تعاریف مختلف از شهر

A.R.A.M.Del

عضو جدید
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=171470&stc=1


شهر يکى از پديده‌هاى بشرى در محيط زيست به‌منظور اسکان، تأمين معيشت، داشتن روابط اجتماعى و اقتصادى و مانند آنها است ولى اولين آن نمى‌باشد. انسان خود محيط سکونت خود را فراهم کرده و خود به ايجاد و نحوه زندگى در آن اقدام نموده است. احساس لزوم تثبيت در يک نقطه و احتياج به زندگى در کنار يکديگر و لازم و ملزومات آنها، انسان را بر آن داشته است که هماهنگ با محيط طبيعى و داده‌هاى ساختمانى محيط اطراف خود، به ايجاد مسکن دست بزند. ده‌نشينى و شهرنشيني، يکى از اقسام نحوه زندگى بشر بر سطح زمين و به‌عنوان استقرار ثابت بشر در محيط زيست است. بنابر نظر بسيارى از صاحب‌نظران و خاصه جغرافى‌دانان، نحوه زندگى بشر و سکونت او، داراى دو تقسيم بزرگ کوچ‌نشينى و يکجانشينى است.
زندگى ثابت و ايجاد ده همراه با کشاورزى آغاز مى‌شود، که از شرايط اوليه آن وجود آب کافي، خاک مساعد و موقعيت مناسب بوده است. ايجاد و پراکندگى روستاها و استقرار آنها در نقاط مختلف، افزايش مبادلات و توليدات کشاورزى و عوامل ديگرى که اشاره خواهد شد، منجر به پيدايش نوع ديگرى از زندگى يکجانشينى يعنى شهرنشينى شده است.
به‌عبارت ساده، شهر را مى‌توان يک واحد اجتماعى و سياسي، يک واحد فعاليتي، فيزيکى و جمعيتى دانست. به‌عبارت کلى‌تر، شهر عبارت از الحاق يک مکان فيزيکى با مردم ساکن آن است. ولى مى‌توان اين تعريف را کامل‌تر نمود و گفت: شهر مجموعه‌اى از ترکيب عوامل طبيعي، اجتماعى و محيط‌هاى ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعيت ساکن متمرکز شده است. جمعيت در اين مجموعه به‌صور منظمى درآمده و آداب و رسومى را براى خود ابداع کرده است. علاوه بر آن، اين جمعيت به‌صورت مختلف تخصص يافته، ولى از نظر توليد انرژى و غذا معمولاً وابستگى شديدى به مجموعه‌هاى مشابه با طبيعت يا مجموعه‌هاى روستائى دارد.
براى شهر يعنى پديده‌اى که همه آن را مى‌شناسيم و به‌روشنى به‌وجود آن آگاهى داريم، تعاريف زيادى شده است. اگر تمام شهرهاى دنيا را نيز مطالعه کنيم به يک مفهوم کلى نخواهيم رسيد. ولى قدر مسلم آن است که وقتى صحبت از شهر مى‌شود، معمولاً پديده‌ها و تصاويرى در ذهن انسان شکل مى‌گيرد که غير از آن چيزهائى است که در روستاها وجود دارد.

1.1. تعريف عددى
تعريف عددى ساده‌ترين تعريفى است که مى‌توان از شهر نمود. زيرا يکى از بهترين وجه تمايز بين شهر و ده، تعداد جمعيت آن است. براساس عدد مى‌توان شهر را چنين تعريف نمود: مرکزى از اجتماع نفوس که در نقطه‌اى گرد آمده و تراکم و انبوهى جمعيت در آن از حد معينى پائين‌تر نباشد. براين اساس در بيشتر ممالک، حد جمعيت شهر ۲۵۰۰ نفر است. يادآور مى‌شود که تعداد و رقم شاخص براى شناخت شهر، هم از نظر زمانى و هم از نظر مکانى متفاوت است، و مهم‌تر آنکه در هر کشورى بنا به موقعيت خاص آن کشور حد جمعيت شهر تفاوت مى‌کند. مثلاً، در فرانسه مقياس شناخت شهر از ده، تعداد ۲۰۰۰ نفر ساکن است. در آلمان، چکسلواکى و ترکيه هم، رقم ۲۰۰۰ نفر ملاک تشخيص شهر از روستا است. در ايالات متحده و مکزيک رقم ۲۵۰۰ نفر و در هلند و يونان و ايران ۵۰۰۰ نفر و در ايرلند رقم ۱۵۰۰ نفر مشخص‌کننده شهرى بودن يا روستائى بودن يک نقطه مى‌باشد.

1.2. تعريف تاريخى
برخى از علما معتقد هستند که مراکزى که از قديم نام شهر به آنها اطلاق شده است، به‌عنوان شهر شناخته مى‌شوند و در واقع به افتخار قدمتى که دارند، هميشه شهر باقى مى‌مانند.

1.3. تعريف حقوقى
نوع ديگر تعريف شهر تعريف حقوقى و ادارى است. در دوره‌هاى گذشته، شهرها داراى امتيازاتى بودند که در روستاها وجود نداشت. مانند بسيارى از شهرهاى قرون وسطائى که حق داشتند براى خود بازار داشته باشند، يا به خدمات نظامى بپردازند. در حالى‌که روستاها از اين امتياز برخوردار نبودند.

1.4. تعریف اقتصادی
شهر جائى است که شغل سکنه آن غير از کشاورزى باشد.

1.5. تعریف رفتاری
از دیدگاههای روانشناسی اجتماعی، شیوه های رفتاری خاص و معیّنی را ویژه ی شهرنشینان می دانند ( مثلا" شیوه ی کنش متقابل اجتماعی غیرعاطفی ) و وجود رفتارهای خاص متمایز در شهر نسبت به سکونتگاههای دیگر بشری مانند ده یا قبیله یکی از معیارهای جامعه شناختی در تفاوت میان شهر و روستا پدیده ی گمنامی است پدیده ای که خود درعین موردتوجه شهرنشینان بودن می تواند از عوامل اصلی افزونی مسائل و ناهنجاریهای اجتماعی همچون جرم و جنایت ، اعتیاد ، طلاق و ... در شهرها نسبت به روستاها باشد . شهر می تواند به مکانی اطلاق گردد که در آن افراد و ساکنین آن یکدیگر را به راحتی نشناسند و روابط خویشاوندی در آن کمتر نمود یابد . البته گمنامی خود تا حدودی تحت تاثیر معیار اندازه است .

* گوردون چایلد معیارهای شهرنشینی را به ترتیب زیر بیان می کند :
- وجود تمرکز جمع کثیری از مردم در یک مکان
- تخصص در حرف گوناگون
- وجود وسیله ی گردش چرخ اقتصادی
- معماری یادمانی عمومی
- طبقات اجتماعی خاص
- خط
- علوم دقیقه
- تجارت خارجی
- عضویت در گروه بر اساس محل سکونت و نه تبار و نژاد. " (راپاپورت، 1366، ص:12)

* هاردوی در تعریف شهر از ده معیار استفاده می کند:
- وسعت و جمعیت زیاد با توجه به زمان و مکان خاص خود
- ثبات
- داشتن حداقل تراکمی خاص در رابطه با زمان ومکان خاص خود
- ساخت و بافت مشخص و خوانا به وسیله ی خیابان ها و فضاهای شهری
- محلی برای کار و زندگی مردم
- وجود حداقلی از عملکردهای خاص شهری چون بازار، مراکز اداری و یا سیاسی ،مراکز نظامی، مراکز مذهبی، مراکز آموزشی و نهادهای وابسته به آن
- وجود سلسله مراتب اجتماعی ناهمگن و متفاوت
- وجود یک مرکز اقتصادی شهری در زمان و مکان خاص خود که یک حوزه ی نفوذ کشاورزی را به هم پیوند داده و در مواد خام تغییرات لازم برای عرضه به بازاری بزرگتر را انجام دهد.
- مرکز خدماتی برای مناطق همجوار
- مرکز اشاعه ی فرهنگ که از یک شیوه ی زندگی شهری با توجه به زمان و مکان خاص خود برخوردار باشد.

منبع : جزوه استاد سپیده هوشمند فر
 

پیوست ها

  • Malacca_City.jpg
    Malacca_City.jpg
    63.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0
بالا