با کی باشیم؟

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز


بسم الله الرحمن الرحیم
«با کسانى باش که پروردگار خود را صبح و عصر مى‏خوانند و تنها رضاى او را مى‏طلبند»
(وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ).

ترجمه الهی قمشه ای آیه 28 سوره كهف:

"و همیشه خویش را با کمال شکیبایی به محبت آنان که صبح و شام خدای خود را می‌خوانند و رضای او را می‌طلبند وادار کن، و مبادا دیدگانت از آنان بگردد از آن رو که به زینتهای دنیا مایل باشی، و هرگز از آن که ما دل او را از یاد خود غافل کرده‌ایم و تابع هوای نفس خود شده و به تبهکاری پرداخته متابعت مکن."

این آیه در حزب سه جز پانزده قرآن مجید قرار دارد.
سوره كهف، سوره هجدهم قرآن کریم می باشد. این سوره مکی است و 110 آیه دارد.

تفسیر نمونه
شأن نزول:

جمعى از ثروتمندان مستکبر و اشراف از خود راضى عرب به حضور پیامبر صلّى اللّه علیه و آله رسیدند، و در حالى که اشاره به مردان با ایمانى همچون سلمان، ابو ذر، صهیب، و خباب و مانند آنها مى‏کردند، گفتند: اى محمّد! اگر تو در صدر مجلس بنشینى، و این گونه افراد را از خود دور سازى (و خلاصه مجلس تو مجلسى در خور اشراف و شخصیتها! بشود) ما نزد تو خواهیم آمد ولى چه کنیم که با وجود این گروه جاى ما نیست! در این هنگام آیه نازل شد و به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور داد که هرگز تسلیم این سخنان فریبنده تو خالى نشود و همواره با افراد با ایمان و پاکدلى چون سلمان ها و أبو ذرها باشد.

به آنان فرمود: حمد خدا را که نمردم تا این که او چنین دستورى به من داد که با امثال شما باشم، «آرى! زندگى با شما، و مرگ هم با شما خوش است»!
پاکدلان پا برهنه! از جمله درسهایى که داستان اصحاب کهف به ما آموخت این بود که معیار ارزش انسانها پست و مقام ظاهرى و ثروتشان نیست.
این آیه در حقیقت همین مسأله مهم را تعقیب مى‏کند و به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چنین دستور مى‏دهد: «با کسانى باش که پروردگار خود را صبح و عصر مى‏خوانند و تنها رضاى او را مى‏طلبند» (وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ).

سپس به عنوان تأکید ادامه مى‏دهد: «و هرگز به خاطر زیورهاى دنیا، چشمان خود را از آنها بر مگیر!»
(وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا).

باز براى تأکید افزونتر اضافه مى‏کند: «و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن»
(وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا).

«همانها که از هواى نفس پیروى کردند»
(وَ اتَّبَعَ هَواهُ).

«و (همانها که همه) کارهایشان افراطى است»
و خارج از رویّه و توأم با اسرافکارى (و کان امره فرطا). از آنجا که طبع آدمى در لذتهاى مادى همیشه رو به افزون طلبى است، در همه شاخه ‏هاى هوى و هوس، دائما رو به افراط گام بر مى‏دارد تا خود را هلاک و نابود سازد.

نزول

«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره سلمان فارسى و امثال او از فقرا مسلمین مانندابوذر و مقداد و عمار و خباب و صهیب نازل گردیده و این قسمت از آیه «وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ» درباره مؤلفه قلوب و یاران آن‌ها از اهل دنیا نازل شده است.[۱]

پانویس



  • ابن مردویه در تفسیر خود از طریق جویبر از ضحاک او از ابن عباس روایت کنند که این قسمت از آیه «وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا» درباره امیة بن خلف الجمحى نازل شده که به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: فقرا را از نزد خود بیرون کن و با صنادید اهل مکه معاشرت بنماى و این گفتار مورد رضا و خشنودى خداوند نبوده است، ابوهریرة گوید: عیینة بن حصین به رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شد در حالتى که سلمان نزد پیامبر بود. عیینة گفت: یا محمد هنگامى که نزد تو مى آئیم باید این مرد را بیرون کنى سپس این آیه نازل شد و نظیر این شأن و نزول در آیه 53سوره انعام است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
‏ با كساني باش كه صبحگاهان و شامگاهان خداي خود را مي‌پرستند و به فرياد مي‌خوانند ، ( و تنها رضاي ) ذات او را مي‌طلبند ، و چشمانت از ايشان ( به سوي ثروتمندان و قدرتمندان مستكبر ) براي جستن زينت حيات دنيوي برنگردد ، و از كسي فرمان مبر كه ( به خاطر دنيا دوستي و آرزو پرستي ) دل او را از ياد خود غافل ساخته‌ايم ، و او به دنبال آرزوي خود روان گشته است ( و پيوسته فرمان يزدان را ترك گفته است ) و كار و بارش ( همه ) افراط و تفريط بوده است . ‏

-----------------------------

‏ « إِصْبِرْ نَفْسَكَ » : خويشتن را بدار . خود را نگاه دار . مراد بودن و بسر بردن است . « غَدَاةِ‌ » : صبحگاهان . بامدادان . « عَشِيِّ » : شامگاهان . شبانگاهان . مراد همه اوقات است ( نگا : انعام‌ / 52 و 53 ) . « لا تَعْدُ » : دور مگردان . منصرف مكن . از ماده ( عدو ) . « لا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ » : چشمانت از ايشان برنگردد . مراد اين است كه چشم از ايشان برمگير . واژه ( عَيْنَاكَ ) فاعل است . « أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ » : دل او را غافل كرده‌ايم . دلش را غافل ديده‌ايم . « فُرُطاً » : افراط و اسراف . ظلم و تعدّي ( نگا : قاموس ) . تفريط و تضييع ( نگا : روح‌المعاني ) . ‏
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز

درست است که سجده بر خاک براي پرستش خاک نیست و برای الله است اما بشرطیکه این خاک را مقدس ندانیم
اما وقتیكه شما خاک را بصورت مهر در آورده اید و آن مهر را تربت كربلا يا مشهد دانستید و بر روی مهر جمله يا (امام رضا مدد) يا (امام حسين ادركني) را نوشتيد و وقتی كه اين خاک را شفا دانستید و برای دفع بیماری خوردید و وقتی که به آن خاک احترام کرده و هرگز زیر پا نينداختید و اگر کسی بر روی مهر بنشیند یا مهر را زیر پا لگد کند را کافر و مرتد يا حداقل بي ادب و دشمن دانستید، آنوقت این سجده فرق دارد با سجده سنی که بروی سجدگاه قدم خود را هم میگذارد و بر روی خاکی که سجده میکند مینشیند هم!! پس این دو فرق دارند
سجده سنی برای خداست و سجده شما هم برای خدا هم برای احترام به تربت حسین و رضا است والا اگر خاک خاک است دیگر چرا از کربلا میاریدش به تهران؟
پس این خاک در نزد شما واجب الاحترام است و سجده بر چیز واجب الاحترام ،سجده برای همان چیز هم هست! یعنی مثلا طلا برای من ارزشمند است اگر بروی طلا سجده کردم خواهی نخواهی طلا را بیشتر ارج نهادم پس ای خواهر شیعه خود را مفریب!
 

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز
درست است که سجده بر خاک براي پرستش خاک نیست و برای الله است اما بشرطیکه این خاک را مقدس ندانیم
اما وقتیكه شما خاک را بصورت مهر در آورده اید و آن مهر را تربت كربلا يا مشهد دانستید و بر روی مهر جمله يا (امام رضا مدد) يا (امام حسين ادركني) را نوشتيد و وقتی كه اين خاک را شفا دانستید و برای دفع بیماری خوردید و وقتی که به آن خاک احترام کرده و هرگز زیر پا نينداختید و اگر کسی بر روی مهر بنشیند یا مهر را زیر پا لگد کند را کافر و مرتد يا حداقل بي ادب و دشمن دانستید، آنوقت این سجده فرق دارد با سجده سنی که بروی سجدگاه قدم خود را هم میگذارد و بر روی خاکی که سجده میکند مینشیند هم!! پس این دو فرق دارند
سجده سنی برای خداست و سجده شما هم برای خدا هم برای احترام به تربت حسین و رضا است والا اگر خاک خاک است دیگر چرا از کربلا میاریدش به تهران؟
پس این خاک در نزد شما واجب الاحترام است و سجده بر چیز واجب الاحترام ،سجده برای همان چیز هم هست! یعنی مثلا طلا برای من ارزشمند است اگر بروی طلا سجده کردم خواهی نخواهی طلا را بیشتر ارج نهادم پس ای خواهر شیعه خود را مفریب!
[h=2]ثواب سجده بر خاک تربت امام حسین (علیه السلام)[/h]معاویة بن عمار گوید:امام صادق(ع) دستمال (بقچه) زردی از دیبا داشت که تربت امام حسین(ع) در آن بود و هنگام نماز آن را بر سجاده خویش می‏ریخت و بر آن سجده می‏کرد و می‏فرمود:سجده بر تربت حسین(ع)، (حجا های هفت گانه را از بین می برد)هفت پرده (آسمان) را می‏شکافد (و نماز را به درجه قبول می‏رساند).(1)
مراد از حجاب های هفت گانه در ثواب سجده بر خاک تربت امام حسین (علیه السلام)چیست؟

مراد از حجاب‏های هفتگانه، طبق آیات و روایات متعدد، مانعین صعود و قبول اعمال انسان در آسمان‏های هفتگانه است.
قرآن مجید در سوره‏های فصّلت و طلاق و نوح و ملک و نبأ از آسمان‏های هفتگانه سخن می‏گوید، چنان که در سوره ملک آیه دوم می‏فرماید:"الذی خلق سبع سموات طباقاً؛ خدایی که هفت طبقه آسمان آفرید".
نیز در سوره نبأ آیه دوازدهم می‏فرماید:"و بنینا فوقکم سبعاً شداداً؛ بر فرازتان هفت آسمان استوار برافراشته‏ایم".
در روایتی از بحارالانوار، معاذ بن جبل از پیامبر گرامی حدیث مفصّلی را نقل می‏کند که به این شرح است:
معاذ بن جبل گوید:حدیثی را از پیامبر(ص) شنیدم که اگر این حدیث را حفظ کنی، به تو نفع خواهد داد. فرمود:
همانا خدای سبحان قبل از آن که آسمان‏های هفتگانه را خلق کند، هفت فرشته را خلق کرد. سپس در هر آسمانی، ملکی را قرار داد که بر در ورودی این طبقات آسمان‏ها قرار گیرند تا حافظان عمل انسان، عمل او را از صبح تا غروب یادداشت کنند.
سپس حافظان و نگهبانان انسان، عمل او را بالا می‏برند. برای این عمل نوری است همانند نور خورشید، تا این که به آسمان دنیا می‏رسد.
در این جا است که جلوی عمل انسان گرفته می‏شود، که این خود یک حجاب از حجاب‏ها و پرده‏های هفتگانه آسمان‏ها است.
در اینجا به عمل انسان دستور ماندن می‏دهند.
پس اگر صاحب این عمل، دارای گناهی باشد، مثلاً غیبتی کرده باشد، فرشته غیبت مانع ورود این عمل به طبقات و حجاب‏های دیگر آسمان می‏شود و می‏گوید که این را خدای سبحان به من امر فرموده است. ممکن است این عمل به آسمان دوم برسد که در آن جا هم ملکی است که اگر صاحب این عمل با عملش قصد دنیوی داشته است، باز مانع بالا رفتن این عمل به طبقه سوم آسمان می‏شوند، مگر این که این عمل با صدقه و نمازی همراه باشد.
همین طور تا آسمان هفتم، در هر طبقه ملکی است که اگر خدای ناکرده، انسان عجب یا حسد یا بی رحمی و امثال آن را در دنیا داشته باشد، جلوی اعمال گرفته می‏شود.(2)
بنابراین اگر کسی بر تربت امام حسین(ع) از روی اخلاص و ایمان سجده کند، حجاب‏ها و پرده‏های هفتگانه آسمان را کنار می‏زند و عمل خود را به آسمان هفتم و مرتبه قبول خدای سبحان می‏رساند.
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
.
.
.
.
آیا رسول الله صلی الله علیه وسلم مثل شیعیان امروزی بر مهر و امثال آن سجده می كردند؟
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
.
.
.
.
آیا رسول الله صلی الله علیه وسلم مثل شیعیان امروزی بر مهر و امثال آن سجده می كردند؟

خداوکیلی بخونش



يكى از علماى اهل تسنّن كه از فارغ التحصيلان دانشگاه «الازهر» مصر است به نام «شيخ محمد مرعى انطاكى» از اهالى سوريه ، بر اثر تحقيقات دامنه دار به مذهب تشيّع گراييد، و در كتابى به نام «لماذا اخترت مذهب الشّيعه» علل گرايش خود را با ذكر مدارك متقن ذكر نموده است ، در اينجا به يكى از مناظرات او با دانشمندان اهل تسنّن پيرامون سجده بر مهرى كه از تربت حسينى است . توجّه كنيد: محمد مرعى در خانه اش بود، چند نفر از دانشمندان اهل تسنّن كه بعضى از آنها از دوستان سابق او در دانشگاه الازهر بودند، به ديدار او آمدند و در آن ديدار، بحث و گفتگوى زير رخ داد: دانشمندان : شيعيان بر تربت حسينى سجده مى كنند، آنها به همين علّت كه بر مهر تربت حسينى سجده مى كنند، مشرك هستند. محمد مرعى : سجده بر تربت ، شرك نيست ؛ زيرا شيعيان بر تربت براى خدا، سجده مى كنند، نه اينكه براى تربت سجده كنند، اگر به پندار شما به فرض محال ، در درون تربت چيزى وجود دارد، و شيعيان به خاطر آن چيز، آن را سجده كنند، نه اينكه بر آن سجده نمايند، البته چنين فرضى ، شرك است ، ولى شيعيان براى معبود خود كه خدا باشد سجده مى كنند، نهايت اينكه هنگام سجده براى خدا، پيشانى را بر تربت مى گذارند.
به عبارت روشنتر: حقيقت سجده ، نهايت خضوع در برابر خدا است ، نه در برابر مهر تربت . يكى از حاضران (به نام حميد): احسن بر تو كه تجزيه و تحليل زيبايى نمودى ، ولى اين سؤ ال براى ما باقى مى ماند كه چرا شما شيعيان ، اصرار داريد كه بر تربت حسينى سجده نماييد؟ چرا بر ساير چيزها سجده نمى كنيد؟ همان گونه كه بر تربت سجده مى كنيد؟ محمّد مرعى : اينكه ما بر خاك سجده مى كنيم ، بر اساس حديثى است كه مورد اتفاق همه فرقه هاى اسلامى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «جُعِلَتْ لِىَ الاَرضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً»: «زمين براى من سجده گاه و پاكيزه قرار داده شده است». بنا بر اين به اتّفاق همه مسلمين ، سجده بر خاك خالص ، جايز است ، از اين رو ما بر خاك سجده مى كنيم. حميد: چگونه مسلمانان بر اين امر اتّفاق نظر دارند؟ محمد مرعى : هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از مكّه به مدينه هجرت كرد، در همان آغاز، به ساختن مسجد دستور داد، آيا اين مسجد فرش داشت ؟ حميد: نه ، فرش نداشت . محمّد مرعى : پس پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان بر چه چيزى سجده مى كردند؟ حميد: بر زمينى كه از خاك ، فرش شده بود، سجده مى كردند؟ محمّد مرعى : بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله ، مسلمانان در عصر خلافت ابوبكر و عمر و عثمان بر چه سجده مى كردند؟ آيا مسجد فرش ‍ داشت ؟ حميد: نه ، فرش نداشت ، آنها نيز بر خاك زمين مسجد سجده مى نمودند. محمّد مرعى : بنابراين به اعتراف شما، پيامبر صلى الله عليه و آله در همه نمازهاى خود بر زمين سجده كرده است ، همچنين مسلمانان در عصر او و در عصر بعد از او، روى اين اساس ، قطعاً سجده بر خاك ، صحيح است . حميد: اشكال من اين است كه شيعيان ، تنها بر خاك ، سجده مى كنند، آن هم خاكى كه از زمينى گرفته و به صورت مهر در آورده ، آن را در جيب خود مى نهند و بر آن سجده مى نمايند. محمد مرعى : اوّلاً؛ به عقيده شيعه ، سجده بر هر گونه زمين ، خواه سنگ فرش باشد و خواه زمين خاكى باشد، جايز است . ثانيا؛ نظر به اينكه شرط است محل سجده پاك باشد، پس سجده بر زمين نجس يا خاك آلود جايز نيست ، از اين رو قطعه اى از گِل خشكيده (به نام مهر) را كه از خاك پاك تهيّه شده ، با خود حمل مى كنند، تا در نماز بر خاكى كه مطمئناً پاك و تميز است سجده كنند، با علم به اينكه آنها سجده بر خاك زمين را كه نجس بودن آن را نمى دانند، جايز مى دانند. حميد: اگر منظور شيعه ، سجده بر خاك پاك خالص است چرا مقدارى از خاك را حمل نمى كنند، بلكه «مُهر» حمل مى كنند؟ محمد مرعى : نظر به اينكه حمل خاك موجب خاك آلودگى لباس مى شود، از اين رو خاك را در هر جا بگذارند طبعاً دست و لباس ، خاك آلود مى شود، شيعيان همان خاك را با آب مى آميزند و گل مى كنند و سپس همان گل در قالب زيبا، خشك مى شود و به صورت مهر در مى آيد، كه ديگر حمل آن ، زحمت نيست و موجب خاك آلودگى لباس و دست نخواهد شد. حميد: چرا شما بر غير خاك ، مانند حصير و قالى و زيلو و... سجده نمى كنيد؟ محمد مرعى : گفتيم غرض از سجده ، نهايت خضوع در برابر خدا است ، اينك مى گوييم ، سجده بر خاك ، خواه خشكيده (مهر) و خواه نرم ، دلالت بيشترى بر خضوع در برابر خدا دارد؛ زيرا خاك ، ناچيزترين اشيا است ، و ما بالاترين عضو بدن خود (يعنى پيشانى ) را بر پايين ترين چيز (خاك ) در حال سجده مى نهيم ، تا با خضوع بيشتر، خدا را عبادت كنيم ، از اين رو، مستحب است كه جاى سجده پايينتر از جاى دستها و پاها باشد، تا بيانگر خضوع بيشتر گردد، و همچنين مستحب است در سجده ، سر بينى خاك آلود شود، تا دلالت بيشتر براى خضوع داشته باشد، بنابراين ، سجده بر قطعه اى از خاك خشكيده (مهر)، بهتر از سجده بر ساير اشيايى است كه سجده بر آن روا است ، چرا كه اگر انسان در سجده ، پيشانى خود را بر روى سجّاده گرانقيمت يا بر قطعه طلا و نقره و امثال آنها و يا بر قالى و لباس گرانبها بگذارد، از تواضع و خضوعش ، كاسته مى شود، و چه بسا هيچ گونه دلالتى بر كوچكى بنده در برابر خدا نداشته باشد. با اين توضيح : آيا كسى كه سجده بر خاك خشكيده (مهر) مى كند تا تواضع و خضوعش در پيشگاه خدا، رساتر باشد، مشرك و كافر خواهد بود؟ ولى سجده بر چيزى (مانند قالى و سنگ مرمر و...) كه مخالف تواضع است ، تقرّب به خدا است ؟!، هر كس چنين تصوّر كند، تصوّر باطل و بى اساسى نموده است . حميد: پس اين كلمات چيست كه بر روى مهرهايى كه شيعه بر آنها سجده مى كنند، نوشته شده است ؟ محمد مرعى : اوّلاً؛ همه تربتها داراى نوشته نيست ، بلكه بسيارى از آنها بدون نوشته است . ثانياً؛ در بعضى از آنها نوشته شده كه : «سُبْحانَ رَبِىَّ الاَعْلى وَ بِحَمْدِهِ» كه اشاره اى به ذكر سجده است ، و در بعضى نوشته شده كه اين تربت از زمين كربلا گرفته شده ، تو را به خدا سوگند آيا اين نوشته ها، موجب شرك است ؟ و آيا اين نوشته ها، تربت را از خاكى كه سجده بر آن صحيح مى باشد، خارج مى كند؟ حميد: نه ، هرگز موجب شرك و عدم جواز سجده بر آن نيست ، ولى يك سؤ ال ديگر دارم و آن اينكه در تربت زمين كربلا، چه خصوصيّتى وجود دارد، كه بسيارى از شيعيان مقيّد هستند تا بر تربت حسينى ، سجده كنند؟ محمد مرعى : رازش اين است كه در روايات ما از امامان اهلبيت عليهم السلام نقل شده كه : ارزش سجده بر تربت امام حسين عليه السلام بر تربتهاى ديگر بيشتر است . امام صادق عليه السلام فرمود: «اَلسُّجُودُ عَلى تُرْبَةِ الْحُسَيْنِ يَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعِ»: «سجده بر تربت حسين عليه السلام حجابهاى هفتگانه را مى شكافد» يعنى موجب قبولى نماز، و صعود آن به سوى آسمان مى گردد. نيز روايت شده كه : «آن حضرت فقط بر تربت حسين عليه السلام سجده مى كرد، به خاطر تذلّل و كوچكى در براى خداى بزرگ » بنابراين ، تربت حسين عليه السلام داراى يك نوع برترى است كه در تربتهاى ديگر، آن برترى نيست . حميد: آيا نماز بر تربت حسين عليه السلام موجب قبول شدن نماز در پيشگاه خدا مى شود، هر چند باطل باشد؟ محمد مرعى : مذهب شيعه مى گويد: نمازى كه فاقد يكى از شرايط صحّت نماز باشد، باطل است و قبول نخواهد شد، ولى نمازى كه داراى همه شرائط صحّت است ، اگر در سجده اش بر تربت امام حسين عليه السلام سجده گردد، قبول مى شود و موجب ارزش و ثواب بيشتر خواهد شد. حميد: آيا زمين كربلا از همه زمينها، حتى از زمين مكّه و مدينه برتر است ، تا گفته شود كه نماز بر تربت حسين عليه السلام بر نماز بر همه تربت ها برتر مى باشد؟ محمّد مرعى : چه مانعى دارد كه چنين خصوصيّتى را خداوند در تربت زمين كربلا قرار داده باشد.
حميد: زمين مكّه كه همواره از زمان آدم عليه السلام تا كنون ، جايگاه كعبه است ، و زمين مدينه كه جسد مطهّر پيامبر صلى الله عليه و آله را در بر گرفته است ، آيا مقامى كمتر از مقام زمين كربلا دارند؟ اين عجيب است ، آيا حسين عليه السلام بهتر از جدّش پيامبر صلى الله عليه و آله است ؟ محمد مرعى : نه ، هرگز؛ بلكه عظمت و شرافت حسين عليه السلام به خاطر عظمت مقام و شرافت رسول خدا صلى الله عليه و آله است ، ولى راز اين كه خاك كربلا برترى يافته اين است كه امام حسين عليه السلام در آن سرزمين در راه دين جدّش به شهادت رسيده است ، مقام حسين عليه السلام جزئى از مقام رسالت است ، ولى نظر به اينكه آن حضرت و بستگان و يارانش ، در راه خدا و برپا دارى اسلام ، و استوارى اركان دين ، و حفظ آن از بازيچه هوسبازان ، جانبازى كرده و به شهادت رسيده اند، خداوند متعال به خاطر آن ، سه ويژگى به امام حسين عليه السلام داده است : 1- دعا در زير قبّه مرقد شريفش به استجابت مى رسد. 2- امامان ، از نسل او هستند. 3- و در تربت او، شفا هست . آيا اعطاى چنين خصوصيتى به تربت حسين عليه السلام اشكالى دارد؟ و آيا معنى اينكه بگوييم زمين كربلا از زمين مدينه برترى دارد، اين است كه بگوييم امام حسين عليه السلام بر پيامبر صلى الله عليه و آله برترى دارد، تا شما به ما اشكال كنيد؟! بلكه مطلب به عكس است ، بنابراين ، احترام به تربت امام حسين عليه السلام احترام به حسين عليه السلام است و احترام به او، احترام به خدا، و جدّ امام حسين عليه السلام يعنى رسول خدا صلى الله عليه و آله است . وقتى كه سخن به اينجا رسيد، يكى از حاضران كه قانع شده بود، در حالى كه شادمان بود برخاست و بسيار سخن مرا ستود و از من تمجيد كرد و كتابهاى شيعه را از من درخواست نمود و به من گفت : گفتار تو بسيار بجا و شايسته است ، من خيال مى كردم كه شيعيان ، حسين عليه السلام را برتر از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى دانند، اكنون حقيقت را دريافتم ، و از بيانات زيبا و گوياى شما سپاسگزارم ، از اين پس خودم مهرى از تربت كربلا را همراه خود بر مى دارم و بر آن نماز مى خوانم . منبع : مناظراتى از شخصيتهاى بزرگ اسلام ، محمد محمدى اشتهاردى : ص
211.
منبع:ashoora.ir


 
بالا