تاپیک آموزش گرامر زبان آلمانی

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
سلام به تمام دوستان علاقه مند به یادگیری زبان آلمانی:)

در این تاپیک میخوام گرامر پایه زبان آلمانی رو برای علاقمندان قرار بدم
;)


امیدوارم مفید واقع بشه:redface:


منبع مطالب دو سایت زیر هست:

deutschers.blogfa.com
deutsch16.de

پیشاپیش از همتون ممنونم
:gol:
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
زمان حال ساده

زمان حال ساده

در زبان پارسی ما از قوائد متفاوتی برای ببیان حالت زمان حال استفاده میکنیم. پیش از شروع این بخش باید بدانید که زمان حال ساده در زبان آلمانی تا حد زیادی به زبان حال استمراری در زبان فارسی شباهت دارد اما برای درک بهتر معنای جملات در این زبان بهتر است به مثالها و قوائد گرامری توجه کنید.
موارد استفاده از زمان حال ساده در زبان آلمانی
1- برای صحبت کردن در مورد کارهایی که از روی عادت را به طور مداوم انجام میدهیم.
Ich lese jede Morgen die Zeitung.
من هر روز صبح روزنامه میخوانم.
2- برای صحبت کردن در مورد اتفاقی در همان لحظه در حال وقوع است.
Ich lese grade die Zeitung.
من در حال خواندن روزنامه هستم.
3- برای صحبت کردن در مورد اتفاقی که در آینده نزدیک خواهد افتاد.
Ich komme nachste Woche nach Hause.
من هفته آینده به خانه میآیم.
طریقه استفاده
1- افعال ضعیف (افعال ساده یا با قائده)
برای صرف افعال ضعیف در زمان حال ساده کافیست “–en” را از انتهای آن حذف نموده و پسوندهای زیر (با توجه به فاعل جمله) را به بن فعل اضافه کنید.
-en
wir
-e
ich
-t
ihr
-st
du
-en
Sie
-en
Sie
-en
sie
-t
er/sie/es/man

برای مثال فعل spielen را یک فعل ضعیف است مطابق این جدول ضرف میکنیم.
spielen
wir
spiele
ich
spielt
ihr
spielest
du
spielen
Sie
spielen
Sie
spielen
sie
spielt
er/sie/es/man

در صورتی که فعل به یکی از دو حرف –d یا –t ختم شود قبل از پسوند –t باید یک حرف –e اضافه کرد. به مثال زیر توجه کنید.
spielen
wir
arbeite
ich
arbeitet
ihr
arbeitest
du
arbeiten
Sie
arbeiten
Sie
arbeiten
sie
arbeitet
er/sie/es/man

2- افعال قوی
در مورد این افعال نیز مانند افعال ضعیف باید –en را از انتهای مصدر حذف کنید و فعل را مانند افعال ضعیف صرف کنید. تنها نکته در مورد این افعال این است که برخی موارد برخی از حروف (به ویژه حروف صدادار) برای دوم شخص مفرد و سوم شخص مفرد در فعل تغییر می کنند. حال این سوال پیش خواهد آمد که ما از کجا باید تشخیص بدهیم که فعل دقیقا به چه صورت تغییر میکند. جواب این است که در واقع بهترین راه چک کردن آن در واژه نامه است. بیشتر واژه نامهها فرم جدید افعالی را که در صرف حالت حال ساده دچار تغییر بدون قائده میشوند جلوی خود فعل یا در یک جدول جداگانه خواهند آورد و باید به یاد داشته باشید که این حالت را به هماره خود فعل به خاطر بسپارید.
برای مثال به افعال زیر توجه کنید.
تغییرات فعل در زمان حال ساده
مصدر
er schläft
du schläfst
schlafen
er liest
du liest
lesen
er isst (iβt)
du isst (iβt)
essen

3- sein
تنها فعلی که با قواعد گفته شده مطابقت ندارد فعلsein (بودن) است که نحوه صرف آن را اینجا به صورت جداگانه برای شما میآورم.
sind
wir
bin
ich
seid
ihr
bist
du
sind
Sie
sind
Sie
sind
sie
ist
er/sie/es/man

خوب برای اینکه این قوائد به خوبی در ذهن شما نقش ببندد این مثالها را بخوانید.
1- Wir frühstücken um acht Uhr.
1- ما ساعت هشت صبحانه میخوریم.
2- Ich fahre die Kinder um Vietel vor neun zur Schule.
2- من بچهها را ساعت یک ربع به نه (با خودرو) به مدرسه میرسانم.
3- Dann lese ich die Zeitung.
3- سپس من روزنامه میخوانم.
4- Dann gehe ich zur Arbeit.
4- سپس من سرکار میروم.
5- Abends hören wir Musik.
5- ما بعد از ظهرها موسیقی گوش میکنیم.
6- Wir besuchen Freunde.
6- ما دوستان را ملاقات میکنیم.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
زمان گذشته ساده

زمان گذشته ساده

زمان ماضی در زبان آلمانی
این زمان که به آن در آلمانی «präteritum» میگویند دلالت به انجام یک کار ادامه دار در گذشته و یا نقل یک اتفاق در گذشته دارد. احتمالا به جملات در این زمان تنها در هنگام خواندن روزنامه یا کتاب برخواهید خورد.
موارد استفاده
در عمل شما معمولا به در صحبتهای روزمره فقط دو فعل sein (بودن) و haben (داشتن) را در این زمان استفاده خواهید کرد. موارد برخورد به بقیه افعال در حالت ماضی تنها در مکتوبات و داستانهاست. از این رو در صورتی که بتوانید این دو فعل را به درستی در زمان ماضی به کار برید مشکل زیادی در صحبت کردن و درک مطالب شفاهی ندارید. توصیه میگردد در مورد یادگیری گرامر سعی کنید پس از یادگیری سطحی این زمان, وقت بیشتری را برای یادگیری قسمتهای با اولویتتره گرامر زبان آلمانی بگذارید.
طریقه استفاده
1- افعال ضعیف
پسوند –en را از مصدر فعل حذف کنید و برای افعال مفرد پسوند –te و برای افعال جمع و Sie پسوند –ten را به فعل اضافه کنید. برای ضمایر du و ihr نیز بیاد به ترتیب پسوند –test و –tet اضافه می شود.
به مثال زیر توجه کنید.
hörten
wir
hörte
ich
hörtet
ihr
hörtest
du
hörten
Sie
hörten
Sie
hörten
sie
hörte
er/sie/es/man

در این مورد هم باید به خطار داشته باشید که در صورتی که حرف آخر ریشه فعل t یا d باشد باید حرف –e را قبل از اضافه کردن پسوند صرف کنند اضافه کنید.
به مثال زیر توجه کنید.
arbeiteten
wir
arbeitete
ich
arbeitetet
ihr
arbeitetest
du
arbeiteten
Sie
arbeiteten
Sie
arbeiteten
sie
arbeitete
er/sie/es/man

2- افعال قوی
در مورد تغییر افعال قوی به حالت گذشته «präteritum» هیچ قائده خاصی وجود ندارد و تنها راه به خاطر سپردن حالت ماضی این افعال است.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
زمان حال کامل

زمان حال کامل

زمان حال کامل در زبان آلمانی
از این زمان در صورتی استفاده میشود که در مکالمات نیاز به صحبت در مورد گذشته باشد. در زبان فارسی به جای این زمان ما از حالتهای متفاوت زمان ماضی استفاده میکنیم. بنابراین بسیار مهم است که به خوبی استفاده از این زمان را یاد بگیرید.
موارد استفاده
در زبان آلمانی از زمان حال کامل در حالتی استفاده میشود که در رابطه با یک عمل انجام شده که در گذشته صورت گرفته و در گذشته هم کامل شده است صحبت کنیم.
طریقه استفاده
برای ساخت زمان حال کامل باید از فرم حال فعل haben (توجه شود که در اینجا به معنی داشتن نخواهد بود و تنها یک فعل کمکی است) + حالت Participle Perfect از فعل اصلی استفاده کنیم. حالت Participle Perfect یک فعل در واقع حالت وصفی ایجاد شده از همان فعل است که گاهی از آن میتوان به عنوان صفت نیز استفاده کرد. برای مثال حالت وصفی برای فعل gehen(رفتن) میشود gegangen (رفته شده).
برای تولید حالت Participle Perfect یک فعل ضعیف به این ترتیب عمل میکنیم که –en را از پایان فعل برمیداریم. به ابتدای آن –ge اضافه میکنیم و در نهایت –t یا –et را با توجه به حرف آخر فعل به انتهای آن اضافه میکنیم.
به مثالهای زیر توجه کنید:
حالت Participle Perfect فعل
حالت ساده فعل
gefragt
fragen
gearbeitet
arbeiten
gemacht
machen
geantwortet
antworten

حالت Participle Perfect برای فعلهای قوی معمولا با تغییرات زیادی در کلیات فعل همراه است از این رو باید سعی کنید این حالت را به همراه خود فعل به خاطر بسپارید.
به مثالهای زیر توجه کنید:
حالت Participle Perfect فعل
حالت ساده فعل
gegessen
essen
gefallen
fallen
gestohlen
stehlen
gebrochen
brechen

جملهبندی در زمان حال کامل
در جملات ساخته شده در زمان حال کامل فرم صرف شده از فعل haben در صورتی که جمله خبری باشد در جایگاه دوم جمله و در صورتی که جمله سوالی بله یا خیر یاشد در جایگاه اول جمله قرار میگیرد. حالت Participle Perfect از فعل اصلی هم در پایان جمله قرار خواهد گرفت. بقیه جمله هم در این بین قرار خواهد گرفت.
Participle Perfect
بقیه جمله
habe
ich
hast
du
hat
er/sie/es
habt
ihr
haben
wir/sie/Sie

به مثالهای زیر با توجه به همین جدول توجه کنید:
تمام روز باران میبارید.
geregnet.
den ganzen Tag
hat
Es
او راه را به من تا ایستگاه راهآهن نشان داد.
gezeigt.
mir den Weg zum Bohnhof
hat
Er
ما با مامور صحبت کردیم.
geschprochen.
mit dem Beamten
haben
Wir

ساخت جملات منفی در زمان حال کامل
برای این کار کافی است که واژه منفی کننده nicht را دقیقا قبل از فعل Participle Perfect اضافه کنیم.
به مثالهای زیر توجه کنید:
او آن ماشین را نگرفت.
genommen
nicht
das Auto
hat
Er
من چترم را پیدا نکردم.
gefunden
nicht
meinen Schirm
habe
Ich

خوب در اینجا تعدادی جمله منفی شده را تمرین میکنیم که قوائد گفته شده بیشتر برای شما مشخص شود. فرض کنید من میخواهم در مورد کارهایی که امروز انجام دادهام صحبت کنم:
Ich habe Prommes frites gegessen.
من سیب زمینی سرخ کرده خوردم.
Ich habe eine Tasse Tee getrunken.
من یک استکان چای نوشیدم.
Ich habe ein Buch gelesen.
من یک کتاب خواندم.
Ich habe das Essen gekocht.
من غذا را پختم.
Ich habe mit meinem Chef gesprochen.
من با رئیسم صحبت کردم.
Ich habe einen Brief geschrieben.
من یک نامه نوشتم.
Ich habe einen Freund getroffen.
من یک دوست را ملاقات کردم.
افعالی که نیازی به اضافه کردن ge- در ابتدا ندارند
برای ساخت حالت Participle Perfect بخی از افعال نیازی به اضافه کردن ge- به ابتدای آنها نمیباشد. این کار به این دلیل است که این افعال یک پیشوند غیر جداشدنی دارند. اگر فعلی با یکی از پیشوندهای زیر آغاز میشد نیازی به اضافه کردن حرف پیشوند ge- نخواهد بود:
* be-
* emp-
* ent-
* er-
* ge-
* ver-
* zer-
برای ساخت حالت Participle Perfect برای این افعال –درصدرتی که ضعیف باشند- کافی است –en را از انتهای فعل حذف کرده و همانطور که قبلا گفته شده بود –(e)t را به انتهای فعل اضافه کنیم.
در صورت قوی بودن فعل –en در جای خود باقی خواهد ماند. ممکن است برخی از حروف دیگر فعل تغییر کنند.
به مثالهای زیر توجه کنید:
افعال قوی و فرم Participle Perfect
افعال ضعیف و فرم Participle Perfect
bekommen
bekommen
bestellt
bestellen
empfohlen
empfehlen
empört
empören
entscheiden
entscheiden
enttäuscht
enttäuschen
gefallen
gefallen
gehört
gehören
verstanden
verstehen
vermietet
vermieten

اینجا لازم است که اضافه کنم که افعالی که با –ieren تمام میشوند هم پیشوند ge- را نخواهند گرفت. اما از آنجایی که این افعال همیشه ضعیف هستند باید –(e)t را به انتهای فعل اضافه کنید. مثلا:
operiert
operieren
Diskutiert
diskutieren

استفاده از فعل کمکی sein به جای haben
گروه کوچکی از افعال هستند که در صورت استفاده از آنها در جملات حال کامل باید از فعل کمکی sein به جای haben استفاده کرد. شاید ازار دهنده به نظر برسد اما از آنجایی که این افعال افعال رایجی هستند حتما باید این بخش را یاد بگیرید.
افعالی که باید از فعل کمکی sein برای انها استفاده کرد یکی از دو دسته فعل زیر هستند:
1- افعال حرکت, مانند:
تغییر جهت دادن
um/steigen
پرواز کردن
fliegen
راه رفتن
laufen
رسیدن
an/kommen
شنا کردن
schwimmen
آمدن
kommen
راهی شدن
ab/fahren
مسافرت کردن
reisen
رفتن
gehen
برخیزیدن
auf/stehen
وارد شدن
ein/steigen
راندن
fahren
و ...
خارج شدن
aus/steigen
افتادن
fallen

2- افعال دیگر (این افعال شامل تعداد خیلی محدودی از افعال میشوند), مانند:
بودن
sein
ماندن
bleiben
شدن
werden
مردن
sterben

در مورد هر دو نوع افعال گفته شده معمولا بیشتر واژه نامهها به استفاده از sein رو به روی فعل اشاره میکنند اما باید در زمان یادگیری افعال به این نکته حتما توجه کنید.
طریق استفاده
طریقه استفاده از sein در جملات ساخته شده با این افعال دقیقا مانند حالت قبلی گفته شده است. به مثالهای زیر توجه کنید:
او به تازگی مرده است.
gestorben.
neulich
ist
Sie
ما پیاده نرفتیم.
gelaufen.
zu fuβ
nicht
sind
Wir
تا به حال به اسپاینا رفتهاید؟
gewesen?
in Spanien
Sie
Sind
آیا با ماشین آمدید؟
gekommen.
mit dem Auto
Sie
Sind
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
زمان گذشته کامل

زمان گذشته کامل

زمان گذشته کامل در زبان آلمانی
زمان گذشته کامل درواقع دقیقا کاربرد زمان گذشته کامل در زمان انگلیسی را دارد. در واقع در این زمان در جایی استفاده میشود که یک کار در زمان گذشته پیش از عمل دیگری شروع شده و به پایان رسیده باشد.
طریقه استفاده
قوانین گرامری این زمان دقیقا مشابه حال کامل است تنها کافیست که دو فعل haben و sein را به زمان گذشته ببریم و در جمله استفاده کنیم. بقیه جمله دقیقا به همان صورتی که زمان حال کامل ساخته میشد ساخته میشود.
Participle Perfect
بقیه جمله
war/hatte
Ich/er/sie
waren/hatten
wir/sie/Sie

از این زمان معمولا قبل از حروف اضافهای که به زمان دلالت دارند مانند nachdem (بعد از), bevor (قبل از), als (زمانیکه) و یا حروفی از این دست استفاده میشود.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
ضمایر ملکی

ضمایر ملکی

جدول ضمایر ملکی
Pronomen (plural)
ضمیر (جمع)
Pronomen (singular)
ضمیر (مفرد)
unser/e
مال ما
mein/e
مال من
dein/e
مال تو
eur/e
مال شما (غیر محترمانه)
sein/e
مال او (خنثی)
sein/e
مال او (مذکر)
ihr/e
مال آنها
ihr/e
مال او (مونث)
Ihr/e[SUP] *[/SUP]
مال شما و تو محترمانه

* ضمیر ملکی Ihr/e محترمانه حتما با حرف اول به صورت بزرگ نوشته میشود.
نکته: پسوند ضمایر ملکی با توجه به جدول زیر انتخاب میشود.
انتخاب پسوند ضمایر ملکی
ضمایر مالکی در زبان آلمانی
حالت اسم پس از ضمیر ملکی Nominative Accusative Dative Genitive
Masculine ( (مذکر mein meinen meinem meines
Feminine (مونث) meine meine meiner meiner
Neuter (خنثی) mein mein meinem meines
Plural (جمع) meine meine meinen meiner


حالت اسم پس از ضمیر ملکی Nominative Accusative Dative Genitive
Masculine ( (مذکر unser uns(e)ren uns(e)rem uns(e)res
Feminine (مونث) uns(e)re uns(e)re uns(e)rer uns(e)rer
Neuter (خنثی) unser unser uns(e)rem uns(e)res
Plural (جمع) uns(e)re uns(e)re uns(e)ren uns(e)rer

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
زمان آینده

زمان آینده

زمان آینده در زبان آلمانی
راحترین و پرکاربردترین روش برای صحبت کردن در رابطه با زمان آینده استفاده از زبان حال ساده و به کار بردن قید زمانی آینده است. به جملات زیر توجه کنید:
Ich fahre nächste Woche nach München.
من هفته آینده به مونیخ خواهم رفت.
In zwei Monaten sind wir weider zurück.
ما دو ماه بعد بر میگردیم.
Wann sind sie wieder da?
کی برمیگردید؟
گذشته از این حالت یک زمان آینده نیز وجود دارد که در اینجا به آن خواهیم پرداخت.
طریقه استفاده
برای تبدیل یک جمله به زمان آینده باید از حالت سده فعل werden به اضافه مصدر فعل اصلی در جمله استفاده شود. باید توجه داشته باشید که فعل werden در این جمله به عنوان فعل کمکی آمده است. برای درک ساختار جمله به جدول زیر توجه کنید:
مصدر فعل اصلی
بقیه جمله
werde
ich
wirst
du
wird
er/sie/es
werden
wir
werdet
ihr
werden
Sie/sie

همانطور که در جدول میبینید فعل اصلی در پایان جمله خواهد آمد و حالت حال فعل werden در صورتی که جمله خبری باشد در جایگان دوم و در صورتی که جمله سوالی باشد در جایگاه اول قرارخواهد گرفت. بقیه جمله نیز بین فعل werden و فعل اصلی قرار خواهد گرفت.
به مثالهای زیر توجه کنید:
باران خواهد بارید.
regnen.

Es wird
امروز عصر باران خواهد بارید.
regnen.
heute nachmittag
Es wird
من در برلین موسیقی خواهم خواند.
studieren.
In Berlin Musik
Ich werde


 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
افعال ضعیف و قوی

افعال ضعیف و قوی

افعال ضعیف
افعال ضعیف در واقع افعال باقائده هستند. اگر فعلی در واژه نامه بدون هیچ توضیحی یا استثنایی قید شده باشد این فعل یک فعال ضعیف است. این افعال از کلیه قوانین در تمامی زمانها تبعیت میکنند و نیازی به نگرانی در مورد استثناها یا حفظ حالتهای آنها نیست.
افعال قوی
افعال قوی در واقع افعال بی قائده هستند. این به این معناست که این افعال به صورت متفاوتی از افعال ضعیف و با قائده عمل میکنند. میتوانید این افعال را در واژه نامه شناسایی کنید. بیشتر واژه نامهها یک لیست از افعال قوی (معمولا در انتهای واژه نامه) دارند.
بعد از پسوندسازی صفتها افعال قوی را میتوان یکی از سخترین مباحث زبان آلمانی (با توجه به میزان کاربرد) دانست. بهتر است سعی نکنید تمامی این افعال را یک شبه یاد بگیرید. یاد گرفتن این افعال باید در طول زمان و با تمرین انجام گیرد تا از گیج کنندگی آن بکاهد. روش خوب این است که سه تا چهار فعل را در روز یاد بگیرید. یکی از مطالب مفید در یادگیری افعال قوی این است که این افعال خیلی پر کاربرد هستند از این رو در مکالمات و متون آلمانی زیاد با آنها برخورد خواهید کرد که باعث میشود این افعال را بهتر یا بگیرید.
طریق استفاده
در یک واژه نامه برای افعال قوی سه یا چهار حالت قید شده است. که شکل فعل در زمانهای زیر است.
1- شکل فعل قوی در زمان حال ساده:
شکل حال ساده هر فعل در واقع شکلیست که ما بیشتر از همه با آن آشنایی داریم.در زمان حال ما عموما مصدر فعل را فقط صرف میکنیم. اما خحالت استثنا در مورد صرف افعال ضعیف افعالی هستند که بعضی از حروف آنها (معمولا حروف صدا دار) در صرف کردن تغییر شکل غیر عادی و بی قائده دارند. این حالت فقط در برای بعضی افعال قوی وجود دارد و بیشتر آنهابه صورت عادی صرف میشوند. این تغییر بی قائده نیز در واژه نامه خواهد آمد و در مورد افعالی مثل افعال زیر باید در موقع صرف فعل به این نکته دقت کنید.
نگه داشتن
er hält
du hältst
halten
خواندن
er liest
du liest
lesen

2- شکل فعل قوی در زمان ماضی: تمامی افعال قوی در این زمان به طور جدی تغییر میکنند. در موقع صرف باید توجه داشته باشید که در اول شخص مفرد هیچ پسوندی نمی گیرد.
به مثالهای زیر توجه کنید:
sie hielten
Der Bus hielt
halten
wir lasen
Ich las
lesen

3- شکل فعل قوی در زمان کامل: معمولا افعال تغییرات زیادی میکنند یا اصلا تغییر نمیکنند (پسوند –(e)t نمیگیرند) اما گرفتن پیشوند ge- اغلب ثابت است.
به مثالهای زیر توجه کنید:
Der bus hat gehalten.
نگه داشتن
halten
Es hat nach Fisch gerochen.
بو دادن
riechen
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
افعال جدا شدنی

افعال جدا شدنی

بعضی افعال در آلمانی از دو قسمت تشکیل شدهاند که ممکن است یکی یا هر دو آنها به تنهایی دارای معنای متفاوتی باشند. این افعال دو نوع متفاوت هستند. جدا شدنی و جدا نشدنی. درمورد افعال جدا نشدنی درهمین حد کافیست که این افعال را میتوان مانند باقی افعال مورداستفاده قرارداد و تفاوتی هم نخواهند داشت. اما در مورد افعال جدا شدنی شرایط خاصی به وجود میآید که در این بخش به بیان آن میپردازیم.
در زبان فارسی ما معادل درستی برای افعال جدا شدنی نداریم که به در این بخش کمک کند اما در زبان انگلیسی معادلی برای آنها وجود دارد که به شما کمک میکند با کلیت موضوع بهتر ارتباط برقرار کنید.
معمولا در لیستهای واژگان دو بخش مجزای افعال جدا شدنی را با اسلش (/) از هم جدا میکنند و این به شما کمک میکند تا این افعال را تشخیص دهید.
این پیشنودها رایجترین پیشوندهای افعال جدا شدنی هستند.
zu
vor
mit
ein
auf
ab
zusammen
zurück
weg​
nach
fern
an

