asal arian
عضو جدید
ترافيک : چراغ هاي راهنما خورشيدي شدندمحدود شدن منابع انرژي طبيعي و خطر محروميت از آنها سبب شده تا منابع انرژي جايگزين، شناسايي و مورد استفاده قرار گيرند. از جمله منابع انرژي كه در سالهاي اخير مورد توجه ويژه قرار گرفته، انرژي تابشي خورشيد است. اين مساله به ويژه در حوزه شهرسازي و معماري اهميت به سزايي دارد، تا آن جا كه در دهههاي اخير بيشتر طراحيها و ساخت و سازهاي شهري بر مبناي استفاده بهينه از انرژيهاي خورشيدي صورت گرفته است. كاربرد شيشههاي حساس به نور در ساختمانها كه ميزان گرما و سرما توسط اين شيشهها كنترل ميشوند، نشان از اهميت اين حوزه به مقوله انرژي و صرفهجويي در آن است. از ديگر نوآوريهاي اين حوزه چراغهاي راهنماي خورشيدي هستند كه انرژي خود را نه از جريان برق كه از انرژي خورشيدي ميگيرند. راهنماهاي خورشيدي با هدف صرفهجويي در مصرف برق و به دليل قابليت نقل و انتقال ميتوانند مفيد باشند. اين چراغها بيسيم هستند و به وسيله خودرو جابهجا ميشوند. استفاده از انرژي خورشيد در چراغهاي راهنمايي رانندگي به ويژه در زمان قطع شدن جريان برق كه موجب از كار افتادن چراغهاي راهنمايي و ايجاد ترافيكهاي سنگين ميشود، بسيار اهميت دارد. از آنجا كه اين چراغها با انرژي خورشيدي كار ميكنند، بنابراين هزينه چراغهاي معمولي چون هزينه برق يا تعمير موتور شامل آنها نميشود. سه رنگ چراغهاي راهنماهاي خورشيدي هنگام تابش نور مستقيم آفتاب و حتي مه غليظ قابل رويت هستند. چراغهاي هوشمند با فركانسهايي كه براي آنها تعريف شده ميزان انرژي لازم از خورشيد را دريافت ميكنند. بنابراين فركانس راهنماهاي خورشيدي به گونه اي متفاوت تعريف ميشوند تا بتوانند نزديك به يكديگر ، بدون ايجاد اخلال كار كنند. جايگزيني اين چراغها هم به لحاظ اقتصادي و هم زيست محيطي اهميت بسيار دارد. محيط زيست : بام سبزتوسعه فضاي سبز عمودي از مهمترين دستاوردهاي شهرسازي براي كاهش آلودگي و دماي هوا در شهرهاي بزرگ است. خانههاي اروپايي با استفاده از بامهاي گلكاري شده سالانه حدود 100ميليون دلار در مصرف انرژي صرفهجويي ميكنند. در كشورهاي اروپايي بسياري از شهروندان به طور تجربي دريافته اند كه گلكاري در بام خانههايشان موجب كاهش حرارت و دما به ويژه در تابستان ميشود. در طول اين فصل درجه حرارت سقف خانههاي اروپايي اغلب تا 140درجه فارنهايت افزايش مييابد، اما استفاده از فضاي سبز عمودي روي بامها اين ميزان گرما ذرات معلق در هوا را به گردش در ميآورد. بررسيها نشان ميدهد سقف خانههاي كه گلكاري شدهاند بيشتر از 77 درجه فارنهايت گرما جذب نميكنند و به همين دليل در كاهش آلودگي هوا و ميزان مصرف انرژي موثرند.كارشناسان معتقدند چنانچه سقف تمام خانهها گلكاري شوند درجه حرارت كل شهر كاهش خواهد يافت. همچنين آنها ميگويند اگر سقف خانههاي يك طبقه گلكاري شوند از هزينه خنك كردن آنها بين 20 تا 30درصد كاسته ميشود. مطالعه اخير گروه مشاوران طراحي و ستون (آمريكا) درباره شهر شيكاگو نشان داد كه ايجاد فضاهاي سبز در پشت بام خانهها سالانه حدود 100ميليون دلار در مصرف انرژي صرفهجويي ميشود. بامهاي سبز منفعتهاي زيست محيطي بسيار دارند. اين بامها همچنين ميتوانند آلايندهها را جذب و ***** كنند و در نهايت بين 50 تا 70درصد آب موجود در آلودگي هوا را در خود نگه دارند. اين شيوه باعث كاهش آب موجود در آلايندهها و كاهش خطر افزايش آن ميشود. فنآوري ايجاد بامهاي سبز به جايگزين كردن شيوههاي نوين در مقابل ساخت بامهاي سنتي كمك كرد. در اين روش يك سطح بازدارنده آب در قسمت بالاي سقف مقاوم نصب ميشود كه اين سطح زهكشي شده به عنوان حايلي ميان قسمت گلكاري شده و قسمت زيرين بام عمل ميكند. بامهاي سبز همچنين قابليت كاهش آلودگي صوتي را از طريق جذب امواج صوتي دارند كه اين كاركرد آنها را به ابزاري مفيد براي بهبود محيط زيست تبديل كرده است. طرح ايجاد بامهاي سبز نخستين بار در آمريكا و كانادا مطرح شد. اما اين طرح در آلمان، فرانسه، اتريش، نروژ ،سوئيس و ساير كشورهاي اروپاي بيشتر معمول است. البته در شمال آمريكا و در شهرهاي مثل تورنتو و شيكاگو طرحهاي ايجاد بامهاي سبز بر ساختمانهاي چند طبقه به اجرا در آمده است. معماري : هندتاج محل كه يكي از شاهكارهاي معماري دنيا محسوب ميشود، سبك معماري مغولي را دارد كه تلفيقي از معماري و هنر ايراني است. يكي از مظاهر تمدن، ميراث معماري آن است. هندوستان از اين نظر در جايگاه پيشكسوتان قرار دارد معماري هند در واقع پاسخگوي شرايط محيطي كشور و در تطابق با فرهنگ و سنن آن است. معماري سبك بودايي در طول سلطنت امپراتور آشوكا اهميت و رونق بسيار زيادي پيدا كرد. معرف اين سبك معماري سه بناي مشهور چايتاهال (مكان عبادت)، ويهارا (دير) و استوپا (مكان زيارتي) هستند كه غارهاي شگفتانگيز آجانتا و الورا و بناي تاريخي سانچي استوپا نمايانگر آنها هستند. با نفوذ سبك معماري يوناني، سبك معماري هند دوگونه متمايز پيدا كرد. مكتب هنري مت هورا كه كاملا هندي بود و مكتب هنري گاندهاروا كه متاثر از سبك معماري و هنري يونانيان بود. تفكيك سبك بودايي به هينايانا و ماهايانا بر ماهيت هنر مردمي تاثير گذاشت. تاريخ معابد هند و به معابد پانيني و پاتانجاسي كه پراساداس ناميده ميشدند، برميگردد. نخستين نشانههاي معماري معابد هندو به آثار به جامانده در آيهوله و پاتاداكال در عصر حاضر اطلاق ميشود. بعدها با وقوع اختلافات، دراويدين، سبك جنوبي و هندو آريايي، شمالي، سبك ناگارا معماري معابد به عنوان سبكهاي قالب ظهور پيدا كردند كه معابد بريها ديسوارا، تهانجاور وسان نمونههاي بارز اين سبك معماري هستند. شكل هرمي معابد از اصول طراحي در سبك معماري دراويدين محسوب ميشد و از مصالح اصلي كه معماران هندي در اين سبك به كار ميبردند، سنگ بود و تزئينات آن كاملا هندي بود. معماري راجپوت تا حدودي متاثر از سبكهاي هندي موجود در آن زمان و معماري ايراني و اسلامي بود كه تاق، گنبد و مظاهر و نمادهاي مسلمانان در آن به كار گرفته ميشد. نفوذ معماري اسلامي و مغول نيز تاثير زيادي در سبك معماري در هند داشت. در واقع بعد از پيدايش اسلام تاق و گنبد در معماري بناها بسيار به كار گرفته شده و ساخت مسجد رونق پيدا كرد. يكي از مشهورترين بناهاي هند در دوران مغول ساخته شد، معماري مغولي تلفيقي از معماري سنتي هندو و ايراني بود كه در نهايت منجر به خلق يكي از شاهكارهاي معماري دنيا يعني تاج محل شد. اين بنا به دليل سنگهاي مرمر سفيد رنگش، حكاكيهاي ظريف و منارههايش غالب اوقات نماد كشور هند محسوب ميشود. با ورود استعمار فصل جديدي در تاريخ معماري هند آغاز شد. با وجود آنكه هلنديها، پرتغالي و فرانسويها در طول حضور خود تاثير زيادي بر همه ابعاد هنر اين كشور داشتند، ولي اين انگليسيها بودند كه بيشترين تغيير را در دوران استعمار خود در اين كشور ايجاد كردند. در واقع سبك معماري اين دوران هندي - اسلامي بود كه تركيبي از سبك هندو، اسلامي و غربي بود. سازمانها و ساختمانهاي شهري همچون دفاتر پست، ايستگاههاي خط آهن و ... در سراسر هند ساخته شدند. نمونه بارز اين سبك معماري ساختمان چهاتراپاتي شيواجي ترمينوس (CST) در بمبئي است كه به احترام ملكه ويكتوريا نامگذاري شده است. ساخت دهلينو در اوايل قرن بيستم با جادههاي عريض و ساختمانهاي شگفتآور اين بحث را به وجود ميآورد كه در واقع چه نوع سبكي متناسب با فرهنگ و تمدن مردم هند است. با آغاز فصل معماري نوين و استقلال هند، ديدگاههاي نهر و تاثير زيادي در تغيير سبك معماري موجود داشت. با طراحي چانديگار توسط لي كربوسير، شهري كه مورد علاقه و تنفر بسياري از معماران است حركت به اين سمت آغاز شد. با نفوذ معماري غربي هم تلاشها در راستاي شكل دادن سبك خاصي از معماري كه ريشه در بافت سنتي هند داشت، جهت داده شد و سبك منطقهگرايي انتقادي را به وجود آورد كه معماراني همچون بي. وي دشي و چارلز كرا معرف اين سبك هستند. امروزه معماري هند در واقع تلفيقي از سبكهاي گوناگون است كه متاثر از گذشت زمان و حضور فرهنگها و تمدنهاي مختلف در اين كشور است.