اقتصاددان فیلسوف(دکتر تفضلی)

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
نگاهی به نیم قرن فعالیت‌ علمی دکتر فریدون تفضلی

اقتصاددان فيلسوف

فاطمه باباخانی- در پیچ‌ وخم راهروی اتاق اساتید دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی اتاق کوچکی به چشم می‌خورد که نام فریدون تفضلی بر در آن حک شده است.
او استادی است که بیش از 40 سال سابقه تدریس در رشته اقتصاد و آموزش نزدیک به 30 هزار دانشجو را در کارنامه فعالیت علمی خود دارد. تالیف کتاب‌های مرجعی چون «تاریخ عقاید اقتصادی» و «اقتصاد کلان؛ نظریه‌ها و سیاست‌های اقتصادی» در کنار سایر تالیفات و ترجمه‌ها، دکتر تفضلی را در زمره نام‌آورترین اساتید این رشته قرارداده است، اما تفضلی تنها به واسطه تالیفات و ترجمه‌ها و حتی تربیت برجسته‌ترین اقتصاددانان کشور نظیر دکتر حمید ابریشمی، دکتر سعید عابدین درکوش، دکتر فرهاد دژپسند و دکتر محمد ستاری‌فر در کنار مردانی که بعدها به واسطه حضورشان در عرصه سیاست شناخته شده‌اند نظیر احمد توکلی و الیاس نادران نامی آشنا در اقتصاد ایران نیست. او در کنار این وجه علمی به واسطه وجه اخلاقی و رعایت نظم نیز شناخته شده است؛ در گفت‌وگویی که با برخی از شاگردان ایشان داشتیم جملگی بر رعایت نظم موثر و اصول اخلاقی در کلاس‌های درس ایشان تاکید داشتند و آنها را هم‌پایه سطح بالای علمی از ویژگی‌های کلاس درس این استاد اقتصاد به عنوان یکی از بهترین کلاس‌های دوره دانشجویی‌شان عنوان می‌کردند.
سابقه بالای دکتر تفضلی در تدریس علم اقتصاد در کنار سایر ویژگی‌های علمی و اخلاقی ایشان ما را بر آن داشت که پرونده‌ای را به گفت‌وگو با استاد درباره مکتبی که در آن رشد یافته و دیدگاهش درباره مسائل اقتصاد جهانی و ایران در کنار ویژگی‌های کلاس از نگاه شاگردان بپردازیم. نیم‌نگاهی به کتاب«تاریخ عقاید اقتصادی» به عنوان یکی از برجسته‌ترین تالیفات ایشان از دیگر بخش‌های این پرونده است. استاد در طول تهیه این پرونده مشابه آنچه در کلاس‌های درس ایشان مرسوم است، در تمامی مراحل همراه ما بودند و گام به گام با همراهی ایشان این پرونده را تکمیل کردیم.
 
آخرین ویرایش:

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
آشنايي با رويكردهاي نوين اقتصاد در كلاس تفضلي

جای خالی استاد در مسند اجرا



دکتر سعید عابدین درکوش*
لیسانس اقتصاد از دانشگاه ملی ایران، سال 1352
فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC)
آمریکا 1355
دکترای اقتصاد (گرایش اقتصاد شهری و منطقه‌ای)
از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC)، آمریکا 1358
من در سال 1351 وارد دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی شدم. در آن زمان در این دانشکده طرز تفکر اروپایی حاکم و دکتر تفضلی نیز از جلمه اولین اساتیدی بود که از آمریکا به ایران آمده و تدریس را بر عهده گرفته بود. من دو درس اقتصاد کلان و تاریخ عقاید اقتصادی را در کلاس ایشان گذراندم و در این کلاس‌ها بود که با رویکردهای نوین اقتصاد آشنا شدم. به‌گونه‌ای که وقتی برای ادامه تحصیل در امتحان ورودی دانشگاه USC شرکت کردم مباحث نه تنها برایم بیگانه نبود، بلکه با آنها آشنایی کافی داشتم. البته باید بگویم این رویه‌ای بود که در آن دوران بر فضای دانشکده و به ویژه در کلاس دکتر تفضلی حاکم بود.
در زمان حاضر نیز همچنان دانشجویان رشته اقتصاد می‌توانند وارد بهترین دانشگاه‌های آمریکا و اروپا شوند- چنانچه برخی از دانشجویان من در این دانشگاه‌ها تحصیل می‌کنند- اما پس از سال 1375 که استخدام اعضای هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در رشته اقتصاد کاهش چشمگیری پیدا کرد، لطماتی به کیفیت فضای آموزشی وارد شد.
از دیگر ویژگی‌های کلاس‌های دکتر تفضلی نظم موثری بود که بر آن حاکم و جزو مشخصی برای هر درس وجود داشت. ایشان حتی در کلاس پرسش‌هایی درباره درسی را که هنوز نداده بود، مطرح می‌کرد تا فضای کلاس را بسنجد و همچنین دانشجویان را با برخی مباحث که قرار است در جلسه بعد به آنها بپردازد، آشنا کند.
اما در کنار ویژگی‌های مثبت بی‌شمار دکتر تفضلی، می‌توان نقدی هم به رویه ایشان وارد کرد و آن روحیه محافظه‌کاری است که در ایشان سراغ دارم. از سال 1358 تاکنون دکتر تفضلی وارد کار اجرایی نشده و همواره به کار تئوریک و پژوهشی پرداخته است. این رویه موجب شده تا ایشان از امور اجرایی دانشکده دور بماند و دخالتی در این گونه امور نداشته باشد و جای خالی ایشان در این بخش به وضوح به چشم می‌خورد.
*استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
گفت‌وگوي «دنياي‌اقتصاد» با دكتر فريدون تفضلي

[h=1]همه ماکینزی هستیم[/h]

فاطمه باباخانی و یاسر میرزایی
دکترفریدون تفضلی در سال 1319 به دنیا آمد، او 30 سال بعد یعنی در سال 1349 پس از فارغ‌التحصیلی، تدریس اقتصاد را در دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) آغاز کرد و در سال 1356 موفق به کسب رتبه استادی شد، اما تا رسیدن به مرتبه استادی، فریدون تفضلی چه مراحلی را طی کرد؟
فریدون تفضلی بعد از اخذ مدرک دیپلم از چند دانشگاه معتبر آمریکا پذیرش گرفت؛ او در نهایت کالج معتبر کالیفرنیا به نام کالج هارتنل را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. گذراندن دوره فشرده زبان در موسسه امرسون و اخذ دیپلم زبان انگلیسی، آغاز راه دشوار او بود. فریدون تفضلی سپس به کالیفرنیا رفت و در مقطع کاردانی در این کالج اقتصاد خواند. تحصیل در این رشته در مقطع لیسانس در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا از دیگر مراحل تحصیل این استاد بود؛ او در کنار این رشته، گرایش دوم یا فرعی خود را زبان انگلیسی انتخاب کرد. با اخذ مدرک لیسانس، تفضلی یک سال به عنوان کارشناس اقتصادی برای شرکت آر جی رینولدز در
لس ‌آنجلس کار کرد تا اینکه با اخذ پذیرش از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رشته اقتصاد را در مقطع فوق‌لیسانس و دکترا ادامه داد.
از آنجا که او فوق لیسانس را با نمرات عالی گذرانده بود، برای دوره دکترا موفق به گرفتن بورس تحصیلی شد که علاوه بر معافیت 50 درصد شهریه این امکان را به دست آورد که از امتیاز
«مرتبه دستیار تدریس» برخوردار شود. رساله او در این دوره «سهم علمی اسکار لانگه در تئوری سوسیالیسم و کاربردهای آن در یوگسلاوی و چک‌اسلواکی» بود که با درجه ممتاز مورد پذیرش قرار گرفت. پس از ورود دکتر تفضلی به ایران ، سازمان برنامه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی مایل به استخدام او بودند، اما او فعالیت در دانشگاه را ترجیح داد.
در این دوره فعالیتش به جز کرسی استادی در سایر حوزه‌ها نیز بیشتر بود و سمت‌هایی از قبیل سرپرست امور دانشجویی دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی از سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۵۱، رییس دروس دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی (معاون مدیر گروه اقتصاد و گروه علوم سیاسی) از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۵۹ ، نماینده دانشکده علوم و اقتصاد و سیاسی در کمیته انتشارات دانشگاه از سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۵۲، رییس کمیته فوق‌لیسانس اقتصاد دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی از سال ۱۳۵۲ تا سال ۱۳۵۷، رییس کمیته پذیرش دانشجویان انتقالی از خارج به دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی از سال ۱۳۵۲ تا سال ۱۳۵۷، نماینده دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی در کمیته ممیزی دانشگاه برای ارتقای استادان و سایر کمیته‌های وابسته به آن (۱- کمیته منتخب دانشکده و ۲- کمیته علوم انسانی) از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۶۹، رییس کمیته طرح سوالات اقتصاد کلان و زبان تخصصی برای آزمون ورودی کارشناسی ارشد از سال ۱۳۵۰ را تاکنون بر عهده داشت.
عمده فعالیت‌های دانشجویی این استاد شامل تدریس در آمریکا در درس‌های اقتصاد خرد یک، اقتصاد کلان یک، اقتصاد توسعه و دستیار تدریس اقتصاد کلان یک، مبانی علم اقتصاد، اقتصاد کلان و نظام‌های اقتصادی است. پس از ورود به ایران نیز تاکنون درس‌هایی از قبیل
الف) در سطح کارشناسی: تاریخ عقاید اقتصادی، اقتصاد کلان ۲، زبان تخصصی، اقتصاد کلان۱، اقتصاد خرد ۱و۲، اقتصاد تورم، ب) در سطح کارشناسی ارشد: سیر اندیشه‌های اقتصادی، اقتصاد کلان ۱، اقتصاد کلان پیشرفته، تئوری درآمد و اشتغال، ج) در سطح دکترا: اقتصاد کلان پیشرفته، توسط این استاد در دانشگاه شهید بهشتی ارائه شده است.
دکتر تفضلی تاکنون جوایز و نشان‌هایی را برای کتاب‌های اقتصاد کلان، تاریخ عقاید اقتصادی، انقلاب کینزی ازدیدگاه رشد و توسعه و تورم و تورم بسیار شدید دریافت کرده است. کتاب‌های «سرمایه‌داری، کمونیسم و همزیستی» جان کنت گالبرایت و استنیسلا ومنشیکوف، «اندیشه‌های اقتصادی میلتون فریدمن» ایمون باتلر، راز سرمایه (چرا سرمایه‌داری در غرب موفق می‌شود و درجاهای دیگر شکست می‌خورد) هرناندو دوسوتو تقدیر
شده است.








شما چه سالي وارد دانشگاه شهيد بهشتي (دانشگاه ملي ايران سابق) شديد؟
من در شهريورماه 1349 شمسي بعد از 12 سال تحصيل و تدريس در آمريكا در دانشگاه شهيد بهشتي (دانشگاه ملي ايران سابق) به‌طور تمام وقت رسمي تدريس خود را شروع كردم. در آن زمان‌ها بهترين استادان را كه تحصيلكرده آمريكا بودند در دانشكده اقتصاد داشتيم. تحولي كه من در دانشكده ايجاد كردم تدريس اقتصاد كلان 2 با شيوه‌اي جديد و همچنين تاريخ عقايد اقتصادي با روشي جديد در اين دانشكده بود كه حاصل تدريس اين دو درس دو كتاب «اقتصاد كلان: نظريه‌ها و سياست‌هاي اقتصادي» و «تاريخ عقايد اقتصادي: از افلاطون تا دوره معاصر» است كه به ترتيب به ويراست سوم چاپ نوزدهم و دهم در سال 1391 رسيده‌اند. ضمنا سال‌ها است كه در دانشگاه‌هاي ايران از اين دو كتاب به‌عنوان كتاب‌هاي مرجع استفاده شده و مي‌شود.
در پانزده تيرماه 1386 بعد از 37 سال و هشت ماه و 10 روز با رتبه استادي تمام‌پايه 32 بازنشسته شدم، ولي هنوز هفته‌اي 2 روز در دوره كارشناسي اقتصاد به تدريس تاريخ عقايد اقتصادي و زبان تخصصي مشغول هستم. بنابراين، تاكنون 43 سال است كه در اين دانشگاه تدريس مي‌كنم. تا به حال 11 كتاب تاليف يا ترجمه كرده‌ام. در ضمن، 12 درس مختلف در دوره كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا ارائه كرده و حدود 30.000 دانشجو داشته‌ام كه تعدادي از آنها در حال حاضر استادان كرسي‌دار رشته اقتصاد در دانشگاه‌هاي دولتي سراسري و دانشگاه‌هاي ديگر هستند و مشغول تدريس و تحقيق مي‌باشند.
شما در چه مكتب اقتصادي تحصيل كرديد و شاگرد چه كساني بوديد؟
من در دوران تحصيل خود در آمريكا دانشجوي كينز، فريدمن و شومپيتر و اقتصاددانان مشهور ديگر بوده‌ام. البته به‌طوري كه فريدمن مي‌گويد: «همه ما به نوعي كينزي هستيم» در حالي كه وي يك اقتصاددان نئوكلاسيك معاصر است.
نئوكلاسيك‌ها طرفدار اقتصاد آزاد رقابتي بدون دخالت دولت هستند و معتقدند كه بخش خصوصي بايد بزرگ و كارآمد باشد ضمن آنكه آزادي‌هاي اقتصادي توامان با آزادي‌هاي اجتماعي و سياسي رعايت شود. به نظر من اقتصاد بازار كارآيي لازم را دارد و مي‌تواند، شرايطي را فراهم كند كه جامعه به شكل كارآمد اداره شود و به سوي تعادل اقتصادي برود و هركس براساس توانايي خود شغلي را كه مي‌خواهد به دست آورد.
نئوكلاسيك‌ها همچنين نظريه‌اي تحت عنوان «تعادل اشتغال كامل» دارند كه در چارچوب اين نظريه «بيكاري غيرارادي»، در شرايطي كه بازارهاي مختلف به‌طور آزاد و رقابتي در سطح كلان كار مي‌كنند، غيرممكن است. در حالي كه «بيكاري ارادي» ممكن است به اين دليل كه انسان‌ها ممكن است تنبلي كنند و جوياي كار نباشند، ایجاد شود.
فريدمن هم از اين تز دفاع مي‌كند و اينكه اقتصاد سرمايه‌داري آزاد براساس رئوس مكتب نئوكلاسيك مي‌تواند به كار خود ادامه دهد به‌گونه‌اي كه شاهد مساله بيكاري در اين جوامع نباشيم. به نظر فريدمن در اين جوامع تنها مي‌توان شاهد تورم بود؛ بنابراين، تفاوت فريدمن با نئوكلاسيك‌ها در اين نقطه است.
چون نئوكلاسيك‌ها معتقدند تعادل «شامل اشتغال كامل بدون تورم» مي‌شود. اما فريدمن مي‌گويد «تورم ممکن است در شرایط اشتغال کامل به وجود آید.» از سال 1970 به بعد در سرمایه‌‌داری تورم نسبتا شدیدی ایجاد شد. پس از آن فریدمن کتابی تحت عنوان «تاریخ پولی ایالات متحده» را با همراهی خانم «آناشوارتز» نوشت. این کتاب در آمریکا چندین سال قبل منتشر شد و مخاطبان زیادی پیدا کرد. بعدها این دو نفر کتاب تاریخ پولی بریتانیا را نیز به نگارش درآوردند. نویسندگان این دو کتاب معتقدند که در اقتصاد سرمایه‌داری در بلندمدت‌ مساله بیکاری نداریم و می‌توانیم با تورم روبه‌رو شویم. آنها معتقدند که سیاست‌های کینزی – چه سیاست‌های پولی و چه سیاست مالی- به دلیل «تاخیرات زمانی» که لاجرم با آنها همراه خواهد بود، نمی‌تواند کارآیی لازم را داشته باشد.
فریدمن می‌گوید: در کشوری که اشتغال کامل دارد، ما باید توجه داشته باشیم که نرخ رشد عرضه پولی سالانه باید متناسب با نرخ رشد اقتصادی واقعی سالانه در آن کشور باشد. اگر نرخ رشد عرضه پول بیش از نرخ رشد اقتصادی شود، مازاد آن تورم‌زا است. در مقابل سیاست‌های کینزی که به رغم فریدمن تعرضی است، وی سیاست‌های تدافعی را برای مقابله با تورم پیشنهاد می‌کند؛ یعنی سیاست‌هایی که یک قاعده پولی دارد. ما باید توجه داشته باشیم که فریدمن هم متخصص آمار و هم متخصص اقتصاد است و ضمنا جزو بهترین آمارشناسان و آماردان‌های دنیا هم بوده است.
قاعده پولی فریدمن، به طوری که در بالا بیان شد، تحولات زیادی را در بانک‌های مرکزی جهان در کشورهای در حال توسعه از جمله در کشورها در دهه 1950 و 1960 به وجود آورد که معادل دهه 1340 در ایران است.
شما گفتید نئوکلاسیک‌ها معتقدند که در بلندمدت ما بیکاری نخواهیم داشت. آیا الان هم این نظر را دارید؟ و آیا دوره‌ای بوده که ما بیکاری صفر داشته باشیم؟
آری من این اعتقاد نئوکلاسیک‌ها و همچنین فریدمن را بیان کردم، مشروط به اینکه بازار نیروی کار در سطح کلان در جامعه عمدتا به طور رقابتی توسط بخش خصوصی اداره شود. در سال‌های معینی در آمریکا نرخ بیکاری در حد طبیعی خود، برای مثال پنج درصد بوده است که با اشتغال کامل در تعارض نیست. درصدی از این نرخ بیکاری طبیعی به جابه‌جایی مشاغل و... بازمی‌گردد. به عنوان مثال، یک جوان از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود و در یک دوره زمانی مشخص در جایی مشغول به کار می‌شود تا اینکه می‌فهمد که به آن کار علاقه‌ای ندارد بنابراین، آن شغل را ترک می‌کند و تا زمانی که شغل دلخواه خود را پیدا کند، مدتی بیکار است، که ما این نوع بیکاری را «بیکاری اصطکاکی» می‌نامیم. مثلا، در فصل بهار و تابستان صنعت گردشگری رونق می‌گیرد و بنابراین اشتغال بالا می‌رود، ولی در زمستان افول می‌کند و در نتیجه اشتغال پایین می‌آید.
بنابراین، در جواب به سوال شما باید بگویم که در دوره‌های معینی ما در آمریکا تعادل نسبی اشتغال کامل همراه با نرخ بیکاری طبیعی و نرخ تورم پایین داشته‌ایم. اما در سال 1929 به دلیل سقوط بازار سهام نیویورک به خاطر بورس بازی کاذب بورس بازان و به ویژه کارگزاران بورس و ایجاد «حباب» در این بازار به قول کینز «دام نقدینگی» به وجود آمد که نتیجه آن یک دوره طولانی رکود شدید و بیکاری یا «بحران بزرگ» در آمریکا بود.
آیا در ایران نیز ما شاهد این «حباب» بوده‌ایم؟
چندین سال قبل یک «حباب» به وجود آمد که بعدا منجر به سقوط ارزش سهام در بورس شد. در حال حاضر نقدینگی کشور حدود 490 هزار میلیارد تومان است و ضمنا سرگردان است. گاهی این نقدینگی به طرف بازار بورس می‌رود که اخیرا رفته است گاهی به سمت بازار مسکن و بعضا در مواردی به طرف بازار دلار و سکه می‌رود و زمانی هم از کشور فرار کرده و به خارج از کشور می‌رود.
آیا بر اساس گفته فریدمن اقتصاد سرمایه‌داری پس از رسیدن به اشتغال کامل و کنترل تورم توسط قاعده پولی به ثبات می‌رسد؟
به نظر من ماهیت پیدایش ادوار تجاری (مانند رکود و رونق همراه با تورم ملایم) به دلیل عوامل درونی و بیرونی یک حالت ذاتی دارد. همان گونه که به قول کینز نظام سرمایه‌داری هر چند سال یک بار دچار رکود و بیکاری می‌شود (1933-1929) و (2000-2008) می‌شود، نظام سوسیالیستی هم دچار این مشکلات اقتصادی می‌شود. برای مثال، در شوروی سابق و در نیمه دوم حکومت بر ژنف، بنگاه‌های اشتراکی، مردم و دولت اشتراکی با مشکلات اقتصادی فراوان روبه‌رو شده و در عمل ورشکسته شدند.
به دانشجویان برای اینکه چه مباحثی را تقویت کنند یا چه شاخه‌ای را دنبال کنند، چه توصیه‌ای می‌کنید؟
مسیر دانشجویان در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا از طریق دانشکده مشخص است و استادان راهنما، این دانشجویان را راهنمایی می‌کنند (هم در انتخاب واحدهای ترم و هم در انتخاب گرایش مورد علاقه‌ آنها). در ضمن لازم است که دانشجویان در دوره کارشناسی کتاب‌های انگلیسی در
حوزه اقتصاد بخوانند.
ارتباط دانشکده‌های اقتصاد با بدنه اقتصادی دولت و با هم چطور است؟
دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی از زمانی که من به این دانشگاه آمدم تا کنون همیشه بهترین استادان رشته اقتصاد را داشته است. این دانشکده بعد از انقلاب برای یک دوره «قطب علمی» شده ولی در حال حاضر دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران «قطب علمی» است. به نظر من یکی از تحولات بزرگی که بعد از انقلاب در دانشگاه‌ها اتفاق افتاد توجه به پژوهش و تحقیق در دانشکده‌ها و در رشته‌های مختلف بود که تدریجا منجر به انتشار مجله‌های علمی – پژوهشی در همه رشته‌ها و از جمله اقتصاد شده است. همچنین، در این رشته، اساتید اقتصاد پروژه‌های تحقیقاتی خود را انجام داده‌اند و رهنمودهای اقتصادی لازم را به دولت‌های وقت ارائه کرده‌اند.
در پایان جلسه‌ای که در دفتر آقای دکتر تفضلی در دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی در دانشگاه شهید بهشتی داشتیم، ایشان مجددا از میلتون فریدمن (2006-1912) برنده جایزه نوبل و استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو که بعد از بازنشستگی از این دانشگاه برای چندین سال رییس موسسه تحقیقات اقتصادی «هوور»3 در دانشگاه استنفورد آمریکا بود، به عنوان یکی از بزرگان معاصر علم اقتصاد یاد کرد.
به گفته ایشان از زمانی که اتحادیه اروپا به شکل رسمی در سال 1991 در چارچوب پیمان «ماستریخت» تشکیل شد فریدمن مطرح کرد که این اتحاد کار اشتباهی بوده است و همان گونه که ما در سال‌های اخیر مشاهده کرده‌ایم، دیدیم که چقدر قضیه بدهی سنگین یونان روی اتحادیه اروپا فشار وارد کرد و هنوز هم در جریان است.
ضمنا مشاهده کردیم که 28 کشور عضو اتحادیه اروپا برای مدتی طولانی و به سادگی با کشور آلمان برای اعطای وام به یونان هم‌صدا نشدند. استدلال فریدمن هم در واقع همین عدم تعامل کشورهای عضو در مورد مسائل مالی این اتحادیه بود. در حالی که کشورهای انگلیس و سوئیس که وارد این اتحادیه نشدند و پول ملی خود را حفظ کردند این فشارها را تقبل نکردند.


پاورقی:
1- در آمريكا و در دوره دكترا با دريافت بورس تحصيلي Fellowship به مدت 2 سال از امتياز مرتبه دستيار تدريس
برخوردار شدم. از سوي ديگر، به مدت 2 سال (1970-1968) در دانشگاه پلي تكنيك ايالتي كاليفرنيا واقع در شهر
سن لوئس آبستو استاديار رسمي اقتصاد بودم.
2. Anna Schawrtz
3- Hoover Institution
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]استادی با 40 سال سابقه تدریس[/h]


دکتر فرهاد دژپسند
دکتر تفضلی از نوادر استادان فعال در حوزه اقتصاد است. با اینکه ایشان بیش از 50 سال سابقه تدریس در این حوزه را دارد، باز هم ما شاهدیم که در طبقه‌بندی استادان باانگیزه، دکتر تفضلی جزو باانگیزه‌ترین آنها محسوب می‌شود، این انگیزه قوی را در برگزاری مستمر کلاس‌های فوق‌العاده پنج‌شنبه می‌توان به وضوح مشاهده کرد. نکته قوت دیگر استاد بهره‌گیری کامل از ساعت درس و کلاس است.
ایشان تمام تلاش خود را در رعایت امانت در این زمینه دارد و در عین حال هیچ‌گاه از مطالعه متون علمی جدید اعم از کتاب و مقاله غافل نمی‌شود. دکتر تفضلی همچنان به شکل مستمر کار می‌کند و حاصل این فعالیت‌ها در قالب ترجمه و متون دیگر در اختیار دانش‌جویان قرار می‌گیرد.
یکی از حساسیت‌های استاد ارائه مباحث علمی عمیق بود. ایشان همیشه سعی می‌کرد از سطحی‌نگری خودداری کند. همچنین ایشان همواره به دیدگاه‌ها و نحله‌های رقیب احترام می‌گذاشت و اگر خودش جزو طرفداران نحله کینزی بود، اما خود را به این روش محدود نمی‌کرد.
ویژگی برجسته دیگر دکتر تفضلی ارتباط مناسب و جذاب ایشان به رغم سن و سال و تجربه علمی با دانشجویان است. استاد در طول این چند دهه قلم را زمین نگذاشته و در کلاس خود با بی‌انگیزگی برخورد نکرده است. در کنار آن دکتر تفضلی درباره مسائل روز هم بسیار فعال است و نظرات خود را راجع به تنگناها و مشکلات کشور مطرح کرده است. این بیان نظرات از سوی ایشان برای تبلیغات نبود، کما اینکه با سرمایه ملی خود هیچ‌گاه کار تبلیغاتی انجام نداده است. از فعالیت‌های عملی دیگر دکتر تفضلی می‌توان به یک دوره فعالیت ایشان در مدیریت دانشکده و به ویژه زمانی که کارشناسی ارشد اقتصاد در دانشکده مورد قبول قرار گرفت، اشاره کرد. اما اگر من بخواهم درباره تاثیر کار استاد بگویم، باید به تقویت علمی و آموزش صحیح دانشجویانی اشاره کنم که در این دوره 40 ساله در کلاس‌های درس ایشان حاضر بودند و دانشجویانی که همچنان از آموزه‌های ایشان در زندگی علمی و عملی خود استفاده می‌کنند.
*استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]تجربه متفاوت‌ترین کلاس با بهترین استاد[/h]

در رساله‌نویسی گام به گام همراه ما بود

دکترکریم رسولی*
من در دو مقطع تحصیلی کارشناسی و دکتری در خدمت دکتر تفضلی بودم. در مقطع کارشناسی که سال‌های بین 71 تا 75 را شامل می‌شددر این دوره من و دروس: اقتصاد کلان «تاریخ عقاید اقتصادی» و زبان تخصصی در دانشگاه شهید بهشتی را در محضر ایشان بودم. یک بار هم در دوره دکتری که این فرصت برایم پیش آمد تا بار دیگر در محضر ایشان باشم و از راهنمایی‌هایش به‌عنوان استاد مشاور رساله‌ام بهره بگیرم. دکتر تفضلی یکی از منظم‌ترین، جدی‌ترین و پرافتخارترین استادان کشور است و از سال 1349
تا کنون در دانشگاه شهید بهشتی به تدریس و راهنمایی دانشجویان مشغول بوده است. ایشان تالیفات ومقالات ارزنده‌ای را در عرصه داخلی و بین‌المللی ازخود به یادگار گذاشته است، از جمله؛ اقتصاد کلان و تاریخ عقاید اقتصادی ایشان که از مهم‌ترین منابع درسی رشته اقتصاد در دانشگاه هستند. متاسفانه من در دوره کارشناسی نتوانستم به‌طور شایسته از محضر درس استاد بهره بگیرم، فرصتی که خوشبختانه در سال‌های بعد بار دیگر در مقطع دکتری برای من مهیا شد.
اما اگر بخواهم از تجربه شخصی خود از کلاس‌های دکتر بگویم، باید در ذکر ویژ‌گی‌های کلاس ایشان به بحث شکل برگزاری و کیفیت مطالب ارائه شده اشاره کنم. دکتر تفضلی از جدی‌ترین و منظم‌ترین استادان دانشگاه بود و معمولا کلا‌س‌های ساعت 8 صبح را انتخاب می‌کرد. ما همیشه این اضطراب را داشتیم که راس ساعت 8 صبح به دانشگاه نرسیم و از کلاس‌های دکتر عقب بمانیم. زیرا استاد حتی پنج دقیقه تاخیر را هم قبول نمی‌کرد و دانشجویی که تاخیر داشت به ناچار باید پشت در کلاس می‌ایستاد. از سوی دیگر، دکتر تفضلی تمام زمان کلاس با تمام عشق خود به تدریس در حال آموزش دادن به دانشجویان بود و اگر دانشجویی از کلاس بازمی‌ماند، از درس به شکل فاحشی عقب می‌افتاد. اما به لحاظ محتوایی، تسلط و تبحر استاد به ویژه در درس‌های اقتصاد کلان و تاریخ عقاید اقتصادی،کلاس‌های ایشان را تبدیل به یکی از جذاب‌ترین کلاس‌های درسی کرده بود. همچنین منش اخلاقی ایشان نیز بر کیفیت این کلاس‌ها تاثیر مثبتی بر جا می‌گذاشت.
چنین رویه‌ای از سوی دکتر تفضلی بعدها به عنوان یک الگوی موفق تدریس از سوی بسیاری از دانشجویانش به کار گرفته شد و من نیز به شخصه از آن استفاده می‌کنم و طی این چند ساله رضایت دانشجویان و دانشگاه را به دنبال داشته است، البته باید اشاره کنم من تجربه و دانش دکتر تفضلی را ندارم، اما سعی می‌کنم در حد بضاعت خویش آن را پیاده‌سازی کنم.
اما زمانی که من در دوره دکترای دانشجوی ایشان بودم، شاهد دغدغه استاد برای رساله‌های دانشجویان بودم. این امر موجب می‌شد دانشجو با دقت بسیار زیادی کار خود را انجام دهد. به عنوان مثال، من برای یک پاراگراف گاه چندین هفته درگیر بودم و به منابع مختلف مراجعه می‌کردم. در این مرحله ایشان عقیده داشت نباید هیچ کمکی به دانشجو از سوی استاد بشود، مگر اینکه تلاش‌های دانشجو به هیچ جایی نرسد. آن وقت نکات کلیدی مطلب را به درستی متذکر می‌شد. پس از آنکه رساله از سوی استادان برای پیش دفاع پذیرفته می‌شد، باز هم کار تمام شده نبود و ما ناچار بودیم ساعت‌های متمادی با دکتر تفضلی جلسه داشته باشیم. این جلسات عموما در منزل استاد برگزار می‌شد و ایشان مانند یک معلم، دانشجو را
گام به گام با رساله‌نویسی به گونه‌ای که پس از آن دانشجو قادر به تجزیه و تحلیل مسائل باشد، آشنا می‌کرد. از نظر دکتر تفضلی یک فارغ‌التحصیل دوره دکتری باید قادر باشد درخصوص تجزیه وتحلیل مسائل اقتصادی وعلمی دست به قلم باشد و درک صحیحی از مطالب علمی داشته وبه طور دقیق وعلمی مطالب را مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد. با وجود این تجربه و دانش متاسفانه ما شاهدیم که در سال‌های اخیر در حق ایشان و سایر استادان اقتصاد بی‌مهری‌هایی صورت گرفته و شان استادان آنگونه که شایسته است، رعایت نمی‌شود که امیدواریم در سال‌های آتی شاهد پاسداشت شان و احترام استادان در دانشگاه باشیم. کلام آخر؛ ضمن ادای احترام برای تمامی اساتید معزز به جرات می‌توان گفت استاد دکتر تفضلی از افتخارات جامعه علمی وصاحب نظر در علم اقتصاد هستند.
*معاون پژوهشی دفترآموزش و توانمندسازی گمرک جمهوری اسلامی ایران
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
عدول از موضع در برابر مستندات




دکتر حمید ابریشمی*
كارشناسي رشته اقتصاد از دانشگاه شهيد بهشتي در سال 1352
كارشناسي ارشد رشته اقتصاد در سال 1356
كارشناسي ارشد رشته تحقيق عملياتي از دانشگاه آمريكن واشنگتن دي سي آمريكا در سال 1359
دكترای رشته اقتصاد از دانشگاه آمريكن واشنگتن دي سي آمريكا در سال 1365





این فرصت را داشت که در دانشگاه‌ USC آمریکا تحصیل و پس از آن در این دانشگاه تدریس کند؛ اما ایشان در آن زمان ترجیح داد به واسطه نیاز کشور به حضور متخصصان به ایران بازگردد.
این ازخودگذشتگی دکتر تفضلی بود که در آن زمان انجام داد و ما توانستیم از محضر درس و کلاس ایشان بهره بگیریم.
من سال‌های بین 1349 و 1350 دانشجوی دکتر تفضلی بودم. آن زمان ایشان برای اولین بار درس اقتصاد کلان را در سال 1349 و درس تاریخ عقاید اقتصادی را در ترم دوم سال 50-1349 ارائه می‌کرد. کلاس دکتر تفضلی از چند ویژگی برجسته برخوردار بود که آنها را می‌توان به شکل زیر دسته‌بندی کرد:
1- احترام به دانشجو
2- وقت شناسی
3- به روزبودن مطلب و
4- توجه به پرسش‌های دانشجویان.
دکتر تفضلی پرسش‌های دانشجویان را بدون پاسخ نمی‌گذاشت و اگر پاسخی که به دانشجو می‌داد قانع‌کننده نبود، درباره آن تحقیق می‌کرد.
من در یکی از کلاس‌های ایشان موضوعی را مطرح کردم که دکتر به آن پاسخ داد؛ اما من گفتم که نظر دیگری هم در این رابطه وجود دارد، اما به احترام استاد پرسش خود را پیگیری نکردم. در ابتدای جلسه بعد دکتر تفضلی ابتدا پرسش من را مطرح کرد و گفت که نظری که من داده بودم درست بوده است. این منش دکتر تفضلی نشان از تفاوت رویه ایشان در مقابل سایر استادان داشت و نشان می‌داد که ایشان حاضر است از موضع خود در مقابل مستندات عدول کند. رویه‌ای که موجب ایجاد حس غرور در دانشجو می‌شد و به او احساس تشخص می‌داد. در کنار آن دکتر تفضلی ثبات قدمی بی‌نظیر در مسائل پژوهشی و رساله‌های دانشجویان خود داشت که این امر از عزم راسخ ایشان در کارشان
حکایت می‌کرد. تاکید بر نظم در کلاس از دیگر رویه‌های دکتر تفضلی بود. ورود و خروج به کلاس دقیقا مطابق با ساعت انجام می‌شد و من از این جنبه نیز ایشان را به‌عنوان یک استاد نمونه می‌شناسم. از سوی دیگر محتوای مطالب جدا از بحث اداره کلاس، به‌گونه‌ای بود که دانشجویان را به کلاس علاقه‌مند می‌کرد و همواره ما شاهد حضور پرشور دانشجویان علاقه‌مند در کلاس‌های ایشان بودیم.
* استاد اقتصاد دانشگاه تهران
 

Similar threads

بالا