الماس

morteza_420

عضو جدید
سلطان جواهرات امروزه ندرتاً در مجموعه جواهرات باستانی یافت شده است و این احتمال می رود که انواع اندازه های الماس در جهان به معنای کمیاب بوده است. آداماس در یکی از نشان های یهود وجود دارد ولی دلایلی وجود دارند که این نام به سنگی سست تر از الماس اشاره می کند: احتمالاً سافیر بی رنگ و یا توپاز بی رنگ بوده است . روی هر قطعه جواهر از این نشان یهودی نام یکی از قبایل اسرائیل حکاکی شده است (12 قبیله)
کاهن اعظم یهودی از آداماس برای رسیدن به تصمیم نهایی ، از قانون استفاده می کرد. اگر این سنگ کدر می شد حکم بر ضد آن مورد بود و اگر روشن می شد قضاوت به نفع آن مورد بود.



احتمالاً الماس برای اولین بار به عنوان وسیله تراش جواهر به کار می رفته است و سختی زیاد آن ، استفاده از آن را برای این هدف مؤثر کرده است . یونانیان باستان فکر می کردند که تنها راه شکستن الماس فرو کردن آن در خون بز است و بعد از آن به راحتی شکسته می شود . نزدیک کردن الماس به کانی لوداستون (مگنتیت دارای خاصیت مغناطیسی) اثر آنرا از بین می برد. این دو ویژگی توسط بسیاری از پژوهشگران رد شده اند. تا قرن 18 فکر می شد که الماس زهر دارد، خاصیتی که کسانی که صاحب الماس بودند از آن راضی بودند زیرا افسانه زهری بودن الماس یکی از راه های مهم سرقت الماس را منتفی می کرد . بلع الماس و دفع آن نیز بعد از چند روز شایع بود . در ضمن فکر می شد که پودر الماس دارای زهر مهلکی باشد اما احتمالاً به آن آرسنیک می افزودند و کشندگی آن به خاطر آرسنیک بود . یک حادثه واقعی در تاریخ الماس بزرگ و معروف سنسی اتفاق افتاده است که یک خدمتگزار مورد اعتماد الماس را حمل می کرده که مورد تاراج دزدان قرار می گیرد ولی دزدان نمی توانند الماس را پیدا کنند و او را می کشند و بعدها الماس از شکم او پیدا شد و به خزانه باز گردانده شد . الماس به شکل وسیعی برای حفاظت از بشر ، به عنوان طلسم تصور می شد و الماس درخشندگی و خیره کنندگی و با زتاب شدید نور داشت . همچنین در مبارزات طلسم شکست ناپذیری بود . در شرق گاهی به عنوان چشم سوم بت از آن استفاده می شد.
با ظهور روشهای جدید علمی ، در قرن19 تحلیل کانی ها آسانتر شد و بسیاری از خرافات در مورد جواهرات از نزدیک مورد آزمایش قرار گرفت و رد شد.
محل پیدایش
الماس برای نخستین بار در گالکوندا در هندوستان استخراج شد و شماری اندک از برنئو به دست می آمد . از زمان باستان تا سده هفدهم همین دو سرچشمه شده بود تا این که در این قرن در حفاری برای طلا در برزیل مورد دیگری یافت شد . در آن زمان الماس به عنوان سنگی گرانبها مورد نظر بود و از دید خواست مردم در رده سوم پس از یاقوت سرخ و زمرد قرار داشت. تراش دادن الماس به طوری که از دید صنعتی و بازرگانی مناسب باشد در سده های 14و15 توسعه یافت در قرن 16، Jean Baptiste Jowernier از سفر حماسی خود به خاورزمین شماری الماس به فرانسه آورد. البته مانند تمام سنگهای گرانبها ، الماس نیز به مردم ثروتمند تعلق داشت ، تا زمانیکه نیمه دوم سده نوزدهم فرا رسید و سرچشمه ها و میدانهای غنی در آفریقای جنوبی کشف شدند و الماس به درون توده های میانی نیز راه پیدا کرد . دگرگونی های صنعتی رونقی فراوان به آن بخشید و برای نخستین بار الماس در گستره ای از جامعه وارد گشت.




دو مکان عمده که امروزه از آنها بهره برداری می شود به تازگی کشف شده اند . با این که در سده 19 ، استرالیا سرچشمه ای شناخته شده بود. اما تا سال 1970 از تمام استعدادهای این مکان استفاده نمی شد. تا اینکه در این سال در زمینه طرحها و ماشین آلات سرمایه گذاری کافی انجام شد . معادن الماس شوروی پیشین در زمره بزرگترین تأمین کننده سنگهای قیمتی در سراسر جهان اند که شماری از سنگهای ارزشمند با کیفیت را به بازار می فرستند.
الماسها به طور معمول در دو منطقه پیدا می شوند:
کهن ترین و رایجترین مکان در میان ریگ های ته نشین شده بستر رودخانه های کهن است . در این حالت ، الماس ها از فرسایش سنگ ها و تخته سنگهای مادر به وجود آمده اند . تا پیش از کشف سرچشمه های جدیدتر در آفریقا تمامی الماسها از همین مکانها به دست می آمده اند.
در مناطق کیمبرلیتی الماسها درون دودکشهای آتشفشانی خاموش یافت میشود . این اولین باری بود که سنگهای قیمتی از میان سنگهای مادر برداشت می شدند. اکنون چنین استخراجهایی از رگه هایی در سیبری ، استرالیا و بوتسوانا انجام می شود
 
بالا