باب دیلان

topman85

عضو جدید
باب دیلان از اون خواننده هاییه که هر کس که موسیقی جدی رو دنبال کنه چه بخواد و چه نخواد بهش می رسه! حیفه که جای همچین شخصیتی تو تالار خالی باشه...
تو این تاپیک به مرور زمان و به کمک دوستان عکس ها و اشعار و یا خبرهایی که مربوط به دیلان می شه رو بذاریم تا تاپیک پر و پیمونی بشه...
و البته تو این فرصت موافقان و مخالفان هم وارد بحث بشن تا ببینیم هر کس چه نظری داره:gol:
 

topman85

عضو جدید
17.jpg
برای شروع بیوگرافی کوتاهی از دیلان می ذارم که از ویکی پدیا برداشته شده:
باب دیلان (به انگلیسی: Bob Dylan)‏ (با نام کامل رابرت آلن زیمرمن Robert Allen Zimmerman زاده ۲۴ مه ۱۹۴۱ در دولوس، مینه‌سوتاخواننده، آهنگساز، شاعر و نویسنده آمریکایی است. وی که در سبک موسیقی بومی آمریکا به فعالیت می‌پرداخت، در دهه ۱۹۶۰ میلادی به سبک راک روی آورد و اشعار عاشقانه راک اند رول روز را با اشعار ادبی و روشنفکرانه کلاسیک در هم آمیخت. دیلان در پدیدار شدن سبکی در موسیقی به نام راک بومی (Folk Rock) در اواسط دهه شصت بسیار تاثیرگذار بود و به شکسپیر هم‌نسلان خود شهرت یافت. بعضی از کارهای دیلان به عنوان سرودِ جنبش‌های اجتماعیِ دههٔ ۶۰ مطرح شده‌است. او بیش از ۵۸ میلیون نسخه از آلبومهایش را به فروش رسانده و افزون بر ۵۰۰ ترانه نوشته‌است که توسط بیش از ۲۰۰۰ هنرمند ضبط گشته و در جای‌جای دنیا اجرا شده‌است. دیلان در پنج دهه اخیر در موسیقی آمریکا به عنوان یک پدیده مطرح بوده‌است.او در نوجوانی زادگاه خود را ترک کرد و برای اینکه دیگر با گذشته‌اش ارتباطی نداشته‌باشد نام خود را نیز تغییر داد. معروف است که او نام هنری خود را از نام شاعر اهل ولز بریتانیا، دیلان توماس گرفته‌است.باب دیلان یکی از تاثیر گذارترین چهره ها در موسیقی معاصر آمریکا بوده‌است. ترانه معروف او «چون یک خانه‌به‌دوش» (Like a Rolling Stone)توسط مجله رولینگ استون به عنوان برترین ترانه تمام زمان‌ها انتخاب شد.برخی از ترانه‌های او توسط بسیاری از خوانندگان مشهور دوباره‌خوانی شده‌است که از جمله آن‌ها می‌توان به «از فراز برج دیده بانی» (به انگلیسی: All Along the Watchtower)‏که توسط جیمی هندریکس اجرا شد، اشاره کرد. مارتین اسکورسیزی فیلم مستند «راهی به خانه نیست» (No Direction Home) را در مورد باب دیلان ساخته‌است. همچنین فیلم «من آنجا نیستم» ساخته تاد هینز برگرفته از زندگانی این هنرمند است.او به خاطر ترانه‌های نغز و پرمفهومش بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شده‌است. دیلان یک گیاه خوار نیز هست.

 

javad_3tar

عضو جدید
کاملا درسته ایشون از شخصیت هاب بزرگ موسیقی جهان هستن
«چون یک خانه‌به‌دوش» (به انگلیسی: Like a Rolling Stone)‏ ترانه‌ایست نوشته‌شده توسط شاعر و ترانه‌سرای آمریکایی باب دیلن. این ترانه که یکی از بهترین و تأثیرگذارترین آثار اوست، قبلاً توسط وی به صورت یک داستان کوتاه نوشته شد و به مرور زمان به ترانه تبدیل و در سال ۱۹۶۵ آن را ضبط کرد.

«چون یک خانه‌به‌دوش» اول بار در جولای ۱۹۶۵ به شکل یک تک‌آهنگ بیرون داده شد که از طرف برخی از طرفداران دیلن به شدت مورد انتقاد قرار گرفت؛ از این جهت که دیگر حال و هوای موسیقی بومی (folk) را که وی سابقاً به آن می‌پرداخت نداشت و در فضایی کاملاً متفاوت در قالب هارد راک ارائه شده بود.

این ترانه به شکلی دراماتیک دنیای موسیقی و فرهنگ عامه را تحت تأثیر قرار داد. مجله رولینگ استون در رده‌بندی «۵۰۰ ترانهٔ برتر همهٔ دوران» این ترانه را بزرگ‌ترین ترانه تمام زمان‌ها لقب داد. در سخنرانی سال ۱۹۸۸ در مراسم ورود نام دیلن به تالار مشاهیر راک اند رول، بروس اسپرینگستین در مورد این ترانه گفت: «من در ماشین با مادرم بودم که این ترانه را برای بار اول شنیدم. مانند این بود که یکی با لگد دریچه ذهنت را باز کرده باشد.»
این ترانه توسط گروهها و خواننده‌های زیادی همچون گرین دی, باب مارلی , بون جووی , رولینگ استونز , جیمی هندریکس ,دیوید بویی, مايكل بولتون , دیوید گیلمور بازخوانی شده است.


برگردان فارسی این ترانه :


همچون یک خانه به دوش
یه روزایی بود خیلی شیک و مرتب لباس میپوشیدی
و با فخر فروشی سکه ای واسه گداها مینداختی اینطور نبود؟
مردم بهت میگفتن حواستو جمع کن عروسک داری سقوط میکنی
تو فکر میکردی همه اونها دارن باهات شوخی‌ می‌کنن
عادت داشتی به همه دور و بری هات
با صدای بلند بخندی
الان دیگه بلند بلند حرف نمیزنی
الان دیگه اونقدر مغرور به نظر نمیای
وقتی که مجبوری نیازمند وعده غذای بعدی خودت باشی‌
چه حسی داره
چه حالی داره
که خونه نداشته باشی
مثل یه بی‌ نام و نشون
مثل یه خانه به دوش
به بهترین مدرسه رفتی خیله خوب باشه خانوم تنها
اما میدونی که فقط عادت داشتی الکی خوش باشی
و هیچ کس تا به حال بهت یاد نداده چطور باید تو خیابون زندگی‌ کرد
و الان فهمیدی که باید به این مدل زندگی کردن عادت کنی
میگفتی که هیچ وقت با
اواره گی و ولگردی کنار نمیای اما حالا میفهمی
دیگه با هیچ بهانه‌ای بهت جنس نمیفروشه
همینطور که به خلا چشاش زل زدی
از اون می‌پرسی‌ ، می‌خوای یه معامله‌ای با هم بکنیم
چه حسی داره
چه حالی داره
تنها بودن چه حالی داره
وقتی‌ هیچ نشونه‌ای از خونه ( که برای تو باشه ) نداری
مثل یه بی‌ نام و نشون
مثل یه خانه به دوش


هیچ وقت قیافه ناراحت و اخمالود (عبوس) شعبده بازها و دلقک‌ها رو ندیدی
وقتی میومدن (خودشونو خوار میکردن) تا برات تردستی کنن
(خودشونو برات پایین می‌اوردن)
هیچوقت نفهمیدی این هیچ خوب نیست
نباید میذاشتی دیگران دستت بندازن
تو عادت کرده بودی با سیاستمدارت ‌اسب کروم برونی
کسی‌ که رو شونش گربه سیامی میذاشت
اونقدرها هم سخت نبود وقتی فهمیدی
اون واقعا کسی که به نظر میرسید نبود
بعد اینکه هرچی که میشد دزدید رو ازت گرفته بود
چه حسی داره
چه حالی داره
تنها بودن چه حالی داره
وقتی هیچ آدرسی از خونه نداری
مثل یه بی‌ نام و نشون
مثل یه خانه به دوش
شاهزاده بالای برج کلیسا ایستاده
و همه آدمهای زیبا هم دارن مشروب مینوشن ، فکر می‌کنن به جایی رسیدن
همه اون هدایای گرانبها رو باهم عوض میکنن
اما بهتره که تو اون انگشتر الماستو واسه خودت نگه داری و جایی گروش بذاری
خیلی سرگرم میشدی
وقتی ناپلئون رو با اون لباس ها و اون مدل حرف زدنش میدیدی
برو پیشش حالا ، صدات میزنه ، تو نمیتونی‌ ردش کنی‌
وقتی هیچی نداری پس چیزی هم واسه از دست دادن نداری
تو حالا دیگه نامرئی هستی هیچ رازی برای پنهان کردن نداری
چه حسی داره
چه حالی داره
تنها بودن چه حالی داره
وقتی هیچ آدرسی از خونه نداری
مثل یه بی‌ نام و نشون
مثل یه خانه به دوش


دانلود
 

Iman MM

عضو جدید
کاربر ممتاز
Mama, take this badge off of me
I can’t use it anymore
It’s gettin’ dark, too dark for me to see
I feel like I’m knockin’ on heaven’s door

Knock, knock, knockin’ on heaven’s door
Knock, knock, knockin’ on heaven’s door
Knock, knock, knockin’ on heaven’s door
Knock, knock, knockin’ on heaven’s door

Mama, put my guns in the ground
I can’t shoot them anymore
That long black cloud is comin’ down
I feel like I’m knockin’ on heaven’s door

Knock, knock, knockin’ on heaven’s door
Knock, knock, knockin’ on heaven’s door
Knock, knock, knockin’ on heaven’s door
Knock, knock, knockin’ on heaven’s door
 

topman85

عضو جدید
اولین فرزند آبراهام زیمرمان و بئاتریس زیمرمان نوزادی ۵/۲۰ اینچی بود که تقریباً ۵/۳ کیلو وزن داشت و سری به تناسب بزرگتر. رابرت آلن زیمرمان در ۲۴ می۱۹۴۱ در ایالت مینهسوتا به دنیا آمد. در ۱۰ سالگی شروع به نواختن گیتار کرد. گیتاری که در خانهای که پدرش خریده بود پیدا کرده بود. هیچ وقت از پدر و مادرش راضی نبود، تا حدی که میگوید از پدر مادر درستی به دنیا نیامده.
از شش سال سازدهنی و پیانو را آغاز کرد. در ۱۸ سالگی یعنی در جون ۱۹۵۹ بعد از اتمام دبیرستان در فارگو بهعنوان پیشخدمت شروع به کار کرد. در آنجا با بابی وی آشنا شد. خوانندهای که گروهی محلی به نام دِشادوز را رهبری میکرد. او به دنبال یک نوازنده پیانو بود برای ترانهای به نام سوزی بیبی. رابرت جوان برای او در چند اجرا پیانو زد.
بعد از آن باب به مینه سوتا برگشت و به دانشگاه مینهسوتا رفت اما سر کلاسها حاضر نمیشد و بعد از شش ماه درس را رها کرد. به گفته خودش: شبها تا صبح ساز میزدیم و میخوندیم... صبحها هم میخوابیدیم و وقتی برای درس خواندن نداشتیم...
باب آن زمان خود را معرفی میکرد احتمالاً از روی نام عمویش برداشته بود و... بعدها نامش را به bob Dylan تغییر داد. میگویند به خاطر Dylan Thomas شاعر این نام را برگزیده. از تغییر نامش هیچ توضیح درستی وجود ندارد. به گفته خودش: «چرا این اسم خاص رو انتخاب کردم واقعاً نمیتونم بگم! و این چیزها که در موردش میخونم واقعاً اتفاق نیفتاده؛ این نام فقط یک روز به ذهنم رسید و انتخابش کردم...»
باب از دوران کودکیاش خوشش نمیآید و دوست ندارد درباره آن زمان حرف بزند. خودش میگوید: «من هیچ وقت یادم نمیاد که یه بچه بودم؛ فکر میکنم یه نفر دیگه بوده که بچه بوده!!!»
از دوران کودکی علاقه شدیدی به موسیقی داشته. خوانندگانی چون هنک ویلیامز – جیمی روجوز، الویس و به خصوص وودی گاتوی.
او به آهنگهای خوانندگان فولکلور گوش میکند، به خصوص وودی گاتری.
وودی گاتری در ۱۴ جولای ۱۹۱۲ در ایالت اُکلاهاما متولد شده. خواننده، شاعر و آهنگسازی که او را پدر موسیقی اعتراض میدانند. او تبدیل به یک بت برای باب دیلن شد. سال ۱۹۶۰ دیلن متوجه شد که گاتری ۴۸ ساله در حال مردن به خاطر حمله بیماری ارثیاش است. به بیمارستان گری استون در نیوجرسی تلفن زد و خواست که با وودی صحبت کند. اما به او گفتند که آقای گاتری تلفن جواب نمیدهد ولی دوست دارد که عیادتکننده داشته باشد. او با یک چمدان و یک گیتار و ۱۰ دلار به سمت نیوجرسی رفت برای دیدن وودی. هنگامی که به نیویورک رسید، به محله گرینویچ ویلج رفت؛ محلهای در جنوب منهتن که در آن زمان پاتوق هنرمندان بود. در آنجا به کافه وآ رفت و با هنرمندانی چون دیوید ون رونک و رامبلینگ جک الیوت آشنا شد. در آن شب در کافه وآ ترانههای وودی را نواخت. هنگامی که وودی را دید ترانه song to woody را برایش زد؛ اولین ترانه ساخته دیلن که اجرای عمومی شد. وودی گاتری سرانجام در سوم اکتبر ۱۹۶۷ درگذشت.
