بیان احساس از اثر هنری

aminbeiranvand

عضو جدید
سلام
خییلی ممنون
عالیه،این کارتون واقعا عالیه که لطف می کنین و مارو با هنرمندا و آثارشون آشنا می کنین
من خودم به شخصه با واقع گرایی بیشتر موافقم،
و مطمئنم اگه اون گوشه کنارا،اگه یه کم اونطرف تر از کادر تنگ نقاشی رو هم نگاه کنی،
می بینی،به وضوح می بینی هزاران فرشته رو که حامی و یاور و نگه داره بیکسان و تنهایان هستن،فرشته های خدا،خدای بیکسان،خدایی که فقط و فقط بودن او بس است و بس،
و اگه هنرمند بخواد رسالت خودش رو بجا بیاره،امید همیشه ی همیشه باید یکی از رنگها و طرح های حتی کمرنگ و محو نقاشیش باشه،
چه تو دنیای خدا همیشه همینطوره،
 

نرگس313

عضو جدید
من هم با دیدن نقاشی اول یاد بختک افتادم ،بختک ظلم یا ناامنی یا فقر که روی این زن و کودک در بغلش افتاده و داره خفشون می کنه.
کار دوم هم من رو به یاد زنی انداخت که تازه خبر مرگ شوهر و یا بچه اش رو بهش دادن و دیگران دارن دلداریش می دن.
فقط می تونم بگم خیلی تاثیر گذار بود و این نشون می ده که هنرمند با تمام وجودش رنج این صحنه ها رو احساس کرده.
مرسی:gol:
 

soper.star

عضو جدید
سلام
جالبه
طراحی هاش خیلی قشنگه و داره از دردو رنجی که شاید خود هنرمندش کشیده فریاد میزنه
در کل قشنگ بود مرسی;)
 

andi

عضو جدید
اولی تصویرنشاندهنده ی نهایت ظلمی که در حق زنها در جوامع امروزی بجا می اورن
دومین تصویر هم نهایت بدبختی و آه و ناله ی زنی است که از زن بودنش و مادر بودنش بیزار شده.
با حال بود بازم از این کارا بکن;)
 

Data_art

مدیر بازنشسته
اولی یک موجود بد، کچل و استخونی یک مادر بدبخت رو گرفته معلوم نیست داره چی کارش میکنه:) زنه هم ترسیده!
دومی هم باز یک مادره که از دست بچه هاش جون به لب شده ..

جالب بود مرسی;)

سلام بر عزیز دل :gol:
ممنونم از شما که وقت گذاشتید
عزیز دل خیلی احساس با مزه ای داشتید:D
خوب عزیز دل آن موجود کچ و استخوانی از نظر هنرمند نماد و شمایی از مرگ است و داره جان آن مادر را میگیرد.
و دومی هم مادری است که از تنگدستی به ستوه رسیده نه از دست بچه هاش.
ممنونم
شاد و موفق در پناه خدا باشید:gol:
 

Data_art

مدیر بازنشسته
حس خوبي نيست.. اين عكسها اوج استيصال و بد بختي رونشون ميدند. جايي كه هيچ وسيله دفاعي اوليه(اميد و روزنه) نيست. خستگاني كه اسير ابليسي خونخوار و غالب هستند. يادخواب هايي ميفتم كه در اون هر حركتي از انسان سلب ميشه و برداشتن قدمي بيشتر يك ناممكن..بختكيه كه روي سينه نشسته و زبان باز رو هم از فرياد كشيدن عاجز نموده.

آدمهاي اين عكس ها در لبه پرتگاه نااميدي منتظر تلنگري براي انتحار هستند........


------------
در عين زيبايي , زجر آور و غم افزا بودند ديتاي عزيز
مرسي :gol:


سلام عزیز دل :gol:
ممنونم که وقت گذاشتید و نظر و احساستون را گفتید
ببخشید اگر ناراحت کننده بود ولی لازم بود

موفق و شاد
درپناه خدا:gol:
 
  • Like
واکنش ها: bmd

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :gol:
ببخشید دیر اومدم :redface:
احساسم با دیدن تصاویر :
خطوط اکسپرسیونیست، احساس درونی هنرمند رو به وضوح نشون میده
+
در هر دو تصویر، کسی که رنج میبره یک زن هست که به مادر بودنش هم تاکید شده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من اول تصاویر رو نگاه کردم...بعد متن رو خوندم
به این قسمت متن که رسیدم در سال 1914 پسرش پیتر را در جنگ از دست می دهد ، تصویر دوم اومد تو ذهنم
مادری که یه خبر بسیار ناراحت کننده ای بهش رسیده و فرزندانش با ناباوری و بهت، و ترس نگاهش میکنن...
در سال 1914 پسرش پیتر را در جنگ از دست می دهد



و در مورد این تصویر هم
موجودی ترسناک که به نظر کمی ماورایی هم هست، مثل مرگ؛
به سراغ مادر و فرزندش اومده
و باز هم ترس و وحشت و نگرانی...​



:gol: :gol: :gol: :gol:
ممنون و متشکر از تاپیکتون
مثل همیشه تصاویر تامل برانگیزی رو انتخاب کردین
 

Data_art

مدیر بازنشسته
سلام :gol:
ببخشید دیر اومدم :redface:
احساسم با دیدن تصاویر :
خطوط اکسپرسیونیست، احساس درونی هنرمند رو به وضوح نشون میده
+
در هر دو تصویر، کسی که رنج میبره یک زن هست که به مادر بودنش هم تاکید شده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من اول تصاویر رو نگاه کردم...بعد متن رو خوندم
به این قسمت متن که رسیدمدر سال 1914 پسرش پیتر را در جنگ از دست می دهد ، تصویر دوم اومد تو ذهنم
مادری که یه خبر بسیار ناراحت کننده ای بهش رسیده و فرزندانش با ناباوری و بهت، و ترس نگاهش میکنن...


و در مورد این تصویر هم
موجودی ترسناک که به نظر کمی ماورایی هم هست، مثل مرگ؛
به سراغ مادر و فرزندش اومده
و باز هم ترس و وحشت و نگرانی...​

:gol: :gol: :gol: :gol:
ممنون و متشکر از تاپیکتون
مثل همیشه تصاویر تامل برانگیزی رو انتخاب کردین

سلام بر عزیزدلم :gol:
ممنونم از شما که همیشه بخوبی و با لطف زیاد تاپیک ها و من را همراهی میکنید
احساسی کاملا درست و هماهنگ با هدف هنرمند بود.
ممنونم بازم :gol::gol::smile:
شاد و موفق
در پناه خدا :gol:
 

Data_art

مدیر بازنشسته
سلام
جالبه
طراحی هاش خیلی قشنگه و داره از دردو رنجی که شاید خود هنرمندش کشیده فریاد میزنه
در کل قشنگ بود مرسی;)

سلام عزیز دل :gol:
ممنونم که وقت گذاشتید
احساسی درست
موفق و شاد
در پناه خدا :gol:
 

Data_art

مدیر بازنشسته
من هم با دیدن نقاشی اول یاد بختک افتادم ،بختک ظلم یا ناامنی یا فقر که روی این زن و کودک در بغلش افتاده و داره خفشون می کنه.
کار دوم هم من رو به یاد زنی انداخت که تازه خبر مرگ شوهر و یا بچه اش رو بهش دادن و دیگران دارن دلداریش می دن.
فقط می تونم بگم خیلی تاثیر گذار بود و این نشون می ده که هنرمند با تمام وجودش رنج این صحنه ها رو احساس کرده.
مرسی:gol:

سلام بر عزیز دل :gol::gol:
ممنونم وقت گذاشتید و اینکه همیشه من و تاپیک هام را با لطف خودتون همراهی می کنید خیلی احساس درستی بود
ممنونم
شاد و موفق باشید:gol:
در پناه خدا
 

Data_art

مدیر بازنشسته
سلام
خییلی ممنون
عالیه،این کارتون واقعا عالیه که لطف می کنین و مارو با هنرمندا و آثارشون آشنا می کنین
من خودم به شخصه با واقع گرایی بیشتر موافقم،
و مطمئنم اگه اون گوشه کنارا،اگه یه کم اونطرف تر از کادر تنگ نقاشی رو هم نگاه کنی،
می بینی،به وضوح می بینی هزاران فرشته رو که حامی و یاور و نگه داره بیکسان و تنهایان هستن،فرشته های خدا،خدای بیکسان،خدایی که فقط و فقط بودن او بس است و بس،
و اگه هنرمند بخواد رسالت خودش رو بجا بیاره،امید همیشه ی همیشه باید یکی از رنگها و طرح های حتی کمرنگ و محو نقاشیش باشه،
چه تو دنیای خدا همیشه همینطوره،


سلام عزیز دل :gol:
ممنونم که وقت گذاشتید
نظر خوب و جالب و عرفانی بود
احساسی درست که با نگاهی ماورائی و الهی فرمودید
شاد و موفق در پناه خدا باشید:gol:
 

تندباد

عضو جدید

حس خوبي نيست.. اين عكسها اوج استيصال و بد بختي رونشون ميدند. جايي كه هيچ وسيله دفاعي اوليه(اميد و روزنه) نيست. خستگاني كه اسير ابليسي خونخوار و غالب هستند. يادخواب هايي ميفتم كه در اون هر حركتي از انسان سلب ميشه و برداشتن قدمي بيشتر يك ناممكن..بختكيه كه روي سينه نشسته و زبان باز رو هم از فرياد كشيدن عاجز نموده.

آدمهاي اين عكس ها در لبه پرتگاه نااميدي منتظر تلنگري براي انتحار هستند........


------------
در عين زيبايي , زجر آور و غم افزا بودند ديتاي عزيز
مرسي :gol:

خیلی زیبا توصیف کردید.من آفرین می گم به این احساس و این بیان زیبا. عالی بود ،عالی.
ناگفته نمونه نظر من کاملا منطبق با نظر شماست دوست عزیز .
راستی این عکس آواتار خودتی؟
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
ممنون از ديتاي عزيز

به نظر بنده.
اولي ..زني در انتهاي فقر و نياز براي ادامه زندگي خود و فرزندش ...تن به ابليس فروخته...و وحشت زده از اين همه مصيبت...اما همچنان براي فرزندش داراي آغوشي گرم و پر محبت...و مردي ابليس گون كه جز سراي شهوت دري نميزند...تن فرو ريخته و پليد و سيه دل...

دومي .
مادري ...شايد قدمي پيش از مادر قبلي...مستاصل و افسار احساس گسيخته...در چنگال عفريت فقر و فلاكت اسير ...بيزار از همه چيز و همه كس...دست از خود و جگرگوشه گانش بريده...متنفر و دلزده از تمام هستي و كائنات....و كودكاني بغض در گلو شكسته...كودكان هرچه كوچكتر نا دانسته تر و نا آگاه تر از وضع آشفته و بي ثبات اطراف خويش و هر چه بزرگتر هراسانتر و پريشانتر.
 
آخرین ویرایش:

.:Shila:.

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقاشی جالبی بود
با حرفهای شما و آقای bmd موافقم
همین حس رو بهم داد
 
  • Like
واکنش ها: bmd

aminbeiranvand

عضو جدید
o,o

o,o

سلام عزیز دل :gol:
ممنونم که وقت گذاشتید
نظر خوب و جالب و عرفانی بود
احساسی درست که با نگاهی ماورائی و الهی فرمودید
شاد و موفق در پناه خدا باشید:gol:

ولی نگاهم اصلا ماورایی نبود!
جدی می گم،
همون طوری که یه مدیر قابل از یه شرکت ورشکسته پر سودترین شرکت زمینه ی کاری خودش رو می سازه،فقط و فقط با وجود و کمک ابزارها و امکانات موجود،
پس همیشه و همه جا و برای هر مشکلی راه حلی وجود داره،
همیشه،
یه چیز بگم؟!!!
فکر کنم نقاش بیشتر احساس خودش رو منتقل کرده،
و من به شخصه ارزشی برای این جور احساس های قائل نیستم،
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
جالب بود، اسم پسرش و نوه اش هر دو پیتر بود! هر دو هم تو جنگ مردن. بعد این خانومه که زن دکتر بوده، پولدار بوده دیگه؟ اینجا کسایی که زن یه دکترن کبکشون خروس میخونه!


احساس من:
از نقاشی اولی: زنی که بچه اش رو دو دستی چسبیده و یه موجود بی شکل و شمایل می خواد اون رو از دستش در بیاره. فکر کنم مراد از اون موجود جنگ باشه و اشاره به کشته شدن پسر و نوه اش داره.

از نقاشی دوم:
از قول مادره به بچه هاش: ندارم، ندارم، ندارم! فقر!


باز هم ببخشید، من کم پیش میاد که احساسم اون جنبه هنریش هولوپ بترکه! اگه خیلی هنری نیست شما به ذائقه هنریتون ببخشید.
 

Data_art

مدیر بازنشسته
خیلی زیبا توصیف کردید.من آفرین می گم به این احساس و این بیان زیبا. عالی بود ،عالی.
ناگفته نمونه نظر من کاملا منطبق با نظر شماست دوست عزیز .
راستی این عکس آواتار خودتی؟


سلام بر عزیز دل
ممنونم که وقت گذاشتید . خوشحالم کردید
و ممنونم از نظر شما عزیز دل
نه این خودم نیستم ولی از این مدل عکاسی ها میکنم
شاد و موفق باشید :gol:
 
  • Like
واکنش ها: bmd

Data_art

مدیر بازنشسته
ممنون از ديتاي عزيز

به نظر بنده.
اولي ..زني در انتهاي فقر و نياز براي ادامه زندگي خود و فرزندش ...تن به ابليس فروخته...و وحشت زده از اين همه مصيبت...اما همچنان براي فرزندش داراي آغوشي گرم و پر محبت...و مردي ابليس گون كه جز سراي شهوت دري نميزند...تن فرو ريخته و پليد و سيه دل...

دومي .
مادري ...شايد قدمي پيش از مادر قبلي...مستاصل و افسار احساس گسيخته...در چنگال عفريت فقر و فلاكت اسير ...بيزار از همه چيز و همه كس...دست از خود و جگرگوشه گانش بريده...متنفر و دلزده از تمام هستي و كائنات....و كودكاني بغض در گلو شكسته...كودكان هرچه كوچكتر نا دانسته تر و نا آگاه تر از وضع آشفته و بي ثبات اطراف خويش و هر چه بزرگتر هراسانتر و پريشانتر.

سلام بر گلابتون عزیز دل :gol:
ممنونم که وقت گذاشتید بزرگوارید.
از نظر و احساس کاملا درست شما ممنونم
شاد و موفق در پناه خدا باشید:gol:

 

Data_art

مدیر بازنشسته
جالب بود، اسم پسرش و نوه اش هر دو پیتر بود! هر دو هم تو جنگ مردن. بعد این خانومه که زن دکتر بوده، پولدار بوده دیگه؟ اینجا کسایی که زن یه دکترن کبکشون خروس میخونه!


احساس من:
از نقاشی اولی: زنی که بچه اش رو دو دستی چسبیده و یه موجود بی شکل و شمایل می خواد اون رو از دستش در بیاره. فکر کنم مراد از اون موجود جنگ باشه و اشاره به کشته شدن پسر و نوه اش داره.

از نقاشی دوم:
از قول مادره به بچه هاش: ندارم، ندارم، ندارم! فقر!


باز هم ببخشید، من کم پیش میاد که احساسم اون جنبه هنریش هولوپ بترکه! اگه خیلی هنری نیست شما به ذائقه هنریتون ببخشید.

سلام بر دوست عزیز دل و بزرگوار :gol:
ممنونم که باز هم مثل همیشه به تاپیک هام سرزدید باعث افتخار است:smile:
ممنونم از نظر و اطلاعات خوبتون
شاد موفق در پناه خدا
التماس دعا :gol:
 

Data_art

مدیر بازنشسته
ولی نگاهم اصلا ماورایی نبود!
جدی می گم،
همون طوری که یه مدیر قابل از یه شرکت ورشکسته پر سودترین شرکت زمینه ی کاری خودش رو می سازه،فقط و فقط با وجود و کمک ابزارها و امکانات موجود،
پس همیشه و همه جا و برای هر مشکلی راه حلی وجود داره،
همیشه،
یه چیز بگم؟!!!
فکر کنم نقاش بیشتر احساس خودش رو منتقل کرده،
و من به شخصه ارزشی برای این جور احساس های قائل نیستم،

سلام بر عزیزدل :gol:
شما فکر میکنید یک هنرمند اجازه ندارد احساس خودش را بیان کند . پس هنر بدون احساس یعنی چی؟ و اینکه این فرمایش شما در مورد ارزش قائل بودن یا نبودن برای اینگونه احساس ها منطقی و درست نیست . در عالم و با تنوع روحیات و....که خداوند آفریده است همه نوع احساسی محترم است و فقط در عالم شادی ارزشمند نیست گویا معنای واژه ارزش را جور دیگری تفسیر میکنید .
ودر ضمن در ابنجا و خصوصا بیان احساس هنرمند نمی توان مثال شما را پذیرفت چون هنرمند وقتی اثری را از روی احساسات خود خلق میکنند نمیتوان با یک مدیر شرکت مقایسه شود .او حلال مسائل نیست او فقط احساس خود را از مسائل بیان میکند.
در هر حال ممنونم از وقتی که گذاشتید.
شاد و موفق باشید
 
  • Like
واکنش ها: bmd

Data_art

مدیر بازنشسته
بیان احساس هنری 4

بیان احساس هنری 4

سلام به تمامی دوستان گلم:gol:



احساس‌ و نظر
خود را نسبت به این اثر
بفرمائید.
هنرمند هلنا نلسون در
از هنرمندان نقاش معاصر در آمریکا با آبرگ به خلق آثاری با محتوای اسطوره ای می پردازد




 

soper.star

عضو جدید
عالی

عالی

خیلی قشنگه
یه جورایی توش گم میشی
عاشقانست:heart:
ممنون ممنون ممنون
با دیدنش روحیم عوض شد
حالا میفهمم که یه نقاشی چطور میتونه وقتی خیلی داغونی حالتو بهتر کنه
بازم ممنون
;););)
 

تندباد

عضو جدید
با عرض پوزش باید بگم که هیچ احساسی بهش ندارم با گالری قبلی قابل مقایسه نیست.
 

نرگس313

عضو جدید
سلام
رنگ های جذابی برای نشون دادن یک صحنه ی عاشقانه استفاده نشده . این از یک طرف از جذابیت کار کم می کنه و از طرف دیگه باعث می شه به جای یک برداشت عاشقانه بیشتر احساس آرامش به آدم دست بده و وجود عناصر طبیعی هم به این برداشت کمک می کنه....خوب برداشت شخصی من این بود که این نقاش می خواسته این رو نشون بده که زن و مرد نماد کل زن و مرد های بشر هستند در کنار هم آرامش پیدا می کنند یا تکمیل می شوند...البته ناخودآگاه به یاد آدم و حوا هم افتادم...
مرسی از تنوع آثاری که می گذارید
خیلی جالب بود
 

.Hooman

عضو جدید
سلام دیتا جان
ممنون
به نظر من نقاش خواسته کشش و جذب انسان ها به یکدیگر البته دو جنس مخالف را به صورت یک غریزه طبیعی نشان بدهد ،بنابراین قسمتی از وجود این دو شخص را با عناصر طبیعی مثل درخت و پرندگان ترکیب کرده تا به غریزی و ذاتی بودن این میل اشاره کند و به صورت یک چرخه در پایین نقاشی نشان داده.

ترکیب رنگ جالب و متنوعی هم دارد
از زحمات شما هم ممنون:w27:






.
 
آخرین ویرایش:
بالا