یعنی عظیم ترین شرکت صنایع غذایی بود که تا به حالا دیدم خیلی بزرگ شهرک صنعتی اذر شهرو قرق کردهممنون مهندس
من ميخام از صنايع غذايي بگم!
ميشه؟
مثلا شيرين عسل!
به نظر منم یکی از شرکتای موفق ایرانه، خیلی خوب پیشرفت کرده و درحالی که محصولات مشابه قیمتاشون 3،4 برابر یا بیشتره!ممنون مهندس
من ميخام از صنايع غذايي بگم!
ميشه؟
مثلا شيرين عسل!
خب من فقط تو تهران و در حد خودم و کارایی که کردم میشناسم. اگه بچه هام هستن ok تاپیک جدید باز کنیم.
برا من فرقي نميكنه هرجا ميخاد باشه فقط شروع كنيم!
ایزو بیشتر بدرد مدیریت صنعتی ها می خوره تا صنایع و فقط کاغذ بازیه . به نظرم کسی از صنایع می ره میخواد ایزو کار کنه داره آبروی صنایع رو می بره . هرچند برای شروع یه کار خوبه اما نباید به عنوان حرفه اش نگاه کنه .
باز اين مهندسا فخر فروختن!
اين جناب مدير ما ميگن ايزو برا صنايع بده ولي من بهترين جايي كه بدردم خورده سازمان ايزو استان هستش! اونجا بود كه از من رزومه خواستن و مهندس صنايع رو تحويل گرفتن.اره متاسفانه دقیقا کارها رو تفیض میکنن به بقی در مشهد بیشتر از 20 کارخانه زنجیره تامین داره و لجستیک داره اما حتی یک نفر از این اقایان محترم مدرک لجستیک یا زنجیره تامین ندارند من ادعای خیلی دونستن ندارم و همینجا هم میگم من شاید خیلی از نظر اطلاعاتی کمتر بدونم اما موافق اینم که یک سال درس خوندن همراه یک سال تجربه پیدا کردن بهتر از 3 سال تجربه پیدا کردنه من اسم یکی از مدیرانو نمیبرم ایشون لیسانس زبان انگلیسی دارند مدیر لجستیک یکی از کارخانه های بزرگ مشهد چرا مارو به کار دعوت نمیکنند من خودم 2 تا احتمال میدم 1- اصلاعات در مورد من ندارند 2- اعتماد به من ندارند شاید هم نگرششون از مهندسین صنایع نگرش بدی است
به نظرتون برای این مشکلات برای جذب شدن باید چه راه کاری گذاشت
ياشاسين
ولی من منظورم این نبود . به هر حال اگر ناراحت شدی عذر می خوام .
(حالا با خودتون میگید این حمید هم همچیزو زنجیر میبینه) ولی من یک بار داشتم رانندگی میکردم و از دست یک نفر که بوقشو روی سر من یکسره کرده بود عصبانی شدم من از چراغ قرمز به شدتت رد شدم یاد این قضیه زنجیر عصبانیت افتادم گاز ماشینو ول کردم و دقیقا 5 ثانیه بعد یک ماشین از دور برگردون به سرعت دور زد یعنی اگر من همن لحظه عصبانیتمو کنترل نمکردم احتمالا گردنم شکسته بود
مهم نيست.
فقط من ميخام بدونم چجوري مي تونيم نياز به مهندسي صنايع رو اثبات كنيم؟
من آناتا كه بودم واقعا ضعفشونو لمس ميكردم ولي مهندس صنايع اونجا فقط مدير شب بود و برا اينكه كارگرا برن شام بخورن و يا استراحت كنن تنها وظيفه ش تقسيم نفرات برا دستگاه هاي متفاوت بود!
همين!
سالن هاي متفاوت توليد جزيره اي كار ميكردن و هيچ ربطي به همديگه نداشتن!
اينجا يعني ديدگاه سيستماتيك در حد زير صفر!
حالا هي بيا به حاج علي نجاتي بگو شما مي تونيد بهره وري تونو ببريد بالا!
نرود ميخ آهني در سنگ!
مهم نيست.
فقط من ميخام بدونم چجوري مي تونيم نياز به مهندسي صنايع رو اثبات كنيم؟
من آناتا كه بودم واقعا ضعفشونو لمس ميكردم ولي مهندس صنايع اونجا فقط مدير شب بود و برا اينكه كارگرا برن شام بخورن و يا استراحت كنن تنها وظيفه ش تقسيم نفرات برا دستگاه هاي متفاوت بود!
همين!
سالن هاي متفاوت توليد جزيره اي كار ميكردن و هيچ ربطي به همديگه نداشتن!
اينجا يعني ديدگاه سيستماتيك در حد زير صفر!
حالا هي بيا به حاج علي نجاتي بگو شما مي تونيد بهره وري تونو ببريد بالا!
نرود ميخ آهني در سنگ!
تو پست قبلي م نوشتم انتظار اونا از مهندس صنايع چي بود!
منظورم این بود برای اینکه نظرشون رو عوض کنی تلاشی هم کردی ؟ یا فقط به همین نظر اونا بسنده می کنی ؟
میدونی به خاطر اینه که ما مهندسای صنایع (ایشالا 1 سال دیگه مهندسای صنایع!) تنبلیم!
آره آدم ناراحت میشه. منم پروژه ام با دوستم مشترک بود و تقریباً 90% کاراشو خودم کردم. وقتی تحویل استاد دادیم حتی ازمون توضیح و دفاع نخواست. مارم هیچکدوم به اسم نمیشناخت. آخرش دیدم منکه نمره برگه ام و فعالیت های کلاسیم بیشتر از دوستم بود (از قبل خود استاد گفته بود نمره هارو) با دوستم نمرم یکی شده. گفتم چرا بهم میگه از پروژه کم آوردی!!!!اخ اخ اخ گفتی ها از این جور ادم ها اینقدر بدم میاد که نگو من برای اماده کردن یکی از پروژه ام 3 ماه وقت گذاشتم بعد رفیقم 20 هزار تومن از جیبش در اورد داد به کافی نتی اونم براش اماده کرد فرداشم برد تحویل داد به من نمره پروژه 3/5 داد به اون 3 کارد میزدی به من خونم در نمیومد
ببين مهندس!
)شما تعميم بده:ديدكتر مير بهادرقلي آريا نژاد
[FONT="]
[FONT="]
ببين مهندس!
تا كه از جانب معشوق نباشد كششي
كوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد...
ببين چي رو كجا استفاده كردم(اديب بودم خبر نداشتم
سالن هاي مختلف توليد بي خبر از همديگه هر كي داش كار خودشو ميكرد!
آدم ديونه ميشد وقتي مي ديد دو نفر استخدام شدن تا از سالن ماشمالو شكلات بيارن سالن بيسكوئيت تا تو دايجستيو شكلاتي ازش استفاده كنن!
اونا دارن از تجربه ي چند مدير قديمي استفاده مي كنن و هيچ گوشي به حرف مهندس صنايع بدهكار نيست و در نهايت اونا رو به خوش و ما رو به سلامت:دي
دكتر مير بهادرقلي آريا نژاد
حالا كه صحبت از جناب دكتر پيش اومد ياد استادمون افتادم كه از دانشجوهاي دكتر بود و هميشه ميگفت روابط باعث شده آريانژاد بشه اين و گرنه اگه ضوابط بود عمرا و هي از دكتر بد ميگفت و ما
بعد از وفات دكتر اومده كلاس ميگه دكتر واقعا استاد بزرگي بود!
مهندسي صنايع ايران ضايعه ي بزرگي متحمل شده و ما
من در عجبم زكار اين مردم پست
اين طايفه ي زنده كش مرده پرست.......
قبول دارم مهندس!
هم جايگاه ما شناخته نشده س و هم خود ما تلاشي براي شناسوندن جايگاهمون نداريم!
من ميگم مهندساي مكانيك تو كارخونه هاي صنعتي همه ي امورو دستشون گرفتن و خمي به ابرو نميارن كه بابا اينكار تو تخصص ما نيست
منم موافقم كه حاج شير محمدي رو همه ميشناسيم و استاديه در حد لاليگا!
آخر سر هم نسل بعدي يه تنديس ازم درست كنن و فقط شعار زنده باد گاندي زنده باد هندوستان برام بمونه
منم موافقم كه حاج شير محمدي رو همه ميشناسيم و استاديه در حد لاليگا!
مشكل من شهر خودمه مهندس!
ما اينو بايد قبول كنيم كه پزشك عمومي هستيم!
حالا يه پزشك فوق تخصص تو زمينه ي خودش(مكانيك) تو زمينه هايي كه ما پيش ميريم ورداره تخصص كسب كنه كه ديگه اونا يه سر و گردن از ما بالاترن و ما عملا
لااقل تو شهر ما اينطوريه و مديريت در حد ليگ مالديو و گوام!
گفتم كه دوستم ميرفته كارآموزي ميگفت همه كاره مكانيك بوده و هيچ وظيفه اي واسه اين تعريف نشده
من با احدالمكانيكي مشكل ندارم و تو دوره هاي ايزو و عارضه يابي خيليم باهاشون دوست شدم و خيلي ازشون كمك مي گيرم فقط موندم پس ما چي؟
من اگه بخام شروع به انقلاب فكري تو صنايع تبريز كنم بايد پي تبعيد و ارتداد و ... رو به تنم بمالم!
اين همه مطالعه هم كاري از پيش نميبره!
راستي جايگاه صنايع هم تثبيت بشه لااقل تو تبريز غيرتي برا مردا تثبيت ميشه و ما يا بايد بشيم بيل اندرسون و يا مثل من به مسائل اجتماعي و سياسي گير بديم
