0، 1 و 2 گرم مخمر زنده به ازاي كيلوگرم جيره 0 و 800 واحد آنزيم فيتاز به ازاي كيلوگرم جيره و دو سطح فسفر غير فيتاتي %50nrc و %100nrc . فاكتورهاي اندازه گيري شامل افزايش وزن بدن خوراك مصرفي ضريب تبديل غذايي خصوصيات لاشه پارامترهاي خون درصد خاكستر درشت ني و قابليت هضم ظاهري كلسيم و فسفر بودند. مكمل ساكاروميسس سرويسيه تأثير مثبتي روي عملكرد پرنده داشت. بهبود معني دار در عملكرد رشد پرندگان تغذيه شده با مخمر فقط در دوره هاي آغازين و رشد ديده شد. بيشترين عكس العمل رشد به مكمل ساكاروميسس سرويسيه در جوجه هاي تغذيه شده با جيره محتوي فسفر غير فيتاتي %100 nrc مشاهده شد. پرندگان تغذيه شده با مكمل ساكاروميسس سرويسيه و فيتاز درصد وزن ران و سينه بيشتري در مقايسه با بقيه پرندگان داشتند و اين تفاوت معني دار بود. به منظور خلاصه يافته هاي اين آزمايش نشان مي دهد كه تركيب مخمر زنده و آنزيم فيتاز اثرات مفيدي در بالا بردن ارزش غذايي جيره هاي جوجه هاي گوشتي به ويژه در سطوح پائين فسفر غير فيتاتي دارند.

حسينعلي قاسمي
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
منبع/نويسنده:
کد مقاله: 2245
اثر سطوح مختلف پروتئين و اسيدآمينه گوگرددار متيونين در رشد سينه طيور گوشتي



پروتئين و اسيدهاي آمينه به عنوان بخش قابل اهميت جيره غذايي طيور و همچنين به عنوان گرانترين بخش جيره نقش اساسي در رشد قسمت هاي با ارزش بدن مثل سينه و هزينه هاي تمام شده توليد خواهند داشت بدين دليل در اين مطالعه اثر تغييرات درصد پروتئين و همچنين مقدار اسيدآمينه متيونين بر عملكرد كلي طيور رشد سينه قابليت هضم پروتئين به روش In-vivo و In-vitro مورد بررسي قرار گرفت. آزمايش با طرح كاملا تصادفي در قالب فاكتوريل 3*2 اجرا شد. تيمارهاي مورد استفاده در دوره آغازين شامل دو سطح پروتئين (23% و 20%) و سه سطح اسيدآمينه متيونين شامل متيونين توصيه شده توسط NRC 110% ميزان توصيه شده توسط NRC (55/0 درصد) و 120% ميزان توصيه شده توسط NRC (6/0 درصد) تنظيم شد. در دوره رشد نيز دو سطح پروتئين (20% و 18%) و سه سطح اسيدآمينه متيونين شامل: متيونين توصيه شده توسط NRC (38/0 درصد) 110% توصيه شده توسط NRC (42/0 درصد) و 120% ميزان توصيه شده توسط NRC (46/0 درصد) مورد استفاده قرار گرفت. در هر دوره آزمايشي 6 تيمار مورد استفاده قرار گرفت. آزمايش با 400 قطعه جوجه يك روزه از سويه راس شروع شد. اسيدهاي آمينه موجود در جيره هاي آزمايشي با استفاده از روش HPLC اندازه گيري شد و رد مجموع 17 اسيدآمينه مورد اندازه گيري قرار گرفت. در پايان دوره آغازين تيمارهاي آزمايشي اثر معني داري بر وزن بدن وزن لاشه ميزان خوراك مصرفي و ضريب تبديل غذايي نداشتند. اما افزودن متيونين به ميزان NRC 120% (6/0 درصد) در هر دو سطح پروتئين (23% و 20%) سبب بهبود معني دار وزن سينه و كاهش چربي محوطه بطني شد به گونه اي كه در سطح پروتئين 23% با افزودن متيونين از ميزان توصيه شده NRC به NRC 120% راندمان وزن سينه از 62/15 درصد وزن زنده به 25/16 درصد افزايش يافته است و چربي محوطه بطني از 74/0 درصد وزن زنده به 53/0 درصد كاش مي يابد. گرچه در سطح پروتئين 20% افزودن اسيدآمينه متيونين در كليه سطوح اثري بر افزايش وزن بدن و چربي محوطه بطني نداشت. اما در سطح پروتئين 18% افزودن ميتونين به ميزان NRC 120% (46/0 درصد) سبب افزايش معني دار افزايش وزن بدن زنده و كاهش چربي محوطه بطني شد. در هردو سطح پروتئين (20% و 18%) افزودن متيونين به ميزان NRC 120% (46/0 درصد) سبب بهبود معني دار راندمان لاشه شد. ضريب تبديل غذايي در هر دو سطح پروتئين مورد استفاده با افزودن اسيدآمينه متيونين به مقدار NRC 120% (46/0 درصد) بهبود معني داري را نشان داد بطوريكه در سطح پروتئين 20% ضريب تبديل غذايي 42/1 و در سطح پروتئين 18% اين ميزان 59/1 مي باشد. قابليت هضم پروتئين به روش In-vivo و In-vitro در هيچ يك از تيمارهاي آزمايش معني دار نبود. در مجموع بهتر است متيونين به عنوان بخشي از پروتئين جيره و نه به عنوان بخشي از كل جيره در نظر گرفته شود. براساس نتايج حاصله از اين آزمايش نسبت متيونين به پروتئين در دوره آغازين 023/0 و در دوره رشد 024/0 پيشنهاد مي گردد.
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
منبع/نويسنده: بابک احمدي
کد مقاله: 2248
تعيين انرژي قابل متابوليسم ضايعات ماكاروني و تاثيرات استفاده از آن بر عملكرد و صفات لاشه نيمچه‌هاي گوشتي
بابک احمدي


جهت بررسي ارزش غذايي ضايعات ماكاروني، دو آزمايش متابوليسمي و تغذيه‌اي صورت گرفت .در آزمايش متابوليسمي با استفاده از خروسهاي بالغ لگهورن و با روش تغذيه اجباري، انواع انرژي قابل متابوليسم شامل AME، AMEn، TME، و TMEn ضايعات ماكاروني تعيين شد.براي تعيين بهترين زمان خالي شدن باقيمانده غذاي قبلي از دستگاه گوارشي، اين آزمايش دو بار به صورت 24 ساعت گرسنگي انجام گرديد. AMT، AMEn، TME و TMEn ضايعات ماكاروني در 24 ساعت گرسنگي به ترتيب برابر 3486/89، 3502/81، 4090/83 و 4079/17 كيلو كالري بر كيلوگرم و در 48 ساعت گرسنگي به ترتيب برابر 3525/43، 3634/39، 4005/05 و 3992/37 كيلو كالري بر كيلوگرم بدست آمد.بين انواع انرژي قابل متابوليسم در 24 و 48 ساعت گرسنگي اختلاف معني‌داري مشاهده نشد.ولي بين EEl دو آزمايش تفاوت معني‌دار (P<0/05) و به ترتيب برابر با 15/81 و 10/64 كيلو كالري بر هر خروس مشاهده گرديد.آزمايش تغذيه‌اي با استفاده از 720 قطعه جوجه گوشتي 7 تا 56 روزه سويه آرين در شش تيمار و شش تكرار با سطوح مختلف صفر به عنوان شاهد، 8، 16، 24، 32 و 40 درصد ضايعات ماكاروني انجام گرفت و طي 8 هفته پرورش صفات عملكرد شامل مصرف خوراك ، افزايش وزن و ضريب تبديل غذايي به صورت هفته‌اي و دوره‌اي در دوره‌هاي آغازين، رشد و پاياني و نيز كل دوره تعيين شدند.پس از پايان هفته هشتم پرورش ، از هر واحد آزمايشي دو قطعه نيمچه گوشتي به صورت يك نر و يك ماده انتخاب و كشتار شده و صفات لاشه آنها بررسي شد.همچنين درصد تلفات ، اقتصادي بودن جيره‌هاي مختلف غذايي مورد آزمايش نيز مورد بررسي و تجزيه آماري قرار گرفت .در طي دوران آغازين رشد، مقايسه ميانگين مصرف خوراك ، افزايش وزن و ضرايب تبديل جوجه‌ها با سطوح مختلف ضايعات ماكاروني هيچ تفاوت معني‌داري را بين جيره‌ها نشان نداد. در دوره پاياني مصرف خوراك جوجه‌هاي تغذيه شده با 24 و 32 درصد ضايعات ماكاروني از همه بالاتر و به ترتيب برابر 2/397 و 2/365 كيلوگرم به ازاي هر جوجه بود كه بين ديگر جيره‌ها تنها با گروه شاهد اختلاف معني‌دار (P<0/05) داشت .در اين دوره افزايش وزن جوجه‌هاي تغذيه شده با 24، 32 و 40 درصد ضايعات ماكاروني بالاتر از همه جيره‌ها بود كه تنها با گروه شاهد تفاوت معني‌داري (P<0/05) نشان داد.ضريب تبديل غذايي در جوجه‌هاي تغذيه شده با 40 درصد ضايعات ماكاروني در دروه پاياني از همه جيره‌ها پايين‌تر بود.در كل دوره پرورش مصرف خوراك جوجه‌ها در تيمارهاي مختلف اختلاف معني‌داري با هم نداشتند.افزايش وزن جوجه‌هاي تغذيه شده با جيره‌هاي حاوي 16 و 24 درصد ضايعات ماكاروني با داشتن 2/285 و 2/288 كيلوگرم اضافه وزن به ازاي هر جوجه از ديگر تيمارها بالاتر بود ولي تنها با گروه شاهد اختلاف معني‌داري (P<0/05) داشتند.بهترين ضريب تبديل غذايي در كل دوره در بين جيره‌ها، از آن جوجه‌هاي تغذيه شده با 8، 16 و 24 درصد ضايعات ماكاروني و به ترتيب برابر با 2/582، 2/572 و 2/583 بود كه تنها در گروه شاهد با ضريب تبديل 2/683 اختلاف معني‌داري (P<0/05) داشتند.صفات لاشه و درصد تلفات جوجه‌هاي تغذيه شده با جيره‌هاي مختلف تفاوت معني‌داري با هم نداشتند.در كل، از نظر اقتصادي در كليه هفته‌هاي پرورشي، هر كيلوگرم افزايش وزن جوجه‌ها با افزايش درصد ضايعات ماكاروني در جيره، هزينه پايين‌تر و معني‌داري (P<0/05) را به دنبال داشت .
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
راه‌هاي مقابله، مصون‌سازي و درمان آنفلوانزاي مرغي
[SIZE=-1][SIZE=-1]آنفلوانزاي مرغي كه با وجود اختصاص داشتن به گروه پرندگان، از سال ‪۱۹۹۷‬ بعنوان يك نوع مشاهده شده در انسان‌ها نيز به ثبت رسيده است.
اصولا ويروس‌هاي بيماري آنفلوانزا بر اساس ميزان خطر به انواع ‪ A‬بسيار كشنده،‪ B‬با تاثيرگذاري سخت و متوسط و ‪ C‬با تاثيرگذاري خفيف تقسيم مي‌شوند.
نوع سوم اصولا در انسان مشاهده مي‌شود، در دو نوع نخست موارد ابتلا در انسان‌ها، پرندگان، خوك، اسب، نهنگ و فك نيز ديده شده‌است.
انوع ويروس‌هاي كشنده ‪ A‬نيز به انواع (‪ Hemagglutinin (HA‬با ‪ ۱۵‬زير گروه و(‪ Neuramindase (NA‬با ‪ ۹‬زير گروه شناخته مي‌شوند كه مي‌توانند با يكديگر تلاقي داشته باشند و ويروس‌هاي زير گروه ديگري را ايجاد كنند.
از ميان انواع كشنده، ‪,H1N1‬ ‪,H1N2‬ ‪ H1N3‬انواع اختصاصي انسان، ‪ H7N7‬و ‪ H3N8‬انواع كشنده اسب مي‌باشد و ‪ ۱۵‬نوع كشنده براي پرندگان وجود دارد كه مهمترين آنها ‪ H5N1‬يا آنفلوانزاي حاد پرندگان است.
در سال ‪ ۱۹۹۷‬نخستين مورد وجود ويروس ‪ H5N1‬در ميان يك نفر از اهالي هنگ كنگ مشاهده شد و پيش از آن انتقال ويروس پرندگان تنها در ميان خوك ها كه يك حلقه حيواني خطرناك محسوب مي‌شوند، مشاهده شده بود.
جامعه بشري در يك قرن اخير سه بار در معرض اپيدمي آنفلوانزا قرار گرفته است و شيوع آنفلوانزاي مرغي با توجه به آنكه مي‌تواند خطرناكترين اپيدمي تاريخ را بوجود آورد، بشدت حساسيت برانگيز است.
سال وقوع نام اپيدمي تلفات ويروس عامل --------------------------------------
‪ ۱۹۱۸- ۱۹‬آنفلوانزاي اسپانيايي ‪ ۵۰‬ميليون نفر ‪H1N1‬
‪ ۱۹۵۷- ۵۸‬آنفلوانزاي آسيايي ‪ ۱‬ميليون نفر ‪H2N2‬
‪ ۱۹۶۸- ۶۹‬آنفلوانزاي هنگ كنگي ‪ ۱‬ميليون نفر ‪H3N2‬
در مورد ويروس آنفلوانزاهاي نوع ‪ A‬مسئله حساسيت برانگيز امكان تلاقي و امتزاج انواع اختصاصي حيوانات با انواع انساني است كه مي‌تواند به توليد ويروس‌هاي مخرب منجر شود.
نخستين مورد اين جهش همان حادثه‌هنگ كنگ است كه‌به مرگ ‪ ۶‬نفر از ‪ ۱۸‬مبتلاي شناسايي شده منجر شد و بعد از آن نمونه‌هايي در هلند و كانادا نيز به ثبت رسيد.
به‌اعتقاد متخصصان با وجود بسيار خطرناك‌بودن ويروس آنفلوانزاي مرغي، نقطه اميد بخش انتقال بسيار سخت آن به انسان است و با توجه به اين شاخص مثبت در صورت رعايت موارد ايمني و پيشگيري تا حد بسيار زيادي از خطرهاي اين بيماري مهلك مي‌تواند رفع شود.
شيگرو اومي ‪ Shgero Omi‬يك مدير منطقه‌اي سازمان بهداشت جهاتي تاكيد دارد كه آگاه‌سازي و افزايش مصون‌سازي فردي جوامع از بسياري اقدام‌هاي درماني و واكسيناسيون بهتر و موثرتر است.
در شرايطي كه تنها ‪ ۸۰۰‬كشته بيماري سارس در سال ‪ ۲۰۰۳‬حدود ‪ ۳۰‬ميليارد دلار به‌كشورهاي‌آسياي جنوب شرقي خسارت وارد كرد، كارشناسان اقتصادي مي‌گويند خسارت‌هاي يك اپيدمي آنفلوانزاي مرغي مي‌تواند به‪ ۵۰۰‬ميليارد دلار در كشورهاي پيشرفت و ‪ ۱۰۰‬تا ‪ ۲۸۳‬ميليارد دلار در كشورهاي آسيايي منجر شود.
ابتلاء، واكسيناسيون و درمان
---------------------------

اصولا دوره نهفتگي بيماري آنفلوانزاي مرغي ‪ ۱‬تا ‪ ۵‬روز پس از ورود آن به بدن بيماري است و نخستين علايم آن در مرغ‌ها تورم چشم وشكل بهم ريخته پر و بال و گوشه‌گيري است.
در مورد انسان‌ها اصولا اين بيماري با تب زياد و سرفه و ضعف و با تورم جگر سياه دوره ظهور اصلي آن شروع مي‌شود و بايد بسرعت به اقدام‌هاي درماني پرداخت.
مقايسه نشانه‌هاي باليني آنفلوانزاي مرغي و انساني
نشانه آنفلوانزاي انساني آنفلوانزاي پرندگان
--------------------------------------------------

تب خفيف ‪ ۳۸‬تا ‪ ۴۰‬درجه
سردرد بندرت بسيار شديد و سخت
درد عضلاني تا حدي بسيار سخت و شديد
احساس خستگي تا حدي دايمي ، تا سه هفته
گرفتگي بيني اغلب گاهي
عطسه اغلب گاهي
گلودرد معمولا گاهي
گرفتگي سينه متوسط بسيار شديد و دردناك
استفراغ بهيچ وجه گاهي
ويروس آنفلوانزاي مرغي تا هفته‌ها در سطح‌هاي آلوده باقي مي‌ماند و امكان ‪ ۴‬روز زندگي در آب و دماي تا ‪ ۳۰‬درجه زير صفر را دارد.
مرگ ويروس در شرايط اطمينان بخش در صورت پخته شدن گوشت بمدت ‪ ۳۰‬دقيقه در دماي ‪ ۷۰‬درجه سانتيگراد حاصل مي‌شود.
آنفلوانزاي مرغي اصولا فاقد واكسن خاصي است. در مورد اين بيماري دو نوع واكسن در حال طي مراحل آزمايشي است اما زمان اثبات نتيجه بخشي و توليد انبوه آن هنوز مشخص نيست.

دارو و درمان -------------------------------------
در بخش دارويي اصولا دو نوع دارو عليه ويروس ‪ H5N1‬شناسايي شده‌است .
گروه نخست داروهايي مانند ‪ Amantadine‬و ‪ Rimantadine‬هستند كه بر اثر استفاده نامطلوب و نامنظم در چين هماكنون بعنوان يك داروي بي‌اثر يا اصولا كم‌اثر در برابر اين بيماري شناخته مي‌شوند.
گروه دوم داروهايي موسوم به ‪ Zanamavir(‬با نام تجارتي ‪ (Relenza‬و ‪ ) Oseltamivir‬با نام تجارتي ‪ (Tamiflu‬هستند كه داروي نخست تا حدي خود را آسيب پذير نشان داده و داروي دوم با وجود گران‌بودن ( هر قرص ‪ ۸‬دلار)بعنوان تنها داروي موثر در برابر بيماري شناخته مي‌شود.
مواد قرص‌هاي ‪ Tamiflu‬به‌محاصره ويروس و جلوگيري از تماس آن با سلول‌هاي بيماري اقدام مي‌كنند و معمولا ميزان مصرف افراد مبتلا ‪ ۷۵‬ميلي گرم در يك دوره ‪ ۵‬روز و روزي ‪ ۵‬قرص مي‌باشد.
علاوه بر اين هنگام ابتلا هر فرد ، كساني كه هم‌نشين بوده‌اند، به هريك در يك دوره هفت روزه، هر روز يك قرص داده مي‌شود.
مسئله‌نگران‌كننده‌در مورد اين دارو، مقاومت برخي‌از انواع ويروس آنفلوانزاي مرغي در برابر دارو است و از سوي ديگر مشخص نيست كه در صورت جهش ژنتيكي اين ويروس پس از تلاقي با ويروس‌هاي كشنده آنفلوانزاي انساني ، باز هم در برابر آن تاثيرپذير باشد.
به هرحال كارشناسان جهاني امور درمان تاكيد دارند كه كشورهاي جهان براي احتياط حداقل براي استفاده ده درصد جمعيت خود، مقدار كافي از داروي تاميفلو را ذخيره كنند.
هم اكنون عليه اين بيماري در انگليس براي ‪ ۱۵‬ميليون نفر، فرانسه براي ‪ ۲۰‬ميليون، استراليا براي ‪ ۴‬ميليون نفر و آمريكا ‪ ۳۷‬ميليون نفر از اين دارو ذخيره شده است.
پزشكان تاكيد دارند كه افراد معمولي بايد از خريد و انباشت اين دارو در منازلشان خودداري كنند زيرا خوردن خودسرانه اين دارو مي‌تواند به مقاوم شدن ويروس منجر شود.
علاوه بر آن ، مصرف دارو بايد ظرف دو روز پس از ظهور علايم آشكار بيماري انجام شود و شناسايي‌بيماري و تجويز آن تنها از عهده‌پزشكان و آزمايشگاه‌هاي كارآمد و تخصصي برمي آيد و مردم عادي چنين توان عملي ندارند.
توصيه‌هايي براي مصون ماندن از آنفلوانزاي مرغي
--------------------------------------------

- ويروس آنفلوانزا علاوه بر تنفس از راه‌هاي آب دهان، چشم، بريدگي‌ها و تماس‌هاي جنسي نيز امكان انتقال دارد و بهمين دليل بايد از وارد كردن هر گونه جسم يا دست آلوده به چشم و دهان خودداري و كودكان را از تماس با اشياي آلوده دوري كرد.
- پزشكان هيچ توصيه‌اي را مهمتر از شستشوي مكرر دست و استفاده از ماسك تنفسي در مكان‌هاي آلوده، دور شدن از مناطق پرخطر مانند مرغ فروشي‌ها، مرغداري و تالاب‌هاي محل فرود پرندگان نمي‌دانند.
- از خوردن غذاهايي مشكوك بخصوص از گوشت پرندگان كه خود فرد نپخته و يا به بهداشت آشپز اطمينان ندارد، خودداري شود.
- دست دادن با ديگران در مناطق بحراني يك رفتار تاحدي پرخطر محسوب مي‌شود و نيز نبايد در آب‌هايي كه پرندگان وحشي در آن فرود دارند، به شنا پرداخت.
- خواب كافي، غذاي مناسب و بهداشت فردي يك عامل مهم مقاوم‌سازي طبيعي بدن در برابر بيماري است هر چند واكسن‌هاي معمولي آنفلوانزا نيز تا حدي مقاومت بدن را در برابر آنفلوانزاي مرغي بيشتر مي‌كنند.
- تنها راه از بين‌بردن پرندگان آلوده ، خفه كردن و دوري از سربريدن آنها و ريختن اجساد در چاله‌هاي آهك است.
- بازارهاي سرباز فروش پرندگان زنده‌محل بسيار خطرناكي محسوب مي‌شوند زيرا علاوه بر امكان وجود پرندگان بيمار، برخي پرندگان مشكوك به بيماري مانند گنجشك نيز با آنها تماس برقرار مي‌كنند و امكان شيوع بيماري وجود دارد. اقدام‌هايي مانند جنگ خروس‌ها و ذبح خياباني مرغ‌ها نيز از عواملي است كه مي‌تواند محيط اطراف اين مكان‌ها را به خون و گردو خاك آلوده دچار كند. گرد و خاك حاصل از مدفوع خشك شده تقريبا خطربارترين ماده در اين مكان‌ها محسوب مي‌شود.
- جمع‌آوري مرغ‌هاي آلوده‌و مشكوك خط مقدم‌مبارزه بابيماري شناخته مي‌شود و پس از آن يا به واكسيناسيون مرغي، تعطيل بازارهاي محلي زنده فروش ، مبارزه با قاچاق مرغ ، قطع برنامه‌هاي جوجه‌كشي تا رفع بحران و قطع واردات مرغ و تخم مرغ اقدام كرد.
- كود ، هوا ، مدفوع ، غذاي آلوده، آب، انواع وسايل جامد و لباس بعنوان ناقل محسوب مي‌شوند اما هيچ نشانه‌اي از آلوده‌زايي غذايي كه تمام قسمت آن در دماي بالا پخته شده باشد، وجود ندارد.
- استفاده از دستمال‌هاي آغشته به الكل در تمام طول روز يك راه معجزه آساي مصون ماندن از هر نوع آنفلوانزا است و بهتر از هر روش گندزدايي تاثير خود را نشان داده است.
