اولين ميزگرد رفتار و منش اجتماعي: دروغ مصلحتي يا صداقت مسموم ؟!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

EECi

مدیر بازنشسته
به نظرم هیچ آدمی الآن رو کره ی زمین نیست که حداقل روزی چند دروغ نگه
اگر دروغ به این معنی باشه که " حرف دروغ = اطلاعات اشتباه دادن یا حرفی که اتفاق نیفتاده و قرار نیست بیفته، حرف راست = اطلاعات صحیح یا چیزی که پیش آمده یا قرار هست اتفاق بیفته"
مثلا وقتی یک نفر ازت میپرسه حالت چطوره،اولین دروغ "خوبم" یک واقعیته که در بهترین حالت 90%ـش درسته و باقیش دروغه و خود ما هم میدونیم ولی نمیگیم

فکر می کنم خود "دروغ" حیطه های خاصی داره مثلا از مفید مفید تا مضر مضر میتونه پراکنده باشه و این دیگه برمیگرده به شخصیت یک انسان که ترجیح بده در چه زمانی از کدومش استفاده کنه
مثلا وقتی دوستت که پر از مشکله از مشکلات تو میپرسه به دروغ بگی "من خوبم،من رو ول کن،از خودت بگو" این یه دروغه و خودت هم میدونی که پر از ناراحتی هستی ولی بخاطر دوستت و اینکه بیشتر از این ناراحتش نکنی چیزی نمیگی،ولی مثلا ممکنه در مقابل مادرت این دروغ رو نگی و مستقیما راستشو (ناراحتی ها و مشکلاتت رو) بگی


بنظرم حرف های راست و دروغ به اندازه هم میتونن مفید یا مضرر باشن در برخی مواقع حتی حرف راست میتونه صدمه بیشتری وارد کنه
فک کنم بهتره آدم اولویت رو بزاره با یک کار خوب و مثبت، یه حرف خوب ترجیحا حرف راست و اتفاق افتاده نیست، میتونه اتفاق نیفتاده باشه (دروغ باشه) ولی فایدش بهتر از حرف راستش باشه



مثلا نیوتن برای اینکه بتونه افکار مردم رو به نظریه ی جاذبه ی خودش معطوف کنه و بتونه طرفدار پیدا کنه توی کتاب خودش داستان "درخت سیب" رو تعریف کرد، که این از پایه دروغ بود (حرفی که اتفاق نیفتاده بود) ولی اگر این داستان رو نمیگفت ممکن بود نیوتن حمایت مردمیش رو از دست بده و حتی برای کشف قوانین حاکم جاذبه و مسائل هندسی سال های سال عقب تر بیفتیم و مثلا تازه امروز خبر اختراع خودرو رو میشنیدیم و هنوز با قاطر اینور و اونور میرفتیم! (البته اگر نیوتن نبود هم،همون سالها "هوک" اثباتش میکرد)


دروغ مصلحتی اگر به این معنی باشه که : درصورت دادن اطلاعات صحیح و اتفاق افتاده (حرف راست) باعث و بانی صدمه روحی یا جسمی به یک نفر میشیم، لذا اینجا 2راه بوجود میاد » حرف درست رو بگیم؟ یا کار درست رو انجام بدیم؟

حرف درست،حرف راست هست.ولی کار درست الزاما حرف راست نیست، میتونه حرف دروغ باشه.




اینجا دنیای Perfect نیست و دروغ جزئی از دنیاست.حتی از دروغ هم میشه استفاده صحیح بُرد.اولویت بایستی کار و حرکت و نیّت درست باشه، حالا اینکه چطور این اولویت رو مشخص کنیم این دیگه برمیگرده به شخصیت ما.

از شما و بقیه دوستان برای شرکت در این بحث سپاسگذارم :gol:
قسمتی که با رنگ قرمز مشخص کردم دقیقا توجیهی بود برای دروغ مصلحتی !

دنیای ما دنیای ایده آلی نیست ، ولی لزومی هم به استفاده از دروغ در این دنیا وجود نداره . هیچ نیت درستی به نظر من تناسبی با دروغ نداره

لطفا چند تا مثال بیارید که از دروغ میشه استفاده صحیح برد
 

EECi

مدیر بازنشسته
1- آیا دروغ مصلحتی ، اخلاقی است ؟
کلا دروغ غیر اخلاقیه و بهتره که گفته نشه
حتی گفته میشه که حتی به بچه ها هم دروغ های ظاهرا ساده و مصلحتی نگید
مثلا خیلیا وقتی بچه دوم میاد برای تسکین بچه اول و اینکه کار خطایی نکنه هی به بچه اول میگن خواهر کوچولوت (یا برادر) خیلی دوست داره
روانشناسان میگن حتی همین دروغ رو هم به بچتون نگید و بذارین اون حس حسادت و خشمی که نسبت به اون بچه داره رو نشون بده و بعد خودش بفهمه که خواهرش دوسش داره چون ممکنه این نفرت و خشم در بزرگسالی طور دیگه ای نمود پیدا کنه که توضیحش از بحث اینجا خارجه
فقط میخوام بگم دروغ حتی در این موارد کوچیک که خیلی هم به نظر نمیاد صد درصد تبعاتی در آینده داره، چه مصلحتی باشه و چه غیر مصلحتی


2- آیا دروغ مصلحتی از مشکلات بعدی جلوگیری می کند ؟
در خیلی از موارد نه
مثلا زیاد دیدم که خیلی ها برای تحقیق ازدواجشون میرن و از همسایه و آشنا پرس و جو می کنن و واقعیت ها رو نمیشنون، این دورغ مصلحتی و از روی خیرخواهی همسایه در مورد کسی که یه عیبی داره (مثلا معتاده یا برخورد خوبی با پدر و مادرش نداره و ...) ممکنه بعد ها بعد از ازدواج مشکل ایجاد کنه و اگه گفته می شد اون ازدواج سر نمی گرفت یا حداقل با آگاهی از این قضیه صورت می گرفت

3- آیا حق داریم در دیدگاه دیگران با بکار بردن دروغ مصلحتی تاثیر به نفع خودمان بگذاریم ؟
با نظر دوستمون موافقم که گفتند باید ظرفیت شنیدن حقیقت رو در خودمون بالا ببریم
خودمون ظرفیت پذیرش حقیقت رو در خودمون بالا ببریم و به اطرافیانمون هم این ظرفیت رو ایجاد کنیم که متاسفانه خیلی سخته اینکار، بیشتر آدما دوس دارن دروغ بشنون
مثلا تو این مصاحبه های استخدامی خیلیا دروغ میگن، طرف نمی دونه قبله ی خونشون کدوم وره بعد در جواب این که نماز می خونی میگه آره
در صورتی که تو خیلی از این مصاحبه ها اگه طرف بگه نه من نماز نمی خونم، رد شدنش صد در صده

5- آیا بازگو کردن حقیقت تلخ تعریف درستی از صداقت مسموم است ؟
نه به نظرم حقیقت تلخ قضیش فرق داره
گاهی اوقات یه حقیقتی که از نظر یه نفر دور مونده ممکنه ندونستنش تاثیر زیادی تو زندگیش گذاشته باشه و با دونستن اون حقیقت تلخ مسیر زندگیش کلا عوض شه و بتونه تصمیمای بهتری بگیره
فقط باید برای بازگو کردن این حقیقت تلخ با احتیاط رفتار کنیم و درست بگیمش
6- آیا صداقت مسموم ، تعریف منطقی از نوع صداقت بی رو دروایسی است ؟
نه به نظرم خیلی چیزا رو نباید گفت
مثلا صداقت در مورد شکل ظاهری یه نفر اگه چندان زیبا نباشه یا مشکلی در ظاهرش داشته باشه خیلی بده
خیلی هام به این نوع صداقت داشتن و از این که آدم رکی هستن و همه چیز رو جلو روت میگن و نمیرن پشتت بگن می بالن به خودشون، ولی به نظرم این بیشتر بی ادبیه
یا مثلا اگه فیلم WHIPLASH رو دیده باشید، تو این فیلم استاد برای این که شاگردانش پیشرفت کنند و بهترین بشن از هر نوع توهین و تحقیر و صداقت مسمومی استفاده می کنه، در صورتی که خیلیا از این حرفا ناراحت می شدن و حتی موسیقی رو میذاشتن کنار و تاثیر بدی روشون میذاشت، در صورتی که استاد می تونست با روش های بهتری به شاگردان درس بده و از اونا یه هنرمند بساره

8- آیا نداشتن ظرفیت فکری و فرهنگی و اجتماعی در شنونده ، می تواند دلیلی برای بکار بردن دروغ مصلحتی در طرفِ گوینده باشد ؟
دقیقا
همون طور که گفتم بعضیا دوس دارن دروغ بشنون، رجوع کنید به مثال مصاحبه استخدامی
یا مثلا بعضی افراد همیشه دوست دارند در هر شرایطی تایید بشن و کسی نباید بهشون بگه بالا چشمشون ابروئه، تا حرف مخالف میشنون گارد می گیرن و حتی به توهین و زیر سوال بردن طرف مقابل رو میارن

10- آیا تا بحال گرفتار دروغ مصلحتی شده اید ؟ آیا فکر می کنید تا بحال بخاطر صداقتتان آسیب خورده اید ؟
بیشتر وقتا در مواردی که حساس هست و مربوط به خونوادمه سعی کردم حقیقت رو بگم و عواقبش رو هم بپذیرم
بیشتر دروغام برای چیزای جزئی بود مثلا اینکه یه نفر یه لباسی خریده و گفته چطوره، منم برای این که دلشو نشکونم با این که خوشم نیومده ولی گفتم خوبه
ولی هیچ وقت از داشتن صداقت آسیب نخوردم، بارها بهم ثابت شده که گفتن حقیقت خیلی بهتر از دروغه، چون اگه یه دروغ بگی باید پشتش هزاران دروغ دیگه هم بگی که این نیاز به یه تخیل بسیار قوی داره که من ندارم

ممنونم که وقت گذاشتید و در بحث شرکت کردید :gol:

از صحبت های شما یه نتیجه گیری جالبی کردم ...
در جوامعی که مردم مهرطلب هستن ، نیاز به دروغ مصلحتی بیشتر هست

آدم های مهرطلب مدام به تایید دیگران نیاز دارند . یعنی فرد مقابلشون رو در شرایطی قرار میدن که گاها دروغ بگن
 

EECi

مدیر بازنشسته
به موضوع خوبي اشاره كردين

به نظر من هم موضوع و مكان دارد
ببينيد در رابطه با خواستگاري اگر موضوعي هست كه تمام شده و الان هيچ اثاري از اون نمونده و يعني در زندگي فعلي شما اثري نميذاره و حالا از اون روند و رابطه هر چي هست پشيمون شدين برگشتين نياز به گفتن همه چيز نيست

الان فيلم تنهايي ليلا ببينيد طرف وقتي برگشته لازم بياد بگه من گذشتم چي بودم و كي بودم؟
اگر گناهي هم بوده بين بنده و خداش بوده
حالا كه طرف پشيمون شده و اون رابطه كلا ديگه اثري الان براش نداره پس بهتره گفته نشه چون اگر موضوعاتي باشه وقتي شما كاملا اصلاح شدين ممكنه ديد طرف مقابل تغيير بده

اما گاهي چيزي هست كه در زندگي الان شما اثر ميذاره پس بايد گفته بشه

من فکر می کنم خیلی از آسیب ها بخاطر باور ها و طرز فکرهای غلط بوده
فرض کنید پسری تنوع طلب هست و تا قبل از ازدواج با چندین دختر رابطه های عمیق عاطفی و عشقی برقرار کرده
دختری رو دیده و تصمیم گرفته به خاطر رسیدن به او دروغ بگه که تنوع طلب نبوده و روابط متعدد نداشته
با ترس از دست دادن دختر ، توبه آنی می کنه

حال شما خودتون رو بگذارید جای این دختر
چه تصمیمی می گیرید ؟

بزارید منظورمو بیشتر باز کنم
هر انسانی ساخته و پرداخته گذشته خودش هست
اختلال تنوع طلبی و سهل انگاری چیزی نیست که با ترس بشه جلوش رو گرفت
ممکنه ترس ، باعث بشه فردی چند سال مقاومت کنه ولی تا وقتی درمان صورت نگیره اتفاق پایداری نمیفته و احتمال بازگشت هست

اکثر دروغ های مصلحتی هم بخاطر واکنش های هیجانی در زمان های خاص اتفاق میفته

میخوام از دید روانشناسی به موضوع نگاه کنید :)

هدفم همفکری با شماست که دید خودم رو وسیع تر کنم به موضوع
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
من فکر می کنم خیلی از آسیب ها بخاطر باور ها و طرز فکرهای غلط بوده
فرض کنید پسری تنوع طلب هست و تا قبل از ازدواج با چندین دختر رابطه های عمیق عاطفی و عشقی برقرار کرده
دختری رو دیده و تصمیم گرفته به خاطر رسیدن به او دروغ بگه که تنوع طلب نبوده و روابط متعدد نداشته
با ترس از دست دادن دختر ، توبه آنی می کنه

حال شما خودتون رو بگذارید جای این دختر
چه تصمیمی می گیرید ؟

بزارید منظورمو بیشتر باز کنم
هر انسانی ساخته و پرداخته گذشته خودش هست
اختلال تنوع طلبی و سهل انگاری چیزی نیست که با ترس بشه جلوش رو گرفت
ممکنه ترس ، باعث بشه فردی چند سال مقاومت کنه ولی تا وقتی درمان صورت نگیره اتفاق پایداری نمیفته و احتمال بازگشت هست

اکثر دروغ های مصلحتی هم بخاطر واکنش های هیجانی در زمان های خاص اتفاق میفته

میخوام از دید روانشناسی به موضوع نگاه کنید :)

هدفم همفکری با شماست که دید خودم رو وسیع تر کنم به موضوع

ببينيد اين موضوعي كه شما ميگيد كاملا فرق داره
فرد به علت شرايط ,حاضر به دروغ ميشه و گذشته خود را پنهان ميكنه.......اينجا فرد نه اصلاح شده نه خواستار اصلاح هست
مثل اكثر مرداني كه با وجود نقايص رفتاري و حفظ نكردن حريم ها اهل هر رفتاري هستن اما موقع ازدواج دنبال دختر هاي با حيا و پاكدامن هستن!........پس ترجيحا گذشته خود را پنهان ميكنن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اما منظور من همون طور كه نوشتم واقعه اي كه الان تاثيري در زندگي ندارد
يكي از خصلت هاي انسان پيشرفت است
خب اگر كسي شراب خوار باشه ........اما بعد مدتي در اثر وقايعي اصلاح بشه
اگر كسي مسلمان نبوده حالا مسلمان شده
نماز نمي خونده......
اهل هر فرقه اي بوده........
بعد اصلاح هم بايد مواخذش كنيم؟

حالا در اينجا فرد در گذشته مرتكب خطايي شده كه گفتن الان هيچ تاثيري نداره و اصلاح هم شده (خطا تا خطا داريم!!!!) و فقط فرد بد گمان ميكنه
اين گفته هاي من همه شرايط خاص دارد و اينطور نيست كه دروغ و پنهاني در كار باشد


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توجه كرده باشيد به قول عام ميشه كلاه شهري ..........اگر هم منظور شما و هم منظور منو در نظر داشته باشيد فرد دروغ نميگه فقط گذشته خود را نميگه

حالا اين گفتن يا نگفتن از نظر ازدواج و مسائل مشاوره اي هست كه ميشه دروغ


خواهش ميكنم بحث هست ديگه........مهم پيدا كردن بهترين راه در كنار كليه نظرات هست
 

EECi

مدیر بازنشسته
ببينيد اين موضوعي كه شما ميگيد كاملا فرق داره
فرد به علت شرايط ,حاضر به دروغ ميشه و گذشته خود را پنهان ميكنه.......اينجا فرد نه اصلاح شده نه خواستار اصلاح هست
مثل اكثر مرداني كه با وجود نقايص رفتاري و حفظ نكردن حريم ها اهل هر رفتاري هستن اما موقع ازدواج دنبال دختر هاي با حيا و پاكدامن هستن!........پس ترجيحا گذشته خود را پنهان ميكنن
دقیقا ایراد دروغ مصلحتی همین جا مشخص میشه ! هیچ تضمینی برای اصلاح وجود نداره ... دقت کنید خیلی مواقع ادمها خودشون رو هم گول میزنند چه برسه به دیگران !!


اما منظور من همون طور كه نوشتم واقعه اي كه الان تاثيري در زندگي ندارد
يكي از خصلت هاي انسان پيشرفت است
خب اگر كسي شراب خوار باشه ........اما بعد مدتي در اثر وقايعي اصلاح بشه
اگر كسي مسلمان نبوده حالا مسلمان شده
نماز نمي خونده......
اهل هر فرقه اي بوده........
بعد اصلاح هم بايد مواخذش كنيم؟

حالا در اينجا فرد در گذشته مرتكب خطايي شده كه گفتن الان هيچ تاثيري نداره و اصلاح هم شده (خطا تا خطا داريم!!!!) و فقط فرد بد گمان ميكنه
اين گفته هاي من همه شرايط خاص دارد و اينطور نيست كه دروغ و پنهاني در كار باشد
اصلا صحبت سر مواخذه و سرزنش نیست ، صحبت سر این است که فرد مقابل حق تصمیم گیری داره که حتی این آدم در گذشته چه کسی بوده ...


توجه كرده باشيد به قول عام ميشه كلاه شهري ..........اگر هم منظور شما و هم منظور منو در نظر داشته باشيد فرد دروغ نميگه فقط گذشته خود را نميگه

حالا اين گفتن يا نگفتن از نظر ازدواج و مسائل مشاوره اي هست كه ميشه دروغ


خواهش ميكنم بحث هست ديگه........مهم پيدا كردن بهترين راه در كنار كليه نظرات هست

بازم تکرار می کنم ، به نظر من نه باید وارد صداقت مسموم شد و نه دروغ مصلحتی
ولی گفتن کلیات در مورد عادات و اتفاقات گذشته مهمه

بزارید یه مثال دیگر بزنم
دختری بود که با دکتر هلاکویی تماس گرفته بود و میگفت ، پدر و مادرش طلاق گرفتن و معتاد بودن ، هیچ کس در کودکی قبولش نکرده پس به بهزیستی برده شده ، بعد ها بخاطر یه سری مشکلات به اصلاح و تربیت رفته ، الان هم کار می کنه و خودش رو اصلاح کرده ، ولی تا از گذشته ش به فردی میگه ، اون فرد میره و پشت سرش رو هم نگاه نمی کنه
در حالیکه به گفته خودش انسان سالمی هست

به نظر من موضوع خیلی ساده است و از دو دید میشه به این موضوع نگاه کرد :
1- کودکی که پدر و مادرش معتاد باشن و طلاق بگیرن ، خود اون کودک به بهزیستی بره و بعد بزهکاری کنه و بره اصلاح و تربیت کلی آسیب مختلف خورده ، شخصیت اصلی انسان هم بین 1 تا 6 سالگی شکل میگیره ، اون پسر حق داره بدونه دقیقا با کی طرف هست

2- اون فرد این آسیب ها رو خورده ولی تونسته خودش رو اصلاح کنه ، فردی که مقابلش قرار میگیره ، درک بالایی داره و متوجه موضوع هست یا خودش هم مثل اون فرد گذشته سختی داشته . پس واقعیت رو میپذیره و کنار میاد با موضوع

فرض کنید این دختر ، حقیقت رو پنهان کنه و ازدواج کنه . در اینده به خاطر یک اتفاق کاملا تصادفی همسرش گذشته رو بفهمه ، چه اتفاقی میفته ؟ ممکنه بی اعتمادی بزرگی بوجود بیاد و هزاران مشکل دیگه
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
از شما و بقیه دوستان برای شرکت در این بحث سپاسگذارم :gol:
قسمتی که با رنگ قرمز مشخص کردم دقیقا توجیهی بود برای دروغ مصلحتی !
دنیای ما دنیای ایده آلی نیست ، ولی لزومی هم به استفاده از دروغ در این دنیا وجود نداره . هیچ نیت درستی به نظر من تناسبی با دروغ نداره
لطفا چند تا مثال بیارید که از دروغ میشه استفاده صحیح برد
تمامی اتفاقات دنیا دو وجهه دارن یکی خوب یکی بد.منظور از وجهه ی خوب یعنی ثمره ی بیشتری میرسونه و منظورم از وجهه ی بد یعنی ضرر بیشتری میرسونه.
منظور از سود یعنی همراستا با هدف فرد هست و ضرر هم خلاف حرکت به سمت هدف فرد هست.
هدف تشکیل شده از تخیل و اعتماد و همینطور اصل بشر یعنی اُمید.
اُمید یعنی انگیزه و حرکت.حرکت یعنی پیشرفت در راستای خوب یا بد.خوب یا بد یعنی ثمره بیشتر و ضرر بیشتر.و همینطور این چرخه ادامه داره

فقط نکته اینجاست که کی میتونه بفهمه که داره سود میرسونه یا ضرر میرسونه.این یک Chain ReAction هست.اتفاقات پی در پی و به هم وابسته.
شما میتونی کار خوب بکنی،منجر به سود برای دیگران بشه و این سود منجر به حرکتی در راستای خوب یا پر سود باشه برای فرد مورد نظر و اون فرد یک حرکت خوب کنه ولی ممکنه این حرکت خوب منجر به امیدی برای یک نفر بشه و حرکت اون فرد به سمت بد باشه
یعنی شما میتونی کار خوبی انجام بدی ولی منجر به حرکت بد بشه.حرکت پر ضرر.حرکتی که در راستای اهداف فرد یا افراد دیگر نیست.

حرف راست دقیقا در این دایره ی بالا قرار داره

دروغ لزوما کلامی نیست که از دهان شما در میاد،دروغ یک حرکت هست که در ذهن من و شما تولید میشه و یک راه بروزش از دهان هست.دروغ مصلحتی که شما مطرح کردی براحتی میتونه جنبه بزرگتر داشته باشه.پایین توضیح میدم.

ببینید مثال های بینهایت زیادی از دروغ تو دنیا هست.به خصوص دنیای غیر انسانی! ازونجایی که دنیای غیر انسانی غیر ارادی هست و هرچیزی که خدای پاکی داشته باشه باید دنیای غیر ارادیش پاک باشه.پس برید جلو »
انسان تنها حیوان ناطق هست لذا نمیشه مثالی از حیوانات یا جانداران دیگه بدست آورد که در حال دروغ گفتن باشند! ولی...
اگر شما "فریب" رو یک نوعی از "دروغ" قبول بدارید (بنده اعتقاد دارم فریب دادن یک نوع دروغ گفتن هست،ولی نه لزوما از راه دهان بلکه با حرکاتی دیگه مثلا آرایش یک نوع فریب هست،فریب جزئی از دروغ هست.حتی حرف نزدن هم میتونه فریب باشه مثلا کلمه "نمی دونم" که دروغ مسلم میتونه باشه.)
تقریبا اکثرا حیوانات و حتی گیاهان با فریب دادن روز ها رو سپری میکنند
میخواید مثال بزنم؟ حیوانی که خودش رو به مردگی میزنه تا شکارچی اونو نخوره.یک گیاه با قرار دادن هسته در لا به لای میوه ای خوشمزه سعی میکنه حیوانات رو فریب بده که با خوردن میوه در واقع بذر افشانی برای درخت انجام بدن! و یا مثلا رنگ عوض کردن آفتاب پرست برای استتار یک نوع فریب هست.بسیار بسیار بسیار فریب در حیوانات وجود داره.باحال ترین فریباهاشون حین خواستگاری و جفتگیری ان :D


برای همینه من دروغ رو جزئی از این دنیای غیر پرفکت میبینم.
این دنیا،دنیای کامپیوتر نیست که از 0 و 1 تشکیل شده باشه، هیچ عملی شما نمیتونی انجام بدی که 100% بد و یا هیچ عملی نمیتونی انجام بدی که 100% خوب و مفید برای همه باشه.حتی کشت و کشتار باعث بوجود اومدن انقلاب ها و قوانین و رشد علم شدن، و جالبه من حتی محبتی که خانواده به خصوص مادرم بهم میکنه که در عقل هرکسی باید این حرکت رو 100% خوب و مفید ببینم ولی نه خیر اینطوری نیست و حتی محبت محض و عاشقانه هم میتونه صدمه برسونه و یا حتی شخصیت من رو منفی و بد کنه.

حالا برگردیم سر دروغ مصلحتی یا فریب مصلحتی :
یک مثال سادش اینه که حتی توی اسلام هم فک کنم هست که وقتی یک خانم یا آقا ازدواج کردند،بهتر هست که خانم یا آقا از خواستگاری های قبلی و زندگی گذشتشون هیچی به زبان نیارن (یک نوع فریب)
یا خیلی خیلی این مثال رو شما میتونی مشاهده کنی برخی مواقع میگیره برخی مواقع نه که یک کارفرما که یک کارخانه دستش هست میدونه تا 2ماه آینده به سود دهی نمیرسه ولی بعد از 2ماه پول سرازیر میشه لذا به دروغ و فریب به کارگرهاش میگه در حال خرید لوازم و وسایل هستیم و بزودی حقوق شما رو میدیم.این درسته دروغه ولی به مرور حجم سودش بسیار بیشتر از ضررشه.حتی برای کارگران (یعنی میشه به ریشه رفت و مستقیما هدف و "امید"ـه دروغ داد،ولی نتیجه مثبت بده!)

وای خدا،اینقدر مثال هست نمیدونم کدوماشو واست بگم ولی فکر میکنم منظورم رو رسونده باشم.ببخشید زیاد تایپیدم هدفم این بود که یک جنبه ی دیگه ای از این دروغ رو بگم.بنظرم دروغ مصلحتی یا فریب مصلحتی حقیقت داره،وجود داره و باید باشه چون شما در هر صورت با حرف راست و بی ایراد و اجرای صحیح اعمال (اجرای قانون) میتونی صدمه برسونی.با دروغ و فریب هم میتونی.فقط باید PICK کنی که کدوم بد و کدوم بدتر هست در اون لحظه و بد رو ترجیح بدی.


اگر من آن نانوا فروشی بودم که ازم دزدیده شد، به دروغ میگفتم ژان والژان از من چیزی ندزدیده. (بینوایان)

این هم یک مثال کوبنده برای شما EECi عزیز :gol: :D
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من دروغ مصلحتی و غیر مصلحتی نداریم.........اصلا لفظ دروغ اشتباه است.......البته به این نکته باید توجه کرد اگرچه هیچ وقت نبایستی دروغ گفت.......ولی الزاما هم همیشه نباید راست گفت .....

و راست نگفتن به معنی دروغ گفتن نیست
 
آخرین ویرایش:

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسته. یکی از روایات هم هست از حضرت علی (ع) که نمیخواستن راستش رو به کسی بگن (برای نجات جون یه نفر)...ولی دروغ هم نگفتن....
یعنی جوری برخورد کردن که دروغی درکار نبوده
 
آخرین ویرایش:

EECi

مدیر بازنشسته
تمامی اتفاقات دنیا دو وجهه دارن یکی خوب یکی بد.منظور از وجهه ی خوب یعنی ثمره ی بیشتری میرسونه و منظورم از وجهه ی بد یعنی ضرر بیشتری میرسونه.
منظور از سود یعنی همراستا با هدف فرد هست و ضرر هم خلاف حرکت به سمت هدف فرد هست.
هدف تشکیل شده از تخیل و اعتماد و همینطور اصل بشر یعنی اُمید.
اُمید یعنی انگیزه و حرکت.حرکت یعنی پیشرفت در راستای خوب یا بد.خوب یا بد یعنی ثمره بیشتر و ضرر بیشتر.و همینطور این چرخه ادامه داره

فقط نکته اینجاست که کی میتونه بفهمه که داره سود میرسونه یا ضرر میرسونه.این یک Chain ReAction هست.اتفاقات پی در پی و به هم وابسته.
شما میتونی کار خوب بکنی،منجر به سود برای دیگران بشه و این سود منجر به حرکتی در راستای خوب یا پر سود باشه برای فرد مورد نظر و اون فرد یک حرکت خوب کنه ولی ممکنه این حرکت خوب منجر به امیدی برای یک نفر بشه و حرکت اون فرد به سمت بد باشه
یعنی شما میتونی کار خوبی انجام بدی ولی منجر به حرکت بد بشه.حرکت پر ضرر.حرکتی که در راستای اهداف فرد یا افراد دیگر نیست.

حرف راست دقیقا در این دایره ی بالا قرار داره

دروغ لزوما کلامی نیست که از دهان شما در میاد،دروغ یک حرکت هست که در ذهن من و شما تولید میشه و یک راه بروزش از دهان هست.دروغ مصلحتی که شما مطرح کردی براحتی میتونه جنبه بزرگتر داشته باشه.پایین توضیح میدم.
از حرفای شما نوعی خودمحوری برداشت میشه که می تونه با اخلاق جمعی متضاد باشه :redface:
معیار تشخیص خوب و بد بودن اخلاق هست نه ثمره خوب و بد بودن

دزدی هم ثمره خوبی برای فرد داره
برای مثال اون رو ثروتمند می کنه و حتی می تونه از اون پول به دیگران کمک کنه ! ولی باعث ویرانی زندگی چند نفر میشه
دقیقا مثل دروغ مصلحتی ، بنیان ها روی یک سری توجیهات بنا شده که سست هستند


ببینید مثال های بینهایت زیادی از دروغ تو دنیا هست.به خصوص دنیای غیر انسانی! ازونجایی که دنیای غیر انسانی غیر ارادی هست و هرچیزی که خدای پاکی داشته باشه باید دنیای غیر ارادیش پاک باشه.پس برید جلو »
انسان تنها حیوان ناطق هست لذا نمیشه مثالی از حیوانات یا جانداران دیگه بدست آورد که در حال دروغ گفتن باشند! ولی...
اگر شما "فریب" رو یک نوعی از "دروغ" قبول بدارید (بنده اعتقاد دارم فریب دادن یک نوع دروغ گفتن هست،ولی نه لزوما از راه دهان بلکه با حرکاتی دیگه مثلا آرایش یک نوع فریب هست،فریب جزئی از دروغ هست.حتی حرف نزدن هم میتونه فریب باشه مثلا کلمه "نمی دونم" که دروغ مسلم میتونه باشه.)
تقریبا اکثرا حیوانات و حتی گیاهان با فریب دادن روز ها رو سپری میکنند
میخواید مثال بزنم؟ حیوانی که خودش رو به مردگی میزنه تا شکارچی اونو نخوره.یک گیاه با قرار دادن هسته در لا به لای میوه ای خوشمزه سعی میکنه حیوانات رو فریب بده که با خوردن میوه در واقع بذر افشانی برای درخت انجام بدن! و یا مثلا رنگ عوض کردن آفتاب پرست برای استتار یک نوع فریب هست.بسیار بسیار بسیار فریب در حیوانات وجود داره.باحال ترین فریباهاشون حین خواستگاری و جفتگیری ان :D
فریبی که شما از ان صحبت می کنید و هم ردیف دروغ قرار میدید با بحث ما تناسبی نداره . بحث ما حول دروغ مصلحتی هست و نه چیز دیگه
مثال هایی که برای دروغ زدید ارتباطی به موضوع نداره
در پست اول صحبت کردم که بحث ما خارج از مبانی دینی یا تقیه است . در جایی که فرد برای دفاع از جان خودش دروغ میگه . این بحث ما نیست

بحث ما بیشتر حول ارتباطات اجتماعی و عاطفی هست
آرایش رو مثال زدید و اون رو نوعی دروغ در نظر گرفتید . آرایش ذاتا یک نوع فریب نیست . ولی می تونه تبدیل به فریب و دروغ بشه . مثل این هست که من بگم افرادی که کتابخونه جمع می کنند ولی کتاب نمی خونن و نتیجه بگیرم کتاب ابزاری برای دروغ و فریب دادن هست !! چون دیگران فریب میخورن که فرد کلکسیون کتاب دار ، عجب آدم فرهیخته ای هست ولی واقعا اینطور نیست و اون فرد بخاطر جلب توجه اینکار رو کرده ، پس نتیجه بگیریم کتاب هم چیز خوبی نیست و فریبی بیش نیست !! ببینید ، این مثالی که زدید مثل همه مثال های دیگه در ذات خودش فریبی نداره . تمایل به زیبایی و حرمت نفس هست ( در صورت افراطی نشدن ماجرا )

برای همینه من دروغ رو جزئی از این دنیای غیر پرفکت میبینم.
این دنیا،دنیای کامپیوتر نیست که از 0 و 1 تشکیل شده باشه، هیچ عملی شما نمیتونی انجام بدی که 100% بد و یا هیچ عملی نمیتونی انجام بدی که 100% خوب و مفید برای همه باشه.حتی کشت و کشتار باعث بوجود اومدن انقلاب ها و قوانین و رشد علم شدن، و جالبه من حتی محبتی که خانواده به خصوص مادرم بهم میکنه که در عقل هرکسی باید این حرکت رو 100% خوب و مفید ببینم ولی نه خیر اینطوری نیست و حتی محبت محض و عاشقانه هم میتونه صدمه برسونه و یا حتی شخصیت من رو منفی و بد کنه.
در پست قبل هم گفتم که دنیا دنیای ایده آلی نیست !
هیچ کس بحثی از مطلق گرایی به میان نیاورد
ارتباط چیزهایی که گفتید رو با موضوع نمی فهمم


حالا برگردیم سر دروغ مصلحتی یا فریب مصلحتی :
یک مثال سادش اینه که حتی توی اسلام هم فک کنم هست که وقتی یک خانم یا آقا ازدواج کردند،بهتر هست که خانم یا آقا از خواستگاری های قبلی و زندگی گذشتشون هیچی به زبان نیارن (یک نوع فریب)
این نظر شخصی افراد هست و ربطی به اسلام نداره ! برداشت از قرآن متفاوت هست . در هیچ کجای قرآن حرفی از دروغ مصلحتی به میان نیومده ( در ابعاد ازدواج ) ، در قرآن دو شرط برای ازدواج بیان شده : 1- طرفین راضی به ازدواج باشن 2- طرفین حق در قبال همدیگه دارن در ادامه ازدواج
همین مورد دوم اگر در کنار حق انسانی قرار بگیره واقعیت موضوع واضح میشه که دروغ نشنیدن به هر اسمی جزئی از همین حق هست

یا خیلی خیلی این مثال رو شما میتونی مشاهده کنی برخی مواقع میگیره برخی مواقع نه که یک کارفرما که یک کارخانه دستش هست میدونه تا 2ماه آینده به سود دهی نمیرسه ولی بعد از 2ماه پول سرازیر میشه لذا به دروغ و فریب به کارگرهاش میگه در حال خرید لوازم و وسایل هستیم و بزودی حقوق شما رو میدیم.این درسته دروغه ولی به مرور حجم سودش بسیار بیشتر از ضررشه.حتی برای کارگران (یعنی میشه به ریشه رفت و مستقیما هدف و "امید"ـه دروغ داد،ولی نتیجه مثبت بده!)
و این بر میگرده به اشکال دیگه که کارگر دوست داره دروغ بشنوه ! آدم عاقل براحتی می تونه شرایط رو درک کنه

وای خدا،اینقدر مثال هست نمیدونم کدوماشو واست بگم ولی فکر میکنم منظورم رو رسونده باشم.ببخشید زیاد تایپیدم هدفم این بود که یک جنبه ی دیگه ای از این دروغ رو بگم.بنظرم دروغ مصلحتی یا فریب مصلحتی حقیقت داره،وجود داره و باید باشه چون شما در هر صورت با حرف راست و بی ایراد و اجرای صحیح اعمال (اجرای قانون) میتونی صدمه برسونی.با دروغ و فریب هم میتونی.فقط باید PICK کنی که کدوم بد و کدوم بدتر هست در اون لحظه و بد رو ترجیح بدی.


اگر من آن نانوا فروشی بودم که ازم دزدیده شد، به دروغ میگفتم ژان والژان از من چیزی ندزدیده. (بینوایان)

این هم یک مثال کوبنده برای شما EECi عزیز :gol: :D
مثال که زیاد هست ! ولی با مثال که نمیشه به حقانیت یه مثال پی برد :D اصل اخلاقی و عقلی موضوع مهمه .
باز هم که دروغ مصلحتی رو تعریف کردید :D
ما دنبال استثناها نیستیم
حرف راست بنا به گفته اکثر دوستان در همین تاپیک اثرات مثبت در بلند مدت داره

ممنونم:gol:
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
از حرفای شما نوعی خودمحوری برداشت میشه که می تونه با اخلاق جمعی متضاد باشه :redface:
معیار تشخیص خوب و بد بودن اخلاق هست نه ثمره خوب و بد بودن
دزدی هم ثمره خوبی برای فرد داره
برای مثال اون رو ثروتمند می کنه و حتی می تونه از اون پول به دیگران کمک کنه ! ولی باعث ویرانی زندگی چند نفر میشه
دقیقا مثل دروغ مصلحتی ، بنیان ها روی یک سری توجیهات بنا شده که سست هستند
فریبی که شما از ان صحبت می کنید و هم ردیف دروغ قرار میدید با بحث ما تناسبی نداره . بحث ما حول دروغ مصلحتی هست و نه چیز دیگه
مثال هایی که برای دروغ زدید ارتباطی به موضوع نداره
در پست اول صحبت کردم که بحث ما خارج از مبانی دینی یا تقیه است . در جایی که فرد برای دفاع از جان خودش دروغ میگه . این بحث ما نیست
بحث ما بیشتر حول ارتباطات اجتماعی و عاطفی هست
آرایش رو مثال زدید و اون رو نوعی دروغ در نظر گرفتید . آرایش ذاتا یک نوع فریب نیست . ولی می تونه تبدیل به فریب و دروغ بشه . مثل این هست که من بگم افرادی که کتابخونه جمع می کنند ولی کتاب نمی خونن و نتیجه بگیرم کتاب ابزاری برای دروغ و فریب دادن هست !! چون دیگران فریب میخورن که فرد کلکسیون کتاب دار ، عجب آدم فرهیخته ای هست ولی واقعا اینطور نیست و اون فرد بخاطر جلب توجه اینکار رو کرده ، پس نتیجه بگیریم کتاب هم چیز خوبی نیست و فریبی بیش نیست !! ببینید ، این مثالی که زدید مثل همه مثال های دیگه در ذات خودش فریبی نداره . تمایل به زیبایی و حرمت نفس هست ( در صورت افراطی نشدن ماجرا )
در پست قبل هم گفتم که دنیا دنیای ایده آلی نیست !
هیچ کس بحثی از مطلق گرایی به میان نیاورد
ارتباط چیزهایی که گفتید رو با موضوع نمی فهمم
این نظر شخصی افراد هست و ربطی به اسلام نداره ! برداشت از قرآن متفاوت هست . در هیچ کجای قرآن حرفی از دروغ مصلحتی به میان نیومده ( در ابعاد ازدواج ) ، در قرآن دو شرط برای ازدواج بیان شده : 1- طرفین راضی به ازدواج باشن 2- طرفین حق در قبال همدیگه دارن در ادامه ازدواج
همین مورد دوم اگر در کنار حق انسانی قرار بگیره واقعیت موضوع واضح میشه که دروغ نشنیدن به هر اسمی جزئی از همین حق هست
و این بر میگرده به اشکال دیگه که کارگر دوست داره دروغ بشنوه ! آدم عاقل براحتی می تونه شرایط رو درک کنه
مثال که زیاد هست ! ولی با مثال که نمیشه به حقانیت یه مثال پی برد :D اصل اخلاقی و عقلی موضوع مهمه .
باز هم که دروغ مصلحتی رو تعریف کردید :D
ما دنبال استثناها نیستیم
حرف راست بنا به گفته اکثر دوستان در همین تاپیک اثرات مثبت در بلند مدت داره
ممنونم:gol:
البته در دفاع از خودم بگم ( :D ) من فریب و دروغ رو مطلقا بد و اشتباه فرض نمی کنم و برخی مواقع حتی صحیح هم هستن که شما اشاره می کنی "اخلاق" تعیین میکنه صحیح و اشتباه بودن یک عمل رو.متوجه نشدم،اخلاق دقیقا چیست؟ و چه معنی ای میده و چه کاری میکنه؟ اخلاق یعنی حد و مرز یا یعنی عدالت یا مثلا رعایت شعونات یا چی؟ این سوال رو در باب مسخره کردن ننوشتما، جدی پرسیدم

و از طرف دیگه،شما پیشنهاد می دید چیکار کنیم؟
مثلا واقعا برخی مواقع یک دروغ مصلحتی یا فریب کوچک و کم ضرر میتونه اثرات مثبتی به بار بیاره، ولی همون موقع یک حرف راست میتونه صدمه دراز مدت برسونه و اثر مثبتش بسیار اندک باشه.
شما باشی چیکار میکنی؟

مثلا چیکار کنیم که اگر در وضعیتی قرار گرفتیم که دروغ مصلحتی بگیم، ولی اینکارو نکنیم، بجاش چیکار کنیم؟

چه چیزی چه عملی چه حرفی رو توصیه می کنی؟

به دید من چون برخی انسان ها اخلاقیاتی دارن که پر از ایراد هست،برای غلبه کردن بر این اخلاق های اشتباه نیاز به دروغ و فریب هست که ضرر به کسی نمیرسونه.یعنی یک نفر که خلق بدی داره ، نا خود آگاه اطرافیانش رو مجبور به دروغ میکنه وگرنه اگر راستشو بگیم اون شخص که خلق بدی داره میتونه صدمه برسونه.
مثلا میگم رییس فلان قسمت از فلان جا،اگر دروغ بهش نگی،بی برو برگرد کارتو انجام نمیده.چون تنبله چون خود خواه هست،آیا این شخص لیاقت شنیدن دروغ رو دارد یا خیر؟


من همین پریروز یک دروغ گفتم، و میدونستم و میشناختم طرف رو که اگر این دروغ رو نگم،طرف وظیفشو انجام نمیده و من رو 6ماه به ناحق از زندگی عقب میندازه چون باهام لج میکنه.بنظر شما در قبال این آدم یک دروغ مصلحتی کافی نیست؟ من در اون لحظه فکر کردم که این شخص با این اخلاقیاتش لیاقتش شنیدن دروغ هست.چون خودش پر ایراد هست (از بقیه هم شنیدم خودم هم دیدم و قبلا برای خودم دردسر ها درست کرده) لذا خلق پر ایراد،دروغ براش پسندیده تر هست.

شما باشی جای من چیکار میکنی؟
به عنوان یه داداش بهم بگو :
من اینکارو (دروغ مصلحتی) در برابر آدم هایی که میتونن بهم صدمه ناعادلانه بزنن،انجام بدم یا خیر؟
 

EECi

مدیر بازنشسته
دوست خوبم متوجهم که قصدت تمسخر نیست ;)

اخلاق تعریف گسترده ای داره . اینجا از این جهت بهش نگاه می کنم : حفظ حرمت و ارزش انسانی یک فرد .
حرمت هم از ح ر م میاد . یعنی احترام به حریم فکری ، اعتقادی ، باور و... یک فرد

من حق ندارم پا به حریم فکری یک فرد بگذارم و در عوض او تصمیم گیری کنم که چه چیزی رو باید بدونه و چه چیزی رو ندونه به نفعشه. اینکه ممکنه شخص دچار شک بشه مشکل گوینده نیست
باز هم تکرار می کنم ، گفتن حقیقت تا جایی خوبه که وارد صداقت مسموم نشه

و کمک کردن به فردی بدون خواست وی دقیقا مصداق تجاوز به حقش هست .

اگر کل خصلت ها و اخلاقیات بد و غیرانسانی رو یک خونه فرض بکنیم ، دروغ در ورودی اون هست .

می تونیم شعار بدیم که بله به هیچ وجه نباید دروغ مصلحتی گفت ولی،

در جامعه ای که بعضی ایرادات اخلاقی از مهرطلبی تا تنبلی و ریاکاری باعث بکار بردن دروغ با عنوان مصلحتی میشه چه میشه کرد ؟
حداقل می تونیم در خانواده خودمون ، در ازدواج و کار دروغ با هر عنوانی استفاده نکنیم

اما هدف این نیست که اینجا راه حل ارائه کنیم . چون اوضاع شخص به شخص و موقعیت به موقعیت متفاوت هست

هدف این هست که قبح موجه بودن دروغ مصلحتی بشکنه . اگر ایراداتی که منجر به گفتن دروغ مصلحتی هست کم رنگ بشه ، خود به خود دروغ مصلحتی هم از بین میره . شما به پایه های دروغ مصلحتی دقت کنید ، سراسرش ناشی از ضعف و ایرادات دیگه اخلاقی در طرفین هست . پس نتیجه اش هم الزاما مفید نخواهد بود

مخصوصا در روابط بین انسانی که منجر به ازدواج میشه چون هسته ی اولیه ی آرامش انسان در خانواده و اعتماد به خانواده شکل میگیره
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
در جامعه ای که بعضی ایرادات اخلاقی از مهرطلبی تا تنبلی و ریاکاری باعث بکار بردن دروغ با عنوان مصلحتی میشه چه میشه کرد ؟
حداقل می تونیم در خانواده خودمون ، در ازدواج و کار دروغ با هر عنوانی استفاده نکنیم

اما هدف این نیست که اینجا راه حل ارائه کنیم . چون اوضاع شخص به شخص و موقعیت به موقعیت متفاوت هست

هدف این هست که قبح موجه بودن دروغ مصلحتی بشکنه . اگر ایراداتی که منجر به گفتن دروغ مصلحتی هست کم رنگ بشه ، خود به خود دروغ مصلحتی هم از بین میره .
پس ازونجایی که ما توانایی کنترل دیگران و از بین بردن ایرادات دیگران رو نداریم، لذا دروغ مصلحتی در این تاپیک به تصویب میرسه :D

من این رو متوجه هستم که دروغ مصلحتی بخصوص برای نزدیکان و در برخورد های همیشگی معنی نداره و پر ضرره، ولی در برخورد با برخی انسان ها که خودشان این موقعیت رو بوجود میارن که دروغ بشنون، در اینجا چون خود فرد خواسته دروغ بشنوه، خود فرد ایراداتی داره که مارو مجاب به گفتن دروغ میکنه و چون ما نمیتونیم طرف رو اصلاح کنیم (در واقع نه قدرتی برای تغییر دیگران داریم و نه اجازه ی تغییر دیگران) پس میشه گفت دروغ مصلحتی برای این افراد لازمه.



یه چیز دیگه، همیشه دروغ بخاطر ترس بوجود میاد،حالا ترس بخاطر از دست دادن چیزی یا رفتار خشن و غیره هست، وقتی من این اطمینان رو در دل مخاطب خودم قرار بدم که ترسی در دلش بوجود نیارم مخاطب من اصلا نیازی به دروغ پیدا نمیکنه
مثلا در ارتباطات زن و شوهری در خانواده های پر تشنج شما مشاهده می کنی مثلا پدر خانواده بخاطر رفتار خشن و مغرورانه کاری میکنه که دخترش مثلا دروغ بگه بیرون رفته یا نه،مادر دروغ میگه که فلان روز فلان عمل رو انجام داده یا خیر همینطور برای پسر.
بنظرم اینکه ما دروغ میشنویم به جز مریض بودن مخاطب که ممکنه باشه،بیشتر مقصر خود ما هستیم.ما با رفتار اشتباه خودمان باعث شدیم دیگران بخاطر ترسشان از برخی رفتار های ما،دروغ بگند.

فکر میکنم دروغ مصلحتی هم بخاطر همینه شاید.



من تمام سعی امو میکنم فردی باشم که به دیگران اطمینان خاطر بدم که باعث و بانی دروغ گفتن اونها به من نشم.حتی الآن مثلا فکر میکنم چیکار کنم که فلان روز که بچم سنش شد فلان به من دروغ نگه و با من روراست باشه راحت حرفشو بزنه؟ اینجوری که فکر میکنم نتایج بالا به ذهنم میرسه.
 

EECi

مدیر بازنشسته
ضمن تشکر از حضور شما دوستان عزیز در تاپیک میزگرد با عنوان : دروغ مصلحتي يا صداقت مسموم ؟!


با توجه به اتمام مهلت دو هفته ای میزگرد ، سخن آخر رو خدمت دوستان خوبم عرض کنم و بحث رو تمام کنم

دروغ مصلحتی موضوعی هست که متاسفانه در فرهنگ بسیاری از جوامع نفوذ کرده و شکل اخلاقی به خودش گرفته . در جوامعی که ایراداتی مثل مهرطلبی و انتظار از دیگران و ایده آل گرایی بیشتر هست ، این مشکل هم پر رنگ تر هست
ولی ما با جوامعی روبرو هستیم که با این موضوع تا حد بسیار خوبی مقابله کرده اند و وقتی به عملکرد مردم در این جوامع توجه کنیم ، متوجه این خواهیم بود که ریشه های تربیتی و اخلاقی در این مردم ، بهتر سر و شکل گرفته

امیدوارم که در جامعه ما هم به همین صورت پیش بریم

صداقت مسموم هم موضوعی هست که کمابیش همه انسان ها ممکنه باهاش به هر شکل و صورتی روبرو باشند . این مشکل ظاهرا بخاطر عدم مدیریت صحیح در گفتار صورت میگیره و جزییات و اتفاقاتی بیان میشه که کمکی به پیشرفت روابط بین انسانی نمی کنه

با تشکر از همه شما و مدیر محترم تالار مشاوره که بدون کمک ایشون مدیریت بحث ها امکان پذیر نبود
:gol:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا