به نفر بالایی یک نصیحت بکن

[نازي_مو]

درود به همه در راستاي ايجاد تاپيك هاي بدون محتوي ادامه مي دهيم

يه نصيحت كو چولو براي بالا سريت فقط اگه روزي اومديد ديد كه بسته شده اصلا دنبال دليل نباشيد چون محتوي نداشته تاريخ اعتبار هر تاپيك فقط يك ساعت هست پس زود حرفتونو بزنيد

 

[srn57]

دعوا نکن .آروم باش.بیخیال باش.
حق خوری ندیدی هنوز!!
دنیا دو روزه و صد سال اولش سخته!!

 

[نازي_مو]

اولم خودمو نصيحت مي كنم قدر دوستهاي خوبتو بدون چون دنيا ارزش نداره چه برسه به اين .....

 

[srn57]

من زودتر نصیحتت کردم.آخه بزرگترتم ها.!!!
به حرف من گوش کن .!!

 

[نازي_مو]

دعوا نکن .آروم باش.بیخیال باش.
حق خوری ندیدی هنوز!!
دنیا دو روزه و صد سال اولش سخته!!

راست مي گيد وقتي دنيا ارزش نداره اينجا كه ديگه هيچي بر خلاف بعضي ها من نظر دوستانم مهمه كه همه مي دونن چي شده ؟؟ تاپيك حرف حساب جواب نداره رو هم بستن

نصيحت : هميشه سرت به كار خودت باشه

 

[srn57]

حتما بری برای خرید اقلام وگرنه حسابت با کرام الکاتبینه!

 

[نازي_مو]

چرا كارهارو مي ندازيد گردن يه نفر فقط ؟

 

[srn57]

حرف گوش کن.
تاپیک بی محتوا نزن.
جنگ هم راه ننداز.
الان عصبانی هستید.
بازم میگم بیخیال.
پیش میاد.

 

[نازي_مو]

من اعصباني نيستم چون حداقل مشخص شد كه كاربر فعال بودن با يه تازه وارد بودن فرقي نمي كنه چون اينجا كسي پست نمي خونه كه اصلا ببينه چي شده يا نه فقط مياد يه چيزي گفته باشه

 

[aynaz]

به اون پسرت رحم کن

 

[نازي_مو]

يه نصيحت يه پسر نه 6تا پسر فردا كه پسرهام غيرتي شدن
راستي اگه من يه هفته نيودم نگران نشيد چون احتمالا اخراج مي شم بوش داره مياد

 

[aynaz]

سیاسی حرف نزن خطرناکه

 

[ar ebrahimzadeh]

بالای بالاسریم عصبانیتش تا این اندازه بی مورد است .
پس بناچار یکی از این دو راه را برگزیند یا با قوانین باشگاه کنار بیائد یا به قفل شدن تاپیکهایت عادت کند.

 

[نازي_مو]

مهم نيست مثلا مي خواهد اخراج بشم

 

[نازي_مو]

بالای بالاسریم عصبانیتش تا این اندازه بی مورد است .
پس بناچار یکی از این دو راه را برگزیند یا با قوانین باشگاه کنار بیائد یا به قفل شدن تاپیکهایت عادت کند.

من اعصباني نيستم فقط نمي تونم جلوي زبونم بگيرم دست خودم نيست مامان مي گه تو اگه سياسي بودي يه روزه سرتو به باد مي دادي دست خودم نيست نمي تونم نگم

 

[arminspeedy]

من اعصباني نيستم فقط نمي تونم جلوي زبونم بگيرم دست خودم نيست مامان مي گه تو اگه سياسي بودي يه روزه سرتو به باد مي دادي دست خودم نيست نمي تونم نگم

زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

 

[نازي_مو]

اگه هميشه دهنتو ببندي پس ديگه هيچي ؟ البته چون تا حالا هيچي نگفتيم اينطوري شده البته منظورم اين سايت نيست چون ارزشش نداره تو مملكتمونم همينه ديگه همه سعي مي كنن هيچي نبينن

 

[arminspeedy]

