با 13 شخصیت بزرگ تاریخ سینما آشنا شوید

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=1][/h]

هفته نامه چلچراغ - نادر قبله ای: در تاریخ صد و خرده ای ساله سینما، شخصیت های بسیاری روی پرده نقره ای ظاهر شده اند که جای خود را در ذهن مخاطبان سینما ماندگار و جاودانه کرده اند. مجله امپایر، چندی پیش، در فهرستی، 100 شخصیت بزرگ تاریخ سینما را انتخاب کرد. 13 بازیگر را با الهام از این فهرست انتخاب کردیم. لازم به یادآوری است که این فهرست بر پایه انتخاب مجله امپایر بود، و جای بسیاری از شخصیت های مهم سینمایی در آن خالی.

13- اسکارلت اوهارا

تارا! خانه. من به خانه خواهم رفت. و به راهی برای برگشتن به آنجا فکر خواهم کرد... فردا روز دیگری است.



بازیگر: ویولن لی

فیلم: بربادرفته

یکی از مشهورترین جست و جوهای تاریخ اینترنت که ستاره و نقش را با هم یکی کرد، و ویوین لی را از روی صحنه تئاترهای بریتانیا به آسمان پرستاره هالیوود فرستاد.


12- ادوارد دست قیچی

«می توانم».

پاسخ ناراحت کننده و دل خراش ادوارد به درخواست کیم که او را در آغوش بگیرد.



بازیگر: جانی دپ

فیلم: ادوارد دست قیچی

فقط تیم برتن می توانست شخصیتی با موهای به هم ریخته، صورت سفید و البته، قیچی ای به جای دست هایش، خلق کند و او را در مرکز داستانی افسانه ای قرار دهد. و البته، این تنها جانی دپ بود که می توانست به این شخصیت جان دهد و از او شخصیتی ماندگار بیافریند؛ جانی دپی که با یک پلک زدن بیننده اش را به قهقهه وا می دارد و با یک چین کوچک روی گونه اش او را به گریه می اندازد.


11- کایزر شوزه

[درباره شوزه]: کیتون همیشه می گفت من به خدا اعتقاد ندارم، ولی از او می ترسم. خب، من ولی به خدا اعتقاد دارم، ولی تنها چیزی که من را می ترساند، کایزر شوزه است.



بازیگر: کوین اسپیسی

فیلم: مظنونین همیشگی

کایزر شوزه تنها شخصیتی است که در این فهرست واقعا نمی دانیم وجود دارد یا نه. هیچ مدرکی در فیلم وجود ندارد که بتوانیم ادعا کنیم وربال کینت کوین اسپیسی همان کایزر شوزه است یا نه. ضمن این که، با ستایش و احترام به فیلمنامه بی نقص برایان سینگر، باید کایزر شوزه را یکی از بهترین شخصیت های بد تاریخ سینما دانست.


10- عروس

من به شمشیر ژاپنی فولادی نیاز دارم.



بازیگر:
اما تورمن

فیلم: بیل را بکش 1 و 2

خلق شخصیت اول زنی، از کارگردانی که «سگدانی»- مردانه- را نوشته و ساخته، کاری بی همتاست. اما ترومن هم که نقش مشین کشتاری را بازی می کند و شمشیر را با مهارت استادی سامورایی در هوا تاب می دهد، نیمه دوم تکمیل کننده تارانتینو در این شخصیت بزرگ است. «بیل را بکش» بهترین عروس سینما را دارد.


9- راکی بالبوا

تنها کاری که می خواهم بکنم این است که مسابقه ای را ناک داون نشوم. هیچ کس تاحالا در بازی با کرید برنده نشده، و اگر من بشوم، و آن زنگ به صدا در بیاید و من هم چنان سرپا ایستاده باشم، برای اولین بار در زندگی ام خواهم فهمید که دیگر آن ولگرد محله نبودم.



بازیگر:
سیلوستر استالونه

فیلم: راکی 1 تا 6

با احترام به رمبو، راکی هم چنان بهترین و افتخارآمیزترین نقش، و دل گرم کننده و پرامیدترین شخصیت استالونه است. او بوکسوری واقعی است که معنای کلمه «ترک کردن» را نمی داند.


8- الکس دلارژ

[در پایان فیلم]: درمان شدم، بسیار خب!



بازیگر: مالکوم مک داول

فیلم: پرتقال کوکی

این نقش از ابتدای فیلم نقشی جدال برانگیز بود، ولی کوبریک هم ثابت کرده بود که همیشه هر شخصیتی را به بازیگر درست خودش می دهد. مک داول، چه در بخش اول فیلم که با دارودسته آرناشیستش دست به هر کاری می زند، و سپس در قالب بیماری که بری درمان شست و شوی مغزی می شود، کاملا یک بیمار روانی است که حتی بهبود یافتنش هم بیننده را می ترساند.


فارست گامپ

زندگی مثل یک جعبه شکلات است- شما هیچ وقت نمی فهمید چه خواهید گرفت.



بازیگر: تام هنکس

فیلم: فارست گامپ

همین بازی خارق العاده و نامتعارف تام هنکس در نقش فارست گامپ، که برایش یک جایزه اسکار همراه داشت، نشان از این دارد که این شخصیت اصلا یک احمق نیست و مردی است با قلبی بسیار بزرگ که برایش همه کار می کند.


6- ویتو کورلئونه

مردی که وقتش را با خانواده اش صرف نکند، هیچ وقت نمی تواند یک مرد واقعی باشد.



بازیگر: مارلون براندو

فیلم: پدرخوانده

اگرچه عنوان فیلم، شخصیت اوست، ولی او به هیچ وجه در مرکز داستان قرار ندارد و همین است که مارلون براندو از او شخصیتی را ساخته که جاودان شده. ویتو شخصیتی است در «پدرخوانده» که همه عاشقش هستند؛ عاشق خون سردی اش، عاشق حرف زدنش، آن چنان که سیب زمینی داغی در دهانش است، و همیشه، حتی در قسمت های بعدی «پدرخوانده»، این فیلم هم چنان به اسم اوست.


5- دکتر لکتر هانیبال

کاش می توانستیم بیشتر گپ بزنیم، ولی برای شام باید پیش دوستی باشم!



بازیگر:
سر آنتونی هاپکینز

فیلم: سکوت بره ها

از سر آنتونی هاپکینز هرچه گفته شود، کم است. سکون و آرامشی که او به هانیبال داده، تمام خط داستان فیلم را تحت تاثیر خودش قرار می دهد. هرچند، در کنار این آرامشش، بیننده به آهستگی به روح حیوانی او پی می برد و شخصیت اصلی او برایش آشکار می شود. لازم به ذکر است که جودی فاستر، بازیگر شخصیت کلاریس استارلینگ، در این فیلم هم در فهرست ما در رده چهاردهم قرار گرفت و نمی شود از او و نقش مهمش در این فیلم یاد نکرد.


4- جک تورانس- آر.پی.مک مورفی

آیا کوچک ترین تصوری داری که مسئله اخلاقیات چیست؟



بازیگر:
جک نیکلسون

فیلم: درخشش

بعضی از انسان ها دیوانه متولد می شوند، ولی بعضی قدرت دیوانگی را دارند. جک که اعتیادش را تازه ترک کرده، و نویسنده و معلم وامانده ای است، مشکلاتش با حضورش در کنار خانواده اش در هتلی در کوه های پربرف آغاز می شود. او با حضورش در این هتل، یکی از زیباترین دیوانه های تاریخ را به نمایش می گذارد.

نصف احمق هایی که در خیابانند، از تو دیوانه ترند.



بازیگر: جک نیکلسون

فیلم: پرواز بر فراز آشیانه فاخته

خود شخصیت رمان کن کیسی، با همین اسم، تبدیل به شخصیتی محبوب شده بود، ولی خلق شخصیت مک مورفی توسط جک نیکلسون، با بازی پرهرج و مرجش، که مانند رهایی دهنده ای در برابر سیستمی می ایستد، او را شایسته دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر کرد.


3- تراویس بیکل

داری با من حرف می زنی؟ داری با من حرف می زنی؟



بازیگر: رابرت دنیرو

فیلم: راننده تاکسی

تراویس- بیکل شخصیتی روان پریش است که دوست دارد خودش را قهرمان درمانده های جامعه نشان دهد. شاید خیلی راحت نباشد وقتی دنیرو شخصیتی مثل جیک لاموتا را در فیلم «گاو خشمگین» خلق کرده، این شخصیتش را به عنوان یکی از بهترین شخصیت های تاریخ سینما بدانیم. ولی رای است، و وظیفه ما، احترام به آن!


2- تایلر داردن

تو شغلی نیست. تو پولی که در بانک داری نیستی. تو ماشینی که سوارش می شوی نیستی. تو محتویات کیف پولت نیستی. تو شلوار خاکی کوفتی ات نیستی. تو تفاله ای هستی که با ساز دنیا می رقصی.



بازیگر: براد پیت

فیلم: باشگاه مشت زنی

تایلر داردن در فهرست مجله امپایر مقام نخست را کسب کرد ولی ما هرچه کردیم نتوانستیم در فهرستمان اولش کنیم! او، مانند بیشتر شخصیت های این فیلم، اصلا مرد خوبی نیست. او هر بی اخلاقی را که فکر کنید انجام می دهد، حتی از چربی بدنتان صابون درست می کند. او حتی از جیمز باند هم، که همه مردها زمانی می خواستند جای او باشند، بهتر است. او یک رهبر ذاتی است، و در عین حال، یگ هیولاست؛ و مهم تر از همه این ها، او نمونه ای از انسان مدرن است.


1- ریک بلین

من در اصیل بودن خیلی خوب نیستم، ولی خیلی سخت نیست که ببینی مشکلات سه تا آدم کوچک در این دنیای دیوانه به اندازه کپه لوبیایی هم نمی شود.



بازیگر:
همفری بوگارت

فیلم: کازابلانکا

همفری بوگارت با خلق نقش ریک بلین مهم ترین و بهترین شخصیت رمانیتک را در سینما به تصویر کشید. درست که ریک دقیقا یک ضدقهرمان نیست، ولی خودخواهی و بدگمانی خون سردی را از خود نشان می دهد، و با خون سردی بیشتری عشقی حقیقی و مبارزه برای مقاومت را هم دارد. او در فهرست ما با رای اکثریت و قاطعی مقام اول را به دست آورد.

ریک بلین، بوگارت و کازابلانکا

• چند سال پیش در حراجی از اسناد تاریخی، عکسی از صحنه «کازابلانکا» پیدا شد که ریک را نشان می داد، در حالی که جلویش صفحه شطرنجی بود. همراه عکس، نامه ای از همفری بوگارت به دوستی در نیویورک، که حرکت ویژه ای را در شطرنج نشان می داد. دلال این حراجی توضیح داد که بازی شطرنج در فیلم بازی واقعی ای بود که بوگارت در خلال فیلم برداری از طریق نامه نگاری با دوستش انجام می داد.

• اولین نمای فیلم ریک را نشان می دهد که در حال بازی شطرنج است؛ بازی شخصی و محبوب همفری بوگارت.

• بوگارت برای این که هم قد اینگرید برگمن شود، کفش پاشنه بلند می پوشید.

• در روزهای فیلم برداری، بوگارت به استودیو فراخوانده شد تا وسط کافه بایستد و سرش را تکان بدهد. او اصلا نمی دانست این سر تکان دادن در داستان فیلم چه معنایی دارد- ولی این تایید گروه موسیقی بود که در کافه آهنگ «مارسی» را می نواختم.

• جمله «این جایم که به تو نگاه کنم، بچه»، در صحنه پاریسی، توسط بوگارت بداهه گفته شده و آن قدر خوب بود که دوباره در فیلم استفاده شد. او در اصل این جمله را در فیلم «نیمه شب» (1934) استفاده کرده بود. هم چنین شایعه است که برگمان برای این که بتواند به خوبی انگلیسی صحبت کند، با عوامل می نشست و بازی می کرد. بوگارت هم معمولا بازی آن ها را تماشا می کرد و با تکان دادن سرش می گفت: «این جایم که به تو نگاه کنم، بچه».

• اینگرید برگمن برای این که بتواند کنار همفری بوگارت بازی کند، بارها فیلم «شاهین مالت» را تماشا کرد.
 

Similar threads

بالا