سهم اندك براي كشورهاي در حال توسعه
سهم اندك براي كشورهاي در حال توسعه
صادرات محصولات كشاورزي فرآوري شده
[h=1]سهم اندك براي كشورهاي در حال توسعه[/h]
علاوه بر موانع غیرتعرفهای در بازارهای خارجی، انواعی از موانع غیرتعرفهای در بازارهای داخلی کشورهای توسعهیافته نیز وجود دارد
نویسندگان: Sushil Mohan, Sangeeta Khorana and Homagni Choudhury
ترجمه و تلخیص: شیدا نعمتالهی*
در حالی که کشورهای در حال توسعه بزرگترین تولیدکننده محصولات کشاورزی اولیه هستند، کشورهای توسعه یافته بیشترین سهم کل صادرات کشاورزی جهان را به میزان 3/2 کل صادارت، به خود اختصاص دادهاند.
علت سهم کم کشورهای در حال توسعه از صادرات کشاورزی مربوط به سهم اندک آنها از صادرات تولیدات فرآوری شده و نهایی محصولات کشاورزی است. آمار نشان میدهد که 41 درصد از صادرات محصولات کشاورزی مربوط به تولیدات فرآوری شده و نهایی کشاورزی است که سهم کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه72 درصد است. در این میان بیشتر فعالیتهای کشورهای در حال توسعه به تولیدات اولیه محصولات کشاورزی اختصاص یافته است؛ درحالیکه در کشورهای توسعه یافته تمرکز بر تولیدات فرآوری شده کشاورزی است. حال سوالی که در اینجا مطرح است این است که چرا کشورهای در حال توسعه در افزایش صادرات تولیدات فرآوری شده ناموفق بودهاند؟ اهمیت بهبود دسترسی به بازار برای صادرات تولیدات فرآوری شده کشاورزی و همچنین تشویق تولیدکنندگان در کشورهای در حال توسعه به تولید محصولات با ارزش افزوده بیشتر، بهطور وسیع مورد بحث قرار گرفته است. محدودیتهای تعرفهای به عنوان یکی از موانع دسترسی به بازار و موانع پیش روی کشورهای در حال توسعه، در توسعه صادرات تولیدات فرآوری شده کشاورزی مطرح است. این الگوی حمایت در کشورهای توسعه یافته، درصد بالایی از حمایت از بخش فرآوری در این کشورها و همچنین موانعی را برای توسعه این بخش در کشورهای در حال توسعه ایجاد کرده است. مطالعات نشان میدهد که کشش تقاضای واردات بهطور معمول با افزایش فرآوری محصول افزایش مییابد. بنابراین کاهش تعرفههای کشاورزی بر تجارت تولیدات فرآوری شده بسیار بیشتر از تولیدات اولیه اثر میگذارد. با این حال برخی معتقدند که موانع تعرفهای با توجه به شیوع دیگر موانع تجارت، یک مانع مهم در مقابل تولیدات کشاورزی و دسترسی به بازار نیست. این مقاله با مطالعه موردی قهوه، چای و کاکائو به عنوان سه محصول کشاورزی قصد دارد این مساله را بررسی کند که آیا موانع تعرفهای به عنوان عاملی مهم در جهت کاهش دسترسی به بازار، تلاشهای تولیدکنندگان را در راستای صادرات محصولات فرآوری شده کشاورزی با ارزش افزوده بالا را بی نتیجه گذاشته است؟ این مطالعه همچنین موانع غیر تعرفهای را که صادرکنندگان محصولات فرآوری شده کشاورزی با آن روبهرو هستند، بررسی میکند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که آنچه مانعی جدی بر سر راه توسعه صادرات تولیدات فرآوری شده در کشورهای در حال توسعه است، موانع غیر تعرفهای در کشورهای توسعه یافته و همچنین در خود کشورهای در حال توسعه است، نه موانع تعرفهای. نوشیدنیهای گرمسیری: صادرات و تعرفهها با توجه به سطح فرآوری جدول 1، صادرات کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از نوشیدنیهای گرمسیری را با توجه به درجه فرآوری آنها در سال 2010 نشان میدهد. این جدول نشان میدهد که سهم کشورهای توسعه یافته در صادرات قهوه برشته شده، 96/71 درصد در سال 2010 بوده است و این در حالی است که تقریبا قهوهای در این کشورها تولید نشده است. در مورد كاكائو، سهم کشورهای در حال توسعه از صادرات دانههای كاكائو 11/16 درصد بوده و این در حالی است که سهم این کشورها از صادرات پودر كاكائو63/86 درصد بوده است. به همین ترتیب، کشورهای توسعه یافته بیشترین سهم از چای فرآوری شده را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین اینگونه دریافت میشود که گرچه کشورهای در حال توسعه اصلیترین تولیدکننده قهوه، چای و کاکائو در شکل اولیه آن هستند، عمده فعالیتهای فرآوری مربوط به قهوه فرآوری شده، بستهبندی چای، کره کاکائو و پودر کاکائو در کشورهای توسعه یافته صورت میگیرد. این حقیقت کشورهای در حال توسعه را از درآمدهای بیشتر که از ارزش افزوده تولیدات کشاورزی حاصل میشود و همچنین فرصتهای شغلی بیشتر که در پی آن ایجاد میشود و رشد صنایع ارزش افزوده محروم میسازد. موانع تعرفهای در تجارت محصولات کشاورزی، موانع تعرفهای در مورد محصولات کشاورزی خام و ابتدایی صفر یا نرخ پایین داشته و با افزایش درجه فرآوری محصول، میزان آن افزایش مییابد. بنابراین قیمت واردات ارزش افزوده به نسبت تولیدات خام افزایش مییابد. مطالعات گذشته این مساله را که محدودیتهای تعرفهای به طور گسترده در تولیدات کشاورزی هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه وجود داشته است، تایید میکند و این حقیقت که میزان آن با افزایش درجه فرآوری محصولات، افزایش مییابد. برای مثال گزارش سال 2004 فائو نشان میدهد که بیشترین انتشار محدودیتهای تعرفهای در گوشت، شکر، میوه، قهوه، کاکائو، پوست و چرم وجود دارد. با این حال بررسی و تحلیلهای صورت گرفته در این مطالعه نشان میدهد که محدودیتهای تعرفهای در کشورهای توسعه یافته مهمترین دلیل برای سطح پایین فرآوری کاکائو، قهوه و چای در کشورهای در حال توسعه نیست. این مساله ما را وامیدارد که به دنبال این مساله باشیم که چه موانع غیرتعرفهای موجب محدودیت صادرات تولیدات کشاورزی فرآوری شده یا نیمه فرآوری شده در کشورهای در حال توسعه میشود. موانع غیرتعرفهای در حالی که تعرفههای تولیدات کشاورزی از دهه 90 میلادی رو به کاهش گذاشته است، استفاده از موانع غیرتعرفهای به طور گسترده افزایش داشته است. موانع غیرتعرفهای شامل محدودیتهای مقداری، یارانهها، اقدامات ضد دامپینگ و جبرانی، موانع فنی تجاری، استانداردهای تولید و... میشود. این اقدامات به غیر از تعرفههای گمرکی معمول هستند که تجارت را تحریف کرده و درآمد بالقوه جهانی را کاهش میدهد. اغلب از این موانع بهعنوان فعالیتهای دولت و ابزارهای سیاستگذاری که پتانسیل کاهش میزان واردات افزایش هزینه واردات، تغییر کشش تقاضای واردات و افزایش عدم اطمینان از اجرای تعرفههای ترجیحی را دارد، یاد میشود. برخلاف تعرفهها، موانع غیرتعرفهای موضوع گزارشدهی توسط کشورهای عضو سازمان جهانی تجارت نبوده که به آن معنی است که این موانع در سطح چندجانبه گزارش داده نمی شوند. با وجود اتفاق عمومی پیرامون انواع مختلف موانع غیرتعرفهای، اندازهگیری میزان محدودیتی که این نوع از تعرفهها ایجاد میکنند، مشکل است. انبوهی از مطالعات مدلهای مختلف اقتصادی را جهت اندازهگیری میزان محدودیتی که موانع غیرتعرفهای ایجاد میکنند، به کارگرفتهاند، اما تمامی این مدلها با مفروضاتی همراه هستند و با برخی محدودیتها مواجهند. علاوه بر این دادههای قابل اطمینان پیرامون موانع غیرتعرفهای وجود نداشته و در نتیجه تعیین کمیت و وسعت پوشش این موانع آسان نیست. در ادامه به برخی از مطالعات صورت گرفته توجه میکنیم تا به نکات کلیدی که این مطالعات به آن دست یافتهاند، نگاهی داشته باشیم. برخی مطالعات به این نتیجه رسیدهاند که رواج موانع غیرتعرفهای در خطوط تعرفهای کشاورزی بیش از تولیدات مصنوع است. یکی از این مطالعات تاثیرات رفاهی حذف تمام موانع غیرتعرفهای بر انواع پاپوشها، پوشاک و مواد غذایی فرآوری شده را پیشبینی کرده است. این مطالعه پیشبینی میکند که حذف موانع غیرتعرفهای موجب افزایش رفاه جهان به میزان 3/2 میلیارد دلار آمریکا خواهد شد. در مطالعه دیگر مشاهده میشود که صادرات تولیدات کشاورزی در تمام کشورها سطح بالایی از موانع غیرتعرفهای را تجربه میکند که این مساله هزینه تولید را افزایش داده و در نتیجه محصولات با قیمت بیشتر به مصرف کننده میرسد. هزینه محصولات به شدت وابسته به نوع موانع غیرتعرفهای به کار گرفته شده، اجرای آنها، ماهیت زنجیره عرضه و درجه انطباق در بازار داخلی است. یافتهها نشان میدهد که موانع غیرتعرفهای همچون مقررات، استانداردها و برچسبگذاری، قیمت خرده فروشی غذاهای فرآوری شده را تا 87 درصد افزایش میدهد. علاوه بر این، موانع غیر تعرفهای، موانع ورودی بالقوهای برای ورود به بازارهای خارجی برای صادرکنندگان جدید ایجاد میکند. منظور از موانع فنی، تفاوت در استانداردهای تکنیکی بین کشورهای صادرکننده و واردکننده است که این نوع از موانع غیرتعرفهای در تولیدات کشاورزی بسیار متداول است. این نوع از موانع شامل اقدامات خاصی به منظور تنظیم ویژگیهای محصول، مارکگذاری، برچسب زدن، فرآیندهای بستهبندی، آزمایش، اقدامات sps و بازرسی و قرنطینه برای محصولات کشاورزی میشود. چنین ابزارهایی مانعی بر سر راه تجارت میان کشورها هستند؛ خصوصا زمانی که استانداردها میان کشورها متفاوت باشد. در گزارش OECD (1) آمده است که نوشیدنیهای گرمسیری به شدت تحت تاثیر مارک گذاری، برچسبگذاری و بستهبندی هستند و نزدیک به46 درصد از شکایتهای مربوط به موانع فنی تجارت در سطح بینالمللی در رابطه با این محصولات است. موانع غیرتعرفهای در حوزه کشاورزی همچنین شامل انطباق با قوانین اتحادیه اروپا پیرامون قابلیت ردیابی نیز میشود که از ژانویه سال 2005 اجرایی شده است و تمام صادرکنندگان باید مبدا تولید کالای خود را مشخص کنند. این مساله هزینه دیگری را بر صادرکنندگان در کشورهای در حال توسعه که در قوانین داخلی آنها، قوانین مبدا نیاز نیست، ایجاد میکند. قوانین مربوط به استانداردهای کار و محیط زیست نیز یکی دیگر از موارد گزارش شده است که تاثیر منفی بر صادرات محصولات کشاورزی خصوصا تولیدات فرآوری شده از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته میگذارد. اجرای دقیق الزامات تکنیکی به ریسکگریز بودن و حساس بودن مصرفکنندگان به کیفیت در کشورهای در حال توسعه نسبت داده میشود. در این راستا این طور بحث شده است که استانداردها و قوانین را میتوان به عنوان کاتالیزور جهت ارتقای ساختار تولیدات صنایع فرآوری متصور بود که این صنایع را با توجه به هماهنگی با استانداردهای بینالمللی قابل رقابت میکند؛ اما این مساله برای کشورهای درحال توسعه که توانایی و منابع محدودی در مسیر تطابق با استانداردهای سختگیرانه دارند، چندان عملی نیست، به ویژه زمانی که نیازمند روشها و تجهیزات آزمون و تشخیص پیچیده باشد. در نتیجه این ابزار موانع غیرتعرفهای را بیشتر کرده و صادرات تولیدات فرآوری شده از کشورهای در حال توسعه را کند میکند. در سالهای اخیر بخش کشاورزی (غذا) شاهد اشاعه ابتکارات برچسبگذاری اجتماعات خصوصی در راستای توسعه آشکار تولیدات ارگانیک بوده است. نهادهای بخش خصوص در کشورهای توسعه یافته، همچون EurepGAP, ISEAL (2)و FLO (3) درگیر توسعه بهترین روش کدگذاری جهت طراحی و پیادهسازی استانداردهای اجتماعی و محیط زیستی برای صدور گواهینامه جهت محصولات نهایی و سایر تولیدات در سراسر جهان هستند و این استراتژیهای کدگذاری و روشهای حسابرسی، اغلب از سوی کسبوکارها در کشورهای در حال توسعه به عنوان یک شکل ظریف از حمایت از تولیدات کشورهای توسعه یافته، مورد بی توجهی قرار میگیرد. ضمن اینکه باید به این مساله توجه داشت که فرض عدم تاثیرگذاری موانع غیرتعرفهای بر تجارت بین خود کشورهای در حال توسعه نادرست است. برای مثال مطالعهای پیرامون موانع تجاری میان ویتنام و تایلند نشان میدهد که تایلند از ابزارهایی همچون گواهی واردات و SPS جهت واردات محصولات کشاورزی از ویتنام استفاده میکند. مطالعه OECD نیز این موضوع را برجسته کرده است که روندهای گمرکی و اداری از موانع غیرتعرفهای در تجارت میان کشورهای در حال توسعه بوده که تاثیر منفی بر سطح تجارت میان آنها دارد. علاوه بر وجود موانع غیرتعرفهای در بازارهای خارجی، موانع غیرتعرفهای در بازار داخلی کشورهای در حال توسعه نیز وجود دارد که معمولا در مطالعات به آن توجهی نشده، با این حال یکی از موانع بر فعالیتهای صادراتی در کشور میزبان است. سازمان جهانی تجارت موانع غیرتعرفهای داخلی تجارت (تشریفات بیش از حد گمرکات، مقررات صادرات و واردات، عدم همکاری میان گمرکات و دیگر نهادهای حکومتی، عدم استفاده کافی از فناوری اطلاعات، اطلاعات نامتقارن و عدم شفافیت) را بهعنوان مسائل مربوط به تسهیل تجارت دستهبندی کرده است. که این موانع غیرتعرفهای هزینه صادرات را افزایش داده و درنتیجه رقابتپذیری آن را در بازار خارجی کاهش میدهد. دولت هند مطالعهای را بر روی هزینههای صادرات انجام داده است که نشان از شدت و فراگیر بودن موانع غیرتعرفهای داخل در کشورهای در حال توسعه دارد. بررسیها نشان میدهد که تجارت در هند نیازمند دنبال کردن یک فرآیند خستهکننده و در ارتباط با تعداد زیادی از سازمانها، پیش از انجام صادرات است که این مساله هزینه صادرات را با توجه به افزایش مستندات و زمان لازم برای صادرات، افزایش میدهد. بانک جهانی در سال 2010، میانگین مستندات و میانگین زمان لازم برای صادرات و واردات را برای کشورهای مختلف محاسبه کرده است. این محاسبات نشان میدهد که تعداد مستندات و همچنین زمان لازم برای صادرات در کشورهای در حال توسعه بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. این مساله رقابت صادرکنندگان کشورهای در حال توسعه را با کشورهای توسعه یافته در محصولات فرآوری شده کشاورزی سخت میکند. اما این مساله در مورد محصولات کشاورزی خام دیده نمیشود. این حقیقت به این علت است که بیشتر محصولات کشاورزی خام همچون (کاکائو، قهوه و چای) در کشورهای در حال توسعه تولید شده و این کشورها نیز همگی با درجهای از موانع غیرتعرفهای داخلی روبهرو هستند. جمعبندی موضوع این مقاله این بود که چرا با وجود اینکه بیشتر تولیدات کشاورزی در کشورهای در حال توسعه صورت میگیرد؛ اما سهم این کشورها از صادرات محصولات کشاورزی فرآوری شده اندک است. این مقاله جهت مطالعه این موضوع میزان تاثیرگذاری موانع تعرفهای وضع شده از سوی کشورهای توسعهیافته بر صادرات نوشیدنیهای گرمسیری (کاکائو، چای و قهوه) استفاده کرد. اما بررسیها نشان میدهد که موانع تعرفهای اصلی ترین مانع در مسیر صادرات کالاهای فرآوری شده کشورهای در حال توسعه نیست. در ادامه این مقاله به موانع غیرتعرفهای به عنوان مهمترین علت صادرات اندک محصولات فرآوری شده کشاورزی از کشورهای در حال توسعه توجه کرده است. بررسیها نشان از اعمال موانع غیرتعرفهای بسیار از سوی کشورهای توسعهیافته در مقابل کشورهای در حال توسعه دارد که باید از طریق مذاکرات چندجانبه در مسیر حذف آنها گام برداشت. علاوه بر این، این مطالعه بر این مساله تمرکز دارد که علاوه بر موانع غیرتعرفهای که در بازارهای خارجی در مقابل صادرکنندگان وجود دارد، انواعی از این موانع غیرتعرفهای در بازارهای داخلی کشورهای توسعهیافته نیز وجود دارد. این امر نیز در کاهش میزان صادرات محصولات کشاورزی فرآوری شده بسیار تاثیرگذار بوده است. هرچند به این مساله باید توجه داشت که وقتی صحبت از موانع غیرتعرفهای در این مقاله میشود به این معنا نیست که تنها علت میزان پایین صادرات تولیدات فرآوری شده، وجود موانع غیرتعرفهای است و این مساله علل متعددی دارد. هدف این مقاله این است که به رفع یکی از این موانع اصلی که وجود موانع غیرتعرفهای است توجه شده و هم در دستور کار مذاکرات کشورهای در حال توسعه قرار گرفته و همچنین در راستای حذف موانع داخلی آن نیز تلاش شود. * کارشناس ارشد دیپلماسی در سازمانهای اقتصادی بینالملل
Sheyda.nematolahi@gmail.com پاورقی: 1.Organisation for Economic Co-operation and Development (OECD) 2. International Social and Environmental Accreditation and Labelling Alliance(ISEAL) 3. Fairtrade Labelling Organisation (FLO)