تبلیغـــات

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
تبلیغات بنر تاکنون از محبوبترین و شایعترین اشکال تبلیغات اینترنتی بوده است . تقریبا هر web site انواع

گوناگونی از تبلیغات بنر را دارا می باشد اما نشریات و رسانه ها بر این باورند که تبلیغات بنر هیچ تأثیری ندارند

و سرمایه گذاری بر روی آن صرفا به منزله هدر دادن سرمایه می باشد.

در حقیقت تبلیغات بوسیله بنر حرف هایی برای گفتن دارند. تبلیغات بنر می توانند بازدهی بالایی داشته باشند

اما در عین حال نیز می توانند عامل مخربی برای شبکه هایی که مالکینشان درک درست و کاملی از تبلیغات بنر

ندارند،باشند. بنرهایی که بتوانند با مشتریان ارتباط خوبی برقرار کنند ، جزو موفقترین بنرها محسوب می گردند.

در اینجا عواملی که منجر به کلیک افراد بر روی تبلیغات Banner می گردند ، ذکر شده است.

▪ تنها با بازار مورد نظرتان ارتباط برقرار کنید .

▪ قصد دارید چه کسانی روی تبلیغات Banner شما کلیک کنند ؟ بازارهای مورد نظرتان ! در صورتیکه بوسیله تبلیغ

بنربر بازار مورد نظرتان تاکید ننمایید ، مقدار زیادی از سرمایه و زمان خود را تلف کرده اید.

▪هراندازه که بنر تبلیغاتی با اهداف بازاریابی شما منطبق تر باشد، به همان اندازه بنر شما تاثیر گذارتر خواهد

بود.

▪هرگز تبلیغات بنرتان را در جایی قرار ندهید که احتمال خرید آنچه که شما ارائه می دهید وجود ندارد! شما

محصول یا خدمتی را دارید که بازار مورد نظرتان آن را می خواهد ، بنابراین بنر تبلیغاتی شما باید در محدوده مورد

نظرتان قرار گیرد. هر اندازه بنر تبلیغاتی خود را با خواسته های بازار موجود منطبق تر سازید ، به همان میزان ،

نتایج بهتری کسب خواهید نمود.

▪ ارتباط برقرار سازید و با ارتباط درست ، ایجاد انگیزه نمایید.

▪ یکی از عوامل کلیدی در تبلیغات Banner ، این است که شما با مشتریان کنونی و آتی خود ، چگونه ارتباط

برقرار سازید.

▪ در صورتیکه درک کاملی از بازار فروش محصولات و خدماتی که ارائه می کنید داشته باشید ، قدم بزرگی برای

موفقیت برداشته اید.

▪ سعی کنید مانند مشتریانتان فکر کنید.به این مساله به طور دقیق و عمیق بنگرید.

▪ طرح سوالاتی نظیر:

قصد عرضه چه جیزی را دارید ؟

خواست و علایق مشتریانتان چیست ؟

نیازهای آنها شامل چه چیزی میشود ؟

علایق و محرکهای وسوسه انگیزی که مشتریانتان در جستجوی آنها می باشند ، چیست ؟

واکنش شما در زمان رویارویی با تبلیغات Banner چست ؟

آیا میتوانید از تاکتیکهای مشابه برای تبلیغات Banner تان استفاده نمایید ؟

▪ به شما کمک می کند در طراحی بنر خود موفق تر عمل کنیدو با ارسال پیام صحیح ، مشتریان را جذب نمایید.

سعی کنید تبلیغ Banner تان را با توجه به نقطه نظر مشتریانتان طراحی نمایید.

● انتقال یک نیاز فوری

▪ لازم است حالتی از ضرورت و فوریت در تبلیغات Banner تان ایجاد نمایید . تبلیغ بنری شما میبایست به گونه ای

باشد که ذهن بیننده را از سایر قسمتهای وب سایتی که بنرشما در آن قراردارد،به سوی تبلیغ Banner شما

جذب نماید.

▪ باید آنچه را که مورد دلخواه بینندگانتان است و تمایل به شنیدن آن دارند ، ارایه نمایید.

▪ آنها را قانع سازید تا از جستجوی سایر سایتها منصرف شده و به سایت مورد اشاره Banner تان ، مراجعه

نمایند.عباراتی نظیر الان کلیک کنید اغلب اوقات تاثیر گذارند اما این را نیز در نظر داشته باشید که چقدر در

سایتهای دیگر با این عبارات مواجه خواهید شد!.

▪ عباراتی مانند مزایای ویژه برای اولین مشتریان! یا، با خرید از ما ، هم در پولتان صرفه جویی نمایید و هم یک

محصول رایگان دریافت نمایید ! ترفند خوبی به نظر می رسد.

▪با بکار گیری اینگونه ایده ها در تبلیغ Banner تان، قادر خواهید بود به طور محسوسی تاثیر گذاری تبلیغ

Bannerخودرا افزایش داده و از همین حالا منتظر افزایش کلیک هایتان باشید.

▪در صورت بکار گیری اینگونه عوامل مکمل در استراتژی بازاریابی بنری خود،به زودی شاهد افزایش کلیک ها و

منافع تان خواهید بود

منبع:سایت تبلیغ سیتی
 
آخرین ویرایش:

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
استراتژی تبلیغات

استراتژی تبلیغات

استراتژی تبلیغات
صونا ولی‌پور
می‌توان به این فکر کرد که تبلیغات اثرگذار، یعنی تبلیغاتی که پس از سال‏ها هنوز به یادها مانده‌اند و بهره خاصی از یک ایده داشته‌اند، چه ویژگی‌هایی دارند؟ می‌توان برای هر تبلیغی دو بعد اصلی قائل بود: طنین داشتن و مربوط بودن.



طنین داشتن تبلیغات به معنای اثرگذاری بر احساسات است.یا به عبارت دیگر طنین‌اندازی یک تبلیغ، نفس‌گیر بودن آن است و توانایی‌اش در متاثر کردن مخاطبان. یک تبلیغ موثر، همچون صدایی رسا پژواک می‌کند و به سادگی از یادها نمی‌رود. ابزارهایی که آگهی برای این پژواک از آنها مدد می‌گیرد، می‌توانند دو حالت داشته باشند؛ برخی تبلیغات، حواس شما را جلب انگیزه‌هایی بازدارنده می‌کنند. یعنی اطلاعی از شیوه رفع مساله یا مشکلی که ممکن است با آن دست به گریبان باشید، می‌دهند. مثلا محصولی را با این موضوع تبلیغ کنید که می‌تواند مشکل خاصی از مخاطب را حل کند. برخی دیگر موضوعی مثبت را پررنگ می‌کنند؛ مثلا اینکه محصول می‌تواند تغییر مثبتی در زندگی شما بدهد. اما اینکه مثبت یا منفی اطلاعی به مخاطب دهید، طنین تبلیغات شما را تضمین نمی‌کند. شما برای خلق تبلیغات به‌یادماندنی، ناگزیر از داشتن ایده بزرگ هستید و گذشته از آن باید اجرای تقریبا بی‌نقصی هم برای این ایده داشته باشید. مثلا ممکن است یک ایده عالی را با طراحی ضعیف یا کلمات مبتذل ضایع کنید. گاهی فکر می‌کنم اگر طراحان تبلیغات قدری احترام برای وقت مخاطبان، که بناست تبلیغ را دنبال کنند و زمانی را صرف دریافت پیام آن کنند، قائل باشند، وسواس بیشتری به کار خواهند گرفت و البته خواهند دانست که بعد از یک ایده خوب، طراحی پردقت، خود آغاز ماجرا است. حواسمان باشد که وقت مخاطب خود را تلف نکنیم. از سوی دیگر، تبلیغی که طنین نداشته باشد، بی‌تردید، اتلاف سرمایه سفارش‌دهنده آن است. به باور من، تبلیغ باید نفس‌گیر باشد تا بتواند برای هر ريالی که برای طراحی و اجرایش صرف شده، بازدهی معقول ایجاد کند و صاحب آن کسب وکار را منتفع کند. به بیان دیگر، وضعیت یک کسب‌وکار، قبل و بعد از تبلیغی که برایش طراحی و اجرا کرده‌اید، باید متفاوت باشد و بتواند برای آن، ارزش افزوده ایجاد کند. بعد دوم یک تبلیغ اثرگذار، مربوط بودن آن تبلیغ است. تبلیغ باید بتواند از پس توضیح خودش بر بیاید؛ یعنی باید رویکرد و استراتژی آن کسب‌وکار را به مخاطب القا کند. «تبلیغات بامزه» الزاما تبلیغات به درد خوری نیستند. برخی طراحان گاه چنان شیفته ایده جالبی که به ذهنشان خطور کرده می‌شوند که از یادشان می‌رود باید روی ایده کار و آن را برازنده و مربوط به نیاز تبلیغاتی صاحبکارشان می‌کرده‌اند. به باورم یک طراح خوب باید بتواند از هر تکه تبلیغ‌اش، از عناصر تصویری گرفته تا عناصر کلامی آن، دفاع کند و برایمان توضیح دهد که دلیل استفاده از هریک چیست. تبلیغ باید به هدف خود «مربوط» باشد. تبلیغات «نامربوط» سالانه منابع هنگفتی از بنگاه‌های اقتصادی کشورمان را می‌بلعد و قصه از اینجاست که تلخ می‌شود. برای تبلیغات خلاق، واژه مفقود، «استراتژی» است.
تبلیغ مربوط، تبلیغی است که استراتژی آن منطبق بر استراتژی صاحبکارش باشد؛ پس در نتیجه باید ابتدا استراتژی صاحبکار را بدانیم و سپس برای خودمان به عنوان طراح استراتژی بگذاریم: اینکه ماموریت صاحبکار در ارائه کالا و خدماتش به مشتریان چیست و ماموریت ما در طراحی این تبلیغ خاص کدام است. کلید تبلیغات خلاق، استراتژی است و استراتژی تبلیغات را می‌توان در چهار بعد در نظر گرفت: مخاطبان هدف، مفهوم محصول يا خدمت، رسانه ارتباط و پیام تبلیغاتی. پیش از طراحی هر تبلیغ خلاقانه‌، طراح (تیم طراحی) و صاحبکار باید روی این چهار جنبه توافق کرده باشند. تبلیغ بدون استراتژی، تبلیغ محکوم به شکست است.
اولین و مهم‌ترین موضوع، مخاطبان هدف است؛ اینکه چه کسانی قرار است مخاطب تبلیغ باشند. شاید وقتی این یادداشت را می‌خوانید، این موضوع بدیهی به نظر برسد، اما کافی است در تبلیغاتی که هرروز می‌بینیم دقت کنیم؛ واقعا طراحان این تبلیغ‌ها مخاطبان خود را نمی‌شناسند؟ آیا نوعی سردرگمی در این قضیه نمی‌بینید؟ برای مثال، گاه طراح از المان‌های مورد توجه یک گروه سنی خاص برای جلب نظر گروه سنی دیگر استفاده کرده است. یا ویژگی‌های فرهنگی قشر مخاطب را به کلی نادیده گرفته است. برای هر تبلیغ می‌توان یک گروه اولیه و یک گروه ثانویه مخاطب تعریف کرد. اما حواسمان باشد که مخاطب اصلی، که قرار است میخکوب ایده تبلیغاتی ما شوند، گروه اولیه هستند.
طراحی که دچار تخیل وافر از حیث اثرگذاری بر همه افراد جامعه می‌شود، طراح ناکامی است که تبلیغش در سردرگمی انتخاب مخاطب محکوم به شکست است. مفهوم محصول يا خدمت برای مخاطبان چیست؟ به بیان دیگر ، مخاطبان هدف چه درکی از کسب‌وکاری که دارید برایش تبلیغ طراحی می‌کنید، دارند؟ آنچه قصد تبلیغش را دارید، تا اینجا چه تصویری در ذهن مخاطبان دارد و از این‌جا به بعد شما با این تصویر چه می‌خواهید کنید؟ تقویتش کنید؟ تغییرش دهید؟ یا ناآگاهانه با تبلیغی ناکارآمد، مخدوشش کنید؟ قرار است مخاطب تبلیغ وقت تماشا چه تصوری از محصول بگیرد؟ و آیا ما به عنوان طراح نباید به صاحبکار در تقویت تصویر مد نظرش کمک کنیم؟ متاسفانه گاه طراحان سهل‌انگار، بی‌آنکه متوجه باشند در راستایی جز آنچه استراتژی صاحبکار است، گام بر می‌دارند.
رسانه ارتباط چه باید باشد؟ چرا مثلا باید تبلیغ تلویزیونی را بر تبلیغ محیطی ترجیح دهیم؟ چرا از رادیو استفاده کنیم و از تلویزیون، نه؟ به عنوان یک طراح، چقدر تاکنون صاحبکاران خود را در انتخاب رسانه ارتباط به چالش کشیده‌اید؟ یا همیشه مطیع نظر صاحبکار بوده‌اید و بی‌آنکه به تحلیل هر موقعیت منحصر به فرد بپردازید و با توجه به مخاطبان هدف و مفهوم محصول رسانه تبلیغ را انتخاب کنید، بر نظر وی گردن نهاده‌اید؟ صاحبکاران چقدر از ویژگی‌های هر رسانه برای تبلیغ مطلعند؟ انتخاب رسانه تا چه میزان مبتنی بر آگاهی از پتانسیل‌های آن است؟ و آیا این رسالت ما نیست که صاحبکار را با این بعد از استراتژی تبلیغات آشنا کنیم؟
يك پیام تبلیغاتی، آنچه صاحبکار بنای گفتن‌اش را دارد و چگونگی گفتن آن است. متن بسیاری از تبلیغات آکنده از واژه‌های مبتذل و مهملی است که هیچ نقشی در پیشبرد هدف تبلیغ ندارند. واژه‌های ما باید در راستای هدف تبلیغ، «کار کنند».
تبلیغ خلاق، جز به مدد تجزیه‌وتحلیل این چهار بعد هرگز متولد نخواهد شد. گاه فکر می‌کنم ای کاش حالا که ما طراحان این اصول را در طراحی تبلیغات نادیده می‌گیریم، صاحبکاران سختگیری داشتیم که ما را بابت همه این موارد به چالش می‌کشیدند و مجبورمان مي‌كردند که درباره استراتژی تبلیغات بیندیشیم و پاسخ دهیم. شاید در آن زمان وضعیت تبلیغات در کشورمان بهتر از این بود و سالانه منابع عظیمی از بنگاه‌های اقتصادی بابت تبلیغاتی بی‌ثمر به هدر نمی‌رفت.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
تبلیغات جست‌وجو یا تبلیغات نمایشی؟

تبلیغات جست‌وجو یا تبلیغات نمایشی؟

[h=1]تبلیغات جست‌وجو یا تبلیغات نمایشی؟[/h]

مترجم : عاطفه عبادی
پروفسور سونیل گوپتا، مایکل بلندینگ
تبلیغات اینترنتی به دنبال آن بود تا سنجش تاثیر تبلیغات بر فروش را سهولت بخشند، اما یک پرسش اساسی همچنان مطرح است:
«تبلیغات جست‌وجو»: یک روش بازاریابی اینترنتی که در آن تبلیغات آنلاین روی صفحات وب قرار می‌گیرد و نتایجی را از میزان جست‌وجو در مرورگر‌ها نشان می‌دهد، مشتریان بیشتری جذب می‌کنند یا «تبلیغات نمایشی» : نوعي از تبلیغات آنلاین که با اشکال و فرم‌های مختلف در صفحات وب ظاهر می‌شوند؟
بخش عمده‌ای از کار شرکت‌های تبلیغاتی برمبنای حدس و گمان است. شرکت‌ها بودجه تبلیغاتی شان را در سرتاسر کانال‌ها و مجراهایی از قبیل تلویزیون، برخی رسانه‌های چاپی، بیلبوردها، تقسیم وتوزیع می‌کنند ومنتظر می‌مانند تامشتریان زیادی به سمت آنها سرازیر شوند. با این حال کم پیش می‌آید بدانند که آیا این سرمایه گذاری‌ها مشتریان را برای خرید محصولی یا فرمی برای سفارش خدمات تشویق می‌کنند و اگر پاسخ مثبت است چگونه؟
سونیل گوپتا استاد مدیریت بازرگانی دانشکده کسب‌وکار هاروارد می‌گوید: به همین دلیل است که اینترنت برای شرکت‌ها یک موهبت بوده است. شرکت‌ها می‌توانند در نهایت با‌ اندازه‌گیری کلیک‌های یک موس دریابند که یک آگهی یا تبلیغ خاص چه‌اندازه در ایجاد تصمیم برای خرید یک محصول موفقیت‌آمیز عمل کرده است. گوپتا معتقد است بسیاری از شرکت‌ها پول بیشتری را به بازاریابی آنلاین اختصاص می‌دهند، چرا که نتیجه این نوع از بازاریابی بیشتر قابل اندازه‌گیری است، برعکس بازاریابی در تلویزیون که با هزینه کردن میلیون‌ها دلار، متوجه نمی‌شوید که چه مقدار از فروش تان به این واسطه بوده است.
هنگامی که شروع به بررسی چگونگی سازو کار تبلیغات آنلاین می‌کنید، نمی‌توانید بازگشت سرمایه را به آسانی محاسبه کنید. با این حال همه تبلیغات یکسان نیستند. با بررسی ارقام درمی‌یابیم که شرکت‌ها باید پول بیشتری را صرف تبلیغات جست‌وجو کنند، چرا که به راحتی می‌توانند تاثیرات و کارآیی آن را ارزیابی کنند. ازطرف دیگر تبلیغات نمایشی، نظیر آگهی‌های موجود در وب‌سایت‌ها، بیشتر قابل مشاهده و رویت هستند.اما احتمال اینکه مستقیما تبدیل به کلیک شوند (روی آنها کلیک شود) کمتر است. با این حال ممکن است تبلیغات نمایشی با بالا بردن آگاهی و آشنایی نسبت به نام‌های تجاری، به تصمیم نهایی مصرف‌کننده برای کلیک کردن روی یک آگهی مبتنی بر جست‌وجو، کمک کند. گوپتا می‌گوید: هنگامی که رفتاراغلب مشتریان را مورد بررسی قراردهید، مشاهده می‌کنید که وقتی قصد خرید دارند به جست‌وجو در گوگل می‌پردازند.بنابراین تبلیغات جست‌وجو، تمام اعتبار و پشتوانه مورد نیاز برای فروش محصول را در اختیار دارند. در ادبیات و اصطلاحات صنعت تبلیغات مساله‌ای به نام «مساله تخصیص» مطرح است، به این معنی که نمی‌توانید بگویید کدام تبلیغ به تصمیم نهایی برای خرید کمک می‌کند.اغلب شرکت‌ها در مواجهه با این معما - با تخصیص سرمایه به قسمتی که بیشترین تاثیر را بر تصمیم‌های خرید قبلی داشته‌اند- بودجه تبلیغاتی خود را به یک شیوه تبلیغاتی کاملا تک منظوره اختصاص می‌دهند. برخی دیگر از شرکت‌ها،فراتر رفته‌اند و براي تعیین اینکه کدام نوع از تبلیغات موثرتر و کارآمدترند، آزمایش‌هایی انجام داده‌اند. در حالی که این آزمایش‌ها ممکن است، به تعیین میزان متقاعد کنندگی مستقیم تبلیغات کمک کند، اما به سنجش میزان تاثیر آنها در طول زمان کمک چندانی نمی‌کند.
تنها راه برای تعیین میزان اثربخشی تبلیغات نمایشی در مقابل تبلیغات جست‌وجو، بررسی تاثیرات آنها در طول زمان و رصد کردن اینکه تغییرات در تخصیص بودجه، چگونه تصمیم مصرف‌کنندگان را تغییر می‌دهد، است.
گوپتا در یک مطالعه موردی در زمینه بازاریابی دیجیتال، یکی از بانک‌های بزرگ آمریکا را مورد بررسی قرار داد که مایل بود بداند هزینه مربوط به بازاریابی خود را چگونه برای به دست آوردن مشتریان بیشتر، خرج کند. او توانست از طریق نمایندگی تبلیغاتی بانک، به طور هفتگی به اطلاعات مربوط به میزان بودجه صرف شده و چگونگی تخصیص آن، دسترسی یابد. همچنین اطلاعاتی در مورد اینکه چه تعداد از افراد پس از کلیک کردن بر روی هریک از این دو نوع تبلیغات، به مشتریان بانک تبدیل شدند. سپس گوپتا توانست از این داده‌ها برای بررسی اینکه چگونه هزینه کردن برای انواع مختلف تبلیغات،بر این تصمیم‌ها تاثیر می‌گذارد،استفاده کند. یافته‌های حاصل از اين تحقیقات در مقاله‌ای با عنوان «تخصیص و پویایی در تبلیغات آنلاین» منتشر شد. در این مقاله نویسندگان دو پرسش را مطرح می‌کنند.اول اینکه آیا تبلیغات نمایشی تفاوتی در ترغیب مشتریان برای خرید کردن ایجاد می‌کند؟ و دوم اینکه این تفاوت چه مقدار است و چقدر دوام خواهد داشت؟ البته این دو پرسش به طور ضمنی در برگیرنده پرسش سومی نیز هست: اگر بتوان تاثیرات را کمی کرد، آنگاه این سوال بوجود می‌آید که چگونه باید بودجه را برای بازگشت حداکثر سرمایه، تغییر داد.درحالی که محاسبات مورد نیاز برای پاسخ به این پرسش‌ها ممکن است ساده به نظر بیایند، اما در واقع فوق العاده پیچیده هستند. شما ابتدا باید تاثیرات مورد انتظار از تبلیغات را محاسبه کنید، سپس بررسی کنید که تغییر در بودجه تبلیغات چگونه این انتظارات را در طول زمان دستخوش تغییر می‌کند. محققان با استفاده از مجموعه‌ای از بازخوردها توانستند تاثیرات تبلیغات نمایشی را از تاثیرات تبلیغات جست‌وجو تفکیک کنند. پس از بررسی این ارقام گوپتا متوجه شد که تبلیغات نمایشی (در معرض دید) واقعا بر تعداد افرادی که در نهایت روی تبلیغات جست‌وجو کلیک می‌کنند و مشتری آن می‌شوند، تاثیر گذارند. بر اساس این یافته‌ها ممکن است پیش‌بینی کنید که بانک باید بودجه تبلیغات نمایشی‌اش را افزایش دهد، اما برای این نتیجه‌گیری زود است، چرا که دویافته بعدی به نفع تبلیغات جست‌وجو خواهد بود. اول اینکه این نوع از تبلیغات، تاثیر بلندمدت‌تری نسبت به تبلیغات نمایشی دارند. یعنی پولی که مدت‌ها پیش صرف این تبلیغات شده، تاثیر قابل توجهی بر تصمیم مشتریان در زمان حال دارد.
دوم اینکه از آنجا که تبلیغات نمایشی مشتریان را به سمت کلیک کردن بیشتر روی تبلیغات جست‌وجو و در نهایت مشتریان وفادارسوق می‌دهد، این فرآیند هزینه کلی تبلیغات را به واسطه کلیک‌های بیشتر برای جست‌وجو- کاهش می‌دهد. صنایع مختلف ممکن است بر مبنای ماهیت خاص شان، شاهد نتایج متفاوتی از تبلیغ محصولات و خدمات خود به صورت آنلاین باشند. اما در نهایت، یافته‌ها حاکی از آنند که تصمیم‌گیری برای تخصیص بودجه در تبلیغات، به هیچ‌وجه مساله ساده‌ای نیست. با این حال یک ارزیابی علمی از اینکه تغییرات در تخصیص بودجه، دقیقا چگونه بر تصمیم نهایی خرید مصرف‌کنندگان تاثیر می‌گذارند، می‌تواند به حدس و تخمین پایان دهد و به شرکت‌ها کمک کند تا بهترین فرمول و دستورالعمل را برای مورد ویژه خود، تعیین و شناسایی کنند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
انتخاب رسانه تبلیغاتی

انتخاب رسانه تبلیغاتی

در هنگام انتخاب رسانه؛ نباید به این نگاه کرد که رسانه ای گران یا ارزان است یا شرکت های رقیب از این رسانه می کنند بلکه باید از طریق تحقیقات ثابت شده باشد که این رسانه بر روی مخاطبین تاثیر گذار است.

مکان تبلیغات و شرایط مناسب برای انجام تبلیغات هم خیلی مهم است.

چاپ مقالات و شرکت در سمینارها؛ کنفرانس ها و نمایشگاه های مختلف؛ ارائه ضمانت نامه کیفیت کالا و عضویت در مجامع، سازمان ها و انجمن های مختلف، اعتبار شرکت را نزد مشتریان بالا می برد.

مشتریان باید ما را به عنوان شرکت برتر و به عنوان یک محصول برتر انتخاب کنند. برای این کار باید دائما محصولات خود را به روز نگه داریم.


وزارت تعاون معاونت پژوهش،آموزش و کار آفرینی تعاونی ها
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
تبلیغات

تبلیغات

بروشور یکی از ابزارهای ارتباطی در بازاریابی است. در واقع بروشور به عنوان یک برنامه ارتباطی باید بتواند مزیت های شما و محصول شما را به خوبی و با زبان ساده و شفاف به مشتریان و مخاطبان شما معرفی کند.

کتابچه ها نیز ابزار دیگری هستند که می توانند ارتباط خوبی با مشتریان شما برقرار کنند. پوسترها نیز نقش خیلی مهمی در برنامه های ارتباطی بازاریابی دارند. سعی کنید حتما محصولات خود را با دقت در داخل پوستر معرفی کنید.

پوستر تعریفش با بروشور فرق می کند. در بروشور شما می توانید حجم بسیار عظیمی از مطالب را در اختیار مخاطب قرار دهید. ولی هدف از چاپ پوستر، انتقال لحظه ای مطالب به مخاطب است.

بیلبورد هم کارش انتقال لحظه ای مفاهیم به مخاطب؛ و در عین حال گرفتن مطالب توسط مخاطب است. تابلوهای خیابانی و بیلبوردها از عوامل ارتباطی شما با بازار است.

در بخش ترویج و توسعه فروش می توان مسابقات و سزگرمی ها را مثال زد. می توانید بین مشتریان خود ؛ مسابقات جذابی را ترتیب دهید.

قرعه کشی ها نیز به پیشبرد اهداف و برنامه های فروش شما کمک زیادی می کند. هدایایی را در مناسبت های مختلف به مخاطبین و مشتریان خود بدهید. به بهترین مشتریان خود اهمیت بدهید و سعی کنید آن ها را جزء کسانی قرار دهید که از شما جایزه می گیرند.

نمونه های مجانی را فراموش نکنید. سعی کنید برای ملموس کردن محصول خود برای مشتری؛ محصولات خود را به صورت نمونه های مجانی به مشتریان بدهید و خدماتی را به عنوان خدمات جانبی به صورت رایگان برای مشتریان انجام دهید.

تاثیری که یک مصرف کننده در معرفی محصول شما به مشتری دیگر دارد بسیار بیشتر از تاثیری است که یک بروشور؛ یک کاتالوگ یا یک تیزر تبلیغاتی بر روی فرد دیگری دارد.



وزارت تعاون معاونت پژوهش،آموزش و کار آفرینی تعاونی ها
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
تبلیغـــات

تجربه مدیر عامل شركت سودا استریم
[h=1]تبدیل یک آگهی تبلیغاتی به راهکار بازاریابی[/h]

مترجم: مریم رضایی
منبع: HBR
وقتی دنیل برن‌بام در سال 2007 به شرکت سودا استریم (Soda Stream) پیوست، این شرکت در آستانه ورشکستگی بود. او اعتقاد داشت صنعت نوشابه‌های کربنیزه شده آمادگی انحطاط را دارد. اتفاقی که در این شرکت رخ داد، غافلگیری بزرگی بود که برن‌بام در مورد آن توضیح داده است:
هنگام برگزاری مسابقات سوپربول 2013 (مسابقات قهرمانی لیگ فوتبال ملی آمریکا) به قصد یک جلسه کاری سوار هواپیما بودم و نتوانستم بخشی از بازی‌ها را ببینم. اما وقتی به شرکت برگشتم، گروهی از مدیران برای تماشای بازی در یک رستوران جمع شده بودند. در آن زمان، سودا استریم حق پخش تلویزیونی یک آگهی در مسابقات سوپر بول را خریداری کرده بود که برای شرکتی در ‌اندازه ما هزینه زیادی داشت، اما روش مناسبی برای افزایش آگاهی عمومی بود، چون ما قصد داشتیم فروش در آمریکا را افزایش دهیم.
آن آگهی بیش از 100 میلیون بیننده داشت، اما نکته غیرمنتظره این بود که آگهی دیگر ما که هیچ وقت در تلویزیون پخش نشد، بیشتر مورد توجه مردم قرار گرفت. در آن آگهی پخش نشده، پپسی و کوکاکولا را مستقیم هدف قرار داده بودیم و سعی کردیم، نشان دهیم که دستگاه سودا استریم چگونه تولید ضایعات بطری و قوطی نوشابه را کاهش می‌دهد. پس از کشمکش‌های قانونی فراوان و مخالفت با پخش این آگهی، تصمیم گرفتیم یک آگهی جدید که حساسیت کمتری دارد، ارائه کنیم. این مناقشه به تیتر روزنامه‌ها و سایت‌ها در سراسر دنیا رسید که از نظر بازاریابی، باعث شد آن آگهی سرمایه بزرگی برای ما محسوب شود.
این تجربه در مورد نحوه بازاریابی موثر در زمانی که ویدئوهای آنلاین و رسانه‌های اجتماعی به‌اندازه تبلیغات سنتی در تلویزیون اهمیت دارند و شاید از آن هم مهم‌ترند، درس‌های مهمی به ما داد. برخی افراد فکر می‌کردند ما این آگهی را مخصوصا برای اینکه شبکه CBS با پخش رسانه‌ای آن مخالفت کند، تولید کرده‌ایم. این موضوع واقعیت ندارد، اما به هر حال، روند کار به نفع ما شد.


جنگ جدید کوکا
وقتی در سال 2007 به سودا استریم آمدم، این شرکت در رکود به سر می‌برد. من سابقه کار در بازاریابی کالاهای مصرفی را داشتم و همیشه به کسب‌وکارهایی که محصولات را از نقاط مختلف به خرده‌فروشی‌ها منتقل می‌کنند، علاقه داشته‌ام. بعد از اینکه از مدرسه کسب‌وکار هاروارد فارغ‌التحصیل شدم، 2 سال و نیم در شرکت پروکتر‌اند گمبل کار کردم که دوران کارآموزی بسیار خوبی برای یادگیری بازاریابی بود. بعد از آن چند سال را به کار برندسازی در شرکتی دیگر گذراندم و سپس به عنوان مدیر یکی از شعبه‌های شرکت نایک انتخاب شدم. این کار برای من خیلی جذابیت داشت و به شرکت جدید و فرهنگ آن علاقه زیادی داشتم.
در دسامبر 2006 یکی از دوستانم به نام یووال کوهن که در کار سرمایه‌گذاری بود، تماس گرفت و از من خواست شرکتی را که قصد خرید آن را دارد ببینم. با او در دفتر
سودا استریم ملاقات کردم و از اینکه قصد دارد این شرکت را خریداری کند در تعجب بودم، چرا که یووال معمولا در شرکت‌های نرم‌افزاری و تکنولوژی سرمایه‌گذاری می‌کرد، نه شرکت‌های تولید ابزارهای مصرفی.
مکانیزم اولیه برای تولید نوشابه کربونیزه در خانه در سال 1903 توسط گای گیلبی، بازرگان انگلیسی اختراع شد. او دستگاهی را اخترع کرد که دی‌اکسید کربن فشرده شده را به آب تزریق می‌کند و آب گازدار تولید می‌شود. با اضافه کردن طعم‌های مختلف، می‌توان انواع نوشابه را تولید کرد. به مدت 50 سال یا بیشتر، این دستگاه فقط در کاخ باکینگهام و در خانه‌های اشراف انگلیسی مورد استفاده قرار می‌گرفت. اما در دهه‌های 70 و 80 استفاده از آن به عنوان یک کالای مصرفی رواج پیدا کرد. اوج استفاده از این وسیله در دهه 80 بود که 40 درصد از خانوارهای بریتانیایی آن را در خانه‌های خود داشتند. اما در 20 سال بعد از آن، شرکت دچار رکود شد و مدیریت غلط رشد، خط تولید را با مشکل مواجه کرد. سرانجام در دهه 90، کارآفرینی شرکت را خرید، اما در سال 2006 دوباره در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. در آن زمان، نه هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری وجود داشت و نه نوآوری در محصول، توسعه بین‌المللی و رشد.
در ملاقات آن روز، بعد از اینکه چند ساعت را با تیم مدیریتی گذراندم، یووال از من پرسید که آیا خرید شرکت اقدام درستی است؟ من فکر می‌کردم این شرکت پتانسیل رشد را دارد و بنابراین گفتم «اگر قیمت مناسب باشد، چرا که نه؟» بعد از آن، به کار خودم در شرکت نایک بازگشتم.
سه هفته بعد از آن، یووال گفت که سودا استریم را به قیمت 6 میلیون دلار خریداری کرده و از من خواست مدیر عامل شرکت شوم. کاملا غافلگیر شده بودم، چون قرار نبود درگیر این کار شوم. اما به نظر می‌رسید چالش بزرگی پیش روی من باشد، چون این کار با هر آنچه قبلا انجام داده بودم کاملا متفاوت بود و حتی مالکیت بخشی از سهام شرکت هم به من پیشنهاد شد. دوستان و خانواده‌ام باور نمی‌کردند نایک را ترک کنم و همکارانم هم فکر می‌کردند سودا استریم یک شوخی بیش نیست. اما من به این شرکت اعتقاد داشتم.
در شروع کار، تیم مدیریتی کاملا جدیدی را استخدام کردم و مهم‌ترین چیزی که با خود آوردیم، خوش‌بینی بود. مشخص بود که مدیران قبلی هیچ رویکرد و رویایی نداشتند و فقط دوست داشتند به اینکه سودا استریم سهم 85 درصدی در کسب‌وکار کربنیزه کردن خانگی دارد، مباهات کنند؛ صنعتی که اطلاعات عمومی چندانی هم در مورد آن وجود نداشت.
از همان ابتدا، اعلام کردم که باید در کسب‌وکار نوشابه‌های کربنیزه شده وارد رقابت شویم. بنابراین تمرکز و رویکردمان را از یک کارخانه تولیدی به سازمانی مصرف-محور تغییر دادیم. کاربرد دستگاهی که شرکت ما تولید می‌کند، فقط گازدار کردن آب نیست، بلکه جایگزینی اقتصادی‌تر، پایدارتر و سالم‌تر برای نوشابه‌های گازدار معمولی است. بنابراین، سعی کردیم رویکردمان را بازتعریف کنیم و در کسب‌وکار نوشابه‌سازی سهمی به دست آوریم. من ایده رقابت با کوکاکولا و پپسی را می‌پسندیدم و کار تا جایی پیش رفت که درون و بیرون شرکت صحبت در مورد جنگ جدید کوکا شروع شده بود.


بازاریابی در قفس
استراتژی جدید موثر واقع شد، چون صنعت نوشابه‌های گازدار آمادگی شکست را دارد. محصولات این حوزه آن چیزهایی نیستند که مشتری واقعا می‌خواهد، چون حاوی مقادیر زیادی شکر هستند و زواید بسته‌بندی آنها نیز برای محیط زیست بسیار خطرناک است. به علاوه، وقتی می‌توانید یک نوشیدنی فوق‌العاده را به سادگی و ظرف چند ثانیه در خانه درست کنید، چه لزومی دارد که قوطی‌های سنگین را از فروشگاه با خود حمل کنید. من معتقدم مصرف‌کنندگان در حال از دست دادن ارتباط احساسی خود با برندهای فعلی نوشابه هستند. به همین دلیل است که هر روز انواع جدیدی از این کالا مانند نوشابه‌های انرژی‌زا، نوشابه‌های رژیمی و آب‌های طعم‌دار وارد بازار می‌شوند. مصرف‌کننده به چیز دیگری نیاز دارد.
ما بسیار فوری بر نوآوری محصول متمرکز شدیم. دستگاهی که تولید می‌کنیم روی پیشخوان آشپزخانه‌ها جای می‌گیرد که در نمای خانه اهمیت دارد. بنابراین دستگاه باید طراحی فوق‌العاده‌ای داشته باشد و طوری باشد که دائما مورد استفاده قرار بگیرد. برای این هدف، همکاری با طراح برجسته‌ای را شروع کردیم.
بعد از آن، روی توزیع متمرکز شدیم. هفت سال پیش، محصولات سودا استریم در 13 کشور و 25 هزار فروشگاه فروخته می‌شد. امروز در 45 کشور و 60 هزار فروشگاه فعالیت داریم که از میان آنها 16 هزار فروشگاه فقط مختص آمریکا است.
به محض اینکه محصول جدید را تولید و سیستم توزیع جدید را راه‌اندازی کردیم، باید اطلاع‌رسانی را شروع می‌کردیم و به خاطر ‌اندازه سازمان‌مان باید در این مورد هوشمندانه عمل می‌کردیم. بودجه بازاریابی سالانه سودا استریم حدود 75 میلیون دلار است. در سال 2012 بودجه بازاریابی کوکاکولا حدود 11 میلیارد دلار بود. بنابراین ما خود را به چالش کشیدیم تا هر دلاری که خرج می‌کنیم، به‌اندازه 20 دلار اثر داشته باشد. از وقتی این کار را شروع کردیم، در مورد نحوه تبلیغات شفاهی، ساخت تبلیغاتی که به صورت ویروسی منتشر می‌شوند و تعیین نمایندگان شرکت بسیار فکر کرده‌ایم.
یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای بازاریابی ما چیزی بود که آن را «قفس» نامیدیم. این روش توسط یکی از بازاریاب‌های ما در دفتر بلژیک ایجاد شد. او میانگین تعداد قوطی‌ها و بطری‌هایی که هر خانواده‌ بلژیکی سالانه دور می‌اندازد محاسبه کرد و سپس بسیاری از این ضایعات را از برندهای مختلف از سطل‌های زباله جمع‌آوری کرد. او از این قوطی‌ها جعبه بزرگی به شکل قفس درست کرد تا حجم ضایعات تولیدشده از نوشابه‌ها را به نمایش بگذارد. این قفس در بلژیک به‌اندازه یک ون بود، اما در آمریکا که هر خانواده به طور متوسط در سال 2000 قوطی و بطری نوشابه تولید می‌کند،‌ اندازه آن سه برابر خواهد بود. کاری که ما کردیم این بود که قفس‌ها را در شهرهای مختلف در 25 نقطه پررفت‌وآمد مانند فرودگاه قرار دادیم. مردم مقابل آن می‌ایستادند و اطلاعاتی را که ما در این مورد به نمایش گذاشته بودیم، می‌خواندند.
بعد از این اتفاق، یک روز نامه‌ هشداری از شرکت کوکاکولا دریافت کردیم. یکی از مدیران این شرکت، قفس ما را در فرودگاه ژوهانسبورگ دیده بود. کوکاکولا مدعی شده بود ما علیه برند آنها تبلیغ می‌کنیم، چون کوکاکولا مالک قوطی‌هایی است که ما استفاده کرده‌ایم، اما ظرف 5 دقیقه ثابت کردیم که طبق قوانین ژوهانسبورگ قوطی‌هایی که از زباله‌دانی‌ها جمع‌آوری شده‌اند، تحت مالکیت هیچ شرکتی نیستند. به علاوه، ما علیه برندی تبلیغ نکرده بودیم و حقیقتی را در مورد تعداد ضایعاتی که دور ریخته می‌شوند، به سادگی عنوان کرده بودیم.


آنچه بازی را تغییر داد
در اواخر سال 2012، یکی از مدیران آمریکایی سودا استریم پیشنهاد داد یک آگهی در مسابقات سوپر بول را بخریم. برآوردهای ما نشان داد این آگهی 4 میلیون دلار برای ما هزینه داشت، اما در عوض روشی برای این بود که در آمریکا اعلام کنیم، سودا استریم را جدی بگیرند. مسابقات سوپر بول مدت‌ها مرجع معرفی محصولات جدید شرکت‌های بزرگ بوده و شرکت‌های کوکاکولا و پپسی مدت‌ها در آن تبلیغ کرده‌اند. هر چه بیشتر در مورد این تصمیم فکر می‌کردم، بیشتر به این نتیجه رسیدم که ما هم باید این کار را انجام دهیم.
برای ساخت تیزر تبلیغاتی با الکس بوگاسکی، طراح خلاقی که قبلا تبلیغات ما را انجام داده بود، تماس گرفتیم. تبلیغی که هنگام مسابقات سوپر بول پخش می‌شود باید سرگرم‌کننده باشد و مایه طنز داشته باشد. به محض اینکه متن تبلیغ تلویزیونی الکس را خواندم، به آن علاقه‌مند شدم. در این تبلیغ تلویزیونی، دو کامیون بار پپسی و کوکاکولا همزمان مقابل سوپرمارکتی می‌رسند و مثل یک صحنه دوئل در انتقال جعبه‌های نوشابه به سوپرمارکت با هم رقابت می‌کنند. وقتی آنها به جلوی درب سوپرمارکت می‌رسند، شیشه‌های نوشابه می‌ترکند و ناپدید می‌شوند. در آخر این ویدئو مردی نمایش داده می‌شود که با یک دستگاه سودا استریم در خانه نوشابه‌ای را که خودش درست کرده می‌نوشد و گوینده اعلام می‌کند «با سودا استریم روزانه می‌توان در تولید 500 میلیون بطری صرفه‌جویی کرد.» در واقع، این آگهی بر صرفه‌جویی در هزینه‌های حمل‌ونقل و مزایای زیست‌محیطی محصول ما تاکید می‌کند. به هر حال، برای پخش این تبلیغ در شبکه CBS با مشکل مواجه شدیم. مدیران این شبکه در اظهارنظری غیرمنطقی و در دفاع از شرکت‌های کوکاکولا و پپسی، این آگهی را تمسخرآمیز و اغراق‌آمیز دانستند و با پخش آن مخالفت کردند. ناراحتی الکس از این موضوع باعث شد با روزنامه‌ای در مورد این موضوع مصاحبه کند و این داستان خیلی سریع در همه جا پخش شد. ما هم از فرصت استفاده کرده و این آگهی ممنوعه را به صورت آنلاین منتشر کردیم که مورد توجه میلیون‌ها نفر از مردم واقع شد.
از آنجایی که برای پخش تلویزیونی در مسابقات سوپر بول هنوز قرارداد داشتیم، تبلیغ دیگری که موضوع آن طنز نبود و در آن علامت هیچ برندی نمایش داده نشده بود، به تلویزیون دادیم، اما تحقیقات ما نشان می‌دهد آن آگهی ممنوعه اثرگذاری بیشتری داشته است.
در پاییز 2013 تصمیم گرفتیم در مسابقات سوپر بول 2014 نیز آگهی تلویزیونی داشته باشیم و چون این بار زودتر تصمیم به این کار گرفته‌ایم، کمپین تبلیغاتی ما همکاری بهتری با خرده‌فروشان خواهد داشت. قصد داریم در تبلیغات سال جدید تاکید کنیم که سودا استریم یک محصول غيرعادي نیست. شرکت کوچکی که یووال کل آن را به ارزش 6 میلیون دلار خرید، اکنون ارزش سرمایه‌ای بیش از یک میلیارد دلار دارد. شرکت ما هنوز هم کوچک است، اما در صنعت نوشابه سریع‌ترین رشد را داریم.

 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
کمپین‌های برتر تبلیغاتی سال 2013

کمپین‌های برتر تبلیغاتی سال 2013

[h=1]کمپین‌های برتر تبلیغاتی سال 2013[/h]کمپین‌های تبلیغاتی زیر توانستند با تلفیق بهترین مفهوم و بهترین طراحی عنوان تبلیغ برتر سال 2013 را به خود اختصاص دهند.


نام برند: داو
نام کمپین: طراحی زیبایی واقعی
آژانس تبلیغاتی: اوگیلوی و ماتر، برزیل
کارگردان: جان اکس کری
شرح کمپین: تنها چهار درصد از خانم‌ها در سراسر جهان فکر می‌کنند که زیبا هستند. هدف این کمپین تبلیغاتی این بود که خانم‌ها تصویر زیباتری از خود در ذهنشان داشته باشند. به همین منظور از تعدادی از خانم‌ها خواسته شد تصویر چهره خود را توصیف کنند.
در همین حال که فرد مورد نظر در حال توصیف چهره‌اش بود، هنرمندی تصویر او را براساس توصیفاتش طراحی می‌کرد. سپس از یکی از آشنایان آن خانم خواسته می‌شد که وی را توصیف کند و این بار هم همان هنرمند تصویر او را نقاشی می‌کرد. در پایان این دو تصویر به فرد نشان داده می‌شدند و تقریبا تمام آنها معتقد بودند از آنچه توصیف کرده‌اند زیباتر هستند.
داو با این کمپین به خانم‌های سراسر جهان این پیام را داد که باید تصویر زیباتری از خود در ذهن داشته باشند و قدر داشته‌های خود را بیشتر بدانند.
نام برند: رام (RAM)، وابسته به کرایسلر
نام کمپین: کشاورز
آژانس تبلیغاتی: گروه ریچاردز، دالاس
کارگردان: پل نیلسون
شرح کمپین: رام برندی متعلق به کرایسلر است که وانت‌های سنگین و نیمه‌سنگین تولید می‌کند و که یکی از مشتریان اصلی آنها کشاورزان هستند. به همین دلیل شرکت کرایسلر در این کمپین تبلیغاتی سعی کرد به کار سخت و تلاش مجدانه کشاورزان ادای دین کند و با پخش تصاویری تاثیرگذار، توجه مخاطبان را به دشواری‌های این گروه از جامعه جلب کند.
نام برند: محصولات ورزشی دیکس
نام کمپین: هر پرتاب
آژانس تبلیغاتی: آنومای، نیویورک
کارگردان: درک سیانفرانس
شرح کمپین: برخلاف تبلیغات ورزشی که همواره تصویری ایده‌آل و غیرواقعی از ورزش و اثرات آن برای سلامتی ارائه می‌دهند، کمپین تبلیغاتی «هر پرتاب» کاملا واقعی به نظر می‌رسید: آنقدر واقعی که بینندگان حتی می‌توانستند بوی چمن تازه داخل ورزشگاه بیسبال را حس کنند.
این کمپین در واقع هیچ اشاره خاصی به مزایای محصولات ورزشی دیکس نمی‌کند، بلکه ارتباط واقعی میان چند بازیکن بیسبال را در زمان پرتاب توپ نشان می‌دهد. دیکس برای اینکه جنبه تجملاتی کمپین خود را کاملا از بین ببرد، از ستارگان بیسبال استفاده نکرد بلکه، بازیکن ناشناخته لیگ بیسبال را به کمپین خود آورد. این بازیکنان با جملات و عباراتی امیدبخش به هم‌تیمی خود که قصد داشت توپ را پرتاب کند روحیه می‌دادند.
نام برند: نایک
نام کمپین: گزینه‌ها
آژانس تبلیغاتی: ویدن+ کندی، پورت لند
کارگردان: نیکولای فاگلسیگ
شرح کمپین: شعار تبلیغاتی «فقط انجامش بده» شرکت نایک امسال 25 ساله شد. نایک برای اینکه بتواند در طول این مدت این شعار را زنده نگه دارد و همواره روح نشاط و شادمانی را از طریق آن القا کند، هر بار کمپین جذابی را طراحی و اجرا می‌کند.
کمپین گزینه‌ها نیز از این قاعده مستثنا نیست. راوی این کمپین بردلی کوپر، هنرپیشه معروف سینمای جهان است و چهره‌های شناخته شده دیگری مانند جرارد پیکه، بازیکن بارسلونا، لبرون جیمز، بازیکن بسکتبال NBA و سرنا ویلیامز تنیسور معروف آمریکایی نیز در آن حضور دارند. در این کمپین برای فردی که کفش نایک را می‌پوشد، اتفاقات جالبی می‌افتد و این کفش توانایی او را آنچنان بالا می‌برند که می‌تواند ورزشکاران معروف رشته‌های مختلف را به چالش بکشد و کارهای دشواری را با موفقیت انجام دهد. در این کمپین مانند دیگر کمپین‌های نایک، روح جوانی و نشاط موج می‌زد.
نام برند: ولوو
نام کمپین: شاهکاری حماسی به نام شکاف
آژانس تبلیغاتی: فورسمن اند بودنفرس
کارگردان: آندرئاس نیلسون
شرح کمپین: یکی از مهیج‌ترین کمپین‌های سال 2013، کمپین «شاهکاری حماسی به نام شکاف» بود که به وسیله آژانس سوئدی فورسمن اند بودنفرس برای شرکت ولوو اجرا شد. در این کمپین، ستاره فیلم‌های اکشن، جان کلود، دست به اقدامی خطرناک زد و با قرار گرفتن میان دو کامیون، دو پای خود را روی آینه‌های بغل کامیون‌ها قرار داد، در حالی که دو کامیون در حال عقب رفتن از یکدیگر دور می‌شدند. در نهایت فاصله کامیون‌ها به حدی رسید که دو پای کلود در یک راستا قرار گرفتند و زاویه 180 درجه تشکیل دادند. با توجه به مشتریان اصلی ولوو که رانندگان کامیون و تریلی هستند، این کمپین مهیج ارتباط خوبی با بازار هدف این تولیدکننده سوئدی برقرار کرد.
نام برند: چیپوتل (Chipotle)
نام کمپین: مترسک
آژانس تبلیغاتی: CAA، لس‌آنجلس
کارگردان: استودیوی مون بات
شرح کمپین: چیپوتل واژه‌ای اسپانیایی است که به نوعی فلفل دودی گفته می‌شود. رستوران‌های زنجیره‌ای چیپوتل، یک برند مکزیکی است که سعی کرده در کمپین مترسک اهمیت تغذیه سالم را به تصویر بکشد. در این کمپین، کلاغ‌ها از مترسک‌ها نمی‌ترسند بلکه، این مترسک‌ها هستند که مجبورند برای کلاغ‌ها کار کنند.
چیپوتل در این کمپین دنیایی ماشینی را به تصویر کشیده که غذاها در کارخانه‌ها ساخته می‌شوند و کیفیت طبیعی آنها از بین رفته است.
در این میان یکی از مترسک‌ها که از وضع موجود راضی نیست، در مزرعه کوچک خود سبزیجات تازه پرورش می‌دهد و وقتی اولین محصول او به بار می‌نشیند، غذای مطبوعی تهیه می‌کند و باعث می‌شود توجه مشتریان به این نکته جلب شود که با غذای سالم و طبیعی می‌توان دنیای بهتری ساخت.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
چگونه تبلیغات متمایزی بسازیم

چگونه تبلیغات متمایزی بسازیم

[h=1]چگونه تبلیغات متمایزی بسازیم[/h]

«من جوفوآ» استاديار دپارتمان تبليغات روابط عمومي در دانشگاه جورجيا است. او در اين گفت‌وگو توضيح مي‌دهد كه چگونه از تكنولوژي‌هاي رسانه‌اي در تبليغات استفاده كنيم.
امروزه کدام شیوه تبلیغاتی بیشترین اثربخشی را دارد؟
به عقیده من اگر برندی می‌خواهد تبلیغاتش بیشترین اثربخشی را داشته باشد، باید ابتدا تعیین کند مخاطب هدفش کیست و سپس رسانه‌ای را که به برند کمک می‌کند به آسان‌ترین طریق به آن مخاطبان دسترسی پیدا کند، انتخاب کند. برای مثال تبلیغات از طریق رسانه‌های اجتماعی، سایت‌های خبری آنلاین و یوتیوب برای نوجوانان و جوانان تاثیرگذاری بالایی دارد در حالی که برای میانسالان و افراد مسن، رسانه‌های سنتی مانند روزنامه، تلویزیون، رادیو و بیلبورد اثربخش‌تر هستند. بنابراین هر نوع رسانه‌ای، مخاطب خاص خود را دارد. برندها باید تعیین کنند چه کسی محصول یا خدمت آنها را خواهد خرید و سپس رسانه درست را انتخاب کنند.
امروزه مصرف‌کنندگان در معرض بمباران تبلیغات قرار گرفته‌اند. در چنین فضایی یک برند چگونه می‌تواند خود را متمایز سازد و توجه مصرف‌کنندگان را به خود جلب کند؟
یک برند به چهار روش می‌تواند خود را متمایز کند:
1- ارائه اطلاعات مفید: مصرف‌کنندگان می‌خواهند تبلیغ به آنها اطلاعاتی درباره کارکرد محصول در زندگی روزمره‌شان بدهد. اگر تبلیغ بتواند کاری کند که مشتری بفهمد آن محصول «چگونه» به او کمک می‌کند و «چرا» باید آن کالا را خریداری کند، آن تبلیغ، تبلیغ مفیدی خواهد بود.
2- جاذبه احساسی: تبلیغات باید با برانگیختن احساسات مصرف‌کنندگان کاری کنند که آنها محصول یا خدمت را بخواهند. استفاده از تصاویر و کلمات مختلف در تبلیغات می‌تواند باعث شود مصرف‌کنندگان احساساتی همچون نوستالژی، غم یا شادی را تجربه کنند.
3- تناسب با مخاطب: مصرف‌کنندگان نمی‌خواهند وقت خود را با تبلیغی که هیچ ارتباطی به آنها ندارد، تلف کنند؛ زیرا چنین تبلیغاتی آنها را آزار می‌دهد. از این رو تعیین مخاطبان هدف و نحوه دسترسی به آنها از طریق تبلیغات، یک تصمیم استراتژیک است.
4- جاذبه بصری/ سخنگوها: مصرف‌کنندگان می‌خواهند حس خوبی از خرید خود به دست آورند، بنابراین تبلیغ موفق تبلیغی است که تصویر یک زندگی خوب را به آنها نشان دهد که پس از خرید محصول برایشان رقم می‌خورد.
به همین دلیل است که شرکت‌های بزرگ از افراد مشهور و ستاره‌ها در تبلیغاتشان استفاده می‌کنند تا بیشتر بفروشند. انتخاب این سخنگویان برند بر اساس جاذبه‌ای که برای بازار هدف دارند، صورت می‌پذیرد.
برای سنجش میزان اثربخشی تبلیغات، از کدام روش‌های کمی می‌توان استفاده کرد؟
برای سنجش اثربخشی تبلیغات آنلاین مثل تبلیغات در گوگل، مقایسه‌های کمی‌ زیادی وجود دارد. تعداد کلیک‌هایی که یک تبلیغ می‌خورد یا تعداد بحث‌هایی که درباره آن مطرح می‌شود، از جمله این موارد هستند.
در رسانه‌های سنتی مانند تلویزیون، رادیو، روزنامه و مجلات برندها می‌توانند فروش خود را در یک بازه زمانی خاص پس از انتشار تبلیغشان ارزیابی کرده و از این طریق ببینند آن تبلیغ خاص در آن رسانه چقدر تاثیرگذار بوده است.
یک تبلیغ برای آنکه بتواند در رسانه‌های مختلف اثربخش باشد، باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟
مهم‌ترین چیز این است که تبلیغ (یا کمپین) داستانی داشته باشد که بتواند در رسانه‌های مختلف آن را تعریف کند.
پیام کمپین یا تبلیغ باید شفاف و پایدار باشد و داستانی که تعریف می‌کند باید به راحتی خود را با رسانه‌های مختلف آفلاین (سنتی) و آنلاین (اینترنت) تطبیق بخشد و در قالب‌های مختلف مانند تصاویر متحرک (تلویزیون)، صدا (رادیو) و تصاویر (روزنامه، مجله و بیلبورد) تاثیرگذار باشد. یکی از ویژگی‌های تبلیغات اثربخش این است که در سطح جهانی جذابیت داشته باشد و ویژگی‌های مثبتی از برند را نشان دهد که برای مخاطب هدف به راحتی قابل درک باشد.
برخی از متفکران عقیده دارند که تبلیغات از فقدان منابع تئوری رنج می‌برد. آیا با این نظر موافق هستید؟
این طور نیست. فکر می‌کنم بخش زیادی از تبلیغات براساس تئوری‌های روانشناسی پایه‌ریزی می‌شود. هر تصویر، کلمه و پیام در تبلیغ یا فکر و اندیشه انتخاب می‌شود تا بتواند مخاطب را با محصول یا برند درگیر کند. تبلیغات موفق باعث می‌شوند مخاطب نظرش را درباره محصول یا خدمت در جهت مثبت تغییر دهد. بنابراین برای ایجاد این تغییر مسیر، باید به لحاظ روانشناسی روی مخاطب تاثیر گذاشت.
به خوانندگان ما پیشنهاد می‌کنید کدام کتاب‌های تبلیغات را بخوانند؟
کتاب‌هایی که من به شدت به آنها علاقه دارم و خواندن آنها را پیشنهاد می‌کنم، این کتاب‌ها هستند:
1- تبلیغات خلاق: از لوک سولیوان
2- تبلیغات به روش اوگیلوی: از دیوید اوگیلوی
3- از طرف آدم‌های فوق‌العاده‌ای که پرل هاربر را به شما دادند: از جری دلا فمینا
4- تکنیکی برای تولید ایده‌ها: از جیمز وب یانگ
5- تاثیرگذاری: از رابرت چیالدینی
6- چشمک: از ملکوم گلدون
منبع: دوماهنامه توسعه مهندسي بازار
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
تبلیغات خلاق شرکت‌های برتر

تبلیغات خلاق شرکت‌های برتر

[h=1]تبلیغات خلاق شرکت‌های برتر[/h]«تبلیغات خلاق» در شرکت‌های برتر جهانی در جست‌و‌جوی زیرپوستی‌ترین لایه‌های انسانی است. با دیدن این تبلیغات، به شگفت‌ خواهید آمد و به این ترتیب، برندها در اعماق و ژرفای مغز شما حضوری فعال پیدا خواهند کرد.
همه به جام جهانی دعوت هستید


جام جهانی 2014فرصت مناسبی برای شرکت‌ها است تا از این رویداد بزرگ برای اقدامات تبلیغاتی و بازاریابی خود استفاده کنند. به همین دلیل بسیاری از برندهای ورزشی و غیرورزشی تبلیغات خود را در ماه‌های منتهی به جام‌جهانی با محور قرار دادن این رویداد بزرگ عرضه می‌کنند.
یکی از این شرکت‌ها کوکاکولا است که با کمپین «یک دنیا، یک بازی»، همه مردم جهان به‌ویژه آنهایی را که در مناطق محروم زندگی می‌کنند به جام جهانی برزیل دعوت کرده است.
در این کمپین، کوکاکولا ابتدا شرایط نامناسب مردم را در آمازون، اروپای شرقی، رام‌الله در فلسطین و شهر سونامی‌زده آتسوچی در ژاپن به تصویر کشیده است. به‌رغم این وضعیت بسیار نامساعد، فوتبال توانسته امید جوانان این مناطق را زنده نگه دارد و کوکاکولا به‌خوبی می‌داند رفتن به جام جهانی برای این جوانان چه مفهومی دارد.
به همین دلیل شرکت کوکاکولا افرادی از این مناطق و سایر مناطق محروم جهان را به‌عنوان نماینده مردم هر منطقه به جام‌جهانی دعوت کرده است. سفر این افراد به ریودوژانیرو و رفتن آنها به یکی از استادیوم‌های محل برگزاری مسابقات، کمپین تاثیرگذاری را خلق کرده است.


هوندا ناجی سینما شد


شرکت هوندا در یک کمپین خلاق بازاریابی و تبلیغات توانست توجه مخاطبان خود را به گروه خاصی از جامعه جلب کند. با دیجیتالی شدن هر چه بیشتر سینما و گسترش پروژکتورهای دیجیتال، سینماهای «روباز» که اصطلاحا به آنها درایو – این (drive-in) گفته می‌شود در خطر نابودی قرار دارند؛ زیرا بسیاری از آنها توان خرید پروژکتورهای دیجیتال 80 هزار دلاری را ندارند. از این رو هوندا در یک کمپین خلاق از مشتریان و مخاطبان خود خواست تا در کنار این شرکت به نجات این دسته از سینماها کمک کنند که سابقه زیادی در صنعت سینما دارند. بیش از 5/2 میلیون نفر در این کمپین با هوندا همکاری کردند تا مبلغ لازم برای خرید چند پروژکتور دیجیتال فراهم آید.
هوندا در ادامه این کمپین به سراغ چند تن از مالکان سینماهای «درایو – این» که مردم آنها را انتخاب کرده بودند، رفت. این افراد از اینکه برنده پروژکتورهای دیجیتال شده، بی‌اطلاع بودند و به همین دلیل زمانی که خبرنگار هوندا این خبر را به آنها می‌داد، از فرط خوشحالی عکس‌العمل‌های جالبی نشان می‌دادند.
بسیاری از مالکان سینماهای «درایو – این» که به‌شدت خوشحال بودند و اشک می‌ریختند از هوندا و مشتریان آن برای نجات کسب‌و‌کارشان تشکر کردند.


فروشگاهی که شما مالک آن هستید


فروشگاه زنجیره‌ای ویتروز (Waitrose) کمپینی را برگزار کرد با شعار «وقتی شما مالک چیزی هستید، بیشتر به آن اهمیت می‌دهید.» در این کمپین تبلیغاتی، پدری از فرزند نوجوان خود می‌خواهد که در باغچه‌ای کوچک در حیاط خانه، هویج بکارد و خودش مسوول نگهداری از آن باشد تا زمانی که بتواند محصول خود را برداشت کند.این نوجوان ابتدا برگ‌ها و سایر زباله‌های درون باغچه را جمع‌آوری می‌کند و پس از آماده کردن زمین، بذر هویج را می‌کارد. احساس مسوولیت‌پذیری او باعث می‌شود که هر کاری انجام دهد تا اجازه ندهد به آنچه کاشته است، آسیبی برسد و پدر او از اینکه توانسته حس مسوولیت‌پذیری و تلاش را در فرزند خود تقویت کند، بسیار خوشحال است.سرانجام یکی از هویج‌ها به اندازه کافی رشد می‌کند و پسر نوجوان پس از برداشت آن، همان یک هویج را می‌پزد و غذایی درست می‌کند که ناچیز است، اما برای او به معنای چندین روز تلاش و مراقبت شبانه‌روزی است. خانواده او نیز با استقبال از غذایش، تلاش فرزندشان را برای رسیدن به هدفش ارج می‌نهند.در پایان یکی از کارمندان فروشگاه ویتروز را می‌بینیم که مشغول قرار دادن بسته‌های هویج در قفسه‌های فروشگاه است. این کمپین با جمله «هر کس در ویتروز کار می‌کند، مالک ویتروز است» به پایان می‌رسد.


برای برق‌گرفتگی آماده‌اید؟


پلی‌استیشن برای معرفی و ترویج بازی جدید خود به نام «پسر‌دوم»، کمپینی چالش‌برانگیز را در یکی از ایستگاه‌های مترو در کشور بلژیک برگزار کرد. از آنجا که بازی جدید پلی‌استیشن از عناصر ترسناک بهره برده است، این شرکت تصمیم گرفت همین حس را در کمپین تبلیغاتی خود نیز به‌وجود آورد.به همین منظور پلی‌استیشن با قرار دادن دستگاهی در ایستگاه متروی آنتورپ از مسافران خواست تا «از قدرت خود لذت ببرند.» در این ایستگاه دو قسمت تعبیه شده بود که فرد با قرار دادن انگشتان خود در آن باعث فعال‌سازی جریان برق و حرکت کردن عقربه نشان‌دهنده ولتاژ می‌شد.بسیاری از افراد کنجکاوی که این کار را انجام می‌دادند، خیلی زود انگشتان خود را بیرون می‌آوردند؛ زیرا تاب تحمل جریان برق را نداشتند. با‌وجود این چند نفر نیز موفق شدند تا رسیدن عقربه جریان برق به انتهای ولتاژ در نظر گرفته شده، انگشتان خود را درون حفره‌های تعبیه‌شده نگه دارند و برنده بازی جدید پلی‌استیشن شوند.
منبع: دوماهنامه توسعه مهندسی بازار
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
تغییرات شگرف در صنعت تبلیغات

تغییرات شگرف در صنعت تبلیغات

[h=1]تغییرات شگرف در صنعت تبلیغات[/h]Bob Lord
مترجم: عادله جاهدی
فناوری، تغییر شگرفی در صنعت تبلیغات پدید آورده است؛ تغییری که حتی تا یک دهه‌ پیش هم غیرقابل تصور بود. دسترسی به محتوا و کاربرد و انتشار آن به شیوه‌های متنوع‌تر از قبل صورت می‌گیرد و بازاریاب‌ها اکنون از امتیازات جدیدی برای درک مشتریان، دسترسی به آنها و تعامل با آنها برخوردارند. اما همانقدر که سیاست‌های زیست‌محیطی از تبلیغات آنلاین پشتیبانی می‌کند، به همان حد ابزارها پیچیده و پر‌دردسر شده است به طوری که سرمایه‌گذاری بیشتر و موثرتر را برای آگهی‌دهندگان دشوارتر ساخته و در نتیجه رشد این صنعت را با خطر مواجه ساخته است.
تحول بعدی در تبلیغات دیجیتال باید به واسطه‌ پایگاه‌های نوآورانه‌ای ایجاد شود که به طور موثرتری به بازاریابان در پیشرفت کسب‌وکارشان کمک کند. فناوری فقط زمانی قادر است به وعده‌های آنلاین سازی درآمدهای خود از تلویزیون عمل کند که کارآمدیِ فرآیندها را افزایش دهد، تجارت بیشتری راه بیندازد و تعامل عمیق‌تر با مشتریان را ممکن سازد.
خوشبختانه، چند روند پیش‌برنده هم در جریان است. در اینجا به تغییراتی که انتظار وقوعش را در سال آینده یا پس از آن دارم اشاره می‌کنم:
1- خودکارسازی جا می‌افتد. وقتی فناوری‌های تبلیغاتی خودکار یا برنامه‌نویسی شده جای رسانه‌های سنتی دست و پاگیری را بگیرند که فرآیندهای برنامه‌ریزی و خرید در آنها زمان زیادی می‌برد و علاوه بر آن اطلاعات حیاتی مشتری را نادیده می‌گیرند، آنگاه منابع (انسانی) بیشتری را می‌توان به سمت جنبه‌ خلاقانه‌ این صنعت، به سمت تعامل و تبلیغات موثری که منجر به تجارت‌هایی مانند تبلیغات ملی، اسپانسرشیپ‌ها، خرید‌ها و دیگر ابتکارات استراتژیک می‌شوند، هدایت کرد.
خودکارسازی برای ناشران وب نیز یک برد است. تبلیغات برنامه‌نویسی شده به معنای این نیست که ناشران باید انبار کالای خود را به مزایده بگذارند. بلکه فقط به آن معناست که آنها می‌توانند لیست موجودی کالاهای خود را از طریق یک پایگاه الکترونیکی، قابل دسترس سازند تا در عین حفظ روند قیمت‌گذاری بالا، دسترسی به آن برای خریداران آسان‌تر شود.
فناوری‌های پیچیده به تکامل و ارتقای استعداد‌های خلاقِ انسان‌ها کمک می‌کنند، آن هم از طریق صرفه‌جویی در زمانی که در سیستم سنتی تا حد زیادی صرف وظایف تکراری نظیر تکمیل سفارشات درج تبلیغات می‌شود. طبق پیش‌بینی‌ها حدود 22 درصد از کل رسانه‌های دیجیتال در سال آینده مکانیزه و خودکارسازی خواهند شد که فراتر از میزان 4 درصدی در سال 2010 خواهد بود.
2- اکوسیستم‌های باز روی کار خواهند آمد. کسب‌وکارها دیگر تاب فناوری‌های تبلیغاتی جاویژه را که ویژگی‌های برجسته‌ محصولات را بیان می‌کنند و خود را شرکت‌های ارائه‌دهنده محصول جا می‌زنند، ندارند؛ تبلیغاتی که چیزی فراتر از فروش کلی و یکجای فروش هفته‌ گذشته از سوی فروشندگان متخصص فناوری تبلیغات در بورس را نمی‌بینند. این صنعت برای مدتی طولانی از بازاریاب‌ها خواسته است که برای انجام تبلیغات آنلاین روابطی همزمان را با بیش از 40 فروشنده مدیریت کنند. این امر مانع بزرگی بر سر راه سرمایه‌گذاری دیجیتال است چون برای واسطه‌ها و بازاریاب‌هایی که هم اکنون دچار فقدان منابع هستند بیش از ارزش، کار ایجاد می‌کند. این سیستم‌های بسته که بازاریاب‌ها را وادار به ایجاد ترکیب چهل‌تکه و وصله‌پینه‌داری از شرکت‌های برجسته می‌کنند، با شکست مواجه خواهند شد و شمار کمی از اکوسیستم‌های باز که این شرکت‌های برجسته می‌توانند در آنها تبلیغ کنند، موفق خواهند شد. اما خواهیم دید که تلفیق این صنعت در سال 2014 ادامه خواهد یافت و شاهد افزایش پایگاه‌های باز خواهیم بود که رسانه‌ها را وادار به برنامه‌ریزی و خرید مجموعه‌ای به کل ساده‌تر برای همه‌ دست‌اندرکاران این صنعت خواهد کرد.
3- موبایل‌ها عملیات فروش را برای بازاریاب‌ها انجام می‌دهند. سال 2014 سالی خواهد بود که بازاریاب‌ها متقاضی تبلیغات مستقل از ابزار خواهند شد. رشد نمایش رومیزی (نمایش در دسکتاپ و کامپیوترهای رومیزی) جایش را به تلفن‌ هوشمند و تبلت داده و تبلیغات چند صفحه‌ای (دارای قابلیت نمایش هم زمان چند برنامه در تلفن‌های هوشمند، تبلت و...) در مرکز توجه قرار خواهد گرفت. انجمن آگهی‌دهندگان ملی و شرکت تحقیقات بازار نیلسِن به تازگی گزارش داده‌اند که تا سال 2016 حدود 50 درصد از تبلیغات دیجیتال، چند صفحه‌ای خواهد شد. ما این گرایش را هم اکنون نیز در کسب و کار خود در حدود 45 درصد از کل مشتریانی که از تبلیغات چند صفحه‌ای استفاده می‌کنند می‌بینیم. نوآوری‌ها و فناوری‌هایی نظیر قابلیت‌های هدفمند جدید و کاربردهای جدید از اطلاعاتی که به واسطه قابلیت نمایش چند صفحه‌ای به بازاریاب‌ها در رسیدن به دیدگاهی منحصربه‌فرد از مشتری کمک می‌کنند، هدایت این جنبش و گرایش را در دست دارند چون در نهایت یک استراتژی بین صفحه‌ای، محرک بالاترین بازدهی برای بازاریاب‌ها خواهد شد.
4- تبلیغات برتر، مرغوب‌تر خواهد شد. سال 2014، سالی خواهد بود که تجربه‌ تبلیغات گسترده‌ که در ارتباط تنگاتنگ با تجارت هستند، روی وب شکوفا خواهد شد. همان‌طور که خودکارسازی وارد عرصه تبلیغات می‌شود و زمان بیشتری به واسطه‌ها و بازاریاب‌ها می‌دهد تا خلاق‌تر عمل کنند، شاهد یک فراخوان صنعتی برای فرصت‌هایی مرغوب‌تر خواهیم بود که فراتر از بنر‌ها رفته، پیچیده‌تر بوده و قابلیت بیشتری برای سفارشی‌سازی خواهد داشت. خواه این یک اقدام تبلیغاتی زنده‌ جدید باشد. مانند کمپینی تجاری که از طریق محتوای مبتنی بر موقعیت اقدام به فروش می‌کند.
5- همگرایی عملیاتی، محرک استراتژی خواهد شد. فناوری‌ها، مدیران هنرهای خلاق و تولید‌کنندگان محتوا دیگر نمی‌توانند در گوشه‌ای تنها کار کنند. وقتی اطلاعات مشتری بیشتر از گذشته جمع‌آوری می‌شود، بازاریابی، اطلاعات و تکنولوژی باید در یک راستا فعالیت کنند. هر چه این همگرایی بیشتر می‌شود، کسب‌و‌کارهای کلی‌نگر و یکپارچه‌ بیشتری پدید آمده و همین امر رقابت بین آنها را افزایش خواهد داد.
من حتم دارم که چنین تغییرات بزرگی در این صنعت، منجر به برقراری ارتباط بین برندها و مشتریانی خواهد شد که بیشتر قابل درک بوده و بر تبادل ارزش واقعی تاکید دارند.
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
ویژگی تبلیغات با کیفیت چیست؟

ویژگی تبلیغات با کیفیت چیست؟

تبلیغات یکی از ابزارهای مهم برای جذب مشتری و شناساندن یک محصول به مخاطبان است. تبلیغات از روشهای مختلف استفاده میکند و در حال حاضر تکنیکهای مختلفی برای بهتر شدن آن استفاده میشود. هم برای خدمات و هم برای محصولات تبلیغات حرفه ای و خوب میتواند بیشترین تاثیر را روی مخاطب داشته باشد. بنابراین افرادی که تیزرهای تبلیغاتی طراحی میکنند بیشتر از تکنیکها برای بهتر کردن کیفیت یک تبلیغ استفاده میکنند.
کیفیت تبلیغات به عوامل مختلفی بستگی دارد که این عوامل برای بهتر شدن تبلیغات ویدئویی و بنرها، تابلوهای تبلیغاتی، کاتالوگ و بروشور و همچنین تبلیغات آنلاین و پیامکی باید مورد استفاده قرار بگیرد. در اصل یکی از عواملی که به موفقیت یک تجارت هم کمک میکند تبلیغات است اما برای اینکه کیفیت تبلیغات را بیشتر کنیم باید تبلیغات دارای چند ویژگی کلی امام مهم باشند.

قابل یاد آوری بودن
یک تبلیغ خوب باید در ذهن مخاطب جای بگیرد و مخاطب بتواند آن را به یاد بیاورد. در واقع ویژگی هایی که در یک تبلیغ استفاده میشود کمک میکند تا تبلیغ در ذهن مخاطب بماند و در دفعات بعدی مخاطب بتواند آن را به یاد بیاورد. این یکی از ویژگی های مهم تبلیغات با کیفیت بالاست چون برای تبلیغ یک محصول یا برند از هزینه و زمان استفاده میشود بنابراین یک تبلیغ خوب باید بتواند در ذهن مخاطب ثبت شود مثلا اینکه بتوان محتویات تبلیغ را به یاد آورد و یا رنگها و کلمات و طراحی استفاده شده در تبلیغ را به یاد آورد.

شناخت مخاطبان
یکی دیگر از ویژگی های مهمی که تبلیغات با کیفیت از آن بهرمند هستند این است که مخاطبان خود را می شناسند و در جهت جذب آنها و شناساندن محصول و خدماتشان به آنها تلاش میکنند. تجارتهایی که تبلیغات حرفه ای دارند معمولا اهمیت شناخت مخاطب را درک میکنند و در ابتدا تلاش میکنند تا آنها را بشناسند و برای آنها تبلیغات انجام دهند در این صورت شانس فروش یک محصول بیشتر میشود و این بهترین چیزی است که میتواند به تجارتها کمک کند تا درآمد زایی خود را افزایش دهند. همچنین شناخت مخاطب به نوع تبلیغات و استفاده از انواع رسانه ها برای تبلیغ نیز کمک میکند وقتی که مخاطب خود را بشناسید بهتر میتوانید از رادیو، تلویزیون، مجلات و روزنامه ها و...برای برقراری ارتباط با مخاطبان استفاده کنید.

سرگرم کننده
یک تبلیغ خوب محصول یا خدماتی را از یک برند یا تجارت به مخاطبان نشان میدهد اما بیش از هر چیز دیگری این تبلیغ باید جذاب و سرگرم کننده باشد به این معنا که مخاطب از دیدن تبلیغ یا شنیدن آن احساس خوبی داشته باشد و تبلیغ بتواند به حدی سرگرم کننده باشد تا جلب توجه کند و مخاطبان بیشتری را به خود جذب کند. بنابراین طراحی تبلیغ بسیار اهمیت دارند به گونه ای که نهایت جذابیت و خلاقیت در آن استفاده شده باشد.

هیجان انگیز بودن
یک تبلیغ ممکن است خیلی ساده باشد اما به اندازه ی کافی هیجان و نشاط را در مخاطب ایجاد کند که مخاطب به محصول علاقمند شود مثل تبلیغاتی که درآنها از جوایز و قرعه کشی ها استفاده میشود در اصل نقش هیجانی دارند تا مخاطبان بیشتری را به خود جذب کنند. وقتی که از فاکتورهای مختلف برای هیجان بیشتر استفاده میکنیم مشتریان و مخاطبان تشویق میشوند تا محصول را خریداری کنند در اصل با استفاده از فاکتورهایی که هیجان تبلیغ را بیشتر میکند انگیزه ی مخاطب برای استفاده از محصول بیشتر میشود
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
یک تبلیغ خوب چه ویژگی هایی دارد؟

یک تبلیغ خوب چه ویژگی هایی دارد؟

تبلیغات مورد استفاده ی اغلب برندها قرار میگیرد تا مصرف کنندگان بتوانند محصولات آنها را بشناسند. تبلیغات همچنین انواع مختلفی دارد مثلا استفاده از بنرهای تبلیغاتی، تبلیغات در رادیو و تلویزیون، کاتالوگ ها و بروشورها و... همگی انواع متفاوتی از تبلیغات را شامل میشوند. هر تبلیغی به معرفی یک محصول یا خدمات میپردازد تبلیغات میتوانند به فروش بیشتر یک محصول هم کمک کنند.

به گزارش گروه خبری بانکی دات آی آر استفاده از لوگو و نام تجاری در تبلیغات اهمیت زیادی دارد تا مصرف کنندگان هم با محصول و هم با نام تجاری آن آشنا شوند. هر محصول یا خدماتی متعلق به یک نام تجاری است بنابراین همیشه در تبلیغات نام برند استفاده میشود.
جذابیتها و خلاقیت در تبلیغات از مهمترین عواملی هستند که مصرف کنندگان را به خرید بیشتر تشویق میکنند. خوب است که تبلیغات خود را برای محصولات و کالاها با تنوع بیشتر طراحی کنیم. تبلیغاتی که در قالب بنر هستند نیاز به طراحی حرفه ای با جذابیت بالا دارند چون بنرها نیز اغلب برای معرفی محصولات مختلف مورد استفاده قرار میگیرند بنابراین باید بیش از همه در آنها خلاقیت وجود داشته باشد.

یک تبلیغ خوب باید دارای محتوی خوب باشد تا بتواند به طور کامل یک محصول و ویژگی ها و مزیت های آن را به مشتریان بشناساند. با توجه به تنوع کالاها هر تبلیغی میتواند به فروش بیشتر یک محصول کمک کند. یکنواختی در تبلیغات باعث میشود تا مشتریان و مصرف کنندگان کمتر از یک محصول استفاده کنند اما هر چقدر که این تبلیغات را با تنوع و جذابیت بیشتر طراحی کنیم قطعا تاثیر بهتری روی فروش محصولات دارد.
شناخت مصرف کنندگان و مشتریان از اهمیت زیادی برخوردار است هرچقدر که بهتر بتوانیم مصرف کنندگان را بشناسیم تبلیغات بهتری هم خواهیم داشت. ارتباط با مشتری و پرسیدن نظر آنها میتواند به بهبود کیفیت کالاها و یا بیشتر کردن تنوع آنها کمک کند.

سعی کنید تبلیغات خود را به گونه ای منحصر بفرد و جدید طراحی کنید به گونه ای که کالای شما جذابیت بیشتری برای مصرف کنندگان داشته باشد رنگ آمیزی و طراحی یک تبلیغ باید به گونه ای باشد که مصرف کننده برای خرید بیشتر تشویق شود.

محصولات جدید نیاز به تبلیغات جدید دارند هرچقدر که در یک تبلیغ از محتوی خوب استفاده کنیم یک محصول یا کالا بهتر به مخاطب معرفی میشود چون تبلیغات پیامی را به مخاطب میرسانند بنابراین باید از محتوی خوب برخوردار باشند به گونه ای که نقاط مثبت و ویژگی های خوب یک کالا یا خدمات در تبلیغات قرار بگیرد.
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
چطور برای استارتاپ ها تبلیغ کنیم ؟

چطور برای استارتاپ ها تبلیغ کنیم ؟

تبلیغات همواره یکی از موثر ترین روش ها برای معرفی خدمات و محصولات شرکت ها است و این موضوع بخش مهمی از موفقیت یک شرکت را تعیین میکند و اینکه درست و موثر تبلیغ انجام دهیم میتواند در تعیین جایگاه ما در بازار بسیار حیاتی باشد . شرکت های استارتاپ برای معرفی محصول و یا خدمت خود به بازار همواره با سوال های متعددی در مورد نحوه تبلیغ و ابزار مناسب برای آن مواجه میشوند .در این مسیر استفاده مناسب از پیشنهاد های فروش در تبلیغات جایگاه بسیار مهمی دارند که این نوشته به بررسی آنها میپردازد .

مقدمه

هر تبلیغ باید حاوی یک پیشنهاد فروش و بازاریابی منحصر به فرد برای مصرف‌کننده باشد و جهت اثرگذاری اولیه در خصوص آن برند، باید به صراحت بگوید ‌این محصول را بخرید و از‌ این فایده منحصر به فرد آن بهره‌مند شوید. ابزار(USP)، یک مفهوم بازاریابی به معنای پیشنهادهای فروش منحصر به‌فرد به مشتریان است که فقط شما می‌توانید ارائه دهید و رقبای شما توان عرضه آن را ندارند. به عبارتی «مزیت رقابتی» شما تلقی می‌شود و این همان دلیلی است که مشتری فقط و فقط از شما خرید می‌کند.

کارآفرینان از جمله افرادی هستند که باید همواره UPS خوب و کاملی را طراحی و ارائه کنند تا بتوانند به اهداف خود در حوزه عمل برسند . در حقیقت بدون این ابزار شما همواره محکوم به کار زیاد در قبال دریافتی های پایین هستید .چرا که شما توان ارائه چیزی منحصر به فرد به مشتری را ندارید .البته در حقیقت یافتن یک UPS خوب در بازار رقابتی و جامعه اطلاعاتی امروز که به سرعت رقبا فعالیت های هم را کپی برداری میکنند بسیار مهم است .

۳گام تا یک UPS

برای ایجاد یک پیشنهاد منحصر به فرد مناسب برای استارتاپ تان باید گام‌های زیر را بردارید:

۱- در مدل های کسب و کار استارتاپ ها همواره بر روی یک مفهوم کلیدی تمرکز و تاکید میشود و آن هم ارزش پیشنهادی به مشتری است . این مفهوم قلب هر مدل کسب و کار محسوب میشود . اما نکته مهم این است که شما باید این ارزش ها را بر اساس نظر مشتری طراحی کنید در حقیقت آنچه در مرحله ارزیابی ایده ها در طراحی مدل روی آن تاکید میشود در اینجا هم بسیار مورد استفاده است . شما باید به دقت بررسی کنید مشتریان در محصول یا خدمات شما، به دنبال چه ارزش‌هایی هستند. شما باید با حضور در بازار واقعی و هم کلام شدن با مشتریان رقبایتان به معیارهایی که مشتریان بر اساس آن انتخاب انجام می‌دهند، نگاه کنید و سعی کنید فراتر از رقبا عمل کنید. برای انجام این کار با کلیه افراد کلیدی مطلع در فرآیند فروش، از جمله افراد تیم‌های فروش، خدمات پس از فروش و از همه مهم‌تر خود مشتریان گفت‌وگو کنید. دقت کنید که در تعیین این شاخص‌ها، مشتریان بالقوه و مشتریان پنهان ( مشتریانی که نه از شما و نه از رقیب خرید نمیکنند ) از قلم نیفتند. توجه به تمام ذینفعان رمز موفقیت شمادر میان رقبا است .

۲- تحلیل دقیق محیط رقابتی

در این گام شما باید وضعیت رقبا و خودتان را در ارائه سرویس و محصولات مقایسه و تحلیل کنید . در این تحلیل باید سعی شود تا اطلاعات واقعی را از محیط کسب و کار تامین شود تا بتوان تحلیل های دقیق تری داشت . بعد از شناسایی موقعیت رقیب خود را نیز ارزیابی کنید تا از نظر شاخص های تحلیل جایگاتان میان رقبا مشخص شود . اکنون براساس امتیازات به دست آمده نموداری رسم کنید. به این ترتیب شما نقاط قوت و بهبود خود نسبت به رقبا را مشخص می‌کنید و از این طریق شما می‌توانید به آسانی جایگاه مناسب خود را پیدا کنید و طرح اولیه USP خود را ایجاد کنید.

۳- در مرحله سوم باید سناریو های جایگزین را طراحی کنید . این بدان معنی است که رقبای شما به سرعت و بعد از ارائه نسخه اول USP شما آن را کپی میکنندو یا برنامه های مقابله با آن را طراحی میکنند بنابراین باید برای حایگزینی آن و در صدر ماندن برنامه مشخص داشته باشید . به عنوان مثال اگر شما سایت اینترنتی خوبی راه‌اندازی کنید، آنها سعی می‌کنند سایتی بهتر راه‌اندازی کنند. اگر شما امکانات جدیدی به محصول خود اضافه کنید، احتمالا در محصولات سال آینده رقبا همین امکانات را خواهید دید. راه حل این است که برای بهبود USP، همیشه یک گام از رقبا جلوتر باشید و همیشه آن را بهبود دهید؛ چرا که USP باید همراه با پویایی باشد.

استارتاپ ها می‌توانند برای متمایز سازی محصولات خود در میان رقبا از روش‌های زیر استفاده نمایند:

خوب برای شناخت شاخص های اصلی برای تشکیل یک پیشنهاد منحصر به فرد خوب اولین حدس ما قیمت و یا کیفیت در مقایسه با رقبا خواهد بود حال آنکه مطالعات نشان میدهد این شاخص ها امروزه با وجود اهمیتشان اما در رتبه اول نیستند .استارتاپ ها با توجه به تازه وارد بودن و ناشناخته بودن برندشان نیازمند به جایگاه مناسب در میان رقبا و پیدا کردن نقطه متمایز‌کننده در صنعت مورد نظر می‌باشند.البته برای این گروه از کسب و کار ها هر نوع متمایزسازی اثر بخش نخواهد بود. به طور مثال امروزه بهترین کیفیت محصول به عنوان یک متمایز‌کننده محصول محسوب نمی‌شود. در نتیجه باید روشی دیگر برای منحصر‌به‌فرد بودن را پیش گرفت. تمایز در قیمت در صورتی که با مزایا و منفعتی که آن محصول برای مشتریان دارد همخوانی داشته باشد مناسب یک پیشنهاد منحصر به فرد در فروش می‌باشد. البته تمایز قیمت می‌تواند در جهت افزایش یا کاهش آن باشد. به طور مثال محصولی با قیمت بالا، پرستیژ بالا را برای مشتری به همراه دارد. گاهی داشتن یک شخصیت مناسب در ذهن مشتری یا برجسته کردن دوره عمر زیاد آن برند منجر به گرفتن فضای زیادی از سهم قلبی مشتری می‌باشد که خود یک روش متمایز‌کننده در میان رقبای دیگر می‌باشد.

برترین کارآیی و عملکرددر میان محصولات و خدمات هم رده ، قابل اعتماد بودن به میزان بالانسبت به رقبا ، دیرپایی (عمر دراز)این نوع پیشنهاد در ایران بسیار کاربردی است ، برترین‌ایمنی، ارزشمند در برابر قیمت پرداختی، ارزان‌ترین و گران‌ترین، سرمایه اعتبار و افتخار، بهترین طراحی شکل ظاهری، کاربری آسان، برخورداری محصول از یک نشانه یا ویژگی مخصوص، سودمندی و کاربرد خاص. منبع: بنیاد پرش
محسن مولایی نسب
 

mohandeseit

دستیار مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
کاربر ممتاز
مطالب خیلی خوبی بود،خواستم ببینم راجب تبلیغات سبز و تلفیقش مثلا با هوش سبز چه موضوعاتی میشه برا تز ارشد درآورد؟
 
بالا