با نوای موسیقی سراسر ایران آشنا شوید

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
مجله همشهری 6 و 7 - مهتاب خسروشاهی: چند بار با نوای موسیقی جادو شده اید به قدری که بی اخیتار چشمان تان لبریز از اشک شده و باریده اید؟ تا به حال اتفاق افتاده وقتی صدای موسیقی را از پنجره همسایه یا ماشین کنار دستی تان شنیده باشید و بعد به دنبال آلبوم یا ترک آن بگردید؟ در این پرونده موسیقی ابتدا با موسیقی نواحی مختلف کشورمان و سایر سازها آشنا می شویم. در بخش دیگر، پای صحبت های اهالی موسیقی می نشینیم و پاسخ آنها به سه سوالی که مطرح کرده ایم را می شنویم.

نوای عاشیقی، شور رزم، مویه های عاشقانه، حکایت دلاوری های بی شمار، نغمه های آزادی هریک از این نغمه ها و نواها، از دل گوشه ای از سرزمین پهناور ایران بر می خیزد. با این نغمه ها و سازها و نوازندگانش چقدر آشنا هستید؟ آشنایی با موسیقی نواحی کشورمان کمک می کند تا با دقتی بیشتر به نغمه های سرزمین مان دل بسپاریم.

عاشیق ها، شور موسیقی آذری

آشنایی:
تاسوعا و عاشورا اگر سمت بازار تهران رفته باشید، دسته آذر ها را دیده اید که با چه شور و حالی از رشادت حسین (ع) و یارانش می گویند. محال است نوای سوزناک و شورانگیز آذری ها را بشنوید و اشک از چشمان تان جاری نشود. این شور تنها منحصر به موسیقی آیینی آذری ها نیست.



موسیقی آذری همان موسیقی سنتی مردم آذربایجان است. بین موسیقی مردم آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان نقاط مشترک فراوانی وجود دارد. عاشیق ها خوانندگان سنتی موسیقی آذربایجانایران و جمهوری آذربایجان هستند. این گروه خوانندگان از دوران قبل از اسلام شکل گرفته و از همان دوران سرودهایی را در وصف آذربایجان و دلاوری های بزرگان آن می خواندند. آنها در مراسم مختلف به ویژه عروسی و عزا حضور دارند. بسیاری از موسیقیدانان آذری تبار آثار ماندگاری در حوزه های مختلف دارند که از آن جمله می توان به اپرا، آثاری برای باله و ارکستر سمفونیک اشاره کرد. این نواها هر یک طرفداران خاص خودش را دارد.

چه می نوازند؟

از سازهای شاخص نوازندگان آذری زبان می توان به تار، قارمان، بالابان، ناقارا و باغلاما اشاره کرد.

تار: این نوع تار بیشتر ساخته دست هنرمندان جمهوری آذربایجان است، اما در ایران نیز از این تار استفاده می شود. تار را ساز اصلی موسیقی آذری می دانند، به ویژه اینکه نوازندگان اصلی آن عاشیق ها هستند. در نیمه دوم قرن نوزدهم، صادق جان یکی از نوازندگان جمهوری آذربایجان تغییراتی در تار ایجاد کرد و تارهای آن را به 11 سیم رساند.

قارمان: این ساز که هارمونیکا یا قارمونیکا نیز نامیده می شود، یکی از سازهای هم خانواده با آکاردئون است. قارمان بین مردم چند ملیت شامل آذربایجان، روسیه، تاتارها، چرکس ها و مردم چچن مشترک است. این ساز بیشتر در مراسم شادی مانند عروسی نواخته می شود. در بین عشایر و روستاهای آذری زبان کشورمان نوای این ساز بیشتر شنیده می شود.

بالابان: نام دیگر این ساز بالامان یا دودوک است. این ساز نوعی ساز بادی دو نی به طول 35 سانتی متر با هفت سوراخ انگشت بین مردم آذربایجان شرقی رایج است. استادان این ساز در بین مردم جمهوری آذربایجان، علیجان صمدوف است. این ساز از آلت های موسیقی مورد استفاده مردم شمال استان همدان مانند شهرهای کبودرآهنگ، رزن و فامنین است. البته لحن و پرده های موسیقی ناحیه با مردم آذربایجان به ویژه عاشیق ها تفاوت ها و البته شباهت هایی دارد.



ناقارا:
این ساز بین مردم آذربایجان شرقی، ارمنستان و جمهوری آذربایجان مشترک است. البته اکنون مردم حوزه قفقاز و ترکیه نیز از این ساز استفاده می کنند. ناقارا استوانه چوبی یا پلاستیکی است که دوسوی آن با پوست پوشش داده شده است. دهلی است که در قدیم آن را با چوب و ترکه می نواختند. این ساز بیشتر در ارکسترها و مراسم عروسی نواخته می شود. آذری ها حتی برای آن ضرب المثلی هم دارند و می گویند: توی دان سونرا، ناقارا؟ یعنی ناقاره زدن بعد از عروسی؟

این ضرب المثل زمانی استفاده می شود که کاری در زمان مناسبش انجام نشود.

باغلاما: این ساز بیشتر توسط مهاجران کرد عراق به کردستان و آذربایجان غربی آورده شد. باغلاما هفت سیم دارد که به سه بخش سه سیم، دو سیم و دو سیم تقسیم می شود. نوع دیگر این ساز با دسته بلندتر به نام دیوان در کشور ما بیشتر رایج است. باغلاما در موسیقی کلاسیک مردم عثمانی، موسیقی آذری، محلی کردی و ارمنی و در بخش هایی از کشور بالکان، سوریه و عراق استفاده می شود.

گونه شناسی

موسیقی آذری را می توان به موسیقی موغام و موسیقی فولکلوریک تقسیم بندی کرد. در نوع اول دستگاه های آن با موسیقی آذری خودمان نزدیک و در بسیاری موارد اصلا یکی است. این موسیقی دارای مقام های حزین، عارفانه و غمگین است، اما در هر سه نوع آن شور و حسی خاص وجود دارد. موسیقی فولکلوریک همان موسیقی عاشیق هاست که به دو نوع بزمی و ایلی تقسیم بندی می شود.

موسیقی لری، موسیقی هفت ترانه


آشنایی: قدمت موسیقی لری به شهادت کاوش های باستانی به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح (ع) باز می گردد. نقش های حک شده از حرکات موزون روی ظرف های سفالی نشان می دهد مردم این منطقه از پیش از میلاد مسیح (ع) اهل موسیقی بودند. علاوه بر اینکه تصاویر حک شده از تنبور و شیپور روی ظرف های نقره ای نشان می دهد در عهده ساسانی مردم این منطقه از نوازندگان چیره دست این سازها بودند.



چه می نوازند؟


در موسیقی لری، یک ساز از نظر ساختاری تفاوت فاحشی با نمونه های دیگر خود دارد و آن ساز کمانچه است. درباره خصوصیات آن صحبت خواهیم کرد اما در موسیقی لری از دهل، سرنا، تنبک و تال یا کمانچه استفاده می کنند.

تال: این ساز که آن را بیشتر به اسم کمانچه می شناسیم در ساختار موسیقی شرقی جایگاه ویژه ای دارد. کمانچه لری دو تفاوت اساسی با دیگر انواعش دارد. نخست ساختار کاسه مانند آن است. این نوع برخلاف انواع سنتی یک تکه نبوده و پشت آن نیز باز است. شکل آن مخروطی است. تفاوت بعدی، حفظ ساختار اصیل سیم هاست. به این معنی که برخلاف انواع جدید که اغلب چهار سیم به تقلید از ویلن دارند، کمانچه لری همان سه سیم را داشته و به ساختار سنتی و اصیلی خود پای بند مانده است.

دهل: این ساز طبل بزرگی است که دو طرف آن از پوست گاومیش یا گاو کشیده شده است. این ساز جزو سازهای کوبه ای است و با دو دسته چوبی آن را می نوازند. همراه شدن آن با سرنا برای نواختنی موسیقی اصیل و شاد لری است که معمولا در اعیاد و عروسی ها آن را می نوازند.



سرنا:
جزو سازهای بادی است. این ساز توسط مردم هند و اروپایی از شاخ حیوانات ساخته می شده است.

چهره ها:
زنده یادها رضا سقایی، همت علی سالم، پیرولی کریمی، علیرضا حسین خانی، حشمت رجب زاده و بسیاری دیگر از چهره های شاخص موسیقی مردم خطه لرستان هستند.

یک ویژگی مشترک: بین موسیقی کردی و لری چند ویژگی مشترک وجود دارد. بعضی از ترانه های لری و کردی با سکوت یا ضد ضرب آغاز می شود. فراز و فرود هر دو در ترانه های کردی و لری وجود دارد. لهجه این دو موسیقی به هم نزدیک است.

گونه شناسی

این نوع موسیقی به دو نوع آوازی یا کلامی و سازی تقسیم می شود. موسیقی لری در ساختار یا قالب ترانه به هفت نوع ترانه و موسیقی تقسیم می شود:

کار: این ترانه ها توسط افراد یا گروه ها هنگام کار برای آسان تر کردن مراحل کار و شادکردن فضای کار توسط مردان و زنان لر خوانده می شود. معروف ترین آنها ترانه گل درو و هوله یا خرمن کوبی است.

فصول: این ترانه و موسیقی ها ویژه فصل های مختلف است. معروف ترین آن کوچ یاور است.

غنایی و عاشقانه: این ترانه ها بیانگر وصل یا هجران یار است. شاخص ترین این ترانه ها، ترانه بینابینا، هی لو است.

رزمی- حماسی: این گروه از ترانه ها بیانگر دلاور های جنگاوران ایل است. دایه دایه کار معروف این ژانر است، اما از انواع بی کلام آن نیز می توان به جنگه را اشاره کرد.

سوگواری: شاید بهتر باشد این نوع ترانه- موسیقی را، موسیقی آیینی بدانیم. شیونی یکی از مقام های این نوع تران- موسیقی است.

مذهبی: جنبه اعتقادی- عرفانی این آثار مهم بوده و روی آن تاکید می شود. یکی از نمونه های شاخص آن ضامن آهو است.

طنز: اغلب ترانه ها و موسیقی این نوع آثار، فی البداهه است. هدف آن نیز هجو شخص، موضوع یا مکانی است که درباره آن کار سروده و اجرا می شود. گاهی این کارها با حرکات نمایشی همراه است.

موسیقی خراسان، نوای آیینی


آشنایی: نمی توان از موسیقی خراسان یا دقیق تر بگوییم، موسیقی نواحی شمال خراسان، نیشابور صحبت کنیم و نقش و تاثیر آداب و رسوم و نگاه آیینی را در این موسیقی نادیده بگیریم. از سوی دیگر این موسیقی از اقلیم آن نیز متاثر بوده و به همین دلیل به دو بخش کوهپایه ای و جلگه ای تقسیم بندی شده است. در موسیقی کوهپایه ای، تاکید روی آواز بوده و موسیقی مناطق جلگه ای بیشتر متکی به سازهاست. منطقه شمال خراسان، محل گردآمدن اقوام مختلف است و این چند فرهنگی روی موسیقی مردم این منطقه نیز اثر و البته اثر مثبت داشته است. با اینکه این منطقه به لحاظ جغرافیایی، منطقه کوچکی است اما موسیقی آن به دلیلی که اشاره شد، غنی است و دلیل آن تاثیرپذیری موسیقی این منطقه از اقوام کرد و ترک و ساکنان بومی آن است.



چه می نوازند؟

دوتار: از اسمش پیداست که این آلت موسیقی دو سیم دارد. این ساز معمولا نه با مضراب بلکه با ناخن نواخته می شود. کاسه آن از چوب شاه توت و دسته آن از چوب زردآلود و گردو ساخته شده و در قدیم به جای سیم ها از ابریشم استفاده می کردند. نکته جالب اینکه محمدحسین یگانه معتقد بود بهترین صدا زمانی از دوتار شنیده می شود که سیم های تار هم از جنس خود تار باشند. به همین دلیل سیم تا را از ابریشم تهیه می کرد. ابتدا دوتار ساخته و سپس سه تار و تنبور متولد شدند. این ساز در شهرهایی مانند اسفراین، بجنور، درگز و قوچان نواخته می شود، اما در جنوب خراسان نیز در بعضی شهرها مانند کاشمر، بردسکن، تربت جام، خواف و سرخس نوای آن ساز شنیده می شود.

در بخش هایی از استان مازندران نیز با کمی تغییر در این ساز آن را می نوازند. البته در خود خراسان نیز میان دوتاری که در سمت شمال و جنوب ساخته می شود، تفاوت هایی وجود دارد. به همین دلیل از اسامی چون دوتار شمال و جنوب خراسان، دوتار مازندران و دوتار ترکمن استفاده می شود. از نوازندگان چیره دست تار خراسانی می توان به استاد ذوالفقار عسگریان، عبدالله امینی و استاد غلامحسین پورعطایی اشاره کرد.



قشمه: ظاهرش ساده است و شاید این مساله را نشان نمی دهد که قشمه بتواند یک اکتاو کامل یعنی هفت نت اصلی را بنوازد. این آلت موسیقی بادی ویژه شمال خراسان بوده و از دو نی به طول 20 سانتی متر که به هم چسبیده اند، درست شده است. این ساز البته در مراسم شادی مردم کردستان نیز نواخته شده و به لهجه محلی به آن دو زه له می گویند.

دایره:
ساز کوچک کوبه ای که نوای آن را شبیه دف می دانند، دایره است. این ساز البته به لحاظ ساختار و تکامل بسیار متفاوت از دف است. دایره غیر از کشور ما در ازبکستان، افغانستان و تاجیکستان نیز نواخته می شود.

گونه شناسی

گویش خاص مردم این منطقه روی فراز و فرودهای ملودی نیز تاثیر گذاشته و شکست های ریتمیک در ملودی ایجاد می کند. یکی از شاخص ترین آنها، مقام هرای است که در فواصل اجرای موسیقی، آواز دشتی خوانده می شود. این مقام، حزن انگیز است.

موسیقی آوازی: این نغمه ها وام گرفته از وقایع تاریخی، داستان های اساطیری و مراسم آیین است. شاهنامه فردوسی در این میان شاخص ترین بهانه آوازی مردم منطقه است. پرش های ملودی که روی فواصل خاص موسیقی شدت و ضعف می گیرد، از ویژگی های این موسیقی است.

موسیقی سازی: کلام همراه با ساز، بیان کننده فرهنگ و داستان های مردم این منطقه است.

نکته خاص:

- موسیقی نیشابور: شهر نیشابور یکی از مراکزی است که موسیقی خراسانی را می توان در آن شیند. این موسیقی متاثر از سبک ساسانی مقامی سنتی است. از چهره های موسیقی شهر نیشابور می تواند به راتبه نیشابوری و پرویز مشکاتیان اشاره کرد.

- بخشی ها: این لقب ویژه بخشی ها از مردم شمال خراسان است که شغل اصلی شان کشاورزی است اما دوتارنوازان ماهری در بین آنها وجود دارد که از طریق آن بسیاری از روایت ها و نواها را سینه به سینه به نسلی دیگر منتقل کرده اند. از معروف ترین آنها می توان به حاج قربان سلیمانی اشاره کرد. مردم ساکن قوچان، بجنورد و شیروان از اصلی ترین بخشی نوازان خراسانی هستند.

موسیقی کردی؛ شور خاص آوازهای اصیل

آشنایی: گروه ها و خواننده های شاخص موسیقی ایران را در ذهن تان مرورکنید، اسامی چون کامکارها، شهرام ناظری و خانواده پورناظری ها اولین گزینه هایی هستند که به ذهن تان می رسند. کردها با موسیقی نفس می کشند. شاید به همین دلیل موسیقی کردی از موسیقی های اصیل کشور ماست که با گذشت سال ها و تغییرات زبانی باز هم اصالتش را حفظ کرده است. این موسیقی با شور خاصی همراه است.



گونه شناسی


آنچه موسیقی کردی را شاخص می کند، آوازهای آن است. این آوازها بسته به کاربردشان به انواع مختلفی تقسیم بندی می شود، اما دستگاه های موسیقی کردی نیز جایگاه ویژه ای دارند. بنابراین ابتدا با آواها و سپس با دستگاه های موسیقی کردی آشنا می شویم.

چه می نوازند؟


برای نواختن موسیقی کردی از ده ساز استفاده می کنند که با چند ساز معروف آن آشنا می شوید:

دیوان: این ساز، سازی مضرابی است. این ساز از خانواده تنبور است و علاوه بر کردستان ترکیه، مردم ساکن کردستان ایران، عراق و سوریه نیز دیوان می نوازند. در بین شهرهای ایران، مردم ساکن سنندج، بوکان، مهاباد و کرمانشاه این ساز را کوک می کنند. دسته دیوان 24 پرده با قابلیت جا به جایی دارد. دیوان از هفت سیم تشکیل شده است. این ساز با مضراب پلاستیکی نواخته می شود. این ساز اندازه های مختلفی دارد.

دف: شوری که این ساز به تنهایی به پا می کند یکی از دلایل زیبایی موسیقی کردی است. این ساز، یکی از سازهای کوبه ای است و از حلقه ای چوبی که پوست نازکی از داخل آن را احاطه کرده، درست شده است.

دف صدایی بم تر از دایره داشته و آویزهای درونی دف، صدای آن را با دایره متفاوت می کند. این ساز را با دو انگشت می نوازند. نوازندگان صاحب سبک دف، مسعود حبیبی و بیژن کامکار هستند.

از دیگر نوازندگان دف می توان به یوسف شریداوری، پژمان حدادی، محسن طاهرزاده، مسعود حبیبی، مهرداد کریم خاوری و بسیاری دیگر اشاره کرد. صداگرفتن استودیویی از دف کار دشواری است که تنها چندنفر از جمله بیژن کامکار، یوسف شریداوی و داوود آزاد موفق به انجام این کار شده اند. دف نوازی استاد کامکار در آلبوم آتش در نیستان، شنیدنی است.

تنبور: این ساز که از چوب درخت توت و به دو شکل یک تکه ای یا کاسه ای و چند تکه ای با چمنی ساخته می شود از جمله سازهای قدیمی زهی- زخمه ای کشور ماست. در منطقه گوران غلب تنبورها هنوز کاسه ای بوده و در منطقه صحنه اغلب تنبورها چمنی هستند. طول آن یک متر بوده و دارای دو سیم است. کاسه آن به شکل گلابی بوده و ضخامت آن چهار میلی متر است. اگر ضخامت این کاسه بیشتر شود، صدا زیر و اگر ضخامت کاسه کمتر شود، صدا بم تر می شود.

این ساز دو نوع کوک دارد، که اولی کوک هفت دستان و دیگری کوک پنج دستان است. اغلب مقام های موسیقی با کوک اول نواخته می شود. البته نوازندگان در حال حاضر بیشتر روی پنج دستان می نوازند. این ساز بدون مضربا مصنوعی نواخته می شود. این ساز خود دارای مقام های مختلف است که دلیل آن نیز گردش ملودی، فواصل خاص و وزن های منحصر به فرد آن است. از مقام های آن می توان به مقام های کلام، مقام های مجلسی نام برد که البته هرکدام از این مقام ها دسته بندی های خاص خودشان را دارند.

این ساز در مناطقی از ایران مانند صحنه، کرند، کوران، کرمانشاه و لرستان به صورت خاص نواخته شده و استادان برجسته ای در این مناطق وجود دارند که از آن جمله می توان به کیخسرو پورناظری، سید شمس الدین حیدری توتشمامی، استاد سرخاو، لالوبیرخان، درویش علی میردرویشی، عابدین خادمی، سید آرش شهریاری، نورعلی اله، سید امرالله شاه ابراهیمی، درویش امیر حیاتی، غلام زنده دل و امامقلی امامی اشاره کرد.

موسیقی کردی؛ شور خاص آوازهای اصیل

دو نوع کوک خاص: کوک طرز، ویژه نواختن مقام های مجلسی یا تبنور است. کور برز بیشتر در مقاوم های حقانی استفاده می شود.

دهل: ضرب المثل آوازدهل شنیدن از دور خوش است را شنیده اید؟ اکنون ببینیم این ساز چیست که آوازش از دور زیباتر است! این ساز که شبیه طبلی بزرگ بوده و دو طرف آن پوست گاو یا گاومیش کشیده شده و به اسم داول نیز آن را می شناسند، یکی از سازهای کوبه ای موسیقی ماست. این ساز با ریسمانی از شانه فرد نوازنده آویزان شده و با دو چوب که یکی کلفت به نام چنگال و دیگری نازک تر بوده و دیرک نام دارد، نواخته می شود اما این قانون نیست به این دلیل که مردم نواحی هرمزگان این ساز را با دست و نه با دیرک و چنگال، می نوازند.




نکته دیگر درباره پوست مورد استفاده این ساز است. در بعضی نواحی ایران پوست دو طرف دهل از پوست بز و گوسفند است. این ساز در کشور ما انواع مختلفی شامل جفه، پونکه، پیپه و توپری است. نکته جالب دیگر اینکه مواد استفاده شده برای ساخت دهلی که هنگام شب و روز ساخته می شود، متفاوت است.

کمانچه: ابونصر فارابی در کتاب الموسیقی الکبیر درباره کمانچه توضیح داده و از نام عربی آن یعنی رباب اسم می آورد. بنابراین تاریخ این ساز به سده چهارم هجری می رسد. کمانچه یکی از سازهای ایرانی و اصیل موسیقی ما بوده و در عهده صفویه و قاجاز ساز اصلی در اجرای موسیقی بوده است. این ساز از شکم، دست و سر و پایه ای باریک درست شده است.

پایه، تکیه گاه ساز روی زانو یا زمین برای نواختن آن است. شکم کمانچه توخالی و کروی شکل بوده و روی بخش جلویی یا دهانه آن پوست کشیده شده است. علاوه بر این خرکی تقریبا شبیه خرک تار و البته نه کاملا عمود بر سیم ها در کمانچه وجوددارد. دسته کمانچه شبیه مخروط وارونه و توپر است. در حال حاضر سیم ویلن در کمانچه استفاده شده و تاندور ویلن نیز به سیم گیر اضافه شده است تا ساز، دقیق تر کوک شود.

کوک کمانچه در دستگاه های مختلف موسیقی متفاوت است. در حال حاضر کوک اصلی کانچه می، لا، ر، سل، یا همان کوک ویلن است، اما کوک های دیگر این ساز برای دستگاه هایی مانند ماهور، نوا، اصفهان، همایون، راست پنجگاه و کوک لری وجود دارد. کمانچه باس و آلتو هم خانواده های این ساز هستند که صدای هر دو بم تر از کمانچه است. سازنده کمانچه باس، ابراهیم قنبری مهر است.

از چهره های شاخصی کمانچه نوازی کشورمان می توان به علی اصغر بهاری، اردشیر کامکار، کیهان کلهر، رحمت الله بدیعی، فرج علیپور، شروین مهاجر و درویش رضا معظمی اشاره کرد. از سازندگان بنام کمانچه نیز می توان از ابراهیم قنبری مهر، محمدحسن کاکاوند و قدرت الله کردی نام برد.

شمشال: این آلت موسیقی، همان نی چوپان بوده و از سازهای قدیمی کردی است. در قدیم این ساز را با چوب، نی یا استخوان بال عقاب می ساختند. برای آنکه بدنه ساز پوسته نازکی داشته باشد، داخل آن شیر ریخته و آن را داخل لانه مورچه می گذاشتند تا مورچه ها محتویات داخل چوب یا نی را خورده و بدنه نازکی از آن باقی بماند.

برای استحکام بدنه ساز، تکه چوب تری از جنس آلبالوی وحشی را به صورت حلقه درآورده و برحسب سلیقه به شمشال وصل می کردند تا شمشال زیبا و محکم شود. سپس از 4 سانتی متری مانده به انتها، سوراخ ها را با نظم مشخص روی ساز ایجاد می کردند. این ساز در عزا و عروسی حضور دارد. در عروسی ها این ساز را همراه با دف و تنبک نواخته و در عزا از این ساز به صورت تک نوازی نواخته می شود. تفاوت آن با نی چوپان، فلزی بودن آن است. شمشال شش سوراخ در قسمت روی دستگاه و یک سوراخ پشت دستگاه داشته و صدای آن جزو صداهای بم با طنین خاص تقسیم بندی می شود. شاخص ترین نوازنده این ساز، شادروان عبدالله قادرزاده بود.

تنبک: ضرب یا تنبک، جزو طبل های جام شکل تقسیم بندی شده و از نظر تقسیم بندی نوع ساز، جزو سازهای کوبه ای است. این ساز معادل داربوکا در ترکیه و کشورهای عربی و زیربغلی در افغانستان است. بدنه تنبک امروزی از چوب است اما در قدیم بدنه آن فلزی، چوبی یا سفالی بود. تنبک از پنج بخش شامل، پوست دهانه بزرگ، تنه، نفیر و کالیبر تشکیل شده است.



قدمت تنبک به پیش از اسلام می رسد.در حال حاضر تنبک جزو سازهای تک نواز است. زنده یاد حسین تهرانی پدر تنبک نوازی ایران بوده و پس از او بهمن رجبی، حبیب الله نصیری فر، ناصر فرهنگ فر، امیرناصر افتتاح از اساتید تنبک نوازی ایران هستند اما فراموش نکنیم پیش از این اساتید، ابوالحسن صبا، استاد مرحوم تهرانی، مسعودخان و عبدالله دوامی اساتید تنبک نوازی بودند.

گونه شناسی

آواها

هوره: این آوا، آوای غم است. این آواز بیان کننده سوگ، ماتم، غریبی و عزاداری است. سوز این آوا ملیح است. این آواز بیشتر در نواحی مانند سرپل زهاب، گیلان غرب، هرسین، کرمانشاه و ایلام نوخته می شود.

لاوژه: این نوا که نام دیگر آن لاووک است، آوای زنان سرزمین کردستان است. زمینه آن ترانه های کلاسیک کردی بوده و تمایز آن با حیران، زبان شعری آن است.

حیران: این نوا اغلب عاشقانه و پرسوز و گدار است. حیران بیشتر در ناحیه مهاباد و مکریان شنیده می شود.

بیت: حماسه مردان کرد با این نوا بیان می شود. حکایت جنگاوری و دلاوری های مردم کردستان در قالب این نوا و موسیقی بیان شده و افراد بیت خوان مفید به رعایت وزن و قافیه نیز نیستند. مردم مکریان، بوکان و مهاباد بیشتر این نواها را سر می دهند.

سیاه چمانه: این آواز و موسیقی آن به شکل ده هجایی و دو مصراعی بوده و رنگ و بوی عرفانی دارد. به همین دلیل به آن مقام شیخانه یا صوفیانه می گویند. این نوا ویژه مردم هورامان یا اورامان است. علاوه بر اورامان، در مناطقی مانند پاوه، نوسود و مریوان نیز این نوا شنیده می شود.

چمری: مردم کردستان اگر بخواهند عزیز از دست رفته ای را یاد کنند، این نوا را انتخاب می کنند. چمری به معنی شیون و عزاست. چمری را می توان مقابل نوحه خوانی درنظر گرفت.

دستگاه ها

در موسیقی کشور ما، ملودی ها در قالب هفت دستگاه شامل همایون، نوا، شور، ماهور، سه گاه، چهارگاه، و راست پنج گاه قرار می گیرند. در بین این دستگاه ها، شور از دیگر دستگاه ها، گسترده تر بوده و چند گوشه شامل بیات زند یا ترک، افشاری یا ه وشار، ده دشِتی، ابوعطا و بیات کرد دارد. بسیاری از آوازهای کردی مانند گول نیشان گول نیشان، شاییک ده گری، کابوکی و اکثر آوازهای حیران در دستگاه شور نواخته می شود.


موسیقی بندری

نماد صمیمیت مردم جنوب

آشنایی: این موسیقی مانند مردم جنوب، گرم، صمیمی، دلنشین و البته ریتمیک است. این موسیقی شاد که حتی غم ها را با شیوه ای خاص و دلنشین بیان می کند، ویژه مردم جنوب کشور یعنی استان های مجاور خلیج همیشه فارس است. دلیل ریتمیک بودن آن نیز استفاده از سازهای کوبه ای در موسیقی این خطه از کشور ماست. از سازهای معروف مورداستفاده هنرمندان جنوب کشورمان می توان به دمام و نی انبان اشاره کرد.



چه می نوازند؟

همان طور که اشاره شد، سازهای موسیقی بندری از انواع سازهای کوبه ای و البته بادی است که با چند نمونه شاخص آن آشنا می شویم.

دمام: صدای این ساز بیشتر از شهرهایی چون برازجان و بوشهر می شنوید. صدای این ساز کوبه ای با نوسان پوستی که روی این دستگاه است، شنیده می شود. قدمت این ساز به چهارهزار سال پیش یعنی حدود مصر باستان می رسد.

بخش های اصلی این ساز عبارتند از: پیپ، چمبره، پوست و بند. برای ساخت روکش دمام که دوطرف یک استوانه کشیده شده از پوست بز دباغی شده استفاده می کنند، البته در قدیم از پوست آهو برای ساخت این بخش از دمام استفاده می کردند.

بندهای دمام نیز از الیاف درخت خرمان یا نارگیل ساخته شده است. اگر این ساز را دیده باشید، روی بدنه آن طناب پیچی هایی به شکل عدد هفت وجود دارد. این نشان می دهد دمام به لحاظ ساختار شبیه طبل های مردم هند و آفریقا است. این ساز بیشتر همراه با سنج در مراسم آیینی نواخته می شود. از این مراسم می توان به زار، سبالو و دم دم سحری اشاره کرد.

نی انبان: سازی جهانی است! به این دلیل که در بسیاری از کشورهای جهان از سوئد گرفته تا ایران این ساز نواخته شده و مردم هر کشور با تغییراتی در ساختار آن ایجاد کرده اند، نی انبان بومی خودشان را ساختند. اما به هر حال با وجود تغییرات، زیرساخت این ساز در همه جای دنیا یکسان است. قدمت این ساز به زمان بابلی ها یعنی دو هزار سال پیش از میلاد مسیح (ع) باز می گردد. این ساز از دوزله کمی بزرگ تر است.



انتهای آن کیسه ای وجود دارد که کاملا هواگیری شده است. در محل اتصال دوزله به کیسه، لوله دیگری به شکل نامعین از نظر جایگاه، خارج شده است. نوازنده این لوله را به دهان گذاشته و با، بادکردن کیسه و زیربغل گذاشتن آن و فشاری که با بازو و آرنج به کیسه وارد می کند، هوا را به داخل دوزله فرستاده و با انگشت خروج هوا از سوراخ ها کنترل می کند. به این ترتیب نوای موسیقی از آن شنیده می شود. این ساز در کشورهای مختلف، اسامی مختلف دارد که بعضی از آنها عبارتند از: نی حمومه، خیکنای، نی تکی، نی مشکی.

نکته: دوزله سازی است که از اتصال دو لوله مسی یا نی به یکدیگر ساخته شده است. این ساز در رده سازهای بادی تقسیم بندی می شود.

پونکه: این ساز، از خانواده دهل است که در موسیقی بومی جنوب کشورمان در گونه ای از موسیقی به نام لیوا نواخته می شود. این نوع موسیقی بیشتر در مراسم شادی اجرا می شود.

گونه شناسی

خیام خوانی: این سبک موسیقی که به آن رباعی خوانی نیز می گویند، سبک خاص خواندن رباعی به ویژه رباعیات خیام است. البته ممکن است رباعیات دیگری نیز خوانده شوند. خیام خوانی ویژه محافل شعرخوانی خصوصی شهر بوشهر است. این سبک خوانش و نوازندگی بین موسیقی نواحی ایران منحصر به فرد بوده و با یزله خوانی که یکی از فرم های کهن موسیقی بوشهر است، درآمیخته است. خیام خوانی یا محفل خیامی معمولا با خواندن اشعار از حافظ آغاز می شود.

موسیقی خیامی بیشتر در بیات ترک بوده و سازهای مورد استفاده فلوت، ضرب و نی جفتی است. در حین خواندن و نواختن حاضران نیز دم می گیرند. این محفل کاملا مردانه بوده و زنان در این جمع حضور ندارند.


موسیقی کرمان، بکر، غنی و ناب

کرمان، درست در مرکز ایران واقع شده است و همین امر باعث شده تا موسیقی این استان، بکر و ناب باقی بماند. دلیل آن نیز این است که هیچ بیگانه ای تاکنون به شهرهای این استان دست پیدا نکرده و موسیقی آن اگرچه از استان های مجاور خود تاثیر پذیرفته اما با موسیقی بیگانه تلفیق نشده است. برای نمونه موسیقی منطقه منوجان که با استان سیستان و بلوچستان، فارس و هرمزگان مجاور است تنوع بیشتری دارد اما بازهم موسیقی ناب و بکر کرمانی پایه آن است.

چه می نوازند؟

باورتان می شود در استان کرمان 35 نوع ساز وجود داشته باشد؟ مهم تر اینکه موسیقی نواحی گرمسیری و سردسیری با هم متفاوت است. این تفاوت ناشی از تفاوت درنوع ساز، ملودی ها، شعرها و حتی گویش مردم شهرهای مختلف است. نکته جالب اینکه بعضی از سازها ساختار اصلی و بومی خود را نیز حفظ کرده اند. از این سازها می توان به سوتاگو، چوغرو، جوع اشاره کرد.



گونه شناسی:

شاید بتوان قدیمی ترین نوای موسیقی را لالایی های مادرانه دانست. در استان کرمان با وجود آنکه گونه های مختلف موسیقی وجود دارد، اما لالایی ها و آواهای کار یا همان کارآواها از جایگاه ویژه ای برخوردارند.

لالایی ها: این آواهای ساده، اغلب بیان کننده داستان هایی مرتبط با مردم همان خطه است. لالایی های مردم کرمان نیز از این قاعده مستثنا نیست.

کارآواها: آواهای چوپانان در حین کار، کرتی خوانی و ملخ زنی از جمله آواهای کار در استان کرمان هستند. جالب اینکه این آواها بیشتر برای آن خوانده می شود تا فردی که به کاری مشغول است با دلگرمی آن را انجام دهد. نام کارآواها از روی اسم همان کار انتخاب می شود. البته موارد خاصی هم وجود دارد، مانند طلب باران که برای درخواست بارش باران خوانده می شود. این آوا به دلیل کویری بودن استان کرمان شاید بارها و بارها در طول فصل کم باران خوانده شود.

سوگ آواها: از اسمش پیداست، آواهایی است که در سوگ کسی خوانده می شود، اما در این گونه نوا از سوگ افراد خاص نیز سخن به میان می آید.

عاشقانه ها، ترانه های شادمانی، مناظره ها، نغمه های روایی، حماسی، صوفیانه، قلندری، مذهبی و زورخانه ای از دیگر آواهای موسیقی است که در شهرهای مختلف استانکرمان به گوش می رسد.


موسیقی سیستان و بلوچستان

نوای هجران

آشنایی: اگر بخواهیم درباره موسیقی این منطقه کشورمان صحبت کنیم، بهتر است به نوع خاصی از ان یعنی لیکو بپردازیم. این موسیقی شاخص ترین موسیقی مردم شمال بلوچستان یعنی نواحی رحد است. اما این موسیقی چیست و چه پیامی دارد؟



چه می نوازند؟

اگر درباره موسیقی درمانی مطالعه کرده باشید، می دانید بخشی از راهکارهای درمان بعضی از اختلال های روانی، موسیقی است، اما اگر بدانید در قدیم از ساز قیچک برای درمان بیماری استفاده می شد، چه نظری دارید؟ خاستگاه این ساز که در گروه سازهای زهی موسیقی ایران تقسیم بندی می شود و در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان استفاده می شود. هرچند در سایر نقاط کشور نیز می توانید نوای این ساز را بشنوید. این ساز در افغانستان هم نواخته می شود.

قیچک یا غیژک کاسه ای از جنس چوب گردو یا توت دارد و سیم های آن فلزی هستند. این ساز شبیه ویلنسل نواخته شده و نوع بزرگ آن یعنی قیچک بم با آرشه ویلن سل نواخته می شود.

در حال حاضر سه گونه قیچک یعنی قیچک آلتو، قیچک سوپرانو و قیچک باس وجود دارد. هرکدام از آنها سه اکتاو دارند که قیچک سوپرانو قابلیت تک نوازی داشته و دو نوع دیگر بیشتر برای همنوایی در ارکستر طراحی شده اند. استاد حسین قلمی از سازندگان بنام قیچک است. از نوازندگان معروف قیچک نیز می توان به زنده یاد حسین فرهادپور، رحمت الله بدیعی، اردشیر کامکار، پروین صالح و پروین شکالور اشاره کرد.

گونه شناسی

لیکو که تا حدی آن را مترادف با ذهیروک، آواز نواحی مرکزی و جنوبی بلوچستان به ویژه مکران می دانند، نوایی است که بیانگر غم و هجران است. یک بیت موزون و قافیه دار با مصراع های ده هجایی است که مضمون آن عاشقانه است. لیکو گونه های مختلفی دارد و مردم هر منطقه و حتی یک تیره خاص لیکوی مخصوص به خود دارند. در مناطق مرکزی استان سیستان و بلوچستان لیکو با ذهیروک به لحاظ محتوای موسیقیایی مخلوط شده است.


برترین ها
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
عکسی ک واسه موسیقی کرد گذاشتید واسه بختیاریاس یعنی دهل و سرنا با لباس بختیاری :smile: البته توضیحی بالای عکس ذکر کردید هم در رابطه با دهل بختیاری درسته من بارها عروسی بختیاری ها رفتم (چون بختیاری ام)
در مورد سوگواری هم الحق و الانصاف در همه نواحی ایران استعداد شگرفی وجود داره چ شعرا و چ نواهای سوزناکی ک در گذشته سروده و خوانده اند ک ادم واقعا تحت تاثیر قرار میگیره
هنوز مادربزرگم که میخونه دل ادم.کباب میشه
در مورد شادی هم همینطور
واقعا ایرانیها استعداد فوق العاده ای داشتند

واقعا جالب بود مطلب واقعا مفید بود
 

BEHROUZK28

عضو جدید
با سلام ،
تو قسمت کردی ، راجع به تنبور باید عرض کنم ، این ساز هم اکنون دارای 3 سیم هستش.
 

Similar threads

بالا