باز دلم خون شد و چشمم گریست

اوسپید

عضو جدید
فرا رسیدن اربعین شهادت سید و سالار شهیدان،

سرور آزاگان جهان،

چهلمین روز وداع خونین حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش،

به تمامی دوستان اهل دل و ارجمند تسلیت و تعزیت عرض نموده و امیدواريم كه سوگواری های یكایك شما عزیزان مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.

اربعین حسینی، جویبار همیشه جاری عاشورا، روز شهادت حماسه سازان و اربعین، روز زیارت مرقد عاشورا سازان است.

عاشورا، خروش خون حسین(ع) است و اربعین، پژواک این فریاد ظلم شکن است.

عاشورا و اربعین، نقطه ابتدا و انتهای عشق نیست؛ بلکه چله عارفانه تشیع سرخ علوی است.

عاشورا تا اربعین، نقطه اوج عشق حسینی است و در این چهل روز،

حسین(ع)
تنها سخن محافل است تا در طول عمر انسان، بهانه بیداری و ظلم‏ستیزی باشد.

عاشورا، زمانه خون و ایثار است و اربعین، بهانه تبلیغ و پیمان.

در عاشورا، حسین(ع) با تاریخْ سخن گفت و در اربعین، تاریخ پای درس حسین(ع) نشست.

عاشورا روز کشت "خون خدا" در کویر جامعه ظلم‏زده است و اربعین، آغاز برداشت نخستین ثمره آن. آری، اربعینْ فرصتی برای اعلام همبستگی با عاشوراست.

هر اربعین حسینی، قاصد حماسه ای ماندگار، پیامدار استعلای ایمان، نشانه‏ای از شکوه عشق،و برگ همیشه سبزی بر درخت هماره سرخ شهادت است.

اربعین یک واژه نیست؛ کتابی قطور و پرماجراست.

کتابی که گذر زمان و حادثه‏های زمین، هرگز نمی‏تواند نوشته‏های آن را محو کند و البته کهنگی در آن راه ندارد.

اربعین، هنرنامه مصوّر آرمان گرایی و حق یاوری است.

اربعین، نشانه‏ای بر اعتلای دین و بالندگی زمزمه‏ های دعا و تلاوت قرآن در شب عاشورای حسینی است.

اربعن، صدای عدالت و صداقت، و شاخه‏های درخت آزادگی است که از خاک کربلا روییده و تا ژرفای روزها و روزگاران ریشه دوانیده است.

اربعین، جویبار همیشه جاری و سرخ تاریخ، و جوشش چشمه‏ های خون خداوند از چهار سوی عالَم است.

:gol:


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

اوسپید

عضو جدید
بیستم ماه صفر در تاریخ، به عنوان اربعین حسینی مشهور شده است.

در برخی از روایات به بزرگداشت این روز اشاره شده است.

در حدیثی از امام حسن عسكری زیارت اربعین به عنوان یكی از نشانه‌های مؤمن شمرده شده است «اربعین» در منابع، بیشتر به دو رویداد اشاره دارد:

1- روز مراجعت اسرای كربلا از شام به مدینه؛

2- روزی كه جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین(ع) مشرف شد.


اما در اینكه در این روز اسرای كربلا به كربلا رسیده باشند، تردیدی جدی وجود دارد.

شیخ مفید در «مسار الشیعه» آورده است:
«روز اربعین، روزی است كه اهل بیت امام حسین(ع)، از شام به سوی مدینه مراجعت كردند و نیز روزی است كه جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین(ع) وارد كربلا شد».

شیخ طوسی در «مصباح المتهجّد»و ابن اعثم در الفتوح نیز همین مطلب را ذكر كرده‌اند. میرزا حسین نوری می‌نویسد:
«از عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی استفاده می‌شود كه روز اربعین روزی است كه اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند. نه آنكه در آن روز به مدینه رسیدند

در این میان سید بن طاوس در «لهوف»، اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به كربلا ذكر كرده است. ایشان می‌نویسد:
«وقتی اسرای كربلا از شام به طرف عراق بازگشتند به راهنمای كاروان گفتند: ما را به كربلا ببر. بنابراین آن‌ها به محل شهادت امام حسین(ع) آمدند. سپس در آنجا به اقامه عزا و گریه و زاری برای اباعبدالله پرداختند ...»

ابن نما حلی نیز روز اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به كربلا و ملاقات آن‌ها با جابر و عده‌ای از بنی هاشم ذكر كرده است.
میرزا حسین نوری پس از از نقل قول سید بن طاوس به نقد آن پرداخته است
رسول جعفریان می‌نویسد:
«شیخ مفید در ارشاد، ابومخنّف در مقتل الحسین، بلاذری در انساب الاشراف، دینوری در اخبار الطوال و أبن سعد در الطبقات الكبری، اشاره‌ای به بازگشت اسرا به كربلا نكرده‌اند».

شیخ عباس قمی هم داستان آمدن اسرای كربلا را در اربعین از شام به كربلا بسیار بعید می‌داند
محمدابراهیم آیتی و شهید مطهری (ره) نیز آمدن اسرای كربلا را در روز اربعین به كربلا، انكار كرده‌اند. شهید مطهری می‌نویسد:
«جز در كتاب لهوف كه آن هم نویسنده‌اش در كتاب‌های دیگرش آن را تكذیب كرده و لااقل تأكید نكرده، در هیچ كتاب دیگری چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی هم این را تأیید نمی‌كند»

امّا در خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین سال 61 هجری به كربلا، به نظر می‌رسد بین منابع تاریخی چندان اختلافی نباشد.
شیخ طوسی می‌نویسد:
«روز اربعین روزی است كه جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا(ص) از مدینه برای زیارت قبر امام حسین(ع) به كربلا آمد و او اولین زائری بود كه قبر شریف آن حضرت را زیارت كرد»

مرحوم آیتی می‌نویسد:
«جابر بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد كربلا شد و سنت زیارت اربعین امام به دست او تأسیس گردید»

فردی كه به همراه جابر در این روز به كربلا آمده «عطیه بن سعد بن جناده عوفی كوفی» است. آیتی، در خصوصی شخصیت وی می‌نویسد:
«بسیار شده است كه از روی نادانی و بی‌اطلاعی وی را غلام جابر گفته‌اند، در حالی كه او یكی از بزرگترین دانشمندان و مفسران اسلامی است. وی از بزرگان تابعین و از شاگردان عبدالله بن عباس می‌باشد. و تفسیری در پنج مجلّد بر قرآن مجید نوشته و از راویان حدیث محسوب می‌شود

در كتاب بشارة المصطفی آمده است:
عطیه عوفی می‌گوید، به همراه جابر بن عبدالله انصاری به منظور زیارت قبر امام حسین(ع) وارد كربلا شدیم. جابر نزدیك شریعه فرات رفت. غسل كرد و لباس‌های نیكو پوشید ... سپس به طرف قبر مطهر حركت كردیم. جابر هیچ قدمی را بر نمی‌داشت، الا اینكه ذكر خدا می‌گفت. تا به نزدیك قبر رسیدیم. سپس به من گفت مرا به قبر برسان
من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش كرد. سپس من مقداری آب روی صورتش پاشیدم وقتی به هوش آمد سه بار گفت: یا حسین. سپس گفت: ای حسین چرا جواب مرا نمی‌دهی؟! سپس به خودش گفت: چگونه می‌توانی جواب دهی در حالی كه رگ های گلوی تو را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت می‌دهم كه تو فرزند خاتم النبین و سید المؤمنین ... و پنجمین فرد از " اصحاب کساء " هستی ...درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد. سپس به اطراف قبر امام حسین(ع) حركت كرد و گفت: السلام علیكم ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین ... اشهد انكم اقمتم الصلاة و آتیتم الزكاة و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنكر...


به نظر می‌رسد روز اربعین روزی است كه اهل بیت امام حسین(ع) از شام به قصد مدینه حركت كرده‌اند.

