بانک مقالات دام

?!؟

عضو جدید
(ادامه)

...
تبصره1: ساختمانهاي جنبي گاوداري تا ظرفيت يكصد رأس گاو مولد مطابق معيارهاي تعيين شده تهيه و طراحي مي شود و از ظرفيت يكصد رأس به بالا، به ازاي هر يكصد رأس ظرفيت گاو اضافي، مساحت زيربناي مفيد جايگاه موردنياز به شرح زير قابل افزايش مي باشد.
- داروخانه و بيمارستان 15 درصد
- گوساله داني و زايشگاه 50 درصد
- دفتر اداري و مديريت و مسكوني 30 درصد
- سالن انتظار، سالن شيردوش، گاوهاي محل 50 درصد
- محل جمع آوري و شير سرد کن به همراه موتورخانه
همچنين ساير ساختمانها بايد طبق زيربناي مفيد تعيين شود و به نسبت ظرفيت واحد گاوداري افزايش يابد.
تبصره2: با توجه به عوامل جوي و شرايط اقليمي موجود در مناطق مختلف كشور، بنا يه تشخيص كميسيون صدور پروانه استان، مي توان به جاي سكوي علوفه( غير مسقف) از انبار يا هانگار علوفه( مسقف) استفاده كرد.
تبصره3: در مناطق خيلي سرد، كه آخور و راهرو تغذيه در زير سقف قرار مي گيرد، مساحت زير بناي غير مفيد نسبت به ميزان تعيين شده تا 20 درصد قابل افزايش است.

4-فواصل: رعايت فواصل در خصوص تأسيسات گاوداري شيري، بر طبق جدول فواصل، منضم به ((نظام)) الزامي است.
ب- ضوابط صدور پروانه تأسيس واحدهاي پرواربندي گوساله
1-ظرفيت: ظرفيت هر واحد پرواربندي گوساله جديدالتأسيس، نبايد در هر دوره از 50 رأس كمتر و از 1000 رأس بيشتر باشد.
تبصره: شركتهاي تعاوني توليد و كشت و صنعتهاي واجد شرايط مي توانند، متقاضي اخذ پروانه تآسيس پرواربندي گوساله، بيش از هزار رأس در هر دوره باشند.

2- زمين: حداقل زمين مورد نياز جهت تأسيس واحدهاي پرواربندي گوساله بر حسب ميزاني كه در ذيل نقشه هاي منضم به ((نظام)) قيد شده است، مشخص مي شود.
زمينهاي ارائه شده جهت كشت نباتات علوفه اي بايد از انواع زمينهاي آبي باشد و به ميزاني تعيين گردد كه بتواند حداقل يك سوم كل نياز غذايي مورد نياز دام را تأمين كند.

3- نقشه و جايگاه: جهت پرواربندي و پرورش گوساله، نقشه هاي تيپ براي ظرفيتهاي 25-100 و 300 رآس در اقليمهاي سردسير و گرمسير به شرح منضم به كتاب طراحي، پيش بيني شده است.
مباني محاسباتي نقشه هاي تهيه شده بر حسب هر رأس گوساله پروار تعيين مي شود و متوسط مساحت زيربناي مفيد مورد نياز به ازاي هر رأس گوساله پرواري اصل در يك دوره، 85/4 متر مربع مسقف و 15/5 مترمربع غير مسقف و به ازاي هر رآس گوساله دورگ و بومي، 35/4 مترمربع مسقف و 5 مترمربع غير مسقف، به شرح ذير مي باشد.
...
شرح
گوساله اصيل
گوساله دورگ بومي


مسقف
غير مسقف
مسقف
غير مسقف

جايگاه گوساله نر
5/2
4
2
4

خانه کارگري
4/0
-----
4/0
-----

محل عمليات دامپزشکي
2/0
-----
2/0
-----

انبار علوفه
17/1
-----
17/1
-----

انبار کنسانتره
58/0
-----
58/0
1

سيلو
-----
15/1
-----
-----

جمع کل (مترمربع)
85/4
15/5
35/4
5

(ادامه)
 

?!؟

عضو جدید
(ادامه)


..
.تبصره1: در واحدهاي كمتر از يكصد رأس، احداث محل عمليات دامپزشكي ضروري نيست و در ظرفيتهاي بالاي 100 رأس به ازاي هر 100 رأس اضافه(علاوه بر آنچه كه در بالا اضافه گرديد)، 10 مترمربع مسقف و دو برابر آن بهاربند در نظر گرفته مي شود.
تبصره2: جهت بارگيري و تخليه گوساله بايد سكوي موردنياز پيش بيني شود.
تبصره3: با توجه به عوامل جوي و شرايط اقليمي در مناطق مختلف كشور، بنا به تشخيص كميسيون صدور پروانه استان، مي توان به جاي سكوي علوفه( غيرمسقف) از انبار علوفه (مسقف) استفاده كرد.

4-فواصل: رعايت فواصل در خصوص تأسيسات پرواربندي گوساله، بر طبق جدول فواصل منضم به ((نظام)) الزامي است.
تبصره1: تأسيسات موجودي كه جهت صدر پروانه بهره براري واحدهاي فوق الذكر به كار خواهد رفت، بايد به تائيد كميسيون صدور پروانه استان رسيده باشد و مبناي محاسبه ظرفيت چنين واحدهائي براساس آنچه كه در قسمتهاي قبلي ذكر شده است، مي باشد.
تبصره2: گاوداريهاي موجودي كه به علت عدم امكان رعايت فاصله مشمول دريافت پروانه بهره برداري نوسازي يا بهسازي نشوند، مي توانند برابر ضوابط انتقال، پروانه تأسيس دريافت كنند.
تبصره3: تمديد پروانه بهره برداري واحدهاي گاوداري شيري بالاي هزار رأس، كه قبلاً پروانه بهره برداري دريافت كرده اند،بلامانع است.
كشتارگاه صنعتي دام و طيور
به منظور استحصال بهداشتي و اقتصادي گوشت و استفاده صحيح از فرآورده هاي دامي و عرضه اصولي آنها به مراكز مصرف، تدوين نظام اجرائي مشخصي جهت كشتارگاههاي صنعتي و تأسيس مجتمع هاي كشتارگاهي ضروري است.
به طور کلي كشتارگاه ، شامل قسمتهائي جهت: بيهوشي، خونگيري، پوست كني، تخليه امعاء و احشاء، شقه كردن، بازرسي لاشه، دوش دادن و مرحله ورود به تونل سرد است که فضاهاي لازم براي اين مراحل به شرح زير است:

1- مرحله بيهوشي: فضاي لازم براي بيوش كردن يك رأس گاو 3 متر مربع و زمان لازم يك دقيقه است.
2- مرحله خونگيري: طول كانال لازم براي خونگيري يك رأس گاو 5/1 متر با عرض 80 سانتي متر براي هر پست خونگيري و مدت زماني كه براي خونگيري در نظر گرفته مي شود، 10 دقيقه است.
فاصله لازم بين خونگيري و ساير اعمال كشتار به طول 3 تا 4 متر است.
3- مرحله پوست كني: براي پوست كندن هر رأس گاو، كه حدود 10 تا 15 دقيقه طول مي كشد، 4 متر مربع در نظر گرفته شده است.
4- مرحله تخليه: فضاي لازم براي تخليه امعاء و احشاء و قفسه صدري به طول 3 متر و فضاي مورد نظر جهت تخليه محتواي محوطه بطني به طول 2 متر تعيين مي گردد.
5- مرحله شقه كردن: طول محل لازم براي شقه كردن 2 متردر نظر گرفته مي شود.
6- مرحله بازرسي: طول محل لازم براي بازرسي لاشه 2 متر در نظر گرفته مي شود.
7- مرحله دوش دادن: طول محل لازم براي دوش دادن 3 متر در نظر گرفته مي شود.
8- مرحله خنك كردن: جهت خنك نمودن لاشه هاي كشتاري قبل از توزيع يا ارسال به تونل انجماد، لازم است كه متناسب با ظرفيت كشتاري، اتاق سرد با حرارت 0 تا 4 درجه سانتي گراد ايجاد شود.
9- مرحله ورود به تونل: طول فاصله محل لاشه دوش داده شده تا تونل سرد، بايد 3 تا 4 متر باشد.
چون عمليات توزين پس از اين مرحله صورت مي گيرد، مي توان طول اين فاصله را براي انتظار لاشه ها در حد مورد نياز در نظر گرفت. در صورت طولاني شدن ريل در اين قسمت، مي توان به صورت ريلهاي رفت و برگشت و با فواصل متناسب طول اين قسمت را كوتاه كرد.
ابعاد محل استراحت گاوها كه بايد به وسيله نرده هاي لوله اي از هم جدا شود. 6/7 متر طول و 6 متر عرض است كه جهت 20 الي 25 رأس گاو در نظر گرفته مي شود.
در محل استراحت گاوها: بايد يك آبشخور وجود داشته باشد و شيرهاي آب بايد طوري تعبيه شوند كه آب كافي براي تميز كردن محل به سهولت در اختيار باشد. عرض راهرو بايد طوري باشد، كه حركت وسايل نقليه، جهت تخليه كود و دامهاي تلف شده، به خارج امكان پذير باشد.
همچنين كشتارگاه ها بايد، مجهز به تجهيزات تبديل ضايعات يا برنامه جهت تبديل ضايعات كه از قسمتهاي زير تشكيل شده است، باشند:
1- قسمت دريافت: در اين قسمت، لاشه هاي ضبطي دام و ضايعات كشتارگاهي دام وطيور به وسيله بالابر، به داخل ديگ پخت ريخته مي شود. خون توسط پمپ به مخزن و از آنجا به ديگ مخصوص پخت هدايت مي گردد.
2- قسمت پخت: در اين قسمت، مواد به وسيله بخار پخته و سپس خشك مي شود.
3- قسمت روغن گيري: پس از اينكه مواد ضبطي و ضايعات در ديگ پخته شد، به قسمت روغن گيري هدايت و در آنجا روغن گيري شده و روغن آن در مخزن روغن ذخيره مي گردد. باقيمانده مواد به قسمت خردكن رانده مي شود.
4- قسمت خردكن: در اين قسمت، مواد توسط آسياب خرد و سپس خشك مي شود و به صورت پودر گوشت و پودر خون و پودر استخوان در مي آيد.
5- قسمت بسته بندي: در اين قسمت، مواد پودر شده، پس از افزودن مواد آنتي اكسيدان ساير افزودنيهاي مورد نياز به تفكيك در كيسه ها ريخته مي شوند و از آنجا به انبار حمل مي گردند.
تبصره1: در كشتارگاه طيور، در صورتي كه پرها به واحد تبديل ضايعات ارسال نشوند، جهت آماده سازي پر، كشتارگاه بايد به دستگاه پرشويي و پر خشك كني مجهز باشد.
تبصره2: تأسيسات و تجهيزات دستگاه تبديل ضايعات بايد به طوري تعبيه شوند، كه به كيفيت پروتئين به دست آماده لطمه اي وارد نشود. ضمناً اصول انبارداري در مورد نگهداري و ذخيره پودر گوشت و پودر خون بايد از نظر رطوبت و حرارت و تهويه به صورتي رعايت شود، كه فرآورده هاي حاصل فاسد و آلوده به اجرام بيماري زا نگردد.
تبصره3: قسمت دريافت ضايعات بايد مجزا از قسمت بسته بندي و ذخيره توليدات باشد.
تبصره4: نصب دستگاه بوگير و تهويه هوا الزامي است.
ضوابط فني جهت تعيين محل احداث
1- از نظر موقعيت محل، كشتارگاه بايد در محلي احداث شود، كه از نظر راههاي ارتباطي به آساني بتوان دامهاي كشتاري يا نيمچه هاي گوشتي را به آن محل حمل كرد.
2- كشتارگاه بايد، در محيطي احداث شود كه امكان دسترسي به آب سالم و بهداشتي وجود داشته باشد. ضمناً محل احداث كشتارگاه بايد، دور از مراكز آلوده كننده، از قبيل: محل نگهداري يا دفع زباله و فضولات حيواني باشد.
3- كشتارگاه بايد، به سيستم فاضلاب، مطابق معيارهاي استاندارد مجهز باشد.
4- آب مصرفي كشتارگاه بايد، منطبق با ويژگيهاي آب آشاميدني كشور و از نظر بهداشتي مورد تائيد مراجع ذيصلاح باشد. جهت ذخيره سازي آب، وجود منابع هوايي الزامي است.
5- براي توليد بخار، انجماد و عمليات آتش نشاني مي توان، از آب غيرقابل شرب نيز استفاده كرد، مشروط بر اينكه لوله كشي آن، به صورت مجزا و علامت گذاري شده باشد.
6- كشتارگاه بايد داراي برق سه فاز صنعتي باشد و در سالن آن روشنايي به حد كافي وجود داشته باشد.
7- وسايل و ابزار كار بايد ضد رنگ و به آساني قابل تميز شدن باشند.
8- سقف سالنها بايد نسبت به حرارت و رطوبت عايق باشد.
9- ديوار سالنها بايد تا زير سقف سيمانكاري و با سطح صاف و غير قابل نفوذ پوشانيده شده و حتي المقدور رنگ آنها روشن باشد.
10- كف سالنها بايد از جنس بتن ساخته شده و حالت لغزندگي نداشته باشد.
11- جهت گرم يا خنك كردن و تهويه سالنها، بايد تجهيزات لازم نصب شده باشد.
12- استفاده از مس و سرب و آلياژهاي آنها در محلهائي كه امكان تماس اين مواد با گوشت و چربي وجود دارد، مجاز نيست.
13- تجهيزات و قسمتهائي از ماشين آلات كه در تماس با گوشت و چربي هستند، بايد به گونه اي ساخته شوند كه بتوان به سهولت آنها را از هم جدا و تميز كرد.
14- سالن كشتارگاه بايد داراي شيبي به ميزان دو درصد به طرف آبروها باشد.
15- وجود حمام و دوش و دستشويي به تعداد كافي در كشتارگاه ضروري است.
16- كارگران بايد داراي كارت بهداشتي باشند و در مواقع كار از روپوش مخصوص استفاده نمايند.
17- تجهيزات و ساختمان سالنهاي كشتارگاه بايد به نحوي باشد، كه ورود پرندگان و حشرات، و جوندگان به داخل آن امكان پذير نباشد.
18- به منظور شستشو و ضدعفوني وسايل حمل و نقل بايد محلي در نظر گرفته شود.
ضوابط صدور پروانه جهت كشتارگاههاي صنعتي دام و طيور
الف- ضوابط صدور پروانه تأسيس كشتارگاه صنعتي دام وطيور
1- ظرفيت: حداقل و حداكثر ظرفيت بر حسب نياز منطقه و پيشنهاد كميسيون استاني و با تائيد كميسيون مركزي تعيين مي گردد.
2- زمين: حداقل مساحت زمين مورد نياز براي احداث كشتارگاه، بايد سه برابر مساحت زيربناي ساختمانهاي آن باشد.
3- طرح و نقشه: جهت صدور پروانه تأسيس، ارائه طرح و نقشه توسط متقاضي، الزامي است.
نقشه الگويي يك نمونه از هريك از كشتارگاههاي دام و طيور، منضم به ((نظام)) است. ارقام ارائه شده در اين نقشه ها مي تواند به متقاضيان در تهيه طرح و نقشه مورد نظر كمك كند، ليكن در هر صورت، طرح و نقشه كشتارگاههاي صنعتي دام و طيور، بايد داراي مشخصات زير باشد:
1- ديواره اصطبل انتظار دام، بايد از كف سالن به ارتفاع 2/1 تا 2 متر سيمانكاري و كف آن از مصالح غيرقابل نفوذ ساخته شده باشد.
2- ارتفاع آبشخور در اصطبل انتظار دام، بايد بين 30 تا 50 سانتيمتر باشد.
3- در سالن آماده سازي فرآورده هاي دامي بايد تجهيزات لازم مانند: پاتيلهاي آبجوش، شاخ بر و مو پاك كن جهت تهيه كله و پاچه، دستگاه سيرابي، دستگاه روده پاك كني جهت تهيه روده، سيني مخصوص و قلابهاي پايه دار براي حمل و آويزان كردن دل و جگر موجود مي باشد.
4- ساختمان مجاري فاضلاب و كانالهاي مخصوص حمل اندرونه و غيره بايد طوري تعبيه شوند كه شيب مناسب داشته باشند و نظافت آنها به آساني انجام گيرد.
5- براي هريك از سالنهاي مربوط به پوست، روده، كله و پاچه، سيرابي پاك كني و دل وجگر بايد ناودانهاي انتقال جداگانه اي در نظر گرفته شود.
6- براي جداكردن و نگهداري دامهاي مشكوك، وجود جايگاه قفلداري در كشتارگاه ضروري است.
7- براي منجمد كردن گوشتهاي آلوده به انگل، وجود سردخانه مجزا و مخصوصي در كشتارگاه ضروري است.
8- براي ارائه خدمات دامپزشكي، وجود اتاق مجهز اختصاصي در كشتارگاه ضروري است.
9- تجهيزات سالن كشتار دام، كه بايد با تعدادي دام كشتاري، ساعات كار و تعداد كارگران متناسب باشد، به شرح ذير است:
تجهيزات بيهوشي، جراثقال، كمپرسور باد و تجهيزات مربوط به آن، قلاب، اره الكتريكي، دوش شستشوي لاشه، ترازو، چرخ دستي، سيني، ميز استريليزاتور، ابزار كشتار، دستگاه تهيه بخار آب، كوره لاشه سوز و وسايل حمل گوشت.
10- در صورتي كه پوست كندن بر روي برانكارد (گهواره) انجام مي شود، جنس آن بايد از نوع ضدرنگ باشد. و ارتفاع آن اندازه اي باشد، كه لاشه با زمين تماس پيدا نكند.
4- فواصل: رعايت فاصله در خصوص دامداريها و واحدهاي مشابه و غير مشابه و همچنين، مناطق مسكوني، عوارض تأسيساتي براي مفاد مندرج در جدول، فواصل الزامي است.
ب- ضوابط صدور پروانه بهره برداري براي كشتارگاه هاي صنعتي دام و طيور
صدور پروانه بهره برداري جهت كارخانجات خوراك دام، سردخانه ها، مجتمع هاي كشتارگاهي و كشتارگاهها، با هماهنگي اداره كل صنايع و سازمان جهادسازندگي استان و واحدهاي ذيربط صورت مي گيرد. در كليه موارد مذكور، صدور مجوز بهداشتي برابر قانون سازمان دامپزشكي انجام خواهد شد و بدون مجوز بهداشتي، امكان راه اندازي و بهره برداري از واحدهاي نام برده ميسر نيست.
ضوابط صدور پروانه جهت مجتمعهاي كشتارگاهي دام و طيور
الف- ضوابط صدور پروانه تأسيس مجتمعهاي كشتارگاهي دام و طيور
1-ظرفيت: حداقل و حداكثر ظرفيت تأسيس مجتمعهاي كشتارگاهي براساس تعداد دام منطقه و توجيه اقتصادي آن با پيشنهاد كميسيون استاني و با تائيد كميسيون مركزي تعيين مي گردد.
2-زمين: حداقل مساحت زمين مورد نياز براي احداث مجتمع كشتارگاهي بايد سه برابر مساحت زيربناي ساختمانهاي آن باشد.
3-طرح و نقشه: جهت صدور پروانه تأسيس ارائه طرح و نقشه توسط متقاضي الزامي است.
مجتمع كشتارگاهي دام، شامل: مجموعه اي از ميدان دام كشتاري، كشتارگاه صنعتي دام ( سالنهاي انتظار، سالن كشتار، اطاق سرد)، تونل انجماد، سردخانه، تجهيزات تبديل ضايعات، آماده سازي فرآورده ها و ... مي باشد.
مجتمع كشتارگاهي طيور، شامل: مجموعه اي از قسمت پذيرش، سالن كشتار، بسته بندي، تونل انجماد، سردخانه، تجهيزات تبديل ضايعات و سيستم تصفيه فاضلاب مي باشد.
مشخصات فني هر يك از اجزاي مجتمع كشتارگاهي تابع ضوابط قيد شده مربوط به خود، در اين نظام است.
4- فواصل: رعايت فواصل ما بين تأسيسات مورد نياز در داخل مجنمع الزامي نيست. رعايت فاصله در خصوص دامداريها و واحدهاي مشابه و غير مشابه و همچنين مناطق مسكوني، عوارض جغرافيايي و تأسيساتي، برابر مفاد مندرج در جدول فواصل در مورد كشتارگاهها مي باشد.
ب-ضوابط صدور پروانه بهره برداري براي مجتمعهاي كشتارگاهي دام و طيور
صدور پروانه بهره برداري جهت كارخانجات خوراك دام، سردخانه ها، مجتمعهاي كشتارگاهي و كشتارگاهها با هماهنگي اداره كل صنايع و سازمان جهاد سازندگي استان و واحدهاي زيربط، صورت مي گيرد. در كليه موارد مذكور، صدور مجوز بهداشتي برابر قانون سازمان دامپزشكي انجام خواهد شد. بدون مجوز بهداشتي، امكان راه اندازي و بهره برداري از واحدهاي نام برده، ميسر نيست.
تأسيسات و تجهيزات
برخي از تاسيسات و تجهيزات ضروري و مورد نيازي که بايستي در هنگام احداث يک دامداري يا کشتارگاه مدنظر قرار گرفته و جهت ساخت آنها اقدام گردد به شرح ذيل مي باشند:
1- قسمت معدوم کردن ضايعات
به منظور معدوم كردن تلفات و ضايعات در كليه واحدهاي دامداري، كارخانجات جوجه كشي و كشتارگاهها، بايد نسبت به حفر چاه تلفات، نصب كوره لاشه سوز، دفن يا تحويل آنها به مراكز تبديل ضايعات با رعايت كليه شرايط بهداشتي اقدام شود.
تبصره: در هر صورت كليه واحدهاي دامداري، كارخانجات يا كشتارگاهها بايد نسبت به تبديل، محو يا دفن تلفات و ضايعات خود، به نوعي كه باعث شيوع بيماري يا انتشار آلودگي نشود، اقدام كنند.

2- بخش تصفيه فاضلاب
تصفيه فاضلاب دامداريها و كارخانجات بر حسب مورد، داراي ضوابط مشروحه زير خواهد بود:
1- در نقاطي كه آبهاي تحت الارضي پائين باشد و در اطراف گاوداري، زمين كشاورزي وجود داشته باشد، گاوداري بايد داراي سيستم جمع آوري فاضلاب از سالن شيردوشي، محل پرورش گوساله و زايشگاه باشد و فاضلاب مزبور، جهت كاهش بار آلودگي و رسوب مواد معلق به حوضچه ترسيب هدايت شود و پس از رسوب گيري در حوضچه هاي مزبور، به زمينهاي كشاورزي جاري گردد.
2- در گاوداريهايي كه آبهاي تحت الارضي پايين باشد و در اطراف گاوداري زمين كشاورزي وجود نداشته باشد، فاضلاب بايد پس از عبور از حوضچه هاي ترسيب، به چاه فاضلاب هدايت شود.
3- در نقاطي كه آبهاي تحت الارضي بالا باشد و در اطراف گاوداري زمين كشاورزي وجود داشته باشد، فاضلاب بايد به حوضچه هاي ترسيب هدايت شود و پس از 24 ساعت توقف در حوضچه هاي مزبور، همراه با آبهاي كشاورزي در زمينهاي زراعتي جاري گردد.
4- در نقاطي كه آبهاي تحت الارضي بالا باشد و در اطراف گاوداري زمين كشاورزي وجود نداشته باشد، فاضلاب بايد به حوضچه هاي ترسيب هدايت و پس از 24 ساعت توقف، توسط دستگاه تخليه به محل مناسب ديگري حمل شود.
5- در خصوص گاوداريهاي كوچك و ساير دامداريها و كارخانجات جوجه كشي و ميادين دام، بسته به شرايط جغرافيايي و اقليمي و نوع دام و شيوهُ بهره برداري، فضولات بايد به نوعي جمع آوري و خارج شوند، كه باعث آلودگي واحد يا محيط زيست اطراف نگردند.
6- فاضلاب كشتارگاهها، بايد پس از تصفيه كامل حياتي و توليدي، در زمينهاي كشاورزي يا چاه فاضلاب، برحسب امكانات جاري شود.
7- تخليه فاضلاب كليه دامداريها، كارخانجات و كشتارگاهها به رودخانه، آب بندان، دريا و درياچه ممنوع مي باشد. در مواقع اضطراري، با نظر موافق كارشناسي محيط زيست بلامانع است.
3- لوازم و وسايل
1- كليه دامداريها بايد ، مجهز به تأسيسات و لوازم و وسابل مخصوص ضدعفوني، سمپاشي و همچنين، مجهز به وسايل ايمني باشند.
2- كاركنان دامداريها بر حسب وظيفه بايد، مجهز به كلاه، لباس كار و چكمه باشند و ساير وسايل بهداشتي و ايمني براي آنان در واحد مهيا باشد.
 

?!؟

عضو جدید
پرورش و توليدمثل گاو

پرورش گوساله
مراقبت از گوساله بعد از تولد
کنترل تنفس:
 بعد از خروج گوساله وضعيت تنفس آن را کنترل کنيد ( تحريک سوراخ بيني با يک تکه کاه باعث تحريک تنفس خواهد شد.)
 در حالت طبيعي فرورفتگي بيش از حد دنده يا خرخر كردن نبايد وجود داشته باشد.
 سعي کنيد مايعات مخاطي را از دهان و سيستم تنفسي گوساله خارج کنيد.
 در موارد سخت زايي لازم است گوساله را روي يک ميله از پا به پايين آويزان کنيد تا مواد مخاطي وارد شده به گلو خارج شوند.

خشک کردن گوساله:
 براي خشک شدن گوساله را مدتي در کنار مادر قرار دهيد اين کار علاوه بر خشک شدن گوساله، در به جريان انداختن خون در بدن گوساله بسيار اهميت دارد. مگر اينکه که گاو شما مبتلا به بيماري باشد و احتمال انتقال آن از طريق ليسيدن به گوساله وجود داشته باشد ( مانند يون) . بنابراين در اين مورد با دامپزشک خود مشورت کنيد.
 اگر به هر دليلي اين کار توسط مادر انجام نمي شود، گوساله را با يک حوله خشک و تميز خشک کنيد.

ضدعفوني بند ناف:
 براي جلوگيري از عفونت بند ناف ، بلافاصله بعد از تولد بند ناف را در مايع ضدعفوني مناسب ( محلول يد 7% ) فروبريد .
 از بستن و گره زدن بند ناف خودداري کنيد.
 کار ضدعفوني را همراه با هر بار خوراندن آغوز تکرار کنيد به اين ترتيب بند ناف بطور طبيعي خشك شده و خواهد افتاد.

خوراندن آغوز:
 ماک ( آغوز) چيست؟ ماک يا آغوز اولين ترشح غده پستاني بعد از تولد است و منبع سرشاري از پروتئين ، عناصر معدني و آنتي بادي ها بشمار مي رود. مواد جامد آغوز تقريباً 2 برابر شير معمولي است که بيشتر به بخش پروتئيني آن مربوط مي باشد. اين ماده مغذي معمولاً تا 6 دوشش اول بعد از تولد از پستان خارج مي شود اما رفته رفته از مقدار مواد ايمني زاي آن کاسته مي شود و ترکيبات آن به ترکيبات شير کامل تبديل مي شود. طوري که ميزان گلوبولينهاي ايمني در دوشش دوم و سوم نسبت به دوشش اول به ترتيب 30 و 70 درصد کاهش مي يابد.
 گوساله بر خلاف نوزاد انسان ايمينوگلبولينها را از طريق جفت ( درشکم مادر ) دريافت نمي کند ولي در عوض اولين شير گاو يا ماک حاوي گلبولينها ي ايمني زا و بسياري از موا د مغذي است که بايد هر چه سريعتر توسط گوساله مصرف شود.
 ايمونوگلبولينها مولکولهاي پروتئيني بزرگي هستند که در گوساله ايجاد مصونيت در برابر بيماريهاي مختلف مي کند.
 بلافاصله بعد از تولد گوساله در ديواره روده گوساله منافذ بزرگي وجود دارد که به او قدرت جذب اين مولکولهاي بزرگ را بدون هضم مي دهد.

...

مقايسه ترکيبات شير در روزهاي بعد از زايش با شير کامل
ترکيبات
دوشش اول
دوشش دوم
روز دوم
روز سوم
شير کامل

مجموع مواد جامد %
9/23
9/17
14
6/13
9/12

چربي %
7/6
4/5
1/4
3/4
4

پروتئين %
14
4/8
6/4
1/4
1/3

لاکتوز %
7/2
9/3
5/4
7/4
5

ويتامين A
100 ميلي ليتر/ ميکروگرم 295
190
95
74
34

ايمونوگلوبولينها %
6
4/2
1
----
09/0



 در حدود 12تا 24 ساعت اوليه زندگي گوساله اين منافذ رفته رفته بسته مي شوند و قدرت جذب اين پروتئينهاي بزرگ در روده بطور چشم گيري کاهش خواهد يافت.
 در دادن آغوز مادر به گوساله هرگز درنگ نکنيد. اولين آغوز بايد در طول حداکثر نيم ساعت بعد از تولد به گوساله داده شود.
 آغوز اولين دوشش بعد از زايمان داراي موا ايمني زاي بيشتري مي باشند و در دوششهاي بعدي از غلظت اين موا کاسته ميشود. بنابراين حداقل در 6 ساعت اول زندگي حتماً بايد آغوز دوشش اول به گوساله ها خورانده شود.
 براي اطمينان از اينکه مواد ايمني زا به اندازه کافي وارد بدن گوساله شده است در 8 ساعت اول زندگي هر 2 ساعت يکبار آغوز را به گوساله بدهيد.
 گوساله بايد در اولين 12 ساعت عمر خود 8 تا 10 درصد وزن بدن آغوز دريافت کرده باشد.
 سعي کنيد ماک هر گاو را به گوساله خودش بخورانيد.
 به خاطر داشته باشيد ماک گاو نسبت به ماک تليسه مواد ايمني زاي بيشتري دارد. بنابراين اگر ماک گاو مسن سالمي را اضافه بر گوساله اش داريد مي توانيد به گوساله تليسه خود بخورانيد.
 دماي آغوز در هنگام تغذيه بايد درحدود دماي بدن باشد ( 38 الي 40 در جه سانتيگراد)
 اگر گوساله تمايلي به خوردن آغوز ندارد بهتر است از خوراک دهنده مري استفاده کنيد تا ماک اول حتماً به گوساله داده شود.
 کيفيت ماک را کنترل کنيد. براي اين کار مي توانيد از ماک سنج استفاده کنيد.
 ماک اضافي ( بخصوص در دوشش اول ) را در فريزر به صورت منجمد ذخيره کنيد تا همواره ماک در دسترس داشته باشيد. اين کار در مورد ماکهاي با کيفيت خوب اهميت بيشتري دارد.
 آغوز را در ظروف پلاستيکي ذخيره کنيد. زيرا آغوز روي ظروف فلزي اثر مي گذارد.
 ظرف محتوي آغوز را دربسته نگهداريد.
 هرچه مدت ذخيره آغوز بيشتر باشد، مواد غذايي آن بيشتر از بين مي رود.
 بعد از گذشت 24 ساعت از تولد هر چند قدرت جذب به پروتئينهاي بزرگ به صفر مي رسد اما خوراندن آغوز حداقل به مدت 3 روز براي ايمني دستگاه گوارش و رساندن مواد مغذي به گوساله بسيار مهم است.
 در اين مدت سعي کنيد گوساله را به خوردن شير با سطل عادت دهيد . در اين کار حوصله زيادي بايد به خرج داد.
دستگاه گوارش در گوساله
 معده گوساله نيز مانند گاو بالغ 4 قسمت دارد با اين تفاوت که نسبت بخشهاي مختلف در گاو گوساله تازه متولد شده متفاوت مي باشد:

بخشهاي گوناگون
گوساله
گاو بالغ

شکمبه - نگاري (%)
37
76

هزارلا (%)
13
18

شيردان (%)
50
15



 معده گوساله هاي تازه متولد شده شبيه يک حيوان تک معده اي است. رشد بافت شکمبه ,نگاري در طي سن 3 تا 8 هفتگي گوساله خيلي سريع بوده 4 تا 8 برابر سريعتر از رشد کل بدن مي باشد.

رشد و تکامل شکمبه:
 مادامي که گوساله با شير تغذيه مي شود، شکمبه توسعه نيافته باقي مي ماند.
 با آغاز خوردن خوراک جامد، جمعيت ميکروبي در شکمبه و نگاري مستقر شده و تکامل شکمبه آغاز مي شود. اين وضعيت اکثراً در 3 هفته اول پس از تولد ايجاد مي شود.
 عوامل متعددي در نمو شکمبه و نگاري موثر مي باشند . اسيدهاي چرب فرار حاصل از تخمير استارتر (کنسانتره مخصوص گوساله ها) در اين مسئله مهمترين نقش را بازي مي کند.
 مصرف آب تازه در فراهم کردن محيط مناسب براي رشد ميکروارگانيسم ها بسيار مهم مي باشد.
 فعاليت شکمبه در سن 3 ماهگي همانند فعاليت آن در دام بالغ خواهد بود.

تغذيه گوساله هاي شيرخوار:
 هزينه تغذيه 55 تا 60 درصد هزينه هاي پرورش تليسه ها را در بر مي گيرد. بنابراين تغذيه صحيح اهميت زيادي در سوددهي گاوداري دارد.
 تغذيه صحيح در زمان گوسالگي در رسيدن به موقع به وزن و قد تلقيح بسيار موثر است.

شير:
 بعد از اتمام دوره 3 روزه تغذيه با آغوز بايد تغذيه با شير يا شير جانشين را آغاز کرد.
 شير کامل غذاي مايع مرغوبي است که گوساله ها با تغذيه آن به خوبي رشد مي کنند.
 شير گاوهارا بعد از درمان آنتي بيوتيک نمي توان فروخت در عوض مي توان به مصرف گوساله ها رساند.
 گوساله نوزاد بايد از شير تازه مادر تغذيه نمايد و شير گاوهايي که از نظر ابتلا به امراض مسري مثل سل و بروسلولز مشکوک هستند بايد جوشيده شود.
 مصرف شير گاوهاي ورم پستاني در گوساله هاي ماده احتمالاً ايجاد گاوهائي با ورم پستان يا کارتيه هاي کور مي کند.
 پاستوريزه کردن منجربه کاهش بيماري و افزايش سرعت رشد در گوساله ها قبل و بعد از شير گيري شده.
 پاستوريزه کردن منجربه کاهش اسهال در گوساله ها مي شود.
 اما پاستوريزه کردن بخصوص براي تعداد کم گوساله ها هزينه بر است.
 مقدار شيري که بايد به حيوان داده شود بستگي به وزن گوساله دارد .
 مقدار شير کامل و شير جانشين آماده ، در حدود 10 در صد وزن بدن گوساله در نظر گرفته مي شود.
 شير و جايگزين شير بايد در درجه حرارت ثابت نزديک درجه حرارت بدن تغذيه شود.
 به درجه حرارت پايين شير بخصوص در محيط سرد توجه فراوان داشته باشيد.
 دقت در برنامه غذايي مقدار شيري که در هر وعده بايد گوساله مصرف نمايد داراي اهميت ويژه اي است.
 اگر در يک وعده شير کمتر و در وعده ديگر شير بيشتري به حيوان داده شود ممکن است موجب نفخ معده و سوء هاضمه شده ايجاد اسهال و دل درد وگاهي مواقع باعث تلف شدن حيوان گردد.
 اگر شير زيادي به گوساله خورانده شود باعث کاهش جذب و کسالت حيوان مي شود.
 مقدار چربي شير ممکن است سبب دل درد و سوء هاضمه شود پس اگر شيري بيشتر از 4 % چربي داشت با افزودن آب گرم يا شيري که چربي اش گرفته شده باشد ميزان چربي شير را تقليل مي دهيم.

شير جايگزين:
 شير کامل غذايي است عالي . اما در صورت بالا بودن قيمت شير در بازار مي توان گوساله ها را با شير جانشين تغذيه کرد.
 محاسن جايگزين شير عبارتست از :
 يکنواختي محصول در روزهاي متوالي
 سهولت ذخيره
 کنترل بيماري
 سود اقتصادي
 جايگزينهاي شير دو منشأ گياهي و حيواني دارند. به اين موضوع در انتخاب شير خشک توجه خاص داشته باشيد.
 بخصوص در يک ماه اول زندگي بايد از شير خشکي استفاده کرد که منشأ شير داشته باشد.
 در انتخاب شير جايگزين شير خود دقت نمائيد.
 پيشنهادهاي مربوط به مخلوط کردن روي برچسب را بايد به دقت اجرا کنيد.
 مخلوط کردن شير جايگزين شير بايد تا موقعي ادامه يابد که همه پودر در سوسپانسيون حل شده و تکه هاي يزرگ پودر در سطح يا ته ظرف باقي نماند.
 شير جايگزين بايد در آب معلق بماند و ته نشين نشود.
 زياد مخلوط شدن شير خشک ايجاد کف زياد و جدا شدن چربي و تشکيل يک لايه روغني در سطح ظرف مي کند.

خوراك آغازين:
 مصرف زود هنگام خوراک خشک مهمترين عامل موثر در انتقال گوساله جوان از حالت متابوليسم و هضم پيش از نشخوار به وضعيت حيوان نشخوار کننده بالغ مي باشد.
 فرآورده هاي تخمير اسيدهاي چرب فرار(vfa) بويژه اسيدهاي پروپيونيک و بوتيريک که از تخمير کنسانتره حاصل مي شوند، عامل رشد و تکامل بافتهاي شکمبه مي باشند.
 بمحض از شير گرفتن گوساله و انتقال به خوراک جامد, مشکلات بيماري مخصوصا اسهال , روند کاهشي نشان مي دهند .
 محتواي پروتئين خام جيره آغازين بايد در حدود 20 الي 22 در صد در نظر گرفت.
 ميزان انرژي (nel) جيره آغازين بايد در حدود 9/1 باشد.
 شكل فيزيكي بويژه اندازه ذرات خوراك در آماده سازي خوراكهاي آغازين براي گوساله ها فوق العاده مهم مي باشند. کنسانتره نبايد زياد آردي و نرم باشد زيرا نتيجه عکس روي رشد شکمبه خواهد داشت.
 حجم خوراك مايع تغذيه شده(بيشتر از مقادير مصرف ماده جامد) موجب كاهش مصرف خوراك مي شود.
 جثه حيوان و دسترسي به آب نيز بر مصرف خوراك تاثير دارند.
 به ازاي هر ليتر آب مصرفي بيشتر، مصرف خوراك خشك به ميزان 82 گرم در روز افزايش مي يابد و افزايش وزن هم به مقادير 56 گرم بيشتر مي شود.
 كيفيت جيره مايع بر ميزان مصرف خوراك خشك موثر است.
 در گوساله هائي كه شير دريافت مي كند تا بيش از 65% افزايش وزن بدن به ميزان مصرف خوراك آغازين بستگي دارد و بعد از شير گيري گوساله، بايد انتظار داشت كه تغييرات در مقادير مصرف خوراك آغازين اثر زيادتري بر افزايش وزن گوساله داشته باشد.
 گوساله هاي جوان بايد تا حد ممكن در سنين اوليه به مصرف خوراك خشك تشويق شوند. اين امر براي تكامل پوشش شكمبه – نگاري مورد نياز براي عملکرد خوب اهميت اساسي دارد.
 استقرار جمعيت ميكروبي بستگي به پيش سازهايي دارد كه خوراك خشك آنرا فراهم مي كند.

علوفه:
 مصرف علوفه قبل از شير گيري سبب کاهش سرعت تکامل پرزهاي شکمبه مي شود . چون اسيدهاي چرب لازم براي رشد پاپيلاهاي شکمبه را توليد نمي کند.
 اما براي عادت دادن گوساله به مصرف علوفه بهتر است برگ يونجه را بعنوان بخش علوفه اي با کيفيت بالا از حدود سن 2 ماهگي در اختيار گوساله قرار داد.

آب:
 براي رشد و تکثير ميکروارگانيسمها نياز به يک محيط آبکي دارند. براي تأمين اين محيط آب تازه و تميز را در اختيار گوساله ها قرار دهيد.
 مصرف آب مصرف کنسانتره را بالا خواهد برد.
 آب را مي تواند از 3 روزگي و همراه با شروع مصرف جيره آغازين در اختيار گوساله ها قرار داد.

قطع شير:
 زمان قطع شير وقتي است که گوساله شما 3 روز متوالي مقدار 5/1 الي 2 کيلوگرم کنسانتره را دريافت مي کند. بنابراين براي اينکه بتوانيد گوساله را زود از شير بگيريد، بايد او را به خوردن بيشتر کنسانتره ترقيب کنيد.
 با مديريت صحيح گوساله هاي هلشتاين را مي توان در حدود 6 هفتگي از شير گرفت.
 در رمان قطع شير به وضعيت بدني گوساله توجه کنيد. اگر گوساله شما لاغر است بهتر است چند روز ديگر به دادن شير به او ادامه دهيد.
 در زمان قطع شير از سلامت گوساله مطمئن شويد.
 گوساله را حداقل به مدت 5 روز بعد از شير گيري تحت نظر داشته باشيد تا مطمئن شويد قطع شير به گوساله شما آسيبي نرسانده باشد.
 قطع شير به دو صورت ناگهاني يا تدريجي انجام مي شود . براي انتخاب اين روشها در مزرعه خود با دامپزشک يا کارشناس خود مشورت کنيد.
اقدامات مديريتي و بهداشتي
از بين بردن شاخ:
 از بين بردن شاخ براي کنترل بهتر گاوها و جلوگيري از صدمات احتمالي صورت مي گيرد.
 اين کار با خمير ( پماد) شاخسوز انجام مي شود.
 از بين بردن شاخ بايد در روز 7 الي 10 زندگي و با مشاهده تکمه شاخ بايد انجام گيرد. اين کار شوک و تنش کمتري در گوساله ايجاد مي کند.
 براي انجام کار ابتدا موهاي اطراف تکمه شاخ را بتراشيد، سپس پماد را به اندازه يک دوريالي روي تکمه شاخ قرار دهيد.
 براي اينکه از جاري نشدن پماد به روي صورت و چشمها مطمئن شويد بهتر است از وازلين دور تکمه شاخ استفاده کنيد.
 در استفاده از هر نوع پماد شاخسوز بهتر است دستورات روي برچسب پماد را بدقت مطالعه کنيد.
 در استفاده از پماد حتماً از دستکش استفاده کنيد.

قطع سرپستانکهاي اضافي:
 اين کار بايد در روز 7 الي 10 زندگي انجام شود.
 تشخيص سرپستانک اضافي را به عهده دامپزشک يا تکنسين باتجربه بگذاريد.
 براي قطع سرپستانکها اضافي حتماً تمام نکات بهداشتي را رعايت کنيد.

جلوگيري از عادت مکيدن:
 جا دادن گوساله ها در جايگاه انفرادي و استفاده از سطل تا حد زيادي باعث از بين رفتن عادت مکيدن مي شود .
 گاهي اين عادت در بعضي گوساله ها مشاهده مي شود که ممکن است در سنين بالاتر نيز مشاهده شود. اين موضوع بخصوص در گوساله هاي ماده اهميت دارد چراکه مکيدن پستان يک گوساله توسط گوساله اي که عادت به مکيدن دارد علاوه بر افزايش انتقال عوامل بيماريزاي احتمالي باعث ورم پستان و گاهي کوري پستان مي شود.
 براي جلوگيري از اين عادت، وسيله اي وجود دارد که به بيني گوساله وصل مي شود که در موقع مک زدن باعث ناراحتي در خود و گوساله ديگر در موقع مکيدن مي شود.

جايگاه گوساله:
 جايگاه گوساله بايد جايي بنا شود که بتوان به آساني فضولات آنرا خارج نمود.
 جايگاه گوساله بايد به نحوي باشد که دسترسي به مواد بستر و غذا باشد.
 گوساله نبايد دور از نظر باشد . بهترين محل نزديک زايشگاه و يا در کنار آن است .
 براي جلوگيري از انتشار بيماري بايد جايگاه گوساله را کمي دوراز جايگاه دامهاي بالغ بنا نمود.
 جهت گوساله داني بايد به نحوي باشد که زهکشي در آن بخوبي صورت گيرد و بادهاي زمستاني زياد به داخل آن نفوذ نکند و در تابستان حداقل نور خورشيد و در زمستان حداکثر نور خورشيد به داخل آن بتابد.
 لايه نازک عايق کمک مي کند تا حرارت در زمستان کمتر به خارج نفوذ کند و در تابستان نيز خيلي گرم نشود.
 تهويه در جايگاه گوساله حياتي است که مي تواند طبيعي يا مصنوعي توسط هواکشها در جايگاه بسته حاصل شود. تهويه کافي و دايمي باعث کنترل رطوبت ، حرارت و بو در جايگاه در طول سال مي شود.
علائم تهويه
 جمع شدن قطرات آب زير سقف و ديوارها
 يخ زدن آنها در فصل سرد
 بوي زننده
 رطوبت زياد
 اغلب ساختمانهاي گوساله داني طوري ساخته مي شوند که براي خروج هوا قدري فاصله بين سقف و ديوارها وجود داشته ياشد.اين کار به تهويه کمک مي کند.
 در جايگاه باز جريان حرکت هوا بايد از سمت گوساله داني به سمت دامهاي بالغ باشد و در جايگاه بسته دستگاههاي تهويه بايد طوري کار گذاشته شوند که هواي داخل جايگاه دامهاي بالغ به طرف دامهاي بالغ کشيده شود.
 براي پخش يکنواخت گرما و اجتناب از خيس و کثيف شدن کف جايگاه ، بايد شيب مناسب در کف ايجاد گردد و ادرار و آب ناشي از شستشو دورن فاضلاب ريخته شود و به خارج هدايت گردد.
 کف بهتر است از بتون ساخته شود که با شيب مناسبي به فاضلاب منتهي گردد.
 به طور کلي زايشگاه و گوساله داني احتياج به نظافت بيشتري دارند .بنابراين طرح ساختماني در آنها بايد به نحوي باشد که تميز کردن آنها آسان باشد.
 بستر در جايگاه گوساله از اهميت بسياري برخوردار مي باشد.
 کاه غلات ( بلند يا خرد نشده) داراي رنگ روشن ، بوي خوب و قابليت جذب رطوبت مناسب است و بستر خوب وگرمي را تشکيل مي دهد.
 اگر قيمت کاه بالاست ، پوست خرد شده درخت ، خاک اره ، تراشه چوب و غيره را ميتوان به کار برد. اما تا حد امکان از اين مواد استفاده نکنيد.
 بستر بايد حتي الامکان هر روز تعويض شده و قسمتهاي مرطوب آن برداشته شود.
 جايگاه انفرادي براي گوساله ها بسيار مناسبتر از آغلهاي گروهي مي باشند.
 در جايگاه انفرادي گوساله ها بايد از اجرام ، تغيير ناگهاني درجه حرارت و رطوبت محافظت شوند.
 آغلهاي انفرادي به دودسته ثابت (بتوني)و متحرک( اغلب فلزي)تقسيم مي شوند.

(ادانه)​
 

?!؟

عضو جدید
(ادامه)


 از مزاياي جايگاه انفرادي مي توان به موارد زير اشاره کرد:
 عدم تماس گوساله ها باهم که موجب کاهش گسترش عوامل بيماريزا به حداقل ممکن مي شود.
 امکان بازديد هر رأس گوساله را به منظور دريافت حالات سلامتي يا بيماري آنها با آساني فراهم مي کند .
 از مکيدن ناف گوساله بوسيله يکديگر جلوگيري مي نمايد.
 امکان تميز ، شستشو و ضد عفوني نمودن جايگاه به آساني فراهم مي شود.
 مي توان کف آن را بوسيله بستري از کاه يا کلش کاملاً خشک و پاک نگهداشت.
 جيره يا شير هر گوساله را مي توان به ميزان جثه هرگوساله به آساني در اختيار آن قرار داد.
 از بروز بيماريهاي تنفسي در اثر جايگاه مرطوب و پخش ميکروبها جلوگيري مي کند.
 البته لازم به ذکر است جايگاههاي انفرادي تعدا گارگر بيشتري را لازم دارد.

 خصوصيات جايگاه انفرادي:
• اين جايگاه بايد در سطحي قرار گيرند که عمل زهکشي در آن بخوبي صورت گيرد.
• ظرف غذا(علوفه و کنسانتره ) بايد در داخل آغل قرار گيرد.
• براي ايجاد تهويه مناسب در تابستان بهتر است در قسمت بالاي ديوار عقب جايگاه دريچه اي ايجاد گردد که براحتي باز و بسته گردد.
 ابعاد جايگاه انفرادي ثابت را معمولا به صورت زير در نظر مي گيرند:
120 سانتي متر عرض
180 سانتي متر طول
5 سانتي متر شيب در کف به سمت فاضلاب
 ابعاد جايگاه انفرادي متحرک اين مقادير کمتر مي باشدو معمولاً براي ساختن اين نوع جايگاهها از ميله هاي فلزي استفاده مي شود که کف آن را با مواد بستري مناسب مي پوشانند. از اين آغلها بخصوص در يک هفته اول که گوساله ها حساس هستند مي تواند مورد استفاده قرار گيرند.اين آغلها کار پرورش گوساله ها را با مشکلات بهداشتي بسيار کمتري ميسر مي سازد. بخصوص که اين آغلها براحتي قابل شستشو بوده و ضد عفوني کردن و شعله دادن آن راحتتر مي باشد. معمولا تعدادي از اين آغلهاي انفرادي را دريک فضاي بسته در شرايط کنترل شده قرار مي دهند که گوساله ها در يکهفته اول زندگي که دوره بحراني است تحت کنترل بيشتري باشند. بعد از تخليه باکس از گوساله بايد باکس رابدقت شستشو و ضدعفوني کرد.
 از روش مناسب براي مبارزه با حشرات استفاده کنيد.
 گوساله ها را بايد بعد گرفتن از شير ( 1 هفته بعنوان استرس از شير گيري در نظر گرفته مي شود) از جايگاه انفرادي خارج کرده و در آغلهاي گروهي در گروه سني بالاتر قرار داد.در اين جايگاهها معمولا 3 تا 5/3 متر مربع فضا ، براي هر رأس گوساله در نظر گرفته مي شود.
 پس از تخليه آغل از يک گوساله و قبل از قرار دادن گوساله ديگر در آن در صورت متحرک بودن بايد محل آنرا را تغيير داد و در صورت ثابت بودن باد بستر و کف آنرا کاملاً جمع آوري و ضدعفوني نمود و حدود 15 سانتي متر سنگ آهک خرد شده در آن قرار داد ( سنگ آهک براي ضد عفوني کف و جذب رطوبت بسيار مناسب مي باشد.
 کف جايگاه بايد قابليت تميز کردن کافي باشد چون در پيشگيري از بيماري مفصلي بسيار موثر است.طي 3 روز اول زندگي بويژه در 24 ساعت اول ناف راه مناسبي براي ورود عفونت است و بديهي است که احتمال استقرار عفونت در يک بستر خيس و کثيف بسيار بيشتر از يک بستر خشک و تميز است.
 جاي ظرف آّب و کنسانتره بايد در جايگاه انفرادي در نظر گرفته شود و براحتي قابل دسترس باشد.
 

?!؟

عضو جدید
سرويس بين المللي ارزيابي گاو نر(InterBull)

InterBull يك زير گروه از كميته جهاني ركوردگيري حيوانات (ICAR) (1) است كه براي ارزيابي ژنتيكي بين المللي گاوها توسعه يافته است. InterBull در سال 1983 با افزايش روز به روز تجارت اسپرم، جنين و دام ايجاد شد و مقايسه اي را در ارزيابي ژنتيكي حيوانات در داخل و خارج كشورها آغاز كرد. مركز InterBull در Uppsala سوئد مي باشد.


اين ارزيابي به دلاليل زير مشكل بود:


1- تفاوت روش هاي ارزيابي ژنتيكي

2- تفاوت در اهداف اصلاح نژاد

3- تفاوت در سطوح ژنتيكي

۴- تفاوت در شرايط محيطي




اين فعاليت ها و تبادل اطلاعات بين كشورهاي مختلف موجب شد تا روش هاي موثرتري براي ارزيابي گاوها در كشورها به كار گرفته شود. اهداف InterBull استفاده از روابط خويشاوندي بين حيوانات (با استفاده از اطلاعات كشورهاي مختلف و اطلاعات داخل و بين جمعيت ها) و بررسي و در نظر گرفتن اثر متقابل بين ژنتيك و محيط است.


(1) International Committee for Animal Recording


InterBull site​
 

?!؟

عضو جدید
جيره دام

خوراك‏هاى علوفه‏اى و كنسانتره دام
الف - علوفه ‏ها

هرگونه خوراك گياهى و پرحجم كه ارزش غذايى داشته باشد و خوش‏خوراكهم باشد، علوفه نام دارد.

يونجه يابيده: اين علوفه ارزش غذايى زيادى دارد. يونجه به عنوان يك غذاى عالى در تغذيه دام به خصوص براى گاو شيرى استفاده مى‏شود. پروتئين و كلسيم بالاى اين علوفه نشانه مرغوب‏بودن آن است. زمان برداشت يونجه وقتى است كه يك سوم بوته‏ها به گل بنشينند. در جيره غذايى گاو شيرى، بين دو تا چهار كيلوگرم يونجه در روز كافى و مناسب است.

علف باغ: اين علف در تغذيه گاو شيرى و پروارى استفاده مى‏شود. به دليل داشتن رشته‏هاى بلند، نشخوار دام‏ها را زياد مى‏كند. به علاوه در گاوهاى شيرى باعث بيشترشدن چربى شير مى‏شود. براى جلوگيرى از خارج‏شدن سريع خوراك‏هاى آردى از بدن دام‏هاى پروارى از اين علوفه استفاده مى‏كنند.

كاه به علت خشك و پُرحجم‏بودن، ارزش غذايى زيادى براى دام‏ها ندارد. از نظر ارزش غذايى، كاه جو از كاه گندم بهتر است. همچنين كاه گندم از كاه برنج بهتر است. براى دام‏هاى سنگين بهتر است كه كاه به صورت رشته‏هاى بلند باشد. مصرف كاه بايد كم و به مقدار لازم باشد. هر چه مقدار اين علوفه در جيره غذايى دام‏ها بيشتر باشد، جلوى هضم و مصرف بيشتر غذا را مى‏گيرد. بهت راست كاه را هميشه بعد از خوراك‏هاى ديگر به دام‏ها داد.

اگر كاه و علوفه‏هاى مانند آن به صورت غنى شده به دام‏ها داده شوند. ارزش غذايى بيشتر مى‏دارند. براى گاوهاى خشك مى‏توان مقدار بيشترى از اين علوفه در جيره غذايى قرار داد.

سيلوها: براى استفاده بيشتر و بهتر از علوفه‏هاى خشك و هضم بهتر اين علوفه‏ها، آنها را سيلو مى‏كنند.

ب - خوراك‏هاى فشرده شده يا كنسانتره دامى

علوفه‏هاى آردى و خوراك‏هايى كه از رشته‏هاى كمى تشكيل شده‏اند رإ؛



»ل خوراك‏هاى كنسانتره‏اى مى‏گويند. وقتى مقدار مشخصى از ماده‏هايى مانند جو، سبوس، تفاله چغندر قند، كنجاله تخم پنبه را با تكميل‏كننده‏هاى معدنى و ويتامينى مخلوط كنند، خوراك كنسانتره تهيه مى‏شود.

براى برطرف‏كردن نياز غذايى دام‏هايى كه توليد بالايى دارند، علاوه بر علوفه بايد مقدار مشخصى از كنسانتره دامى هم استفاده كرد. به گاوهاى بومى و دورگ روستايى كه بيشتر از هشت كيلوگرم شير توليد مى‏كنند، بايد مقدار مشخصى كنسانتره دامى داد.

به دامداران عزيز سفارش مى‏شود اگر خوراك را از كارخانه خريدارى مى‏كنند، در هنگام تهيه و مخلوط كردن كنسانتره در كارخانه حضور داشته باشند. به اين ترتيب، مى‏توانند كنترل كنند كه از هر ماده‏اى به مقدار مشخص و لازم در كنسانتره مخلوط شده است و جلوى هرگونه تقلب گرفته شود.

براى تهيه كنسانتره به وسيله خود دامدار، مى‏توانيد از دستور زير استفاده كنيد. اين دستور براى گاو شيرى كه بين ده تا پانزده كيلوگرم شير توليد مى‏كند، مناسب است.

مقدار جو سى و پنج تا چهل درصد، سبوس گندم سى تا سى و پنج درصد، تفاله چغندر قند هشت تا ده درصد، كنجاله تخم پنهب پنج تا هفت درصد، نمك نيم درصد و سبوس برنج شش تا هشت درصد بايد باشد. به اين ماده‏ها مقدارى كربنات كلسيم يا دى‏كلسيم فسفات هم اضافه مى‏كنند.

نكته‏هاى مهم در تغذيه مخلوط علوفه و كنسانتره
براى گاوهاى شيرى روستايى كه توليد شير آنان به هفت تا هشت كيلوگرم مى‏رسد، لازم نيست كه از كنسانتره استفاده كنيد. با علوفه‏هاى مرغوب مى‏توان نياز غذايى اين دام‏ها را برطرف كرد. ولى براى گاوهايى كه در روز بيشتر از هشت كيلوگرم شير توليد مى‏كنند، بايد از كنسانتره استفاده كرد.

براى اين گاوها در برابر هر يك كيلوگرم شير توليدى، نيم كيلوگرم كنسانتره دامى لازم است. براى مثال اگر گاوى چهارده كيلوگرم شير توليد مى‏كند، بايد روزانه هفت كيلوگرم كنسانتره به اضافه مقدار لازم علوفه تازه و مرغوب بخورد.

تغيير جيره غذايى دام بايد با احتياط كم‏كم انجام شود. تا باعث كم‏شدن توليد نشود. اگر در غذاى دام از ضايعات استفاده مى‏شود بايد با توجه به نوع ماده افزودنى از مقدار كنسانتره كم كرد.

علوفه‏هاى سبز، رطوبت زيادى دارند. به همين دليل دو تا سه برابر علوفه‏هاى خشك بايد مصرف شوند. اگر بتوان علوفه و كنسانتره را به طور كامل مخلوط كرد، خيلى مناسب است. اگر اين كار انجام نشد، سعى كنيد فاصله زمانى بين تغذيه با علوفه و كنسانتره خيلى كم باشد.



براى بيشترشدن مقدار توليدشيره مى‏توان تا حدودى از كنسانتره دامى استفاده كرد. مصرف زياد كنسانتره باعث كم‏شدن چربى شير مى‏شود. در اين حالت بايد از علوفه‏هاى مرغوب با رشته‏هاى بلند و كنجاله تخم پنبه استفاده كرد.

دستور تهيه كسانتره براى گوساله‏هاى پروارى
مقدار چهل تا چهل و پنج درصد جو، سى تا سى و پنج درصد سبوس، ده تا دوازده درصد تفاله چغندر، سه تا پنج درصد كنجاله تخم پنبه، هشت تا ده درصد سبوس برنج را با مقدارى كربنات كلسيم مخلوط كنيد. سپس در اختيار دام‏ها بگذاريد.

فراهم‏كردن خوراك لازم براى دام‏هاى مختلف
همه دامها براى توليد بايد انرژى و پروتئين كافى مصرف كنند. مقدار مصرف ماده‏هاى غذايى دام‏ها با هم فرق مى‏كند.

الف - گاوهاى شيرده: اين گاوها به دليل توليد شير، خوراك‏هايى لازم دارند كه پروتئين زيادى داشته باشند. مخلوط علوفه‏هايى مانند يونجه خشك با كنسانتره دامى كه انرژى كافى داشته باشند، بسيار مناسب است.

مقدار خوراك براى اين دام‏ها به نوع دام حك هبومى است يا دورگ و مقدار شير توليدى بستگى دارد. مقدار ماده غذايى خشك براى گاوى كه دوازه كيلوگرم در روز شير مى‏دهد و پانصد كيلوگرم وزن دارد، ده كيلوگرم است. دو كيلوگرم از اين مقدار بايد كنسانتره باشد.

در ابتداى دوره شيروارى چون دام وزن زيادى را از دست داده و اشتهاى كمترى دارد، بايد از علوفه‏هاى مرغوب و كنسانتره خوب استفاده كرد. به علاوه از دادن علوفه‏هايى مانند كاه و سبوس برنج بايد خوددارى شود.

ب - گاوهاى خشك آبستن

در آخر دوره شيروارى يعنى سه ماه قبل از زايمان كم‏كم بايد از مقدار كنسانتره دامى و علوفه‏هاى مرغوب كم كرد. به جاى آن مى‏توان، خوراك‏هاى كم‏ارزش‏تر را در غذاى دام قرار داد. يعنى مى‏توان به طور كامل از علوفه استفاده كرد و ديگر به دام‏ها كنسانتره نداد. استفاده زياد از غذاى آردى در گاوهاى خشك باعث چاقى آنان مى‏شود. در نتيجه، سخت‏زايى و بيشترشدن هزينه‏ها را به دنبال دارد.

دو هفته قبل از زايمان، كم كم مقدار كنسانتره در غذاى دام را اضافه كنيد. همچنين از علوفه‏هاى مرغوب مانند يونجه بايد در خوراك دام استفاده كرد.

ج - گوساله ‏هاى پروارى

سه ماهه اول دوره پروار: در اين دوره، استخوان‏ها و اندام گوساله‏ها رشد مى‏كند. بنابراين گوساله‏ها به خوراك‏هايى نياز دارند كه پروتئين زيادى داشته باشند. براى اين كار، علوفه‏هايى مانند يونجه و علف باغ مناسب هستند. به علاوه در مخلوط كنسانتره بايد از كنجاله تخم پنبه استفاده كرد. همچنين استفاده از كربنات كلسيم يا پودر آهك و خوراك‏هاى كلسيم‏دار ضرورى است.

اضافه‏وزن روزانه در اين دوره، با هزينه كمتر و سرعت بيشتر انجام شود. بنابراين، پروار دام‏هاى جوان از نظر اقتصادى باصرفه‏تر است.

سه ماهه دوم پروار: در اين دوره گوساله‏ها رشد ابتدايى خود را انجام داده‏اند. در نتيجه، استخوان‏ها و اندام‏ها رشد كمترى دارند. بنابراين، براى پروار و چاق‏شدن گوساله‏ها بايد از خوراك‏هاى پرانرژى و علوفه‏هايى كه تا حدودى مرغوب هستند، استفاده كرد.

آرد جو، تفاله چغندر قند، ملاس، علف باغ و مقدارى يونجه و كاه براى اين دوره مناسب هستند. در اين دوره براى اضافه‏شدن وزن گوساله‏ها بايد هزينه بيشترى كرد. همچنين هفتاددرصد غذاى دام بايد از كنسانتره دامى كه مواد پرانرژى دارد، تشكيل شود.

استفاده از ضايعات در تغذيه دام
نان خشك
خوراكى است كه از آرد گندم به دست مى‏آيد. اين خوراك براى دام‏هاى شيرى و پروارى مناسب است. براى استفاده از اين خوراك بايد بسيار دقت كرد. زيرا اگر نان خشك كپك زده باشد، باعث مسموم‏شدن دام‏ها مى‏شود. به علاوه در درازمدت در گاوهاى شيرى باعث ناراحتى‏هايى مى‏شود.

چون نان‏هاى خشك به طور صحيح جمع‏آورى نمى‏شوند، ممكن است لابه‏لاى آنها چيزهايى مانند تيغ، سوزان و پلاستيك وجود داشته باشد. اگر اين چيزها خورده شوند، موجب ناراحتى‏هاى مختلف براى دام مى‏شوند.

چيزهايى مانند ميخ يا سوزن به طور مسقيم وارد نگارى حيوان مى‏شوند، كم‏كم از ديواره نگارى مى‏گذرند و به قلب مى‏رسند. در نتيجه باعث مرگ ناگهانى حيوان مى‏شوند. ماده‏هاى پلاستيكى نيز باعث بسته‏شدن روده‏هاى دام مى‏شوند.

سبوس برنج
نوع درجه يك آن دانه‏هاى برنج دارد و به شكل آردى است، اين نوع از سبوس براى دام‏ها مفيد است. اما نوع‏هاى ديگر كه زبره زيادى دارند، براى خوراك دام مفيد نيستند. از اين ماده در مخلوط كنسانتره براى گاو شيرى شش درصد و براى گاو پروارى نه درصد مى‏توان در نظر گرفت.

ملاس
اين خوراك، خاصيت انرژى زايى و مُلين بودن دارد. مى‏توان تا ده‏درصد از آن را در جيره غذايى روزانه در نظر گرفت. شروع تغذيه با اين خوراك بايد كم‏كم باشد. ملاس جايگزين خوبى براى غذاتى مانند جو و ذرت است.

استفاده از ضايعات براى كم‏شدن قيمت جيره غذايى و استفاهد بهتر و بيشتر از محصولات فرعى كارخانه‏ها بسيار مناسب است. ولى مصرف بيشتر از اندازه و ناگهانى اين مواد باعث ناراحتى‏هاى شديد گوارشى براى دام مى‏شود. براى مثال، استفاده از چغندر خوراكى، خربزه، هندوانه و صيفى‏جات ديگر بايد كم‏كم شروع شود. يعنى از روزى دويست گرم شروع شود در پايان هم كم‏كم قطع شود.

روش غنى‏سازى كاه
به دليل استفاده زياد كاه در تغذيه دام، غنى‏سازى اين علوفه اهميت زيادى دارد. براى غنى‏سازى كاه، ابتدا آب و مقدار مشخصى اوره را با هم مخلوط مى‏كنند. اگر ملاس هم وجود داشته باشد، مقدار مشخى از ملاس هم با آن مخلوط مى‏كنند. وقتى اوره و ملاس در آب به خوبى حل شد، آن را بر روى توده كاه مى‏پاشند و كاه را به هم مى‏زنند. سپس آب را در داخل سيلوى سيمانى مى‏ريزند و فشرده مى‏كنند. با اين كار هواى داخل سيلو خارج مى‏شود. سپس اب استفاده از پلاستيك روى آن را مى‏پوشانند. اين كاه به مدت بيست و پنج روز به همين صورت باقى مى‏ماند و سپس مصرف مى‏شود.

مقدار ماده‏هاى لازم براى غنى‏سازى كاه
لاس 4 تا 10 كيلوگرم

كاه 100 كيلوگرم

آب 50 تا 80 ليتر

اوره 4 كيلوگرم

فايده‏هاى غنى‏سازى كاه
1- پانزده درصد به ارزش غذايى كاه اضافه مى‏شود.

2- پروتئين كاه بيشتر مى‏شود.

3- كاه خوش خوراك مى‏شود.

4- اگر در غنى‏سازى كاه از ملاس هم استفاده شود، انرژى آن بيشتر مى‏شود.

نكته‏هاى مهم در تغذيه دام
1- براى جلوگرى از نفخ دام بايد كاه غنى‏شده را همراه با علوفه‏هاى خشك ديگر استفاده كرد. مقدار كاه غنى‏شده را براى گوسفند از دويست گرم و براى گاو از سيصد گرم در روز شروع مى‏كنند. كم‏كم اين مقدار را بيشترى مى‏كنند.

2- سبوس به تنهايى، خوراك كنسانتره به حساب نمى‏آيد. از دادن مقدار زياد اين خوراك به دام خوددارى كنيد. زيرا باعث كم‏شدن چربى شير مى‏شود.

3- آرد گندم براى تغذيه نشخواركنندگان مناسب نيست. چون پروتئين موجود در گندم باعث نفخ در گاو مى‏شود. همچنين حركت شكمبه را كم مى‏كند و باعث ناراحتى‏هاى گوارشى در دام مى‏شود​
 

?!؟

عضو جدید
عوارض افزايش نمك بيش از حد مجاز در كنسانتره دامي

بروز علائم مسموميت از نمك در صورت خورانيدن نمك اضافي ( بيش از حد مجاز) و همزمان محروميت از آب شرب در تمام گونه هاي حيواني ا زتمام نقاط جهان گزارش شده است و جيرههاي حاوي 3 تا 4 درصد نمك طعام معمولا موجب بروز مسموميت در طيور و بسياري از چهارپايانمي شوند .

خوك و طيور نسبت به مسموميت از نمك بسيارحساس تر از سار حيوانات مي باشند با اين وجودگاوو گوسفندنيز در صورت افزوده شدن بيش از حد نمك طعام به جيره غذايي معمولا عوارض مسموميت از نمك را نشان مي دهند بويژه اگر از نظر دستبابي به آب شرب سالم نيزدچار مشكل شوند.

گوسفند تا 1% درصد وجود نمك در آب آشاميدني را تحمل مي نمايد و ميزان 5/1% ممكن است موجب بروز مسموميت شود لذا بطور عموم توصيه مي شود آب شرب دامها زير 5/0 % نمك داشته باشد.

مسموميت از نمك مزمن نيز موجب اختلالات گوارشي ، از بين رفتن اشتهاء ، كاهش وزن و دهيدراتاسيون مي شود.

در گاوان علائم مسموميت نمك به اختلالات دستگاه گوارش و CNS يا سيستم اعصاب مركزي مربوط مي شود ريزش بزاق ، افزايش تشنگي ، استفراغ ، درد ناحيه شكم و اسهال از علائم اوليه مسموميت نمك مي باشند كه نهايتا به عدم تعادل ، چرخش ، كوري ، تشنج و فلجي و مرگ ختم مي شود.

در كالبد گشائي حيوانات تلف شده از مسموميت با نمك ، ادم عضلات اسكلتي ، تجمع مايع در پرده پريكارد مشهود است ( هيدروپريكارد)

در موراد مسمويت هاي بسيار شديد ممكن است هيچگونه علائم واضحي در روي لاشه دام تلف شده مشاهده نشود .

جهت تائيد تشخيص مي توان در سرم خون و يا مايع مغزي نخاعي ميزان سديم را اندازه گيري كرد جراحات مغزي ، آناليز مواد غذائي و اندازه گيري ميزان نمك آب شرب از نظر ميزان سديم نيز به تائيد تشخيص كمك مي نمايد.

جهت درمان دام دچار مسموميت با نمك طعام درمان خاصي وجود ندارد خارج كردن خوراك و آب شرب حاوي نمك از دسترس دامها در وهله اول توصيه شده است و بهد بايد آب شرب فاقد نمك بهمقدار كافي در اختيار دامهاي مسموم قرار گيرد.هرچندكه مصرف آب اضافي ممكن است موجب پيدايش ادم در مغز شود و موجبات بروز علائم عصبي را در دام فراهم نمايد.

در موارد شديد كهدام مسموم توانائي نوشيدن آب را ندارد بايستي با لوله معدي آب وارد دستگاه گوارشي حيوان شود.عليرغم اقدامات درماني ميزان مرگ و مير در موراد مسموميت هاي شديد ممكن است به يژبيش از 50% برسد در دامهاي كوچك تجويز سرمهاي دكستروز هيپرتونيك و يا قندي نمكي ايزوتونيك ممكن است در كاهش عوارض مسموميت و برطرف كردن دهيدراتاسيون مفيد باشد.

بطور كلي ميزان نياز به سديم و كلرين 1/0 % ماده خشك مواد غذائي است. هرچند نمك را معمولا بصورت آزاد در اختيار دام مي گذارند و يااغلب به اجزاءجيره غذائي بويژه كنسانتره ها و سيلو افزوده مس شود ولي در هر صورت توصيه مي شود بايستي در هر مورد به حداقل قناعت كرد .

به نظر مي رسد در شرايط نگهداري در مرتع گاوان به ميزان نمك بيشتري نسبت به گاواني كه جيره غذائي آماده دريافت مي كنند احتياج دارند.

همچنين گاوان جهت مصرف زياد نمك بايستي بتدريج عادت نمايند و همواره آب شرب سالم بهميزان كافي در اختيار حيوان قرار گيرد . كمبود نمك اشتهاي كاذبي جهت مصرف بيش از حد نمك در حيوان ايجاد مي نمايد. تدوام كمبود نمك نيز منجر به لاغري ، ژوليدگي و كاهش توليدات دام مي شود.

مقادير مورد نياز نمك جيره روزانه توصيه شده :

در گاوان خشك كوچك : 12 گرم

در گاوان شير ده ممتاز 42 گرم

ماخذ: Merck Index

Howard​
 

?!؟

عضو جدید
بيمه دام صنعتي ( گاو اصيل شيري )


مورد بيمه :

در حال حاضر تليسه هاي آبستن و گاوهاي شيري حداكثر 8 ساله ، گوساله هاي نر و ماده 3 تا 9 ماهه ، گوساله هاي ماده 9 تا 15 ماهه ( تليسه غير آبستن ) ، گوساله هاي نر پرواري 9 تا 15 ماهه ، گاو نر تخمي رجيستر و گاوهاي نر تخمي غير رجيستر تحت پوشش بيمه قرار مي گيرند.

عوامل خطر تحت پوشش:

·بيمه عمومي دام صنعتي : اغلب بيماريهاي گوارشي ،‌توليد مثلي ، عوارض پستاني ، شكستگيها و در رفتگيها ، بيماريهاي غير واگيردار ، عوامل قهري – طبيعي و غيره.

·گزينه هاي انتخابي : افزون بر عوامل فوق ساير عوامل خطر نيز به صورت گزينه هاي انتخابي قابل بيمه مي باشند نظير : بيماريهاي يون ، تب برفكي ، سل و بروسلوز.

·گزينه تمام خطر : شامل كليه موارد خسارتي غير مديريتي.

مدت قرارداد بيمه نامه:

معادل يكسال شمسي از تاريخ عقد قرارداد.


بيمه گاوهاي بومي و آميخته

مورد بيمه :

گاوهاي بومي و آميخته موجود در واحدهاي واجد شرايط.


عوامل خطر تحت پوشش :

·تلف شدن دام ( لاشه غير قابل استفاده ) به هر علت غير مديريتي.

·ذبح اجباري ( لاشه قابل مصرف )به هر علت غير مديريتي.

مدت قرارداد بيمه نامه:

معادل يكسال شمسي از تاريخ عقد قرارداد.



بيمه واحد هاي پرواربندي

مورد بيمه :

گوساله هاي نر اصيل ، دورگ ، بومي

عوامل خطر تحت پوشش :

تمامي خطرشامل:

·تلف شدن دام ( لاشه غير قابل استفاده ).

·ذبح اجباري ( لاشه قابل مصرف ).

مدت قرارداد بيمه نامه:

گوساله نر اصيل 250 روز ، گوساله هاي نر بومي و دورگ 180 روز مي باشد.​
 

?!؟

عضو جدید
بیماری بروسلوز در دامها

سازمان دامپزشكی كشور وظیفه پیشگیری و مبارزه با بیماریهای دام و حفظ و حراست از سرمایه های دامی كشور را به عهده دارد ( كه هم از نظر اقتصادی و هم نظارت بر فرآورده های خام دامی و حفظ بهداشت عمومی و پیشگیری و مبارزه با بیماریهای مشترك بین انسان و دام بسیار پر اهمیت است ). سازمان دامپزشكی كشور وظیفه پیشگیری و مبارزه با بیماریهای دام و حفظ و حراست از سرمایه های دامی كشور را به عهده دارد ( كه هم از نظر اقتصادی و هم نظارت بر فرآورده‌های خام دامی و حفظ بهداشت عمومی و پیشگیری و مبارزه با بیماریهای مشترك بین انسان و دام بسیار پر اهمیت است ). حدود بیش از ۴۰۰ نوع بیماری مشترك بین انسان و دام شناخته شده است كه عمدتاٌ از دام به انسان سرایت می كند . مثل هاری ، سیاه زخم ، سل ، بروسلوز ، كیست هیداتید و... یكی از این بیماری ها كه فوق العاده عفونی و قابل انتقال است بیماری هزار چهره بروسلوز یا تب مالت است كه گروه بسیار زیادی از پستانداران اهلی و وحشی را مبتلا می سازد . این بیماری به علت ایجاد سقط جنین در دام ، كاهش تولید شیر ، عقیمی و نازایی و از دست رفتن ارزش اقتصادی دامهای مبتلا می شود . علاوه بر بعد اقتصادی به علت ابتلای انسان به این بیماری از بعد بهداشتی هم دارای اهمیت فراوان است . خصوصیت مهم این بیماری قدرت آلودگی شدید آن در تمام حیوانات اهلی و وحشی است . دامهای مبتلا به بروسلوز ، معمولا در اولین دوره آبستنی دچار سقط جنین می شود كه در هنگام بچه اندازی دامها و تا مدتها بعد از آن با دفع ترشحات شدیدا آلوده رحمی ، باعث می شود محیط اطراف ، مزارع و مراتع به شدت آوده شوند كه این عمل زمینه مساعدی برای آلودگی سایر حیوانات و انسان ایجاد می كند . دفع باكتری عامل بیماری از طریق شیر حیوانات مبتلا و ترشحات رحمی و جنین سقط شده مخاطرات فراوانی را برای سایر دامها و همچنین انسان در بر دارد . مبارزه با این بیماری و كنترل و ریشه كنی آن به دلایلی كه عنوان خواهم كرد بسیار مشكل و دشوار است شامل : وجود گونه های زیاد باكتری عامل بیماری تعداد زیاد میزبان مثل اكثر پستانداران اهلی و وحشی داشتن دوام نسبتا قابل توجهی در طبیعت عدم كافی بودن برنامه های واكسیناسیون برای ریشه كنی بیماری لزوم شناسایی و حذف دامهای عامل انتشار بیماری و لزوم هزینه سرمایه های سنگین اقتصادی
▪ علائم و نشانی‌های بیماری در دام : علائم بیماری بستگی به سطح ایمنی گله ها دارد . در گله هاییكه واكسینه نشده اند سقط جنین در دام و شیوع سقط در گله مهمترین علامت بروز بیماری می باشد . سقط جنین در گاو از ماه پنجم آبستنی به بعد و در گوسفند در ۲ ماه آخر آبستنی اتفاق می افتد . از علائم دیگر آن جفت ماندگی ، تورم دیواره رحم ، تورم بیضه ها ، كاهش تولید شیر ، عقیم شدن و نازایی موقت یا دائمی ، تاخیر فواصل باروری و افزایش فاصله دوره شیرواری است. ▪ علائم بیماری در انسان : ‌حالت كسالت ، تب ، لرز ، عرق و خستگی ، سستی ، بی اشتهایی در حالت شدید ، تورم بیضه و عقیم شدن است .
▪ راههای انتقال بروسلوز در حیوانات : ‌خوردن شیر ، حوردن ادرار آلوده یگدیگر ، خوردن گوشت آلوده توسط گوشتخواران ، انتقال از طریق جفت گیری ، انتقال از طریق جفت و انتقال تنفسی
▪ راههای انتقال بروسلوز به انسان : ‌عمده ترین راه انتقال از طریق دستگاه گوارشی است . به علاوه از طریق تنفس ، خراش های پوستی ، ملتحمه چشم ، مقاربتی و انتقال خون قابل انتقال است . كانون بروسلوز گوسفند و بز خطرناكترین مخزن بیماری انسان را تشكیل می دهد زیرا بیماریزاترین گونه بروسلوز است و عمدتا از طریق خوردن محصولات آلوده این حیوانات است .
▪ روش‌های كنترل بروسلوز دامی : برنامه‌های كنترل و ریشه كنی بروسلوز دامی با هدف كاهش ضایعات اقتصادی ناشی از بیماری و تامین بهداشت عمومی در جهت ممانعت از ابتلای انسان به تب مالت صورت می پذیرد . كنترل بیماری از طریق واكسیناسیون و ریشه كنی آن به روش تست و كشتار است همراه با واكسیناسیون مهمترین ارزش برنامه واكسیناسیون ، محافظت حیوانات در مقابل عوامل بیماریزا می باشد . این برنامه قادر به ریشه كنی بیماری نبوده ولی می تواند سبب فراهم آوردن زمینه مناسب برای ایجاد برنامه های ریشه كنی به روش تست و كشتار گردد . در صورتیكه میزان شیوع بیماری در گله های دامی كمتر از ۲ درصد باشد ، می توان با اجرای برنامه های تست و كشتار و واكسیناسیون بیماری را به مرحله ریشه كنی نزدیك ساخت .
▪ مهمترین مشكلات موجود در برنامه های ریشه كنی بروسلوز : وجود دامهای ناقل بیماری كه در آزمایشات مختلف سرولوژیكی منفی تلقی می‌گردند . احتمال وجود بیماری در حیوانات وحشی گستردگی طیف میزبانان حساس و تنوع گونه‌ای عامل بیماریزا و لزوم سرمایه‌گذاری مناسب با سرمایه‌های اقتصادی كلان سیستم دامداری سنتی كشورمان و وجود دامهای كوچرو كمبود اعتبارات و پرسنل كافی جهت انجام برنامه های كنترل و پیشگیری و نهایتا ریشه كنی
▪ زیان‌های اقتصادی بروسلوزی حیوانات : در اثر سقط جنین بره‌ها و گوساله‌ها از جمعیت این حیوانات كاسته می‌شود و موجب كاهش شیر و گوشت می گردد . گوساله‌ها و بره‌های نارس كه زنده متولد می‌شوند، در آینده حیوانات ضعیف، كم شیر و كم گوشتی را تشكیل می‌دهند دام‌های آلوده خود دچار كاهش وزن و كاهش شیر می‌گردند كه از بعد اقتصادی حائز اهمیت است . هر چه شیوع بیماری در بین دامها بیشتر باشد، انسانها ی بیشتری را آلوده نموده و از طریق تحمیل مخارج درمان و از كار انداختن نیرو و توان دامداران و كشاورزان زیانهای فراوانی را به بار می‌آورد خوشبختانه اداره كل دامپزشكی با روش كنترل توانسته است سال به سال از میزان شیوع بیماری تب مالت در انسان بكاهد . به طوریكه طبق آمار و بررسیهای لازم در سال ۱۳۵۵ تعداد كل مبتلایان انسان به تب مالت ۲۵۷۴ نفر بوده كه این میزان در سال ۱۳۷۰ به ۱۷۶۸ نفر كاهش یافته است ولی ریشه كنی كامل بیماری نیاز به همت همگانی ارگانهای ذیربط ، پرسنل و امكانات كافی و هزینه كلان ملی دارد .​
 

?!؟

عضو جدید
علوفه كلزا در تغديه دام
با افزايش روز افزون جمعيت ،توسعه دامداري ها وبهبود وضعيت تغذيه مردم نياز به منابع جديد غذايي خصوصاً چربي ها و پروتئين هاي گياهي بيشتر احساس ميشود در همين راستا جهت تغذيه علوفه دام ، تحقيقات گسترده اي در زمينه زراعت كلزا شروع شده ،و كشورهاي چين، فرانسه، انگلستان، هندو كانادا پيشگامان كشت و توسعه كلزا مي باشند . ارقام اوليه كلزا به علت داشتن "اسيد اوراسيك" در روغن و گلوكزينوليتهاي سمي در كنجاله كمتر مورد استفاده قرار مي گرفت . اما هم اكنون ارقام يك صفردو صفر كه در ارقام سه صفر اسيد اوراسيك كمتر از دو درصد و گلو كزينوليتهاي سمي كنجاله به 18 تا 30 ميكرو مول در هر گرم كنجاله رسيده است ، براي تهيه علوفه دام مناسب مي باشند . استان گلستان با سطح زير كشت حدود 35 هزار هكتار ، يكي از قطبهاي توليد محصول كلزا در كل دانه هاي روغني كشور مي باشد و با كاهش سطح زيركشت پنبه ، اميد است با توليد علوفه كلزا به صورت علوفه كنجاله سبز يا سيلويي تا حدودی مشكلات دامداران برطرف شود . علاوه براين در مصرف علوفه كلزا بايد احتياط هایي صورت گيرد كه از آن جمله زمان مناسب برداشت علوفه مي باشد كه بايد در اوايل غلاف بندي گياه قطع و به مصرف دام برسد .زيرا بعد از تشكيل غلاف (محل اصلي سنتز گلو كزينوليتها ) درصد مواد سمي علوفه بالا ميرود . همچنين بعد از خشك شدن علوفه ، ودر موقع جمع آوري ساقه هاي خشك ، بايد از خشك بودن علوفه اطمينان حاصل نمود ، زيرا چنانچه علوفه مرطوب برداشت شود ، قارچ ها در علوفه رشد كرده و باعث كپك زدگي مي شود . علوفه كلزا در رژيم غذايي دامها منبع پروتئيني خوبي است كه دامداران براي جلوگيري از تاثيرات سو ء"گلوكزينوليت ها " مجازند كه تنها 50تا 60 در جيره غذايي دامها از آن استفاده كنند . زيرا بيشتر از آن براي دامها مشكلاتي ايجاد مينمايند . به طور كلي بايد پذيرفت كه تغذيه انحصاري نشخواركنندگان از علوفه سبز و تازه كلزا به خاطر بالا بودن مقدار پروتئين خام و كم بودن فيبر صحيح نيست .

مقدمه:

بسياري از گونه هاي جنس براسيكا و ساير جنسهاي خانواده ي كروسيفر داراي ارقام علوفه اي هستند كه به صورت علوفه كم و تازه سيلو شده مصرف مي گردد . همچنين گاه ارقام اصلاح شده اين گونه از جمله كلزا در تعليف دامها استفاده ميشود . از مزاياي اين ارقام زمان توليد علوفه در تيپ هاي پاييزه آنهاست كه مصادف با كمبود شديد علوفه مخصوصاً در شرايط آب و هواي ايرا ن مي باشد . گذشته از ارزش و اهميت غذايي ، بالا بودن مقدار روغن و پروتئين در دانه كلزا اين امكان را فراهم مي سازد تا با كشت اين گياه مقدار قابل توجهي روغن و پروتئين هاي گياهي از هر هكتار زمين استحصال نمود . برداشت 3 تن دانه از يك هكتار زمين معادل توليد 1200 كيلوگرم روغن نباتي 1650 كيلوگرم كنجاله در هر هكتار مي باشد . در حالي كه برداشت اين مقدار روغن و پروتئين از ساير دانه هاي روغني مقدور نخواهد بود .كنجاله كلزا در ارقام جديد از نظر كيفي نزديك به كنجاله سويا و حدود 40 درصد پروتئين دارد از اين رو يكي از منابع بسيار غني پروتئين گياهي در تغذيه دام و طيور مي باشد .همچنين كنجاله كلزا حاوي 13در صد فيبر مي باشد . وجود مقدار نسبتاً زياد فيبر در كنجاله يك عامل محدودكننده در استفاده از آن به عنوان خوراك دام محسوب ميشود چرا كه توان توليد انرژي را در جيره غذايي كاهش ميدهد . جدود58_50 درصد وزن خشك دانه كلزا را كنجاله تشكيل مي دهد . پروتئين موجود در كنجاله حاوي تركيب مناسب از اسيدهاي آمينه است و قابل مقايسه ورقابت با كنجاله ساير دانه هاي روغني مي باشد . يكي از مشكلات جديد دامداران استان در تامين علوفه ، كاهش سطح زير كشت پنبه است كه باعث كم شدن كنجاله پنبه در استان شده و در نتيجه با ورود تفاله چغندر قند و ملاس در جيره غذايي دامها ي استان در صد چربي شير كاهش يافته و دامداران منطقه از نظر فروش شير به كارخانه هاي شير پاستوريزه به خاطر افت درصد چربي شير متضرر مي شوند . اميد است با توليد كنجاله كلزا ، تا حدودي مشكلات دامداران استان برطرف شود .

علوفه كلزا:

كلزا و خردل قهوه اي يا زرد آسيايي مي توانند در برنامه تغذيه دام ها وارد شوند اما در زمينه مصرف آنها بايد احتياط هايي صورت گيرد اين گياهان مي توانند غذاي خوش طعمي براي دامها مخصوصاً گاوها باشند و بهتر است چند روز به مقدار كم به دام خورانده شود تا با طعم و مزه ي آن سازگار شوند . ميانگين پروتئين خام بر پايه ماده خشك آن 10 تا 12 درصد است كه تا 16 درصد مي تواند افزايش يابد . ميانگين كل مواد معدني قابل هضم ، 50 تا 55 درصد يا بالاتر است .جهت تعيين ارزشهاي واقعي مواد معدني در علوفه ،تجزيه علوفه توصيه ميشود .

براي بدست آوردن حداكثر ماده خشك و همچنين حفظ پروتئين خوب با سطح انرژي بالاتر ، بهتر است گياهان در مرحله ابتداي غلاف بندي درست قبل از آنكه گلها ريزش كنند ، از محل ريزش برگها بريده شوند . اكثر توليد كنندگان علوفه كلزا اظهار مي دارند كه عدل بندي اين گياهان در رطوبت مناسب مشكل است و پيشنهاد مي كنند كه عدل هايي ساخته شود كه مشكلات ضا يعات علوفه را كاهش دهد و همچنين خرد كردن علوفه خشك، تضمين مناسبي براي خشك شدن يكنواخت است . كلزاوخردل همچنين ميتوانند به عنوان علوفه قصيلي (سيلويي)مطرح شوند . در اين گياهان ميزان رطوبت در زمان برداشت بالا است (80-75درصد ) پلاسيده شدن علوفه سبز در زير65 در صد رطوبت مشكل است و اگر رطوبت در هنگام سيلو كردن بالاي 70 درصد باشد ، مشكلاتي در علوفه سيلوشده بوجود مي آيد . خرد كردن فرآيند (خشك شدن )علوفه را تسريع خواهد نمود . بعضي از توليد كنندگان علوفه سيلويي نتايج خوبي بدست آوردند زماني كه سيلو علوفه كلزا یا خردل با لايه هاي متناوب از كلزا و غلات كه بصورت قصيلي (تر) برداشت شدند ،پر شده بود . و در هنگام تغذيه دام ها لايه ها يا يكديگر اختلاط يافتند . همچنين تجمع باكتري هاي تلقيح كننده در علوفه سيلو شده ممكن است براي گياهاني كه كربوهيدرات محلول كمي دارند ،مفيد باشد .بعضي از توليد كنندگان علوفه معتقدند كه دامها فقط از يك نوع علوفه كلزا تغذيه شوند واگر علوفه خشك باشد بهتر است . در اينجا ذكر اين نكته ضروري است كه فقط 50 تا 60 درصد از كل تغذيه روزانه دامها از علوفه خشك كلزا يا خردل مجاز مي باشد و بيشتراز اين درصد توصيه نمي شود زيرا در اثر رژيم غذايي طولاني مدت دامها از اين منبع غذايي ، ممكن است شرايطي كه كم خوني همو ليتيك ناميده ميشود ،توسعه يابد . تغذيه نزديك به 50 درصد يا كمتر از علوفه كلزا يا خردل در رژيم غذايي روزانه دامها از كم خوني هموليتيك جلوگيري مي كند . تغذيه گاوها از علو فه هاي خانواده براسيكا در دوره هاي طولاني مدت ممكن است به مقدار ناچيز مانع از جذب مواد معدني مخصوصاً مس و سلنيوم شود بنابراين اطمينان از وجود مقادير توصيه شده مواد معدني مخصوصاً مس و سلنيوم در جيره غذايي گاوها،ضروري مي باشد . همچنين به مقادير ناچيز باعث معدني شدن نمك و مكمل هاي معدني مانند مس و سلنيوم ميشود .اين ماده (مس و سلنيوم) بايد به نسبت هاي لازم به محتويات علوفه خانواده براسيكا اضافه شود . اطلاعات نشان ميدهد كه كلزا مي تواند منبع غذايي خوبي براي دامها باشد . هوپ 2001 اظهار ميدارد كه بريدن و قطع به موقع ومناسب علوفه براي جلوگيري از كاهش كيفيت علوفه ضروري مي باشد . حداكثر توليد ماده خشك در علوفه خشك شده زماني بدست مي آيد كه كلزا در ابتداي مرحله غلاف بندي بريده شود .(زيرا بعد از تشكيل غلاف ،ميزان گلوكز ينوليتها در علوفه بالا مي رود چون غلافها محل اصلي سنتز گلوكز ينوليتها هستند ) جهت برداشت كلزا در مرحله ي ابتداي غلاف بندي آب و هوا بايد چند روز مساعد باشد زيرا خشك شدن علوفه كلزا وقت زيادي ميگيرد . در موقع جمع آوري ساقه هاي خشك شده ،باید از خشك بودن علوفه اطمينان حاصل نمائيد زيرا در اثر مرطوب بودن ،قارچ ها در علوفه رشد كرده وباعث كپك زدگي علوفه مي شوند و اگر خشك شدن علوفه مناسب نبود بايد در مزرعه چند روز ديگر باقي مانده تا در اثر هوادهي كاملاً خشك شود .متاسفانه برگهاي خشك شده كانول مستعد (خرد شدن )مي باشند. و به طور ايده آل اگر علوفه خشك شده بعد از شبنم عدل بندي شود از ريزش و خرد شدن برگ ها تا حدودي جلوگيري مي شود . همچنين هوپ 2001 اظهار مي دارد كه كلزا منبع پروتئيني خوبي در رژيم هاي تغذيه حيوانات مي باشد . در نمونه هاي (علوفه خشك كلزا ) كه از شمال (داكوتا) برداشت شده بود حاوي 16 درصد رطوبت و TDN آن 92/106 بر اساس ماده خشك بود .همچنين اگر علوفه كلزا سيلو شود از نظر ارزش غذايي رقيبي براي (علوفه خشك يونجه ) مي باشد . علوفه خشك شده همچنين براي دامها خيلي خوش طعم مي باشد اما براي اين كه دامها با مزه و بوي آن سازگار شوند در ابتدا بايد مصرف آن كم باشد وايده خوب اين است كه در طي اولين روزهايي كه دامها از علوفه خشك كلزا استفاده مي كنند ، علوفه خشك كلزا بايد 10 تا 15 درصد جيره غذايي روزانه دامها را تشكيل دهد .

ورن ركز(2001) از دانشگاه مركزي( ساسكا چوان كانادا) اظهار مي دارد كه كيفيت تغذيه كلزا وابسته به زمان بلوغ است . كلزا در زمان گل دهي در حدود 14 درصد پروتئين بر اساس بر ماده خشك دارد كه حجم انرژي آن با علوفه سبز غلات مشابه است .با آنكه پروتئين به عنوان مثال كلزا كاهش اما هنوز عمدتاً كيفيت غذايي در حد موثر مي باشد . همچنين ورن ركز (2001) پيشنهاد ميكند كه در اثر سرما و بالا بودن رطوبت هوا ، چون خشك كردن علوفه مقدور نمي باشد ، سيلوكردن علوفه به طور واضح داراي برتري مي باشد . علوفه سبز كلزا جهت سيلوكردن ، به علت اين كه "قند" محلول زيادي ندارد ،نياز به سطوح كربوهيدرات براي باكتريهاي تخمير كننده دارد. سيلوكلزا را مانند هر علوفه ديگر مي توان به صورت لايه لايه پر كرد واگر به صورت لايه هاي متناوب با علوفه سبز غلات در سيلو قرار گيرد ،باعث كمك به فرآيند تخمير سيلو ميشود . در بعضي از مزارع ،كلزا به همراه يولاف وحشي برداشت شده و بعد از خرد كردن به صورت توام سيلو ميشوند . فايده اين عمل داشتن سطح بالاتر از قندهاي محلول در گياه (يولاف وحشي )مي باشد . همچنين ممكن است از توليد كنندگان علوفه سيلويي از اسپري ماده تلقيحي خشك براي كمك به عمل تخمير سيلو استفاده كنند . كه در نهايت بايد محل سيلو كاملاً پوشيده شود تا هوا به داخل سيلو نفوذ نكند . همچنين بر اساس نظر ركز (2201) تنها 40 درصد جيره غذايي روزانه دامها بايد از علوفه كلزا تامين شود . در استان گلستان يكي از علفهاي هرز مزارع كلزا ،(يولاف وحشي ) مي باشد كه در صورت عدم مبارزه شيميايي مشكلاتي در زمان برداشت به وجود مي آيد . پس بهتر است اگر مزرعه كلزایي براي برداشت علوفه اي در نظر گرفته شد . با علف هاي هرز آن مخصوصاً يولاف وحشي مبارزه نشود .

بريان دويگ (2002) اظهار مي دارد كه زمان برداشت علوفه كلزا هنگامي است كه برگها كاملاً خشك باشد و براي تغذيه از علوفه كلزا عدل بندي شده بهتر است ابتدا توسط يك خرد كننده ، ساقه ها شكسته شود تا دامها تشويق شوند كه بطور خيلي كامل علوفه را مصرف كنند .به نظر دويگ (2002) در كلزا مقدار سولفور بالا مي باشد كه اين مقدار با مس وسلنيوم رابطه دارد . و بايد از معدني شدن مكها و مكملهاي معدني كه محتوي مس و سلنيوم هستند اجتناب شود . همچنين به نظر دويگ 50 تا 60 درصد از چيره غذايي دامها بايد از علوفه كلزا تامين شود و بيشتر از اين مقدار مشكلاتي براي دامها ايجاد مي كند . در يكي از مطالعاتي كه در خصوص انواع مقادير مواد معدني در زراعت كلزا در كشور فرانسه به عمل آمده است ، مواد مهم غذايي استخراج شده از خاك در يك هكتار زراعت كلزا با توليد 5/3 تن محصول به شرح زير بوده است .

مواد معدني
مقادير مصرفي(كيلوگرم در هكتار)
ممقداري كه با محصول برداشت شده (كيلوگرم)
مقدار برگشتي به زمين با بقاياي گياه (كيلوگرم)

ازت
210
95
115

فسفر
75
40
35

پتاس
300
30
270

آهك
150
15
135

منيزيم
75
12
63

گوگرد
185
62
123


به طوري كه ملاحظه مي شود اگر در تناوب زراعي ،به سطوح بالاي ازت نياز باشد . كلزا به عنوان يك محصول مناسب در تناوب نمي باشد .زيرا (كاه و كلش) آن محتوي مقادير نسبتاً زيادي ازت مي باشد كه پس از برداشت در مزرعه باقي مانده و متعاقباً معدني مي شود . بالا بودن مقدار ازت در كاه و كلش كلزا تا حدودي نگران كننده است و احتمال بالا بودن نيترات سمي در علوفه وجود دارد . در كلزا نيترات مثل بعضي از گياهان علوفه اي تجمع نمي يابد . اما پتانسيل آن مخصوصاً زماني كه گياه تحت تنش خشكي ، گرما و آب گرفتگي پاي بوته هاي يا آب و هواي سرد قرار مي گيرد ،وجود دارد . بقاياي كلزا در طي زمان اثر سميت خود را از دست مي دهند (نيترات سمي ) ولي دما هاي پايين در طي زمستان ،باعث به تعويق افتادن فرآيند(تجزيه ميكروبي) و (سميت زدايي) مي شود . ركز(2001) اظهار مي دارد كه ممكن است جهت تغديه علوفه كلزا توسط دامها به آناليز علوفه جهت تعيين نيترات نياز باشد و اگر علوفه كلزا بعد از سرمازدگي برداشت شود نيتراتها تا حدودي محدود ميشوند . قطع علوفه سريعاً بعد از سرمازدگي داراي اهميت مي باشد زيرا در اين زمان نيتراتها در ريشه تجمع مي يابند . انتظار مساعد شدن هوا بعد از بارندگي براي برداشت علوفه كلزا به گياه اجازه فتوسنتز مجدد را داده و گياه ميتواند از مقادير بالاي نيتراتها در خاك استفاده نموده و سطح نيترات علوفه بالا مي رود . به طور كلي بايد پذيرفت كه تغذيه انحصاري (نشخواركنندگان ) با علوفه سبز و تازه كلزا صحيح نيست . زيرا از تركيب غذايي نامناسبي برخوردار است :مقادير بسيار زياد (پروتئين) و مقادير كم (الياف) علت اين موضوع مي باشد .

تركيبات شيميايي و مسموميت هاي ناشي از مصرف علوفه خانواده براسيكا:Brassica napus

در ايستگاه تحقيقاتي schothoest "هلند" ،مشاهده شد كه تغذيه حيوانات با b.n يخ زده موجب مسموميت با علايم زير شده :

ناراحتي،ازدياد حركات تنفسي، حركات غير ارادي، سيانوز مخاطات،سقط جنين به خصوص در خوك علايم فوق مشخصه مسموميت با نيتريت است و مي توان چنين نتيجه گرفت كه در نتيجه يخ زدگي b.n و سپس آب شدن آن مقداري از مواد قندي ريشه ها از بين رفته ، موجب ازدياد مقدار نيترات در ريشه ها شده است و اين تغييرات مخصوصا ً در مزارعي كه ميزان ازت نيتريك خاك زياد باشد ، بيشتر مشاهده ميشود .در نشخوار كنندگان نيترات درشكمبه حيوان تبديل به نيتريت دو سود و سپس تبديل به آمونياك مي شود . اما ممكن است نيتريت وارد خون شده موجب تغيير هموگلوبين شود، چنانچه مقدار آن زياد باشد . موجب مسموميت حيوان مي گردد . در حقيقت در اين نوع مسموميت خون نمي توان اكسيژن را به بافت ها و سلولها برساند . دانه در خانواده براسيكا حاوي ماده ضد تيروئيدي به مقدار تقريبي 8 گرم در هر كيلو دانه مي باشد . كه اين ماده مانع رشد حيوان شده و ايجاد گواتر مي نمايد . براي درمان مسموميت بايد بلافاصله رژيم غذايي حيوان را عوض نموده و مواد قندي بيشتري به حيوان خورانده شود . اضافه كردن دانه غلات به جيره غذايي به مدت طولاني بسيار مفيد است .

Brassica rapa:

دانه در اين گونه حاوي گلوكزيد allylique و ميروزين است . جراحات باعث مي شود كه معده و قسمتي از روده باريك متورم شود . در پاره اي اوقات در كبد طحال لكه هاي بزرگي نكروزي و احتقان وجود دارد . علايم مسموميت با خستگي و افسردگي و جاري شدن ترشحات مخاطي از بيني و دهان شروع ميگردد ،سپس قولنج حاد روده و معده ظاهر مي گردد . در موقع ظهور مسموميت مي توان از مسهلات روغني ، مواد لعاب دار ، مقويات عمومي و قلبي براي درمان دامهاي مسموم استفاده به عمل آورد .​
 

?!؟

عضو جدید
هضم در نشخوار كنندگان

تري گليسريدهاي موجود در غذاي نشخوار كنندگان داراي نسبت بالاي اسيدهاي چرب غيراشباع 18 كربنه ، لينولئيك و لينولنيك مي باشند كه در شكمبه همانند فسفوليپيدها توسط ليپاز باكتري ها تجزيه مي شوند .

اين اسيدها توسط باكتريها هيدروژنه شده ، ابتدا به اسيد چرب با يك باند دوگانه و در نهايت به اسيد استئاريك تبديل مي شوند . تمامي باندهاي دوگانه در اسيد لينولئيك و لينولنيك به شكل ( Cis ) بوده و قبل از اينكه هيدروژنه شوند ، يك باند دوگانه در هر كدام به صورت
( Trans ) در مي آيد . بنابراين مي توان اسيدهاي چرب ترانس را در محتويات شكمبه پيدا كرد .gr/kg 100 ) فعاليت ميكروارگانيسم هاي شكمبه كاهش پيدا مي كنند ، تخمير فيبرها به تأخير مي افتد و تمايل حيوان به خوردن غذا كم مي شود .
ميكرواورگانيسم هاي شكمبه نيز مقادير قابل توجهي از ليپيدها را توليد مي كنند كه داراي تعدادي از اسيدهاي چرب غيراشباع غيرمعمول ( نظير اسيدهاي چرب با زنجيرة كربن منشعب ) مي باشند كه در نهايت وارد چربيهاي شير و بدن نشخواركنندگان مي شوند . در نشخواركنندگان قدرت هضم ميكروبي چربيها پايين است و با افزايش مقدار چربي در جيرة نشخواركنندگان ( بالاتر​
 

?!؟

عضو جدید
بيماري هاي متابوليك در گاوهاي شيري

زايمان و اولين ماه بعد از زايمان دوره بحراني گاوهاي شيري مي باشد بنابراين مديريت صحيح گاوهاي خشك نقش مهمي در كنترل بيماريهاي متابوليكي در زايمان يا دوره نزديك به زايمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده اين اختلالات متابوليكي كه با يكديگر در ارتباط هستند از مسائل مديريتي تغذيه ناشي مي گردند.

اختلالات عمده متابوليكي در گاوها تازه زا عبارتند از:

1- تب شير
2- ادم يا خيز پستاني
3- كتوزيس
4- سندرم كبد چرب
5- جفت ماندگي
6- جابجايي شيردان
7- اسيدوزيس
8- لنگش (Laminitis)

تب شير:
تب شير يا فلج ناشي از زايمان يكي از اختلالات متابوليكي معمول در دوره زايمان مي باشد منظور از بيماري تب شير داشتن تب واقعي نيست. بروز تب شير در گاو با سن دا م مرتبط مي باشد و اكثراً در گاوهاي پر توليد با سن بالا ديده مي شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شير 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زايمان روي مي دهد.

علايم عمومي بروز تب شير:
- از دست دادن اشتها
- عدم فعاليت دستگاه گوارش
- سرد شدن گوشها و خشك شدن پوزه
علايم اختصاصي بروز تب شير:
- عدم تعادل حين راه رفتن
- زمين گير شدن گاو كه اين حالت در سه مرحله انجام مي گيرد:
- ايستادن همراه با لرزش
- افتادن روي سينه
- افتادن روي پهلو و بي اعتنا بودن به تحريكات محيطي
تغييرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شير شامل كاهش سطح كلسيم خون است, حد طبيعي كلسيم در خون گاوهاي خشك 8- 10 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر خون مي باشد، كه اين مقدار در حين زايمان به كمتر از 8 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر خون مي رسد. در گاو مبتلا به تب شير سطح كلسيم خون به ترتيب در سه مرحله ذكر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر خون كاهش مي يابد كه اين كاهش سطح كلسيم خون همراه با كاهش فسفر و افزايش سطوح پتاسيم و منيزيم خون مي باشد.
سطوح كلسيم خون در گاوهاي مبتلا به تب شيربه ترتيب شامل موارد ذيل مي باشد:
گاو با شير دهي طبيعي 4/8 – 2/10 mg/dl
زايمان طبيعي 8/6 – 6/8 mg/dl
بروز تب شير خفيف 5/7 –9/4 mg/dl
بروز تب شير متوسط 8/6 –2/4 mg/dl
بروز تب شير شديد 7/5 –5/3 mg/dl
علل بروز تب شير:
تب شير در اثر خروج كلسيم از طريق شير بعد زايمان همراه با ناتواني گاو در متعادل نگه داشتن سطح كلسيم خون روي مي دهد. ناتواني گاو نسبت به تغيير متابوليسم كلسيم احتمالاً در اثر عدم تعادل كلسيم, فسفر و منيزيم و افزايش سطح پتاسيم ايجاد مي شود بطور كلي تب شير با تعادل آنيونها و كاتيونها در ارتباط مي باشد. گاو شيري كلسيم مورد نياز خود را از دو منبع تامين مي نمايد: استخوان و جذب كلسيم از دستگاه گوارش.
در بدن تعادل كلسيم توسط هورمون پاراتيروئيد تنظيم مي گردد و كاهش سطح كلسيم خون باعث آزاد سازي اين هورمون مي شود، اثرات عمده اين هورمون حركت كلسيم از استخوان به طرف خون است. آزادسازي هورمون پاراتيروئيد در گاو مبتلا به كمبود كلسيم موجب تحريك 1و25 دي هيدروكسي (ويتامين D ) مي شود كه باعث افزايش جذب كلسيم در روده كوچك ميگردد. فرم فعال ويتامين D در گاو مبتلا به تب شير افزايش مي يابد ولي تأخير در پاسخ به افزايش اين ويتامين مانع تأثير مناسب آن مي گردد.
درمان:
روش مناسب براي درمان بيماري تب شير تزريق وريدي محلول گلوكونات كلسيم مي باشد. از ديگر روشها مي توان تجويز خوراكي 100 گرم كلريد آمونيوم بمدت 204 روز و يا بلوسهاي حاوي كلسيم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زايمان را نام برد. گاوهايي كه به درمان جواب مثبت نمي دهند مي توان 800-700 گرم Epsom يا سولفات دومنيزي محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمين منيزيم، سموم موجود در روده را نيز دفع نمايد.
پيشگيري:
راه سنتي پيشگيري از بيماري تب شير شامل محدود نمودن مصرف كلسيم در دوره خشكي گاو مي باشد تا اينكه گاوها نسبت به كمبود كلسيم سازگاري يافته و توانايي مناسبي در پاسخ به احتياجات بالاي كلسيم در اوايل شير دهي داشته باشند. بنابراين گاوهايي كه در دوره خشكي با جيره هاي محدود از نظر كلسيم و فسفر تغذيه شده اند استخوانها و روده كوچك آنها نسبت به تحريك هورمون پاراتيروئيد و ويتامين D پاسخ مناسبي ميدهد.
جهت محدود كردن مصرف كلسيم در دوره خشكي از راههاي زير مي توان استفاده نمود.
- كاهش مصرف كلسيم به 50 گرم در روز (كمتر از 5/0%جيره)
- كاهش مصرف فسفر به gr 45در روز (كمتر از 35/0%)
تغذيه با علوفه هايي خشبي داراى كلسيم بالا از قبيل يونجه خشك و سيلاژ در دوره خشكي گاوها بايد محدودتر گردد و بخشي از يونجه جيره غذايي با گراسها يا سيلاژ جايگزين شود تا بدين ترتيب با محدود نمودن مصرف كلسيم در دوره خشكي حدالمقدور از بروز تب شير جلوگيري نمائيم.
استفاده از مكمل نمكهاي آنيوني در جيره گاوهاي خشك روش موثر ديگر در پيشگيري از بروز بيماري تب شير مي باشد. نمكهاي آنيوني با افزايش آزادسازي كلسيم از استخوانهابروز تب شير را كاهش مي دهند همچنين نمكهاي آنيوني در جيره هاي با سطوح كلسيم بالا نيز موثر مي باشند(150 گرم در روز).
بايد توجه نمود، زماني كه سطح كلسيم جيره پايين است از نمكهاي آنيوني نبايد استفاده گردد بنابراين آگاهي از تركيبات جيره غذايي بويژه علوفه ها از نظر مواد معدني اهميت بسيار زيادي دارد. pH ادرار با تغييرات حالت اسيدي پايه تحت تأثير قرار مي گيرد. بنابراين دامداران با كنترل نمودن pH ادرار در تعيين ميزان استفاده مناسب از نمكهاي آنيوني در جيره هاي گاوهاي شيري مي توانند استفاده كنند.

كتوزيس:
اين اختلال متابوليكي در نتيجه عدم تغذيه مناسب بويژه از لحاظ انزژي در اوايل شير دهي روي ميدهد. با كاهش تدريجي سطح گلوكز خون ذخاير بدني مورد استفاده قرار مي گيرد و معمولاً 10 روز تا 6 هفته بعد از زايمان در اوايل شيردهي گاوهاي پرتوليد مبتلا به كتوزيس تحت كلينيكي يا كتوزيس اوليه مي شوند.
مسائل ديگري نظير جفت ماندگي، جابجائي شيردان از عوامل مستعد كننده كتوزيس هستند.

علائم بروز كتوزيس:
- كاهش اشتها بويژه در جهت مصرف غلات
- عدم فعاليت شكمبه
- كاهش وزن
- كاهش توليد شير
دو تغيير عمده كه در بيماري كتوزيس روي ميدهد كاهش سطح گلوكز خون و افزايش سطح كتون باديهاي خون است سطح نرمال گلوكز خون در گاوهاي شيري در حدود 50 ميلي گرم در دسي ليتر خون است​
 

?!؟

عضو جدید
اشتباهات رايج در چگونگي مصرف سمو م دامپزشكي در ايران

افزايش جهاني تقاضا نسبت به غذا و همچنين اهميت روز افزون سطح بهداشت عمومي و جلوگيري از بيماريهاي قابل انتقال از دامها به انسان از طريق بندپايان ، باعث شده است كه كنترل انگلها از اهميت بالاتري نسبت به گذشته ، برخوردار گردد ؛ حساسيتهاي جهاني نيزدر مورد حفظ محيط زيست در يك – دو دهه اخير بر اهميت و چگونگي استفاده از سموم حشره كش افزوده است.
يكي از عواملي كه باعث مي شود تا استفاده از سموم براي محيط و ساكنان آن ايجاد خطر نمايد ، اشتباهاتي است كه در چگونگي استفاده از سموم بروز مي يابد:
n Spray : روش سمپاشي مناسبي است اما بدليل آنكه دامپرور يا:
1 – از حجم سمپاش اطلاع ندارد.
2- دستگاه را تا نقطه max پر نمي كند.
3- ابتدا آب را مي ريزد و بعد سم را مي افزايد ( مخلوط همگن درست نمي شود).
4- از ظرف مدرج براي ريختن سم استفاده نمي كند و بطور ذهني سم را داخل سمپاش مي ريزد.
5- از سرنگ جهت ريخت حجم مشخص استفاده مي كند اما بر اساس يك رسم غلط بين دامپروران ، سرنگ را براي استفاده هاي بعدي نگه ميدارد.
6- سمپاش را پس از استفاده شسته و محتويات آن را بدون توجه به شرايط محيطي ، در محيط ( بخصوص در آبهاي جاري ) خالي مي كند.
7- زواياي پنهان بدن دام را سمپاشي نمي كند و ...
تمام اين اشتباهات باعث مي شود تا درمان به شكل كامل انجام نشده و در نتيجه بازگشت آلودگي انگلي مشاهده شود؛ دامپروران عموما تصور مي كنند كه اشكال در كيفيت سم مورد استفاده بوده است ، در نتيجه يا از سم ديگري استفاده مي كنند و يا سم را با غلظتي بالاتر از غلظت قبلي بكار مي برند ، اگر هم اين كار را نكنند و از همان غلظت توصيه شده استفاده كنند ، باز هم بدليل عدم رفع اشتباهات قبلي ، دفعات درمان افزايش مي يابد ، در نتيجه آلودگي محيط زيست را به همراه خواهد داشت.
n Bath: روش بسيار خوبي براي گله هاي با جمعيت بالا مي باشد اما عموما بدليل اينكه:
1- دامپرور از حجم استخر اطلاع ندارد.
2- براي حمام دادن دامها ، استخر خاكي درست كرده است ( در مورد سمومي كه نيمه عمر بالا دارند ، باعث ميشود آلودگي به سطوح پائين خاك و آبهاي زير زميني برسد).
3- استخر بتوني كه دچار شكستگي شده.
4- براي استخر خروجي فاضلاب تعبيه شده باشد (استخر نبايد خروجي فاضلاب داشته باشد و اگر دارد بايد به يك مخزن فاضلاب منتهي شود).
5- دامپرور از روش مخلوط كردن سم با آب استخر آگاهي ندارد.
6- عدم افزودن مجدد سم به استخر بعنوان مايع جايگزين.
توضيحاتي كه در مورد اسپري داده شد ، در اين مورد نيز صادق است.
:Residue■ بعضي از سموم داراي slaughter interval مي باشند ، مانند : ديازينون 3 روز ، نگوون 5 روز . بعضي نيز به اين فاصله زماني نياز ندارند ، مانند فلومترين . اين فواصل زماني بايد رعايط شود ، اما متاسفانه بدليل ناآگاهي هرگز رعايت نمي گردد.
■ زمان سمپاشي: سمپاشي نبايد در باد و باران و هواي سرد انجام شود. پس از سمپاشي حيوان سمپاشي شده را نبايد شست و شو داد ( در مورد گاوميشها كه بيشتر در مناطق جنوبي ايران نگهداري مي شوند ، سمپاشي بايد بعد از بازگشت آنها از رودخانه صورت گيرد).
n Stress : در تعريفي ساده ، استرس فشار تحميل شده به موجود زنده مي باشد، كه ميتواند شامل استرس حمل ونقل ، واكسيناسيون ، شاخ بري ، castration ، بيماري ، خستگي ، از شير گرفتن بره يا گوساله و ... باشد. دام تحت استرس را نبايد سمپاشي نمود.
n Combination treatments : سموم را نبايد با يكديگر تركيب كرد ، مگر آنكه در بروشور سم ، اين مساله توصيه شده باشد.
n Age : از حمام دادن بره ها با بزرگسالان بايد اجتناب نمود، چراكه ممكن است موجب خفگي آنها زير دست و پاي بزرگترها شود. بعضي از سموم نيز بايد در دامهائي مورد استفاده قرار گيرد كه از سن خاصي بزگتر باشند.
n Size : در مورد سموم ready to use (پور- آن ، اسپوت - آن )اهميت دارد . عدم تخمين ميزان سم مورد نياز در در مورد اين دسته از سموم ، همان مشكل درمان ناقص را ايجاد مي كند.
n *** : بعضي از سموم را در مورد حيوانات آبستن و يا در دوره فحلي نبايد بكار برد( مانند: پروپتامفوس – بلوتيك ).
n Breed of animals : گروهي از نژادها به بعضي از سموم حساسيت نشان مي دهند ، مانند حساسيت گاوهاي نژاد برهمن به سموم ارگانو فسفره، در مورد اين نژادها بايد از ديگر خانواده هاي سموم استفاده شود.

n PET or Aluminium bottle ؟ متاسفانه بدليل ارزش مادي بطري هاي آلومينيومي ، بطري هاي ساخته شده از اين فلز مورد بازيافت قرار گرفته و از آنها ظروف آشپزخانه تهيه مي شود و يا با بريدن قسمت بالاي بطري از آن ليوان و كتري مي سازند ، كه به وفور در مناطق روستائي قابل مشاهده است. اين مساله در مورد بطريهاي پت كمتر اتفاق مي افتد ، چراكه بطري هاي پت نوشابه به مراتب زيبا تر و فريبنده تر از بطري پت سم مي باشد. مساله ديگر، معدوم نمودن بطريهاي پت مي باشد ، كه به سهولت و با سوزاندن انجام پذير است.

n Label : عدم مطالعه ليبل يكي از مهمترين مشكلاتي است كه آنرا مي توان حتي پايه تمامي مشكلات ذكر شده در بالا به حساب آورد​
 

?!؟

عضو جدید
سازه هاي موثر بر بروز رفتارهاي فحلي در گاو

چكيده:
تشخيص ماده گاوهاي فحل از سوي انسان، هم چنان يكي از مشكلات اساسي در گاوداري هايي است كه براي بارور كردن ماده گاوها، تلقيح مصنوعي را به كار مي برند و يا جفتگيري كنترل شده دارند.
داشتن روش هاي موثر و اقتصادي تشخيص فحلي در گاو، نيازمند شناخت كامل تغييرهاي رفتاري و فيزيولوژيك ماده گاو در طول چرخه فحلي است. پراكنش در بروز رفتارهاي فحلي بين گاوهاي مختلف و هم چنين در خلال چرخه هاي پي در پي هر گاو، اين فرايند را پيچيده مي سازد. در اين مقاله، بسياري از سازه هاي بيولوژيك و محيطي مورد توجه قرار گرفته اند كه بر شدت و طول دوره بروز رفتار هاي فحلي گاوهاي اهلي، تاثير مي گذارند.
واژه هاي كليدي: گاو، تشخيص فحلي، چرخه فحلي و رفتارهاي فحلي

مقدمه:
بي حركت ايستادن و اجازه سواري دادن به گاو نر و يا يك گاو ديگر، اصلي ترين و مطمئن ترين نشانه فحلي، و بهترين شاخص است كه نشان مي دهد ماده گاو يا تليسه، در گامه پيش از تخمك ريزي قرار دارد و آماده پذيرش جنسي است. شدت و طول دوره بروز رفتارهاي فحلي در خلال چرخه فحلي، بين گاوهاي مختلف، بسيار متغيير است. تعداد جفتگيري موفقيت آميز با گاو نر، مي تواند تا 20 بار نيز برسد. "برهم كنش اجتماعي"، سازه هاي مديريتي، نوع ساختمانهاي نگهداري و امكانات آن، محيط فيزيكي، تغذيه، سن، وضعيت فيزيولوژيكي، سازه هاي ژنتيكي، و بود يا نبود گاو نر در گله، بر بروز رفتارهاي فحلي تاثير مي گذارند. هدف اين مقاله ، بررسي جنبه هاي مهمتر اين سازه ها، بر رفتار فحلي در گاو است.
بر هم كنش هاي اجتماعي(Social interactions)
بر هم كنش هاي اجتماعي، از جمله "چيرگي اجتماعي"(Social dominance)(چيره بودن بر ديگر افراد گله) بر بروز رفتارهاي فحلي، تاثير مي گذارند. در تليس هايي كه به شكل گروهي نگهداري مي شوند، برخي از تليسه هاي فحل، سواري مي گيرند. گاو هاي درشت جثه چيره، ممكن است از سواري گرفتن گاوهاي زيردست(Subordinate)با جثه كوچك، جلوگيري كنند، هر چند كه در برخي پژوهش ها، رابطه اي بين درجه اجتماعي(Social Rank) و بسامد سواري از نظر تعداد سواري داده شده و تعداد سواري گرفته شده، مشاهده نشده است. بر هم كنش هاي اجتماعي، بر زمان بندي بروز رفتار فحلي در گله و احتمالا بر ساز و كارهاي فيزيولوژيك موثر بر فحلي، تاثير مي گذارند. در شرايطي كه فحلي در گاوهاي گله همزمان شده بود، درجه اجتماعي گاوهاي چيره، اثر بسيار شديدي بر طول دوره فحلي و نيز تعداد گاوهايي داشت كه در هر زمان معين، فحل بودند. زماني كه اقدام به همزمان سازي فحلي در گله مي شود، ماده گاوها، تمايل به تشكيل گروه هايي دارند كه انها را "گروه فعال جنسي"(***uall Active Group)مي نامند. جابجايي گاو ها در اين گروه ها، اغلب بسيار زياد است و اعضاي گروه، پيوسته، تغيير مي كنند. عملكرد جنسي گاوهاي نري كه پيش از جفتگيري با ماده گاو ، سواري گرفتن و يا سواري دادن ديگر گاوها را مشاهده كرده اند، افزايش مي يابد. با همزمان كردن فحلي، تعداد گاوهايي كه در تشكيل " گروه جنسي فعال " شركت مي كنند، افزايش مي يابد. همزمان شدن فحلي ماده گاوها، به طور طبيعي نيز اتفاق مي افتد و بين گاوهاي جوان تر، شايع تر است. پديده همزمان شدن فحلي در طبيعت نيز نشان مي دهد، گاوهاي فحل به گونه اي بر فحلي ديگر گاوهاي فحل در گله، اثر مي گذارند. متراكم شدن بروز فحلي، بين گاوهاي اصطبل هاي جاور نيز رخ ميدهد، به ويژه اگر امكان تماس حسي وجود داشته باشد. در گروه هاي جنسي فعال، ماده گاوها، گاوهاي ماده ويژه اي را به عنوان شريك جنسي،(***ual partner) بر مي گزينند و اين تمايل، در گاوهاي مسن تر بيشتر ديده مي شود. ماده گاوها ، جذابيت جنسي كمتري براي ديگر گاوهاي گروه دارند اما بندرت به سوي آنها مي روند و يا در زمان فحلي تمايل به سواري گرفتن دارند. برخي گاوها، درست بر عكس اين رفتار را نشان مي دهند.
سازه هاي مديريتي
تشخيص فحلي، يكي از مهمترين نگراني هاي گاوداريهايي است كه علاقه مند به بكارگيري تلقيح مصنوعي هستند. دقت و كارايي مشاهدات مستقيم، به بسامد مشاهدات، طول دوره هر مشاهده، و زمان بندي دوره هاي مشاهده، بستگي دارد. براي افزايش كارآيي تشخيص فحلي، مي توان از روش همزمان سازي فحلي، بهره گرفت. بسامد بروز فحلي و طول دوره فحلي، كاملا متغيير بوده است و از اين نظر، بين گاوهايي كه فحلي طبيعي داشتند و آنهايي كه با پروستاگلاندين همزمان شده بودند، تفاوتي ديده نشده است. در گاوهاي كوهان دار در مكزيك، طول ميانگين دوره فحلي در حالت طبيعي و در گاوهاي همزمان شده با پروستاگلاندين به ترتيب، 3/15 و 3/13 ساعت و در تليسه ها 7/21 و 8/19 ساعت بود. كارايي تشخيص فحلي در روش PRID و ايمپلاتست پروژسترون تقريبا برابر با 70 درصد ولي براي روش پروستاگلاندين، 44 درصد بود. مطالعه گاوهاي اروپايي نشان داده است كه تراكم دام درواحد سطح موجب افزايش بسامد و برهم كنش هاي جنسي بين ماده گاوها مي شود. گاوهايي كه در اصطبل نگهداري مي شوند نسبت به آنهايي كه در مراتع هستند، در هر دوره فحلي، سواري بيشتري مي دهند. در مرتع ، زمان بيشتري صرف چرا مي شود و از اين رو، زمان كمتري براي بروز برهمكنش هاي رفتاري وجود دارد. نوع مواد بستر نيز مي تواند بر بسامد رفتاري فحلي اثر داشته باشد. سطوح لغزنده، تاثير نامطلوبي بر بروز فحلي دارند. سواري گرفتن گاوهاي فحل روي سطوح چوبي بيشتر از سطوحي است كه با كاه پوشيده شده اند(به ويژه، براي گاوهاي مسن تر) و براي سطوح سيماني بيشتر از خاكي است.برخي پژوهشگران، نشان داده اند كه سطوح بتوني، به ميزان زيادي بسامد سواري دادن و طول دوره فحلي را نسبت به سطوح خاكي، كاهش مي دهند.زماني كه مشكلات سم در گله شايع تر باشد، تفاوت بين سطوح بتوني و خاكي از نظر بسامد سواري، به مراتب بيشتر است. سروصداي بلند از ديگر سازه هايي است كه فعاليت سواري دادن را كاهش مي ده، به ويژه اگر صدا نا منظم و غير عادي باشد. سقف هاي كوتاه ساختمان، عمق زياد گل ولاي، در انتظار زمان شيردوشي و تغذيه (شرطي است) بودن نيز بسامد سواري دادن را كاهش مي دهند.
سازه هاي محيطي
سازه هاي محيطي، بر فعاليت هاي جنسي و بازدهي توليد مثل گاو، تاثير مي گذارند. حتي "فاز ماه"(Lunar phase) مي تواند بر فعاليت فحلي تاثير داشته باشد. در اواخر پاييز و اوايل زمستان رفتار فحلي، در مقايسه با تابستان، كمتر، و چرخه هاي فحلي نا منظم و تعداد روزهاي باز در ماه هاي زمستان بيشتر گزارش شده است. تداوم دماي محيطي بالا، موجب كوتاه شدن دوره فحلي و كاهش شدت فحلي در گاوهاي شيري مي شود. انتقال گاوهاي اروپايي به نواحي نيمه گرمسيري و گرمسيري موجب كوتاه شدن طول دوره فحلي شد كه ناشي از تاثير تغييرات تغذيه اي، آب و هوا، و انگل ها بر توليد مثل است. در حالي كه نزادهاي كوهان دار، در ماههاي گرم سال، رفتارهاي فحلي بيشتري را نشان مي دهند، در گاوهاي اروپايي، هواي سرد(اگر زياد شديد نباشد) تاثير مهاري كمتري بر بروز فحلي دارد تا هواي گرم. در ماههاي تابستان، طول دوره فحلي ماده گاوهاي هولشتن(لا ضريب چاقي لاغري6/2)، در محيط كاملا خنك(16 ساعت) بيشتر از محيط نسبتا خنك(5/11 ساعت) بود. برخي گزارش ها حاكي از اين هستند كه فحلي، هنگام شفق و در ساعت هاي روشنايي، اغاز مي شوود در حالي كه برخي گزارش ها مي گويند كه بيشترين فعاليت سواري، هنگام عصر و شب، رخ مي دهد. اين در حالي است كه برخي پژوهشگران تفاوتي در بسامد فعاليت جنسي بين روز و شب مشاهده نكردند. بيشتر يافته ها درباره گاوهاي كوهان دار، نشان مي دهند كه احتمال بروز رفتارهاي فحلي، در ساعات هاي تاريكي و يا ساعت هاي آغازين صبح، بيشتر است. شدت رفتار فحلي، تحت تاثير زمانمي از شبانه روز است كه فحلي آغاز مي شود. فعاليت جنسي گاوهايي كه فحلي آنها در صبح اغاز شده بود، نسبت به انهايي كه در عصر آغاز شده بود، بيشتر بود_4/11 سواري در ساعت در برابر6/7). سازه هاي ديگري مانند باد شديد، باران شديد و رطوبت زياد نيز موجب كاهش فعاليت هاي حركتي وابسته به فحلي مي شوند.
تغذيه
سازه هاي تغذيه اي مي توانند موجب مهار چرخه تخمداني شوند اما بطور كلي، تا زماني كه چرخه هاي تخمداني، طبيعي باشند، تاثيري بر چگونگي بروز فحلي ندارند. افزايش و يا كاهش شديد مقدار خوراك گاوهاي گوشتي، شروع فحلي پس از زايش را در مقايسه با گاوهايي كه وضعيت بدني متوسط تا خوبي داشتند، به تاخير انداخت. كمبود شديد پروتئين موجب بروز ناهنجاريهاي توليد مثلي و تغذيه با مقادير زياد پروتئين، موجب تاخير در بلوغ و افزايش تعدا روزهاي باز در گاوهاي شيري مي شود. كمبود ويتامين A، موجب تاخير در بلوغ مي شود. در بسيار موارد، تعادل انرژي تاثير به سزايي بر از سرگيري چرخه هاي تخمداني پس از زايش دارد، به گونه اي كه تعادل منفي انرژي بروز فحلي پس از زايش را به تاخير مي اندازد. تعادل منفي انرژي و يا چاقي زياد تليسه ها تاثيري بر طول دوره فحلي نداشت. تغذيه تليسه ها با جيره هايي كه 80، 100 و 120 درصد نيازهاي انرژي و پروتئين را تامين مي كرد نيز تاثيري بر طول دوره فحلي و فعاليت هاي سواري آنهانداشت. كمبود مينرال ها نيز بر توليد متل تاثير مي گذارد. كمبود فسفر، فحلي پس از زايش را به تاخير مي اندازد اما تغذيه جيره هايي كه 73،138،246 درصد نيازهاي فسفر تليسه هاي شيري شيري را تامين مي كرد. تاثيري بر طول دوره فحلي و بسامد سواري دادن، نداشت. كمبود كبالت، چرخه هاي فحلي را منظم مي كند و كمبود منگنز، فحلي پس از زايش را به تاخير مي اندازد و اگر شديد باشد موجب قطع كامل چرخه هاي تخوداني مي شود. كمبود بتاكاروتن نيز موجب كاهش شدت رفتارهاي فحلي شده است.
سن و وضعيت فيزيولوژيكي گاو
گفته مي شود كه طول دوره فحلي تليسه كمتر از گاو است اما برخي پژوهش ها تفاوت آشكاري در ميانگين طول دوره فحلي تليسه ها (5/5± 6/14 ساعت) و گاوهاي مسن تر را(4/4±1/15 ساعت) نديدند. شدت رفتار فحلي با افزايش سن افزايش يافت (5/5 سواري بيش از نخستين ابستني تليسه ها، 3/6 سواري در تليسه هاي زايش اول ، و 9/7 سواري در گاو هاي مسن تر) و گاوهاي مسن تر، در آغاز دوره فحلي، نسبت به گاوهاي جوان تر، فعاليت سواري بيشتري را نشان دادند. تعداد سواري گرفتن از تليسه ها و گاوهاي فحل، كاملا متغيير است;تعداد سواري در گاوهاي شيرده، بين 3-140 و در تليسه ها، بين 3-225 بار متغيير بود تمايل به تشكيل "گروههاي جنسي فعال" با افزايش سن، كاهش مي يابد و تركيب گروه هاي جنسي فعال ممكن است كاملا متفاوت باشد. در مقايسه با گاوهاي مسن تر، تعداد گروه هاي فعال جنسي در تليسه ها، كمتر اما تعداد افراد در هر گروه، بيشتر بود."گروه هاي فعال جنسي" كه كمتر از 6 عضو داشتند، ناپايدارتر بودند و گاوها تمايل بيشتري به شركت در گروه هايي داشتند كه پيشينه آشنايي با آنها را داشتند. با پيشرفت دوره فحلي ، تغييراتي نيز در فعاليت جنسي ديده مي شود. سواري دادن يا گرفتن در چند ساعت آغازين دوره فحلي واقعي، بيشتر است و سپس به تدريج، كاهش مي يابد. شيردهي و يا حضور گوساله، موجب تاخير در آغاز چرخه فحلي مي شود و رفتار فحلي را مهار مي كند. در سه ماه اول پس از زايش، ميانگين تعداد سواري هاي داده شده يا گرفته شده به ازاي هر ماده گاو و در هر دوره فحلي، با هر نوبت فحلي پس از زايش افزايش يافت. در فعاليت هاي سواري دادن و يا گرفتن، در 98 درصد موارد، حداقل يكي از گاوها، فحل بود و در 71 درصد موارد، هر دو گاو فحل بودند. در گاوهاي اروپايي، نزديك به 6درصد گاوهاي آبستن، در فعاليت هاي سواري شركت مي كنند. اين رقم در گاوهاي زيبو، كمتر از 2 درصد است. فعاليت سواري گاوهاي آبستن، اغلب به 100 روز نخست آبستني، محدود مي شود كه غلظت استروژن خون معمولا پايين است. گاوهاي اروپايي، اغلب در مرحله پرواستروس و مت استروس، تمايل به سواري گرفتن دارند اما گاوهاي براهمن در اين مراحل، هم سواري مي دهند و هم سواري مي گيرند.استرس موجب كاهش طول دوره فحلي و يا مهار آن مي شود. انتقال گاوهاي زيبو به مراتع جديد و يا محصور كردن آنها در اصطبل، فعاليت فحلي آنها را كاهش مي دهد. توفانهاي موسمي گرمسيري نيز تاثير همانندي دارند. تزريق 320 واحد بين المللي ACTHدر مرحله پرواستروس، موجب تاخير در بروز فحلي و كاهش طول دوره فحلي در تليسه ها شد. اينفيوژن كورتيزول در مرحله پرواستروس به تليسه ها براي 90 ساعت، به طور كامل موجب مهار سرژLH و رفتار فحلي شد بدون اين كه تاثيري بر غلظت پلاسمايي استراديول داشته باشد. يكبار تزريق كورتيزول (تا 200 ميلي گرم) به تليسه هاي تخودان برداري شده اي كه استراديول دريافت كرده بودند، تاثيري بر ويژگي هاي فحلي نداشت. يك تزريق 4 ميلي گرمي دگزامتازون به چنين تليسه هايي، درصد تليسه هاي فحل را كاهش داد اما تاثيري بر رفتار فحلي تليسه هايي تداشت كه فحلي نشان دادند. افزايش غلظت استراديول موجب سرژ گونادوتروپين ها و بروز فحلي مي شود اما رابطه مستقيمي بين غلظت استراديول و يا پروژسترون با شدت رفتارهاي فحلي ديده نشد. از سويي، كاهش غلظت پروژسترون و افزايش استراديول موجب تحريك فعاليت جنسي در مراحل پاياني دوره فحلي شد. گاوهايي كه دوره فحلي طولاني تري داشتند، نرخ آبستني بالاتري نيز داشتند. شدت رفتارهاي فحلي تاثيري بر نرخ آبستني نداشت اما افزايشي برابر 12 درصد در نرخ آبستني نيز براي گاوهايي گزارش شده است كه فعاليت جنسي آنها در فحلي پس از زايش، بيشتر بود.
سازه هاي ژنتيكي
طول دوره فحلي و شدت رفتارهاي فحلي، تفادت هايگونه اي و ژنتيكي نشان مي دهند. دامنه طول دوره فحلي (پذيرش جنسي) ماده گاوهاي اروپايي بين 4 تا 48 ساعت(ميانگين هايي بين 6/13 و 3/19 ساعت) و ميانگين آن در گاوهاي هندي (كوهان دار) 8/0± 7/6 ساعت (انحراف معيار) گزارش شده است. تفاوت هايي از نظر شدت رفتار فحلي بين گاوهاي اروپايي و هندي نيز گزارش شده است. گاوهاي براهمن در هر ساعت دوره فحلي، به طور متوسط يكبار سواري دادند در حالي كه اين رقم براي گاوهاي شاروله 8/2 بود. شدت رفتارهاي فحلي گاوهاي براون سويس، كمتر از نژاد هاي شيري ديگر بود و بطور كلي، نژادهاي تيره رنگ نسبتبه گاوهاي دارايموهاي سفيد يا قرمز، شدت فحلي بيشتري نشان دادند. به طور كلي، شدت رفتارهاي فحلي در گاوهاي مناطق گرمسيري، كمتر است و رفتارهاي شديد فحلي تنها در 30 - 20 افراد گله گزارش شده است. ضريب وراثت پذيري شدت رفتارهاي فحلي، پايين است(21/0) كه نشان مي دهد چرا دخترا هر گاو نر، شدت فحلي، متفاوتي دارند.
اثر گاو نر
در ساعت هاي آغازين روز، گاوهاي نر در گروه هاي "نا هم جنس"،از نظر جنسي فعال تر هستند. در اين ساعت ها، طول دوره فحلي گاوهاي ماده نيز بيشتر است. الگوي فعاليت جنسي گاوهاي نر در برابر همان ماده گاوهاي فحل، نيز متفاوت است. اگر چه حضور گاو نر تي زر (Teaser)موجب بهبود فرايند تشخيص فحلي در گاوهايي مي شود كه فحلي طبيعي دارند، اما اين اثر در گاوهايي كه با روش هاي هورموني همزمان شده اند، ديده نشده است. گاوهاي تي زر، در بيشتر موارد تنها از برخي گاوهاي فحل همزمان شده، سواري مي گيرند و به برخي از آنها نيز توجه نمي كنند. حضور گاو نرف زمان اولين تخمك ريزي و فحلي پس از زايش را تحت تاثير قرار مي دهد و موجب كاهش برهم كنش بين ماده ها و نيز از هم گسيختگي "گروه هاي جنسي فعال" مي شود. تفاوت هاي موجود در رفتارهاي جنسي بين گاوهاي نر، بر كاربرد آنها براي تشخيص فحلي، اثر مي گذارد. در حالي كه يك گاو نر پس از از 50 ساعت نزديك به 30 درصد از ماده گاوهاي فحلي را شناسايي كرده بود، گاو نر ديگري پس از 60 ساعت، نخستين سواري خود را انجام داد. جفتگيري با گاو نر و يا تلقيح مصنوعي، موجب كوتاه شدن طول دوره فحلي مي شود. تحريك سرويكس، موجب آزاد سازي اكسي توسين مي شود كه احتمال مي رود ، سازه فيزيولوژيكي براي كاهش طول دوره فحلي باشد.​
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاثیر پروبیوتیک بر خصوصیات عملکردی و فراسنجه های خونی گوساله های هلشتاین.pdf

تاثیر پروبیوتیک بر خصوصیات عملکردی و فراسنجه های خونی گوساله های هلشتاین.pdf

تاثیر پروبیوتیک بر خصوصیات عملکردی و فراسنجه های خونی گوساله های هلشتاین
دوستان در این پست نیز فایلی در مورد گوساله با عنوان تاثیر پروبیوتیک بر خصوصیات عملکردی و فراسنجه های خونی گوساله های هلشتاین رو قرار دادم که مثل فایل قبلی جناب آقای مهندس وهب عظیم زاده زحمت تهیه آن را کشیده هستش. پایان نامه ی ارشد مهندس وهب عظیم زاده در رابطه با اثر پروبیوتیک در گوساله ها بود که این فایل ، پاورپوینت درس سمینار ایشان می باشد.





دانلود کنید
 

Eng.probe

عضو جدید
کاربر ممتاز
بررسی و جلوگیری از اسیدوز شکمبه ای تحت حاد در گله های گاو شیری

بررسی و جلوگیری از اسیدوز شکمبه ای تحت حاد در گله های گاو شیری

چکیده
جیره های غذایی با دانه بالا و کربوهیدرات های قابل تخمیر و برای گاو های شیری باعث افزایش تولید شیر می شود اما این مسئله افزایش خطر اسیدوز نیمه حاد را نیز در پی خواهد داشت اسیدوز شکمبه ای نیمه حاد به عنوان دوره ای از کاهش PH شکمبه به طور متوسط تعریف شده است.
ممکن با لنگش و دیگر مشکلات سلامتی دیگر در کاهش تولید مرتبط باشد.
اگرچه تغییرات PH شکمبه به طور قابل ملاحظه ای در یک روز وجود دارد گاوها دارای یک سیستم رشد یافته ای هستند تا PH شکمبه انها در یک محدوده فیزیولوژیکی محافظت و نگهداری شوند. به هر حال اگر تولید اسید از تخمیر بالا از بافر ( یعنی ماده ای که از تغییرات شدید PH جلوگیری می کند ) بیشتر باشد. تعادل PH شکمبه به هم می خورد. و PH شکمبه ممکن است تا حد زیادی از تعادل خارج شود.
خطر گسترش می تواند به وسیله پذیرش یک رژیم غذایی که میان ماده ای که از تغییرات شدید PH جلوگیری می کند با تولید کم اسید چرب و تخمیر کربوهیدراتها تعادل ایجاد می کند کاهش می یابد. این تعادل می تواند به وسیله فراهم کردن فیبر کافی در رژیم غذایی که شامل تکه های بزرگی از الیاف است بدست بیاید به هر حال مقدار زیاد این ذره ها ممکن است سرانجام به افزایش خطر (SARA) منتهی شود. سطح فیبر و ذرات بزرگ مورد احتیاج تا سلامتی شکمبه مورد محافظت قرار دهد بستگی به منابع فیبری دارد که مورد استفاده واقع می شود. همچنین بستگی به تغذیه به منابع دانه ای و درجه فراوری دانه دارد. تغذیه بالا از دانه های با تخمیر بالا فیبر مورد نیاز را افزایش می دهد. دادن جیره غذایی بصورت اجزای جداگانه ای به نظر می رسد تا خطر را نسبت به تغذیه جیره غذایی مخلوط افزایش دهد. همچنین شیوه های مدیریتی که باعث می شود گاو کمتر یا زیادتر بخورد یا خوراک های نامنظم و نامرتب ممکن است باعث افزایش میزان بروز باشد. عوامل مدیرتی مهم شامل زمان تغذیه، پایداری زمانبندی تغذیه مکان خواب در دسترس می باشد. وقتی گاوهای شیری برای تولید زیاد تغذیه می شوند شیوه های مدیریت خوب دارای اهمیت است اگرچه وقتی عوامل مربوط به جیره بهینه هستند.

مقدمه
اسیدوز شکمبه ای نتیجه تغذیه با جیره های غذایی دانه ای در حیوانات نشخواکننده است. که این حیوانات با جیره هایی که دارای علوفه زیادی هستند به دلیل سیستم هضم و متابولیسم آنها سازش کردند در جیره که به مقدار زیادی دانه وجود دارد افزایش تولید شیر را به دنبال دارد حتی در جیره های غذایی که شامل 75 درصد کنستانتره هستند. به هر حال تغذیه با جیره غذایی دانه ای تولید شیر را به صورت کوتاه مدت افزایش می دهدو خطراتی را که در طولانی مدت سلامتی گاو را تهدید می کند اساسا آن رابه طور کامل خنثی می کند. در خطر افتادن سلامت گاو شیری به علت اسیدوز شکمبه ای فقط به دلایل اقتصادی دارای اهمیت نیست بلکه این مسئله برای راحتی و آسایش خود حیوان نیز مهم است. لنگش احتمالا مهمترین مسئله رفاهی حیوان در گله های شیری است. و اسیدوز شکمبه ای به عنوان یک عامل ریسک اصلی برای لنگش، مورد شناسایی وا قع شده است. لنگش ( همراه به عیب و نقص تولید مثل و تولید شیر پایین ) به طورعادی مهمترین دلیل زود رس یا غیر ارادی حذف در گله های شیری است. بعلاوه اسیدوز شکمبه ای می تواند با سلامتی انسان به طور مستقیم درارتباط باشد. PHشکمبه ای و روده ای پایین به علت تغذیه با دانه خطر برای خونریزی داخلی اشرشیاکلای 0157:H7را افزایش می دهد. استفاده از علوفه برای جلوگیری از خونریزی قبل از تلف شدن حیوان چاره ساز است.
تولید گاو شیری در بخش هایی با دانه های نسبتا ارزان و با اینکه هیچ محدودیتی نسبت به مقدار شیری که آنها می توانند مورد خرید و فروش قرار دهند و جود ندارد احتمالا بالاترین خطر برای اسیدوز شکمبه ای وجود ندارد. تلاش در جهت کاهش درصد چربی شیر می تواند با سهم محدودیتی که می تواند با اسیدوز شکمبه ای مورد شناسایی واقع شود برخورد کند. اقتصاد تولید شیر تحت این شرایط همراهی با تغذیه با دانه می کند. به هر حال تولید کنندگان، متخصصین تغذیه و دامپزشکان ممکن است از ارزش سلامتی طولانی مدت اسیدوز شکمبه ای نا آگاه باشند بنابراین ممکن است تمایل به کاهش تغذیه با دانه نداشته باشند. بخش هایی از جهان که با دانه های نسبتا گران یا به علت سهم تولید شیر احتمالا، کمتر اسیدوز شکمبه ای را تجربه می کنند.به هر حال اسیدوز شکمبه ای همیشه امکان دارد در جایی که دانه ها یا علوفه با کیفیت خیلی بالا مورد مصرف به وسیله گاوهای شیری قرار می گیرد وجود داشته باشد.
انواع اسیدوز شکمبه ای
اسیدوز شکمبه به دو قسمت اسیدوز شکمبه ای حاد و تحت حاد تقسیم می شود به طور کلی کاهش PHشکمبه و افزایش اسید لاکتیک شکمبه را به همراه دارد این اغلب، نتایج مهلکی را آغاز می کند که PHشکمبه از 5 کمتر شود گاوهایی که جیره غذایی با دانه بالا را نمی پذیرند خصوصا در معرض اسیدوز شکمبه ای حاد هستند زیرا آنها جمعیت رشد یافته باکتری های تولید کنند اسید لاکتیک را ندارند زیرا پاپیلای شکمبه ممکن است کوتاه باشد و قادر نباشد مقدار زیادی از اسیدهای چرب فرار را جذب کند. شروع دوباره یک جیره غذایی با دانه بالا بعد از یکدوره محرومیت غذایی تا گاو آن را بپذیرد ممکن است باعث رهایی از اسیدوز شکمبه ای حاد شود محققان توانایی دارند تا بر اسیدوز شکمبه ای حاد به وسیله محرومیت غذایی 24-12 ساعته و بعد اجازه دسترسی به همان جیره غذایی که حیوان قبلا دریافت می کرده اند غلبه کنند. اسیدوز شکمبه ای نیمه حاد تعریف می شود به عنوان دوره ای از کاهش PH شکمبه ای در حدود 5/5-5 که بین حاد و مزمن در طول مدت استمرار دارد. اسید لاکتیک درمایع شکمبه ای گاوهای شیری که تحت تاثیر هستند به طور موافق قرار ندارد. پاپیلاهای ناپایدار شکمبه با اندازه 20 میلی متر می تواند یافت شود. اگر غلظت لاکتات شکمبه در طول یکروز به طور مداوم اندازه گیری شود کاهش PHشکمبه ای در گاوهای شیری با ظاهرا تنها به علت تجمع کلی اسیدهای چرب فرار (VFA) است. و به علت تجمع لاکتیک است.
فیزیولوژی PHشکمبه
کاهش PHشکمبه زیر سطح فیزیولوژیکی وقتی که نشخوارکنندگان مقدار زیادی از کربوهیدراتهای قابل تخمیر هستند را مصرف می کند( جیره های غذایی فاقد فیبر) . ظرفیت ذاتی هر گاو به بافرها و جذب اسیدی که PH شکمبه ای را بعد از مصرف مقدار زیادی کربوهیدراتهای قابل تخمیر پایین می آورد مشخص می شود. گاوهای شیری و گوشتی به نسبت مشابه ای در خطر هستند. اگرچه گاوهای شیری به طور معمول با جیره های غذایی که دارای علوفه زیاد و فیبر قابل مقایسه با جیره غذایی گاوهای گوشتی هستندتغذیه می شوند آن به وسیله خوراک با ماده خشک ( DM) زیاد جبران می شود.دی پراباندر دریافت که افزایش ماده خشک خوراک مورد نیاز برای ساختمان فیزکی در جیره غذایی است. مصرف کلی کربوهیدراتهای فاقد فیبر ( NFV) اغلب شباهتی را میان گاوهای شیری و گوشتی فراهم کرده است. شیوع اسیدوز شکمبه ای در گله های شیری احتمالا در حدود همان است که در گاوهای گوشتی است. خوراک گاوها شیری از کربوهیدراتهای قابل تخمیر شکمبه ای به طور مساوی بستگی به خوراک از طریق ماده خشک و چگالی (NFC) در جیره های غذایی دارد. خوراک زیاد گاوهای شیری مربوط به کاهشPH شکمبه ای آنها است. داده های بالینی از گله های شیری که مورد بررسی واقع شده اند همچنین ثابت شده است که میزان ماده خشک خوراک عامل تعیین کننده در میزان PH شکمبه است.
با افزایش تولید شیر خطر کاهش PHشکمبه ای افزایش می یابد(شکل 1) . تغییرات PHشکمبه ای به طور قابل ملاحظه ای در طول یک روز و خصوصا به وسیله مقداری از کربوهیدراتها قابل تخمیر در هر وعده غذایی دیده می شود. افزایش دفعات تغذیه ممکن است کاهش نوسان PH شکمبه ای را از طریق تغذیه دستی در پی داشته باشد. اما می تواند همچنین منتهی به افزایش ماده خشک خوراک و در نهایت باعث کاهش معنی دار PH شکمبه ای شود. 24 ساعت بررسی PHشکمبه ای در یک گاوی که دوبار در روز تغذیه می شود در مقابل گاوی که 6 بار در روز تغذیه می شود در آمده است. تغییرات زیاد در PH شکمبه ای بعد از خوردن دشوار است تا اینکه PH شکمبه ای مورد ارزیابی واقع شود.
پاتوفیزیولوژی اسیدوز شکمبه ای در گاوهای شیری
سلول های مخاطی شکمبه تحت حمایت به وسیله موکوس نیستند و نسبت به آسیب های شیمیایی به وسیله اسید اسیب پذیر هستند و مانند سلولهای شیردان دارای موکوس نیستند. بنابراین کاهش PH شکمبه ای می تواند منتهی به زخم و الودگی اپیتلیوم شکمبه شوند. بیماری شکمبه ( ضایعه ناشی از) و شروع مشکلات سلامتی مزمن است. هرگاه اپیتلیوم شکمبه ملتهب شود باکتری ها در پاپیلا تشکیل کلونی دهند و در مسیر گردش سیاهرگی قرار گیرند. این باکتری ها ممکن است باعث آسیب به کبد شوند که بعضی اوقات ممکن است باعث التهاب اطراف صفاق و وجود آبسه شوند اگر باکتری های شکمبه از بین نروند آنها ممکن است تشکیل کلونی در ریه ، قلب ، کلیه و مفاصل دهند. که نتیجه آن پنومونی، آماس قلب، فیلومزینتیس و التهاب مفاصل که تا قبل مرگ مشکل است که تشخیص داده شود. پایش قبل از تلفات از این شرایط در جمع آوری گاوها یا گاوهای شیری که مرده اند می تواند خیلی مفید باشد. اما اینها توصیه نشده اند .
گاوهایی که تحت تاثیر هستند ممکن است به سندرم بزرگ سیاهرگ پسین دچار شوند. که باعث خونریزی شدید ریوی می شود. دراین موارد آلودگی خون از تجمع چرکها باعث تمرکز عفونت در ریه می شود که سرانجام باعث حمله به رگهای ریوی و گسیختگی آن می شود.
اهمیت اقتصادی
مطالعات چندانی روی همه گیری اسیدوز شکمبه ای حاد و تحت حاد را در مورد گاوهای شیری مورد بررسی قرار می دهد. گرون و براس در سال 1990 بروز اسیدوز شکمبه ای حاد را 61124 روی گاوهای ایرشایر مورد ارزیابی قرار دادند این داده ها مبنی بر مراقبت های پزشکی حیوانات که از دو روز قبل از زایش تا بعد از زایش بود بروز اسیدوز شکمبه ای حاد و طول زمان شیردهی 3درصد بود. اما بالاترین اسیدوز شکمبه ای در طول یک ماه بعد از شیر دهی بود و سه ماه بعد نسبتا وجود نداشت. برآورده شده است که هزینه روزانه بین 500 دلار امریکا تا 1 بیلیون دلار ضرر در یک سال دارد. محاسبه شده است که 400 دلار امریکا تا 475 دلار درامد سرانه از گاو به علت در یک دوره حدود 500 گاوشیری در نیویورک مورد مطالعه واقع شده اند ضرر کرده است. این تخمین و برآورد مبنی بر مشاهده کاهش تولید شیر از 3 کیلوگرم در روز و کاهش چربی و پروتئین آن از 37 به 34 گرم و از 29 به 28 گرم به ترتیب بود. ضرر مالی ناشی از اختلالات مرتبط به عنوان یک نقطه ضعف است. و آن یک تاثیر زیان آوری روی تولید دارد.که تخمین زده نشده است. اما احتمالا بالاتراز ارزش از دست دادن تولید شیر بوده است. اگرچه مورد انتظار است که تاثیر منفی را روی سلامتی گاو داشته باشد مطالعات چندی این را بطه را به عنوان هدف اولیه مورد بررسی قرار می دهد
6- مدیریت تغذیه برای جلوگیری از اسیدوز شکمبه ای نیمه حاد
تولید اسید ناشی از تخمیر در شکمبه نیاز دارد تا بالانس با از بین بردن اسید ناشی از تخمیر و خنثی سازی به منظور دست یافتن به شرایط بهینه شکمبه ای و تولید بهینه ایجاد کند. این رابطه میان تولید اسید تخمیر و نیاز برای فیبر به طور جزئی توسط آلن مورد بررسی واقع شده است وقتی این تعادل میان تولید اسید و از میان رفتن اسید یا همان خنثی سازی اسید ایجاد و حاصل نمی شود. گاو متحمل رنج می شود. در نتیجه علت های سارا در گاوهای شیری ممکن است در سه دسته اصلی گروه بندی می شود. بافر شکمبه ای ناکافی به علت فیبر ناکافی در جیره ی غذایی و یا فیبر طبیعی ناکافی خوراک از زیاد از کربوهیدراتهایی قابل تخمیر در شکمبه هستند و سازش ناکافی شکمبه ای حیوان با شرایط محیطی ( به یک جیره غذایی با قابلیت تخمیر بالا) اگرچه این دسته ها به طور جداگانه مورد بحث واقع شده اند در اینجا اهمیت دارد تا بفهمیم که هر یک از آنها به تنهایی نمی تواند مشاهده شود. وقتی خطر در یک گله شیری مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد.
1-6 . بافر شکمبه ای ناکافی
بافر شکمبه ای دارای 2 جنبه است بافردرونی و بافر مربوط به جیره . بافر درونی به وسیله گاو تولید می شود. و به طور پوشیده در شکمبه از راه بزاق وجود دارد. فرمول جیره ها مبنی بر فیبر پاکننده بی اثر (NDF) به عنوان درصدی از ماده خشک جیره غذایی پیشنهاد شده است. به علت ارتباط میان NDF و انباشتن شکمبه و ارتباط خنثی کننده و منفی میان NDF و چگالی انرژی جیره غذایی پیشنهاد شده است. به هر حال سطح فیبر مربوط به رژیم غذایی معمولا به تنهایی مورد استفاده قرار نمی گیرد زیرا تخمیر شکمبه ای از فیبر تغییر پذیر است و علت دیگر این است که ویژگیهای طبیعی فیبر تخمیر شکمبه ای را تحت تاثیر قرار می دهد. به طور مستقل و آزادانه متابولیسم حیوان و تولید شیر چرب از مقداری NDF شیمیایی اندازه گیری شده است. منتر راهکار موثر و طبیعی فیبر را ( NDF) که به طور اولیه مرتبط با اندازه فیبر است معرفی کرد. فعالیت جویدن برای تعیین NDF به کار می رود اگرچه رهنمودها راجع به سطح رژیم غذایی فیبر و فیبر از علوفه موجود است این مسئله دارای اهمیت است که متوجه شوند فیبر موردنیاز اجزای جیره گاوها تحت تاثیر انفعالات زیاد و درون جیره غذایی بعلاوه اینکه چطور تغذیه می شوند می باشند. تعداد زیادی از متخصصان تغدیه و تعدادی از گاوها که در یک گله در حال نشخوارکردن هستند در یک زمان معلوم به عنوان شاخصی برای سلامت عملکرد شکمبه استفاده می کند و هدف این است که حداقل 4/0 گله در حال نشخوار باشند. این رهنمود وقتی که با TMR به صورت آزاد تغذیه می شوند قطعی است. راه دیگری برای دسترسی به توان بافری درونی از یک جیره غذایی به وسیله اندازه گیری طول TMR که به وسیله گاوهای مصرف می شوند که بطور جداگاه ذرات علوفه را استفاده می کنند. جیره غذایی با کمتر از 07/0 طول ذرات خطر را افزایش می دهد. خصوصا اگر آن جیره های غذایی در مرز یا پایین تر از این مقدار از فیبر باشد. افزایش مقدار فیبر از جیره غذایی ، اثر طول کوچک ذرات جیره را خنثی می کند.
2-6. خوراک فراوان از کربوهیدراتهایی که سریعا تخمیر می شوند
خوراک مملو از کربوهیدراتها با تخمیر سریع به طور بسیار روشن علت اسیدوز شکمبه ای است. یک هدف مهم در تاثیر تغذیه گاو شیری این است که تا حد امکان سیر شود تا حداکثر تولید را بدون اسیدوز داشته باشد. این امر مشکل و چالش انگیز است زیرا نشانه های تغذیه با مقدار زیاد کربوهیدراتهای با تخمیر سریع خیلی مشابه با نتیجه تغذیه با خوراک با فیبر بالا است. یک اختلاف مهم این است که تغذیه بیش از حد کربوهیدرات قابل تخمیر در طولانی مدت با عث افزایش مشکلات سلامتی می شود در حالی که خوراک کم از کربوهیدرات قابل تخمیر شیر را کاهش می دهد اما سلامتی گاو را به خطر نمی اندازد. گله شیری که با دانه های زیاد تغذیه می شود شیردهی آنها بیشتر از گله هایی است که با ماده خشک بالا تغذیه می شوند این گاوها در خطر بیشتری از قرار می دهد زیرا آنها نمی توانند علوفه کافی بخورند تا دانه های اضافی مصرف شده را خنثی کند. کاستن علوفه خوراک در ابتدا بعد از زایش گاوها در گله ها نشان داده شده است هنگامی که به گونه سیر تغذیه می شوند به سرعت افزایش می یابد. طرح ریزی با دقت جیره غذایی در ابتدای شیردهی در اینچنین گله هایی اغلب در کمبود فیبر در حدود 1 تا 3 هفته بعد از زایش مشخص می شود
3-6. سازش ناکافی با مقدار بالای کربوهیدارتهای قابل تخمیر در شکمبه در جیره غذایی
سازش شکمبه با جیره غذایی شامل کربوهیدراتهای قابل تخمیر ظاهرا دو جنبه کلی دارد سازش میکروبی و طول پاپیلا شکمبه . این اصول پیشنهاد می کند که افزایش تغذیه با دانه در دوره خشک خطر را در دوره شیردهی گاو کاهش می دهد. به هر حال بررسی میدانی تغذیه گله با TMR نشان می دهد که تغذیه در دوره خشکی تاثیر روی PH شکمبه در دوره شیر دهی ندارد این نتایج نشان داده اند که خوراک با ماده خشک بالا بیشترین اهمیت را در خطر داشته اند. که این مشکلات مربوط به سازش شکمبه در گله های شیری بوده است. همچنین مطالعات کنترل شده در گاوها با تغذیه جدا تاثیر مثبتی روی افزایش تغذیه با دانه در طول دوره خشکی روی PH شکمبه و ماده خشک خوراک در دوره شیردهی ندارد را نشان داد. این نتایج پیشنهاد می کند که تاثیرات عملی سازش شکمبه مرتبط با PH ممکن است کم یا حتی ناچیز در گله های شیری باشد. خصوصا وقتی که گاوها به صورت TMR بعد از زایش تغذیه می شوند.
4-6. ماده غذایی افزودنی
برای جلوگیری از
بافرهای جیره نمی توانند از اسیدوز شکمبه ای جلوگیری کنند اما آنها می توانند به اداره کردن مشکلات کمک کنند. بیشتر بافرهای متداول در جیره گاوهای شیری جوش شیرین، میزان ماده خشک ، درصد چربی شیر درصد تولید شیر را افزایش می دهد. به هر حال دریافت بافرهای تغذیه شده بستگی به نوعی از علوفه خوراک داده شده و عملکرد فیزیکی آنها دارد. بافرها به افزایش تولید شیر و چربی شیر کمک می کنند وقتی سیلوی ذرت علوفه اصلی باشد. از آنجایی که نتایج با سیلوی گراس ها و لگوم ها متناقض بوده است. این اختلاف در پاسخ می تواند به وسیله افزایش خطر (SARA) وقتی که از سیلوی ذرت در تغذیه استفاده می شود توضیح داده شود. همچنین اضافه کردن بافرها ممکن است به جیره های غذایی که مقدار کافی از فیبر ندارند مفید باشند.
5-6. ابزارهای مدیریتی
گروهی از گاوهای شیری به صورت آزاد به وسیله ماده خشک تغذیه می شوند به منظور افزایش پتانسیل خوراک، تولید شیر به هر حال محدودیت غذایی در گاوهای شیری در هنگامی که ریسک بالااست می تواند ریسک دوره ای را کاهش دهد. محدودیت غذایی همچنین باعث افزایش بازدهی خوراک در گاوهای گوشتی می شود. به هرحال گروهی از گاوها شیری از گاوها گوشتی فعالیت بیشتری دارند این چالش قابل توجهی را برای گاوهای شیری تغذیه شده با محدودیت خوراکی و بدون استفاده از خوراک خوشخوراک و بیش از 4 ساعت در روز ایجاد می شود. شاید محدودیت غذایی با 5 درصد محدودیت غذایی روزانه بهترین گزینه برای گله های شیری باشد. در صورت که محدودیت روزانه غذایی به طور خاص در بعد و قبل گروه های زایش استفاده می شود زیرا آنها یک بازیابی سریع دارند زیرا گاوها به سرعت تغییرات ماده خشک خوراک را قبل و بعد از زایش دارند.اندازه غذا و تعداد دفعاتی ، ممکن است در مدیریت طبیعی به شدت اهمیت داشته باشد. PH شکمبه از ماده غذایی مقدار و دفعاتش و کاهش PH از افزایش سایز خوراک و کاهش مقدار NDF در جیره پیروی می کند. گاوها ظاهرا قادر به خود تنظیمی PH شکمبه شان به صورت خیلی موثر هستند. اگر آنها به صورت مداوم و پیوسته دسترسی به TMR در هر روز داشته باشند به هر حال خطر محدودیت غذایی می تواند باعث شود گاوها متعاقبا خوراک زیادی را مصرف کنند.
نتیجه گیری
مهمترین عامل تعیین کننده آسایش گاوشیری و سود آوری گله شیری است رواج افزایش به طوری که گاوها مقدار زیادی ماده خشک مصرف کنند و جیره های غذایی شامل درصد بالایی از دانه را مصرف کنند در پی خواهد داشت. تغذیه با دانه باعث افزایش تولید شیر می شود اما این مشکلات سلامتی گاوها را به دنبال در پی دارد. پرورش دهنده گاو شیری و متخصصین تغذیه با مشکلات مختلفی در آماده سازی جیره هایی که انرژی مطلوب دارند و تولید شیر بدون روبرو هستند. حیوانات نشخوارکننده ممکن است سیستم های پیچیده ای برای پایدار کردن PH شکمبه داشته باشند. بنابراین دسترسی به تغذیه با جلوگیر از به همان اندازه پیچیده است. یک جنبه کلی برای جلوگیری از یک جنبه کلی برای جلوگیری از تعادل بافر شکمبه ای است که شامل هر دو بافر درونی و بافر مربوط به رژیم غذایی است و این به وسیله اماده کردن خوراک با تعداد مطلوبی از کاتیون های وابسته به آنیون ها و فیبر طبیعی کافی که بصورت جداگانه از دیگر اجزای جیره غذایی باشد. جنبه کلی دیگر جلوگیری کنترل با دقت مقدار کربوهیدراتهای قابل تخمیر در جیره است. که آن به وسیله فراهم کردن تعداد کافی فیبر و پردازش درست دانه ها ، افزایش فیبر و به انضمام محتویات فیبری بالا به طوری که گاوها در یک وضعیتی که به آنها اجازه دهد تغذیه کنند تعداد دفعات بیشتری به طور منظم مصرف کنند. افزودنی های غذایی و تکمیلی می توانند یک میزان اضافی از سلامتی را برای جلوگیری از فراهم کند.
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا