تاثیر پارامترهای زمین شناسی بر ریزش های معدنی

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
چکیده
کاربرد زغال سنگ در ایجاد انرژی یکی از عوامل عمده انقلاب صنعتی بود که اساس جامعه توأم با فناوری امروزی را شکل داد. ذخایر معدنی از جمله زغالسنگ در کشور ما از پتانسیل خوبی برخوردار است و از طرف دیگر نیاز صنایع مختلف ، استخراج از آن ها را الزامی میسازد. اما ریزش در معادن زیرزمینی از جمله معادن زغال یکی از مهمترین مسائلیست که بایستی از لحاظ ایمنی کنترل شود تا میزان خسارات ناشی از آن به حداقل ممکن برسد. ریزش سقف و دیواره ها در تونل های اصلی و دسترسی و اشترک های سنگی و زغالی در معادن زیرزمینی زغالسنگ نوعی از ریزش هاست. نوع دیگر آن که سبب بروز خطرات جبران ناپذیری برای کارگران می شود ریزش و شکستن سقف زغالی ، کمربالا و پایین کارگاه های استخراج زغالسنگ است.
از آنجا که عوامل متعددی در وقوع چنین پدیده ای دخیل هستند، در این مقاله ضمن بررسی تاثیر پارمترهای زمین شناسی بر ریزش معادن زغالسنگ، یک مورد ریزش در کارگاه های استخراج معدن زغالسنگ داربیدخون را بحث کرده و به را هکارهای رفع آن اشاره شده است. بدیهی است که میتوان از این مثال به عنوان الگویی عملی جهت پیشگیری و رفع موارد مشابه در سایر معادن زیرزمینی زغالسنگ بهره گرفت.

Abstract
Energy use of coal in the industrial revolution was one of the major factors that formed the basis of society, coupled with modern technology. Coal will be a dominant energy source in both developed and developing countries for at least the first half of the 21st century. Collapse in underground mines is one of the most important problem that must be controlled to minimize damage of it. In underground mines roof collapse and rock downfalls identify one of the most risk factor. Since many factors are inclued in the occurrence of such phenomenons, in this paper authors discuss factors affecting falls in coal mines with an example from Darbidkhon coal mines collapse . This case studyb can be , as a practical model for prevention and removal of underground coal mines in other similar cases.​
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
مقدمه :
روند توسعه روزا فزون صنعتی کنونی ، نیاز به منابع زمین را گسترش داده و به تبع آن فعالیت های معدنی شتاب وسیع تری بخود گرفته اند. ازجمله این فعالیت ها معادن زیرزمینی را میتوان نام برد که بدلیل واقع شدن در زیرزمین و محیط کوچک، تاریک وسخت ، با خطرات جبران ناپذیری از جمله ریزش سقف و دیواره هاٍ ،حریق، ا نفجارو گرد وغباربرای کارگران آن روبرو بوده و ضمن احتمال صدمه دیدن یا کشته شدن آنها به تاسیسات و تجهیزات خسارات مالی سنگین وارد نموده و از طرفی ضمن از دست رفتن بخشی از ماده معدنی تا مدتها فعالیت معدن را متوقف و هزینه گزافی را جهت بازسازی صرف میکند..لذا آشنایی با عوامل موثر بر این دسته حوادث و راهکارهای کنترل و پیشگیری از آنها میتواند مانع از خسارات جبران ناپذیر مالی و جانی شود.

براساس بعضی آمارموجود حدود ۳۳.۸ درصد کل حوادث در معادن دنیا از ریزش های بزرگ و سقوط سنگ ها به وجود می آید.( ۲) آمار حوادث ناشی از ریزش در معادن زغالسنگ کشورمان حدود ۶۰ % کل حوادث را شامل می شود(۲).ذخایر معدنی از جمله زغالسنگ در کشور ما از پتانسیل خوبی برخوردار است و از طرف دیگر نیاز صنایع مختلف ، استخراج از آن ها را الزامی میسازد. اما ریزش در معادن زیرزمینی از جمله معادن زغال یکی از مهمترین مسائلیست که بایستی از لحاظ ایمنی کنترل شود تا میزان خسارات ناشی از آن به حداقل ممکن برسد. در معادن زیرزمینی ریزش سقف و سقوط سنگ یکی از حادثه سازترین عوامل محسوب می شود.
بر اساس آمار موجود تقریبا یک سوم کل حوادث در معادن زغال سنگ دنیا را که ازنظر صنعت معدنکاری پیشرفته اند ریزشهای بزرگ و سقوط سنگ تشکیل می دهد که در مقایسه با معادن کشورهای توسعه نیافته که فاقد وسایل و تجهیزات مدرنند ، از وضعیت بسیار مناسبتری برخوردارمیباشند.(۲)


فاکتور های موثر بر ریزش ها و راهکار های کنترل آنها:
ریزش سقف ودیواره کارگاههای معادن زیرزمینی به دلایل مختلفی صورت می گیرد که بنابه وضعیت های مختلف ممکن است یک یاچندعامل دروقوع آنهادخالت داشته باشد.مهمترین علل ریزش به شرح زیراست:


– فشارطبقات فوقانی:
موادمعدنی وکلیه طبقات موجوددراعماق زمین درحالت طبیعی دروضعیت فشار متعادل قراردارند ولی دراثرحفر تونل ها و کارگاه های زیرزمینی تعادل مذکور برهم میخورد و درنتیجه تا قبل ازبرقراری مجدد تعادل سنگهای اطراف متحمل نیروهای اضافی گردیده که درآنهابصورت تغییر شکل ظاهرمیشود وباعث ریزش سقف ودیواره کارمعدنی خواهد شد. مثلاً هنگامی که رگه زغال سنگی استخراج می شود سقف کارگاه تحت تاثیر وزن طبقات بالایی شکم می کند وسبب ایجاد شکافهایی درخود می شودکه این امر ممکن است سبب ریزش قسمتهایی ازسقف بشود.


– جنس چینه هاو سنگ ها:
یکی ازعوامل مهمی که درچگونگی وسرعت نشست وریزش کمربالای کارگاه های زیرزمینی تاثیرفروانی دارد جنس چینه هاو سنگ های پیرامون آن است. در حقیقت عامل مهم و تعیین کننده ای که قابلیت کنترل و پیشگیری آن نسبت به سایر پارامترها کمتر است جنس سنگ ها و لایه بندی ها و نوع تکتونیک منطقه و جنس کمرهای نگه دارنده ماده معدنی است. نوع و جهت لایه بندی های اطراف تونل ها و کارگاه های استخراج، میزان درزه و شکاف سنگ ها و جهت گسل ها همگی تاثیر مستقسم بر وقوع ریزش ها دارند.


– روش استخراج :
عدم تناسب روش شبکه بندی تونل هاوکارگاهای معدن واندازه وابعادآنهاباشرایط طبیعی کانسار وبطورکلی انتخاب سیستم نادرست استخراج می تواند عامل پیدایش خطر ریزش وسقوط کمربالا باشد.


– رطوبت هوا:
وجود مقداری رطوبت درهوای معدن نیز یکی ازعوامل پدید آورنده ریزش و سقوط سنگ هااز سقف ودیواره کارمعدنی است.

اما بدیهی است که برای کنترل هریک از عوامل فشارو جنس طبقات ، روشهای استخراج،رطوبت و فشار گاز و اب اقداماتی بایست صورت پذیرد که امکان ریزش را به حداقل برساند. از مهمترین این اقدامات شناسایی نقاط ریسک پذیر و انتخاب روش و وسیله مناسب نگهداری می باشد.


– معادن زغالسنگ داربیدخون
رسوبات زغالدار ایران با نام گروه زغالدار شمشک و نای بند شناخته می شوند که از دیدگاه زمانی از تریاس بالائی آغاز و تا ژوراسیک میانی ادامه دارند. محدوده گسترش این رسوبات شمال، مرکز و شرق ایران را در بر می گیرد (یزدی، ۱۳۸۲).

حوضه های زغالی ایران در دو بخش بزرگ زمین شناسی ایران (البرز و ایران مرکزی) گسترش دارند. این حوضه های زغالی اغلب در محیط های زمین ساختی فعال و عموماً ناودیسی تشکیل شده اند. حوضه ایران مرکزی به عنوان یکی از حوضه های زغالدار اصلی ایران مطرح بوده و از چهار پهنه اصفهان- کاشان، لوت، کرمان و طبس تشکیل شده است. از این بین دو پهنه کرمان و طبس دارای معادن فعال و قابل توجهی هستند و دو پهنه دیگر از نظر معدنی اهمیت چندانی ندارند (یزدی، ۱۳۸۲).

پهنه زغالدار کرمان در ناودیس بزرگ زغالدار کرمان و در سازند نای بند با سن تریاس فوقانی تا ‍ژوراسیک زیرین قرار دارد که زغالسنگهای آن اغلب منشاء هوموسی دارند و در یک محیط مردابی راکد تشکیل شده اند. ذخایر زغال‌‌‌سنگ کرمان را می‌توان به طور کلی به دو بخش عمده تقسیم کرد:
الف: مناطق درونی ناودیس کرمان: مناطقی مانند باب نیزو، پابدانا، اشکلی، خمرود، هجدک و دره‌گر و بخشی از داربید خون‌شمالی و جنوبی با مارک کک‌شو و مناطقی مانند دهرود، نیزار، دره‌گر غربی و بخشی از داربید خون شمالی و جنوبی و پابدانای جنوبی دارای زغال انرژی‌زا می‌باشند.
ب: مناطق خارج از ناودیس کرمان: در خارج از ناودیس کرمان نواحی زغالی باداموئیه، هشونی و همکار را می‌توان نام برد که مناطق هشونی و همکار دارای ذخایر قابل ملاحظه از نوع زغال‌‌کک‌شو و مناطق دیگر مانند باداموئیه (آبنیل) دارای ذخایر بزرگی از نوع گرمازا می‌باشند

collapse-1.jpg
شکل ۱:پراکندگی لایه های زغالسنگ ایران​


زرند یکی از شهرستانهای استان کرمان است که در ۸۰ کیلومتری شمال غربی کرمان واقع شده گسل معکوس و راستگرد کوهبنان با روند شمال غرب- جنوب شرق در منطقه وجود دارد که جداکننده رشته کوههای مهم زرند از دشت زرند می باشد. منطقه زرند جزئی از زون ساختاری ایران مرکزی محسوب می گردد. با توجه به قرارگیری منطقه مورد مطالعه در محل تلاقی چندین روند ساختمانی اصلی، کوچکترین جنبشهای زمین ساختی در طول زمان باعث ایجاد حرکات متناوب بلوکها نسبت به یکدیگر و به دفعات متعدد شده است. همچنین گسل خوردگی و شکستگیهای پیچیده ای در این منطقه مشاهده می گردد. علاوه بر گسل اصلی کوهبنان، یکسری گسلهای فرعی دیگری با روند عمدتاً شمال شرق- جنوب غرب که اکثراً معکوس با شیب ۸۰-۷۰ درجه هستند نیز در منطقه وجود دارد (وحدتی دانشمند، ۱۹۹۵).

در منطقه زرند معادن زغالسنگ زیادی وجود دارد و منطقه زغالدار زرند از مناطق مهم زغالدار این پهنه محسوب می گردد که دارای زغالسنگهای نسبتاً خوب از نظر میزان خاکستر است (یزدی، ۱۳۸۲).این منطقه شامل بخشهای زغالدار دهرود، نیزار، دره گز، داربید خون، خمرود، اشکلی، پاپدانا، هجدک و باب نیزو است. سه معدن اخیر جزء مهمترین معادن منطقه محسوب می گردند. زغالسنگ استخراج شده این معادن پس از شستشو در کارخانه زغالشویی زرند به کارخانه ذوب آهن اصفهان فرستاده می شود (وحدتی دانشمند، ۱۹۹۵).

مجموعه معادن ذغالسنگ داربیدخون ناحیه زرند- کرماندر منطقه ای قرار گرفته که به لحاظ تکتونیکی بسیار تکتونیزه بوده و سنگ های منطقه کاملا خرد وشکسته شده هستند. معادن ذغال داربید خون ،اسدآبادواشکلی در محدوده گسل داهوئیه – داربید خون با روند تقریبا”شرقی – غربی واقع گردیده اند. سنگ های منطقه از نوع رسوبی و جنس کمرهای در برگیرنده ذغال شیل و ماسه سنگ سخت می باشد. رگه های ذغالسنگ شیب عمودی دارند با زاویه بین ۷۸ الی ۸۵ درجه. روش استخراج cut & fill یا کند و آکند بوده که در اصطلاح محلی گزنگی نامیده می شود.
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
نگهداری کارگاه استخراج با ریختن خاک بجای ذغالسنگ استخراج شده و همچنین چوبستکاری کارگاه به صورت ستون و کلاهک و لارده کاری سقف حاصل می شود. ارتفاع هر برش استخراج ذغال ۲۰/۲ متر در هرسیکل استخراجی و عرض کارگاه تابع عرض ذغال است که بین ۵۰ سانتی متر الی ۴ متر در لایه های c5 تا c8 متغیر است. فاصله دست چوب ها، قطر و جنس چوبهای مورد استفاده و میزان لارده کاری سقف اهمیت ویژه ای در جلوگیری از خرابه کردن کارگاه ها دارند.

collapse-2.jpg
شکل ۲: محدوده پراکندگی معادن زغال زرند و معدن داربیدخون​


ریزش فروردین ۱۳۹۱ در معدن ذغالسنگ زیرزمینی داربیدخون :
بدلیل توپوگرافی کوهستانی منطقه برخی از کارگاه های استخراج دویلشان از داخل تونل حفر شده و روی سطح کوه سوراخ شده اند.کارگاه شماره ۱۰-۷۵۹ در مجموعه غربی معدن دارای چنین وضعیتی است.بدلیل بارش نزولات جوی در منطقه در فصل زمستان آب های نفوذی داخل زمین پشت کمرهای این کارگاه جمع شدند و به داخل دویل این کارگاه وارد شدند. از طرفی کارگاه به محلی رسید که در زمان حفر دویل آن بدلیل وجود سنگ؛ حفاری و آتشباری شده بود. بنابراین کمرهای نگهدارنده ذغالسنگ دچار شکستگی شده و آب های نفوذی وارد رگه ذغال شدند. ذغالسنگ در این ناحیه مقاومت خود را ازدست داده و شروع به ریزش کرد. با توجه به تعطیلی معدن در ایام نوروز کارگاه به حال خود باقی گذاشته شد و شروع کار مجدد در کارگاه با مشکل آبدار بودن دویل و شکستگی ذغالسنگ و خرابه کردن مواجهه شد.


چگونگی پیشگیری و کنترل ریزش:
ابتدا برای چند سیکل جلوی ریزش ذغالسنگ سقف در ابتدای برش را بالارده کاری گرفتند لیکن ذغال بسیار سست شده بود و دائما ریزش می نمود. بنابراین زیر محل ریزشی ذغالسنگ که از ابتدای برش حدودا ۲.۵ متر و به ارتفاع ۶ الی ۷ متر بود چوب منقلی چیده شد. بعد از یک سیکل کار با این وضع کمرها در این محل درهم شکست و حجم چوب های به کاررفته در چوب منقلی و لارده کاری ها به انضمام آب و ذغال های شکسته شده کارگاه را مسدود کرد. برای نگهداری کمرها و زیر ذغال در بالاترین قسمت زیر ذغال ریزشی ۲ عدد ستون با استفاده از کمری محکم شد و با فیکس نمودن یک کلاهک روی ستون ها و لارده کردن زیر ذغال جلوی خرابه کردن کمرها و ذغالسنگ گرفته شد. علاوه بر این ذغالسنگ در ناحیه بالای این منطقه نیز تاحدی خشک شده بود و کمرها از محدوده شکستگی عبور کرده بودند.


نحوه باز کردن مسیر و عادی سازی روند استخراج زغال:
برای باز کردن راه مسدود شده تعدادی از چوب های خرابه از داخل دویل بالا کشیده شد و تعدادی از داخل گزنگ پایین برده شد و از تونل زیریزن خارج شد لیکن بدلیل زمانبر بودن این کار و به صرفه نبودن از لحاظ اقتصادی این کار ادامه پیدا نکرد. برای باز کردن راه از سمت کمر پایین که حدود نیم متر ذغالسنگ و لیچه برجای گذاشته بود با پیکور گرفته شد و به اندازه ای که بتوان برای کار چوب و وسایل مورد نیاز را عبورداد راه باز شد. سپس از حدود ۶ متر جلوتر از محل خرابه چهارپایه ای سوارشد و دویل فرعی داخل ذغال بالا آورده شد و توسط گزنگ به دویل مرکزی متصل شد که از محل خرابه عبور کرد و بدین ترتیب کارگاه به صورت پلکانی درآمد که بعد از چند برش این پله نیز برطرف شد و کارگاه به حالت عادی بازگشت.


دلایل اصلی در ریزش کارگاه استخراج داربیدخون :
از علل اصلی بوجود آمدن این خرابه به دو سری علل می توان اشاره کرد:

علل قابل کنترل و علل غیرقابل کنترل

عواملی که قابل کنترل هستند از جمله فاصله دست چوب ها از همدیگر، به کار بردن چوب های مقاوم، برنامه ریزی برای عدم تعطیلی کارگاه و کار مداوم در کارگاه نقش تعیین کننده ای در جلوگیری از وقوع چنین خرابه هایی دارد و با اندکی توجه می توان با اقدام صحیح تاثیرعوامل غیرقابل کنترل از قبیل آب های نفوذی و کمرهای شکسته شده را خنثی نمود.

کلا در چنین مواردی در معادن ذغالسنگ بایستی دقت خاصی به شرایط کارگاه و کمرها و نوع و خصوصیات ذغال کارگاه و به دنبال آن اختصاص نگهداری مناسب و توجه به نقاط ضعف کارگاه داشت. بعضی ذغال ها خود بخود سفت هستند و کمرهای حایل آن ها نیز شرایط خوبی دارد بنابراین به لحاظ خرابه کردن ایمن ترند. در بعضی کارگاه ها ذغالسنگ نرم بوده همراه با لیچه است و کمرها نیز مقاومت بالایی ندارند در چنین کارگاه هایی بایستی دقت زیادی را مبذول داشت زیرا به دلیل آسان کنده شدن ذغال و ظرفیت بالای استخراج، در نگهداری کارگاه سهل انگاری های هرچند کوچک حادثه آفرین خواهد بود.

عرض کارگاه نیز تاثیر بسزایی در شرایط و نوع نگهداری دارد. هرچه عرض کارگاه بیشتر شود به تبع نگهداری کمرها و زیر ذغال بایستی محکم تر بوده و توجه زیادی به خاکریزی کامل کارگاه نمود. عرض زیاد یعنی فاصله کمربالا و کمرپایین از هم زیاد بوده و در چنین وضعی اصطلاحا گویند کارگاه فشار دارد یعنی بدلیل فاصله زیاد کمرها باعث کاهش مقاومت زیر ذغال شده و قطعا بایستی برای نگهداری کمرها و بخصوص زیر ذغال تدابیر ایمن و مطمئنی اتخاذ کرد.

شیب کارگاه نیز حائز اهمیت است. شیب استاندارد ۳۰ درجه است بعد از چند برش از کارگاه ممکن است شیب کارگاه کم یا زیاد شود شیب کم هزینه استخراج را بالا می برد زیرا ذغالسنگ کنده شده داخل ناوها گیر کرده و بایستی برای آزاد نمودن آن نیرو به کار برد و از طرف دیگر هنگام خاکریزی تاثیر مثبت نیروی ثقل در جایابی خاک ها از بین می رود.

اگر شیب زیاد باشد فشار وارد بر چوبستکاری از طرف سقف و کمرها زیاد شده و کارگاه حالت ناپایدار پیدا می کند. همچنین در شیب زیاد ناوها آسان تر از محل خود کنده می شوند و این دردسر ساز خواهد بود.

وجود یا عدم وجود لایه های گلی و رسی از جمله علل غیرقابل کنترل است اگرچه می توان با کارهایی تاثیر منفیشان را خنثی نمود. ریزش دربعضی معادن از جمله معدن ذغالسنگ طبس (بهار ۹۱) براثر وجود همین لایه گلی رخ داده (۴)و ریزش این لایه گلی در سقف تونل بوده که هنگام آماده کردن نگهداری به یکباره ریزش کرده است. با توجه به اینکه منطقه معدن داربیدخون از سنگ های رسوبی با لایه بندی های پیچ خورده و متقاطع تشکیل شده اند و سنگ های رسوبی حاوی لایه های رسی آرژلیتی و …می باشند و بدلیل نزولات جوی نسبتا خوب در منطقه این لایه های رسی توسط آب های فرورو شسته شده و در مناطقی که امکان نفوذ داشته باشد داخل دویل ها و حفریات زیرزمینی نفوذ کرده و سنگ های در برگیرنده ذغالسنگ و خود ذغالسنگ را سست می نماید. این یکی از دلایلی می تواند باشد که ریزش در تونل ها و کارگاه ها را افزایش دهد. این عامل که در معدن داربیدخون توجه چندانی به آن نشده است را می توان با زهکشی به موقع و مناسب آب های زیرزمینی و محل تجمع آبهای سطحی لایه های رسی را از شسته شدن دور نگه داشت .

از نظر وضعیت زمین شناسی منطقه بدلیل اینکه معدن و توپوگرافی کوهستانی آن و همچنین نزدیک سطح بودن لایه های ذغالی در حال بهره برداری و اینکه تونل های دسترسی به ماده معدنی در نزدیکی سطح هستند فشار طبقات فوقانی تاثیر چندانی در ریزش ها ندارند و البته تنها زمانی که عرض رگه ذغالسنگ داخل کارگاه استخراج زیاد شود و حفره باقی مانده در اثر استخراج اگر مورد نگهداری مناسب واقع نشود صدالبته فشار جانبی از سمت کمرها و فشار لایه های زغالسنگ بالاسر خسارت برجای خواهد گذاشت.

یکی دیگر از عواملی که باعث ریزش سقف می شود ، این است که در معادن زغالسنگ با شیب حدود ۸۵ درجه از جمله باب نیزو، هجدک و داربیدخون؛ پرکردن فضای خالی استخراج شده با خاک بایستی با دقت خاصی صورت گیرد به طوریکه خاک بایستی حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد دارای مواد دانه ریز و رس باشد تا فضاهای خالی بین سنگ های دانه درشت را پرکند و از نشست خاک جلوگیری کند تا اینکه نگهداری چوبی که برای محافظت سقف و کمرها تعبیه شده است و روی خاکریزی سیکل قبلی جایگیری شده است ثابت بماند، درغیر اینصورت همراه با نشست خاک سیستم نگهداری چوبی نیز نشست کرده، سست شده و منجر به سقوط سنگ، ریزش سقف و فشار واردآوردن کمرها به داخل کارگاه می شود. این موضوع در معدن داربیدخون بدلیل اینکه خاک های منطقه و محدوده معدن که برای خاکریزی مورد استفاده قرار می گیرند از ترکیب عناصر دانه ریز و دانه درشت با نسبت خوب تشکیل شده و هم چنین هنگام خاکریزی کارگاه ها نظارت و کنترل ویژه ای روی آن می شود عامل خطرساز مهم و قابل توجهی محسوب نمی شود.


نتیجه گیری:
با توجه به اینکه بخش اعظم حوادث معدنی ناشی از ریزش میباشد، رعایت ایمنی و پیشگیری از ریزش ها در معادن زیرزمینی بخصوص زغالسنگ بایستی مورد توجه بیشتری واقع شوند. تعمیرات به موقع راسته تونل ها، پرکردن مناسب پشت آرک ها، و نگهداری مناسب کارگاه های استخراج با در نظر گیری ملاحظات فنی اقتصادی و ایمنی از جمله مسائل کلیدی در حل و پیشگیری این معضل می باشد. هزینه تهیه، حمل و برش چوب برای نگهداری ها بسیار بالاست و استفاده نابجا برای بالا بردن ضریب ایمنی مقرون به صرفه نیست. فاصله بین آرک های فولادی در تونل ها نیز حائز اهمیت است.در معدن داربیدخون بدلیل شرایط خاص سنگ های منطقه و اینکه در فواصل مختلف پیشروی تونل سینه کار ، سختی سنگ ها، میزان درزه و فاصله داری درزه ها و وجود آب و لایه های سست و مقاوم متفاوت است، بایستی میزان نگهداری و فاصله نگهداری ها از همدیگر را به لحاظ فنی و اقتصادی و ایمنی در هر سیکل پیشروی بررسی و کنترل نمود.

داخل کارگاه های استخراج نیز ریختن خاک به موقع چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ اقتصادی از نظر ایمنی ضریب بالاتری دارد بنابراین با نگهداری چوبی خوب می توان با خاکریزی به موقع و مناسب به حدی که بین ۰.۷ تا ۰.۸ ذغالسنگ استخراج شده خاک ریخته شود؛ از حرکت و ریزش کمرهای زغالی جلوگیری کرد و علاوه بر آن با لارده کاری مناسب در سقف و لق گیری تکه های زغالسنگ یا لیچه شکسته شده بالای سر احتمال ریزش سقف زغالی را به حداقل رساند.


مراجع
۱- شجایی, س.و., آفتابی, ع., کازرانینژاد, ر.(۱۳۸۶(، بررسیژئوشیمیاییعناصراصلی, فرعیوکمیابدرمنطقهزغالدارکرمان. یازدهمین همایشانجمنزمینشناسیایران.
۲- منتصری، بیژن؛ مقاله ایمن سازی معادن زیرزمینی ذغالسنگ در برابر ریزش.
۳- جزوه کانسارهای ذغالسنگ؛ انتشارات آموزشکده فنی شرکت ذغالسنگ کرمان
۴- ماهنامه گسترش معدن؛ شماره ۷۹۴، چهارشنبه ۱۳اردیبهشت
۵ – یزدی، م.، ۱۳۸۲. زغالسنگ (از منشاء تا اثرات زیست محیطی)، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد صنعتی امیر کبیر، ۲۶۳ صفحه.
۶- صدیقه خدابنده ، حوادث معادن ذغال استان کرمان ، فصلنامه سلامت کار ایران ، زمستان ۹۰
۷- Vahdati Daneshmand, F., 1995. Geological map of Iran, 1:100000 series, Sheet Zarand: 7351.
 
بالا