اگه هميشه دهنتو ببندي پس ديگه هيچي ؟ البته چون تا حالا هيچي نگفتيم اينطوري شده البته منظورم اين سايت نيست چون ارزشش نداره تو مملكتمونم همينه ديگه همه سعي مي كنن هيچي نبينن

بازم میگم
زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد
دوست عزیز منم با تو موافقم، اما باید یادمون باشه که بعضی مواقع:
خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو

یه نصیحت داداشانه دیگه: سیاسی حرف نزن

موفق باشی

 

[mohammad40325]

عشق زن چون آتش بادود شروع می شود و با خاکستر تمام می شود

 

[hami_life]

سلام خوبید ابچی نازی چی شده ؟ من هم بازی ام ؟
خوب نصیحت کنیم تا ادمین ندیده تایپیک و نبسته
1 عکس واسه خودت بزار
و باور کن عشق افسانست

 

[مبينا گنجعلي]

به تعداد كمي اعتماد كن به هيچ كس بدي نكن به همرو دوست داشته باش.

 

[amin001]

كودكي كه آمادۀ تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسيد:« مي گويند فردا شما مرا به زمين مي فرستيد. اما من به اين كوچكي و بدون هيچ كمكي چگونه مي توانم براي زندگي به آنجا بروم؟»
خداوند پاسخ داد :«ازميان بسياري از فرشتگان ، من يكي را براي تو در نظر گرفته ام. او در انتظار توست و از تو نگهداري خواهد كرد.»
اما كودك هنوز مطمئن نبود كه مي خواهد برود يا نه.
-اينجا در بهشت، من هيچ كاري جز خنديدن و آواز خواندن ندارم و اينها براي شادي من كافي هستند.
خداوند لبخند زد:« فرشتۀ تو برايت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهي كرد و شاد خواهي بود.»
كودك ادامه داد:« من چطور مي توانم بفهمم مردم چه مي گويند وقتي زبان آنها را نمي دانم؟»
خداوند او را نوازش كرد و گفت:« فرشتۀ تو ، زمزمه خواهد كرد و با دقت و صبوري به تو ياد خواهد دادكه چگونه صحبت كني.»
كودك با ناراحتي گفت:« وقتي مي خواهم با شما صحبت كنم، چه كنم؟»
خداوند براي اين سؤال هم پاسخي داشت:« فرشته ات دستهايت را كنار هم مي گذارد و به تو ياد مي دهد كه چگونه دعا كني.»
كودك سرش را برگرداند و پرسيد:« شنيده ام كه در زمين انسان نهاي بدي هم زندگي ميكنند. چه كسي از من محافظت خواهد كرد؟»
- فرشته ات از تو محافظت خواهد كرد، حتي اگر به قيمت جانش تمام شود.
كودك با نگراني ادامه داد:« اما من هميشه به اين دليل كه ديگر نمي توانم شما را ببينم، ناراحت خواهم بود.»
خداوند لبخند زد و گفت:« فرشته ات هميشه دربارۀ من با توصحبت خواهد كرد و به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت،گرچه من همواره در كنار تو خواهم بود.»
در آن هنگام بهشت آرام بود، اما صداهايي از زمين شنيده مي شد.
كودك مي دانست كه بايد به زودي سفرش را آغاز كند. او به آرامي يك سؤال ديگر از خداوند پرسيد:«خدايا! اگر بايد همين حالا بروم، لطفأ نام فرشته ام را به من بگوييد.»
خداوند شانۀ او را نوازش كرد و پاسخ داد:«نام فرشته ات اهميتي ندارد. به راحتي مي تواني او را مادر صدا كني.»

 

[ارکیده]

كودكي كه آمادۀ تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسيد:« مي گويند فردا شما مرا به زمين مي فرستيد. اما من به اين كوچكي و بدون هيچ كمكي چگونه مي توانم براي زندگي به آنجا بروم؟»
خداوند پاسخ داد :«ازميان بسياري از فرشتگان ، من يكي را براي تو در نظر گرفته ام. او در انتظار توست و از تو نگهداري خواهد كرد.»
اما كودك هنوز مطمئن نبود كه مي خواهد برود يا نه.
-اينجا در بهشت، من هيچ كاري جز خنديدن و آواز خواندن ندارم و اينها براي شادي من كافي هستند.
خداوند لبخند زد:« فرشتۀ تو برايت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهي كرد و شاد خواهي بود.»
كودك ادامه داد:« من چطور مي توانم بفهمم مردم چه مي گويند وقتي زبان آنها را نمي دانم؟»
خداوند او را نوازش كرد و گفت:« فرشتۀ تو ، زمزمه خواهد كرد و با دقت و صبوري به تو ياد خواهد دادكه چگونه صحبت كني.»
كودك با ناراحتي گفت:« وقتي مي خواهم با شما صحبت كنم، چه كنم؟»
خداوند براي اين سؤال هم پاسخي داشت:« فرشته ات دستهايت را كنار هم مي گذارد و به تو ياد مي دهد كه چگونه دعا كني.»
كودك سرش را برگرداند و پرسيد:« شنيده ام كه در زمين انسان نهاي بدي هم زندگي ميكنند. چه كسي از من محافظت خواهد كرد؟»
- فرشته ات از تو محافظت خواهد كرد، حتي اگر به قيمت جانش تمام شود.
كودك با نگراني ادامه داد:« اما من هميشه به اين دليل كه ديگر نمي توانم شما را ببينم، ناراحت خواهم بود.»
خداوند لبخند زد و گفت:« فرشته ات هميشه دربارۀ من با توصحبت خواهد كرد و به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت،گرچه من همواره در كنار تو خواهم بود.»
در آن هنگام بهشت آرام بود، اما صداهايي از زمين شنيده مي شد.
كودك مي دانست كه بايد به زودي سفرش را آغاز كند. او به آرامي يك سؤال ديگر از خداوند پرسيد:«خدايا! اگر بايد همين حالا بروم، لطفأ نام فرشته ام را به من بگوييد.»
خداوند شانۀ او را نوازش كرد و پاسخ داد:«نام فرشته ات اهميتي ندارد. به راحتي مي تواني او را مادر صدا كني.»

متنت خیلی خوشگل بود باعث شد بعد از مدت ها مامان گلم رو ببوسم

 

[amin001]

متنت خیلی خوشگل بود باعث شد بعد از مدت ها مامان گلم رو ببوسم

اره .....من هم خودم کلی حال کردم......به خاطر همین گذاشتم که یه فاز مثبت بده شب جمعه ای....

 

[Niima]

من کار نازی رو تایید نمیکنم ولی یه جورایی مثل خودمه و از حقش نمیگذره . وقتی بهش توهینی بشه یا حرف زوری زده شه نمیتونه جلو خودشو بگیره دقیقا مثل من .
اون بحثی هم که سری قبل واسه من پیش اومد بخاطر همین بود . حرف زور و توهین شنیدم و مثل الان نازی نتونستم جلو زبونم رو بگیرم .
ولی در کل حرف زور خوب نیست

یه نصیحت هم واسه بالا سریم که اینقدر جلو نور خورشید نایست . اخه سرطان پوست میگیریا . این روزا هم که دیگه لایه ازون سوراخ شده بد تر !

 

[shadmehrbaz]

من كار نازي رو تاييد ميكنم هنوزم باهاش هستم تا آخرشم ميمونم


به بالاسريم توصيه ميكنم فقط تو تاپيكهاي با محتوا بره

 

[atousa_m]

من هنوز نمی دونم تو دختری یا پسر

به هر حال:

دل هیچکیو نشکن

 

[Niima]

مگه کسی دلتو شکونده آتی جان ؟
هر کسی چیزی بهت گفت بیا به خودم بگو

منم نصیحت میکنم که سعی کن دل منو بدست بیاری

 

[مبينا گنجعلي]

عجب كار سختي از بيچاره خواستي نيما!
نصيحتت ميكنم قبل از عكس حتما مسواك بزني!

 

[atousa_m]

نصیحت می کنم که خام حرفای بالا سریش نشه