به جز «لهوف كه جریان ورود اهل بیت امام حسین(ع) را در این روز به كربلا نقل كرده، و البته در كتاب‌های دیگرش هم آن را تائید نكرده است، در منابع دست اول مطلبی در خصوص ورود اسرای كربلا در روز اربعین به كربلا وجود ندارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

اوسپید

عضو جدید
چرا باید به زیارت اربعین رفت؟

چرا باید به زیارت اربعین رفت؟

چرا باید به زیارت اربعین رفت؟ / زیارت اربعین؛ ظرفیتی فرهنگی



خبرگزاری تسنیم:

خلأ وجود اجتماعی عظیم و بین‌المللی در میان شیعیان را حضور میلیونی در ایام اربعین پر می‌کند، این ظرفیت می‌تواند بستر خوبی برای کاری فرهنگی در سطحی بزرگ باشد.
همواره آیین ها و ادیان مختلف با هدف همبستگی میان پیروان و هویت بخشی به جریان اجتماعی خود، ایامی را در سال مشخص کرده و پیروان خویش را ملزم به شرکت در این اجتماعات می کنند. یکی از پیامدهای اینگونه تجمعات، نمود جهانی و به نوعی تبلیغ آن جریان اجتماعی است که معمولا در جامعه جهانی تاثیر گذار است.


عید پاک[1] روز دینی مسیحیان

به عنوان نمونه مسیحیان روز «عید پاک» که سابقه ای دیرینه دارد را همه ساله بعنوان مهمترین روز دینی خود،جشن می گیرند.این روز در تقویم مسیحیان،تعطیل است و پیروان دین مسیح با حضور در کلیساها مراسمات مختلفی را برگزار و به جشن و سرور می پردازند.


کارناوال یهودی ها در«پوریم»[2]

پوریم نام یکی از اعیاد بزرگ مذهبی در دین یهود است. یهودیان روز چهارده وپانزده آدار در تقویم عبری را«پوریم» نامیده وآن را جشن می گیرند.[3] در این مراسمات که در کنیسه ها برگزار می شود،یهودیان همراه با خواندن کتاب استر[4] به جشن می پردازند. بعد از مراسم کودکان ونوجوانان یهودی نقاب و لباس های رنگارنگ می پوشند و در اسرائیل و شهرهای یهودی نشین کارناوال شادی راه می اندازند.این مراسم با استفاده از استبداد رسانه ای یهود بصورت گسترده تبلیغ واطلاع رسانی می شود.


اما مسلمانان...

همه ساله حدود 5/5میلیون مسلمان از سراسر دنیا نیز در ایام حج به مکه سفر کرده و مناسک دینی خود را انجام می دهند اما بواسطه محدودیت های اعمالی از سوی حکومت،هیچگاه اسلام ناب محمدی ومعارف علوی نتوانسته در حج آنگونه که بایسته است تبلیغ و تبیین شود.اسلامی که اگر زیبایی های آن به سمع دیگران برسد،به فرموده امام رضا(ع)؛ناگزیر به تبعیت از ما-اهل بیت- روی خواهند آورد.[5]لذا اجتماع بزرگی که می تواند ظرفیتی جهت همبستگی شیعیان باشد به خط مقدم شبهه افکنی علیه مذهب اثنی عشری تبدیل شده.


«اربعین»، فرصتی طلایی

خلا وجود اجتماعی عظیم و بین المللی در میان شیعیان را حضور میلیونی در ایام اربعین پر می‌کند. کربلا می تواند«نماد» تبلور وحدت وبیعت با امام باشد که «نمود»ی جهانی خواهد داشت.شروع جاذبه مغناطیس حسینی در روز اربعین است، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی در دل من و شما هست[6]لذا در حج اگر نمی‌توان پیام مقدس شیعه را به نحو احسن منتشر کرد، در کنگره عظیم حسینیان و با حضور پرشکوه شیعیان، می توان آن را جهانی کرد.در واقع حج حسینیان در کربلا و سعی بین صفا ومروه آنها در بین الحرمین و لباس احرام آنها، لباس عزای سیدالشهدا می باشد.





