بوسه

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لحظه آغوش تو
موسم تحریر غم
چشم تو آتشفشان
چشم من درگیر نم
ماه نیمه پشت سر
بغض تو پر پیچ و خم
در نگاه ناوکت
آسمان را دیده ام
آن بی تو ابرکی
بام شرجی دلم
زل زدن در چشم تو
عاقبت شد پیشه ام
عمری از رویای تو
یاد بوسه چیده ام
وقت بوسه عمر من
شد عبوری ناز و کم ..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بوسه ای سرد مهمان توأم
تو، که چون آفتاب نیم گرم پاییز
در طلوعی سرد، می تابی برمن
بوسه ای تلخ مهمان توام
تو،که به نگاهی چنان
نشانم میکنی که
رسوا و بر ملا می شوم ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
I want to hold you
میخوام بقلت کنم
I want to kiss you
میخوام ببوسمت
I want to mend what is broken
میخوام هرچیزی که تو این مدت شکست رو دوباره ترمیم کنم
Love me the way that you loved her – please
منم همونطور که اون دختر رو دوست داشتی دوست داشته باش، تورو خدا
'Cause now I'm giving it all
چون دیگه دارم از همه چیز نا امید میشم
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
I want to hold you
میخوام بقلت کنم
I want to kiss you
میخوام ببوسمت
I want to mend what is broken
میخوام هرچیزی که تو این مدت شکست رو دوباره ترمیم کنم
Love me the way that you loved her – please
منم همونطور که اون دختر رو دوست داشتی دوست داشته باش، تورو خدا
'Cause now I'm giving it all
چون دیگه دارم از همه چیز نا امید میشم

:(........
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بوسه يعني وصله ي شيرين دو لب...
بوسه يعني مستي از مشروب عشق...

بوسه يعني لذت دل دادگي...
لذت از شب . لذت از ديوانگي...

بوسه يعني حس خوبه طعم عشق...
طعم شيريني به رنگ سادگي...

بوسه يعني آغازي براي ما شدن...
لحظه ي با دلبري تنها شدن...

بوسه سرفصله کتاب عاشقي...
بوسه رمز وارد دلها شدن...

بوسه آتش مي زند بر جسم و جان...
بوسه يعني عشق من با من بمان...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هوای بوسه از لبت مرا هلاک میکند
بیا که سرخی لبت ، به غمزه پاک می کند
طواف بوسه های من به روی گونه های تو
حرارتِ تنت چو سیخ ، تنم تریاک می کند
دو دست و پنجه هایمان که قفل گشته اند و باز
دو سینه ای که دائما، پشتی به خاک می کند
دستت نوازش گر من ، دستم به گیسوان تو
و بوسه آخِر تو ......آخَر کولاک می کند
...گذشت و این خاطره ها دردی دوا نمی کند
هوای بوسه از لبت ، مرا هلاک می کند ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بوسه
صبر کن ستاره ها بخوابند
رودها آرام گیرند
پرستو ها به خانه بازگردند
ترا بوسه ایی مهمان کنم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بوسه ای میزنم
بر لبانت
بر دستان مهربانت
و ارام
تو را
در اغوش
خویش میفشارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دو چشم تو


دو مصرع یک رباعی


و دو چشم من


دو مصرع دیگر


بوسه هم که ردیف باشد


یک رباعی ناب می شود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



بوسه‌هایت شیرینم می‌کند!
درست وقتی که تلخ می‌شوم...!
آغوشت آرامم می‌کند!
درست لحظه‌ای که پر از تلاطم می‌شوم...!
و
وقتی سکوت میکنی
ذهنم بیمار میشود...
وفتی اخم میکنی
قلبم....
نگویم بهتر است!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بوسه میزنم
بر دو چشمانت
بوسه میزنم
بر قلبت
بوسه میزنم
بر دستانت
بوسه همراه
با اغوشی
گرم
تنها
تقدیمت
میکنم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بوسه میزنم
بر نگاهت
بوسه میزنم
بر قطرات باران
تا
در حین ریزشان
جای من
گونه هایت را
بوسه باران کنند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لبانت

به ظرافت شعر

شهوانی ترین بوسه ها را به چنان شرمی مبدل می کند

که جاندار غار نشین از آن سود می جوید

تا به صورت انسان دراید
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بوسه میزنم
بر نگاهت
و تو را
سخت
در اغوش
میگیرم
تا بدانی
تا چه حد دوستت دارم
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز


ﺑﻮﺳﻪي ﺑﺎد ﺧﺰوﻧﻲ، ﺑﺎ ﻫﺰار ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻲ


‫زﻳﺮ ﮔﻮش ﺑﺮگ ﺗﻨﻬﺎ

‫ﻣﻴـﮕﻪ ﻃﻌﻤﻪ ﺧﺰوﻧﻲ

‫ﺑﺮگ ﺳﺒﺰ و ﺗﺮ و ﺗﺎزه، رﻧﮓ ﺳﺒﺰﺷﻮ ﻣﻲﺑﺎزه

‫ﻏﺮق ﺑﻮﺳﻪﻫﺎي ﺑﺎد و

‫وﺣﺸﺖ روزاي ﺗﺎزه

‫ﻣﻴﻜَﻨﻪ دل از درﺧﺖ و، ﻣﻴﺸﻪ آوارهي ﻛﻮﭼﻪ

‫ﻛﻮﭼﻪاي ﻛـﻪ ﻳﺎدﮔﺎر

‫روزاي رﻓﺘﻪ و ﭘﻮﭼﻪ

‫ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ ﮔﻮﺷﻪي ﻛﻮﭼﻪ، ﭼﺸﻢ ﺑﻪ آﺳﻤﻮن ﻣﻲدوزه

‫ﻣﻴﻜُـﻨـﻪ ﻳـﺎد ﮔـﺬﺷـﺘـﻪ

‫دﻟﺶ از ﻏﺼﻪ ﻣﻲﺳﻮزه

‫ﻳﺎد ﺑﺎد ، ﻳﺎد ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺷﺎد ﺑﺎد

‫اﻳﻦ دل زرد و ﺗـﻬـﻲ

‫در ﺣﺴﺮت دﻳﺪار ﺑﺎد

‫ﻳـﺎد روزاﻳـﻲ ﻛﻪ ﻛﻮﭼﻪ، زﻳـﺮ ﺳﺎﻳـﻪ ﺗـﻨﻢ ﺑﻮد

‫ﻣﻬﺮﺑﻮن درﺧﺖ ﻋﺎﺷﻖ، ﻣﺴﺖ ﻋﻄﺮ ﻧﻔﺴﻢ ﺑﻮد

‫ﺳﻬﻢ ﻣﻦ از ﺑﻮﺳـﻪي ﺑﺎد

‫ﭼﻲ ﺑﮕﻢ اي داد و ﺑﻴﺪاد

‫ﻫﻤﻪ زردي و ﺗﺒﺎﻫﻲ

‫ﻣﺮدن و رﻓﺘﻦِ از ﻳﺎد




 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پنجـــــره بین ِ من و توست مرا بـــوسه بزن

بوسه از آن طرفِ شیشه حلال است عزیز!



«صادق فغانی»
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مصراع نخست: من تو را می‌بوسم

در مصرع بعد هم تو را می‌بوسم

ایراد ندارد! به کسی چه! اصلا

شعر خودم است من تو را می‌بوسم!



جلیل صفربیگی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در اغوش میگیرمت
ومیبوسمت
نگاهت را
دستانت را
لبانت را
غرق بوسه میکنم
گاهی بوسه از سر لجبازی
لذتبخش میشود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من بسته‌ام لب طمع، اما نگار من

دارد دهان بوسه فریبی که آه ازو!

صائب
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بوسه میزنم
بر باد
بر قاصدک
بر دریا
بر تمام هستی
تا
هر بار که از هر کجا رد میشوی
بوسه ام را
تقدیمت کنند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اشکی چکید
چشمی سرخ شد
گونه ایی تر گشت
صدایی آمد
لبی خندید
دستی به دور گردنی حلقه زد
چهره ایی غرق بوسه شد
قرن ها گذشت
قلم چرخید
ورق به انتها رسید
اما هنوز...
اشکی می چکد
صدایی می آید
چهره ایی غرق بوسه می شود
وباز هم
ماجرا دارد عشق
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بوسه یعنی وصل شیرین دو لب

بوسه یعنی خلسه در اعماق شب

بوسه یعنی مستی از مشروب عشق

بوسه یعنی آتش و گرمای تب

بوسه یعنی لذت از دلدادگی

لذت از شب لذت ازدیوانگیبوسه یعنی حس طعم خوب عشق

طعم شیرینی به رنگ سادگی


بوسه آغازی برای ما شدن

لحظه ای با دلبری تنها شدن

بوسه سرفصل کتاب عاشقی

بوسه رمز وارد دلها شدن


بوسه آتش می زند بر جسم و جان

بوسه یعنی عشق من , با من بمان

شرم در دلدادگی بی معنی است

بوسه بر می دارد این شرم از میان


طعم شیرین عسل از بوسه است

پاسخ هر بوسه ای یک بوسه است

بهترین هدیه پس از یک انتظار

بشنوید از من فقط یک بوسه است


بوسه را تکرار می باید نمود

بوسه یعنی عشق و آواز و سرود

بوسه یعنی وصل جانها از دولب

بوسه یعنی پر زدن , یعنی صعود
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز


لبانت

به ظرافت شعر
شهواتي‌ترين بوسه‌ها را به شرمي چنان مبدل مي‌كند
كه جان‌دار غارنشين از آن سود مي‌جويد
تا به صورت انسان درآيد.
و گونه‌هايت
با دوشيار مورّب
كه غرور تو را هدايت مي‌كنند و
سرنوشت مرا
كه شب را تحمل كرده‌ام
بي‌آن كه به انتظار صبح
مسلح بوده باشم،
و بكارتي سربلند را
از روسبيخانه‌هاي داد و ستد
سر به مهر باز آورده‌ام.
هرگز كسي اين گونه فجيع به كشتن خود برنخاست
كه من به زندگي نشستم!
و چشمانت راز آتش است.
و عشقت پيروزي آدمي‌ست
هنگامي كه به جنگ تقدير مي‌شتابد.
و آغوشت
اندك جائي براي زيستن
اندك جائي براي مردن
و گريز از شهر
كه با هزار انگشت
به وقاحت
پاكي آسمان را متهم مي‌كند.
كوه با نخستين سنگ‌ها آغاز مي‌شود
و انسان با نخستين درد.
در من زنداني ستمگري بود
كه به آواز زنجيرش خو نمي‌كرد-
من با نخستين نگاه تو آغاز شدم.
توفان‌ها
در رقص عظيم تو
به شكوهمندي
ني‌لبكي مي‌نوازند،
و ترانه رگ‌هايت
آفتاب هميشه را طالع مي‌كند.
بگذار چنان از خواب برآيم
كه كوچه‌هاي شهر
حضور مرا دريابند.
دستانت آشتي است
و دوستاني كه ياري مي‌دهند
تا دشمني
از ياد
برده شود.
پيشانيت آينه‌ئي بلند است
تابناك و بلند،
كه خواهران هفتگانه در آن مي‌نگرند
تا به زيبائي خويش دست يابند.
دو پرنده بي‌طاقت در سينه‌ات آواز مي‌خوانند.
تابستان از كدامين راه فرا خواهد رسيد
تا عطش
آب‌ها را گواراتر كند؟
تا در آئينه پديدار آئي
عمري دراز در آن نگريستم
من بركه‌ها و درياها را گريستم
أي پري‌وار در قالب آدمي
كه پيكرت جز در خلواره ناراستي نمي‌سوزد!-
حضورت بهشتي است
كه گريز از جهنم را توجيه مي‌كند،
دريائي كه مرا در خود غرق مي‌كند
تا از همه گناهان و دروغ
شسته شوم.

و سپيده دم با دست‌هايت بيدار مي‌شود.

«شاملو»
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بوسه ای میزنم بر باد
تا بیاورد و بنشاند بر موهایت
بوسه ای میزنم بر قاصدک تا بیاورد و بنشاند لب پنجره چشمانت
بوسه ای میزنم بر باران تا هر گاه باران میبارد تو را غرق بوسههایم کند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
گر سبزه شود آبِ روان خواهم شد
گر ماه شود من آسمان خواهم شد

یعنی که ربایمش ز هر گوشه که هست
گر بوسه شود لب و دهان خواهم شد

"
علی اشتری-فرهاد"

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بوسه میزنم بر نگاهت
همان نگاهی که گرم و مهربانم
هر روز
قلبم را به تپش واداشته
بوسه میزنم بر قاصدک تا
هر گاه پنجره ات را بی هوا باز کردی
بوسه مرا
تقدیمت کند
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من مست غم عشقم ؛ با خنده خمارم کن

صیاد اگر هستی با بوسه شکارم کن .....

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سیاه مشق پشت چشمانت ؛
دست خط کیست..!
که بوسیدنش؛
سجده ی واجب دارد..!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا