بانک مقالات دام

?!؟

عضو جدید
عوامل زيادي منجر به از دست رفتن آبستني مي شوند.

واضح است كه نرخ لقاح در تليسه هاي شيري و گوشتي و گاوهاي غير شيرده گوشتي زيادتر از گاوهاي شيرده گوشتي و گاوهاي شيرده و غير شيرده شيري است. ميزان از دست رفتن آبستني در گاوهاي شيرده شيري ممكن است از زمان لقاح تا پايان آبستني به 60 درصد برسد.

در آخرين مقاله ام زمان و ميزان از دست رفتن آبستني را در گاوهاي شيري و گوشتي مورد بررسي قرارداديم . واضح است كه نرخ لقاح در تليسه هاي شيري و گوشتي و گاوهاي غير شيرده گوشتي زيادتر از گاوهاي شيرده گوشتي و گاوهاي شيرده و غير شيرده شيري است. ميزان از دست رفتن آبستني در گاوهاي شيرده شيري ممكن است از زمان لقاح تا پايان آبستني به 60 درصد برسد. عدم موفقيت در آبستني ناشي از عدم لقاح يا ازدست رفتن آبستني بعد از شكل گيري جنيني است. در اين مقاله مي خواهيم برخي از عوامل شناخته شده موثر بر از دست رفتن آبستني را در گاوها بررسي كنيم.
كيفيت فوليكول و تخمك
غلظت كم پرو‍ژسترون در طول چرخه فحلي و پس از تلقيح مصنوعي ممكن است منجر به ايجاد فوليكول هاي دايمي در گاو شود. فوليكول هاي دايمي باعث ايجاد تخمك هايي مي شوند كه باروري كمي دارند و منجر به مرگ در مراحل اوليه نطفه گي و كمي بعد از آبستني مي شوند. تخمك هايي كه از فوليكول هاي با اندازه كوچك تر ايجاد مي شوند. در پاسخ به تزريق GnRH (در برنامه هاي تلقيح زمان بندي شده) منجر به كاهش نرخ گيرايي مي شوند. علاوه بر اين تغيير اندازه فوليكول هاي آزاد شده نيز ممكن است باعث كوتاه شدن چرخه هاي فحلي و كاهش نرخ آبستني شود.
نقش حياتي پرو‍ژسترون
ترشح پروژسترون توسط جسم زرد براي ترشحات طبيعي رحم كه باعث زنده نگه داشتن نطفه اوليه تا زمان برقراري اتصال ضعيف بعد از روزهاي 18 تا 22 مي شود. ضروري است گاوهايي كه غلظت پروژسترون خون آنها كمتر از ميزان طبيعي است. در معرض خطر از دست رفتن آبستني هستند.
زمان بندي همه چيز است
افزايش سه برابر غلظت پروژسترون پس از آزاد شدن تخمك و بعداز شروع فعاليت جسم زرد ممكن است رشد نطفه و توانايي آن در ترشح علايم آبستني (اينترفرون – tau) را به خطر بيندازد. زمان بندي ضعيف در ايجاد اين علايم آبستني ممكن است باعث كاهش نرخ گيرايي شود. دادن پروژسترون تكميلي در طول هفته اول بعد از تلقيح مصوني اثرات مثبتي روي رشد نطفه و بهبود نرخ گيرايي داشته است.
تشخيص آبستني
هنگامي كه رشد ترافكتودرم (جفت اوليه) و نطفه به هردليلي كاهش مي يابد. معمولاً جسم زرد چروكيده شده و نطفه از دست مي رود.
- اگر نطفه نتواند هورمون هاي تحليل برنده جسم زرد را سركوب كند،جسم زرد نابالغ شروع به چروكيدن مي كند و باعث از دست رفتن آبستني مي شود.
- اگرنطفه در حال رشد نتواند علايم لازم براي نگه داري جسم زرد را ايجاد كند و يا جسم زرد نتواند به موادي كه در حالت طبيعي عملكرد آن را كنترل مي كنند پاسخ دهد،جسم زرد تحليل مي رود. كاهش ترشح پروستاگلندين توسط رحم باعث پايداري و بقاء آبستني از طريق كاهش مرگ نطفه مي شود.

نقش تنش گرمايي
افزايش دما و رطوبت محيطي بقاء و كيفيت تخمك را به خطر مي اندازد . همچنين باعث كاهش نرخ لقاح و رشد اوليه نطفه مي شود.
- نرخ آبستني گاوهايي كه قبل از تلقيح در معرض تنش گرمايي بوده اند،فقط به اندازه 33 درصد گاوهايي است كه تحت پوشش گرمايي قرار نداشته اند.
- جنين هاي گاوهايي كه در معرض تنش گرمايي نبوند،هنگامي كه به گاوهاي ماده اي كه در معرض تنش گرمايي بودند منتقل شدند،نرخ آبستني زيادتري نسبت به گاوهايي كه در معرض تنش گرمايي بودند و تلقيح مصنوعي شدند،داشتند.

تلاش هايي براي كاهش تنش گرمايي در گاوهايي كه قبل از شيردهي در جايگاه هاي بسته بودند،انجام شده است. استفاده از پنكه ،آب پاش و نيز آب سرد كافي و در دسترس در راهروهاي خروجي سالن شيردوشي و جايگاه هاي بسته ،بسيار موثر است.


تلقيح مصنوعي زمان بندي شده يا اثرات چرخه فحلي
آيا ازدست رفتن آبستني در گاوهايي كه براساس فحلي تلقيح مي شوند و گاوهايي كه تلقيح مصنوعي آنها در زمان خاصي است تفاوت دارد؟ در يك مطالعه نشان داده شد كه تلقيح مصنوعي زمان بندي شده باعث افزايش از دست رفتن آبستني مي شود.با اين وجود نتيجه شش مطالعه ديگر نشان داد كه ميزان از دست رفتن آبستني در گاوهايي كه با تشخيص فحلي تلقيح شدند. 5/1 درصد بالاتر بود. درصد از دست رفتن آبستني در 1366 گاوي كه براساس تشخيص فحلي تلقيح شده بودند،به طور متوسط 7/12 درصد و در 756 گاوي كه براساس برنامه زمان بندي شده تلقيح شده بودند 2/11 درصد بود.
استفاده از تلقيح مصنوعي زمان بندي شده در گاوهايي كه از نظر توليد مثلي قبل از تلقيح داراي علايم فحلي و يا فاقد علايم تشخيص داده شدند ،چگونه است؟ ميزان از دست رفتن آبستني در 1245 گاو شيري كه قبل از تلقيح علايم چرخه فعلي را داشتند 7/15 درصد بود. اين ميزان در 213 گاوشيري فاقد علايم 3/26 درصد گزارش شد. اين مطالعه نشان مي دهد اگرگاوهاي فاقد علايم فحلي بعد از همزمان سازي فحلي و تلقيح براساس برنامه زمان بندي شده آبستن شوند،ميزان تلف شدن در انتهاي مرحله نطفه گي ،بين تشخيص هاي اول و دوم (انتهاي مرحله نطفه گي يا ابتداي مرحله جنيني ) زيادتر از گاوهاي داراي چرخه فحلي است.
ساير عوامل ...
گاوهاي كه وزن بدن خود را در طول ماه اول شيردهي يا بين روزهاي 28 تا 56 آبستني از دست مي دهند،نرخ آبستني آنها دو تا سه برابر كاهش مي يابد. شرايط متابوليكي گاوها همانند تغييرات در شرايط بدني ، بر بقاء نطفه و جنين تاثير مي گذارد. براساس مطالعات مختلف شواهد كمي وجود دارد كه نشان مي دهد توليد شير يك عامل خطرناك براي افزايش از دست رفتن آبستني در گاوهاي شيري است. مشكلات مربوط به زايش و انتقال كه بر سلامت گاوها تاثير مي گذارد و محيط رحمي را به خطر مي اندازد براي بقاء جنيني مضر است. كنجاله تخم پنبه داراي گوسيپول است كه براي سلول هاي پستانداران سمي است. افزايش غلظت گوسيپول خون،كيفيت و رشد نطفه و نرخ آبستني را كاهش مي دهد. گاوهايي كه جيره هاي غني از گوسيپول دريافت مي كنند،ميزان تلف شدن جنيني زياد و نرخ گيرايي كمي دارند.
افزايش بقاء نطفه....
استفاده از هورمون رشد گاوي در گاوها باعث افزايش نرخ لقاح،رشد و كيفيت نطفه مي شود. افزايش نرخ گيرايي نتيجه كاهش تلف شدن نطفه بين روزهاي 31 و 45 بود. تزريق 3300 واحد بين المللي گنادوتروپين جفت انساني در روز پنجم پس از تلقيح مصنوعي باعث افزايش نرخ گيرايي در روزهاي 28،42،90 مي شود ولي بر روي ميزان تلف شدن در مرحله انتهاي نطفه گي و مرحله جنيني بي تاثير است. تزريق گنادوترپين جفت انساني باعث شكل گيري بيشتر بافت لوتئال مي شود. در يك مطالعه ميزان تلف شدن جنيني در گاوهايي كه از گنادوتروپين جفت انساني استفاده كرده بودند نسبت به گاوهايي كه فقط جسم زرد داشتند ،8 برابر كاهش يافت .
هنگامي كه گاوها در روزهاي 8 تا 12 چرخه فحلي هستند و همزمان سازي فحلي آنها شروع ميشود،استفاده از برنامه هاي تلقيح مصنوعي زمان بندي شده باعث افزايش نرخ گيرايي مي شود.
استفاده از مكمل هاي چربي به ميزان 2 تا 4 درصد جيره گاوهاي شيري شيرده و گوشتي ،َتاثير مثبت روي توان انر‍ژي و شرايط توليد مثلي گاوها دارد. در برخي از مطالعات نشان داده شده كه استفاده از منابع چربي غني شده از اسيدهاي چرب امگا – 3 ممكن است به دليل جلوگيري از ساخت پروستانوئيدها كه براي تشخيص مادري آبستني مفيد است،باعث افزايش بقاء جنين شود. استفاده از مكمل هاي چربي قبل از زايش باعث افزايش نرخ آبستني بعد از زايش مي شود. استفاده از نمك هاي كلسيمي لينولئيك اسيد و منو اسيد 18- c ترانس در مقايسه با نمك هاي كلسيمي روغن خرما باعث افزايش نرخ گيرايي در گاوهاي شيرده مي شود. اين افزايش ناشي از افزايش نرخ لقاح و كيفيت نطفه هاست.
به نظر مي رسد گاوهاي شيري شيرده به دليل نرخ لقاح ضعيف (76 درصد) بقاء كم نطفه در اوايل آبستني (50 درصد) و تلف شدن نطفه و جنيني زياد (60 درصد) ،حساسيت زيادتري به عدم موفقيت توليد مثلي دارند. تحقيقات زيادتري لازم است تا بتوان ايجاد آبستني و بقاء آن را افزايش داد. تلقيح مصنوعي موفقي داشته باشيد.
منبع : گروه فني شركت تعاوني كشاورزان و دامپروران صنعتي وحدت اصفهان (نشريه هوردز ديري من)​
 

?!؟

عضو جدید
اكوئي لايزر رشد(مخصوص اسبهاي ورزشي)
اكوئي لايزر رشد، يك مكمل ويتامينه، مواد معدني و املاح ضروري است كه بطور اختصاصي براي اسبهاي كورس، پرش، چوگان، استقامت ( بخصوص در شرايط آب و هواي گرم) فرموله شده و مورد مصرف اين دسته از اسبهاي ورزشي قرار ميگيرد.
موارد مصرف:

1-
جبران كمبودهاي مواد معدني و ويتامينها در اسبهاي كورس، پرش، چوگان و استقامت

2-
اسبهاي تحت استرس (حمل و نقل در مسافتهاي طويل)

3-
تنظيم آب و الكتروليتهاي بدن

4-
جبران بي اشتهايي، خستگي مفرط، از دست دادن آب بدن، گرفتگي عضلات و كوفتگي بعد از مسابقه

5-
كمك به اسبهايي كه در راندهاي آخر مسابقه دچار ضعف و عدم توانايي در به پايان رسانيدن مسابقه ميشوند

6-
تنظيم و افزايش متابوليسم چربي ها در كبد​
 

?!؟

عضو جدید
نكات كاربردی در مدیریت تغذیه ای گاو های شیری

مدیران موفق واحد های تولید دامی با عجین نمودن هنر و تجربه ی گذشتگان با علوم پیشرفته ی تغذیه ای امروزی كه آمیزه ای جالب توجهی را تحت عنوان مدیریت تغذیه ای به وجود آورده اند كه با كاربرد علمی این برنامه ها در مزارع دامپروری و با سود آورنمودن این بخش تولیدی برای سرمایه گذاران این واحد ها كه زمینه ی مطمئنی در رابطه با تضمین اقتصادی فعالیتشان فراهم می آورند . مدیران مذبور عمده علت موفقیتشان را علم وعلاقه به زمینه ی مورد فعالیت و تحت نظر گرفتن نكات ریزی می دانند كه اگر چه ساده و عملی هستند ولی اغلب از دید افراد پنهان مانده و یا به مورد اجراگذاشته نمی شوند . در ذیل به تعدادی از آنها كه می توانند در زمینه ی تغذیه كاربردی گاوهای شیری مفید و سودمند باشند كه اشاره می شود :

نكات عمومی در تغذیه گاوهای شیری :

1- گاوها را بر اساس مرحله ی شیرواری یا میزان تولید كه دسته بندی نموده و و بر اساس نیازهایشان تغذیه نمایند .
2- در طول سال از برنامه ی تغذیه ای كه اقتصادی و متعادل شده باشد و بتواند نیازهای حیوان را برآورده نماید استفاده كنید .
3- جهت مصرف حداكثر میزان خوراك اختصاصی كه خوش خوراكی جیره مد نظر بوده و برای این منظور از اقلام خوراكی متنوع و با كیفیت خوب استفاده نمایید .
4- دستگاه گوارش گاوها از قسمت های بسیار فعال بدن هستند برای كار بهتر این دستگاه از دادن مواد معین غافل نباشید .
5- دفعات خوراكی دادن به گاوها را تنظیم نموده و مطابق برنامه عمل نمایید .
6- گاوها علاقه خاصی به استفاده از علوفه های تازه و آب دار دارند كه در صورت در دسترس و ارزان بودن در تغذیه ی آن را به كار ببرید .
7- تركیبات مواد مغذی اقلام خوراكی متنوع و متغییر است . با آنالیز آزمایشگاهی آنها از اجزای مواد مغذی جیره ی فرموله شده اطمینان حاصل نمایید .
8- آب تمیز كه سالم و گوارا به صورتی دائمی در اختیار گاوها قرار دهید

9- شرایط محیطی مناسبی به خصوص در فصول تابستان و زمستان برای گاوها فراهم نمایید .
10- هر گونه تغییری در جیره ی غذایی را به تدریج به انجام برسانید .
11- از جیره های مخلوط استفاده كنید (كنسانتره –علوفه )
12- ضمن خشبی بودن علوفه ی مصرفی كه قلعه های خرد شده علوفه ریز باشد .
13- تدابیر لازم جهت به حد اقل رسانیدن تلفات خوراك را به عمل آورید .
14- جهت اطمینان از میزان كافی خوراك مصرفی در جیره حد اطمینان را مد نظر بگیرید .
15- ضمن اختصاص دادن گارگران دلسوز و وظیفه شناس جهت رسیدگی به تغذیه گاوها كارگران این بخش را به دفعات عوض نكنید .
16- تغذیه از موارد بودار را در 5/0 تا 2 ساعت قبل از شیر دوشی یا بعد از شیر دوشی به انجام رسانید
17- علوفه را به مدت طولانی ذخیره ننموده و در موقع مصرف از عدم وجود كپك و قارچ زدگی و اجسام خارجی مطمئن شوید .
18- برای مقابله با عوارض مصرف جسم خارجی احتمالی مگنت یا آهن ربا به حیوان بخورانید .
19- برنامه ی مبارزه با انگل ها به خصوص انگلهای دستگاه گوارش را با جدیت پی گیری كنید .
20- در موقع استفاده از جیره های حاوی ذرات ریز یا آردی به منظور بازده بهتر خوراك مصرفی و جلوگیری از ضایعات تنفسی از مواد خیس كننده و چسباننده نظیر چربی یا ملاس استفاده كنید .
تغذیه ی دوره ای گاوهای شیری :
تغذیه ی دوره ای یا مرحله ای عبارتست از طراحی برنامه های تغذیه ای گاوها براساس میزان تولید – مصرف غذا – تغییر وزن بدن و زایمان .
ترتیب تولید در گاوهای شیری به صورت زیر می باشد :
1- دوره ی اوج شیر دهی
2- دوره ی افزایش اندوخته های بدن (افزایش وزن ) . 5و4- دوره ی خشك (2 ماه پایانی آبستنی )
بر اساس پنج مرحله تولید حیوان به شرح زیر می باشد :
1- از هنگام زایمان تا 80 روز بعد از آن
2- 80 تا 200 روز بعد از زایمان
3- 200 تا 305 روز بعد از زایمان
4- 45 تا 60 روز قبل از زایمان
5- گروه گاوهای كه دوره خشكی آنها رو به اتمام است با توجه به این مراحل برنامه های تغذیه ای اختصاصی جهت تولید بیشتر و نگهداری سالم گاوهای شیری اعمال می گردد :
1- برنامه های تغذیه ای در مرحله اول تولید :
پس از زایش تولید شیر به سرعت افزایش می یابد و در 6 تا 8 هفته به بیشترین مقدار می رسد اما مصرف غذا نسبت به نیازهای تولیدافزایش نمی یابد به گونه ای كه بیشترین مقدار مصرف ماده ی خشك 12 تا 15 هفته پس از زایش خواهد بود از این رو بیشترین ماده گاوهای شیرده برای 8 تا 10 هفته در حالت تعادل منفی انرژی خواهند بود . گاوهای پر شیر احتمالاً تا هفته ی بیستم و یا بیشتر در تعادل منفی انرژی خواهند بود .
گاو شیر ده كمبود انرژی دریافتی برای تولید شیر را از اندوخته های بدن تامین كرده و در این دوره از وزن آن كاسته می شود دوران بحرانی تغذیه ی گاوهای شیر ده از زمان زایش تا اوج شیر دهی است . هر كیلوگرم افزایش شیر در این دوره 200 كیلوگرم شیر بیشتر در كل دوره ی شیر دهی را در پی خواهد داشت .
در این دوره رعایت نكات ذیل ضروری است :
- از تغییرات ناگهانی و سریع جیره كه موجب ناراحتی های گوارشی می شود خود داری نموده و تغییرات تدریجی را دست كم دو هفته پیش از زایش آغاز نمایید .
- از افزایش كنسانتره تا موقع برطرف شدن تنش های مربوطه به زایش خودداری نموده و سطح آن را در حدی نگهدارید كه گاو شیر ده با دریافت حداقل مقدار ADF (18 تا 19 درصد ) ضمن بر خورداری از سلامتی دستگاه گوارش شیر با كیفیتی نیز تولید كند . میزان مصرف كنسانتره نباید بیش از 5/2 درصد وزن بدن باشد . تعداد دفعات تغذیه ای كنسانتره باید افزایش یافته و هر بار با مقدار اندكی كنسانتره تغذیه شود .
- دقت كافی در مورد تامین مواد مورد نیاز گاو شیر ده و نسبت صحیح آن با انرژی كه میزان قابل توجهی از آن از اندوخته های چربی بدن تامین می شود اعمال نمایید در این مرحله از مواد ازته ی غیر پروتیینی با تجزیه ی كم در شكمبه استفاده كنید .
- با استفاده از علوفه های مرغوب و باكیفیت خوب و عوامل اشتها آورمصرف ماده ی خشك را افزایش دهید .
- سعی كنید علوفه های مورد تغذیه به قطعات ریز خرد نشوند و در صورت الزام از چنین علوفه هایی برای حفظ تعادل PH شكمبه و كاهش اسیدوز و دیگر ناراحتی های گوارشی بافرهای شیمیایی نظیر بی كربنات سدیم استفاده كنید .
- عوامل استرس زا نظیر واكسیناسیون سم چینی حمام ضد كنه و..... را به بعد از سپری شدن اوج شیر دهی موكول كنید .
- استفاده از مكمل نیاسین كه ممكن است از دوره ی خشك آغاز شده باید برای گاوهای پر شیر ادامه یابد در این حالت مصرف غذا احتمالاً بیشتر و احتمال بروز كنیوز كمتر خواهد بود .
- با تغذیه ازمكمل های پر انرژی نظیر چربی و ملاس مصرف انرژی را بالا ببرید .
2- مدیریت تغذیه ای در مرحله دوم شیر دهی :
در این دوره گاو مرحله حساس پیك (peak) با حداكثر تولید را سپری كرده و واكنش های حیوان به حالت عادی برگشته و می تواند در صورت برخورداری از جیره ی متوازن توانایی های تولیدی خویش را بروز دهد . در این مرحله مدیریت گاوداری گاوهای مورد نظر را از لحاظ وضعیت بدنی بررسی نموده و در صورت برخورد با موارد غیر عادی نظیر رشد بی رویه گاوها و یا لاغری بیش از حد آنها درصدد اصلاح جیره بر آیید .
3- مدیریت تغذیه ای در مرحله آخر شیر دهی :
مدیریت تغذیه ای گاوهای شیرده در این مرحله آسان تر از مراحل دیگر است زیرا در این مرحله مصرف مواد غذایی بیشتر از نیازهای تولید شیر بوده تولید شیر رو به كاهش است .
نكاتی كه مد نظر مدیریت گاوداری باید باشد عبارتند از:
- كاهش وزن ایجاد شده در آغاز دوره ی شیر دهی باید به گونه ای جبران شود كه گاودر آغاز دوره ی خشك از وزن مناسبی برخوردار باشد .
- حداكثر كوشش در رابطه با تداوم شیر دهی در حد امكان به عمل آید .
- تلیسه های جوان نیازهای ویژه ای برای رشد دارند . بنابر این برای ایجاد رشد در تلیسه 2 ساله 20 درصد و برای تلیسه های 3 ساله 10 درصد از مواد غذایی بیشتر از تعداد مورد نیاز برای نگهداری منظور شود .
- با توجه به تقاضای كم مواد مغذی می توان نسبت علوفه به كنسانتره را افزایش داده و با استفاده از تركیبات ازت دار غیر پروتئینی هزینه های غذایی را كاهش داد .
- جهت خشك كردن گاوها در پایان این مرحله میتوان غذا و آب مصرفی را محدود نمود .
4- مدیریت تغذیه ای گاوهای خشك :
به منظور آماده سازی گاو برای شیر دهی بعدی باید یك دوره ی خشك در نظر گرفته شود . با در نظر گرفتن یك دوره ی خشك 60 روزه تولید شیردهی بعد برای بیشتر ماده گاوها بهینه خواهد بود . .اگر دوره ی خشك كمتر از 40 روز باشد بافت پستان زمان كافی برای بازسازی نداشته و در نتیجه تولید شیر در شیر دهی ایده آل نخواهد بود . اگر دوره ی خشك بیش از 70 روز باشد گاوبیش از اندازه چاق می شود درحالی كه تولید شیر در شیر دهی بعد بیشتر نبوده و دشواری چاقی نیز در پی خواهد آمد . گفته می شود كه بازدهی مصرف انرژی برای بافت سازی به هنگام شیر دهی بیشتر از دوره ی خشك است از این رو باید كوشش كرد كه كاهش وزن گاو در هفته های پایانی شیر دهی جبران گردد . بدین ترتیب افزایش وزن ماده گاو در دوره خشك بیشتر مربوط به رشد جنین خواهد بود .
مواردی كه در این مرحله در زمینه تغذیه ی گاوها در نظر می باشند عبارتند از :
- مصرف كلسیم باید به كمتر از 100 گرم در روز محدود شود و هم زمان فسفر كافی در اختیار گاو ها قرار گیرد ( 35 تا 40 گرم فسفر در روز برای نژادهای بزرگ) كلسیم بیشتر به ویژه اگر جیره از نظر فسفر كمبود داشته باشد احتمال بروز تب شیر را افزایش خواهد داد .
- اگر علوفه كمبود سلنیوم دارد باید روزانه 3 تا 5 میلی گرم سلنیوم به علوفه اضافه كرد . اگر مصرف ویتامین E در خوراك زیاد نباشد موجب جفت ماندگی می شود .
- از تغذیه ی زیاد مواد معدنی باید خودداری كرد (به ویژه مخلوط بافر های نمك های سدیم ) و مصرف نمك طعام را باید به حداكثر 28 گرم در روز محدود نمود .
مصرف زیاد نمك موجب نگهداری آب در بدن و ایجاد خیز یا ادم در برخی گاوها به ویژه تلیسه های شكم اول می شود .​
 

?!؟

عضو جدید
آیا افزودنی های مخمری فایده ای دارند؟
امروزه با وجود حاشیه سودهای بسیار كم ،یقیناً نمی توانیم به امید تولید یك كیلوگرم شیر بیشتر،از هر ماده ای در جیره ها استفاده كنیم. همه ما می خواهیم فقط از موادی استفاده كنیم كه سودآور باشند.متاسفانه موارد زیادی وجود دارند كه می توانند بر تولید شیر تاثیر بگذارند از جمله تغییرات علوفه مصرفی،تغییرات كارگران و تغییرات آب و هوا . اگر مصرف یك افزودنی خوراكی موجب 5/2 كیلوگرم افزایش در تولید شیر شود ،اثر این افزودنی قطعاً مشخص خواهد بود اما تشخیص افزایش یك كیلوگرمی درتولید شیر دشوار است. گاهی تنها راه برای تصمیم گیری درست برای خرید یك ماده افزودنی ،درك مسائل بیولوژیكی مرتبط وارزیابی مطالعات كنترل شده مربوط به آن می باشد.
بیش از یك صد سال است كه افزودنی های مخمری مورد استفاده دام قرار میگیرد. هر چند در حدود 500 گونه مختلف مخمر وجود دارد،ولی معمول ترین آنها كه مورد تغذیه گاو قرار می گیرد،
Saccharomyces cerevisiae می باشد كه به نام مخمر نانوایی نیز شناخته شده است.
مخمر،میكروبی است كه مستقیماً به حیوان تغذیه میشود(DFM). انجمن خوراك و دارو (FDA) فرآورده های DFM را تحت عنوان موجودات ریز زنده طبیعی تعریف می كند. این تعریف شامل باكتری ها و قارچ ها( مانند مخمر و Aspergillus oryzae) می شود. بسیاری از مواد تجاری قابل دسترس DFM حاوی مخمر به اضافه محصولات میكروبی مانند Lactobacillus acidophilus و Bacillus subtilis می باشند.بعضی از محصولات DFM فقط حاوی محصولات باكتریایی هستند. این محصولات باكتریایی اساساً در سطح روده گاو عمل می نمایند،در حالی كه محصولات مخمری بیشتر در سطح شكمبه اثر می كنند.
مخمرهای زنده در مقایسه با نوع كشت شده...
افزودنی های مخمری به دو صورت وجود دارند. مخصولات مخمری زنده ،حاوی سلول های مخمر خشك شده اند و ممكن است دارای مقداری از محیطی كه مخمر بر روی آن رشد نموده یا یك ماده حامل مانند پوسته برنج باشند.تراكم سلول های مخمر زنده بر مبنای اصطلاح «واحد های تشكیل دهنده كلونی» یا cfu در هر گرم است. مخمر خشك شده خالص ،نباید حاوی كمتر از 15 میلیارد cfu درهر گرم باشد.
سازندگان محصولات مخمر زنده استدلال می كنند كه این سلول ها از نظر متابولیكی فعال هستند و حتی اگر هم واقعاً در محیط شكمبه رشد نكنند،قابلیت بهتری برای رها سازی فراورده های خود دارند. این فراورده ها توسط میكروب های شكمبه مورد بهره برداری قرار می گیرد.
تولیدات كشت شده مخمری ضرورتاً حاوی سلوله های زنده مخمرها نیستند. بنابراین تولیدكنندگان آنها هیچ گونه غلظت و تراكمی بر حسب cfu تبلیغ نمی كنند. محصولات مخمر كشت شده حاوی سلول های مخمر مرده،محیطی كه مخمر بر روی آن كشت داده شده و متابولیت هایی است كه طی مرحله تخمیر توسط سلول های زنده مخمرتولید شده است.
به طوركلی مقدار بیشتری از مخمرهای كشت داده شده (روزانه 60-50 گرم) در مقایسه بامحصولات مخمری زنده _5/0 تا 1 گرم به ازای هر راس) به گاو تغذیه می شوند. افرادی كه مصرف مخمر كشت شده را ترجیح میدهند بر این باورند كه سلول های مخمر زنده به علت رقابت ناشی از باكتری های موجود در شكمبه سرعت رشد پایین سلوهای مخمری و سرعت نسبتاً بالای عبور مواد از شكمبه نمی توانند به خوبی در شكمبه رشد كنند.
هدف استفاده از این محصولات آن است كه افزودنی های مخمری علاوه بر مواد مغذی موجود در خوراك ها و علوفه ها،عوامل دیگری را نیز فراهم كنند. این عوامل برای میكروب های شكمبه مفید هستند. سلول های مخمری موادی مانند ویتامین های B ،آنزیم ها،ایزو اسیدها (اسكلت اسیدهای آمینه) و عوامل ناشناخته رشد از تامین می كنند كه موجب تحریك باكتری های شكمبه ،به ویژه باكتری های هضم كننده الیاف می شوند.
مخمرها می توانند در شكمبه مفید باشند....
مطالعات نشان می دهند كه افزودنی های مخمری ،مقداری اسید مالیك نیز تامین می كنند كه به طور اختصاصی به رشد باكتری های مصرف كننده اسید لاكتیك كمك می كند. این كمك خوبی است،چرا كه اسید لاكتیك ،یك اسید خیلی قوی است كه با مصرف جیره های حاوی كنسانتره زیاد و اسیدوز شكمبه به وجود می آید.لازم است كه اسید لاكتیك تولید شده مصرف گردد تا ph شكبه پایدار باقی بماند،به طوری كه میكروب های شكبه خصوصاً باكتری های هضم كننده الیاف بتوانند بهتر رشد كنند. همچنین سلول های زنده مخمری می توانند اكسیژن موجود در شكمبه را مصرف كنند و به تحریك رشد باكتری های شكمبه كمك كنند ،زیرا باكتری های در شرایط غیر هوازی بهتر رشد می كنند.
اثرات كلی افزودنی های مخمری در شكمبه عبارتند از بهبود مصرف ماده خشك و الیاف،افزایش سرعت هضم الیاف و پایداری بهتر PH شكمبه. با این حال نباید توقع داشته باشید كه افزودنی های مخمری در حل مساله اسیدوز شكمبه و مصرف خوراك معجزه كنند. انها فقط در این موارد می توانند كمك كننده باشند،ولی نمی توانند جایگزین مدیریت خوب تغذیه باشند.
به لحاظ اثرات تنظیم و تعدیل كنندگی افزودنی های مخمری بر PH شكمبه،این مواد افزودنی به ویژه جهت كاهش نوسانات مصرف خوراك ،برای مصرف در دوره انتقال توصیه می شوند. محققین در دانشگاه كالیفرنیا دریافتند گاوهایی كه مخمر كشت شده مصرف نمودند،تا زمان نزدیك تری نسبت به زایمان (7 روز در مقایسه با 10 روز قبل از زایمان) الگوی طبیعی مصرف خوراك خود را حفظ كردند و در نتیجه پس از زایمان نیز زودتر به الگوی طبیعی مصرف خود بازگشتند (14 روز در مقایسه با 20 روز پس از زایمان ).
طی سالیان دراز،مطالعات زیادی روی افزودنی های مخمری انجام گرفته است. محققان دانشگاه دلاور ،32 مطالعه را كه در آنها از افزودنی مخمر استفاده شده بود مورد بررسی قرار دادند و دریافتند كه به ازای هر راس گاو تولید شیر روزانه به طور متوسط 13/1 كیلوگرم افزایش یافته است. بهترین پاسخ به مصرف افزودنی های مخمری در ابتدای دوره شیردهی به دست آمد.
نتایج تحقیقات متغیرند....
نتایج یك مطالعه در دانشگاه پنسیلوانیا در سال 1999 نشان داد كه مصرف مخمر زنده به همراه یك فرآورده یك آنزیمی در مرحله قبل و بعد از زایمان تاثیری بر میزان مصرف خوراك یا تولید شیرگاوها نداشت. محققین به این نتیجه رسیدند كه پیش بینی شرایط لازم برای پاسخ مناسب و دلخواه به مصرف مخمرهای افزودنی زنده دشوار است. در سال 1998 مطالعه مشابهی در دانشگاه راتگرز با مصرف همان محصولات انجام شد. در این مطالعه مصرف مخمر به همراه آنزیم موجب بهبود مصرف ماده خشك (18/1 كیلوگرم) بهبود تولید شیر (62/3 كیلوگرم) و بهبود هضم ADF (4/2 درصد) شد.
با استفاده از مخمر كشت شده مطالعه دیگری توسط محققان دانشگاه ویسكانسین در 11 گاوداری تجاری (شامل 585 راس گاو شیری) انجام گرفت. متوسط تولید شیر این گاوداری ها در دامنه 9950 تا 11800 كیلوگرم به ازای هر راس بود. تمام این گاوداری ها از یك خوراك كاملاً مخلوط (TMR9 برای همه گروه ها استفاده نموده و میانگین روزهای شیردهی انها برابر 140 روز بود. در این مطالعه 8 گله پاسخ مثبت در تولید شیر داشتند و به طور متوسط تولید شیر هر راس گاو 900 گرم افزایش یافت.
تولید پروتئین شیر با مصرف مخمر كشت شده افزایش یافت (164/1 در مقایسه با 137/1 كیلوگرم) هر چند مقدار چربی شیر از 65/3 به 55/3 درصد كاهش یافت. ولی تولید كل چربی هر گاو تغییری نیافت. استفاده از مخمر كشت شده ه سنت به ازای هر راس گاو هزنیه در بر داشت و قیمت شیر به ازای هر 45 كیلو گرم 82/11 دلار بود. به طور كلی محققن در این مطالعه نتیجه گیری كردند كه مخمر كشت شده روزانه به ازای هر راس گاو 13 سنت سود به همراه داشته است. پاسخ گاوها برای رسیدن به نقطه سربه سر سود و زیان برای مصرف مخمر كشت شده برابر 325 گرم تولید شیر بیشتر در روز بود . در مطالعه انها 73 درصد گاوها به نقطه سربه سر سود و زیان رسیدند.
با این وجود چرا 3 گاوداری از 11 گاوداری تحت مطالعه،پاسخی به مصرف مخمر كشت شده نشان نداند؟ حال اگر شما از مخمر افزودنی استفاده كنید،آیا ضمانتی هست كه گاوهای شما جز 27 درصد باقی مانده گاوها نباشند كه پاسخ مثبتی به این افزودنی نشان ندادند؟ این مساله همیشه در مورد مصرف افزودنی مخمری وجود داشته است. سازندگان افزودنی lsoplus كه یك منبع ایزواسیدی برای شكمبه است نیز یك چنین مشكلی داشتند. به همین دلیل این محصول 15 سال پیش در بازار وجود داشت،اما در حال حاضر دیگر وجود ندارد. بعضی از گاوداران این افزودنی را خیلی دوست داشتند و نتایج خوبی گرفتند،اما بعضی دیگر اصلاً نتیجه ای از مصرف آن ندیدند.
به طور كلی احتمال حصول پاسخ مثبت از مصرف افزودنی های مخمری خیلی زیاد است. به ویژه در اول دوره شیردهی . اگر سایر مسائل گاوداری شما به خوبی تحت مدیریت هستند،افزودنی های مخمری ارزش امتحان را دارند. امیداواریم در آینده برای مصرف این فرآورده ها اطلاعات كامل تری برای پیش بینی نتایج كاربرد از سوی سازندگان آنها به دست آوریم.
منبع: گروه فنی شركت تعاونی كشاورزان و دامپروران صنعتی وحدت اصفهان (نشریه هوردز دیری من)​
 

