تعاریف و اصطلاحات مربوط به کوره ها

chemblog

عضو جدید
تعاریف و اصطلاحات مربوط به کوره ها


نقطه شبنم

نقطه شبنم محصولات احتراق دمائیست است که بخار آب موجود در مخلوط گازهای حاصل از احتراق شروع به میعان می کند.
دمای شعله
اگر فرایند احتراق سوخت و هوا، آدیاباتیک فرض شود، به عبارت دیگر، تمام محصولات احتراق به محصولات واکنش منتقل گردد، دمای محصولات احتراق را دمای تئوری شعله می نامند.
هوای اضافی
مقدار هوایی که اضافه بر مقدار هوای استوکیومتری واکنش احتراق برای تکمیل احتراق در اختیار سوخت قرار می گیرد، هوای اضافی نامیده شده و عموماً برحسب درصد بیان می گردد.
بازده حرارتی
حاصل قسمت مقدار حرارت جذب شده در کوره به کل انرژی حرارتی تولید شده در کوره را اصطلاحاً بازده حرارتی کوره می گویند که برحسب درصد نشان داده می شود.

ارزش حرارتی

ارزش حرارتی به دو شکل تعریف می شود.

الف- ارزش حرارتی بالایی یا ارزش حرارتی ناخالص یا HHV:
عبارت است از میزان انرژی گرمایی حاصل از احتراق یک متر مکعب از یک سوخت در دمای صفر درجه سانتیگراد و فشار ۷۶۰ میلیمتر جیوه، به شرطی که محصولات احتراق به دمای صفر درجه سانتیگراد آورده شوند. به عبارت دیگر بخار آب حاصل از احتراق در این فرایند باید مایع شود.

ب-ارزش حرارتی پایینی یا ارزش حرارتی خالص یا LHV
عبارت است از میزان انرژی گرمایی حاصل از احتراق یک متر مکعب از یک سوخت در دمای صفر درجه سانتیگراد و فشار ۷۶۰ میلیمتر جیوه، و به شرطی که بخار آب حاصل از احتراق در این شرایط به آب تبدیل نگردد.
در عمل و با فرض اینکه از انبساط سوخت و هوا صرف نظر گردد، ارزش حرارتی بالایی و پایینی در مورد سوخت های مایع و گاز دارای روابطی برای تبدیل به یکدیگر می باشند.
در مورد گازها: n: تعداد مولهای آب HHV -10.9n = LHV
در مورد مایعات: H: درصد وزنی هیدروژن در سوخت HHV – ۵۳H= LHV
قدرت گرمایی را بصورت دیگری نیز تعریف کرده اند، اگر از سوختی به میزان واحد وزن سوزانده شود، گرمای حاصل را قدرت حرارتی یا ارزش حرارتی یا value heating آن می نامند. گرمای حاصل از احتراق یک پوند سوخت در ۶۰ درجه فارنهایت، در صورتی که محصولات احتراق نیز تا ۶۰ درجه فارنهایت سرد شوند، گرمای احتراق خالص یا ارزش حرارتی خالص یا گرمای احتراق پایینی، value heating یا net value heating low می نامند. اگر علاوه بر دو شرط فوق بخار آب موجود در
محصولات احتراق را نیز کندانس کنند، گرمای احتراق بالایی یا ناخالص، value heating high or Gross بدست می آید. چون اکثراً بخار آبی که که در محصولات احتراق موجود است را کندانس نمی کنند، در عمل از گرمای خالص استفاده می شود. به عبارت دیگر ارزش حرارتی خالص برابر است با ارزش حرارتی ناخالص منهای گرمای نهان تبخیر آب.
LHV=HHV-Latent heat of water

دوده گرفتگی
با توجه به آنالیز انواع مختلف سوخت های متداول، مشخص می شود که تمام سوخت ها، حاوی مقداری ذرات جامد و معلق در گازهای حاصل از احتراق هستند. بخش عمدهای از این ذرات به همراه گازهای سوخته، کوره را ترک می کنند؛ اما مقداری از این ذرات نیز روی بخش های داخلی کوره به ویژه روی لوله های بخش جابجایی رسوب می کنند. یکی از علل اساسی تجمع این ذرات بر روی لوله های جابجایی، سردشدن نسبتاً سریع گازهای سوخته، در سطح لوله های بخش جابجایی است. به این پدیده دوده گرفتگی می گویند
کک گرفتگی
به فرایند رسوب کردن کربن بر جداره داخلی لوله های کوره اصطلاحاً کک گرفتگی می گویند.
احتراق ناقص
شعله اگر میزان هوای اولیه کمتر از حد لازم باشد، به دلیل کمبود اکسیژن احتراق ناقص صورت گرفته و طویل، نوسانی و زرد رنگ می شود. همچنین اگر طول زیاد شعله باعث برخورد آن با جداره محفظه احتراق گردد، به واسطه سرد شدن شعله فرآیند تشکیل CO و دوده تشدید می شود.
پس زدن شعله
اگر سرعت خروج سوخت از دهانه مشعل از حد معینی کمتر شود، ممکن است شعله به درون بخش اختلاط اولیه مشعل کشیده شده و با احتراق ناقص باعث بسته شدن سوراخ های مشعل شود.
کنده شدن شعله
در سرعت های بالای خروج سوخت از دهانه مشعل و با حضور هوای اولیه کافی، شعله از مشعل جدا شده و در شرایط حاد مشعل خاموش می شود.
اتمایزر
وسیله ای است که به کمک هوای فشرده یا بخار آب سوخت های مایع را به شکل ذرات پودری و بسیار ریز در می آورد.
افت فشار در کویل های کوره
به اختلاف فشار سیال فرایند بین ورودی و خروجی آن از کوره افت فشار می گویند، کم شدن فشار ناشی از ارتفاع جزو افت فشار محسوب نمی گردد.
بخش تابشی
به قسمتی از کوره که انتقال حرارت به لوله ها از طریق مکانیزم تابش صورت می گیرد، اصطلاحاً بخش تابشی می گویند.
بخش جابجایی
به قسمتی از کوره که انتقال حرارت به لوله ها از طریق مکانیزم جابجایی و از طریق عبور متعامد گازهای حاصل از احتراق از روی کویل های کوره صورت می گیرد، اصطلاحاً بخش جابجایی می گویند.
مکش یا draft
فشار منفی گازهای حاصل از احتراق که در چند نقطه در کوره اندازه گیری می شود، اصطلاحاً مکش می گویند. چون مقدار فشار کم است آن را بر حسب ستون آب بیان می کنند.
فرسایش یا erosion
به کم شدن ضخامت مواد نسوز یا جداره لوله ها بر اثر عبور ذرات جامد همراه و سیال از روی آن ها اصطلاحاً فرسایش گفته می شود.
سطوح توسعه یافته یا surface Extended
گاهی از لوله هایی که دارای زواید میخ مانند یا پره دار هستند برای افزایش سطح انتقال حرارت به جای لوله های صاف در بخش جابجایی استفاده می شود که اصطلاحاً به لوله های با سطوح توسعه یافته معروف هستند.
flue gas
گازهای حاصل از احتراق در کوره که حاوی هوای اضافی نیز هستند، به gas flue موسوم می باشند.
پایلوت
یک مشعل کوچک است که برای دائم روشن نگه داشتن مشعل اصلی روشن است.
بخش تابش یا اتاق احتراق
بخشی از کوره که در آن سوخت می سوزد، اتاق احتراق می گویند که در آن شکل غالب انتقال حرارت به شکل تابشی است.
Corbel
در صورتی که لوله های بخش جابجایی به فرم آرایش مثلثی چیده شده باشند ممکن است جریان گازهای داغ از بخش جابجایی از فاصله بین دیواره و لوله ها عبور نماید و بدین ترتیب جریان گازهای داغ بدون تبادل حرارت با لوله ها به سمت دودکش برود، در این شرایط از یک برآمدگی که از سطوح عایق ها بوجود آمده است به منظور جلوگیری از bypass شدن جریان گازهای حاصل از احتراق در لوله های بخش جابجایی، استفاده می شود.
breeching
بعد از آخرین مرحله کویل های تابشی فضایی وجود دارد که در آن گازهای حاصل از احتراق تجمع کرده و از آن جا وارد دودکش یا داکت خروجی می گردند. به این فضا، Breeching می گویند.
Crossover
لوله کشی های بین دو بخش کویل های کوره یعنی جابجایی و تابشی، Crossover نام دارد. توضیح این که این تعریف شامل سیال فرایندی و محصولات احتراق نیز می گردد، یعنی منطقه بین جابجایی و تابش و همه پارامترهای مرتبط به آن نیز crossover گفته می شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Similar threads
بالا