اولین آلبوم دیلن اوایل سال ۱۹۶۱ توسط کولومبیا ریکوردز با عنوان bob Dylan منتشر شد. در این آلبوم تنها دو ترانه از ۱۳ ترانه ساخته باب دیلن بود. مَچ میلر رئیس کمپانی کولومبیا ریکودز در مورد این آلبوم میگوید: آلبوم اول دیلن خوب فروش نکرد...
در همان سال دیلن با دختری به نام سوز آشنا شد. او در ۲۰ نوامبر ۱۹۴۳ در نیویورک متولد شد. سوز که یک خانواده امریکایی- ایتالیایی داشت، به همراه مادر و خواهرش در امریکا زندگی میکرد. او دیلن را در آلبوم the freewheelin’ bob Dylan یاری کرد. اما سوز در جون ۱۹۶۲ به همراه مادرش برای تحصیل به ایتالیا رفت تأثیر عمیقی که روی دیلن گذاشت حاصلش ترانههای زیبایی چون Don’t think twice its allright وballad in pain D بود. میتوانید تصویر او را روی جلد آلبوم the freewheelin’ bob Dylan در کنار باب دیلن ببینید.
تابستان ۱۹۶۳ هنگامی که دیلن از سوز جدا شده بود با خوانندهای به نام جون بائز آشنا شد.
جون بائز در ۹ ژانویه ۱۹۴۱ در یک خانواده مکزیکی- اسکاتلندی به دنیا آمد. او که تنها دو ماه از باب بزرگتر بود، هنگامی که دیلن به گرینویچ رسید، یک ستاره در موسیقی فولک بود. او به دیلن و ترانههایش علاقهمند بود. در جولای آن سال آنها در فستیوال نیوپورت فولک با هم اجرا داشتند. بعد آن سال جون بائز دیلن را با خود به تور برد و او را مهمان خیلی مخصوص معرفی کرد.
در آن سال به دیلن و بائز لقب «شاه و ملکه فولک»(۱) دادند... دیلن در مورد جون بائز میگوید: «او یک گیتاریست فوقالعاده است. هنگامی که او را در تلویزیون میدیدم احساس میکردم که به یک خواننده همراه خودش احتیاج دارد و از زاویهای دیگر رویم تأثیر گذاشت.» هنگامی که بائز در تور انگلیس دیلن در ۱۹۶۵ به او ملحق شد (مستند don’t look back) او در آنجا کمتر شناخته شده بود. از دیلن انتظار داشت که او را در برنامههایش معرفی کند. اما او چنین قصدی نداشت و در سفرش به او اعتنا نمیکرد. هنگامی که از بائز درخواست شد که به خانه برگردد، او شکست. بعد از آن هنگامی که دیلن در اثر مسمومیت غذایی بستری شده بود، بائز تصمیم گرفت به دیدن او برود. آنها تا ۱۰ سال دیگر با هم نخواندند تا اواسط دهه ۷۰ در تور رولینگ تاندر.
بائز در سال ۱۹۶۹ آلبومی به نام any day now را منتشر کرد؛ آلبومی از ترانههای دیلن. در ۱۹۷۵ درباره او ترانهای به نام diamond & rust را سرود.
در مارچ ۱۹۶۵ دیلن با اولین گروه الکتریک خود آلبوم پنجمش را ضبط کرد. آلبوم bringing it all back home. او به همراه مایک بلوم فیلد گیتاریست؛ ساملی درامر؛ الکوپر اورگان؛ بری گلدبری پیانو؛ در نیپورت فستیوال در سال ۱۹۶۵ ظاهر شد. او هنگامی که گیتار الکتریک به دست گرفت، با فریادها و هو کردنهای طرفدارانش و همینطور طرفداران موسیقی فولک مواجه شد. پت سیگر هنگام اجرای دیلن به خاطر اجرای راکاند رول او در جشنواره موسیقی فولک و استفاده از گیتار الکتریک ناراحت شده و تصمیم داشته که با تبرش کابلها را قطع کند. او میگفت: «صدای دیلن را نمیشنوم.»... دیلن بعد از اجرای فقط سه ترانه از سن پایین آمد. ولی بعد از چند دقیقه دوباره روی سن رفت؛ این بار تنها و با گیتار آکوستیک خود. اجرای خشمبرانگیز او باعث واکنش منفی از طرف تشکیلات موسیقی فولک شد. چهار روز بعد از حضور جنجال آمیزش در فستیوال نیوپورت او دوباره به استودیو در نیویورک برگشت و ترانه پزتیولی برای خیابان را ضبط کرد که پر بود از ایجاد جنون سوءظن وکینهجویی. «من دلیلش رو میدونم/ که تو پشت من حرف میزنی/ یکی رو لای جمعیت داشتم/ که کنار تو بود»..؟..
سال ۱۹۶۶ در کنسرت او در رویال آلبرت هال یکی از طرفدارانش به خاطر عصبانیت از موسیقی الکتریک دیلن از لابهلای جمعیت فریاد زد: یهودا. و دیلن در جوابش گفت: من تو را قبول ندارم... تو یک دروغگویی...
باب دیلن به خاطر خیانت به موسیقی فولک و ورود به دنیای راکاند رول و موسیقی راک بسیاری از طرفدارانش را از دست داد. اما طولی نکشید که دوباره آنها را به دست آورد...
بعد از تور او در اروپا او به نیویورک برگشت. مدیر برنامهریزی او کنسرتی بزرگ در تابستان و پاییز برای او برنامهریزی کرده بود. اما در ۲۹ جولای ۱۹۶۶ هنگامی که او در حال راندن موتورسیکلتش بود ترمزهایش قفل کرد او به زمین خورد.خبر دقیقی از مقدار جراحت منتشر نشد. هیچ کس آمبولانس خبر نکرد. هیچ گزارشی هم توسط پلیس از تصادف وجود ندارد. وسعت جراحت هیچ وقت کاملاً اعلام نشد. ولی تأیید شد که گردنش شکسته شده بود. او بعد از تصادف شروع به نوشتن و ضبط کردن ترانههایش کرد. اما تا هشت سال کنسرت نگذاشت...
● آثار:
او طی ۴۶ سالی تجربه در موسیقی که تا کنون بیش از ۴۵ آلبوم ثمرهاش بوده، با هنرمندان مختلفی همکاری کرد و کنسرتهای مختلفی اجرا کرد او همچنین چندین جایزه گرمی را به خود اختصاص داد..
نمیتوان یک سبک را برای باب دیلن انتخاب کرد. او اوایل دهه ۶۰ در موسیقی فولک بود که به یک رهبر برای جوانان آن زمان تبدیل شده بود. و با زبانی تلخ و رک به انتقاد و اعتراض میپرداخت. ترانههای ضد جنگ و حمایت از حقوق بشر او حرف همه مردمان آن زمان بود که دیلن آنها را داد میزد که میتوان به ترانههای masters of war، blowin&#۰۳۹; in the wind، hard rain gonna fall، و... اشاره کرد.
او بعد از چند سال با انتشار آلبوم روی دیگر باب دیلن فرم اشعارش را به سبک عاشقانه تغییر داد. در سال ۱۹۶۵ از گیتار الکتریک در آهنگهایش استفاده کرد که موجب خشم طرفدارانش شد. و شجاعانه سد بین سبکها را از بین برد. و آلبومهای blonde on blonde و highway ۶۱ revisited را با استفاده از گیتار الکتریک ضبط کرد. او بعد از تصادفش در اواخر دهه ۶۰ آلبومی با نام john wesley harding را منتشر کرد که در آن از گیتار الکتریک استفاده نکرد و متن اشعارش را از کتابهای مذهبی گرفته بود. منتقدان تغییر فرم اشعار دیلن را تأثیری از تصادفش میدانند. او در دهه ۷۰ نیز آلبومهای slow train coming و saved را که اشعاری مذهبی دارند منتشر کرد.
آخرین آلبوم او سال گذشته با نام دوران مدرن منتشر شد که توانست جایزه گرمی بهترین اثر فولک آمریکایی را دریافت کند.
او تاکنون جوایز متعددی از گرامی و گلدن گلاب تا اُسکار را دریافت کرده است. در سال ۱۹۹۹ جزو ۱۰۰ چهره تأثیرگذار از نظر مجله تایمز در قرن بیستم شد. و در سال ۲۰۰۴در لیست بهترین هنرمندان کل تاریخ در مجله رولینگاستون رتبه دوم را به دست آورد. او همچنین بارها نامزد دریافت جایزه نوبل شد.
ترانههای او را خوانندگان بسیاری چون جیمز هندیکسی، جانی کش، جان بائز، جان لنون، استیوی واندر، اریک کلاپتون و وایت استرایپ و... خواندهاند.
باب در سال ۱۹۷۲ با ساخت موسیقی متن برای فیلم pat garret and billy the kid ساخته سام پکینپا و اجرای نقش کوچکی در آن وارد سینما شد که ترانه معروف knockin&#۰۳۹; on heaven&#۰۳۹;s door برای این فیلم ساخته شد که خوانندگان بسیاری آن را خواندند.
او در سال ۱۹۷۷ فیلم renaldo & clara را کارگردانی کرد.
در باره ی او چندین فیلم و مستند ساخته شده است.
مستند don&#۰۳۹;t look back ساخته ی D.A Pennebaker که در باره تور انگلیس او در سال ۱۹۶۵ است که جان بائز و دونوان در آن حضور دارند.
مستند eat the document که دیلن و پنبکر آن را ساختهاند که در باره تور اروپایی دیگری از دیلن است.
مستند no direction home که توسط مارتین را سکورسیزی در سال ۲۰۰۵ از زندگی دیلن و شرح اتفاقات توسط باب دیلن و کسانی دیگر چون: آلن جیمزبرگ، دپو وان رونک، جان بائز و...از تولد او تا سال ۱۹۶۶ که در دو قسمت ساخته شد.
و اخیرا فیلم I not there به کارگردانی تاد هینز که یک بیوگرافی از دیلن است ساخته شده که در این فیلم شش بازیگر در نقش دیلن در دورههای مختلف زندگیاش بازی میکنند و جالبتر از همه این است که یکی از این شش بازیگر خانم کیت بلانشت است که او حدود سالهای ۶۵-۶۶ از زندگی دیلن را بازی میکند.

منبع
 

topman85

عضو جدید
نوبل ادبیات به باب دیلن رسید


«باب دیلن» خواننده، آهنگ‌ساز و ترانه‌سرای معروف آمریکایی به عنوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۶ معرفی شد.
به گزارش ایسنا، لحظاتی پیش «گاردین» باب دیلن را به عنوان برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۱۶ معرفی کرد. او این جایزه را به خاطر «خلق تعابیر جدید شاعرانه در سنت شعر آمریکایی» دریافت می‌کند. «سارا دانیوس» دبیر دائمی آکادمی سوئدی نوبل با اعلام این خبر «دیلن» ۷۵ ساله را «نمونه‌ای بزرگ که طی ۵۴ سال در حرفه‌ خود فعالیت کرده و خود را بازآفرینی کرده» توصیف کرد. وی درباره برنده امسال نوبل ادبیات گفت: «دیلن» هنرمند است و به طور قابل توجهی تطبیق‌پذیر. او به عنوان یک نقاش، بازیگر و ترانه‌سرا فعال بوده.


سارا دانیوس، دبیر دائمی آکادمی نوبل در جمع خبرنگاران

«سارا دانیوس» در ادامه به افرادی که با کارهای «باب دیلن» آشنایی ندارند، توصیه کرد با آلبوم «Blonde on Blonde» شروع کنند. این آلبوم نمونه خارق‌العاده سبک قافیه‌سازی درخشان او، کنار هم قرار دادن ترجیع‌بندها و تفکر درخشان اوست. وی پس از اعلام نام برنده، طی صحبت با خبرنگاران گفت که امیدوار است آکادمی برای این انتخاب مورد انتقاد قرار نگیرد. او همچنین اظهار داشت: مسلما او شایستگی‌اش را دارد. این جایزه از آن اوست. «دیلن» شاعری بزرگ در شعر انگلیسی‌زبان است. او 54 سال در این حرفه فعالیت داشته و دائما خود را بازآفرینی کرده و هویت‌هایی جدید ساخته است.



این عضو آکادمی نوبل سپس ترانه‌های «دیلن» را با کارهای «هومر» و «سافو» مقایسه کرد و گفت: شاید انتخاب «دیلن» به نظر غافلگیرکننده باشد اما اگر به عقب برگردید، به 5000 سال پیش، به «هومر» و «سافو» می‌رسید. آن‌ها متونی شاعرانه می‌گفتند تا روی صحنه اجرا شود و همین در مورد «باب دیلن» هم صدق می‌کند. ما هنو زهم آثار «هومر» و «سافو» را می‌خوانیم و لذب می‌بریم. ما می‌توانیم و باید کارهای او را بخوانیم. «دانیوس» در خلال صحبت‌هایش اقرار کرد که در جوانی طرفدار «باب دیلن» نبوده و کارهای «دیود بویی» را ترجیح می‌داده است. او در این‌باره گفت: شاید این سوال نسل من باشد. امروز من از هواداران «باب دیلن» هستم. «دیلن» پس از برنده شدن «تونی موریسون» در سال 1993، اولین آمریکایی است که جایزه نوبل را به خود اختصاص می‌دهد.
برنده جایزه نوبل ادبیات توسط 18 تن از اعضای آکادمی سوئدی نوبل ادبیات برگزیده می‌شود. طبق وصیت‌نامه «آلفرد نوبل» بنیان‌گذار این جایزه، این افتخار نصیب فردی می‌شود که «برجسته‌ترین آثار ادبی را در مسیری ایدآل» خلق کرده باشد.
*****​
«رابرت آلن زیمرمان» معروف به «باب دیلن» خواننده، نقاش، آهنگساز، شاعر و ترانه‌سرای آمریکایی در ۲۴ ماه می ۱۹۴۱ میلادی در مینه‌سوتای آمریکا متولد شد. او در نوجوانی زادگاه خود را ترک کرد و برای این‌که با گذشته‌اش ارتباطی نداشته‌ باشد، نام خود را تغییر داد. گفته می‌شود او نام هنری خود را از نام «دیلن توماس» شاعر ولزی گرفته‌ است. وی که در سبک موسیقی بومی آمریکا فعالیت می‌کرد، در دهه‌ ۱۹۶۰ میلادی به سبک راک رو آورد و اشعار عاشقانه‌ «راک اند رول» روز را با اشعار ادبی و روشنفکرانه کلاسیک درهم آمیخت. وی در پدیدار شدن سبکی در موسیقی به نام «راک بومی» در اواسط دهه‌ ۶۰ بسیار تأثیرگذار بود و به نام شکسپیر هم‌نسلانش شهرت یافت
.


ترانه‌ معروف او «چون یک خانه‌به‌دوش» توسط «رولینگ استون» به‌عنوان بهترین ترانه‌ تمام زمان‌ها انتخاب شد. دیلن به‌خاطر ترانه‌های پرمفهومش بارها نامزد دریافت جایزه‌ نوبل ادبیات شده ‌است. این خواننده مطرح آمریکایی مدال آزادی ریاست‌ جمهوری کشورش را نیز در سال ۲۰۱۲ به گردن آویخت. «دیلن» در پنج دهه اخیر در موسیقی آمریکا به‌عنوان پدیده مطرح بوده‌ است .«باب دیلن» از دید بسیاری، تأثیرگذارترین چهره در تاریخ موسیقی آمریکا بوده ‌است. برخی از ترانه‌های او توسط بسیاری از خوانندگان مشهور دوباره‌خوانی شده‌ که از جمله آن‌ها می‌توان به اجرای «از فراز برج دیدبانی» توسط «جیمی هندریکس» اشاره کرد. «مارتین اسکورسیزی» کارگردان سرشناس سینما فیلم مستند «راهی به خانه نیست« را درباره‌ «باب دیلن» ساخته ‌است. همچنین فیلم سینمایی «من آنجا نیستم «ساخته «تاد هینز» برگرفته از زندگی این هنرمند است.
 
بالا