- نبايد از هر گونه خوراكي كه با تخم مرغ خام مانند سس ها و بستني تهيه مي‌شود، در صورت عدم اطمينان به توليدكننده استفاده كرد
منبع : خبرگزاري جمهوري اسلامي‬ -آرمان سيف اللهي[/SIZE]
[/SIZE]
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاهش ميزان کلسترول در رژيم غذايي
با توجه به مضر بودن کلسترول در رژيم غذايي انسان ولزوم کاهش آن به خصوص در افراد مسن و مبتلايان به بيماريهاي قلب و عروق ، کوششهايي درجهت کاهش آن در تخم مرغ صورت گرفته است به منظور و کاهش کلسترول در زرده تخم مرغ از سه روش استفاده شده که عبارتند از :
1- انتخاب يا سلکسيون ژنتيکي
2- تغيير رژيم غذايي
3- بکارگيري داروهاي کاهش دهنده کلسترول
به جز موارد استثنايي شواهد نشان مي دهد که ميزان کلسترول زرده تخم مرغ در مقابل تغييرات نسبتا مقاوم است اين مقاله نگاهي است به مکانيسمهاي درگير در رسوب کلسترول زرده و توضيحاتي درمورد چگونگي آن ارائه مي دهد بيش از 90 درصد کلسترول موجود در زرده تخم مرغ به صورت کلسترولين آزاد مي باشد که ليپوپروتئينهاي زرده هستند اين ليپوپروتئين ها دراثر تحريک استروژن درکبد مرغ تخمگذار ساخته شده وبه وسيله جريان خون به تخمدان منتقل مي گردند در اين محل ليپوپروتئينها به همراه ساير مواد پيش ساز تشکيل دهنده زرده پس ازعبور از مويرگهاي فوليکولهاي در حال رشد و ساير بافتهايي که ديواره فوليکول را تشکيل مي دهند بهکمک گيرنده هايي که به وسيله اندوستيها ساخته شده جز ساختمان اووسيت در مي آيند ليپوپروتئينهاي پلاسما به طور کامل و دست نخورده جذب زرده مي شوند و اين بدان معني است که ترکيب چربيها موجود در زرده تخم مرغ به وسيله ترکيب ليپيدي موجود در هر يک از ليپوپروتئينها مشخص ميگردد . بکارگيري بهگزيني و انتخاب ژنتيکي و همچنين ايجاد تغيير در رژيم غذايي مي تواند غلظت کلسترول پلاسماي مرغ تخمگذار را تغيير دهد البته به نظر مي رسد که اين اثرات بيش از آن که ناشي از تغيير در ترکيب ليپوپروتئينها باشددر نتيجه تغيير در غلظت کلسترول پلاسماي مرغ حادث مي گردند ميل ترکيبي گيرنده هاي ليپوپروتئيني موجود بر روي غشا اووسيت بسيار زياد مي باشد و اين به آن معني است که ميزان برداشت ليپوپروتئين توسط مواد پيش زرده از پلاسما و غلظت آنها در زرده تا حد زيادي مستقل از غلظت ليپوپروتئين پلاسما مي باشد . کلسترول آزاد يا غير استريفيه نقش مهمي در ساختمان ليپوپروتئين داشته ولي جز اصلي آن محسوب نمي گردد با اين حال نقش تثبيت کننده در رويارويي آب و چربي دارد اين عمل به وسيله تجمع فوليکولهاي فسفوليپيدي در مجاورت هم انجام مي شود مقاومت کلسترول زرده در مقابل تغييرات غالبا به احتياجات خاص جينين بستگي دارددر هر صورت مطالعاتي که برروي متابوليسم ليپيدها در جنين ها ي در حال رشد صورت گرفته نشان مي دهد که مقدار کلسترول زرده بيشتر از مقداري است که جوجه براي رشد خود به آن احتياج دارد براي اين سوال که چرا جنين قادر به ساخت کلسترول مورد احتياج خود نمي باشد دليلي اساسي وجود ندارد . ليپوپروتئينهاي ساخته شده در کبد مرغ به علت اندازه کوچک و ترکيب منظم خود قادرند به راحتي از لايه بازال ديواره فوليکول عبور نمايند لايه بافت همبند درواقع شبيه يک صافي انتخابي عمل کرده و به اجزا کوچک اجازه عبور ميدهد درحالي که ليپوپروتئينها بزرگتر که توسط روده ساخته مي شوند اجازه عبور ندارند . احتياجات کبد مرغ تخمگذار به ساختن ليپوپوتئينهاي کوچک بدان معني است که فرصت تغيير درنسبتهاي سطح به حجم ليپوپروتئينهاي سطحي ، محدود مي شود و به علت آنکه کلسترول نيز از ترکيبات سطحي است مقدار آن نيز محدود مي شود با جانشين کردن استرولهاي گياهي در رژيم مرغ تخمگذار ميتوان کلسترول زرده را به ميزان قابل توجهي کاهش داد به عنوان مثال با به کار بردن سويسترول در رژيم غذايي مي توان کلسترول زرده را تا 30% کاهش داد بدين ترتيب نتيجه مي شود که وقتي کلسترول زرده به وسيله استرولهاي گياهي جايگزين مي شود نقش کلسترول در ساختمان ليپوپروتئينها را مي توان به وسيله استرولهاي مشابه نيز اجرا نمود بر اساس مطالعات انجام شده با مصرف داروهاي کاهش دهنده کلسترول خون نظير تري پارانول نيز نتايج مشابهي حاصل خواهد شد داروي فوق يک مهار کننده قوي در آخرين مرحله سنتز کلسترول است و مصرف آن درجيره مرغان تخمگذار سبب جايگزين کلسترول در زرده توسط دسموسترول مي شود بر خلاف کلسترول اين ماده به عنوان يک ترکيب پيش ساز در ساختن هورمون استروئيدي به کار نمي آيد و در نتيجه توليد تخم مرغ به سرعت متوقف مي گردد براساس مطالعات به عمل آمده در پستانداران با ساير ترکيبات مهار کننده سنتز کلسترول ، اين ترکيبات مي توانند ميزان سنتز کلسترول را تغيير دهندولي تاثيري برترکيب ليپوپروتئيني آن ندارند .عوامل ديگري نيز مي توانند ميزان کلسترول را تغيير دهند ولي تاثيري بر ترکيب ليپوپروتئيني آن ندارند عوامل ديگري نيز مي توانند ميزان کلسترول تخم مرغ را تحت تاثير قرار دهند تغيير در اندازه تخم مرغ کلسترول نيز کاهش مي يابد البته تخم مرغهاي کوچک که داراي کلسترول کمتري هستند چندان مقبول نبوده از نظر تجاري به صرفه نخواهند بود کاهش نسبت زرده در تخم مرغ سبب کاهش مقدار کلسترول آن مي گردد ولي شواهد چنداني مبني بر اينکه نسبت زرده به سفيده نيز مي تواند به وسيله رژيم غذايي و يا بهگزيني ژنتيکي تغيير يابد وجود ندارد دليل آن اين است که ميزان ترشح آلبومين به وسيله مجراي تخمداني تا حد زيادي بر حسب اتساع فيزيکي آن درنتيجه عبور تخم تعيين مي گردد هر گونه کاهش در اندازه زرده توام با کاهش ترشح سفيده بوده و در نتيجه تخم مرغ کوچک مي شود اما تغييرات حاصله از نظر ترکيب جزيي مي باشند به طور خلاصه مکانيسم هاي در گير در تشکيل و شکل گيري زرده تخم مرغ نشان مي دهند که :
1- ميزان کلسترول زرده تخم مرغ به وسيله ترکيب مواد تشکيل دهنده ليپيد زرده که در کبد مرغ ساخته مي شوند تعيين مي گردد .
2- تغييرات معمول درترکيب ليپوپروتئيني بسيار محدود است .
3- کلسترول موجود در ليپوپروتئينها را مي توان با استرولهاي مشابه کلسترول جايگزين نمود در هر صورت اين عمل نيز به وسيله تداخل درسنتز هورمونهاي استروئيدي ، فعاليتهاي تخمداني ، ميزان تخمگذاري و اندازه تخم مرغ امکان پذير است .
بديهي است تغييرات فوق از نظر مصرف کننده نمي تواند مورد قبول باشد در نتيجه ادعاي فروشندگان در زمينه کاهش کلسترول سلامت تخم مرغ را مورد سوال قرار مي دهد .

فصلنامه چکاوک – مهندس آرميک نيکو قوسيان
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
عواقب مصرف بيش از حد غذا در گله هاي مادر گوشتي
وجود يک رابطه منفي قوي بين افزايش وزن بدن و کاهش توانايي توليد مثل در مرغهاي مادر گوشتي يکي از مشکلات عمده توليد کنندگان جوجه يکروزه مي باشد بديهي است که اگر به مرغهاي مادر گوشتي اجازه داده شود که به اندازه دلخواه غذا مصرف نمايند ميزان توليد تخم مرغ در آنها کاهش مي يابد تحقيقات اخير در دانشگاه البرتا نشان داده است که توليد سرانه جوجه در مرغهايي که به صورت آزاد تغذيه شده اند تقريبا نصف توليد سرانه مرغهايي است که تحت محدوديت غذايي قرار داشته اند اين مقاله شرحي از اشکالات ناشي از اضافه وزن بر روي فعاليت توليد مثل طبيعي مرغهاي مادر مي باشد . توليد تخم مرغ نتيجه تنظيم دقيق فعاليتهاي توليد مثل است که شامل رشد و بلوغ فوليکول ها در تخمدان و يک مرکز کنترل مي باشد چنانچه تخم مرغ با توالي زماني مشخصي توليد شود نشان دهنده عمکلرد صحيح در سيستم فوق است که وابستگي زيادي به يکديگر ندارند اولين تخم مرغ از يک کلاچ يک تا دو ساعت بعد از شروع نور گذاشته خواهد شد هرتخم مرغ دريک کلاچ کمي ديرتر از روز قبل گذاشته خواهد شد تا روزي که تواتر به پايان رسيده و مرغ يک روز استراحت نمايد مرغهايي که نسبت بالاي تخمگذاري دارندکلاچ طولاني تري دارند يک مرغ مادر ممتاز مي تواند در زمان پيک به طور پياپي 40 تخم مرغ بگذارد براي مرغ لگهورن اين عدد مي تواند به 80 برسد به طور خلاصه وقتي مرغها تخمگذاري خوب داشته و کلاچ طولاني داشته باشند مي توان مطمن بود که دستگاه توليد مثل به خوبي کار مي کند به طور طبيعي تخمدان مرغ حاوي تعدادي فوليکول مي باشد که مراحل مختلف رشد و بلوغ را مي گذارنند تخمدان طبيعي يک مرغ سالم حدودا 5 تا 7 عدد فوليکول بزرگ داشته و تعداد زيادي نيز فوليکول کوچک دارد که بعدا تبديل به فوليکولهاي بزرگ خواهندشد وقتي که مرغهاي مادربيش از حد تغذيه شوند توانايي قابل توجهي براي توليد فوليکول هاي اضافي پيدا ميکنند که مي تواند به 15 عدد فوليکول بزرگ برسد ممکن است ظاهرا تصور شود که اين پديده خوبي است در صورتي که چنين نيست وقتي که مرغهاي مادر بيش از حد تغذيه شوند شانس زيادي براي توليد تخم هاي دو يا سه زرده دارندچنين مرغهايي حتي مي توانند تخمهاي چند زرده زيادي نيز بگذارند ولي چون چنين تخم مرغهايي غير قابل جوجه کشي هستند تعداد کلي تخم مرغ قابل جوجه کشي راکاهش ميدهند همزمان با افزايش رشد تخمدان کاهشي درميزان طبيعي تخمگذاري به وجود مي ايد مرغهاي مادري که اضافه وزن داشته و فاقد محدوديت غذايي هستند تخم هاي خود را در يک کلاچ طبيعي لگن درشبها مي گذارند نامنظم شدن تخمگذاري بدين صورت يکي از آسانترين راههاي پي بردن به عملکرد نامطلوب تخمدان مي باشد وقتي مرغها در قفسهاي انفرادي نگهداري مي شوند ممکن است مرغهايي ديده شوند که در شبانه روز بيش از يک تخم مي گذارند و اين نيز به خاطر تخمگذاري غير طبيعي ونامنظم مي باشد .وقتي مرغها به طورنامنظم تخم مي گذارند تعداد تخم مرغها ي با پوسته ضعيف وتخم لمبه نيزافزايش مي يابد به نظر مي رسد اين مسئله به علت ايجاد وقفه در عمل ترشح کلسيم در محل طبيعي ترشح آن يعني اوتروس مي باشد که به دليل وجود بيش از يک تخم مرغ در اين محل است همچنين آزاد شدن زرده از تخمدان ممکن است با عمل تخمگذاري تخم مرغ قبلي تداخل نمايد اين امر نيز اثرات منفي دارد زيرا تخم مرغهاي با پوسته ضعيف به دليل از دست دادن آب در داخل انکوباتور و مرگ جنين قابل جوجه کشي نمي باشند مشکل ديگر مرغهاي سنگين وزن پايان تخمگذاري در سنين پايين است قابل ذکر است که فوليکول هاي بزرگ اين مرغها به طور کلي تحليل مي روند اين شبيه وضعيتي است که در زمان پرريزي وجود دارد در نتيجه استفاده از رژيم هاي مخصوص پرريزي تعداد فوليکولها به کمترين حد ممکن مي رسند عدم وجود فوليکول يعني عدم وجود تخم مرغ 10 روز يابيشتر طول مي کشد که توليد تخم مرغ از سطح فوليکول صفر شروع به افزايش نمايد . وقتي مرغها اضافه وزن دارند توليد جوجه نيز همانند ساير عوامل بالا ، که انعکاسي از کاهش توليد تخم مرغ است کاهش مي يابد مطالعات اخير در دانشگاه آلبرتا نشان داده است که باروري درمرغهاي واجد تغذيه آزاد به حد قابل ملاحظه اي کمتر از مرغهايي است که به صورت محدود تغذيه شده اند علت اين امر به طور قطع تعيين نشده است اما ميتواند به اين دليل باشد که افزايش چاقي مرغها سبب کاهش ذخيره سازي اسپرماتوزوئيد مي گردد و يا مي تواند به اين دليل نيز باشد که محل عبور طبيعي اسپرماتوزوئيد ها به انتهاي ديگر اويدوکت مي تواند به وسيله عبور تخم مرغهايي که در راه حرکت به طرف پايين اويدوکت هستند مسدود شوداگر باروري مرغهاي مادر که در روي بستر نگهداري مي شوند پايين آيد اين امر ممکن است ناشي از افزايش جفتگيريهاي ناموفق در اثر افزايش وزن ومشکلات فيزيکي جفتگيري باشد بايد توجه داشته باشيم که همه جفتگيريها کامل نيست و با افزايش سن ، نسبت جفتگيريهاي ناموفق افزايش مي يابد همچنين مشاهده شده است که ماندگاري جنين در مرغهاي واجد تغذيه آزاد کمتر بوده است اولين تخم مرغ يک کلاچ نسبت به تخم مرغهاي بعدي ، احتمال بيشتري براي مرگ و مير در انکورباتور دارد که اين به علت پير شدن اووسيت ماده قبل از باروري مي باشد بايد توجه داشت که تخم مرغ تازه گذاشته شده 24 تا 26 ساعت را در انکوباتور طبيعي طي کرده است لذا تغيير اين زمان در اويدوکت ميتواند يکي از عوامل مرگ جنين باشد مرغهايي که به طور نامرتب تخمگذاري مي کنند نيز وضعيتي مشابه تخمگذاري با کلاچ کوتاه نشان مي دهند تمام مشکلات فوق دررابطه با اضافه وزن مرغهاي مادر گوشتي تاکيدي بر کنترل جدي وزن اين گونه مرغها است اختلافات قابل ملاحظه وزني در گله هاي مرغ مادر بسيار مهم است لذا اگر چه ميانگين وزن گله يک هدف مهم است ولي به تنهايي کافي نيست سوال مهم ديگر اين است که چه درصدي از پرندگان دراطراف ميانگين وزني گله قرار دارند يکنواختي گله يکي از مهمترين و بحراني ترين عوامل مديريتي در گله هاي مرغ مادر مي باشد .

فصلنامه چکاوک – مهندس شاهين ماکويي و دکتر فريد اکرمي
 

Similar threads

بالا