?!؟

عضو جدید
چگونه گوساله مبتلا به اسهال را مدیریت كنیم؟
اسهال گوساله مشكل متداولی است و در نتیجه باری جایگزینی موادی كه در دوره اسهال از دست می روند فرمول های الكترولیتی بسیاری طراحی شده اند. برای انتخاب بهترین راهكار مواجهه با اسهال گوساله در گاوداری تان با دامپزشك خود مشورت كرده و روش مایع درمانی مناسبی را انتخاب كنید. با این اوصاف در ادامه چند روش برای شروع كار ارائه می گردد:
اولین نكته قابل توجه این است كه آیا گوساله قادر به ایستان هست یا از این امر امتناع می ورزد. در حالت دوم مایع درمانی از دهان كافی نیست و تزریق داخل وریدی مایعات برای تصحیح عدم تعادل الكترولیت ها ضروری است.
نكته بعدی توجه به سن گوساله است . گوساله هایی كه در كمتر از 8 روزگی دچار اسهال می شوند با گوساله هایی كه بعد از 8 روزگی به اسهال مبتلا می شوند،متفاوت اند. اسهال در سنین زیر 8 روزگی عدم تعادل شدیدی در اسید- باز ایجاد نمی كند. لذا در این گوساله ها اغلب می توان با استفاده از یك مكمل كه فاقد بی كربنات باشد،الكترولیت ها را جایگزین كرد. در حالی كه در گوساله های مسن تر،استفاده از بی كربنات سودمند تر خواهد بود .حال وضعیت گوساله را كنترل كنید. اگر گوساله كمی افسرده است و واكنش مكیدن ضعیف است ،احتمالاً به مقدار بیشتری الكترولیت نسبت به گوساله هایی كه هنوز توانایی مكیدن از بطری شیر دارند نیاز دارد.
اصولاً مصرف مایعات در گوساله مبتلا به اسهال باید افزایش یابد تا از كم شدن آب بدن جلوگیری كند. مصرف شیر برای پیش گیری از كاهش وزن و التیام جراحات وارده به دستگاه گوارش باید ادامه یابد،ولی حجم شیر مصرفی باید به گونه ای تغییر كند كه امكان مصرف محلول های حاوی الكترولیت اضافی وجود داشته باشد.
برخی مدارك و شواهد نشان می دهند كه مصرف یك ماده ژل مانند ممكن است به درمان اسهال كمك كند.برای این منظور بسته ای از ژل پكتین را می توان به حدود 2 لیتر محلول الكترولیت اضافه كرد.
اسهال گوساله می تواند توسط عوامل متعددی ایجاد شود و درمان نیز بسته به شدت علایم و زمان ابتلا به بیماری متفاوت خواهد بود.اگر سوال خاصی دارید.باید با دامپزشك خود مشورت كنید.
منبع: گروه فنی شركت تعاونی كشاورزان و دامپروران صنعتی وحدت اصفهان (نشریه هوردز دیری من)​
 

?!؟

عضو جدید
غلبه بر پنومونی با تغییر شكل جایگاه گوساله

ریك و مادرش مارج،پرورش دهنده گوساله های سفارشی هستند.آنها با تغییر كاربردی دو مرغداری از آن برای پرورش گوساله های شیرخوار و از یك اصطبل بزرگ تر برای نگهداری گوساله های از شیر گرفته شده استفاده می كردند. هر یك از اصطبل های مرطوب هر 6 هفته با 160 گوساله پر می شد. گوساله ها تا 4 هفته شیر مصرف می كردند و پس از گرفتن از شیر برای هر یك هفته در همان جایگاه ها نگهداری می شدند. یك هفته استراحت برای تمیز كردن و آماده سازی اصطبل ها جهت ورود گروه بعدی در نظر گرفته شده بود. حداقل به صورت نظری برنامه به این شكل بود.
اگر گوساله ها ضعیف تر بودند مدت طولانی تری شیر می خوردند و همین امر سبب می شد دوره استراحت واز شیرگیری فشرده تر می شود.وقتی همه چیز طبق برنامه پیش می رفت گوساله های جدید هر سه هفته وارد جایگاه های جایگزین می شدند.اولین هفته نگهداری از گوساله های جدید برای ریك و مارج روزهای پر مشغله ای بود. وقتی كارها به روال عادی خود بر می گشت،ریك برای اضافه كاری به مغازه جوشكاری پایین جاده می رفت و مارج هم دوست داشت به مسافرت برود. باوجود این كه او خودش را تقریباً بازنشسته می دانست. ولی بیشتر از یك كارگر تمام وقت كار می كرد.
گوساله ها سرفه می كردند....
یك روز جمعه بعدازظهر مارج با من تماس گرفت و گفت گوساله هایی كه این هفته از شیر گرفته می شوند،به پنومونی مبتلا شده اند. وضعیت این گروه تا چهار هفتگی خوب بود. درمان با آنتی بیوتیك های تزریقی كمی موفقیت آمیز بود،ولی بیشتر گوساله ها سرفه می كردند و كنسانتره كمی می خوردند. اگر نیاز بود این گوساله ها مدت بیشتری شیر مصرف كنند برنامه مسافرتی مارج برای 10 روز آینده به هم می خورد.
دستیار من گوساله ای را اوایل این هفته كالبد گشایی كرده بود. نتایج حاكی از وجود عفونت مانمیا(كه پاستورلا نیز نامیده می شود) در ریه ها بود. مانمیا یكی از باكتریی هایی است كه به طور طبیعی در بینی گاو زندگی می كند. این باكتری در اثر ضعف سیستم ایمنی كه توسط عفونت های ویروسی یا تهویه نامناسب پدید می آید وارد ریه ها می شود. این گوساله ها تحت برنامه واكسیناسیون وسیع قرار گرفته بودند و آزمایش های كالبد گشایی اثری از وجود ویروس نشان نداده بود. اما باید توجه كرد كه ویروس ها می توانند به صورت نهفته هم باشند. لذا لازم دانستم كه برخی موارد را بررسی كنم.
بسیاری از گوساله ها در غرب میانه داخل ساختمان هایی نگهداری می شوند كه در اصل برای اهداف دیگری ساخته شده اند. ساختمان های گوساله های ریك و مارج در واقع با هدف ایجاد یك مزرعه مرغ تخمگذار 000/40 راسی بنا شده بود.در دهه 1980 فعالیت این ساختمان های كوچك كه به دلیل نیاز به نیروی كار زیاد ،مزیت اقتصادی نداشت متوقف شد و حدود یك دهه خالی ماند.جهت تغییر كاربری این ساختمان ها برای پرورش گوساله ،دیواره های داخلی و سقف برداشته شد و دیواره های جانبی كوتاه و پرده نصب شد و خط الراس شیروانی باز بود. در ساختمانی كه 20/12 متر عرض داشت. عرض خط الراس باز 45 سانتی متر بود لبه سقف حدود 5/30 سانتی متر جلوتر از لبه دیوار بود تا دیواره های جانبی كه می توانست توسط پرده بسته شود را محافظت كند.
خط الراس سقف با یك سرپوش منحصر به فردی كه هنگام باران می شد آن را بست ،تكمیل شده بود.اما وقتی باز بود محافظت كمی در برابر باران ایجاد می كرد باد و باران مشكلات همیشگی بودند. اما در بیشتر اوقات كارگری در ساختمان می ماند تا به این جزئیات رسیدگی كند. طرح اولیه ساختمان به گونه ای بود كه هر شش گوساله در یك جایگاه گروهی قرار می گرفتند. ولی به دلیل اسهال و مكیدن ناف همدیگر اخیراً این جایگاه های گروهی به جایگاه های انفرادی تغییر یافتند.جایگاه ها،كوچك تر از فضای توصیه شده 3/2 متر مربع بودند. ولی در عوض بستر خیلی خوب و تمیز بود.
دو هفته باران آمده بود و باد می وزید و وقتی من برای بازدید به مزرعه ریك و مارج رفتم نیز همین طور بود. بیشتر خط الراس شیروانی ها برای جلوگیری از ورود باران بسته بود و پرده های یك طرف به علت وزش باد تقریباً به طور كامل بسته بود. كیفیت هوای داخل جایگاه ها به علت تجمع آمونیاك و سایر گازها پایین بود.
گوساله ها به هوای تازه نیاز داشتند. ولی چگونه می توانستیم بدون مرطوب شدن جایگاه ها و سایر مشكلات این نیاز را تامین كنیم. ریك متذكر شد كه سرپوش سقف این ساختمان نسبت به سایر ساختمان ها كمتر مانع ورود باران می شود. زیرا تغییر این ساختمان در زمستان بوده و توجه كمتری به جزئیات شده است.
توصیه معمول برای هواكش سقف ها،طول حداقل 16 سانتی متر ارتفاع با عرض حداقل 15 سانتی متر می باشد. اگر قرار باشد سرپوشی روی خط الراس نصب شود،من همین فاصله را می پسندم و مایلم این فاصله تا 45 سانتی متر هم برسد. علاوه بر این نصب یك باران گیر عمودی بر بالای سقف ،از جاری شده باران و ورود آن از خط الراس باز به داخل جایگاه ها جلوگیری می كند. وقتی فضای باز زیر سرپوش محاسبه می شود ارتفاع باران گیر نیز به داخل جایگاه ها جلوگیری می كند. وقتی فضای باز زیر سرپوش محاسبه می شود ارتفاع باران گیر نیز باید حساب شود.سر پوش باید حداقل 15 سانتی متر از هر طرف روی خط الراس را بپوشاند و اگر سرپوش خیلی بلند است این میزان به مقدار قابل توجهی می تواند باشد. سرپوش ساختمان ریك كمتر از 5 سانتی متر روی لبه ها را می پوشاند و زمانی كه باز بود باران مستقیم وارد ساختمان می شد سرپوش خط الراس باز.......
آیا ما یك راه حل سریع ارائه كردیم؟ بله فضای باز خط الراس می تواند باریك تر شود و سرپوش در تمام مدت باز بماند. ارتفاع كافی سرپوش سبب شد ما بتوانیم تركیبی از یك صفحه L شكل تنگ كننده خط الراس و باران گیر را از مواد به كار رفته در سقف و الوارها بسازیم و آن را به راس چهارچوب پیچ كنیم.
هوا صاف شد و دو روز طول كشید تا ریك كارش را تمام كند. دیگر گوساله های مبتلا به پنومونی بالینی در این گروه دیده نشدند و مارج توانست به مسافرت برود. توجه به این نكته ضروری است كه هوای تازه یكی از نهاده های ضروری برای پرورش گوساله ها و نیز سایر حیوانات اهلی است.​
 

?!؟

عضو جدید
تغذيه گاو خشك و انتقالي

دوره Far-off ( خشكي
اهداف دوره Far-off خشكي شامل :
- حفظ نمره وضعيت بدني
- حفظ ذخائر پروتئيني و عضلاني
- نوسازي ديواره شكمبه و فراهم كردن ويتامين ها و مواد معدنيمورد نياز مي باشد.

طي دوره Pre-fresh مواد مغذي مورد نياز افزايش يافته درحالي كه ماده خشك مصرفي كاهش مي يابد. غلظت مواد مغذي جيره بايد افزايش يابد. توازنمواد معدني جيره در اين دوره مهم مي باشد. نياز است ميكروب هاي شكمبه و پرزهايشكمبه نيز براي سطوح بالاتر كنسانتره آماده باشند. در اين دوره خوشخوراكي جيره مهماست.
انرژي مورد نياز يك گاو تازه زا معمولا بيشتر از انرژي تأمين شده مي باشد. هر اقدام جهت كاهش (درجه) كتوز مزمن، به افزايش ماده خشك مصرفي، افزايش شير توليديو توليد مثل بهتر منجر خواهد شد. به ويژه گروه هاي گاو تازه زا به توليدكننده كمكميكند تا زمان مصرف علوفه با كيفيت بالاتر و افزودنيهاي خوراكي را براي گاوهايي كهبيشترين پاسخ را دارند برنامه ريزي نمايند. افزودني هاي خوراكي گاو تازه زا شاملپروپيونات كلسيم، كولين، نياسين و كشت مخمر مي باشد.
افراد بسياري فقط يك هدفبراي گاو تازه زا دارند، آن ها مي خواهند دامپزشك را دور نگه داشته و خودشان نيز ازگاو نگهداري نكنند.
هدف اصلي مشاهده جفت ماندگي ، كتوز حاد و تب شير كم و ياجابجايي شيردان خوب است .
اما توليد بالاتر تنها به شرطي تأمين مي شود كه مابراي گاو تازه زا اهداف بيشتري در نظر بگيريم. آن ها بايد تا جايي كه ممكن است زود،و به مقدار زيادي خوراك بخورند و داراي مشكلات متابوليكي تحت باليني كمي باشند.

اهميت گوساله زايي گاو برايتوليد شير
تعدادي از توليدكنندگان اهميت كمي به بيماري هايمتابوليكي مي دهند، زيرا آن ها با گاو تازه زا براي مدت طولاني سروكار ندارند. هرچند، آنها نمي توانند تشخيص دهند، ولي مشكلات مزمن ( تحت باليني ) مي تواند بهتوليد شير آسيب وارد نمايد. پيش بيني مي شود كه 50 درصد گاوها داراي تب شير مزمن درروز زايش مي باشند. اين مسئله گاو را به كمتر خوردن و ايجاد ساير مشكلات سلامتيمستعد مي كند. بيشتر گاوهاي پرتوليد، كتوز مزمن را تجربه كرده اند. كاهش شدت كتوزمي تواند باعث شود كه گاو حوراك بيشتري خورد ه و 5/45 تا 7/47 كيلوگرم شير در روز وشايد بيشتر توليد نمايد.

تغذيه و مديريت گاو Far-off
دوره Far-off از روز 60تا21 پيش از زايش را شامل ميشود. اهداف دوره Far-off شامل حفظ و نگهداري وضعيت بدني، حفظ ذخاير پروتئيني وعضلاني، نوسازي ديواره شكمبه و فراهم كردن ويتامين ها و مواد معدني مورد نياز ميباشد.

مصرف
براي گاوهاي Far-off ، ماده خشك مصرفي مورد انتظار 2/2-2 درصداز وزن بدن مي باشد. بنابراين يك گاو 614 كيلوگرم مي تواند 6/13-3/12 كيلوگرم مادهخشك را در هر روز مصرف نمايد. گاوها به مقادير ويژه اي ( پوند يا گرم ) از موادمغذي نياز دارند نه به درصدهاي مواد مغذي. بنابراين، جيره ها را با مقادير واقعيبراي سنجش ماده خشك مصرفي متوازن كنيد.

وضعيت بدني
بهترين حالت اين است كه گاوهاي خشك داراي نمره وضعيت بدني 5/3 باشند واين وضعيت را تا روز زايش حفظ نمايند.گاوها در اواخر دوره شيردهي از انرژي جيرهبراي جايگزين كردن ذخاير بدني، كارآمدتر از گاوهاي خشك مي باشند (بازده 75 درصد درمقابل 60 درص) .بنابراين، توصيه مي شود كه گاوها طي اواسط تا اواخر دوره شيردهينمره وضعيت بدني خود را افزايش داده و نمره وضعيت بدني مناسب براي گوساله زايي را (5/3) به جاي دوره خشكي در اين زمان به دست آورند. اگر گاوها در اواخر دوره شيردهيبسيار سنگين باشند، بايد از مقدار انرژي جيره در آن زمان كاست. هيچ وقت نبايد تلاشكرد تا جيره گاوها را طي دوره خشكي افزايش داد زيرا گاوها در معرض شرايط نامطلوبكتوز قرار گرفته و شروع به ذخيره چربي در كبد مي نمايند.
پژوهشگران ايالتميشيگان دريافتند كه گاوهايي كه طي دوره خشكي چربي بدني ذخيره كردند، در دورهشيردهي بعدي داراي شير توليدي بيشتري بوده و در اولين تلقيح آبستن مي شوند. اما،گاوها در اين مطالعه در داراي نمره وضعيت بدني 77/2 بودند. گاوها بسيار لاغر بوده وبه وزن بدن بيشتري نياز داشتند. در اين شرايط، بهتر اين است كه نمره وضعيت بدني طيدوره خشكي افزايش يابد. اما، بايد تلاش كنيم كه در مرحله اول گاو لاغر وارد دوره Dry-off نشود. اين مساله به ويژه زماني اهميت بيشتري دارد كه گاوهاي خشك لاغرنتوانند از گاوهايي كه داراي شرايط مناسب براي خوراكدهي هستند، جدا شوند. گاوهاييكه داراي نمره وضعيت بدني بالا هستند ( بيشتر از 75/3) با احتمال بيشتري مصرف كمتر،كتوز و ساير بيماري هاي متابوليكي را در قبل و بعد از زايش دارا هستند.

ذخاير پروتئيني وعضلاني
(NRC (1989توصيه نموده است كه جيره هاي گاوهاي خشكداراي 12 درصد پروتئين خام باشد. بيشتر متخصصان تغذيه معتقدند كه اين توصيه برايدوره Far-off مي باشد. بعضي متخصصان تغذيه 13-12 درصد پروتئين خام را براي اطمينانتوصيه كرده اند. (NRC (2001 پروتئين قابل متابوليسم مورد نياز را بر اساس روزهايآبستني و وزن گوساله متولد شده پيش بيني نموده است. براي مثال گاوي با وزن 730كيلوگرم كه در روز 240 آبستني قرار دارد 4/14 كيلوگرم ماده خشك در هر روز مصرفخواهد كرد و به 871 گرم پروتئين قابل متابوليسم در هر روز نياز دارد. اين مقداربرابر با 6 درصد پروتئين قابل متابوليسم در جيره ها يا 9/9 درصد پروتئين خام ميباشد، به شرط آن كه جيره به خوبي براي بخش هاي پروتئيني متوازن شده باشد.يك زيرنويسدر (NRC (2001 به خواننده توضيح مي دهد كه 12 درصد پروتئين خام مي تواند به طورحقيقي موردنياز باشد تا نياز گاوها برآورده شود و اين به علت اتلاف پروتئين ميباشد.
خورانيدن پروتئين كمتر از حد، طي دوره خشكي مي تواند ذخاير پروتئيني گاورا تهي نمايد. اين مساله مي تواند توليد شير ، عملكرد توليدمثل و سلامت گاوها طيدوره شيردهي بعدي را كاهش دهد.در مطالعه اي، افزايش پروتئين جيره از 9 به 13 درصددر تليسه ها از روز70 تا 0 پيش از زايش، مقدار شير را در اولين دوره شيردهي از 807/10 كيلوگرم به 720/11 كيلوگرم افزايش داد. متاسفأنه بسياري از گاوداران برايگاوهاي Far-off جيره هاي سيلويي و داراي علوفه با كيفيت پايين يا مرتع در نظر ميگيرند. آنها هيچ پروتئيني را اضافه نكرده و بنابراين بخش پروتئيني جيره 8 تا 10درصد مي باشد.

نوسازي ديوارهشكمبه
مطلوب ترين حالت اين است كه طي دوره Far-off ، جيره هايبا علوفه بالا به ويژه علوفه داراي ساقه هاي بلند نظير يونجه خورانيده شود. علوفهبه حفظ پرشدگي بالاي شكمبه، تحريك حركت عضله و ترميم ديواره آسيب ديده آن در شرايطيكه به گاوها جيره هاي با غلات بالا خورانيده مي شود، كمك مي نمايد. اين مساله ميتواند ماده خشك مصرفي و توليد بالاتر را بعد از زايش تحريك كند. مزيت ديگر خورانيدنجيره با علوفه بالا، اين است كه در مجموع، داراي انرژي كمتري هستند و به جلوگيري ازچاق شدن گاو طي دوره خشكي كمك مي نمايند. انواع مختلفي از علوفه مي تواند به گاوهاي Far-off خورانيده شود. درصد سديم و پتاسيم جيره Far-off براي جلوگيري از تب شير مهمنمي باشد، ولي به طور قطع جيره گاوهاي پيش از زايش بايد از نظر مواد معدني متوازنباشد. علوفه هائي كه محتوي مقدار زيادي دانه مي باشند، مثل سيلوي ذزت ، بايد بصورتمحدود خورانده شوند و معمولاً بهترين راه اين است كه ذرت سيلويي به 40-30 درصد ازماده خشك جيره محدود شود.

ويتامين ها و موادمعدني
اگر يك گاو در دوره Far-off در معرض محدوديت ويتامين هاو مواد معدني موردنياز قرار گيرد، اثرات آن تا زمان بعد از زايش يا تا زمان توليدمثل بعدي گاو ديده نخواهد شد. مواد معدني كمياب و ويتامين E به طور ويژه اي برايجلوگيري از جفت ماندگي و ادم پستان مهم مي باشد. امكانات زيادي براي افزودن ويتامينها و مواد معدني براي گاوهاي شيري فراهم نشده است.
بعضي گاوداران سعي مي كنندتا مكمل ها را به صورت انتخاب آزاد بخورانند. اين روش قابل اطمينان نمي باشد. اگرخورانيدن به صورت گروهي باشد، مهمترين كار اين است كه مكمل ها را با TMR مخلوط كنيم

(ادامه)
 

?!؟

عضو جدید
(ادامه)

مديريت و تغذيهگاوهاي خشك Pre-fresh
در 15-10 سال گذشته، گاوداران شير توليدي را در مزرعه شانافزايش دادند زيرا شروع به خورانيدن جيره Pre-fresh به گاوهاي خشك از 21 روز قبل اززايش تا روز زايش نمودند. مديريت وتغذيه گاو طي سه هفته قبل از زايش و بعد از آن،به مقدار زيادي توليد گاوها را براي يك دوره شيردهي كامل تعيين مي نمايد. طي دوره Pre-fresh احتياجات تغذيه اي گاوها افزايش مي يابد در حالي كه ماده خشك مصرفي كاهشمي يابد بنابراين غلظت مواد مغذي جيره بايد افزايش يابد. توازن مواد معدني جيره دراين زمان بسيار مهم مي باشد. همچنين، ميكروب هاي شكمبه و پرزهاي شكمبه از تنظيمتدريجي به كنسانتره بيشتر سود مي برند.

مزاياي بسيار زيادي در جيره Pre-fresh وجود دارد:
1) بيماري هاي متابوليكي كاهش مي يابد كه به علت بهبود توازنمواد معدني مي باشد. اگر تمام گاوهاي خشك در يك گروه باشند، به علت هزينه هاي مكملو وجود علوفه، مشكل خواهد بود كه مواد معدني مناسب تامين گردد.
2) كتوز حاد ومزمن كاهش مي يابد. اين امر با افزايش غلظت انرژي جيره انجام مي شود. اگر يك مزرعهدار فقط يك گروه خشك داشته باشد، غلظت انرژي نمي تواند افزايش يابد، چون گاوهاي Far-off بسيار چاق خواهند بود. اغلب، كتوز قبل از زايش توسعه مي يابد. اين مساله ( كتوز) يكباره شروع مي شود و آشكار نمي باشد و كنترل سرعت پيشرفت به سمت مشكلات كتوزبعد از زايش حتي با بهترين جيره گاو تازه زا هم مشكل مي باشد.در نهايت، با تطبيقميكروب هاي شكمبه، مشكلات متابوليكي رفع شده و حفظ تا حد امكان بالاي مصرف در طولدوره Pre-fresh ، مصرف بعد از زايش را افزايش خواهدداد. هرگونه اقدام جهت بهبودي درمصرف گاو تازه زا به شير توليدي بيشتر، مشكلات سلامتي تحت باليني (مزمن)كمتر،عملكرد توليدمثلي بهتر و سودمندي بيشتر منجر خواهد شد.
..
مصرف
پژوهش ها در دانشگاه ويسكانسين نشان دادند كه گاوها به طورقابل توجهي ماده خشك مصرفي شان را طي هفته آخر پيش از زايش كاهش مي دهند. ميانگينماده خشك مصرفي براي سه هفته قبل از زايش 20 درصد كمتر از مصرف گاوهاي خشك Far away مي باشد. بيشتر اين كاهش طي هفته آخر پيش از زايش رخ مي دهد. ماده خشك مصرفي درگاوهايي كه قرار است 2 گوساله به دنيا بياورند زودتر از ساير گاوها كاهش مي يابد. دلايل كاهش مصرف مي تواند شامل تغييرات شرايط هورموني، كتون هايي كه با شروعاستفاده گاو از چربي بدنش افزايش مي يابند و بزرگي گوساله باشد.
NRC 2001 پيشبيني كرده است كه گاوي با 751 كيلوگرم وزن در 270 روزگي آبستني، 7/13 كيلوگرم مادهخشك مصرف مي كند. ولي در 279 روزگي آبستني فقط 1/10 كيلوگرم مصرف مي نمايد.
وقتي جيره اي براي يك گروه Pre-fresh فرموله مي شود، فرض براين استكه مقداري برابر 75/1 درصد وزن بدن يا 5/10 كيلوگرم ماده خشك براي گاوهاي هلشتاين. مي توانند مصرف نمايند.در هر مرحله مديريت بايد گاوهاي Pre-fresh را براي يك پوندماده خشك مصرفي بيشتر ترغيب كرد. اين مسئله وقتي كه گاوهاي Pre-fresh به راحتي بهمقادير كافي آب تميز دسترسي داشته باشند، حياتي تر است. آب به گاوها كمك مي كند كهمصرف بيشتري داشته باشند. پژوهشگران ويسكانسين نشان دادند كه گاوهايي كه طي دوره Pre-fresh به مقدار كمي خوراك مي خوردند ماده خشك مصرفي آن ها در 3 هفته بعد اززايش كمتر بوده است.
انرژي
در همان زمان كه ماده خشك مصرفي كاهش مي يابدرشد جنين و رشد بافت پستاني افزايش مي يابد و اين باعث افزايش مجموع مواد مغذيموردنياز مي شود. پژوهشگران در دانشگاه كورنل انرژي مورد نياز براي رشد جنين و سايربافت هاي وابسته به آبستني را پيش بيني كردند.اما انرژي مورد نياز براي رشد پستانرا بررسي و تعيين نكردند.
آنها دريافتند كه توصيه هاي NRC1989 براي گاوهاي بالغ ( 25/1 مگاكالري بر كيلوگرم ) براي تأمين احتياجات نگهداري و رشد جنيني كافي است. اما اين غلظت انرژي طي هفته آخر پيش از زايش وقتي كه مصرف كاهش مي يابد كافي نميباشد. همچنين نياز است كه غلظت انرژي براي تليسه هاي زايش اول بالاتر باشد كه اينمساله به علت مصرف كمتر آن ها و انرژي اضافي مورد نياز براي رشدشان مي باشد. به ايندلايل و به دليل اينكه بيشتر مزرعه ها امكانات براي 2 گروه گاو Pre-fresh راندارند، بيشتر متخصصين تغذيه جيره هاي Pre-fresh را براي 54/1 مگاكالري بركيلوگرمانرژي خالص شيردهي متوازن مي كنند.
خورانيدن علوفه هاي حاوي الياف با قابليت هضم بالا به تامينانرژي موردنياز گاو Pre-fresh كمك مي كند. اگر ما محاسباتي براي اين كاهش ماده خشكمصرفي و افزايش انرژي مورد نياز با افزايش غلظت انرژي جيره انجام ندهيم مي توانيمانتظار داشته باشيم كه گاوها مقادير اضافي چربي ذخيره شده شان را موبيليزه كرده وداراي سطوح بالايي از NEFA پيش از زايش باشند.
اين مساله مي تواند ماده خشك مصرفي پيش از زايش را كاهش داده وباعث كاهش ماده خشك مصرفي، كتوز و سندرم كبد چرب به دنبال زايش شود. پژوهشگرانايالت ميشيگان 30 درصد افزايش در ماده خشك مصرفي را وقتي كه غلظت انرژي جيره از 32/1 مگاكالري بر كيلوگرم به 54/1 مگاكالري بر كيلوگرم و پروتئين خام را از 13 به 16 درصد در حدود 3 هفته قبل از زايش افزايش دادند مشاهده نمودند. ماده خشك مصرفي ازحدود 12 كيلوگرم به 7/15 كيلوگرم در روز افزايش يافت و بالاي 14 كيلوگرم در روز تاهفته آخر پيش از زايش باقي ماند. فرض مي شود كه انرژي اضافي به طور بارز از NFC تأمين شده باشد.
در مطالعه بعدي كه در ايالت ميشيگان انجام شد، نتايج مشابهيمشاهده گرديد و نيز نتيجه گرفته شد كه خورانيدن جيره با انرژي و پروتئين بالاترمنجر به موبيليزاسيون كمتر چربي بدني پيش از زايش مي شود. NRC 2001 براي گاوهاي Pre-fresh 4/14 مگاكالري در هر كيلو گرم NEL در هر روز پيشنهاد كرده است. به علتتفاوت در پيش بيني ماده خشك مصرفي، اين مساله به غلظت انرژي 05/1 مگاكالري بركيلوگرم در روز 270 آبستني ( 7/13 كيلوگرم ماده خشك مصرفي) و 44/1 مگاكالري بركيلوگرم در 279 روز آبستني( 9/16 مگاكالري در روز ) كه براي آماده سازي شكمبه،افزايش مصرف وجلوگيري از جابجايي شيردان به سمت چپ بعد از زايش تعبير مي شود. دامنهتوصيه شده براي انرژي جيره Pre-fresh استاندارد در NRC، 54/1-62/1 مگاكالري بركيلوگرم باشد. ..
كربوهيدرات هاي غيراليافي
..
نياز است كه سطوح NFC در جيره هاي pre-fresh به 4 دليل مختلف بالاتر باشد :
1) همانطور كه بالابحث شد نياز است كه جيره pre-fresh حاوي غلظت بالاتري از انرژي باشد معمولا اقتصاديترين راه براي تأمين اين نياز، NFC مي باشد.
2) پروپيونات ( اسيد چرب فراري كهاصولا از تخمير NFC توليد مي شود ) طول پرزهاي شكمبه را افزايش مي دهد. پرزهايشكمبه برآمدگي هاي انگشت مانندي هستند كه اسيدهاي چرب فرار را از شكمبه جذب ميكنند، تحريك رشد پرزها پيش از زايش، جذب، اسيدهاي چرب فرار بعد از زايش را افزايشمي دهند. اسيدهاي چرب فرار به عنوان يك منبع انرژي براي گاو استفاده مي شود وپروپيونات به ويژه براي كاهش كتوز مورد نياز است. حذف اسيدهاي شكمبه نيز براي كنترلاسيدوز شكمبه مهم است.
3) سطوح بالاتر NFC به انطباق ميكروب هاي شكمبه به جيرهشيردهي كمك مي كند. افزايش رشد ميكروب هاي تخمير كننده NFC پيش از زايش، وقوعاسيدوز و مشكلات مربوط به خوراك وقتي كه يك گاو زايش مي كند و جيره اي با NFC بيشتررا مصرف مي كند، كاهش مي دهد
4) پروپيونات براي به دست آوردن انرژي از چربيبدني و كاهش كتوز مصرف مي شود. سطوح NFC طي دوره pre-fresh بايد به32 تا 33 درصدماده خشك افزايش يابد. در يك جيره معمول، اين مقداربرابر 6/3 تا5/4 كيلوگرم دانههاي اضافه شده است. در جيره گاوهاي دوشا، مهم است كه مخلوطي از منابع NFC وارد شود. بعضي از آن ها به سرعت تخمير شوند ( نظير قندها و ذرت با رطوبت بالا ) و بعضي از آنها آرام تر تخمير شود ( نظير آرد ذرت )، اين امر هضم كلي NFC ، تعداد باكتري هايشكمبه و مقدار پروتئين ميكروبي در دسترس براي استفاده توسط گاو را افزايش ميدهد
پروپيوناتكلسيم
وارد كردن 11/0 كيلوگرم پروپيونات كلسيم( يا معادل مكملتجاري آن)، در جيره هاي pre-fresh، دز بيشتري از پروپيونات را تأمين مي كند كه كتوزحاد و مزمن را كاهش مي دهد. پروپيونات در كبد براي تبديل استات حاصل از چربيموبيليزه شده به انرژي به جاي تبديل استات به كتون ها استفاده مي شود.

الياف مؤثر
با افزايش بخش دانه اي درجيرهpre-fresh و هورمون هاي آبستني، مصرف تحت تأثير قرار مي گيرد. مصرف روزانه بااحتمال بيشتري نوسان مي كند. نوسانات روزانه ماده خشك مصرفي داراي اثر منفي برسلامت شكمبه بوده و ميانگين ماده خشك مصرفي در هر روز را كاهش مي دهد. اين امر دركمترين حالت مي تواند مصرف در بعد از زايش را كاهش دهد. بدتر از آن اين كه نوساناتدر مصرف، خطر كتوز، تب شير و جابجايي شيردان را افزايش مي دهد. الياف موثر بلند بهپر نگه داشتن شكمبه و عملكرد بهتر آن طي دوره pre-fresh كمك مي كند. بنابراين اهميتدارد كه سطوح كافي الياف مؤثر ( معمولاٌ بيش از 32 درصد NDF علوفه اي ) در جيره pre-fresh حفظ شود. حدود 3/2 كيلوگرم علف خشك گراس با كيفيت بالا ( كمتر از 65 درصد NDF ) مي تواند به تأمين الياف بلند مناسب كمك نمايد.

پروتئين
پژوهشگران كورنل، مقدار پروتئين جيره هاي pre-fresh تليسه هاي زايش اول را از 12 تا 15 درصد با استفاده از پروتئين عبوريافزايش دادند. هدف آن ها تأمين DIP مورد نياز ميكروب هاي شكمبه و بيشتر كردن توليدپروتئين ميكروبي و سپس تأمين اسيدهاي آمينه عبوري اضافي براي تأمين مابقي احتياجاتگاو بود. آن ها درصد پروتئين شير را بعد از زايش افزايش دادند و سرويس ها به ازايهر آبستني گرايش به كاهش داشت. آن ها همچنين كاهش نمره وضعيت بدني بعد از زايش راكم كردند كه اين نتايج كتوز كمتر بعد از زايش را نشان مي دهد. احتياجات پروتئينگوساله در حال رشد داخل بدن گاو براي رشد عضلاني شبيه همان است كه براي انرژي گفتهشد بدون پروتئين جيره اي كافي در پيش از زايش، گاو پروتئين كمتري را براي استفادهدر بعد از زايش ذخيره مي كند. اين امر مي تواند اثر منفي بر توليد پروتئين شيرداشته باشد. اسيدهاي آمينه ويژه اي ممكن است براي كمك به پاك كردن چربي تجمع يافتهدر كبد كمك كنند. اسيدهاي آمينه ويژه اي نيز ممكن است به جذب و استفاده چربي برايانرژي كمك كنند. پروتئين ممكن است در جذب كلسيم، كاهش تب شير مزمن و افزايش مادهخشك مصرفي مهم باشد. NRC1989 فقط 12 درصد پروتئين خام را در جيره pre-fresh پيشنهادمي كند.
پژوهشگران در مورد كافي بودن يا نبودن آن توافق ندارند. آزمايش هايبرخي پژوهشگران تفاوتي را در پاسخ به پروتئين اضافي خورانيده شده بين سطوح نسبتاًبالاي پروتئين قابل تجزيه يا سطوح نسبتاً بالاي پروتئين غير قابل تجزيه بودند، مشخصنكردند.
پروتئين قابل تجزيه مي تواند تلف شود و بارگيري نيتروژن اضافي مي تواندبه طور مخالف اين گاوها را تحت تأثير قرار دهد.

يك آزمايش در مزرعه كورنل نشان داد كه خورانيدن بيش از 12درصد پروتئين خام طي دوره pre-fresh خطر جفت ماندگي و كتوز را كاهش مي دهد. تجربهبا بسياري از گله هاي تجاري نيز از خورانيدن سطوح بالاتر پروتئين حمايت مي كند. بهعلت اين تجارب و آزمايشات كورنل كه قبلا مورد بحث قرار گرفت بسياري از متخصصينتغذيه توصيه مي كنند جيره پيش از زايش حاوي 15-14 درصد پروتئين خام باشد كه حدود 30درصد از پروتئين به شكل پروتئين محلول، 60 درصد آن پروتئين قابل تجزيه(DIP) و 40درصد آن پروتئين غير قابل تجزيه(UIP) باشد. ورود بعضي پروتئين هاي سوياي فرآيند شدهو پروتئين هاي حيواني براي بهبود كيفيت اسيدهاي آمينه عبوري (UIP ) توصيه شده است. پروتئين اضافي به ويژه براي تليسه هاي زايش اول مهم است.901 گرم پروتئين قابلمتابوليسم براساس NRC 2001 در روز 270 آبستني و 810 گرم در روز 279 آبستني توصيهمي شد. با استفاده از پيش بيني 13/7 كيلوگرمي و 1/10 كيلوگرمي ماده خشك مصرفي، بهشرط اين كه جيره به خوبي براي بخش هاي پروتئين متوازن شده باشد، به ترتيب برابر با 5/6 درصد پروتئين قابل متابوليسم و 8 درصد پروتئين قابل متابوليسم براي 270 و 279روزگي آبستني يا 8/10 درصد و 4/12 درصد پروتئين خام مي باشد. يك زيرنويس در NRC(2001) به خواننده توضيح مي دهد كه 12 درصد پروتئين خام مي تواند به طور حقيقيموردنياز باشد تا نياز گاوها برآورده شود كه به علت اتلاف پروتئين مي باشد و درتوصيه هاي NRC در جيره هاي استاندارد گاوهاي close up12 درصد پروتئن خام توصيه شدهاست.

(ادامه)
 

?!؟

عضو جدید
(ادامه)

ويتامين ها و مواد معدني
سطوح كافي مواد معدني و توازنمواد معدني براي كنترل مشكلات متابوليكي هم حاد و هم مزمن مهم مي باشد. يكي ازمشكلات متابوليكي معمولاً منجر به ساير مشكلات متابوليكي و كم شدن توليد مي شود.

مديريت خوراكدهي و خوشخوراكي جيره
گاوهاي pre-fresh سخت گيرترين گروه تغذيه كننده در مزرعه هستند.
- علوفه جيره بايدتازه و بدون كپك باشد و از باقيمانده ( sweeping) خوراك گاوهاي دوشا به عنوان بخشياز جيره pre-fresh استفاده نشود. TMR
-گروه pre-fresh يك روز در ميان خورانيدهنشود. حداقل 1 بار در روز و بهتر است 2 بار در روز TMR تازه در دسترس قرار بگيرد.
- هرگز اجازه داده نشود آخور در طول روز خالي بماند 10(درصد باقيمانده توصيه ميشود)
- احتياط شود كه نمك هاي آنيوني و چربي هاي عبوري و پروتئين هاي حيوانيكه خيلي خوشخوراك نيستند حداقل باشد و به تدريج اضافه شود.
- علوفه داده شده درجيره گاوهاي دوشا، برا ي حداقل كردن تنظيمات بعد از زايش، به گاوهاي pre-fresh نيزخورانيده شود.

محيط
تنش و سطوح NEFA خون مرتبط بااسترس بوسيله تأمين يك جايگاه داراي تهويه خوب، تميز و خشك و داراي بستر خوب برايگوساله زايي، كاهش مي يابد. استرس گرمايي را حداقل كنيد و از انتقال گاو در زمانزايش جلوگيري كنيد.

نياسين
نياسين يك ويتامين محلول در آب مي باشد كه توسطميكروب هاي شكمبه توليد مي شود. نياز به نياسين به ويژه طي دوره انتقال بيشتر ازچيزي است كه در شكمبه توليد مي شود. نياسين مي تواند در كبد در متابوليسم چربي هاكمك كند و بنابراين افزودن 6 تا 12 گرم نياسين به جيره مي تواند سطوح كتون خون راكاهش دهد. هر چند اطلاعات مخالف از محققان نيز موجود مي باشد.

كولين
كولين يك ويتامين محلول در آب مي باشدكه نظيرنياسين توسط ميكروب هاي شكمبه توليد مي شود. همانند نياسين، محققان اكنون بر اينباورند كه ميكروب هاي شكمبه نمي توانند كولين كافي براي تأمين تمام نيازهاي گاو رابه ويژه طي دوره انتقال بسازند. كولين در بخشي از ساختار ديواره سلولي به ويژهغشاهاي سلول وجود دارد. كولين در استفاده از چربي ها و انتقال آن ها از كبد به شكلليپوپروتئين ولي با چگالي بسيار كم ( VLDL ) دخالت دارند. البته، كولين بخصوص طيدوره انتقال براي گاوها حياتي مي باشد تا به آن ها در پاك كردن كبد از چربي تجمعيافته براي جلوگيري از سندرم كبد چرب كمك نمايد. باكتري هاي شكمبه بيشتر كولين جيرهاي مصرف شده توسط گاو را تجزيه مي كنند. بنابراين كولين افزوده شده بايد به شكلمحافظت شده در برابر شكمبه خورانيده شود
 

?!؟

عضو جدید
آیا معاینات پس از زایش ارزشمند هستند؟

ما تنها با استفاده از لمس كردن بسیاری از آندومتریت ها را تشخیص نمی دهیم.بسیاری از درمان ها فایده ای ندارند. آبستن كردن گاوها در زمان مناسب حیاتی است . وقتی كه نرخ آبستنی مشكل دارد،باید ركوردها،گاوها و برنامه های خود را دوباره ارزیابی كنید. در بسیاری از دامداری ها با تلقیح گاوهای باز میتوان به پیشرفت های زیادی دست یافت.
یك مشكلی كه بسیاری از دامداران و دامپزشكان با آن درگیر هستند گاوهای ناپاك می باشد،یعنی آنهایی كه دچار آندومتریت هستند. التهاب لایه داخلی رحم(آندومتریوم) می تواند ایجاد آبستنی و حفظ آن را توسط گاو دچار مشكل كند. درهر حال یك اشتباه بالقوه توجه زیاد به تعداد كمی گاو مشكل دار در ازای كاهش عملكرد كل گله است.
وضعیت طبیعی كدام است؟
پس از زایمان رحم باید خود را بازسازی كند تا برای آبستنی بعدی آماده شود. این مرحله جمع شدن نام دارد و شامل دفع بافت ها و انقباض گردن رحم و شاخ های آن به اندازه كمتر از 5 سانتی متر می باشد. در گاوهای سالم این جمع شدن سه تا چهار هفته به طول می انجامد. شما بازسازی میكروسكوپیك را حدوداً 6 هفته پس از زایمان خواهید داشت. در همین زمان مغز و تخمدان ها باید دوره های فحلی معمول را دوباره ایجاد كنند به این دلیل است كه دوره انتظار اختیاری برای جفت گیری حداقل حدود 50 روز به طول می انجامد.
بسیار مهم است كه بدانیم ترشح بافت ها و مایعات از رحم برای دو تا سه هفته پس از زایش طبیعی است در طول این مدت ترشحات باید از حالت رقیق (آبكی) و خونی به موكوسی غلیظ تر ،سفید تا شفاف تغییر كند.الزاماً تمام گاوها در هفته های اول پس از زایش دچار آلودگی باكتریایی رحم می شوند. با این حال پاك شدن یا نشدن یك گاو از این باكتری ها و جمع شدن موفق رحم به میزان زیادی بستگی به عمل سیستم ایمنی در دوره انتقال دارد.گاوهای مورد نظر ما آنهایی هستند كه نتوانسته اند باكتری ها را از رحم خود طی سه هفته پاك كنند. اگر گاو در حد انتظار خوراك مصرف می كند و شیر می دهد بسیار مشكل یا غیر ممكن است كه گاوهای سالم را از انها كه دچار آندومتریت می شوند (التهاب 21 روز یا بیشتر پس از زایش )،تشخیص داد.گاوهای مبتلا به آندومتریت عفونت های دارند كه بیش از 3 هفته پس از زایش ادامه دارد و سبب التهاب لوله های رحم و گاهی گردن می شود چرك ممكن است از طریق گردن رحم به خارج دفع شود. آندومتریت رحم را تبدیل به محیط نامناسبی برای جنین كرده و همچنین ممكن است عمل تخمدان را تحت تاثیر قرار دهد.در نتیجه احتمال آبستنی كاهش می یابد.
گاوهای دچار آندومتریت ظاهراً مریض نیستند و تب ندارند. انها از آندومتریت نمی میرند و تولید شیر آنها تحت تاثیر قرار نمی گیرد. اثر آن به طور كامل روی باروری است. بر این اساس شما باید گاوهایی را كه دارای باروری ضعیف هستند پیدا كنید.درمان باید این امكان را به انها بدهد تا نسبت به عدم درمان زودتر آبستن شوند.
در گذشته گاوها در هفته 2 تا 4 پس از زایش مورد معاینه (ملامسه) قرار می گرفتند كه برخی از آنها به طوری مورد ناپاك تشخیص داده می شدند.آنگاه یك درمان انجام می شد و گاو مجدداً چند هفته بعد معاینه می گردید و در ان زمان ممكن بود كه گاو بهبود یافته اعلام شود.
مشكلی كه این داستان دارد آن است كه مشخص نیست آیا گاو واقعاً مشكلی داشته كه آبستن شدن او را تحت تاثیر قرار دهد. به علاوه نمی دانیم كه آیا درمان ارائه شده هیچ تاثیری در بهبود وضعیت و زمان لازم برای آبستن شدن گاو داشته است یا خیر.
ما تلاش كردیم گاوها را در هفته 4 تا 5 پس از زایش بر پایه آن كه كیفیت تولید مثلی آنها حداقل یك ماه بعد چگونه خواهد بود،مشخص كنیم. یك ماه بعد یعنی زمانی كه دوره های تولید مثلی آغاز می شود این هدف بزرگی است ما نمی توانیم یك نمونه شیر را امروز بگیریم و بفهمیم كه آیا گاو ماه آینده دچار ورم پستان می شود از سوی دیگر برای آن كه مداخله درتولید مثل در زمانی قبل از دوره تولید مثلی دارای ارزش باشد باید گاوهایی كه به طور بالقوه دچار مشكلات هزینه بر هستند شناسایی شده و نرخ آبستنی در این گاوها بهبود یابد.در سال 2002 گروه تحقیق ما در دانشگاه گوئلف نتایج یك مطالعه میدانی وسیع را درباره راه های تشخیص آندومتریت منتشر كرد. ما همچنین درمان با پروستاگلندین یا یك آنتی بیوتیك داخل رحمی را مقایسه كردیم. نكته مهم آن بود كه پی بردیم آندومتریت با نرخ آبستنی پایین تر ارتباط دارد.
یافته های كلیدی ما عبارت بودند از:
وجود دو علامت درگاوها به عنوان آندومتریت بالینی تشخیص داده می شد. ترشح چرك و گردن رحمی كه هنگام لمس (20 تا 33 روز پس از زایش) اندازه ای بیش از 5/7 سانتی متر داشته باشد.
بسیارمهم است كه داخل واژن را برای وجود چرك جستجو كنیم. تقریباً نیمی از موارد این گونه تشخیص داده شدند. اگر تنها جستجو را در خارج از واژن انجام داده و معاینه می كردیم،بسیاری از موارد از دست می رفتند. ما از یك واژینوسكوپ مقوایی یكبار مصرف استفاده نمودیم. گزینه دیگر آن است كه با استفاده از دستكش تمیز دست را به آرامی وارد واژن كنیم و آن را برای وجود چرك بررسی كنیم.البته وسیله جدیدی در نیوزیلند ساخته شده كه امیدوار كننده است.
با امتحان كردن وجود چرك در واژن فهمیدیم كه لمس اندازه و تقارن یا قوام رحم راه خوبی برای تشخیص آندومتریت نمی باشد(اگر چه روش های سنتی اجرا می شوند).
تقریباً 17 درصد گاوها به آندومتریت بالینی مبتلا بودند. در 27 گله ای كه ما مورد مطالعه قرار دادیم،نرخ وقوع از 5 تا 26 درصد متفاوت بود.
نرخ آبستنی گاوهای مبتلا به آندومتریت 27 درصد كاهش داشت.نیمی از گاوهای مبتلا به 151 روز و گاوهای سالم به 119 روز برای آبستن شدن نیاز دارند.گاوهای مانده دوقلوزا یا مبتلا به متریت (سبب بیمار شدن گاو طی یك هفته پس از زایش می شود).بسیار بیشتر به آندومتریت دچار می شدند. با این حال نیمی از مواد آندومتریت ،هیچ یك از عوامل خطر گفته شده را دارا نبودند.
درمان های بسیاری از جمله تزریق پروستاگلندین یا سایر هورمون ها و تزریقات داخل رحمی متفاوت به كار گرفته شده است. متاسفانه بسیاری از تحقیقات انجام شده در گذشته معیار مشخصی برای تشخیص نداشتند.فاقد گروه كنترل بودند یا اثرات باروری را دقیق ارزیابی نكرده اند . هنوز سوالات عملی بسیاری وجود دارد كه نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. در مطالعه ما اگر چه توانستیم گاوهای مبتلا به آندومتریت را بسیار زود تا روز بیستم تشخیص دهیم. هیچ یك از درمان ها (پروستاگلندین یا تزریق آنتی بیوتیك رحمی) تا چهار هفته پس از زایش سودمند نبودند. درمان هیچ اثری در از بین رفتن چرك نداشت.77 درصد از گاوها ظرف دو هفته پاك شدند.
به هر حال نتیجه مهم آبستن شدن است. برای افزایش نرخ آبستنی فاصله بین هفته های چهارم و پنجم پس از زایش را كه از آنتی بیوتیك داخل رحمی استفاده می كردیم در مقایسه با گروهی كه در آن زمان هیچ كاری نمی كردیم زمان مناسبی یافتیم اما داروی مورد استفاده ما در كانادا موجود می باشد نه در ایالات متحده .
این یافته به معنای آن نیست كه سایر آنتی بیوتیك هایی كه در شرایط دیگری استفاده می شوند دارای اثر مناسب هستند. به علاوه شواهد كمی تجویز سایر محصولات را توصیه می كند. در كل در مطالعه ما زمانی كه پروستاگلندین بین روز 20 تا 33 پس از زایش تجویز گردید سبب بهبود نرخ آبستنی نشد. نتایج ما استفاده از پروستاگلندین را قبل از چهار تا پنج هفته پس از زایش توصیه نمی كند.این اعتقاد بیشتر مورد تایید ماست كه پروستاگلندین به همه گاوها چهار تا شش هفته پس از زایش موثر می باشد. ما باید درباره زمان صحیح استفاده و نیاز به تجویز دوباره پروستاگلندین در درمان آندومتریت بیشتر بیاموزیم.
آندومتریت های تحت بالینی نیز وجود دارند.....
تحقیقات اخیر در كورنل و گوئلف اشاره میكند كه آندومتریت تحت بالینی نیز رایج است و یك سوم تا نیمی از گاوها را در 40 تا 60 روز پس از زایش مبتلا می كند. این مساله به وضوح نرخ آبستنی را كاهش می دهد.برای تشخیص آندومتریت تحت بالینی نیاز به آزمایش سلول های رحم توسط میكروسكوپ است . بنابراین هنوز به صورت رایج قابل استفاده نیست.
آندومتریت اثر زیادی بر تولید مثل دارد. سوال اصلی این است كه آیا معاینه گاوها با هدف پیدا كردن و درمان آندومتریت ها در مقایسه با تلاشی كهخ برای تلقح موثر قسمت اعظم گاوهای سالم گله انجام می شود. مفید است؟ اگر درگله تان معاینات پس از زایش انجام می دهید،حداقل مطمئن شوید كه زمان و روش های مورد استفاده شما برای یافتن گاوهایی كه واقعاً مشكل دارند مناسب است. تا چهار هفته پس از زایش صبر كنید و معاینات لازم برای یافتن چرك در واژن را انجام دهید.
تشخیص و درمان آندومت تنها براساس لمس رحم ،سبب تشخیص تعداد قابل ملاحظه ای مثبت كاذب خواهد شد. بسیاری از درمان ها ،گاوها را زودتر آبستن نمی كنند.
نكاتی جهت پیشگیری از آندومتریت
جیره انتظار زایش را براساس نیازهای مندرج در NRC (2001) حداقل برای سه هفته تغذیه كنید. این جیره خصوصاً باید حاوی ppm 3/0 سلنیوم و 1000 تا 2000 واحد بین اللمللی ویتامین E برای هر گاو در روز باشد.
در گروه قبل از زایش (مخلوط تلیسه و گاو) متوسط ماده خشك دریافتی برای هر راس در روز باید 3/11 كیلو گرم یا بیشتر باشد.
حداقل 60 سانتی متر آخور برای هر گاو در نظر بگیرید.
زایمان با امتیاز بدنی 5/3 انجام شود
تراكم را كاهش دهید(حداقل 3/9 متر مربع بستر معمولی برای هر گاو یا تراكم كمتراز 100 درصد در فری استال ها).
زمانی كه شاخص حرارت – رطوبت بیشتر از 72 است. از هواكش و آب پاش استفاده كنید.
امكان دسترسی نامحدود به آب تمیز را فراهم كنید.​
 

?!؟

عضو جدید
روش های ساده تر جهت بررسی كارایی آغوز


انتقال غیرفعال آنتی بادی ها از طریق استفاده موثر آغوز برای گوساله های تازه متولد شده بسیار حیاتی است.موفقیت در انتقال غیر فعال پادتن ها به مقدار ،كیفیت و جذب آغوز خورانده شده به گوساله طی 24 ساعت اول پس از تولد بستگی دارد. لذا باید بر نحوه مصرف آغوز در بدو تولد نظارت كامل داشته باشیم.
روش های مختلفی برای اندازه گیری نقص در انتقال غیر فعال (FPT) وجود دارد. دستگاه های الایزا (ELISA) و رادیال ایمونو دیفیوژن به صورت مستقیم غلظت ایمونوگلوبولین جی (IgG) سرم را اندازه گیری می كنند. اما در برخی روش های كل مواد جامد سرم اندازه گیری می شود. درهر حال اندازه گیری انتقال غیرفعال مشكل و وقت گیر است.
«ری فراكتومتری» فنی است كه برای اندازه گیری نقص در انتقال غیرفعال در شرایط مزرعه مورد استفاده قرار می گیرد. به طور خلاصه در این روش پرتویی از نور به نمونه ای از سرم تابانده می شود و دستگاه ری فراكتومتر میزان انعكاس و شكست نور را در اثر برخورد با پروتئین خون اندازه می گیرد.
در گوساله های تازه متولد شده از 1 تا 7 روزگی ،پادتن ها (ایمونو گلوبولین ها) قسمت اعظم پروتئین های خون را به خود اختصاص می دهند. بنابراین اندازه گیری كل پروتئین به وسیله ری فراكتومتری می تواند برای تخمین ایمونو گلوبولین های كه از طریق انتقال غیرفعال وارد بدن شده اند مورد استفاده قرار گیرد. اگر چه انجام ری فراكتومتری كار ساده ای است اما به دستگاه سانتریفوژی نیاز دارد تا سرم را از نمونه های خون جدا كند . یعنی شما برای انجام چنین آزمایشی در گاوداری خود به یك دستگاه سانتریفوژ نیاز دارید.
برای این كه مشخص شود آیا استفاده از سانتریفوژ ضرورتی دارد یا نه ،ما نتایج حاصل از ری فراكتومتری سرمی را در دو تكرار با هم مقایسه كردیم كه در یكی قبل از برداشت سرم،سانتریفوژ صورت گرفته بود و در دیگری سانتریفوژ انجام نشده بود. علاوه بر این ،دو روش ری فراكتومتری را هم مقایسه كردیم.
ارزیابی ها
آزمایش ما بر روی گله های تجاری جنوب اونتاریو انجام شد. ما گله ها را هفته ای یكبار دو هفته یكبار در طول یكسال بازدید می كردیم.
نمونه های خون از سیاهرگ گردنی گوساله های 1 تا 7 روزه گرفته می شد. نمونه ها در لوله های بدون مواد ضد انعقاد جمع آوری می گردید. یك نمونه خون از هر گوساله سانتریفوژ سرم آن جدا و در یخچال نگهداری می شد. به نمونه دیگر از هر گوساله اجازه انعقاد داده می شد و سپس در یخچال قرار می گرفت.رنگ نمونه به عنوان شاخصی از همولیز(شكست گلبول های قرمز خون) ثبت می گردید. ما در مدت 1 تا 6 روز پس از برداشت نمونه های خون ،نمونه های سانتریفوژ شده و نشده را با استفاده از یك ری فراكتومتری دیجیتال آنالیز می كردیم.
یك دسته از سرم های سانتریفوژ شده به وسیله یك ری فراكتومتر دستی نیز آنالیز می شدند. نتایج این آزمایش با ماشین معمولی مورد مقایسه قرار گرفت.
ما در این مطالعه مجموعاً از 234 گوساله كه از 61 گاوداری مختلف اتخاب شده بودند،استفاده كردیم. متوسط غلظت كل مواد جامد سرم برای نمونه های سانتریفوژ شده كه با استفاده از ری فراكتومتری اندازه گرفته شد،5/5 گرم در دسی لیتر در دامنه ای از 9/3 تا 1/8 گرم در دسی لیتر بود. در حالی كه متوسط كل مواد جامد برای سرم های سانتریفوژ نشه 4/5 گرم در دسی لیتر بود(با دامنه 7/3 تا 8/7 گرم در دسی لیتر) . بین نتایج حاصل از سرم های سانتریفوژ شده و نشده 95 درصد همبستگی وجود داشت و درصد همولیز درهر دو نوع سرم سانتریفوژ شده و نشده 6 درصد بود.
چه چیزی را خوب در نظر بگیریم؟
اجازه دهید مقادیر كمتر از 5 گرم در دسی لیتر را به عنوان حدی كه انتقال غیرفعال ضعیف بوده،در نظر بگیریم. در این حالت حدود 25 تا 28 درصد از گوساله ها به مقدار كافی ایمونوگلوبولین از آغوز جذب نمی كنند. آزمایشات آماری ما نشان داد كه تفاوت معنی داری بین روش های برداشت سرم وجود نداشته است.
در یك مجموعه 164 راسی از گوساله ها،سرم های حاصل از سانتریفوژ توسط دو دستگاه ری فراكتومتر دیجیتال و دستی مورد آزمایش قرار گرفت و تفاوتی در نتایج به دست نیامد. بیشتر متخصصان سلامت حیوانات ،غلظت كل مواد جامد كمتر از 5 گرم در دسی لیتر را به عنوان شاخص نقصان انتقال غیرفعال ایمنی در نظر می گیرند. نكته ارزشمند این است كه در حدود یك چهارم از گوساله هایی كه از مزارع مختلف اونتاریو در این آزمایش استفاده شدند،ایمنی خوبی را از آغوز كسب كردند و لذا در معرض خط مرگ كمتری قرار داشتند.
نتایج این آزمایش پیشنهاد می كند كه غلظت كل مواد جامد اندازه گیری شده با ری فراكتومتر در سرم های سانتریفوژ نشده به طور موفقیت آمیزی به تعیین و شناسایی گوساله های در معرض خطر كمك می كند و تفاوت معنی داری در نتیجه دو نوع دستگاه ری فراكتومتر در این آزمایش وجود نداشته است. اهمیت درجه حرارت نمونه ها درزمان قرائت ری فراكتومتری و تاثیر بالقوه همولیز نمونه ها،عناوین مطالعات بعدی هستند. به علاوه نیاز به مطالعاتی است تا اثر این عوامل مختلف روی ویژگی های آزمایش ری فراكتومتری كل مواد جامد سرم را در مقابل روشی كه به صورت مستقیم میزان ایونوگلوبولین ها را اندازه گیری می كند. مانند روش رادیال ایمونو دیفیوژن تعیین كنیم.​
 

?!؟

عضو جدید
برخورد با ورم پستان كلبسیلایی مشكل است.

اگر ببینید گاو ارزشمندتان درمعرض خطر ورم پستان كلی فرمی كشنده ای است،رنج می برید.یكی از محتمل ترین قاتلان گاو در بین كلی فرم های جهان،ورم پستان كلبسیلانومونیا می باشد. اغلب ورم پستان حاصل از این میكروارگانیسم از ورم پستان حاصل از E.Coli شدیدتر است. تنها راه تشخیص این بیماری كشف آزمایشگاهی می باشد.
با استفاده از درمان آنتی بیوتیكی در مقابله با ورم پستان های محیطی موفق نمی شویم. متاسفانه شواهد موثقی وجود دارند كه نشان می دهند ما با معالجه داخل پستانی قادر به درمان این عفونت ها نیستیم.بسیاری از گاوداران روش درمان یا عدم درمان را در گاوداری به كار می برند تا از اتلاف زمان،دارو و دور ریز شیر به دلیل درمان داخل پستانی بی مورد و بی فایده ورم پستان كلی فرمی اجتناب شود. این روش برای ورم پستان كلبسیلایی نیز صادق می باشد.بیشترین صدمه در اثر سموم می باشد و آنتی بیوتیك ها نیز نمی توانند در مقابله با این سموم كمك كنند.
آنتی بیوتیك ها عمومی دارای نقش معقولی هستند و آن پیش گیری از عفونت های خونی (سپتی سمی) در هنگامی است كه ارگانیسم ،غده پستان را ترك كرده و وارد جریان خون می شود. اگر گاوی با علایم شید و حاد ورم پستان بالینی دارید.(تب بالا،ضعف و چشم های گود افتاده) باید با درمان های حمایتی از جمله آنتی بیوتیك های عمومی به او كمك كنید. صدمه ای حاصل از ابتلا به كلبسیلا غالباً دایمی است و می تواند در شیردهی بعدی نیز وجود داشته باشد. این نوع ورم پستان با ورم پستان حاصل از E.Coli متفاوت است كه در آن اغلب كارتیه مبتلا بعد از دوره خشكی به تولید طبیعی باز می گردد.
بعضی از دامداران از واكسن j5 برای مقابله با میكروارگانیسم های كلی فرمی مانند E.Coli استفاده می كنند. عمده ترین مزیت آن كاهش شدت علایم بالینی می باشد.این امر بدین معنی است كه گاوهای واكسینه شده به عفونت كلی فرمی ملایم تری مبتلا خواهند شد.در واقع بیشتر موارد ورم پستان حاصل از E.Coli آن چنان ملایم می باشد كه به طوركامل تشخیص داده نمی شود. این واكسن ها باعث كاهش شدت ورم پستان بالینی شده و مرگ و میر حاصل از كلبسیلا را نیز كاهش می دهند،ولی ورم پستان كلبسیلایی آن چنان مضر است كه علایم بالینی زیادی را در گاوهای واكسینه شده خواهید دید. پس واكسن j5 هنوز باید بخشی از راهكار كلی كنترل ورم پستان باشد. با این حال هنوز هم مواردی از ورم پستان شدید را خواهید دید.
دقیق بدوشید....
رویه های دوشش و عملكرد ماشین دوشش روی نرخ عفونت های جدید در گله تاهیر خواهد داشت. اگر سرپستانك گاوها دارای تعداد زیادی باكتری باشد ورود میكروب ها به ماشین شیردوشی بدیهی بوده و احتمال بیشتری برای عفونت های جدید وجود داشت. ما می خواهیم كه تا قبل از اتصال ماشین شیردوش ،سرپستانك ها به طور فیزیكی تمیز ،خشك و ضدعفونی شده باشند. من توصیه می كنم كه سرپستانك همه گاوها را قبل از دوشش در یك میكروب كش تائید شده غوطه ور سازید،با استفاده از دستكش آنها را شسته و رگ زنی كنید و با حوله مخصوص هرگاو یا دستمال كاغذی آن را خشك نمایید. غوطه ور سازی بعد از دوشش با موادی كه در سرپستانك ایجاد سد می كنند.میتواند باعث كاهش فراوانی ورم پستان های بالینی شود.
عملكرد ماشین شیردوشی خود را مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار دهید تا از نبود تغییرات شدید فشار طی دوشش و مخصوصاً انتهای دوشش اطمینان حاصل كنید. به خاطر داشته باشید كه مزیت هایی كه از بهبود بهداشت در شیردوشی می برید. ممكن است اندك باشند.كلبسیلا یك باكتری محیطی است و بیشتر عفونت های جدید بین دو دوشش به وقوع می پیوندد.
اولین گام تشخیص گونه باكتریایی می باشد كه باعث ورم پستان حاد شده است. آزمایشگاه می تواند گونه ارگانیسم مسبب ورم پستان را از كشت نمونه های بالینی مشخص كند. هنگامی كه تائید شد ورم پستان گاوها به علت كلبسیلانومونیا است باید بفهمید كه میكروارگانیسم از كجا آمده است.
شما باید دریابید كه در كدام بخش از محیط گاو این میكرووارگانیسم در حال رشد است تا به موفقیت دست یابید. نباید فكر كنید كه ورم پستان كلبسیلایی فقط یك بدشانسی بوده و گاوهای شما با یك ارگانیسم محیطی كه برای هر كسی ممكن است پیش بیاید مواجه شده اند. به كلبسیلا به عنوان یك مهاجم نگاه كنید . همه گاوداری ها این مشكل را ندارند.
این میكروارگانیسم بیشتر در بستر وجود دارد. اگر در كشت آزمایشگاهی بستر،كلبسیلانومونیا تشخیص داده شد،حتی اگر میزان آن كم باشد ممكن است شما را دچار مشكل كند . اگر میزان این باكتری در هر گرم از بستر بیش از یك میلیون باشد به شیوع موارد بالای ورم پستان بالینی منجر خواهد شد. تا زمانی كه گاوها را جدا نكرده و میكرواركانیسم ها را حذف نكنید،آرامشی وجود نخواهد داشت. اگر بهاربندها مناسب نیستند بهترین راه ،خارج ساختن گاوها از ساختمان و تمیز كردن تمام استال ها است. در یك برنامه ریزی بلند مدت شما مجبور خواهید بود نوعی از بستر را انتخاب كنید ك از رشد كلبسیلا پیش گیری شود.
بسترهای آلی،مواد مغذی مورد نیاز برای رشد باكتری های را فراهم می كنند اگر بستر بیشتر از 7 تا 10 روز باقی بماند،تعداد كلی فرم ها افزایش یافته و به سطح خطرناكی می رسد. هر چه دفعات بسترریزی بیشتر باشد (2 تا 3 بار در هفته) تعداد باكتری های كلی فرمی كاهشی پیدا می كند.
بسترهای با منشاء چوبی (خاك اره ،كاغذ یا تفاله) اغلب دارای جمعیت بالایی از كلبسیلانومونیا می باشند. مشكلات دو تا سه روز بعد از بستر ریزی آغاز خواهد شد . تعدد بستر ریزی با خاك اره های تر ممكن است زیان بخش باشد. زیرا در صورتی كه خاك اره تر باشد. جمعیت باكتریایی به سرعت به حداكثر تعداد خود می رسد . استفاده از تراشه های خشك شده با حرارت نسبت به تراشه های چوب مرطوب،جمعیت باكتریایی كمتری ایجاد می كند. اما به محض این كه رطوبت وارد بسترهای خشك حرارت دیده شود رشد باكتری ها مجدداً آغاز خواهدشد.
از آنجایی كه درباره رشد كلبسیلا نومونیا بر روی كاه گزارشی دیده نشده چنین بسترهایی می توانند به جای خاك اره به منظور توقف رشد میكروارگانیسم ها مورد استفاده قرار گیرند. در ضمن شواهد خوبی وجود دارد كه كمپوست جامد كود،احتمالاً مورد هجوم كلبسلانومونیا قرار نمی گیرد. ماسه هم از نظر آسایش دام و هم از نظر شمار باكتریایی پایین تر ،بستری بسیار عالی می باشد.
آیا به جایگاه ها رسیدگی می كنید؟
از پودر كلسیم به عنوان بستر غیرآلی یا افزودنی بستر استفاده می شود. سنگ آهك آبدار،Ca(OH)2 به شدت قلیایی بوده (PH بیشتر از 12) و در صورتی كه به تنهایی استفاده گردد باعث ترك خوردگی شدید سرپستانك ها می شود. كربنات كلسیم،كمتر قلیایی است (PH آن در حدود 8 می باشد) و هنگامی كه به بستر افزوده شود و یا مستقیماً استفاده شود مشكلات پوستی ایجاد نمی كند.
ژپیس یا گچ (CaSO4) ماده معدنی اصلی در صخره های لایه لایه ست و PH آن بسیارنزدیك خنثی می باشد در نتیجه برای پوست سرپستانك بسیار بی آزار است. بسترهای فاقد مواد مغذی باعث می شود شمار كلی فرم های بستر درهر گرم به كمتر از 104 عدد برسد. پودرهای گچ برای كنترل كلبسیلا سودمند می باشند.
اخیراً افزودنی های تجاری جدیدی به بازار آمده كه برخی از آنها رسی هستند. هیچ اطلاعاتی كه نشان دهندۀ تاثیر این افزودنی ها روی كلبسیلا باشد وجود ندارد. بسترهای لاستیكی باعث می شوند كه مشكل نرمی بستر را حل كرده و شمار باكتریایی بستر را پایین نگه داریم. لایه نرم توسط پارچه ای مستحكم محصور شده و از طرف دیگر باعث كمتر شدن سطح بستر مورد نیاز میگردد. استفاده از عوامل خشك كننده مانند لایه نازكی از بسترهای آلی خشك یا پودرهای مصنوعی ،برای كنترل رطوبت كافی است.​
 

?!؟

عضو جدید
پیدا كردن مایكوپلاسما پایان دنیا نیست.

علی رغم شهرت مایكوپلاسما به درمان ناپذیری ،شما می توانید این عامل ورم پستان را مهار كنید. كلید این كار تشخیص زودهنگام و شیردوشی دقیق است.طبق سوابق تاریخی ،پیدا كردن میكروب مایكوپلاسما در مخزن شیر نگرانی های زیادی برای دامدار ایجاد می كند. در اواخر دهۀ 70 كه من در دانشكده دامپزشكی بودم به ما گفته می شد این عامل بیماری زا می تواند كل گله را فرا گرفته و تقریباً در عرض یك شب كار را یكسره كند. در اوایل دهۀ 70 گاهی پیش می آمد كه یك گله 300 راسی در كالیفرنیا با تولید روزانه 2/27 كیلوگرم به ازای هر گاو در طول یك هفته به تولید 5/4 كیلوگرم می رسید. گفته می شد ورم پستان مایكوپلاسمایی واگیری زیادی از یك گاو به گاو دیگر دارد. در گاو مبتلا معمولاً بیشتر از یك كارتیه درگیر بود و ترشحات پستان آبكی و به رنگ كاه بود و لخته های كوچك ماسه مانندی در آن شناور بود. كارتیه ها معمولاً كمی ملتهب بودند ولی گاو اغلب اشتهای خود را حفظ كرده و علایم عمومی زیادی بروز نمی داد.
ترس از آن طبیعی است...
بدیهی است اتفاقات فوق یك داستان وحشتناك بود. چه كسی از دیدن چنین عامل بیماری زایی در گله خود وحشت نمی كرد؟ ولی هنوز این سوال مطرح بود كه آیا واقعاً مایكوپلاسما چنین قدرتی دارد؟ یا چه تعداد از گله هایی كه در مخزن ذخیره شیر خود این میكروب را پیدا می كنند یا موارد ورم پستان بالینی آن را می بینند ،محكوم به شكست هستند؟ خوشبختانه تعداد آنها خیلی زیاد نیست.
روپن گونزالو (دارای دكترای تخصصی از دانشگاه دیویس) سابقه همه گیری گله ها را در منطقه خود شرح داده است. او می گوید:اصلی ترین دلیلی این اتفاقات ضدعفونی ناقص انتهای سر پستانك ها،آلودگی مواد درمانی و همچنین عدم رعایت بهداشت توسط افراد مسئول درمان بوده است.این افراد بدون آنكه بین دوشش دو گاو مختلف دست های خود را ضدعفونی نمایند ،اقدام به درمان می كرده اند.
بلیتز استرپ را درمان كرد...
در دهۀ هفتاد،گله های كالیفرنیا در پی حذف استرپتوكوكوس آگالاكتیه از گله های خود بودند.روال استاندارد در آن زمان استفاده از داروی بلیتز برای همه گاوها بود. به محض آنكه استرپ آگالاكتیه از مخزن شیر یا از نمونه های انفرادی شیر گاوها جدا می شد،همه گاوهای شیری آن گله با پنی سیلین درمان می شدند. این كار غالباً با مخلوط كردن پنی سلین تزریقی در شیشه های 500 سی سی آب مقطر و سپس كشیدن دوز لازم از سرنگ ها و تزریق آن به داخل هر كارتیه انجام می شد.
در آن زمان از مایكوپلاسما شناختی نداشتیم ولی با این حال از آلوده شدن داروها با مخمرها و قارچ های ایجادكننده ورم پستان كه توسط هیچ آنتی بیوتیكی از بین نمی روند نگران بودیم. مخممرها و قارچ ها در همه جای محیط دامداری از جمله هوای غبار آلود بهاربندها وجود دارند. آنها روی سرپوش شیشه دارو نشسته و دارو و سرنگ را آلوده می كنند. زمانی كه تزریق به داخل كارتیه انجام می شود،ورم پستان بروز خواهد كرد. با این وصف،در آن زمان مایكوپلاسما در فهرست مراقبت های ما قرار نداشت. می دانیم كه مایكوپلاسما در دستگاه تنفس گاوها،تلیسه ها و گوساله ها و همچنین سایر نقاط بدن آنها به طور طبیعی وجود دارد. مایكوپلاسما به دلیل طبیعت خاص خود به آنتی بیوتیك پاسخ نمی دهد و ورم پستان ،پنومونی ،عفونت مفصل و سایر بیماریهای كه توسط مایكوپلاسما ایجاد می شوند، به درمان آنتی بیوتیكی جواب نخواهند داد. به همین دلیل بود كه در گذشته از روش تشخیص و حذف استفاده می شد.
در گله هایی كه تجربه كاهش فاجعه آمیز تولید را داشتند ،شیشه های دارو یا سرنگ های مورد استفاده برای درمان با مایكوپلاسما آلوده می شدند. نتیجه این امر آلوده شدن بسیاری از كارتیه ها بوده است به دلیل آنكه سیستم ایمنی تحت فشار شدید عفونت های جدید قرار می گرفت،گاوها نیز با قطع تولید به این وضعیت پاسخ می دادند. در این موارد چون مایكوپلاسما تشخیص داده می شد این میكروب را عامل شیوع ورم پستان درنظر می گرفتند در حالی كه علت اصلی ضعف كار افرادی بود كه سعی می كردند عامل دیگر ورم پستان را از بین ببرند.
حالا چه فرقی كرده است...
حالا چه می بینیم؟ آیا نسبت به سالهای قبل شیوع مایكوپلاسما بیشتر شده است؟ سال هاست كه در نیویورك ورم پستان های مایكوپلاسمایی را تشخیص می دهیم. در حقیقت از دهۀ 1960 و قبل از آن كه این بلا بر گله های كالیفرنیا نازل شود همه گیری های فراوان مایكوپلاسمایی در نیویورك وجود داشته است.
در اوایل 1990 شروع به جستجوی مایكوپلاسما در نمونه های جمع آوری شده از مخازن ذخیرۀ شیر كردیم. این گله ها به طور معمول تحت بررسی های برنامه ریزی شده در نیویورك بودند. در ابتدا در حدود 5/0 درصد از مخازن نمونه برداری شده حاوی مایكوپلاسما بودند. در طول زمان این مقدار افزایش یافته و هم اكنون به 5 درصد رسیده است. بنابراین آیا مشكل مایكوپلاسما افزایش یافته یا این كه در حال حاضر بهتر می توانیم آن را جداسازی نماییم؟ احتمالاً جواب این است: هر دو حقیقت در نیویورك گله هایی وجود دارند كه تمام علایم بیماری ناشی از مایكوپلاسما را تجربه كرده اند. در این گله ها ممكن است در بسیاری از گاوها و تلیسه ها ،پنومونی های خفیف بدون پاسخ و در برخی از گاوها تورم مفصل دیده شود. گوساله ها نشانه هایی از كج شدن گردن را نشان داده و در گاوها ورم پستان در چند كارتیه همراه با كاهش تولید اتفاق می افتد. در بسیاری از گله ها كه تعداد زیادی از این علایم دیده می شود در حقیقت مشكل ماه ها قبل از تشخیص شیوع یافته و امكان دارد در بسیاری از گاوها تثبیت شده باشد. در سابقۀ این گله ها مواردی ماند خرید گاو یا تلیسه برای جایگزنی و یا توسعه گله وجود دارد.گستردگی بیماری به این شكل در 5 تا 10 درصد گله های كه مایكوپلاسما در آنها تشخیص داده می شود اتفاق می افتد. با وجود انكه عامل بیماری زا می تواند تمام ،بیشتر یا یكی از علایم مذكور را در گله مبتلا ایجاد كند ولی باز امكان دارد كه قطع تولید در گله ایجاد شود.
در بیشتر مواردی كه مایكوپلاسما در مخزن ذخیرۀ شیر یا گاو مبتلا به ورم پستان بالینی دیده می شود،مشكل خود به خود حل می شود،دوباره شیوع پیدا می كند و سپس بدون آنكه دوباره دیده شود ناپدید می گردد.
همچنین به موقعیت هایی بر می خوریم كه جداسازی مایكوپلاسما از گله بسیار مشكل است. گاوهای مبتلا ممكن است عامل بیماری زا را متناوباً دفع كنند كه تشخیص را با شكست مواجه می سازند. نتیجه این گه گله ای كه هیچ مسئله خاصی ندارد به گله ای مبدل می شود كه با مشكلات بزرگی روبه روست. در حقیقت در بسیاری از موارد ،مایكوپلاسما بسیار شبیه ورم پستان های استافیلوكوك اورئوس عمل می كند كه باید به صورتی مشابه با آن برخورد شود.پیدا شدن مایكوپلاسما درگله به دلیل شهرت بسیار بد آن خیلی ناراحت كننده است . با این حال تجربیات ما نشان می دهند كه باید ابتدا نفس عمیقی بكشید،خود را آرام كنید و سعی كنید شدت مشكل را بین گاوهای خود مشخص نمایید. همچنین به خاطر داشته باشید تشخیص زود هنگام بدین معنی است كه مشكل را بسیار راحت تر می توان مدیریت نمود.

چگونه شروع كنیم....
پیشنهاد می كنیم برای جداسازی مایكوپلاسما ،3 تا 5 نمونه از نمونه های اخذ شده از مخزن شیر را در طول یك هفته كشت دهید.اگر تمام نمونه ها از لحاظ مایكوپلاسما منفی بودند آنگاه نمونه گیری از مخزن شیر را ماهیانه انجام دهید.اگر قصد خرید گاو یا تلیسه دارید همیشه نمونه های شیر آنها هم برای عوامل معمول ورم پستان مانند استرپ آگالاكتیه و استاف اورئوس و هم برای مایكوپلاسما كشت دهید. این گاوها را جدا نگهداری كرده و آخر از همه بدوشید تا موقعی كه نتایج كشت آنها مشخص گردد. كشت دادن شیر گاوهای مذكور به مراتب هزینه كمتری دربر دارد زیرا در صورت درنگ نمودن ،عفونت ،گله اصلی را فرا خواهد گرفت.
نمی توان منتظر ماند تا هر گاه مایكوپلاسما گله را آلوده نمودند عملیات پیشگیری را شروع كنیم. زیرا در آن شرایط چاره دیگری وجود ندارد. ولی باید عنوان نمود می توان شیوع ورم پستان مایكوپلاسمایی را با نهادینه كردن دستورالعمل صحیح پیشگیری و كنترل ،مهار نمود. اولین گام ضروری در كنترل ورم پستان فراهم كردن محیطی تمیز،خشك و آرام است. آماده سازی مناسب پستان قبل از شیردوشی و غوطه ور كردن سر پستانك ها در ماده ضدعفونی (نه اسپری كردن آنها) یك امر لازم است. بایستی دستگاه شیردوشی ،كاركردی صحیح داشته باشد و از وسایل شیردوشی به طور صحیح استفاده شود. جدا كردن گاوهای مشكل دار و دوشیدن آنها در انتهای شیردوشی نیز مهم است . در نهایت روش مناسب خشك كردن نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
ورم پستان مایكوپلاسمایی می تواند شما را به دردسر زیادی بیاندازد،اما اگر با چشم باز با آن مقابله كنید(نه این كه سرخود را زیر شن فرو ببرید) صاحب قدرتی خواهید شد كه در برابر آن دوام آورده و حتی پس از آنكه درس های زیادی از این عامل بیماری زا فرا گرفتید پیشرفت هم بكنید.​
 

?!؟

عضو جدید
جیره های پر علوفه تداوم شیردهی را بهتر می كند.
در سال 1990 در همایش تغذیه گاوهای شیری در كالیفرنیای شمالی ،دكتر چارلز اسنیفن (Sniffen ) استاد دانشگاه كورنل مقاله ای عالی به نام «موازنه كربوهیدرات های جیره گاوهای شیری» ارایه كرد. بعضی از نكاتی كه در آن سخنرانی ارایه شد در زیر آمده است.
در ابتدا دكتر اسنیفن پدیده های مختلفی كه با عدم موازنه كربوهیدرات های جیره مرتبط است را به صورت زیر توصیف كرد:
علوفه های حاوی پروتئین بالا و فیبر پائین
مصرف كم یا نوسان در مصرف خوراك
پایین یا بالا بودن چربی شیر
تغییر زیاد در نمره وضعیت بدنی در اوایل شیردهی
وجود ذرت زیاد در مدفوع
شیوع بیشتر مشكلات تولید مثلی
شیوع بیشتر اختلالات متابولیكی
اسنیفن گفت : كه مشاهدات او حاكی از افزایش دفعات وقوع این شرایط است . در عوض هنگام مدیریت خوب تغذیه كربوهیدرات ها ، در گله ویژگی های زیر نمود خواهد داشت:
استفاده از علوفه با كیفیت بالا
تغذیه متوسط غلات
بلندتر بودن اندازه قطعات علوفه
تعدد دفعات تغذیه در روز
ماده خشك مصرفی بالا و ثابت
گاوهایی با اوج تولید شیر بالاتر و تداوم شیردهی بیشتر(افقی كمتر از 10 درصد ماه)
تغییرات كمتر در نمره وضعیت بدنی در اوایل شیردهی
كاهش وقوع كتوز و جابه جایی شیردان
مشكلات كمتر تولید مثلی
آن چیزی كه تا اندازه ای باعث شگفتی است تغییر اندك نمره وضعیت بدنی ،علی رغم مصرف كم غلات می باشد.در ضمن سطوح پایین غلات باعث كاهش وقوع كتوز می گردد.
به علت مشكلاتی كه قبلاٌ ذكر شد یك پرورش دهنده گاو شیری در حدود 8 ماه پیش با تغییر بسیار محسوسی جیره هایی با كنسانتره بالا را با جیره های با علوفه زیاد جایگزین كرد. او از جیره هایی كه در حدود 50 درصد كنسانتره و 50 درصد علوفه داشت به جیره ای كه حدود 68 درصد علوفه و 32 درصد كنسانتره داشت تغییر رویه داد.
میانگین تولید گله با جیره های حاوی كنسانتره بالا بیش از 10896 كیلوگرم شیر بود.مصرف جیره هایی با علوفه بالا می تواند شیر را تا 908 كیلوگرم یا بیشتر افزایش دهد كه به نظر می رسد عمدتاً ناشی از بهبود تداوم شیردهی می باشد.
آن چیزی كه اسنیفن اختصاصاً روی آن دقیق نشه بود حداكثر مقدار غلات بود. شاید این مثال خوبی برای مواقعی باشد كه هنر تغذیه از علم آن پیشی می گیرد. اگر تداوم شیردهی درتعدادی از گاوها در معرض خطر قرار گرفته باشد ممكن است سطح كربوهیدرات های غیر فیبری جیره بیش از حد مورد نیاز باشد. اگر سایر مشكلات ذكر شده توسط اسنیفن درمیان باشند،باز هم با ارزیابی كربوهیدرات های جیره می توان به آن پی برد.احتمالاً مرزباریكی میان مقدار بیش از حد و كمتر از حد كربوهیدرات های غیر فیبری در جیره وجود دارد.شاید پس از یك سال تمام تغذیه با جیره های پرعلوفه،مقایسه فرانسجه های دیگری از قبیل عملكرد تولید مثلی ،نرخ حذف های غیر اختیاری ،سطح بیماری های متابولیكی ،هزینه های مقایسه ای تغذیه و سایر چیزها جالب باشد.واضح است كه تداوم شیردهی جزء مهمی از موفقیت در مدیریت گاوهای شیری است كه گاوداران اغلب به آن توجه كافی نمی كنند.​
 

?!؟

عضو جدید
نقش تغذیه در راندمان تولید مثل گاو

گاهی دامدارانی كه مشكلات تولید مثل را در گله های خود تجربه كرده اند ٬ از این كه این مشكلات با تغذیه در ارتباط است تعجب می كنند ٬ هر چند كه كمبودهای تغذیه ای یا جیره های نامتعادل ٬یكی از علل كاهش راندمان تولید مثل هستند . عدم موفقیت در راندمان تولید مثلی می تواند ناشی از بیماری ٬مسمومیت و مشكلات مربوط به مدیریت باشد . گرما واسترس گرمایی خود به تنهایی بیشترین نقش را در ضعف راندمان تولید مثل در گله هایی كه از تلقیح مصنوعی استفاده می كنند ٬ایفا می كند . علی رغم تمام پیشرفت ها در علم تغذیه ٬ مشكلات مربوط به تغذیه هنوز تولید مثل را تحت الشعاع خود قرار می دهد . گاوها در ابتدای دوره ی شیر دهی مقادیر زیادی مواد مغذی نیاز دارند . در طول 120 روز اول شیر دهی گاوها تقریباً نیمی از تولید كل دوره ی خود رادارند و مواد مغذی برای نگهداری و تولید شیر مصرف می شوند . اگر این نیازها برطرف نشوند ٬ تولید مثل گامی به عقب بر می دارد و كاهش درصد باروری را شاهد می شویم . كلید این كه گاوهای اصیل شیری را به حداكثر پتانسیل ژنتیكی خود برای تولید شیر برسانیم و در عین حال سطح معقول و كافی از آبستنی را نیز داشته باشیم ٬ تهیه ی جیره ای متعادل از علوفه و غلات با كیفیت و همین طور مواد معدنی و ویتامین ها وبه حد اكثر رساندن مصرف این جیره می باشد . امروز بسیاری از كارشناسان٬ برنامه های غذایی را به عنوان مشكل اصلی در ضعف باروری گله می دانند . كمبود موادمعدنی ٬ میزان ناكافی ویتامین ها عدم تعادل انرژی و پروتئین و دریافت بیش از حد پرو تئین به عنوان عوامل ناباروری و كاهش راندمان تولید مثل شناخته می شوند .
در هنگام مطالعه در مورد مشكلات تولید مثلی گله ٬ تغذیه باید همواره مد نظر باشد . با این وجود دو حقیقت در مورد رابطه ی بین تغذیه و تولید مثل باید همواره در ذهنمان باشد :
- تغذیه تنها یكی از عوامل موثر در كاهش تولید مثل است و عوامل دیگر نادیده گرفته شوند . عواملی همچون ضعف در فحل یابی یا مشكلات بهداشتی گاوداری و بهداشت خود گاو هنگامی كه مشكلات تغذیه ای فاحش نیستند ٬ نقش خود را بیش از تغذیه ایفا می كنند .
- هنوز در مورد برهم كنش بین تغذیه و تولید مثل اطلاعات كافی در دست نیست بنابراین بهترین توصیه ٬ استفاده از جیره های متعادل از نظر انرژی ٬ مواد معدنی و ویتامین بر اساس احتیاجات تغذیه ای گاوها و مقدار كیفیت غذای مصرفی و محاسبه می باشد .
تولید شیر و تولید مثل :
رابطه بین سطح شیر تولیدی و تولید مثل ٬ موضوع بسیاری از بحث ها می باشد . بسیاری از تحقیقات نشان داده اند كه تفاوتی بین راندمان تولید مثل در گاوها ی پر تولید و كم تولید وجود ندارد البته این تحقیقات خیلی هم كامل و قابل اعتماد نیستند به طوری كه اخیراً در تعدادی از گله های ایالات متحده مشاهده شده كه درصد باروری در گاوهای كه میانگین تولید 60 روز اول آنها به طور روزانه 18 kg بوده 60% و آنهایی كه پرتولید بوده اند میانگین 40 kg را داشته اند ٬ 25% بوده است . مطالعات بعدی نیز این موضوع را تایید كردند كه گاوهای پر تولید دیر تر از گاوهای كم تولید به تلقیح جواب می دهند و محتاج به روزهای باز بیشتر بوده و دفعات تلقیح نیز بیشتر هستند و خوشبختانه وارثت پذیری این خصیصه بسیار كم میباشد . این موضوع به این معنی است كه ما برای حل مشكل باروری و تولید مثل باید بیشتر به فیزیولوژی ٬ تغذیه و مدیریت توجه كنیم تا ژنتیك . تعدادی از عوامل تغذیه ای موثر در تولید مثل به شرح زیر می باشند :
1- انرژی :
انرژی دریافتی در بسیاری از گله ها مهمترین فاكتور موثر بر راندمان تولید مثل است . انرژی دریافتی ناكافی در تلیسه ها و گاوهای بالغ شیر ده در اوایل دوره ٬ راندمان باروری را كاهش میدهد . دریافت بیش از حد انرژی در اواخر دوره ی شیر دهی یا در دوره ی خشكی می تواند سبب چاقی گاوها و كاهش بازده تولید مثل در دوره ی بعد شود . اكثراً گاوهای پر تولید در ابتدای دوره ی شیر دهی دارای بالانس منفی انرژی هستند به دلیل این كه نمی توانند غذای كافی برای برآوردن نیازهای تولید بالای خود دریافت كنند . بدین نحو انرژی موجود در بافت های بدن بسیج می شوند و كاهش وزن رخ می دهد . فاكتور های وابسته به این بالانس منفی انرژی به عنوان دلایل شكست در باروری تلقی می شوند. بازگشت به سیكل فحلی بستگی به بالانس منفی انرژی در سه هفته ی اول شیردهی دارد . هر چه بالانس منفی انرژی بیشتر باشد ٬ فاصله تا اولین تخمك گذاری طولانی تر می شود . كمبود انرژی باعث بالاتر رفتن میزان فحلی خاموش نیز می شود .نكته ی دیگر آن كه یكی دیگر از عواملی كه تحت تاثیر بالانس منفی انرژی باعث بالارفتن گوساله زایی و كاهش تولید مثل می شود ٬ كم شدن وزن در اوایل شیر دهی است . به طوری كه در یك تحقیق انجام شده گاوهایی كه در ابتدای دوره شیر دهی وزن می گیرند ٬ میزان آبستنی 67% داشته اند و آنهایی كه كم وزن می كردند 44% آبستنی داشته اند . نمره ی وضعیت بدنی نیز نقش موثری در تشخیص میزان آبستنی دارد ( چاق=5 ٬ لاغر= 1) به طوری كه آنهایی كه نمره وضعیت بدنشان كمی بیش از یك است فاصله گوساله زایی طولانی تر و میزان آبستنی كمتر دارند . از طرف دیگر دریافت بیش از حد انرژی نیز گاوها را به سمت چاق شدن و باز مشكل كاهش تولید مثل سوق می دهد ٬ به طوری كه در این گاوها جفت ماندگی نیز به میزان نسبتاً زیادی دیده می شود . همین طور آلودگی كیست های تخمدانی نیز در آنها به چشم می خورد كه تمام این ها عوامل كاهش راندمان باروری هستند .
2- پروتئین :
كمبود پروتئین در گاوهای شیری سبب فحلی خاموش و كاهش آبستنی شود به گونه ای كه در تولید شیر و مصرف غذا نیز كاهش به چشم می خورد . اگر پروتئین به جیره اضافه شود ٬ بعد از 2 تا 3 روز ٬ رشد در تولید شیر را می توان مشاهده كرد و البته تلیسه ها نسبت به گاوهای بالغ و شكم چندم در مقابل كمبود پروتئین حساس تر هستند . تلیسه هایی كه دچار كمبود شدید پروتئین باشند كاهش در رشد اسكلت را بخصوص در بخش لگن نشان می دهند . این تلیسه ها سیكل فحلی را دیر شروع می كنند و در زایمان نیز دچار مشكل می شوند و ممكن است از نظر شیر واری نیز تحت تاثیر قرار گیرند و شیر قابل توجهی تولید نكنند . افراط در پروتئین جیره ( بیشتر از cp 20 – 17%) باعث كاهش میزان آبستنی و افزایش دفعات تلقیح به ازای هر آبستنی و روزهای باز بیشتر می شود . البته تحقیقات یك نتیجه ی واحد را نشان نداده اند و ممكن است به مقدار و نوع پروتئین ها و میزان انرژی جیره بستگی داشته باشد تا مقدار پروتئین خام . وقتی تعداد زیادی پروتئین قابل تجزیه در شكمبه به حیوان داده شود یا حیوان انرژی كمی دریافت كند ٬ آمونیاك به سیستم پروتئین میكروبی ملحق نشده و به داخل خون جذب می شود به این ترتیب این میزان زیاد آمونیاك و اوره در خون ممكن است سبب كاهش باروری در هنگامی شوند كه انرژی به سوی تولید شیر یا تولید مثل سوق داده شده است . در بعضی از تحقیقات نشان داده شده است كه نیتروژن اوره ای خون (Bun) بیشتر از m1 100/20mg شانس ابستنی را كاهش می دهد .
3- مواد معدنی :
كمبود یا نامتعادل بودن مواد معدنی یكی دیگر از عوامل تغذیه ای كاهش راندمان تولید مثل است . واضح است كه میزان كافی از این مواد باید در جیره تهیه شود ولی به طور كلی در مورد حد كمبود آنها اختلاف نظر وجود دارد . مسلماً زیاده روی در آنها نیز مضر است .
- فسفر : این عنصر بیشترین پیوند را باكاهش راندمان تولید مثل دارد. تخمدان های غیر فعال ٬ بلوغ جنسی دیر رس و میزان كم آبستنی ٬ نتیجه ی كمبود تغذیه ی فسفر می باشند به طوری كه دریافت 80- 70% میزان مورد نیاز و كاهش فسفر در سرم خون موجبات افزایش تعداد دفعات تلقیح برای هر آبستنی را فراهم می كند .
- كلسیم : بیشتر مطالعات در مورد كلسیم و اثر آن بر تولید مثل مربوط به نسبت كلسیم و فسفر می باشد . نسبتهای 1 به 5/1 و1 به 5/2 و P :ca اثری در كاهش باروری نداشته است با این حال باید توجه كرد كه مقدار مصرف هر یك از این ها توسط گاو می باشد كه اهمیت زیادی دارد . برای گاوهای شیری باید همیشه میزان كافی از این عنصر را فراهم كرد و برای گاوهای خشك نیز باید مطلوب تر ین و بهینه ترین سطح از كلسیم و فسفر را تغذیه كرد تا وقوع تب شیر كاهش یابد چرا كه گاوهایی كه دچار تب شیر می شوند نسبت به گاوهایی كه تب شیر نگرفته اند در حین زایمان 2 برابر بیشتر احتیاج به كمك دارند و 2/4 برابر بیشتر دچار متریت می شوند ٬ پس سعی در كاهش تب شیر ٬ كمك شایانی در به حداكثر رساندن میزان آبستنی می كند .
- سلنیوم : خاك یكی از منابع فقیر سلنیوم است ٬ پس فرآورده های كشاورزی كه در این خاكها كشت شوند نیز دارای این كمبود هستند. این امر به خصوص در زمانی كه گاوداری به صورت كشت و صنعت باشد ٬ بسیار مشهود است . كمبود سلنیوم یكی از عوامل ایجاد جفت ماندگی است كه به همراه ویتامین E می توان از این عارضه جلوگیری كرد . تغذیه ی 1mg سلنیوم به گاوهایی كه دچار كمبود سلنیوم هستند ٬ می تواند این عارضه را برطرف كند . كمبود سلنیوم میتواند عامل سقط نیز باشد ٬ جیره های گاوداری ها باید حداقل ./1 ppm به ازای هر یك كیلوگرم ماده ی خشك سلنیوم داشته باشند تا سطح آن را در خون 8-10 ppm/100 m1 ثابت نگه دارند .
- ید : اثر ید بر غده تیروئید می تواند در تولید مثل موثر باشد . باید مطمئن شد كه هر گاو به طور روزانه 15-20 mg ید دریافت كند . از مشكلات زیادی دریافت كردن ید سقط جنین ٬ كاهش مقاومت در برابر بیماری و عفونت ها می باشند .
- پتاسیم : بسیاری از تحقیقات نشان داده اند كه دریافت مقادیر بالایی از پتاسیم ممكن است باعث به تعویق افتادن بلوغ ٬ تاخیر تخمك گذاری ٬ تضعیف جسم زرد و موجب عدم فحلی گردد .
- مس: كمبود مس باعث مرگ و میر زود هنگام جنین ٬ كاهش فعالیت تخمدانها ٬ كاهش فحلی و كاهش میزان آبستنی و افزایش جفت ماندگی و افزایش سخت زایی می گردد . وجود مقادیر بالایی گوگرد ٬ كلسیم ٬ آهن ٬ روی ٬ مولیبدون در جیره یا آب موجب كاهش استرس حیوان به این عنصر می شود .
- روی: در گاو نر كمبودآن باعث عدم ساخت اسپرم و در گاو ماده باعث تاخیر در بلوغ جنسی و ناهنجاری های رحمی می گردد .
ویتامین ها :
ویتامین های مورد نیاز گاوها توسط ساخت آنها در شكمبه ٬ روده و بافت ها و همچنین از طریق خوراكها تامین می شود .در جیره هایی كه به گاو های خشك داده می شود ٬ باید اطمینان داشت كه برای وضعیت بدنی نامناسب نباشند و بایست میزان كافی و متعادل از ویتامین ها و و مواد معدنی تهیه گردد .
Vit A : ویتامینی است كه در طول آبستنی موجب سلامت بافت ها می گردد . در صورت كمبود تاخیر در بلوغ جنسی ٬ سقط ٬ جنین مرده یا ضعیف ٬ جفت ماندگی و متریت اتفاق می افتد . مقدار پیشنهادی ویتامین A برای گاوهای شیری 30000-50000 IU می باشد . گاوهایی كه علوفه ی نامرغوب یا فقیر از ویتامین A دریافت می كنند ٬ باید این ویتامین ها را به صورت مكمل خوراكی یا تزریقی دریافت كنند .
در میان غذاها ٬ علوفه های سبز وتازه منابع این ویتامین هستند . سیلوی یونجه نیز از منابع بتا كاروتن محسوب می شود . در حالی كه سیلوی ذرت جزء منابع فقیر است . از دیگر مشكلاتی كه كمبود بتاكاروتن در گاوها وتلیسه ها می تواند ایجاد كند عبارتند از :
- تاخیر در بازگشت رحم به حالت اولیه بعد از زایمان .
- تاخیر در اولین فحلی بعد از زایمان
- تاخیر در تخمك گذاری
- بالا بردن میزان كیست های تخمدانی
- سقط و مرگ جنین در ابتدای آبستنی
تقریبا 300 mg/day از بتاكاروتن می تواند روند آبستنی را در مسیر عادی خود نگه دارد . می توان گفت اگر مقدار بتا كاروتن در خون حیوان كمتر از 100 mg/100 ml باشد ٬ حیوان دچار كمبود است و باید آن را جبران كرد .
vit D : این ویتامین برای متابولیسم كلسیم و فسفر نیاز است و البته به ندرت در گاوداری های صنعتی كمبود آن مشاهده گردد زیرا میزان كافی از آن را با تابش خورشید می سازند . مقدار نیاز حیوان به این ویتامین 10000IU در روز است .
Vit E : هنوز دلیل واضح و قانع كننده ای منوط به دخیل بودن كمبود آن در پایین آوردن راندمان تولید مثل وجود ندارد و میزان نیاز آن به درستی مشخص نیست .​
 

?!؟

عضو جدید
آب پنیر وتغذیه ای آن در جیره دام
فرآورده های فرعی كارخانجات لبنیات سازی:
شیر مازاد كارخانجات لبنیات سازی از قبیل شیر پس چرخ ، شیر خشك ،دوغ حاصل از كره گیری ،آب پنیر ،كشك و غیره را چه به صورت تازه چه به صورت پودر از قدیم در جیره دام وطیور به كار برده اند .ولی امروزه با توجه به مصرف این مواد در تغذیه انسان ونیز كمبود پروتین حیوانی ترجیح داده می شود كه تمام فراورده های كارخانجات لبنیات سازی به مصرف تغذیه انسان برسد.

آب پنیر(whey syrup)
مقدمه:
در مراحل عمل آوری شیر كه با استفاده از رنین به منظور تولید پنیر صورت می گیرد،كازئین شیر رسوب داده شده و جدا می گرددو همراه با آن بخش عمده چربی و تقریبا نیمی از كلسیم وفسفر موجود در شیر هم گرفته می شود . مایعی كه بعد از این مراحل آماده می گردد آب پنیر تازه نامیده می شود . تركیب این مایع تابع تركیب شیر و همچنین نوع پنیری كه ساخته می شود.

منشاء/محل تولید:انگلستان
مزیت تغذیه ای:میزان انرژی ، چربی ، ویتامین های محلول ؛كلسیم وفسفر موجود درآب پنیر نسبت به شیر كمتر است .از این فرآورده اغلب در سیستم های تغذیه ای مرطوب مخصوص خوك ها استفاده می شود .از نظر پروتین نسبت به شیر ضعیف تر است .اما بیشتر پروتین آن بتا لاكتو گلوبولین است كه كیفیت بسیار خوبی دارد .وبهترین مورد مصرف خوراك را به عنوان اجزای مناسب برای جایگزین در شیر در گوساله ها ی جوان به دست آورده اند و بر خلاف پروتین های شیر پس چرخ پروتین آب پنیر در معده لخته نشده و ممكن است در سطوح بالای مصرف منجر به مشكلات گوارشی شود.
رنگ /بافت:مایع زرد تا سفید.
خوشخوراكی:اگر تازه باشد خوشخوراكی آن زیاد است.
محدودیت های مصرف (عوامل ضد تغذیه ای):میزان ماده خشك آن كم و میزان نمك آن زیاد است.
میزان مصرف تغریبی در گونه های مختلف(درصد از جیره متراكم):
گوساله 5% جایگزین شونده 10%
گاو شیری 10% شیر خوراكی 0%
گاو گوشتی 10% جیره پایانی 20%
بره 5% جیره رشد 20%
میش 10%




خصوصیات فیزیكی و شیمیایی آب پنیر:
كشش سطحی آب پنیر بین 84000-40000 نیوتن بر متر مربع بوده و با افزایش كل مواد خشك و كاهش درجه حرارت این میزان زیاد می شود .خصوصیات ویسكوزیته آب پنیر تغلیظ شده نه تنها در شرایط راندمان تبخیر بلكه در بهبود عملیات نیز با اهمیت می باشد .بررسی های به عمل آمده نشان می دهد كه هیدرولیز لاكتوز سبب كاهش ویسكوزیته می شود.

PH:
Phآب پنیر شیرین تازه (6)از phآب پنیر اسیدی تازه (4.6)بالاتر است اما طی مدت دو روز phهر دوی آنه به زیر 3.5 یا كمتر كاهش یابد.

لاكتوز آب پنیر:
عمده ترین كربوهیدرات شیر می باشد كه 94%آن ضمن تهیه پنیر وارد آب پنیر می شود. یك كیلو گرم لاكتوز حداكثر تا میزان 16.8 كیلو ژول انرژی تولید می كند. میزان لاكتوز در شیر انسان،گاو،بوفالو،گوسفند وبز به ترتیب:4.1،5.1،4.9،7% می باشد و در صورت نبودن آنزیم لاكتاز در دستگاه گوارش،لاكتوز بدون هیچ تغییری وارد روده بزرگ می شود و در آنجا در اثر تجزیه توسط میكروارگانیزم ها تولید گازكربنیك و ایجاد نفخ می نماید .بعلاوه به علت تخمیر آن باعث بروز اسهال می شود كه این عارضه عدم تحمل به لاكتوز نامیده می شود.
لاكتوز دارای دو فرم آلفا و بتا است . قابلیت انحلال بتا لاكتوز در آب بیش از آلفا لاكتوز است . قابلیت انحلال لاكتوز در آب 10 برابر كمتر از ساكاروز است. وبا بالا رفتن درجه حرارت ،انحلال لاكتوز افزایش می یابد.لاكتوز به وسیله باكتری ها به سرعت تخمیر شده و تبد یل به اسید لاكتیك،اسید بوتریك،الكل و اسیدهای خطی دیگر می شود.

پروتین های آب پنیر:
Prشیر گاو به طور طبیعی 30الی35 گرم در لیتر می باشدو شامل دو بخش اصلی به نامهای كازئین و pr آب پنیر است . برای جدا كردن این دو بخش از یكدیگرph شیر را در درجه حرارت 20 به 4.6 می رسانند در این ph كازئین شیر رسوب می كند و بخش prباقی مانده كه به صورت محلول می باشند prهای آب پنیر را تشكیل می دهد.

ویتامین های آب پنیر:
ویتامین ها در شیر به دو دسته محلول در چربی (ADEK)و محلول در آب(BC) تقسیم می شود . ویتامین های محلول در چربی شیر چسبیده به به گلبولهای چرب شیر می باشد و مقدار آن در آب پنیر بستگی به میزان چربی موجود در آن دارد ،از آنجا كه میزان چربی آب پنیر كم است نتیجتا" میزان آن در آب پنیر خیلی كم است .ویتامین های محلول در آب در سرم شیر محلول بوده و در نتیجه در شیر چربی گرفته و آب پنیر باقی می ماند.و مقدار آنها بستگی به مقدار آنها در شیر دارد ومقدار آنها در شیر بستگی به عوامل خارجی داشته و تغییرات آن ناچیز است

مواد معدنی آب پنیر:
بخش مهمی از املاح و مواد معدنی موجود در شیر در فرایند تولید پنیر در آب باقی می ماند .فسفات كلسیم یكی از املاح مهم در شیر میباشد كه در آب پنیر های به روش اسیدی تولید می شود بیشتر از آب پنیر های شیرین می باشد.ولی میزان مواد معدنی دیگر در آب پنیر شیرین و اسیدی تقریبا برابر است.

استفاده از آب پنیر در تغذیه گوساله ها:
استفاده آب پنیر در تغذیه گوساله ها ارزشمند شناخته شده و معمولا در سن 2 الی 4 ماهگی به صورت مخلوط با شیر پس چرخ قابل توجه است. وپس از 4 ماهگی می توان از پاب پنیر خالص به میزان 10 الی 15 كیلوگرم در روز استفاده نمود . استفاده آب پنیر در تغذیه گوساله ها تا سن 15 ماهگی سودمند خواهد بود زیرا تا حد زیادی جایگزین كنسانتره یا شیر پس چرخ می شود . ثابت شده گوساله های پرواری تغذیه شده با آب پنیر رشد روزانه بیشتری داشته وجثه وتولید آنها كمی بهتر از گوساله پرواری می باشد كه از همان مقدار واحد غذایی به صورت شیر پس چرخ مصرف نموده اند.

امكانات تغذیه آب پنیر در تغذیه گاو :
به صورت آب پنیر تغلیظ شده در خوراكهای پلتی (میزان 10 درصد)
به عنوان مكملی برای مواد جایگزین شیر در گوساله ها
به صورت لیسیدنی در تركیب با اوره و چربی ها برای گاوهای پرواری
به عنوان مكمل های مایع در جیره های غذایی گاو های پرواری به خصوص در مناطق كوهستانی و نیمه كوهستانی(به میزان 10 لیتر در روز)پ

آب پنیر را می توان به صورت آزاد در اختیار گاو های گوشتی قرار داد اما مصرف زیاد آب پنیر در گاو های شیری باعث باعث كاهش تولید شیر و درصد چربی می شود. همچنین یك سوم احتیاجات ماده خشك گاوهای را می توان با این فرآورده جایگزین نمود . در صورت استفاده از آب پنیر در جیره خوراكی تامین انرژی،مواد ازته،(غلات به اضافه كنجاله روغنی یا دانه های روغنی)،مواد معدنی (كلسیم همراه آب پنیر شیرین)و ویتامین ضروری است.بطور كلی نشخوار كنندگان می توانند 12 الی 15 درصد وزن آب پنیر مایع مصرف كنند.
از عوامل مهمی كه مصرف آب پنیر را در یك گروه از حیوانات تحت تاثیر قرار می دهد،دمای محیط می باشد ، به این صورت كه با افزایش دما مصرف آن افزایش می یابد.
افزایش حجم مصرف كل مایع حیوانات مصرف كننده آب پنیر ممكن است نرخ رقت شكمبه (Dilution Rate)را افزایش داده و باعث بهبود راندمان سنتز پروتین میكروبی شود.طبیعتا افزایش حجم مایع مصرفی حجم ادرار را افزایش می دهد ولی هیچ خطری برای حیوان ندارد.مصرف زیاد آب پنیر باعث مرطوب تر شدن بستر می گردد.
گاهی قابلیت هضم چربی ها و پروتین ها افزایش یافته و با مصرف آب پنیر مواد معدنی در كل دستگاه گوارش ابقاء می شوند.اگر آب پنیر بصورت افزایش تدریجی به دام ها عرضه نشود و دوره عادت پذیری رعایت نشود اسهال و گاهی اوقات عدم مصرف خوراك رخ می دهد ولی پس از عادت پذیری گاوها به آن حتی در صورت آزاد هیچ مشكلی پیش نخواهد آمد. گاوها نیاز به یك دوره 4 هفته ای برای عادت به مصرف كردن آب پنیر مایع دارند . ممكن است نیاز به محدود كردن آب آشامیدنی طی این مدت باشد . در حالت كلی گاوها ممكن است حدود دو سوم از نیاز آبی خود را از آب پنیر و بقیه را با آشامیدن آب تامین كنند . وقتی آب پنیر آزاد در اختیار گاو ها قرار گیرد ،ممكن است روزانه 91 كیلو گرم مصرف كنند . و هر 45 كیلو گرم آب پنیر معادل 3.4 كیلو گرم كنسانتره 12% پروتین است .
آب پنیر و شیر پس چرخ بهترین مورد مصرف خود را به عنوان اجزایی مناسب برای جایگزینی شیر در گوساله ها ی جوان به دست آورده اند. بر خلاف پروتین های شیر پس چرخ ،پروتینهای آب پنیر لخته نشده و ممكن است در سطوح بالای مصرف منجر به مشكلات گوارشی شوند.می توان از آب پنیر در صورت نیاز مبرم به میزان 10% كنسانتره گاوهای شیری استفاده نمود.

موارد منع مصرف:
فیبر منبع اصلی نشخوار كنندگان است كه عرضه ناگهانی مقادیر زیاد آب پنیر (لاكتوز) باعث اختلال هضمی می شود . لاكتوز سریع تر از فیبر هضم شده و امكان دارد منجر به اسیدوز یا نفخ شود.
گاو های كه آب پنیر را از داخل ظرف مصرف می كنند تمایل زیادی به لیسیدن ته ظرف دارندكه امكان ورود برخی مواد مضر را به بدن را دارد. كه می توان این مشكل را با قرار دادن یك محدود كننده پلاستیكی ته ظرف یا انداختن یك تكه تخته شناور روی سطح آب پنیر این مشكل را بر طرف كرد.
به علت پایین بودن میزان ماده خشك آب پنیر ، انتقال آن در مسافت بیش از 50 كیلومتر به صرفه نمی باشد ، بنابراین در تغذیه گوساله تنها از پودر آب پنیر استفاده می شود . چون انرژی مورد نیاز برای خشك كردن خیلی بالا بوده استفاده از آب پنیر تغلیظ شده توصیه می شود.
به علت مقادیر بالای لاكتوز آب پنیر خشك شده نمی توان از آن به می زان زیاد و به طور مناسب برای تهیه ماده جایگزین شیر استفاده نمود .همچنین پودر آب پنیر جاذب الرطوبه می باشد و نگهداری آن در حالت فیزیكی مطلوب مشكل است.

نتیجه گیری:
بر اساس یافته ها ، آب پنیر می تواند باعث كاهش مصرف كنسانتره شود بدون اینكه هیچ گونه تاثیر منفی بر اضافه وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراك داشته باشد .و نیز در تغذیه گاوهای شیری تقریبا به اندازه مصرف ماده خشك آب پنیر ،مصرف بخش كنسانتره جیره كاهش می یابد بدون اینكه تولید شیر دچار نقصان گردد . به علت مقادیر بالای لاكتوز آب پنیر خشك شده نمی توان از آن به می زان زیاد و به طور مناسب برای تهیه ماده جایگزین شیر استفاده نمود.

استفاده های دیگر آب پنیر :
مخلوط با سویا برای بهتر شدن ارزش تغذیه ای
استفاده در صنایع گوشتی برای بهبود گوشت
استفاده در صنایع قنادی (برای ساخت بیسكویت استفاده می شود كه باعث بیشتر شدن زمان ماندگاری بیسكویت می شود )
استفاده در صنایع نانوایی (در كشورروسیه به طور وسیعی در صنایع نانوایی استفاده می شود)
و هزار راه نرفته باقی است.........​
 

?!؟

عضو جدید
تغذیه ذرت در گاوهای شیرده

كيفيت ذرت در تغذيه گاوهاي شيري منحصر به فرد است . اين گياه داراي ارزش غذايي بالايي است و حاوي مقادير زيادي انرژي و نشاسته مي باشد . اين گياه قادر است در هر هكتار 40 تن علوفه تازه و در برخي شرايط حتي بيشتر از اين مقدار توليد كند به عبارت ديگر توليد آن در هر هكتار 10 تا 15 تن ماده خشك است .
بر اساس هدف مصرف گياه ذرت نحوه برداشت آن متفاوت است :
1-ذرت تازه : ذرت تازه رامي توان درهرمرحله اي از رشد گياه حتي در مرحله اوليه رشد نيز برداشت كرد . در مراحل اوليه رشد علوفه ذرت ارزش غذايي مناسبي دارد ولي بايد مواظب بود كه ميزان زيادي از علوفه تازه به صورت يك جا به مصرف دام نرسد زيرا داراي تركيباتي است كه به سرعت هضم شده لذا توصيه مي شود كه در هر وعده غذايي بيش از 10 كيلو گرم علوفه تازه در اختيار دام ها قرار نگيرد .
2-ذرت دانه اي (كنسانتره) : برداشت ذرت دانه اي بايد در زماني صورت گيرد كه بلال آن كاملاً رسيده باشد .سه روش براي ذرت دانه اي وجود دارد :
الف ) برداشت بلال كامل و خرد كردن و قرار دادن آن در سيلو
ب ) برداشت بلال كامل به روش خرمن كوبي كه محصول حاصل از اين روش شامل دانه هاي بلال و قسمتي از چوب بلال است كه فرايند شده و سيلو مي شوند .
ج ) استفاده از كمباين كه در اين روش چوب بلال خرد شده و دانه هاي آن جدا مي شود محصول اين روش تنها شامل دانه ذرت است.
3- سيلوي ذرت :برداشت دانه هاي ذرت براي سيلو كردن بايد در زماني صورت گيرد كه به اندازه كافي رسيده باشند ( مرحله خميري سفت ) . همچنين طول مطلوب قطعات ذرت خرد شده بايد 8/0 سانتي متر باشد . اين اندازه براي تهيه سيلو مناسب است و امكان فشردگي كافي علوفه را در ساختمان سيلوي زميني فراهم مي كند . اين مسأله بسيار حياتي است كه تمام دانه هاي ذرت در طي مرحله چاپر كردن به خوبي عمل آوري شوند. اين عمل باعث شده كه در هنگام هضم به ميزان بيشتري در دسترس دام قرار گيرند زيرا دانه هاي سالم وفرايند نشده هضم نمي شوند و در نهايت از طريق مدفوع دفع مي شوند.
در تهيه سيلو مهمترين مسأله مديريت صحيح آن است كه شامل : برداشت علوفه ، ذرت در مرحله مناسب رشد ، پر كردن و متراكم كردن سريع سيلو ، پوشاندن سريع و مناسب سيلو .
برداشت علوفه ذرت بايد در مرحله اي از رشد گياه صورت گيرد كه داراي 35 – 30 % ماده خشك باشد .اين مرحله زماني است كه برگ هاي علوفه ذرت از پايين بوته شروع به زرد شدن كرده و دانه هاي ذرت به صورت خميري و در حال سفت شدن باشند در غير اين صورت اگر علوفه ذرت در مرحله اي برداشت شود كه ماده خشك آن كمتر از 30 % باشد ضايعات سيلو به صورت از دست رفتن مواد مغذي از طريق پساب زياد مي شود . از آنجايي كه غالباً ميزان ماده خشك علوفه ذرت در مرحله برداشت مناسب نيست بهتر است براي كنترل آب مازاد اقداماتي انجام داد . در اين راستا مي توان در هر تن علوفه بر اساس رطوبت آن 40 تا 70 كيلوگرم تفاله خشك چغندر قند اضافه نمود . اين تفاله بايد به صورت پرك و يا كل علوفه مخلوط شود نه اين كه به صورت يك لايه ريخته شود .
تفاله خشك چغندر قند علاوه بر جذب مقدار زيادي آب مازاد مي تواند اقداماتي از قبيل در نظر گرفتن يك لايه ضخيم از كاه غلات در كف سيلو براي جذب آب مازاد و نيز عمل آوري كاه انجام شود .افزودن اوره به علوفه سيلو شده ( 1 تا 2 كيلو گرم در هر تن ) در زمان پر شدن سيلو مي تواند مفيد باشد زيرا باعث:
1-افزايش سطح پروتئين علوفه سيلو شده
2-تهيه ازت سهل الهضم براي رشد باكتريايي سيلو شده و در نتيجه از كاهش كيفيت پروتئين علوفه جلوگيري مي كند
3-افزايش سهم توليد اسيد استيك در توده سيلو شده و طول عمر سيلوي ذرت در آخورها افزايش مي يابد .توصيه مي شود 1 تا 5/1 كيلوگرم كربنات كلسيم به هر تن علوفه در حال سيلو شده اضافه گردد .​
 

?!؟

عضو جدید
كنترل بيماريهاي تنفسي در دام هاي بزرگ

بيماري هاي عفوني دستگاه تنفس در حيوانات فارم به وسيله ي تركيبي از عوامل عفوني و عوامل مستعد كننده مثل آب و هواي بسيار سرد ، استرس از شير گرفتن حمل و نقل همچنين تهويه ي ضعيف در سالن نگه داري حيوانات به وجود مي آيند چرا كه اين عوامل سبب تضعيف مكانيزم دفاعي حيوانات مي شوند.
يك رهيافت معقول براي كنترل بيماري هاي تنفسي شامل موارد زير مي شود:
به دست آوردن يك تشخيص باليني و آزمايشگاهي رخ دهنده در حيواناتي كه به طور باليني مبتلا شده اند.
تلاش براي پيشگويي وقوع يك بيماري اختصاصي بر اساس تجربهء قبلي و در نظر گرفتن تكنيك هاي مديريتي كه بتوانند اثرات عوامل استرس زا را به حداقل برسانند.
در نظر گرفتن بر نامه هاي واكسيناسيون براي بيماريهاي اختصاصي در صورتي كه لازم به نظر برسند.
اهميت تشخيص
به خاطر اينكه اغلب بيماري هاي تنفسي به وسيله عوامل عفوني متعددي به و جود مي آيند لذا به دست آوردن تشخيص قطعي اتيو لوژ ي بيماري به طور قابل توجهي مشكل به نظر مي رسد و بسياري از عوامل عفوني كه موجب بيماري تنفسي مي گردند در محيط و همچنين در حالت طبيعي در حفره ي بيني حيوانات سالم حضور دارند و اين عوامل سبب ايجاد مشكل و تداخل در آزمايشات ميكروبيولوژي به هنگام بروز بيماري تنفسي مي گردند.
چون عوامل عفوني معمولا" هم از حيوانات بيمار و هم از نوع سالم آنها ايزوله مي شود بنابراين ارتباط بين عامل بيماري و اثرات آن به خوبي مشخص نمي شود و به نظر مي رسد كه عوامل مستعد كننده اهميت عمده اي در هر برنامه ي كنترلي مي توانند
داشته باشند.
تكنيك هاي مديريتي
بسياري از بيماريهاي تنفسي شايع در زمانهاي مشخص و تحت شرايط معيني رخ مي دهند و كنترل موفقيت آميز آن بستگي به استفاده از تكنيكهاي مديريتي قبل از احتمال وقوع بيماري دارد.
به عنوان مثال در گاوهاي گوشتي پنو موني پاستورلايي با به كارگيري روشهاي مديريتي مشخص كه استرس از شير گرفته را به حداقل مي رساند كنترل مي شود. شيوع پنو موني در گوساله هاي نر كه براي انجام يك آزمايش انتخاب شده اند به حداقل مي رسد. به شرطي كه آنها به خوبي از شير گرفته شوند.
در آمريكاي شمالي بيماري تنفسي گاوان (brd) در بين گاوهاي جواني كه از چندين مرتع مختلف چرا مي كنند بسيار شايع است كه اين حالت پس از طي مسافت هاي طو لاني (جهت تغذيه) رخ مي دهد. بيماري تنفسي اسب در اسبهاي جواني كه در مسير مسابقه براي حركت جمع شده اند و همچنين در اسبهايي كه جهت نمايش آورده شده اند رخ مي دهد.
شرايط سالن نگهداري
گاوها و خوكهايي كه در فصل زمستان در محيط سرد و مرطوب و در فصل تابستان در يك محيط بسته و گرم و با ازدحام زياد در طويله نگهداري مي شوند ممكن است مستعد شيوع يك پنو موني با واگيري بالا باشند .واگيري و تلفات بالاي حاصل از پنو موني مي تواند در حضور غلظت بالاي آمونياك در محيط و يا گردو غبار زيادرخ دهد.
بروز آمفيزم ريوي و سرفه در اسبهايي كه در اصطبل هاي حاوي گرد و غبار و با تهويهي ضعيف بسته شده اند در مقايسه با اسبهايي كه در اصطبلهاي در باز نگهداري مي شوند بسيار بالا است. تقريبا" 200 سال پيش مديريت بد اصطبل ها به عنوان عامل مهم در ايجاد سرفه در اسبها توصيف شده است با اين حال هنوز به طور موكد بر بكارگيري يك آنتي بيوتيك وسيع الطيف همراه با اكسپكتورانت ها و ساير داروها در مديريت باليني اسبهايي كه در اصطبل نگهداري شده و سرفه ي مزمن دارند تاكيد شده است. ملاحضات و توجهات بيشتر در مورد خوب نگهداشتن اصطبل و تهويه ي آن ضروري به نظر مي رسد. در خوك پنوموني آنزو ئو تيك بسيار گسترده است اما اثرات پنو موني با مديريت خوب سالن تهويه و تغذيه مي تواند در سطوح بسيار پاييني نگهداشته شود. تاكيد بسيار زيادي بر تلاش و كوششي در جهت ريشه كني گونه هاي مختلف مايكو پلاسما صورت گرفته است كه بي نهايت مشكل است.​
 

?!؟

عضو جدید
تعيين ارزش غذايی گياه موخور جهت استفاده در تغذيه دام

در پي افزايش نقش تغذيه در اقتصاد دامپروري، از اواسط قرن اخير تاكنون، شناسايي ارزش مواد غذايي و مواد خوراكي و تعيين احتياجات غذايي حيوانات(مزرعه‌اي) توجه متخصصين، بخصوص علوم دامي را به خود معطوف داشته و تحقيقات بيشماري در اين مدت انجام گرفته است [4 ].
مراتع مهمترين بخش از منابع تجديد شوندة كشور است كه به دليل پايين بودن هزينه تأمين علوفه از آنها در مقايسه با هزينه توليد علوفه از طريق كشت آبي فشار زيادي بر آن وارد مي شود[3 ].
در شرايط معمولي به طور متوسط 4/21 ميليون تن علوفه خشك در مراتع توليد مي شود كه 50 درصد آن معادل 7 /10 ميليون تن در تغذيه دام به مصرف مي رسد و 50 درصد باقيمانده آن جهت ادامه حيات مراتع وحفظ آن باقي مي‌ماند[2 ].
اين مقدار حدود 60 ميليون واحد دامي را تعليف مي‌كند؛ حال آنكه طبق آمار، جمعيت دام كشور رقمي در حدود 107 ميليون واحد دامي است كه تقريباً دو برابر ظرفيت مراتع كشور را تشكيل مي‌دهد. اين مسأله سبب چراي بيش از حد مراتع كشور را به دنبال دارد. پس بهبود كيفي دام از طريق افزايش كمي و كيفي علوفه (مرتعي و غيرمرتعي) امري اجتناب ناپذير است[3 ].
بنابراين با توجه به افزايش تعداد دام در مراتع و پايين بودن ظرفيت توليدي آنها نياز به استفاده از منابع غذايي غير مرتعي ضروري به نظر مي رسد. به منظور رسيدن به هدف فوق، ارزش غذ ايي گياه موخور بررسي شده است. بلوط غرب3 به عنوان يكي از گياهان شاخص و شايد با اهميت ترين گياه در منطقه رويشي غرب كشور است كه جايگاه ويژه اي بخصوص در محيط طبيعي ايلام دارد. موخورها (بطوركلي دارواشها) از جمله گياهان نيمه انگلي هستند كه در رويشگاه زاگرس بيشتر بر روی بلوطها و بسياري از درختان و درختچه‌ها رشد مي‌كنند و سبب ايجاد اختلال در روند طبيعي حيات آنها مي‌شوند و حدوث خسارت گاهاً به قدري شديد است كه حتي باعث مرگ درختان تنومند و بزرگ بلوط نيز مي‌‌شود ( مشاهدات پژوهشگران) . براي مبارزه با اين گياه نيمه انگل بر اساس مدارك و شواهد، مؤثرترين راه قطع مكانيكي شاخه آلوده مي‌باشد كه لاجرم هزينه‌هايي را نيز به همراه خواهد داشت[5].
با توجه به كمبود علوفه در منطقه جهت چراي دام، در اين تحقيق سعي بر آن شد تا ارزش غذايي گياه موخور جهت تغذيه دام مشخص گردد كه از اين طريق با توصيه استفاده از اين گياه در جيره غذايي دامها ، هم بخشي از نياز غذايي دام مرتفع ‌شود و هم از ميزان فشار بر مراتع كاسته شود.
نمونه‌برداري از گياه موخور:
براي بدست آوردن نمونه‌اي يكدست جهت برآورد ارزش غذايی گياه موخور در چهار جهت جغرافيايي جنگلهاي اطراف شهر ايلام حركت نموده و از شاخ و برگ تازه گياه موخور در هر جهت مقداري به وزن يك كيلو‌گرم برداشت گرديد (جمعاً 4 كيلو‌گرم). نمونه‌برداري در اوايل فصل تابستان و پايان دورة گلدهي و به حداكثر رسيدن رشد‌ زايشي انجام گرفت. نمونة هر جهت جغرافيايي در كيسه نايلوني ريخته شده و سريعاً به آزمايشگاه دانشكده كشاورزی دانشگاه ايلام منتقل گرديد و هر چهار كيلو‌گرم بطور كامل با هم مخلوط شدند و از آن، يك كيلوگرم جهت بررسيهاي آزمايشگاهي جدا گرديد. اين يك كيلوگرم شاخ و برگ گياه موخور معرف هر چهار جهت جغرافيايي و به عبارت بهتر معرف موخورهاي جنگل اطراف شهر مي‌باشند. نتايج و بحث نتايج مربوط به تجزيه شيميايي بدست آمده از گياه موخور در زير مي‌آيد.
جدول شماره 5- ميانگين كل تركيبات شيميايي گياه موخور (بر اساس صددرصد ماده خشك)

ماده خشك % رطوبت % پروتئين خام % چربي خام % الياف خام % كلسيم %
402 0/0 0/4 9 12/0 25/0 13/1
فسفر % سديم % سديم % پتاسيم % منيزيم % آهن%
3/20 6/5 6/5 56/13 71/71 29/28


بر اساس نتايج، ميزان پروتئين گياه موخور، به عنوان يك فاكتور بسيار اساسي56/13 درصد است كه نسبت به ميزان اين عامل در بسياري از خوراكهاي رايج در تغذيه دام ( كاه برنج، كاه گندم، كاه جو و علف خشك مرتع) در حد مناسبي است و مي‌تواند به عنوان يك ماده خوشخوراك مورد توجه قرار گيرد. ميزان چربي اندازه‌گيري شده، 6/5 درصد است كه باز هم در مقايسه با چربي موجود در بسياري از علوفه‌هاي رايج در تغذيه دام از كيفيت و جايگاه مناسبي برخوردار بوده و با توجه به اينكه چربي شكل اصلي ذخيره انرژي در حيوانات است و به عنوان عايق حرارتي نيز حائز اهميت مي باشد از اين نظر بسيار انرژي‌زا و گرم كننده است و مي‌توان از آن در اوقات سرد سال استفاده نمود. ميزان الياف خام اندازه‌گيري شده 3/20 درصد است كه در مقايسه با بسياري از خوراكهاي رايج از كيفيت مناسبتري برخوردار است. كم بودن الياف خام بر ميزان خوشخوراكي و قابليت هضم ماده غذايي مي‌افزايد و ميزان پروتئين جذب شده را افزايش مي‌دهد. چون ميزان بافت فيبري در ساقه و شاخه گياه موخور اندك مي‌باشد (علت ترد بودن ساقه و شاخه موخور) كم بودن ميزان الياف خام دور از انتظار نبوده است. ميزان عناصر معدني كلسيم، فسفر، پتاسيم، سديم، منيزيم و آهن به ترتيب: 13/1، 25/0، 12/0، 4 ، 09/0 درصد و 402 قسمت در ميليون بوده است كه عناصر فسفر، سديم ،پتاسيم و آهن از حد مورد نياز گوسفند بيشتر بوده و نمايانگر كيفيت بسيار مناسب آنهاست و مقدار عناصر كلسيم و منيريم اندكي كمتر از حد مورد نياز گوسفند است كه در صورت استفادهء خالص بايستي حتماً از منابع ديگري اين كمبود جبران شود. قابل ذكر است كه در ميزان عناصر معدني بر اساس شرايط آب و هوايي و خاك تغييراتي ايجاد خواهد شد. به طور كلي بر اساس نتايج بدست آمده از تعيين ارزش غذايي گياه موخور، اين گياه در جايگاه بسيار مناسبي براي تغذيه قرار داشته و خوراكي بسيار ايده‌آل و پر انرژي و گرما‌زا مي‌باشد و در رديف گياهان خوشخوراك و با قابليت هضمي بالا مي‌باشد و استفاده از اين گياه براي تغذيه دام بويژه در اوقات سرد سال توصيه مي‌گردد. بنابراين با برداشت اين گياه جهت تغذيه دام به چند هدف ارزشمند مي‌توان رسيد: 1- كمك به كاهش ميزان خسارت وارده موخورها به درختان بويژه بلوط در رويشگاه غرب كشور 2- تأمين قسمتي از علوفه مورد نياز دام و آن هم با كيفيتي بالا 3- كاهش در هزينه خوراك دام 4- جبران كمبود مواد غذايي و عناصرموجود در بعضي خوراكهاي مورد استفاده در تغذيه دام​
 

?!؟

عضو جدید
گزینه های جدید برای مدیریت كود دامی در مزارع كوچك

برای خیلی افراد مدیریت كود به معنای كشاندن آن به مزارع دور دست تر از گاوداری ها است .این كار منجر به افزایش هزینه به ازای هر كیلومتر حمل ونقل كامیون ها و دیگر مشكلات ناشی از این حمل ونقل میگردد.

خوشبختانه فن آوریهای پیدا شده اند كه این نگرانی ها را كاهش میدهد. شاید برخی از شما ها راجع به ابزارهای مكانیكی مثل غربال های شیب دار و پرس های مارپیچی كه به طرز موثری بخشی از مواد جامد را از مایع جدا میكند كه آب كمتر و مواد جامد بیشتری را حمل نمایی <چیز های را شنیده باشید .مشكل آن هزینه است. سامانه های مكانیكی نیاز به سرمایه گذاری عمده دارند كه فراتر از دسترسی بسیاری از دامداری های كوچك است.

یك فن آوری اخیرا ظهور كرده كه برای گله های با هر اندازه مناسب است و روشی مواد جامد كود از مایعات با استفاده از لوله های تصفیه پارچه ای و اصلاح شیمیایی است كه در كاهش فسفر- كل نیتروزن و نیتروزن آلی موجود در مایع و در عین حال خارج كردن مواد جامد موجود در كود موثر واقع شده است.

لوله ها را میتوان بسته به محل تجمع كود به طول های مختلف ساخت. لوله هایی كه در واحدهای گاوداری بیش از همه مورد استفاده قرار گرفته اند -13.7متر محیط و 30.5 متر طول دارند.معمولا لوله های پارچه ای روی سطحی هم تراز با مرداب تجمع یا ساختمان ذخیره كود گذاشته می شوند.كود دامی یا فاظلاب آن با یك فلز سازگار با طبیعت یا نمك های آهن كه در صنعت فاظلاب به طور معمول استفاده می شوند و نیز یك پلیمر اصلاح میگردد تا به لخته بستن و ته نشین شدن مواد جامد كمك شود.

پس جریان فاظلاب اصلاح شده از طریق یك دریچه كه پایین تر از انتهای لوله قرار گرفته است به درون لوله پارچه ای پمپاژ میشود.وقتی لوله پر شود> وزن مواد كمك میكند تامایع از میان منافذ لوله عبور كند. یك لایه به سرعت در سطح لوله تشكیل می شود كه بازده تصفیه را بهبود میبخشد. با تشكیل این لایه در لوله>درصد زیاد ی از مواد جامد ومغذی در لوله باقی می مانند

میتوان این فرآیند را چندین بار تكرار كرد تا لوله با مواد جامد بدون آب پر شود. مایع یا فاظلاب حاصل معمولا برای آبیاری به درون مرداب تجمع مرحله دو جریان یافته یا به محل ذخیره اولیه كود بر میگردد.این فاظلاب دارای مواد مغذی كمتری بوده و میتوان در مزارع نزدیك به كار برد و یا میتوان به عنوان آب بازیافتی برای شستشو وغیره مورد استفاده قرار گیرد .این پساب بوی كمتری دارد.


استحصال مواد مغذی....


تحقیقات اخیر در مركز تحقیقات گاو شیری دانشگاه جورجیا ثابت كرده كه با استفاده از اصلاح شیمیایی و لوله های پارچه ای نرخ برداشت فسفر و نیتروژن آلی به ترتیب 99 و100 درصد است .لوله ها در مقایسه با حالتی كه بدون استفاده از اصلاح شیمیایی پر شده بودند>با سرعت بیشتری آب از دست دادند ومواد مغذی بیشتری در خود نگه داشتند.نتایج مشابهی در یك گاوداری 150 راسی و دو گوسفن دار یمجزا به دست آمده است.

بسته به مواد جامد ومحتوای آلی آنچه كه به داخل لوله ها پمپ میشود>هزینه ها متفاوت خواهند بود.همچنین بستگی به درصدی از مواد مغذی دارد كه تلاش میكنید از كود استحصال شود .
كودهای با مواد جامد بیشتر نیاز به مواد شیمیا یی بیشتری دارند تا بی آب شوند.برای استحصال بیش از 95درصد مواد مغذی از یك جریا ن فاظلاب حاوی 2درصدمواد جامد>هزینه پر كردن یك لوله 13.7 متر در 30.5 متر روی كاغذ تقریبا 3600$ خواهد بود كه شامل هزینه مواد شیمیایی ولوله است .وقتی لوله پر شود >نزدیك به 2460520 لیتر از فاظلاب كود به درون لوله پارچه ای پمپ شده است . آن چه برای تان به جا می ماند 241متر مكعب از مواد جامد با 75 تا80 درصد رطوبت است . این بر آورد هزینه های طراحی محل >دستگاه پمپاز و تزریق را در بر نمیگیرد >چون میتوان آنها را بر اساس هزینه های جاری در نظر گرفت.
این فن آوری چندین مزیت دارد :
1) مواد جامد باقی مانده در لوله بسیار خشك تر هستند و می توان آنها را به محل های دور تر حمل كرد و روی خاك های فقیر از فسفر پاشید.

2)مواد جامد را میتوان تا موقع لزوم در لوله ها ذخیره نمود كه نیاز به پخش كود در مزرعه را به دلیل محدودیت ظرفیت ذخیره مرتفع می سازد.

3)همچنین از پساب حاصل كه فسفر كمتری دارد میتوان به عنوان سامانه شستشو وپخش كردن آن در زمین به تنهای یا به همراه آبیا ری استفاده نمود .

ارزیابی و اتخاذ تصمیم.....

هیچ فن آوری كه گاوداری ها برا ی مدیریت فاظلاب خود نیاز دارند دقیقا مطابقت ندارد.باید هزینه های توام با هر فر آیندی را كه در نظرتان است> ارزیابی كنید .استحصال كود>مواد مغذی و جامد موجود در كود >زمین های زراعی قابل دسترسی وفاصله میان واحد ذخیره یا ساختمان ذخیره تا زمین >باید در اتخاذ نوع فن آوری كه برای تان مناسب تر از همه است >مد نظر قرار گیرد.كارگر و سوخت تنها هزینه های نیستند كه با مدیریت كود توام اند.بیمه مسولیت استهلاك >جایگزینی اجزا ء و سایر هزینه های ثانویه را باید در هنگام ارزیابی هزینه های جاری مورد محاسبه قرار داد.

آخرین مورد در خور توجه این است كه مزرعه شما تا چه حد می تواند قوانین در شرف وقوع كود دامی در آینده را رعایت نماید. برخی مزارع مجبورند طی سالهای آینده تغیرات قابل توجهی انجام دهند تا پیش نیاز برنامه های مدیریت كود دامی و مواد مغذی خود را رعایت و بر آورد سازند.

نتیجه:

استفاده صحیح و مناسب از كود و حتی ضایعات دامی وخوراك به نحو احسن كه این موارد> لازمه یك مدیر موفق و كار آمد می باشد.
به امید موفقیت تمام مدیران بویژه بخش كشاورزی و منابع طبیعی.​
 

?!؟

عضو جدید
یولاف جهت علوفه خشك

هنگامی كه ساقه ها و برگ یولاف هنوز سبز بوده می توان آنها را درو نموده و برای علوفه خشك استفاده نمود . در این موقعیت با توجه به بالا بودن پروتئین آن یولاف دارای ارزش غذایی بالاتری می باشد ، در زمان بالغ شدن میزان انرژی قابل مملا حظه ای در آن ذخیره شده ، اما در صورت تاخیر در برداشت مقدار ریزش و افت آن بالا خواهد رفت .
یولافی كه برای علوفه خشك استفاده شده با توجه به شرایط خشكسالی ، آسیب رگبار ( تگرگ ) و سایر عوامل رشدی كه سبب توقف الگوهای رشد شده ، در مقایسه با گندم و جو تمایل و پتانسیل بیشتری برای جمع كردن نیترات در گیاه خشك آن دارد . تحت چنین شرایطی لازم است كه برای اطمینان از ایمنی و عدم سمی شدن آن ، یكسری تشخیص های آزمایشگاهی برای علوفه خشك یولاف صورت گیرد .
سیلو كردن
گیاه یولاف دارای ساقه هایی تو خالی بوده كه این عامل در هنگام سیلو كردن آن با توجه به نگه داشتن اكسیژن در خود ، سبب بروز مشكلاتی می گردد . در سیلوهای افقی این می توان سبب ایجاد مشكلاتی برای ذخیره گیاه گردد . اگر سیلوی عمودی یا لوله ای از جنس پلاستیك در دسترس باشد می توان از آن برای ذخیره یولاف استفاده نموده ، چرا كه با توجه به بسته بندی و امحاء اكسیژن ، آن می توان به شكل بهتری در مقایسه با ذخیره افقی ، این گیاه را سیلو نمود .
مقدار مینیمم اكسیژن برای اینكه به محصول سیلو شده آسیب وارد ساخته 55 درصد و میزان رطوبت هم در شكل عمودی یا برج مانند سیلو ، 65 درصد می باشد . لازم است كه ذخیره محصول به شكل بسته بندی محكم در سیلو انجام گرفته تا شرایط آنا ایروبیكی محصول حفظ گردد. بسته بندی آن برای جلوگیری از نفوذ هوا مهم است .
جز در موارد سیلوهای برجی ( استوانه ای ) یا فشرده ( مهر و موم شده ) ، لازم است كه علوفه یولاف را به شكل ردیفی قرار داده تا اكسیژن از طریق ساقه های تو خالی وارد فضای بسته ها نشده و از این طریق سبب پائین آمدن كیفیت یولاف ذخیره شده گردد .
تحقیقات دانشگاه ایالتی south Dakota نشان می دهد كه ذخیره یولاف و سیلو نمودن آن روشی مناسب برای نگهداری مواد تغذیه ای گلع می باشد . علوفه خشك شده یولاف دارای میزان كمتری ( 78/ 1 پوند در روز ) ارزش غذایی در مقایسه با علوفه سیلو شده ( 28/ 2 پوند در روز ) است . از لحاظ درصد وزنی هر دو نوع علوفه دارای نسبتی یكسان می باشند كه در نتایج مربوطه مورد لحاظ قرار گرفته است . این نتایج یك امتیاز 8 / 21 درصدی را برای ارزش غذایی علوفه سیلو شده در مقایسه با علوفه خشك اعمال می نماید . با در نظر گرفتن افت های گیاه در هنگام ذخیره و برداشت ، میزان بهره گیری گله از علوفه بسته بندی شده 24 درصد بیشتر از علوفه خشك در میزان معادل و حوزه مساوی بوده است . یك آزمایش دیگر هم نشان داده كه امتیاز علوفه سیلو شده در مقایسه با علفوفه خشك تا 48 درصد بالاتر بوده كه تحت توجه حوزه و بهره وری گله مورد لحاظ قرار گرفته است .
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــ
كاه
در خاورمیانه از كاه و كلش یولاف هم به شكل گسترده ای جهت تغذیه زمستانی گاوهای استفاده می گردد . آزمایشهای تحقیقی كه در مركز تحقیقی N D S U دیكنسون انجام گرفته نشان می دهد كه تركیب علوفه تبدیل شده به كاه به میزان 50 درصد در تغذیه گاوههای آبستن دارای عملكردی رضایتبخش است . یك تحقیقی مشابه در داكتوای شمالی نشان داده كه بین گاوهایی كه در زمستان نصف جیره غذایی آنها تفاله ذرت یا كاه حاصله از یولاف بوده ، عملكردی مشابه وجود داشته است .
كاه یولاف نسبت به كاه گندم یا جو كمی خوش هضم تر و خوش خوراكتر بوده ، اما در مقایسه با كاه ارزان این میزان خوش خوراكی و قابلیت هضم كمتری دارد .
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــ
تاثیرات تكمیلی سیلو كردن
قابلیت هضم پروتئین و انرژی زایی گیاه هنگامی كه گیاه به مرحله تكمیلی و بلوغ دانه رسیده ، كاهش می یابد ، اما تا هنگامی كه الیاف آن ترد بوده ، این قابلیت بالا می باشد . وقتی كه گیاه خوشه و سنبده داده ، دانه های یولاف به مرحله تكامل رسیده و در این صورت در هنگام تبدیل شدن به علوفه خشك ، این خوشه ها ریخته و افت و ریزس گیاه بیشتر می گردد.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــ
اشكال دیگر یولاف
تعداد كمی از واریته های بدون غلاف یولاف وجود داشته ، اما آنها به ندرت پرورش داده می شوند . یولاف پوست كننده ( كه از پوست جدا شده ) دارای ارزش غذایی قابل مقایسه ای با ذرت بوده ، اما از نظر هزینه ای معمولا جذابیتی برای تغذیه گله ندارند . نتایج بررسی ها نشان داده كه با توجه به تجربیات گله داران ، دانه های یولاف برای پرورش گله خیلی مناسب بوده ، اما در صورت استفاده به عنوان یك غذای كنسانتره جهت پروار بندی دارای عملكرد رضایتبخش كمتری است .​
 

?!؟

عضو جدید
ضوابط فنی احداث واحدهای دامپروری

موقعيت
الف-فواصل:
حداقل فاصله محدوده تاسيسات دامداريهاوكارخانجات باواحدهاي مشابه وغيرمشابه وهمچنين باشهر،شهرك وروستا (مناطق مسكونی ) جنگل،رودخانه،درياوسايرعوا رض طبيعي،حريم فرودگاه،جاده،راه آهن،خطوط اصلي انتقال نفت وگاز،شبكه هاي فشارقوي برق وواحدهاي صنعتي(عوارض تاسيساتي)،براساس مفادمندرج درجدول،فواصل تعيين مي شود.
تبصره1:درمواقع اضطراري وياارائه دلايل مستدل،كميسيون مركزي مجازاست،نسبت به كاهش ياافزايش حداقل فواصل مذكورمندرج درجدول فوق الذكر،تصميم لازم رااتخاذكند.
تبصره2:درخصوص بعضي ازكارخانجات وواحدهاي پرورش بعضي ازحيوانات كه درجدول فواصل است،نامي ازآنهابرده نشده است،براساس توضيحاتي كه درفصول اختصاصي پرورش هركدام ازآنهاذكرشده اقدام مي شود.
ب-عوارض جغرافيايي واقليمي
1-درحدامكان،محل تاسيسات بايدبه گونه اي انتخاب شود،كه جهت وزش بادازسوي مناطق مسكوني به طرف دامداري باشد.
2-محل تاسيسات درموردحيوانات پوستي غيرنشخواركننده،به خصوص جوندگان،بايدطوري احداث شودكه ازنظرعبورومرور سايرحيوانات وجوندگان وحشي به داخل تاسيسات جلوگيري به عمل آيد.
3-محل تاسيسات نبايددرمسيرهاي شناخته شده،قرارگيرد.
تاسيسات وتجهيزات
الف-ضايعات:
به منظورمعدوم كردن تلفات وضايعات دركليه واحدهاي دامداري،كارخانجات جوجه كشي وكشتارگاهها،بايدنسبت به حفرچاه تلفات،نصب كوره لاشه سوز،دفن ياتحويل آنهابه مراكزتبديل ضايعات بارعايت كليه شرايط بهداشتي اقدام شود.
تبصره:درهرصورت كليه واحدهاي دامداري،كارخانجات ياكشتارگاههابايدنسبت به تبديل،محو يادفن تلفات وضايعات خود، به نوعي كه باعث شيوع بيماري ياانتشارآلودگي نشود،اقدام كنند.
ب-فاضلاب
تصفيه فاضلاب دامداريهاوكارخانجات برحسب مورد،داراي ضوابط مشروحه زيرخواهدبود:
1-درنقاطي كه آبهاي تحت الارضي پائين باشدواطراف گاوداري،زمين كشاورزي وجودداشته باشد،گاوداري بايدداراي سيستم جمع آوري فاضلاب ازشيردوشتي،محل پرورش گوساله وزايشگاه باشدوفاضلاب مزبور،جهت كاهش بارآلودگي ورسوب موادمعلق به حوضچه ترسيب هدايت شودوپس ازرسوب گيري درحوضچه هاي مزبور،به زمينهاي كشاورزي جاري گردد.
2-درگاوداريهايي كه آبهاي تحت الارضي پائين باشدودراطراف گاوداري زمين كشاورزي وجودنداشته باشد،فاضلاب بايدپس از عبورازحوضچه هاي ترسيب،به چاه فاضلاب هدايت شود.
3-درنقاطي كه آبهاي تحت الارضي بالاباشدودراطراف گاوداري زمين كشاورزي وجودداشته باشد،فاضلاب بايدبه حوضچه هاي ترسيب هدايت شودوپس از24ساعت توقف درحوضچه هاي مزبور،همراه باآب كشاورزي درزمينهاي زراعتي جاري گردد.
4-درنقاطي كه آبهاي تحت الارضي بالاباشدودراطراف گاوداري زمين كشاورزي وجودنداشته باشد،فاضلاب بايد به حوضچه هاي ترسيب هدايت وپس از24ساعت توقف،توسط دستگاه تخليه به محل مناسب ديگري حمل شود.
5-درخصوص گاوداريهاي كوچك وسايردامداريهاوكارخانجات جوجه كشي وميادين دام،بسته به شرايط جغرافيايي واقليمي ونوع دام وشيوه بهره برداري،فضولات بايدبه نوعي جمع آوري وخارج شوند،كه باعث آلودگي واحديامحيط زيست اطراف نگردند.
6-فاضلاب كشتارگاهها،بايدپس ازتصفيه كامل حياتي وتوليدي،درزمينهاي كشاورزي ياچاه فاضلاب،برحسب امكانات جاري شود.
7-تخليه فاضلاب كليه دامداريها،كارخانجات وكشتارگاههابه رودخانه،آب بندان،درياودرياچه ممنوع مي باشد.درمواقع اضطراري،بانظرموافق كارشناسي محيط زيست بلامانع است.
ج-لوازم ووسايل:
1-كليه دامداريهابايد،مجهزبه تاسيسات ولوازم ووسايل مخصوص ضدعفوني،سمپاشي وهمچنين،مجهزبه وسايل ايمني باشند.
2-كاركنان دامداريهابرحسب وظيفه بايد،مجهزبه كلاه،لباس كاروچكمه باشندوسايروسايل بهداشتي وايمني براي آنان درواحدمهياباشد.

ضوابط تاسیس واحدهای دامپروری

تأسيس واحدپرواربندي گوساله
ضوابط صدورپروانه تاسيس واحدهاي پرواربندي گوساله:
1-ظرفيت:
ظرفيت هرواحدپرواربندي جديدالتاسيس،نبايددرهردوره از50راس كمترواز1000راس بيشترباشد.
تبصره:شركتهاي تعاوني توليدوكشت وصنعتهاي واجدشرايط مي توانند،متقاضي اخذپروانه تاسيس پرواربندي گوساله، بيش از هزارراس درهردوره باشند.
2-زمين:حداقل زمين موردنيازجهت تاسيس واحدهاي پرواربندي گوساله برحسب ميزاني كه درذيل نقشه هاي منضم به ((نظام))قيد شده است،مشخص مي شود.
زمينهاي ارائه شده جهت كشت نباتات علوفه اي بايد ازانواع زمينهاي آبي باشد وبه ميزاني تعيين گرددكه بتواندحداقل 3/1 كل نيازغذائي موردنيازدام راتامين كند.
3-نقشه وجايگاه:جهت پرواربندي وپرورش گوساله،نقشه هاي تيپ براي ظرفيتهاي 25-100و300راس دراقليمهاي سردسيروگرمسيربه شرح منضم به كتاي طراحي،پيش بيني وترسيم شده است.
مباني محاسباتي نقشه هاي تهيه شده برحسب هرراس گوساله پروارتعيين مي شودومتوسط مساحت زيربناي مفيدموردنيازبه ازاي هرراس گوساله پرواري اصيل دريك دوره،85/4مترمربع مسقف و15/5مترمربع غيرمسقف وبه ازاي هرراس گوساله دورگ وبومي،35/4مترمربع مسقف و5مترمربع غيرمسقف،به شرح زيرمي باشد.
شرح گوساله اصيل گوساله دورگ بومي
مسقف غيرمسقف مسقف غيرمسقف
جايگاه گوساله نر 5/2 4 2 4
خانه گارگري 4/0 -- 4/0 --
محل عمليات دامپزشكي 2/0 -- 2/0 --
انبارعلوفه 17/1 -- 17/1 --
انباركنسانتره 58/0 -- 58/0 1
سيلو -- 15/1 -- --
جمع كل(مترمربع) 85/4 15/5 35/4 5

تبصره1:درواحدهاي كمترازيكصدراس،احداث محل عمليات دامپزشكي ضروري نيست ودرظرفيتهاي بالاي 100راس به ازاي هر100راس اضافه(علاوه برآنچه كه دربالااشاره گرديد)،10مترمربع مسقف ودوبرابرآن بهاربنددرنظرگرفته مي شود.
تبصره2:جهت بارگيري وتخليه گوساله بايدسكوي موردنيازپيش بيني شود.
تبصره3:باتوجه به عوامل جوي وشرايط اقليمي درمناطق مختلف كشور،به تشخيص كميسيون صدورپروانه استان،مي توان يه جاي سكوي علوفه (غيرمسقف)ازانبارعلوفه(مسقف) استفاده كرد.
4-فواصل:رعايت فواصل درخصوص تاسيسات پرواربندي گوساله،برطبق جدول فواصل منضم به ((نظام))الزامي است.
تبصره1:تاسيسات موجودي كه جهت صدورپروانه بهره برداري واحدهاي فوق الذكربه كارخواهدرفت،بايدبه تائيدكميسيون صدورپروانه استان رسيده باشدومبناي محاسبه ظرفيت چنين واحدهائي براساس آنچه كه درقسمتهاي ذكرشده است،مي باشد.
تبصره2:گاوداريهاي موجودي كه به علت عدم امكان رعايت فاصله مشمول دريافت پروانه بهره برداري نوسازي يابهسازي نشوند،مي توانندبرابرضوابط انتقال،پروانه تاسيس دريافت كنند.
تبصره3:تمديدپروانه بهره برداري واحدهاي گاوداري شيري بالاي هزارراس،كه قبلا"پروانه بهره برداري دريافت كرده اند، بلامانع است.


تاسيس واحد پرورش گاو شيری

ضوابط صدورپروانه تاسيس واحدهاي گاوشيري
1-ظرفيت:ظرفيت گاوداري شيري جديدالتاسيس،نبايداز20راس كمترباشدوظرفيتهاي بيشتربه شرح زير تعيين مي شود.
- واحدهاي كوچك به ظرفيت 20الي 50راس گاومادر.
- واحدهاي متوسط به ظرفيت 51الي 150راس گاومادر.
- واحدهاي بزرگ به ظرفيت 151الي 300راس گاومادر.
- واحدهاي خيلي بزرگ به ظرفيت بيش از300راس گاومادر(حداكثر500راس)
2-زمين:حداقل زمين موردنيازجهت تاسيس واحدهاي گاوداري شيري برحسب ميزاني كه درذيل نقشه هاي منضم به ((نظام)) قيدشده است،مشخص مي گردد.
زمينهاي زراعي موردنياز(خريدقطعي،واگذاريؠ ?اجاره حداقل 25ساله)جهت كشت نباتات علوفه اي به ميزان يك هكتاربراي 2راس گاواصيل،يك هكتاربراي 3راس گاودورگ ويك هكتاربراي4راس گاوبومي است كه بتواندحداقل 3/1كل نيازموادغذايي دام راتامين كندبقيه نيازغذايي توسط دامداروازطريق موادغذايي متراكم تامين مي شود.
تبصره:درمناطق گيلان،مازندران،گرگان وگنبد،ميزان زمين زراعي موردنيازمي تواندتامقدار30درصدكاهش پيداكند.(به عنوان مثال 7/0هكتارجهت دوراس گاواصيل ).
3-نقشه وجايگاه:جهت نگهداري وپرورش گاوشيري نقشه هاي تيپ براي ظرفيتهاي 10-20-30-50-75-100راس براي اقليمهاي سردسير،گرمسيرومعتدل به شرح منضم به نظام طراحي،پيش بيني وترسيم شده است.مباني محاسباتي نقشه هاي تهيه شده برحسب هرراس گاومولدتعيين گرديده ومتوسط مساحت زيربناي مفيدموردنيازبراي يك راس گاومولد(مادر)،6/15مترمربع مسقف و5/19مترمربع غيرمسقف است،كه براساس تركيب گله ونيازهاي جنبي،به طورتقريب،به شرح زيرمي باشد.

مساحت موردنياز(مترمربع)
تركيب گله وتاسيسات موردنياز مسقف غيرمسقف
جايگاه گاوشيرده وخشك 5 10
تليسه پاي كل تازايش 26/1 52/2
گوساله6تا12ماهه ماده 5/0 1
گوساله 6تا12ماهه نر(نرپرواري) 5/0 1
گوساله 5/2تا6ماهه 47/0 95/0
گوساله3هفته تا5/2ماهگي 2/0 4/0
زايشگاه وگوساله داني(باكس هاي انفرادي) 72/0 --
بيمارستان 15/0 --
جايگاه گاونر 15/0 3/0
انباركنسانتره 25/1 --
هانگارعلوفه 2 --
سيلو -- 83/2
دفتراداري ومديريت 6/0 --
واحدمسكوني 1 --
محوطه عمليات دامپزشكي -- 5/0
سالن انتظار،شيردوش،محل جمع آوري وسردكردن
شيروموتورخانه 8/1 --
جمع زيربناي مفيد(مترمربع) 6/15 5/19

تبصره1:ساختمانهاي جنبي گاوداري تاظرفيت يكصدراس گاومولدمطابق معيارهاي تعيين شده تهيه وطراحي مي شودواز ظرفيت يكصدراس به بالا،به ازاي هريكصدراس ظرفيت گاواضافي،مساحت زيربناي مفيد جايگاه موردنيازبه شرح زيرقابل افزايش مي باشد.
- داروخانه وبيمارستان 15درصد
- گوساله داني وزايشگاه 50درصد
- دفتراداري ومديريت ومسكوني 30درصد
- سالن انتظار،سالن شيردوش،گاوهاي محل 50درصد
جمع آوري وسردكردن شيروموتورخانه
سايرساختمانهابايدطبق زيربناي مفيدتعيين شودوبه نسبت ظرفيت واحدگاوداري افزايش يابد.
تبصره2:باتوجه به عوامل جوي وشرايط اقليمي موجوددرمناطق مختلف كشور،بنابه تشخيص كميسيون صدورپروانه استان، مي توان به جاي سكون علوفه (غيرمسقف)ازانبارياهانگارعل وفه(مسقف)استفاده كرد.
تبصره3:درمناطق خيلي سرد،كه آخوروراهروتغذيه درزيرسقف قرارمي گيرد،مساحت زيربناي غيرمفيدنسبت به ميزان تعيين شده تا20درصدقابل افزايش است(به تعريف زيربناي مفيدوغيرمفيد رجوع شود)
4-فواصل:رعايت فواصل درخصوص تاسيسات گاوداري شيري،برطبق جدول فواصل،منضم به((نظام))الزامي است

تاسيس واحد پرواربندی بره
-ظرفيت:ظرفيت يك واحدپرواربندي بره دريك دوره پروارنبايداز100راس كمترباشدظرفيتهاي بيشتربه شرح زيرتعيين مي گردد:
-واحدهاي پرواربندي بره به ظرفيت صدالي سه هزارراس بره درهردوره،براي كليه متقاضيان واجدشرايط مجازاست.
-واحدهاي پرواربندي بره به ظرفيت بيش ازسه هزارراس بره درهردوره،براي شركتهاي تعاوني توليدوكشت وصنعتهاي واجدشرايط مي باشد.
تبصره:صدورپروانه براي تاسيس پرواربندي بره به ظرفيت بيش ازسه هزارراس بره درهردوره،منوط به تصويب نهائي كميسيون مركزي است.
2-زمين:حداقل زمين موردنيازجهت تاسيس واحدهاي پرواربندي بره برحسب ميزاني كه درذيل نقشه هاي منضم به((نظام))قيد شده است،مشخص مي شود.
زمينهاي ارائه شده جهت كشت نباتات علوفه اي،بايدازانواع زمينهاي آبي باشدوبه ميزان يك هكتار،جهت 25راس بره پروار تعيين مي شود.بقيه نيازغذائي،توسط دامداروازطريق موادغذايي متراكم تامين مي گردد.
تبصره:ميزان كل موادغذايي موردنيازمعادل 100واحدعلوفه اي به صورت متعادل وبه ازاي هرراس بره پرواري دريك دوره 100روزه مي باشد.براي حداقل دودوره پرواربندي نيازغذايي دوبرابرخواهدبود.
3-نقشه وجايگاه:جهت نگهداري بره پرواري،نقشه هاي تيپ براي ظرفيتهاي 100تا250راس براي اقليمهاي سردسير،گرمسيرو معتدل به شرح منضم طراحي، پيش بيني وترسيم شده است.مباني محاسباتي نقشه هاي تهيه شده براي هرراس بره به طورتقريب 93/0مترمربع مسقف و98/1مترمربع غيرمسقف به شرح زيرمي باشد:
غيرمسقف مسقف تركيب گله وتاسيسات
6/1 8/0 هرراس بره
-- 13/0 انباركنسانتره
38/0 -- سكوي علوفه
98/1 93/0 جمع كل(مترمربع)

تبصره1:احداث اطاق كارگر،دفتركار،محل جمع آوري كود،حمام ضد كنه،...بستگي به امكانات ونيازدامدر دارد.
تبصره2:درمناطقي كه محدوديت زمين وجودنداشته باشد،بهاربندتا4/2مترمربع قابل افزايش است.
تبصره3:باتوجه به عوامل جوي وشرايط اقليمي درمناطق مختلف كشور،بنابه تشخيص كميسيون صدورپروانه استان مي توان به جاي سكوي علوفه(غيرمسقف)ازانبارعلوفه (مسقف)استفاده كرد.
4-فواصل:رعايت فواصل درخصوص تاسيسات پرواربندي بره،برطبق جدول فواصل منضم به ((نظام))الزامي است.


تاسيس واحد پرورش گوسفند داشتی
ضوابط صدورپروانه تاسيس واحدهاي گوسفندداشتي
(روشهاي معمول توليد،پرورش گله هاي خالص نژادي،توليدقوچ اصلاح شده ،توليدبره هاي آميخته):
1-ظرفيت:ظرفيت واحدهاي جديدالتاسيس پرورش گوسفندداشتي نبايداز100راس ميش مادركمترباشدوظرفيتهاي بيشتر،به شرح زيرتعيين مي گردد.
-واحدهاي پرورش گوسفهندداشتي به ظرفيت 100الي1000راس ميش مادر،كه براي كليه متقاضيان واجدشرايط مجازمي باشد.
-واحدهاي پرورش گوسفندداشتي به ظرفيت به بيش از1000راس ميش مادر،كه براي شركتهاي تعاوني توليدوكشت وصنعتهاي واجدشرايط مجازمي باشد.
2-زمين:حداقل زمين موردنيازجهت تاسيس واحدهاي پرورش گوسفندداشتي برحسب ميزاني كه درذيل نقشه هاي منظم به ((نظام))قيدشده است،مشخص مي شود.
ظرفيت پروانه تاسيس گوسفندداشتي براساس ظرفيت پروانه چراوسايرمنابع چرائي تحت مالكيت(دست كاشت،پس چروبقاياي محصولات زراعي)تعيين مي گردد.
تبصره1:گوسفنددارائي كه درطرحهاي مرتعداري مشاركت دارند،دراخذپروانه تاسيس گوسفندداشتي ازاولويت خاص برخوردارخواهندبود.
تبصره2:متقاضيان كه داراي زمين زراعي جهت كشت علوفه هستند،ازاولويت بيشتري دراخذپروانه تاسيس برخوردارخواهندبود.
3-نقشه وجايگاه:جهت نگهداري وپرورش گوسفندداشتي،نقشه هاي تيپ براي ظرفيتهاي 100-200-300-500راس براي اقليمهاي سردسير،گرمسيرومعتدل به شرح منضم به نظام طراحي،پيش بيني وترسيم شده است.
مباني محاسباتي نقشه هاي تهيه شده برحسب يك راس ميش مادرتعيين مي شود.
متوسط مساحت نقشه هاي تهيه شده برحسب يك راس ميش داشتي 95/1مترمربع مسقف و3مترمربع غيرمسقف به شرح زير است.
غيرمسقف مسقف تركيب گله وتاسيسات
2 1 ميش مادر
-- 4/0 زايشگاه وجايگاه بره
35/0 25/0 ماده جايگزين
3/0 1/0 قوچ
-- 12/0 انباركنسانتره
35/0 -- سكوي علوفه
-- 08/0 درمانگاه
3 95/1 جمع كل(مترمربع)

تبصره1:احداث اطاق كارگر،دفتركار،حفظ ماشين آلات،محل جمع آوري كودوحمام ضد كنه كه موقعيت آنهادرنقشه مجموعه مشخص شده،بستگي به امكانات ونيازدامداردارد.
تبصره2:درواحدهاي گوسفندداري داشتي چنانچه برحسب شرايط منطقه اي واقليمي،معماري سنتي ونوع مصالح،اندازه اجزاي ساختمانهانيازبه تغييرداشته باشد،درچهارچوب نقشه هاي تيپ وضمن رعايت مساحت مفيدتعيين شده واستفاده ازمصالح محلي وبانظركارشناس ذيصلاح اموردام،قابل تغييرمي باشد.
تبصره3:مساحت زيربناي مفيددرنظرگرفته شده درجدول،براي ميش باتوجه به جثه حيوان وميانگين وزني ونژادي آن،قابل كاهش ياافزايش به ميزان 2/0مترمربع مي باشد.
تبصره4:باتوجه به عوامل جوي وشرايط اقليمي درمناطق مختلف كشور،بنابه تشخيص كميسيون صدورپروانه استان،مي توان به جاي سكوي علوفه (غيرمسقف)ازانبارعلوفه(مسقف) استفاده كرد.
4-فواصل:رعايت فواصل درخصوص پرورش گوسفندداشتي،برطبق جدول فواصل،الزامي است.​
 

?!؟

عضو جدید
بيماري لامينايتيس در اسب

چه عواملي موجب بروز لامينايتيس مي گردند؟
علت واقعي لامينايتيس هنوز ناشناخته است. اما در اثر عوامل گوناگون ممکن است لامينيايتيس ايجاد گردد که رايج ترين آنها به شرح زير مي باشد:
1- مصرف بيش از حد علوفه غني از انرژي معمولا اين نوع علوفه را کربوهيدرات بالا در فصول بهار و پائيز موجود مي باشد.
2- غذا دادن به اسبان به ميزان زياد، هنگاميکه اسبان داخل اصطبل بوده و به آخور دسترسي دارند و يا زمانيکه وعده هاي غذائي بسيار حجيمي در اختيار يک اسب قرار مي گيرد.
3- چاقي، احتمال دچار شدن حيوانات را به بيماري لامينايتيس بيشتر مي کند.
4- مسموميت خون، درنتيجه ورود سمومي که به نحوي وارد خون شده و در آن جريان مي يابند. اين حالت به واسطه برخي عوامل بروز مي کند که عبارت اند از: اسهال، پريتونيت، متريت و جفت ماندگي پس از زايمان.
5- آسيب و ضربه، صدمه و يا ضربه بسيار سخت (بويژه در اسبهاي سواري) و يا تحمل وزن زياد در حاليکه يکي از اندامهاي حرکتي در اثر آسيب بي حرکت و ثابت شده است، مي تواند باعث بروز يک حمله گردد.
6- برخي از داروها به خصوص کورتيکواستروئيدها موجب افزايش انقباض سرخرگي در پا شده و در اثر آن جريان خون در آن منطقه محدود مي گردد.
7- استرسها امکان پيشرفت لامينايتيس را در اسبان افزايش مي دهند. مانند استرس ناشي از يک سفر طولاني که در اين حالت سطوح بالائي از هورمونهاي کوتيکواستروئيد آزاد مي گردد که تقريبا اثري مشابه تجويز کورتيکواستروئيدها دارد.
8- يک جيره غذائي متشکل از علوفه آبدار به ميزان زياد و يا موادي با بازده غذائي کم مي توانند موجب بروز لامينايتيس گردد.

سير حوادثي که منجر به لامينايتيس مي شود به شرح زير است:
الف- وجود غذا به مقدار بسيار زياد در داخل معده. محلول کربوهيدرات که بايد در روده کوچک هضم گردد به داخل روده بزرگ سرازير مي شود.
ب- تعادل باکتريائي در روده بزرگ به هم خورده و باکتريهائي که از محيط قندي استفاده مي کنند غالب مي گردند و باکتريهاي هضم کننده فيبر از تعدادشان کاسته مي شود. در واقع باکتري هاي دوستدار محلول کربوهيدرات از باکتريهاي هضم کننده الياف پيشي مي گيرند.
ج- مرگ و گسيختگي باکتريهاي هضم کننده الياف به سبب وضعيت اسيدي منجر به آزاد شدن آندوتوکسينها (سموم) مي گردند. همچنين محيط اسيدي قابليت نفوذ ديواره روده را افزايش داده و سموم وارد جريان خون مي گردند. بنا بر اين فشار خون و گردش خون تحت تاثير قرار گرفته و لامينايتيس را به دنبال خواهد داشت.

تغذيه و مديريت دراسبي که دچار لامينايتيس است
1- معمولا مالکين اسب بر اين باور هستند که بايد اسبان يا اسبچه هاي مبتلا را گرسنه نگهداشت. آيا شما يه يک شخص بيمار گرسنگي مي دهيد. ارائه يک رژيم غذائي حاوي الياف سلولزي که مواد معدني و ويتامينها مکمل اين رژيم غذائي مي باشند به منظور فعال نگهداشتن متابوليسم و سوخت و ساز درون سلولي اسب يا اسبچه حياتي مي باشد.
2- عوامل ايجاد کننده بيماري را از بين ببريد.
3- حيوان را گرسنه نگه نداريد زيرا احتمال بروز سندرم هيپر ليپميا وجود دارد. اين امر زماني کاملا تحقق مي يابد که سطوح بالائي از چربي به منظور پاسخگوئي به پديده گرسنگي به داخل خون آزاد مي شوند.
4- از آنجا که مبتلايان به لنگش دچار کمبود کلسيم مي باشند. استفاده از يونجه يا کاه يونجه خرد شده مفيد است که مي تواند جوابگوي نياز کلسيم بدن باشد. جيره پيشنهادي اسبان مبتلا شامل يونجه خرد شده همراه با مکملهاي معدني و ويتامينها به اضافه علوفه خشک و آب است.

به حداقل رساندن احتمال خطر لامينايتيس
1- پيشگيري از بيماري به مراتب بهتر از درمان بيماري مي باشد.
2- اسب را حتي الامکان در برابر عوامل ايجاد کننده لامينايتيس قرار ندهيد.
3- هرگز اجازه ندهيد که اسب يا اسبچه شما بيش از اندازه چاق شود.
4- اطمينان حاصل کنيد که نعلبند شما عمل غيار کردن و تراشيدن سم را به دقت و منظم انجام مي دهد.
5- چراندن گله را به خصوص در فصل بهار محدود نمائيد. آگاه باشيد که غالبا علوفه آبدار در فصل پائيز نيز وجود خواهد داشت.
6- چنانچه در کنترل چرا و چريدن گله در يک محدوده خاص ناتوان مانديد از پوزه بند براي مدت زمان کوتاه استفاده نمائيد. يک پوزه بند شامل يک دريچه مشبک در قسمت تحتاني است که اجازه نوشيدن و جويدن را به اسبچه مي دهد.
7- در صورتي که اسبچه در داخل طويله بسته شده است و يا در چراگاهي خالي از علوفه به سر مي برد، مقداري علوفه خشک يا کاه برايش فراهم نمائيد.
8- جيره غذائي حاوي فيبر فراوان و کربوهيدرات کم به حيوان بخورانيد. چنانچه به حيوانات خود پائين تر از مقادير استاندارد و توصيه شده غذا مي خورانيد،به منظور تهيه يک جيره غذائي متعادل استفاده از مکملهاي معدني و ويتامينها را در نظر بگيريد.

تشخيص لامينايتيس
1- اسب وزن بدنش را از سمتي به سمت ديگر منتقل مي کند.
2- سخت راه رفتن
3- سمها به هنگام لمس کردن گرم به نظر مي رسند.
4- ضربانهاي قوي نبض در سرخرگ انگشتي اطراف بخلق.
5- اسب به سمت عقب رفته (پاها جلوتر از حد معمول) تا فشار ناشي از وزن، کمتر به پاها وارد آيد.

توصيه هائي سودمند به منظور جلوگيري از لامينايتيس
1- مقادير زيادي از علوفه خشبي و داراي فيبر بالا به حيوان بخورانيد.
2- تغييرات جيره کنسانتره را به تدريج و به آرامي و در يک دوره دو هفته اي انجام دهيد.
3- کنسانتره ها را کوچک نگاه داشته و با غلظتهاي مناسب با توجه به وزن و شرايط حيوان در جيره غذائي وارد کنيد و چنانچه به غذاي بيشتري نياز باشد يک وعده غذائي ديگر بدان بيفزائيد.
4- مراقب وزن اسب خود باشيد و جيره غذائي اسبان چاق را کنترل نمائيد.
5- يک جيره غذائي حاوي مقادير زيادي روغن و مخلوطي از الياف (فيبر) درشت و يا يک جيره غذائي حاوي مقادير زيادي مکعبهاي اليافي را به حيوان بدهيد.

توصيه هاي لازم جهت اداره نمودن اسبهاي مبتلا به لامينايتيس
1- در جيره غذائي حيوان علوفه هائي با ارزش غذائي پائين اضافه کنيد مانند کاه و يولاف (جو دو سر)
2- ميزان علوفه خشک و پر حجم را کم کرده و آنرا با کاه مخلوط کنيد. (رقيق کردن)
3- اسبان را از ميدانهاي شني براي مدتي خارج کنيد. (اگرچه اين عمل به راحتي قابل انجام نباشد)
4- از حصارها و نرده هاي الکتريکي به منظور محدود نمودن دسترسي به علوفه استفاده نمائيد.
5- علفها و چمنها را کوتاه نگه داريد .
6- ميزان کار و فعاليت را پيش از افزايش جيره غذائي زياد کنيد.
7- از روغن بعنوان يک منبع انرژي استفاده نمائيد. مانند روغن سويا و يا روغن سبزيجات خالص.
8- به تناوب و به مقدار کم به حيوان غذا دهيد تا منجر به پر شدن بيش از حد معده حيوان نگردد.
9- به منظور کار کشيدن از حيوان اقدام به غذادهي ننمائيد.
10- بجمع مواد قندي (Fructan) را در نظر داشته باشيد.
11- حيوانات را به چراگاه هاي سرد و يخ زده (پادوک) نبريد.
12- در صورتي که مي بايد اسبان را به چراگاه هاي لخت و کم علوفه ببريد، هوا را در نظر گرفته و از پوزه بند استفاده نمائيد تا استرس کمتري به حيوان وارد شود.

تغذيه اسبان مبتلا به لامينايتيس
زماني که اسب يا اسبچه شما به لامينايتيس مبتلا باش بهتر است که کارهاي زير را انجام دهيد:
1- حداقل يک درصد وزن بدن حيوان به او علوفه خشبي و با فيبر بالا بدهيد. (علف خشک يا کاه يولاف) اين ميزان علوفه را در وعده هاي غذائي متناوب تقسيم نمائيد.
2- جيره هاي غذائي کم حجم را به صورت متناوب و مکرر به حيوان بخورانيد.
3- مکملهاي مناسب را به منظور تامين تمامي ويتامينها و مواد معدني مورد نياز بدن حيوان به او بخورانيد.

در حالي که اسب شما بهبود مي يابد نکات زير را به منظور کاهش خطر حمله اي ديگر در نظر بگيريد:
1- در جيره غذائي حيوان حجم غلات را به کمترين حد ممکن برسانيد.
2- از منابع انرژي که کند آزاد مي شوند استفاده نمائيد. (از قبيل فيبر و روغن)
3- افزايش وزن را کنترل نموده و شرايط بدني حيوان را تا حدود سه سالگي مورد بررسي و کنترل قرار دهيد.​
 

?!؟

عضو جدید
بيماري مشمشه(Glanders)
مشمشه يكي از بيماريهاي باكتريائي مسري خطرناك است كه اغلب سبب ابتلاء تك سميها ميگردد؛ بيماري بشدت كشنده بوده و از اهميت بالائي در جمعيتهاي اسب برخوردار است .اين بيماري از جمله بيماريهاي مهم مشترك بين انسان و دام ميباشد.
...
عامل بيماري :
عا مل بيماري باكتري گرم منفي غير متحرك فاقد كپسول و غير هاگزا بنام پزودومناس مالئي ( Pseudomonas mallei ) است كه بعضاً در مراجع جديد به نام بورخولدريا مالئي ( Burkholderia mallei ) نيز ناميده شده است .
...
اپيدميولوژي :
پزودومناس مالئي يك انگل اجباري بوده كه بسهولت توسط نور ؛ حرارت و ضد عفوني كننده هاي معمولي از بين ميرود و بنظر نميرسد در يك محيط آلوده بيش از شش هفته باقي بماند . اسبها ؛ قاطرها و الاغها از گونه هاي معمول در گير ميباشند . بيماري در اسب بيشتر بسمت شكل مزمن پيشرفت مينمايد در صورتيكه قاطرها و الاغها بيشتر بشكل حاد بيماري مبتلا ميشوند . حيواناتي كه از تغذيه بدي برخوردارند ويا در محيط نامطلوب نگهداري مي شوند از حساسيت بيشتري برخوردارند . انسان نيز در زمره جانداران حساس به اين عامل عفوني است كه ممکن است بيماري منجر به مرگ شود . حيوانات آلوده و يا حامليني كه در ظاهر سالم بوده واز بيماري جان سالم بدر برده اند عمده ترين منابع عفونت بشمار مي آيند . نحوه انتشار آلودگي بدان صورت است كه آسيبها وضايعات ريوي (آبسه مانند ) پاره شده و عامل بيماري بدرون برونشيولها راه يافته وباعث عفوني شدن مجاري تنفسي فوقاني ميگردد كه در نتيجه سبب دفع ارگانيسم از بيني ودهان خواهد شد . انتشار بيماري اغلب از طريق بلع مواد غذائي آلوده با منشا ذكر شده اتفاق مي افتد كه در اين زمينه آبشخورهاي مشترك ( آلوده ) نقش بسزائي خواهند داشت . تماس مستقيم پوست با پوست آلوده و وسايل تيمار ( مانند غشو ) اگر چه مي تواند خطر آفرين باشد ليكن بندرت ايجاد بيماري پيشرونده مينمايد . همچنين انتشار بيماري از طريق استنشاقي نيز ميتواند اتفاق بيافتد اما اين شكل آلودگي احتمالاً تحت شرايط طبيعي نادر مي باشد .
مشمشه هم اكنون از كشورهائي همانند آمريكاي شمالي ريشه كن شده است اما مناطقي از جهان منجمله آسياي صغير ؛ آسيا و آفريقا همچنان آلوده مي باشند .
از آنجا كه اخيراً پرورش و نگهداري اسب بويژه بصورت متراكم در حال رشد مي باشد و جابجائي دامها در اين شرايط بيش از گذشته و به مقاصد مختلف صورت مي پذيرد ؛ بروز و شيوع بيماري مشمشه در اين جمعيتها دور از انتظار نمي باشد . در تحت چنين شرايطي ميزان مرگ ومير بسيار بالا خواهد رفت و در تعداد كمي از حيوانات كه بظاهر بهبود مي يابند ( حاملين ) بيماري ابقاء مي يابد . بندرت ممكن است حيوانات بطور كامل بهبود يابند . گوشتخواراني همانند شير ممكن است با خوردن گوشت آلوده به بيماري مبتلا شوند . همچنين آلودگي در گوسفند و بز نيز ديده شده است .
بيماري در انسان انفرادي و در اثر با تماس اسبان ، الاغ و يا قاطر آلوده بروز ميکند ، راه ورود ميکروب از طريق پوست و مخاط بيني وچشم ميباشد ، همچنين مواردي از عفونت در اثر استنشاق مواد آلوده در کارکنان آزمايشگاه ها گزارش شده است. .
بطور كلي اسبدارها كه در ارتباط مستقيم و تنگاتنگ با اسبها مي باشند و بويژه دامپزشكاني كه بدون دقت عمل لازمه اقدام به كالبد گشائي حيوانات آلوده مينمايند در معرض خطر قرار دارند .
...
پاتوژنز :
هجوم و حمله جرم اغلب از طريق ديواره روده اتفاق افتاده و در نتيجه آن يا بصورت سپتي سمي ( شكل حاد بيماري ) و يا بصورت باكتريمي ( شكل مزمن بيماري ) اتفاق مي افتد . عامل بيماري همواره در ريه موضعي شده اما پوست ومخاط بيني نيز در زمره مواضع معمول قرار دارند . ساير احشاء نيز ممكن است محل تشكيل ندولهاي تيپيك گردند . علائمي كه در مرحله پاياني بيماري ديده ميشود ؛ عمدتاً مربوط به برونكو پنومونيا يا پنوموني بوده ومرگ در موارد تيپيك بيماري بسبب آنوكسي آنوكسيا پيش مي آيد . به علت پاره شدن ندولهاي ريوي در برنشها و حمل مواد عفوني به طرف بالا ، به طور متداول مجاري تنفسي فوقاني محل جراحات اصلي ميباشد . ندولهاي مشمشه ممکن است در اعضاي ديگر و به ويژه در کبد و طحال نيز يافت شوند . ندولها در زير پوست منجر به عفونت موضعي پوست ميگردند .
...
يافته هاي با ليني :
در شكل حاد بيماري : تب بالا ؛ سرفه ؛اسهال و کاهش سريع وزن بدن، ريزش بيني همراه با انتشار سريع زخمهائي روي مخاط بيني و همچنين ندولهائي بر روي پوست قسمت تحتاني دستها و يا شكم بروز مي نمايد . مرگ در اثر سپتي سمي ظرف چند روز اتفاق مي افتد .
در شكل مزمن بيماري : در اين حالت از بيماري علائم بستگي به محلهائي قابل پيش بيني كه ضايعات در آنها شكل گرفته اند خواهد داشت . هنگاميكه موضعي شدن اصلي در ريه اتفاق بيافتد سرفه مزمن ؛ تنفس دردناك و خونريزيهاي مكرر از بيني اتفاق خواهد افتاد . اشكال مزمن پوستي و بيني معمولاً با هم اتفاق مي افتند . ضايعات مربوط به بيني بر روي قسمتهاي تحتاني ديواره مياني و قسمت غضروفي مياني ؛ شكل ميگيرند . ضايعات ذكر شده در ابتدا بصورت ندولهائي باقطر 1 سانتيمتر بوده كه بتدريج زخمي شده و ممكن است بيكديگر متصل شوند . در مراحل اوليه ترشحات بيني بصورت سروزي بوده كه ممكن است يك طرفي باشد وبعداً بصورت چركي و نهايتاً بصورت خون آلود تظاهر يابد كه بطور معمول اين وضعيت بيني ؛ توام با بزرگ شدن غدد لنفاوي زير فكي خواهد بود . گاهي اوقات زخمهاي حنجره و ناي وجود دارد . شكل پوستي بيماري (سراجه) با ظهور ندولهاي زير جلدي ( بقطر 2-1 سانتيمتر) كه سريعاً زخمي شده و واجد ترشحات چركي برنگ عسل تيره ( قهوه اي ) خواهد شد تشخيص داده ميشود . در بعضي موارد ضايعات ؛ عمقي تر بوده و ترشح از طريق فيستولهاي ايجاد شده خارج مي شود . عروق لنفي بصورت فيبروزي ؛ قطور و شعاعي ؛ از ضايعات خارج شده و با همديگر ارتباط مي يابند عروق لنفاوي ضخيم و سخت ميگردند . غدد لنفاوي ناحيه مبتلا ممکن است آلوده و چرکي گردد و به خارج سر باز کند . . محلي كه ميتوان براي ضايعات پوستي پيش بيني كرد قسمت مياني مفصل خرگوشي است اما اين گونه ضايعات در هر قسمت از بدن ميتواند ايجاد شود .
حيوانات در گير با فرم مزمن بيماري معمولاً تا چندين ماه بيمار بوده و مكرراً بهبودي رانشان ميدهند اما عاقبت يااز پادر آمده ويا با يك بهبود ظاهري بعنوان موارد مخفي باقي مي مانند .
...
يافته هاي كالبد گشائي :
اگرچه هر گونه كالبد گشائي لاشه دام مبتلا به مشمشه بواسطه خطرات احتمالي ممنوع ميباشد ليكن علا ئم بيماري در كالبد گشائي بقرارزير ميباشد :
در شكل حاد بيماري خونريزيهاي پتشي متعددي در تمام اندام مشاهده مي گردد كه توام با برونكو پنوموني نزله اي شديد و بزرگي عقده هاي لنفاوي برونشيال مي باشد .
در شكل مزمن بطور معمول ضايعات در ريه ها بشكل ندولهاي ارزني همانند آنچه در سل ارزني ديده ميشود در تمامي بافت ريه پخش و پراكنده مي باشند . ضايعات و زخمها روي مجاري تنفسي فوقاني خصوصاً مخاط بيني وجود داشته و باوسعت كمتري در مخاط لارنكس ؛ ناي و برونشيها ديده مي شود .
ممكن است ندولها و زخمها در پوست ودر زير پوست ( بصورت نسبتاً وسيعي ) وجود داشته باشد .
عقده هاي لنفاوي كه مسئول زه كشي محل در گير هستند معمولاً حاوي كانونهاي چركي و عروق لنفي داراي ضايعات مشابه هستند . كانونهاي نكروتيك هم چنين ممكن است در ديگر اعضاء داخلي نيز وجود داشته باشند . پزودو مناس مالئي و گاهي اوقات اكتينو مايسس پيوژنز ؛ از بافتهاي آلوده جدا شده اند .
....
تشخيص :
قطعي ترين راه تشخيص هر بيماري جدا سازي عامل بيماري ميباشد . در شكل حاد بيماري مشمشه جداسازي پزودو مناس مالئي از بافتهاي آلوده چندان مشكل نمي باشد . اين باكتري از رشد نسبتاً آهسته و خوبي بر روي اكثر محيطهاي كشت آزمايشگاهي بر خور دار است كه ميتوان سرعت رشد آن را با افزودن گليسرول و خون دفيبرينه اسب به محيط افزايش داد . در صورت استفاده از محيط كشت بلاد آگار بعد از دو روز كلني هائي بشكل مدور ؛ كوچك و برنگ قهوه اي خاكستري ايجاد خواهد شد . پزودومناس مالئي ؛ باكتري گرم منفي ؛ فاقد حركت و از نظر فعاليتهاي بيو شيميائي بسيار ضعيف ميباشد كه همين ويژگيها آن را از پزودومناس پزودومالئي عامل مليوئيدوز تفريق مينمايد . جداسازي جرم از مواردي كه درگير شكلهاي مزمن و مخفي مشمشه ميباشند بسادگي ميسر نبوده و در چنين حالاتي ميبايست از تستهائي همانند تستهاي آلرژيك بمنظور تشخيص بهره جست .
مهمترين و اصلي ترين روش تشخيص بيماري ؛ تست آلرژيك ؛ با تزريق بين جلدي در پلك پائين با مايه مالئين ميباشد . تست ذكر شده از حساسيت و ويژگي نسبتاً بالائي برخوردار است . مايه مالئين مورد استفاده ؛ از پادگني كه از كشت باكتري مشمشه در محيط بويون گليسرينه بدست مي آيد اخذ مي گردد كه تزريق درحيوان سالم بي ضرر بوده ولي در حيوانات آلوده ( راكتور ) سبب تورم و ترشح چرك از گوشه چشم ميگردد .
مقدار مصرف آن 1/0 ميلي ليتر بوده كه از محلول رقيق شده آن با آب فنيكه پنج در هزار كه در اين حالت بنام مالئين فنيكه گفته ميشود استفاده ميگردد .
بمنظور انجام تست بعد از مقيد كردن تك سمي بطريق لواشه زدن لب بالا و يا گوش با يك دست پلك پائين را در بين انگشتان شصت و سبابه ثابت نموده و مشابه تزريق بين جلدي توبركولين تزريق انجام خواهد گرفت .
توجه : بايد توصيه گردد متعاقب تزريق مالئين از هر گونه تمرينهاي آموزشي استرس زا جداً خودداري گردد .
زمان قرائت 48 ساعت پس از تزريق ميباشد هرچند در مواردي ممكن است واكنش مثبت حتي در كمتر از 48 ساعت مشاهده گردد .
تست و قرائت بايد در روز و و در مجاور نور كافي و هواي روشن انجام گيرد و زمان قرائت از 48 ساعت تجاوز ننمايد .
تست به جز در مواقع اضطراري در فضاي سرپوشيده انجام گرفته و دام تا زمان قرائت تحت آن شرايط نگهداري گردد .
...
كنترل :
متاسفانه اين بيماري واكسن و روش پيشگيري از طريق ايمن سازي ندارد و اهم روشهاي كنترل بيماري عبارتند از :
رعايت شرايط قرنطينه اي كامل و پيشگيري از هر گونه تردد دام . منظور از دام ؛ دامي است كه وضعيت آن از نظر سلامتي دقيقاً مشخص نمي باشد . شايان ذكر است كه هم اكنون تمامي اسبهائي كه توسط كارشناسان سازمان دامپزشكي كشور مورد تست مالئين قرار گرفته اند واجد برگه گواهي سلامت مدت دار مي باشند كه در آن وضعيت سلامتي دام كاملاً مشخص شده است .
انجام تست مالئين بصورت مداوم بفاصله هر 3 هفته تا هنگامي كه جمعيت مورد نظر در 3 تست متوالي هيچگونه موردي از راكسيون مثبت ويا مشكوك نداشته باشد .
جداسازي و اعدام هرچه سريعتر دامهاي رآكتور كه بدين منظوراقدامات بهداشتي زير بايد متعاقب تشخيص دام رآكتور انجام گيرد :
1-وسايل انفرادي و تيمار دام مبتلا بطوركلي سوزانده و معدوم شود .
2-جايگاه اسب با مواد ضد عفوني كننده ( مناسبترين ضد عفوني كننده سود سوز آور مي باشد ) پس از سوزاندن و دفن بهداشتي فضولات و كود ؛ گند زدائي شده و حد اقل بمدت 6 هفته مورد استفاده قرار نگيرد .
3-معدوم نمودن اسب آلوده با توجه به خطرات احتمالي ؛ به گونه اي انجام پذيرد كه تماس با دام به حداقل ممكن برسد .
4-محل دفن لاشه بايستي قبل از معدوم نمودن دام آلوده آماده شده باشد ؛ اين محل بايد بدوراز كانال آب ؛ چشمه ؛ قنات وساير مسيرهاي عمومي باشد .
5-محدود کردن نقل و انتقال اسبان.​
 

?!؟

عضو جدید
مشکلات ناف درگوساله هاي تازه متولد شده

درمان عفونتها، وقت گير و داروهاي مورد نياز هزينه بر مي باشند ،از اين رو پيشگيري از مشكلات ناف در مورد گوساله هاي تازه متولد شده مورد توجه بسياري واقع شده است. در يك مطالعه دانشگاهي در مورد ضدعفوني كردن ناف، گوساله هايي كه ناف آنها ضد عفوني نشده بود، ميزان مرگ و مير 18 درصدي داشتند و در مقابل گوساله هايي كه ناف آنهاضدعفوني شده بود در حدود 7 درصد مرگ و مير نشان دادند. ( در مقايسات انجام شده توسط دانشگاه كرونل گوساله هايي كه عفونت ناف آنها درمان نشده بود در 3 ماهگي 15/5 پوند وزن كمتري نسبت به گوساله هايي كه با اِِين مشکل مواجه نبودند، داشتند. حالا سئوال اينجاست كه حالات طبيعي و غير طبيعي چيست و چطور مي توان از مشكلات پيشگيري كرد؟

حالات طبيعي براي گوساله هاي تازه متولد شده و گوساله هاي خيلي جوان چيست؟
بند ناف گوساله يك طناب نجات قبل از تولد است.که از محل ناف خارج مي شود. خون از اين طريق از جفت به جنين مي رسد. ادرار نيز براي دفع شدن از مثانه به جفت منتقل مي شود.بطور طبيعي در زمان تولد، وقتي بند ناف قطع مي شود، قسمتهاي دروني بند ناف. ،( 2 سرخرگ نافي، سياهرگ نافي و لوله منتهي به مثانه ( يوراكوس) )به شكم فرو مي روند.قسمتهاي مذکور درون شكم بهتر از محيط بيرون محافظت مي شوند. درفاصله زماني، چند روز بعد از تولد سرخرگها، سياهرگ و يوراكوس چروكيده خواهند شد. در يك گوساله طبيعي، رگ خوني در فاصله دو هفته بصورت يك نخ در خواهد آمد. يوراكوس هم بصورت يك ليگامنت چروكيده مي شود. سوراخي كه اين ضمائم از طريق آن به ديواره شكمبه راه مي يابند ناف ناميده مي شود. که طي 2 ماه اول زندگي، بتدريج بسته خواهد شد.
قطع شدن بند ناف( آنچه ما بطور طبيعي خارج از بدن گوساله مي بينيم) در زمان تولد انجام مي شود.ناف بايد ضرورتاً يك سوراخ خالي باشد. 2 تا 6 اينچ از بند ناف معمولاً از شكم گوساله آويزان است. چنانچه اين بند طي 7 الي 10 روز ، دچار عفونت نشده و مكرراً توسط گوساله هاي ديگر مكيده نشود، خشك مي گردد. به همين دليل، ناف به مدت طولاني باز نمانده وکم کم مسدود مي شود.

حالات غير طبيعي براي گوساله ها ي تازه متولد شده و گوساله هاي خيلي جوان چيست؟
يكي از اين حالات نقص در فرو رفتن بند ناف بطور كامل يا جزئي مي باشد. يعني يک يا هردو سرخرگ و سياهرگ يا لوله ادرار به داخل شكم فرو نمي روند. اين به اين معني نيست كه آنها در داخل حفره بدني شروع به چروكيدن نمي كنند بلكه به اين معني است كه نسبت به حالت طبيعي بيشتر در معرض صدمات فيزيكي و عفونت قرار مي گيرند.به دنبال عفونت غالباً مايعي توليد مي شود كه ممكن است فرآيند چروكيدن را به تأخير بياندازد.
در اين حالت ممكن است كه بند ناف بسيار بلند يا بسيار كوتاه باشد. بند ناف بسيار بلند براي قطع كردن مناسب است. زماني كه بند ناف در محل ناف در شكم و بدون هيچ بخش خارجي قطع شود. ، گوساله بيشتر در معرض پاتوژنها قرار مي گيرد.
در حالتهاي محدودي ، لوله منتج از مثانه (يوراكوس) ممكن است بطور كامل بسته نشود. بنابراين ادارار از بند ناف چکيده و آنرا مرطوب و آماده عفونت مي كند.
سوراخ ديواره شكمبه (ناف)، ممكن است بطور كامل بسته نشده و حالتي به نام، فتق را به وجود آورد.. قصور در بسته نشدن كامل اين قسمت ممكن است ارثي باشد. بعلاوه، عفونتهاي محوطه ناف اغلب با نقص در بسته شدن صحيح سوراخ ناف همراه مي شود.

پيشگيري از عفونتها:
محوطه تميز زايش به پاتوژنهاي كمتري اجازه مي دهد تا در معرض ناف و بند ناف قرار گيرند. درمان فوري محوطه ناف و بند ناف با محلول تنتوريد %7 که اغلب محلول ضدعفوني ناف ناميده مي شود، در پيشگيري از عفونت مهم مي باشد.
محلول ضد عفوني ميبايستي به اندازه كافي براي بند ناف ( قسمتي كه آويزان شده ) و محوطه ناف( سوراخ ديواره شكم كه بند ناف از طريق آن از بدن خارج مي شود) بكار گرفته شود.اين محلول ، يك محلول الكلي است و بوي آنرا مي دهد. اين مايع حاوي يد بوده و رنگ همه چيز را قهوه اي مي كند. در موارد اضطراري ، ماليدن الكل ممكن است تا خريد مايع ضدعفوني متداول، جهت ضدعفوني استفاده شود.



مايع ضدعفوني پستان حاوي غلظت بسيار پاييني از يد مي باشد. و حاوي موادي است كه از خشك شدن مورد نظرممانعت مي نمايد بنابراين در اين زمينه به کار برده مي شود.

مرحله ضدعفوني منجر به پيشگيري از عفونتها از 3 طريق مي شود:
1)كثافات و پاتوژنها را مي‌شويد.
2) مايع الكلي يددار ميكروبها را مي كشد.
3)پايه الكلي به خشك كردن بند ناف جهت پيشگيري از صدمه زدن پاتوژنهاي راه يافته به بدن گوساله از طريق ناف كمك مي كند.

تشخيص و درمان فوري عفونت:
در يك مطالعه 410 گوساله در 18 مزرعه، را بطور هفتگي مورد آزمايش قراردادند. آنها هر يك از گوساله ها را بمدت 8 هفته به ميزان يكبار در هفته مورد بررسي قرار دادند. طي اين بررسي نافهاي دردناك و يا ضخامت ديواره شكم را مشاهده کردند. در نتيجه 57 گوساله مبتلا تشخيص داده شد. (14 درصد) . در اين مطالعه ميزان مسئوليت پذيري صاحب گاوداري براي تشخيص و درمان گوساله هاي بيمار اندازه گيري گرديد.
از ميان 57 گوساله مبتلا، گاوداران تنها 7 مورد را تشخيص داده و درمان كردند.

88 درصد از عفونتهاي ناف توسط صاحبان گوساله ها نه تشخيص داده و نه درمان شده است.
مبارزه ما همواره بر مبناي. تشخيص به موقع عفونت و پيشگيري از ايجاد شكل دمل مي باشد. در درمان نيزرعايت دز مناسب و دوره کامل درمان براي داروي تجويز شده از اهميت بسياري برخوردار است.

منابع:

A.M. Virtala, G. D. Mechor, Y.T. Grohn and H.N. Erb, The effect of calfhood diseases on growth of female dairy calves during the first 3 months of life in New YorkState. Journal of Dairy Science 79:1040-1049​
 

?!؟

عضو جدید
بي شاخ کردن گوساله ها

• هرچه زودتر بهتر . هفته سوم تا چهار زمان خوبي است .
• هر چه مهار تر بهتر . بي حسي موضعي را مورد توجه قرار دهيد .
• هرچه استرس كمتر بهتر ، در زمان بي شاخ كردن از هر گونه استرس ديگر اجتناب كنيد .
طي سال گذشته نويسنده مشاهدات مربوط به بي شاخ كردن كه ممكن است به اين كار با كمترين فشار و كمترين استرس به گوساله كمك را جمع آوري كرده است .
هر چه زودتر بهتر
بسياري از پرورش دهندگان گوساله هاي شيري گوساله ها را بين هفته هاي 6 تا 10 بي شاخ مي كنند. در مقابل ، هستند افراد محدودي كه اين كار را در سنين 3 تا 4 هفتگي انجام مي دهند . هفته سوم سني است كه گوساله سن آسيب پذيري را پشت سر گذاشته است . در اين سن گوساله در حال انتقال از مرحله ايمني غير فعال كه از طريق كلستروم دريافت كرده به مرحله كسب ايمني از طريق آنتي بادهاي حفاظتي خود است . و هفته 4 براي حداقل صد مه به بافت جهت جلوگيري از رشد شاخ مناسب است . در اين سن مقدار بافتي كه در زمان بي شاخ كردن برداشته مي شود به جوانه شاخ محدود مي گردد . يك وسيله كوچك شاخ كش براي تمام اين كارها كافي است . و همچنين اگر از خمير سوزآور( خمير شاخ سوز ) استفاده شود ، در اين سن ، محدوده كوچكي از بافت براي از بين بردن مؤثر منطقه رشد كافي است . هويه يا داغ كن در اين سن تنها در منطقه محدودي از بافت داغ شده مي تواند عمل كند و مؤثر باشد . بي شاخ كردن هرچه زودتر انجام شود ،‌چه در زمان از بين بردن شاخ و چه بعد از آن استرس كمتري در گوساله ايجاد مي كند . همچنين كار كردن با يك گوساله 100 تا 120 پوندي ( معادل 45 تا 54 كيلويي ) نسبت به تليسه 200 تا 300 پوندي ( معادل 90 تا 136 كيلويي ) بسيار راحتتر است و در نرده هاي حفاظ كمتر ايجاد مشكل مي كند .

هرچه مهارتر بهتر
بهترين نوع مهار ، مهاري است كه از كوچكترين آسيب به گوساله يا حفاظ جلوگيري كند. افسار يكي از انواع خوب مهار است كه سودمندي آن بخاطر زمان صرف شده براي بستن گوساله محدود مي شود . گرچه ، در موارد محدودي گوساله با دو افسار هم بسته مي شود .
با استفاده از وسايل مهار پوزه، با جلوگيري از برگشت به اطراف ،‌ وقتي كه بصورت محكم به يك قسمت ثابت بسته شده باشد در انجام كارهاي كوتاه كردن شاخ عالي خواهد بود .
در صورت امكان ، با استفاده از هر دو وسيله سربند و افسار ، گوساله را در يك محل نگه داريد و سرش را به يك طرف و بعد طرف ديگر نگه داريد .
اگر از يك بي حس كننده موضعي (مثل ليدوكائين ) براي بي حسي منطقه جوانه شاخ (‌عصب كورنال)‌ قبل از ، از بين بردن شاخ استفاده شود نياز زيادي به مهار فيزيكي نيست . اگر گوساله هاي زيادي در يك زمان بي شاخ مي شوند ، پيشنهاد اين است كه به ترتيب، به حدود 5 گوساله داروي بي حسي موضعي تزريق شود ، بعد به همان ترتيب كه دارو تزريق شده گوساله ها بي شاخ شوند و بعد گوساله بعدي بي شاخ شود . اين سيستم عقب و جلو ، فرصت كافي مي دهد كه بي حسي بقدري باشد كه در زمان بي شاخ كردن گوساله آرام باشد .

هرچه استرس كمتر بهتر
متأسفانه ، گاهي اوقات ، بي شاخ كردن زماني اتفاق مي افتد كه گوساله به اندازه كافي راحت نيست. براي مثال ، وقتي حيوانات از جايگاههاي انفرادي به جايگاههاي دسته جمعي فرستاده مي شوند . افزودن يك استرس بيشتر به چيزي كه گوساله ها الان در آن قرار دارند يك مديريت خوب نيست .
مديريتي خوب است كه در آن قبل و براي 1 هفته بعد از بي شاخ كردن از هر گونه تغييري در وضعيت هميشگي گوساله اجتناب شود .
اگر بيشتر راجع به اثرات استرس روي كارآئي ايمني گوساله ها بدانيم ، به اهميت تأخير در اتفاقات استرس زا پي مي بريم . حتي 7 تا 10 روز بعد از يك مورد استرس ( بي شاخ كردن ، تغيير در خوراك ، تغيير در جايگاه ، حمل و نقل و واكسيناسيون ) مي توان كاهش سطوح دفاع ايمني گوساله را مشاهده كرد . بنابراين گوساله بويژه در مورد بيماريهاي تنفسي در اين دوره بسيار آسيب پذير است.​
 

?!؟

عضو جدید
پيشگيري و كنترل ورم پستان در تليسه ها


• ورم پستان در تليسه ها يك مشكل اصلي است كه باعث خسارات اقتصادي وسيعي در بسياري از مزارع شيري مي شود .
• وقتي اصلاح مديريت مزرعه نتواند منجر به كاهش معني داري در وضعيت سلامت پستان تليسه شود ، بكار گرفتن يك پماد آنتي بيوتيك مخصوص گاو خشك با طيف وسيع مي تواند در كاهش تعداد موارد ورم پستان باليني در اولين دوره شيردهي گاوها مؤثر باشد .
ورم پستان هنوز يكي از بيماريهاي مخرب غالب در مزارع شيري است. اين بيماري حتي در مزارعي كه ورم پستان در آنها كم است نيز منجر به خسارات اقتصادي بزرگي مي شود.
مشخص است كه تليسه ها حتي قبل از زايش هم مي توانند بوسيله عفونتهاي پستان تحت تأثير قرار گيرند . حدود %60 كل تليسه ها در زمان زايش يك عفونت داخلي پستاني دارند. % 16 از اين تليسه ها در طول اولين دوره شيردهي از ورم پستان باليني رنج مي برند و % 3اين ورم پستانها در 14 روز بعد از زايش اتفاق خواهند افتاد. اين مسئله منجر به كاهش توليد شير در اولين دوره شيردهي مي شود و از همين طريق منجر به خسارات اقتصادي وسيعي مي گردد.


راههـاي ايجـاد عفونت
..كشاورزان مكررا" مي پرسند :
چطور تليسه هايي كه هرگز در تماس با ماشين شيردوشي نبوده اند درگيرعفونت پستان مي شوند ؟

دلائل مختلفي براي اين مسئله وجود دارد :
• باكتريهاي موجود در پوست پستان
• باكتريهاي موجود در محيط اطراف تليسه
• باكتريهايي كه با مگس منتقل مي شوند
• مكيدن پستان توسط گوساله هايي كه عادت به مكيدن دارند
باكتريهايي كه در گاوهاي شيري مسن تر يافت مي شوند مي توانند در تليسه ها هم يافت شوند ، ولي آن دسته اي كه بيشتر از تليسه هاي دچار ورم پستان جدا شده اند عبارتند از : اي كولاي E.coli، استافيلوكوكها ( استافيلوكوكوس اورنوس و استافيلو كوكي كواگولاس منـفي(CNS))
و استرپتوكوكها.​
 

?!؟

عضو جدید
تاريخچه گاو

اهلي کردن گاو و استفاده از شير آن براي غذاي انسان در منطقه اي از اسيا و يا آفريقاي شمالي بين 6000 تا 8000 سال قبل از ميلاد مسيح آغاز گشته است . قبل از اينکه گاو اهلي شود ، احتمالاً انسان اوليه آن را شکار مي کرده است. طي سالها گاو به عنوان حيوان بارکش، منبع غذا، وسيله عبادت، منبع قرباني و موضوع تاريخ اساطير مورد استفاده قرار گرفته است. عقيده بر اين است که قديمي ترين کتيبه هاي يافت شده به حدود 6000 سال قبل از ميلاد يعني دوران سومريان مربوط مي شود و گاوداري در اين زمان توسعه زيادي داشته است. کتيبه هاي موزائيکي که در زير زمين يکي از قديمي ترين ساختمانهاي منطقه رود فرات پيدا شده ، دوشيدن شير گاو را از پشت، گذرانيدن شير از يک صافي به يک سطل و دو نفر که کت نيم تنه پشمي پوشيده اند را نشان مي دهد که معتقدند پادشاهان و کشيشها بوده اند . تاريخ کتيبه حداقل به 3100 سال قبل از ميلاد بر مي گردد. مردم هند از 2000 سال قبل از ميلاد گاو را نگهداري مي کرده اند. کره به عنوان غذا و به عنوان هديه اي مقدس براي خدايان مورد استفاده قرار گرفته است و در آن زمان گاو از تقدس زيادي برخوردار بوده است. به گونه اي که هنوز هم در هندوستان گاو را مقدس شمرده و گوشت آنرا نمي خورند. "گاو مادر ماست ، به اين خاطر که شير خود را در اختيار ما مي گذارد." مدارک مصري که تقريباً به 300 سال قبل از ميلاد بر مي گردد و نشان مي دهد که شير ، کره و پنير بطور وسيع مورد استفاده قرار مي گرفته اند. دوشيدن گاو بجاي پشت ( همانند سومريها) از بغل صورت مي گرفته است. هر دو تمدن ( مصري ها و سومريها) در حين دوشيدن گاو، گوساله را در جلوي آن قرار مي دادند. مدارک يونان و روم که به ترتيب مربوط به 1550 و 750 سال قبل از ميلاد بوده اند نشان مي دهد که در هر دو منطقه شير و پنير بخش مهمي از جيره غذايي انسان را تشکيل مي داده است. در يونان باستان بيشتر از شير بز و در روم غالباً از شير گوسفند استفاده مي کرده اند. در هر دو کشور کره جايگاه غذايي نداشته و به عنوان کرم و دارو استفاده مي شده است. اروپايي ها کره را به طور محدود و تا قرن هشتم استفاده مي کرده اند و از اين زمان به بعد در نروژ به عنوان غذايي مهم محسوب شد. در تورات و انجيل از گاو و شير ذکري به ميان آمده، تورات 40 بار به گاو اشاره مي کند. شير و لبنيات غذاهاي مورد دلخواه بوده و حداقل 50 بار از آنها نام برده شده است. تقريباً 20 بار از فلسطين به عنوان سرزمين شير و عسل ياد شده است.
امروزه در بسياري از کشورها نظير پرتغال ، اسپانيا و برخي کشورهاي لاتين ( آمريکاي لاتين) گاوهاي نر (Bull) را براي ورزش گاوبازي بکار مي برند. جالب است ذکر کنيم که يک تصور عمومي غلط درباره Bull وجود دارد که در اين گونه مسابقات، وقتي که گاوها رنگ قرمز را ببينند بشدت خشمگين مي شوند ، در حالي که گاوها عمدتاً کورنگ اند و قادر به تشخيص رنگها نيستند وهمه چيز را در يک زمينه خاکستري مشاهده مي کنند. در حقيقت شنلهاي قرمز گاوبازها تنها يک رسم ديرينه است.
گاو را براي اولين بار کريستف کلمب به دنياي غرب وارد کرد. اودر سفر دوم خود چهار گوساله و دو تليسه را به کوبا و يا آمريکاي جنوبي برد. تاآن تاريخ هيچ گاوي در آمريکاي شمالي وجود نداشت.

توسعه صنعت شير
پايه گذاري صنعت شير در هر کشوري به يک سري عوامل اصلي بستگي دارد:

1) بازاري مناسب براي شير و فرآورده هاي مربوط به آن.
2) وسايل و نيروي انساني ماهر براي جمع آوري.
3) تأمين تداوم شير با کيفيت مطلوب .

صنعت شير از سال 1900 دستخوش تغييرات زيادي شده و بيشتر پيشرفتها براي رسيدن صنعت شير به وضعيت کنوني بوده است. گسترش علم باکتري شناسي باعث ابداع روشهايي براي مهار بيماري ها و باکتريهاي مضر شده است. اين روشها همچنين در توليد شير و عمل آوري فرآورده هاي شير از قبيل فرآورده هاي تخميري مثل ماست و پنير حائز اهميت بود. آزمايشات لوئي پاستور به فرآيند پاستوريزاسيون يا ضدعفوني غذاها منجر شد. به دنبال آن اولين کارخانه پنير سازي در ايالت متحده در سال 1851 در نيويورک تأسيس شد. احداث اين کارخانه بازار ديگري را براي شير گاوداران منطقه فراهم نمود و در سال 1856، گيل بورون اولين امتياز ساخت شير غليظ شده را دريافت کرد. اولين غليظ کننده موفقيت آميز در سال 1857 ساخته شد. اين روش نيز طريقه ديگري براي عمل آوري شير و گسترش بازار عرضه آن فراهم آورد. در حدود سال 1860 انجمن گاودارن نژاد اصيل شروع به کار کرد. اين انجمن علاوه بر اينکه دفترهاي ثبت انساب گله را پايه گذاري کرد، نقش مهمي در اصلاح گاوهاي شيري ايفا نمود. پايه گذاري برنامه هاي رسمي آزمون توليد و برنامه هاي طبقه بندي نوع، ترغيب به برگزاري جشنواره نمايش عمومي گاوها و به رسميت شناختن پرورش دهندگان گاوهاي با ارزش از جمله برنامه هاي اصلاحي آنها بود. تأسيس ترويج کشاورزي در سال 1914 باعث شد مشکلاتي که گاودارها با آنها در گير بودند بررسي شده و اطلاعاتي در اين خصوص در آزمايشگاههاي علمي جمع آوري شود.
عامل اصلي تعيين کننده قيمت شير، چربي آن است. در سال 1980 ، يک آزمايش شيميايي جهت تعيين مقدار چربي شير ارائه شد که به طور وسيع در اروپا به کار گرفته شد. آزمايش ژربر براي تعيين چربي در همان زمان ارائه شد که بطور وسيع در اروپا استفاده مي شد. بسياري از روشهاي قيمت گذاري موجود علاوه بر مقدار چربي، ميزان پروتئين و کل مواد جامد را نيز مورد استفاده قرار مي دهند.
مهار بيماريهاي گاو، بخصوص بيماريهاي مشترک انسان و دام براي صنعت شير از ضروريات بود. آزمايش سل براي گله هاي شيري در سال 1890 ارائه شد. اولين ماشينهاي تجاري پاستوريزاسيون براي ازبين بردن باکتريهاي بيماريزا ي موجود در شير در سال 1895 ساخته شد. اگرچه از همان ابتدا براي مهار بروسلولز در گله هاي شيري فعاليت هايي انجام گرفت، ليکن آزمايشهاي جديد تشخيص اين بيماري در گله هاي شيري و همچنين به کارگيري روشهاي عملي تا سال 1940 انجام نگرفت. علاوه بر اينها، پيشرفتها ، کشفيات و اختراعات ديگري نيز به رشد صنعت شير کمک نمود. از جمله مي توان به اختراع يخچال ، ماشينهاي شيردوشي و وسايل الحاقي همچون همزنها، ظروف کره سازي، صافي ، يخچال بستني، ظروف شيشه اي و کاغذي جهت نگهداري و حمل شير ، وسايل بطري پرکني خودکار و تانکهاي بزرگ و کاميونهاي حمل شير را برشمرد.​
 

?!؟

عضو جدید
جانورشناسي گاو

سلسله: جانوران
شاخه : مهره داران
رده: پستانداران
راسته: سم داران
خانواده: Bovidea
زير خانواده: Bovinae
جنس: Bos

مهمترين گونه هايي که در اين جنس ديده مي شوند عبارتند از:

1- Bos taurus : گاوهاي اهلي اروپا که بدون کوهان هستند.
2- Bos indicus : گاوهاي کوهان دار هندوستان معروف به زيبو
3- Bos grunniens : گاو ميش اهلي تبت موسوم به ياک
4- Bos bison : گاوميش وحشي آمريکاي شمالي موسوم به باسيون آمريکايي
5- Bos bublus : گاوميش اهلي هندوستان

گفته مي شود که همه گاوهاي شيري و حتي گوشتي از گاو وحشي اوراک يا Bos taurus بوجود آمده اند. گاوهاي زيبو به حالت وحشي شناسايي نشده اند ولي گفته مي شود که از Bos namadicus بوجود آمده اند. اين گاو در شمال بلوچستان اهلي شده و در آسيا و آفريقا گسترش يافتند. احتمال مي رود که بين اوراک و زيبو آميزش انجام شده باشد. زيرا نژادهاي زيادي وجود دارند که کوهان آنها از زيبوي اصلي کوچکتر است. از نقطه نظر نوع استفاده گاوها را به نژادهاي شيري ، گوشتي و دو يا چند منظوره تقسيم بندي مي کنند.

تقسيم بندي نژادهاي گاو از نظر نوع توليد:



نژادهاي گوشتي


1- آنگوس (Angus)






نام اهلي اين نژاد آبردين آنگوس (Aberdeen Angus) و منشاء آن اسکاتلند است. گاوهاي آنگوس به رنگ سياه مي باشند. پوشش مويي بدن آنها نرم بوده و بدون شاخ هستند. اين نژاد داراي بدني تنومند بودن و از نظر پرواربندي مناسب مي باشد. اين گاوها بسيار مقاوم بوده و به آساني به شرايط گوناگون خو مي کنند. از اين رو براي بهبود گوشت در بيشتر نقاط جهان ، براي آميزش با گاوهاي بومي برگزيده شده اند. چون بي شاخي صفتي غالب است گوساله هاي نسل اول بدون شاخ خواهند بود که از نظر آسان کارکردن ، زخم نکردن پوست و زيان نرساندن به گوشت داراي اهميت است. تعدادي از اين نژادها حامل ژن مغلوب بوده و در بعضي مواقع گوساله قرمز رنگ از والدين سياه رنگ به دنيا مي آيند. گوساله معمولاً به آساني و بدون نياز به کمک زاده مي شوند و به همين دليل است که در بسياري از تليسه هاي گاوهاي شيري را با گاوهاي نر اين نژاد جفتگيري مي دهند.


2- آنگوس قرمز (Red Angus)






گله هاي اين نژاد حاصل تلاقي گاوهاي قرمز اصلاح شده با گاوهاي قرمز حاصل از آنگوس سياه مي باشند. فرزندان حاصل از تلاقي هاي آنگوس قرمز هميشه قرمز رنگ مي باشند . در حاليکه ژن قرمز مغلوب مي باشد.اين نژاد به غير از رنگ از ساير جهات شبيه آنگوس سياه است آنگوس قرمز آب و هواي گرم را نسبت به آنگوس سياه بيشتر و بهتر تحمل مي کند.


3- شارولي (Sharolais)






يکي از قديمي ترين نژادهاي گاوهاي گوشتي فرانسوي است. اين نژاد در منطقه شاروله در مرکز فرانسه توسعه يافته است. اگرچه در آغاز، نژادي دو کاره ( کار و گوشت) بوده، اما به دليل نبود نياز به گاو براي انجام کار و با پيشرفت تکنولوژي به نژادهاي گوشتي تبديل شده است. گله هاي شارولي در آمريکا ، کانادا ، جزاير باهاما، انگلستان، ايرلند ، ژاپن و فرانسه وجود دارد. گاو شارولي سفيد متمايل به کرم بوده و پوستي صورتي رنگ دارد. گاو نر بالغ وزني برابر 907 تا 1134 کيلوگرم و گاو ماده بالغ نيز وزني برابر 680 تا 816 کيلو گرم دارد. به طور معمول شاخدار بوده و شاخها سفيد رنگ ، باريک و نوک تيز مي باشد. بعضاً شارولي بدون شاخ نيز مشاهده مي شود. کيفيت لاشه آن بسيار عالي بوده و به دليل نداشتن چربي زير پوست ، مي توان بدون افزايش چربي روي لاشه آن را تا وزنهاي زياد پروار کرد. ميزان چربي درون ماهيچه اي لاشه زياد است . اين نژاد سازگاري خوبي با اکثر مناطق دارد و در برنامه هاي تلاقي نيز مورد استفاده قرار مي گيرد.


4- چيانينا يا کيانينا (Chianina)






منشأ اين نژاد ، دره کيانينا در ايتاليا مي باشد و يکي از قديمي ترين ن‍ژادهاي گاو در ايتاليا و احتمالاً يکي از قديمي ترين نژادها در جهان بوده و قبل از زمان امپراتوري رم وجود داشته است. بلندي قد گاو نر چيانينا به 8/1 متر مي رسد و وزني بالغ بر 1814 کيلوگرم دارد. بلندي قد گاو ماده نيز به 5/1 متر و وزن آن به 1088 کيلوگرم مي رسد. اين نژاد داراي موههاي کوتاه و نرم و به رنگ سفيد است. گوساله هاي خالص در زمان تولد به رنگ قهوه ايي سوخته هستند اما در 4-3 ماهگي سفيد رنگ مي شوند. انتهاي دم ، مژه ها و سم ها سياهرنگ ، سر مستقيم و صورت دراز است. در دامهاي جوان شاخها سياه هستند ولي در 2 سالگي زرد رنگ مي شوند. مهمترين ويژگي اين نژادها همانطور که ذکر شد اندازه بسيار بزرگ آن است. چيانينا به دليل شيوه کاربرد آن در دراز مدت به نژاد کاري تبديل شده است. حيواني است با دست و پا و سم بسيار نيرومند که مي تواند مسافت زيادي را به راحتي طي کرده و با سرعت کار کند. مقاومت اين نژاد در برابر گرما و بيماري بسيار زياد بوده و مي تواند در نواحي گرم و هم معتدل زندگي کند. در ايتاليا اين نژاد از حالت دو منظوره بودن ( گوشت و کار) خارج شده و به نژاد گوشتي تبديل مي شود. کيفيت لاشه آن بسيار خوب است و حتي در وزنهاي بسيار بالا نيز چربي گوشت آن اندک است.

5- گالوواي (Galloway)






اين گاوها براي سده هاي پياپي در جنوب غربي اسکاتلند ديده مي شوند. گفته مي شود اين نژاد هرگز با نژادهاي ديگر آميخته نشده و بنابراين کهن ترين نژاد گوشتي بريتانيا است. اين گاوها بسيار مقاوم بوده و سرما ، باد و باران و برف را بخوبي پذيرا هستند. داراي پوستي کلفت و موهاي دراز و پر پشت هستند.که آنها را حفاظت مي کنند. قابليت چراي آن بسيار خوب است و مراتعي که براي ساير نژادها مناسب نيستند براي اين گاوها بسنده است. گاوها بيشتر سياهرنگ هستند. يک سويه از اين نژاد نواري سفيد پيرامون کمر دارد و به Belted Galloway معروف است. به طور طبيعي اين گاو بدون شاخ است.


6- هرفورد (Herford)




منشأ هرفورد از بخش هرفورد در انگلستان مي باشد. اين نژاد داراي صورت سفيد و بدني قرمز رنگ بوده و شکم ، پاها و دم افشان نيز سفيدرنگ مي باشد. هرفورد نژادي شاخدار و دست آموز بوده و کار کردن با آن راحت مي باشد. همچنين توليد گوساله اين نژاد تحت شرايط سخت از ساير نژادها بيشتر است. وزن هرفورد نر در حدود 834 کيلوگرم و وزن هرفورد ماده 544 کيلوگرم است. گاوهايي مقاوم با توان چراي بسيار مناسب هستند و به آساني مي توان آنها را در مراتع پروار کرد. هرفورد بدون شاخ نيز وجود دارد که منشأ آن از آيواي آمريکاست و به غير از شاخداري و بدون شاخي ، ساير خصوصياتي شبيه هرفورد شاخدار دارد.


7- ليموزين(Limousin)




منشأ اين نژاد استان ليموزين در غرب فرانسه است. خاک اين ناحيه فقير بوده و به دليل شرايط بسيار سخت محيطي گاوهاي اين ناحيه بسيار مقاوم هستند. در سراسر سال مي توان گاوها را در هواي آزاد نگهداري کرد. گاوها توان تحمل هواي بسيار گرم تا بسيار سرد را دارند. ليموزين در آغاز نژادي دو منظوره براي کار و گوشت بوده اما بعدها ويژگي هاي گوشتي آن مورد تأکيد قرار گرفت. رنگ اين گاوها زرد مايل به قهوه اي ، سر آنها کوتاه و پيشاني و پوزه آنها پهن است. شاخها ، کوتاه و متوسط و به رنگ زرد طلايي ( بلوند) هستند که به سوي جلو رشد مي کنند. گردن کوتاه و شانه ها صاف است. قفسه سينه گسترده ، دنده ها برجسته و کپل بزرگ است. پاها نسبتاً کوتاه و با وجود استخوان بندي ظريف بسيار نيرومند است.


8- ماين آنجو(Main – Anjou)




منشأ اين نژاد کشور فرانسه مي باشد.ماين آنجوحاصل تلاقي شورت هورن نر انگليسي و مانسل ماده فرانسوي است. اصالتاً اين نژاد حيوان کاري است و در اثر اصلاح نژاد براي صفات توليد شير و گوشت توسعه يافته است. ماين آنجو امروزه به عنوان يک توليد کننده عالي گوشت در نظر گرفته مي شود. رنگ آن قرمز تيره و سفيد مي باشد و داراي رنگدانه هاي روشني بر روي پوست خود هستند. اين نژاد داراي شاخ با اندازه متوسط مي باشد که به سمت جلو پيچش دارد و حيواني آرام بوده و به راحتي دست آموز مي گردد.


9- شورت هورن و شورت هورن بدون شاخ (Short horn and polled short horn)




منشأ اين نژاد از شمال انگلستان است و گاوهاي شورت هورن به رنگ قرمز و سفيد و يا ابرش ديده مي شوند. شاخ اين گاوها کوتاه است. در گاوهاي نر، خمش شاخ به سمت جلو و در گاوهاي ماده به سوي جلو و درون است. گاو نر بالغ وزني معادل 1088 کيلوگرم و ماده آن 680کيلوگرم دارد. شورت هورن توانايي سازگاري با شرايط آب و هواي مختلف را دارد. از اين نژاد در تلاقي بسيار استفاده مي شود و داراي خصوصيات مادري خوب و توانايي شيردهي عالي مي باشدو شورت هورن لاشه مناسب و مطلوب توليد مي کند. اگرچه اين نژاد زماني يکي از نژادهاي بسيار مشهور جهان و از نظر تعداد بسيار زياد بوده ، اما اکنون در نتيجه رقابت با گاوهاي شيري و گوشتي خالص تعداد آنها بسيار اندک است. گونه ايي از آن در استراليا بوجود آمده که به نام شورت هورن ايلاوارا معروف است.


10- سيمنتال (Simmental)




منشأ اين نژاد از دره سيمن در کشور سوئيس است و به همه کشورهاي مجاور يافته است. حدود نيمي از گاوهاي کشور سوئيس از اين نژاد بوده و يکي از مشهورترين نژادها در اروپا مي باشد. در فرانسه به نام Pie Rouge و در آلمان به نام Fleckvieh ناميده مي شود.تخمين زده مي شود که هم اکنون بيش از 35 ميليون رأس از اين نژاد در اروپا موجود باشد. گاو سيمنتال ، داراي صورتي روشن و بدني با لکه هايي به رنگ قرمز مي باشد و شاخه هايي با اندازه متوسط دارد. اين حيوان بدني بزرگ داشته ، وزن گاو نر بالغ 1043 تا 1179 کيلوگرم و وزن ماده بالغ آن 658 تا 816 کيلوگرم است. اين نژاد در هردوره شيردهي 4082 کيلوگرم شير با %4 چربي توليد مي نمايد.


11- براهمن (Brahman)




اين نژاد در جنوب غربي ايالات متحده آمريکا توسعه يافته است و منشأ اصلي آن از کشور هند است و از گاو Bos indicus بوجود آمده است. Bos indicus داراي کوهان بوده که اغلب به نام زبو معروف هستند. گوشت خوب و بلوغ زودرس از صفات اين نژاد مي باشد و همچنين در تلاقي ها از آن استفاده مي شود و نتايج هيبريد آنها به وجود آوردن گاوهاي گوشتي خوبي بوده است. رنگ برهمن خاکستري روشن يا قرمز و تقريباً سياه مي باشد ولي غالباً به رنگ خاکستري روشن تا خاکستري نيمه روشن ديده مي شوندو علاوه بر کوهان ، پوستي شل و افتاده و به زير گلو و گوشها آويزان دارند. موي بدن گاوهاي برهمن کوتاه ، پر پشت و براق است. سر گاوهاي برهمن دراز شاخهاي آنها کوتاه است. کوهان در اين گاوها کاملاً مشخص است. گاوهاي برهمن تا سن 5 الي 6 سالگي نيز به رشد خود ادامه مي دهند. پايداري آنها در برابر گرماي زياد محيطي و بيماريها از ويژگيهايي است که موفقيت اين نژاد در نواحي گرم را سبب شده است. برهمن از نظر توليد گوشت در نواحي گرم و مرطوب نقش مهمي دارد و اکنون در بيش از 60 کشور جهان ديده مي شود.


12- برانگوس(Brangus)




اين نژاد از تلاقي گاوهاي برهما و آنگوس بوجود آمده است و اولين تلاقي در سوئيزياناي آمريکا صورت گرفته است. برانگوس به رنگ سياه و بدون شاخ مي باشد. اين نژاد سازگاري خوبي با آب و هواي متنوع داشته و خصوصيات مادري خوب ، راندمان غذايي بالا و توليد لاشه مناسب نيز از صفات ديگر آن است. موهاي سياه برانگوس راست ، کوتاه است . سر ، متوسط و پيشاني و پوزه پهن است . گاوها بدون کوهان اند. کيفيت گوشت از نظر ميزان چربي درون ماهيچه ايي همانند آنگوس است. گوساله ها به آساني زاده مي شوند و بنابراين گاوهاي نر برانگوس را مي توان براي نژاد آميزي با تليسه هاي نژاد هاي ديگر بکار برد.


13- درات ماستر (Drought master)

اين نژاد در استراليا ايجاد شد که ترکيب %50 برهمن و %50 شورت هورن دارد. داراي کوهاني کوچک و رنگ قرمز بوده و گاوها ممکن است شاخدار يا بي شاخ باشند. اين گاو در شرايط سخت مانند گرماي زياد و مراتع فقير رشد مناسب دارند و هنگامي که تغذيه آنها بهتر شود ، به سرعت واکنش مناسب نشان مي دهند. پايداري آنها نسبت به کنه زياد است و در نتيجه از بيماريهايي که بوسيله کنه منتقل مي شود کمتر آسيب مي بينند.



14- ماري گري (Murray Grey)




منشأ اين نژاد نيز استراليا است و در منطقه اي واقع در دره رودخانه ماري بوجود آمده . در سال 1905 يک ماده گاو شورت هورن به رنگ ابرس که با يک گاو نر آنگوس جفتگيري کرده بود ، گوساله اي بدنيا آورد که رنگ آن خاکستري بود. اين نژاد بسيار مقاوم و آرام بوده و از نظر جنسي زود رس است. توليد لاشه هاي پرگوشت و کم چربي از ويژگيهايي است که باعث موفقيت اين نژاد شده است. در سال 1967 ، سه لاشه از استراليا به انگلستان فرستاده شد تا در مسابقه اي شرکت کنند. اين لاشه ها مقام اول تا سوم را بدست آوردند.
از ساير نژادها مي توان به سنپول(Senpol) ، پينزگاوور(Pinzgaur)،ردپول(Redpoll)٠ ? ... اشاره کرد.




نژادهاي گاو شيري


1- اير شاير (Ayrshire)




موطن اصلي اين نژاد از استان اير در اسکاتلند مي باشد که در طي قرن هجدهم توسعه يافته است. اير شاير به رنگ قرمز گيلاسي بوده و ديگر رنگهاي آن قهوه اي مايل به قرمز ، قهوه اي يا سفيد مي باشد. رنگ سفيد ممکن است مخلوط با قرمز يا قهوه اي باشد. رنگ مطلوب اين نژاد که توليد کنندگان آن ترجيح مي دهند. رنگ قرمز و سفيد متمايز شده و رنگ سياه يا راه راه سياه در زمينه خاکستري مي باشد. شاخهاي اير شاير داراي پيچش به سمت بالا و خارج مي باشد و طول شاخ متوسط و نوک آن تيز مي باشد. اير شاير داراي پستانهايي متعادل بوده که در يک خط راست قرار دارند و نوک پستانها اندازه متوسطي دارند. به دليل شرايط محيطي ( يعني کوه ، تپه هاي خشن ، هواي سرد و باران زياد) نژاد ايرشاير کاملاً مقاوم است. اندازه گاوها نسبتاً کوچک است. بنابراين گوساله هاي نر را نمي توان براي توليد گوشت پرورش داد. مگر اينکه گاوهاي ماده با گاو نر نژادهاي گوشتي ، نژاد آميزي شوند. مقدار شير توليدي اينگونه گاوها نسبت به اندازه آنها خوب است و مي توانند تا 4000 کيلوگرم شير با %4 چربي توليد کنند.گلبولهاي چربي ريز هستندو بنابراين به آساني در بالاي شير جمع مي شوند و از اين نظر شير اين نژاد براي توليد پنير بسيار مناسب است. به دليل کمبود علوفه و وجود مراتع نا مرغوب نژاد ايرشاير با گذشت زمان به نژادي تبديل شده که بيشترين قدرت استفاده از کمترين مقدار علوفه را دارد. براي پديد آوردن اين نژاد بيشتر بر شکل پستان تأکيد شده است. وزن ماده گاوها نزديک به 600 کيلو گرم مي باشد اما وزن گاوهاي نر ممکن است به 900کيلوگرم هم برسد.


2- براون سوئيس (Brown swiss)



منشاء اين نژاد از كشور سويس بوده و احتمالا" يكي از قديمي ترين نژادهاي شيري مي باشد . اين نژاد در آلپ توسعه يافته و عقيده بر اين است كه هيچ نژاد خارجي دراين توسعه نقش نداشته است . در كندوكاوهاي باستان شناسي در سويس ، اسكلت گاوهاي متعلق به 4 هزار سال پيش از ميلاد مسيح بدست آمده است كه همانند اسكلت گاوهاي براون امروزي است . در سويس گاوهاي براون در فصل بهار چراي خود را از دامنه كوههاي نزد آغاز كرده و به تدريج با نزديك شدن تابستان در دامنه هاي فرازمند
گاوهاي براون سوئيس براي اين منظور گاوهايي بوجود آمده اند که توليد شير آنها زياد ولي چربي آنها اندک است. امروزه از اين نژاد بيشتر بعنوان نژاد دو منظوره ( گوشت و شير) استفاده مي شود. توليد شير براون سوئيس براي يک نژاد دومنظوره خوب است و به طور ميانگين 4000کيلوگرم شير با چربي 8/3 درصد چربي توليد مي کند. توليد گوشت آن نيز خوب است. به گونه ايي که افزايش وزن روزانه برابر يک کيلوگرم براي گاوهاي نرو گاوهاي نر اخته ياد شده است. رنگ گاوها قهوه اي باز ( روشن) تا قهوه اي تيره ، متغير است و موهاي پيرامون پوزه ، درون گوش و پايين ساق ها معمولاً کم رنگتر است. شاخها بيشتر سفيد ، انتهاي آنها سياه و اندازه آنها کوچک تا متوسط است. سر گاوهاي براون سوئيس عريض و صورت آنها پهن است. براون سوئيس نژادي آرام بوده که به لجوج بودن شهرت يافته است. ميانگين وزن گاو ماده، نزديک به 600 کيلوگرم است و در گاو نر به 1000کيلوگرم مي رسد.


3- گرنزي(Guernsey)





موطن اين نژاد از جزيره گرنزي در انگلستان است. رنگ حنايي باعلامتهاي سفيد رنگ روي بدن ، پوست زرد رنگ و پوزه نخودي رنگ از مشخصات اين نژاد مي باشد. شاخهاي گرنزي به سمت بيرون انحنا داشته و رو به جلو مي باشد که طول آن متوسط و نوک آن باريک و تيز است . گاوهاي گرنزي اندکي بزرگتر از گاوهاي جرزي هستند، اما شکل ظاهري و ويژگيهاي شير آنها همانند جرزي است. درصد چربي شير گرنزي ، کمتر از نژاد جرزي است ، اما رنگ شير گرنزي زردتر است که ناشي از کاروتن بيشتر در شير آن است. گاوهاي گرنزي به دليل کوچک بودن اندام براي توليد گوشت مناسب نيستند. گاوهاي گرنزي اندکي ديرتر از گاوهاي جرزي بالغ مي شوند و قدرت چراي آنها هم به خوبي گاوهاي جرزي نيست رنگ بيشتر گاوهاي گرنزي زرد آهويي است که گاهي لکه هاي سفيدي نيز دارد. پوزه به رنگ زرد کرمي ، سم ها زرد کاهي و انتهاي دم سفيد است. گاوهاي گرنزي در انگلستان نزديک به 3600 کيلوگرم شير با 6/4 درصد چربي توليد مي کنند.​
 

?!؟

عضو جدید
نحوه آغاز يک پروژه گاوداری
جهت شروع يک پروژه پرورش دام و صنايع وابسته، در مراحل ابتدائي نياز به تهيه مکاني مناسب جهت احداث دامداري و سپس اخذ کليه مجوزهاي لازم از سازمانهاي ذيربط مي باشد که در ذيل به طور مشروح مراحل گوناگون کار بيان گرديده است:

زمين
مشخصات زمين مناسب جهت احداث
زميني كه جهت احداث ساختمانها و تأسيسات، توسط متقاضي و برابر ضوابط نظام دامپروري ارائه مي شود، مي تواند به يكي از شكلهاي زير باشد:

الف: زمينهاي سنددار
ب: زمينهاي استيجاري
ج: زمينهاي فاقد سند ( به شرط احراز مالكيت)
د: زمينهاي مشاع
ح: زمينهاي اصلاحات ارضي مفروزالرعيه
و: زمينهاي واگذاري از طريق هيأتهاي هفت نفره يا كميسيون مواد 31 يا 32 قانون واگذاري زمينهاي موات

زمينهاي كشت علوفه
در خصوص صدور پروانه تأسيس دامداريهايي كه درآنها نشخواركنندگان يا اسب، پرورش داده و نگهداري مي شوند، متقاضي جهت تأمين علوفه دامداري خود برابر ضوابط نظام دامپروري، بايد داراي يكي از شرايط زير باشد:

الف: مالك زمين كشت علوفه باشد.
ب: مستاجر زمين كشت علوفه باشد.(مدت اجاره حداقل 5 سال)
ج: متصرف بلامعارض زمين كشت علوفه بوده و آن را در اختيار داشته باشد.
د: مالك زمينهاي واگذاري از طريق هيأتهاي هفت نفره يا كميسيون ماده 31 قانون.
ه: با كشتكاران علوفه، قرارداد خريد علوفه تنظيم كرده باشد.
و: متقاضيان پرورش طيور صنعتي و بومي، كه داراي زمين جهت كشت مواد اوليه خوراك طيور باشند، با توجه به ميزان ارائه زمين ، در صدور پروانه تأسيس، الويت نسبي دارند.

ضوابط فني مورد نياز براي زمين
الف- فواصل
حداقل فاصله محدوده تأسيسات دامداريها و كارخانجات با واحدهاي مشابه و غير مشابه و همچنين با شهر، شهرك و روستا(مناطق مسكوني)، جنگل، رودخانه، دريا و ساير عوارض طبيعي، حريم فرودگاه، جاده، راه آهن، خطوط اصلي انتقال نفت و گاز، شبكه هاي فشار قوي برق و واحدهاي صنعتي (عوارض تأسيساتي)، براساس مفاد مندرج در جدول، فواصل تعيين مي شود.
تبصره1: در مواقع اضطراري و يا ارائه دلايل مستدل، كميسيون مركزي مجاز است، نسبت به كاهش يا افزايش حداقل فواصل مذكور مندرج در جدول فوق الذكر، تصميم لازم را اتخاذ كند.
تبصره2: در خصوص بعضي از انواع كارخانجات و واحدهاي پرورش بعضي از حيوانات كه در جدول فواصل نامي از آنها برده نشده است، براساس توضيحاتي كه در فصول اختصاصي پرورش هر كدام از آنها ذكر شده اقدام مي شود.

ب-عوارض جغرافيايي و اقليمي
1- در حد امكان، محل تأسيسات بايد به گونه اي انتخاب شود، كه جهت وزش باد از سوي مناطق مسكوني به طرف دامداري باشد.
2- محل تأسيسات در مورد حيوانات پوستي غير نشخوار كننده، به خصوص جوندگان، بايد طوري احداث شود كه از نظر عبور و مرور، ساير حيوانات و جوندگان وحشي به داخل تأسيسات جلوگيري به عمل آيد.
3- محل تآسيسات نبايد در مسيلهاي شناخته شده، قرار گيرد.

مجوزها و نحوه دريافت آنها
انواع مجوزها
مجوزهايي كه به عنوان اجازه اشتغال، براي فعاليتهاي مختلف دامداري يا اداره كارخانجات و كارگاهها صادر مي شود، به شرح ذيل است:

الف- موافقت اصولي
مجوزي است كه، قبل از صدور پروانه تأسيس به متقاضيان فعاليتهاي دامداري، مرغداري، كارخانه... در چهارچوب سياستها و ضوابط نظام دامپروري صادر مي گردد.
مدت اعتبار موافقت اصولي 6 ماه است و در موارد ضروري 6 ماه ديگر تمديد مي گردد.
هنگام صدور موافقت اصولي يا پروانه تأسيس و بهره برداري بايستي هر يك از مجوزها به نام يك نفر يا شركت ثبت شده باشد.
در صورتيكه تعدادي از افراد حقيقي درخواست صدور مجوز بنمايد، بايستي قبلاً با ارائه وكالت بلاعرض به نام يكي از سهامداران، زمينه اجراي مقررات مزبور را فراهم آورند.
همچنين فروش و انتقال موافقت اصولي تحت هر شرايطي ممنوع است.

ب- پروانه تأسيس
مجوزي را كه هر متقاضي براي احداث ساختمانها و تأسيسات هر نوع واحد دامداري، كارخانه يا كارگاه، كه داراي ضوابط نظام باشد و بايد دريافت نمايد، پروانه تأسيس مي گويند.
مدت اعتبار پروانه تأسيس 2 سال و با نظر كميسيون صدور پروانه استان به مدت يك سال ديگر قابل تمديد است.
چنانچه پس از پايان تمديد اعتبار پروانه تأسيس عمليات احداث واحد به پايان نرسيده باشد، در صورت ارائه مدارك و دلايل مستند و موجه از طرف متقاضي پروانه تأسيس حداكثر براي مدت يك سال ديگر به صورت اضطراري قابل تمديد است.
صدور پروانه تأسيس بايستي به نام يك نفر يا شركت ثبت شده باشد.
در صورتيكه تعدادي از افراد حقيقي درخواست صدور مجوز بنمايد، بايستي قبلاً با ارائه وكالت بلاعرض به نام يكي از سهامداران، زمينه اجراي مقررات مزبور را فراهم آورند.
فروش و انتقال پروانه تأسيس به غير، با كمتر از 50درصد پيشرفت فيزيكي ساختمانها و تأسيسات ممنوع است و منجر به ابطال پروانه مي شود،و با پيشرفت فيزيكي بيش از 50 درصد، در صورت انتقال كليه اراضي، امكانات، تسهيلات، تعهدات و اختيارات به طور يكجا و با كسب اجازه از كميسيون صدور پروانه استان، بلامانع است.
دارندگان پروانه تأسيس بايد، به محض اتمام ساختمانها و تأسيسات و قبل از بهره برداري، مراتب را به طور ترتيبي به كميسيون صدور پروانه استان اعلام نمايند.

ج- پروانه بهره برداري
مجوزي را كه متقاضيان پس از تأسيس واحد، در موعد مقرر و برابر ضوابط، دريافت مي دارند، پروانه بهره برداري مي نامند.
پس از اعلام خاتمه عمليات از سوي دارنده پروانه تأسيس، كميسيون صدور پروانه استان، موظف است حداكثر ظرف مدت دو هفته زمينه بازديد مشترك كارشناسان دامپروري و دامپزشكي را از تأسيسات مربوط فراهم و در صورتي كه عمليات ساختماني و تأسيساتي مطابق با طرح باشد و مراتب مورد تائيد كارشناسان مربوط قرار گيرد، حداكثر ظرف مدت يك هفته، پروانه بهره برداري صادر كند.
تبصره 1: در صورت ضرورت نوسازي واحد دامپروري در همان پلاك يا مرمت و بهسازي واحد يا توسعه، موضوع پس از طرح در كميسيون استان و كسب نظر موافق كميسيون، مراتب موافقت جهت انجام اموراداري، به صورت كتبي با تعيين زمان لازم حداكثر 6 ماه براي مرتب و بهسازي و 2 سال براي نوسازي يا توسعه واحد به متقاضي اعلام گردد.
تبصره 2: در موارد خاص، صدور كارت شناسايي يا شناسنامه دامداري به منظور تحقق زمانبندي شده نظام دامپروري براي واحدهاي پرورش دام و طيور با تصويب كميسيون مركزي صدور پروانه بلامانع است.
در موقع صدور پروانه بهره برداري، پروانه تأسيس از متقاضي پس گرفته باطل و در پرونده نگهداري مي شود.
در پروانه هاي صادره، نكات ذيل بايد مشخص شود:

1- مشخصات واحد
بايد وقوع، چگونگي بهره برداري،ظرفيت، مساحت زمين و مساحت زيربنا، در كليه پروانه ها قيد شود. در خصوص پروانه هاي دامداري، نژاد و تعداد دام موجود نيز، بر حسب مورد ذكر مي گردد.
تبصره1: شيوه بهره برداري براساس جدولهاي تنظيم شده در دستورالعمل تعيين شماره پروانه منضم به((نظام)) مشخص مي شود.
تبصره2: در مورد واحدهاي موجود، محاسبه ظرفيت، براساس مباني ذكر شده در((نظام)) يا در ذيل نقشه هاي تيپ يا الگويي و بر پايه تأسيسات موجود آن واحد مي باشد.

2- مدت اعتبار
مدت اعتبار پروانه و مجوزهاي بهره برداري 5 سال و پس از سپري شدن مهلت اعتبار، در ذيل همان پروانه به مدت 5 سال ديگر قابل تمديد است.
تبصره1: تمديد واحدهائي كه قبلاً پروانه دريافت داشته اند، بر روي فرمهاي جديد با ذكر شماره و تاريخ پروانه قبلي صورت
مي گيرد و در قسمت تمديد نوبت اول، مهر و امضاء خواهد شد.
چنانچه در پايان مهلت اعتبار پروانه، هيچ گونه ساختماني احداث نشده يا رفع نواقص و تكميل عمليات صورت نگرفته باشد و دارنده پروانه نتواند عذر موجهي ارائه نمايد، پروانه مربوط پس از طرح در كميسيون، لغو مي شود و مراتب جهت قطع كليه امتيازات به واحد زيربط اعلام مي شود.

متقاضيان بايد در خصوص صدور پروانه به تعهدات زير عمل كنند:
1- احداث هر نوع تأسيسات و ساختمان اضافه بر طرح و نقشه مصوب، بدون جلب موافقت قبلي مرجع صادر كننده پروانه، از سوي متقاضي ممنوع است. همچنين، استفاده از ساختمانها و تأسيسات و تجهيزات به جز در موارد مربوط، توسعه، فروش و انتقال نيز، بدون كسب اجازه ممنوع مي باشد، در اين خصوص، از متقاضيان تعهدنامه اخذ خواهد شد.
2- چنانچه مالك زمين بعد از صدور پروانه با كسب اجازه از كميسيون صدور پروانه،واحد خود را به شركت تبديل كند، اين تغيير نام پروانه،حتي قبل از احداث ساختمان دامداري يا كارخانه(در مدت تأسيس)، به نام شركت، بلامانع است.
3-به شرط ارائه وكالتنامه رسمي 4 ساله غيرقابل عزل، از سوي ساير شركاء تغيير نام پروانه به نام هريك از شركاء نيز بلامانع خواهد بود.
4- كليه مزاياي ناشي از پروانه هاي صادره به صاحبان آنها تعلق دارد و انتقال آن به غير ممنوع است.
5- دامداران، مجاز به پرورش و نگهداري دام، بيش از ظرفيت قيد شده در پروانه نيستند.
6- دامدارن نبايد با دريافت يك پروانه، نسبت به پرورش انواع دام، اقدام كنند.

و- مجوز بهداشتي
مجوزي است كه سازمان دامپزشكي كشور به منظور رعايت مسائل بهداشتي و قرنطينه اي در بهره برداري از كارخانجات و كارگاههاي موضوع اين نظام كه مجوز تأسيس آن را از وزارت صنايع يا ديگر دستگاهها صادر مي نمايند،صادر مي گردد.

مدارك مورد نياز جهت دريافت مجوز
اشخاص حقيقي يا حقوقي كه بخواهند نسبت به دريافت پروانه تأسيس و بهره برداري، دامداري يا كارخانه هاي مرتبط اقدام كنند، بايد مدارك ذيل را ارائه نمايند:

الف- مدارك مربوط به زمين تأسيسات

1- در مورد اراضي داراي سند مالكيت: اصل اسناد مالكيت به همراه يك نسخه فتوكپي ازآنها.
2- در مورد اراضي استيجاري: اجاره نامه رسمي غيرقابل فسخ به مدت حداقل 20 سال، كه بدين منظور تنظيم شده است.
تبصره: در مورد زمينهاي اوقافي مدت و موضوع اجاره براساس نظريه اداره اوقاف محل تعيين مي گردد.

3- در مورد اراضي فاقد سند مالكيت: مستند تصرف و احراز مالكيت، كه به تائيد مديريت جهاد شهرستان يا اداره كل منابع طبيعي استان بنا به مورد رسيده باشد و همچنين، امضا وارائه تعهد رسمي و ثبتي مبني بر اينكه پس از صدور پرانه در صورت اثبات صحت عدم مالكيت، پروانه صادره فوراً لغو مي شود و متقاضي حق اعتراضي ندارد و بايد خسارتهاي وارده را نيز، جبران كند.

4- در مورد اراضي مشاع: گواهي لازم به نام خود، مبني بر تعيين مساحت زمين، از مرجعي كه توسط مديريت جهاد شهرستان معرفي مي شود، همچنين نقشه زمين مورد نظر، جهت ايجاد تأسيسات كه به تائيد و امضاي كليه مالكين زمين و در صورت عدم امكان دسترسي به كليه مالكين، به تصديق عده اي از مالكين آن رسيده باشد.
تبصره1: نظر به اينكه پروانه مورد نظر به نام متقاضي صادر مي شود.بايد افراد نام برده، طي استشهد اراضي مشاع(فرم شماره 5) متعهد شوند كه پس از تقسيم و افراز ملك، زمين ياد شده در تصرف شخصي كه پروانه به نام او صادر خواهد شد، باقي بماند. اين فرم و نقشه مذكور بايد به تصديق شوراي محل وقوع ملك، يا نزديكترين شوراي محل برسد.
تبصره2: در صورتي كه زمين محل احداث تأسيسات، متعلق به چند نفر باشد، به شرطي پروانه به نام يكي از مالكين صادر مي گردد كه وكالتنامه رسمي غيرقابل عزل حداقل- به مدت 5 سال( فرم شماره 4) از ساير مالكيم مبني بر اجازه ايجاد تأسيسات و دريافت پروانه به نام خود ارائه نمايد.

5- در مورد زمينهاي اصلاحات ارضي مفروزالرعيه: گواهي لازم مبني بر مالكيت يا تصرف زمين و بلامعارض بودن آن، و همچنين تائيديه حدود و مشخصات و مساحت زمين از مديريت كشاورزي محل و نيز، نقشه تفكيكي اراضي محل كه زمين مورد نظر جهت احداث تأسيسات در آن مشخص شده باشد.

6- در مورداراضي واگذاري از سوي سازمانهاي كشاورزي يا سازمان جنگلها و مراتع: صورت مجلس واگذاري زمين و همچنين، نقشه و كروكي موردنظر جهت احداث تأسيسات.
ب- مدارک مربوط به زمين کشت علوفه
در مورد واحدهائي كه برابر ضوابط نظام دامپروري احتياج به ارائه اراضي كشت نباتات علوفه اي دارند:

1- گواهي از مديريت كشاورزي محل، مبني بر وجود مقدار كافي آب جهت كشت نباتات علوفه اي يا گواهي امور آب استان، مبني بر بلامانع بودن حفر چاه و تأمين آب مورد نياز كشت نباتات علوفه اي.

2- مدارك مالكيت زمين مورد نياز، اجاره نامه رسمي غير قابل فسخ با ارائه قرارداد رسمي و غيرقابل فسخ كشت علوفه به مدت حداقل 5 سال با كشتكاري كه زمين ايشان از نظر ميزان توليد علوفه و حدود و مشخصات آن به تائيد مديريت كشاورزي محل رسيده باشد.
بديهي است، مجموع تعهدات كشتكار طرف قرارداد، نبايد بيش از قابليت توليد زمين وي باشد. زمان شروع اجاره يا قرارداد خريد علوفه از تاريخ پيش بيني شروع بهره برداري خواهد بود.
تبصره1: در مورد زمينهاي اوقافي مدت اجاره براساس نظريه اداره اوقاف محل تعين مي گردد.
تبصره2: در صورتي كه محل زمين كشت نباتات علوفه اي در مجاورت محل تأسيسات دامداري نباشد، بايد زميني بدين منظور اختصاص داده شود تا از نظر فاصله اشكالي در حمل علوفه از محل كشت به محل دامداري به وجود نيايد. ميزان اين فاصله منوط به نظر كميسيون استاني خواهد بود.
تبصره3: در صورتي كه زمين نباتات علوفه اي در استان ديگري باشد، تائيديه سازمانهاي كشاورزي هر دو استان، الزامي است.

3- در مورد زمينهاي سنددار، فتوكپي نقشه تفكيكي پلاك اصلي كه پلاكهاي فرعي در آن، مشخص و به تائيد مديريت جهاد شهرستان محل رسيده باشد. در مورد اراضي فاقد سند مالكيت، كروكي يا نقشه تقريبي كه محل اراضي مورد نظر بر روي آن مشخص شده باشد و جهتهاي چهارگانه آن با متراژ زمين و ابعاد محدوده، معين شده و به تائيد شوراي محل روستاي وقوع ملك يا نزديكترين شورا و مديريت كشاورزي با حفظ مسئوليت متقاضي رسيده باشد.
طرح توسعه
در مرحله تأسيس اجازه توسعه داده نمي شود دارندگان پروانه بهره برداري،تنها در صورتي اجازه توسعه دارند، كه علاوه بر رعايت كليه شرايط لازم، توانايي مديريت آنها جهت ظرفيتهاي بالاتر مورد تائيد كميسيون صدور پروانه استان قرار گيرد. بديهي است كه توسعه هر واحد بايد متناسب با سياست ها و راهبردهاي اعلام شده توسط معاونت امور دام وزارت جهاد باشد.
تبصره: بديهي است كه توسعه هر واحد حداكثر تا سقف ظرفيتهاي مجاز با رعايت سياستها و راهبردهاي اعلام شده توسط معاونت امور دام مي باشد.
تبديل يا تغيير کاربري مجوز
تبديل، اعم از اينكه بخواهد در نوع دام، نژاد يا شيوه بهره برداري صورت گيرد، با در نظر گرفتن اولويتهاي منطقه اي، در چهارچوب سياستهاي وزارت جهادسازندگي، بلامانع است. در مورد تبديل دامداري از يك نوع به نوع ديگر و نيز تبديل نژاد يا نحوهُ بهره برداري در صورت داشتن كليه شرايط لازم جهت فعاليت جديد، پروانه قبلي باطل و پروانه بهره برداري جديد صادر مي شود.
پس از تشريح کليات مربوط به نحوه و مراحل اخذ مجوزهاي لازم جهت احداث مراکز پرورش دام و طيور و صنايع وابسته، در ادامه اختصاصا به تشريح انواع و چگونگي اخذ مجوزهاي مربوطه جهت احداث مراکز پرورش و نگهداري گاوهاي شيري و پرواري و همچنين کشتارگاه هاي صنعتي ويژه دام و طيور خواهيم پرداخت.
پرورش گاو
پرورش گاو مي تواند به منظور بهره برداري به صورت داشتي، اعم از نژاد شيري و گوشتي، توليد اسپرم، يا با هدف تليسه آميخته و اصيل يا به صورت پرواربندي گوساله صورت گيرد.
در هر حال، نژاد گاو در هر يك از موارد فوق، مي تواند بسته به مورد اصيل، آميخته يا بومي باشد.
الف- ضوابط صدور پروانه تأسيس واحدهاي گاوشيري
1- ظرفيت: ظرفيت گاوداري شيري جديد التأسيس، نبايد از 20 رأس كمتر باشد و ظرفيتهاي بيشتر به شرح زير تعيين مي شود.
- واحدهاي كوچك به ظرفيت 20 الي 50 رأس گاو مادر.
- واحدهاي متوسط به ظرفيت 51 الي 150 رأس گاو مادر.
- واحدهاي بزرگ به ظرفيت 151 الي 300 رأس گاو مادر.
- واحدهاي خيلي بزرگ به ظرفيت بيش از 300 رأس گاو مادر (حداكثر 500 رأس)

2-زمين: حداقل زمين مورد نياز جهت تأسيس واحدهاي گاوداري شيري بر حسب ميزاني كه در ذيل نقشه هاي منضم به ((نظام)) قيد شده است، مشخص مي گردد.
زمينهاي زراعي موردنياز (خريد قطعي، واگذاري، اجاره حداقل 25 ساله) جهت كشت نباتات علوفه اي به ميزان يك هكتار براي رأس گاو اصيل، يك هكتار براي 3 رأس گاو و دورگ و يك هكتار براي 4 رأس گاو بومي است كه بتواند حداقل يك سوم كل نياز مواد غذايي دام را تأمين كند.بقيه نياز غذايي توسط دامدار و از طريق مواد غذايي متراكم تآمين مي شود.
تبصره: در مناطق گيلان، مازندران، گرگان و گنبد، ميزان زمين زراعي مورد نياز مي تواند تا مقدار 30 درصد، كاهش پيدا كند.(به عنوان مثال، 7/0 هكتار جهت دو رأس گاو اصيل)

3-نقشه و جايگاه: جهت نگهداري و پرورش گاو شيري نقشه هاي تيپ براي ظرفيتهاي10-20-30-50-75-100 رأس براي اقليمهاي سردسير، گرمسير و معتدل به شرح منضم به نظام طراحي، پيش بيني و ترسيم شده است. مباني محاسباتي نقشه هاي تهيه شده بر حسب هر رأس گاو مولد تعيين گرديده و متوسط مساحت زيربناي مفيد موردنياز براي يك رأس گاو مولد(مادر)، 6/15 متر مربع مسقف و 5/19 متر مربع غير مسقف است، كه براساس تركيب گله و نيازهاي جنبي، به طور تقريب، به شرح زير مي باشد:
...


ترکيب گله و تاسيسات مورد نياز
مسقف (مترمربع)
غير مسقف (مترمربع)

جايگاه گاو شيرده و خشک
5
10

تليسه پاي کل تا زايش
26/1
52/2

گوساله 12- 6 ماهه (ماده)
5/0
1

گوساله 12-6 ماهه (نر پرواري)
5/0
1

گوساله 6- 5/2 ماهه
47/0
95/0

گوساله 3 هفته تا 5/2 ماهگي
2/0
4/0

زايشگاه و گوساله داني (باکسهاي انفرادي)
72/0
-----------

بيمارستان
15/0
-----------

جايگاه گاو نر
15/0
3/0

انبار کنسانتره
25/1
-----------

هانگارد علوفه
2
-----------

سيلو
-----------
83/2

دفتر اداري و مديريت
6/0
-----------

واحد مسکوني
1
-----------

محوطه عمليات دامپزشکي
-----------
5/0

سالن انتظار، شيردوش، محل جمع آوري و
سردکن شير و موتورخانه 8/1
-----------

جمع زيربناي مفيد (مترمربع)
6/15
5/19

(ادامه)​
 

Similar threads

بالا