پیاده روی موضوعیت دارد


بنا به فرموده امام عسکری(ع)؛یکی از نشانه های مومن-که در این روایت مقصود شیعه است-ریارت سیدالشهدا در روز اربعین می باشد.[7]زیارتی که با پای پیاده رفتنِ آن هم «موضوعیت» دارد. چرا که امام صادق(ع) به یکی از دوستان خود می‌فرماید: قبر حسین(ع) را زیارت کن و ترک مکن. پرسیدم: ثواب کسى که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمود: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود خداوند به هر قدمى که برمى‏دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏فرماید و یک درجه مرتبه‏اش را بالا مى‏برد.[8]ایشان در جای دیگری می فرمایند: کسی که به قصد زیارت امام حسین(ع) از منزلش خارج شود اگر پیاده باشد، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت اباعبدالله بر می‌دارد، یک حسنه می‌نویسد و یک سیئه از او محو می‌کند. وقتی که به حرم می‌رسد، خداوند او را جزء صالحین برگزیده می‌نویسد. وقتی مناسک او تمام شد، خداوند نام او را جزء فائزین می‌نویسد. وقتی می‌خواهد بازگردد یک فرشتۀ الهی در مقابل او قرار می‌گیرد و می‌گوید: رسول خدا(ص) به شما سلام می‌رساند، و پیغام می‌دهد (مژده می‌دهد): عملت را از سر بگیر که تمام گناهان گذشته‌ات بخشیده شده است.[9]


سنت پیاده روی، سابقه ای تاریخی دارد

از جهتی جریان پیاده روی برای زیارت سیدالشهدا در روز اربعین سابقه ای تاریخی نیز دارد؛ زیارت کربلا با پای پیاده در زمان «شیخ انصاری»[10]رسم بوده است،‌ اما در برهه‌ای از زمان به فراموشی سپرده می‌شود که در نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا می‌شود.ایشان آخرین بار در سال 1319 هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین(ع) رفت.با اینکه زیارت سید‌الشهدا(ع) در اکثر برهه‌های تاریخی به سختی انجام می‌شد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود زائران، عاشقانه خطرات را به جان می‌خریدند و به پابوسی امام حسین(ع) در روز اربعین نائل می‌شدند.


تمرین سبک زندگی اسلامی

ناگفته نماند در این ایامِ سراسر شور توأم با معرفت و در مسیر«طریق الحسین» که از شهرهای مختلف به کربلا منتهی می شود، شیعیان همدیگر را فقط با این دو عنوان می شناسند،«زائر الحسین» یا «خادم الحسین» که این خود شیوه ومظهری از سبک زندگی اسلامی است.حالات زیبای زائران در ارتباط معنوی با وجود مقدس سیدالشهدا(ع)، برخورد کریمانه خادمان هیئات-که کاملا مردمی برپا شده اند-،به منظور پذیرایی، ایثار واحترام به همدیگر، رعایت حال بزرگان و پیرغلامان حسینی، تکریم سادات و در نهایت فیض قرائت زیارت اربعین در کنار مضجع نورانی امام حسین(ع) از جمله آثار وبرکاتی است که می توان برای مسافران این سفر نورانی بر شمرد.


نقش وجایگاه زائرین سیدالشهدا(ع)

نفس زیارت سید و سالار شهیدان از مصادیق تعظیم و بزرگداشت شعائر الهی[11] و از جلوه های محبت و دوستی با اهل بیت و از موارد عمل به آیه مودت[12] است.زائرین سیدالشهدا قبل از همه وارد بهشت می‌شوند[13] و با زیارت سید الشهدا گناهانشان محو وعمرشان طولانی و روزیشان زیاد وغم واندوهشان برطرف می شود.[14] البته این سنت قدیمی که پس از به درک واصل شدن دیکتاتور عراق، چند صباحی است به تکاپو افتاده، اگر آسیب شناسی فرهنگی نشود، قطعا آثار منفی در پی خواهد داشت چرا که هر پدیده ای را آفتی تهدید می‌کند. به نظر می‌رسد که اگر ظرفیت این سنت زیارتی بستری برای انجام کار فرهنگی شود، قطعا اثرات و برکات آن بیش از چیزی خواهد شد، که امروزه دارد.[15].


والسلام علیکم و رحمه الله



پ.ن:

[1] easter
[2] poorim
[3] در این مراسمات شیرینی های مخصوصی با دانه های خشخاش توزیع می شود
[4] ESTHER
[5] عن الامامُ الرِّضا علیه السلام : «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا،»[قال الرّاوی:] فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا.» میزان الحکمة، ج 8، ح 13797.
[6] آیت الله سید علی خامنه ای، اول فرودین سال 1385
[7] بحار الانوار،علامه مجلسی،ج98،ص348
[8] کامل الزیارات،ابن قولویه،ص134 (عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَیْمُونٍ الصَّائِغِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَا عَلِیُّ زُرِ الْحُسَیْنَ وَ لَا تَدَعْهُ. قَالَ قُلْتُ: مَا لِمَنْ أَتَاهُ مِنَ الثَّوَابِ؟ قَالَ مَنْ أَتَاهُ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً؛)

[9] همان ، ص132-«مَنْ‏ خَرَجَ‏ مِنْ‏ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص، إِنْ کَانَ مَاشِیاً، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَةً، حَتَّى إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ، حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ، حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ: اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَى»
[10] (متوفی سال 1281 قمری)
[11] قرآن کریم،سوره حج،آیه32«ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ»
[12] همان،سوره شوری،آیه23«
ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ»
[13] کامل الزیارات،ابن قولویه،ص448
[14] همان،باب61
[15] غرر الحکم ، ص431 (قال الإمامُ علیٌّ علیه السلام : لکلِّ شی‏ءٍ آفةٌ...)
 

اوسپید

عضو جدید
اشک شفق

اشک شفق

اشک شفق


شعر اربعین حسینی

شد اربعین و زینب آمد به کربلایت
تجدید شد برایش ای وای من عزایت
عالم دوباره پوشید رخت سیاه ماتم
فرش است و عرش باهم فریاد غم سرایت
دلها به یاد کام عطشان توست پر خون
بارانی است ابر چشم همه برایت
آهو به دشت گرید ماهی میان دریا
دریا به رنگ خون شد جانا از این حکایت
سیلاب خون روان است از چشم اهل عالم
محبوب عالمینی جان جهان فدایت
زینب کنار قبرت با اشک و آه و ناله
از جور دشمن دین، دارد بسی شکایت
ازسختی مسیر و از رنج راه گوید
واز ظلم بی بدیل و از جور بی نهایت
سجاد را به زنجیر بستند در اسارت
«گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت»
بر راس نیزه دیده زینب سر برادر
ای کشتی نجات و ای کوکب هدایت
رسم برادری نیست تنها نهادن من
برخیز و خواهرت را جانا بکن حمایت
هفتاد بار زینب جان داده تا به امروز
سرها بریده دیده بی جرم و بی جنایت
شد اربعین و زینب آمد به کربلایت
تجدید شد دوباره ای وای من عزایت

 

اوسپید

عضو جدید
شعرهای زیبا به مناسبت اربعین حسینی

شعرهای زیبا به مناسبت اربعین حسینی

نازم آن کشته که از خون گلو
تاج سازد و نهد بر سر خویش
نازم آن مرد بزرگی که ز روی شفقت
آتشی داده به ما و شده خاکسترِ خویش
نازم او را که همه از کرمش بهره برند
قاتلش نیز ستانده زِ وی انگشترِ خویش
نازم آن کس که کند حکم به رفتارش عشق
بر سر نیزه نهاده است همی منبرِ خویش
نازم آن مرد که جای همه ی “دین بازان”
کرده “جان بازی” و سر باخته با پیکرِ خویش
پوریا ناز کند بر همه عالم اکنون
که گزیده است حسین بن علی سرورِ خویش
.
.
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشاق تو نازم که دو زمزم دارد
هر کجا ملک خدا هست ، حسینیه ی توست
هر که را می نگرم شور محرم دارد
نه محرم ، نه صفر ، بلکه همه دوره ی سال
کعبه با یاد غمت جامه ی ماتم دارد
روضه خوان تو خدا ، گریه کن تو آدم
اشک ارثی است که ذریه ی آدم دارد
نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است
سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بس که عزیزست حسین
جای در چشم رسولان مکرم دارد
می کند آتش دریای غضب را خاموش
هرکه در دیده ی خود یک نم از آن یَم دارد
جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش
هر دم از زخمِ دگر ، دارو و مرهم دارد …
.
.
ای که نور مهر و ماهی ، دوستت دارم حسین
مظهر لطف الهی دوستت دارم حسین
هستی من را خدا با مهر تو پیوسته است
یا بخواهی یا نخواهی دوستت دارم حسین
تا شنیدم دوست می داری غلام خویش را
با وجود رو سیاهی دوستت دارم حسین
هر کجا نام تو آید می رود تاب از کفم
من چه گویم خود گواهی ، دوستت دارم حسین
گر بخواهی با کلامی در رهت جان می دهم
ور برانی با نگاهی ، دوستت دارم حسین
آن چنان خوبی که هر بد بسته بر لطفت امید
شرمگین از هر گناهی دوستت دارم حسین
ای که خواندت رحمه للعالمین فُلک نجات
تا که جویم بر تو راهی دوستت دارم حسین
بر تو گر رو کرده ام دارم امید مرحمت
تا به من بخشی پناهی دوستت دارم حسین
کرده ام با هر زبانی بر جلالت اعتراف
گفته ام در هر نگاهی دوستت دارم حسین
باز هم گوید “موید” با لسان نارسا
گر بخواهی ور نخواهی دوستت دارم حسین
.
.
اصلا حسین جنس غمش فرق می کند
این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند
شاعر شدم که شعر بگویم برایشان
این خانواده محتشمش فرق می کند
این جا گدا همیشه طلبکار می شود
اینجا که آمدی کرمش فرق می کند
مرده زنده می شود از ذکر یا حسین
عیسای اهل بیت دمش فرق می کند
از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش
معلوم می شود حرمش فرق می کند
تنها نه جنس عزا و جنس ماتمش
بلکه سیاهی علمش فرق می کند
من از «حسین منّی» پیغمبر خدا
فهمیدم حسین همه اش فرق می کند
 

