بررسی اثر بازدارندگی اسید های آمینه در خوردگی آلومینیوم در محیط اسیدی

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
موضوع پایان نامه:
بررسی اثر بازدارندگی اسید های آمینه در خوردگی
آلومینیوم در محیط اسیدی

اکنون با یاری خداوند متعال و لطف و عنایت استادان گرامی جا دارد با زبانی قاصر و کلماتی چند به خاطر همۀ محبت ها و زحماتی که در راه آموزش من متحمل شده اید صمیمانه تشکر و سپاسگذاری نموده و برای شما بزرگواران روزگاری خوش و پر از شادکامی و تندرستی ، عمری به بلندی آفتاب ، دلی به گرمی مهر و راهی به روشنی خورشید آرزو می نمایم .







فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : بررسی منابع
مقدمه
شیمی خوردگی
روشهای جلوگیری از خوردگی
تعریف بازدارنده ها و طبقه بندی آنها
1-3-1- بازدارنده های خطرناک و بی خطر
1-3-2- بازدارنده های کاتدی و آندی
1-3-3- بازدارنده های آلی و معدنی
1-4- بازدارندگی در محیط های اسیدی و مکانیزم آن
1-4-1- جذب سطحی شیمیایی
1-4-2- جذب فیزیکی
1-5- عوامل مؤثر در جذب بازدارنده برسطح فلز
1-5-1- بار الکتریکی سطحی فلز
1-5-2- گروه های عاملی و ساختمانی بازدارنده
1-5-3- اثرات متقابل بازدارنده با مولکول های آب
1-5-4- اثرات متقابل مولکول های بازدارنده جذب شده
1-5-5- نظریه اسید و باز سخت و نرم (پیرسون)
1-6- روش پلاریزاسیون و استفاده از منحنی های تافل
1-7- آلومینیوم
1-8- بررسی خوردگی آلومینیوم در محیط های اسیدی
1-9- اثر بازدارنده های آلی در خوردگی آلومینیوم
1-9-1- وانیلین
1-9-2- تعدادی از اسیدهای چرب اتوکسیله شده
1-9-3- بازدارنده های آنیونی SDBS ، کاتیونی LAPACL و غیریونی و (EO) DPh
عنوان صفحه
1-9-4- شیف بازها
1-9-5- سورفاکتانت های آنیونی
1-9-6- مشتقات ایمیدازولون
1-9-7- مورفولین – متیلن – فسفونیک اسید (MMPA)
1-10- اثر بازدارنده های معدنی در خوردگی آلومینیوم
1-10-1- متاکریلوکسی پروپیل متوکسی سیلان (MAOS)
1-10-2- مولیبدات ها و دی کرومات ها
1-11- نقش آمینواسیدها به عنوان بازدارنده های خوردگی فلزات
1-11-1- اثر آمینواسیدها روی خوردگی کبالت
1-11-2- اثر آمینواسیدها در خوردگی نیکل
1-11-3- اثر آمینواسیدها در خوردگی مس
1-11-4- اثر آمینواسیدها در خوردگی آهن و فولاد
1-11-5- اثر بازدارندگی آمینواسیدها در خوردگی آلومینیوم
1-12- هدف از کار پژوهشی حاضر
فصل دوم : مواد و روشها
2-1- مشخصات دستگاه های مورد استفاده
2-2- مواد شیمیایی به کار رفته
2-3- روش های بررسی خوردگی
2-3-1- آماده سازی نمونه های فلزی
2-3-2- روش های غیر الکتروشیمیایی
2-3-2-1- روش اندازه گیری کاهش وزن
2-3-3- روش های الکتروشیمیایی
2-3-3-1- مشخصات و آماده سازی نمونه ها
2-3-3-2- تهیه محلول های آزمایشی
2-3-3-3- رسم منحنی های پلاریزاسیون
2-3-3-4- ترموستات و دماسنج بکمن
2-3-4- بررسی عملکرد بازدارنده ها
عنوان صفحه
فصل سوم : نتایج و بحث
3-1- بررسی خوردگی آلومینیوم در محیط اسیدی به روش پلاریزاسیون تافل
3-1-1- بررسی اثر غلظت اسید در خوردگی آلومینیوم
3-1-2- بررسی تأثیر غلظت بازدارنده ها در خوردگی آلومینیوم
3-1-3- بررسی اثر دما در عملکرد بازدارنده ها
3-2- بررسی خوردگی آلومینیوم از طریق اندازه گیری های کاهش وزن
3-2-1- بررسی میزان عملکرد بازدارنده های آمینواسیدی به روش کاهش وزن
3-2-1-1- معادله آرنیوس
3-2-1-2- معادله حالت گذار
3-2-1-3- ایزوترم جذبی لانگ – میر
3-2-1-4- ایزوترم فرومکین
3-3- مطالعه خوردگی آلومینیوم از روش SEM
نتیجه گیری
پیشنهاد برای کارهای بعدی
منابع


بررسی منابع
__________________________________

__________________________________

مقدمه
خوردگی پدیده ای است که مشکلات عدیده ای در زندگی انسان ایجاد می کند . این اثرات نامطلوب را می توان در تخریب ساختمان ها ، پل ها ، تأسیسات بندری و شهری و از همه مهمتر در واحدهای صنعتی مشاهده نمود . خوردگی یکی از مواردی است که موجب برخی از پرهزینه ترین مسائل و مشکلات برای مهندسان در صنعت می شود . گزارشی که در سال 1987 منتشر شد هزینه خوردگی را در ایالات متحده آمریکا برابر با 82 میلیارد دلار در سال 1965 تخمین زده است. این رقم برابر با 9/4 درصد سود خالص ملی آن کشور در همان سال است . جدا از مخارج مستقیم بودجه ای ، خوردگی یک مشکل جدی است زیرا باعث تمام شدن منابع طبیعی می گردد[1] .
به طور کلی خوردگی به سه طریق زیر می تواند موجب افزایش هزینه های یک جامعه شود :
الف) خسارت های مالی مستقیم
ب) هدر رفتن و ضایع شدن منابع طبیعی
ج) سلب آسایش و راحتی بشر و حتی مرگ و میر انسان ها [2] .
علاوه بر موارد اشاره شده ، خوردگی در صنعت به طور غیرمستقیم موجبات افزایش هزینه ها و خسارات را فراهم می کند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود :
الف) کاهش تولید در اثر تعطیلی و از کار افتادن سیستم ناشی از خوردگی
ب) بالا رفتن هزینه های تعمیر و نگهداری
ج) کاهش کیفیت محصولات در اثر آلودگی ناشی از خوردگی ماشین آلات خط تولید
د) خسارات ناشی از به هدر رفتن سوخت و انرژی در اثر نشت بخار ، آب و یا هوای فشرده از لوله های انتقال خورده شده آنها .
با توجه به خسارات ناشی از خوردگی و مخارج بالای ناشی از آسیب های خوردگی ، لزوم توجه و عنایت بیشتر به علم خوردگی روشن می گردد [2] .
1-1- شیمی خوردگی
خوردگی عبارت است از تخریب فلز در اثر واکنش شیمیایی یا الکتروشیمیایی بین فلز و محیط اطراف آن . خوردگی فلزی وقتی اتفاق می افتد که اتم های فلزی اکسیده شده و سپس شبکه فلزی را به صورت یون ترک کنند . الکترون های ظرفیت همراه یون های فلزی بر روی فلز قرار گرفته و ایجاد سطح فلزی مملو از الکترون می نمایند . اکسیداسیون فلز در نتیجه یک واکنش الکتروشیمیایی صورت می گیرد . نیمه واکنش اکسیداسیون به واکنش آندی معروف است و ناحیهای از فلز که این واکنش در آن جا انجام می گیرد آند گفته می شود . احیاء گونه های فعال الکتروشیمیایی در الکترولیت به واکنش کاتدی معروف بوده و به ناحیه ای از فلز که این اتفاق در آن جا صورت می گیرد ، کاتد گفته می شود [2] .
1-2- روش های جلوگیری از خوردگی
مقاومت خوردگی یک فلز خالص معمولاً بهتر از فلز ناخالص است ، اما فلزات خالص معمولاً گران تر بوده و نسبتاً نرم و ضعیف هستند [3]. تغییر محیط خورنده یک روش عمومی برای تقلیل خوردگی است . نمونه تغییراتی که غالباً به کار برده می شود عبارتند از :
1) کم کردن درجه حرارت معمولاً باعث تقلیل قابل ملاحظۀ سرعت خوردگی می گردد . درجه حرارت باعث افزایش سرعت اکثر واکنش های شیمیایی می شود ، شکل 1-1 تأثیر درجه حرارت بر سرعت خوردگی فلزات را نشان می دهد . منحنی A رفتار اشاره شده را نشان می دهد یعنی با بالا رفتن درجه حرارت سرعت خوردگی خیلی سریع افزایش می یابد . رفتاری که به وسیلۀ منحنی B نشان داده شده است نیز متداول است . یعنی افزایش درجه حرارت ابتدا اثر کمی بر سرعت خوردگی داشته و در درجه حرارت های بالاتر به طور ناگهانی سرعت خوردگی افزایش می یابد. در مورد فولاد زنگ نزن 8- 18 در اسید نیتریک ، این اثر را به سادگی می توان توضیح داد . افزایش درجه حرارت اسید نیتریک قدرت اکسید کنندگی آن را به شدت افزایش می دهد . در درجه حرارت های پایین تا متوسط ، فولاد زنگ نزن در حالت غیرفعال و نزدیک منطقه فرا رویین قرار دارد . بدین ترتیب افزایش قدرت اکسید کنندگی ، فلز را به منطقه فرا رویین برده و در نتیجه سرعت خوردگی آن به شدت افزایش می یابد . اما در بعضی شرایط تقلیل درجه حرارت تأثیر کمی بر سرعت خوردگی خواهد داشت . در مواردی نیز افزایش درجه حرارت سرعت خوردگی را کم می کند [3] .

A
سرعت خوردگی
B
O

R.T.
درجه جرارت
2) کاهش سرعت حرکت معمولاً سرعت خوردگی را کاهش میدهد . هرجا که امکان داشته باشد از سرعت های خیلی بالا بایستی اجتناب شود زیرا خوردگی سایشی به وجود می آید . روش های مدرن امروزه برای پیشگیری از خوردگی شامل کاربرد خلاء ، دمیدن گاز خنثی به داخل محلول و یا استفاده از مواد حذف کننده اکسیژن است [3] .
3) کاهش غلظت عامل خورنده در کاهش سرعت خوردگی بسیار مؤثر است .
4) ممانعت کننده ها موادی هستند که وقتی به مقادیر کم به یک محیط خورنده اضافه شوند سرعت خوردگی را کم می کنند ، درواقع ممانعت کننده ها را می توان کاتالیزور بازدارنده فرض کرد . اکثر این مواد با آزمایشات تجربی پیدا شده و اصلاح می یابند [3] .
5) طراحی یک سیستم غالباً به اندازه انتخاب مواد در مبارزه با خوردگی اهمیت دارد. در تمام موارد طراحی مکانیکی یک جزء بایستی براساس مواد ساختمانی باشد زیرا مواد ساختمانی که برای مبارزه با خوردگی به کار می روند از نظر ویژگی های مکانیکی بسیار متفاوتند [3] .
6) پوشش های نسبتاً نازک فلزی و یا مواد غیرآلی می تواند سد یا مانع مناسبی بین فلز و محیط آن باشد. کار اصلی این گونه پوشش ها (صرف نظر از پوشش های قربانی شونده) به وجود آوردن سدی مؤثر بین فلز و محیط آن می باشد . رنگ ها ، حلال ها و لاک ها ، مورد استفاده های زیادی قرار می گیرند [3] .
7) حفاظت کاتدی ایدۀ ساده ای است که توسط آن با کاتد کردن تمامی سازۀ فلزی واکنش های آندی را متوقف می کنند . حفاظت کاتدی یک روش الکتروشیمیایی است که می توان از آن برای حفاظت سازه های فلزی که در الکترولیت هایی نظیر آب ، خاک و یا حتی بتون قرار دارند استفاده کرد . در این روش ، جریانی از فصل مشترک فلز – الکترولیت عبور می کند ، به نحوی که واکنش احیایی بر واکنش آندی انحلال فلز غلبه پیدا کند .
اساس حفاظت کاتدی را می توان با درنظر گرفتن خوردگی فلز M در یک محیط اسیدی توضیح داد [1] .
واکنش های الکتروشیمیایی ، انحلال فلز و آزاد شدن گاز هیدروژن است ، بر طبق معادلات زیر :


با فراهم نمودن الکترون برای فلزی که بایستی محافظت شود ، حفاظت کاتدی انجام می شود . بررسی معادلات فوق نشان می دهد که با دادن الکترون به فلز ، انحلال آن تقلیل می یابد و تصعید هیدروژن انجام می شود [1] .
حفاظت آندی بر اساس تشکیل یک پوسته سطحی محافظ روی فلزات با اعمال جریان های آندی می باشد . براساس معادلات بالا با اعمال جریان آندی به یک فلز قاعدتاً سرعت انحلال فلز بایستی افزایش پیدا کند و سرعت آزاد شدن هیدروژن کاهش یابد . معمولاً در مورد این حالت اتفاق می افتد بجز در مورد فلزات فعال – غیرفعال مانند نیکل ، آهن ، کرم ، تیتانیم و آلیاژهای آنها . اگر به دقت جریان آندی به این فلزات اعمال گردد غیرفعال شده و سرعت انحلال تقلیل می یابد . [1].
1-3- تعریف بازدارنده ها و طبقه بندی آنها
بازدارنده ها موادی هستند که وقتی به مقادیر کم به یک محیط خورنده اضافه شوند ، باعث کاهش سرعت خوردگی می شوند . بازدارنده ها را می توان در محیط های مختلف نظیر آب ، روغن ، نفت ، رنگ ها ، سیمان و غیره به کار برد . اثر یک بازدارنده بستگی به محیط اطراف و نوع فلز دارد .
ماده ای که به عنوان بازدارنده برای یک فلز معین در یک محیط خورنده می تواند مؤثر باشد ، ممکن است با تغییر هرکدام از این پارامترها ، اثر آن کاهش یابد و یا حتی باعث تشدید خوردگی شود [2] .
1-3-1- بازدارنده های خطرناک و بی خطر
هر بازدارنده ای دارای غلظت مؤثر معین می باشد که در عمل باید با مقادیر کمی بالاتر از آن مورد استفاده قرار گیرد . بازدارنده های خطرناک آنهایی هستند که در غلظت های کمتر از غلظت بحرانی منجر به حملات شدید و خوردگی های حفره ای میشوند که میزان آن خیلی بیشتر از حالتی است که بازدارنده اضافه نشده باشد . بازدارنده های بی خطر آنهایی هستند که چنانچه غلظت آنها کمتر از غلظت بحرانی باشد فقط موجب خوردگی یکنواخت می شوند و میزان آن کمتر از حالتی است که بازدارنده اضافه نشده باشد [2] .
1-3-2 بازدارنده های کاتدی و آندی
بازدارنده آندی به وسیله واکنش بایون های فلز خورده شده ، تولید فیلم نازک رویین یا تولید نمک کم محلول می نماید که سطح آند را پوشانیده و موجب افزایش پلاریزاسیون ناحیه آندی می گردد . در شکل 1-2 منحنی اوانس یک فلز را در حضور و غیاب یک بازدارنده آندی می بینیم . در حضور بازدارنده آندی پتانسیل خوردگی به طرف مقادیر مثبت تر شیفت پیدا می کند ، ضمن این که جریان خوردگی نیز کاهش می یابد [2] .
شکل ص 6
بازدارنده های کاتدی ، احیاء هیدروژن یا اکسیژن را تحت تأثیر قرار می دهند . به طور مثال در مورد اکسیژن ، بازدارنده با یون هیدروکسیل واکنش داده و تولید ترکیبات نامحلول در نواحی کاتدی میکند و بنابراین از رسیدن اکسیژن به نواحی کاتدی جلوگیری می کند . در شکل 1-3 منحنی اوانس فلز در حضور و غیاب بازدارنده کاتدی آورده شده است . همان طور که مشاهده می شود در حضور بازدارنده کاتدی پتانسیل خوردگی به طرف مقادیر منفی انتقال می یابد ، ضمن این که جریان خوردگی نیز کاهش می یابد [4] .
شکل
1-3-3- بازدارنده های آلی و معدنی
این تقسیم بندی براساس خاصیت ماده بازدارنده صورت گرفته است. ترکیبات آلی گروه وسیعی از بازدارنده های بسیار مؤثر در حفاظت فلزات در برابر خوردگی را تشکیل می دهند . بازدارنده های آلی در سطح فلز تجمع کرده و لایه ای محافظ از مولکول های جذب سطحی شده به وجود می آورند که در نتیجه مانعی برای انحلال فلز در الکترولیت می شود . این مواد آلی اغلب یک اثر غالب کاتدی یا آندی دارند [4] .
1-4- بازدارندگی در محیط های اسیدی و مکانیزم آن
بازدارنده های خوردگی در محیط اسیدی غالباً از مواد آلی حاوی ازت ، گوگرد ، فسفر و اکسیژن در گروه های قطبی می باشند . بازدارنده های اسیدی که غالباً از مواد آلی دارای گروه قطبی هستند می توانند در محیط اسیدی با واکنش های آندی یا کاتدی و یا هر دو تداخل کرده و مانع از انجام این واکنش ها گردند . مکانیزم بازدارنده ها در محلول اسیدی به وسیله عمل جذب بر روی سطح انجام می گیرد . علاوه بر عملکرد بازدارنده ها به صورت بازدارنده های کاتدی و آندی ، عمل بازدارندگی به وسیلۀ تئوری های زیر نیز توضیح داده می شود : [2]
1-4-1 جذب سطحی شیمیایی
در این نوع ، حفاظت فلز از خوردگی به وسیلۀ لایه محافظی که به دلیل واکنش شیمیایی فلز ، بازدارنده و یون های محیط خورنده در سطح فلز ایجاد می گردد ، انجام می پذیرد . مطالعات انجام شده ، نشان می دهد که کلیه بازدارنده هایی که به این نحو عمل می نمایند قادرند با انجام واکنش با فلز و یون های آن ایجاد ترکیبات غیرمحلول و یا کم محلول برروی سطح فلز نمایند . بدیهی است که ابتدا باید عمل جذب برروی سطح انجام پذیرد و سپس واکنش شیمیایی صورت گیرد . روند واکنش ابتدا غیریکنواخت بوده و به تدریج کل سطح فلز را دربرمی گیرد . این عمل به این مفهوم
1) در مقایسه آلانین ، والین و لیوسین نقش گروه R متصل به اتم کربن در میزان بازدارندگی مشخص می گردد . به طوری که با بزرگ شدن گروه R اثر بازدارندگی افزایش می یابد که به این دلیل افزایش بر همکنش های واندروالسی بین مولکول ها و سطح فلز و در نتیجه افزایش میزان جذب بازدارنده است .
2) تریپتوفان از میان آمینو اسیدهای بکار رفته بالاترین راندمان بازدارندگی را نشان می دهد که این می تواند به حضور حلقه آروماتیک و بزرگ بودن اندازه مولکولی نسبت داده شود . به دلایل گفته شده میزان جذب و همین طور پوشانندگی تریپتوفان زیاد بوده و متناسب با افزایش غلظت بازدارنده ، تأثیر آن نیز افزایش می یابد .
3) متیونین دارای اتم گوگرد در گروه آلیفاتیک است که از طریق جفت الکترونهای آزاد این گوگرد ، می تواند با سطح فلز برهم کنش دهد و از طرفی این زنجیر آلیفاتیک متصل به کربن هم باعث پوشانندگی خوب سطح می گردد .
4) در مورد پرولین قرارگیری گروه آمین در ساختار حلقوی آلیفاتیک باعث افزایش تمرکز بار منفی بر روی نیتروژن این گروه شده و برهم کنش این بازدارنده با سطح فلز از این طریق افزایش می یابد .
5) در بیشترین غلظت آزمایشی (M 10 ) ترتیب اثر بازدارندگی به صورت زیر است :
آلانین < والین < لیوسین < پرولین < متیونین < تریپتوفان
3-1-3- بررسی اثر دما در عملکرد بازدارنده ها
منحنی های پلاریزاسیون آلومینیوم در محلول حاوی آمینواسیدها به غلظت 1/0 مولار ، در دماهای مختلف ترسیم و نتایج به صورت نمودارهای 3-14 تا 3-19 و داده های مربوط در جداول 3-9 تا 3-14 آورده می شود . پارامترهای خوردگی مربوط نیز در نمودارهای 3-20 تا 3-25 ارائه می گردد .
1-5-2- گروه های عاملی و ساختمانی بازدارنده
بازدارنده ها می توانند از طریق انتقال الکترون با سطح فلز پیوند برقرار نمایند . این روند برای فلزاتی نظیر فلزات واسطه که فضای الکترونی خالی (در اوربیتال های با انرژی کمتر) در اختیار دارند به نحو مطلوبتری صورت می گیرد . این انتقال الکترون توسط مواد آلی که در ساختمان مولکولی خود پیوندهای الکترونی نسبتاً ضعیف نظیر آنچه در آنیون ها و یا مولکول های آلی خنثی که یک جفت الکترون غیرپیوندی تنها در اختیار دارند و یا سیستم هایی که دارای پیوندهایی از نوع ، نظیر پیوندهای چندگانه و یا حلقه های آروماتیک را دارا می باشند ، به نحو بهتری انجام می پذیرد . حضور هترو اتم هایی مانند اکسیژن ، گوگرد و نیتروژن نیز باعث می شود که عمل جذب به نحو بهتری صورت گیرد [2] .
1-5-3- اثرات متقابل بازدارنده با مولکول های آب
غالباً سطح فلز در محلول های آبی با مولکول های آب پوشیده می شود . جذب مولکول های بازدارنده در حقیقت پس زدن مولکول های آب و جانشین شدن بر روی سطح فلز می باشد . یک مولکول بازدارنده به هنگام عمل جذب دارای انرژی متفاوت از همان مولکول ها در آب می باشد و این تفاوت انرژی آزاد نقش مهمی در عمل جذب ایفا می کند [2] .
1-5-4- اثرات متقابل مولکول های بازدارنده جذب شده
نیروهای جانبی میان بازدارنده های جذب شده ، اثر مهمی در پوشانیدن سطح فلز و نهایتاً در راندمان بازدارندگی دارد . این نیروهای جانبی ممکن است دفعی یا جذبی باشند [2] . اثرات متقابل بین مولکول های بازدارنده نیز طبق معادلۀ فرومکین قابل بررسی است [5] .
1-5-5- نظریه اسید و بازسخت و نرم (پیرسون)
براساس این نظریه ، ترکیبات آلی حاوی نیتروژن عموماً بازهای سخت هستند و امکان ایجاد پیوندهای ضعیف تری با سطح فلز در مقایسه با بازهای نرم که در این محلول ها در تماس با اسید قرار می گیرند ، را به وجود می آورند [6] .
روشهای مختلفی برای بررسی پدیده خوردگی وجود دارد که در این کار پژوهشی از روش پلاریزاسیون تافل استفاده شده و به آن اشاره میگردد .
1-6- روش پلاریزاسیون و استفاده از منحنی های تافل
در این روش پارامترهای پتانسیل E و جریان I مورد توجه قرار می گیرند . رابطه بین جریان و پتانسیل توسط معادلۀ باتلر – ولمر (BE) بیان می گردد [7] .

که در آن پتانسیل مازاد ، n تعداد الکترون های مبادله شده ، R ثابت عمومی گازها ، T دمای محیط ، F ثابت فارادی و ضریب انتقال بار ، دانسیته جریان مدار خارجی و جریان در پتانسیل مدار باز است . در معادلۀ فوق عبارت اول یعنی برای جریان کاتدی و عبارت دومی برای جریان آندی است . پتانسیل مدار باز یعنی 0 مقدار دانسیته جریان مدار خارجی برابر صفر است [7] .
با استفاده از سیستم سه الکترودی ، پتانسیل هایی در محدودۀmV 250 نسبت به پتانسیل تعادل اعمال گردید و با اندازه گیری جریان ها ، منحنی های E برحسب logi که همان منحنی های پلاریزاسیون تافل هستند رسم می گردد . اعمال پتانسیل به الکترود کار نسبت به الکترود شاهد صورت گرفته و جریان بین الکترودکار و کمکی ثبت می شود [7] . نمونه ای از منحنی های پلاریزاسیون در شکل 1-4 آورده شده است .
طبق معادلۀ باتلر – ولمر ، اگر نسبت به ocp حدود mV 50 به سمت مقادیر آندی حرکت کنیم ، عبارت مربوط به جریان کاتدی به قدری کم خواهد شد که در مقابل عبارت جریان آندی قابل صرف نظر کردن می شود . در اینجا می توان گفت رابطه بین پتانسیل و لگاریتم جریان آندی خطی می باشد و این خط همان خط تافل آندی است . همچنین اگر نسبت به ocp حدود mV -50 به سمت مقادیر کاتدی حرکت کنیم ، عبارت مربوط به جریان آندی به قدری کوچک خواهد شد که در مقابل عبارت جریان کاتدی قابل صرف نظر کردن خواهد بود و در این حال می توان گفت که رابطه بین پتانسیل و لگاریتم جریان کاتدی خطی می باشد و این همان خط تافل کاتدی نامیده می شود . با رسم خطوط تافل کاتدی و آندی و امتداد آنها و با استفاده از محل تلاقی آنها می توان جریان و پتانسیل خوردگی را تعیین کرد [7] .
شکل ص11
جریان خوردگی طبقه رابطۀ زیر به شیب خطوط تافل کاتدی و آندی و مقاومت پلاریزاسیون یا بستگی دارد :

که در آن و به ترتیب شیب خطوط تافل آندی و کاتدی و مقاومت پلاریزاسیون است که به صورت تعریف می شود [7] .
رابطه بین سرعت خوردگی به صورت زیر بیان می شود :

که در آن جریان خوردگی ، دانسیته فلز و اکی والان گرم فلز است [7] .
1-7- آلومینیوم
آلومینیوم ، فلز نسبتاً گران قیمتی است که دلیل آن صرف انرژی بالا طی عملیات استخراج آن از سنگ معدن بوکسیت است . آلومینای خالص طی عملیات بایر با انحلال بوکسیت در هیدروکسید سدیم به دست آمده و به عنوان منبع تغذیه در عملیات احیاء اکترولیتیک دمای بالای هال – هرولت به منظور تهیه فلز آلومینیوم خالص به کار می رود [8] .
آلومینیوم دارای دانسیته پایین ، چکش خواری بالا ، هدایت های گرمایی و الکتریکی بالا ، مقاومت خوردگی خوب ، جلای بالا و سمیت پایین است . با وجود هزینه های بالای تهیه آن ، آلومینیوم به دلیل ترکیب صفات خوب گفته شده به میزان بسیار زیادی در صنایع هوافضا ، اتومبیل سازی ، صنایع غذایی ، صنعت ساختمان سازی و انتقال حرارت و الکتریسیته به کار گرفته می شود. به منظور بهبود خواص آلومینیوم مانند قدرت کشش بدون این که سایرخواص خوب آن نظیر مقاومت خوردگی از بین برود ، آلیاژهای آلومینیوم تهیه گردیده است و این بهبود در خواص باعث شده که آلومینیوم پس از فولاد زنگ نزن دومین فلز مطرح از نظر اقتصادی در جهان شناخته شود [8] .
آلومینیوم تنها به حالت اکسایش Al(111) در ترکیبات جامد و محلول های آبی حضور دارد و در این حالت یکی از مقاومترین شکل های شناخته شده است و همان طور که نشان داده می شود انرژی گیبس تشکیل اکسید آن بالا است :


و پتانسیل های الکترودی استاندارد برای تشکیل یون ها در محلول های آبی اسیدی آن :

و در محلول های قلیایی :

مطالعه جدول 1-1 نشان می دهد که آلومینیوم به طور ذاتی از همۀ فلزات معمول در صنایع جز منیزیم فعالتر است و خواص مقاومتی آن به فیلم اکسید تشکیل شده روی سطح آن نسبت داده می شود [6] . این فیلم ، در محلول های خنثی و تعداد زیادی از محلول های اسیدی پایدار بوده ولی به وسیله مواد قلیایی خورده می شود . این پوسته اکسیدی در اکثر محیط ها تشکیل می شود ، ولی با عبور جریان الکتریکی می توان آن را به طور مصنوعی هم به وجود آورد . این روش آندیزه کردن نام دارد [8] .

جدول 1-1 پتانسیل های استاندارد اکترودی برای فلزات
___________________________________
Standard Electrode potential
V (SHE) E Electrode
________________________________________
+ 1.50
+ 1.360
+ 1.228
+ 1.065
+ 0.799
+ 0.789
+ 0.771
+ 0.536
+ 0.520
+ 0.337
0.000 (by definition)
- 0.126
- 0.136
- 0.250
- 0.440
- 0.740
- 0.763
- 1.663
- 2.370
- 2.714
____________________________________

به لحاظ اهمیت تکنولوژیکی بسیار بالای آلومینیوم ، تلاش های بسیاری جهت مطالعه خواص و مکانیسم های خوردگی و رویین شدن آن در محیط های مختلف انجام گرفته است . با وجود این مطالعات ، هنوز مکانیسم واقعی و دقیقی برای عملکرد آلومینیوم در محیط های مختلف و در حضور یون های معدنی متفاوت و ترکیبات آلی و انواع بازدارنده ها مشخص نگردیده است . آلومینیوم در محیط ها و شرایط مختلف دارای انواع خوردگی یکنواخت ، گالوانیکی ، سایشی ، حفره ای و تنشی می باشد [3] . بررسی خوردگی آلومینیوم در انواع محیط های اسیدی و قلیایی ، محیط های آبی طبیعی (مانند آب دریا) و سایر محیط انجام شده است . از جمله محیط های اسیدی مورد بررسی اسید کلریدریک است [26-14 ] .
1-8- بررسی خوردگی آلومینیوم در محیط های اسیدی
آلومنیوم در محلول اسید کلریدریک دچار دو نوع خوردگی یکنواخت و حفره ای می شود . مورد اول ناشی از خوردگی در محیط اسیدی است و به احیاء در نواحی کاتدی و انحلال فلز در نواحی آندی مربوط می گردد . نوع دوم خوردگی آلومینیوم در این محیط یعنی خوردگی حفره ای ناشی از وجود یون های هالید است .
مطالعات بسیاری برای روشن شدن نحوۀ ایجاد حفره بر روی فلز آلومینیوم انجام شده ، اما هنوز مکانیسم کاملاً روشن و واضحی در این مورد ارائه نشده و در این مورد فرضیاتی وجود دارد که به یک مورد اشاره می گردد : مرحلۀ اول در خوردگی آلومینیوم تشکیل یون شش آبه است و سپس بسته به pH و غلظت یون های آلومینیوم ، کمپلکس های چند هسته ای آلومینیوم با فرمول کلی تشکیل می شوند ، که این کمپلکس ها به حالت ژلاتینی هستند و در محیط های آبی به فرم های ، , در می آیند . یون های کلرید و سولفات بر روی این لایه ژلاتینی جذب می شوند .
برخی مطالعات نشان دهنده پیوند قویتر یون های کلرید با این لایه نسبت به یون های سولفات است . در هر حال ، با جذب یون های کلرید در فصل مشترک محلول و لایه ژلاتینی کمپلکس های کلرواکسوهیدروکسوی آلومینیوم که در مرحلۀ آخر منجر به تشکیل کمپلکس می شوند به وجود می آیند . بدین ترتیب یون های کلرید به داخل لایۀ سطحی اکسید آلومینیوم نفوذ کرده و از این به بعد خوردگی در آلومینیوم به وقوع می پیوند [9-12]. حضور یون های سولفات به همراه یون های کلرید باعث تشدید خوردگی آلومینیوم می گردند و دانسیته جریان خوردگی در اثر حضور یون های سولفات افزایش می یابد [12 و 13] .
به منظور پیشگیری یا محدود کردن خوردگی از بازدارنده های آلی و معدنی متعددی در این مورد بهره گرفته شده است .
1-9- اثر بازدارنده های آلی در خوردگی آلومینیوم
1-9-1- وانیلین
بررسی اثرات بازدارندگی وانیلین در محیط اسید کلریدریک به چهار روش ترمومتری ، کاهش وزن ، اندازه گیری گاز هیدروژن آزاد شده و روش پلاریزاسیون الکتریکی انجام شده است . نتایج روش کاهش وزن نشان می دهد که وانیلین بازدارنده بسیار خوبی برای خوردگی در محیط اسید کلریدریک است [14] .
راندمان بازدارندگی وانیلین با افزایش غلظت آن افزایش می یابد . وانیلین یک آلدهید آرماتیک دارای گروه های هیدروکسیل ، متوکسی و کربونیل روی این حلقه است . جذب وانیلین روی سطح آلومینیوم از طریق این گروه های عاملی صورت می گیرد . این جذب خود به خود سه گروه عاملی ، به مولکول وانیلین نیرو وارد می کند تا به شکل افقی روی سطح فلز جهت گیری کند . بیشترین پوشش سطح از طریق همین نوع جهت گیری امکان پذیر است . این طریقۀ جذب باعث می شود که وانیلین حتی در غلظت های پایین هم راندمان بازدارندگی بالایی داشته باشد . با افزایش غلظت بازدارنده ، سطحی از فلز که پوشانده می شود افزایش یافته و منجر به افزایش راندمان بازدارندگی می شود . پارامتر ( 0 ) که نشان دهندۀ کسری از سطح فلز که توسط بازدارنده پوشانده می شود می باشد ، بدست آمده و با رسم برحسب C (غلظت بازدارنده) خط راستی حاصل می شود که نشان می دهد جذب وانیلین روی سطح آلومینیوم از ایزوترم لانگ – میر پیروی می کند . نتایج روش پلاریزاسیون نیز نشان می دهد که با افزایش غلظت وانیلین جریان خوردگی کاهش یافته و راندمان بازدارندگی افزایش می یابد . همچنین در این مورد پتانسیل خوردگی نیز با افزایش غلظت بازدارنده از 200 تا ppm 3000 به سمت مقادیر مثبت تر میل کرده که تا اینجا نشان دهنده غالب بودن واکنش آندی بوده و در تغییر غلظت از 3000 به ppm 4000 پتانسیل تغییری نداشته که نشان دهنده برابر بودن سرعت واکنش های کاتدی و آندی است . نتایج این دو روش با نتایج روش های ترمومتری و اندازه گیری حجم گاز هیدروژن آزاد شده مطابقت دارد [14] .
1-9-2- تعدادی از اسیدهای چرب اتوکسیله شده
اثر بازدارندگی چهار اسید چرب اتوکسیله شده (پلی اکسی اتیلن (80) مونو استئارات) و (پلی اکسی اتیلن (n) مونواولئات) که 80 و 40 و 20 = n در محیط اسید کلریدریک M 1 به روش کاهش وزن بررسی شده است . نتایج این روش نشان می دهد که کاهش وزن با افزایش غلظت هر بازدارنده کاهش یافته و در نتیجه راندمان بازدارندگی افزایش می یابد . نتایج نشان می دهد که کاهش وزن آلومینیوم وابسته به هر دو عامل نوع و غلظت بازدارنده است. در مورد اسیدهای چرب اشاره شده ترتیب بازدارندگی به صورت زیر است :

در این مورد افزایش واحدهای اکسید اتیلن در ساختار مولکولی و وجود پیوندهای در ساختار اولئات منجر به افزایش راندمان بازدارندگی می گردد که این عملکرد از طریق افزایش پوشش سطح و تأثیر متقابل پیوند با سطح فلز قابل توضیح است . افزایش زمان غوطه وری و دمای محلول موجب افزایش خوردگی می شود . پارامترهای ترمودینامیکی ، انرژی فعالسازی Ea ، آنتروپی و آنتالپی از طریق معادلۀ آرنیوس و معادلۀ حالت گذار بدست آمده اند . همچنین داده های بدست آمده در معادلات لانگ – میر ، فرومکین برازش شده اند . انرژی های فعالسازی کوچک بدست آمده نشان دهندۀ وقوع جذب فیزیکی است [5] .
1-9-3- بازدارنده های آنیونی SDBS ، کاتیونی LAPACL و غیر یونی و (EO)
DPh
اثر این بازدارنده ها روی خوردگی آلومینیوم در محلول 5/3 درصد NaOH و محلول آب دریای طبیعی به طریق الکتروشیمیایی بررسی شده است . مطالعات نشان می دهد که سورفاکتانت آنیونی سدیم دودسیل بنزن سولفونات بسیار بازدارنده تر از نوع کاتیونی 1 و 1- (لوریل آمیدو) پروپیل آمونیوم کلرید استکه این به دلیل جذب مستقیم روی سطح آلومینیوم است . اما جذب نوع کاتیونی با جذب آن روی یون کلرید جذب شده صورت می گیرد . که این مکانیسم نیاز به زمان زیادی دارد . از طرفی نوع غیر یونی دودسیل فنل اتو کسیله شده ، پایین ترین اثر بازدارندگی را در این دسته دارد که به دلیل ساختار مولکولی بدون بار آن است که جذب را روی سطح مشکل می کند [15] .
1-9-4- شیف بازها
اثرات بازدارندگی تعدادی از شیف بازها شامل N – بنزیلیدین ، اتیلن دی آمین ، N و N' دی بنزیلیدین و N- (پارامتوکسی بنزیلیدین) روی خوردگی آلومینیوم در محلول اسید کلریدریک N2 به روش پلاریزاسیون بررسی شده است . نتایج نشان می دهد که راندمان همۀ این ترکیبات با افزایش غلظت بازدارنده افزایش می یابد . اضافه کردن هریک از این ترکیبات موجب انتقال پتانسیل به سمت مقادیر منفی می شود که این اثر در غلظت های بالاتر مشهودتر است و نشان دهنده آن است که ترکیبات این دسته به عنوان بازدارنده های کاتدی عمل می کنند . بررسی اثرات دمایی نیز نشان می دهد که در محلول های از این بازدارنده ها ، با افزایش دما از 30 تا 50 درجه سانتیگراد راندمان بازدارندگی ، افزایش می یابد . همچنین مطالعه از طریق بررسی تغییرات در شیب های کاتدی و آندی منحنی های تافل صورت گرفته است که مؤید تغییرات بسیار اندک در شیب آندی و تغییرات مشهود در شیب کاتدی در حضور بازدارنده هاست و بدین ترتیب فرض می شود که در هر دو ناحیه کاتدی و آندی سطح به وسیلۀ بازدارنده پوشانده می شود . بازدارنده های شیف باز ترکیبات هتروسیکلی هستند که یک اتم نیتروژن در حلقه دارند . به دلیل اسیدیته محیط شیف بازها نمی توانند به صورت بازهای آزاد حضور داشته باشند و این طور فرض می شود که در دقایق اولیه تماس بازدارنده و محلول ، به شکل کاتیونی درمی آیند که به نقاط آندی حمله می کنند، همچنین ممکن است قلیائیت ایجاد شده در موقعیت های کاتدی سبب جذب بازها روی سطح فلز شود . شیف بازها همچنین می توانند از طریق جفت الکترون های اتم نیتروژن با سطح فلز واکنش داده و روی آن جذب شوند .
پارامترهای ترمودینامیکی جذب این مواد روی سطح آلومینیوم از طریق معادلۀ آرنیوس و حالت گذار محاسبه گردیده است که مقادیر بالای بدست آمده نشان دهنده جذب قوی بازدارنده ها روی سطح فلز است [16] .
1-9-5- سورفاکتانت های آنیونی
بررسی بازدارندگی دسته ای از سورفاکتانت های آنیونی مانند نمک سدیم دود سیل سولفونیک اسید (DSASS) ، نمک سدیم دودسیل بنزن سولفونیک اسید (DBSAS) و سدیم دودسیل سولفات (SDS) در خوردگی آلومینیوم در محیط اسید کلریدریک M 1 به روش کاهش وزن انجام گرفته است . نتایج این بررسی نشان می دهد که جذب آنی سورفاکتانت ها از کاهش وزن جلوگیری کرده و از معادلۀ لانگ – میر پیروی می کند . پارامترهای ترمودینامیکی نظیر گرمای جذب، آنتروپی و انرژی آزاد جذب نیز محاسبه گردیده است . در این مورد نیز با افزایش فلظت بازدارنده ها میزان کاهش وزن کمتر می شود و هنگامی که نشان دهندۀ پوشیده شدن سطح در این غلظت توسط این سورفاکتانت هاست. پارامترهای جذب بدست آمده نزدیک به یکدیگرند که این به تشابه گروه های هیدروفوبیک این سورفاکتانت ها و اختلاف کم گروه های هیدروفیل آن نسبت داده می شود [17] .
1-9-6- مشتقات ایمیدازولون
اثر ترکیب 2- متیل تیو – 5- بنزیلیدین به عنوان بازدارنده در خوردگی آلومینیوم در محیط اسید کلریدریک M 5/0 مورد مطالعه قرار گرفته است . بررسی ها به سه روش پتانسیواستاتیک ، کاهش وزن و اندازه گیری حجم گاز هیدروژن آزاد شده انجام شده است . نتایج بدست آمده از هر سه روش مؤید آن است که با افزایش غلظت بازدارنده ، راندمان بازدارندگی افزایش می یابد ، البته در مقدار دقیق عددی راندمان ها اختلافاتی دیده می شود که به شرایط متفاوت حین انجام هر روش نسبت داده می شود . انتقال پتانسیل در روش پلاریزاسیون با افزایش غلظت بازدارنده به سمت مقادیر منفی تر و نشان دهنده عملکرد بازدارنده ، به عنوان یک بازدارنده کاتدی است[18].
1-9-7- مورفولین – متیلن – فسفونیک اسید (MMPA)
ترکیب MMPA با ساختار شیمیایی زیر به عنوان بازدارنده در خوردگی آلومینیوم در محلول نمک طعام M 5/0 با 6 = pH شناخته شده است . بررسی اثر بازدارندگی این ترکیب با مطالعات پلاریزاسیون پتانسیواستاتیک نشان می دهد که با افزایش غلظت ترکیب ، پتانسیل خوردگی به سمت مقادیر مثبت تر انتقال پیدا کرده است . اضافه کردن مقادیر کمی از بازدارنده سرعت خوردگی را کاهش داده و از خوردگی حفره ای آلومینیوم نیز جلوگیری می کند . خواص کمپلکس کنندگی MMPA ، موجب می شود که این ترکیب با یون های آلومینیوم موجود در سطح ، لایه ای فیلم سطحی نامحلول بسازد که از تخریب فلز در محیط های حاوی یون کلرید جلوگیری می کند [19] . OH
O = P CH N O
OH
شکل 1-5- ساختار شیمیایی MMPA
از جمله بازدارنده های آلی به کار رفته دیگر در جلوگیری از خوردگی آلومینیوم می توان به هیدروکسی کربوکسیلیک اسیدها در محیط نمک طعام ، بنزوئیک اسید در محیط اسید نیتریک ، بنزایمیدازول در محیط حاوی یون های کلرید ، تیواوره ، دی ارتوآمینودی فنیل دی سولفان (DOAPD) و بنزوتری آزول (BTA) در محلول کربنات و نیتروآمینوفنل ها و ساکاریدها در محیط بوتیل گلیکول و آب و 8- هیدروکسی کینولین در محیط کلریدریک اشاره نمود [20-26].
1-10- اثر بازدارنده های معدنی در خوردگی آلومینیوم
1-10-1- متاکریلوکسی پروپیل متوکسی سیلان (MAOS)
MAOS برای آماده سازی و سیلانیزه کردن آلومینیوم در محلول 5/3 درصد نمک طعام به کار می رود . آزمایشات پلاریزاسیون پتانسیواستاتیک و امپدانس الکتروشیمیایی روی قطعات سیلانیزه شده به منظور بررسی خواص و مقاومت آنها در مقابل خوردگی عمومی و موضعی انجام شده است . سطح قطعات نیز به روش های FT-IR,XPS قبل و بعد از غوطه وری در محلول NaC1 مورد بررسی قرار گرفته اند . نتایج نشان می دهد که سیلانیزه کردن از طریق تشکیل فیلم پلیمری سیلوکسان – آلومینیوم از خوردگی پیشگیری می کند و با افزایش زمان غوطه وری به دلیل اثر اکسیدهای آلومینیوم به عنوان محصولات خوردگی روی سطح آلومینیوم اثر بازدارندگی افزایش پیدا می کند [27] .
1-10-2- مولیبدات ها و دی کرومات ها
بررسی اثر بازدارندگی این یون ها در محلول های 7 = pH (با استفاده از بافرهای مخلوط NaOH و NaC1 بوراکس و اسیدبوریک) از طریق تکنیک های XPS ، SEM صورت گرفته است . دی کرومات ها از طریق توانایی بالای آنها در اکسید کردن و رویین سازی آلومینیوم بازدارندگی بالایی از خود نشان می دهند . از طرفی در مورد آلیاژهای آلومینیوم دی کرومات ها روی موقعیت های نواحی کاتدی قرار گرفته و از کوپل شدن های گالوانیکی جلوگیری می کنند. مولیبدات ها به دلیل تشکیل توده های یونی پلیمریزه بازدارندگی کمتری نسبت به دی کرومات ها نشان می دهند . جذب بازدارنده ها در ماتریکس فیلم رویین ، وابسته به غلظت یون های بازدارنده در محلول است [28 و 29 ].
علاوه بر بازدارنده های معدنی نامبرده شده می توان به نمک های لانتانیدها در محلول نمک طعام و فسفات ها در محیط اسید نیتریک حاوی یون های کلرید نیز اشاره نمود [30 و 31 ] .
1-11- نقش آمینواسیدها به عنوان بازدارنده های خوردگی فلزات
آمینواسیدها به عنوان بازدارنده های خوردگی فلزات مختلف در محیط های خورنده مورد مطالعه قرار گرفته اند که در زیر به تعدادی از آن ها اشاره می شود :
1-11-1- اثر آمینواسیدها روی خوردگی کبالت
اثر بازدارندگی 10 آمینواسید در خوردگی کبالت در محلول M 5/0 اسید سولفوریک به روش پلاریزاسیون پتانسیواستاتیک بررسی شده است . در مورد آمینواسیدهای به کار رفته نتایج زیر بدست آمده اند [32] :
الف) در آمینواسیدهای گلیسین ، آلانین ، والین ، لیوسن و ایزولیوسین که گروه R در آن ها هیدروکربن های غیرقطعی هستند ، اثر بازدارندگی با افزایش طول زنجیر جانبی افزایش می یابد که نشان دهنده افزایش اثر پوشانندگی سطح است .
ب) گروه هیدروکسی اثر قابل توجهی در اثر بازدارندگی ندارد، بلکه گاهی اثر کاهنده دارد .
ج) آمینواسیدهای حاوی گروه سولفور مانند سیستئین اثر بازدارندگی خوبی نشان نمی دهند .
د) آمینواسیدهای دارای حلقه آروماتیک راندمان های بازدارنده خوبی دارند .
هـ) لیزین با داشتن دو گروه آمینی اثر بازدارندگی بسیار بالایی نشان می دهد ، زیرا جذب آنها از طریق گروه های آمینی به سطح فلز صورت می گیرد .
و) اثر بازدارندگی متناظر با فاصلۀ بین اتم کربنی که حاوی گروه آمینی می باشد و کربن مجاور که حامل گروه جانبی R می باشد تغییر می کند . به طوری که هرچه این فاصله نزدیک تر باشد، اثر بازدارندگی کاهش می یابد و هرچه فاصله بیشتر باشد این اثر افزایش می یابد . این اثر به دلیل کاهش بار نسبی گروه آمینو ، با نزدیکی به گروه های جانبی می باشد [32] .
1-11-2- اثر آمینواسیدها در خوردگی نیکل
بررسی نقش آمینواسیدها در بازدارندگی از خوردگی نیکل در محیط اسید سولفوریک M 1 به روش برون یابی شیب های تافل کاتدی انجام شده و نتایج زیر بدست آمده است: [33]
الف) آمینواسیدهایی که دارای زنجیرهای هیدروکربنی غیرقطبی هستند اثرات بازدارندگی مشابه هم دارند بجز ایزولیوسین که به دلیل ممانعت فضایی اثر ضعیفی نشان می دهد .
ب) هرچه گروه عاملی بزرگتر باشد اثر بازدارندگی افزایش پیدا می کند .
ج) همۀ آمینواسیدها با زنجیر جانبی هیدروکربنی (بجز ایزولیوسین) پتانسیل خوردگی را به سمت مقادیر مثبت جابه جا می کنند . اثر بازدارندگی لیوسین حدود دو برابر ایزولیوسین است که نشان دهنده تأثیر ساختار ایزومری و جذب کمتر ایزولیوسین به دلیل وجود شاخه جانبی است .
د) سیستئین اثر تسریع کنندگی روی خوردگی نیکل نشان می دهد که دلیل آن احتمالاً به کمپلکس کردن یونی های نیکل توسط سیستئین مربوط می شود که موجب دپلاریزاسیون سطح می گردد .
هـ) واکنش کاتدی هیدروژن در حضور آمینواسیدها تحت تأثیر قرار می گیرد .
و) حضور آمینواسیدها مکانیسم واکنش کاتدی را تغییر نمی دهد بلکه فقط از طریق جذب، سطح مؤثر را کاهش می دهند .
ز) با افزایش pH اثر بازدارندگی آمینواسیدها افزایش می یابد که نشان دهندۀ مؤثر بودن آمینواسیدها در محیط های اسیدی است .
ک) در مورد لیزین، هیستیدین و آرژنین جذب از طریق گروه های آمینو صورت می گیرد. در این دسته لیزین بیشترین اثر بازدارندگی را دارد که به دلیل وجود دو گروه آمینو در ساختار این ماده می باشد که با هم در جذب شرکت می کنند [33].
1-11-3- اثر آمینواسیدها در خوردگی مس
تأثیر بازدارندگی آمینواسیدهای آلانین ، آسپارتیک اسید ، L – گلوتامین و L- لیزین بر خوردگی مس در محلول اسید کلریدریک M 1 انجام شده و نتایج نشان می دهد که با افزایش غلظت بازدارنده در آلانین ، آسپارتیک اسید و L- گلوتامین ، پتانسیل خوردگی به طرف مقادیر مثبت تر جابجا می شود . در L- لیزین در غلظت M 10 پتانسیل خوردگی به طرف مقادیر منفی ، در M 10 به طرف مقادیر مثبت و در غلظت M 10 دوباره به سمت مقادیر منفی انتقال می یابد . با افزایش فلظت بازدارنده در همۀ دماها ، راندمان بازدارندگی در این دسته در غلظت M 10 به صورت زیر بدست آمده است :
L- لیزین< آسپارتیک اسید < L- گلوتامین < - آلانین
همچنین اثر بازدارندگی آمینواسیدهای - آلانین ، فنیل آلانین ، سیستئین و متیونین در خوردگی مس در محلول اسید نیتریک N 1 بررسی شده و معلوم شده که با افزایش غلظت اسید ، سرعت خوردگی افزایش یافته و اثر محافظتی کاهش می یابد و از طرف دیگر کاهش وزن نسبت به زمان غوطه وری در حضور و غیاب بازدارنده ها به صورت خطی تغییر می کند . ترتیب اثر بازدارندگی در این دسته به صورت زیر می باشد :
- آلانین < فنیل آلانین < سیستئین < میتونین
در همۀ موارد میزان پلاریزاسیون کاتد بیشتر از آند است و از آنجایی که بازدارنده ها بیشتر باعث پلاریزاسیون ناحیه کاتدی میشوند، پس می توان گفت جزو بازدارنده های کاتدی می باشند [34 و 35 ].
1-11-4- اثر آمینواسیدها در خوردگی آهن و فولاد
بررسی اثر بازدارندگی آمینواسیدها در خوردگی آهن و فولاد در چند کار تحقیقاتی انجام شده است که نتایج کلی آنها به شرح زیر است :
الف) با افزایش طول زنجیر هیدروکربنی مولکول های آمینواسید، میزان جذب سطحی و قدرت بازدارندگی افزایش می یابد. همچنین وجود شاخه جانبی به دلیل داشتن اثرات ممانعت فضایی باعث کاهش جذب مواد به سطح و کاهش اثر بازدارندگی می گردد. در مقایسه آلانین، گلیسین و لیوسین نقش گروه R متصل به کربن مشخص می گردد. با بزرگ تر شدن این گروه اثر بازدارندگی افزایش می یابد [36].
ب) در مقایسه سرین و آلانین با توجه به این که مراکز مسئول جذب در سرین بیشتر از آلانین است ، بنابراین میزان اثر بازدارندگی آن نیز بیشتر از آلانین می باشد . مطابق داده های بدست آمده هیچ گونه پیوند هیدروژنی که بتواند اثر بازدارندگی سرین را کاهش دهد، در مولکول قابل توجیه نیست و این احتمالاً به آرایش فضایی مولکول مربوط می شود که هیچ گونه بر همکنشی بین گروه OH , NH ایجاد نمی شود [36].
ج) در مورد سیستین و سیستئین تسریع در خوردگی آهن از طریق کمپلکس کردن یون آهن و افزایش انحلال آهن دیده می شود .
د) لیزین با داشتن دو گروه آمینو نسبت به بقیه اثر محافظتی بهتری دارد .
هـ) آمینواسیدهای حاوی گوگرد بیشترین اثر بازدارندگی را دارد .
و) در غلظت M 10 با کم شدن اثرات جذبی، گلیسین به دلیل کوچکی به راحتی می تواند به عنوان یک لیگاند عمل کرده و با یون فلزی حاصل از خوردگی کمپلکس ایجاد کند و باعث دپلاریزه شدن سطح فلز گردد . در لیوسین نیز چنین اثری در غلظت M 10 جلوه می کند.
ز) از مقایسه عملکرد پرولین و سایر آمینواسیدها نتیجه می شود که وقتی گروه آمینی در ساختار حلقوی وجود داشته باشد اثر بازدارندگی بیشتر می گردد [36 و 40].
ک) در غلظت های مختلف از بازدارنده ها ، با توجه به عملکرد آنها به عنوان بازدارنده کاتدی، آندی و یا مخلوط ، پتانسیل جابه جا می شود [36].
اثرات دمایی نیز روی خوردگی فولاد بررسی و نتایج تجربی زیر بدست آمده است :
الف) در مورد آلانین، گلیسین و سرین با افزایش دما جریان خوردگی و متعاقب آن سرعت خوردگی افزایش می یابد . همچنین در سه ترکیب گفته شده ، مقاومت پلاریزاسیون نیز با افزایش دما کاهش می یابد .
ب) در مورد پرولین و لیوسین افزایش دما تا C 38 باعث افزایش جریان و سرعت خوردگی می گردد ولی با افزایش دما از C 38 به بالا جریان خوردگی و متناظر با آن سرعت خوردگی کاهش می یابد .
ج) در مورد هیستیدین با افزایش دما ، پتانسیل خوردگی به سمت مقادیر منفی تر میل می کند.
د) در مورد آلانین ، لیوسین و سرین افزایش دما تا C 38 باعث منفی تر شدن پتانسیل خوردگی و از C 38 به بالا باعث مثبت تر شدن آن می گردد.
هـ) در بررسی غلظت اسید کلریدریک با افزایش غلظت اسید، در اکثر موارد میزان عملکرد بازدارنده ها کاهش یافته و سرعت خوردگی بیشتر می شود .
و) بررسی ها نشان می دهند که جب آمینواسیدهای مورد آزمایش روی سطح فولاد از ایزوترم لانگ- میر پیروی می کند [40].
1-11-5- اثر بازدارندگی آمینواسیدها در خوردگی آلومینیوم
خوردگی آلومینیوم در محیط اسیدکلریدریک حاوی مقادیر متفاوت از آمینواسیدهای آسپارتیک اسید، گلوتامیک اسید و آلانین و فنیل آلانین به روش پتانسیواستاتیک بررسی شده و نتایج زیر بدست آمده است :
الف) گلوتامیک اسید دانسیته جریان خوردگی را کاهش داده و پتانسیل خوردگی را به سمت مقادیر مثبت جابجا می کند.
ب) آسپارتیک اسید با عمل کردن به صورت یک بازدارنده مخلوط می تواند پتانسیل های کاتدی و آندی را تحت تأثیر قرار دهد. داده های تجربی بدست آمده برای آلومینیوم در حضور غلظت های مختلف از آسپارتیک اسید برازش خوبی را در معادلات ترمودینامیکی از خود نشان می دهند. مقادیر کمیت های ترمودینامیکی بدست آمده نشان دهنده برهمکنش قوی بین مولکول آسپارتیک اسید و سطح آلومینیوم درحال خورده شدن است. بررسی اثرات دما نیز نشان می دهد که راندمان بازدارندگی آسپارتیک اسید با افزایش دما ، کاهش می یابد .
ج) در مقایسه دو آمینواسید آلانین و فنیل آلانین نیز بررسی ها مؤید آن است که قرار دادن یک گروه فنیل در مولکول موجب می شود که دانسیته جریان خوردگی به مقادیر بسیار کمتری از خود آلانین برسد که این احتمالاً مربوط به جهت گیری فنیل آلانین حین جذب روی سطح آلومینیوم می شود که پوشانندگی سطح را نسبت به آلانین افزایش می دهد [37].
د) اثر بازدارندگی آمینواسیدهای تیروزین، فنیل آلانین ، تریپتوفان ، آسپارتیک اسید و آرژنین روی خوردگی آلومینیوم در محلول HC1 به دو روش دماسنجی و کاهش وزن بررسی شده است و نتایج نشان می دهد که آمینواسیدهای خنثی مانند تریپتوفان، فنیل آلانین و تیروزین بیش از آمینواسیدهای اسیدی مانند آسپارتیک اسید و همچنین بیش از آمینواسیدهای بازی مانند آرژنین از خوردگی آلومینیوم جلوگیری می کنند.
هـ) اثر بازدارندگی تیروزین از تریپتوفان و فنیل آلانین بیشتر است و علت آن وجود گروه OH در موقعیت پارا می باشد که برهمکنش الکترون های نامستقر با سطح فلز را افزایش داده و میزان پوشانندگی سطح را نیز افزایش می دهند .
و) در آرژنین وجود غیراشباع شدگی برهمکنش الکترون های نامستقر را با سطح فلز کاهش داده و موجب پایین آمدن راندمان بازدارندگی می شود [38].
1-12- هدف از کار پژوهشی حاضر
آمینواسیدها بازدارنده هایی غیر سمی و قابل تهیه با خلوص بیش از 99% هستند . با توجه به اهمیت آلومینیوم به عنوان یک فلز استراتژیک و کاربردهای فراوان آن در صنایع مختلف و کارهای پژوهشی انجام گرفته در مورد اثر بازدارندگی آمینواسیدها در خوردگی آلومینیوم در محیط های مشخص که شرح آنها مختصراً ارائه گردید ، در مورد بررسی های مربوط به خوردگی آلومینیوم در محیط مخلوط اسیدها ، کاری صورت نگرفته است . لذا بر آن شدیم تا مطالعاتی در این خصوص انجام داده و اثر بازدارندگی چند آمینو اسید را در خوردگی آن بررسی نماییم . با توجه به محیط های مطالعه شده برای خوردگی آلومینیوم ، مخلوط های اسیدکلریدریک و اسید سولفوریک را محیط خورنده انتخاب نمودیم
2ـ1ـ مشخصات دستگاه های مورد استفاده
1ـ دستگاه الکترو شیمیایی Autolab به عنوان منبع اعمال پتانسیل که به یک دستگاه رایانه PC پنتیوم S با سرعت MHz200 متصل می باشد و مجهز به نرم افزار GPES، (5/4v) است.
2ـ ترموستات و دماسنج بکمن
3ـ مولتی متر دیجیتال مدل 8510
4ـ ترازوی آنالیتی شیمادزو
5ـ دستگاه SEM (Leo)
2ـ2ـ مواد شیمیایی به کار رفته
نمونه های آلومینیمی به کاررفته دارای خلوص %99.99 از شرکت مرک می باشند. کلیه مواد شیمیایی به کار رفته از جمله آلانین، لیوسین، میتونین، پرولین، تریپتوفان، والین، اسید سولفوریک، اسید کلریدریک و استون محصول شرکت مرک بوده و از خلوص آنالیتیکی کافی برخوردار می باشند.
2ـ3ـ روش های بررسی خوردگی
روش های مختلفی برای بررسی پدیده خوردگی وجود دارد که می توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد:
1ـ روش های غیرالکترو شیمیایی 2ـ روش های الکترو شیمیایی
در همه این روش ها قبل از انجام آزمایش، لازم است که نمونه های فلزی آماده سازی شوند.
2ـ3ـ1ـ آماده سازی نمونه های فلزی
در حالت ایده آل سطح نمونه های آزمایشی باید مشابه سطح تجهیزات مورد استفاده در کارخانه باشد ولی این حالت معمولا به ندرت اتفاق می افتد زیرا وضعیت سطح فلزات و آلیاژهای تجارتی بسته به نحوه تولید و ساخت متفاوت می باشند. به همین دلیل و همچنین به دلیل این که مقاومت خوردگی خود فلز یا آلیاژ اهمیت دارد معمولا سطح فلز را قبل از آزمایش تمیز می کنند [3].
برای آماده سازی سطح آلومینیم طبق کارهای پژوهشی گزارش شده [35]، مراحل زیر بر روی نمونه ها انجام می شود:
1ـ پرداخت کاری با انواع سمباده ها برای حفظ یکنواختی در سطح و حذف لایه های اکسیدی
2ـ قراردادن قطعات در محلول سود به منظور حذف لایه های اکسیدی
3ـ شستشو با استون به منظور چربی زدایی

2ـ3ـ2ـ روش های الکترو شیمیایی
از جمله روش های غیرالکتروشیمیایی می توان به روش های سنجش حجم گاز هیدروژن آزاد شده، سنجش میزان گرمای آزاد شده حین واکنش خوردگی، QCM و SEM و روش وزنی اشاره کرد.
در این کار پژوهشی از روش کاهش وزن و SEM برای مطالعات خوردگی استفاده شده است.
2ـ3ـ2ـ1ـ روش اندازه گیری کاهش وزن
پس از آماده سازی سطح، ابتدا نمونه ها را بایستی به دقت اندازه گیری کرده و بعد از توزین، نمونه ها را باید فورا در معرض محیط خورنده قرار داد. بعد از مدت زمان معینی که بستگی به نوع فلز و نوع محیط خورنده دارد قطعات را از محیط خورنده خارج کرده و پس از مراحل تمیز کاری (مکانیکی، شیمیایی یا الکترولیتی) نمونه ها را دوباره خشک کرده و وزن می کنند. کاهش وزن به ازای واحد سطح در یک زمان معین، معیاری از سرعت خوردگی می باشد. واحد هایی چون mdd ( میلیگرم بر دسی متر مربع به ازای یک روز)، mpy (میل در سال)، ipy (اینچ در سال) و mmyr(میلیمتر بر سال) برای بیان سرعت خوردگی به کار می روند [3].
در کار پژوهشی حاضر، از روش اندازه گیری کاهش وزن به منظور بررسی پدیده جذب استفاده شده است. با استفاده از معادله آرنیوس انرژی فعالسازی مربوط به اثر محیط بر سطح آلومینیم در حضور بازدارنده های آمینو اسیدی مختلف محاسبه گردیده است. همچنین با بهره گیری از معادله
حالت گذار، آنتروپی و آنتالپی استاندارد واکنش خوردگی نیز تعیین شده اند. در ادامه برازش داده های حاصل از روش کاهش وزن در معادلات لانگ ـ میر و فرومکین نیز انجام شده است.
برای انجام روش اندازه گیری کاهش وزن، محلول هایی به حجم ml100 از مخلوط اسیدی ( HCl l M H₂SO₄ l M +) حاوی آمینواسیدها به غلظت های M 10، M10، M 10، M 10 تهیه شدند. در تهیه این محلول ها از آب دو بار تقطیر، استفاده گردید. قطعات آلومینیمی با ابعاد مشخص با مساحت کلی cm² 925/2 تهیه و ابتدا جهت حذف چربی با محلول های شوینده شستشو داده شده و سپس به وسیله استون چربی زدایی نهایی انجام گرفت. بعد از آن، قطعات آلومینیمی به مدت 5/1 دقیقه در محلول سود N1 به دما ℃80 مورد اکسید زدایی قرار گرفت. در مرحله آخر با آب مقطر سریعا شستشو داده و پس از خشک کردن و توزین نمودن بلافاصله در محیط خورنده قرار داده شدند. پس از مدت زمانهای معین از 1 تا 7 ساعت، مقدار کاهش وزن در هرکدام از نمونه ها اندازه گیری شد. بدین ترتیب که نمونه های فلزی پس از زمانهای معین از محلول ها خارج شده و پس از تمیز کاری و خشک کردن دوباره توزین شدند. اندازه گیری کاهش وزن برای هر کدام از محلول ها، در دمای مختلف نیز انجام گرفت. از روی میزان کاهش وزن، فاکتور پوشش سطح (θ) از رابطه زیر قابل محاسبه است : [5 و16]

که در آن W₀ مقدار کاهش وزن در غیاب بازدارنده و W مقدار کاهش وزن در حضور بازدارنده است.
2ـ3ـ3ـ روش های الکترو شیمیایی
روش های الکترو شیمیایی نیز انواع مختلف دارد از جمله روش پلاریزاسیون و استفاده از منحنی های تافل و روش امپدانس [3]. در این کار پژوهشی از روش بررسی منحنی های پلاریزاسیون تافل استفاده شده که نحوه انجام عملی آن توضیح داده می شود.
2ـ3ـ3ـ1ـ مشخصات و آماده سازی نمونه ها
قطعات آلومینیمی در ابعاد cm1×1 با یک زایده به منظور برقراری اتصال با مدار الکتریکی تهیه و با استفاده از پلی استر مورد مانت سرد قرار گرفتند. بدین ترتیب تنها سطح قطعات به ابعاد 1× 1 سانتیمتر با محیط خورنده در تماس قرار می گرفتند. سطح نمونه های آزمایشی با کاغذ های سمباده از شماره 400 تا 1200 صیقل کاری شد. نمونه های مانت شده طبق روش کاهش وزن آماده سازی شد.

2ـ3ـ3ـ2ـ تهیه محلول های آزمایشی
محلول هایی به حجم ml100 از (HCl l M + H₂SO₄ l M) حاوی آمینو اسیدها به غلظت تهیه شدند. در تهیه محلول ها از مواد با درجه خلوص آنالیتیکی و آب دوبار تقطیر استفاده شد. حجم محلول های آزمایشی به منظور جلوگیری از تاثیر محصولات خوردگی مقدار 100 میلی لیتر انتخاب شد.
2ـ3ـ3ـ3ـ رسم منحنی های پلاریزاسیون
برای رسم منحنی های پلاریزاسیون از سیستم سه الکترودی شامل : الکترود مرجع کالومل، الکترود کمکی پلاتین و الکترود کار ( قطعات آلومینیمی) و دستگاه Autolab استفاده شد.
در رسم منحنی های پلاریزاسیون و خطوط تافل به طریق زیر عمل گردید :
به منظور رسیدن به پتانسیل تعادل، قطعات به مدت 1 ساعت در داخل محلول های آزمایشی قرار داده شدند. بدین ترتیب پتانسیل خوردگی یا ocp یا E تعیین شد.
روبش پتانسیل با سرعت mVsec 20 در محدوده پتانسیل های mV250 ± از پتانسیل خوردگی انجام گرفت.
منحنی های پلاریزاسیون (E- logi) توسط نرم افزار GPES که یک نرم افزار الکترو شیمیایی می باشد رسم شده و داده های مربوط شامل جریان خوردگی i، پتانسیل خوردگی E ، مقاومت
پلاریزاسیون Rp و سرعت خوردگی Corr.Rate با استفاده از همین نرم افزار تعیین شد. در شکل 2ـ1 شمایی از سیستم سه الکترودی به کار رفته آورده شده است.

منحنی های پلاریزاسیون به منظور بررسی تاثیر دما بر خوردگی آلومینیم در محیط اسیدی به کار رفته، در دماهای مختلف نیز به دست آمد. به منظور تنظیم دمای ثابت مورد نیاز برای هر مرحله از ترموستات و دماسنج بکمن استفاده شد.

2ـ3ـ3ـ4ـ ترموستات و دماسنج بکمن
این وسیله از پنج قسمت تشکیل شده است. این سیستم شامل یک هیتر برقی، یک سیستم کنترل دمای الکترونیکی، یک دماسنج بکمن، یک همزن قوی و یک تانک شیشه ای است. تانک شیشه ای از آب پر شده و هیتر و دماسنج بکمن و همزن در داخل آن تعبیه می شود. دمای دلخواه توسط یک پیچ که روی دماسنج بکمن تعبیه شده تنظیم می گردد. مکانیسم کاری این ترموستات به قرار زیر است:
در دماسنج بکمن دو فلز هادی تعبیه شده، یکی جیوه است که در مخزن دماسنج جمع شده و با تغییرات دمایی در لوله حرکت می کند و دیگری یک سیستم فلزی است که در بالای دماسنج تعبیه شده و با یک پیچ در بالای آن قابل تنظیم و قابل حرکت می باشد. این دو هادی با دو رابط به سیستم کنترل کننده دمایی (مدار الکترونیکی مربوط) وصل شده اند. به وسیله پیچ بالای دماسنج با حرکت دادن سیم هادی، آن را در مقابل دمایی که می خواهیم به سیستم اعمال کنیم ثابت نگه می داریم، در این حالت که اتصالی بین جیوه و سیم فلزی در لوله دماسنج وجود ندارد، مدار باز بوده و هیتر برقی روشن می باشد و اعمال گرما باعث بالا رفتن دمای سیستم می گردد. ضمن این کار جیوه نیز در دماسنج شروع به بالا رفتن می کند. به محض این که سطح جیوه به دمای مورد نظر رسید و از آن جایی که نوک سیم فلزی را در آن دما تثبیت کردیم، در این حالت اتصال بین این دو هادی برقرار شده و سبب می شود کنترل کننده مدار الکتریکی هیتر را ببندد و در این حالت هیتر قطع می شود ودما در آن حد معین تثبیت می گردد. بعد از تثبیت دمای تانک، نمونه های آزمایشی در داخل تانک شیشه ای غوطه ور می شدند. بعد از حدود 10 دقیقه دمای محلول نمونه ها با دمای تانک یکسان می شد و در آن دما ولتاموگرام های چرخه ای مربوط رسم می شدند.
2ـ3ـ4ـ بررسی عملکرد بازدارنده ها
برای بررسی میزان تاثیر بازدارنده ها بر سرعت خوردگی، منحنی های پلاریزاسیون نمونه ها در محیط خورنده بدون حضور بازدارنده و در حضور بازدارنده (در غلظت های مختلف) ترسیم و داده های مربوط به خوردگی برای هر یک از آنها تعیین گردید. برای به دست آوردن درصد بازدارندگی از فرمول زیر استفاده می شود :

که در آن i₀ نشان دهنده جریان خوردگی در غیاب بازدارنده و i نشان دهنده جریان خوردگی در حضور بازدارنده می باشد.


فصل سوم : نتایج وبحث
3ـ1ـ بررسی خوردگی آلومینیم در محیط اسیدی به روش پلاریزاسیون تافل
در کار پژوهشی حاضر اثرات بازدارندگی ترکیبات آمینواسیدی از طریق بررسی منحنی های پلاریزاسیون تافل و مطالعه چهار پارامتر که عبارتند از پتانسیل خوردگی (E)، شدت جریان خوردگی (i)، مقاومت پلاریزاسیون (Rp) و سرعت خوردگی (Corr.Rate) صورت گرفته است. از روی میزان i می توان سرعت خوردگی را محاسبه نموده و به در صد بازدارندگی پی برد. برای تعیین مکانیسم عملکرد بازدارنده، از مقایسه تغییرات پتانسیل خوردگی در حضور بازدارنده نسبت به پتانسیل خوردگی در غیاب آن استفاده می شود. بر این اساس سه نوع بازدارنده تعریف می شود:
بازدارنده آندی، کاتدی و مخلوط. در نوع اول انتقال پتانسیل در حضور بازدارنده به سمت مقادیر مثبت تر می باشد. در نوع دوم انتقال پتانسیل به سمت مقادیر منفی تر است و در نوع آخر تغییرات پتانسیل قابل توجهی مشاهده نمی شود [1]. پارامتر دیگر مورد بررسی مقاومت پلاریزاسیون است، که هر چه بیشتر باشد نشان دهنده این است که سیستم دچار پلاریزاسیون بیشتر شده و بازدارنده بهتر عمل کرده است. سرعت خوردگی نیز متناسب با افزایش i زیاد می شود.
تاثیر غلظت بازدارنده و دما در عملکرد بازدارندگی شش ترکیب آمینو اسیدی مورد ارزیابی قرار گرفته است. ساختمان مولکولی مواد بکار رفته یعنی آلانین، لیوسین، والین، متیونین، پرولین و تریپتوفان آورده می شود :

همه این مواد محلول در آب بوده و قابلیت انحلال خوبی در آب به ویژه در محلول های اسیدی دارند. این مواد واحد ساختاری دسته ای از مواد به نام پروتئین ها هستند.
3ـ1ـ1ـ بررسی اثر غلظت اسید در خوردگی آلومینیم
خوردگی آلومینیم در مخلوط هایی از اسید سولفوریک و اسید کلریدریک با غلظت های مساوی از هر یک با روش پلاریزاسیون مطالعه گردیده و نتایج حاصل در نمودار 3ـ1 و جدول 3ـ1 داده شده اند.



با توجه به نمودارها و نتایج به دست آمده، ملاحظه می گردد که با افزایش غلظت محلول اسیدی، جریان خوردگی افزایش می یابد که این مورد می تواند به افزایش غلظت یون های H⁺ و احیای آن در نواحی کاتدی مربوط باشد. با افزایش جریان خوردگی، مقاومت پلاریزاسیون که نسبت عکس با جریان دارد، کاهش یافته و در نتیجه سرعت خوردگی افزایش می یابد. همچنین با افزایش غلظت محلول اسیدی، پتانسیل به سمت مقادیر منفی انتقال می یابد که نشان دهنده افزایش بیشتر تاثیر واکنش کاتدی (احیای یونهای H⁺) است. همزمان با افزایش غلظت H⁺ در محیط، غلظت یونهای کلرید و سولفات نیز افزایش می یابد که موجب انحلال بیشتر فلز و افزایش جریان می گردند.
3ـ1ـ2ـ بررسی تاثیر غلظت بازدارنده ها در خوردگی آلومینیم
منحنی های پلاریزاسیون آلومینیم در محلول (H₂SO₄ l M+ HCl l M ) در حضور غلظتهای متفاوت از شش بازدارنده آمینواسیدی ترسیم شده و در نمودارهای 3ـ2 تا 3ـ7 و داده های مربوط به آنها در جداول 3ـ3 تا 3ـ8 مشاهده می گردند. پرامترهای خوردگی مربوط نیز در نمودارهای 3ـ 8 تا 3ـ13 ارائه می گردند.
در جدول3ـ2 نیز راندمان بازدارندگی به دست آمده برای غلظت های مختلف آمینواسیدی به کار رفته در خوردگی آلومینیم در دمای ℃ 25 به روش پلاریزاسیون آمده است :




















از بررسی نمودارها و داده های به دست آمده از روش پلاریزاسیون نتایج زیر به دست می آید :
در مورد همه بازدارنده های بکار رفته با افزایش غلظت بازدارنده، جریان خوردگی کاهش پیدا کرده و مقاومت پلاریزاسیون افزایش یافته و در نتیجه سرعت خوردگی کاهش یافته است.
در مورد آلانین با افزایش غلظت بازدارنده با تحت تاثیر قرار گرفتن بیشتر واکنش کاتدی، پتانسیل به سمت مقادیر منفی تر جا به جا شده و بازدارنده با افزایش غلظت به عنوان نوع کاتدی عمل می کند. در لیوسین، در پایین ترین غلظت به کار رفته از بازدارنده (M10) واکنش کاتدی موثر بوده و در سایر غلظت ها با افزایش غلظت بازدارنده، واکنش آندی بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد. در متیونین در غلظت های کمتر از M10 پتانسیل خوردگی تقریبا ثابت است و این نشان دهنده آن است که در این محدوده هر دو واکنش کاتدی وآندی از طرف بازدارنده تقریبا به یک اندازه تحت تاثیر قرار گرفته اند اما در غلظت های بالاتر، با افزایش غلظت بازدارنده، پتانسیل به سمت مقادیر منفی تر جا به جا شده و بازدارنده به صورت کاتدی عمل می کند. در پرولین با افزایش غلظت بازدارنده واکنش کاتدی بیشتر تحت تاثیر بوده و پتانسیل به سمت مقادیر منفی تر جا به جا شده است و بازدارنده با افزایش غلظت به صورت کاتدی عمل کرده است. بازدارنده تریپتوفان با افزایش غلظت، پتانسیل را به سمت مقادیر مثبت تر جا به جا کرده و به صورت یک بازدارنده آندی عمل می کند. در مورد والین نیز کاهش غلظت بازدارنده تا M10 موجب جابجایی به سمت مقادیر مثبت تر شده و در غلظت M 10 از این بازدارنده پتانسیل به سمت مقادیر منفی تر انتقال یافته است.
با توجه به این که بازدارنده های آلانین، لیوسین، متیونین، پرولین و والین پتانسیل را نسبت به محلول بدون بازدارنده در شرایط مختلف به سمت مقادیر مثبت یا منفی تر جا بجا می کنند به عنوان بازدارنده های مخلوط شناخته می شوند و بازدارنده تریپتوفان در همه غلظت ها نسبت به محلول بدون بازدارنده، پتانسیل را به سمت مقادیر منفی تر جا بجا کرده و به عنوان بازدارنده نوع کاتدی عمل می کند.
از مقایسه داده های موجود در جدول 3ـ2 نتایج زیر به دست می آید :
1ـ در مقایسه آلانین، والین و لیوسین نقش گروه R متصل به اتم کربن α در میزان بازدارندگی مشخص می گردد. به طوری که با بزرگ شدن گروهR اثر بازدارندگی افزایش می یابد که این به دلیل افزایش بر همکنش های واندروالسی بین مولکول ها و سطح فلز و در نتیجه افزایش میزان جذب بازدارنده است.
2ـ تریپتوفان از میان آمینواسیدهای بکاررفته بالاترین راندمان بازدارندگی را نشان می‏دهد که این می تواند به حضور حلقه آروماتیک و بزرگ بودن اندازه مولکولی نسبت داده شود. به دلایل گفته شده میزان جذب و همین طور پوشانندگی تریپتوفان زیاد بوده و متناسب با افزایش غلظت بازدارنده، تاثیر آن نیز افزایش می یابد.
3ـ متیونین دارای اتم گوگرد در گروه آلیفاتیک است که از طریق جفت الکترونهای آزاد این گوگرد، می تواند با سطح فلز بر هم کنش دهد و از طرفی این زنجیر آلیفاتیک متصل به کربن α هم باعث پوشانندگی خوب سطح می گردد.
4ـ در مورد پرولین قرارگیری گروه آمین در ساختار حلقوی آلیفاتیک باعث افزایش تمرکز بار منفی بر روی نیتروژن این گروه شده و برهمکنش این بازدارنده با سطح فلز از این طریق افزایش می یابد.
5ـ در بیشترین غلظت آزمایشی (M 10) ترتیب اثر بازدارندگی به صورت زیر است:
آلانین> والین> لیوسین > پرولین > متیونین > تریپتوفان



















3ـ1ـ3ـ بررسی اثر دما در عملکرد بازدارنده ها
منحنی های پلاریزاسیون آلومینیم در محلول حاوی آمینواسیدها به غلظت 1/0 مولار، در دماهای مختلف ترسیم و نتایج به صورت نمودارهای 3ـ14 تا 3ـ19 و داده های مربوط در جداول 3ـ9 تا 3ـ 14 آورده می شود. پارامترهای خوردگی مربوط نیز در نمودارهای 3ـ20 تا 3ـ25 ارائه می گردد.
از بررسی نمودارها و داده های مربوط در مورد اثر دما بر عملکرد بازدارندگی آمینواسیدهای بکار رفته نتایج زیر به دست می آید:
افزایش دما می تواند موجب افزایش سرعت واکنش های آندی یا کاتدی شده و بدین ترتیب باعث زیادتر شدن جریان خوردگی و در پی آن سرعت خوردگی گردد. در مورد برخی بازدارنده های آلی افزایش دما موجب افزایش جذب شده و خوردگی نیز کاهش می یابد.
در مورد آلانین، والین ومتیونین با افزایش دما، پتانسیل خوردگی به سمت مقادیر منفی انتقال پیدا کرده و این نشان دهنده آن است که با افزایش دما، سرعت واکنش کاتدی بیشتر شده و در نتیجه افزایش جریان خوردگی، کاهش مقاومت پلاریزاسیون و در نهایت افزایش سرعت خوردگی را به دنبال داشته است.
در مورد لیوسین با افزایش دما به ℃ 36 پتانسیل به سمت مقادیر منفی تر جا بجا شده و جریان خوردگی نیز افزایش یافته است و نشان دهنده آن است که در این دما بیشتر واکنش کاتدی تحت تاثیر قرار گرفته است. اما با افزایش دما به ℃50 پتانسیل به سمت مقادیر مثبت تر انتقال یافته و جریان خوردگی نیز افزایش یافته که از افزایش سرعت واکنش آندی نتیجه شده است. در مورد متیونین با افزایش دما پتانسیل به سمت مقادیر بسیار منفی تر جا بجا شده و جریان خوردگی نیز افزایش یافته است که مبین تحت تاثیر قرار گرفتن بیشتر واکنش کاتدی است. در پرولین با افزایش دما به ℃ 36 تغییر چندانی در پتانسیل خوردگی دیده نمی شود و موید آن است که هر دو واکنش کاتدی و آندی تقریبا به یک اندازه تحت تاثیر قرار گرفته اند و افزایش سرعت آنها، موجب افزایش جریان خوردگی گردیده است. در دمای ℃ 50 پتانسیل به سمت مقادیر منفی تر رفته و جریان خوردگی نیز افزایش می یابد این نشان دهنده افزایش سرعت واکنش کاتدی و تحت تاثیر قرار گرفتن بیشتر آن است. در تریپتوفان با افزایش دما به ℃ 36 پتانسیل به طرف مقادیر منفی تر رقته و جریان خوردگی نیز افزایش کمی داشته است، بنابراین در این دما بیشتر واکنش کاتدی تحت تاثیر قرار گرفته است. اما با افزایش دما به ℃ 50 پتانسیل به سمت مقادیر مثبت تر انتقال پیدا کرده و جریان نیز افزایش یافته و نشان دهنده تاثیر بیشتر واکنش آندی است.

3ـ2ـ بررسی خوردگی آلومینیم از طریق اندازه گیری های کاهش وزن
به منظور بررسی اثر بازدارندگی آمینواسیدها بر خوردگی آلومینیم، میزان کاهش وزن آلومینیم در حضور بازدارنده ها در چهار غلظت از آن ها و در دماهای مختلف از ℃ 25 تا ℃ 55 اندازه گیری شد. هر کدام از آزمایشات دو بار انجام شده و مقدار میانگین آنها در نظر گرفته شده است. نتایج به دست آمده از این روش در جدول 3ـ15 ارائه می گردد.


3ـ2ـ1ـ بررسی میزان عملکرد بازدارنده های آمینواسیدی به روش کاهش وزن
با استفاده از داده های به دست آمده از روش کاهش وزن با توجه به فرمول زیر راندمان های بازدارندگی ترکیبات آمینواسیدی بکار رفته قابل محاسبه اند:

که در آن w کاهش وزن قطعه آلومینیمی در محلول بدون بازدارنده و w کاهش وزن آن در حضور بازدارنده را نشان می دهد. در جدول 3ـ15 راندمان های به دست آمده از این روش آورده می شود.

در نمودارهای 3ـ26 و 3ـ27 نمودارهای تغییرات وزن آلومینیم و راندمان‏ های بازدارندگی آمینواسیدها در محیط اسیدی بر حسب تغییرات غلظت بازدارنده و در نمودارهای 3ـ28 و 3ـ29 تغییرات کاهش وزن آلومینیم برای بالاترین غلظت بکار رفته از بازدارنده نسبت به تغییرات زمان و دما ملاحظه می گردد. مطالعه داده های به دست آمده از روش کاهش وزن نشان می دهد که در همه موارد با افزایش غلظت بازدارنده ها، میزان کاهش وزن کمتر می شود و این موید برهمکنش بازدارنده های بکار رفته با سطح در حال خورده شدن آلومینیم و همچنین افزایش میزان پوشانندگی سطح توسط آنهاست.



همچنین در مورد همه بازدارنده ها با افزایش زمان غوطه وری قطعات آلومینیمی در محلولهای اسیدی حاوی بازدارنده، میزان کاهش وزن بیشتر می گردد که مبین کاهش عملکرد بازدارنده ها به مرور زمان می باشد. بررسی اثر دما بر کاهش وزن نیز نشان می دهد که در همه بازدارنده های بکار رفته در این کار، با افزایش دما، میزان کاهش وزن افزایش می یابد و این می تواند به دلیل کاهش مقدار جذب بازدارنده ها بر سطح فلز باشد. (نحوه عملکرد بازدارنده ها در قسمت بررسی نتایج به روش پلاریزاسیون آورده شده است). با توجه به نمودار راندمان های بازدارندگی به دست آمده از روش کاهش وزن، (نمودار 3ـ27)، پس از زمان غوطه وری سه ساعت و در دمای ℃ 25 ترتیب اثر بازدارندگی در غلظت M 1/0 از بازدارنده ها به صورت زیر است:
آلانین> والین> لیوسین> پرولین> متیونین> تریپتوفان
در ادامه اثرات کاهش وزن طبق روابط و معادلات مختلف توضیح داده می شود.
3ـ2ـ1ـ1ـ معادله آرنیوس

که در آن Ea انرژی فعالسازی سطح در حضور بادارنده های مختلف، k ثابت سرعت واکنش خوردگی، R ثابت عمومی گازها، T دمای محیط واکنش و A یک مقدار ثابت است.
بارسم مقادیر لگاریتم ثابت سرعت خوردگی به دست آمده از اندازه گیری های روش کاهش وزن برحسب عکس دما خطی خواهیم داشت با شیبی برابر (-Ea)/(2.303R) که از روی آن می توان انرژی فعالسازی سطح را در حضور بازدارنده بکار رفته تعیین کرد.
مقادیر Ea به دست آمده از این روش در جدول 3ـ16 و نمودار آرنیوس حاصل طی نمودار 3ـ26 ارائه می گردد.

مقادیر Ea کوچک نشان دهنده برهمکنش ضعیف یا غالب بودن جذب فیزیکی خواهد بود.Ea به دست آمده به طبیعت فلز و ساختار بازدارنده های بکار رفته بستگی دارد. با افزایش اثرات بازدارندگی انرژی فعالسازی واکنش خوردگی به علت پوشیده شدن مساحت بزرگی از سطح با بازدارنده افزایش پیدا می کند. مقادیر به دست آمده نشان می دهد که انرژی فعالسازی در حضور
بازدارنده تریپتوفان بیشترین مقدار را دارد و در مورد سایر بازدارنده ها، وابسته به عملکرد متقابل بازدارنده و سطح مقادیر متفاوتی به دست می آید.
3ـ2ـ1ـ2ـ معادله حالت گذار
این معادله از طریق رابطه زیر، سرعت واکنش خوردگی را به آنتالپی و آنتروپی این واکنش مربوط می سازد:

که در آن k ثابت سرعت واکنش، R ثابت عمومی گازها، T دمای محیط واکنش، N عدد آووگادرو، h ثابت پلانک، ⁰∆S آنتروپی و آنتالپی استاندارد واکنش هستند. با رسم نمودار لگاریتم سرعت خوردگی بر دما بر حسب عکس دما خطی خواهیم داشت با شیبی برابر -(∆H⁰)/R و عرض از مبدا بدین ترتیب آنتالپی و آنتروپی به دست خواهند آمد و از روی مقادیر آنتروپی و آنتالپی، مقدار انرژی آزاد واکنش نیز در دماهای دلخواه قابل محاسبه خواهد بود.
در جدول 3ـ17 داده های کاهش وزن در معادله گذار برای خوردگی آلومینیم در محلول (H₂SO₄ l M+ HCl l M) و در نمودار 3ـ31 نمودار حاصل از برازش داده ها در حضور بازدارنده های آمینواسیدی مختلف در دمای ℃ 25 ارائه می گردد.
.
با توجه به جدول و مطابق نتایج به دست آمده در منابع [5و8] ، مقادیر آنتروپی های بزرگ منفی به دست آمده نشان می دهد که عمل بازدارندگی تحت کنترل آنتالپی است.



3ـ2ـ1ـ3ـ ایزوترم جذبی لانگ ـ میر
با توجه به این که نظریه جذب سطحی لانگ ـ میر در مورد جذب گازها به سطح جامدات بیان شده ولی قابل تعمیم در جذب مواد محلول به سطح جامدات نیز می باشد. مطابق این نظریه :
1ـ مولکول های جذبی به صورت تک مولکولی جذب شده و هر مولکول در یک موقعیت جذبی روی سطح جذب می شود.

2ـ انرژی جذب در کلیه نقاط از سطح جاذب یکسان بوده و مستقل از محل های اشغال شده مجاور توسط دیگر مولکول ها می باشد.
3ـ تعادل جذب به لحاظ وجود دو پدیده مخالف برقرار می شود، یکی جذب مولکول ها در سطح جامد و دیگری واجذبی مولکول های جذب شده از سطح جامد به سوی محیط خارج.
رابطه لانگ ـ میر به شرح زیر است :

که در مورد جذب بازدارنده ها به سطح فلزات رابطه مذکور به این صورت تعریف می شود :

و از آنجا :

مطابق این رابطه اگر نسبت به خطی باشد می توان نتیجه گیری کرد که جذب مواد از ایزوترم لانگ ـ میر تبعیت می کند که مطابق نمودار 3ـ32 جذب آمینواسیدهای مورد مطالعه از ایزوترم جذب لانگ ـ میر پیروی می کند.

3ـ2ـ1ـ4ـ ایزوترم فرومکین
ایزوترم فرومکین پدیده جذب و برهمکنش های بین مولکولی را در مولکول های جذب شونده شرح می دهد و در واقع یک حالت توسعه یافته ایزوترم لانگ ـ میر است. معادله فرومکین به صورت زیر ارائه گردیده است :

که در آن α عبارت بر همکنش بین مولکولی و θ کسر پوشش سطح است. نتایج حاصل از برازش داده های به دست آمده از روش کاهش وزن در معادله فرومکین به صورت نمودار 3ـ13 ارائه گردیده است.
مقادیر α ی مثبت به دست آمده در همه موارد نشان دهنده وجود برهمکنش جاذبه بین مولکول های جذب شونده می باشد.
3ـ3ـ مطالعه خوردگی آلومینیم از روش SEM

تصاویر به دست آمده از قطعات آلومینیم خورده شده در محلول اسیدی در دمای ℃ 25 و با زمان غوطه وری 3 ساعت در غلظت های مختلف از مخلوط اسید کلریدریک و سولفوریک در شکل های 3ـ2 تا 3ـ5 و در محلول اسیدی (H₂SO₄ l M+ HCl l M) در حضور آمینواسیدهای مختلف در شکل های 3ـ6 تا 3ـ11 ارائه می گردد.
در شکلهای 3ـ3 تا 3ـ6 با افزایش غلظت اسید، سطح خورده شده افزایش یافته است و در تصاویر 3ـ7 تا 3ـ12، سطوح تیره تر نمایانگر سطوح پوشانده شده و حفاظت شده از خوردگی توسط بازدارنده های آمینواسیدی بکاررفته است. بدین ترتیب این تصاویر موید نتایج به دست آمده از روشهای پلاریزاسیون و اندازه گیری های کاهش وزن است.







نتیجه گیری
1ـ خوردگی نمونه آلومینیمی با افزایش غلظت محلول اسیدی افزایش می یابد.
2ـ با افزایش غلظت بازدارنده ها راندمان بازدارندگی آنها افزایش می یابد که این می تواند به دلیل افزایش جذب سطحی بازدارنده ها باشد.
3ـ تریپتوفان ازمیان آمینواسیدهای بکاررفته با داشتن حلقه آلیفاتیک و ساختمان مولکولی بزرگ بالاترین راندمان بازدارندگی را دارد.
4ـ متیونین با داشتن اتم گوگرد و پرولین با داشتن اتم نیتروژن در ساختار آلیفاتیک که موجب ایجاد مراکز جذب اضافی می گردند، راندمان های بازدارندگی بالایی نشان می دهند.
5ـ با بزرگ شدن گروه R متصل به اتم کربن α در آمینواسیدها میزان جذب و درصد بازدارندگی افزایش می یابد.
6ـ با افزایش دما در مورد همه بازدارنده های بکار رفته، میزان جذب و در نتیجه راندمان بازدارندگی کاهش می یابد.
7ـ تریپتوفان به عنوان یک بازدارنده کاتدی و سایر آمینواسیدها به عنوان نوع مخلوط عمل می کند.
8ـ نتایج به دست آمده از سه روش پلاریزاسیون، کاهش وزن و SEM با یکدیگر مطابقت دارند.
پیشنهاد برای کارهای بعدی :
1ـ علاوه بر محلول اسیدی بکار رفته، خوردگی آلومینیم در مخلوط اسیدهای دیگر می تواند مورد بررسی قرار گیرد.
2ـ از بازدارنده های آلی دیگر می توان برای خوردگی آلومینیم بهره گرفت.
3ـ در بررسی خوردگی آلومینیم می توان از بازدارنده های معدنی استفاده کرد.
4ـ بررسی عملکرد بازدارنده ها از طریق روش های دیگری مانند امپدانس و ترمومتریک نیز امکان پذیر است.
5ـ بررسی عملکرد بازدارنده های آمینواسیدی یا سایر بازدارنده های آلی به طور مستقیم در محیط های صنعتی می تواند صورت گیرد.

منابع :
د. ل. پیرون، الکتروشیمی خوردگی، ترجمه محمد علی گلعذار، 1378.
سید محمد سید رضی، کنترل خوردگی در صنایع، انجمن خوردگی ایران 1376، جلد 1.
م. ج. فونتانا، مهندسی خوردگی، ترجمه دکتر احمد ساعتچی،1373.
سید احمد پیشنمازی، نقش آب و کنترل خوردگی در صنایع، انجمن خوردگی ایران، 1377.
5.OsmanM.M.,Abad EL Rehirn S.S... Materials Chemistry and Physics, 1998, 53, 34-40.
6.Taha A.A, Selim LZ., Kherdr A_-\., Egypt Journal ofChemistry, 1995, 38(2), 141155.
7. Stephan Tait, An Introduction to Electrochemical Errosion Testing for Practing Engineers and Scientists, 1994.
8. Robert Talbot, Jorge Talbot, Corrosion Science and Engineering,1998.
9. Cabot P.L., Centellas F.A., Garrido lA., Perez E., Vidal H., Electrochimica Acta, 1991,36(1), 179-187.
10. Vari F., Tomcsany 1., Tumezey T., Electrochimica Acta, 1988, 33(3), 323-326.
11. Tomcsanyi 1., Varga K., Bartik 1., Horayi G., Maleczki E., Electrochimica Acta 1989,34(6), 855-859.
12. Kolics A, Polkinghorne J.C., Wieckowski A., Electrochimica Acta, 1998, 43(18),2605-2618.
13. Pyun S.L, Na K.H., Lee W.J., Park J.J., Corrosion, 2000, 56(10), 1015-1021.
14. El-Etre AY., Corrosion Science, 2001, 43,1031-1039.
15. Osman I\:1.M., Materials Chemistry and Phisics, 2001, 71, 12-16.
16. Gemma G.K., Wahdan M.H., Materials Chemistry and Phisics, 1995,39,209-213.
17. Zhao T., Mu G., Corrosion Science, 1999,41, 1937-1944.
18. Mahmoud S.S., E1-Mahdi G.A.,Corrosion, 1997, 53(6),437-439.
19. Stefenel M.M., Vuano B.M., Mayer C.E., Corrosion, 2001, 57(10), 898-904.
20. Liu X.F., HuAng s.r., Gu H.C., Corrosion, 2002,58(10),826-834.
21. Bazzi L., Kertit S., Hamdani M., Corrosion Science, 1995,51,811-816.
22. Muller B., Shahid M., Kinet G., Corrosion Science, 1999,41, 1323-1331.
23. Muller B., Corrosion Science, 2002,44, 1583-1591.
24. Garrigues L., Pebere N., Dabosi F., Electrochimica Acta, 1996,41(7,8), 1209-1215.
25. Berket G., Yurt A., Corrosion Science, 2001, 43, 1179-1195.
26. Yadav P.N:S., Singh A'Ki.Wadhwani R., Corrosion, 1999, 55(100, 937-941.
27. Becceria A.M., Chiaruttini L., Corrosion Science, 1999,41, 885-899.
28. BadawyW.A., Al-Kharafi F.M., EI-Azab A.S., CorrosionScience, 1999,41,709-727.
29. Badawy W.A., Al-Kharafi F.M., Corrosion Sciencs, 1997,39(4),681-700.
30. Arenas M.A., Bethencourt M., Botana F.J., Corrosion Science, 2001, 43, 157-170.
31. Manickam N., Venugopal A., Kulkarni A.R. Raja V.S., Corrosion Prevention andControl, 1996, June, 84-87.
32. Biligic S., Aksut A.A., British Corrosion Journal, 1993,28(1),59-62.
33. Aksut A.A, Biligic S., Corrosion science, 1992,33(3),379-387.
34. Gomma G.K., Wahdan M.H., Materials Chemistry and Phisics, 1994, 39, 142-148.
35. Chakraborty S.B., Bandyopadhyay T.K., Chaudhuri S.R., Bulletin of Electrochemistry,1992,8(3), 111-113.
36. Hulchan v., Wheeler B.L., Hackerman N., Wekstoffe und Korrosion, 1988,39,512-517.
37. Al-MayoufA.M., Corrosion Prevention and Control, 1996, June, 68-88.
38. Fouda A.S., El-Semongy M.M., .Llndian Chern. Soc, 1982, janury, 89-92.
39. Szklarska-smialowska Z., Corrosion Science, 1998,41,1743-1767.
40. Ashasi-Sorkhabi H., Seyyedi K.,Madjidi M.M., (Submitted).
 

teacher85

عضو جدید
خيلي عاليه اما چرا نمودارها و تصاوير رو نشون نميده؟من اينو لازم دارم ميشه كمكم كنين؟
 

tripsteel

عضو جدید
سلام مهندس چرا نمودارها نشون داده نمیشن؟ اگر امکانش هست فایل pdf برام ارسال کنید واقعا به این پایان نامهتون نیاز دارم... با تشکر

Masoudazimi45@yahoo.com
 

mykamran

عضو جدید
باعرض سلام و ادب
بابت پایان نامه خوبتان بسیار سپاسگذارم.عذر میخوام ممکن هست pdf این پایان نامتونو برای ایمیلم ارسال کنید.واقعا خیلی مفید وجامع هست.
ممنون.
 
بالا