افعالی که با durch, um, über, wieder شروع میشوند گاهی جداشدنی هستند ولی همیشه نه.
البته افعال جدا شدنی را از راه شنیدن نیز میتوان تشخیص داد چون پیشوند فعل با استرس ادا میشود.​
طریقه استفاده​
افعال جداشدنی میتوانند قوی یا ضعیف باشند با haben یا sein استفاده شوند و در زمانهای مختلف از قوائد گرامری پیروی میکنند که به آنها اشاره میکنیم:
1- افعال جداشدنی در زمان حال ساده:
برای استفاده از فعل جدا شدنی در زمان حال ابتدا باید پیشوند را از ابتدای فعل جدا کنید. قسمت اصلی فعل در همان جایگاه خودش (جایگاه دوم در جملات خبری و جایگاه اول در جملات سوالی بله یا خیر) قرار میگیرد. قسمت اصلی فعل با توجه به فاعل جمله صرف میشود. بقیه جکله بعد از فعل اصلی ظاهر میشود و قسمت اول فعل در پایان جمله قرار میگیرد.
برای مثال جمله «قطار در ساعت پنج و نیم فردا خواهد رسید.» باید از فعل جدا شدنی ankommen استفاده کرد.
Der Zug kommet morgen um halb sechs an.
یا شما میخواهید بپرسید که «آیا ساعتتا ساعت 12 میبندید؟». برای این کار باید از فعل جدا شدنی zumachen استفاده کنیم.
Machen Sie schon um 12 Uhr zu?
2- افعال جداشدنی در زمان ماضی:
در مورد این زمان نیز مانند زمان حال عمل میکنیم به این صورت که ابتدا دو قسمت فعل را از هم جدا میکنیم. سپس با توجه به اینکه قسمت اصلی یک فعل قوی است با ضعیف حالت präteritum آن را مییابیم و با توجه به فاعل جمله صرف میکنیم. در نهایت قسمت اول فعل را به انتهای جمله خواهیم برد. بقیه جمله نیز بین این دو بخش قرار خواهد گرفت.
برای مثال شما میخواهید بگویید «او فقط پنجره را بست.» در این صورت باید از فعل جدا شدنی zumachen به صورت زیر استفاده کنید:
Er machte gerade das Fenzter zu.
یا به عنوان یک مثال دیگر شما میخواهید بگویید «کنفرانس در هتل استقلال برگذار شد.» برای این کار باید از فعل جداشدنی stattfinden به معنی اتفاق افتادن یا برگزار شدن استفاده کرد. توجه کنید که فعل finden یک فعل قوی است پس به جمله زیر دقت کنید:
Die Konferenz fan dim Hotel Esteghlal statt.
3- افعال جداشدنی در زمان حال کامل: در مورد این زمان کار تا حدودی متفاوت از دو حالت قبلی خواهد بود چرا که ما در حالت عادی هم فعل اصلی را زمان حال کامل به آخر جمله میبردیم. باید گفت که در جملات زمان حال کامل استفاده از فعل جداشدنی تغییری در جایگاه قسمتهای جمله ایجاد نمیکند. تنها کاری که باید کرد این است که قسمت اصلی فعل را به صورت Participle Perfect در آخر جمله بیاوریم. پیشوند فعل نیز بدون هیچ تغییری پیش از فعل خواهد آمد:
Wir haben viele Leute kennengelernt.
ما با افراد زیادی آشنا شدیم.​
Sie haben noch nicht aufgemacht,
آنها هنوز باز نکردهاند.
Wann haben sie damit angefangen?
کی آن را شروع کردید؟
Wir sind püntktlich angekommen.​
ما سروقت رسیدیم.
4- افعال جداشدنی در زمان گذشته کامل: در مورد این زمان دقیقا مانند زمان حال کامل عمل خواهیم کرد با این تفاوت که فعل کمکی (sein یا haben) باید به صورت گذشته در جمله بیاید.
5- افعال جداشدنی در در جمله با فعل کمکی (Modal Verb): در چنین جملههایی افعال کمکی به جای فعل در جایگاه دوم قرار میگیرند (برای اطلاعات بیشتر به قسمت مربوط به افعال کمکی مراجعه کنید) و فعل جداشدنی به صورت مصدر ر پایان جمله قرار میگیرد.
4
3
2​
1​
فعل به صورت مصدر (جدا نشده و با پسوند en)
بقیه جمله
werde/möchte/… Ich
wird/möchte/… Er/Sie/Es
arden/möchten/… Wir/sie/Sie

توجه
متاسفانه برخی از حروف اضافه مانند um-,durch-,uber- و wieder- ممکن است یک فعال جدا شندنی یا جداناشدنی را نشان دهند و هیچ راه سادهای برای تشخیص آنها از راه خواندن (به جز به خاطر سپردن) وجود ندارد. البته باید توجه داشت که در تلفظ افعال جدا شدنی تاکید (استرس) بر روی حرف اضافه قرار میگیرد در حالی که در افعال غیر جداشدنی تاکید بر روی ریشه فعل قرار میگیرد. به مثالهای زیر توجه کنید:
اجتناب کردن
umgehen
جابه جا شدن
um/ziehen
به طور کامل (در مورد چیزی) فکر کردن
durchdenken
به جایی راندن
durch/fahren​
تکرار کردن
wiederholen
دوباره دیدن
wieder/sehen
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
ضمایر شخصی

ضمایر شخصی

جدول ضمایر شخصی
Pronomen (plural)
ضمیر (جمع)
Pronomen (singular)
ضمیر (مفرد)
wir
ما
ich
من
du
تو
ihr
شما (غیر محترمانه)
es
او (خنثی)
er
او (مذکر)
sie
آنها
sie
او (مونث)
Sie[SUP]*[/SUP]
شما و تو محترمانه

* ضمیر Sie محترمانه حتما با حرف اول به صورت بزرگ نوشته میشود.
صرف فعل sein در زمان حال
(plural)
(جمع)
(singular)
(مفرد)
wir sind
ما هستیم
ich bin
من هستم
du bist
تو هستی
ihr seid
شما هستید (غیر محترمانه)
es ist
او (خنثی) هست
er ist
او (مذکر) هست
sie sind
آنها هستند
sie ist
او (مونث) هست
Sie sind
شما و تو محترمانه هستید
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
الفبا آلمانی

الفبا آلمانی

سخنی با شما علاقمندان به فراگیری زبان آلمانی


همانطور که مستحضر هستید زبان آلمانی یک زبان اروپایی بسیار شایان توجه در جهان امروزی است. خصوصا در زمینه های علومی از قبیل فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی، تکنولوژی و صنعت سهم زبان آلمانی در دنیا بسیار است.
امروزه برای شما علاقمندان انگیزه های زیادی وجود دارد که شما را به فراگیری این زبان تشویق نماید.
از آنجایی که شما برای فراگیری این زبان بی تابی می کنید و دوست دارید هرچه سریع تر آموزش را شروع کنیم، بنابراین سخن را به درازا نمی کشیم و با توکل به خدا و اتکاء به خود اولین قدم را هرچه استوارتر برمی داریم.
زیاد عجله نکنید و امیدوارم که در طول دوره یادگیری صبور باشید و چنانچه مشکلات و موانعی هم در سر راه بود، با شکیبایی برطرف کنید.




مقدمه:



به طور طبیعی یادگیری الفبای هر زبان کلید و مقدمه یادگیری همان زبان به حساب می آید. و شرط موفقیت شما در نوشتار و گفتار زبان آلمانی مبنی بر این است که شما الفبا را خوب شناخته و با تلفظ و رسم الخط حروف به خوبی آشنا شده باشید.
در همین ابتدای امر به شما عزیزان توصیه می کنم که در یادگیری حروف زبان آلمانی دقت نمایید. و در همین جا خواهم گفت که یکی از امتیازات زبان آلمانی نسبت به زبان انگلیسی که همه شما عزیزان با آن آشنایی دارید، املاء و تلفظ زبان آلمانی است. یعنی بر خلاف زبان انگلیسی در زبان آلمانی تقریبا هرآنچه که می نویسیم می خوانیم و بالعکس.




الفبای زبان آلمانی:




حرفتلفظحرفتلفظ
AآN
اِن
BبِO
اُ
C[SUP]تس[/SUP]P
پ
DدQ
کو
EاِR
اق(بین خ و ق)
FاِفS
اِس
GگِT
تِ
HهاU
او
IایV
فاو
JیوتW
و
KکاX
ایکس
LاِلY
اُپسیلون
MاِمZ
(ت)ست




البته در زبان آلمانی حروف دیگری را نیز مشاهده خواهید کرد این حروف عبارتند از :


ä , ö , ü , ß
درباره این حروف نیز بعدا بیشتر توضیح خواهم داد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
کاربرد حروف بی صدا

کاربرد حروف بی صدا

در این درس شما عزیزان به کاربرد و استفاده تمامی این حروف آشنا خواهید شد.


حروف زبان آلمانی به دو دسته صدادار و بی صدا تقسیم می شوند.



در اینجا در ابتدا حروف بی صدا را به شما معرفی می کنم و به دنبال آن حروف صدادار را فراخواهید گرفت.




حروف بی صدا:



حروفی که به تنهایی قابل تلفظ نیستند و برای تلفظ به یک حرف صدادار نیازمند هستند. در زبان فارسی به این حروف همخوان و یا صامت هم گفته می شود.
این حروف در زبان آلمانی به ترتیب الفبایی به شرح زیر است



1-b : همانند حرف (ب) در فارسی است. برای مثال واژه Bank به معنایی بانک



2-c: با تلفظ (تس) یک حرف مرکب است



c قبل از حروف صدا دار a , u , e و نیز پیش از حروف بی صدا آوای (ک) را داده و و به همین سبب اغلب حرف kبه جای آن نوشته می شود :der Clown
دلقک ( کلُن)قهوه خانه (کافِ)2)بارسلونا (بارتس ِ لُنا)حرف


3-d: تلفظ این حرف در ابتدا و میان یک واژه همان حرف (د) فارسی است. مثل Dame به معنایی خانم. ولی این حرف در پایان واژه (ت) تلفظ می شود .مثلا واژه Kleid به معنایی لباس { klayt} تلفظ می گردد.


4-f: مثل حرف(ف) در فارسی Farbe به معنایی رنگ


5-g: (گ) تلفظ می شود. مانند Gast به معنایی مهمان. ولی در آخر واژه ( ک) و با کمی شدت و فشار تلفظ می شود. مانند واژه Tag (تاک) به معنایی روز.


6-h: با تلفظ (ها)


1)حرفh در اول کلمات آوای (هـ)فارسی را می دهد .habenداشتن (هابِن)2)حرفده (تسِن)دندان(تسان) der Zahnh بعد از حروف صدادار به تلفظ در نمی آید و فقط باعث کشیده شدن حرف صدادار ماقبل خود می گردد .zehnc در آلمانی الاصل نبوده و به همین علت در کلمات آلمانی پیش نمی آید . c قبل از حروف صدادار e , I , y , مانند صدای z (یعنی ت+س = ts ) تلفظ می شود.Barcelonadas Café
7-j: صدایی حرف (ی) در زبان فارسی مانند واژه Ja به معنایی بله با تلفظ آلمانی (یا)
توجه داشته باشید که این حرف همانند حرف J در انگلیسی تلفظ نمی شود.
8-k: همانند حرف (ک) در فارسی مثل واژه Kanne به معنایی قوری
9-حروف l- m- n- p همانند حروف معادل خودشان در زبان فارسی تلفظ می شود. مانند نمونه های زیر
einladen ایاین لادن یعنی دعوت کردن
Mutter موتا یعنی مادر
Name نامه یعنی نام- اسم
Packet پاکت ( با ک مکسور) جیب
10-q:این حرف همیشه قبل از حرف u ظاهر می شود. و با هم صدای مرکب حروف(ک) و (و) فارسی را می دهد. مانند Quelle کوئله به معنایی چشمه.
11-r; تلفظی بین دو حرف (غ) و (خ) در فارسی دارد و غلتان است . مثل Radio همان رادیو اما با تلفظ غادیو
12-s: قبل از حروف صدادار a- e-o -u-i (ز) تلفظ می شود. و در غیر این صورت مثل sagen ( زاگن) با گ مکسور به معنایی گفتن
و ist ( ایست) به معنایی هست و است

13-t: مانند فارسی است. Tante تانته به معنایی عمه و خاله
14- v: در زبا آلمانی برای واژه های آلمانی صدای (ف) می دهد. مثل Vater به معنایی پدر با تلفظ فاتر
و در واژگان بیگانه واردشده در زبان آلمانی صدای ( و) می دهد. مثل Verb ( ورب) به معنایی فعل

15-w: صدای ( و) در فارسی می دهد. توجه داشته باشید . این حرف مثل حرف w در انگلیسی نیست.
Winter ( وین تر) به معنایی زمستان
16-x این حرف هم مانند حرف c آلمانی الاصل نیست و صدای ترکیب دو حرف (ک) و (س) فارسی را می دهد. مانند Alexander ( الکساندر) اسکندر
17-z این حرف ترکیب دو حرف فارسی (ت) و (س) می باشد.
مانند Zimmer با تلفظ تسیما به معنایی اتاق
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حروف صدا دار Die Vokale

حروف صدا دار Die Vokale

سلام دوستان گلم درس امروزم شروع می کنیم. امیدوارم که لحظه به لحظه برای یادگیری زبان جذاب آلمانی مصمم تر شده باشید.



حروف صدا دار Die Vokale): حروفی هستند که به تنهایی و مستقل تلفظ میشوند A,E,I,O,U

حرف Y گاه با صدا و گاه بی صداست چنانچه حرف در آغاز کلمه بیاید بی صدا ودر غیر این صورت صدا دار

صدا دار : Typhus



بی صدا : Yard



د
ر اینجا به شما



a: صدای حرف (آ) در فارسی مانند Mann با تلفظ ( مان) به معنایی مرد


o و u هم مانند حروف معادل شان در فارسی مثال Obst به معنایی میوه و Ubung به معنایی تمرین کردن.



بجز حروفی که در اینجا از آنها به عنوان حروف صدادار از آنها یاد شد، سه نوع دیگر از این دسته در زبان آلمانی هست. یعنی هر کدام از این سه حرف دو نقطه دارند که در زبان آلمانی به آنها اوملاوت می گویند.(Umlaut). در اینجا برای هر یک مثال هایی آورده می شود.



ä یعنی a+e مثل Väter به معنایی پدران با تلفظ feta ولی بیشتر شبیه صدای (e) ولی از نوع خفیف تر می باشد.



ö یعنی o+e مثل böse به معنایی شیطون و بدجنس باتلفظ boeze
ü یعنی u+e مثل über به معنایی درباره با تلفظ( اوبا)

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حروف مرکب بی صدا

حروف مرکب بی صدا

امروز می خوام حروف مرکب زبان المانی رو بگم.


بچه های گل حتما شما هم شنیدید که میگن زبان آلمانی چقدر حرف (خ) داره. خوب واسه نمایش دادن این حرف از دو حرف ch استفاده می شود. اما به یه شرط. اونم اگه قبل از این دو حرف یکی از سه حروف باصدای e-o-u قرار گرفته باشد. ولی اگه هر حرفی دیگه بود حتی اگه حروف اوملاوت دارا هم بودند، دلبندانم اون موقع دیگه این حرف صدای (خ) نمیده. اگه گفتید صدای چی میده؟؟؟
صدای (ش) میده ولی این (ش) با (ش) فارسی فرق داره. بهش میگن ش پاشیده . آخه تلفظش هوا باید از میان دندان های پایین عبور کنه.



ig این دو حرف هم اگه در آخر واژه ای اومدند صدای همون ش پاشیده رو میدن.


sch صدای (ش) فارسی رو میده.


tsch , صدای (چ) میده


er این دو حرفم در آخر واژه ای که قرار می گیرند، معمولا صدای (آ) می دهند.


pf از ترکیب دو حرف (پ) و(ف) درست شده.


ß این ام که شبیه حرف بتایی یونانی است. بهش میگن: اس ست. و صدای (س) میده و البته کشیده تر از حرف(س) به نوعی میشه گفت که این دوتا حرف(س) است.
خوب عزیزان دل برادر لابد الان میخوایین بگین پس حرف (ج) و (ژ) کجا رفته. آلمانی این دو حرف رو نداره تنها در لغاتی که از زبان فرانسوی وارد این زبان شدند، این حروف به گوش می رسه.
و اما واسه موارد بالا مثال هایی می زنیم در حد تیم ملی که شما دوستان مهربون بهتر یاد بکیرید.





  • Buch
  • Bach
  • Tochter
  • Ich
  • Becher
  • zwanzig
  • Schule
  • Deutschland
  • Vater
  • Pfeife
  • dreißig


Garage لغت وارد شده به آلماني كه در آن حرف ژ مشخص است گوش كنيد


engineer لغت وارد شده به زبان آلماني صداي ج شنيده مي شود گوش كنيد


تلفظ این لغات به ترتیب و همچنین معانی شان در زیر آورده شده است.





      • بوخ یعنی کتاب
      • باخ همان موسیقی دان آلمانی و از لحاظ لغوی به معنایی نهر
      • توختا به معنایی دختر
      • ایش یعنی من
      • به شا یعنی جام و یا بشکه توجه داشته باشید که حرف ش در این واژه و واژه قبلی همان ش بخصوص است که بهش گفتیم ش پاشیده
      • تسوان تسیش یعنی بیست
      • شوله یعنی مدرسه
      • دویتچ لانت یعنی آلمان
      • فاتا یعنی پدر
      • pfayfe یعنی پیپ
      • deqaissish یعنی سی
      • گاراژه یعنی گاراژ
      • این جينيا هم یعنی مهندس
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حروف مرکب صدا دار

حروف مرکب صدا دار

خوب امروز آخرین درس در زمینه الفبایی زبان آلمانی رو با هم بررسی می کنیم. امیدوارم که بازم لذت ببرید و بیشتر تلاش کنید.



ie این حرف صدای ایی فارسی رو میده. مثل اولین حرف (ی) در واژه (سینی ) فارسی . در آلمانی هنگامی که این دو حرف با هم هستند (e) تلفظ نمی شود ولی در عوض کمک می کند که حرف (i) کشیده تر تلفظ بشود. مثل واژه آلمانی liebe به معنایی عشق با تلفظ لیبه. ی رو باید کشیده تلفظ کنید. iebe به معنایی دوست دارم نیز هست مثل جمله Ich liebe dich عنی دوستت دارم.


ei برای اینکه تلفظ این حرف رو خوب یاد بگیرید، دو حرف (عی) در واژه ( عیان) را در فارسی در نظر بگیرید. (ei) در آلمانی هم اینطور که عی در عیان تلفظ می باشد، هست.



توجه داشته باشید که این حرف را مثل معادلش در زبان انگلیسی تلفظ نکنید.



مثال در آلمانی mein Buch مئا ین بوخ یعنی کتاب من



eu واژه toy را در زبان انگلیسی در نظر بگیرید، eu هم در زبان آلمانی مثل حروف oy در واژه toy انگلیسی تلفظ می شود.



مثال در آلمانی Leute با تلفظ (لوئی ته) به معنایی مردم



au واژه brown را در زبان انگلیسی به خاطر بیاورید! au در زبان آلمانی مثل ow در واژه brown انگلیسی تلفظ می شود.



مثال در آلمانی Baum به معنایی درخت.

دوستان گلم این ام از این مرحله. شما الان الفبایی زبان آلمانی رو آموختید.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
ضمایر فاعلی و صرف فعل آلمانی

ضمایر فاعلی و صرف فعل آلمانی

ضمایر فاعلی و صرف فعل آلمانی

درود و سلام بی پایان به تمامی شما عزیزان دلم.



امیدوارم که همچنان ثابت قدم و استوار در مسیر فتح قله زبان آلمانی در حال صعود باشید.



خوب دوستان گلم!



در درس های پیش الفبا و حروف تعریف را که از دروس پایه زبان آلمانی بودند، به شرینی قند و عسل آموختید و امید است که در این مرحله و دیگر مراحل همچنان شیرین کام باشید.



عزیزان دل برادر به جمله زیر توجه بفرمایید!



Ich liebe meine Mutter​
چه عالی است که اولین جمله کامل را در زبان آلمانی این گونه بیاموزیم. معنی این جمله این است : من مادرم را دوست دارم.



نکاتی را که در این درس به شما آموزش خواهم داد، نکاتی برگرفته شده از این جمله می باشد.



نکته اول: در زبان آلمانی اولین حرفی که جمله با آن شروع می شود، باید حرف بزرگ باشد.



علاوه بر آن در هر جایی از جمله که اسمی بیاید خواه اسم خاص و یا عام باشد، آن اسم نیز باید با حرف بزرگ نشان داده شود. مثل مادرم meine Mutter در جمله نام برده شده.



نکته دوم: در جله بالا Ich به معنایی من فاعل جمله و ضمیر می باشد. و liebe به معنای دوست دارم فعل جمله می باشد و در زبان آلمانی افعال با توجه به فاعل و یا ضمیر جانشین فاعل صرف می شوند. و در این درس شما با ضمایر آشنا می شوید و نحوء صرف فعل را نیز می آموزید.



نکته سوم: جمله ای که در این درس نقل شد، جمله ایست که در زمان حال اتفاق افتاد. پس شما در پایان این درس زمان حال را نیز یاد گرفته اید.




جمله ای را گه فراگرفتید را در همه ضمایر با هم صرف می کنیم. به منظور آشناسازی شما با صرف افعال و ضمایر.



لطفا با آرامش و اطمینان دقت بفرمایید!



ابتدا مصدر فعل دوست داشتن در زبان آلمانی lieben هست و در حقیقت ما lieben را صرف می کنیم. و برای اینکار ما ابتدا باید en را که نشانه مصد بودن هست، حذف کنیم و با توجه به ضمایر فاعلی به ریشه اصلی فعل که lieb می باشد، پایانه های اضافه کنیم



ich-همانطور هم که یادگرفتید این ضمیر یعنی من.در هنگام استفاده از این ضمیر به ریشه فعلی باید e اضافه کنیم.



مثال



Ich liebe meine Mutter
du - به معنایی تو می باشد و در هنگام استفاده از این ضمیر باید به ریشه فعلی مان st اضافه کنیم.



مثال
Du liebst deine Mutter

er-es- sie هر سه به معنایی او با این تفاوت er ضمیر فاعلی مذکر است. اما es خنثی و sie مونث . در هنگام استفاده از این سه ضمیر به ریشه فعلی باید t اضافه نمود.



به نمونه های هر سه مورد توجه بفرمایید!
Er liebt seine mutter Es liebt seine Mutter

Sie liebt ihre Mutter​
wir- یعنی ما و ریشه فعلی به en ختم می شود.
Wir lieben unsere Mutter

ihr- به معنایی شما دو نفر و حالتی صمیمانه و غیر رسمی است. ریشه فعلی پس از این ضمیر به t ختم می شود.
Ihr liebt eure mutter

sie- به معنایی آنها نیز هست و ریشه فعلی به en ختم می شود.
Sie lieben ihre mutter

Sie - به معنایی جنابعالی که در موارد رسمی و مودبانه به کار برده می شود. و این ضمیر برخلاف دیگر ضمیرها در هر قسمت از جمله که واقع شود، اولین حرفش که S است، با بزرگ نمایش داده می شود. و اما فعل بعد از این ضمیر نیز en می گیرد.



Sie lieben Ihre Mutter​
حالا به آنچه که در ریشه فعل برای هر کدام از ضمایر فاعلی اتفاق افتاد، توجه فرمایید!


Ich liebe Du liebst Er/ Es/ Sie liebt Ihr liebt Wir lieben Sie lieben Sie lieben​
دوستان عزیز راستی شما در این جمله با ضمایر ملکی زبان المانی نیز آشنا شدید. ولی ضمایر ملکی را انشائالله در دروس اینده مفصلا بیان خواهیم کرد. و هدف اصلی در این درس ضمایر فاعلی و صرف افعال بود که خدا را شکر شما ان را فراگرفتید.



اما چند نکته مهم در مورد صرف افعال



1- ریشه افعال که در زبان آلمانی به پایانه های t , ffn. chn و d ختم می شود، از آنجایکه با توجه به ضمیر فاعلی بخواهیم به ریشه فعلی پایانه t و یا st اضافه کنیم، قبل از افزودن این پایانه ها جهت سهولت در تلفظ حرف e را نیز اضافه می کنیم.



مثل مثال هایی زیر



Er öffnet Du arbeitest sie zeichnet Du badest​
در این سه مثال ریشه های فعلی قبل از حرف e می باشد و به علت ختم شدن ریشه های فعلی به آن چند پایانه خاص حرف e جهت سهولت در تلفظ در هنگام افزودن t و st اضافه شده است.



سه فعل نامبرده شده öffnen به معنی باز کردن، arbeiten به معنی کار کردن و zeichnen به معنی رسم کردن است.




مصدر sein به معنای بودن و haben به معنای داشتن استثناء می باشد و تابع قواعدی که ذکر شد نمی باشند.



در اینجا این دو فعل صرف می شود. لطفا دقت فرمایید!



Ich habe/ bin Du hast/ bist Er, Es, Sie hat/ ist wir haben/ sind Ihr habt/ seid Sie haben/ sind Sie haben/ sind​
دوستان عزیز خسته نباشید! امیدوارم که مثل همیشه بخوبی و خوشی آموخته باشید و تا درسی دیگر و دنیایی تازه از زبان زیبایی آلمانی شما دوستان گلم را به خداوند منان می سپارم.



پیروز و کامروا باشید!



خدانگهدار​
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
منفی کردن در زبان آلمانی

منفی کردن در زبان آلمانی

1- روش منفی کردن در زبان آلمانی: خیلی راحت واژه منفی nicht را به فعل ( خواه اصلی و یا غیر اصلی) اضافه می کنیم.



همانطور که می دانید منفی کردن در زبان آلمانی به مراتب راحت تر از زبان انگلیسی است. چرا که در زبان انگلیسی واژه منفی ساز not تنها به فعل کمکی اضافه می شود ولی در زبان آلمانی واژه منفی ساز nicht به هر فعلی اضافه می شود.



در اینجا توجه شما رو به پاره ای از جملات منفی شده جلب می شود.




.Ich fahre nicht nach Malayer .Er spielt nicht .Sie fliegt nicht nach Deutschland​
معنی جملات بالا
1- من به ملایر سفر نمی کنم.
2- او ( مذکر) بازی نمی کند.
3- او ( مونث) به آلمان پرواز ندارد( سفر نمی کند)




نوع دیگر منفی کردن در زبان آلمانی استفاده از حرف k قبل از حروف تعریف نامعین است. یعنی قبل از ein و یا eine حرف k اضافه می کنیم. که در حقیقت می شودkein و یا keine که معادل any در زبان انگلیسی است.



دوستان باهوش من! منفی کردن با واژه nich مخصوص جمله است. ولی منفی کردن نوع اخیر برای اسم اتفاق می افتد.



به مثال های زیر توجه بفرمایید تا بهتر بیاموزید.




.Das ist kein Mann .Ich habe kein Buch​
معنی دو جمله بالا



آن مرد نیست. (Das ist همان It is انگلیسی است) جمله قبل از منفی شدن بوده Das ist ein Mann

من کتابی ندارم.



پس kein قبل از اسم آمده است.



یک مثال دیگر

.Mein Onkel hat keine Tochter​
یعنی



عموی من هیچ دختری ندارد. اگر حرف k را از جمله حذف کنیم، می شود



Mein Onkel hat eine Tochter یعنی عموی من یک دختر دارد.




بسیار خوب دوستان عزیز! مطمئنم که منفی کردن ام یاد گرفتید. یه چیزی دیگه بگم و درس امروزم تمومش کنم.



راستی اگه جمله ای رو به روش دوم خواستیم منفی کنیم، یعنی اسم رو خواستیم منفی اش کنیم، مثل مثال هایی که زده شد، اگه اسم جمع بود مثل واژه Bleistifte به معنای خودکارها ها بایدقبل از این اسم که جمع است ، keine اضافه کنیم.



Du hast keine Bleistifte

یعنی تو خودکار(های) نداری.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
پرسشی کردن جملات

پرسشی کردن جملات

در زبان آلمانی هر وقت خواستید جمله ای را پرسشی کنید، کافیست که جای فعل و فاعل را عوض کنید.
به این جمله ها توجه کنید!

.Er wohnt in Teheran .Mandana spricht Chinisisch .Das ist ein Fenster .Ich bin ein Student​
حالا در این جمله ها باید جای فعل و فاعل را عوض کنیم. با این کار جمله های پرسشی می
سازیم.
?Wohnt er in Teheran ? Spricht Mandana Chinisisch ?Ist das ein Fenster ?Bist du ein Student​
خوب به معانی جملات پرسشی شده توجه کنید!

آیا او ( مذکر) در تهران زندگی می کند؟
آیا ماندانا چینی صحبت می کند؟
آیا آن یک پنجره است؟
و آخرین جمله
آیا تو یک دانشجو هستی؟

جمله های پرسشی که فراگرفتید، اصطلاحتا به جمله های پرسشی بله و خیر موسومند. یعنی برای جواب دادن به این جمله ها ما از بله و خیر استفاده می کنیم.
مثلا می گوییم تو در ایران زندگی میکنی؟
در جواب می گوییم
بله، من در ایران زندگی می کنم.
و یا آیا تو در ساوه زندگی می کنی؟
در جواب می گوییم:
نه، من در ساوه زندگی نمی کنم. من در ملایر زندگی می کنم.
حالا آلمانی همین جمله ها را می نویسیم!
?Wohnst du in Iran دJa, Ich wohne in Iran?Wohnst du in Saveh​
Nein, Ich wohne nicht in Saveh. Ich wohne in Malayer
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
جملات امری

جملات امری

جملات امری در زبان آلمانی

خوشحالم که دوباره فرصتی شد تا با شما عزیزان باشم و مبحثی دیگر از زبان آلمانی را با هم بگذرانیم.



امروز در مورد جملات امری در زبان آلمانی بحث می کنیم.



در زبان آلمانی 3 نوع گونه برای امر کردن استفاده می شود.



گونه نخست: که گونه محترمانه و مودبانه است. شخصی را مورد خطاب قرار می دهیم که برای ما بیشتر ناشناخته شده و یا رسمی باشد و یا یک بزرگتر. به هر حال در این گونه امری از ضمیر Sie که معادل شمای مودبانه فارسی است استفاده می شود.



در این گونه از امر کردن نخست مصدر را می آوریم و پس از آن ضمیر Sie را اضافه می کنیم.



برای مثال​
!Gehen Sie

!Schreiben Sie !Sprechen Sie Deutsch​
هر سه جمله به معنای



بروید!
بنویسید!
آلمانی صحبت کنید!



توجه: واژه bitte به معنای لطفا را می توان هم در اول جمله و هم در آخر و حتی در میان جمله افزود مثل جمله زیر



!Bitte sprechen Sie Deutsch !Sprechen Sie Deutsch bitte !Sprechen Sie bitte Deutsch​
هر سه جمله بالا به معنایی


لطفا آلمانی صحبت کنید!


است. گونه دوم: این گونه دوستانه و به عبارتی خطاب به یک نفر است و گونه ای غیر رسمی است مثل اینکه بخواهیم بگوییم


بنویس! تماشا کن!​
!Schreib !Schau
در این گونه از ضمیر استفاده نمی کنیم به عبارتی ضمیر دوم شخص مفرد du در جمله پنهان است. و ما از ریشه فعل برای امر کردن به شخصی مخاطب استفاده کرده ایم. مثل اینکه در زبان فارسی به کسی چنین امر کنیم ” خور” بجای بخور! راستی در این نوع هم bitte را می توان مثل گونه نخست افزود. به هر حال آدم با دوستشم باید مودب باشه. مثل جمله



!Komm mit mir bitte meine liebe
یعنی عزیزم لطفا با من بیا!


گونه سوم: این گونه در خطاب به چند شخص غیر رسمی به کار می رود و مخاطب در این گونه همان ضمیر Ihr به معنای شماهاست. یا شما دو نفر . در این گونه ضمیر ihr نیز در جمله پنهان است. و فعلی که امر به کاری می کند. فعل صرفی است که برای ihr استفاده می شد.( شما قبلا صرف فعل با ضمایر فاعلی را آموختید). به مثال های زیر توجه کنید.


!Kommt bitte Kinder !Ashkan und Sasan geht zum Bett bitte​
معانی جملات بدین گونه است:


بچه ها لطفا بیایید! اشکان و ساسان لطفا برین به رخت خواب( برین بخوابین)!


نکته ای دیگر اینکه مصدر sein به معنای بودن که فعل امر آن در فارسی باش است، در آلمانی در این سه مورد می شود:


!Sein Sie !Seid !Sei​
همانطور که یاد گرفتید، به معنای


باشید!


شماها باشید!


باش!


خوب دوستان خوب و صمیمی من


اینم از درس امروز


از اینکه همراهی می کنید واقعا ممنونم و امیدوارم که هر لحظه بیشتر از لحظه ای پیش انگیزه و اراده ای نیرومندتر داشته باشید.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
افعال قوی در زبان آلمانی

افعال قوی در زبان آلمانی

سلامی گرم به تک تک شما دوستان گلم!



امیدوارم که در زندگی روزها رو به خوبی و خوشی پشت سر بگذارید و هر روزتان پاینده تر از دیروزتان باشد.



امروز قصد دارم مبحثی دیگر از زبان آلمانی را به شما علاقمندان یاد بدهم.



راجع به صرف افعال می باشد که شما قبلا آن را فرا گرفته اید.



خوب عزیزانم یاد گرفتید که چگونه فعلی مثل lieben صرف می شود.




Ich liebe Du liebst Er/ Es/ Sie liebt Ihr liebt Wir lieben Sie lieben Sie lieben​
بیشتر فعل ها در زبان آلمانی از این قانون پیروی می کنند. ولی تعداد خیلی محدود و انگشت شماری از افعال در زبان آلمانی کمی از این قانون فاصله گرفته و در هنگام صرف شدن با ضمیرهای دوم شخص و سوم شخص های مفرد در ریشه فعل دچار کمی تغییر و تحول می شوند. ولی در بقیه ضمایر مثل فعلی که در بالا صرف شده، عمل می کنند.



در اینجا یک نمونه از همین فعل ها را برای شما صرف می کنیم. راستی در زبان آلمانی به این گونه فعل ها die starken Verben می گویند. یعنی افعال قوی و به نمونه ای که پیش ترها فراگرفتید و صرفش قاعده مند بود،



die schwachen Verben یعنی افعال ضعیف می گویند.



به مثال زیر از die starken Verben توجه کنید!




Ich fahre Du fährst Er/ Es/ Sie fährt Ihr fahrt Wir fahren Sie fahren Sie fahren​
دو ستان عزیز حتما حالا متوجه می شوید که فعلی که در بالا صرف شد، در دوم شخص و سوم شخص های مفرد ریشه فعل اندکی تغییر یافته است. و تغییری که صورت گرفته a به ä تبدیل شده است.



فعلی که در بالا صرف شده به معنای رارنندگی کردن، رفتن از شهری به شهر دیگر، راندن و حرکت کردن است.



( این تغییر در اینجا با رنگ سبز مشخص شده است).



به یک نمونه دیگر از همین فعل ها توجه کنید!





Ich laufe Duläufst Er/ Es/ Sie läuft Ihr lauft Wir laufen Sie laufen Sie laufen​
فعلی که صرف شدن به معنای دویدن است. laufen
راستی این اشتباه را نکنید که در این افعال قوی تنها a به ä تبدیل می شود. این تا حدی درست است ولی در بعضی از این افعال تغییراتی دیگر در ریشه فعلی مشاهده می شود.



لطفا به نمونه ای دیگر توجه کنید!




Ich nehme Du nimmst Er/ Es/ Sie nimmt Ihr nehmt Wir nehmen Sie nehmen Sie nehmen​
فعلی که در بالا صرف شد nehmen به معنای گرفتن است. در این فعل قوی ریشه فعلی در دوم شخص و سوم شخص های مفرد مثل بقیه افعال قوی دچار تغییر و تحول شده است . ولی این بار با تغییر e به i رخ داده است.



به هر حال تعداد این فعل ها بسیار کم است و جای هیچ نگرانی نیست.



خوب دوستان گلم ! امیدوارم که درس امروز را مثل بقیه درس ها خوب یاد گرفته باشید.



همیشه کامروا باشید
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
افعال کمکی

افعال کمکی

خوب عزیزان در این درس در مورد افعال کمکی ویا Modal Verben بحث می کنیم.



افعال کمکی در هر زبانی فعل های هستند که به تنهایی به کار برده نمی شوند و همیشه احتیاج به فعلی دیگر که اصلی هست، نیازمندند. مثلا در این جمله “ منمی خواهم آلمانی صحبت کنم.



می خواهم فعل کمکی است.



افعال کمکی در زبانهای شناخته شده به صورتهای گوناگونی به کار می روند. اما کاربرد فعل کمکی در زبان فارسی و آلمانی تا حدی یکسان است.



1- همانطور که در زبان فارسی فعل کمکی صرف می شود، در زبان آلمانی هم صرف می شود.



2- در زبان فارسی در جمله ای که در آن فعل کمکی به کاربرده شده است، فعل اصلی آن جمله به پایان جمله منتقل می شود. مثل فعل صحبت کنم در جمله من می خواهم آلمانی صحبت کنم.



در زبان آلمانی نیز فعل کمکی به پایان جمله منتقل می شود. با یک تفاوت که فعل اصلی در آلمانی به صورت مصدر است ولی در فارسی شکل صرف شده فعل است.



3- در زبان فارسی فعل کمکی بعد از فاعل آورده می شود. اما گاهی برای تاکید ساختار جمله ای را به هم می ریزم و دیگر اجزای جمله مثل قید مکان، قید زمان، مفعول و سایر اجزای دیگر را نسبت به فاعل مقدم تر می دانیم. مانند جمله ” خیلی خوب تو آلمانی می تونی صحبت بکنی.
در زبان آلمانی هم همینطور است. و در این درس خواهید دید.



در اینجا افعال کمکی در زبان آلمانی با ذکر مثال برای تمامی صیغه ها آورده شده است. لطفا توجه بفرمایید!



können - به معنای توانستن



مثل جمله
.Sie kann Klavier spielen​
یعنی ، او (مونث) می تونه پیانو خوب بزنه.



kann فعل کمکی است و spielen فعل اصلی است که به صورت مصدر به پایان جمله منتقل شده است.



راستی اگر بخواهیم چنین جمله ای را منفی کنیم، باید واژه منفی ساز nicht را بعد از فعل کمکی که در اینجا kann است، بیاوریم.



.Sie kann nicht Klavier spielen​
و برای پرسشی کردن این جمله باید جای فعل کمکی و فاعل را با همدیگر عوض کنیم



?Kann sie Klavier spielen​
حالا به صرف فعل کمکی können توجه کنید!

Ich kann Du kannst Er/ Es/ Sie kann Ihr kannt Wir können Sie können Sie können​
دو ستان گلم !
راستی فعل کمکی در صیغه اول شخص مفرد یعنی ضمیر ich با سوم شخص های مفرد یعنی Er/ Es/ Sie یکی است و این امر در بقیه افعال کمکی دیگر صادق است.

müssen - ه معنای بایستن
و این گونه صرف می شود

Ich muß Du mußt Er/ Es/ Sie mußIhr müsstWir müssen Sie müssen Sie müssen​

مثال
.Wir müssen immer unsere Eltern eheren​
یعنی
ما باید همیشه به والدین مان احترام بگذاریم.

wollen - به معنای خواستن و اراده
به صرف این فعل کمکی هم توجه بفرمایید!


Ich will Du willstEr/ Es/ SiewillIhr wolltWir wollen Sie wollen Sie wollen

.Mein Freund will nach Hause gehen​
یعنی دوست من می خواد به خونه بره.
و جا داره اینجا یه ضرب المثلی که شما همه با آن آشنا هستید، به زبان آلمانی بنویسم.
.Wollen ist können​
یعنی
خواستن توانستن است.
sollen- به معنای باید و شدت اجبارش از müssen بیشتر است. و بیشتر نمایانگر وظیفه نیز می باشد.
این فعل کمکی نیز این گونه صرف می شود.
Ich soll Du sollstEr/ Es/ SiesollIhr solltWir sollen Sie sollen Sie sollen​
مثال
.Du sollst nicht Zigarrette rauchen .Zigarrette schadet deine Gesundheit​
یعنی تو نباید سیگار بکشی ، سیگار به سلامتیت آسیب می رسونه.

Dürfen- به معنای اجازه داشتن
و صرف این فعل را هم مشاهده بفرمایید!

Ich darf Du darfstEr/ Es/ SiedarfIhr darftWir dürfenSie dürfen Sie dürfen​
مثال
?Darf ich hier parken​
یعنی میتونم اینجا پارک کنم؟

و اما آخرین فعل کمکی که می آموزید

Möchten این فعل کمکی در زبان محاوره بسیار استفاده می شود و به معنای میل داشتن و خواستن است.
عزیزان به چگونگی صرف این فعل هم دقت بفرمایید!

Ich möchte Du möchtestEr/ Es/ SiemöchteIhr möchtetWir möchtenSie möchten Sie möchten​
مثال
.Ich möchte jetzt Tee trinken.​
یعنی
من الان میخوام چای بخورم( البته بنوشم).
دوستان گلم و همراهان همیشگی!
حالا که داره درس این جلسه هم تموم میشه، بد نیست که یه جمله به زبان آلمانی بنویسیم و اونو با معادل فارسیش مقایسه کنیم و بهتون بگم که همینطور که در ساختار یه جمله فارسی تا حد بسیار زیادی آزادیم که فعل رو کجا بیاریم و یا فاعل و … در آلمانی ام این آزادی رو داریم.
مثلا جمله:
من امروز با دوستم می خوام به باغ برم.
رو در نظر بگیرید!
در زبان فارسی برای تاکید کردن، هر کدام از واژگان را می توانیم در آغاز جمله بیاوریم.
مثال
امروز با دوستم به باغ می خوام برم.
با دوستم امروز…
به باغ میرم امروز …
و شکل های دیگه ای
و همین جمله در آلمانی
ابتدا شکل اصلی جمله رو واستون می نویسم.
.Ich möchte heute mit meinem Freund zum Garten gehen​
و حالا شکل های دیگر برای این جمله
.Heute möchte ich mit meinem Freund zum Garten gehen .Mit meinem Freund möchte ich heute zum Garten gehen .Zum Garten möchte ich mit meinem Freund gehen​
هر سه جمله به یک معناست ولی در هر بار تاکید بر روی واژه ای بود که در آغاز جمله قرار گرفته بود. ولی این سه جمله در یک ویژگی یکسان عمل کردند، و فعل کمکی در هر سه مورد دومین جایگاه را دارد.
در زبان آلمانی جمله هر طور که نوشته شود فعل کمکی در یک جمله خبری جایگاه دوم را دارد و اگر جمله ای فاقد فعل کمکی باشد، فعل اصلی باید در جایگاه دوم باشد.



مثال دیگر جمله ای که فعل کمکی ندارد



.Sie fährt heute nach Maschhad​
یعنی
او( مونث) امروز به مشهد می رود



در این جمله همانطور که می بینیم، فعل در جایگاه دوم است و ما اگر بخواهیم به نشانه تاکید بر روی هر قسمتی از جمله واژه های دیگر را به جای فاعل به اول جمله منتقل کنیم، با این وجود فعل باید در قسمت دوم باشد



به همان جمله اما به شکل های دیگر توجه بفرمایید!
Heutefährt sie nach Maschhad Nach Maschhad fährt sie heute Sie fährt heute nach Maschhad​
سه جمله بالا به یک معناست یعنی
او(مونث) امروز به مشهد می رود.



ولی در هر جمله تاکید و تکیه بر قسمتی بوده که اول آمده است. با این وجود فعل در هر سه مورد در جایگاه دوم آمده است.



چهار قسمت این جمله اینها هستند



sie
fährt
heute
nach Maschad
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
قید حالت و صفت

قید حالت و صفت

درس امروز راجع به ساختار قید حالت و صفت در یک جمله آلمانیه.
دوستان در زبان انگلیسی بسیار تا حالا شنیدید
.He is carefull .He drives carefully​
در جمله نخست واژه ای که با رنگ قرمز مشخص شده صفت است. و همین واژه در جمله دوم با رنگ آبی با کمی تغییر در نقش قید حالت ظاهر شده است.
او محطاط است.
او محطاطانه رانندگی می کند.

و اما صفت و قید حالت در زبان آلمانی به مراتب از زبان های فارسی و انگلیسی آسان تر است. بخاطر اینکه صفت و قید حالت در زبان آلمانی ساختاری یکسان دارند.
به مثال های زیر توجه بفرمایید!
.Er ist fleißig .Er lernt fleißig​
یعنی
او ( مذکر) زرنگ ( فعال) است.
او فعالانه یاد می گیرد.

.Du bist schnell .Du läufst schnell​
یعنی
تو تند ( چابک) هستی.
تو بتندی می دوی.


.Sie ist schön .Sie spielt schön​
یعنی
او ( مونث) زیباست.
او بزیبای می نوازد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حالت های فاعلی و مفعولی

حالت های فاعلی و مفعولی

اولین حالت Nominativ یعنی subject و در زبان فارسی نهاد. نهاد یعنی پاسخ به پرسشی درباره چه کسی و یا چه چیزی آن کار را انجام داده است و یا می دهد؟
مانند
آموزگار درس می دهد؟
چه کسی درس می دهد؟
آموزگار درس می دهد.
پس آموزگار در اینجا نهاد( فاعل) است. چنین حالتی هم در زبان آلمانی وجود دارد.
.Der Student lernt Deutsch​
جمله بالا یعنی:
دانشجو آلمانی می آموزد.
اگر بپرسیم، چه کسی آلمانی می آموزد؟
پاسخ به این پرسش Der Student یعنی دانشجو خواهد بود. پس در اینجا
Der Student نهاد و معادل آلمانی آن Nominativ است.

جمله
این یک میز است.
در زبان فارسی یک جمله ربطی به شمار می آید چراکه فعل آن از خانواده هستن می باشد.
واژه این نهاد و یا مسندالیه جمله است.
یک میز مسند جمله می باشد.
فعل است هم فعل ربطی به شمار می رود.
چنین جمله ای در زبان آلمانی می شود.
.Das ist ein Tisch
در این جمله
Das معادل نهاد و یا مسندالیه فارسی است. و همان Nominativ آلمانی
ist هم فعل ربطی است.
ein Tisch هم همان مسند فارسی است و در آلمانی باز هم Nominativ نام دارد.
پس دوستان خوبم!
معادل مسندالیه و مسند زبان فارسی در زبان آلمانی با توجه به مثالی که زده شد، یکی است و آن هم Nominativ نامیده می شود.
حروف تعریفی را که در گذشته آموختید همگی وابسته به همین حالتی است که در اینجا به آن پرداخته شد. Nominativ
حروف تعریف اعم از شناخته شده و ناشناخته شده که در درس دوم توضیح داده شد، همگی مربوط به حالت Nominativ هستند.
و در این درس می خوام به شما عزیزان حالت دیگه ای رو یاد بدم که حروف تعریف کمی تغییر می کنند البته فقط در مورد مذکرمفرد
Akkusativ یعنی مفعول بی واسطه ای( مستقیم) . این نوع مفعول یعنی پرسیدن تحت عنوان چه کسی را و یا چه چیزی را
مثلا در فارسی می گوییم:
او یک دوست (مذکر) دارد.
در اینجا اگر پرسیده شود،
او چه چیزی(را) دارد؟
پاسخ می دهیم:
یک دوست
پس یک دوست مفعول بی واسطه( مستقیم) در این جمله می باشد.
در اما معادل همان جمله در زبان آلمانی
.Er hat einen Freund​
در اینجا einen Freund مفعول بی واسطه( مستقیم) و همان Akkusativ است.
دوستان من!
چرا حرف تعریف ein در جمله بالا به einen تبدیل شده است؟
هدف این درس بررسی همین تغییر و تحول در حروف تعریف است.
حروف تعریف در زبان آلمانی که پیش از مفعول بی واسطه ( مستقیم) می آیند. چنانچه مفعول مذکرمفرد باشد ، به حالت دیگر که نشان از Akkusative بودن است، تغییر می یابد.
یعنی حرف تعریف شناخته شده( معین) der که مذکر است، به den تبدیل می شود و حرف تعریف نا شناخته شده ( نامعین) ein نیز مذکر است به einen تبدیل می شود.
مثل مثال های زیر
.Ich sehe den Lehrer​
من (آن) معلم را می بینم.
و یا
?Hast du einen Wagen​
یعنی

تو یک ماشین داری؟

دوستان واژه های که با رنگ آبی مشخص شده است،
مفعول بی واسطه( مستقیم) هستند یعنی همان Akkusativ و چون مذکر و مفرد هستند بنابراین حروف تعریفی جدید دارند .
و نیز واژه های که با رنگ سبز نشان داده شده است، نهاد( فاعل) و در زبان آلمانی Nominativ می باشند.
و البته معادل مسند زبان فارسی نیز شامل گروه سبز هست.
و اما چنانچه این حروف تعریف خنثی، مونث و جمع باشند، هیچ گونه تغییری نمی کنند.
به مثال هایی زیر توجه بفرمایید!
.Ich sehe die freunde .IchIch habe eine lehrerin .Ich lese das Buch​
حروف تعریف در جملات بالا قبل از مفعول بی واسطه( مستقیم) هیچ گونه تغییری نکرده اند چونکه هیچ یک از مفعول های ذکر شده مفردمذکر نیستند.
و اما معنی جملات بالا به تر تیب

من ( آن) دوستان را می بینم.
من یک خانم معلم دارم.
من آن کتاب را می خوانم.
راستی دوستان گلم
اگه مفعول مستقیم در جمله ای مفرد مذکر بود ، چطوری آن جمله را منفی کنیم؟ کاری نداره.
.Ich habe einen Freund​
یعنی
من یک دوست( مذکر) دارم.
خوب حالا اگه این جمله را بخواهیم منفی کنیم، پیش از حرف تعریف ناشناخته شده einen حرف k را اضافه می کنیم بنابرین می شود keinen
Ich habe keinen Freund
دوستان عزیزم
امروز شما دو حالت یعنی Nominatv و Akkusativ را از حالت های چهارگانه زبان آلمانی آموختید. به یاری خداوند در آینده با دو حالت دیگر Dativ و Genetiv یعنی حالت های متممی و ملکی آشنا خواهید شد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حروف تعریف

حروف تعریف

خوب دوستان حروف تعریف در زبان آلمانی: ساختار حروف تعریف در زبان آلمانی با زبان فارسی و زبان انگلیسی متفاوت می باشد. اما برای اینکه از این قسمت هم سربلند و سرفراز عبور کنید، لازم می دانم ابتدا حروف تعریف را در زبان شیرین فارسی برای شما سروران بازگویه کنم و سپس معادل سازی کنیم.


در هر زبانی و از جمله فارسی از لحاظ اینکه اسمی که حروف تعریف باید داشته باشد. دو نوع حروف تعریف داریم.


1- شناخته شده: مثل واژه های : پسره- دختره ( ه) حرف تعریف شناخته شده است. بدین معنا که ما از این آقا پسر و دختر خانوم شناختی داریم.


2- شناخته نشده: مثل واژه های پسری- یک دختر - در این مثال ها حرف(ی) در پسری و واژه یک در دختری جزء حروف تعریف شناخته نشده به حساب می آیند. یعنی ما این پسر و دختر را نمی شناسیم.


البته در کتاب های دستور و زبان از حروف تعریف معین و نامعین استفاده می شود.


( اینجا چون من ارق ملیم گل کرده، از واژه های نامانوس عربی استفاده نمی کنم).


حروف تعریف در زبان انگلیسی برای اسامی شناخته شده the و برای اسامی شناخته نشده a و an ی باشد. مثل واژه a student an apple the teacher

حالا ما باید حروف تعریف را در زبان آلمانی بیاموزیم. ابتدا حروف تعریف شناخته شده یعنی معادل the انگلیسی.


در زبان آلمانی سه نوع حرف تعریف داریم . یعنی the انگلیسی در آلمانی سه نوع حرف تعریف تقسیم می شود.




  • der این حرف تعریف قبل از اسامی شناخته شده و مذکر می آید. مثل derJunge که به معنایی پسره و یا آن پسر می باشد. و مذکر به حساب می آید.



  • die این حرف تعریف نیز قبل از اسامی شناخته شده و مونث می آید. مثل die Frau که به معنایی آن خانوم و یا خانومه است و مونث محسوب می گردد.
اینها هم مونث بودند.




  • das این حرف تعریف هم مثل دو تا حرف تعریف قبلی قبل از اسامی شناخته شده به کار برده می شود و اما مختص اسامی خنثی می باشد مثلdas Büro به معنایی پنجره. das Fenster

پس تا اینجا آموختیم که در زبان آلمانی اسم سه جنس دارد.


1- مذکر 2- مونث 3- خنثی


راستی آلمانی آموزان شما باید هر اسمی را که می آموزید، جنس همان اسم را نیز بیاموزید. خوب مذکر و یا مونث بودن خیلی از اسامی مشکلی نیست و ساده است مثل die Lehrerin به معنای خانم معلم که مشخص است که مونث می باشد. و لی بعضی وقتا استثناهایی هم موجود می باشد. das Mädchen به معنایی دختر بچه که خنثی می باشد.


راستی اشتباه فکر نکنید که در زبان آلمانی اشیاء باید خنثی باشند. نه اصلا اینطور نیست.


مثل die Tür به معنای در و می بینیم که مونث است. و یا کلید der Schlüssel که مذکر است.


خوب دوستان خستگی ناپذیر این سه تا حرف تعریف قبل از اسامی مذکر، مونث، خنثی و همچنین مفرد واقع می شدند.


خوب تا اینجا آموختیم که در زبان آلمانی اسم از لحاظ جنسیت به سه نوع مذکر، مونث و خنثی تقسیم می شود. و حرف تعریف هر یک را نیز آموختیم.


دوستان من حروف تعریفی که در بالا برای هر یک از سه جنس توضیح داده شد، قبل از اسامی مفرد می آیند.


و اما حرف تعریف die علاوه بر اینکه قبل از اسامی مونث واقع می شد، قبل از اسامی جمع در هر سه نوع یعنی مذکر، مونث و خنثی نیز واقع می شود.


به مثال های زیر توجه کنید!

die Männer

die Frauen
die Bücher

که به ترتیب به معنایی


مردان


زنان


کتابها می باشد.


راستی دوستان گلم علامت جمع در زبان آلمانی به صورت اشکال گوناگون می باشد. و برخلاف زبان انگلیسی و یا فارسی دارای یک و یا دو نوع شکل خاص نیست.


همانطور که قرار شد در فراگیری اسمی جنس آن اسم را از حیث مذکر، مونث و خنثی بودن بیاموزید، لطفا شکل جمع آن اسم را نیز بیاموزید.


امیدوارم که این مرحله هم مثل دیگر مراحل شکیبایی پیشه کرده اید و با صبر و حوصله ای دوچندان همه نکات را آموخته باشید!


و اما حروف تعریف شناخته نشده( نکره) در زبان آلمانی: به عبارتی معادل هایی a و an انگلیسی در زبان آلمانی



ein قبل از اسامی ناشناخته (نکره) ای که مذکر و خنثی باشند، قرار می گیرد. مثل ein Junge به معنای پسری که مذکر است و یا ein Buch کتابی که خنثی می باشد.


eine قبل از اسامی ناشناخته( نکره) ای که مونث هستند، قرار می گیرد. مثل eine Studentin به معنای یک دانشجویی دختر

و اسامی که جمع هستند و ناشناخته شده، یعنی نکره هستند، حرف تعریفی نمی گیرند. مثلا در فارسی هرگز نمی گوییم یک مردان و یا در انگلیسی گفتن چنین واژه ای اشتباه است.


a boys پس در آلمانی هم نمی گوییم eine Frauen می گوییم Frauen به معنایی خانم هایی و نه یک خانم ها.


امیدوارم که منظورم را فهمیده باشید.


خسته نباشید!
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
اعداد در زبان آلمانی

اعداد در زبان آلمانی

سلام دوستان باطراوت و بانشاط خودم!



بازم باید بگم از اینکه با شما هستم، خوشحال خوشحال هستم. و امروز شما با مبحث اعداد در زبان آلمانی آشنا می شوید.



در جدول زیر اعداد زبان آلمانی همراه با تلفظ در اختیار شما عزیزان قرار داده شده است. لطفا خوب توجه کنید تا نکات ضروری و مهمی که باید در این خصوص گفته شود رو بگم.



بازم از حسن توجه و تلاش بی وقفه شما



ممنون
ممنون
ممنون
آلمانیتلفظ
معنی فارسی
null​
/نُل/
صفر
eins/آینس/ یک
zwei/تسوای /دو
drei/دغای/ سه
vier/فیه/ چهار
fünf/فونف/ پنج
sechs/زکس/ شش
sieben/زیبن / هفت
acht/آخت/ هشت
neun/نُین / نه
zehn/تسین / ده
elf/ اِلف/ یازده
zwölf/تسوُلف/ دوازده
dreizehn/دِقایت سین/ سیزده
vierzehn/فیهت سین/ چهارده
fünfzehn/فونفت سین/ پانزده
sechzehn/زِشت سین/ شانزده
siebzehn/زیبت سین/ هفده
achtzehn /آخت سین/ هیجده
neunzehn/نوینت سین/ نوزده
zwanzig/تسوانتسیش/ بیست
einundzwanzig/آین اُنت تسوانتسیش/ بیست و یک
dreißig/قایسیش/ سی
einunddreßig/آین اُنت دقایسیش/ سی و یک
vierzig رvier und vierzig/فیهت سیش/ /فیه اُنت فیهت سیش/ چهل چهل و چهار
fünfzig/فونفت سیش/ پنجاه
sechzig
/زشت سیش/
شصت
siebzig
/زیبت سیش/
هفتاد
achtzig
/آخت سیش/
هشتاد
neunzig
/نوینت سیش/
نود
hundert
/هوندِرت/
صد
hunderteins
/هوندرت آینس/
صد و یک
zweihundert
/تسوای هوندِرت/
دویست
tausend
/تاو زِند/
هزار
zehntausend
/تسن تاو زند /
ده هزار
hunderttausend
/هوندرت تاو زند/
صد هزار
dreihunderttausendvierhundert
/دقای هوندرت تاوزند فیه هوندِرت/​
سیصد هزار و چهارصد
eine Million
/آینه میلیون/​
یک میلیون
eine Milliarde
/آینه میلیادِ/​
یک میلیارد


دوستان عزیز!



سعی کنید که اعداد رو کم کم بیاموزید و در اولین مرحله اعداد صفر تا ده و در مراحل بعدی از ده تا بیست و سپس اعداد بیست، سی، چهل، …. الی صد را بیاموزید!



یک نکته جالب همونطورم که خودتون در جدول بالا مشاهده می فرمایید، در زبان آلمانی گفتن اعداد دو رقمی پس از بیست به روشی غیر از فارسی و انگلیسی است.



مثلا برای گفتن عدد 44 در آلمانی اول چهار رو میگن و بعدش چهل رو. که به فارسی ترجمه لفظ به لفظش میشه. چهار و چهل و در آلمانی همونطور که در جدولم نوشته شده، میشه vier und vierzig
یک نکته جالب دیگر اینکه آلمانی ها برای مثال عدد سیصد هزار و چهارصد را به صورت حروفی چسبیده به هم می نویسند که می شود: dreihunderttausendvierhundert که کلمه طولانی است و همانطور هم می خوانند و این مورد در مورد سایر اعداد نیز صدق می کند و به طور کلی اعدادشان را به صورت حروفی پشت سر هم می نویسند و می خوانند.



خوب دوستان عزیز همیشه شاد و سرفراز باشید و امیدوارم که کارتون همیشه zwanzig باشه یعنی بیست.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
ضمایر شخصی

ضمایر شخصی

در ادامه آموزش زبان آلمانی در خدمت شما دوستان هستم.درس امروز که می خواهم برایتان بگم درباره ضمایر شخصی در آلمانی است.


همانطور که می دانید ضمایر شخصی در زبان فارسی عبارتند از : من ، تو ، او ...

در آلمانی نیز برای برخی از اشخاص(مثل زبان فارسی) ضمایری به عنوان احترام استفاده می شود(مثلا در فارسی اگر بخواهیم به شخصی احترام بگذاریم به جای استفاده از واژه تو ، از واژه شما استفاده می کنیم.) که این نشاندهنده غنی بودن زبان و نشانه تاکید این زبان به احترام به اشخاص است (در زبان فرانسه نیز اینگونه است ولی زبان انگلیسی این چنین نمی باشد) .
خوب در جدول زیر ضمایر شخصی آلمانی را قرار می دهم .و دوستان هر کجا سوالی داشتید می توانید در بخش نظرات مطرح کنید بنده در اسرع وقت(نهایتا دو روز) پاسخ شما را خواهم داد.
ضمیر شخصی مفرد
ضمیر شخصی جمع
ich
من
wir ما
du تو -- زمانی که مخاطب را کاملا می شناسید یا با وی بسیار صمیمی هستیدihr شما -- حالت صمیمی و دوستانه برای مخاطب قراردادن یک جمع چند نفره
Sie شما -- حالت محترمانه برای مخاطب قرار دادن یک نفر Sie شما-- حالت محترمانه و رسمی برای مخاطب قرار دادن یک جمع چند نفره
er
او (مذکر)
sie آنها -- برای تمامی کلمات مذکر ، مونث ، خنثی
es
او (خنثی)
sie
او (مونث)


در جدول بالا که برایتان قرار دادم تمامی ضمایر شخصی را قرار دادم.هیچ نگران نباشید بسیار ساده و آسان است.شاید تعجب کرده باشید که کلمه Sie چندین بار در این جدول آمده است شاید بپرسید چگونه بفهمیم کدام است.خوب این خیلی راحت است با استفاده از فعلی که در جمله می آید راحت می توان فهمید منظور کدام است.درباره فعل ها در درس های بعدی بیشتر برایتان توضیح می دهم.

راه دیگری هم وجود دارد.هرجا کلمه Sie با حرف بزرگ آمد منظور Sie است که برای احترام استفاده می شود و این کلمه فقط معنی شما می دهد (چقدر راحت)
نکته مهم :در زبان آلمانی کلمات خنثی ، مذکر و مونث در هر کجای جمله که باشند حرف اولشان بزرگ نوشته می شود.



Das ist ein Buch---------این یک کتاب است
اگر به جمله بالا نگاه کنید متوجه می شوید که حرف اول کلمه Buch با حرف بزرگ نوشته شده است و این برای کلیه کلمات صادق است و در صورت کوچک نوشتن غلط است. و به سادگی می توانید نکته فوق را به خاطر بسپارید.




علی نوری


منبع
german-learning.blogfa.com
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
واژگان پرسشی wen,was, wer

واژگان پرسشی wen,was, wer

واژگان پرسشی wen,was, wer در زبان آلمانی


سلامی دوباره و البته همیشه به دوستان آلمانی آموز خودم


به شماهای که همواره در تلاش هستید و روز به روز اندوخته های گرانمایه دانش تان را گسترش می دهید.



باید بگم بازم خوشحالم که در این هنگام بخشی دیگر از دستور و زبان آلمانی رو به شما می تونم یاد بدم.



درسی که همکنون پیش رو داریم در مورد واژگان پرسشی



wer ( چه کسی)؟



wen ( چه کسی را)؟



و was هم به معنایی چه چیزی؟ و هم به معنایی چه چیزی را؟



دوستان گلم به کاربرد هر یک از اینها که در اینجا روشن شده است، خوب نگاه کنید!




wer : همانطور که دیدید، به معنای چه کسی است و چونکه در مورد نهاد (فاعل) جمله می پرسد، بنابراین در جایگاه فاعل جمله قرار می گیرد و در آغاز جمله می نشیند.



باید توجه کرد که این واژه پرسشی مورد نظر نیز در مورد انسان به کار می رود.



مثلا جمله آلمانی . Das Kind schaut den Film​
یعنی


( آین) بچه فیلمه رو تماشا می کنه.



را باید با واژه پرسشی wer پرسشی کرد.



که می شود:



?Wer schaut den Film​

یعنی

چه کسی فیلمه رو تماشا می کنه؟

در این جمله wer جانشین das Kind که نهاد( فاعل) جمله می باشد، شده است.


wen : این واژه پرسشی همانند wer شخصی است و همچنین در مورد انساناست. و هنگامیکه در جمله می آید در جایگاه و نقش مفعول مستقیم واقع می شود. و همانطور هم که مشاهده فرمودید به معنایی چه کسی را می باشد.


برای مثال


.Er besucht heute die Lehrerin​
یعنی


او(مذکر) امروز خانم معلم را ملاقات می کند.


اگر بخواهیم بپرسیم،


چه کسی را او امروز ملاقات می کند؟


می گوییم:​
?Wen besucht er heute​
توجه می کنید که wen به جایی die Lehrerin که مفعول مستقیم جمله


است ، می نشیند.


was: دو واژه پرسشی پیشین شخصی بودند و در مورد انسان به کار برده می شدن. اما واژه پرسشی was در مورد همه چیز غیر از انسان یعنی اشیاء وحیوانات و…به کار برده می شود..


و این واژه هم به معنایی چه چیزی؟ و هم به معنایی چه چیزی را؟ می باشد یعنی هم جانشین نهاد(فاعل) و هم جانشین مفعول مستقیم است. به این مثال توجه بفرمایید!​
.Wir lesen hier viele Geschichte​

یعنی

ما اینجا داستانهای زیادی را می خوانیم.


حال می شود پرسید:


?Was lesen wir hier​
یعنی


ما اینجا چه چیزی می خوانیم؟


در این جمله was به جای viele geschichte که مفعول مستقیم جمله و نیز شیءمی باشد، نشسته است.


و مثالی دیگر از این واژه پرسش که جانشین نهاد (فاعل) جمله شده است..


ِ.Der Bleichtift ist nicht so teuer​
یعنی


(این) مداد خیلی گران نیست.


حال می پرسیم:


?Was ist nicht so teuer​
در اینجا was جانشین der Bleichtift که نهاد(فاعل) جمله می باشد، شده است.


خوب دوستان عزیز


به نکات پایانی درس خوب گوش کنید!


1- واژگان پرسشی در ابتدای جمله می آیند.


2- پس از واژگان پرسشی فعل می آید.


3- wer و wen واژگان پرسشی شخصی هستند و در مورد انسانها می پرسند اماwas غیر شخصی و در مورد غیر انسانها یعنی اشیاء و حیوانات به کار برده می شود.


4- حتما یادتون نرفته که رنگ سبز در اینجا یعنی نهاد( فاعل) همان Nominativآلمانی و رنگ آبی هم مفعول مستقیم و همان Akkusativ آلمانی که در درس گذشته فرا گرفتید.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
افعال دارای پیشوند

افعال دارای پیشوند

تاکنون فعل های را که خواندیم، ساختاری ساده داشتند. ویا به زبانی بهتر از یک بخش بوجود آمده بودند.
و اما پاره ای از افعال ساده که خواندیم
spielen ( بازی کردن، نواختن)
fahren ( راندن، رفتن از جای به جای دیگر ، مسافرت کردن)
lieben ( دوست داشتن)
sprechen (گفتگو کردن)

دوستان در این درس شما با افعالی آشنا می شوید که از دو بخش بوجود آمده اند. و چگونگی به کار بردن این افعال را در جمله امروز فرا خواهید گرفت. بخش نخست این گونه فعل ها یک پیشوند است و بخش دیگر واژه فعلی می باشد.
این گونه فعل ها در دو دسته گروه بندی می شوند.
گروه نخست ، پیشوندهای که در هنگام به کار رفتن فعل در جمله از فعل جدا نمی شوند و به این دسته فعل های جدا نشدنی می گوییم.
مثل
erklären ( توضیح دادن)
verlassen ( ترک کردن)
.Der Lehrer erklärt den Untericht .Sie verlässt ihren Mann für immer​
در جمله های بالا پیشوند های فعلی er و ver از واژگان فعلی جدا نشده اند.
معانی جمله های بالا
آقا معلم درس را توضیح می دهد.
او شوهرش را برای همیشه ترک می کند.

و گروه دوم گروهی هستند که در این گروه پیشوند از واژه فعلی در هنگام به کار رفتن در جمله از هم جدا می شوند و پیشوند فعلی به پایان جمله برده می شود.
مثل فعل های
einladen ( دعوت کردن)
ankommen ( رسیدن)
.Ich lade dich zum Mittagessen ein
( من تو را برای ناهار دعوت می کنم)
.Der Zug kommt um 7 Uhr in köln ein​
( قطار راس ساعت 7 به کلن می رسد.)
در دو جمله بالا مشاهده فرمودید که پیشوند های فعلی از وازگان فعلی جدا شده و در پایان جمله آورده شده اند.
و اما اگر در جمله ای بخواهیم هم فعل کمکی داشته باشیم و هم فعل پیشوندی ( جدا شدنی و جدا نشدنی) فعل پیشوندی هم مثل دیگر فعل ها(ساده) به صورت مصدر و به پایان جمله و نیز بدون هیچ جابجایی در ساختارش برده می شوند.
برای مثال هر چهار جمله که برای هر دو گروه آورده شد را این بار با فعل های کمکی باز نویسی می کنیم.
Der Lehrer will der untericht erklären Sie will ihren Mann verlassen Ich möchte dich zum Mittagessen einladen​
Der zug muß um 7 Uhr um Köln ankommen
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حالت متممی

حالت متممی

هر کجا و در هر زمانی که به سر می برید امید است که شاداب و پرنشاطچون همیشه باشید.
بخشی دیگر از ضمیرها یعنی ضمیرهای حالت متممی در این درس آموزش داده می شود. یعنی ضمیرهای حالت Dativ
در درس پیش به ضمیرهای دو حالت فاعلی و مفعولی( مستقیم) پرداخته شد.
و در اینجا در جدول زیر علاوه بر دو حالت یاد شده، حالت متممی نیز درج شده است.
لطفا توجه بفرمایید!

Siesieihrwirsieeser duichضمیرهای حالت فاعلی
Siesieeuchunssieesihn dichmichضمیرهای حالت مفعولی
Ihrihreuchunsihrihmihm mir/dirmirضمیرهای حالت متممی

دوستان عزیز حالا به ترتیب اینکه در یک جمله ابتدا مفعول مستقیم و یامتممم بیاید، توجه کنید!
چنانچه مفعول و متمم هر دو اسم بودند یعنی هیچکدام ضمیر نبودند، نخست متمم و سپس مفعول را می آوریم. مثل مثال زیر
.Ich gebe dem Kind eine Schukolade​
یعنی: من به آن بچه شوکولات می دهم.
اگر یکی از این دو مقوله اسم و دیگری ضمیر بود، نخست ضمیر و سپس اسم می آید.
به این دو نمونه برای هر یک توجه بفرمایید.
.Ich gebe ihm eine Schukolade .Ich gebe sie dem Kind​
معنی دو جمله بالا:
من به او یک شوکولات می دهم.
من آن را به بچه می دهم.

چنانچه هر دو مقوله ضمیر بودند، نخست ضمیر مفعولی و سپس ضمیرمتممی می آید.
مثل جمله زیر:
.Der Mann gibt es ihm​
مرد آن را به او( مذکر) می دهد
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
واژگان پرسشی حالت های چهارگانه

واژگان پرسشی حالت های چهارگانه

در این درس واژه های پرسشی که به چهار حالت اسمی که فرا گرفتید، بررسی می شود.
Wer پیش ترها هم آموختیم که این واژه به معنای چه کسی است و به جای فاعل انسان می نشیند.
.Die Mutter bringt das Brot ( مادر نان را می آورد.) ؟Wer bringt das Brot ( چه کسی نان را می آورد؟)​
آنچه که از جمله های بالا برداشت می شود، این است که Wer جانشین dieMutter شده است.
به عبارتی می شود گفت که Wer به جای حالت Nominativ هست.
Was به معنای چه چیزی و در مورد غیرانسان ( اشیاء ، حیوان و یا مفهوم) می پرسد.
مثال
Was bringt die Mutter یعنی مادر چه چیزی را می آورد؟
واژه پرسشی Was هم جانشین فاعل و هم جانشین مفعول مستقیم می باشد. البته برای غیرانسان
یعنی هم Nominativ و هم Akkusativ
و مثال برای هر دو نوع
.Die Hase geht ins Garten Was geht ins Garten​
یعنی خرگوش به باغ می رود.
و در پاسخ: چه چیزی به باغ می رود.
Was در جمله بالا Nominativ و حالت فاعلی است.
و اما در حالت مفعول مستقیم
.Er liest das Buch Was liest er​
او(مذکر) کتاب را می خواند.
در جمله بالا Was مفعول مستقیم و همان Akkusativ است.
Wen پرسش در مورد مفعول مستقیم جمله یعنی حالت Akkusativ و همچنین مفعول انسان است.
مثال
.Ich liebe dich Wen liebst du​
من تو را دوست دارم.
تو چه کسی را دوست داری؟
wen همان Whom انگلیسی است. (با این تفاوت که whom تنها در نوشتار به کار می رود اما wen هم در نوشتار و هم در گفتار.)
Wem پرسش از مفعول غیر مستقیم( متمم) جمله می باشد. یعنی جانشینDativ است.
مثال
.Mina hilft dem Vater Wem hilft Mina​
مینا به پدر کمک می کند.
چه کسی به پدر کمک می کند؟
واژه پرسشی Wem هم جانشین متممی است که انسان است در غیر این صورت از Was استفاده می شود.
مثال
.Der Mann gibt dem Hund einbisschen Fleich​
مرد به آن سگ مقداری گوشت می دهد.
Was gibt der Mann einbisschen Fleich​
خوب دوستان عزیز آخرین واژه پرسشی ٌWesen یعنی مال چه کسی؟ و جانشینحالت ملکی و همان Genetiv است.
برای نمونه
.Ich sehe die Tochter der Lehrerin​
یعنی
من دختر خانم معلم را می بینم.
Wesen Tochter siehst du​
تو دختر چه کسی را می بینی؟
 

Similar threads

بالا