اوسپید

عضو جدید
همه برای خوابیدن قصه و داستان می گویند،
جانم به فدای حـ سینـ ی که برای بیداریِ نسل ِ انسان، حماسه و روایتی ماندگار آفرید ...
آه، ... کربلا داستان دیگریست ...
و آه ... عباس ... و آه ... عاشورا ...

=========================

دنیا تیره و تار شد
و شهر سیاه پوش ؛
میدانی ؛ آخر آفتاب را به خاک و خون کشیده بودند ...

چهل روز، نه ؛ چهل شب از آن واقعه گذشت. اربعین حسینی بر همگان تسلیت باد


دنیا تیره و تار شد
و شهر سیاه پوش ؛
میدانی ؛ آخر آفتاب را به خاک و خون کشیده بودند ...

چهل روز، نه ؛ چهل شب از آن واقعه گذشت. اربعین حسینی بر همگان تسلیت باد


=========================

کاروان می آید از شهر دمشق
برسرِ خاکِ شهِ سلطان عشق
کاروان با خود رباب آورده است
بهر اصغر شیر وآب آورده است
کاروان آمد ولی اکبرنداشت
ام لیلا شبه پیغمبر نداشت
کاروان آمد ولی شاهی نبود
بربنی هاشم دگر ماهی نبود ...

=========================



زیر بار ذلت زندگی کردن؛ یعنی مرگ!

کاش این کلمات امام عشق؛ حسین(علیه السلام) را همه عالم می شنید:

لَیْسَ الْمَوْتُ فِی‌ سَبِیلِ الْعِزِّ؛ إلاَّ حَیَوه خَالِدَه؛

وَلَیْسَتِ الْحَیَوه مَعَ الذُّلِّ؛ إلاَّ الْمَوْتَ الَّذِی‌ لاَ حَیَوه مَعَهُ.

مرگ‌ در راه‌ عزّت‌، چیزی نیست؛ مگر زندگانی‌ جاویدان‌!
و زندگانی‌ با ذلّت‌؛ چیزی نیست؛ مگر مرگی‌ که‌ هیچ نشانی از زندگی در آن نیست!

=========================

همه برای خوابیدن قصه و داستان می گویند،
جانم به فدای حـ سینـ ی که برای بیداریِ نسل ِ انسان، حماسه و روایتی ماندگار آفرید ...
آه، ... کربلا داستان دیگریست ...
و آه ... عباس ... و آه ... عاشورا ...

=========================

اربعین حسینی برساحت مقدس آقا اباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه ) وشیعیانشان تسلیت باد.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

اوسپید

عضو جدید
باز دلم خون شد و چشمم گریست

اربعین؛ فرصتی برای دیدارها، مجالی برای زیارت آسمانی‏ها، طواف حاجیان داغ‏دیده بر مزار حسین، فرصتی برای یکدله شدن، پیوستن به صاحبان فضیلت و کرامت، آشنایی با عاشقانه‏های هفتاد و دو پروانه.


*‌ * * * * * * *

اربعین؛ تمرین سوختن، تمرین شعله‏ ور شدن، مشق ققنوسی بودن، مشق سوختن در آتش عشق، مشق فداکاری و ایثار، تمرین پرواز با بال‏های شکسته

*‌ * * * * * * *

اسلام را عاشورا بیمه کرد و عاشورا را اربعین

*‌ * * * * * * *

اربعین که می آید، باید از زینب گفت؛ از حاصل زخم ها و نمازهای نشسته ای که هنوز او را به یاد دارند.
اربعین می آید؛
اما تلاوت زیبایی را تنها در چشمان زینب علیهاالسلام باید جست.
اربعین می شکفد و نام زینب گل می کند.
زینب از آن چه یزیدیان شرم زده هراس داشتند هم بالاتر بود.
زینب علیهاالسلام ، با خطبه ای از غربت در میان هلهله زنان شام، گل گریه کاشت.

*‌ * * * * * * *

اربعین است و کاروان تأثیرگذار عشق آمده است.
فرزند مکه و منا ـ زین العباد ـ آمده است؛
پیک انقلاب گر، برای شامیانی آمده است که دل هاشان از بنای مسجد دمشق هم سخت تر بود.

*‌ * * * * * * *

اربعین آمده است؛
همراه سپاه پیروز افتخار و وارثان خون و روشنیچهل روز از اشک های کربلا می گذرد؛
قطراتی که حاوی پیام فتح اند و دلاورمردی.امروز «جابر» و «عطیه» خود را به مدفن حنجره آزادگی رسانده اند.

*‌ * * * * * * *

در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی می شود، حدیث خون و پیروزی است.
سجاده نشین لحظه های سرخ عبادت!
دستی برآور و سینه ام را عاشورایی کن.
می خواهم پس از چهل وادی رنج و گریه، نام تو، مستی فزای دقایق عزایم باشد.

*‌ * * * * * * *

شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــنجــان جــهــان بـــاد فدای حـسین

*‌ * * * * * * *

اربـعیـــن آمـــد و اشکــم ز بـصـر می‏آید
گوییا زینب محزون ز سفر می‏آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کــز اسیران ره شام خبر می‏آید
(صامت بروجردی)

*‌ * * * * * * *

باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
بـــاز دگــــــر بــــاره رسیـــد اربعین
جــوش زنـــد خـــون حـسـیــن از زمین
غــــرق تــلاطــــم شده بحر محیط
یک ســـره درد اســت بـســـاط بَسیط
شــــد چهــلـــم روز عزای حسین
جــــان جهـــــان بــــاد فـــدای حسین

*‌ * * * * * * *

اربعین؛ روز بازگشت پرستوهای داغ‏دار به کاشانه؛ روز رهایی از اسارت‏ها، روز گسستن غل و زنجیرها، هجرت از غربت و آوارگی، ساکن شدن در حریم امن دوست.

*‌ * * * * * * *
بسوز ای دل که امروز اربعین است عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت سراسر درس، بهر مسلمین است

*‌ * * * * * * *

به یاد کربلا دل‏ها غمین است دلا خون گریه کن چون اربعین است

*‌ * * * * * * *

بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین

*‌ * * * * * * *

السلام ای وادی کرببلا السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه‎گاه ذوالمنن السلام ای کشته‎های بی کفن

*‌ * * * * * * *

اربعین؛ روز زیبایی حقیقت، روز زیارت چشم‏ها از زیبایی‏های کربلا، روز تماشای واقعه عاشورا، روز به گل نشستن خون ذبح عظیم کربلا.

*‌ * * * * * * *
اربعین؛ پایان شمرها و حرمله‏ها، پایان قهقهه‏ها و هوسرانی‏ها، پایان تشنگی‏ها، پایان هراس دخترکان

*‌ * * * * * * *

اربعین؛ روز «نَصْرٌ مِنَ اللّهِ وَ فَتْحٌ قَریبٌ»، روز پیروزی خون بر شمشیر، روز جاودانگی حسین علیه‏السلام .

*‌ * * * * * * *

چهل روز از مرثیه بی‏پایان خدا در خاک می‏گذرد و چهل عمره از بادیه‏پیمایان عرفات کربلا

*‌ * * * * * * *


کاش بودیم آن زمان کاری کنیم / از تو و طفلان تو یاری کنیمکاش ما هم کربلایی می شدیم / در رکاب تو فدایی می شدیم





 

اوسپید

عضو جدید
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است

حسین ، مظهر آزادگى و آزادى است
خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است

نه ظلم کن به کسى ، نى به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است

همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است
اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است

ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست
که درک آن سبب عزو جاه و تمکین است

ز خاک مردم آزاده بوى خون آید
نشان شیعه و آثار پیروى این است

خوشدل تهرانى


 

اوسپید

عضو جدید
یک اربعین گذشته و زینب رسیده است

بالای تربتی که خودش آرمیده است

یا ایها الغریب سلام ای برادرم

ای یوسفی که گرگ پیرهنت را دریده است

ازشهر شامِ کینه، رسیده مسافرت

پس حق بده که چنین داغدیده است

احساس میکنم که مادرم اینجا نشسته است

در کربلا نسیم مدینه وزیده است

بر نیزه بودی و به سرم بود سایه ات

با این حساب کسی زینبت را ندیده است

این گل بنفشه های تن و چهره ی کبود

دارد گواه ، زینبتان داغدیده است

توطعم خیزران و سنگ ها و خواهرت

طعم فراق و غربت و غم را چشیده است

آبی به کف گرفته و رو سوی علقمه

با آه می رود سکینه و خجلت کشیده است

این دختر شماست که خواستند کنیزیش ....

لکنت گرفته است و صدایش بریده است

نیزه نشین شد حضرت سقا و اهلبیت

زخم زبان زهر کس و ناکس شنیده است

+++++++++++++++++++++++

گفتی رقیه ... گفت نمی آیم عمه جان!

در شام ماند و شهر جدید آفریده است


 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
حقیقت کربلا

حقیقت کربلا

چهل روز گذشت.

از داغ مظلوم کربلا چهل روز گذشت.

از رقص خیمه‎ها در آتش، چهل روز گذشت.

چهل روز از گریستن آسمان و زمین و افلاکیان، چهل روز از سیاه‎پوشی زنان قبیله عشق، چهل روز از خاک و خرابه و آوار گذشته است. اما این انقلاب خون، حالا به بار نشسته است. حنجره‎هایی که دیروز فریادگر مظلومیت بودند، رساترین فریاد شده‎اند.

«چهل روز گذشت. حقیقت، عریان‎تر و زلال‎تر از همیشه، از افق خون سر برآورد. کربلا به بلوغ خویش رسید و جوشش خون شهید، خاشاک ستم را به بازی گرفت.

خونی که آن روز غریبانه‎ترین غروب، در گمنام‎ترین زمین، در عطشناک‎ترین لحظه بر خاک چکه کرد، در آوندهای زمین جاری شد و رگ‎های خاک را به جنبش و جوشش و رویش خواند.»

آری! اکنون زمان آن رسیده بود که فریادهای زخم خورده سوار بر بال باد، حقیقت را عریان‎تر از همیشه ترانه کند. وقتش رسیده بود که زینب علیهاالسلام، مشک بردارد و تاریخ را از حقیقت کربلا سیراب کند.

وقتش رسیده بود جریان کربلا، بر زبان وارثان آن غروب تلخ، وادی به وادی ریشه‎ها را به جوش و خروش و دیده‎ها را به سپیده دعوت کند.

«حال، اربعین است. عشق با تمام قامت بر قله «گودال» ایستاده است! دو دستی که در ساحل علقمه کاشته شد، بلند و استوار، چونان نخل‎های بارور سر برآورد.» و صداها در عرصه تاریخ به حرکت درآمده‎اند تا منادی حق و حقیقت باشند تا روزی که وارث حقیقی کربلا، علم به دست بگیرد.


"علی سعادت شایسته"
گروه دین و اندیشه تبیان

 
  • Like
واکنش ها: s_aa
بالا